اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1403-11-28-حجت الاسلام رفیعی - شرح دعای بیستم صحیفه سجادیه ( زینت افراد با تقوا - عدل )

بسم الله الرحمن الرحیم ملایی: بسم الله الرحمن الرحیم و صلّی الله علی سیدنا محمداً و آله الطاهرین، سلام و درود عرض می‌کنم به شما مخاطبان عزیز و ارجمند برنامۀ سمت خدا، بینندگان گرامی که الآن دارید از طریق شبکۀ سه سیما، برنامه را نگاه می‌کنید یا بعداً از طریق شبکه‌های مختلف تلویزیونی، برنامه را می‌بینید و شما شنوندگان عزیز و گرامی برنامۀ رادیو معارف، که صدای برنامه را شبانگاه می‌شنوید. خیلی خوش آمدید به این یکشنبه و باید یک تبریک بگویم به دلیل این اعیادی که پشت سر گذاشتیم، مخصوصاً جمعه، ولادت با سعادت آقا امام زمان (علیه السّلام) که مشام جان‌مان همچنان معطر به عطر قدم‌های گل نرگس، خوشبوترین گل دنیاست، خیلی خوش آمدید آقایان و بانوان، برنامه را در حالی تقدیم شما می‌کنیم که حجت الإسلام و المسلمین حاج آقای رفیعی عزیز، اینجا هستند و قرار است از محضرشان بهره ببریم. پس بدون فوت وقت بیشتر از این، سلام علیکم و رحمة الله حاج آقا، اعیاد بر شما مبارک باشد و دل من که برای شما تنگ شده بود بعد از یک هفته، بیننده‌ها هم به احتمال زیاد همین گونه هستند.

 

حجت الاسلام رفیعی: بسم الله الرحمن الرحیم، عرض سلام دارم خدمت بینندگان عزیز، برادران، خواهران، جوانان، نوجوانان، کودکان، شنوندگانی که بعداً این برنامه را گوش می‌دهند، تبریک به مناسبت کل ماه شعبان، به ویژه میلاد با برکت بقیة الله الأعظم (ارواحناه فداه) و توجه به این نکته که شعبان، نیمه‌اش گذشت یعنی دارد سرازیر می‌شود و تا به خود بجنبیم، این ماه تمام شده. در روایت هم داریم که دعا کنید خدایا اگر تا این لحظه از این ماه شعبان، ما را نیامرزیدی، در مابقی ماه، ما را ببخش و بیامرز، رسول خدا از ما تقاضای کمک کرده در این ماه، فرمودند: مرا یاری کنید، با سنت من، با روزه، با استغفار و مخصوصاً عزیزانی که کربلا مشرف هستند و عمره، خوشا به حالشان، احتمال دارد که در هتل‌هایشان جاهایی که هستند، برنامه را ببینند، اگر تشریف می‌برند حرم‌های ائمه (علیهم السلام) و هم چنین مدینه و مکه، یادی هم از عزیزان ما داشته باشند، إن‌شاءالله در خدمت‌تان هستیم.

ملایی: به به، که چه صفایی دارد عمرۀ شعبانیه، إن‌شاءالله نسیب و روزی حضرتعالی و همۀ بینندگان و همۀ شنوندگان عزیزمان شود. حاج آقا این روزها خوش گذشته؟

حجت الاسلام رفیعی: الحمدلله. ما در خدمت شما بودیم، دیگر ما مشغول سخنرانی بودیم ایام نیمۀ شعبان را در جنوب، جلساتی داشتیم و عزیزان‌مان را توفیقی داشتیم، الآن هم در خدمت شما هستیم.

ملایی: خدمت از ماست، ما هم به اتفاق، در خدمت و در محضر معارف امام سجاد (علیه السّلام) هستیم.

حجت الاسلام رفیعی: بله، ما بحث‌مان را یک دعای مکارم الأخلاق بود، یک فراز زیبایی دارد این دعا، البته همۀ این زیباست، این فراز را من یک وقتی یادم است یک دهه سخنرانی کردم و همین را موضوع بحث قرار دادم.

امام به خدا عرض می‌کند: خدایا آن زیبایی‌های آدم‌های متقی و صالح را، به ما بده. زیبایی‌های آدم‌های متقی و صالح چیست؟ بیست و دو مورد را خودشان می‌شمارند، یعنی بیست و دو مورد، این‌ها زینت و زیبایی افراد با تقوا و صالح است. من متن را بخوانم «وَ حَلِّنِي بِحِلْيَةِ الصَّالِحِينَ‏، وَ أَلْبِسْنِي‏ زِينَةَ الْمُتَّقِينَ» (الصحیفة السجادیه، ص 96) خدایا بر تن من، لباس افراد با تقوا و زینت آن‌ها را بپوشان.

من یک توضیحی عرض کنم، ما چهار نوع زینت و زیبایی داریم، البته بحث زیبایی شناسی، بحث مهمی است. یک زیبایی، زیبایی طبیعی است. «زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ» (فصلت، 12) آدم شب که بیرون می‌آید نگاه به آسمان می‌کند، واقعاً زیباست، دریا می‌رود زیباست. این یک زیبایی طبیعی است که خدا قرار داده، شما بعضی از پرنده‌ها را ببینید، چند رنگ در بدن‌شان وجود دارد، چه تنوعی دارد، چه زیبا غذا می‌خورند، این را زیبایی طبیعی می‌گویند که خدا در عالم، اصلاً عالم را زیبا آفریده. سنگ‌ها، کوه‌ها، شما در همین کشور ما، در بعضی از قسمت‌ها که می‌بینید، چند نوع خاک وجود دارد، چند نوع رنگ وجود دارد، این‌ها زیبایی طبیعی است، معادنی که وجود دارد.

دوم زیبایی، زیبایی در واقع مادی است، آن زیبایی‌هایی که انسان‌ها برای خودشان ایجاد می‌کنند، مثل اینکه کسی حالا موهایش را زیبا قرار می‌دهد، یک لباس زیبا می‌پوشد، در اسلام روی این هم تأکید شده، «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللَّهِ» (أعراف، 32) چه کسی گفته زینت‌های الهی را بر خودتان، حرام کنید؟ تجمل هم به آن می‌گویند، جمال هم می‌گویند، کلمۀ جمال در قرآن آمده، جمیل هم آمده. یا «خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» (أعراف، 31) حتی مسجد که می‌روید باز زیبایی‌ها را ببینید.

