اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1403-09-14-حجت الاسلام نظافت - سیره حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در تربیت نسل و خانواده مقاوم

شریعتی: نه مثل ساره و مریم، نه مثل عاصیه و حوا، فقط شبیه خودت هستی، شبیه خودت زهرا اگر شبیه کسی باشی! شبیه نیمه شب قدری، شبیه آیه تطهیری، شبیه سوره اعطینا شناسنامه تو صبح است، پدر تبسم و مادر نور، سلام ما به تو ای باران، سلام ما به تو ای دریا، کبود شعله ور آبی سپید طعت مهتابی به خون نشستن تو امروز، به گل نشستن تو فردا، و ما همچنان در انتظار اون روز هستیم؛ که با آمدنش بهار واقعی عالم رو تجربه کنیم. سلام می‌کنم به همه دوستان و عزیزانم، سلام می‌کنم به همه اون‌هایی که این شب‌ها داغدار عزای حضرت صدیقه هستند. به سمت خدای امروز خیلی خیلی خوش آمدید. خوشحالم که در کنار هم هستیم. و با هم و در محضر حاج آقای نظافت عزیزمان سلام علیکم ایام را تسلیت می گویم خیلی خوش آمدید.

 

حجت الاسلام نظافت: سلام علیکم، سلام بر شما و همه بینندگان عزیز بسم الله الرحمن الرحیم، و به نستعین منم عرض تسلیت دارم. ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها، ابتدا محضر مولامون امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به همه بینندگان عزیز و محضر شما

شریعتی: سلامت باشید. خیلی خوب خیلی خوشحالیم خدمت شما هستیم حاج نظافت و همین طور خدمت دوستان عزیزانمون از حضرت صدیقه واقعاً چی می‌توانیم بگوییم هر چقدر بگوییم؛ او حقیقت لیله القدر این عالم هست. حجت خداست بر امامان، اسوه است برای حضرت امام زمانمون، لو کان الحسن شخصاً لکان فاطمه اگر خوبی مجسم می شد. شخصیتی مثل زهرا سلام الله علیها، بلهی اعظم امروز از زبان شما شنیدن از حضرت صدیقه لطف دیگه‌ای داره و خوشحال هستیم. که امروز این لحظات مان، مزین و منور به نور حضرت زهرا سلام الله علیها،

حجت الاسلام نظافت: بسم الله الرحمن الرحیم، از خود حضرت زهرا مدد می‌گیریم. که ان شاءالله که کمک کنند. هم بهتر بفهمیم، هم بهتر بیان کنیم، برای گوینده و شنوندگان مؤثر باشد.

شریعتی: ان شاءالله

حجت الاسلام نظافت: خوب شخصیتی مثل حضرت زهرا سلام الله علیها وجوه گوناگونی دارد. و شما هم اشاره کردید حقیقتش را که نمی‌شود، درک کرد ولی به اندازه خودمان می‌توانیم بفهمیم و به همان اندازه می‌توانیم درس بگیریم. و

شریعتی: توشه برداریم.

حجت الاسلام نظافت: توشه برداریم. یک شخصیت مقاوم، یک همسر مقاوم، یک دختر مقاوم، از این جهت قابل بررسی الانم خوب جبهه مقاومت و ما در حال مقاومت هستیم. اتفاقات مهمی دارد، می افتد و منطقه بیش از هر زمانی در تب و تاب فرزندان حضرت زهرا جانانه دارند، مقاومت می‌کنند. رزمندگان که در جبهه مقاومت دارند، می‌جنگند. این ها به معنای واقعی کلمه فاطمی هستند. و از این جهت نگاه کنیم. و ببینیم چگونه می‌توانیم، نسلی مقاوم تربیت کنیم. صحبت از مقاومت بدون توجه تربیت نسلی مقاوم، مقاومت راحتر، را ابتر می کند، تربیت خیلی مهم است. بالاخره حضرت زهرا بشر بودند. مافوق بشر نبودند، بشر البته مافوق، اینکه می گویید. حقیقت ایشان قابل درک نیست! یعنی بشر مافوق هستند. اما بشر هستند. چرا بشرند چون قراره اسوه باشند. قراره ما تأسی کنیم. (الگو قرار دهیم.) اگر مقاومت بخواهد ادامه پیدا کند. باید پیام اون عشق اون ارزش اون به نسل بعد منتقل شود. حالا می‌خواهم ببینیم؛ چه جوری شد که این زندگی حضرت زهرا یک زندگی مقاوم بود. با سختی های فراوان و فرزندان مقاوم تربیت شدند. شاید به این نکته؛ خیلی ها توجه نکنند. بالاخره شیطان میاد تو ذهن ما کاستی ها را نشان می دهد. کاستی زیاده گرفتاری مالی زیاده ولی شیطان نمی‌گذارد. ما علت العلل را بفهمیم

شریعتی: که این از کجا نشأت می‌گیرد.

حجت الاسلام نظافت: بله نشان می دهد. ولی علت العلل را متوجه نمی شویم. و راه را، گم می‌کنیم. ما الان خانواده‌های فقیری داریم. ولی فرهیخته هستند. ولی زندگی خوبی دارند. یعنی زندگی از زهرا در نهایت فقر بود.

اما باطن شادی داشت. ببینید؛ این غصه ها مال دوره خاصی هست. ببینید؛ این چنین نبود. که زندگی حضرت زهرا همیشه این مصیبت ها توش بود. یه دوران ۷۵ روزی یک گرفتاری های اینجوری پیش اومده قبلش چی گرفتاری های مادی بود. خب ولی توأم با شادی بود. ثروت مادی رو اراده کردن نداشته باشند. اراده کردند چرا چون هر مادری می گوید: بچه‌های من سیر باشند. من گرسنه باشم. اینجوری بودن امیرالمؤمنین اراده کرد که مصرفش پایین باشد، نه اینکه نداشته باشد.

شریعتی: این و انتخاب کردند.

