حجت الاسلام عاملی: سلام علیکم و رحمت الله. موجب فخر و شرف است که خدمت هموطنان عزیز هستیم با کلماتی از آیات قرآن و روایات و سیره اهل بیت علیهم السلام بهترین ها را برای عزیزانم از خدای متعال مسئلت دارم انشاءا لله سالم زندگی بکنند ایمان سالم و اعتقاد سالم و بدن سالم و برای ساحت عز ربوبی هم با سلامتی وارد بشوند و خارج من الدنیا خمیسا و وارد الآخرت سلیماً اگر کسی بتواندسالم از دنیا خارج شود بقیه تعجب می کنندو این بحث پیغمبر ماست که در آخرت سلیم هستند از خدای متعال عزت و اقتدار مضاعف برای رزمندگان عزیز در جبهه مقاومت از خدای متعال مسئلتدارم و خدا را واسطه قرار میدهیم به اسمای حسنایش و به رحیمیت و رحمانیتش و به وعده هایی که داده است و به آیاتی که مربوط به دعوت به دعاست و آیاتی که مربوط به استجابت دعاست آنها را واسطه می کنیم و از خدای متعال می خواهیم که نصرت کامل را به عزیزان ما در جبهه مقاومت نازل بفرماید انشاالله
شریعتی: خیلی خوشحالیم خدمت تان هستیم این هفته ها داریم از وحدت صحبت می کنیم و زحماتی که نبی مکرم اسلام کشیدند و گفت دل را سپرده ایم به عشقش که سالهاست بنیانگذار وحدت دلها محمد است.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم
یک مدیریت آرمانی باید برود سراغ سوژه هایی که قدرت تخریب شان بالاست و قدرت اصلاحشان بالاست یعنی سراغ مسائل روبنایی رفتن خطاست اساس باید درست شود هر کشور و هر ملتی هم به جایی رسیده رفته سراغ اساس امور اساسی را حضرت ختمی مرتبت حساسیت خاصی دارند و یکی از اونها مسئله منشأ وحدت است منشأ اختلاف است اگر قرار باشد امت مرحومه مبتلا بشود آتش اختلاف دیگر زحمتی که پیغمبر ما کشیده همه از بین می رود امت ذلیل می شود و دشمن غالب می شود و زمینه برای اینکه کلمت الله هی العلیا درست شود از بین می رود و معالم دین سبحان ما تبید معالمه ای خدایی که معالم دین تو هیچ وقت از بین نمی رود معالم یعنی تابلوهای سر راه پیغمبر ما باید اون را حساس باشدلذا یک عرصه که بسیار حساس بوده این که ریشه های اختلاف را در امت از بین ببرد اول شروع کرد از قوم گرایی و نژاد پرستی و قبیله گرایی که منیت جمعی است منیت یعنی نجس باشد چه در جمع باشد و منیت جمعی که جامعه را بگیرد طبیعی است که خدای متعال بسیار بسیاردر قرآن حساس است کسی بگوید من غیرتی که خدا به توحید دارد زده همه اینها را خراب کرده اجازه نمی دهد کسی به خودش نسبت بدهد مثلا بگوید انما اوتیت علی علم خیلی حساس است خدا اگر مثلاً کارت حل شد به انسان ها نسبت بدهی خیلی حساس است خدا عظمت الامور بیدالله تمام زمام امور دست من است بیده ناسیت کل شیء بیده ملکوت کل شیء والله من ورائهم محیط وراء تمام اسباب من هستم نباید ذهن ات سراغ چیز دیگری برود در روایت است اگر کسی امید به غیر خدا داشته باشد خدا به عزت و جلالش قسم می کند که امیدت را مبدل به یأس می کنم گاهی خدا یک حوادثی برای انسان پیش می آورد مصیبت ها و سختی ها تا توحیدش قوی شود و بفهمد که کار کن در این عالم خداست و لا بیدک و لا بید غیرک زیاد فی نفسی و نفعی و ضری
شریعتی: و اون روز لمن الملک لله الواحد القهار
حجت الاسلام عاملی: الان هم همینطور است الان حسابدار خدا که اونجا را می گوید لمن الملک و هنالک الولایت لله وقتی که اون از بین می رود و می گفت من چه باغ خوب و ثروتی دارم و اینها هیچ وقت لا اذن ان لاتبید هدا احدا یکهو می بیند همه چیز از دست رفت می گوید هنالک لله هر لحظه اینطوری است اون یک نمود بارزی بود که خدا می گوید هنالک و لا یهدی لله ما در تحت ولایت خدا هستیم تحت ربوبیت خدا هستیم داخل گهواره ای هستیم که خدا تکانش می دهد الحمدلله الذی فی مهد امنی و امانه برای اینکه در امان است می گوید غم و قصه اش چقدر باشد و گرفتاری اش چقدر باشد و چطور معالجه و اصلاحش کنم و افکار و اندیشه اش را چطور اصلاح کنم بعضی ها تولیتش را میدهند دست خدا خدا می گوید و هو یتولی الصالحین بعضی ها تولویتشان را می دهند به کانال های هوایی و پارتی های فضایی وقتی یک چیزی ازش در می آید فردا با خودش می گوید ای کاش بعد المشرقین فاصله داشته باشم حالا حضرت ختمی مرتبت در یک محیطی کار را شروع کرد که قوم گرایی در اوج بود و هنر هم