اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1404-02-03-حجت الاسلام نظافت - شرح نامه ۳۱ نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شریعتی: الهی الحقنی بالهدی و الهمنی التقوا اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خانم ها و آقایان سلام وقت تان بخیر به سمت خدای امروز خیلی خوش آمدید تسلیت می گویم فرا رسیدن ایام شهادت صادق آل محمد را و امیدوارم که نگاه پر مهر حضرت شامل حال همه مون باشد امشب شب شهادت است و امیدوارم در این جلسات و مجالس و محافل حتما ما را از دعای خیر خودتان محروم نکنید و دعایمان بکنید و همه آنهایی که التماس دعای ویژه گفتند همه مون مشمول دعای پر مهر شیخ الائمه علیه الصلات و السلام باشیم حاج آقا ی نظافت سلام علیکم خیلی خوش آمدید.

حجت الاسلام نظافت:  سلام بر شما و همه بینندگان عزیز و من هم تسلیت عرض می کنم سالروز شهادت امام صادق علیه السلام را و محضر مولایمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و شما و همه بینندگان عزیز در خدمت تان هستم

 

شریعتی:  انشاالله که زیارتشان نصیب همه مون بشود انشاالله خیلی امام صادق به گردن ما حق دارد و امیدوارم یک گوشه ای از این حقوق را بتوانیم جبران بکنیم نامه 31 نهج البلاغه محور بحث چهارشنبه های ماست با دل و ج ان می شنویم

حجت الاسلام نظافت:  بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

به اینجا رسیدیم حضرت فرمودند دوست دارند از آباء و صالحان گذشته خودت پیروی کن یعنی حضرت برای فرزندشان الگو سازی کرده اند منتهی توضیح دادند این الگوها امتیازشان چی است یعنی دعوت نکردند به تقلید کورکورانه دعوت کردند به تقلید و پیروی از این الگوها ولی فضیلت این الگوها را فرمودند اون الگوها چی بود فضیلتشان فرمود اهل نظارت بر خویشتن بودند همچنان که تو می خواهی بر خودت نظارت داشته باشی و اونها اهل نظارت بر خویشتن بودند همچنان که تو می خواهی تفکر کنی آنها اهل تفکر بودند

شریعتی:  علت الگو بودن آنهاست

حجت الاسلام نظافت:  این نکته مهمی است ما باید کسانی را الگو قرار بدهیم که اهل نظارت بر خویشتن هستند حواسشان به خودشان هست و اهل تفکر هستند و واقعا الان جای سوال است الان چه کسانی الگو هستند ما الان کسانی را الگو کردیم ناخواسته جمیع شرایط دست به دست هم داده که اونها بندگان خدا خودشان نیاز به الگو دارند یعنی هنوز توفیق تفکر درست پیدا نکرده و هنوز توفیق نظارت بر خودش پیدا نکرده و ساخته نشده این آدم وقتی الگو می شود محبوب می شود و وقتی محبوب می شود فکرش و منش او هم محبوب می شود و این خیلی خطرناک است کسانی که شایسته نیستند نباید الگو بشوند بالاخره جوان هنر را دوست دارد فوتبال را دوست دارد هنرمند را دوست دارد سینما را دوست دارد اینها می شوند الگو و چقدر کاش ما روی بخش تربیت ستاره ها بیشتر توجه می کردیم یعنی کسانی که قرار است ستاره بشوند به زبان سلبریتی مثلا بشوند اگر ایراد نگیرند که واژه درستش مشهور بشوند اینها را باید از قبل رویشان بیشتر کار کرد چون یک دونه از اینها اگر درست شکل بگیرد یک جمع کثیری را با خودش می آورد و اگر بد شکل بگیرد یک جمع کثیری را با خودش می برد و ما از این جهت غافل شدیم من یک وقت به رئیس عزیز صدا و سیما هم عرض کردم یک زمانی بود اول انقلاب بعضی از این مشاهیری که الان هستند اینها نوجوان هایی بودند برای صدا و سیما فیلم بازی می کردند سریال و اینها، اینها وسیلۀ سریال های خوبی شدند ولی روی خودشان کار نشد دقت می کنید چی می گویم یعنی این شد یک رباتی آن کار ما را انجام داد این را اول باید توجه کنیم طرف بزرگ می شود طبیعتا دیگر شکل گرفته و قصدی هم ندارد سبک زندگی اش این است خودت هم بزرگش کردی نیاز داری ازش استفاده کنی و جامعه هم می خواهد از این استفاده کند از یک طرف نیاز داریم بهش خودمان بزرگش کردیم و برایش خرج کردیم سبک زندگی اش یک چیز  دیگری است و لذا یک تناقضی درست میش ود و این خوب نیست و این یکی از مشکلات الان است و لذا باید الگوهای جامعه را معرفی کرد حالا جالب است که خدای متعال کسانی که به عنوان الگو معرفی کرده خودش پیشاپیش هوای تربیت آنها را داشته یعنی خدای متعال همین طوری چهره سازی نکرده امیر المومنین فرمود انا صنایع ربنا والناس بعد صنایع لنا فرمود ما را خدا مستقیماً تربیت کرده