حجت الاسلام نظافت: انتخاب کردند. الفقر و فخری یکی از مصادیقش همین هست، به این زندگی زاهدانه و ساده و فقیرانه افتخار می کنند. ولی آثار بدی از نظر تربیت رو بچه ها نداشت. بلکه بچه ها هم به این زندگی افتخار کردند. و تربیت شدند. الان بسیاری از خانواده های فقیر بچه هاشون کینه ای می شوند. عقده ای می شوند. زده می شوند، می خواهند؛ از جامعه انتقام بگیرند.  بعداً، و لذا مسئولان باید به فکر توسعه باشند هر مردی باید به فکر توسعه باشد. تدبیر کند. اما گاهی شرایط برای بعضی‌ها اینجوری پیش میاد. آیا می‌شود در این شرایط سخت به بن‌بست نرسیم؛ بلکه این تهدید را تبدیل به فرصت کنیم. اگر افکار فاطمی داشته باشیم. اگر روش مان و منش مان فاطمی باشد. این تهدید فقر تبدیل به فرصت می شود. چه طوری تبدیل به فرصت می شود. نسلی مقاوم تربیت می کنیم. در ناز پروردگی نسل مقاوم تربیت نمی‌شود. و بهترین هدیه که ما به فرزندان مان می توانیم بدهیم. این هست که این ها در آینده از پا در نیایند در برابر مقاومت.

شریعتی: از جنس همان درختای بیابان که مکرر امیرالمؤمنین اشاره فرمودند.

حجت الاسلام نظافت: آفرین؛ این بهترین هدیه است. والا ما حالا اینها رو الان شرایط رفاه براشون فراهم بکنیم. آیا تضمین که در آینده اینها مشکل نداشته باشند! تضمینی نیست. ما می رویم اینها در برابر طوفان بلاها و حوادث قرار می‌گیرند. ما بایستی به اینها توان مقاومت و صبوری بدهیم. و این ثروت بزرگی است. که اگر ما این مقاومت را برای اینها به ارث بگذاریم.

بهترین چیزی را به ارث گذاشتیم. ثروت های دنیا که دوام نداره و ثبات ندارد. و تکیه گاه محکمی نیست. در زندگی از زهرا سلام الله علیها بچه ها مشاهده می کردند؛ که حضرت زهرا سختی‌ها را تحمل می‌کنند. و صبر می‌کنند. و همزمان بر خلق خدا هم مهربان هستند. دوباره مرور کنیم، نمونه‌ای از سختی‌های زندگی را فرمود: آنقدر از چاه آب کشید، که اثر آن بر سینه‌اش باقی ماند.

شریعتی: الله اکبر

حجت الاسلام نظافت: آخه توان جسمی بالا نیست؛ زن با مرد فرق دارند. البته از نظر جسمی حضرت زهرا قوت خوبی داشتند. ولی

شریعتی: حجم کار زیاد بود.

حجت الاسلام نظافت: حجم کار زیاد بود. اونقدر به آسیاب آرد کرد که دست هایش پینه بست. اونقدر خانه را رفتُ و روب کرد. که پیراهنش غبار آلود می شد. اینقدر آتش زیر دیگ روشن می‌کرد. که لباس سیاه می شد. فص آمن ذالک الضرر شدید امیرالمؤمنین فرمود: از ناحیه این سختی‌های زندگی، ضرر سختی به حضرت زهرا رسید. یعنی ضرر مادی یعنی سختی‌های مادی، داره که پیامبر روزی به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها آمدند. و دیدن که یک لباسی از پشم شتر دارند. ببینید؛ لباس حریر مطابق طبع جسمانی و مطابق میل نفسانی انسان هست.

شریعتی: لطیفه هست دیگه.

حجت الاسلام نظافت: بله لباسی که از پشم شتر باشه بدن را آزار می دهد.

شریعتی: ضمخت بله، بدن را اذیت می کند.

حجت الاسلام نظافت: و هی تطعم بیدیها، پیامبر دیدن که دخترشون دارن با دو دستشون آرد می‌کنند. و ترزو ولدها همزمان دارن بچه شیر می دهند. فدمعت عین رسول الله اشک از دو چشم پیامبر سرازیر شد فقال یا بنت پدر بالاخره بچه‌شو دوست داره دیگه عاطفه داره پیامبر خیلی عاطفی بودند. خیلی رقیق القلب بودند.

فرمود: «یا بنت تعجل یا تجری مرارت الدنیا به حلاوت الآخره» یعنی جرعه جرعه این تلخی های دنیا را بنوش به عشق شیرینی آخرت، یعنی دلداری دادن که صبر کنند حضرت زهرا صبوری کنند چه جمله‌ای حضرت زهرا فرمودند:  نفرمودند چشم پدر جان، من صبر می‌کنم. فقالت یا رسول الله الحمدلله علی نعمائه و شکر الله علی آلائه

شریعتی: عظمت ببینید شما، نگاه بلند.

حجت الاسلام نظافت: خیلی عجیب هست. گفت خدا را حمد می‌کنم بر این نعمت‌ها، یعنی نعمت رو کوچک نمی شمارد. می گوید: این آرد را دارم. این سلامتی را دارم. این شوهر خوب رو دارم. این فرزند خوب رو دارم. این معرفت رو دارم. چون هم فرمود؛ نعما، هم فرمود آلا، نعما می شود، نعمت‌های مادی آلا نعمت های معنوی می شود. هر دوش؛ این نکته مهمی هست. که ما قدر داشته‌ها را بدانیم. و داشته‌ها را خلاصه در مسائل مادی نبینیم. و وقتی کسی می گوید: الحمدالله یه ذره لذت می بره دقت می‌کنی، یعنی حمد که می گوید: یعنی درکی از زیبایی‌های این عالم دارد. درکی از نعمت دارد.

شریعتی: هم می‌فهمه توی کلاس درس هست.

حجت الاسلام نظافت: لذت می برد.

شریعتی: بله قرار هست رشد، کند.

حجت الاسلام نظافت: خب پس ما هم باید تأسی کنیم. پیش نیاز تأسی این همفکر شدن و هم هدف شدن هست. و الا ما هر چقدر بگوییم حضرت زهرا خوب هستند. به درد ما از جهت تأسی نخواهد خورد. مگر اینکه پیش نیازهاشو داشته باشیم. دقیقاً می‌دانید داستان چیست؟ شما الان وزنه ‌برداری که وزنه سنگین را بر می دارد. همه می گوییم به به، اگر از کشور ما باشد، بهش افتخار هم می‌کنیم. ولی وزنه‌بردار نمی‌شویم. صخره نورد و می‌گوییم ماءشاءالله ولی سخته نورد نمی‌شویم. یعنی تأسی نمی‌کنیم. حضرت زهرا اون صخره نورد مثلاً درست این وزنه‌های سنگین رو برداشتن ما هم افتخار می کنیم. عجب چقدر خوب، چه توانی. ولی خوب برای ما چه فایده!

