اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1403-07-18-حجت الاسلام نظافت - شرح نامه ۳۱ نهج‌البلاغه امیرالمومنین علیه‌السلام ( فهم و تدبر در دین )

بسم الله الرحمن الرحیم شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ای عشق به جسم خسته جانی بفرست تنگ است جهان ما جهانی بفرست ما خاک به اندازه مردن داریم تا زنده شویم آسمانی بفرست

سلام می کنم به همه دوستان و عزیزانم خانم ها و آقایان انشاالله هر جا هستید خداوند متعال پشت و پناهتان باشد با احترام و با عشق امروز هم در کنار شما هستیم بهترین ها را مثل همیشه از خداوندمتعال برای تک تک شما مسئلت می کنم خیلی خیلی خوش آمدید بههمه شبکه های رادیو معارف و مخاطبان شبکه افق و شبکه جهانی ولایت سلام می کنم و سلام ویژه به حاج آقای نظافت

 

حجت الاسلام نظافت:   سلام بر شما و همه بینندگان عزیز بسم الله الرحمن و الرحیم و به نستعین و صلی الله علی سیدنا محمد و علی آله الطبین الطاهرین اجمعین

شریعتی:   حالتون چطوره؟

حجت الاسلام نظافت:   الحمدلله و خدا قوت و خوشحالیم و علی کل حال و هنوز سرفه مون خوب نشده

شریعتی:   این ماندگار است امیدوارم زودتر بهبود پیدا کند تجربه اش کردم خیلی سخت است یک وقت هایی می خواهم سکوت کنم تک سرفه ها اذیت می کند انشاالله به شما و همه عزیزان مان شفای عافیت عنایت کند و خیلی ها الان روی تخت بیمارستان هستند برای شفای تک تک شان آرزوی سلامتی می کنیم و خیلی از جانبازان که از آسایشگاه ها به من زنگ می زنند امیدوارم حالشان خوب باشد و ما مشمول دعای خیرشان باشیم نامه 31 نهج البلاغه

حجت الاسلام نظافت:   عذرخواهی می کنم مناسبت ها مانع از این شد که نامه 31 را پیوسته ادامه بدهیم

رسیدیم به این قسمت که حضرت وسط نامه می گویند تفهم وصیتی بفهم وصیت من را چرا می گویند بفهم؟ چون یکی از آسیب های برخورد با آیات و روایات گاهی کچ فهمی است و برداشت غلط، و ما چقدر ضربه خورده ایم از این جهت از طریق کج فهمی ها دارد که خوارج می گفتند لا به جنگ امیر المومنین رفته بودم می گفتند لا حکم الا لله امیر المومنین فرمود نعم بله  درسته این آیه قرآن است لا حکم الا لله ولی اینها می گویند لا امرأۀ الا لله عمارت مال خداست یعنی خدا بیاید پایین و خودش مستقیم مگر خدا جسم است؟ فرمود لابد للناس من امیر برّ او فاجرٍ حکومت اگر نباشد هرج و مرج می شود لابد للناس مردم امیر می خواهند چه با بر و نیکوکار باشد چه فاجر باشد نه اینکه فرقی نمی کند اگر قرار است هیچ کس نباشد و همان فاجر باشد همان بهتر است

شریعتی:   نظام جامعه در واقع حفظ می شود کج فهمی در طول تاریخ زیاد است و یکی از علل عقب ماندگی مسلمانان گاهی کج فهمی ها بوده است مضامینی مثل توکل مضامینی مثل شفاعت و روزی دست خداست روزی دست خداست شما که نباید بی عقلی بکنید باید تدبیر داشته باشید عقلت را به کار بگیر امورم را به خدا واگذار می کنم دعایم مستجاب است شرایطی دارد لذا حضرت دغدغه دارد می فرماید تفهم وصیتی این صراط مستقیم در هر نماز گفتند اهدنا الصراط المستقیم خوب چرا اینقدر می گویید چون صراط مستقیم در عینیت زندگی فهمش سخت است اصلا فهم دین سخت است 

حجت الاسلام نظافت:   یعنی یکجاهایی دچار انحراف و اعوجاج می شوید لذا رحمت کند امام را که فرمود اسلام بدون روحانیت مثل کشور بدون طبیب است این بحث صنفی گرایی و انحصار طلبی در فهم دین نیست هر کسی بیاید این مسیر را طی کند اشکالی ندارد ولی کسی که این مسیر را طی نکرده و می خواهد نظر بدهد هم خودش را بدبخت می کند و هم دیگران را بدبخت می کند به این آسانی ها نیست بنده حق دارم در مسائل پزشکی نظر بدهم؟ نه چون تخصص ندارم دین را گاهی سبک می کند فرمود صراط دو تاست الصراط صراطان همین صراط مستقیم در دنیا و در آخرت دردنیا قرآن فرمود ان اعبدونی هذا صراطٌ مستقیم خوب بفهمیم که بندگی چطوری باید باشد خیلی زحمت دارد اگر زحمت نداشت که خدا انبیا را نمی فرستاد و خدا قرآن را نازل نمی کرد خدای متعال هم قرآن نازل کرد و هم در کنار قرآن پیامبر و اهل البیت را قرار داد قرآن در خانه در کنارش باید طبیب باشد فرمود صراط مستقیم از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است از مور باریک تر یعنی چی فهمش به این آسانی ها نیست باید استخوان خورد کند در این مسیر مو سفید کند یک قسمت هایی اش آسان است یک قسمت هایی اش نه دقت می خواهد از شمشیر تیزتر هم از میدان عمل به این راحتی که حرف می زنیم نیست گویا روی تیغ باید حرکت کنیم به هر حال حضرت می گویند تفهم وصیتی و لذا گفته اند دستور به تدبر در آیات داده شده ما در رابطه با قران خواندن دو آیه داریم یک آیه مثل گاز دادن است یک آیه هم هست اون آیه ای که مثل گاز دادن است می گوید فَاقرَئوا ماتَیَسَّرَ مِنَ القُرآنِ (مزمل، 20) هر چی می خواهی بخوان أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‌ قُلُوبٍ أَقْفالُها (محمد، 24) چرا تدبر نمی کنید نکند بر دلتان قفلی از هوا و هوس زده شده

