اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1404-01-27-حجت الاسلام نظافت - شرح نامه ۳۱ نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شریعتی: خانم ها و آقایان سلام وقت تان بخیر انشاالله که حال دلتان خوب باشد و بهترین ها را برای همه شما از خدای متعال مسئلت می کنم انشاالله دل و جانتان بهاری و سبز باشد و باغ ایمانتان آباد باشد و تن تان سالم باشد و قلب تان سلیم باشد و پر از اتفاقات خوب امروز هم خدمت شما هستیم و هم خدمت حاج آقای نظافت عزیز سلام علیکم و خیلی خوش آمدید

حجت الاسلام نظافت: سلام علیکم سلام بر شما و همۀ بینندگان عزیز در خدمت تان هستیم

شریعتی:  برای ما عادی نمی شود حاج آقا سالهاست ما حوالی ظهر همین ساعت ها خدمت دوستان و عزیزانمان و اهالی سمت خدا هستیم و میهمان خانه هایشان هستیم و از اینکه اجازه می دهند در کنارشان باشیم خدا را شاکریم و از لطف و مرحمت همشون ممنون و متشکرم گفتم این هم نشینی و هم صحبتی برای ما بسیار محترم است و خوشحالترین که در محضر حاج آقای نظافت و اساتید بزرگوار هستیم و از محضر فیض شان بهره مند می شویم

حجت الاسلام نظافت: من هم سلام بینندگان را بهشون می رسانم و در حرم می بینند مکرر گفتند آقا نجم الدین را سلام برسانید

شریعتی:  حالا دیگر خانواده بزرگ هستیم در کنار هم هستیم ما بحث مان با حاج آقای نظافت نامه 31 نهج البلاغه است یکی از مهمترین نامه های نهج البلاغه و نامه تربیتی امیر المومنین و امام مجتبی علیه الصلات و السلام در واقع نامه حضرت به تک تک ماست و امسال آقا تاکید کردند مسئله نهج البلاغه به نظرم با یک نگاه ویژه تر چهارشنبه ها را دنبال کنیم و ادامه فرازهای نامه 31 نهج البلاغه را می شنویم

حجت الاسلام نظافت: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین یک نکته الان به ذهنم رسید این نامه درسته تربیتی است ولی حضرت وقتی از جنگ صفین بر می گشتند نامه را نوشته اند یعنی در موقعی که حاکم بودند و درگیر جنگ بودند و هزار و یک دلمشغولی دیگر داشتند دغدغه های فراوان ولی از تربیت غافل نشدند و این چقدر مهم است چون دشمن مدام ما را مشغول می کند و غفلت از امر تربیت یعنی آینده را از دست دادن دشمن همین را می خواهد ما را مشغول کند و گرفتار روزمرگی کند از اول انقلاب این جمله تکراری است در موقعیت حساس کنونی این موقعیت های حساس تمام نمی شود و باید همیشه هم حواسمان باشد اما آینده را از دست ندهیم آینده باز

شریعتی:  یک وقتی خاطرم هست شما فرمودید که حضرت آنجا شاید به این نکته خواستند توجه بدهند که اگر تربیت درست نباشد سپاه ظلمت شکل می گیرد

حجت الاسلام نظافت: بله تمام بدبختی ها این است مکرر در چند جا داریم امیر المومنین می فرمود این معاویه آدم های بی خبر را آورده و آدم هایی که نیاز دارند هم آموزش داده شوند و هم تربیت بشوند و دستشان گرفته بشود فرمود اینها را آورده گردنشان را در معرض تیر ما قرار دادند یعنی حضرت با دل خونین تیر می زند قصه می خورد چاره ای نیست سد راه اسلام شده می خواهد ظلم کند ولی حضرت دارد توجه می دهد که معاویه نون تربیت نشدن ها را می خورد

شریعتی:  و سادگی افراد

حجت الاسلام نظافت: کی باید دست اینها را بگیرد؟ علما باید دستشان را بگیرند یعنی واقعا ما باید احساس بدهی بکنیم ما نباید از ناهنجارها نفرت داشته باشیم باید فرق بگذاریم بین مفسدان و فاسدان فرق می کند یک کسی مواد مخدر را دارد توزیع می کند و یک کسی دیگران را گرفتار مواد کرده اون تربیت نشده و لذا چقدر این نگاه غائب است این دلسوزی برای تربیت نشده ها