همین است یک خاک حاصلخیز به یک کشاورزی بدهی کشاورزی گفت این که هنر نیست هنر این است که در شوره زارترین نقطه کارش را شروع کند شوره زارترین نقطه دنیا زمان جزیرۀ العرب بود به تعبیر امیر المومنین الدنیا ظاهرت الغرور اینطوری بود هیچ نور و اخلاقی و فضیلتی دیده نمی شد و تعصب جوری بود که گاهی سر تعصب قبیله ای سی سال چهل سال با هم دعوا می کنند و جنگ غبرا و صد سال جنگ کردند اینها کلمات را بنویسیددر اینترنت برای شما توضیح می دهند پیغمبر ما می خواهد این منیت را بگیرد از اینها دیگر نگوید من من اونی که در وارد نمی شود می گوید باید این در را خراب کنید من سرم را پایین نمی آورم اونقدر سرش را پایین می آورد بگوید امشب شب رکوع است و تا صبح امشب شب سجود است تا صبح نه اینکه این همه جنگ و دعوا داشت این را جوری درست می کند وقتی جنگ تمام شد لشکر اسلام می خواست برگردد چادرها را برچیند گفتند که کبوتر لونه کرده اون بالای چادر اگر خرابش کنیم جوجه هایش می میرند می گفت دست نزنید حق ندارید جان این جوجه ها را به خطر بندازید اینها باید بزرگ شوند و پرواز کنند بعد ما فرمانده لشکر اسلام گفت این چادرها را بردارید اینقدر حساسیت نسبت به جان موجودات و جان انسان ها که
شریعتی: و چه جریانی دستش در کار بود که نگذاشت رحمت و لطف پیغمبر ما منتشر شود
حجت الاسلام عاملی: به خادمش گفت فردا دیگر گوسفند را شما نداشتید گفت چرا گفت بیشتر همه شیرها را می گیری و دیگر چیزی برای بالاخره بچه هایش نمی ماند نباید اینطوری بشود و نباید معذب بشود گربه نگاه می کند نمی گیرد آب را جلوی گربه می گذارد برای این فوران عطوفت انبیا اومدند پمپاژ عطوفت و عواطف و پمپاژ معنویت چند تا پمپاژ برای جامعه ضروری است مردم برای یکدیگر رحم بکنند یک تبانی های گاهی بین بعضی از اقشار و ارباب رجوع و افراد و مسئولیتهایی می شود همه مظاهر بی رحمی است یعنی اون عطوفت اگر نباشد سیستم انتظامی و سیستم قضایی جواب نمی دهد خلاف او در خلوت خانه است یک پمپاژ عطوفت و رحمت دو پمپاژ معنویت همه چیز در قلمرو حس نیست قلمرو حس آخرش بن بست است ذره ذره هر چه دان از من گرفت دیر فهمیدم که گیتی رهزن است به تعبیر پروین اعتصامی حالا حضرت ختمی مرتبت کارش را که شروع کرد یک مسئله که کار را پایه ریزی کرد خانواده واحد جهانی و امت واحده را مطالبی از این قبیل که بحث کردیم او بر اساس هویت دینی انسانها طرد شود هویتی دینی باشد دعوا رفع می شود غیر هویتی دینی باشد دعوا شروع می شود قطعی است اگر مناط برتری تقوا شد تمام دعواها حل شد اگر مناط غیر تقوا شد دعوا قطعی است می بینید که دنیا از روی تفوق های نژادی دعوا کرده بود یک چیزی که دست گذاشته بود مسئله تعصب بود تعصب که شما بگویید هر چیزی که متعلق به من است چه فکرت باشد و چه فامیل ات باشد و چه قبیله ات باشد اون وقت دعوا شروع کنیم از انتخابات است بگویید این کاندیدا از قبیله ماست کفر است اگر به خاطر این خدا فرمود که اگر شما بیایید عشیره خودتان و آبا و ابنا خودتان را احب الیکم الی الله الرسول باشد خیلی تهدید آمیز صحبت کرد این می شود ما شایسته سالاری را فدا کنیم برای اینکه چون این از طایفه ماست و از قبیله ماست
شریعتی: اگر هیچ قابلیت و توانی ندارد
حجت الاسلام عاملی: اینی که می گویم منیت جمعی است و پیغمبر ما می خواهد منیت را از بین ببرد خیلی سخت است آخر الجهاد حب الجهاد تازه از حب الصدیقین آخرین چیزی که قلب صدیق خارج می شود حب جاه است صحبت که می کند یک جوری تعریض نکند که من فلان کتاب را نوشتم و من فلان کار را کردم این را کسی نمی توانست انجام بدهد و ما انجام دادیم مدیریت من اینطوری است و هی مثل بلبل حرف بزند این کار را کرد انسان ساخته و پرداخته عذاب علیمی که بگوید من اینکار را کردم این منیت خیلی از مشکلات جامعه برطرف شد رسول خدا که وارد شد یک محشری دید از قومیت اونجا انس الاخاه ظالما و مظلوما شعارش اون بود برادرت را باید کمک کنی چه ظالم باشد و چه مظلوم باشد تاریک تر از این شعار متضرر می شود می گوید برادرت که ظالم است کمکش کن چرا چون برادرت است یعنی برادر بودن همچین امتیازی درست می کند که کسی را ظلم کرده ای و کشته ای و آبرویش را ریخته ای هر کی بود هر چی بود پیغمبر