حجت الاسلام نظافت:  سلام به شما و همه بینندگان عزیز و انشاالله که خدا آنچه خیر است بر زبان ما جاری بگرداند.

شریعتی:   انشاالله حالتون چطوره؟

حجت الاسلام نظافت:  خدا رو شکر دعا گوی شما هستیم

شریعتی:   ما این هفته ها از نامه 31 رسیدیم به تاریخ و عبرت های او در کلام نورانی امیر المومنین و البته در نگاهی فراتر در روایات ما و آموزه های دینی ما بحث مان ناتمام ماند جلسه ای که راجع به نامه 31 صحبت می کردیم انشاالله فرمایشات شما را می شنویم و به یک جمع بندی برسیم و وارد فراز بعدی بشویم.

حجت الاسلام نظافت:  عرض کردیم تاریخ از نظر امیر المومنین برای سرگرمی نیست هر چند ممکن است سرگرم هم بکند یعنی بالاخره وقتی انسان داره یک فیلم تاریخی می بیند سرش گرم می شود و نباید متوقف شود هدف این نیست سر یک نوجوان به یک چیز خوب گرم می شود اما در عین اینکه مشغولیت درست شده مشغولیت را خوب و سازنده فرمود واعتبر بما مضی من الدنیا لما بقیه از گذشته از تاریخ عبرت بگیر برای آینده و برای آنچه که باقی مانده کل زندگی دنیا هم گفتند همین است یک بیانی هست در یکی از خطبه های نهج البلاغه حضرت چهار ویژگی برای دنیا فرمودند وَ الدُّنْيَا دَارٌ مُنِيَ لَهَا الْفَنَاءُ و انائٍ و عبرٍ و غیر دنیا دار فنا هست دار اناء هست و دار ببر و دار غِیر برای فنا فرمود روزگار تیرش را به کمان گذاشته تیرها هم خطا نمی رود و جراحت هایش خوب هم نمی شود زنده ها با تیر مرگ هدف گیری شده اند و سالم ها با تیر بیماری اون که نجات پیدا کرد از مهلکه ای با یک تیر و بلای دیگری و خلاصه دنیا خورنده ای است که سیر نمی شود و نوشنده ای است که سیراب نمی شود یعنی دنیا دار فناء است فنای دنیا یعنی همین رنج دنیا دار اناء یعنی رنج رنج دنیا این است که یک چیزهایی را جمع می کنم که آدم ها فرصت نمی کنند بخورند یعنی اکثرا آدم ها چیزی از خودشان باقی می گذارند این کسی که داره می میرد رنج می برد که گذاشت اینها را و برای خودش نبرد و من الاناء انا المرء یجمع ما لا یأکل جمع می کند چیزی را که نمی خورد یبنا ما لا یسکن می سازد ولی خودش سکونت نمی کند یخرج الی الله تعالی از این دنیا می رود لا مالا حمل و نه بناء و ساختمانی را با خودش منتقل کرده به اون عالم این از رنج هاست البته اونهایی که وظیفه شون را درست انجام دادند و انفاق کردند و فرستادند برای خودشان به اندازه باقی گذاشتند نه انسان وقتی می میرد نباید خانواده اش که سر کوچه باید بروند بنشینند این را اسلام مخالف است و انفاق افراطی که بعد وراث انسان گرفتار بشوند این خوب نیست اما این که تمام دغدغه برای وراث باشد و آدم به فکر خودش نباشد این رنج می آورد موقع رفتن در خطبه 109 امیر المومنین توضیح دادن که موقع مردن و در حال جان دادن به دو چیز فکر می کند اون که داره می میرد یکی از اون چیزهایی که فکر می کند به مال است

شریعتی:   به اون چیزهایی که گذاشته و نتوانسته استفاده کند

حجت الاسلام نظافت:  چشم هام رو بستن و حلال و حرام کردم و دل هایی را شکستم حالا دارم می روم و کیفش مال دیگران و بارش روی دوش من است این یکی از ویژگی های دنیاست بعد فرمود دنیا دار عبر هم هست دار عبرت بودنش چطوری است فرمود یشرف علی عمله یعنی الان است که به اون آرزویش برسد یک بارکی اجل می آید یعنی فرض کن با کلاهبرداری و هر چی اصلا با حلال یک برجی را داره می سازد الان است که دیگه تمام بشود و برود با قیچی اون رمان

شریعتی:   چند تا نمونه من می شناسم که نرسید به اون افتتاحیه یک روز قبل از اینکه قیچی را بزند.