شریعتی:   هم گاز است و هم ترمز است

حجت الاسلام نظافت:   هم کمیت و هم کیفیت لذا فرمود همت تان را به آخر سوره قرار ندهید تند می خوانید نمی فهمید اسراری دارد به این آسانی ها نیست فهمش دستور به تلاوت توام با ترتیل داده شده رتل القرآن ترتیلا یعنی شمرده شمرده تا بخواهند فرصت فهمیدن و تفکر پیدا کنید لذا یک علمی در حوزه ها شکل گرفت به اسم علم اصول فقه یعنی بخواهید بفهمید یک اصول و ضوابطی دارد اول برو بخوان تا بتوانی از منبع آیات و روایت بگذری

شریعتی:   ابزار می خواهد

حجت الاسلام نظافت:   باید فنش را بلد باشی که برداشت غلط نکنی و لذا بعضی ها به همین راحتی ساده می کنند مسئله را و دیدم افرادی که تحصیلات عمیق حوزوی ندارند چه اشتباهاتی و چه نظر دادن هایی و گاهی هم مردم خبر ندارند پای صحبت اینها می نشینند و فرمود یا کمیل لا تاخذ الا انا تکن منا کمیل مواظب باش از هر کسی حرفی را نگیری فقط از ما اهل البیت

شریعتی:   یعنی حاج آقا اگر ملاک و مناط و معیار نداشته باشیم یک وقت هایی فریب این مغالطه ها را می خوریم و یک دفعه کجی را نمی فهمیم

حجت الاسلام نظافت:   و لذا اینطوری بوده در حوزه ها سنت این بوده که یک مجتهدی باید نفر بعدی به این درجه رسیده یا نرسید دقیقا الان نظام پزشکی الان رها نکرده دیگر اگر کسی می خواهد طبابت کند باید ما بگوییم پرستار می خواهد بشود باید ما بگوییم و پزشک عمو می و تخصص و فوق تخصص هم باید ما بگوییم جریان حوزه های علمیه یعنی این، این را نباید سبک شمرد یک وقت من مشهد اون اوائلی که اعتکاف خیلی مُد نبود تازه در یک نشسته بودیم معتکف بودیم مسجد گوهرشاد یک پزشک محترم و دوست داشتنی دور هم بودیم ایشان شروع کرد صحبت کردن حرف های خیلی قشنگی داشت می گفت بعد که تعدادمان داشت زیاد می شد جلسه را بهم زد گفت که اسم یک روشنفکر منحرفی را برد گفت همچین آدمی را درست نکنید در جامعه یعنی نخواست که این جوان ها بفهمند علمشان را باید از غیر حوزوی بگیرند خواست سنت کجی گذاشته نشود

شریعتی:   روحانیت پرچمدار این میدان باشد

حجت الاسلام نظافت:   روحانیت هم باز جنبه های معنوی اش خیلی مهم است اینها را باید دقت بکنند بعضی از افرادی که سواد دارند اشکالی ندارد من اصلا خودم از کسانی هستم که طرفدار این هستم که تبلیغ منحصر به روحانیت نشود چون می گویند ذکات العلم نشره ولی اگر یک عزیزی همین جنابعالی مردم نمی دانند سابقه علمی شما را من می دانم اولا چهارده سال است که یکسره داریم گوش می دهید ولی جوری گوش می دهید که انگار نمی دانید جنابعالی اگر یک جایی رفتید صحبت کردید اگر دست افراد را می گذارید تو دست مرکز فهم اصیل این صحبت کردن شما خوب است ولی اگر یک عزیزی شیطان اومد تو جلدش گفت من من تو آدم خوبی هستی بعد چی یک سنگی گذاشتی که مردم از اون منبع قابل اطمینان علمشان را نگیرند دقت کردید

شریعتی:   می شود یک جریان متزلزل

حجت الاسلام نظافت:   اصلا بحث منیت و اینها نیست

شریعتی:   برای همین مرجعیت شیعه در این سال ها اینقدر مهم بوده

حجت الاسلام نظافت:   و امام زمان هم پشت پرده مدیریت کردند و علم دست هر کسی نیفتاد به نظر من این نکته خیلی مهمی است من این را الهام گرفتم از اینکه امیر المومنین فرمود وصیت من را بفهم یعنی دغدغه دارند حضرت ممکن است درست نفهمی گفت مامان جان الهی قربون چشم های بادامی ات بروم اون یک چیزی می گوید و این یاد یک چیز د یگری می افتد و بی جهت نیست که اونقدر در حوزه ها درس می خوانند باز هم به اون عمقش نمی رسند و فرمود از فتوا دادن فرار کن همچنان که از شیر درنده فرار می کنی از شیردرنده فرار میکنی و فقها را ببینید چقدر با احتیاط نظر می دهند الان ببینید یک وقت می گویند واجب است و یک وقت می گویند احتیاط واجب است در عمل چه فرقی می کند برای مقلد بین واجب و احتیاط هر دویش را باید انجام بدهد ولی وقتی او می گوید احتیاط واجب چند درصدی

