اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1403-11-03-حجت الاسلام نظافت - شرح نامه ۳۱ نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام ( تربیت فرزند )

شریعتی: اللهم صلّ علی محمداً و آل محمد و عجّل فرجهم. «اللهم‏ كن‏ لوليِّك‏ الحُجَّةِ بن‏ الحسن‏، صلواتُكَ عليه و على آبائهِ، في هذه السّاعة و في كلِّ ساعةٍ، وليّاً و حافظاً، و قائداً و ناصراً، و دليلًا و عيناً، حتى تسكنه أرضك طوعاً، و تُمتّعَهُ فيها طويلًا» خانم‌ها آقایان، سلام وقت‌تان بخیر، به این سمت خدا، خیلی خیلی خوش آمدید، به همۀ شنونده‌های رادیو معارف، به همۀ مخاطبان شبکۀ افق، که تکرار برنامه را می‌بینند و می‌شنوند، با دل و جانم سلام می‌کنم و خوشحالیم که امروز هم در کنار هم هستیم و قرار است لحظات نابی را در محضر حاج آقای نظافت، سپری بکنیم. سلام علیکم و رحمة الله، خیلی خوش آمدید.حجت الاسلام نظافت: سلام علیکم، سلام بر شما و همۀ بینندگان عزیز، بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین، در خدمت شما هستیم. شریعتی: حالتان چطور است حاج آقا؟ حجت الاسلام نظافت: الحمدلله، خدا را شکر. الحمدلله علی کل حال.

شریعتی: الحمدلله علی کل نعمه. خوشحالیم خدمت‌تان هستیم و خدمت عزیزان‌مان، خاص پدران و مادران و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و بچه‌های عزیز، نوجوان‌ها و جوان‌ها و همۀ ما امروز مهمان سفرۀ نهج البلاغه هستیم، در ذیل نامۀ سی و یک نهج البلاغه، وصیت امیرالمؤمنین به امام مجتبی و بحث‌مان هفتۀ قبل، ناتمام ماند و إن‌شاءالله این هفته، از سر خواهیم گرفت.

حجت الاسلام نظافت: بحث سر این بود که امیرالمؤمنین فرمودند: اولین چیزی که به تو یاد می دهم، قرآن است. از قرآن عبور نمی‌کنم، قرآن و تأویل قرآن و شرایع اسلام و احکام اسلام و قرآن و بعد فرمود: و حلال و حرام. این تأکید به حلال و حرام، شبیه همین را حضرت در نامۀ شصت و نه، به حارث همدانی فرمودند، بعد از اینکه فرمود: «تَمَسَّكْ‏ بِحَبْلِ‏ الْقُرْآنِ» (نهج البلاغه، ص 459) تمسک کن به حبل قرآن، فرمود: «أَحِلَّ حَلَالَهُ وَ حَرِّمْ حَرَامَهُ» حلال قرآن را، حلال بشمار، حرام قرآن را حرام بشمار. یعنی اعتقاد داشته باش به حلال و حرام، چون اگر اعتقادی نباشد، منجر به عمل نمی‌شود و انسان‌ها ضررشان می‌کنند ولو اینکه، حالا در دانشگاه و در دبیرستان و در حوزه خوانده باشند و پاس کرده باشند و آن اعتقاد مهم است. «أَحِلَّ حَلَالَهُ» یعنی حلال بشمار «وَ حَرِّمْ حَرَامَهُ» یعنی حرام خدا را، حرام بشمار، یعنی اعتقاد داشته باش تا در میدان عمل بتوانی، درست عمل کنی.

بعد فرمود: «لَا أُجَاوِزُ ذَلِكَ بِكَ إِلَى غَيْرِهِ» (نهج البلاغه، 394) فرمود: من تا قرآن را به تو یاد ندادم، سراغ آموزش‌های دیگر نمی روم. یعنی ابتدا قرآن، یعنی اینکه در آموزش هم، باید عقلانیت داشت، أهم و مهم کرد. «الْعِلْمُ‏ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ يُحْصَى» (کنز الفوائد، ج 2، ص 31) فرمود: علم  بیشتر از این است که به شمارش در بیاید. خیلی جالب است این روایت را، چهارده قرن پیش گفتند، علم بیشتر از این است که به شمارش درآید.

شریعتی:  دیگر نوعی بی نهایت است، انقدر که وسیع است.

حجت الاسلام نظافت: یاد گرفتنی‌ها زیاد است. الآن که صد برابر و هزار برابر آن زمان است.

شریعتی: با این دسترسی‌هایی که ما الآن داریم.

حجت الاسلام نظافت: پس حضرت فرمود چه کار کن؟ فرمود: «فَخُذْ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ أَحْسَنَهُ.» گزیده گزیده، بگزین! خوب‌هایش را انتخاب کن، عمر انسان کفاف همۀ علوم را نخواهد داد، حالا همین علومی هم که می‌خواهیم گزینش بکنیم و هر کسی یک رشته ای را انتخاب می‌کند، حضرت می‌فرماید: اول قرآن! اگر قرآن را اعتقاد به قرآن را جا بیاندازیم و انسان‌ها قرآنی فکر کنند و هدایت قرآنی پیدا کنند، آموزش‌ها هدر نمی‌رود.

ممکن است کسی اشکال کند، قرآن بحر عمیق است. قبلاً هم گفتیم امیرالمؤمنین فرمودند: در نهج البلاغه داریم: «إِنَ‏ الْقُرْآنَ‏ ظَاهِرُهُ‏ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ» (نهج البلاغه، ص 61) اگر بخواهیم همۀ قرآن را یاد بدهند، این بحر عمیق را، دیگر تا آخر عمرشان باید قرآن یاد بدهند، پس آموزش‌های دیگر چه می شود؟ جوابش این است که ابتدا یک ترجمه و یک تفسیر اجمالی، ابتدا اعجاز قرآن را جا بیاندازند، عطش به اصل قرآن، ترجمه و تفسیر اجمالی و آن چه که مورد نیاز است. بقیه را در طول زمان! یعنی یک دور هم قرآن را گذرا رد شوند، آیاتی که مسئلۀ امروز ماست، آن‌ها را یک مقدار بیشتر بحث کنند بعد آن عمقش، در طول زمان خواهد بود. چون مؤمن باید همیشه قرآن بخواند، همیشه تأمل بکند، همیشه تدبر بکند، همین گونه هم که انسان پاک و پاک‌تر می‌شود، سال‌های بعد که قرآن می‌خواند، هم درک بهتری پیدا می‌کند، نورانیت پیدا می‌کند، هم آمادگی ذهنی بیشتری پیدا می‌کند.