شریعتی:  و این دلسوزی هم لازمۀ تربیت است و الا نمی شود

حجت الاسلام نظافت: چون تربیت سخت است همچنان که پدر و مادر به اندازه ای که حوصله دارند و دلسوز هستند صبوری می کنند تا این بچه به بار بنشینند و الا اگر دلسوزی نباشد نمی شود به اینجا رسیدیم در جلسه قبل که حضرت فرمودند اگر می خواهی علم پیدا بکنی و نمی خواهی تقلید بکنی و از دستاوردها استفاده کنی باید اول طلب داشته باشی و عطش داشته باشی و طلب ات هم باید دو جلوه داشته باشد تفهم و تألم یعنی زانو باید بزنی در برابر معلمی که مفهم هم هست شاید فرق تفهیم با تعلیم این باشد که گاهی معلم بیخیال این بشود که یاد گرفت و یا یاد نگرفت می گوید ما گفتیم درسش را می دهد ولی مفهم می گوید فهمیدی افهمت این خیلی مهم است که دنبال این است که ببینند فهمیده یا نه می خواهد نتیجه بگیرد نمی خواهد بازی در بیاورد لذت معلم واقعی این است که چیزی یاد بگیرد معلم بعضی از معلمان ممکن است شیطان بیاید در ذهنشان بگویند ما حقوق مان را می گیریم ولی می گوید من می رفتم تاجر می شدم چرا این رشته را انتخاب کردم او می خواهد نتیجه بگیرد لذت او در این است که او به بار نشسته و الا می گوید این ساعت عمر من هدر رفت پس تفهیم باید کرد خیلی از بچه ها گاهی متوجه نمی شوند و اگر متوجه نمی شوند باید ریشه اش را پیدا کرد و باید بعد از کلاس معلم وقت بگذارد بگوید پسرم بیا حواست جای دیگری بود قصه ای داری و مشکلی داری معلم مربی مهم است معلمی که پدر است و مفهم هست از کی باید یاد گرفت تا اجتهادی خدا معلم اول است وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا (بقره، 31)  علم آدم الاسماء کلها الرحمان علم القرآن خدا قرآن را به ما یاد داد خلق الانسان علمه البیان و مثلا آیه داریم آتیناهم حکما و علما ما این علم را به اون پیامبر دادیم فوجدناه عبدا من عبادنا و آتیناه رحتما من عندنا مع لناه من عندنا از اونهایی باید یاد بگیریم که خدای متعال فرمود از نزد خودمان به اونها علم یاد دادیم خدا به انبیاء و انبیاء هم به مردم و لذا ماموریت پیامبر این است یعلمهم الکتاب و الحکمه بنابراین جریان تعلیم و تعلم از ابتدای خلقت خدا به حضرت آدم یاد داد و نسل به نسل منتقل شده باید شاگردی کرد و باید زانو زد در برابر این جریان تعلیم و تربیت اگر این نباشد چی می شود؟ حضرت فرمود فالیکن طلبک بالتفهم و تعلم لا بالتورد الشبهات خودتان را در ورطه شبهه قرار ندهید ورطه می دانید کجا می گویند وقتی وارد یک چیزی می شوی که به همین راحتی نمی توانی خارج شوی می گویند ورطه یعنی هیچ تضمینی نیست اینجاها را می گویند ورطه یعنی اسباب نابودی فراهم است مثل اینکه در روز طوفانی آدم خودش را در دریای خزر می اندازد یک جوری در معرض هلاکت قرار دادن شبهه اینطوری است حضرت می گوید خودت را توی این موج شبهه قرار نده غرق می شوی یک باتلاق است شبهات این است پس باید چیکار کرد جریان تعلیم و تربیت باید قدم به قدم یاد گرفت هی شبهه می شنویم و از این می شنویم و از اون می شنویم نمی پرسیم طلب باید به وسیله ی تعلیم و تعلم باشد نه به وسیله اینکه خودمان را در شبهات بیاندازیم اگر کسی اهل تفهم و تعلم نباشد اگر اهل پیوند با معلم و مفهم و مربی دلسوز نباشد گرفتار شبهات می شود گرفتار عالم نماها می شود عالم نمایی هم داریم یا خودش عالم نما می شود یک خطبه ای هست در نهج البلاغه مربوط به عالم نماها خطبه 87 فرمود وَ آخَرُ قَدْ تَسَمَّى عَالِماً وَ لَيْسَ بِهِ، فرمود یک دسته ای هستند که اینها عالم نامیده می شوند تسما عالما ولی عالم نیست فَاقْتَبَسَ جَهَائِلَ مِنْ جُهَّالٍ من جهال فرمود از نادانی نادان ها این یک چیزهایی گرفته از گمراهی گمراهان یک چیزهایی گرفته برای بقیه ی مردم دام پهن کرده من باید بدانم بچه ام چه هیئتی می رود من باید بدانم بچه ام چه کتابی می خواند من باید بدانم چه فیلمی نگاه می کند خوراک روح ماست امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند عجبت لمن یتفکروا فی معهوده و لا یتفکروا فی معقوله تعجب می کنم از کسی که برای خوراج جسمش فکر می کند می گوید هر رستورانی نروید و از جای مطمئن بخرید حواسش به خوراکش است خدای متعال فرمود فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ (عبس، 24) به خوراک فکری اش چرا فکر نمی کنید در همین رابط به همین آیه داریم فالینظروا الانسان الی طعامه فرمود ببینید علمش را از کی می گیرد فرمود دام پهن کرده نسب للناس اشراک دام هایی از فریب و گفتار باطل و از قرآن می گوید ولی قرآن را می گوید بر فکر خودش تفسیر می کند حمل الکتاب علی آرائه و عطف الحق علی احوائه حق را منعطف می کند بر هوس های خودش به مردم می گوید خدا بزرگ است و خدایی که این را انجام می دهد به مردم امنیت می دهد مثل اینکه یکی سم بخورد هیچ چیزی نیست یومنوا الناس من الاعضائه و یهون کبیر الجرائم عالم نما فرمود اونی است که گناهان بزرگ را می گوید چیزی نیست خودش می گوید اقف عند الشبهات فرمود من نزد شبهه می ایستم حضرت فرمود وسط شبهه ها خوابیده و فیها وقع می گوید از بدعت ها کنار می گیرند بینش خوابیده و حضرت فرمود فالسورۀ صورت الانسان و قلب و قلبه این شکلش مثل آدم های باطنش حیوان است و آیه قرآنی که می خواند نگاه نکنید بنابراین باید در فرزندان ما در جریان تعلیم و تربیت قرار بگیرند اون هم جریان