شریعتی:   هنوز اونقدر مطمئن نشده و می گوید اگر تو خواستی در این زمینه می توانی به مجتهد بعد از من مراجعه کنی ببینی نظر او چی است شاید بیش ازده تا یا شاید پانزده تا اصطلاح دارند فقها لازم است ترک نشود و احتیاط است اینها هم معلوم است که به آخرتشان فکر می کنند البته حالا اگر بعدا مشخص بشود آیا این مجتهد و مرجع تقلید اشتباه نمی کند اشتباه ممکن است بکند ولی تلاشش را کرده بخشیده می شود اما اون عزیزیکه از این مسیر درست نرفته از این پلکان بالا نرفته بی محابا نظر می دهد این اشتباه بکند دیگر مفهوم نیست منشأ انحراف بشود دیگر مفهوم نیست این هم پس یک نکته تفهم بعد فرمود که و لا تذهبن انک سفها سفه صاد و فاء و هـ صف یعنی کناره و جانب لا تذهبن یعنی این وصیت من به یک کناری نیفتد دغدغه بعدی یعنی خیلی وقتها می فهمیم اما تو متن زندگی به درد نمی خورد به درد برنامه سمت خدا می خورد به درد مقاله نوشتن می خورد و به درد روی منبر و موعظه کردن این خوب است ولی باید بتوانیم پیاده کنیم با حلوا حلوا دهن شیرین نمی شود باز این یک دغدغه اولیاء خداست که وصیتها به کناری می افتد ولی چه فایده یعنی عمل نکنیم فایده ای ندارد آسیب دیگر عمل نکردن درمتن زندگی وارد نکردن یک آسیب است و زحمت را هدر می دهد خلاصه حضرت می گویند وصیت من را سرسری نگیر روی نگردان در عمل مواظب باش گرفتاری بی عملی نشوید. شاید قبلا هم به یک مناسبتی در یک جلسه ای عرض کردم پیامبری که تمام عشقشان نجات امت است روز قیامت پیامبر می فرماید امتی امتی خدا مژده شاد کننده ای که به پیامبر داده می فرماید اونقدر ولسوف یعطی فترضی اینقدربهت می دهیم که راضی باشی پس این پیامبر مهربانی که بزرگترین شفیع است یک جا سر یک قضیه پیامبر می شود شاکی ما

حجت الاسلام نظافت:   کجاست؟ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا پیامبر روز قیامت می گوید خدایا این قوم من قرآن را کنار انداختند و ترک کردند که اگر ترک نمی کردند اینقدر مسلمان ها گرفتاری نداشتند یعنی امت پیامبر چرا الان ذلیل باشد مگر اسرائیل چقدر هستند تعدادشان مصر نمی توانی کمک بکنی به غزه اون ور اردن نمی تواند کمک کند یک میلیارد مسلمان نمی تواند کمک بکند الان مسیحی ها بیشتر حمایت می کنند از غزه تا خود مسلمان ها این به خاطر چی است؟ قرآن اتخذوا هذا القرآن اون تلاوت است اون عمل نیست به خاطر اینکه خدای متعال فرمود يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا این آیه اگر عمل شود خیلی مشکلات حل می شود مومن نباید تسلط کافر را بپذیرد تسلط پذیرفتن است و و آیات فراوان و لذا در نامه 47 داریم که امیر المومنین با فرق شکافته یعنی در بستر شهادت بودند آخرین سفارش شان چی است؟ هفت هشت تاست الله وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْقُرْآنِ لَا يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ. (نهج البلاغه، 47) به غیرکم در عمل به قرآن دیگران بر شما پیشی نگیرند یعنی بسیاری از رمز و رازهای پیشرفت کفار عمل به آیات قرآن است آیات قرآن کسی عمل کند هم دنیایش آباد می شود و هم آخرت آباد می شود کافر عمل بکند چون اعتقاد ندارد دنیایش آباد می شود آخرتش آباد نمی شود حضرت نگران است می گویدممکن است آنها پیشی بگیرند این هم یک نکته بحث عمل مشکل ما بیشتر عمل است حضرت تعلیل آوردند به قول ما یک بیانی گفتند که علت رادارند می گویند فرمود این سخن من و وصیت من به یک کناری نیفتد بعد حضرت علتش را اوردند فرمودند ان خیر القول ما نفقه بهترین گفتار گفتاری است که سود داشته باشد و نافع باشد حضرت می گوید من دنبال وقت هدر دادن نیست نه وقت تو و نه وقت خودم می خواهم گفتارم به دردت بخورد خوب به درد نمی خورد؟ نه اگر عمل نکند قرآن هم به درد نمی خورد اگر عمل نکند مثل نسخه پزشک است بهترین پزشک نسخه اش وقتی مفید است که عمل کند درسته شب قدر قرآن روی سرمان می گیریم ولی نسخه پزشک روی سرمان بگیریم بیماریهایمان خوب می شود و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمتٌ این آیه هایی که نازل می کنید مال قرآن است یعنی داروخانه قرآن یعنی بایددرست مصرف بشود ان خیر قول ما نفع بهترین گفتار گفتاری است که سود ببخشد گفتار گاهی مفید است و گاهی نه مضر است و نه مفید است از نظر امیر المومنین بهترین گفتار خیر القول است بهترین است که مفید باشد مضر نبودن کفایت نمی کند یعنی حضرت می گوید حرف لغو هم نباید بزنید مفید باشد حالا ممکن است یک حرفی یک جایی مفید باشد و یک جایی مفید نباشد این هم توجه بکنید کجا ازش استفاده کنید و چطوری ازش استفاده کنید یک وقت یک آقایی فرمودند من مثال بزنم یک آقایی داماد یک خانواده ای شده بود بچه های حزب الهی و خیلی خوب دقیق تر آدرس ندهم می ترسم که عرض شود خدمت شما این بزرگوار با خانمش حرف نمی زد با پدر خانمش هم حرف نمی زد یا یک چیزی می پرسیدند خیلی کوتاه جواب می داد چرا اینطوری استاد اخلاقمان گفته که سکوت چقدر خوب است کج فهمی