بنابراین اینکه می‌گویند: اول قرآن را یاد بدهید، نه همۀ زوایای قرآن را، آن که تا آخر عمر، اصلاً تمام نمی شود، اصلاً بحر عمیق است. ابتدا اصل آن که این اعجاز، معجزه هست یک مرور اجمالی و مسائلی که با آن درگیر هستیم. ما خودمان در مدرسه‌مان، سبک‌مان همین گونه بود که قرآن را یک مقدماتی در مورد آن می‌گفتیم، بعد شروع می‌کردیم به خواندن، هم لغت را ترجمۀ اجمالی و بعد بعضی از آیات می‌دانستیم مسئلۀ این جوان است.

شریعتی: گرفتارش است.

حجت الاسلام نظافت: آن آیه را بیشتر توضیح می‌دادیم، حالا الآن طلاق را چه توضیحی بدهیم؟ آیات طلاق را هنوز ازدواج نکرده. دقت می‌کنید؟ این را آدم سریع رد می‌شود. بعضی از آیات مسئلۀ آن‌ها است، آن‌ها را آدم بگوید مباحث اساسی و بنیادین را، بقیه را دیگر در طول زمان، همین  گونه که خود خدای متعال فرمود: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ» (اسراء، 82) آیات قرآن، داروخانه است، قرآن داروخانۀ آیات است مثل داروی شفا بخش است. خب به همۀ داروها که در یک لحظه انسان که نیاز ندارد.

شریعتی: اینجا هم تو نیاز به طبیب داری، به معلم و یک استادی که بیاید اشراف داشته باشد، آن چیزهایی که ضروری است به تو بگوید. با آن‌ها شروع کنید.

حجت الاسلام نظافت: أحسنتم! از این رد شدیم. حالا عبارت بعدی این است: «ثُمَّ أَشْفَقْتُ‏ أَنْ يَلْتَبِسَ عَلَيْكَ مَا اخْتَلَفَ النَّاسُ فِيهِ مِنْ أَهْوَائِهِمْ وَ آرَائِهِمْ مِثْلَ‏ الَّذِي‏ الْتَبَسَ‏ عَلَيْهِمْ» یعنی چه؟ حضرت می‌گویند: من ترسیدم که بر تو مشتبه شود، «يَلْتَبِسَ عَلَيْكَ» آنچه را که مردم در آن، اختلاف دارند، مردم اختلافات فراوانی دارند، اختلافاتی که ناشی از هوس‌های مردم و افکار مردم است، همان گونه که بر آن‌ها مشتبه شد، ترسیدم بر تو هم، مشتبه شود. دانه دانه توضیح دهیم.

اولاً «أَشْفَقْتُ» یعنی ترسیدم! مربی چون دلسوز است، پدر و مادر چون دلسوز هستند، یک نگرانی هایی دارند، یک ترسی نسبت به آیندۀ فرزندش و متربی‌اش دارد. مربی مهربان، بی دغدغه نیست نسبت به آیندۀ فرزندش، همین جا بگویم، کاش مدیران جامعۀ ما، نسبت به آینده، دغدغه داشته باشند، بی‌خیال ملت نباشند، بی‌خیال به ویژه جوانان نباشند. حالا دغدغه‌ها و نگرانی‌ها نسبت به آینده، دو جنبه دارد: یک: دغدغه‌های مادی، دو: دغدغه‌های معنوی و فرهنگی.

من اول دغدغه‌های مادی را یک مقدار پیرامون آن توضیح دهم و بعد دغدغه‌های معنوی. اولاً دغدغه‌های مادی، اشکالی ندارد طبیعی است که ما نگران مسائل مادی فرزندان‌مان هم باشیم، منتهی گفتند: افراطی دغدغۀ مادی فرزندت را نداشته باش، هم داشته باش و هم نداشته باش، حالا توضیح می‌دهم.

اولاً در نهج البلاغه داریم حضرت فرمود: «لَا تَجْعَلَنَّ أَكْثَرَ شُغُلِكَ‏ بِأَهْلِكَ‏ وَ وَلَدِكَ» (نهج البلاغه، ص 536) یعنی بیشترین دغدغه‌ات و بچه‌هایت و نسبت به خانواده‌ات قرار نده. «فَإِنْ يَكُنْ أَهْلُكَ وَ وَلَدُكَ» اگر خانوادۀ تو، از اولیاء خدا هستند، خدا ضایع نمی‌کند اولیائش را، اگر هم از دشمنان خدا هستند، تو چرا غصۀ دشمنان خدا را می‌خوری؟ پس گفتند: آقا دغدغه داشته باشید، ولی...

شریعتی: تمام همّ‌تان این نباشد.

حجت الاسلام نظافت: این نباشد، چون وقتی تمام همّ این می‌شود، انسان از خودش غافل می‌شود و این اشتباه است و بعد خدای نکرده، وقتی انسان از خودش غافل شود، به خاطر خانواده‌اش، گرفتار حرام می‌شود. این کلمۀ أکثر معنادار است فرمود: أکثرش این نباشد، وقتی می‌گوید: اکثرش این نباشد، پس یعنی کثیرش باشد اشکال ندارد، یعنی پس پذیرفتند ما دغدغۀ مادی را...

شریعتی: اکثرت را بر آن‌ها نگذار...

حجت الاسلام نظافت: آفرین، دغدغۀ مادی‌اش را داشته باشیم، ثواب دارد که انسان به فکر توسعه بر خانواده‌اش باشد، اینکه انسان به فکر باشد، فرزندانش در آینده، بعد از مرگ او، به مشکل مبتلا نشوند، این فکرش خوب است. حالا توضیح خواهم داد...

شریعتی: جهاد برای خانواده!

