حجت الاسلام پناهیان:   سلام علیکم خدمت بینندگان عزیز سلام عرض می کنم همچنان شهادت هر روز و هر شب مظلومان فلسطین و لبنان را تسلیت عرض می کنم انشاء الله دشمنان این ملت و دشمنان این امت اسلامی مکرشان به خودشان برگردد مظلومان به حقشان برسند و بتوانند در اسرع وقت با کمترین هزینه دشمنان خودشان را از بین ببرند دعای همیشگی ماست.

 

ملایی:   الهی آمین حاج آقای پناهیان در بحثی که چند هفته ای هست خوشحالیم داریم یاد می گیریم مدیریت ذهن غیر از بحث اهمیت و عوامل و مراحل رسیدیم به جایی که گرایش های ما خیلی در مدیریت ذهن ما موثر است شاید صاحب بالاترین اثر یا یکی از بالاترین ها فرمودید ترس است در کنار چیزهای دیگری که بر شمردید دو جلسه قشنگ چکش خورد ترس چطوری می تواند اختلال ایجاد کند در مدیریت ذهن ما و آسیب بزند به محاسبات ما و ما رادچار اشتباه می کند هفته پیش به تناسب شهادت سید حسن نصر الله رضوان خدا بر او یک مقدار بحث رفت اون طرفی که او مدیریت می کرد ذهنش را عملیات روانی دشمن را ازش نمی ترسید و داستان های این گونه ای و آماده ایم برای امروز.

حجت الاسلام پناهیان:   بله بسم الله الرحمن الرحیم واقع مسئله این است که ترس مهمترین عامل منفی در تخریب مدیریت ذهن است حالا یک مقدار توضیح بیشتری باید در این باره بدهیم چون نقطه مقابل ترس احساس امنیت است شجاعت یک فضیلت برجسته است شجاعت را هم در مراتب مختلف می شود تصور کرد یکی از مراتب معقول و لازم و ضروری شجاعت این است که شما احساس نا امنی نکنید و وقتی احساس نا امنی نکردید یعنی در واقع مومن هستید اینجا عقاید دینی به کار می آید و اعتقاد به خدا به کار می آید و وقتی اعتقاد به خدا اثر گذاشت و ما را بهمون احساس امنیت داد خدا قبول می کند و الا اگر شما همین طوری اعتقاد داشته باشی به خدا ولی معتقد هستی ولی مومن نشدی خدا در قرآن مومن حساب نمی کند اینها را اسمشان را یا کافر می گذارد و یا مشرک و صریحا می فرماید که کافران و مشرکان به تعابیر مختلف البته در قرآن آمده است که اینها معتقد هستند به خدا کافر کسی نیست که بگوید خدا نیست مشرک کسی نیست که بگوید خدا نیست بلکه از این اعتقاد خود امنیت دریافت نکرده است این خیلی مسئله مهمی است ما آموزش های عقیدتی مان ممکن است برای مومن شدن مان کافی نباشد و می دانید طبیعتا یکی از مهمترین راه ها برای افزایش ایمان دیدن مومن است این را در کتابخانه زیاد نمی شود به دست آورد