نظافت:عجب بله این صحنه هایی که شما می بینید عبرت است عبرت از تاریخ نیست از شرایط حاضر عبرت بگیرید یک کم ثروت کمتر بگذارند ارث کمتر بگذارند برای بازمانده ها به فکر خودشان باشند اون هم متاسفانه گاهی با کلاهبرداری و با دل شکستن و با زد و بند و حلالش هم ارزش ندارد تا چه برسد به حرامش فرمود فلا عملٌ یدرک نه به آرزویش رسید و لا مأملٌ یترک اون چیزی هم که آرزو کرده بود رهایش هم نمی کند همه اش در ذهنش است با حسرت داره از این دنیا می رود آخرش حضرت خیلی قشنگ فرمود سبحان الله ما اعز سرورها شایدهای دنیا چقدر کم است این شادی با مال را می گویند چقدر نایاب است چقدر کمیاب است و الا شادی های معنوی همیشگی است    

شریعتی:   یعنی الزاماً مال شادی آور نیست بیاورد ده تا رنج درست می کند قبلش رنج حینش رنج و بعدش رنج و لذا دنیا مسکن است طمأنینه نمی آورد یاد خدا طمأنینه می آورد شادی های معنوی می تواند همیشه باشد احینی حیاتاً طیبتاً فی ادوم السرور و اتم العیش و اسبق الکرامه خدایا به من زندگی ای بده که شادی اش مدام باشد دنیا متزلزل است حسابی ندارد بودنش سبحان الله ما اعز سرورها و ازمع ریحا یعنی چقدر این سیراب شدنش تشنگی می آورد مثل آب شور است می خورد که تشنگی اش برطرف شود بیشتر تشنه می شود در دنیاست بعد فرمود واتعذوا فیها در خطبه دیگر خطبه 111 در این دنیا عبرت بگیرید بالذین قالوا آدم هایی بودند در نسل ها و امت های قبل گفتند من اشد منا قوتاً از ما کسی قوی تر پیدا می شود؟ حس و حالی که آمریکا دارد که خودش را ابر قدرت می داند

حجت الاسلام نظافت:  یک جور سرمستی و اینها عبرت نمی گیرند قبل از تو خیلی ها اینطوری بودند از اونها فقط خاطره باقی مانده بعد حضرت فرمود عبرت بگیرید اونهایی که اینطوری گفتند حملوا الا قبورهم اینها را حمل کردند به سمت قبرشان فلا یدعون رکبانا به اونها راکب نمی گویند چون دارند حملشان می کنند خودش که سوار نشده روی این دستها حمل می شود انظروا الاجداث اونها فرود آورده شدند در قبرها و لا یدعون فی ضیفانا نمی گویند اونها میهمان هستند اونجا یکی از فواید تاریخ این است که ما علل صعود و یا سقوط یک تمدن را در بیابیم علل انحطاط و عظمت یک جامعه را می فهمیم این دقیقاً بودند امت هایی که در اوج قرار گرفتند بعد سقوط کردند یا در حضیض ذلت بودند با صبر و مقاومت و تحمل رنج ها به اوج رسیدند بنی اسرائیل در سختی ها بودند در گرفتاری ها بودند با صبر با مقاومت با تحمل بالاخره آل فرعون غرق شدند و اینها شدند امیر امیر المومنین فرمود ملوکاً علی رقاب العالمین بعد باز دوباره به قهقرا برگشتند و به حرف حضرت موسی نکردند سقوط کردند یعنی همیشه اینطوری بوده یک حالت فراز و فرودی را دارند این که یک امتی همیشه روی قله بماند این خیلی مراقبت و دقت می خواهد نمونه اش هم داریم در زمان حاضر می بینیم انقلاب خودمان می بینیم فراز و فرود پیدا می کند اونجایی که درست عمل می کنیم در فراز می مانیم اونجایی که حواسمان پرت می شود سقوط می کنیم مثل کوهنوردی است دیگه مثل هواپیمایی که رفته بالا هواپیما بخواهد بالا بماند باید سوخت مصرف کند و باید خلبان مراقبت کند و مسافران شلوغ نکنند و اعتماد کنند به این خلبان خیلی چیزها می خواهد که در اوج بمانند یک خطبه ای است در نهج البلاغه به نام خطبه قاصعه من فرازش را می خوانم از این جهت حضرت می خواهند بگویند تاریخ چقدر مهم است فرمود واحضروا ما نزل من امم قبلکم بر حذر باشید از بلاهایی که سر امت های قبل اومد من المثلات از اون عقوبت ها چرا؟ بسوء الافعال به خاطر بد عمل کردن و ضمیم الاعمال اعمال مذموم را انجام دادن تذکروا فی الخیر و الشر احوالا تاریخ را بخوانید اونها یک وقتی وضعشان خوب بود و یک وقتی وضعشان بد بود فرمود متذکر شوید فی الخیر و الشر هم خوبی هایشان هم بدبختی هایشان در هر دو جهت حال اونها را متذکر شوید واحضروا ان تقوموا امثالهم مواظب باشید مثل اونها نشوید یعنی اگر اونها روزگاری وضعشان خوب بود بعد گرفتار شدند این ویژه اونها نیست از خودت دور نبین گرفتاری های امت های قبل را همچنان که در ابتدای همین نامه خواندیم حضرت فرمود از خودت دور نبین گرفتاری های بابا و بابا بزرگ را تو جوانی همیشه اینطوری نمی مانی فرمود وَ احْذَرُوا أَنْ تَكُونُوا أَمْثَالَهُمْ فَإِذَا تَفَكَّرْتُمْ فِي تَفَاوُتِ حَالَيْهِمْ (نهج البلاغه، خطبه 192) فرمود در این دو تا حال متفاوت خیر کجا و شر کجا گرفتاری کجا شر کجا تفکر کن در این دو تا حال فالحذروا کل امرٍ لزمت عزت به شئنها نگاه کنید ببینید چی شد که اینها عزیز بودند ملازم باشید با عوامل عزت و ضاحت الاعداء له انتم چی شد دشمن ها از اینها دور شدند به اون عاملی که دشمن ها را از اینها دور کرد و پس زد با اون عامل ملازم باشید مدت العافیت به علیهم اون عاملی که عافیت را ممتد و مستمر کرد و با اون عامل شما ملازم باشید یعنی حساب و کتاب دارد یعنی فرمول دارد یعنی قاعده دارد یک قواعدی یک فرمول هایی را اونها رعایت کردند عافیت داشتند و عزت داشتند و دشمن ازشون دور شد شما ملتزم به اون علت ها و فرمول ها باشید وانقادت نعمت له معهم فرمود نعمت شد منقاد اونها دیدید گاهی وقتها نعمت منقاد نیست می دوند آدم ها به زور دنبالت می دوند بعضی ها همینطوری هستند من گاهی این شب ها که می آیم با این راننده های محترم گفتگو می کنم می بینم خیلی وقتها اینطوری است درآمدها کم نیست ولی خرج ها هم کم نیست هر چی می دوی نمی رسی انها نعمت منقادشان بود یعنی تسلیم بود و در اختیارشان بود یعنی فراری نبود فرمود ببینید چه سبب شد که نعمت منقادشان شد از اون طرف وَ اجْتَنِبُوا كُلَّ أَمْرٍ كَسَرَ فِقْرَتَهُمْ فرمود هر امری که ستون فقرات اون امت را شکست از اون اجتناب کنید وَ أَوْهَنَ مُنَّتَهُمْ، اون امری که توان و قوت و شوکت اونها را به وهن و سستی کشاند از اون امر اجتناب کنید چهار تا عامل حضرت ذکر می کنند برای اینکه ستون فقرات یک امت بشکند برای اینکه اون قوتشان تبدیل به وهن و ضعف و سستی بشود.