شریعتی:   کجاا ستفاده کنید سکوت مال جایی است که کس دیگری هست حرف بزند اگر همسر تو نیاز دارد به حرف زدن اگر بچه تو نیاز دارد اگر مادر پیرت دوست دارد به حرف زدن ولو حرف های عادی بزنید چون مفید است و همسرت شاد می شود و مادرت شاد می شود همه اش باید آیه و روایت بخوانیم چون مفیدا ست این لغو است بنشین درد و دل کن و حرف بزن از این ور و اون طرف یک کسی به خانمش می گوید چه روسری قشنگی از کجا خریدی عیب ندارد لغو نیست تو سطح ات بالاست بچه این توجه را می خواهد چه نقاشی خوبی یکی ازا ین کج فهمی ها سر همین حرف لغو است فکرکرده همه اش باید آیه و روایت بشنود و آیه و روایت بگوید یک حرفی که آدم با همسرش می زند دیگر ممکن است که مثلا درمدرسه علمیه اون را نگوید اون نیاز نیست اونجا بحث علمی می گوییم

حجت الاسلام نظافت:   تشخیص اولویت ها و این که در چه شرایطی اقتضای حال را این دقت می خواهد خیر معیار مفید بودن است تا بشود بهترین گفتار حالا این توی پرانتز عرض کردم بازکج فهمی نشود از این مفید بودن مفید بودن فقط نامه سی و یک نیست گاهی مقدمات عمل به یک آیه و روایت حرف های عادی است فرمود اگر کسی مونس نداشته باشد مونس مونس موافق گفت مونسکی است؟ گفت همسر شایسته ما با همسرمان همه اش آیه و روایت بگوییم گاهی حرف های عادی است چون نیازش است یک جاهایی ما فقط غیبت نکنیم و حرام نباشد و تهمت نزنیم حرف های عادی بزنیم اگر آمادگی دارد می توانیم این حرف های عادی را شیب بدهیم به حرف های بهتر آیه و روایت این آمادگی دارد یا آمادگی ندارد. کلم الناس علی قدر عقولهم یک جاهایی اصلا نباید آدم حرف بزند باید بشنود چون اگر گوش دادن مفید است باز این گوش دادن لغو نیست بچه ما چی می خواهدب گوید برای ما چیزی یاد بگیریم ولی اون تخلیه می شود و شخصیت پیدا می کند

شریعتی:   پیغمبر ما یک جاهایی حرف می زد و یک جاهایی می شنید

حجت الاسلام نظافت:   پس در حرف زدن و شنیدن معیار مفید بودن است یا به درددنیا بخورد و یا به درد آخرت بخورد اگر قولی و گفتاری مفید نباشد این گفتار خوبی نیست خوب حالا حضرت می گویند اگر عمل نکنی گفتار من برای تو خیر القول نخواهد شد ممکن است کسی بگوید گفتار امیر المومنین همیشه خیر القول است می گوییم اون خیر القول است به شرطی که ما عمل کنیم عمل نکنیم برای ما خیر القول نیست برای امیر المومنین نقصی نیست ایشان حرف درست زد قران نقصی نداردمثل آیه قرآن وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا قرآن داروخانه است ولی نوع مواجه با داروها مهم است مواجه مومنان ه یا ظالمانه مواجه مومنان موجب شفا است مما ننزل من القرآن ما هو شفاء

شریعتی:   شرطش همان عمل است اعتقاد و عمل است

حجت الاسلام نظافت:   مواجهه مومنانه و ظالمانه به ضرر قرآن گفته وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا (اسراء، 82) همین قرآن مایه خسارت است

شریعتی:   بارشان را سنگین تر می کند

حجت الاسلام نظافت:   سعدی یک شعر قشنگی دارد باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید در شوره زار خس