منتهی زیبایی مادی یا آرایی، خود آرایی، با ابتذار نباید خلط شود، یعنی تعریفی دارد، شاید جنابعالی یک کت و شلواری پوشیدید زیباست، پیراهنی پوشیدید زیباست، عطری می‌زنید... اما حالا همین شلوار را اگر آمد ولو مد شده، پنج جای آن را شما پاره کردید، این دیگر زیبایی نیست این دیگر از آن تعریف زیبایی خارج می‌شود.

یا فرض می‌کنیم نسبت به همین خانم‌های محترمی که به هر حال بیشتر آن‌ها به بحث زیبایی اهمیت می‌دهند، تعریف دارد مثلاً برای خانم‌ها ناخن بلند کردن، حتی استحباب دارد تأکید شده در بعضی از منابع ما، یا موهای خوب داشتن، یا لباس خوب پوشیدن، دقت هم کردید در عروسی‌ها، در مراسم‌ها و غیره، خیلی اهمیت دارد. اما اگر همین آمد حالا تبدیل شد به نمایش مد، به خود به زحمت انداختن، به مانعی ایجاد کردن در راه دین، یعنی من بیایم به قیمت این زیبایی، یک مانعی در ناخنم، یا در مژه‌ام، یا در بدنم ایجاد کنم که دیگر غسل من، یک غسل درستی نباشد، مدام هم می‌خوهم توجیه کنم، آقا من تیمم می‌کنم، من فلان می‌کنم یا اصلاً نماز نمی‌خوانم، بالأخره بعضی از این‌ خانم‌های محترم، نیاز دارند به اینکه اغسالی را انجام دهند، غسل‌هایی که مخصوص خانم‌هاست، غسل‌هایی که مربوط به در واقع روابط افراد و وضو هست، مانع ایجاد می‌شود. یا همین زیبایی بیاید تبدیل شود به عرض کردم نمایش مد...

ملایی: تبرج شود.

حجت الاسلام رفیعی: أحسنت تبرج! که قرآن می‌گوید: تبرج جاهلیت نداریم. حالا تبرج چیست؟ از برج می‌آید، برج را آدم از دور می‌بیند، یعنی لباس شهرت، شاخص شدن، یا اگر منافاتی داشته باشد این زیبایی با منابع دینی ماست. آقا یک خانم مثلاً فرض می‌کنیم که در دین ما، توصیه شده به خِمار، روسری، به جلابیب، یعنی لباس بلند و پوشش. حالا اگر به گونه‌ای این لباس کنار زده شود، که الآن ما متأسفانه در کشور، مبتلای به این قصه داریم می‌شویم، که بعضاً حتی این زیبایی‌های کاذب، که الآن خیلی هم زیاد شده، می‌دانید گاهی لطمه به جسم هم می‌زند، گاهی به دنبالش یک زشتی‌های ناخواسته‌ای هم هست یعنی آن زیبایی طبیعی طرف را از او می‌گیرد، گرفته.

یعنی شما یک دختر خانمی که مثلاً می‌بینید با یک روسری، با یک لباس منظمی، آن چیزی که هست می‌آید اما تمیز، منظم، اتوکشیده، خیلی شیک، انسان بیشتر احساس در واقع خانواده‌اش، آرامش و لذت می‌کنند تا آن کسی که به صورت مصنوعی، برای خودش می‌آید یک زیبایی‌های کاذبی را ایجاد می‌کند. این‌ها خیلی مهم است.

ببینید ما چهار نوع زیبایی داریم. یک: زیبایی طبیعی، عرض کردم مثل آسمان، «زَيَّنَّا السَّماءَ» (فصلت، 12)

ملایی: یعنی اسمش را می‌شود زیبایی خلقت بگذاریم، زیبایی آفرینش...

حجت الاسلام رفیعی: آفرین، زیبایی پرندگان، بله زیبایی مادی یا آرایش، اصلاً ما در کتاب وسائل الشیعه‌مان، کتاب تجمل داریم، کتاب زیبایی داریم. خود پیغمبر گرامی اسلام، پول زیادی پای عطر می‌داد، خیلی به لباس روشن اهمیت می‌داد، خیلی به موهایش اهمیت می‌داد. شانه می‌زد، حتی آن زمان روغن به موهایشان می‌زدند. این زیبایی دوم، من عرضم این است با ابتذال و با مدگرایی و با اینکه بخواهیم در چشم یکدیگر برویم، یک وقتی اشتباه نشود. این نکتۀ دوم بود.

نکتۀ سوم، زیبایی سوم، زیبایی غلط است من می‌گویم: زیبایی پنداری، زیبایی کیفری، یعنی زشت است ولی ما زیبا می‌بینیم، این را قرآن می‌فرماید: «زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ» (فاطر، 8) عمل بد، برایش زیبا جلوه می‌دهد. مثلاً شما یک شخصی را سرکار بگذارید یک حقه‌ای بزنید، یک کلکی بزنید، بعد فکر کنید که کار زیبایی کردید. یا آیۀ قرآن است «زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ» (انعام، 43) این زینت، زینت دهنده‌اش شیطان است. فرعون بچه‌ها را می‌کشت، قرآن می‌فرماید: «زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ» (فاطر، 8) عملش برای او زینت داده شده. یا فرض می‌کنیم که چند تا آیه قرآن دارد، این کلمۀ زُین یا زَین، منفی است که انسان مثل اینکه آدم فرض می‌کند یک عینک سبزی بزند، لجن را چمن ببیند این زینت نیست اگر این را بردارد، متوجه می‌شود این خطاست، این زینت خطایی است ما با این هم کاری نداریم.

اما چهارم، که این بسیار مهم است زینت معنوی است سورۀ حجرات، «حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في‏ قُلُوبِكُمْ» (حجرات، 7) من این را یک مقداری توضیح دهم، حالا تا برسم به آن فرمایش امام سجاد (علیه السّلام)، خیلی شفاف عرض می‌کنم. ببینید مثلاً زبان ما، زیبایی‌اش به چیست؟ به صداقتش، به ادبش! یک مرد، یک انسان، زینتش به چیست؟ یک خانم، به تواضعش، به فروتنی‌اش. من چند تا حدیث بخوانم.