1. تضاقن القلوب دل های پر از کینه تشاهن الصدور سینه های پر از خشم نسبت به یکدیگر تدابر النفوس جان های به هم پشت کرده هیچ کس محل نمی دهد و هیچ کس به دیگری توجه نمی کند تخاذل الایدی دست هایی که به جای اینکه به هم کمک کنند رها می کنند اینها سبب می شود که ستون فقرات بشکند

شریعتی:   برای امروز ما هم هست

حجت الاسلام نظافت:  همینطوری شد الان همه اش عیب های هم را می بینیم و همه اش غر می زنیم به یکدیگر همه اش می خواهیم بگوییم تو مقصری این هم افزایی نیست

شریعتی:   اون همدلی که باید باشد متاسفانه من نمی بینم

حجت الاسلام نظافت:  همدلی دستگیری نمی کنیم مچ گیری می کنیم چقدر بد است همه اش دنبال این هستند که عیب های همدیگر را پیدا کنند همه اش می خواهند بگویند سرنشینان یک کشتی هستیم این را یادمان می رود بعد در این کشتی دعوا می کنیم حالا شما فرض کن در یک کشتی دعوا کنید رفیق ات هم بزنی ولی وقتی کشتی متزلزل شده نوبت این است که دوتایی تان با هم غرق بشوید

شریعتی:   و این حاج آقا تمرینش به نظر من از جمع های کوچک چند نفره شروع می شود یک وقتی در جمع دوستانی که با هم کار می کنند یا خانواده و فامیل می بینی که مثلا همین چند نفر هم با هم نمی توانند به توافق برسند

حجت الاسلام نظافت:  من گاهی افرادی که نمی خواهم بگویم مسئولین اشتباه ندارند همه مون اشتباه داریم ولی مامردم را باید بدانند تا مردم نخواهند نمی شود مثال می زنم در خانه شما شما پدر هستید اگر فرزندانت همکاری نکنند می شود؟ نمی شود مردم اگر همدلی نکنند با مسئولین و مردم با مسئولین و مردم با یکدیگر نمی شود حضرت می گوید گذشتگان گرفتاری هایشان همین بوده عوامل ضعف و شکست هم اینهاست تخاذل الایدی یعنی الان همه باید کمک بکنند منتظر معجزه نباید باشیم گفتم دولت یعنی چی یعنی همین مردم دیگه اختلاس کردند همین مردم هستند دیگه همه باید بخواهیم و همه باید نظارت کنیم و همه باید کمک کنیم