باران باران است در شوره زار یک نتیجه ای دارد و در باغ یک نتیجه دارد در باغ یک بویی منتشر می شود و در جایی که نجاست است یک بویی منتشر می شود مواجهه مهم است برای اینکه خیر القول بشود قران برای ما این نوع مواجهه مواجهه مومنانه و اهل عمل باشیم و الا قرآن می شود موجب می شود موجب شفا و یا خیر وَ اعلَم أنَّهُ لا خَيرَ في عِلمٍ لا يَنفَعُ ، و لا يُنتَفَعُ بِعِلمٍ فرمود علمی که مفید نباشد خیری درش نیست از یک طرف فرمود گفت خیر القول ما نفع بهترین گفتار گفتاری است که سود بدهد بعد فرمود خیر نیست در علمی که سود ندهد یعنی من این حرف هایی که می زنم اینها علم است ولی برای تو وقتی خیر خواهد بود که عمل بکنی یعنی برای تو خیر نخواهد بود و لذا خیلی خطرناک است این عمل نکردن و یکی از مشکلات ماها این است فرض کنیم که جاهل نباشیم مشکل مان این است که توی عمل می لنگیم فرمود هالِكُونَ الاّ العالمونَ وَ العالمونَ كُلُّهُم هالِكُونَ الاّ العاملونَ وَ العاملونَ كُلُّهُم هالِكُونَ الاّ المخلِصونَ والمُخلِصونَ فى خَطَرٍ عَظيمٍ انهایی که جاهل هستند و آگاهی دارند عمل نکنند هلاک می شوند اونهایی که عمل می کنند اخلاص نداشته باشند هلاک می شوند اونهایی که مخلص هستند در خطر بزرگی هستند یک خطبه ای است در نهج البلاغه خطبه 32 در ابتدای این خطبه امیر المومنین فرمود أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّا قَدْ أَصْبَحْنَا فِي دَهْرٍ عَنُودٍ وَ زَمَنٍ [شَدِيدٍ] كَنُودٍ، (نهج البلاغه، خطبه 32)فرمود ای مردم ما در زمانه ای قرار گرفتیم که دو تا ویژگی دارد عنود است و کنود است یعنی منحرف کنود یعنی ناسپاس وقتی زمانی می گویند عنود و کنود است عنود یعنی منحرف کنود یعنی ناسپاس وقتی زمانی می گویند عنود و کنود است یعنی مردم اون زمان اینطوری هستند پنج تا علامت مردم برای دهر عنود و کنود می گویند هر پنج تایش را بخواهم بگویم بحث خارج می شود دو تایش را می گوییم یکی اش این است که فرمود ما عرض شود لا ننتفع بما علمنا فرمود یک چیزهایی بلد هستیم سودی نمی بریم یعنی عمل نمی کنیم و لا نفع اما جهلنا اون چیزی هم که نمی دانید نمی پرسیم یعنی یا بخواهد چوب جهل را می خوریم یا چوب عمل نکردن را بله اینطوری است و لذا در روایت داریم عمل که نمی کنی فکر نکن فقط سودی نمی بری بلکه این علم خطرناک می شود این روایت را دقت کنید من ازداد علما و لم یزدد هدی لم یزدد من الله الا بُعدا اگر کسی علمش افزوده شود و به هدایتش ا فزوده نشود از خدا این آیه و روایت را از خدا دور کن حالا ببینندگان عزیز نگویند ما که دیگر هر روز سمت خدا می نشینیم پس دیگر فایده ای ندارد من خودم یک وقت در ذهنم اومد ما همه اش سر درس اخلاق و تو حوزه ها پس دیگر یاد نگیریم برویم همین ها را عمل کنیم یک وقت مثلا در جوانی که پخته نبودیم می گفتند یک آیه خواندیم آیه را عمل کنیم بقیه اش را بعدا بخوانیم نه اینکه روایت دیدند فرمود نگو می ترسم یاد بگیرم عمل نکنم بگو امید دارم که یاد بگیرم و عمل کنم یعنی به انگیزه عمل بینندگان عزیز گوش بدهند خوب است مهم این است که ما انگیزه عمل داریم

شریعتی:   یک جاهایی یک جمله و نکته ای خودش انگیزه ایجاد می کند توی این حال و هوا باشیم ببینید ظریف است گاهی آدم می ترسد این برداشت اشتباه صورت بگیرد تاکید کنیم بر عمل اگر بگوییم اگر چیزی یاد بگیریم عمل نکنیم از خدا دور می شویم طرف می گوید خاموش کنید تلوزیون را نه همین الان تصمیم بگیریم عمل کنیم علتش چی است که از خدا دور می شویم اینطوری بگوییم مثل غذایی است که بخوریم هضم نشود یا این عمل هضم می کند اون علم را و مزه علم را می چشی و مزه این آیه را می چشید بعد اگر کسی دیگر عادت کند به عمل نکردن کم کم فاسد می شود

اذا فسد العالم فسد العالم خطرات دیگری هم بازدارد فقط ا ین نیست که من از خدا دور شده ام خطرات دیگری هم دارد در نهج البلاغه داریم امیر المومنین فرمود العلم یهدف بالعمل علم داد می زند می گوید من را اجرایی کن و من را به عمل در بیاور خیلی روایت عجیبی است فریاد دارد هاتف است یهتف بالعمل فان اعجابه اگر به حرفش کردی که خوب بود اگر به حرفش نکردی می رود قهر می کند و الا ارتحل عنه ارتحال علم چی است این است که کم کم یادمان می رود و بدترش این است که به جانمان نمی نشیند و بعد شب اول قبر می بینیم بدیهیات را ما بلد نیستیم نرفته تو وجودت می گویند خدایت کی است ماندیم کی است پیامبرت کی است ماندیم چون شب اول قبر که مغز کار نمی کند زبان قلب و زبان روح باید حرف بزند دقت کردید