شریعتی:  این را چطوری می شود تشخیص داد خودش بالاخره یک نگرانی ایجاد می کند

حجت الاسلام نظافت: چطوری می شود؟ نسل به نسل تضمین کردند یعنی ائمه معصومین تا بوده اند این جریان صحیح را هدایت کردن بعد هم شاگردان نوشته اند علما و فقها ما را رها نکردند ما را سرگردان نگذاشتند و هدایتگری خدای متعال در عصر غیبت هم هست جریان فقاهت او هم نه هر فقیهی، فقیهی که بالاخره برای ما مسلم باشد که این اهل رعایت است اهل حلال است و این دلسوز است و این پاک است چون شیطان فقیه را اذیت می کند و لذا فرمود بعضی از فقها که سالم لنفسه و حافظا لدینه و مطیعا لامر مولاه باید همین جریان را دقت کرد هر عمامه به سری و هر کسی که قرآن می خواند نمی شود پزشک هم همینطوری است به هر پزشکی مردم اعتماد نمی کنند می گویند نظام پزشکی دارد یا نه تازه پرس و جو هم می کند از بیمارانی که قبلا پیشش بودند ما برای جسم مان اگر دقت می کنید که باید دقت کنیم برای مسئله دین باید بیشتر دقت کنیم بنابراین در گرداب شبهات کسی به علم و فهم دست پیدا نمی کند بیشتر گرفتار ظلمت وهم و شک می شود پس باید شاگردی کند شبهه چی است؟ ممکن است طرف بگوید من می فهمم می گوید نمی فهمی چرا فرمود شبهه اون چیزی که شبیه حق است گیج می شود و خطبه 38 انما سمیت الشبهه، لانها تشبه الحق شبهه را شبهه نامیده شده فقط دلیلش این است که شبیه حق است اولیاء خدا در شبهه ها فرمود نور یقین دارند و انها راه را گم نمی کنند اولیاء خدا فضیائهم فیها الیقین دلیلهم سمت الهدی اونها جهت هدایت را هم پیدا کردند و راه را گم نمی کنند اما دشمنان خدا تو شبهه ها دعوت می کنند و الان عصر شبهه است و لذا بزرگترها علما باید این نکته توجه کنند که عصر شبهه است موج آورده باید نجات بدهند و مرزبانی کنند و به وظیفه شون عمل کنند فرمود روز قیامت هفتاد جاهل را می بخشد و عالم را نمی بخشد بزرگترین گناه عالم این است که وظیفه اش را انجام داده به امام زمان گفته روی من حساب باز کن بی تفاوت نباشند

شریعتی:  مرزبان عقیده مردم

حجت الاسلام نظافت: بی تفاوت باشند مرزبانی نکنند؟ بعد منتظر باشند دیگران بیایند من باید بروم سراغ اونها گرفتار شده اون که اسیر شده من باید بروم این بچه ام را نجاتش بدهم خیلی از بچه های ما اسیر شدند

شریعتی:  و بشوید یک طبیب دوره گرد طبیب دوار

حجت الاسلام نظافت: باریک الله فرمود دشمنان خدا در ظرف شبهه دعوت می کنند نونشان در روغن می شود و دلیل اونها خودشان گرفتار ظلمت و بقیه را هم می کشانند بنابراین باید دقت کنید فرمود لا بتبرد الشبهات دیگر چی و علق الخصومات باید گرفتار بحث و جدل و دشمنی و خصومت نشویم اگر می خواهی تحقیق کنی و راه را پیدا کنی این لجبازی ها و تعصبات و ناراحتی ها و اینها سبب می شود پیدا نکند دقیقا این خصومت مثل محبت است می گویند حب الشیء و یصم محبت آدم را کور می کند اگر کسی می خواهد داوری کند با محبت نگاه نکند الان قاضی یک نفر را بیشتر دوست دارد خودبخود عقربه قضاوتش می رود به نفع کسی که دوستش دارد اگر هم دوست دارد باید حواسش جمع باشد دخالت نکند بچه اش هم هست فرقی نمی کند یک نظریه ای را می خواهم داوری کنم با محبت اگر داوری بکنیم عیب های اون نظریه را نمی بینیم یک فردی را می خواهیم ببینیم خوب است یا بد اگر با محبت نگاه کنیم محبت آدم را کور می کند چرا آمار طلاق رفته بالا؟ برای اینکه آغاز ازدواج ها با یک عشق آتشین است بعد فروکش می کند

شریعتی:  می گویند قدیمی ها عاشق کور و کر است

حجت الاسلام نظافت: این اصلا در نهج البلاغه است فرمود فأما عشقه فأعمی بصره فرمود عشق کور می کند انسان را خوب حالا بغض هم همینطور است اگر ما با بغض و خصومت به یک نظریه ای نگاه بکنیم خوبی هایش را نمی توانیم ببینیم و الان بعضی گرفتار محبت شدند و بعضی گرفتار خصومت شدند و حضرت می گوید شرطش این است که گرفتار خصومت نشوید یک جای دیگر هم در نهج البلاغه داریم فرمود لا یستطیع ان یتقی الله من خاصمه اگر کسی روی دنده خصومت افتاد نمی تواند تقوا را رعایت کند باز این در نهج البلاغه هست خیلی مطلب داریم در نهج البلاغه فرمود

إِذَا ازْدَحَمَ آلْجَوَابُ خَفِيَ الصَّوَابُ.