شریعتی:  چون قرار است الگو شوند

حجت الاسلام نظافت:  و ما قرار است مردم را تربیت کنیم ما حواسمان نبوده به بعضی از مسائل یعنی از خدای متعال روش تربیت و روش چهره سازی را یاد نگرفتیم بالاخره خدای متعال به بعضی از افراد استعداد ویژه می دهد هنر می دهد و صدای قشنگ می دهد خط زیبا می دهد و تکنیک دریبل زدن و اینها می دهد و هر کس این توان را ندارد به اینها باید توجه کرد به بخش تربیت اینها توجه کرد و ما الان یک مشکل عظیمی به نظر من از این جهت داریم و نامه 31 از این جهت خیلی خوب است و باید آسیب شناسی کنیم که چرا اینطوری شد هر جوانی که عاشق اهل البیت شد و هر جوانی که عاشق شهدا شد و هر جوانی که عاشق دانشمندان شد راهش را پیدا کرد چون اینها الگوهای مناسبی هستند حالا چیکار کنیم؟ من پیشنهادم این است به پدر و مادرهای عزیز و مربیان می گویم اگر می خواهید فرزندتان فوتبال نگاه کند شما با فرزندتان فوتبال نگاه کنید می توانید توجه بدهید این که خوب گل می زند در جهات دیگر خودش گل می خورد

شریعتی:  یک جاهایی در حین تماشای فوتبال پاس گل را او می دهد و گل را باید ما بزنیم یعنی شرایط فراهم می شود اگر تنها نگاه کند جذب می شود صد درصد می گوییم این الگویی است برای گل زدن برای دروازه بانی نه برای جهات دیگر این خودش در زندگی اش مشکلاتی دارد یا با بچه مون فیلم نگاه می کنیم یا سینما می رویم هم زبانی پیدا می کنیم بعد می توانیم وقتی همز بانی پیدا کردیم تذکر را بدهیم و لذا این همراهی مربی با متربی خیلی لازم است نمی شود بدون اینکه وقت بگذاریم نتیجه بگیریم و ذره ذره بچه های ما گرفتار می شوند اما به پدری که با بچه اش وقت می گذارد و فیلم می گذارد و با او همراه و هم زبان می شود و می تواند حرف بابا را بفهمد ولی پدر یک بارکی چشم باز می کند می بیند بچه اش فکر دیگری پیدا کرده می خواهد درمان کند تو باهاش همراه نبودی و روش درمان هم بلد نیست برخورد و مؤاخذه و توبیخ نمی شود باید فرزندان مان را اهل نقد تربیت کنیم یعنی آدم ها رابررسی کنند از این جهت خوب است راست می گویید ولی از جهات دیگر خوب نیست فرمود کونوا نقاد الکلام یعنی اهل سوا کردن در میوه فروشی نمی گویند سوا کن و جدا کن یعنی حرف های خوب را جدا کن و رفتارهای خوب را جدا کن و رفتارهای غلط را نپذیر

حجت الاسلام نظافت:  یعنی یکی از آفت ها این است که بچه ها چهره ها را به عنوان الگوی مطلق در همه زمینه ها انتخاب می کنند

شریعتی:  از نظر مثلاً بسیاری از این عزیزانی که الگو هستند و ما هم دوستشان داریم در زندگی هایشان مشکل دارند با خانواده شون خیلی از اینها گرفتار طلاق شدند اونها هم مقصر نیستند می خواهم بگویم اینها شواهد واضح و آشکار است که اینها نمی توانند الگوی همه جانبه باشند ولی خودبخود می شوند

حجت الاسلام نظافت:  اگر الگوی بالاتری داشته باشید باز اینها را با همان معیار می سنجید و لذا کار کلیدی این است که اهل البیت الگو باشند آنهایی که بی عیب هستند همه را با او می سنجیم و نقد می زنیم او می شود طراز و شاخص و معیار اگر عرض کردم که این همراهی را عرض کردم حالا حضرت الزام به تقلید آگاهانه نمی کند نگاه کنید واژه ها را با دقت می گویم تقلید آگاهانه اول می گویند بیا تاسی و تقلید کن آن هم آگاهانه اگر طرف می گوید من تقلید نمی خواهم بکنم خودم می خواهم بفهمم یک کسی از پزشک استفاده می کند و یک کسی می گوید من خودم می خواهم پزشک شوم می خواهید محقق و مجتهد شوید و می خواهید خودت بفهمی اشکالی ندارد راه باز است شرط دارد شرطش چی بود؟ طلب و عطش داشته باشید خدا درجات بعضی از شهدا و همه شهدا را متعالی کند شهید عزیزی بود ایشان تحصیلات آکادمیکش بالا نبود در حد پنجم دبستان بود انقلاب رفت جنگ و بعد یک بارکی یقضه پیدا کرد و به خود آمد بیدار شد زمانی را از دست داده چقدر علم قشنگ است و چقدر آگاهی و معارف خوب است چون الگوها را در جبهه دید ایشان که برگشت دیگر سراپا نمی شناختب رای یادگیری من یادم است کتاب شهید مطهری را می خواست بخواند ولی خیلی از این لغات را متوجه نمی شد وپیش نیاز فهم اون کتاب را نداشت کنار دستش فرهنگ عمید را گذاشته بود و دونه دونه این لغات را نگاه می کرد و تلاش می کرد بفهمد عطش که می آید اینطوری است نمی داند چطوری جبران کند یکی از دوستهایشان می گفتند ایشان یک دوره ای که لبنان رفته بود می گفت از این دوست هایی که در لبنان بودند برایش نامه می آمد به این قطر شرح دوره هایی که آنجا بودند و خطبه های امیر المومنین برایش می فرستادند بعد می گفت با چه مشقتی ایشان زبان فارسی هم که تحصیلات آکادمیکش پایین بود ولی زبان عربی را می گفت با هم دیگر نشستیم شب جمعه تا صبح لغات اینها را دونه دونه ترجمه می کردیم در لبنان در آن جلسه چی گفتند این شوق است شوق که میآید و عطش که می آید سر از پا نمی شناسند و این دستور اطلبوا العلم من المهد الی الحد ز گهواره تا گور این تحقق پیدا می کند در حالاتی که از علما داریم که در بستر بیماری افتاده بودند یک فقیهی آمد بالای سر ایشان مسئله فقهی کرد گفت تو در این وضعیت هستی گفت بفهم بمیرم بهتر از این است که نفهمیده بمیرم واقعا تا لب گور بودند خسته نمی شدند یعنی کتابخانه برای آنها بوستان است