حجت الاسلام نظافت: بله. یعنی منتهی گفتند: این باید به صورت نرم و طبیعی باشد که مانع انجام تکالیف نسبت به خودمان نشود، این حکمت را هم از نهج البلاغه گوش کنید، فرمود: «النَّاسُ‏ فِي‏ الدُّنْيَا عَامِلَانِ‏» (نهج البلاغه، ص 522) یعنی همۀ آدم ها را از حیث عمل، اگر بخواهیم تقسیم کنیم فرمودند: دو گروه هستند، عاملان است دو دستۀ عمل کننده «عَامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا» فرمود: بعضی‌ها در دنیا، دارند کار می‌کنند اما برای دنیا، آخرت را نمی‌بینند، فرمود: این دنیا این‌ها را از آخرت، غافل کرده است. حالا ویژگی این گونه آدم‌ها «يَخْشَى عَلَى مَنْ يَخْلُفُهُ الْفَقْرَ» نگران فقر فرزندانش هست، می‌گوید: من بمیرم بچه‌هایم چه کار کنند؟ «وَ يَأْمَنُهُ عَلَى نَفْسِهِ» نگران فقر خودش نیست، یعنی فقری که برای منزل ابدی لازم دارد

شریعتی: که دستش خالی است.

حجت الاسلام نظافت: که دستش خالی است این بد است. «فَيُفْنِي عُمُرَهُ فِي مَنْفَعَةِ غَيْرِهِ» عمرش را فانی می‌کند در منفعت بچه‌هایش، در منفعت غیر خودش. این گروه اول است اما گروه دوم «عَامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا» بعضی‌ها کار می‌کنند، اما مدام برای آخرت، یعنی آن زمان که می‌رود پول در بیاورد، به خانواده‌اش وسعت بدهد، باز آخرت را توجه دارد، نماز هم برای آخرت، مدام به ما بعد دنیا، فکر می‌کند.

«فَجَاءَهُ الَّذِي لَهُ مِنَ الدُّنْيَا بِغَيْرِ عَمَلٍ» فرمود: دنیا برایش می‌آیند، منتهی برای دنیا، کاری انجام نداد، همان کاری که برای دنیا انجام داد، نیتش آخرت بود. می‌گوید: تکلیف من است بروم پول دربیاورم، نان حلال دربیاورم، تکلیفم این است که توسعه بدهم، تکلیفم این است که نماز هم بخوانم، به خودم و معنویت خودم هم برسم. فرمود: دنیا می‌آید بدون اینکه برای دنیا، کاری کرده باشد.

«فَأَحْرَزَ الْحَظَّيْنِ مَعاً» دو بهره را با هم به دست آورد، بهرۀ دنیا، بهرۀ آخرت. «مَلَكَ الدَّارَيْنِ جَمِيعاً» مالک دار دنیا و دار آخرت، جمیعش شد. «فَأَصْبَحَ وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ» نزد خدا، آبرومند شد، در دنیا آبرومند، در آخرت آبرومند. «لَا يَسْأَلُ اللَّهَ حَاجَةً» فرمود: این آدم، هر حاجتی داشته باشد، خدا به او می‌دهد. پس ببینید گفتند آقا به فکر خانواده باش، اما از منظر انجام تکلیف، به فکر دنیای خودت و دنیای خانواده باش، اما از منظر آخرت نگری. یعنی آن دوردست‌ها را ببین، چون که صد آمد، نود هم پیش ماست. اگر کسی به فکر ابدیت باشد، این دنیای ما هم، بخشی از ابدیت است. اصلاً اگر به دنیا فکر نکنیم، به آخرت فکر نکردیم، منتهی آن آخرت را باید دید.

بنابراین گفتند: هم انفاق کنید و هم به خودتان برسید و هم به فکر خانواده باشید و سرزنش کردند، کسانی که اصلاً به فکر خانواده نباشند، حالا یک روایتی برایتان بخوانم. دارد که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به ایشان خبر رسید که یک مردی از انصار فوت کرد و دختر بچه‌های کوچکی دارد و دیگر این‌ها در لحظۀ مردن، هر چه را داشت در راه خدا داد و این‌ها به گدایی افتادند، به پیامبر گفتند. پیامبر فرمود: چه کارش کردید این آقایی که بچه‌هایش به گدایی افتادند؟ و به حساب خودش، همه را در راه خدا داد، گفتند: دفنش کردیم. فرمود: اگر زودتر گفته بودید، نمی‌گذاشتم این را در قبرستان مسلمان‌ها دفنش کنید. «أَمَا إِنِّي‏ لَوْ عَلِمْتُهُ‏ مَا تَرَكْتُكُمْ‏ تَدْفِنُونَهُ مَعَ أَهْلِ الْإِسْلَامِ» (بحار الأنوار، ج 100، ص 197) اجازه نمی‌دادم این را در قبرستان مسلمان‌ها دفن کنید «تَرَكَ وُلْدَهُ صِغَاراً» بچه‌های کوچکش را رها کرد، که این‌ها به گدایی بیافتند؟ ببینید بعضی‌ها از این طرف می‌افتند بعضی‌ها از آن طرف.

شریعتی:  این همان تشخیص اولویت‌هاست.

حجت الاسلام نظافت: یعنی ببینید اعتدال، اعتدال! اکثر آدم‌ها گرفتار افراط و تفریط هستند، یکی اصلاً به فکر آخرت خودش نیست، یکی هم زیادی به فکر آخرت خودش است که پیامبر نهی می‌کنند. منتهی گفتند: ارث بگذارید، اما حواستان از ارث واقعی غافل نشود، غفلت نکنید از ارث واقعی. ارث واقعی چیست؟ امام صادق (علیه السّلام)  فرمود: «إِنَّ خَيْرَ مَا وَرَّثَ‏ الْآبَاءُ لِأَبْنَائِهِمُ» (الوافی، ج 26، ص 269) بهترین ارثی که پدرها برای فرزندان‌شان باقی می‌گذارند، ادب است نه مال! یعنی حواست جمع باشد، اگر مال گذاشتی، ادب را به او ندادی، این مال‌ها را دود می‌کند می‌رود هوا، باد آورده را باد می‌برد. «فَإِنَّ الْمَالَ يَذْهَبُ وَ الْأَدَبَ يَبْقَى» بدبختی سر این است که از آن ارث اصلی، از آن غافل می‌شویم، از آن ادب و الا خوب است انسان ارث به اندازه به جا بگذارد، عرض می‌کنم: به اندازه!

در حکمت سیصد و شانزده نهج البلاغه داریم، امیرالمؤمنین به فرزندشان می‌گویند: من نگران فقر تو هستم، به محمد حنفیه فرمود: «يَا بُنَيَّ إِنِّي‏ أَخَافُ‏ عَلَيْكَ‏ الْفَقْرَ» (نهج البلاغه، ص 531) امام معصوم می‌گوید: من نگران آیندۀ مادی تو هم هستم، «فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ» از فقر، به خدا پناه ببر. «فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّينِ» فقر، مایۀ نقصان دین هم می‌شود، دین فروشی می‌کنند آدم‌های ضعیف الإیمان.  «مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ» عقل تو را، مدهوش و حیران می‌کند از عقلت هم نمی توانی خوب استفاده کنی. «دَاعِيَةٌ لِلْمَقْت‏» فقر است که دعوت می‌کند خشم را، یعنی زن و بچه‌ات هم بر تو خشمگین می‌شوند، چه بسا که خودت هم، از خودت عصبانی می‌شوی.