 

که زیاد شد دیگر گم می شود صواب با صاد حرف درست مخفی می شود الان جواب زیاد است هر کسی یک حرفی می زند گیج می شوند آدم ها چطوری ثواب را پیدا کنیم در میان این همه یک مسئله است ده تا جواب است چطوری پیدا کنیم تفهم و تعلم فراراً در پی شبهات و رهایی از خصومات و تعلقات این سه چیز کمک می کند

شریعتی:  یعنی تعصب را بگذارید کنار اهل فهم و دقت باشیم و خودمان را در معرض و ورطه شبهات قرار ندهیم خوبی که در بین همه این حرف ها و ازدحام ها گم شده پیدا می شود و خدا کمک می کند خدا رحمت کند استاد را گفته بودند عقل قطب نما است ولی قطب نما وقتی راه را درست نشان می دهد که کنارش آهن ربا نباشد این دشمنی ها و این تعصبات و این عشق های کور اینها همه عقربه قطب نمای عقل است و منحرف می کند به نظرم در نهج البلاغه یک روایت دیگر انارة العقل مکسوف بطوع الهوی عقل مثل اینکه می گویند خورشید و کسوف عقل مکسوف می شود پوشیده می شود با اطاعت از هوس ها عقل دیگر کارایی خودش را ندارد باید عقل را آزاد کرد از پیشداوری و از تعصب و از عشق و از دشمنی اینها چیزهای مختلفی بودند

حجت الاسلام نظافت: خدا رحمت کند حاج علی صفایی که ازدحام دعوت ها که هر کسی از هر سوی دعوت می کند تو چطور می خواهی دعوت نبی و دعوت خدا را تشخیص بدهی و لبیک بگویی

این باید مسیر درست را طی کند و واقعا هر جریانی مسیر درست دارد الان پزشک ها اجازه بدهند اجازه نمی دهند دیگر نظام مهندسی درست کردن برای همین و نظام پزشکی هم برای همین است حوزه هم برای همین است سر دین که می شود همه مجتهد می شوند و همه کارشناس می شوند خیلی خطرناک است تا اینکه پیچیده ترین مسئله مسئله دین است مربوط به روح انسان و ابدیت انسان است خطبه 109 فرمود من عشق شیئا اعماه بصره کسی که عاشق شد عشق او را کور می کند و ام رزق الوحی دلش را بیمار می کند و نگاه می کند با چشمی که صحیح نیست می شنود با گوشی که غیر شنواست و شهوات عقل او را دریده است دنیا دل او را میرانده است ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ (مائده، 8) فرمود اگر از یک گروهی ناراحت هستید این شما را وادار نکند که بی عدالتی بکنید دعواهای سیاسی و من اونقدر قصه بخورم اهل نماز شب است و اهل حرم است مکرر آقای شریعتی من پیغام می دهم دلم می سوزد برای تقوا خیلی دلم می سوزد

شریعتی:  واقعا جای دل سوختن هم دارد

حجت الاسلام نظافت: بعد جالب است آخر آیه هم دارد خیلی دلم می سوزد

شریعتی:  واقعا جای دل سوختن هم دارد آخر آیه هم دارد اعدلوا هو اقرب للتقوی می گوید بزرگترین نماز تقوا عدالت است منصفانه برخورد کردن درسته این ظواهر مذهبی و حجاب اینها همه سر جای خودش است ولی اگر تو داری بی عدالتی می کنی بدان که بزرگترین نهاد را از دست دادی اعدلوا هو اقرب فی التقوا نزدیک ترین چیز به تقوا عدالت است بی عدالتی به خاطر دشمنی هاست و لذا حضرت فرمود اگر می خواهی مجتهد و محقق باشی و پژوهش کنی باید گرفتار خصومت نباشی حب و بغض باید برود کنار هیچی هیچ نظری ندارم حالا طرف یک مطلبی را دارد می گوید من با او ناراحت هستم می گویم حرفت هم قبول ندارم حرف خوبی داری حرف تو را می پذیرد ادامه فرمود وَ ابْدَأْ قَبْلَ نَظَرِكَ فِي ذَلِكَ بِالِاسْتِعَانَةِ بِإِلَهِكَ وَ الرَّغْبَةِ (نهج البلاغه، نامه 31) وابدأ قبل نظرک فی ذلک بالستعانت بحث سر چی است بحث سر این بود حضرت فرمودند اگر تو می گویی من مقلد نمی خواهم بشوم

حجت الاسلام نظافت: می خواهم بروم خودش بهش برسم اول طلب داشته باشید و اهل تعلم و اهل تفهم باشید و خودتان را در ورطه شبهه نندازید و گرفتار خصومت و دشمنی نشوید حب بغض را عرض کردیم و در ورطه شبهه نباشید و تفهم و تعلم داشته باشید حالا ادامه اش وابدء نظرک فی ذلک فی استعانت اللهک از خدا کمک بخواهید هنوز مطالعه را شروع نکردید و هنوز تحقیق را شروع نکردی ابتدا بکن یعنی پیشداوری که نمی کنی و در شبهه که نمی افتی و خصومت ها را هم می گذاری کنار اهل تفهم و تعلم هم که هستی همین سه تا بود هنوز شروع نکردی بسم الله الرحمن الرحیم بگو خدایا کمکم کن یعنی نمی شود تو بخواهی فهم اجتهادی و عالمانه داشته باشی و تقلید هم نکنی و از خدا کمک نخواهی