شریعتی:  و این در واقع عطش یافتن حکمت بوده یعنی دنبال نور بودند

حجت الاسلام نظافت:  بله دنبال نور و آگاهی و کسب آگاهی برای خدا خیلی ارزشمند است و اگر خانواده ها کتاب دستشان باشد پدرها و مادرها تو رو خدا سرتان را از گوشی بیاورید بیرون خود کتاب مهم است و این کلمه مهم است و همین کتاب به همین شکل کاغذی اش بچه ها ببینند اون هم شوق به خواندن پیدا کنند گاهی بخواند و مامان دارد غذا را درست می کند نقل کند شخصیت بدهیم با شنیدن این عطش را باید یک جوری ایجاد کرد و یک بخشی از مشکلات آموزشی بچه ها این است که این عطش نیامده یک راست بردیمش سر کلاس یک بخشی هم از عطش ها گاهی کور می شود مثلا فرض کنید جلسه اول را نبوده و غایب بوده درس هایی دادند می آید نمی فهمد این نفهمی ها با هم جمع می شود یک کاری بکنیم که بچه هایمان روش درس خواندن را خوب یاد بگیرند و کلاس برایشان شیرین باشد می خواهم بگویم عطش هم اثر دارد یعنی این فهم و این لذت

شریعتی:  که خودش انگیزه ایجاد می کند

حجت الاسلام نظافت:  یعنی گاهی عطش مقدمتا هست بعد راه می رود گاهی عطش نیست ولی وقتی می چشد عطش می آید و انگیزه ایجاد می شود اگر یک دانش آموزی در درسی ضعیف است راه حل دارد راهش چی است یک نفر بیاید به این پیش درس بدهد یک نفر بیاید به این آمادگی بدهد این با آمادگی برود سر کلاس وقتی معلم می گوید این می فهمد دستش را بالا می آورد که من هم بگویم وقتی می گوید مورد تشویق قرار می گیرد و این ذوق و شوق می آید وقتی سوال می کند نمی تواند جواب بدهد شرمنده می شود این ذوق و شوق انگیزه اش را از دست می دهد واقعا از معلم های عزیز تقاضا می کنم اگر کسی می بینند نمی فهمد و حواسش جای دیگر است بررسی کنند ببینند علتش چی است پس حضرت توجه دادند به طلب و عطش و بعد فرمود عطش ات را از طریق تعلم و تفهم سیراب کن یعنی شاگردی کن و تفهم یعنی یک کسی باشد بهت بفهماند در جلسه گذشته عرض کردیم معلم باید دغدغه این را داشته باشد که آیا فهمید یا نفهمید نه اینکه خودت را در گرداب شبهات بیاندازی این هم نکته ای است شبهات مثل گرداب است بچه ها را غرق می کند دوست دارد بفهمد و شنا کند نمی تواند دریای طوفانی است باید مربی مراقب باشد که متربی اش پدر مراقب باشد فرزندش در گرداب شبهه نیفتد راهش چی است باز همراهی مربی با متربی است چه کتابی می خوانیم با هم بخوانیم

شریعتی:  اون هفته امیر المومنین اشاره کردند در ورطه شبهات نباید بیفتیم

حجت الاسلام نظافت:  در ورطه شبهات نباید بیفتیم ورطه یعنی گرداب همراهی کمک می کند چه کتابی خواندی چه فیلمی دیدی من هم باید بیایم وقتی شبهه ایجاد می شود می توانیم شبهه را در بیاوریم از ذهنش ولی ما نمی دانیم یک شبهه درست شد شبهه بعدی شبهه بعدی

شریعتی:  یعنی در واقع مربی باید یک حصار امنی برای او درست کند

حجت الاسلام نظافت:  یعنی یک نظارت غیر مستقیم نه اینکه هیچ جا نرو و هیچی نبین نه تو هم باهاش باش هم آزادی اش حفظ شده و هم از خطر حفظ شده وقتی منع می کنید حرص درست شده این کتاب را نخوانده ولی می رود می خواند ولی وقتی با شما می رود اون هیئت و باید بهش تذکر بدهی ولی وقتی ما خبر نداریم چی دیده و چی شنیده مثل اینکه مادر بچه خبر ندارد این بچه چه غذای مسمومی خورده نمی تواند جبران کند می شود جبران کرد این همراهی خیلی کمک می کند این وقت گذاشتن که به خودمان می رسیم باید بسپاریم به یک جریان خوبی و به یک گروه خوبی و به یک مربی خوبی و کاش از بعضی از زوائد زندگی بزنیم و پول خرج تربیت کنیم چون بعضی ها پول خرج مبل و پرده و فلان و ماشین بهتر می کنند ولی یادشان می رود که بزرگترین ثروت اینها فرزندشان است اگر این فرزند درست تربیت نشود تمام ثروت های شما را هدر می دهد اگر درست تربیت شود خودش ثروت می آورد خیلی از بچه ها بودند تیزهوش هم بودند ولی رفتند دانشگاه گرفتار شدند چون روی تربیت سرمایه گذاری نکردند روی علم گاهی سرمایه گذاری می کنیم اون تربیت سرمایه گذاری نمی کنیم اگر روی علم سرمایه گذاری بشود یعنی معدل خیلی خوب داشته باشد تربیت نشود پشت پا می زند به کشورش و به خانواده اش می رود حاضر است حتی در خدمت مستکبران باشد ولی اگر مثل شهید شهریاری الان یک الگو دانشمند هسته ای با سواد و با نماز و با اخلاق و ایثارگر اینها الگوهای قشنگی هستند پس این همراهی می تواند خیلی کمک کند شیاطین می خواهند بچه ها را در گرداب بیاندازند حالا دو گرداب داریم یک گرداب شهوت داریم و یک گرداب شبهه داریم برای شهوت یک کاری کنیم به موقع ازدواج بکنند تا ازدواج نکرده شهواتش تحریک نشود و مراقب کنیم

