اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1404-01-23-حجت الاسلام حسینی قمی - سیری در نهج البلاغه امیرالمومنین علی علیه‌السلام ( ویژگی های انسان کریم )

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ملایی: سلام و درود به پیشگاه شما مخاطبان سمت خدا و بینندگان گرامی و شنوندگان عزیزی که ممکن است در ساعت های دیگر برنامه را می شنوید و خیلی متشکرم امروز هم در اول هفته در 23 روز از فروردین 1404 خدمت تان رسیدیم و با ما شما همراه شدید خیلی ممنونم ازتون به همین سادگی 23 روز از سال جدید گذشت بر می گردیم می بینیم یک سال دیگر از سن مان زیاد شد و از عمرمان کم امروز هم مثل شنبه های معمول خدمت حاج آقای حسینی قمی عزیز و بزرگوار هستیم این هم چهره دوست داشتنی حاج آقا آقا ارادتمند

حجت الاسلام حسینی قمی:  عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همه مخاطبین عزیز همین طور که اشاره فرمودید محور سخن ما کلمات امیر المومنین در نهج البلاغه است انشاالله بعد از تلاوت قرآن چند جمله ای هم چون دوشنبه این هفته نیمه ماه شوال شهادت سردار بزرگ اسلام حضرت همزه سید الشهدا سلام الله علیه است یک نامه ای امیر المومنان نامه 28 در نهج البلاغه راجع به عظمت این شخصیت چند جمله ای اشاره می کنیم.