«الْفَصَاحَةُ زِينَةُ الْكَلَامِ» (بحار الأنوار، ج 74، ص 131) قشنگ صحبت کردن، زینت کلام است. «التَّوَاضُعُ‏ زِينَةُ الْحَسَبِ» یک آدم با حسب و نسبی است، مسئول است، از بزرگان است. می‌گوییم: تواضع این زیباست. «وَ الْعَدْلُ زِينَةُ الْإِيمَانِ» ایمان، زینتش به چیست؟ به عدالت است. «حُسْنُ الْأَدَبِ زِينَةُ الْعَقْلِ» ادب انسان، زینت عقل است «الْخُشُوعُ زِينَةُ الصَّلَاةِ» یک کسی نماز می‌خواند لباس سپید پوشیده، جانماز نو گذاشته، این‌ها زینت ظاهری است. اما آن حضور قلب، زینت... ما اسم این را می‌گذاریم، زینت معنوی. «تَرْكُ الْمَنِّ زِينَةُ الْمَعْرُوفِ» شما به کسی خدمت کنی، منت نگذاری، این زیباست! اصلاً به رویش هم نیاوری، متوجه نشود. «زَيْنُ‏ الرِّيَاسَةِ الْإِفْضَالُ.» (غرر الحکم و درر الکلم، ص 391) زینت رئیس، مسئول، وزیر، وکیل، بخشندگی است و لذا یک روایتی دارد از امام عسگری است به نظرم، «زِينَةُ الْبَوَاطِنِ‏ أَجْمَلُ‏ مِنْ زِينَةِ الظَّوَاهِرِ.» (غرر الحکم و درر الکلم، ص 393) زینت‌های باطنی، از زینت‌های ظاهری، قشنگ‌تر است.

پس زینت طبیعی آفرینش، این یک، زینت مادی و زینت ظاهری به آن می‌گوییم. زینت پنداری که غلط است و چهارم زینت معنوی و در واقع زینتی که چند تایش را خدمت شما عرض کردیم، خیلی هم روشن است. مثلاً فرض کنید، یک شخصی است شعر زیبایی را خیلی خوش خط نوشته، این زینت ظاهری است خط قشنگ است. حالا اگر در این شعر، فحش باشد، ناسزا باشد...

ملایی: این زینت باطنی ندارد.

حجت الاسلام رفیعی: اما اگر یک مطلب زیبایی را، با خط زیبا نوشت، هم زینت ظاهری دارد و هم زینت باطنی دارد. و لذا بشتابیم به زینت‌های باطنی، که امام سجاد، اینجا به خدا عرض می‌کند، خدایا «أَلْبِسْنِي‏ زِينَةَ الْمُتَّقِينَ» (الصحیفة السجادیه، ص 96) به تن من، زینت متقین را قرار بده. خود ما هم در مردم گاهی می‌گوییم، مثلاً طرف، چقدر حرف زیبایی زد، چه حرکت زیبایی انجام داد، چه مثلاً برداشت زیبایی کرد از این حرف شما، اینکه عطر و غیره نیست آن در واقع زینت باطنی است.

حالا سؤال، می‌شود شفاف بگوییم که زینت آدم‌های متقی و انسان‌های صالح چیست که ما از خدا می‌خواهیم؟ امام سجاد، کار را برای ما آسان کرده، بیست و دو مورد را شمرده می‌فرماید: این‌ها زینت‌های آدم‌های متقی و صالح است. اگر اجازه بفرمایید دو سه مورد آن را عرض کنم، اگر بیست و دو مورد باشد نمی‌توانیم در این برنامه برسیم...

ملایی: هر چقدر آن را رسیدیم بر ما غنیمت است این فرصت. «فِي بَسْطِ الْعَدْلِ» خدایا نخستین، زیبایی معنوی، گسترش عدالت است ظلم در جامعه نباشد «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» (نحل، 90) این بسیار مهم است. اگر عدل در جامعه آمد، برکت هم می‌آید. «بِالْعَدْلِ‏ تَتَضَاعَفُ‏ الْبَرَكَاتُ‏» (غرر الحکم و درر الکلم، ص 297)

«وَ الْعَدْلُ زِينَةُ الْإِيمَانِ» گفتم ایمان انسان... می‌گویند: مؤمن عادلی است، قشنگ می‌شود. سه چهار نکته راجع به عدل بگویم، یک اقسام آن، فکر می‌کنم ده تا است اگر اشتباه نکنم، کجاها عدالت است؟ همه جا عدالت است، منتهی چند تای آن را بشماریم. یک: عجیب است قرآن می‌گوید: اگر با کسی دشمنی، دشمنی موجب نشود که عدالت را زیر پا بگذاری. «وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏» (مائده، 8) آقا شما این دشمنت است یک اتفاقی... اما اگر حالا که دشمن هم هست، شما عرصۀ عدالت را نباید ترک کنید، این خیلی حرف مهمی است.

دو: «إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ» (نساء، 58) می‌خواهی قضاوت کنی، دو خط نوشته بودند، امام حسن و امام حسین. آوردند نزد حضرت زهرا، نظر بدهد هر دو هم آقازاده‌هایش هستند بالأخره چه بگوید؟ پیغمبر فرمود: دخترم مواظب باش! از حریم عدالت خارج نشوی! اگر خط حسین قشنگ است بگو خط حسین، اگر مال حسن قشنگ است، بگو برای حسن، هر کدام قشنگ‌‌تر است همان را بگو. این خیلی مهم است این نظر دادن است. «إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ» (نساء، 58)

سه: «وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا» (انعام، 152) شما را به یک مناظره‌ای، مصاحبه‌ای، یک گفتگویی دعوت کرده، الآن دولت‌ها که عوض می‌شوند، دولت‌های بعد غالباً ناقد هستند، آقا می‌خواهیم راجع به دولت‌های قبل حرف بزنیم، راجع به وزیرهای قبل، راجع به مسئولین قبلی این اداره، عادلانه حرف بزنیم، «وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا» در گفتارمان عدالت باشد.