شریعتی:  یک بسم الله اینجا حتما اینجا خیلی نکته مهمی بوده

حجت الاسلام نظافت: فرمود کمک بخواهید از خدا چطوری کمک بخواهید اول بسم الله کل امرٍ ذی بالٍ لم یبدأ ببسم الله و هو ابتر فرمود با بسم الله شروع کنی  

شریعتی:  در واقع این بسم الله گفتن بسم الله عادی نیست یک روحی دارد این بسم الله که این را به کار برده باشی از امام رضا روایت داریم بسم الله را تفسیر کردند فرمود یعنی عصم نفسی من صمت من صمات الله من بر روح خودم مارک می زنم مارک الهی همان رنگی که می پاشم یعنی باید انسان توجه کند که علم نزد خداست نور علم بالاتر نزد خداست برکت علم دست خداست به منشأ توجه کنید فراموش نکند استعانت را فراموش نکند از خدا خدا هم که فرمود علم نزد اهل البیت است و از اهل البیت و از اسبابش هم برود تفهم همان اول بود منتهی اسباب با نگرش توحیدی است یعنی در برابر معلم زانو می زنم می گویم خدایا علم نزد توست این معلم سبب است کتاب می خواند با نگرش توحیدی می گوید همه کاره تو هستی از اسباب علم استفاده کند اسباب علم چی است شاگردی کردن و نوشتن و تکرار کردن و مطالعه کردن ولی خدا را فراموش نکند منشأ را فراموش نکند و لذا گفته اند موقع مطالعه دعا بخوانید دعایش اللّٰهُمَّ أَخْرِجْنِي مِنْ ظُلُماتِ الْوَهْمِ، از ظلمت های وهم مرا خارج کن و اکرمنی بنور الفهم مرا گرامی بدار و اکرام کن من بفهم نور رحمت را

وَأَكرِمْنِي بِنُورِ الْفَهْمِ . اللّٰهُمَّ افْتَحْ عَلَيْنا أَبْوابَ رَحْمَتِكَ، وَانْشُرْ عَلَيْنا خَزائِنَ عُلُومِكَ، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

تدریس هم دعا دارد مدرس بگوید خدایا به تو پناه می برم از اینکه گمراه شوم و گمراه بکنم متوجه اون مسئولیت می شود بد یاد ندهم و بد جواب ندهم خدایا به تو پناه می برم که بلغزم و بلغزانم مایۀ لغزش بشوم و ظلم کنم و به من ظلم بشود نادان باشم یا با نادانی با من برخورد شود اللهم انفعنی بما علمتنی خدایا من را بهره مند کن از این علمی که به من دادی و علمنی ما ینفعنا خدایا به من آگاهی بده آنچه که مفید است و زدنی علما معلم ها نباید درجا بزنند زدنی علمه والحمدلله علی کل حال اللهم انّی اعوذُ بک من علمٍ لاینفعُ.. خدایا به تو پناه می برم از اون علمی که سود ندارد بنابراین محقق و پژوهشگر و کسی که می خواهد عالمانه این را بفهمد تربیت توحیدی باید بشود و باید به متربی بگوییم اگر می خواهی بفهمی مطلب را درست بفهمی باید از خدا و اهل البیت مدد بگیری و چقدر خوب است معلم ها این توجه را بدهند که خلاصه ما کاره ای نیستیم ما سبب هستیم همه چیز دست خداست تا خدا نخواهد نمی شود البته اکتفا هم نکند به جلسه قبل به دعا و خدا و اهل البیت اونها هم گفتند ما اسبابی قرار دادیم از اسباب استفاده کنید ولی در متن اسباب خدای مسبب الاسباب فراموش نشود.

 نکته دیگر نقش تقوا در فهم صحیح است ۚ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ ۚ ۚ (طلاق، آیه 2-3)یکی دیگر از موارد تقوا این است که فرمود یجعل لهم فرقاناً با تقواها یک نوری دارند نوری درونی و بهتر می توانند بفهمند و لذا امثال حضرت امام علمای ربانی این نورها را کمکشان کند و این انقلاب هم هر جا که نجات پیدا کرده یک دست غیبی بوده به رهبری گفته شاید خود فرد هم متوجه نشود ولی خدا کمک می کند

حجت الاسلام نظافت: یعنی تشخیصی که می دهد اون تشخیص مؤید به یک نوری است و مومن نورٌ فرمود: اتَّقُوا فِراسَةَ المؤمنِ ؛ فإنّهُ يَنظُرُ بنورِ اللّه خیلی مهم است که ما غافل نباشیم از نقش معنویت در حل مشکلات و لذا من خودم دعاهایم برای حضرت آقا بعد از اینکه می گویم خدا انشاالله سلامت بدارد نعمتی هستند ولی می گویم خدایا بهترین هدایت ها را شامل حال مقام معظم رهبری بگردان این را در جمع مردم هم می گویم که مردم هم بدانند که رهبر ما همه محتاج خدا هستند همه ما افتخارمان این استکه رهبرمان خودش را محتاج هدایت های الهی می داند و خدا باید به ذهن برساند خدا باید به ذهن برساند خدا خیلی جاها به ذهن امام رسانده و امام حواسش جمع بود امام خرمشهر که آزاد شد فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد یک نگاه توحیدی است این فراموش نکردن خدا نه تو سختی ها نه در پیروزی ها در همه حال و خدا هم