حجت الاسلام نظافت:   باهاش زندگی نکردیم و این ارتحل را داشتم توضیح می دادم فرمود اگر عمل نکنی قهر می کند و می رود این در همین دنیا فراموش می کنیم و ماندگار نمی شود چون عمل موجب

شریعتی: اون طرف هم به دردت نمی خورد چون ممکن است اگر بنده اهل عمل نباشم بگویم گوش نکرد روی منبر همه اش یادم است شب اول قبر به دردت نمی خورد به جان من نشست عمل عمل را ماندگار بر روح انسان می کند نمی گذارد به فراموشی سپرده بشود یک روایت قشنگی است امام صادق علیه السلام فرمودند مردی اومد خدمت پیامبر اعظم گفت یا رسول الله علم چی است مالعلم علم چیست ببینید اونقدر ارزش  علم را اینها شنیده بودند که سوال کرد علم چی است پیامبر فرمودند الانسان ساکت بودن راوی خوبی بود رها نکرد گفت نگفت من بروم از اول سکوت کنم زرنگ بود گفت خوب بعدش چی؟ حالا سکوت بکنیم فرمودند الاستماع گوش دادن در قرآن هم داریم اذا قریء القرآن فاستمعوا و انصتوا گوش بدهیم و ساکت باشیم استماع هم با سمع با استمع فرق می کند استمع یعنی تلاش کرد گوش بدهد تا بفهمد چی می گوید یعنی یک گوش دادن ارادی و آگاهانه برای فهم مقصود    

حجت الاسلام نظافت:   یعنی همینطوری به گوشش نخورده الان جنابعالی دقیق دارید گوش می دهید لذا مداخلات بجا داری یک استماع است ولی اگر همینطوری گوش می کنی و حواست این طرف اون طرف باشد نمی توانید مداخله به جا داشته باشید پیامبر فرمودند استماع داشته باشید پیامبر فرمودند گام اول علم سکوت است گام دوم استماع است یستمعون القول فیتبعون احسنا رها نکرد گفت خوب بعدش چی فرمودند الحفظ یعنی چیزهایی که شنیدی را فراموش نکن حفظ کن این هم یکی از مشکلات است اما وقتی یادمان نیست در صحنه عمل نمی توانیم عمل کنیم وقتی میدان عمل پیش می آید گاهی فرصت داریم مثلا لای رساله را باز کنیم و لای قرآن را باز کنیم و بپرسیم گاهی فرصت نداریم الان باید عمل کنیم خوب یادمان نیست خوب اون همینطور عادت ها دخالت می کند فرض کنید که می خواهم با بچه ام برخورد کنم یا با همسر و همکارم و یا با همسایه ام من باید اونقدر یادم باشد که سر بزنگاه بدانم الان چیکار می کنم نمی توانم بگویم خانم اجازه بده من بروم اون کتاب را نگاه کنم نمیشود که اتومات عمل می کند پس این زیاد حفظ کردن راهش هم این است که زیاد بشنویدو زیاد حرف های خوب را بگویید حفظ کردن در شان امیر المومنین داریم کهیئا اذن الواعیه آیه قران است بعضی ها گوش ها واعی هستندوعی یعنی حفظ کردن گوش علی واعی بود سلام الله علیه یعنی چی یعنی حضرت هر چی شنید یادش نرفت حفظ کردن راه حفظ کردن هم تکرارکردن است و من توصیه می کنم بینندگان عزیز چیزی که یاد می گیرند به هر بهانه ای شده تکرارکنند یا بنویسند یک جایی مکتوب که مرور کنند یا بگویند به دیگران زکات علمشان هم می دهند با این گفتن در ثوابش شاید اثر گذاشت در ثواب دیگران شریک شدند بعضی ها من دیدم همینطوری هستند بعضی ها می گویند من رفتم مسجد فلانی فلانی داشت اینطوری می گفت شیرین زبان هم هست و حرفش هم اثر می گذارد خیلی روش خوبی است پس حفظ کردن و عی داشتن این یک دغدغه است که می ترسند ما فراموش کنیم فلذا یک حکمتی هست در نهج البلاغه حکمت 147 در بخش حکمت ها کمیل می گوید امیر المومنین دست من را گرفتند و از شهر بیرون بردند حضرت به بیابان که رسیدند آه عمیقی کشیدند و مطالبی را گفتند ولی به عنوان مقدمه چی فرمودند؟ فرمود کمیل ان هذه القلوب اوعیه اوعیه جمع وعاء است ظرف است ظرف هاست دلها مثل ظرف هاست الان این استکان این ظرف است خوب این ظرف فایده اش چی استکه سوراخ نباشد دیگر ظرف سوراخ به درد نمی خورد نشتی نباید داشته باشد حضرت فرمود فخیرها اوعاها بهترین قلب اون قلبی است که مطالب توش بماند فراموش نشود بعد حضرت فرمود فاحفظ انی ما اقول لک یک چیزهایی آوردم در بیابان یک چیزهایی می خواهم بگویم این را نباید فراموش کنید حفظ کن اونها را حفظ کن این حفظ حافظه ای مقدمه عمل است