ملایی:  ادامه ی صفات کریم

حجت الاسلام حسینی قمی:  عرض کنم که گفتیم کریم تعریفش چی است و تعبیر امیر المومنان سلام الله علیه و روایات راجع به کریم فقط یک یادآوری داشته باشم خدمت عزیزان این کریم که ما می گوییم صفت انسان های کریم چه ویژگی هایی باید داشته باشند اگر کریم راجع به خداوند متعال به کار ببریم در دعای کمیل یا کریم یا رب راجع به خداوند وقتی می گوییم کریمه یعنی خداوند به بندگانش احسان دارد و لطف دارد اما راجع به بنده ها وقتی استفاده می کنیم همینی بود که هفته گذشته گفتیم و این هفته ادامه می دهیم فقط جالب است یک داستانی عرض بکنم راجع به این کریمی که راجع به خداوند متعال استفاده می شود عزیزان با این آیه همه آشنا هستند سوره مبارکه انفطار آیه ششم يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ٱلۡكَرِيمِ (انفطار، 6) ای انسان چی تو را وادار کرد که مغرور شوی نسبت به خدای کریم خودت الذی خلقک فسواک فعدلک فی أی سورۀ ماشاء ربک ما غرّک بربک الکریم ذیل این آیه دیدم مرحوم طبرسی رضوان الله علیه در تفسیر جوامع الجامع خوب می دانید مرحوم طبرسی رضوان الله علیه یک تفسیر مشهوری دارند تفسیر مجمع البیان یک تفسیری دیگری دارند جوامع الجامع و این تفسیر جزو کتاب های درسی حوزه های علمیه است من یادم است از سی سال پیش تقریبا با این جوامع الجامع خیلی هم بهش علاقه داشتم و در حوزه تدریس بود و ما هم توفیق داشتیم خدمت دوستان و بد نیست همین جا اشاره کنم که حتما جنابعالی هم اطلاع دارید حوزه الان این اماری که دادند دویست جلسه ی درس تفسیر هست دویست جلسه درس تفسیر من یادم است سال هفتاد 1370 الان 1404 هستیم یعنی 34 سال پیش ما دوره تخصصی تفسیر در حوزه شرکت کردیم الان هم دهها دوره های تخصصی تفسیر هست اون دوره یادم است یاد کنم اساتید بزرگی داشتیم بسیاری شان از دست ما رفتند و مرحوم آیت الله معرفت بود و مرحوم آیت الله شب زنده دار بود و مرحوم آیت الله طاهر شمس بود و مرحوم آیت الله خزعلی بود اساتیدی که الان هستند سایه شون بر سر ما هست آیت الله مکارم شیرازی بود و آیت الله محقق داماد بود و آیت الله آقای سید علی آقای محقق که از علمای بزرگی هستند در قم هستند خیلی از این علما دورۀ تفسیر ما سال 1370 نزدیک 34 سال پیش می دانید که در این پنجاه سال اخیر بگوییم سدۀ صد سال اخیر دهها تفسیر خوب نوشته شده اگر این جلسات تفسیر نبود و این کلاس های تفسیر نبود و این درس های تفسیر نبود این آثار و برکات را نداشت الان تفسیر علامه طباطبایی انصافاً آبرویی است برای جهان تشیع تفسیر آیت الله مکارم 27 جلد تفسیر آیت الله جوادی عاملی هشتاد جلد این کارهای فراوان قرآنی است که الحمدلله می شود و این هم اشاره کنم از درس هایی که همان سال 1370 ما داشتیم هنوز هم هستش یکی از کتاب های درسی که ما می خواندیم همین جوامع الجامع نه اونجا نمی خواندیم اونجا دیگر جوامع را ما خودمان درس می گفتیم ولی آنجا یکی از کتاب هایی که می خواندیم زبدۀ البیان بود زبدۀ البیان مال مرحوم مقدس اردبیلی رضوان الله علیه هست تقریبا مال 500 سال پیش است زبدۀ البیان موضوعش چی است آیات الاحکام است همین آیت الله طاهر شمس استاد این درس بودند آیت الله خزعلی المیزان درس می گفتند و آیت الله معرفت علوم قرآن درس می گفتند و آیت الله شب زنده دار تفسیر مجمع البیان را می فرمودند و آیت الله مکارم روش تفسیر می فرمودند و آیت الله محقق علوم قرآن به نظرم هر کدام یک رشته ای داشتند این زبدۀ البیان موضوعش چی است؟ آیات الاحکام است یعنی ما صدها آیه داریم در قرآن که احکام الهی در این آیات آمده آیۀ وضو و آیۀ غسل و آیۀ تیمم و آیۀ ربا و آیات الاحکام می گویند دیگر از اسمش معلوم است کتاب های فراوانی ما موضوع آیات الاحکام نوشته شده الان در فقه ما تمام این صدها آیه ی فقهی در فقه حضور دارد یعنی نمی شود یک فقیهی فتوای فقهی داشته باشد یک دوره فقه و فتوایش را بگوید ولی این صدها آیه قرآن را ندیده باشد و ازش استفاده نکند در فقه می خواهم بگویم این یک رشته ی حوزوی ما آیات الاحکام هستند و حالا بعضی ها می گویند پانصد تا بعضی ها می گویند آیات بیشتری می شود استفاده کرد این را اشاره کردم برای اینکه عزیزان بدانند خیلی این ایام جوان ها سوال می کردند نگران بودند و می گفتند واقعا حوزه از تفسیر به دور است گفتم اگر از تفسیر به دور بود این دهها تفسیر که در همین صد سال اخیر نوشته شده همین الانی که من دارم با شما صحبت می کنم جناب آقای ملایی ما دهها رشته تخصصی تفسیر در حوزه داریم و مجلات تفسیری داریم رشته های تخصصی و مجلات انصافاً اگر کسی من صادقانه عرض می کنم خدا می داند اگر کسی بخواهد همین الان پنجاه سال گذشته از انقلاب به این طرف را و کارهای تفسیری که در حوزه علمیه شده بخواهد مجموعه اش را بنویسد چند مجلد می شود کارهای تفسیری آماری که الان دادند گفتند بیش از دویست درس تفسیر الان تو حوزه ها هست شمایی که مستحضر هستید در پایه های حوزه درس های تفسیر هستند که از درس های حوزوی کنار فقه و اصول و ادبیات و آیات الاحکام هم که جای خودش این را خواستم عزیزان یادشان باشد به هر حال الحمدلله هم تفسیر در حوزه های علمیه جایش بسیار بسیار وسیع و گسترۀ بسیار فراوانی دارد و هم آیات الاحکام یعنی مگر اینکه کسی اطلاع نداشته باشد امکان ندارد صدها آیه ای که احکام درش آمده باشد مگر می شود یک فقیهی کاری به این آیات نداشته باشد فتوا بدهد چطوری می خواهد احکام را بگوید صدها آیه است که بخواهم بخوانم به فهرستش هم نمی رسیم این تفسیر جوامع الجامع مرحوم علامه طبرسی بعد از تفسیر مجمع البیان است ایشان اول مجمع البیان را نوشته اند و اواخر عمرشان جوامع الجامع نوشته اند این بیشتر نگاه ادبیاتی درش لحاظ شده و کتاب خیلی خوب و ارزشمندی است در حوزه ها الان کتاب تدریس می شود مرحوم علامه طبرسی در تفسیر جوامع الجامعشان در ذیل همین آیه ای که خواندیم يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ٱلۡكَرِيمِ (انفطار، 6) ای انسان چی باعث غرور تو شد فردای قیامت از ما سوال می کنند جالب است ایشان می نویسد که یک کسی جواب داد گفت اگر فردای قیامت خدا از ما بپرسد که مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ٱلۡكَرِيمِ (انفطار، 6) می گوییم خدایا خودت جواب را دهان ما گذاشتی مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ٱلۡكَرِيمِ (انفطار، 6) می گوییم کرم تو و کرامت تو خدایا خودت یاد ما دادی تو کریم هستی الکریم اذا قدر عفاه از ویژگی های کریم این است روزی که قدرت داشته می بخشد بنابراین چرا اصلا خدایا واقعا این سوال است دیروز یک جلسه ای عرض کردم چرا خداوند در این آیه نفرمود یا ایها الانسان ما ربک بربک المنتقم ما غرّرک بربک الجبار ماغرّرک بربک القهار ما غرّرک بربک شدید العذاب شدید العقاب فرمود يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ٱلۡكَرِيمِ (انفطار، 6)

می گویم خدایا تو خودت جواب یاد ما دادی کریمی تو نمی خواهیم البته این ها نیست نمی خواهیم خدایی نکرده ما توصیه به گناه کنیم معاذ الله نه به هر حال می خواهیم بگوییم انسان است دیگر وسوسه های شیطانی هست و هواهای نفسانی هست اگر یک وقت هم گرفتار گناهی شد زود توبه کند و طرفش خدای کریم یک داستان دیگر هم جالب است اشاره کنم برای مخاطبین عزیز ما هم جالب است این در مجموعه ورام است از منابع نسبتا قدیمی ما هست مال بیش از هشتصد سال پیش است یک بادیه نشینی قصه جالبی است آمد خدمت رسول خدا گفت : ما يُوضَعُ في مِيزانِ امرئٍ يَومَ القِيامَةِ  (کافی، 2) فردای قیامت حسابرسی ما با کی است؟ قیامت خدا ما را دست کی قرار می دهد؟ رسول خدا فرمود الله خدا همان خدای کریمی که معرفی کرده تا رسول خدا فرمود الله این ضحک این بادیه نشین شروع کرد خندیدن گفت نجونا ما دیگر نجات پیدا کردیم حضرت فرمود که من مضی اکتح برای چی می خندی چطور می گویی نجوت بربک الکعبه ما دیگر نجات پیدا کردیم فرمود إِنَّ الْکَریمَ إِذا قَدَرَ عَفا اگر حسابمان با خدای کریم است خدا خودش می خواهد به حساب ما برسد إِنَّ الْکَریمَ إِذا قَدَرَ عَفا از ویژگی های کریم این است که وقتی قدرت داشت می بخشد به هر حال این وقتی ما کریم را راجع به خداوند استفاده می کنیم منظور همین احسان و لطف پروردگار هست که حتما هم هست نه به این معنا که ما جرات بر گناه پیدا کنیم ولی یادمان باشد طرف حسابمان خدای کریم است ولی این هم یادآوری کنیم قبلا هم عرض کردیم خدا رحمت کند امام رضوان الله علیه به مرحوم حاج احمد آقا پسرشان می فرمود پسرم احمد مواظب باش حق الناس گردنت نباشد اگر حق الناس گردنت باشد مردم کریم نیستند فردای قیامت مردم نسبت به همدیگر ارحم الراحمین نیستند خدا برای کریم است الکریم اذا قدر عفاه یا ایها الانسان ما غرّرک بربک الکریم خودش یاد ما داده جواب را ولی اگر حق الناس گردن مان باشد مردم به همدیگر رحم نمی کنند و از حق هم نمی گذرند و خیلی مراقب حق الناس باشید.