شریعتی: باعث حرکت ما می شود. یا نمی شود؟

حجت الاسلام نظافت: آفرین؛ این یک لازمه‌ای داره لازمش این هست؛ که با حضرت زهرا همفکر بشوند. و هم هدف بشویم. و هم آرزو بشویم.

شریعتی: اون وقت که هم قدمی اتفاق می افته

حجت الاسلام نظافت: آفرین؛ بعد به اندازه خودمان این کار و می‌کنیم. دقیقاً مثل بچه یه وزنه برداری که وزنه ده کیلویی رو تمرین می‌کند. دویست کیلو برنمی‌دارد. ولی دیگه این حسو پیدا کرده می گوید: من می‌خواهم مثل پدرم بشوم. تأسی نیاز دارد به اینکه این میل به تأسی بیاید. و این فکر بیاید، تا افکار عوض نشود. حالات دل عوض نمی شود. تا افکار و حالات دل عوض نشود. منش عوض نمی شود. در نهج البلاغه یک عبارتی هست؛ که امیرالمؤمنین سلام الله علیه از پیامبر می گویند. که می گویند: به پیامبر باید تأسی کرد. و جالب هست. توضیح می دهند. زندگی فقیرانه پیامبر رو که پیامبر چقدر زندگی شان سخت بود. و عرض شود. بیشتر شکمشون خالی بود. از این دنیا کم بهره بردند. و توضیح می دهند. بعد فرمود: پیامبر دانست. ببینیم بحث اینه که می‌خواهند بگویند تو تأسی کن. ولی چی می‌فرمایند؛ فرمود: پیامبر دانست، که خدای متعال از بعضی از چیزها بدش میاد. پیامبر هم ذهن خودش را، دل خودش را، حال خودش را با خدا هماهنگ کرد. «وَ عَلِمَ أَنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ أَبْغَضَ شَیْئاً فَأَبْغَضَهُ، وَ حَقَّرَ شَیْئاً فَحَقَّرَهُ، وَ صَغَّرَ شَیْئاً فَصَغَّرَهُ.» پیامبر دید که خدا می گوید: بعضی چیزا حقیر هست. پیامبر تحقیر کرد همان ها را، یعنی فکرش و الهی کرد. صغره خدا می گوید: بعضی چیزها صغیر هست؛ پیامبرم گفت: آره این ها صغیر هست. یعنی پیامبر چگونه توانست به حرف خدا بکند، فکرش را و حال دلش را حب و بغضش را الهی کرد. فکرشو الهی کرد، توانست خدایی عمل بکند.

شریعتی: اون وقت با این نظام خلقت و هماهنگ می شوی همراه.

حجت الاسلام نظافت: آفرین؛ حالا اگر امیرالمؤمنین می‌گوید: شما وقتی می توانید به پیامبر تاسی کنید که فکرتون رو نبوی کنید. مثل پیامبر به عالم نگاه کنید. این مشکل ماست بشناسیم، همفکر بشویم، هم هدف بشویم، هم آرزو بشویم، بعد می توانیم تأسی کنیم. تازه تمرین هم می خواهد. تازه باید از یه جاهایی کوچک شروع کنیم. یه عبارتی تو مناجات محبین هست؛ از مجموعه مناجات

شریعتی: خمسک شئ بله.

حجت الاسلام نظافت: خمسک شئ، آخرش این هست. «اَسْئَلُكَ حُبَّكَ وَحُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ وَحُبَّ كُلِّ عَمَلٍ يُوصِلُنى‏ اِلى‏ قُرْبِكَ،» سیر و داره نشان می دهد، خدایا محبت خودت را، محبت کسانی که تو رو دوست دارند. یعنی محبت حضرت زهرا را و محبت عمل را روزی من بگردان. یعنی عاشق خدا بشویم عاشق حضرت زهرا می شویم. و وقتی عاشق حضرت زهرا شدیم. عاشق محبوب های حضرت زهرا می شویم. حضرت زهرا فرمودند: از دنیای شما سه چیز رو دوست دارم. شنیدین نمی دانم.

شریعتی: اون روز بحثمان با حاج آقای ماندگاری بوده بله.

حجت الاسلام نظافت: خب تکرار نکنم دیگه!

شریعتی: نه حالا بفرمایید: حب من دنیاکم ثلاث یکی تلاوت القرآن «وَ النَّظَرُ فِی وَجهِ رَسولِ اللَّهِ وَ الاِنفَاقُ فِی سَبیلِ اللَّهِ» اگر حقیقتاً حضرت زهرا را دوست داشته باشیم. این اتفاق ها می‌افتد. لذا این محبت‌های ما ریشه ‌دار نیست. عمق ندارد.

شریعتی: اگر این محبت ریشه ‌دار باشد. این قرابت و نزدیکی و شبیه شدنه اتفاق میفته.

حجت الاسلام نظافت: الان ببینید؛ ما بخشی از جوانامون خدا ان شاءالله حفظشون کند. نور چشم ما هستند. اینها خالکوبی می کنند. خالکوبی از کجا اومده تلویزیون نشان داد. خیلی از این فوتبالیست ها در کشورهای دیگه  اینجوری می کنند. به یک سلبریتی علاقمند می شوند. هیچ کس هم بخشنامه صادر نمی کند. نتیجه اون علاقمند شدن این هست. بخاطر این هست.

شریعتی: می خواهد شبیه بشود.

حجت الاسلام نظافت: شبیه بشود. یعنی اثر علاقه این هست. یا مثلاً لباسشون مثل، شکل خاصی در می آورند. هیچ دستوری نبود. هیچ امری نبود.

شریعتی: یعنی که خیلی محبت ریشه‌دار و عمیق باشد. اون محبوبت ناخودآگاه، الگوی تو می شود.

حجت الاسلام نظافت: آفرین، احسنتم، یعنی محبت از محبوب تأسی پیدا می‌کند. به منش محبوب، به فکر محبوب، بخواهی نخواهی تاثیر می‌پذیری. لذا چقدر مهم هست. که ما طلبه‌ها، اساتید، انقلای‌ها، درست جوری رفتار کنند. که محبوب باشد. این راه نشر معارف هست. محبوبیت خیلی اثر دارد. خیلی ما، وظیفه مان سنگین هست. در این جهت، پس حضرت زهرا الگوی مقاومت بودند. حالا من خواهش می‌کنم؛ که این داستان های که نقل شده این ها را عرض شود. تحمل کنیم، نکات فراوانی دارد. من یه نمونه را بخوانم جابربن عبدالله انصاری می گوید: که پیامبر نماز جماعت خواندن و فلما فتله، یعنی روی برگرداندند. جلسه فی قبله والناس حوله اولاً چقدر قشنگ می گوید: که پیامبر نماز نمی‌خواندن، بروند.