ما می گفت من هم می گویم انس اخاک ظالما او مظلوما من هم می گویم ولی تفسیر من با تفسیر شما فرق دارد من می گویم انس الاخاک ظالمه یعنی جلویش را بگیر اگر جلویش را بگیری کمکش کردی نگذار ظلم بکند زمین تا آسمان فرق کرد قران هم پر است از مطالبی که مربوط است به اینکه سراغ این که انسان تعصب فامیلی داشته باشد و تعصب قومی داشته باشد حضرت شعیب را گفتند حرف هایی که می زنی همه حرف های باطن است تو پیش ما آدم خوبی بودی مأیوس شدیم از تو اما چون قبیله بزرگی داری سنگسارت می کنیم اگر قبیله ات نبود سنگسارت می کردیم قالوا لا یشعبوا ما نطلب مما تقول اصلا نمی فهمد تو چه بودی ان اکثرکم اتقاکم یعنی چه من قبیله را رها بکنم بگویم ان اکرمکم اتقیکم ما اینها را نمی فهمیم خیلی از طهارت صحبت می کنیم الُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ ۖ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ جامعه ما بعید است برای این حرفها که جهانی است اینها را خارج کنید از شهر بهش گفتند که انا لنراک فینا ضعیفا تو آدم ضعیفی هستی ما می توانیم به حسابت برسیم ولی چون قبیله بزرگی داری ما بهت دست نمی زنیم ولو لا رهتک لرجناکم هوای قبیله ات را داریم ببینید چقدر حرف عجیبی است و ما انت علینا بعزیز تو اصلا عددی نیستی در برابر ما حضرت شعیب حرفی زده خدا اونقدر خوشش اومده که در قرآن ذکر کرده قال یا قوم ارحتی اعز من الله خدا را گذاشتی چسبیدی به قبیله ارحتی اعز علیکم من الله قبیله من برای شما عزیزتر و گرامی تر از خداست به جای اینکه اراده خدا را مناط قرار بدهی چسبیدی به قبیله، پشت سرش یک جمله بسیار علمی گفت و اتخذته ورائکم ظهریا خدا را انداختی پشت سر خودتان یعنی هر وقت قومیت به میدان بیاید خدا می شود الله واتخذتموه وراءکم ظهریا ان ربی بما تعملون محیط. محیط الان این دیگر سنگ تمام از درد برابر است برای تمام کسانی که مناط قرار میدهند برای تصمیم گیری ها در تاریخ هم دو جا خیلی محکم دهن اونهایی که قومی داشتند زدند واقعا تاریخی است می خواستند فتنه ای درست کنند زمانی بود که ابوسفیان اومد سراغ امیر المومنین گفت چه نشستی طائفه تو کجا طائفه اینها کجا مگر طائفه تو مساوی است تو قبیله تو از قریش اینها چه کاره هستند قبیله ات ضایع شد چی نشستی بلند شو من در کنارت هستم حقت را از اینها می گیرم نگذار قبیله ات خراب شود هویت قومی ات خراب شود ببینید به چه کسی هم گفته می دانید که کینه داشت می خواهد اوضاع را بهم بریزد امیر المومنین گفت شحوا امواجا گفت مبادا با این نعره های قومی حرکت بکنید یک موج های فعلی را بشکنید خودش را شکست برای مصالح کلان تا آخر هم گفت حق من است ولی نگذاشت امت قطعه قطعه شود و مرزبندی شود اینجا قرار بود با ادعاهای قومی اوضاع را خراب کنند بصیرت امیر المومنین همه چیز را بهم ریخت دوم در کربلا بود زمانی که شمر اومد صحبتش این بود که گفت که أین بنو اختنا می خواست قمر بنی هاشم را جدا کند اما با انگیزه های قومی من با تو فامیل هستم و با همه قبیله مادرت این بنو اختنا کجا هستی تو بنو اخت ما هستی قبیله من چی شد من بر طبق قبیله خودم باید کمکت کنم و تو هم باید حرمت هم قبیلگی را رعایت بکنی اون وقت بروید ببینید که قمر بنی هاشم به دهن این قوم گرا چقدر عالی کوبیده است که خدا رحمت کند کسی را که این امان نامه را فرستاده و این امان نامه را نوشته و این امان نامه را خوانده که من به خاطر قومیتم از امام سید الشهدا جدا بشوم که بگویم قومیت من اینطوری است همه چراغ های سر راه است اینها تابلوهای سر راه است در هر صورت پیغمبر ما اومد یک جامعه واحد مجموعی می خواهد درست کند واحد مجموعی شما هر کجا رفتید احساس بیگانگی نکنید امر یکی است خدا یکی است و کتاب یکی است و پدر یکی است و خانواده یکی است امر حق را حجت و دعوا یکی است جناب اقبال خیلی وارد شده این مسئله وحدت خیمه های ما جدا دل ها یکی است از حجاز و چین و ایرانیم ما شبنم یک صبح خندانیم ما چقدر عالی گفته است حالا ما وارد می شویم که رسول خدا در خصوص مسئله وحدتی که درست کرد سنخیتی که درست کرد به مخلوق بشر اینها همه از دستوراتی که در قرآن هست