اونی که در جلسه ی گذشته عرض کردیم از نهج البلاغه حکمت 222 شروع کردیم گفتیم بیست مورد توصیف انسان کریم به کی می گویند باز هم تکرار می کنم چون یک هفته فاصله شده عرض کردیم وقتی می گوییم انسان ها کریم کریم یعنی الجامع لانواع الخیر و الشرف و الفضل کسی که تمام فضیلت ها و تمام شرافت ها و تمام خوبی ها را داشته باشد بهش می گویند کریم در میان ما رسم است به امام مجتبی سلام الله علیه می گوییم امام کریم همه ائمه کریم هستند و همه انسان ها باید در یک حدی و درجاتی از صفت کریم را داشته باشیم و گفتیم بیست مورد را می گوییم هفت موردش را به عجله اشاره کردیم هشتمی اش باقی ماند یک فهرست سریع عرض می کنم امروز هم تقریبا می خواهیم به بیست مورد ببینیم می رسیم یا نمی رسیم.

  1. مِنْ أَشْرَفِ [أَفْعَالِ] أَعْمَالِ الْكَرِيمِ، غَفْلَتُهُ عَمَّا يَعْلَم. (نهج البلاغه 222) امیر المومنان فرمود از شرافتمندترین ویژگی های انسان های کریم این است که تغافل می کنند یک کسی یک بدی چیزی بهشون کرده به روی خودشان نمی آورند غفلته اما یعلم می داند به روی خودش نمی آورد همان واژه ای که گفتیم وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا (نور، 22) صفح با عفو فرقش این است به روی خودت می آوری می گذری صفح به روی خودت هم نمی آوریم دوم در کلمات امیر المومنان اَلْكَرِيمُ يَتَغَافَلُ وَ يَنْخَدِعُ . یا تعبیر امام مجتبی اذا خادعته انخدع تظاهر می کند من فریب خوردم ولی تظاهر می کند به روی شما نمی آورد که شما در نقشه بودی سوم إنّ الكريمَ يَبتَهِجُ بفَضلِهِ ، و اللَّئيمَ يَفتَخِرُ بمُلكِهِ (الدرۀ الباهرۀ، 27) کسی است که کار خوبی می کند مبتهج و مسرور و شاد و خوشحال است چهارم الکریم یراه مکارم افعاله دیناً علیه اگر کار خوبی می کند این را دِین خودش می داند دِینی بوده که من مدیون بودم به دیگران باید خدمتی می کردم انجام دادم پنجم الکریم من بدع باحسانه کریم شروع کننده است نه اینکه منتظر باشد دیگران اول یک لطفی کنند ششم الکریم من جاز اسائۀ بالاحسان بدی را با خوبی جواب می دهد هفتم من الکرم احتمال جنایات الاخوان آدم های کریم بدی دیگران را تحمل می کنند کسی بهش بدی کرد تحمل می کند یک روایتی امروز در مسیر که می آمدم این کتاب را انشاالله معرفی می کنیم کتاب را مفصل نگاه می کردم چند تا حدیث همه کلمات اهل بیت من چند تایش را علامت زدم خیلی برایم جذاب بود از جمله این حدیث متناسب با ویژگی هفتم امام صادق علیه السلام فرمود من حق اخیک خیلی زیباست آقای ملایی واقعا ما دور هستیم اگر ما این ها را رعایت می کردیم بسیاری از ناراحتی ها و کدورت ها و اختلاف ها و قهر کردن ها تمام می شد من حق اخیک حق برادر مومن بر تو این است که ان تحتمل له الظل فی ثلاثت مواطن سه جا اگر به تو ظلم کرد حقش است تحمل کنی بدی کرده ضلم اونجا نگفته احتمال جنایات الاخوان ظلم کرده سه مورد را باید تحمل کنی یک عند الغضب برادرت عصبانی شد چیکارش کنیم تو تحمل کن خون را که با خون نمی شورند اگر همین یک جمله را خانم و آقای محترم شریک زندگی ات عصبانی شد و حضرت فرمود حق اخیک تو حقش را تحمل کن تحمل می کردی تمام می شد تحمل نمی کنی می آیید دوباره جواب می دهی این جواب می دهد و اون جواب می دهد آتش به پا می شود عند الغضب این اولی آقایان و خانم ها هر کسی بابا تو رو خدا امام می فرماید حق است آقا من غضب کردم عصبانی نباید غضب می کردم، کردم تو باید تحمل کنی تو سکوت بکنی.