شریعتی:  اینجا هم باید مراقب باشیم به ورطه شهوت نیفتد

حجت الاسلام نظافت:  برای شبهه هم همینطور شبهه درست می کنند شیاطین و مدام اشکال تراشی می کنند شهوت و شبهه هم به هم مرتبط است یعنی گاهی گرداب شهوت آدم را در گرداب شبهه هم می اندازد چرا؟ چون وقتی شما می بینید طرف یک چیزی می گوید که با شهوت ات همخوانی دارد می گویی همان خوب است دقت می کنید یعنی اگر افتادیم توی جریان شهوت بعد اگر یک جریانی بود که می گفت شهوت شهوترانی آزاد باش راحت باش می گوید اون خوب است تا اینکه گرفتار شهوت است و عقلش درست کار نمی کند و گرفتار شهوت شده یرید الانسان لیفجر امامه و یسئل ایان یوم القیامه می گوید می خواهد جلویش باز باشد قیامت را انکار می کند نه اینکه فکر کرده می گوید قیامت کجاست سوال می کند ایان یوم القیامه

شریعتی:  لذا هر چیزی که مقیدش کند زیر بارش نمی رود پس شهوت روی شبهه است و شبهه هم گاهی روی شهوت اثر دارد شبهه می کنند می گویند مگر خدا این ها از خودشان حرف در آوردند خدا مگر دوست ندارد آدمها با هم مهربان باشند زن و مرد با هم مهربان باشند و دست توی دست هم داشته باشند دختر و پسر این شبهه درست می شود شبهه کمک می کند به شهوت و شهوت کمک می کند به شهوت در خطبه امیر المومنین می فرماید قد خرقت الشهوات عقله فرمود شهوات عقل را می درد مثل پرده ای که پاره می شود یعنی عقل دیگر درست کار نمی کند بعد همانجا فرمود من عشق شیئا اعمی بصره اگر کسی عاشق شد عشق او را کور می کند بعد شما می بینید چقدر آمار طلاق رفته بالا چون عشق هایی که از پی رنگی برود یک عشقی اومده بعد که می روند سر زندگی تازه می فهمد این به دردش نمی خورد خوب چیکار باید بکنیم؟ اولاً خودمان اون را در شبهه نیاندازیم و مطالب پیچیده نگوییم آرام آرام مطالب پیچیده کلمن الناس علی قدر عقولهم از محکمات بگوییم نه از متشابهات از محکمات ام الکتاب هستند ام یعنی مرجع یعنی باید اول به محکمات مسلط شود بعد به آیات متشابه برخورد کرد حلش می کند با آیات محکم احادیث محکم را بلد باشد و بعد احادیث متشابه را با احادیث محکم و با آیات محکم حلش می کند حالا حضرت می فرماید فان ایقنت اگر می خواهی مجتهد بشوی و می خواهی محقق شوی باید یقین بکنی اگر یقین کردی که صفا قلبک قلب ات صفا دارد یا نه قلب ات کدورت نباید داشته باشد غل و قش نباید داشته باشد و ظلمانی نباید باشد اگر یقین کردی که قلبت صفا دارد فخشع یقین کردی که قلبت خاشع شد و یعنی کسی که می خواهد محقق بشود خودش این مسیر را طی کند نمی خواهد تقلید بکند باید مطمئن بشود که یقین کند قلبش شفا پیدا کرده و قلبش خاشع شده و خاشع شده یعنی چی یعنی قلبش آماده پذیرش حرف حق شده صفای قلب از این عبارت می شود فهمید مقدمۀ خشوع قلب است

حجت الاسلام نظافت:  صفای قلب یعنی چی؟یعنی صاف باشد و غل و غش نباید داشته باشد از کجا می شود فهمید هر کسی می گوید دلم صاف است خدایی که دل را آفریده می گوید چه دلی صاف است باید به خالق توجه کرد هر گناهی یک ظلمت درست می کند دقت می کنید اگر فکرمان از منبع صحیح تغذیه نشده این صفا نخواهد داشت اگر گرفتار تعصب شدیم و اگر گرفتار حب و بغض شدیم

شریعتی:  یک چیز وجدانی است اگر آدمها در خلوت خودشان مراجعه می کنند می فهمند کجای کارشان اشتباه است

حجت الاسلام نظافت:  وقتی گاهی آدم ها مریض هستند نمی فهمند مریض هستند خودش هم می تواند بفهمد به شرطها و شروطها بزرگترها هم می توانند بفهمند و اون کارشناس هم باز می تواند بفهمد

شریعتی:  یعنی خودت را عرضه کنی در جایی با شاخصه های بیماری دل خودمان را بسنجیم

حجت الاسلام نظافت:  حضرت فرمود صفا قلبک خشع اگر قلبت صاف شود و صفا پیدا کرد خشوع یعنی تضلل و تواضع یعنی نرمش و یعنی انکسار یعنی تواضع خشوع به معنای فروتنی است خشوع قلب یعنی دلمان آماده باشد یک حرف حقی را بپذیرد ولو باب دلمان نبود چون دستورات گاهی باب دل انسان نیست