شریعتی: می‌نشستن

حجت الاسلام نظافت: می‌نشستن

شریعتی: مردم هم می آمدن دسترسی داشتند.

حجت الاسلام نظافت: اهل جماعت باید اینجوری باشند. امام جماعت نمونه، مردم دورشان بنشینند. یعنی یک الگویی از صمیمیت و مردمی بودند. و ناس حوله، مردم دورش بودند. خب بعد می گوید. همین جور داشتن صحبت می کردند. یه پیرمردی وارد شد. از مهاجران عرب، لباس کهنه‌ای داشت. هم کهنه شده بود. هم فرسوده شده بود. و خیلی ضعیف بود، پیر بود. پیامبر بهش گفتند: پیرمرد چته؟ چه خبر؟ این هم باز الگوی قشنگی هست. بی تفاوت نباشیم. فقال الشیخ یا نبی الله انا جائه گفت: گرسنم، اتئم لباس ندارم عار الجسد فکسنی منو بپوشانید.

فقیرم پول ندارم بی نیازم کن. پیامبر فرمودند: من که ندارم. چرا پیامبر نداشتند؟ چون چیزی نگه نمی داشتند. چون پدر می گوید: بابا الان من این نیازمند بدهم دیگه،

شریعتی: از این دست میاد. از اون دست می دهد، برود.

حجت الاسلام نظافت: بعد فرمود: «ولکن الدال علی خیر کفاعله» اون کسی که وساطت می‌کند. بر کار خیر گویا خودش، انجام می دهد. آخه خیلی ها می گویند: ما نداریم می گوید: آبرو که دارید. واسطه شوید. دیگران را تحریک به انفاق کن. وساطت می گوید: خود دختر نداری. کسی که دختر داره می‌شناسید. واسطه‌ شو در امر ازدواج، واسطه شو در امر اشتغال، واسطه شو در امر تعلیم. فرمودند: کسی که وساطت کند برای کار خیر انگار خودش انجام داده است. بعد فرمودند: که برو به سمت منزل کسی که خدا و رسول او را دوست دارند. او هم خدا و رسول را دوست دارد. و او ایثار می‌کند. یعثر الله علی نفسه خدا را بر خودش ترجیح می دهد. قرآن منظورش حضرت زهرا بود. یعنی چی؟ مگه خدا خودش نیازمند. لم یلد و لم یولد یعنی چی خدا را ترجیح می دهد. ایثارهای حضرت زهرا، را پیامبر فرمود خدا را ترجیح می‌دهد انقدر حل مشکل مسلمان ارزشمند است. که او را ترجیح بدهیم. گویا خدا را ترجیح داده ایم.

شریعتی: یعنی او رو مقدم بداری خدا را مقدم داشتی.

حجت الاسلام نظافت: بله یعنی ترجیح امر خدا، بعد فرمودند: انطق الا حجرت فاطمه برو در خانه فاطمه، خانه فاطمه، خانه امید است. بعد در روایت داریم خانه حضرت زهرا چسبیده بود، به خونه پیامبر صلی الله علیه و آله و بعد فرمودند: بلال بلند شو، این پیرمرد و ببر راهنمایی کن. این هم درس هست. بلالی که قبل از اسلام کتک می‌خورد. فحش می‌شنید. چگونه پیامبر شأن دادند. شخصیت دادند. مأمور ویژه شد. موذن شد. فرهنگ سازی پیامبر و شکستن سنت‌های جاهلی با عمل بود. گفتند: بلال بلند شو ببرش در خانه حضرت زهرا، اومد و ایستاد از پشت در با صدای بلند صدا زد. «السلام عليكم يا أهل بيت النبوة ومختلف الملائكة، ومهبط جبرئيل الروح الأمين بالتنزيل، من عند رب العالمين»

با معرفت بود تکریم کرد. تعظیم کرد. حضرت زهرا فرمودند: من انت تو کی هستی: «قال: شيخ من العرب أقبلت على أبيك سيد البشر مهاجرا من شقة وأنا يا بنت محمد عاري الجسد، جائع الكبد فواسيني يرحمك الله، وكان لفاطمة وعلي في تلك الحال ورسول الله (صلى الله عليه وآله) ثلاثا ما طعموا فيها طعاما، وقد علم رسول الله (صلى الله عليه وآله) ذلك من شأنهما.» گفت: شیخ من العرب پیرمرد عربی هستم. از نزد پدرتون اومدم باز با عظمت پیامبر رو گفت: سید البشر برترین مهاجراً من شقه از راه دور اومدم و من ای دختر پیامبر لباس ندارم، گرسنه هستم، پولم ندارم، خدا دعایم کرد. فواسینی شما با من مواسات کنید. کمک کنید. داره که فاطمه سلام الله امیرالمؤمنین و پیامبر سه روز بود. هیچ کدام غذا نخورده بودند.

شریعتی: الله اکبر

حجت الاسلام نظافت: سه روزه، پیامبر اینو می دانستند حضرت زهرا نگاه کردند چشمشون افتاد به پوستینی که پوست دباغه شده بود و حسن و حسین کودکی بودند که روش می‌خوابیدن چون خانه امیرالمومنین مفروش نبود. خاک نرم بود. و اونو برداشتم به پیرمرد گفتن اینو بگیر ان شاءالله که خدا مشکلت و حل کند. آیه ۷ سوره ممتحنه، «اصل الله ان یرتاه لک ما هو خیر من پیرمرد که این و دید گفت: یا بنت محمد شکوتو لک الجوع، من گرسنم. من لباس ندارم، من پول ندارم، این بدردم نمی خورد. تا گفت این به درد نمی خورد. حضرت تا این و شنیدند. گردنبند را باز کردند. گردنبند و دختر عمون هدیه داده بود. زیور برای زن اشکالی ندارد. حضرت زهرا زیور داشتند. گردنبند داشتند. البته دو تا ویژگی داشت زیور داشتن ایشان؛ یک افراطی نبود دو دل بسته نبودند.

شریعتی: مثل اون لباس شب عروسی که می گوید.