شریعتی:  حاج آقا هر لحظه مون و یعنی همین علمی که صحبت می کنیم خدا نخواهد در ذهنمان نمی رود و هر وقت نیاز داریم یادمان نمی آید

حجت الاسلام نظافت: این را باید بفهمیم و چقدر خوب است که ما پیر که می شویم گرچه از خدا می خواهیم که تا آخرین لحظه بدن سالم و حافظه قوی ولی کم می شود این کم لطف خداست برای چی؟ برای اینکه یادمان نرود ما کسی نیستیم یعنی در عمل خدا به ما می فهماند

شریعتی:  اگر مردی بیا بسم الله خودت را جمع کن

حجت الاسلام نظافت: دیدی از خودت نبود حالا بسم الله همین الان دیدید ما برای یک لحظه ای تردید پیدا کردیم دو تاییمان سه تا بود دیگر سه تا را گفتی ولی باز اگر این چیزها پیش نیاید آدم خودش را گم می کند و یادش می رود ما نباید یادمان برود ما محکوم هستیم و خدایی داریم که حاکم ماست و این محکومیت از همان آغاز بود اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً و شیبه بچه بودی ضعیف و ناتوان حالا جوان شدی اینطوری نمی ماند باز پیر می شوی فرمود بعضی هایتان را اونقدر پیر می کنیم لکی لا یعلم من بعد علمٍ شیئا تو هیچی یادتان نماند بچه که اومد فرمود کسی که از شکم مادرش بیرون می آوریم هیچی نمی داند از اون ور هم یک جوری بر می گردی که هیچی نداری منتهی اون موقع سه کیلو بوده و چهار کیلو بوده حالا چهل کیلو و پنجاه کیلو است و باز هم یک وقت هایی نیاز به رسیدگی دارد عین بچه ها و این درس هاست و این پدر بزرگ ها و اینهایی که در بستر بیماری می افتند با ما حرف می زنندو اینها دارند به ما یاد می دهند که همه چیز نزد خداست

شریعتی:  که آن به آن و لحظه به لحظه تو مؤید به یک تاییدی از تاییدات خدا داری و البته انسان الان گفتنش آسان است و اسباب غفلت زیاد است از این زاویه نگاه کنیم بیماری ها و گرفتاری ها و باب دل پیش نرفتن ها اینها خوب است عرفت الله فدای امیر المومنین بشوم فرمود عَرَفْتُ آللّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ العَزَائِمِ، وَحَلِّ آلْعُقُودِ، وَنَقْضِ آلْهِمَمِ. (نهج البلاغه، جلد، 4، صفحه 191) فرمود اونجایی که کارها اونطور که می خواستند پیش نرفت نقض شد اراده ها و همت ها فسخ شد فهمیدم خدا هست

حجت الاسلام نظافت: سر کرونا چقدر ماها عجز خودمان را باور کردیم که هیچ کاری از دست کسی بر نمی آید نقطه ضعف هایمان را چقدر یافتیم خیلی درس بود کرونا لذا می خواهم بگویم که از این جهت به عالم نگاه کنید خیلی چیزهایش قشنگ است پیروزی اش هم قشنگ است و شکستش هم برای ما درس است و تقوایی که از ثمراتش همین است که انسان قدرت تشخیص حق و باطل پیدا می کند لایمسه الا المطهرون چه کسی می تواند با باطن قران مس و تماس داشته باشد مس کند مطهر باشد که اهل البیت در اوجش هستند مطهر کی است إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا (احزاب، 33) ما هم به اندازه ای که درجاتی از طهارت اهل البیت طهارت پیدا کنیم خدا فهم دقیق را نصیب ما می کند و لذا نور علم خیلی حضرت می گوید استعانت بخواه از خدا تا به اون نور دست پیدا کنیم نگاه کنید اون عبارت را خواندیم جلسه قبل که الناس ثلاثه عالم ربانی و مُتَعَلِّمٌ على سَبيلِ نَجاةٍ ، و هَمَجٌ رَعاعٌ .[(نهج البلاغة : الحكمة 147.)گاهی افراد عالم هستند ولی همجا ؟؟؟ 35 دقیقه برای اینکه نورش را ندارد یعنی عالم ربانی است چرا به چه سندی می گویند ادامه اش را عرض کردم چهار تا ویژگی برای همجا رعا می گویند یکی اش این است که صدا از هر طرف بلند شود بلند می شود می رود یملیون مع کل ریح باد از هر طرف می آیند جو زده هستند به همان طرف کج می شوند بعد فرمود لم یلجأالا رکن الوثیق پناهنده نشدند به یک رکن مطمئنی پناهنده نشدند به خدا رفیق و دوست و بعد فرمود آخری اش را می خواهم بگویم لم یستضیوا بنور علمه نگفت علم ندارند فرمود همجٌ رعاها از نور علم برخوردار نشدند پس ممکن است کسی در حافظه اش مطالب دینی باشد ولی باز هم همجا رعا باشد روشنش نمی کند اون نور نجات می دهد انسان را حالا حضرت می گوید می خواهی عالم بشوی می خواهی تحقیقی خودت بفهمی ابتدا باید از خدا کمک بخواهی خدا را فراموش نکنی بعد فرمود والرغبت الیه الیک اشتیاق داشته باش خدا به تو توفیق بدهد تو بفهمی فهم توفیق می خواهد اشتیاق داشته باش اگر خدا اشتیاق را در درون ما ببیند خدا می رساند این را اهل البیت دوست دارند ببخشند امیر المومنین با تأسف فرمود کاش کسی پیدا می شد به همان کمیل فرمود سینه ام پر علم است ها انها هنا لعلماً جما لو اصبت إن ها هنا لعلما جما لو أصبت له کاش کسی پیدا می کردم بعد فرمود پیدا کردم اما به درد نمی خورند چهار گروه را از حضرت فرمودند لایق نیستند به اینها علم نمی دهم پس اگر ما رغبت داشته باشیم اونها عاشق هستند و دوست دارند بدهند از خدا کمک بخواهیم اشتیاق را نشان بدهیم در اون دعا هم هست وعلی المتعلمین بالجهد و رغبه رغبت بسیار اهمیت دارد در باز است کسی که رغبت دارد خدا توفیق درک صحیح معارف را به او می دهد و محرومش نمی کند.