شریعتی:   البته کار سختی است واقعا

حجت الاسلام نظافت:  هماهنگ کردن بسیار سخت است اکثر این افرادی که در قضاوت بی انصافی می کنند خودشان تشکیلات اداره نکردند من الان چند تا مدرسه را دارم مدیریت می کنم دارم می گویم خیلی کار سختی است هر کاری می کنیم می بینی صد درصد هماهنگ نمی شوی ایران این همه طوایف گوناگون شاید هیچ کشوری به این اندازه تنوع قومیتی و فرهنگی نداشته باشد که یک فرصت هم هست ولی هماهنگ کردن همه اینها سخت تر و دشوارتر است بالاخره فرهنگ های گوناگون همه اومدیم کنار هم در طول تاریخ زندگی خوبی داشتیم باید مراقب باشیم یک زندگی باید توجه بکنیم به مشترکات مان خیلی مهم است توجه به مشترکات و توجه به محکمات ولی ما توی روابط فردی مان اول در مواجهه اول می رویم سراغ اون عیب توی کل کشورمان هم نسبت به کل کشور همه مون به اون عیب های همدیگر نگاه می کنیم تشکیلات و جمع مان هم همین است و اینها خطراتی است فرمود تدبروا احوال الماضین من المومنین قبلکم در احوال گذشتگان و مومنان تدبر بکنید چقدر اونها گرفتار بودند صبوری کردند و برطرف شد و خدا به مقاومت نتیجه می دهد به صبر نتیجه می دهد از این دیگه عبور کنیم عبارت بعد فرمود بل كاني بما انتهي الي من امورهم قد عمرت مع اولهم الي آخرهم قبلش اگر یادتان باشد حضرت فرمودند که درسته من به اندازه پیشینیان عمر نکردم ولی مطالعه و تفکر کردم و تدبر کردم و حالا می فرماید نه بالاتر است انگار من به اندازه همشون عمر دارم چرا؟ فرمود علتش این است که به من منتهی شد یعنی من وارث همه امیر المومنین می فرماید من وارث همه تجربیات هستم

شریعتی:   کأنه شدم یکی از اونها

حجت الاسلام نظافت:  بالاتر می گوید از اول تا آخر بودم نه یکی از اونها اول فرمودند من یکی از اونها هستم ولی حالا می گویند به دلیل اینکه من همه خبرهای همه را دارم من اگار از اول تا آخر بودم این نکته مهمی است امیر المومنین می گوید نامه 31 را جدی بگیرید حضرت می فرماید من وارث تجربیات همه عصرها و نسل ها هستم نه این نامه محصول این همه تجربه است یعنی در این نامه داستان نگفتند ولی می فرماید این چکیده اونهاست یعنی با چه حسی همین که گفتیم باید اعتماد سازی کرد و یک کاری کنیم جدی بگیرد حضرت گفت حرف های من را جدی بگیرید من از نسل های قبل اطلاعاتم بیشتر است حرف هایی که می زنم چکیده همه تجربیاتم است تجربه یک قوم دو قوم نیست بعد می فرماید فاعرفت صف ذلک من اکدره یعنی چی؟ یعنی تاریخ یک قسمت هایی شفاف دارد یک قسمت هایی مکدر و مبهم دارد من فهمیدم با این همه دقتی که در تاریخ کردم معرفت پیدا کردم به بخش های شفاف تاریخ و به بخش های مکدر آن یعنی بخشی از تاریخ مبهم است درست نقل نشده بخشی اش شفاف و روشن است تاریخ صاف و مکدر دارد شفاف و غیر شفاف دارد اولیاء خدا به تاریخ اشراف کامل دارند و لذا قرآن فرمود نتلوا علیک بالحق فرمود این نقل داستان ما به حق است یعنی نمی توانید اونطوری پاک و زلال این داستان ها را پیدا کنید دست بشر به عمق تاریخ نمی رسد صاف و زلالش را قرآن نقل کرده و اولیاء خدا بعد فرمود نفعه من ضرره من فهمیدم چه بخش های تاریخ مفید است و چه بخش هایی اش مضر است یعنی تاریخ بخش های مفید دارد و بخش های مضر دارد حالا مضر بودنش باید بگوییم چه جهتی ممکن است داشته باشد یک جهتش به نظرم این است که ناظر به مخاطب است یعنی یک داستان هایی هست برای جوان مضر است این گونه نباید گفت یک داستان هایی هست برای خانم ها مضر است نباید گفت مخاطب فرق می کند هر چیزی را نباید گفت باید به مخاطب توجه کرد بخشی را باید برای بخشی گفت و برای بخشی نگفت تاریخ مضر شاید یک جهتش این باشد که تاریخ بزک شده است تاریخ تحریف شده است اینها را حضرت فرمود من فهمیدم فاستخلفت من کل امرٍ نخیله فرمود اولاً خلاصه می گویم یعنی حرف های گفتنی زیاد است نمی خواهم وقتت را بگیرم چون حرف گفتنی زیاد است در مورد حرص حرف زیاد است و تاریخ زیاد است دو تا سه تاش را گزینش می کنم در مورد بخل و حسادت هم باید بگویم چون حرف زیاد است فرمود من زبده گزینی می کنم و خلاصه گزینی می کنم استخلفت من کل امرٍ نخیله زبده گزینی علتش این است که خیلی وقت کم است حرف بسیار است پس باید خلاصه گفت خیر الکلام ما قل و دله کوتاه و گویا بنابراین چون حرف های گفتنی زیاد است در باب شجاعت داستان زیاد است همه اش از اول بخواهیم شجاعت ها را بگوییم نمی رسیم قرار شد عبرت بگیریم قرار شد زندگی ساز باشند در موضوعات مختلف