حجت الاسلام نظافت: آفرین و نمونهای دیگر،

شریعتی: بله و نمونه های دیگر.

حجت الاسلام نظافت: گردنبند گفتن این و بگیر امید است. از خدای متعال خلاصه با این مشکل تو را حل بکند. و اوضاعت بهتر بشود. و گردنبند و گرفت. وانطلق مسجد رسول الله اومد مسجد و نبی جالس پیامبر هنوز بین اصحاب نشسته بودند. فقال یا رسول الله اعتدنی فاطمه حضرت زهرا این گردنبند را دادند. به من فرموده است برو این و بفروش، ان شاءالله که امید است. خدا مشکللت حل کند. فک النبی صلی الله علیه و آله پیامبر گریه کردند. احتمالاً این اشک شوق هست.

شریعتی: از این همه خوبی، از این همه خیر

حجت الاسلام نظافت: از اینکه دل بسته دنیا نبودند. بعد فرمود: چگونه خدا مشکل تو را حل نکند؟ پیامبر فرمودند: قد اعتدک فاطمه بنت محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد، سیدة بنات آدم زن برتر آدم، زن برتر دختران آدم، عمار گفت یا رسول الله اجازه می دهید. من گردنبندم را بخرم؟ باید کسی این گردنبند را بخرد. دیگه؛ فقال اشتره، بخر ای عمار، اگر جن و انس به تو کمک بکنند. با این خریدن این گردنبند خدا اون ها را عذاب نخواهد کرد. عمار اون موقع پیرمرد بلند شده دیده، دیده پیامبر فرمودند: من ندارم. اون موقع پول خود را، رو نکرد. چرا؟ چون با دیدن الگویی مثل فاطمه همتش اومد بالا

شریعتی: حالا وقتش هست.

حجت الاسلام نظافت: حالا درس گرفت. ما نیاز داریم الگوی عملی نشان بدهیم. الان وقت الگوی عملی هست. هر پدری، هر مادری، معلم باشیم. در عمل، اون وقت حرف‌ها اثر می‌گذارد. بعد عمار گفت: چند پیرمرد گفت این گردنبند چند؟ گفتش که به همین اندازه که یک وعده غذا سیر بشوم، گوشت و نان و یک پارچه‌ای یمانی که خودم را بپوشانم.

شریعتی: چه پیرمرد قانعی هم بود.

حجت الاسلام نظافت: نماز بخوانم، یه دینار هم بدهی که به خانواده‌ام برسم. عمار داره که سهمشو فروخته بود از خیبر از غنائم خیبر و براش بیست دینار باقی مانده بود. و دویست درهم و یک برد یمانی هم داشت. و یک مرکبی هم داشت. و با همین قیمت خرید این اعرابی گفت: ما اصخاک تو چقدر سخاوتمندی!

شریعتی: چه آدم کریمی.

حجت الاسلام نظافت: چقدر بله، بعد با عمار رفت که اون مرکب رو بگیره و خلاصه پولا رو بگیره و عمار همونجور کامل بهش داد. و عاد الاعرابی الی رسول الله دوباره برگشت پیامبر فرمودند: سیر شدی؟ لباس پیدا کردی؟ گفت: بله یا رسول الله، بی‌نیاز شدم. پدرم فدات. مادرم فدات. پیامبر فرمودند: فجز فاطمه بسمیعها، حالا جزا بده. اینجا نکته لطیفی هست. وقتی مشکل مالی کسی را حل می‌کنیم. تربیتش بکنیم. باید شاکر بار بیاد. دستور دادند: جزا بده به فاطمه، یعنی باید شکر کرد از واسطه ها، فقط شکر خدا را انسان نکند. حضرت زهرا واسطه بودند. فرمودند: با این کار خوبی که فاطمه کرد. تو جزا بده اعرابی گفت: اللهم انک اله، خدا را خطاب قرار داد. لا اله الا الله مالنا رب سواك، خدایا کس دیگه‌ای نیست. که او را عبادت بکنیم. جز تو! تو رازق هستی. علی کل جهان بعد گفت: خدایا به فاطمه یه چیزی رو بده. هیچ چشمی ندیده است. هیچ گوشی نشنیده است. پیامبر آمین گفتن بعد رو کردن پیامبر به اصحابشون فرمود: خدا به فاطمه در دنیا همه چیزا رو داده است. من پدرشم به هیچکس مثل من و علی بعلها، بهترین شوهر رو دارد. و اگر علی نبود، برای فاطمه کفر و همتایی پیدا نمی شد.

شریعتی: این خیلی فضیلت بزرگی است.

حجت الاسلام نظافت: و عطاها الحسن و الحسین بهترین فرزندان رو به او داده است. و مثل اینها در عالم نیست. اینها سیدی شباب اهل الجنه هستند. بعد فرمود: مقداد و بعضی از اصحاب مقابل حضرت بودند. حضرت فرمود: بیشتر بگویم براتون از فضیلت حضرت زهرا؟ گفتند: نه! یا رسول الله، فرمود: جبرئیل اومد و گفت: وقتی فاطمه قبض روح بشود. و دفن بشود. دو فرشته میان تو قبر حضرت زهرا سلام الله علیها، می گویند: من ربک، می فرماید: الله ربی ان شاءالله ما هم بتوانیم بگوییم؛

شریعتی: ان شاءالله بینندگان عزیز آسان نیست. این حرف های که الان داره می زنیم. تو مغزمان هست. شب اول قبر مغز کار نمی‌کند. باید وارد جان شده باشد.

شریعتی: با پوست و گوشت و روحت عجین شده باشد.