پس ببینید امیرالمؤمنین، هم می‌فرماید: بیشترین دغدغه‌ات را خانواده قرار نده، هم خودش می‌گوید: من نگران فقرت هستم، چه کار باید کرد؟ برای دغدغۀ مال...

شریعتی: اینکه اعتدال، چطوری ایجاد شود؟

حجت الاسلام نظافت: بله، اولاً آموزش مصرف درست را به فرزندان‌مان بدهیم، این اصلاً همان ادب اقتصادی، یعنی ادب نماز، ادب عبادت، ادب رفتار. ولی یکی از ادب‌ها، ادب اقتصادی است یاد دهیم مصرف درست را، یاد دهیم پرهیز از اسراف را....

شریعتی: قناعت را...

حجت الاسلام نظافت: قناعت را، تربیت اقتصادی را. یاد بدهیم مهارت تولید ثروت را. یک عزیزی آمده بودند، خیلی‌ها دیگر این روزها، گله می‌کنند از مشکلات‌شان، گفتم: شما هم مثلاً از این‌هایی که بیست و چهار ساعت مشغول کار هستند، بعد یک استراحت‌هایی دارند. گفتم: بعدش را چه کار می‌کنی؟ یعنی برنامه‌ای ندارند؟ گفتم خب شما هم یک تدبیری داشته باشید، بعد به ایشان گفتم: شما در خانه‌تان می‌توانید یکسری کارها را، تولیداتی داشته باشید، با بچه‌هایتان، بچه‌هایتان مشغول گوشی هستند، بگذارید بچه‌ها هم مزۀ تولید ثروت را داشته باشند، با همدیگر این کار را انجام دهید، یعنی واقعاً بعد هم خیلی از ثروت‌های زیاد، از این کم شروع می‌شود، باب باز می‌شود! و یکی از لذت‌ها، لذت مفید بودن، تولید ثروت هست می‌شود این کارها را کرد، من می‌شناسم خانواده‌هایی که با همدیگر کارهایی را انجام می‌دهند، یک چیزهایی را تولید می‌کنند، بعد به بازار عرضه می‌کنند، بچه‌ها را کاری کردند که روی پای خودشان بایستند، آن‌ها هم یک لذتی داشته باشند از این مفید بودن، از نظر اقتصادی، از نظر علمی که سر جای خودش است.

پس آموزش و مهارت تولید ثروت، خیلی خوب است. در روایت داریم پیامبر فرمود: من برای امتم نگران فقر نیستم، «أَخَافُ‏ عَلَيْهِمْ‏ سُوءَ التَّدْبِيرِ» (عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج 4، ص 39) فرمود: می‌ترسم این‌ها بد تدبیر کنند. پس آموزش اینکه چگونه این‌ها روی پای خودشان بایستند، این آموزش را باید ببینند و در رفتار ما، پس اعتدالش این است، نه وابسته تربیت کنیم که همۀ بار این‌ها را، روی دوش‌مان بکشیم و نه بی‌توجه به اقتصاد و این‌ها باشیم، شاید این حکمت از نهج البلاغه، خیلی کمک کند، کاش این را تابلو کنند، زیادی به قول آقای قرائتی، زیادی گوش کنند. «كُنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً» (نهج البلاغه، ص 474) چقدر امیرالمؤمنین قشنگ فرموده، سخاوتمند باش! یعنی به خانواده‌ات سخت نگیر، ولی بریز و بپاش نکن. بعد جملۀ بعد «كُنْ مُقَدِّراً» اهل تقدیر معیشت، برنامه داشته باش برای معیشت، «كُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَكُنْ مُقَتِّرا» تنگ نگیر!

شریعتی: چقدر عالی! چقدر فوق العاده! نه این گونه باش نه آن گونه باش!

حجت الاسلام نظافت: آفرین، یعنی الآن ادارات هم همین گونه باشند، مسئولان هم همین گونه باشند. حساب و کتاب! اینکه پیامبر فرمود: من نگران فقر نیستم، نگران سوء التدبیر هستم، چون سوء التدبیر، موجب فقر می‌شود. همین الآن هم، ما گرفتار سوء مدیریت هستیم، چون مدیران باید تدبیر کنند و الا این کشور که ثروت زیادی دارد، آب هست، معدن هست، جنگل هست، نفت هست، گاز هست، سوء التدبیر!

حالا ما به مسئولان کار نداریم، نوبت به بحث بچه‌های خودمان است. نگران مادی باشیم یا نباشیم؟ باشیم، ولی نه آن چنان که تدبیر نکنیم و بمانیم و وحشت کنیم، نگرانی به اندازه‌ای که ما را به تدبیر و به برنامه ریزی بکشاند و عرض کردم بچه‌هایمان را برای روزهای مبادا تربیت کنیم، یک کاری کنیم روی پای خودشان بایستند.

اما دغدغۀ دوم، امیرالمؤمنین در این نامه دارند می‌گویند: من ترسیدم، نسبت به دین! نسبت به تربیت، نسبت به افکار. این دغدغه مهم‌تر است، چرا؟ چون دین مهم‌تر است چون دین، جامع است. یعنی تربیت اقتصادی هم در دین هست، تربیت خانوادگی هم هست، یعنی اگر ما درست تربیت نکنیم، بعد این همه فرض بفرمایید همسر خوبی و یک مراسم خوبی هم برای عروسی‌شان بگیریم، بعد می‌بینی همه را بر باد می‌دهند کارشان به طلاق کشیده می‌شود، تربیت خیلی مهم است. خیلی از ثروت‌ها، به خاطر عدم تربیت، نمی‌گویم آموزش، چون جزء تربیت، آموزش هم هست، به خاطر عدم تربیت، خیلی ثروت‌ها...