ملایی:   یکی از بهترین راه ها برای تقویت ایمان دیدن مومنین است مثلا شما خاطرات رزمنده های حماسه ساز را که می خوانید واقعا روی ایمانتان تاثیر می گذارد و مصاحبه هایی که از این مظلومان مقاوم پخش می شود بعضی خانواده ها در لبنان و فلسطین ایمان آدم را تقویت می کند دیدن ممکن است با همین ابزار باشد یکی از فلسفه های مهم برای حضور  در مسجد و نماز جماعت دیدن ایمان بقیه است شما ایمان بقیه مردم را می بینید که سر به سجده گذاشتند ایمان تان به خدا افزایش پیدا می کند و شاید این مهمترین اثر مسجد باشد مسجد به معنای نماز جماعت مسجد آثار بیشتری دارد این که نماز جماعت خیلی توصیه شده برای اینکه ما ایمان بقیه را ببینیم ببینید سر به سجده گذاشته پس او مومن است این باور انسان را افزایش می دهد همانطور که دیدن ترس دیگران ترس انسان را افزایش می دهد و اگر کسی بتواند توی جامعه موجی از ترس ایجاد بکند این موج یک دفعه ممکن است شدید بشود کاری که دشمنان ما همین الان برای ما دارند انجام می دهند من همین اول بحث اجازه بدهید یادی کنم از طوفان المصلای ما در روز جمعه، جمعه نصر طوفان المصلی بود مصلی تا کنون چیزی حدوددو میلیون نفر متوسط پیش بینی است که انجام شد این چنین جمعیت مصمم و مومن به خودش ندیده بود این مردمی که آمده بودند همه با عزم آمده بودند تمام قدم هایشان را روی ترس گذاشته بودند و آمده بودند و درست است خیلی ازا ین ها اصلا ترس به دلشان راه پیدا نکرده بود ولی ایمانشان را در اوج به نمایش گذاشتند این ایمان بسیار زیباتر از ایمانی است که در عافیت خودش را نشان می دهد این ایمان در مقابل ترس بود و البته مصلای نماز جمعه تهران نشان داد که چقدر جایش کم است برای چنین مجموعه با شکوهی و شاید یکی از جاهایی که ما در تهران داریم باید رویش فکر بشود بوستان ولایت باشد که من طبق محاسبه ای که انجام دادم بیش از پنج میلیون نفر برای نماز جماعت شاید سه چهار برابر این به صورت فشرده تر می توانند در یک منطقه ای کنار همدیگر قرار بگیرند حیف است اونجا گاهی از اوقات این چنین مورد استفاده قرار نگیرد وقتی ما چنین امور مهمی در پیش داریم و نیاز به دعوت هم نیست واقعا تبلیغات زیادی برای نماز جمعه این بار نشد حالا درست است که خوب نشد فیلمبرداری بشود یکدفعه ای شد تا شب قبلش اونجا نمایشگاه بین المللی بود در یک موضوعی که نمی دانم بالاخره محدودیت ها زیاد بود مقدمات زیاد فراهم نبود ولی مصلا مومنینی را نشان داد که ایمانشان عیار داشت با عیار بالا به نمایش گذاشته شد من یادم است دوران دفاع مقدس هم یک بار 22 بهمن را صدام ملعون تهدید کرده بود که من می زنم اون 22 بهمن شلوغ تر شد اتفاقاً و مردم واقعا اومدند پای کار عده ای می ترسند طبیعتاً ولی حرکتی مثل مصلا نشان داد در میان مردمان ما کسانی هستند که مقابل موج ترسی که در جامعه ایجاد بشود می ایستند این خیلی ارزش دارد هم احساس امنیت در دیگران احساس امنیت ایجاد می کند و هم احساس ترس در دیگران احساس ترس ایجاد می کند حتی اگر شما صحبت نکنید با سکوت با ترس یا احساس امنیت کنار دیگران بنشینید می توانید روی دیگران تاثیر بگذارید هر کی قوی تر باشد در تاثیرگذاری اثرش را گذاشته حتی