حجت الاسلام نظافت: عجین شده باشد. فرمود: الله ربی بعد فرمود؛ می گویند: من نبیک. پیامبرت کیه؟ می فرماید: پدرم. فتقول ابی، تقولان اونها می گویند: که من ولیک؟ فتقول هذا قائم علی شفیر قبری، این کسی که لب قبر ایستاده یعنی انگار اشاره کردن که دختر من زودتر می رود. این اشاره هست. علی ابن ابی طالب، بعد فرمود: از فضل فاطمه باز هم بیشتر بگویم؟ گفتن بله؛ فرمود: خدا گروهی از فرشتگان را مامور فاطمه کرده و حافظش باشند از جلوی رو از پشت سر از راست از چپ و خلاصه نکاتی داره، خلاصه عمار این گردنبند و گرفت. این پولا رو داد. و خوشبو کرد. گردنبند رو و داخل یک پارچه یمانی گذاشت. یک برده‌ای داشت غلامی داشت، اسمش سهم بود، اونم باز از همان سهمیه خیبر خریده بود. و گفت این گردنبند و بگیر برو به پیامبر بده. و تو هم مال پیامبر، عمار این گردنبند. و این غلام گرفت. و اومد نزد رسول خدا و گفت عمار اینو گفته پیامبر فرمودند: پیش فاطمه برو. تو مال فاطمه باش. گردنبند بده به او فاطمه لایق این گردنبند و این ثروت است. لیاقت خیلی مهم هست. دعا کنیم لایق داشته‌هامون باشیم. اگر روح ما ذلیل داشته‌هاست. ما لایق نیستیم. اگر امیریم لایقیم. اگه مثل حضرت زهرا دلبسته نیستیم. لایق می‌شویم غلام اومد گردنبند آورد. نزد زهرا و گفت: پدرتون گفتند من مال شما در خدمت، خدمتگزار شما و این گردنبندم شما بگیرید.

شریعتی: چه گردنبند پربرکتی هم بود.

حجت الاسلام نظافت: بله، دیگه.

شریعتی: اون و سیر کرد. و پوشاند. کار خیر کرد. و برگرداند به پیغمبر و پیغمبر دیه داد.

حجت الاسلام نظافت: و بعد گردنبند حضرت گرفتند. و گفتن تو آزاد همین طوری که می‌فرمایید؛ اولاً غلام خنده اش گرفت. حضرت زهرا فرمودند چرا میخندی گفت در عظمت برکت این گردنبند. خندم گرفته

شریعتی: بله چیکار کرده.

حجت الاسلام نظافت: اشبه جا، سیر کرد گرسنه را، کسا عریانا، برهنه‌ای را پوشاند. اغنا فقیرا فقیر و بی نیاز کرد. اعتق ابدا بنده را هم آزاد کرد. باید بگویم مولاتم بهشتی کرد. (عمار) چقدر خوبه! و ما متاسفانه همت مون بالا نیست. حالا نمی خواهم ببخشید می شود بعضی از طلاها را خوب بگوییم این در اختیار تو ای جوان، خوب اسباب یک شغلی بکن یا خونه بخر بعدا هم طلا بده. خیلی طلای راکد داریم.

شریعتی: قرض بدهیم

حجت الاسلام نظافت: قرض بدهیم. دل‌ها را می شود. آباد کرد. خدا رحمت کند. که از بستگان ما را، اول ازدواج یکی از بستگان ما اون خانم محترم پیرزن طلاها شو داد. نبخشید گفت ولی هر موقع می دهی طلا بده، به همین وزن. اما یه برکت شد برای زندگی

شریعتی: آره خیلی خوبه بله

حجت الاسلام نظافت: خیلی ثروت راکد هست. ثروت راکد باشد. به آب بمونه بو می گیرد. کم کم رنگ لیوان هم عوض می شود. هم ظرف خراب می‌شود. هم مظروف خراب می شود. ثروت بماند اینجوری هست. اگر بخواهیم زلال بمانیم. باید ثروت بیاید و برود. و جای آن هم پر می شود. در روایت داریم فرشته‌ای دعا می‌کند. خدایا جای آن را پر کن. و روح انسان هم بزرگ می‌شود. نکات مختلفی واقعاً این داستان داشت. هم برای ائمه جماعت، هم برای شیوه انفاق هم عرض شود؛ خدمت شما برکتی که دارد. هم اینکه یادش دادن که دعا بکند. و اینکه الگو باشد. انسان خلاصه زندگی حضرت زهرا یک زندگی سخت بود. ولی شیرین بود ثروت مادی نداشتند. اما ثروت اخلاق داشتند. و بچه‌ها از این زندگی متنفر نبودند. نفرت بچه‌ها از زندگی فقیرانه خطرناک است.

باید یک کاری کنیم. بچه‌ها ببالند به این پدر و مادر، به این زندگی در روایت داریم؛ شما پول ندارید که با پول وسعت ایجاد کنید. هر پدری باید وسعت ایجاد کند. هر مادری باید وسعت ایجاد کند. خب فرمود: ندارید دیگه؛ نمی‌توانید خانه کوچک و بزرگ کنید. بیاین با اخلاقتون وسعت بدهید. با چهره گشاده وسعت بدهید. حالا من از شما سؤال می‌کنم. آیا چهره گشاده وسعت مادی ایجاد می کند؟

شریعتی: وسعت مادی که ایجاد علیظاهر نه ولی حال آدم خوب می کند.

حجت الاسلام نظافت: احسنتم اگر حال انسان خوب باشد. احساس می کند این زندگی تنگ نیست.

شریعتی: تنگ نیست، توسعه پیدا کرد.

حجت الاسلام نظافت: دقت کنید حالمون رو باید خوب کنیم. ما دنبال آسایشیم نه دنبال حال خوب، آسایش حال خوب نمی‌کند. حال معنوی خوب باشد. سختی‌ها قابل تحمل می‌شود. گوارا می شود، این؛ این بوده و حضرت زهرا رفتارشان با امیرالمومنین کریمانه بود. عاشقانه بود. قربون صدقه هم می‌شدند. الان خیلی دعوا هست؛ بخشی از دعواها سر نادریاست. یا زیاده خواهی یا بالاخره دعوا سر مسائله مالی هست. درست؟ ناراحتن کم پیدا می شود. یک زنی زندگی فقیرانه داشته باشد. و به شوهرش بگوید: فدات بشوم. ببینید این درس هست. واقعاً، چرا؟ چون حضرت زهرا امیرالمؤمنین برای هوس‌ها نمی‌خواست. اینها یکدیگر را برای خدا می‌خواستند. اینها چشم به یک منزل اعلایی تو بهشت داشتند. و امیرالمؤمنین هم ضمناً بهتون بگویم اگر توقع دارن مردها، خانوم هایشان، قانع باشند. و عرض شود صبوری بکنند. و غر نزنند. و تشکر بکنند. از اونورم مثل امیرالمومنین خوش اخلاق باشند.

شریعتی: می گویند: خانواده شوهری مثل امیرالمؤمنین گیرمون بیاد. ما هم صبر می‌کنیم.

حجت الاسلام نظافت: آره آره خب حالا نگاه کنید. خانم ها که مثل زهرا نمی شوند درست! مردها هم مثل امیرالمؤمنین نمی شوند. هر کسی تو کلاس خودش مثل حضرت امیرالمؤمنین، حضرت زهرا باشد. به اندازه خودش..