شریعتی:  اگر خشوع نباشد پذیرشی وجود ندارد

حجت الاسلام نظافت:  پس شما به حساب محقق هستی ولی می روی زحمت می کشی نمی پذیری کارت به کفر کشیده می شود انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفورا بعد از اینکه آدمها مریض می شوند دو دسته می شود یک عده شاکر هستند شکر فهم چی است پذیرش است یک دسته کفور هستند کفر فهم چی است نپذیرفتن مگر فرعون نفهمید حق با موسی است خدای متعال می گوید فرعون یقین داشت جهدوا بها واستیقطنتها وانفسهم ظلما و علوا می گوید یقین داشتند که حق با موسی بود ولی انکار کردند و لج کردند چون گاهی دستورات خدا حقایق خلاف هوس است و خلاف تعصب است خلاف عادت های ماست پس اگر خاشع نباشیم نمی توانیم بپذیریم شنیدید داستان بزرگی که می خواست حکم نجس شدن آب چاه را از نو بررسی کند چیکار کرد دستور داد چاه خانه اش را پر کردند یعنی من در این جهت هیچ منفعتی ندارم اگر اون کسی که در مرکز پژوهش های مجلس است یا نماینده مجلس است می خواهد رای بدهد نسبت به یک لایحه اگر خودش منفعت دارد یا می گوید آری که منفعتش تامین شود یا نه این لایحه را رد می کند می گوید نه که منفعتش تامین بشود ما انسان هستیم الان آقای شریعتی واقعا کشور یک جاهایی درگیر تعارض منافع است چقدر مهم است که انسان منافع فردی اش را فدای منافع یک ملت کند نه اینکه منافع یک ملت را فدای یک گروه و منفعت شخصی اش کند این نیاز دارد به چی  این بازی در می آورد چون قلبش خاشع نیست و اون صفا را ندارد استدلال می تراشد و توجیه و توجیه اینها بحث های زندگی ماست در مسئله سیاسی و اجتماعی ولوایحی که می رود اینها اثر دارد

شریعتی:  و تازه اینجا می فهمی چقدر این دل صیقل خورده و خاشع مهم است اینطوری است

حجت الاسلام نظافت:  خدا رحمت کند حضرت امام را مرد با صفا و مرد خاشع ایشان بود شما می دانید امام به درستی به حق می فرمود که باید صدام را محاکمه کنیم چون صدام یک جایی علم صلح را برداشت از روی نیرنگ ولی امام می فرمود مردم یادم است در جماران می گفتند جنگ جنگ تا پیروزی امام یم فرمود خدا بالاتر گفته فرمود قاتلوهم متی تا تکون فتنه جنگ جنگ تا رفع کل فتنه همین امام وقتی دید شرایط اقتضا دارد که قطعنامه 595 را بپذیرد بعضی را پذیرفت

شریعتی:  اگر چه سخت بود

حجت الاسلام نظافت:  بله اگر چه سخت بود می خواهم بگویم مردان الهی اینطوری هستند مردان الهی اهل لجبازی نیستند مردان الهی هر کاری که بفهمند درست است همان را انجام می دهند یعنی قلبشان خاشع است قلبشان خاشع این نکته مهمی است خشوع نباشد انسان زیر بار نمی رود حالا راه ایجاد خشوع چی است؟ چقدر مهم است که ما هم خودمان خاشع باشیم و هم بچه هایمان خاشع باشند و این به درد نماز مان هم می خورد نماز خوب سخت است آقای شریعتی نمازی که توش لذت باشد نمازی که توش سنگینی اش را آدم حس نکند سخت است گاه گاهی به شما دادند به من دادند به هر کسی دادند ولی پیوسته خیلی سخت است خدای متعال فرمود واستعینوا بالصبر و الصلات از صبر و صلات کمک می گیریم ایاک نستعین می فرماید برو از نماز کمک بگیر انها لکبیرٍ الا علی الخاشعین کی ها خاشع هستند فرمود الذین یضنون عنهم ملاقوا ربهم کسانی که توجه دارند که به لقاء خدا نائل می شوند روزی از این عالم می رویم یاد مرگ دل را نرم می کند دل را خاشع می کند اون وقت اشک جاری می شود و اون وقت انسان طولانی بودن نماز را نمی فهمد دیدید آدم گاهی می گوید چقدر طول می دهد و حوصله آدم را ندارد درست گاهی آدم دوست دارد متوجه نمی شود وقتی دل بشکند و اشک جاری بشکند

شریعتی:  مثل وقت هایی که دلت می شکند و اشکت جاری می شود و دلت نمی خواهد بیایی بیرون

حجت الاسلام نظافت:  پس یاد مرگ بسیار سازنده است نمایندگان مجلس باید حتما یاد مرگ داشته باشند و الا بازی در می آورند اینها حتما باید بروند قبرستان این ها حتما در قبرستان یک کسی برایشان بخواند زار زار گریه کنند و قضات نقشه ی کلیدی دارند وظیفه شان را درست انجام بدهند باید حتما بروند قبرستان وزراء راهش این است ان الذین لایرجون لقائنا این نسل خیلی زور دارد چطوری کنترلش کنیم یاد مرگ قرآن می گوید إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ أُولَٰئِكَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ (سوره 7 و 8 یونس) می گویند اینها به آتش پناه بردند کسانی که امیدی به لقاء ما ندارند به لقاء توجه ندارد به اینکه از این عالم یک روزی می روند ملاقات خدا می روند لایرجون لقائنا و رضوا بالحیات الدنیا و راضی شدند به زندگی دنیا و واطمئنوا بها با این دنیا با این پول می خواهد آرامش پیدا کند اینها آرامش نمی دهد موقتی است والذین عنهم آیاتنا غافلون اونهایی که از نشانه ها غافل هستند یعنی خدا با هزار و یک نشانه می گوید با دنیا آرام نمی گیری و نمی مانی در این دنیا اگر قرار بود بمانی پدر بزرگت می ماند اگر قرار بود این پست همیشه دست تو باشد دیگه دست تو نمی رسید دست همان بود دیگه اگر کسی به حیات جاودانه سزاوار بود چه کسی بالاتر و برتر از امیر المومنین پیغمبر و سید الشهدا