شریعتی: البته هفته قبل هم حاج آقا اشاره کردند درسته که این موضوع کلانی است در سطح جامعه مسلمان ها ولی ریشه اختلافات یک وقت هایی از تو خود خانه ها شروع می شود یعنی باید این همدلی و وحدت را بین زن و شوهرها و بین خانواده تمرین بکنیم با این همه اشتراکاتی که داریم
حجت الاسلام عاملی: آفرین اختلاف اختلاف است هر کس باعث اختلاف بشود به صورت شیطان محشور می شود صدرای شیرازی می گوید که انسان متولد شود به چهار راه متولد می افتد یکی از این چهار راه را باید برود یا صور سبوعیه یا صور بهیمیه یا صور شیطانیه یا صور ملکیه ملک یعنی فرشته، یکی صور سبوعیه درنده است اخلاقش مثل ای دریده پوستین یوسفان برخیز از آن خواب گران گرچه غران آن همه خوی های تو می درند اعضای تو غضب ضدش می شود حلم یک کلمه بگو حق با توست تمام چی می شود والله العظیم هزار مرتبه از نمازت بالاتر است که بگویی خانم حق با توست تمام شد تا نهاد خانواده و فضای سالم تربیتی و فضای عطوفت فضایی که بچه ها اونجا تنفس می کنند مسموم نشود اختلاف خیلی آیه فرمود اختلاف اختلاف است اختلافات سیاسی بعضی از شهرهای ایران دو جناح چنان مقابل هم قرار گرفته اند از اصل فارغ هستند در حالی که همه فرزند این کشور هستند و به خاطر این کشور می خواهند کار کنند و مسائل کلان را باید در نظر بگیرند دو تا تفکر طبیعی است اما این دو تا تفکر نباید ذره ای از خط منافع ملی ما خارج بشود یک کسی اونجا هم اختلاف درست کرد کلمه ای گفت که اختلاف درست شد اون هم مشغول شد یک صور سبوعیه دو صور بهیمیه فقط می خواهد شکمش تامین شود با چیز دیگر کار ندارد امیر المومنین درباره یکی از خلفا صحبت می کند می فرماید راه اشپزخانه را مبرز را بلد بود همی سویت می رود تو در بند آنی که پروری این هم صور بهیمیه است خش پر حرص خز مردار خوار صورت خوکی بود
سوم صور شیطانی است صفات شیطان را جمع کن در قرآن کار دستت می دهد الشیطان یعدکم الفقر شیطان یعدکم الفقر می گوید چطور ازدواج کردی و چطور زندگی ات تامین می شود و آینده چی می شود و درس خواندی چطور زندگی ات تامین می شود خدا بر ذمه خداست خدا من حیث لایحتسب شما ان تتقوا الله یجعل لکم مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب حضرت فرمود این آیه برای کل دنیا بسا ستا ونقدر برکت دارد شیطان یک کاریش اغوا است هر کس اغوا گری می کند بدون تردید هیچ تردیدی نکند در صف شیطان است اغوا یعنی گمراه کردن یک وقت یک سایتی مستهجنی زده یک سایتی که شبهه ایجاد می کند جوان ها را با شبهه خراب می کند شبهات شهوات این دوتاست دیگر علی الحق است یک وقتی اومده آرایش کرده و جنس به قول ما آذری ها سیرتاخ اومده خیابان باعث اغوا گری می شود می شود مضل این خدا گفته من هیچ وقت مظل را به بساط خودم راه نمی دهم و ما کنت متخذا مظلین عضدا یعنی یک لحظه تصور کند این دختر خانم که اینطوری اومده خیابان ملکوتش چی است وقتی چشمش را بست چه ملکوتی دارد این اغوا گری در یک لحظه هزار بار اگر از وحشت دق مرگ بشود باز هم کم است من این را حساب شده عرض می کنم از سر تحقیق عرض می کنم یعنی بزرگترین جمال عالم محاسبه الهی است جمال اونجاست بالاترین جمال معنوی عدالت است بالاترین عدالت هم در آخرت است چون ذره را از قلم ننداخته و ما یعذب ان ربک مثقال ذره هر حرکتی هر صحبتی و هر نگاهی یک حرکت چشمی یعلم خائنت اعین و ما تخف الصدور در سینه اش در قلبش یک بد بینی به کسی پیدا کرده اون هم باز می آورد محشر چون می گوید وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ ۖ (بقره، 284) این که در دلت است چه بیاورد بیرون و چه نیاورد بیرون من باا ون یقه ات را میگیرم چطور این تفکر را کردی شاید در حق کسی اینطوری سوء ظن کردی اون وقت در آخرت همه اینها خودش را نشان می دهد پس یک کار شیطان شده اغوا گری اگر یک برنامه ریزی یک کار دیگر اغوا گری شیطان به خدا گفت که وقتی اتفاق افتاد گفت قسم خورد که گفت سهم خودم از اونها می گیرم نصیبا مفوضا شیطان به خدا گفت حالا که با من اینطوری معامله کردی من را از بهشت بیرون کردی من از این اولاد آدم سهم خودم را میگیرم و خداهم حرف عجیبی گفته وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (سبأ، آیه 20) شیطان حرف خودش را عملیاتی کرده سهم بسیار بزرگی گرفت از هزار نفر روایت