شریعتی:   یک جایی که بهش نیاز داری سریع بهش دسترسی داری و لذا من گاهی به طلبه ها به ویژه می گویم که جوان ترهایشان به ویژه می گویم یکی از کارهایتان این باشد که قرآن حفظ کنید و حدیث حفظ کنید و شعر حفظ کنید می گوید شما جوان هستید امتیاز

طلبه جوان حافظه قوی جوان کلا حافظه اش قوی است ولی قدرت عقلی بالا ندارد چون حافظه که کم می شود پیرمردها عقل به پختگی می رسد حافظه ضعیف می شود این چیزهایی که در جوانی حفظ کردند بعد در پیری به کارشان می آید اونجا اون وقت می تواند تحلیل کند فعلا شما حفظ کن به کارت در می آید گاهی مثال می زنم می گویم گاهی تفنگ های قدیم برنو بود یعنی یک دونه فشنگ جا می خورد سخت بود جنگیدن

شریعتی:   بله دیگه یک دونه می زدی دوباره برو فشنگ بعدی

حجت الاسلام نظافت:   بعد اف یک اومد هفت تا فشنگ ولی هفت تا تمام می شد باز دوباره یا کلت های کمری بعد ژ س بیست تا فشنگ می خورد و کلاشینگفت سی و سه تا بعد می بینی این تیربارها قطاری از فشنگ است می گویم تو می خواهی رزمنده فرهنگ باشی رزمنده انتقال معارف و دفاع از اسلام اگر در جوانی آیات و روایات و اشعار را حفظ بکنی دیگر تو می شوی مثل اون تیر بار یعنی تند تند استفاده می کنی این امتیاز جوانی این است

شریعتی:   حاج آقا من خودم غالب چیزهایی که در حافظه دارم بخش عمده ای اش بر می گردد به دوران جوانی و نوجوانی این کلمات نهج البلاغه و آیه ها روایت بخش عمده ای مال دوران جوانی ماست

حجت الاسلام نظافت:   جوانی پختگی نیست حافظه قوی است سن که می رود بالا پخته می شود انسان این معلومات در ذهن انسان زاد و ولد می کنند

شریعتی:   ضمن این که در دوران جوانی و نوجوانی حافظه قوی است وقتی چیزی حفظ می کنی حافظه را تمرین می کنی این تمرین دادن حافظه باید تا آخر عمر باشد با همان تکراری که اشاره کردید و لذا حضرت فرمودند ز گهواره تا گور دانش بجوی این تمرین دادن حافظه ولو در پیری سخت تر است الان هم شنیدم اینهایی که این حالت تألم را همیشه دارند کمتر آلزایمر می گیرند و دیرتر آلزایمر می گیرند یعنی به درد این زندگی دنیایی هم می خورد گفت بعدش چی پس اول سکوت کردن و گوش دادن و حفظ فراموش نکنید البته این حفظ یک نکته دیگری هم دارد که در عرض شود با همان فرمود تفهم مقدرش نهفته است یعنی اینجا حضرت نفرمودند گام بعدی اش فهم است بعد حفظ است قاعدتا باید فهمید جزو لوازمش است اگر می خواهیم اون هم اینجا بیاوریم باید بگوییم بعد از گوش دادن فهمیدن و بعد حفظ کردن و بعد گفت بعدش چی فرمودند العمل به حالا وقت عمل است جالب است که عمل یکی از گام های آگاهی است چون طرف می گوید آگاهی چی است می گویند عمل است ارتباط عمل با آگاهی چی است وقتی عمل می کنیم بهتر می فهمیم تثبیت می شود می چشیم عمل اینطوری است عمل علم را عمق می بخشد شیرینی علم را به ما می چشاند و  جالب است شیرینی علم را به  مخاطبان ما هم می چشاند مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار ببوید من که عامل باشم خودش این شیرینی را چشاندم به دیگران تثبیت می کند و عمق می بخشد و شیرینی را به مخاطبان می چشاند یک نکته ای که در قرآن داریم خیلی زیباست در مورد عمل عمل انسان را زنده می کند خیلی زیباست عمل موجب زنده دلی می شود یعنی از افسردگی و نشاط انسان می آید بیرون این آیه را دقت کنید من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه حیاتاً طیبه این حیات طیبه که هدف اسلام است زندگی عادی که حیوانات این زندگی را دارند یک حیاتی برای اونها مطرح است به نام حیات طیبه فرمود اگر اهل عمل باشید ما زنده می کنیم تو را و به حیات طیبه می رسانیم یک زندگی شیرین و گوارای همیشه شاد با عمل به دست می آید

حجت الاسلام نظافت:   طرف می بینی حالش خیلی خوب است فقیر است حالش خوب است و مریض است حالش خوب است به خاطر اون عمل به حیات الطیبه رسیده در مورد هفته قبل در مورد شهدا گفتیم خوب شهدا عرض کردیم الان شما وصیت نامه کتاب معرفی کردید واقعا در وصیت نامه شون حرف های عجیبی می زند مَن عَمِلَ بِما يَعلَمُ عَلَّمَهُ اللّه ُ ما لا يَعلَمُ اگرکسی عمل بکند به آنچه که می داند و خدای متعال مستقیما معلمش می شود نسبت به آنچه که نمیداند این خاصیت عمل هست حالا اگر عمل نکنیم نفرت درست کردیم چطور؟ مردم زده می شوند از روحانی و از مسلمان و از حزب اللهی می گویند اینها دکان است اینها را خودمان که ضرر می کنیم ضربه هم به اسلام می زنیم ضد تبلیغ می شود