شریعتی: «وَ لَا مِيرَاثَ‏ كَالْأَدَبِ» (نهج البلاغه، ص 478)

حجت الاسلام نظافت: آفرین، بهترین ارث این است. این روایت را باز از نهج البلاغه، دقت کنید فرمود: «أَلَا وَ إِنَ‏ مِنَ‏ الْبَلَاءِ الْفَاقَةَ» (نهج البلاغه، ص 544) فرمود: آگاه باشید فقر، بلاء هست گرفتاری مال، بلاء است. بعد بلافاصله فرمود: بدتر از این هم هست، بدتر از این، بیماری بدن است. «وَ أَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ» بلافاصله فرمود: بدتر از این هم هست، بدتر از بیماری بدن، بیماری قلب است. مرض‌های روحی است که به آتش می کشاند، همۀ ثروت‌های مادی را. مرض حرص، مرض بخل، مرض بد گمانی، مرض عصبانیت و بد اخلاقی، این‌ها کار را خراب می‌کند. لذا امیرالمؤمنین، می‌گویند: من «أَشْفَقْتُ‏» ترسیدم! از چه ترسیدی مولا؟ ترسیدم که آن اشتباهات و مشتبهاتی که برای امت‌های قبل پیش آمد، برای بقیۀ مردم پیش آمد، برای تو فرزندم هم پیش بیاید.

شریعتی: نمی‌فرماید: أخافُ، یعنی در این ترس، شفقت هم هست.

حجت الاسلام نظافت: همینطور است، این را می‌خواستم بگویم، اشفاق، از شفقت ترس، ناشی از دلسوزی است.

شریعتی: این خیلی مهم است!

حجت الاسلام نظافت: که مسئولین باید شفقت داشته باشند. «وَ عَلَى الْأُمَرَاءِ بِالْعَدْلِ‏ وَ الشَّفَقَةِ» (المصباح للکفعمی، ص 281) مسئول هم باید خودش را پدر احساس کند. حالا حضرت نگران گیج شدن و مشتبه شدن امور، برای فرزندش هست. هر معلمی، هر پدری، باید نگران این باشد که بچه‌اش در اجتماع می‌رود، گیج نشود، چرا؟ چون مردم یکدست نیستند، چون جامعه متکثر است، چون جامعه مخلوطی از حق و باطل است، چون در جامعه، هر کسی یک هوسی دارد، هر کسی یک نظری دارد، چون بسیاری از افراد، گیج و سرگردان هستند. همین که در نماز می‌گوییم: «الضَّالِّين‏» ضا، یعنی کسی که گم است، سرگردان است، پوچ است چون مردم هوس‌های متفاوتی دارند، افکار متفاوتی دارند و پدر آگاه مهربان، نگران آیندۀ فکری و تربیتی فرزندش باید باشد و جالب است، نگرانی را باید ابراز کند، چون حضرت نگرانی در دلش هست اما این دارد به زبان می‌آورد، من نگرانت هستم! آقای شریعتی این خیلی اثر دارد، که شما به بچه‌ات صمیمانه بگویی: بابا نگرانم! مواظب باش! نگرانی را باید ابراز کن، راجع به این نگرانی، باید تدبیر داشته باشد و به فرزند هم یاد بدهد که تدبیر بکند.

نگرانی دو جنبه دارد: یک جنبۀ اهوی و هوس‌ها و یک جنبه هم جنبۀ آراء و افکار و سلایق است. هیچ پدری، فرزندش را در دریای طوفانی رها نمی‌کند. اجازه نمی‌دهد در دریای طوفانی برود، مگر اینکه شنا یادش بدهد، مگر اینکه کشتی به او بدهد، این کشتی، جوامع گاهی چنین وضعیتی پیدا می‌کنند و الآن جامعۀ ما همین گونه است. یک جامعۀ متکثر است، یعنی هیچ پدری، مادری، با خاطر جمعی، فرزندش را نباید بفرستد، چون تحیرها و سرگردانی‌ها، زیاد است.

بعد حضرت فرمود: «مِثْلَ‏ الَّذِي‏ الْتَبَسَ‏ عَلَيْهِمْ» (نهج البلاغه، ص 394) ترسیدم تو گیج شوی، هم چنان که خود این مردم، خودشان در تحیر و سرگردانی هستند. یعنی حضرت می خواهند بگویند دنیا خیلی‌ها را گیج و سرگردان کرده، این عبارت از نامۀ چهل و پنج نگاه کنید، حضرت به دنیا فرمود: ای دنیا، کجایند آن امت‌هایی که فریب دادی آن‌ها را، کجایند آن‌هایی را که به فتنه انداختی با زیورهایت؟ ای دنیا، اگر تو در قالب یک جسم مجسم بودی، در قالب یک محسوس بودی، حد خدا را بر تو جاری می‌کردم، به خاطر بنده‌هایی گرفتارشان کردی، بدبخت‌شان کردی، آن‌ها را در مهلکه‌ها انداختی، پس فرزند ما، استثناء نیست ماهیتش با دیگران فرق نمی‌کند، اگر عده‌ای گرفتار شهوات شدند و به خاطر این شهوات، همه چیز را بر باد دادند. بچه‌های خوش استعداد، سر از اعتیاد در آوردند، سر از شراب درآوردند.

شریعتی: متأسفانه، چقدر پدر و مادرها غصه می‌خورند.

حجت الاسلام نظافت: بله، بچه‌های خوش استعداد! بچۀ ما چه تضمینی دارد که این گونه نشود؟ تضمینی ندارد.

شریعتی: حاج آقا یکی از بدترین رنج‌های پدر و مادرها، جدای از این سختی‌های معیشت و غیره، یک بخش عمده‌ای از آن بر می‌گردد به اینکه بچۀ ما سر به راه نیست.

حجت الاسلام نظافت: بله، مشکل اساسی این است. حالا گاهی به خاطر این شهوات است، گاهی به خاطر افکار است. مسعود رجبی را شما ببینید، آن کسی که شهید مطهری را ترور کرد ببینید، این‌ها فکرهایشان مشکل پیدا کرد. داعشی‌ها را ببینید، چقدر جنایت می‌کنند؟ فکرشان عوض شده، یعنی گاهی از اوقات هوس است و گاهی افکار است و گاهی ترکیبی از این‌ها است. یعنی هوس، افکار را خراب می‌کند، افکار هم خودش، هوس جدیدی ایجاد می‌کند اگر عده‌ای سرگردان شدند، فرزند ما هم مستثنی نیست. پس حق داریم که نگران باشیم.