می گوید از هزار نفر چند نفر نجات پیدا می کند و چند نفر سهم شیطان است تا حال نگفته اند و تا آخر عمرم هم نمی گویم وحشتناک است زید اون نصیبا مفروضه بروید خودتان در نور الثقلین نگاه کنید اصلا نمی شود به زبان آورد که از هزار نفر چند نفر سهم خداست و چند نفر سهم شیطان است یعنی اینقدر تکان دهنده است یاس می آورد گفتنش صلاح نیست حالا ما داریم صحبت می کنیم که پیغمبر ما در همچین شوره زاری آیات قرآن را می خواهد تفسیر کند آیات خدا را می خواهد عملیاتی بکند سرّ جاودانگی خدا این است که به افکار و اندیشه بسته و تاریک و محدود مثل نژاد من و خون من و اون وقت افراد به اصطلاح برجستگی مثلا نژادی اصلا به اینها وارد نشده است نگاه کنید من لایستویها را برای شما می خوانم می گوید هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ (زمر، 9) واقعا قول کسی که علم دارد و کسی که بی علم است قل لایستوی الطویل اعجبک کثیر خبیث پاک و ناپاک مساوی نیستند ولو ناپاک خیلی زیاد هم باشد گول زیادی اش را نخور امیرالمومنین فرمود لا تستبشوا فی طریق الهدی لقلت اهله فرمود به خاطر قلت اهل حق وحشت نکن از اینکه چرا اهل حق کم هستند و ان الناس قد اجتعمعوا شبها قلیل و جوعها کثیر چون مردم جمع شدند کنار سفره ای که گرسنگی شان خیلی کم است یوما او بعض یوم در آخرت در برابر ابدیت که قرار می گیرد ابدیت اونقدر بزرگ است دنیا راکه نگاه می کند می گوید لبثنا یوما او بعض این دختر خانم یوما او بعض یوم تبرج جاهلی کرده و خودنمایی کرده ارزش داشت به خاطر یوم او بعض یوم ابدیت خودت را خراب کنی که هستیم که هستیم حالا می گوید که لا یستوی القاعدون من المومنین غیر او ضرر و مجاهد لفی سبیل الله کسی که در میدان جنگ است سی سال در برابر صهیونیست ایستاده در کنار کسی قرار بدهم که از میدان فرار کرده می گوید من حاضر نیستم برای دین خودم هزینه پرداخت کنم خدا در قرآن کنایه می کند می گوید بعضی اصلا راضی نیستند هزینه پرداخت کنند برای دین خودشان و شرف و حیثیت خودشان وَ مِنَ النّاسِ مَن يَعبُدُ اللّهَ عَلي حَرفٍ (حج، 11) حرف یعنی کناری عبادت می کند و ان اصحابهم خیر نبی همه اش خیر پیش می آید می گوید انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ (حج، 11) اگر یک سختی اومد فرار کرد از میدان می گوید که این خسارت، خسارتش تمام شدنی نیست یادم اومد در جبهه که بودیم یکی از یک جایی اومده بود همه اش می گفت صدام یوفا می گفتند صدام یوفان یعنی یوشان یک گیاهی است یعنی بخواهی بکنی جدا کنی خیلی سخت است می گفت صدام را وادارش می کنم که برود یوشان بکند وقتی عملیات شروع کرد خیلی می گفت حالا می گوید که لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ (حشر، 20) این هم کاملا مقبول است یک جا نمی گوید لایستوی سفید و سیاه پوست لایستوی فقیر و غنی اصلا اینطوری باشد جاودانگی ابدیت خودش راازدست می دهد و مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمَىٰ وَالْأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ وَالسَّمِيعِ (هود، 24)کسی که معرفت به خدا پیداکرده اسمش را می گذارد بصیر کسی که معصیت ندارد اسمش را گذاشته اعمی و کور این همه آیات رادیدیم یک جمله ای رادوستان ببیند باز کار کنند یادگاری از من داشته باشند عظمت کائنات و عظمت خالق کائنات اقتضا می کندکه انسان ادبی در برابر این عظمت داشته باشد که این ادب کشنده است خیلی ها استقبال میکنند که من چی می گویم عظمت خالق و عظمت کائنات اقتضا می کند ما یک ادبی داشته باشیم یعنی وقتی معرفت در برابر کی قرار گرفتید باور کنیددر همه کائنات استوار است در برابر اون باید یک ادبی داشته باشیم که این ادب کشنده است یعنی هر چقدر می خواهی ادب نشان بدهی باز می بینی نشد یعنی اینجاست که اون خضوع و خشوع و کرنش شکل می گیرد انسان را گرفت برد دیگر اما در یک عالم دیگر زندگی میکند ادب ادب بی ادبی کردی در برابر این عظمت
شریعتی: چند تا مثال می زنید