شریعتی: که بتوانیم نزدیک بشویم. شبیه بشویم

حجت الاسلام نظافت: پس این قربون صدقه هم شدن، این گفتگوهای

شریعتی: قدر هم رو دانستند.

حجت الاسلام نظافت: و لذا حضرت زهرا فرمود به امیرالمومنین فدات بشوم. و امیرالمؤمنین می‌فرمودند: فاطمه تو را که می‌بینم غصه‌های دنیا را فراموش کنم. بعد بچه‌ها کیف می‌کنند.

شریعتی: یاد می‌گیرند.

حجت الاسلام نظافت: لذت می برند. هم یاد می‌گیرند. هم اون لحظه لذت می‌برند. یعنی از خوب بودن پدر مادر بچه‌ها لذت می‌برند. خدا نکند پدر مادری جلو چشم بچه ها دعوا کنند. دنیا روی سرشان خراب می شود. و دوست دارن از این زندگی برن بیرون، و این زندگی جهنم می شود. این رمز و راز این مقاومت حضرت زهرا سلام الله علیهم، این بوده و اینکه توانستن نسل مقاوم تربیت بکنند. و مقاومت فقط مقاومت در مشکلات مادی نیست. مقاومت فرهنگی هم هست. مقاومت فرهنگی یعنی چه؟ یعنی بچه‌های ما در میان مخالفان کم نیارند. افتخار کنند.

شریعتی: در مقابل هجوم و شبهات و نمی‌دانم چی زانو نزنند.

حجت الاسلام نظافت: بله یعنی اینکه تحت تأثیر سرزنش‌ها قرار نگیرند. یعنی به این حجاب شان و پوشش صحیح شان افتخار کنند.

شریعتی: سریع رنگ عوض نکند.

حجت الاسلام نظافت: آفرین؛ مقاومت فرهنگی هم باید باشد. خب اگر تو دسته بال کسانی باشند. که عارفند. و به معرفت بهاء می دهند. و مدام حدیث گفتگو می کنند. بچه ها دارند، بازی می کنند. ولی می شنوند پدر و مادر رو که حرف های خوب داره رد و بدل می شود. هم مشاهده می کنند. هم به علم بهاء می دهند. این رمز و راز تربیت نسلی مقاوم هست. وقتی می‌بینند؛ مادر مقاوم است. و در برابر مشکلات کمر خم نمی‌کند. بچه‌ها هم همین طور بار می ایند. مشاهده بسیار اثر داره و می‌بیند: که این مادر مهربانه بر خلق خدا، باهمه مهربان بود. دعا می‌کرد. مشاهده کردند. امام حسن برای تایم ۴۰:۴۲ نقل کردن که تا صبح مادرم داشت همسایه ها را دعا می کرد.

همان همسایه هایی که وقتی این اتفاق تلخ افتاد، کسی کمک نیامد. دیدند از خانه فاطمه دود بلند هست. کسی کمک نیامد. ولی حضرت زهرا به خاطر خدا کمک کرد. انفاق اگه کرد. فرمود: آیه ۹ سوره انسان، «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا» می‌خواهم، بگویم: که اهل توسل باشیم. این روزها، از صمیم دل بخواهیم ما بچه‌های فاطمه هستیم. باور کن مادرمان ما رو دوست دارد. گاهی من این نوزادها را دیدید می‌برند. پزشک اطفال چیکار می‌کنند. قدش را چک می کند. وزنش را چک می کند. درست! اگر دو ماه بعد بره این پزشک بگوید: این وزن نگرفته، قدش رشد نکرد. مادر ناراحت نمی شود؟

شریعتی: نگران می شود.

حجت الاسلام نظافت: نگران می شود. ماه، سال به سال دریغ از پارسال، ما رشد نکردیم. ما همان آدم قدیم هستیم. به قول استادی می‌گفت: مثل ماهی‌های تو آکواریومی هستیم، رشد نمی‌کنیم. «مَنِ اِسْتَوَی یَوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ» اگه کسی دو روزش مساوی باشد، باخته است. و زهرا مادریست؛ که غصه رشد ما را می‌خورد. غصه رشد ما را می خورد. و ما باید بگوییم؛ که درد دل کنیم با مادرمان این روزها، که روزها فکر من این است. و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم. چرا در این دنیا فرو رفتم؟ چرا سنگینم؟ چرا رشد نمی‌کنم؟ می‌خواهم، نمی‌توانم.

استادی می‌فرمودند: وقتی به کودکی که هنوز راه نیافتاده وقتی که به مادرش نگاه می‌کند. با نگاه‌هاش داره می گوید: من و از روی زمین بغلم کن. بغلم کن. اینجوری به حضرت زهرا نگاه کنیم. بگوییم ما به زمین چسبیدیم.

شریعتی: بغلم کن.

حجت الاسلام نظافت: ما رو بغل کنید. ما را از روی زمین بردارید، کمک کنید. توسل ما برای همین هست. سختی های دنیا که می گذره اینو بخواهیم. یا بچه هایی که تازه راه میفتن می خورند. زمین بلند می شوند. می خورن زمین مادر میاد بلندش می کند. ما وقتی هم که راه می افتیم باز زمین می خوریم. یه روز خوبیم. بعد می بینی باز فراموش می کنیم. و ما باید به عشق حضرت زهرا، به عشق شفاعت، امید پیدا کنیم. بلند شویم. امام باقر به جابر فرمودند: که از مؤمن خواستن بجنگه با نفسش، از او پیروزی نخواستند. گفتن تو بجنگ. فرمود: گاهی نفسش او رو زمین می زند. گاهی اون نفس و زمین می زند. اگر نفسش او را زمین بزند. خدا او را بلند می‌کند. دیدید کشتی‌گیرا، سه دقیقه اول گاهی کلاً می‌بازند. یعنی همه هیچ امتیازی نمی گیرند.