فرمودند دیدن یک انسان مومن بر ایمان شما می افزاید وقتی می فرماید پر صواب است یعنی چی صواب برای چیز الکی خدا نمی گذارد عالمان مسحور این قرارهایی است که خداوند متعال اعلام می کند این کار اینقدر ثواب دارد این کار اینقدر ثواب دارد شما می بینید بچه ها می روند مناطق دفاع مقدس را می بینند خاک است دیگر خاکریز است اینجا یک زمانی جنگ شده و اینجا بچه ها اینقدر ایستادند تا این مقدار به شهادت رسیدند من یک بار رفتم محل شهادت شهید آوینی را ببینم از سر کنجکاوی گفتم این کجا بوده که می ارزیده آوینی برایش شهید بشود آوینی آدم بزرگی بود انسان برجسته ای بود رفتم و دیدم که اونجا یک قطعه ای دارد بچه های رزمنده محاصره شده بودندو قتل عام شدند قتلگاه مظلومانه حماسی بزرگی ایجاد شده بود دیدم واقعا یکی از قطعه های عادی جبهه نبوده می ارزید اگر کسی اونجا بنابر حکمت الهی مکان شهادتش بخواهد خاص باشد اونجا بود بچه ها می روند اونجا را زیارت می کنند چی می بینند اونجا جز خاک اثر مومنانه در واقع یک عده حماسه ساز را اونجا می شنوند و بر می گردند نمازش را می خواند کسی به شما آموزش داد نماز بخوانید مگر چرا ایمانت افزایش پیدا کرد؟ محل شهادت مومنان را دید که در کمال احساس امنیت حماسه آفریدند و نترسیدند و در نرفتند و فرار نکردندو مواجه شدند و به همین دلیل می دانید قبل از مسجد یکی از مکان هایی که مقدس است بعد از خانه کعبه و بعد از مدینۀ النبی و مسجد النبی در واقع و قبور ائمه هدی علیهم السلام محل شهادت شهیدان است جای مقدسی است تقدیس شده بعد مساجد تقدیس می شوند و مکانشان محترم می شود چون شما اونجا تجلی ایمان را می بینید در متن ترس احساس امنیت هست شهادت یعنی این و شهید یک همچین تجلی را دارد از خودش به دیگران می دهد می رود در اون منطقه هنوز اثر ایمان او بر شما معلوم است و هنوز اثر دارد کتاب خاطره اش را می خوانی شما کتاب خاطرات شهید ابراهیم هادی را بخوانید اثرش روی شما آشکار می شود ایشان با یک دونه اذانش یک گردان را تسلیم کرد حالا گردان یا گروهان نمی خواهم مبالغه کنم یادم نیست بالاخره یک تعدادی است اومده بودند می گفتند کی بود اذان گفت که اتفاقا یکی از نیروهای عراقی هم در واقع یک تیری به ایشان زده بود دستش مجروح شده بود خوب اونها هم آدم های با صفایی بودند و مجبور بودند آمده بودند اومدند از صدای اذان ایشان تسلیم شدند بعد فرمانده اون گروه گفته بود کسی که این گلوله را زده الان در جمع ما هست حاضر است قصاص کنید که حالا ابراهیم بزرگتر از این حرف ها بود تو با چه ایمانی اذان گفتی که ترس مچاله شد و عوامل ترس در اونجا از بین رفت و دشمنی از بین رفت ببینید این مسئله ترس است می فرماید با آدم ترسو اصلا مشورت نکن اون ترسش را به شما منتقل می کند البته هیچ کس نمی گوید من آدم ترسویی هستم هر آدم ترسویی ترسش را تئوریزه و توجیه می کند بعضی ها در عرصه سیاسی می ترسند و ترسشان را تئوریزه می کنند در آیات کریمه قرآن هست سوره مائده است که فراریان از جنگ نقشه ها ان تصیبنا دائره می گویند ببین ما می ترسیم محاصره کنند و مشکلات بیشتری برایشان ایجاد شود خدا مسخره شون می کند نه بابا اینها اصلا مشکلشان چیز دیگری است