حجت الاسلام عاملی: برای اینکه شرک ظلم عظیم است برای همین است ظلم عظیم است وقتی شما تصور می کنید عظمت خدای متعال را اسمای حسنی را که همه جا را پر کرده اللهم انی اسئلک باسمائک الذی ملئت کل شی علمش را نگاه کنی حکمتش را نگاه کنی و رحمتش را نگاه بکنی واسعیتش را نگاه کنی بعضی ها می گویند واسع یعنی موسع دین واسعیتی که عالم را تماما گرفته اون وقت شما یک بزرگ دنیا که کنارش هستی چقدر با ادب می نشینی این عظمت اقتضا می کند که مناسب این عظمت ادب داشته باشید می دانید آخر سر پیغمبر گفت مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ وَ مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ اللهم انا لانصلی صراط علیک یک لحظه رهایت نمی کنم همه اش در این دغدغه هستی که الان من در برابر خدا چطور ایستادم و چه ادبی در برابر خدا دارم این کارها را کردم حقش ادا شد یا نه هی می گویید احساس نقص و قصور و هی می گویی قصور وَ الَّذِينَ يُؤْتُونَمَا آتَوا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَىٰ .ربهم (مومنون، 60) خدا هم می گوید هر کاری انجام می دهد می گوید نشد یک لحظه انسان را رها نمی کند اونقدر مشغولش می کند که حالا دیگر ته اش را بخواهید کسی برسد را دیگر یعنی ما هی
شریعتی: یعنی در ذیل همین ادبدروغ نگفتن است و حق مردم را ادا کردن است
حجت الاسلام عاملی: همه اینها بی ادبی است نماز نمی خواند بی ادبی است در برابر بایستی بگویی که اسلمت علیک یارب العالمین آمنت لک یا رب العالمین انا ابت الیک یا رب العالمین تضرعت الیک یا رب العالمین هد الیک یا رب العالمین یک لحظه از زبانش نمی افتد چرا خدا می گوید واذکر ربک اذا نسیت چون بی ادبی است اگر فراموش کند چرا خدا می گوید واذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفتا و دون الجهل
شریعتی: اونهایی که مؤدب هستنددائم الذکر هستند نه از جهت قرارداد
حجت الاسلام عاملی: حواسش هست بلا تشبیه شما حساب کنید یک جمال عجیبی ظهور کرده امکان ندارد چشمش در چشم تو بردارد امکان ندارد
شریعتی: یعنی گفتتش و تمام وجودش را پر کرده
حجت الاسلام عاملی: خدا چند جا فتیله جمال را برد بالا اوضاع به هم ریخت یکی اونجایی بود که حضرت یوسف اتفاق افتاد و یکی صدای جناب داود بود هلاک شدند خوب اونها جمال داود است و اون هم جمال یوسف است اندر جمال یوسف ازا صحاب بریدند و به جان مال به حضرت احدیت محرمیتی پیدا کنیم از بحث خارج شدم بگذارید یک چیزی بگویم خیلی ارش دارد بسیاری از آیات و روایات را ما نمی فهمیم مثلا امام حسین می گوید من هر وقت وارد شدم محضر پدرم دیدم گریه می کند هر وقت وارد شدم دیدم در محراب یتمل المرسلین مثل مار گزیده به خودش می پیچید ما نمی فهمیم پیغمبر ما می گوید خدایا دو تا چشم می خواهم مثل ابر بهاری ما نمی فهمیم یعنی چی امام سجاد به خدا می گوید دهرکم الظفرۀ من عنید من را جزو امتی قرار بده که عمرشان از اول تا آخر ظفرا ست قرآن می گوید وقتی اسم خدا می آید تقشعر جلودهم ما می گوییم تقشعر الجلودهم علتش این است که ما یک تصور عامیانه ای از حضرت حق داریم در سوره مطففه می خوانیم كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ خدا میگوید اینها همه محجوب هستنددر روز قیامت من می گویم در این دنیا اکثریت لمحجوبون و حجابا یعنی محرمیتی که بین اینها و بین خدا درست بشود وقتی محرمیت درست شد یک وادی می افتد وادی بسیار خطرناک و بسیار شیرین اون هم این است که می گوید خدایا من به همه چیز قادر است و خدای من می تواند عرش را درست کند پس من دیوانه هستم ساکت بنشینم من باید یک چیزی از خدا بخواهم خیلی خیلی بزرگ چون می بینم خیلی خیلی بزرگ ها قادر است پس چرا نشستم با خاک بازی می کنم شروع می کند من رااز اینجا خارج شد از طبیعت ماده خارج کن اون قولی من ذکری الی ذکرک و لا تترک بینی و بین ملکوت اذنک باباً الا فتحته و لا حجابا من حجب الظفرۀ الله خدایا من را بگیر ببر ازا ینجا یعنی اونقدر این عالم برایش تنگ می شود مثل امام حسین که می گوید تضیق بی الارض ما کلا از بحث خارج شدیم
شریعتی: اینجاست که دعای عرفه اجرا می شود و اینجاست که مناجات شعبانیه تازه معنای اونها را می فهمد
حجت الاسلام عاملی: بعضی از عرفا می گفت من همینطوری می خواندیم رفته رفته در مراحل بعدی فهمیدم امام حسین چی می گفته اینجا و چه تعبیری داشته در اینجا با خدا با چه ادبیاتی صحبت کردیم اون وقت محرمیت چشم محرمیت درست می شود