شریعتی:   انشاالله قسمت بشود با هم برویم به اتفاق همه دوستان و عزیزانمان ایوان طلای امیر المومنین و صحن امیر المومنینی اونجایی که می نشینی شاید یکی از دل انگیز ترین جاهای عالم است یک قطعه از بهشت است اون بالا نوشته الدَّاعِي بِلاَ عَمَلٍ کَالرَّامِي بِلاَ وَتَرٍ (نهج البلاغه، حکمت 33) من هر بار می نشینم و می بینیم احساس می کنیم یا باری امیر المومنین روی دوش ما گذاشته

حجت الاسلام نظافت:   این روایت شریف که در نهج البلاغه است دو تا معناست یکی دعوت کننده بدون عمل این مثل تیراندازی است که کمانش خراب است یک وقت نه تو می خواهی از خدا چیزی بخواهی دعا می کنی

شریعتی:   چه جالب به این وجه اش دقت نکردیم

حجت الاسلام نظافت:   ولی عمل نمی کنی دعایت مستجاب نمی شود یعنی پیش شرط اون دعا عمل تو است وظیفه ات را باید انجام بدهی لذا خدا می آید کمک ات لذا خدا می گوید فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ (آل عمران، 195) عامل  بکم یک دسته آیات است ربنا آخرش خیلی جالب است خدا جواب داد من عمل شما را ضایع نمی کنم یعنی به هوای دعا نباش دعا ثواب دارد ولی شرطش عمل است

شریعتی:   بسیار خوب خیلی خوب خدا توفیق عمل به همه دانسته ها به ما عنایت کند بحث بسیار خوبی داشتیم انشاالله خدا شما را حفظ کند قرار است مشرف شویم به ساحت نورانی قران من نکته ای را تذکر بدهم همچنان برای قربانی ماه ربیع الثانی عزیزان فرصت است که دوستان ما دریافت می کنند قرارمان این شد به نیت سلامت و عافیت امام زمان مان و رفع بلا از بلاد مسلمین شما می توانید هم عدد 14 را به بیست هزار سیصد و سه مشارکت کنید و نحوه مشارکت برای شما ارسال می شود و به کانال های ما مراجعه کنید و یا به زیر نویس ها دقت کنید صفحه 216 قرآن را دوستان تلاوت می کنند بعد از تلاوت آیات انشاالله همراه شما هستیم و در کنار شما.

(قران کریم صفحه 216 )

شریعتی:   اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام می کنیم به حضرت علی ابن موسی الرضا که توفیق داریم چهار شنبه ها از حرم مطهر و نورانی حضرت آیات را بشنوید و دوستانی که مشهد هستند سلام رسان محضر حضرت باشند اشاره قرآنی را حاج آقای نظافت بفرمایید و انشاالله خداحافظی کنیم.

حجت الاسلام نظافت:   آیات زندگی سازی در چند صفحه اول این قرآن هست اولا اونهایی که در دوست خدا هستند نه ترسی دارند ونه غمی دارند و نه قصه ای و نه ترسی از آینده نگران نیستند و از گذشته هم امیدوار به فضل و رحمت خدا هستند توضیح دادند اینها کی ها هستند الذین آمنوا و کان یتقوا ایمان به اضافه تقوا و بعد فرمود لهم البشری مژده به اینها هم در نیا و هم در آخرت در دنیا هم زندگی شان خوب خواهد بود انسانی که با تقوا دارد یک خط ثابت و روشنی در ارتباط باد یگران دارد و یک امیدی داردو یک تلاش هدفمندی دارد در آخرت هم فرمود همینطور آیه بعد فرمود وَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا (یونس، 65) اگر مواجه شدی با آدم هایی که سرزنش می کنند و مسخره می کنند قصه نخور عزت دست خداست اینها می تواند چراغ راه ما باشد.

شریعتی: خیلی ممنونم انشاالله هفته آینده در محضر جناب آقای نظافت نامه سی و یک را ادامه خواهیم داد انشاالله کلام نورانی حضرت امیر را خواهیم چشید و مزه مزه خواهم کردم به نظرم این نامه یکی از ماندگارترین پدر همه ماست فرمودند علی هذه الامه به تک تک ما و امیدوارم به قدر بضاعت و توانمان رجوع کنیم و راه سعادت را بپیماییم متشکرم فردا با حضور حاج آقای عاملی خدمت تان خواهیم رسید باز هم من یادآوری می کنم برای مشارکت در قربانی ماه ربیع الثانی که به نیت دفع بلا از بلاد مسلمین در این ماه قرار است جمعی ماست می توانید مشارکت کنید و هم به زیر نویس ها می توانید دقت کنید و هم به کانال ما مراجعه کنید هم عدد 14 را به 20000303 پیامک کنید.   

حجت الاسلام نظافت:   خدایا به حق محمد و آل محمد عاقبت همه ما را ختم به خیر بفرما، فرج مولایمان رانزدیک بگردان، ما را آماده فرج بفرما

حتما امام رضا سلام ما را خواهد شنید و حتما پاسخ خواهد داد امیدوارم که تک تک ما به اون مرحله از محرمیت برسیم که شنوای پاسخ سلامشان باشیم.

اللهم صل علی علی ابن موسی الرضا المرتضی متشکرم از شما.