دون عند الحفوه یک لغزشی برای انسان پیش می آید یک وقت عصبانی هستند و یک وقت نه من خطا کردم و اشتباه کردم شما تحمل کن سوم عند الداله دااله یعنی چی یعنی وقتی به یک شهرتی می رسی اونهایی که شهرتی پیدا می کنند نباید اینطوری باشد شهرت می گیرتشان تا دیروز آقا کاره ای نبوده حالا وزیر و استاندار و رئیس جمهور شده و به مقاماتی رسیده حالا او باید تو را تحویل می گرفت تحویل نگرفته او به تو بدی کرده حق اخیک این شهرت ها و پست و مقام ها تمام می شود دوباره بر می گردد خانه اول تو باید تحمل کن بر می گردد من آدم معروف شده را باید تحمل کنم و به شهرتی می رسد و یک پست و مقامی می گیرد تمام می شود این شهرتی پیدا کرده ما که انسان های خود ساخته نیستیم که گم می کنیم خودمان را چند وقت با این مدارا کن درست می شود و تمام می شود این هفت موردی که گفتیم مورد هشتم که از نهج البلاغه امیر المومنان سلام الله علیه می خوانیم حکمت 49 امیر المومنان سلام الله علیه می فرماید احذروا می خواهم تیتر بگویم برای حکمت از ویژگی های کریم این است کریم اوج شرافت ها و فضیلت ها و خوبی هاست ولی ظلم پذیر نیست احذروا صولت الکریم اذا جاء امیر المومنان می فرماید بر حذر باشید اگر کریم درسته بزرگوار است و درسته همه خوبی ها را دارد ولی اگر بهش ظلم کردند حقش را بردند و بهش اهانت کردند و حقوقش را پایمال کردند از حمله او از انتقام او بر حذر باشیم انسان های کریم چون برای خودشان شخصیتی قائل هستند و موقعیتی به هر حال یک انسانی است با یک موقعیت بالا حالا شما بهش ظلم کردی یک وقت یک ظلم های کوچک و جزئی عرض کردیم باید تحمل کرد اما اگر نه یک جامعه کریم و بزرگوار را و یک مجموعه ای که همشون یک انسان کریم و بزرگوار را شما انواع اذیت ها و اهانت ها و توهین ها و ظلم ها انسان کریم می دانید من اضافه کنم ببینید در نگاه دین خواهش می کنم عزیزان این نکته را عنایت کنند در نگاه دین ظلم پذیری خوب نیست باز نگویید شما الان خودتان گفتید باید تحمل کرد در بحث رفاقت و دوستی است حالا اون عصبانی شده و لغزشی کرده جای خودش ما باید تحمل کنیم رفاقت به هم نخورد ولی نگاه کلی دین این نیست که زیر بار ظلم برویم انسان باید از حق خودش دفاع کند نه این جمله ای که خدا رحمت کند امام رضوان الله علیه شنیدم از تبعید که برگشته بودند فرمودند شاعر این شعر کی است بیاید من ببینمش این شعر معروف بود دوران انقلاب بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است که مرگ ظلم به هر زندگی ننگین است نه ظلم کن به کسی و نه زیر بار ظلم برو که این مرام حسین واقعا همین است این را باید خیلی لطیف است المغبون یک جمله است عزیزان به خاطر بسپارند المغبون یعنی چی؟ یعنی کسی که کلاه سرش بگذارد لیس بمحمودٍ و لا مأجورٍ نه خدا بهش پاداش می دهد نه خدا می گوید باریک الله نه آدم خوبی است باید مواظب باشی کلاه سرت نرود حسنی نیست ظلم پذیری یک داستانی بگویم این بحث را بهتر روشن کند در منابع قدیمی ما آمده من توی این تفسیر منهج الصادقین مرحوم ملا فتح الله کاشانی این قصه را دیدم ولی در منابع قدیمی ما هست رسول خدا نشسته بودند دو نفر آمدند محضر پیامبر برای قضاوت یک دعوایی داشتند اومدند محضر پیامبر حضرت قضاوت کند یکی از این دو نفر شاهد داشت دلیل داشت و سند داشت و مدرک داشت همه را رو کرد اون یکی پیامبر فرمود من سند و شاهدی ندارم و مدرکی ندارم آقا شما قاضی یکی شاهد و سند دارد و مدرک دارد اون یکی هیچی ندارد پیامبر هم در قضاوت ها از علم غیب استفاده نمی کردند خودشان فرمودند مثل یک قاضی معمولی قضاوت کردند حضرت به نفع این شخص قضاوت کردند سند و شاهد دارد اونی که محکوم شد یک جمله ای گفت خیلی رسول خدا ناراحت شدند خیلی ناراحت شدند گفت یا رسول الله شما که ما را محکوم کردی مزد ما و اجر ما باشد پیش خدا به قدری رسول خدا ناراحت شدند روایت این است که حضرت سه مرتبه با ناراحتی هی دستشان را حرکت می دادند می فرمودند اطلب حقک اطلب حقک حق ات را بیاور و بخواه سند و شاهد و دلیل داری بیاور حقت را بگیر خیلی حضرت از این جمله اش ناراحت شدند یعنی کسی از حق خودش دفاع نکند و محکوم شود و بعد بگوید خدا جبران می کند خدا جبران نمی کند اطلب حقک از حق ات دفاع کند انسان های کریم با همه بزرگواری هایی که دارند اینطور نیست که بنشینند کسی بهشون ظلم کند ظلم پذیر بودن خوب نیست المغبون لذا من در مسائل اقتصادی هم اینجا بگویم مومنین یادشان باشد آقا کسی کلاه سر