سوم، پس فرمود از خدا کمک بخواه و رغبت داشته باش و ترک کل شائبه، شائبه یعنی هر چیزی که مشوق می کند یعنی آمیخته شده و مخلوط شده شبیه همان شبه است اتفاقا همین هم دارد فرمود هر چیزی که هر شائبه ای که تو را می اندازد در شبهه اون شائبه ها را بگذار کنار یعنی یک جور راه است برای اون ورطه یعنی هر چیزی که فکرت را مشغول می کند مخلوط می کند زلالی فکرت را از بین می برد ناخالص می کند هر چیزی فکرت را با شک و شبهه آمیخته می کند چه چیزهایی مشهوب می کند هوس و دنیا طلبی و تعصب و خصومت و پیشداوری خیلی چیزها منجر به شبهه می شود در خطبه 50 اگر بینندگانی که در رابطه با شبهه هست حضرت فرمود ابتدای فتنه ها هوس هایی است که پیروی می شود و احکامی است که بدعت گذاشته می شود و بعد فرمود حق و باطل با هم آمیخته می شود اگر حق و باطل با هم آمیخته نمی شد فرمود لم یخفی علی المعطای حق بر حق طلبان مخفی نمی شد اگر حق از آمیختگی با باطل خالص می شد زبان معاندان قطع می شد ولی فرمود یک تیکه از حق می گیرند و یک تیکه از باطل می گیرند و با هم مخلوط می کنند و لذا در شبهه ها باید دست مان تو دست اولیاء باشد و لذا هر جامعه ای رهبر می خواهد و لذا این سیستم شیعه سیستم خیلی قشنگی است سیستم امامت سیستم فقاهت که رها نکردن

شریعتی:  و اینکه تو به یک جایی چنگ می زنی که خیالت راحت است مَنْ ماتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً (كمال الدين صدوق/ج۲-ص ۴۰۹.) اگر کسی اسمش مسلمان است ولی امام زمانش را باید بشناسد این بهترین روایت است برای ترویج نظام امامت و ولایت و در قرآن هم آمده که باید دست ما در دست فقها باشد و فقها همه با همدیگر نمی توانند مسائل جامعه را مدیریت کنند هرج و مرج می شود یک نفر علمدار می شود باید دسته را در دست علمدار بدهیم بعد فرمود او اسلمتک الا ضلاله هر چیزی که مشوب می کند و تو را به شبهه می اندازد یا تو را کلا تسلیم ضلالت می کند این بدتر از اون قبلی است یک وقت انسان گرفتار شبهه می شود نصفش خوب است و نصفش بد است یک وقت کلا گرفتار ضلالت می شود و تسلیم می کند فرمود اون چیزهایی که تو را گرفتار ضلالت می کند حالا چی انسان را گرفتار ضلالت می کند یکی اش بی هدفی است پوچی است باری به هر جهت ضال الان گمشده را می گویند چی؟ ضال دقت می کنید و الضالین ماضالین را گمراه معنا می کنیم ولی گمراهی نتیجه ی بی هدفی است تا هدف مشخص نشود ر اه مشخص نمی شود و به زیبایی امیر المومنین چهار جمله در نهج البلاغه دارد همیشه تکرار می کردند قبل از خطبه هایشان خودشان سخنران پیش از خطبه خودشان بودند اولش این بود ای انسان ها شما بی هدف آفریده نشده اید هدف، هدف درست دوستی که گمراه است انسان را به ضلالت می کشاند خیلی چیزها کمک می کند به اینکه انسان کلاً تسلیم ضلالت شود

حجت الاسلام نظافت: بدترین عذاب به نظرم بی هدفی و پوچی است و اکثر آدم ها گرفتار بی هدفی هستند هدف دارند هدفی که وقتی می رسند می گویند این نبود که یا هدف ندارند همینطوری دارند می روند می دوند یا هدفشان اشتباهی است هدف باید هدفی باشد وقتی رسیدی احساس پوچی به ما دست ندهد بگوییم به چقدر قشنگ سیر نشویم و اون ابدیت است و بی نهایت است دو چیز ابدیت دلزدگی ندارد بی نهایت دلزدگی ندارد دنیا دلزدگی دارد