شریعتی:  انک میت و انهم میت

حجت الاسلام نظافت:  پس راه خشوع توجه به لقاء الله است روایت داریم لقاء هر کسی با مرگش شروع می شود لقاء الله هر کسی با مرگ شروع می شود خشوع بعد خضوع می آورد چون دو تا واژه داریم خشوع و خضوع خضوع فرقش چی است؟ می گویند این ظاهر است خشوع قلب است و بروزش می شود خضوع دیدید بعضی ها متواضع هستند و گرم برخورد می کنند بعضی ها سلام می کنی جوابت نمی دهد و سر سنگین و بعضی ها شکسته هستند در ظاهر در نماز هم خاضع هستند می گویند یک کسی در نماز هی دست می زد به موهای صورتش و فلان پیامبر فرمود اگر قلبش خاشع بود این اعضای بدنش خاضع می شد این که تو نماز این ور و اون طرف نگاه می کند آدم با چشم نماز باطل نمی شود این پیداست دل جای دیگری است اگر دل خاشع شده باشد اعضای بدن خاضع می شود و چه رد پیشگاه خدا و چه آنجایی که خدا می گوید در برابر خلق خاضع باشد

شریعتی:  می توانی بفهمی طرز راه رفتن و نوع راه رفتن و حرکات و سکانتش را بعضی ها خاضع هستند یعنی تکبر ندارند نگه از بالا به پایین ندارند

حجت الاسلام نظافت:  خدا لطف کرده جالب است روایت داریم خدا اینها را بالا می برد همه عالم بخواهند این آدم را بیاورند پایین نمی شود اون که به زور خودش را می خواهد ببرد بالا متکبرانه خدا می زند زمین نمی شود به جنگ سنت های این عالم رفت بعد حضرت فرمود و تم رأیک پس قلبت صفا و خشوع و تم رأیک یعنی فکرت باید متمرکز باشد واجتمع تمرکز خیلی مهم است اگر کسی می خواهد مطالعه و تحقیق و قضاوت کند می خواهد یک مطلب را بفهمد باید تمرکز داشته باشد هنگام مطالعه هنگام تحقیق و هنگام قضاوت به چیز دیگری فکر نکند خیلی تمرکز مهم است و این مشکل بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان و طلبه ها امان از حواس پرتی و کسانی که می خواهند عبادت کنند ببینید این فکر و روح انسان مثل یک رودخانه است رودخانه اگر در یک مسیر باشد این پر قدرت است و خروشنده و طوفنده است دو بخشش کنید شعبه شعبه شد پنجاه درصد خروشش کم می شود اگر ده قسمت بشود همینطوری است و این را امیر المومنین فرمود من اومع این در نهج البلاغه است من اومع الی متفاوت فقد خذلته الحیل فرمود کسی که اشاره می کند به چیزهایی که با هم قابل جمع نیست متفاوت است ذهن پراکنده دارد فرمود بیچاره می شود خذلته الحیل حیله ها و چاره ها او را رها می کند اگر می خواهی تحقیق کنی باید ذهنت را فارغ کنی

شریعتی:  این لحظه حداقل

حجت الاسلام نظافت:  می خواهی نماز بخوانی به نماز دل ببندد می خواهی مطالعه کنی مطالعه کن دیگر و این خیلی از بچه ها من دیدم گرفتار هستند سر کلاس هنگام مطالعه دل مشغولی دارند

شریعتی:  من در میان جمع و دلم جای دیگری است

حجت الاسلام نظافت:  به قول امیر المومنین فرمود الشهود الغیاب حاضران غایب حضرت دید که اینها هستند ولی تکان نمی خورد سرشان و گوش نمی دهند و حواسشان جای دیگری است

شریعتی:  گفت هرگز حدیث حاضر غایب شنیده ای من در میان جمع و جای دیگری است

حجت الاسلام نظافت:  حالا راهش چی است در روایت داریم یک راهش این است القلب یتکل علی الکتابه چون می خواهید نماز بخوانید و دلمشغولی هم دارید ناخداگاه در نماز همه اش ذهنتان می رود جای آنها قبلش بنشینید همین ها را همین چیزهای پراکنده را بنویس و بگو بعد از نماز فکر می کنم یک تکنیک است

شریعتی:  وقتی نوشتی از ذهنت خارج کردی نگران نیستی که بعدا فراموش کنی

حجت الاسلام نظافت:  قلب فرمود تکیه می کند بر نوشتن بگو بعدا فکر می کنم من گاهی به طلبه ها گفتم و به دانش آموزان گفتم سر کلاس ذهنت می رود جای دیگر یگ گوشه ای بنویسید بعداً فکر می کنم حواست را جمع کن هم می خواهی اون را یادت نرود و هم می خواهی حرف معلم را بفهمی سر کلاس سخت است معلم معطل نمی شود و سلسله وار می رود ماداریم تند تند می رویم

شریعتی:  ما خوشحالیم در سایت و کانال ما دوستان این مطالب را پیاده می کنند و متنش را می توانند ملاحظه کنند

حجت الاسلام نظافت:  حضرت فرمود باید اجتماع فکر داشت تم رأیک فاجتمع بدون تمرکز فهم درستی حاصل نمی شود ببینید خورشید که می تابد این کاغذ موجب گرم شدن می شود حالا اگر یک ذره بین بگذارید این نور خورشید را متمرکز می کند می سوزاند مطالب سخت هم می سوزد هضم می شود آسان می شود تمرکز خیلی مهم است و اسلام ما را متمرکز تربیت می کند که به نماز به چیز دیگری فکر نکنیم می گوید فقط خدا قل الله ثم ذرهم بگو خدا بقیه را رها کن می گوید همه کاره اوست یعنی نمی گوید توحید، توحید هم یعنی همه چیز می آید در این رودخانه