ولش کن حواست باشد زیرک باش و هشیار باش کسی کلاه سرت نگذارد بد نیست این داستان هم بگویم بهتر روشن شود امام صادق سلام الله علیه یک پسری داشتند به نام اسماعیل زمان خود حضرت از دنیا رفت آمد به امام صادق به پدر گفت پدر جان فلانی می گوید پول به ما بدهید به اصطلاح همین امروز مضاربه ای که می گویند فلانی می گوید پول به من بدهید کار اقتصادی کنم من پول بدهم یا نه حضرت فرمودند مگر شنیدید که اون شرابخوار است و آدم معروفی بوده به شرب خمر گفت چرا پدر شراب می خورد ولی کار اقتصادی اش خیلی خوب است حضرت فرمود مگر قرآن نخواندی وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ (نساء، 5) پولت را دست آدم سفیه نده آدم نادان ای سفاهت چه چیزی این بالاتر کسی شراب می خورد نادان نیست کسی به عقل و حیات خودش رحم نکند به مال دیگران رحم می کند مگر قرآن نمی گوید لا تعطی السفحا نده این سفیه نادان است که شراب می خورد امام به آقا زاده این را گفت ولی آقا زاده یواشکی رفت پول را داد اتفاقا اون آدم هم پول را خورد و دیگر جرات نکرد بیاید به امام بگوید من پول را دادم و پول را خورد همسفر حج بودند با خود امام علیه السلام اسماعیل فرزند امام با امام همینطور که دور کعبه طواف می کردند این جلو می رفت و آقا پشت سر بود گفت خدایا به هر حال حضرت می شنید گفت خدایا این کلاهی که این نادان گذاشت سر ما تو خودت جبران کن تا حضرت این جمله را شنید امام صادق علیه السلام وسط طواف به اسماعیل فرمود چی را خدا جبران کند خدا جبران نمی کند نباید پولت را می دادی در همین مسائل اقتصادی بگویم متاسفانه آقای ملایی نمی خواهم بگویم هر روز خیلی گوشه و کنار می رویم می شنویم می گویند فلانی یک میلیارد پول این را خورده و دویست میلیون و پانصد میلیون و حتی یک کسی خونه و زندگی اش را فرموده داد به کسی که می گفت من کار اقتصادی می کنم سید درصد چهل درصد پنجاه درصد سود شما نباید مشکوک بشوی وقتی می گوید من چهل درصد پنجاه درصد سود می دهند تحقیق و بررسی کردیم متدین است الان خیلی پرونده های زیادی آدم می شنود واقعا قصه می خورد خیلی ناراحت کننده است یادمان باشد اگر کلاه سرمان رفت نگوییم خدایا تو خودت جبران کن اگر مسیر را ما اشتباه رفتیم و مغبون شدیم المغبون لیس بمحمود و بمأجور کسی کلاه سرتان گذاشت حواستان را جمع کنید المومن کیس مومن زرنگ است و مومن بیدار است و مومن هوشیار است در مسائل اقتصادی اش و هر جای دیگر لذا حضرت می فرماید کریم با همه خوبی هایی که دارد اگر مورد ستم قرار بگیرد حقش را ببرند احذروا از سوله کریم یعنی از حمله اش از دفاع و انتقامی که می گیرد بر حذر باشید اذا جاء اما آدم های لعیم البته اینطور نیست نقطه مقابلش فرمود لعیم آدم های پست اگر شکمشان سیر شود باید نگرانشان باشیم داریم در بعضی از جملاتی که اتقی شر من احسنت الیه وقتی به کسی خوبی می کند پست و لعین باشد اون وقت باید مواظب باشیم باز در جمله دیگری داریم اِحْذَرِ اَلْكَرِيمَ إِذَا أَهَنْتَهُ این مورد هشتم تا حالا یک مورد رسیدیم بگوییم می خواهیم بیست تا بگوییم ببینیم می شود یا نه مورد نهم روایت خیلی خیلی لطیفی است از امیر المومنان سلام الله علیه فرمود من بخوانم یک کمی با حوصله عزیزان دقت کنند نائل الکریم یحببک الیه و یقربک منه و نائل اللئیم یباعدک منه و یبغضک الیه  اولا من این حدیث را در این کتاب نزهۀ الناظر دیدم دلم می خواهد  این کتاب را هم عزیزان باهاش آشنا باشند یک کتابی است مال یکی از نویسندگان مال قرن پنجم هست تقریبا نهصد هزار سال پیش زندگی می کرده ادیب و متکلم و شاگرد سید مرتضی و سید رضی بوده و شاگرد شیخ طوسی بوده رضوان الله علیهم اجمعین کارش در حقیقت ادامه ی نهج البلاغه امیر المومنان است چطور امیر المومنان کلماتی که همراه با فصاحت و بلاغت است انتخاب کرده و گلچین کرده این بزرگوار در ادامه همین کار تقریبا پانصد و بیست و هشت تا حدیث از چهارده معصوم از رسول خدا تا امام زمان 528 حدیث گلچین کرده مثل سید رضی روایتی که خیلی جذاب و فصیح و با فصاحت و بلاغت است تقریبا مال هزار سال پیش است دیدم ترجمه خیلی خوبی هم دارد از برادر عزیزمان دانشمند فرزانه جناب آقای عبدالهادی مسعودی ترجمه خوب و تصحیح خوبی کردند به نظرم رسید معرفی کنیم عزیزانی که اهل کتاب هستند شبیه نهج البلاغه کلمات خیلی فصیح و بلیغ اسم ترجمه اش را گذاشتند چشم تماشا ترجمه خیلی خوب از همین کتاب هست تا من روایتش را از این کتاب بخوانم.