شریعتی: نیمه دوم کشتی ورق برمی گردد. چیز دیگه

حجت الاسلام نظافت: وقتی میاد این مربی امید می دهد. غر نمی زند. حضرت زهرا مربی ماست. ما نیمه اول زندگی را رد کردیم امثال من اواخر عمرشان هست. نا امید نباشیم. ما رو بلند می‌کنند. به شرطی که تصمیم بگیریم. تصمیم نگیریم، بلند نمی‌کنند. نجنگیم بلند نمی‌کنند. اینکه فرمود: خدا بلندش می کند. فاطمه بلند می کند. اونها را دوست دارند. پدر ما هستند. توسل به نظر من از ته دل خیلی اثر دارد. من خواهش می کنم. روضه که می خوانند. این ها بهانه باشد، که با حضرت زهرا درد و دل کنیم. از مشکلات مادی فقط نگوییم از مشکلات معنوی بگوییم و درک کنیم، که پهلویش شکسته شد تا ما آدم بشویم. صدای هدایت ما شد. و برای هدایت ما غرامت سنگینی فاطمه زهرا سلام الله علیها، غرامت پرداختند. و من همیشه این و می گویم اون خون را هدر ندهیم. اون هدر نرفت؛ ولی اگر من استفاده نکنم.

اون خون را هدر داده ام. اون مجاهدات رو هدر دادم. اون غصه هایی که امیرالمؤمنین خورد هدر دادم. اونقدر برای امیرالمؤمنین سخت گذشت. که فرمود موقع دفن حضرت زهرا فرمود یا رسول الله پناه آورد به پیامبر یا رسول الله قله صبری صبر من کم شده فرمود: دیگه شب‌ها خوابم نمی‌برد. فرمود: نمی‌دانم بنشینم، یا بروم. اگر بنشینم معناش این نیست؛ که من به وعده‌های خدا به صابران بدبینم. اگر بروم معناش نیست؛ از شما و دخترتون سیر شدم. فرمود: دخترت به تو خبر خواهد داد. که این امت چه کردند بعد فرمود احسه سؤال دخترتو سؤال پیچ کن. اگر خبر می دهد. چرا سؤال پیچش کند؟ معناش این هست؛ که فاطمه دردای دلشو به من نگفت. کتون بود. کتون بود. و لذا فرمود: من و شب غسلم بده. من و شب دفنم کن. کسی رو خبر نکن. شب دفنم کن با وصیت نامه‌اش از اسلام دفاع کرد. خدمت کرد، یاری کرد، اما می گوید: شب غسلم بده، چون نگران امیرالمؤمنین و بچه‌ها روز که این آثار جراحت‌ها را ببینند. فاطمه تمام عشقش این هست، که می گوید: علی خودش به اندازه کافی غصه دارد. من نمک زخم هاش نباشم. خواست کتمان کند. ولی امیرالمومنین با فراست فهمید. یا رسول الله نکند، از تو کتمان کند؟ بعد این جمله خیلی مهم هست. فرمود: «قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ» یعنی اون موقعی که من با دخترت ازدواج کردم. گویا شما فرمودی علی این فاطمه امانت من نزد توست. امانت رو که انسان برمی‌گرداند. بارش سبک می شود. ولی به شرطی که برگردد، به مرگ طبیعی از این دنیا برود. فرمود: اسْتُرْجِعَتِ یعنی شهیدش کردند. یعنی برش گردونده اند. امیدوارم که به این اشک ها عنایت کنند. و عنایت می‌کنند. به شرطی که ما تو این جلسات یه تصمیم تازه بگیریم. و من خواهش می کنم که فرزندان حضرت زهرا شیعیان جنوب لبنان یمنی ها مردم سوریه دعا کنید. تو این دعای توسل خیلی قشنگه السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسول الله یا قرة عین الرسول انا توجهنا نمی‌گوییم من! نمی‌گوییم انی،

شریعتی: همه با هم.

حجت الاسلام نظافت: مادر دوست داره که بچه‌هاش به فکر هم باشند. انا توجهنا همه ما، متوجه شما شدیم. و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک ما بی آبرو هستیم. شما را موقع دعا، جلو فرستادیم. بین یدی حاجاتنا، بعد می گوییم: یا وجیهه عندالله اشفعی لنا عندالله

شریعتی: بسیار عالی خیلی ممنون و متشکرم از شما خدا ان شاءالله حفظتون بکند. خیلی ممنونم از توجه عنایتتون قرآن رو آخر برنامه انشالله خواهیم شنید دوستان صفحه ۲۷۲ قرآن کریم رو تلاوت خواهند کرد. که فقط دو تا نکته رو من یادآور بشوم؛ به عشق حضرت زهرا سلام الله در قربانی ماه جمادی می‌توانید، شرکت بکنید. ماه، ماه حضرت، هم شهادت شان، هم ولادت شان هست. (عدد ۱۴ رو به ۲۰۰۰۰۳۰۳) که پیامک بکنید. ان شاءالله نحوه مشارکت براتون پیامک خواهد شد. که به زیرنویس‌ها دقت بکنید.

برای اطعام و مشارکت در برپایی و احیاء مجالس فاطمی هم می‌توانید با ما همراه بشوید. (عدد ۱۰) را می‌توانید ارسال بکنید. مراجعه بکنید. دوستان راهنماییتون خواهند کرد. ان شاءالله که همگی معجور باشیم. از حاج آقای نظافت خیلی ممنون و متشکرم کوتاه دعا بکنید. آیات را بشنوید، ان شاءالله،

حجت الاسلام نظافت: خدایا به حق محمد و آل محمد ما رو، فرزندان خلفی برای حضرت زهرا قرار بده.

شریعتی: الهی آمین

حجت الاسلام نظافت: ما رو مایه شادی حضرت زهرا قرار بده

شریعتی: الهی آمین.

حجت الاسلام نظافت: ما را در دنیا و آخرت از شفاعتشون برخوردار بفرما.

شریعتی: الهی آمین

حجت الاسلام نظافت: با نجات مظلومان محرومان گرفتاران به ویژه مظلومان فلسطین و لبنان، قلب از زهرا و امام زمان را خوشنود بفرما.

شریعتی: الهی آمین ان شاءالله فردا امیدوارم همراه باشید. با ما با حضور حاج آقای عاملی خدمت خواهیم رسید. در پناه الطاف و حضرت زهرا سلام الله علیها باشید. تو این روزها و شب ها برای ما خیلی دعا بکنید.

زهرا شدی که نام علی را علم کنید پنهان شدی که هر دو جهان را حرم کنی.

ثواب تلاوت آیات را هدیه می‌کنیم. به روح بلند لیلة القدر عالم حضرت مادر تا فردا و تا سلام دوباره خیلی ممنون متشکرم.

حجت الاسلام نظافت: سلامت باشید. خداحفظتان کند.

 اللهم صل علی محمد و آل محمد.

)صفحه ۲۷۲ قرآن کریم(