شریعتی:  یک وقتی رفته بودیم پیش آقای قرائتی خدا حفظشان کند از همین جا هم بهشون سلام می کنیم ایشان می فرمود که آقای شریعتی خیلی عجیب است گفتم چی گفت این آیه ان العزت لله جمیعا بعد اون وقت اینقدر قشنگ راجع به این جمیع ها خیلی چیزها رفت کنار آخرش می بینی فقط اوست و فقط باید به او تکیه کنی این چقدر خیالت را راحت می کند و دلت را قرص می کند

حجت الاسلام نظافت:  واقعا اینطوری است همین لا اله الا الله یعنی تمرکز فقط خدا

شریعتی:  قل الله ثم ذرهم ان العزت لله جمیعا

حجت الاسلام نظافت:  توحید توحید فرمود یا موسی تفرق للعلم سینه ات را فارغ کن برای یادگیری یعنی خالی کن دلت را ان کنت تریدوا اگر اراده علم داری سینه ات را خالی کن فان العلم لمن تفرق له علم برای کسی که فراغت داشته باشد و لذا در سالهای اولیه طلبگی و دانشجویی چقدر خوب است حکومت چقدر خوب است پدر و مادر و بزرگترها به کمک بیایند یعنی حمایت های مالی دغدغه هایش کم بشود و تمرکز کند ناخودآگاه بخشی از انرژی اینها گرفته می شود و انسان هستند دیگر ما هم باید کمک بکنیم که این دغدغه را نداشته باشد یعنی ببینید بعضی ها رفتند در سنگر علم و تربیت و یا در سنگر تعلیم معلم ها باید یک کس دیگری پشتیبانی کند نمی شود یک رزمنده خودش بیاید فشنگ بیاورد و خودش هم بجنگد اینها پشتیبانی می خواهد می خواهم بگویم برای کسانی که در آغاز راه تحصیل علم هستند و در آینده می خواهند به جامعه خدمت کنند نیاز به حمایت دارند و با عوامل حواس پرتی بالاخره باید مقابله کرد چه دغدغه و چه گرسنگی زیاد و عوامل بیرونی من یادم است که سر کلاس بودیم صدای بچه ها از توی حیاط می آمد گل گل و زنگ ورزششان بود نمی شد دیگر هم می خواستیم به معلم گوش بدهیم و هم حواسمان می رفت و صدای اونها حواس ما را پرت می کرد اسلام می گوید با حواس پرتی ها هم باید مقابله کنیم یا معلم اونقدر باید با جذبه کلاس را اداره بکند که این حواسش پرت نشود و یا یک تدبیر دیگری بکند بالاخره با عوامل حواس پرتی باید مقابله کرد شنیدید می گویند نماز که می خوانید جلویتان درب باز نباشد و آتش نباشد تصویر نباشد

شریعتی:  یک جایی در خانه مهراب داشته باشید

حجت الاسلام نظافت:  کمک می کند تمرکز داشته باشید و حضور قلبی که گفتند و مسجد به حضور قلب کمک می کند اون مصلا انسان داشته باشد به حضور قلب کمک می کند خود اذان و اقامه و وضوی خوب گرفتن به حضور قلب کمک می کند قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون مومن کی به فلاح می رسد؟ کسی که در نمازش خاشع باشد.

شریعتی:  برویم بشنویم آیات را امروز نصیحت در نصیحت است و موعظه در موعظه و پند در پند چون الان قرار است نصایح جناب لقمان علیه السلام به فرزندشان اینجا هم وصایا و نصایح امیر المومنین به فرزندش بود صفحه 412 قرآن کریم را دوستانم تلاوت خواهند کرد و آیات را بشنویم یک اتفاق خوبی برای فضای مجازی ما افتاده حاج آقای فرحزاد عزیز خدا حفظشان کند شب های جمعه حوالی ساعت ده شب در کانال ایتای برنامه سمت خدا که انشاالله دوستان آدرسش را زیر نویس می کنند به صورت زنده مباحثشان را ارائه می دهند می توانید دنبال کنید یک برنامه ثابتی که ویژه مخاطبین عزیز انشاالله بهره مند شوید بعد از تلاوت آیات انشاالله با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما.

(قرآن کریم صفحه 412)

شریعتی:  به امام رضا جان سلام می کنیم از همین جا و به همه زائرها و مجاورها و همه اونهایی که در مشهد هستند هم به اونها دعا کنند و اهالی خوب سمت خدا خاصه اونهایی که گرفتاری و مشکل دارند و پیام می دهند می گویند تو رو خدا به مخاطبین تان بگویید برای ما دعا کنند برای رفع گرفتاری ها و مشکلات حتما دعا بکنید خیلی خوب اشاره قرآنی این صفحه را بشنویم و انشاالله باید خداحافظی بکنیم