حجت الاسلام پناهیان:   می ترسیم پای ما را به جنگ بکشند اینها ضعف ایمان دارند من نمی خواهم تبلیغ ایمان کنم می خواهم بحث روان شناسی کنم هم روان شناسی فردی و هم روان شناسی اجتماعی ترس می آید چیکار می کند؟مختل می کند ذهن انسان را و مدیریت ذهن از دست انسان خارج می شود حالا این ترس که نقطه مقابلش ایمان است و خدا طبیعتا حالا فرض بفرمایید ما خدا پرست نیستیم اینجا داریم مثلا خیلی بدون دین و ایمان صحبت می کنیم روان شناس ها هم بخواهند در این زمینه حرف بزنند می گویند اونهایی که با خدا به امنیت و آرامش می رسند خیلی چیز خوبی است اگر می توانید این کار را بکنید خداست و بت است و توهم و هر چی هست خیلی موثر است یک روان شناس نمی آید دنبال حقانیت خدابیفتد و حقانیت اثبات خدا بیفتد ولی می گوید آثارش چیز خوبی است این را قبول  دارد حتی کسی که روان شناسی فیزیولوژی حتی نرفته مثلا روان شناسی بالینی بخواندو نمیدانم کنکاش کند روح آدمی و روان آدمی را مثلا با سنسور که می گذارد روی سر و بدن انسان می خواهد بفهمد طرف آرامشش چقدر است اون بهش بگویی می گویند نماز خوان ها آرامششان خیلی زیاد است و احساس امنیتشان بالاست و اختلال روانی ناشی از ترس در فیزیک بدنشان نیست لااقل بحث این است لذا قرآن یک کتاب روان شناسانه است همانطور که یک کتاب جامعه شناسانه است با ادبیات خودش علم روان شناسی و جامعه شناسی با تجربه و نظریه پردازی این و آن تنظیم شدند اینجا این کتاب را مقدس با وحی ولی با آثار روانی اعتقاد به خدا کار داردلذا شما اصلا می بینیددر قرآن کمتر بحث اعتقادی شده همه اش بحث از ایمان می شود یعنی ازکلمه عقیده کمتر استفاده می شود یا اصلا استفاده نشده اونطوری خوب حالا اگر شما ترس داشته باشید این ترس چیکار می کند؟ من اینها را با جزئیات اجازه بدهید بگویم واقعیت ها را بزرگ نمایی و کوچک نمایی می کنید و وقتی که شما واقعیت ها بزرگ نمایی و کوچک نمایی بشود برایتان دیگر نمی توانید درست تصمیم بگیرید اختلال در محاسبه را می خواهیم کلی اش را مطرح کردیم یک مقداری جزئیاتش را مواردش را بگویم بزرگ نمایی و کوچک نمایی صورت می گیرد اصلا رسانه کارش این است رسانه خبر خام را به شما نمی  دهد اصلا امکان ندارد رسانه واقعیت را به شما منعکس بکند یک ذره بین یا دوربین یا نزدیک بین گذاشته هر جوری تیتر بزند یا اون واقعیت را بزرگتر نشان می دهد یا کوچکتر اگر یک واقعیتی را اندازه ای که هست نشان بدهد حتما می خواهد کنارش یک واقعیت دیگری را بزرگتر یا کوچکتر نشان بدهد درسته؟ یک چیزی هست کنارش رسانه کارش این است با رسانه باید با سوء ظن برخورد کرد حالا من با اهالی امین رسانه کاری ندارم ولی  کارکرد رسانه این است ممکن است یک جایی به مصلحت بزرگ نمایی یا کوچک نمایی کنند یک جایی یک جوری بزرگ نمایی و کوچک نمایی کنند که برایند کلی اش واقع بینی باشد من بحثی در این زمینه ندارم ولی بدانیم رسانه برای چی است برای چی صهیونیست ها اکثر رسانه های رسمی عالم دستشان است کارکرد رسانه این است غش نکنیم بغل رسانه خوب یکی از کارهایی که ترس می کند بزرگ نمایی و کوچک نمایی است مثلا مادرها به بچه شون علاقه دارند ما در مورد علاقه و تاثیرش روی مدیریت ذهن بعدا صحبت خواهیم کرد می ترسد بچه اش صدمه بخورد از همین ترس یک دفعه خطرات مقابلش بزرگ جلوه داده می شوند و بعد بچه اش را باز می دارد از برخی رفتارهایی که یک کودک باید انجام بدهد تا بزرگ شود و بعد اینجا صدمه می زند یا دیگر موارد یک مدیر مدرسه از بعضی از مسائل تو مدرسه می ترسد یک دفعه کنترل گری خودش را روی دانش آموزان افزایش می دهد و بعد بچه ها در اون فضای مدرسه دیگر تنفس خوب و آزاد ندارند ترس خیلی مواردش زیاد است مثلا شکست خوردن را یک تاجر در نظر خودش بزرگ نمایی کند دیگر ریسک نمی کند در تجارت لازمه تجارت این است که شما یک کمی خطر کنید والا نمی توانید تاجر خوبی باشید این بزرگ نمایی ها و کوچک نمایی ها اختلال ایجاد می کند یکی از مواردش این است یکی دیگر از نتایج ترس در مدیریت ذهن ما که اختلال ایجاد می کند تکرار فکر کردن به بعضی چیزهاست آقا آدم باید در مورد بعضی چیزها فکر کند ولی یک بار فکر کردید تمام شد رفت یک بار دو بار سه بار بهش نگاه کردید نه تکرار تکرار و بعد ذهن انسان از توجه به دیگر امور بازداشته می شود و بعد امور دیگری که اگر ببینی شاید ترست بریزد اصلا خود اون ترس نمی گذارد که بروی به سمت نکات مثبت و کم کم منفی باف و منفی نگر خواهی شد درسته؟ یعنی رویکرد اساسا می شود این تکرار زیاد نگاه کردن به یک امری که خوف در انسان ایجاد می کند این یک اختلال است درسته و استمرار توجه به یک امر منفی حتی اخیرا بعضی ها می گویند که مثلا شما دیدید در این بیابان ها یک مسیر مال رو درست می شود و یا یک مسیری که ماشین ها ردی می کند و کم کم می شود یک راهی تو مغز می گویند همینطوری یک راه باز می شود و مغز عادت می کنددر این مسیر پر از ترس و پر از اضطراب در این مسیر منفی برود و بیاید هیچ عامل ترسی هم نباشد هی می خواهد برود و از این مسیر بیاید و دنبال ترس هایش می گردد و بعد ترس تولید می کند و می گذارد تکرار خیلی مهم است هم بزرگ نمایی و کوچک نمایی و هم تکرار اینها از نمونه های اختلالاتی است که در ذهن انسان ایجاد می شود لذا خیلی دستور داده شده که ببین ذکرت چی است ذکر چی رو داری تکرار می کنی درذهن خودت شاید مهمترین دستور دینی مهمترین مفهوم در قرآن که پر تکرار است ایمان است ایمان ربطش با مدیریت ذهن معلوم شد مهمترین دستوری که در قرآن آمده دستور اون مفهوم بود توصیف می شود با ایمان ولی دستور به چی داده می شود که انجام بدهد نامحدود ترین دستور در قرآن که اسم خود قرآن هم همین دستور ذکر شده ذکر است یا ایها الذین آمنوا اذکر الله ذکراً کثیرا و سبحوه بکرتاً و اصیلا صبحوه بکرۀً و اصیلا به او فکر کن از خوبی های او بگو به او توجه کن این برای مدیریت ذهن است صبح باسمک ربک الاعلی وقتی شما زیاد به یاد خدا نباشید پس به یاد چی هستید نمی خواهد توضیح بدهید من می گویم یاد ترس هایت یعنی به یادت ترس ها طبیعتا دردرجه اول به یاد ترس ها در درجه دوم به یاد طمع ها و چیزهای دیگری که در موردش باز هم صحبت خواهیم کرد