حالا نگرانی، موجب چاره‌جویی می‌شود و از این ما می‌فهمیم که امیرالمؤمنین زمانۀ خودش را می‌شناخت. از اینکه می‌فرماید در این جامعه، می‌ترسم تو هم گیج و سرگردان شوی، مثل بقیه، پس جامعه‌اش را می‌شناخت. نمونه‌هایی از زمان شناسی امیرالمؤمنین را بگویم که حضرت دوست دارد پدران، مادران، مربیان، زمانه را بشناسد.

از قضا روایت داریم، کسی که زمانه را می‌شناسد، سرگردان نمی‌شود. «الْعَالِمُ‏ بِزَمَانِهِ‏ لَا تَهْجُمُ‏ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ» (تحف العقول، النص، ص 356) و زمان‌شناسی خیلی مهم است، یعنی اگر زمانه را نشناسیم و فکر کنیم همه جا، مثلاً بعضی از خانواده‌ها هستند، خیلی خوب هستند. اطراف‌شان هم آدم‌های خوبی هستند این‌ها فکر می‌کنند همه جا، همین گونه است. یا بعضی‌ها خودشان آدم‌های صادقی هستند، سر دیگران را کلاه نمی‌گذارند فکر می‌کنند دیگران هم سر بچه‌هایشان را کلاه نمی‌گذارند، نباید ساده‌اندیش باشیم، نه خیلی بدبین و نه خیلی خوش‌بین، جامعه متکثر است.

حالا نمونه می‌خواستم بگویم، امیرالمؤمنین در خطبۀ صد و بیست نه فرمود: «قَدْ أَصْبَحْتُمْ‏ فِي‏ زَمَنٍ لَا يَزْدَادُ الْخَيْرُ فِيهِ إِلَّا إِدْبَاراً» (نهج البلاغه، ص 187) فرمود: در زمانه‌ای قرار گرفته‌اید که روز به روز، به خیر و نیکی پشت می‌شود. «وَ لَا الشَّرُّ فِيهِ إِلَّا إِقْبَالًا» فرمود: به شر و بدی، مدام اقبال می‌شود. «وَ لَا الشَّيْطَانُ فِي هَلَاكِ النَّاسِ إِلَّا طَمَعاً» در جامعه‌ای قرار گرفتید که روز به روز شیطان، طمعش برای جهنمی کردن آدم ها بیشتر می شود. «فَهَذَا أَوَانٌ» این زمانه، زمانه‌ای است که «قَوِيَتْ عُدَّتُهُ» شیطان ساز و برگش قوی شده است. فضای مجازی را ببینید، جو را ببینید.

«عَمَّتْ مَكِيدَتُهُ» نقشه‌هایش فراگیر شده، خیلی فراگیر شدن عجیب است! مکر دیدم خانم‌ها می‌گویند: شوهر ما خوب بود، مؤمن بود، چشمش حالا دنبال دیگران رفته نسبت به ما بی‌اعتنا شده. بعضی‌ها نگران خانواده‌هایشان هستند، نقشه‌ها فراگیر شد. «أَمْكَنَتْ فَرِيسَتُهُ» شکار برای شیطان، راحت شده آدم‌ها را در شرایطی قرار می‌دهد که راه پس و پیش ندارند.

شریعتی:  و حاج آقا هر چقدر هم جلوتر می‌رویم، به خاطر این دورۀ آخر الزمان که در روایت‌ها بوده، کار سخت‌تر می‌شود.

حجت الاسلام نظافت: بله، «مُلِئَتْ‏ ظُلْماً و جَوْراً» هم پر از ستم می‌شود... نمونه‌اش غزه! هم پر از جور می شود، این جور، یعنی انحراف. در یک خطبه‌ای فرمود: ای شگفتا! چرا شگفت زده نباشم، از خطاهای این فرقه ها، با این سلیقه‌ها، با این حجت‌هایی که دارند در شگفتم، بعد فرمود: چرا شگفت زده نباشم با این استدلال‌های گوناگونی که در دین‌شان دارند.  فرمود: این‌ها از اثر هیچ پیامبری، پیروی نمی‌کنند، به عمل هیچ وصی و جانشینی، اقتداء نمی‌کنند، به هیچ غیبی، ایمان نمی‌آورند از هیچ عیبی پرهیز نمی‌کنند. «يَعْمَلُونَ‏ فِي‏ الشُّبُهَاتِ» (نهج البلاغه، ص 121) فرمود: عمل می‌کنند، اما در شبهه، یعنی برایشان شفاف نیست باز هم قدم بر می‌دارند. «يَسِيرُونَ فِي الشَّهَوَاتِ» در شهوات و تمایلات نفسانی، حرکت می‌کنند. ببینید مکرر در جاهای مختلف، به دو عنصر توجه داده شده، فکر و شهوت! یعنی بحث افکار و آراء و بحث هوس‌ها. اینجا فرمود: «يَعْمَلُونَ‏ فِي‏ الشُّبُهَاتِ» یعنی مسئله شفاف نیست، یعنی سلیقه‌های گوناگونی هست. «يَسِيرُونَ فِي الشَّهَوَاتِ الْمَعْرُوفُ فِيهِمْ مَا عَرَفُوا» فرمود: این زمانه، زمانه‌ای شده، معروف چیست؟ همان چیزی که خودشان معروف می دانند، همان معروف است.

شریعتی: هیچ چیز دیگری هم حاضر نیستند بشنوند...

حجت الاسلام نظافت: فکر می‌کنند معروف، خیلی از چیزهایی که ما معروف می‌دانیم، معروف نیست اشتباه می‌کنیم. «الْمُنْكَرُ عِنْدَهُمْ مَا أَنْكَرُوا» از نظر آن‌ها منکر چیست؟ هر چیزی که زشت می‌دانند همان زشت است. خیلی از چیزهایی که زشت می‌دانید، این‌ها خوب است. پناهگاه این‌ها در مشکلات، به خودشان است، یعنی از علماء استفاده نمی‌کنند، از مشاور استفاده نمی‌کنند، در مشکلات به خودشان پناه می‌برند. «تَعْوِيلُهُمْ فِي الْمُهِمَّاتِ عَلَى آرَائِهِمْ» مسئله مهم است، فرمود: تکیه می‌کنند به آراء و افکار محدود خودشان و آراء خودشان تکیه می‌کنند، از این نمونه‌ها زیاد داریم، حالا من وقت شما را نگیرم، فرمود: در یک شرایطی قرار می‌گیرند که اسلام، پوستین وارونه می‌پوشد، «لُبِسَ‏ الْإِسْلَامُ‏ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً» (بحار الأنوار، ج 34، ص 241)

شریعتی: و این سال‌ها را امیرالمؤمنین دیده.