حجت الاسلام نظافت:  سوره لقمان وصایای حضرت لقمان اینقدر مهم بوده که خدای متعال یک سوره را به نام او نامگذاری کرده است ولقد آتنیناه القمان حکمت دادیم هر کس هر کس این لیاقت را ندارد که حکیم بشود و خدا به او مستقیما حکمت افاضه کند یکی از حکمت ها چی است اشکر لله به لقمان گفتند شاکر باش و من یشکر کسی که اهل شکر است به نفع خودش است انما یشکر لنفسه و من کفره کسی که کفر نعمت می ورزد ان الله غنی خدا بی نیاز است و خودش ضرر می کند و فرمود اقبال لقمان یاد آور هنگامی که لقمان به فرزندش گفت و هو یعزها این هم قشنگ است که ما وقتی می خواهیم نصیحت و موعظه کنیم حالت موعظه بگیریم با پرخاش و با دعوا و با سر و صدا دل خودمان را خنک می کنیم ولی اثری رویمان نمی گذارد می فرماید و هو یعزه و حال آنکه موعظه می کرد چی گفت به فرزندش گفت یا بنی لا تشرک بالله پسرم هیچ کس و هیچ چیزی را شریک خدا نکن و ان الشرک لظلمٌ عظیم بدترین ظلم همین شرک به خداست که دیگر با هیچ چیزی جبران نمی شود یعنی اگر کسی مشرک بمیرد تمام و وصینا الانسان بوالدیه فرمود به انسان سفارش پدر و مادرش را کردیم به ویژه مادر به ویژه اون وقتی که این مادر باردار است حملته امه فرمود با ضعف با سستی و سختی می خواهد بخوابد و می خواهد بنشیند و می خواهد بلند شود وهناً علی وهن سستی و ضعف روی ضعف روز به روز این ضعف بیشتر می شود و فصاله فی آمین دو سال هم که باید شیر بدهد گفتیم ان اشکر لی و لوالدیه شاکر من خدا باش بالافاصله می فرمود شاکر پدر و مادرت باش چقدر مهم است توجه به پدر و مادر و اگر پدر و مادرهای عزیز دوست دارند فرزندانی داشته باشند که شاکر باشند باید بچه هایشان ببینند که این پدرشان پدر پیرش را فراموش نکرده و مادرش را فراموش نکرده یعنی باید بعضی جاها ریا خوب است آقای شریعتی به خاطر خدا ریا کنید یعنی عظمت پدر و مادرمان را درس عملی است و این درسی است که به درد خود ما می خورد و به خودمان بر می گردد فرمود که و ان جاهداه اگر همین پدر و مادری که احترام دارند اگر تلاش کردند که مشرک کنند و چیزهایی را شریک خدا کنید که به نسبت به اونها آگاهی ندارید فرمود ما لیس به علم فرمود به حرف شان نکنید در اینجا به پدر بگو با عرض معذرت به حرف نمی کنم فَلَا تُطِعْهُمَا ۖ وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا ۖ (لقمان، 15) همین پدر و مادری که از نظر عقیدتی بد هستند با احترام بگو به حرفتان نمی کنم با آنها در دنیا خوش رفتاری کن واتبع سبیل من اناب الیه و بعد فرمود يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ (لقمان، 16) فرمود روز قیامت ذره ها هم مشاهده می کنیم هیچی گم نمی شود یا بنی اقم الصلوۀ پسرم اهل نماز باش و نماز را به پا بدار و امر به معروف کن یعنی خوبی ها را بشناس و ترویج کن خوبی ها را و انهی عن المنکر زشتی ها را بشناس و منکرات را نهی کن واصبر علی ما اصابک در مسیر ترویج خوبی ها در مسیر زدودن جامعه که جامعه را تمیز کنیم از منکرات و از بدی ها و مصیبت هایی دارد فرمود واصبر علی ما اصابک ان ذلک من عزم الامور این از امور بسیار سخت است که عزم و اراده مهمی می خواهد فرمود رویت را از مردم برنگردان عرض کردیم متکبرانه رفتار نکن و روی زمین با تکبر راه مرو با خشوع و خضوع ان الله لایحب کل مختالٍ فخور آدم های متکبر و فخر فروش را خدا دوست نداردواقصد فی مشیک سفارش آخرم این است که در راه رفتنت میانه روی دارد راه رفتنت همراه با میانه روی نه خیلی تند برو و نه خیلی کند برو گاهی اونقدر آرام می روند که تصادف ایجاد میشود و گاهی اونقدر تند می روند که تصادف ایجاد می شود بعد فرمود صدایت را بیاور پایین زشت ترین صداها صدای الاغ است یعنی صدا باید بی موقع بلند نشود موجب آزار دیگران نشود یعنی روح یکدیگر را نیازاریم با صدای بلند خانه مون را خراب نکنید و خانه مون باید محل آرامش باشد با عاطفی حرف زدن

شریعتی:  بسیار عالی خدا خیرتان بدهد این صفحه را مرور کردیم با نکته های فراوانی که داشت از حاج آقای نظافت خیلی ممنون و متشکرم من تشکری هم می خواهم بکنم از حاج آقای بهشتی عزیزمان در راستای همان اتفاق ناب در فضای مجازی ما قصه قهرمانان توحید با بیان شیوای حاج آقای بهشتی را می توانید در کانال ما دنبال کنید سه شنبه ها حاج آقای بهشتی برای ما قصه می گویند با بیان زیبا و لطیف شان این هفته با توجه به اینکه در ایام شهادت امام صادق هستیم از یار باوفا و متکلمان و فقهای بزرگ شیعه جناب زرارۀ ابن اعین ایشان یاد می کنند و قصه زندگی شان را برای ما بازگو کنید و بشنوید و لذت ببرید برای شما بازگو کنیم

حجت الاسلام نظافت:  خدایا به حق محمد و آل محمد حوائج بینندگان عزیز و حوائج التماس دعا گویان را مستجاب کند با نابودی اسرائیل و با نجات همه مظلومان به ویژه مردم مظلوم غزه قلب ولی ات را خوشحال و خوشنود بفرما

شریعتی:  الهی آمین فردا انشاالله با حاج آقای عاملی خدمت شما خواهیم رسید

 هر آنچه مست شراب تو نیست از ما نیست          بیار باده که خورشید هم خراسانی است

 خداحافظ تا فردا متشکرم از شما.