ملایی:   و یک اشاره هایی هم کردید

حجت الاسلام پناهیان:   پس ببینید ذکر همین آیه قرآن یا ایها الذین آمنوا اذکر الله ذکراً کثیرا کثیر یعنی نامحدود هر چقدر می توانی زیاد لذا مفسرین یا در روایت آمده این بزرگترین دستور خداست بزرگتر یعنی از نظر حجم هر دستوری اندازه دارد شما مثلا روزه معین است و خیلی دستورات دیگر مقدارش معین است

ملایی:   یا معدود است به این معنا

حجت الاسلام پناهیان:   احسنت ولی ذکر معدود نیست و تعدادش فراوان است ذکر یعنی چی؟ یاد چی را داری درذهنت تکرار می کنی؟ یادتان است پر دست این و آن خودت مدیریتش را به عهده بگیر و یادت را برایش برنامه ریزی کن باید جلوی تکرار و یاد چیزهای دیگر بگیری من از بحث آینده دلم نمی آید این موضوع را اینجا نگویم ولی بعدا بایدبهش بپردازی ولی چیزهایی که دوست داری  زیاد تکرارش نکن تو ذهن خودت خوب باشه یک مقدار دیگر دو بار بهش فکر کردی دیگر حالا درش را ببند و به کارت برس در مورد چیزهای این روایت صریح است ولی در مورد ترس ها هم همینطور ترس ها که اصلا ممنوع است شما هر بار که غرق ترس ات می شوی از ایمان به خدا فاصله گرفتی با اراده خودت دقت فرمودید بعد نماز هم در این وسط به خاطر این است که ما بیاییم دیگر هر چی پراکندگی ذهن داشتیم و به یاد هر چی بودیم الان را بیایید ساعتش را تنظیم بکنیم و اختصاص بدهیم ذهن خودمان را به این اذکاری که داریم می گوییم ذکر خیلی مهم است ترس اختلالی که در ذهن انسان ایجاد می کند اختلال در تفکر است درسته؟ وقتی که انسان استدلال می کند باید به نتیجه درستی برسد دیگر وقتی که انسان یک بررسی منطقی و عقلانی می کند آدم ترسو هیچ وقت نمی تواند به نتیجه درستی برسد بنابراین مدیران جامعه نباید جزو آدم های ترسو باشند خیلی ببخشید من در برنامه سمت خدا دارم این را می گویم آقای ملایی شما فرض بفرمایید ما و شما هر دو دین نداریم مخاطبان هم خواهش می کنم این فرض را بکنند مسئولین این جامعه باید خوب برنامه ریزی کنند یا نه؟ برای پیش بردن این جامعه برای زمینه سازی برای پیشرفت برای دیدن استعدادها برای به کارگیری استعدادها و برای مقابله با رقبا بحث دشمن و ادبیات انقلابی هم به کار نمی گیریم با دشمنان مواجهه رقیب که داریم در دنیا درسته؟ باید خوب فکر کنند یا نه مسئولینی خوب فکر می کنند که نترس باشند شجاع ترین آدم ها را بگذاریم برای مسئول این دیگر ربطی به خدا و پیغمبر ندارد این ربطی به عبا و عمامه و قرآن و روایت ندارد تا بتوانند بهترین برنامه را برای جامعه بریزند اینها زندگی شخصی خودشان که نیست