حجت الاسلام نظافت: یعنی ارزش‌ها عوض می‌شود، پس زمانه را باید شناخت. حالا حضرت می‌گوید: من ترسیدم! ترسیدم یعنی دوستت دارم، نمی‌توانم نسبت به آیندۀ تو، نگران باشم. پس مربی باید نسبت به آیندۀ متربی‌اش و پدران نسبت به آیندۀ فرزندان‌شان نگران باشند از دو جهت، آن دو جهت چیست؟ یکی مسائل هوس‌ها، دو آراء و افکار است.

از اینکه حضرت می‌فرماید: «أَشْفَقْتُ‏» ما نتیجه می‌گیریم، حقایق تلخ را هم بگوییم، یک مقدار ذائقۀ بچۀ ما تلخ می‌شود اشکال ندارد. شما می‌گویید: بابا پشت فرمان نشستی، مواظب باش! الآن دیدید اول جاده‌ها، ماشین‌هایی که تصادف کرده گاهی از اوقات می‌گذارند، آن‌ها ذائقۀ ما را تلخ می‌کند اشکال ندارد باید حقایق را گفت، باید تلخی‌ها را گفت، کتمان خطرات، اشتباه است! باید نگرانی‌های فضاهای مجازی را هم گفت، فرصت‌هایش را هم گفت. و فرزندان‌مان را باید با خطرات پیش رو، آشنا کنیم. اصلاً آقای شریعتی، انذار و بیان خطرات، در کنار بشارت‌ها، یک سبک قرآنی است. اگر نگرانی‌هایمان را نگوییم، آدم‌ها به خود نمی‌آیند تازه نگرانی‌ها را می‌گوییم، باز هم توجه نمی‌کنند وای به حال اینکه....

شریعتی: اگر چه شاید خیلی از وقت‌ها، خیلی از ذائقه‌ها این را بر نتابد...

حجت الاسلام نظافت: بله، ولی ما باید دلسوزی‌مان را بکنیم، چاره‌ای نداریم. آن‌ها برنتابند، ما روز قیامت، معذور هستیم، گاهی از اوقات هم اثر می‌گذارد. این شفقت اگر باشد، از سر دلسوزی باشد. حالا بعضی از پدر و مادرها، چرا نگران نیستند؟ دو مشکل هست، یک: یا جو را نمی‌شناسند، خودشان خوب هستند فکر می‌کنند همه خوب هستند، چه از نظر کلاهبرداری‌های اقتصادی، چه از نظر مسائل شهوات و انحرافات، یا اینکه جو را نمی‌شناسند، جامعه را نمی‌شناسند، یا نگران فرزندشان نیستند، نگران خود واقعی نیستند، یعنی بچه‌شان را به درستی نمی شناسند. فقط به مسائل مادی توجه می‌کنند غافل از اینکه، غفلت از مسائل معنوی، مسائل مادی را هم بر باد می‌دهد. همان غصه‌ای که امیرالمؤمنین در یکی از خطبه‌ها فرمودند: «يَرَوْنَ‏ أَهْلَ‏ الدُّنْيَا يُعَظِّمُونَ مَوْتَ أَجْسَادِهِمْ» (نهج البلاغه، ص 353) فرمود: اولیاء خدا، به اهل دنیا، نگاه می‌کنند می‌بینند نگران مرگ بدن هستند، بعد فرمود: خود اولیاء، ده‌ها برابر، صدها برابر، نگران مرگ دل هستند. در یک روایت داریم، امام حسن مجتبی فرمود: «عَجَبٌ لِمَنْ يَتَفَكَّرُ فِي‏ مَأْكُولِهِ‏ كَيْفَ لَا يَتَفَكَّرُ فِي مَعْقُولِهِ» (بحار الأنوار، ج 1، ص 218) تعجب می‌کنم از کسی که برای خوراک جسم، بهاء قائل است تفکر می کند آفرین! ولی چرا نگران خوراک عقل و خوراک فکر نیست؟ این‌ها برای جسم بچه‌هایشان ارزش قائل هستند، کسانی که بی‌تفاوت هستند، ولی برای خوراک فکر و روح، ارزش قائل نیستند. اگر خانواده‌ای احیاناً این گونه است یا غفلت است، یا نمی شناسند یا بی‌تفاوت نسبت به مسائل ابدی فرزندش است. به هر حال ترس خوب است! چرا حضرت می‌گوید: من ترسیدم؟ چون ترس، انسان  را وادار به حرکت می‌کند. ترس اگر زمین‌گیر کند خوب نیست، ترس به اندازه‌ای خوب است که موجب تدبیر شود، موجب اقدام شود. هم چنان که امید، به اندازه‌ای خوب است که ماه رجب مگر نمی‌گوییم: یا من ارجوه لکل خیر امید به اندازه‌ای خوب است که موجب تدبیر و موجب اقدام شود.

حالا اینجا حضرت فرمود: «مَا اخْتَلَفَ النَّاسُ فِيهِ مِنْ أَهْوَائِهِمْ‏ وَ آرَائِهِمْ» (نهج البلاغه، ص 394) به قول ما طلبه‌ها، این من، من نشویه هست یعنی حضرت می‌خواهند بگویند، این اختلافات مردم، ناشی از هوس‌ها و آراء هست. یعنی اختلافات، ریشۀ در هوس دارد کلمۀ أهواء، گاهی ریشۀ در فکر و اندیشه دارد، کلمۀ آراء، یعنی این دو مسئله بسیار مهم است، هوس‌ها و تمایلات، افکار و اندیشه‌ها.

شریعتی: و دشمنان هم به همین‌ها طمع می‌کنند، گاهی از راه هوس و گاهی از راه فکر و اندیشه.

حجت الاسلام نظافت: و ما باید چه کار کنیم؟ بید افکار را مدیریت کنیم، هو‌س‌ها را مدیریت کنیم، هوس‌ها را چطوری می‌شود مدیریت کرد؟ حلال! پیشاپیش حلال در اختیار بگذاریم. به اندازه! نگفتند: عمرتان را چهار قسمت اساسی بکنید، یک زمان به مناجات، یک زمان برای تولید ثروت و رسیدگی به امور زندگی، یک زمان برای ارتباطات، یک زمان را هم برای لذت حلال، تفریح، لذت حلال این را بگذاریم زمان ازدواج، ازدواج! شرایط را فراهم بکنیم بعد در کنارش، آن تربیت هم باشد. یعنی هوس‌ها را می‌شود مدیریت کرد اگر به آن طرح جامع اسلام توجه کنیم.