ملایی:  خیلی خوب دوستان عزیزم تا حاج آقا توضیح می دهند دو جمله دیگر در مورد این کتاب چشم تماشا ترجمه فارسی نزهۀ الناظر و تنبیه الخواطر

حجت الاسلام حسینی قمی:  از انتشارات دار الحدیث است ترجمه خیلی روان است

ملایی:  بسیار عالی و ممنونم از دوستان عزیزم

حجت الاسلام حسینی قمی:  ترجمه خیلی روان و خوبی است یک دونه حدیث از این کتاب بخوانم حضرت می فرماید نائل الکریم یحببک الیه از بس این جمله عرض کردم جملات فصیح و بلیغی را انتخاب کرده ما روزهایی که از یک درسی که مدرسه آیت الله العظمی گلپایگانی قم داریم چند روزی است در دفتر مدرسه با اساتید این حدیث را مطرح می کردیم که چطوری باید خوانده شود از نظر ترکیبی به چه شکلی است این نائل فعل امر است و مصدر است خیلی محور گفتگو و بحث بوده ولی حالا من خلاصه اش را عرض بکنم نائل الکریم یعنی عطای کریم از ویژگی های انسان های کریم است کریم یک چیزی به تو بدهد نائل مصدر است یک چیزی به تو بدهد یحببک الیه آدم کریم یک چیزی به تو بدهد بیشتر به کریم نزدیک می شوی و بیشتر تو را دوست دارد انسان های کریم وقتی سر سفره شون بنشینی خوشحال می شوند می روی میهمانی یک چیزی بهت می دهد و یک هدیه ای بهت می دهد یحببک همون که این کریم است باعث می شود که تو محبوب کریم شوی نقطه مقابلش چی؟ نائل العین و یزعک از آدم های لعین و پست چیزی نگیرید این بدتر تو را فرومایه و خوار و ذلیل ات می کند تا انسان مجبور نشده رو به قبله است هیچ اما از آدم لعین چیزی نگیر که قدر و منزلت ات می آید پایین اما نقطه مقابلش آدم کریم ویژگی اش این است هم میهمانت می کند و هم هدیه بهت می دهد نائل عتاب و هم یحببک محبوب او می شوی یک روایت دیگر دیدم خیلی برایم لطیف بود از امیر المومنان سلام الله علیه خواهش می کنم این حدیث را بیشتر عنایت بفرمایید چقدر قشنگ است فرمود غدطوا معایبکم عزیزانی که نشستند پای گیرنده ها بیشتر عنایت کنند غطوا معایبکم عیبی نداریم کی است که عیبی نداشته باشد بالاخره هر کسی یک نقصی در رفتارش و اخلاقش هست کامل که نیست، فرمود عیوب خودتان امیر المومنان فرمود عیوب خودتان را بپوشانید چطوری بپوشانیم؟ کسی نفهمد ما تندی ها و بد اخلاقی هایی داریم و احیانا گرفتار تکبر و خودپسندی هستیم فرمود قدطوا معایبکم بالسخاء با سخاوت عیب خودتان بپوشانید فانه سطر العیوب آدم سخاوتمند عیوبش با سخاوت پوشیده می شود من مثال بزنم مثلا در روابط خانوادگی من زیاد دیدم به خانم می گوییم رابطه شما با شوهرتون راضی هستید می گوید باشد هر عیبی دارد عیب نداره عوضش دست و دل باز است چقدر شما خودتان شنیدید خانم هایی که می گویند آقا بداخلاق است هر عیبی عیب ندارد دست و دلباز است ببینید این سخاوت دست و دلباز بودن همه عیوب مرد را می پوشاند رفیق است در روابط اجتماعی مان یک رفیق داریم خیلی خوش اخلاق نیست گاهی هم یک تندی هایی می کند ولی آدم دست و دلبازی است قدتوا عیوبکم این سخاوت اون عیب های دیگر را می پوشاند خیلی زیباست اگر حواسمان باشد بالاخره ما که بدون عیب و نقص نیستیم حتی می خواهم بگویم در روابط دولت ها و حکومت ها و سیاسی ها هم همینطور است اونها هم باید عیوب خودشان را با سخاوت بپوشانند مردم گلایه هایی ندارند نه در این دولت در طور هر دولتی آمده مشکلاتی ندارند؟ دارند، از رانت ها و تبعیض ها و فسادها و از بانک ها دولت ها چطوری این عیوب را بپوشانند سخاوتمند باشند و به داد مردم بدهند و توسعه بدهند در مشکلات اقتصادی مردم بیشتر برسند و یارانه ها را اضافه کنند و پول بیشتری بدهند به مردم، مردم می گویند باشه اشکالات دولت هم ندیده می گیریم قدطوا عیوبکم اگر انسان در روابط اجتماعی و خانوادگی و سیاسی دولت ها می خواهند عیوب خودشان را بپوشانند مردم می گویند ما تحمل می کنیم عیبی ندارد با سخاوت مشکلات اقتصادی را برطرف کنید و گرفتاری مردم را برطرف کنید و وسعت در مسائل اقتصادی داشته باشید عیوب پوشیده می شود غدطوا عیوبکم بالسخاء با سخاوت جمله دیگری باز دلم نمی آید این هم نخوانم ببینم چقدر می رسیم این از خصال شیخ صدوق از امام مجتبی سلام الله علیه فرمود الناس اربعۀ مردم چهار دسته هستند من له خلقٌنا ولی خیرشان به کسی نمی رسد خلقٌ خوش اخلاق هستند ولی بهش می گویی یک کمکی می گوید حرفش را نزن یک داستانی باز بگویم جالب است یک کسی داشت طواف می کرد دور کعبه طواف می کرد در یکی از دورها خاتم النبیین را دید گفت یا رسول الله خوب شد من شما را دیدم یک سوال از شما دارم من همه چیزم خوب است نمازم اول وقت است و روزه ام مقید هستم و الان هم آمدم حج خانه خدا آمدم و زکاتم را می دهم همه کارهایم را می کنم فقط یک نقصی دارم له خلقٌ و لا خلاق ولی اگر کسی به من بگوید کمک بکن پول بده به قدری ناراحت می شوم که ناراحتی در چهره ام معلوم می شود و طرف خودش پا به فرار می گذارد آیا من روی نجات و سعادت را می بینم؟ عین روایت است حضرت فرمود اما علمت مگر نمی دانی که منشأ بخل کفر است چرا آدم بخیل می شود؟ چون می گوید خدا نمی تواند جبران بکند واقعا سخت است منشأ سخاوت ایمان است این نهج البلاغه امیر المومنین سلام الله علیه نامه 53 به مالک اشتر حضرت در نامه می فرماید به مالک اشتر می فرماید ان البخل و الجبن و الحرص چرا ما بخیل هستیم؟ چرا حریص هستیم فرمود إنّ البُخلَ و الجُبنَ و الحِرصَ غَرائزُ شَتّى يَجمَعُها سُوءُ الظَّنِّ بِاللّه ِ نامه 53 یجمعها سوء الظن بالله چون انسان به خدا بد گمان است حریص می شود چون به خدا بدگمان است بخیل می شود و می گوید الان من بدهم خدا هم بخیل چرا نمی دهد می گوید الان اگر من بدهم بعدا گرفتاری باور ندارد خدا جبران می کند رسول خدا در طواف به این شخص فرمود اما علمت نمی دانید ریشه بخل کفر است یعنی اگر کسی الان حاضر نیست از مالش در راه خدا بدهد باور ندارد ایمانش ضعیف است یجمع سوء الظن بالله به خدا بدگمان است و نمی دانی که ریشه سخاوت ایمان است پس مردم چهار دسته هستند یک عده له خلق اخلاق دارد ولی لا خلاق لهم خیرش به کسی نمی رسد