عرض می‌کنم که مورد دیگر عجیب است «أعدلوا بین أولادکم» بچه‌هایتان را تفاوت نگذارید، اینجا عدالت به معنای تساوی است، آقا بعضی‌ها را الآن ما داریم، بعضی از بچه‌ها را از ارث محروم می‌کند، یا هر چه دارند به دختر می‌دهند، به پسر نمی‌دهند به پسر می‌دهند به دختر نمی‌دهند. عرض می‌کنم که عدالت در مدح و ذمّ، از شما خواستند راجع به این چهار نفر، نظرتان را بگویید، ارزیابی کنید، اگر مدح می‌کنید یا مذمت می‌کنید، عدالت باشد این گونه نباشد که من از اقای مولایی چون دوستش دارم، فقط خوبی‌هایش را بگویم و از فلان آقا، چون بدم می‌آید، فقط نقاط منفی‌اش را ببینم خیلی مهم است.

عدالت در امور اجتماعی، «فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ» (حجرات، 9) دو نفر دعوایشان شده، شما اینجا می‌خواهید بیایید نظر بدهید، به گونه‌ای نباشد که یکی را محکوم و یکی را حاکم کنی. عجیب است موارد چقدر گسترده است در مباحث، عدالت در نوشتار «وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ» (بقره، 282) یک کسی می‌خواهد پول قرضی چیزی را مکتوب کند، می‌گوید: کاتب هم باید عادل باشد و عدالت داشته باشد و همینطور...

حتی عجیب است، در حالات رسول خدا دارد که بر سخنرانی، نگاهش هم عادلانه بود، نگاه به مخاطبش، یعنی این گونه نبود که سمت چپی‌ها را ببینند، سمت راست را نبینند، نظرشان را می‌چرخاندند در نگاه‌شان هم در واقع این عدالت موج می‌زد.

ما الآن سخنان مسئولین را هم حالا ریاست محترم جمهور، مکرر من این را می‌شنوم که می‌گویند: عدالت! عدالت! حکمت. خیلی بحث مهمی است چون ظلم، ظلمات می‌آورد، ظلم پایدار نمی‌ماند، حتی مطرح شد که حکومت ممکن است با کفر بماند، اما با ظلم نمی‌ماند. در بعضی از مطالبی که زبان خواجه نصیر طوسی و غیره مطرح شد، این مسئله مطرح شد.

من عرض می‌کنم که دو سه نکته است، یک آیه در قرآن داریم «يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» (روم، 19) یک تفسیرش این است که تابستان و زمستان است که بهار...

ملایی: رستاخیز طبیعت.

حجت الاسلام رفیعی: بله، اما امام معصوم، امام کاظم فرمود: «یحیی الأرض بالعدل» بعد از ظلم، یک ظالمی برچیده شود، حکومت عادلانه‌ای بیاید، این خودش احیای أرض می‌شود.

اجازه بفرمایید، یکی دو نکتۀ دیگر راجع به عدالت بگویم و از اینجا عبور کنم. عرض می‌کنم که گاهی از ائمۀ معصومین سؤال کردند عادل چه کسی است؟ این‌ها راحت شفاف، معرفی کردند دو سه تای آن را برای شما بخوانم، از جمله این روایت، فرمود: انسان عادل، کسی است که... حدیث از رسول خداست، این چند ویژگی را داشته باشد: یک: «مَنْ‏ عَامَلَ‏ النَّاسَ‏ فَلَمْ يَظْلِمْهُمْ» (عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 30) کسی که در ارتباطش با مردم، ظلم نکند. «وَ حَدَّثَهُمْ فَلَمْ يَكْذِبْهُمْ» وقتی سخن می‌گوید، دروغ نگوید. «وَ وَعَدَهُمْ فَلَمْ يُخْلِفْهُمْ» وقتی وعده می‌دهد، خلف وعده نکند. چند تا شد؟ سه تا شد. ظلم نکند، دروغ نگوید، خلف وعده نکند، «فَهُوَ مِمَّنْ ... وَ ظَهَرَتْ عَدَالَتُهُ» کسی که عدالتش آشکار است.

پس عدالت ببینید، یک روایت دیگر اعدل الناس، عادل‌ترین مردم چه کسی است؟ کسی که برای خودش، هر چه می‌پسندد، برای مردم هم بپسندد، هر چه برای خودش نمی‌پسندد، برای مردم نپسندد، ببینید چقدر جالب است این روایت. لذا من این نکته را خدمت بینندگان عزیز عرض کنم که عدالت، گاهی در حوزۀ خانواده است، گاهی در حوزۀ اجتماع است، گاهی در حوزۀ سیاست است و یک نکتۀ دیگری هم بگویم این هم مهم است عواملی که باعث بی‌عدالتی می‌شود گاهی چیست؟ اشاره کنم دیگر...

ملایی: بله، خیلی مهم است.

حجت الاسلام رفیعی: مهم است.

ملایی: پرهیز کنیم لااقل...

حجت الاسلام رفیعی: من چند تا از نشانه‌هایش را عرض می‌کنم. یکی از آن‌ها را من اینجا نوشتم، چند مسئولیتی است. وقتی یک آدمی پنجاه تا مسئولیت داشت نمی‌تواند در هر کاری خوب برسد، لذا ظلم می‌شود. من نمی‌رسم! من یادم نمی‌رود یک آقایی، یک وقتی دعوت شده بود یک جایی، حالا اگر بگویم ممکن است متوجه شوند دوستان، مناسب نباشد. مثلاً دعوت شده بود در جلسه‌ای که ده پانزده نفر بود، آن جلسه راجع به دانش آموزان بود، ایشان راجع به دانشجویان صحبت کرد من هم آن جا بودم. بعد یک کاغذ می‌دادند که آقا این جلسه، دانش آموزی است. این چون هم عضو این شورا بود، هم جزء آن شورا بود، اصلاً نمی‌دانست کدام جلسه را الآن دارد می‌رود. مثل آدمی که... سخنرانی که چند تا ختم دعوت می‌شود، فضائل آن یکی را، برای دیگری نقل می‌کند، چه کسی مرد بوده، چه کسی زن بوده.