شریعتی:   بخش هایی از تاریخ را که مفید است در واقع نگاه کنیم

حجت الاسلام نظافت:  به مخاطب به نیازش باید توجه کنیم ببینید الان پزشک یک پزشک محترم دارو زیاد است نگاه می کند حال طرف را کدام دارو مفید است خیلی مهم است هم دارو شناسی و هم مخاطب شناسی یعنی امیر المومنین این بخش های مختلف تاریخ مثل دارو است می شناسد مخاطب را هم می شناسد می داند کدام ها را باید برای این تجویز کند و برای این بیان کند و ننزلها خود قرآن هم همین است وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ (اسراء، 82) پزشک نمی آید از یک کنار دارو بدهد قرار است تربیت کنند قرار نیست آگاهی بدهند آگاهی هم می دهند ولی وقتی بحث تربیت می شود تنبیه که شدی قصه فرق می کند یعنی می خواهی درمان کنی و می خواهی راه بیاندازی و می خواهی مشکل را حل بکنی من مثال بزنم نمونه هایی ببینید مسلمان ها هجرت کردند به حبشه جعفر طیار رضوان الله تعالی علیه چقدر خوش سلیقه بود چیکار کرد؟ داستان حضرت مریم و عیسی را برای پادشاه حبشه خواند مخاطب شناسی گزینش کرد حرف زیاد است این خیلی هنر می خواهد که اونجا چی بگویی و او را تحت تاثیر قرار داد اونها عاشق حضرت مریم هستند متاثر شد و به اینها پناه داد دشمن اینها را بهشون بی اعتنایی کرد بعد لذا حضرت فرمود توخیت جمیله من جستجو کردم زیباهاش را برات پیدا کنم یعنی من الان گاهی به همین مربی ها می گویم دیروز و پریروز هم به دست اندرکاران نسل آفتاب می گفتم شما این فیلم هایی که هست باید بگردید و نگاه کنید و بعد بگویید این فیلم دو سه تا مطلب را درمان می کند موضوع بندی کنید این فیلم و این کلیپ و این کتاب ها به درد این موضوع می خورد این کتاب ها این کار باید صورت بگیرد که ما استفاده کنیم از این گنجینه

شریعتی:   تاریخ مثل کتابخانه می ماند شما داروخانه گفتید کتابخانه هم همینطور نمی توانی بروی همه کتابها را بخوانی باید ببینید چی به دردت می خورد

حجت الاسلام نظافت:  و عده ای از بزرگتر ها باید این کار را بکنند پدر و مادرها می گویند بچه ام در نماز مشکل دارد باید بگوییم این داستان ها را بخوان و این کتابها را بگو در نماز مشکل دارد یا پرخاشگر است تنبل است موضوعات مختلف باید تو آستین داشته باشیم چهل سال است فیلم های خوب هم تولید شده خود سازمان باید این کار را بکند اولا آرشیو خوبی داریم یعنی اینها دسته بندی شده و منسجم لذا حضرت جستجو کردند این کار را باید مربی ها بکنند یا تشکیلات صدا و سیما بکند حضرت می گوید توخیت جمیله جستجو کردم زیباهاش را پیدا کنم یک جمله ای است از امام رضا علیه السلام فرمود خدا رحمت کسی که همه ما اهل بیت را زنده کند بعد گفتند چطوری زنده می شود گفت علوم ما را یاد بگیرند به مردم یاد بدهند این جمله اش را می خواهم بگویم فرمود لو علما محاسن کلامنا لاتبعونا اگر مردم بدانند سخنان ما چقدر زیبا است همه پیرو ما می شوند محاسن کلام ما را بدانند