شریعتی: بسیار خوب خیلی خوب نگران خروج از بحث نباشید یک وقت هایی یک مسیری را می رویم در جاده مقصدمان یک جای دیگر است و یک فرعی هایی سر راهمان قرار می گیرد یک لحظه می ایستیم می بینیم چه منظره خوبی است بعضی وقتها این فرعی ها نکته هایی که شما می گویید قصه همان توقف های بین راه استکه پیش بینی هم نشده ولی خیلی بهت خوش می گذرد انشاالله حواله خداست بله حتما همینطور است خیلی ممنون و متشکرم به تعبیر شما انشاالله همان معرفت وهمان محرمیت انشاالله اتفاق بیفتد و محقق شود و عالم را اونگونه که باید ببینیم همه مون صفحه 217 قرآن کریم را بناست تلاوت کنیم من یادآور شوم برای مشارکت در قربانی ماه ربیع الثانی عزیزانمان هنوز فرصت و مهلت است می توانید به کانال های ما و به سایت ما مراجعه کنید یا به زیر نویس ها دقت کنید اگر به هر دلیلی موفق نشدید عدد چهارده را به بیست هزار سیصد و سه پیامک کنید و نحوه مشارکت برای شما ارسال خواهد شد از لطف و مشارکت و همدلی و همراهی همه تون صمیمانه ممنونم و متشکر آیات را بشنویم بعد از تلاوت آیات در دقائق پایانی همراه شما هستیم و در محضر حاج آقای عاملی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
( قران کریم صفحه 217 )
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خیلی خوش حالیم که در کنار شما هستیم و همراه شما هستیم و از لطف و محبت همیشگی تان صمیمانه ممنونم و متشکر اشاره قرآنی را حاج آقای عاملی بفرمایند و خدا حافظی کنیم
حجت الاسلام عاملی: آیه 71 سوره یونس ناظر به شجاعت انبیا است که انبیا هیچ وقت ترس ندارند دنیا علیه شان جمع بشود انبیا ترس ندارند لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ (نمل، 10) اگر در قرآن یک جایی است که نشان می دهد یک پیغمبری ترسیده ترس از شخصش نیست دونه دونه این باید بحث شود و بحث جالبی است که این آیه از حضرت نوح است که وسط ایستاده می گوید بروید تمام توانت را بیاورید هر کاری می خواهید بکنید من هیچ واهمه ای ندارم این آیه را امام حسین در وسط میدان خوانده است واتلوا علیهم نبأ نوح اذ قال یا قوم ان کان کبر علیکم مقامی و تذکری بآیات الله اگر من این در جایگاهی هستم که شما را دعوت می کنم طرف خدا و تذکر می دهم برای تو سخت می آید فعل الله توکلت توکل من بر خداست فاجمعوا امرکم بروید تمام توان تان را جمع کنید و شرائکم هم پیمانان خودتان راهم جمع کنیم ثم لا علیکم قومه و هیچ گرفتگی هم در کارتان نباشد و بیایید ثم اغضوا علیه بیایید من را بکشید و لا تنظروا مهلت هم به من ندهید خیلی جرات می خواهد که این مطلب را بگوید و نشان میدهد در ادبیات انبیا هیچ ترس و واهمه ای نیست لا یخاف لدی محصنون اگر یک جایی از ترس صحبت شده مثلا ﴿الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ دِینِکمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ (مائده، 3) خدا می گوید که الان دین تو را کامل شد مایوس شدم از دین تو از من نترس از من بترسید این ترس برای چی بود در پیغمبر تا پیغمبر گفت من همین را می خواستم این را در منی نگفتی الان گفتی ا ز چی می ترسید، می ترسید بگویندکه یک مدت خودش ریاست کرد حالا دامادش را بر ما مسلط می کند در نتیجه حجت خراب می شود از آن می ترسید نه اینکه ترس از برای خودش بود یا مثلا حضرت موسی فوج فی نفسی خیفت موسی موسی برای خودش نترسید نمی گوید علی نفسه فی نفسه در دلش ترسی هست چه ترسی گفت عصای من را می گویند مثل سحر ساحران است از حجت می افتد از این می ترسید می خواست مردم بدانند از جنس سحر نیست از جنس تصرف تکوینی در متن تکوین است یا جایی به پیغمبر می گوید و تخشون الناس الله احق ان تخشون از مردم می ترسیدی ولی باید از خدا بترسی نه از مردم چون با زینب پسر با زن پسر خوانده خودش ازدواج کرد که به امت نشان بدهد که این ازدواج ایرادی ندارد ولی جزیرۀ العرب اصلا این را انتخاب نمی کرد معلوم بود پیغمبر این کار را می کرد غوغا درست می شد و به پیغمبر تهمت می زدند و پیغمبری اش را زیر سوال می برد از اون می ترسیدنه اینکه از جانش می ترسید در این خصوص منشأ ترس ضعف توحید است انبیا چون توحید را داشتند دیگر نمی ترسیدند وقتی سببیت دست خداست از چی می ترسیدند کسانی که در مکتب