شریعتی:  خیلی خوب انشاالله برسیم از مسیر درست هم برسیم آقا خیلی ممنون و متشکرم من حالا مفصل تر فردا انشاالله راجع به طرح فرزندان غدیر صحبت خواهم کرد اما اجمالا هم زوج هایی که دوست دارند در این طرح همراه شوند و انشاالله از مساعدت اهالی خوب سمت خدا بهره مند شوند و اسمشان در طرح فرزندان غدیر ثبت بشود می توانند فردا ثبت نام بکنند و مردم عزیز و نازنین مخاطبان جان مان که می خواهند مشارکت بکنند در این طرح و سهمی داشته باشند کافی است عدد 18 را به 20000303 پیامک کنند و به کانال های ما مراجعه کنند و زوج های عزیز مان هم می توانند به کانال ما مراجعه کنند اونجا شرایط ثبت نام ذکر شده و قید شده انشاالله که اتفاقات خوبی در کنار هم سپری کنند صفحه ی  چهارصد و پنج قرآن کریم قرار امروز ماست آیات را بشنویم و بعد از تلاوت آیات انشاالله با احترام و با عشق در کنار شما هستیم و در مقابل دیدگان پر مهر شما اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

(قرآن کریم صفحه ی 405)

شریعتی:  اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم اینجا سمت خداست از تهران پایتخت عشق و ایمان با احترام به همه شما مجددا سلام می کنم و همینطور شنوندگان خوب رادیو معارف و شبکه جهانی ولایت هر کسی که ما را می بیند و صدای ما را می شنود دو سه دقیقه فرصت داریم حسن ختام فرمایشات شما را بشنویم

حجت الاسلام نظافت: بحث سر این بود که یک جوانی می گفت من می خواهم اجتهادی بفهمم باید اهل تفهم و تعلم باشد و خودش را در ورطه شبهات نندازد و دندنده لج و خصومت نندازد و از خدا کمک بخواهد و رافت داشته باشد و از شائبه ها فرار کند حالا حضرت فرمود اگر یقین کردی که قلب ات صفا پیدا کرد حالا گوش کن

شریعتی:  یعنی یک پالایشی نیاز دارد

حجت الاسلام نظافت: خیلی دقیق است می گوید علم دین است اگر یقین کردی که قلب ات صفا پیدا کرد و خاشع شد اون وقت فرمود حالا خوب گوش کن می خواهم دقیق و تحقیقی برایت بگویم فانظروا فیما فاسعد لک صفا مقدمه ی خشوع قلب است یک روایت بخوانم در مورد صفا بقیه اش باشد برای بعد

شریعتی:  هم مقدمه خشوع است و هم مقدمه تعلق است

حجت الاسلام نظافت: خشوع مقدمه تعلم است صفا و خشوع و تعلم حالا در مورد خشوع بیشتر توضیح خواهم داد روایت داریم یا علی خمسۀ تنوروا له پنج چیز هست که دل را نورانی می کند تا خشوع ایجاد شود کثرت قرائت قل هو الله احد قلۀ الکلام حرف بیجا انسان زیاد نزند پر حرفی نکند مجالست العلماء این هم خیلی کمک می کند و صلات فی اللیل نماز شب والمشی الی المساجد مسجد رفتن این پنج چیز کمک می کند که دل نورانی بشود تا خشوع ایجاد بشود و خشوع هم عوامل مختلفی دارد خشوع اولاً یعنی چی؟ یعنی این تواضع و فروتنی چرا؟ چون گر خشوع نباشد گاهی آدم می فهمد و زیر بار نمی رود و لذا فرمود اگر یقین کردی دلت صفا پیدا کرد و قلبت خاشع شد حالا مطالعه را شروع می کنیم

شریعتی:  اون پنج تا را یک بار دیگر می گویید

حجت الاسلام نظافت: اول قل هو الله احد زیاد بخوانید کلام بی جا کم باشد قلۀ الکلام کلام بیجا کم بگویید برای اینکه یک جاهایی لازم است و رفتیم خونه مون کم حرف بزنیم بیجا حرف نزنیم و مجالست العلما هم نشینی با علما و الصلات و اللیل و نماز شب و المشی الی المساجد مسجد رفتن خانه خدا را غریب نگذاشتن اینها موجب نورانیت می شود اون شائبه هایی که ترک می شود عرض کردیم چیزهایی که مشوب می کند اونها ترک بشود این عوامل نورانیت بیاید عوامل خشوع هم بیاید اینها دیگر شرایط فراهم است که انسان شاگردی کند.

شریعتی:  انشاالله خیلی ممنون و متشکرم از شما سپاسگذارم و همینطور از نگاه پر مهرتان باید خداحافظی کنیم حاج آقای نظافت عزیزمان دعا کنند و انشاالله عزیزان مان آمین بگویند

حجت الاسلام نظافت: خدایا به حق محمد و آل محمد با فرج امام زمان و با نابودی اسرائیل و با نجات همه مظلومان قلب امام زمان را خشنود بگردان.

حوائج همه عزیزان بیننده و هر کسی که التماس دعا گفت برآورده بفرما

شریعتی:  خیلی ممنون و متشکرم که تا این لحظه همراه ما بودید فردا هم انشاالله هستیم با حضور حاج آقای عاملی خدمت تان خواهیم رسید کبوتر دلمان را راهی مشهد الرضا کنیم خراسان هر آنکه مست شراب تو نیست از ما نیست بیار باده که خورشید هم خراسانی است اللهم صلی علی علی ابن موسی الرضا المرتضی متشکرم از شما حاج آقای نظافت.