شریعتی:   مگر معایب هم دارد

حجت الاسلام نظافت:  آفرین اینجا ناظر به مخاطب است حرف های گوناگونی است چیزهایی که برای اون جذبه دارد مثل غذا است شما غذا می آورید بچه شیر خواره برایش شیر می آورند و برایش کباب نمی دهند که کباب بر او زیبا نیست یا کسی که مریض است بیمار است متناسب با او غذا می آورند کلام اینها همه اش حسن دارد ولی در جای خودش با توجه به مخاطب بنابراین جمیلش را بگو تا جذب بشود جمیلش را پیدا می کنم برایت می گویم جمیل هم بستگی به مخاطب دارد و بستگی به نیاز و زمان دارد و به حساسیت و به سلیقه به فهم کلم الناس علی قدر عقولهم فرمود إنّا مَعاشِرَ الأنبياءِ اُمِرنا أن نُكلِّمَ النّاسَ على قَدرِ عُقولِهِم میزان درکش را باید در نظر گرفت شما الان نگاه کنید داستان اصحاب سید الشهدا علیهم السلام همشون سلام الله علیه داستانش را می خواهند بگویند برای گنهکار باید کدام را انتخاب کنید در جمع گنهکاران از حر بگویید طرف احساس می کند یک نمونه خیلی اثر دارد شبیه من است می شناستش برای تازه دامادها و نو عروس ها از وهب بگو برای سیاه پوست ها از جون بگو خیلی جالب است برای دختر بچه ها از رقیه بگویید از سیزده ساله ها از حضرت قاسم بگویید از حضرت علی اکبر برای جوانان بگویید برای خانم ها از حضرت زینب بگویید دیگر خانم هایی که صبوری کردند یا داستان های قرآن از مریم بگویید و از دختران شعیب بگویید و از آسیه همسر فرعون بگویید این خیلی مهم است که حضرت فرمود من جمیلش را انتخاب کردم خیلی مهم است کاش قدر بدانیم اینها مفت به دست ما رسیده اشکالات ما این است که زحمت نکشیدیم برای پیدا کردن اینها مثل بچه ای که بابا یک ارثی برایش گذاشته قدر نمی داند

شریعتی:   اون مال باد آورده است یک وقت هایی این هم علم باد آورده وقت هایی که قدر نمی دانیم ولی چه خون دل ها خورده شده حضرت فرمود من مطالعه کردم فهمیدم صاف و مکدرش چی است و نافع و ضارش چی است و جستجو کردم و زیباش را برایتان انتخاب کنم صرفت انک مجهوله همان قسمتی که مبهم است و گیج می کند تو را اونها را برایتان نقل نمی کنم اونهایی که تو را سرگردان می کند باید یک چیزی بگوییم که برای متربی فایده داشته باشد و قابل فهم باشد و قابل هضم باشد باید مطالب بدیهی را بگوییم بعد هی فکرش قوی می شود و مطالب سنگین تر را می شود گفت و خودش می تواند مطالب سنگین را بفهمد به هر حال باید بگردیم یک نکات و فیلم هایی و نکات و کلیپ هایی و گزیده هایی از تاریخ که هم پیام داشته باشد و هم مفید و درمانگر و قابل فهم باشد عبارت بعدی.

رأیت حیث انانی من امرک ما یأنی الوالد الشفیع فرمود مثل یک پدر دلسوز هر عنایتی که یک پدر دلسوز به فرزندش دارد من اون عنایت را به تو دارم البته امام حسن بهانه دارد ما را می بیند اینها عاشق ما بودند پدر همه امت است

حجت الاسلام نظافت:  اصلا جنس دلسوزی کاملا پیداست، کما اینکه حضرت زهرا سلام الله علیه اینطوری بودند گریه های حضرت زهرا به خاطر نگرانی برای نسل های بعد بود و الا ایشان که می دانستند حسن و حسین منحرف نمی شوند و زینبین منحرف نمی شوند خودشان حضرت زهرا مادر امت می دانند این ناراحتی ها سر این چیزها بود و لذا فرمود من برای شیعیان گنهکار استغفار می کنم چون می داند همه اش هم مقصر نیستند مسیر را منحرف کردند اینها توی گرداب و گرفتاری ها قرار گرفتند ثروت های معنوی امت کم شد با این انحراف مسیر خوب بعد فرمود و اجمعت علیه من ادبک مثل یک پدر مهربان می خواهم تو را ادب کنم یعنی تربیت ات کنم یعنی ببینید تربیت ناشی از شفقت است فرمود اشفقت شفقت دارم یعنی اگر شفقت نباشد تربیت یا انسان اقدام به تربیت نمی کند یا تربیت جواب نمی دهد دقت می کنید یعنی مثل امیر المومنین هم شفقت دارد و هم می شناسد جنس تربیت را و جنس ادب را و جنس انسان را و جنس مخاطب را ما الان هر دو مشکل را داریم یعنی یک عده ای بی خیال هستند یک عده ای هم که دغدغه دارند بلد نیستند و کار را خراب می کنند خیلی هوشمندی می خواهد خیلی ظرافت دارد با انسان سروکار داریم چیکار کنیم طرف سوء استفاده نکند چیکار کنیم طرف زده نشود چیکار کنیم طرف را در دنده لجبازی نندازیم

شریعتی:   چند وجه اش را باید مطالعه کنیم اصلا کار ساده ای نیست چون انسان موجود ساده ای نیست پیچیده است الان این صندلی ها همه یک جور در می آید ولی انسان ها را می شود یک جور در آورد اصلا حاج آقا در محیط خانه با یک نوع تربیت دو تا بچه شکل هم نیستند با یک پدر و مادر