ملایی: اموات را اشتباه معرفی می‌کند.

حجت الاسلام رفیعی: این خیلی مهم است، چند مسئولیتی من می‌شناسم، گاهی به خودشان هم عرض کردم ابایی هم ندارم. می‌گویند: آقا به حضرت عباس، ما از این پنج مسئولیت، پانزده مسئولیت، حقوق نمی‌گیریم! آقا حقوق نگرفتن مهم نیست شما نمی‌توانی برسی، شما خود این... آقا یک حرفی دارند خیلی قشنگ است رهبر انقلاب (حفظه الله) ایشان می‌فرمایند: خواجه نظام الملک، یک کتابی دارد راجع به همین مسائل کاری و غیره نوشته، آن جا یک جمله‌ای ایشان دارد که چاپ شده، این را آقا می‌‌دانید چه زمانی فرمودند؟ آقا مثلاً این را فکر می‌کنم زمان ریاست جمهوری‌شان فرمودند. آن جا خواجه نظام الملک می‌گوید: مردی و کاری! آقا شما وقتی فهمیدید مسئولیت جنابعالی، اجرای برنامه است اما اگر خواستید نقش کارشناس را بازی کنید، نقش مجری را بازی کنید، نقش کارگردان را بازی کنید، تهیه کننده را بازی کنید، نمی‌توانید!

ملایی: احتمالاً هیچ کدام را درست نمی‌شود انجام داد.

حجت الاسلام رفیعی: نمی‌شود، لذا یکی از عوامل ظلم و بی‌عدالتی، پذیرش مسئولیت‌های متعدد، توسط یک نفر است مخصوصاً بعضی از عزیزانی که دیگر اصلاً حوصله و سن گذشته، یعنی توان ادارۀ چند کار با هم را ندارد. من خودم که حالا مثلاً سخنرانی می‌کنم، حالا باز خاطره‌ای از مقام معظم رهبری (حفظه الله) عرض کنم. یک وقتی من خدمت ایشان منبر بودم در محرم، به نظر خودم منبر خوبی بود، وقتی پایین آمدیم، ایشان هم خیلی تقدیر کردند حتی یادم است که آن شب، فرمودند: این منبر جدید بود، نو بود! خودم هم یادم است موضوعش چه بود، موضوعش معنویت در کربلا بود، یعنی در جنگ‌های دینی ما، گفتند: موضوع نو بود، در راه داشتیم می‌رفتیم برای شام، آن زمان هنوز کرونا نبود، قبل از کرونا بود شاید به نظرم شهید سلیمانی هم همراه‌مان بود، یعنی ایشان هم در همان جمع بودند. آقا همانطور که می‌رفتند، فرمودند: شما چند تا منبر می‌روید؟ محرم بود. عرض کردم، دو تا، یا سه تا، یا یکی در محرم. من ماه رمضان هم همینطور هستم، حالا حرم حضرت معصومه و گاهی منبر می‌روم.

ایشان فرمودند: این خوب است می‌رسید مطالعه کنید؟ می‌رسید... بعد ایشان فرمودند: اگر در واقع تعدد پیدا کرد، دیگر محتوا... حالا من تعبیر ایشان را عرض می‌کنم،

ملایی: مضمون فرمایش‌شان این است که محتوا پایین می‌آید.

حجت الاسلام رفیعی: پایین می‌آید، من خودم این را امتحان کردم، نمی‌شود! اصلاً شما امکانش را دیگر ندارید، شما یک شب به پنج جلسه قول می‌دهید، حتی اگر جلسات متعدد هم باشد، حتی اگر بخوهی تکرار هم بکنی، دیگر آن توان از شما گرفته می‌شود.

ملایی: حکایت یک ده و آباد است دیگر...

حجت الاسلام رفیعی: بله، بهتر از چند یا صد نا آباد است. این در واقع یکی از عواملی که موجب بی عدالتی در... عامل دوم... من تعبیرهای خودم را نوشتم ببخشید. تفاوت بین ژن خوب و بد است، عامل بی‌عدالتی است؟ جنابعالی چون مثلاً این انتصاب را داری باید بروی فلان مدرسه، من باید بروم فلان... این که الآن باز در سخنرانی‌ها شنیدم، إن‌شاءالله عملی شود که یک مقداری این تنوع مدارس آموزش و پرورش جمع شود...

ملایی: عدالت آموزشی باشد

حجت الاسلام رفیعی: عدالت آموزشی بالأخره شما توانستید یک مدرسۀ غیر انتفاعی، با دبیران عالی، با کلاس‌های متعدد، بچۀ شما بیاید رتبۀ بالای کنکور، اما فرزند من چون نتوانسته، این هزینه را نداشته بهترین معلم‌ها، باید برای مدارس دولتی باشد، بهترین آموزش‌ها باید برای مدارس دولتی باشد، این تفاوت ژن خوب و بد هم، کار را مشکل ایجاد می‌کند.

ملایی: دوری از عدالت می‌کند.

حجت الاسلام رفیعی: سوم، تفاوت بین مناطق است. آقا اینجا تهران است و بعد شمیران است، اینجا فرض کنید هرمزگان است و فرض کنید جنوبی‌ترین نقطه است. چون من رفتم بعضی از مناطق جنوب را دیدم همین چند روز و ملاحظه کردم واقعاً بعضی از جاها، چقدر سختی است، چقدر صعوبت وجود دارد. آقا کنار دریای با آن عظمت، بندۀ خدا در جزیرۀ هرمز به ما می‌گفت: ما گاهی از اوقات بیست و چهار ساعت آب نداریم! خیلی بد است، چه تفاوتی است بین این دانش آموزی که در این مدرسه است، در این جزیرۀ استراتژیک مهم دارد درس می‌خواند، یا در لارک، یا قشم، فرقی نمی‌کند. یا آن کسی که در زابل، این تفاوت بین شهرها هم چه ایجاد می‌کند؟ بی‌عدالتی. نگاهی که ما همه شهروند هستیم، همه اهل این کشور هستیم. این هم سوم بود.