اما افکار را چطوری مدیریت کنیم؟ این را هم باز فرزندمان را رها نکنیم، آموزش دهیم هم آموزش عملی و هم آموزش مستقیم، برایش دوست خوب، کتاب خوب، فیلم خوب، این هم پیشاپیش... اصلاً این نامه بحثش در کل همین است، مدیریت کنیم افکار را و مدیریت کنیم هوس‌ها را.

شریعتی: بسیار عالی، آقا خیلی ممنون و متشکر هستم، همه بچه‌ها و کودکان ما و نوجوانان ما، می‌توانند استفاده کنند از این مباحث و هم پدران و مادران و خیلی ممنون از حاج آقای نظافت، بابت نکته‌هایشان. خلاصه اینکه مقولۀ تربیت، خیلی مقولۀ مهمی است و اصلاً نباید دست کم گرفت و امیدوارم که همۀ ما، تحت تعلیم تعالیم مولا، إن‌شاءالله قرار بگیرد و بچه‌های ما، نوجوان‌های ما، جوان‌های ما إن‌شاءالله عاقبت به خیر شوند. بسیار سپاسگذارم، مشرف شویم به ساحت نورانی قرآن کریم، سفر می‌کنیم به مشهد الرضا و از جوار بارگاه مقدس ملکوتی حضرت ثامن الحجج، تلاوت این آیات را، که قاریان نوجوان ما الحمدلله تلاوت می‌کنند خواهیم شنید و بعد از تلاوت آیات، در کنار شما هستیم در لحظات و دقایق پایانی به همۀ شنونده‌های خوب رادیو معارف، که صدای ما را می‌شنوند، بینندگان شبکۀ افق، که تکرار برنامه را می‌بینند هم سلام می‌کنم. باز می‌گردیم با احترام، همراه شما هستیم و در کنار شما، بفرمایید خواهش می‌کنم.

( قرآن کریم صفحه321)

اللهم صلّ علی محمداً و آل محمد و عجّل فرجهم و صلّ علی علی بن موسی الرضا المرتضی، اینجا سمت خداست که هم چنان با احترام، با عشق، تقدیم نگاه پر مهر شما می‌شود، اشارۀ قرآنی را حاج آقای نظافت بفرمایند و إن‌شاءالله خداحافظی کنیم.

حجت الاسلام نظافت: بله این صفحه، خیلی صفحۀ مهمی است هم چنین آیات صفحۀ قبل، فرمود: «فَاصْبِرْ عَلى‏ ما يَقُولُونَ» (طه، 130) صبوری کن، مردم حرف زیاد می زنند، تو به خاطر حرف‌ها، مسیرت را تغییر نده. بعد در آیۀ بعد دارد «وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً» (طه، 131) خیره خیره به دارایی‌های دیگران نگاه نکن! این‌ها وسیلۀ فتنه و آزمایش است «وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏» همان که خدا به تو داده، همان بهتر و پایدارتر هست. چون یکی از عوامل انحرافات، همین چشم و هم چشمی‌ها است که زندگی را تلخ می‌کند. کاش خانواده‌ها بیشتر توجه کنند.

بعد فرمود: «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ» (طه، 132) به فکر نماز بچه‌هایت باش، بچۀ تو اگر به خدا وفا نکند، به تو وفا نخواهد کرد. می‌گوید: امر کن! نه امری که خشن باشد، بگو برو نماز! رهایش کن، ولی بی‌تفاوت نباشیم، هم بسترش را فراهم کنیم ما می‌رویم نمازمان را می‌خوانیم، می‌گوییم: بابا نماز است! کم کم می‌آیند اگر بویژه جذبۀ نماز را در رفتار ما ببینند. فرمود: «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً» خدایا می‌گوید: ما از تو روزی که نمی‌خواهیم، روزی دست ماست. «نَحْنُ نَرْزُقُكَ» ما به تو روزی می دهیم، یعنی تو وظیفه‌ات را انجام می‌دهی، فکر نکن هر کسی که می‌دود، چیزی گیرش می‌آید، خیلی‌ها می‌دوند، چیزی گیرشان نمی‌آید. رزق اسراری دارد، ما به اندازۀ وظیفه باید تلاش کنیم اما بدانیم اما ما روزی‌رسان خودمان نیستیم، رزاق خدای متعال هست.

شریعتی: بسیار عالی، خیلی ممنون و متشکرم، نکته‌های خوبی را الحمدلله امروز شنیدیم، برای دریافت مطالب برنامۀ سمت خدا، از سال‌ها قبل حتی، به تفکیک کارشناسان موضوعات، عزیزان ما می‌توانند به سایت ما مراجعه کنند، وبگاه و پایگاه اینترنتی ما، که عزیزان زیرنویس خواهند کرد و یا برای دریافت گزیده‌های مطالب و محتویات سمت خدا، ادعیه، دعاها، احادیثی که در برنامه خوانده می‌شود، می‌توانید به کانال ما مراجعه کنید، دوستان الحمدلله فعال هستند و دارند زحمت می‌کشند و شما هم دعایشان کنید. حاج آقا دعا بفرمایید إن‌شاءالله خداحافظی کنیم.

حجت الاسلام نظافت: خدایا به حق محمد و آل محمد، با فرج امام زمان، به این نا به سامانی‌ها، سامان کرامت بفرما. با نابودی اسرائیل، با نابودی هر چه ظلم است، قلب امام زمان را خشنود بگردان. خدایا حوائج همۀ مؤمنین، به ویژه عزیزانی که بینندۀ این برنامه هستند، حوائج‌شان را برآورده بفرما.

شریعتی: الهی آمین! خیلی ممنون و متشکرم از شما، فردا إن‌شاءالله با حضور حاج آقای عاملی، خدمت شما خواهیم رسید و به شما سلام خواهیم کرد. برویم مشهد و سلام بکنیم، دست به سینه به حضرت رضا (علیه السّلام) و هم نوا با حاج آقا رضا انصاریان، صلوات خاصه را تلاوت کنیم. همه دانند که ایران، سر و سامان دارد/ تکیه بر پرچم سلطان خراسان دارد. این تصاویر ناب و بی‌نظیر حرم مطهر رضوی را، تقدیم نگاه پرمهرتان می‌کنیم تا فردا و تا سلامی دوباره، خیلی ممنون و متشکر از شما.