حجت الاسلام نظافت:  این کار را سخت می کند چون قرار است که با ما در انتخابشان اثر بگذاریم مجبور نمی توانیم بکنیم ما باید یک کاری کنیم در انتخاب اونها اثر بگذاریم تا فکرشان و حالات دلشان و تصمیم شان را تحت تاثیر قرار ندهیم تربیت محال است وقتی هم تربیت نبود دوام ندارد یعنی ممکن است دو رکعت نماز از ترس پدر بخواند ولی نباشد ما می خوانیم

شریعتی:   باید برود در جانش بنشیند تربیت

حجت الاسلام نظافت:  سختی کار این است که اون خودش آزاد و مختار است ما باید فکرش و دلش را و تصمیمش را تحت تاثیر قرار بدهیم

شریعتی:   حالا یک وقتی با دلسوزی و با زبان هنر است و محیطی که درش قرار می گیرند

حجت الاسلام نظافت:  دست آخر هم ممکن است یک کسی با تمام اینها بگوید نمی خواهم عیبی نداره نمی خواهی تو تلاشت را کردی کارش هم نمی شود کرد این بچه مسیر دیگری را انتخاب کرده او مقصر نیست کوتاهی نکرده بچه مسیر دیگری را انتخاب کرد و بچه رفت جهنم بابا هم البته قصه خورد و محروم شد از چشیدن یک فرزند دوست داشتنی یک فرزند تربیت شده چون واقعا پدر و مادرهایی که درست عمل می کنند اگر بچه هایشان مسیر دیگری انتخاب بکنند اینها مؤاخذه نمی شوند ولی محروم می شوند واقعا لذت دارد بچه ای که نماز می خواند بچه ای که اهل ادب است

شریعتی:   فرزند صالح

حجت الاسلام نظافت:  گوارا است نور چشم است و مایۀ آرامش است خیلی شیرین است امیدوارم که پدر و مادرهایی که زیاد مراجعه می کنند و دغدغه دارند خدا انشاالله دغدغه اینها را در امر تربیت کفایت بکند

شریعتی:   ربنا حبلنا من ازواجنا و ذریاتنا قرۀ اعین

حجت الاسلام نظافت:  انشاالله برای هم نور چشم باشیم و همه مون نور چشم امام زمان باشیم انشاالله بدانید وقتی یک مادری یک پدری قصه بچه اش را می خورد و اذیت می شود از انحرافات او بدانید که امام زمان هم اذیت می شوند بیشتر خیلی خیلی بیشتر وقتی بچه مون با هم دعوا می کنند اذیت می شویم بدانیم وقتی ماها با هم دعوا می کنیم امام زمان اذیت می شوند حواسمان باشد اونها حس یک پدر را دارند یک پدر دلسوز و یک پدر آگاه فرمود تصمیم گرفتم ادبت کنم ان یکون ذلک و انت مقبل الامر و مقتبل الدهر دوباره می گویند تو جوانی الان که جوانی باید تو را ادب کنم جوانی فصل خودسازی است جوانی فصل تربیت پذیری است سن رفت بالا سخت است نه اینکه نمی شود سخت است کار پیچیده تر می شود و لذا خدای متعال به جوان ها می گوید در برابر پدر و مادر شما کوتاه بیایید نمی گوید همیشه حق با پدر و مادر است می گوید با او تربیت شده به همان شکل بار اومده الان شما دارید می روید یک شاخه ای سر راهتان است شاخه را می دهید بالا شما خم نمی شوید شاخه نرم است می دهید بالا راست تر می شود اما یک درختی کج است درسته؟ شما سرتان را می زنید به او؟ نمی شود شما خم می شوید جوان اینطوری است پدر اینطوری بار اومده نمی شود وصل کرد فلا فرمود اگر پدرت پدر یا مادر یا هر دو پیر شدند تو بهشون اف نگو چرا؟ یعنی حق با اونهاست؟ نه ممکن است حق با جوان باشد نمی شود کاری کنی باید کنار اومد و لذا در دعایی در مورد پدر و مادر دارد که سلیقه پدر و مادرها را ترجیح بدهید بر سلیقه خودتان هوس شان را ترجیح بدهید اونها شکل گرفته هر چی بوده شده البته پیر مردها نا امید نباشند ولی واقعیت این است که سخت است جوانی فصل خودسازی است و فصل تربیت کردن است حضرت می گویند الان من اقدام می کنم دیر اقدام کنی کار سخت می شود تربیت در جوانی میسر است هر چه زودتر بهتر.

ذو نیتٍ سلیمه و نفس صافیه حضرت فرمود الان که نیت سالمی داری و نفسی صاف و زلال داری

شریعتی:   این اقتضای دوران جوانی است

حجت الاسلام نظافت:  ویژگی های فراوانی تا حالا برای جوان گفتم اینجا دو نکته را می گویم نیت سالم یعنی بد جنس نیستند جوان هاولی احتمال دارد این نیت سالم از دست برود جوان ها توشون صفا زیاد است چرا؟ چون ما با هر گناهی که می کنیم یک تاریکی ایجاد می شود اگر روزی یک گناه کنیم سالی 365 گناه در پنجاه سال می شود 18250 گناه حواسمان نیست ذره ذره جمع می شود چقدر مهم است این صفای جوانی از دست نرود خود جوان هم مواظب صفا باشد انشاالله.