ملایی:  همانی که می گفت تا فردا صبح اینجا برایت گریه می کنم ولی پول بهت نمی دهم

حجت الاسلام حسینی قمی:  دوم له خلاقٌ نه خیرش به مردم می رسد لا خلق له اخلاق ندارد اخلاق ندارد اخلاقش قابل تحمل نیست.

سوم، من له خلقٌ و خلاق فرمود ذلک خیر الناس هم اخلاق دارد و هم خیرش به دیگران می رسد و پناه بر خدا چهارمی اش انشاالله ما این چهارمی نباشیم لا خلق له و لا خلاق من الان نگران هستم که پیام ها بیاید از خانه ها به هر حال این ساعت خانم ها بیشتر برنامه حاج آقا چی گفتی همین گرفتاری ما همین نه آقا دست دهنده ای دارد و نه سخاوتی دارد که عیوبش را بپوشاند اخلاق دارد اخلاق داشت دلمان به اخلاقش خوش بود و اگر اخلاق نداشت و دست دهنده داشت اقلا می گفتیم دست و دلباز است انشاالله نباشند حالا این که می گویم خانم ها آقایان هم شاید به هر حال یک روایتی در همین که می آمدم در همین کتاب نزهۀ الناظر می دیدم خیلی این هم هشدارش سنگین است باید مواظب باشیم امام صادق علیه السلام فرمود یکی از گناهانی که خداوند نمی آمرزد بد اخلاقی است چرا؟ آقا ما توبه کردیم و شب قدر قرآن گرفتیم روی سرمان خدا همه گناهان را می آمرزد بد اخلاقی را نمی آمرزد فرمود چون بد اخلاق باید از بداخلاقی اش توبه کند صرف اینکه من قران بگذارم روی سرم بگویم الهی العفو فرداش همان آدم باشم فایده ای ندارد اگر از بد اخلاقی توبه کرد خدا می آمرزد این هم نهمی دهمی را بگویم حداقل سه مورد را گفته باشیم ببینیم به کجا می رسیم خیلی زیباست همین نزهۀ الناظر است معاویه از امام مجتبی سلام الله علیه سوال کرد که کریم به کی می گویند؟ ان الکرم و النجدت المروه سه تا سوال کرد من یکی اش را می خوانم مجال نیست کریم به کی می گویند دلاور به کی می گویند و مرد به کی می گویند مردانگی و مروت حالا یک موردش را عرض کنم امام مجتبی علیه السلام فرمود نشانه ی کریم چی است أمّا الكَرَمُ فالتَّبرُّعُ بالمَعروفِ والإعطاءُ قَبلَ السُّؤالِ والإطعام في المحل (بحارالانوار، 82) یکی اش التبر فی المعروف یعنی داوطلبانه کار خیر بکنید از سر اختیار ببینید من بارها این را عرض کردم آقای ملایی متاسفانه ماها اینقدر باید برای ما آیه بخوانند و حدیث بخوانند و التماس کنند آقا تو رو خدا الان می بینی اوضاع اقتصادی مردم سخت است و گرفتاری دارند و به مستأجرت اگر راهی دارد رحم کن و به مشتری رحم کن و به همسایه ات و فقیر رحم کن و پولی داری کنار نگذار باید التماس کنی اما کریم به کسی می گویند خودش داوطلبانه چون باورهای ایمانی اش قوی است اگر باوری دینی ما درست شد من بارها عرض کردم اگر باورهای دینی ما درست شود التماس نمی خواهد دینداری التماس نمی خواهد ملتزم بودن به دین این که شهدایی که از جانشان گذشتند کسی بهشون التماس کرد نه باور است پس یک کریم به کی می گویند؟ التبرع داوطلبانه کار بکند و دو الاعطاء قبل السوال قبلا هم داشتیم قبل از اینکه کسی بهش بگوید کمک کند سوم الاطعام فی المهبل این در قحطی اون روزی که گرفتار است و خودش گرفتار است و اوج قحطی است اون روز به داد و به فریاد دیگران برسد ظاهرا دیگر باید محضر قرآن شرفیاب شویم