چهارم: تفاوت بین رشته‌ها و شغل‌ها است. یک آقایی آمده و رفته مثلاً فرض کنید که چهار سال، لیسانس دبیری گرفته، دو سال هم فوق لیسانس گرفته، معلم شده. یک شخصی آمده همین رشته را شش سال رفته، دندان پزشک شده، رفته پزشک شده. بله حالا تفاوت رتبۀ کنکوری دارند، یک تفاوتی معقول است اما چرا باید اختلاف حقوق‌ها، این همه زیاد باشد؟ که بین شغل‌ها، که نگاه در واقع مسئولین ما به آموزش و پرورش، نگاه مصرفی باشد، اما به شرکت نفت، نگاه تولیدی باشد، در صورتی که آن نیروی شرکت نفت را، این آقا تربیت کرده. من اگر رئیس بودم که نیستم، یک کاره‌ای بودم، بالاترین حقوق را به معلم‌ها می‌دادم که این‌ها دیگر شغل دومی نیاز نداشته باشند، تأمین باشد، تمرکز داشته باشد، شب مطالعه کند. معلمی که قرار باشد با دو تا شغل، حتی بعضی از آن‌ها با سه شیفت کار، نمی‌تواند بچۀ شما را به درسش برسد، توجه کند، لذا تفاوت بین مشاغل. ببینید تا یک حدی تفاوت منطقی است، بالأخره این آقا، مدیر کل این اداره است بنده کارمند هستم، یک مقداری از آن معقول است اما یک تفاوت پنجاه شصت میلیونی، تفاوت فراوان، این‌ها ضربه می‌زند، این هم بی‌عدالتی است من خیلی ملموس دارم می‌گویم.

ملایی: خیلی خوب همۀ ما داریم حس می‌کنیم، ممنون حاج آقای رفیعی.

حجت الاسلام رفیعی: عامل دیگر در این بی‌عدالتی، حاکمیت روابط بر ضوابط است. این هم چیز بدی است بالأخره شما اگر قرار است مثلاً نیرو جذب کنید در بانک، در ادارات و جاهای مختلف، ضوابط! که همه یکسان بتوانند در این شرایط، شرکت کنند این بی‌عدالتی در واقع ایجاد نشود. توزیع نادرست، یکی دیگر از عوامل، توزیع نادرست است. شما آن چه که می‌خواهید در مرکز پیدا کنید، اما همین مطلب را در یک جای دور افتاده‌ای درست پیددا نکنید.

ملایی: همه چیز، هم امکانات...

حجت الاسلام رفیعی: بله، همه چیز! این زحمتی که الآن دوستان شما در همین برنامۀ سمت خدا می‌کشند، برای این قربانی، که حالا الحمدلله، خیرین هم... بعضی‌ها نوشته‌هایشان را برای من می‌فرستند من اگر این‌ها درست باشد خیلی حساس است.

ملایی: یعنی بعضی از واکنش‌های مخاطبانی که مثلاً گوشت...

حجت الاسلام رفیعی: بله، واکنش! مخاطب نوشته: ممنون هستیم از برنامۀ سمت خدا، که بعد از یکسال و نیم، یک بسته گوشت به دست ما رسید، این اگر درست باشد، او که نمی‌خواهد خودش را نشان دهد، اگر این درست باشد.

ملایی: این هیچ امتیازی نیست که بخواهد...

حجت الاسلام رفیعی: نه، امتیازی نیست، که بخواهد خودش را نشان دهد لذا این‌ها در واقع موجب می‌شود. عامل دیگر نمی‌دانم چند تا شد، حالا شما عزیزان خودتان آمار را داشته باشید.

ملایی: مهم محتواست که گوش کنیم.

حجت الاسلام رفیعی: عامل قومیت و نژاد، این هم که البته در دنیا این اتفاق دارد می‌افتد، قومیت‌ها و نژادها... خدا رحمت کند آیت الله العظمی صافی را، من ایشان را دعوت کردم یک سخنرانی در جامعة المصطفی مرکز قم، مجتمع تاریخ خودمان. اول که ایشان نمی‌پذیرفتند گفتند: من جایی نمی‌روم. گفتم: آقا این‌ها از ملیت‌های مختلفی هستند، می‌خواهیم عمامه‌گذاری کنیم، شما تشریف بیاورید. بالأخره ایشان آمدند، سخنرانی خوبی هم کردند و اولین طلبه‌ای که به نظرم پیش ایشان رفت، یک طلبۀ جوان بیست و چهار پنج ساله، که ایشان عمامه روی سرش بگذارند، یک طلبۀ اهل آفریقا بود، نمی‌دانم نیجر بود، نیجریه بود، کجا بود. به هر حال سیاه پوست بود، این طلبه بالا رفت، آمد خم شود که عمامه بگذارد آیت الله العظمی صافی، دست این را آورد بالا بوسید، دست این طلبه را! یک مرجع عالیقدر جهان اسلام... ما عکس آن را داریم، اگر خواستید می‌دهم بگذارید. جالب است!

ملایی: در کانال حداقل بگذاریم

حجت الاسلام رفیعی: در کانال‌تان بگذارید. این عکس... ما نه هماهنگ کرده بودیم، نه اطلاع داشتیم، نه هیچی.

ملایی: ببخشید این را می‌گویم حتی شاید انتظار هم نداشتید.

حجت الاسلام رفیعی: نه، انتظار نداشتیم، اصلاً انتظار نداشتیم آن طلبه هم انتظار ندارد، آیت الله العظمی خم شد دست این طلبه را ببوسد. این می‌شود نگاه اسلام! که فخری بر عرب نسبت به عجم، سپید نسبت به سیاه، روایت است نیست الا بالتقوی، «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» (حجرات، 13)

رسول خدا نشسته بود در مسجد، بلال سیاه چهره است، سلمان ایرانی است، صهیب رومی است، هیچ کدام از این‌ها برای حجاز نبودند، همین‌ها اطراف پیامبر... اباذر، یک شخصی وارد شد، گفت: آقا این‌ها چه کسانی هستند که دور خودت جمع کردی؟ این‌ها را از خودت دور کن، ما بیاییم که مثلاً حسب داریم، نسب داریم. «اطرد اطرد» این‌ها را ترد کن، آیه نازل شد «لا تَطْرُدِ» (انعام، 52) پیغمبر، طرد نکن همین‌ها را، این‌ها باید اطراف تو باشند.