شریعتی:   خیلی ممنون و متشکرم هم از شما ممنونیم و هم از دوستانی که با ما همراه بودند و هم از امیر المومنین علی ابن ابیطالب که این نامه ماندگار را برای ما فرزندانشان گذاشتند و امیدوارم هم انس مان با نهج البلاغه بیشتر شود و هم با نامه ها و کلمات حکمت آمیز امیر المومنین و امیدوارم عامل باشیم به حرف هایی که می شنویم صفحه 279 را دوستانم تلاوت خواهند کرد آیات نورانی سوره مبارکه نحل را بشنویم و تلاوت کنیم بعد انشاالله در ادامه همراه شما هستیم و در کنار شما بفرمایید.

( قرآن کریم، سوره نحل صفحه 279)

شریعتی:   اللهم صل علی علی ابن موسی الرضا المرتضی سلام و صلوات به محضر خورشید هشتم امام رضا همه اونهایی که مشهد هستید الان برنامه سمت خدا را می بینید زائران و مجاوران حضرت خوش به سعادت تان انشاالله دعا کنید خیلی ها آرزوی زیارت مشهد در دلشان است و خیل یها دلتنگ مشهد و نجف و کربلا و مشاهد مشرفه که بهشت شعبه هایی از این مشاهد مشرفه است انشاالله که به زودی قسمت همه آرزومندان شود و خلاصه شما هم سلام رسان ما باشید و هم برای اهالی خوب سمت خدا دعا کنید محضر حضرت که انشاالله توفیق تشرف قسمت و نصیب شان بشود اشاره قرآنی حسن ختام برنامه امروز ما خواهند بود که حاج آقای نظافت خواهند فرمود.

حجت الاسلام نظافت:  بله در این صفحه نکات زیبایی دارد اولا فرمود این که ایمان نمی آورد خدا هدایتش نمی کند در آیات دیگر داریم که و من یومن بالله اهدی قلبه این که ایمان نمی آورد خدا قلبش را هدایت می کند بعد فرمود من کفر بالله بعد ایمانه هر کسی کافر بشود به خدا مومن بشود دوباره برگردد و مرتد بشود و عقب گرد بشود این گرفتار عذاب است و بعد استثنا می آورد خیلی قشنگ است فرمود الا من کره قلبه من ایمان مگر اینکه کسی را داعشی ها و دشمنان بگیرنش و اینها را مجبورش کنند و این دلش مطمئن به ایمان است و به زبان برائت از ایمان بجوید به زبان دلش اینجاست تقیه کند یعنی اشکالی ندارد چقدر زیباست امیر المومنین فرمودند دین منطقی است امیر المومنین فرمود که یک روزگاری می آید شما را می گیرند و می گویند به علی دشنام بدهید دشنام بدهید و می گویند از علی برائت بجویید مواظب دلتان باشید برائت نجویید لسانی اشکالی ندارد اگر دل مطمئن است در ادامه فرمود و وَلَٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا (نحل، 106) بعضی ها سینه شون برای کفر فراخ است اینها بر اینها غضبٌ من الله هستند و برای اینها عذاب عظیم است دلیلش هم این است که فرمود اینها دنیا را بر آخرت تلخ کردند ببینید چقدر مهم است که انسان آخرت گرا باشد سر دو راهی ها بین دنیا و آخرت مبادا مبادا دنیا را بر آخرت ترجیح بدهد.

بسیار خوب خیلی ممنون و متشکرم حاج آقای نظافت انشاالله مراقب دلمان باشیم و مراقب قلبمان باشیم از این صراط مستقیم ذره ای منحرف نشویم به برکت دعای شما که همه مخاطبان هستند و شما دعا بکنید و انشاالله همه مون آمین بگوییم.

شریعتی:   خدایا به حق محمد و آل محمد ما را لحظه ای به خودمان وا مگذار جوانان ما و همسران و فرزندان ما را نور چشم ما را و همه ما را نور چشم امام زمان قراربده

حجت الاسلام نظافت:  با نجات مردم فلسطین و همه مظلومان قلب امان زمان را خشنود بفرما

شریعتی:   الهی امین خیلی سپاسگذارم از لطف و عنایت تان به کانال ما سر بزنید طرح هایی که در برنامه سمت خدا هست و اتفاقاتی که رقم می خورد همدلی شما را اونجا قرار می دهند یک محفل انسی و یک وقت هایی خبرهایی می آید که حال آدم خیلی خیلی خوب می شود ممنونم از لطف و همدلی و مشارکت اونجا انشاالله خدا خیر و برکت را به زندگی هایتان سرازیر کند برویم مشهد به آستان حضرت رضا سلام الله علیه سلطان ماست انکه بدون غرور و ناز دورش شلوغ بود و سراغ گدا گرفت اللهم صل علی علی ابن موسی الرضا المرتضی متشکرم از شما حاج آقای ماندگاری.