انبیا پرورش پیدا کردند در فکرشان ترس نبود حضرت امام فرمود والله به عمرم نترسیدم اون روزی که می رفتم من را می بردند اونها می ترسیدند من دلداری می دادم حضرت آقا مقام معظم رهبری فرمودند در یک جلسه خصوصی سوال کردم که از کدام مطلب که به تاخیر افتاده این را اعلام نمی کنید می ترسید فورا فرمود سه بار والله من هیچ وقت نمی ترسم یعنی از قدرت ایمان نشأت می گیرد خدا هم در قرآن گفته که مومن کسی است که لم یخشع احد الا الله إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ (توبه، 18) کسی هم که وارد عرصه تبلیغ دین شده نباید بترسد هوای این و اون راداشته باشد بدعت درست می شود الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا (احزاب، 39) یک جمله غوغا کرده اینجا اون هم این است که در جنگ وقتی که همه جمع شدند علیه بالاخره در احد زخمی شدند و یک عده شهید شدند و وقتی که ابوسفیان برگشت گفت که عجب اشتباهی کردیم نه پیغمبر را کشتید و نه دینش را از بین بردیم دوباره برگردیم مسلمانان ها هم تمام زخمی وقتی مدینه این حرف پیچید که دارند می آیند پیغمبر ما فرمود همه باید بیایید دوباره بجنگید ولو زخمی اونجا خدا تعریض می کند یک عده را می گوید الَّذينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكُم فَاخشَوهُم الان هم اینطوری است پشت سر اسرائیل ایستادند اینها کسی که قدرت توحید راداشته باشد می گوید یا من تسببت بلطف می گوید یا مسبب الاسباب من غیر سبب هر سو رود آنکه ز در خویش براند آنرا که بخواند پدر کس نداند یک عبا و قبا داشت یک انقلابی درست کرد که تاریخ دنیا را عو ض کرد الَّذينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إيمانًا (ال عمران، 173) دنیا دارد می آید علیه شما فاخشوهم بترسید فزادهم ایمانا ایمانش بیشتر شد یک جمله خاتمه بحث سید جمال الدین اسد آبادی که از نترس ترین رهبران دینی ماست در فرانسه تا آخر ازدواج نکرد هر کجا می رفت هر کشوری خطیب بود مثل آتش می ریخت آتش را بر سر طاغوت ها فلذا از این کشور به اون کشور تبعید می شد تا رسید به پاریس در پاریس قروۀ الاوثقی یک مقاله دارد می گوید هر خلاف و بزه و هر گناهی ریشه اش بر می گردد به ترس از فقر می ترسد رشوه می گیرد و از فقر می ترسد از فقر می ترسد تا آخر یعنی مشکل ترس حل بشود بقیه مکتب و بسیاری از خلافها و بزه ها حل شدنی است.
شریعتی: بسیار عالی خیلی خوب به نظرم حرف همین جا خیلی زیاد است یک سرفصلی را حاج آقای عاملی باز کردند برای دوستانی که اهل تامل هستند باید خداحافظی کنیم
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم آقا رسول الله و حسن و حسین را به اینها یک وقتی که مریض می شدند می خواستند تعویذ درست بکنند یعنی حوزه درست کنند و یعنی قلعه امنیت دست کنند برای این دو طفل یک قلعه امنیت درست کند این را می گویند تعوذی که مریض نشوند تصادفی یک چیزی درست نشود برای اینها در برابر اینها مشکلی پیش نیاید به اونها می گفت ان اباکما پدر شما یعنی حضرت ابراهیم کان یعوذ بها اسماعیل و اسحاق برای اسماعیل و اسحاق اینطوری قلعه امنیت درست می کرد اگر این را یاد بگیرند عزیزان آسان است به راحتی می توانند این را به عنوان پناهگاه برای بچه ها یک قلعه امن درست کنند اعیذکما چون دو نفر هستند شما یک نفر هستید می گویید أُعِيذُكُمَا بِكَلِمَاتِ اَللَّهِ اَلتَّامَّةِ مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ وَ هَامَّةٍ وَ مِنْ كُلِّ عَيْنٍ لاَمَّةٍ سه جمله است این را حتما عزیزان بنویسند.
اعیذکما بکلمات التامه یعنی کلماتی که حرف نهایی با اون هست حرف اول و آخر است من کل شیطان و هامه از شیطان و از هر جنبنده ای و من کل عین لامه از هر چشمی که چشم باعث می شود که مشکل درست شود برای طفل و شخص این سه تا قلعه امنیت است و از حضرت ابراهیم به ارث رسیده
شریعتی: به به! چقدر خوب این دعاها و اذکار را دوستان در قرآن قرار می دهند به هر دلیلی یادداشت و ضبط کنید حاج آقای عاملی خیلی ازتون ممنونم و متشکر در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشید صحرا سر خود نهاده بر کف به امید آنکه روزی به شکار خواهد آمد در پناه خداوند بزرگ و مهربان ممنون و متشکرم از شما.