پس ملاحظه فرمودید که یکی از امور بسیار مهم... ما بینندگان را خسته نکنیم، بحث ما چه بود؟ ما گفتیم یکی از زینت‌های مهم، زینت معنوی است. یعنی زینت باطنی است. زینت ظاهری هم مهم است انسان‌های باتقوا و صالح، بیست و دو تا زیبایی دارند، خواهش می‌کنم این بیست و دو تا را دنبال کنید، ما این‌ها را بگوییم، در زندگی‌تان پیاده کنید ما هم زیبای باطنی شویم. امام دارد دعا می‌کند برای خودش هم دارد دعا می‌کنی، «أَلْبِسْنِي»!

ملایی: بله از خدا برای خودش...

حجت الاسلام رفیعی: برای خودش دارد می‌خواهد، «زِينَةَ الْمُتَّقِينَ» منتهی خودش مجسمۀ زیبایی است. اولین زیبایی، عدالت است عزیزان بیننده، فرمود: «بِالْعَدْلِ‏ تَصْلُحُ‏ الرَّعِيَّةُ» (غرر الحکم و درر الکلم، ص 298) آن چیزی که مردم را در مسیر صلاح می‌آورد، عدالت است. «الْعَدْلُ‏ حَيَاةُ» (غرر الحکم و درر الکلم، ص 26) آن چیزی که جامعه را زنده نگه می‌دارد، عدالت است. «مَا عُمِّرَتِ الْبُلْدَانُ بِمِثْلِ‏ الْعَدْلِ‏» (غرر الحکم و درر الکلم، ص 688) هیچ چیزی به اندازۀ در واقع عدالت، شهرها را آباد نمی‌کند و بالأخره آن نکاتی که راجع به این مسئله هست. این یک ویژگی است، ویژگی دوم را می‌رسیم یا صبر کنیم؟

ملایی: برویم چند دقیقه‌ای برگردیم، ببینیم چقدر زمان می‌ماند حاج آقای رفیعی، ولی من الآن تازه برگردم به آن مطلب فرمایش شما، فرمودید که یک فرازی دارد دعای مکارم الأخلاق، من یک بار این فراز را در چند جلسه؟ ده شب؟

حجت الاسلام رفیعی: بله.

ملایی: من فکر می‌کنم خیلی حرف بیشتر از این‌ها....

حجت الاسلام رفیعی: بله، این بیست و دو تا، واقعاً نیاز دارد...

ملایی: ممنون هستیم إن‌شاءالله مأجور باشید به خاطر این زحمت. من با بیننده‌ها چند لحظه‌ای باشم و برگردم خدمت شما. عرض کنم که اول صفحۀ قرآن را یادآوری می‌کنم، حالا ممکن است بعدش یک نکته‌ای را هم بگویم، دوستان نمایش دهند، می‌ترسم فراموشم شود ما سورۀ مؤمنون را داریم تلاوت می‌کنیم، همانطوری که دوستان عزیز ما آماده کردند برای پخش، سورۀ مؤمنون آیات شصت تا هفتاد و چهارم، صفحۀ سیصد و چهل و شش را، چون قرآن مصحف شریف را نمی‌خواهم روی پای خودم بگذارم می‌خواهم روی میز بگذارم با اجازۀ شما، که جسارتی نباشد، در محضر قرآن خواهیم بود.

قبل از آن دو مطلب را اطلاع رسانی کنم، برویم برای تلاوت قرآن، مطلب اول اینکه فردا هجدهم ماه شعبان المعظم هست، هجدهم هر ماه، طرح فرزندان غدیر برنامۀ سمت خدا، فعال می‌شود و شما برای مشارکت در امر کمک رسانی به این طرح و به زوج‌هایی که فرزند ندارند می‌توانید مشارکت کنید با برنامۀ خودتان، چطوری؟ عدد هجده را، بفرستید به بیست هزار سیصد و سه، این یعنی من می‌خواهم به این طرح، کمک کنم إن‌شاءالله به نام صاحب غدیر. کسانی هم که جزء زوج‌هایی هستید که فرزند ندارید، در حال درمان هستید، ممکن است در این مسیر، به تسهیلاتی و وامی، چیزی نیاز پیدا کنید شما برای ثبت نام و آگاهی از نحوۀ دریافت تسهیلات طرح فرزندان غدیر، که قرض الحسنه هم هست، لطفاً به کانال‌های ما مراجعه کنید. اگر عضو کانال نیستید، همین الآن عدد هشت را به سه هزار پانزده پانزده بفرستید. کانال در کل خیلی چیزهای جالبی ارائه می‌کند، مثلاً آن عکسی که جناب آقای رفیعی فرمودند را، دوستان دستشان برسد، آن جا می‌گذارند، روایت‌ها و غیره. از این بگذریم، مطلب اول پس طرح عظیم فرزندان غدیر است.

مطلب دوم، رفقای من حتماً این کتاب را یک بسته‌ای از آن ارائه می‌کنند برای شما، تصویری که ببینید، من خودم هم الآن خوب است این کتاب حاوی مطالبی است از حجت الإسلام و المسلمین، حاج آقای عابدینی عزیز، که می‌دانید مدت‌ها، یکشنبه‌ها همین جا خدمت‌شان بودیم، به مناسبت ایام میلاد امام زمان (علیه السّلام) کتاب پیدای پنهان را، خدمت شما معرفی می‌کنم این کتاب، ضمن اینکه برای تهیه‌اش، یک تخفیف خیلی قابل توجهی دوستان در نظر گرفتند که می‌توانید با آن تخفیف تهیه کنید یک مسابقه‌ای از آن در حال برگزاری است، پیدای پنهان! مسابقۀ کتابخانی با جوایز ارزنده، برای اینکه در این مسابقه شرکت کنید و یا کتاب را تهیه کنید، چطوری تهیه می‌شود کرد؟ مراجعه کنید به کانال‌های برنامه، مراجعه کنید به سایت برنامۀ سمت خدا یا در نهایت دیگر می‌توانید عدد پانزده را بفرستید به بیست هزار سیصد و سه، این یعنی اینکه من می‌خواهم کتاب را تهیه کنم و در مسابقۀ کتابخوانی شرکت کنم. مطالب نوعاً مطالبی است که همین جا مهمان حاج آقا بوده‌ایم در سمت خدا، پیدای پنهان!