زندگی کل مردم است مردم هم که نمی توانند هشتاد میلیون نفر بروند در مجلس شورای اسلامی بنشینند تصمیم بگیرند و هشتاد میلیون نفر در هیئت دولت تصمیم بگیرند یک عده ای باید منتخب باشند این کارها را انجام بدهند این عده هر چقدر سواد داشته باشند اگر ترس داشته باشند سوادشان را در خدمت ترسشان می گیرند هر چقدر تجربه داشته باشند تجربه مدیریتی بر میدارند اون تجربه را در خدمت ترس قرار می دهند بعد محاسبه که می کنند و برنامه ریزی که می کنند برای جامعه برنامه خوبی نیست ما شجاع ترین آدم ها را می خواهم من خواهش می کنم فرض بر این است که ما دین نداریم من خواهش می کنم برویم سراغ روانشناس های محترم بگوییم شما یک تستی بگیرید هر کسی ترسش کمتر بود و احساس امنیتش بالاتر بود وقتی می نشیند فکر می کند درست فکر کند و برنامه ریزی کند اون را انتخاب کند می دانید کی ها را انتخاب می کنند؟ اول امام خمینی بعد مقام معظم رهبری این که حزب اللهی شد همین است اینها نمی ترسند و ریشه اش را پیدا کنید این چرا اینطوری است اون را دیگر عاقلان دانند مثلا می آید سید حسن نصر الله را انتخاب می کند سردار سلیمانی را انتخاب می کنم حالا من شهدارانام می برم که یعنی نسبت به موجودی نه تعریضی باشد و نه مقایسه ای کرده باشم نمی دانم چطوری موجودی ام را ارزیابی کرد

ملایی:   در مقام ارزیابی موجودی نیستیم ما تبیین می کنیم

حجت الاسلام پناهیان:   این که ما می گوییم جمهوری اسلامی ایران اسلام یعنی چی؟ اسلام نرم افزار است و یک انتخاب خوب است برای زندگی فردی و برای زندگی جمعی مسئولین باید یک جا زمانی گفته شده بود که مسئولین باید انقلابی باشند یک آدم سرشناسی نسبتاً حالا توی فضای مجازی گفته بود پس بقیه مردم نباید نماینده داشته باشند سطح بیسوادی را نگاه کن انقلابی باشد یعنی شجاع باشد انقلابی باشد یعنی بر عقلانیت اصرار داشته باشد انقلابی باشد یعنی تفکر منطقی دارد و اون ایمانش به تفکر منطقی اش کمک کرده و چیز دیگری نیست انقلابی بودن حرف دیگری ندارد جز این

ملایی:   به تعبیر امروز تا اینجا بخواهیم یک خط بگیریم انقلابی بودن یعنی علم و تخصص و دانشش مقهور ترس نشده این یعنی این