ملایی:  من یک کمی در مورد این کتاب اطلاع رسانی به مردم بکنم عرض کنم که خوب این کتاب یک کتاب فوق العاده ارزشمند است و ترجمه فارسی نزهۀ الناظر که چشم تماشا عنوانش است و آقای سید عبدالهادی مسعودی این ترجمه را آوردند حاج اقا فرمودند برای اینکه این کتاب را تهیه بفرمایید هم می توانید به کانال های برنامه مراجعه بفرمایید و هم می توانید به 20000303 پیامک بدهید و دوستان راهنمایی تان می کنند که چطور کتاب را تهیه بفرمایید یک بار دیگر هم نشان بدهم اگر تازه رسیدیم روی جلد کتاب را ببینید دوستان عزیزم نمایش می دهند پس چشم تماشا عنوان این کتاب هست و برای اینکه عضو کانال ما بشوید می توانید عدد هشت را به 3000015 بفرستید اونجا اطلاعات کلی بارگزاری می شوند از جمله این کتاب و داستان های دیگر

حجت الاسلام حسینی قمی:  یک جمله دیگر بخوانم به عدد دوازده برسیم این نهج البلاغه حکمت 248 است این هم خیلی لطیف است همه کلمات ائمه سلام الله علیه زیباست الکرم اعطف من الرحم یعنی چی؟ کرم یعنی کرم اعطف من الرحم کرم انسان کریم کرم انسان کریم مهربانتر از خویشی است ما دنبال این هستیم بگوییم من برادر و خواهر دارم و عمو و عمه در گرفتاری ها به دادم می رسند فرمود انسان اگر کریم باشد بهتر می تواند انسان ها را جذب کند تا خویشی الان دیدید در زندگی ما می گوید فلانی از برادر به من نزدیکتر است می گوید فلانی به من محبتی کرده که برادرم به من نکرده پدرم به من همچین خدمتی نکرده الکرم اعطف کرم مهربانتر است انسان کریم یعنی بیشتر سبب مهربانی می شود با مردم از خویشی این را مخصوصا برای کسانی می گویم که قسم می خورند آقا ما برادری نداریم در شهری غریب هستند قصه نخورید دوستان خوبی که داشته باشید شما اگر انسان کریم باشید دوستان خوبی داشته باشید از برادر موثرتر است

ملایی:  دوستان عزیزم به نظرم ادامه بدهیم اگر روی دو تا موافق باشند یکی دو دقیقه دیگر جلو برویم قرآن بشود حسن ختام

حجت الاسلام حسینی قمی:  همزه سید الشهدا پس بگذارید همین نامه 28 نهج البلاغه را ما حداقل یک عرض ارادتی نیمه شوال عرض کردیم شهادت حضرت همزه سید الشهدا سلام الله علیه است سردار رشید اسلام هستند جنگ احد به شهادت رسیدند نیمه شوال در تقویم ها ملاحظه فرمودید وفات گرامیداشت وفات حضرت عبدالعظیم سلام الله علیه را نوشته اند متاسفانه مثل بسیاری از موارد دیگر ما در تاریخ، تاریخ معینی نداریم راجع به حضرت عبدالعظیم همینطور است ولی حتما به عنوان گرامیداشت حضرت باید یک روزی احترام کرد من بارها گفتم من به نظرم مردم تهران یک فیض بسیار بسیار بزرگی است دارند از دست می دهند آقا روایت هم مرحوم شیخ صدوق و همه نقل کردند که امام حجت خدا یک کسی از شهر ری رفته بود سامرا خدمت امام عسگری می فرمود لو ضرت قبر عبدالعظیم اگر همانجا قبر عبدالعظیم را زیارت کرده بودیم کنت کمن زارک الحسین به نظرم مردم تهران از این فیض محروم هستند تهراهن دوازده میلیون جمعیت دارد اگر اینها ماهی یک بار و یا حتی شش ماه یکبار هم می رفتند حرم حضرت عبدالعظیم سلام الله حرم خیلی ازدحام جمعیتش بیشتر از این بود یک همچین زیارتی را از دست ندهند اما شهادت حضرت حمزه سید الشهدا را هم فراموش نکنیم این نامه 28 است امیر المومنان با همه عظمتی که دارند افتخار می کنند به عمویشان حضرت همزه سلام الله علیه الا تراه نامه ای دارند به معاویه أَ لَا تَرَى -غَيْرَ مُخْبِرٍ لَكَ وَ لَكِنْ بِنِعْمَةِ اللَّهِ أُحَدِّثُ- أَنَّ قَوْماً اسْتُشْهِدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ (نهج البلاغه، نامه 28) خیلی ها در راه خدا در رکاب پیامبر به شهادت رسیدند من المهاجرین و لکل فضله همه شهدا هم جایگاه خودشان را دارند ولی حتی اذ استشهد شهیدنا وقتی شهید ما به شهادت رسید قیل سید الشهداء بهش گفتند سید الشهداء و خسعوا رسول الله بسبعین تکبیرتاً عند صلات الیه در نماز بر بدن مطهر همزه پیامبر هفتاد تکبیر گفتند چطوری هفتاد تکبیر ما نماز میت تکبیری نداریم چون با چهارده دسته ای که می آوردند می فرمودند بدن همزه را بیاورید چهارده تا پنج تکبیر هفتاد تکبیر پیامبر بر بدن مطهر همزه سید الشهدا خواندند

ملایی:  آقا خیلی ممنون و متشکرم هم بابت تیکه آخر هم کل برنامه ممنونم شما عزیزان همراه خیلی عذرخواهی می کنم صفحه 401 سوره مبارکه عنکبوت بفرمایید در محضر قرآن کریم باشیم به اتفاق حاج آقای حسینی و رفقا از محضرتان که با آقای رفیعی خدمت تان برسیم مرخص می شویم خداحافظ شما.

صفحه 401 قرآن کریم