حرف به اینجا رسید صفحه‌ای که تلاوت می‌کنیم را، صفحۀ سیصد و چهل و شش را، تقدیم می‌کنیم به وجود نازنین پیدای پنهان!

(صفحه346 قرآن کریم)

اللهم صلّ علی محمداً و آل محمد و عجّل فرجهم، یک مقدار زمان داریم، حاج آقای رفیعی هم هستند، استفاده کنیم از وقت.

حجت الاسلام رفیعی: من می‌خواستم یکی دیگر از ویژگی‌ها را بگویم، نمی‌رسم! یک روایت دیگر راجع به عدل بخوانم. از امام معصوم «سُئِلَ» صادق ع «سُئِلَ» می‌دانید یعنی چه؟ یعنی پرسیده شد، «عَنْ صِفَةِ الْعَدْلِ‏ مِنَ‏ الرَّجُلِ» (تحف العقول، النص، ص 365) گفتند: چه کسی عادل است از نظر شما؟ شفاف که بگوییم بهتر است، آدم راحت‌تر می‌تواند درک کند. خیلی قشنگ است این روایت، آقا فرمودند: حالا اگر کسی سه چیز را رعایت کند این عادل است، خیال‌تان راحت باشد. «إِذَا غَضَّ طَرْفَهُ عَنِ الْمَحَارِمِ وَ لِسَانَهُ عَنِ الْمآثِمِ وَ كَفَّهُ عَنِ الْمَظَالِمِ.» عمداً خواندم، که هر سه روی یک وزن است، محارم، مآثم، مظالم. یک: چشمش را از حرام ببندد، این حرام منظور فقط نامحرم و غیره نیست، از رشوه، از ربا...

ملایی: هر چه که حرام است.

حجت الاسلام رفیعی: اگر چشمش را از حرام بست، آقا این معامله سود کلانی دارد ولی حرام است، چشم ببندد. این مثلاً فرض کنید که نگاه، بر من ممکن است لذتبخش باشد، ولکن حرام است چشمش را ببندد. حالا فضای مجازی باشد، حقیقی باشد، فرقی نمی‌کند.

«وَ لِسَانَهُ عَنِ الْمآثِمِ» زبانش هم از معصیت، إثم، از گناه حالا گناهی که می‌گوییم، دروغ، تهمت، ناسزا، سخن چینی، آبرو ریزی. «وَ كَفَّهُ عَنِ الْمَظَالِمِ.» دستش همه از ظلم، سه عضو، چشم از محارم، زبان از مآثم، دست از مظالم. فارسی آن را می‌گویم، چشم از حرام، زبان از گناه و دست از ظلم به دیگران.

یک شخصی خدمت رسول خدا (صلوات الله و سلامه علیه) آمد، عرض کرد: آقا من دوست دارم روز قیامت در نور محشور شوم، می‌گویند آن جا تاریک است، راحت همه جا را ببینم. فرمود: «اتَّقُوا الظُّلْمَ» (کافی، ج 2، ص 332) به کسی ظلم نکن، «فَإِنَّهُ ظُلُمَاتُ يَوْمِ الْقِيَامَةِ» چون ظلم، ظلمات است.

یک نکته‌ای اینجا عرض کنم، خیلی راجع به عدالت صحبت کردیم، بدترین توشه‌ها برای قیامت چیست؟ حالا یک شخصی مثلاً فرض کنید، یکی اهل رشوه بوده، یکی اهل ربا بوده، یکی اهل شرابخواری بوده. در میان این‌ها، بدبارترین که آن جا متعفن است، دیگر آن جا کاملاً مشخص است که بار این آدم از همه بدتر است، فرمود: «بِئْسَ الزَّادُ إِلَى‏ الْمَعَادِ» (تحف العقول، النص، ص 91) بدترین توشه برای معاد، «الْعُدْوَانُ عَلَى الْعِبَادِ» ظلم به بندگان است. حالا این ظلم ممکن است به یک همسایه باشد، ممکن است که به فرزند باشد، ممکن است که به همسر باشد، ممکن است به رفیق و دوست باشد فرقی نمی‌کند.

ملایی: خیلی ممنونم حاج آقای رفیعی. حیف است در این ایام شعبان المعظم، بدون دعا برنامۀ ما تمام شود، آمینش هم با بیننده‌ها و شنونده‌های عزیز.

حجت الاسلام رفیعی: بله، ما این همه از عدالتی که صحبت کردیم، عدالت گستر اصلی، امام زمان (ارواحناه فداه) است و آن حکومتی که در آن هیچ ظلمی وجود ندارد، حکومت ایشان است. خدایا در ظهور آقا و مولای‌مان عدالت گستر جهان، حضرت حجت (ارواحناه فداه) تعجیل بفرما! ما را هم از یاران و شهدای در رکابش قرار بده. هر چه مانع برای فرج ایشان است برطرف بگردان.

ملایی: الهی آمین. سپاسگزارم از حاج آقای رفیعی عزیز، یک بار دیگر خیلی سریع بگویم، اگر دوست دارید در طرح فرزندان غدیر، شرکت کنید به کانال ما مراجعه کنید، برای استفاده از تسهیلات، به کانال مراجعه کنید، برای مشارکت در طرح، هجده را به بیست هزار سیصد و سه بفرستید. برای عضویت در کانال، هشت را به سه هزار، پانزده پانزده بفرستید، برای ثبت نام برای تهیۀ کتاب پیدای پنهان و شرکت در مسابقۀ کتابخوانی و غیره هم، لطفاً به کانال‌های ما مراجعه کنید یا به سایت ما، یا عدد پانزده را برای کتاب، به بیست هزار سیصد و سه، بفرستید. تشکر می‌کنم از رفقای خوبم در صدا و سیمای مرکز قم و هر وقت حاج آقای رفیعی گفتند که اینجا عدالت معنوی، من یاد آقای معنوی عزیز، یکی از دوستان خوب صحنه افتادم، تصویر و غیره دم همۀ شما گرم، تا سلامی دوباره إن‌شاءالله اگر خدا بخواهد فردا، خداحافظ.