حجت الاسلام پناهیان:   یعنی یک مدیر لایق قدیم ها به این عنوان می گفتند تعهد من از این کلمات استفاده نمی کنم بحث تعهد و تخصص کنار همدیگر می گذاشتم من اصلا تعهد را یک مرتبه از تخصص می بینم آقا تخصص برنامه ریزی یعنی تفکر سالم داشتن دیگر تفکر آزاد از ترس حالا شما اون را هر کجا پیدا کردید اگر بودایی هم بود من قبول می کنم همه بیایند از من انتقاد کنند می گویند فلانی بودایی ها را قبول کرد اگر طرف هر چی بود هر دینی داشت از تبت آورده بود این دین را یا از غرب و شرق عالم از دل بت پرستی آورده بود معلوم است که نمی شود کسی به اندازه مومن به خدا با تعلیماتی که آخرین پیامبر خدا آورده است به این درجه از آرامش و احساس امنیت و تفکر ناب برسد این را ما چطوری می توانیم ثابت کنیم این را بچه های غزه امروز هفت اکتبر است ثابت کرده اند که با شجاعت رفتند و خانواده هایشان با شجاعت یک سال است مقاومت می کنند و این موجب شد خیلی ها در جهان قرآن بخوانند به خاطر تحسین ایمان اینها حوزه علمیه خیلی تلاش کرده و خیلی پر ثمر بوده کارهایش کاری ندارم نمی خوام تخطئه بکنم ولی شجاعت این بچه های غزه چقدر توانست قرآن را یک جاهایی ببرد که ما حوزوی ها نمی توانیم ببریم گفت این شجاعت را از کجا آورده بروم قرآنش را بخوانم دیدید در رسانه ها بعدا صدایش در می آید که چه اثری گذاشته همین مقاومت لبنان چه اثری در جهان گذاشته همین نماز مصلای امسال چه اثری گذاشته امسال همین چند روز قبل جمعه نصر نمازش چه اثری در جهان گذاشت اینها صدایش بعدا در می آید چه بذرهایی از ایمان در دلها قرار داد اینها را با هزار تا کتابخانه پر از کتاب های معرفتی نمی شود تامین کرد در میدان عمل آقای سردار سلیمانی عزیز چطوری با دست خالی واقعا باید نسبت به دواعش و تروریست هایی که هلی برد می شد با هواپیماهای آمریکایی پشتیبانی از اینها و برایشان از آسمان می ریختند از اسلحه تا غذا و مجروحینشان در پیشرفته ترین بیمارستان های صهیونیست ها می بردند دیگر چی می خواهد قومی برای این جنگیدن چی می خواهد هیچی هم برای از دست دادن ندارد شما باید کجا را بزنی باید بروید بیابان را بزنید الان صهیونیست ها را می دانیم پادگانشان را می توانیم بزنیم دواعش که خیلی جنگیدن با اونها سخت تر بود کجا را می خواستی بزنی چهار تا تروریسم هم پراکنده هستند از دوران دفاع مقدس هم سخت تر بود با چه امکاناتی بنده از فرماندهان رشید و شهید و برجسته مدافعین حرم پرسیدم گفتند نیمی از سوریه که از دست رفته اونها دیگر بعید است که من دارم می گویم ولی جمع شد واقعا قابل تصور نیست الان ما نشستیم معما چو حل گشت آسان شود بچه ها رفتند جنگیدند واقعا چطوری جنگیدند فکر کردند و این فکر سرشار از امنیت بود و درست فکرکردن و خدا می خواهد این را ما به نمایش بگذاریم مزیت ما موشک های ما نیست مردم ما باید توجه کنند ما اگر مزیت مان موشک باشد پس مثل درگیری دو تاابر قدرت می ماند ابر قدرت تکنولوژی ما ابر قدرتی هستیم که قدرت مان وابسته است به این تفکر منطقی و ایمان برآمده از ایمان الان ببینید تا من و شما زود بگوییم ایمان خیلی ها فکر می کنند باز ما حزب اللهی بازی در آوردیم و باز همه چیز را دینی کردیم متاسفانه تو فضای عمومی جامعه این است نه تفکر منطقی می خواهد دشمنت آسیب پذیر است شما از دین خارج شو محاسن ات هم همه را بزن ازته و بعد یک کلاه یک دین دیگر هم بگذار دشمن شما آسیب پذیر است و دشمن شما شما را نمی تواند بزند حالا بنشین درست فکر کن بنشین ولی راست حرف بزن یک ضرب المثل ترکی است مثل اینکه کج بنشین ولی راست حرف بزن اینها بحث دینی نیست اصلا دین نه اینکه بحث دینی نیست بحث ها دینی است منتهی بعضی ها از دین برداشت شان غلط است فکر می کنند یک سری اعتقاداتی را متسلبانه چسبیدی و می گویی من اعتقادات خودم را دارم نخیر من عقلانیت را مریدش هستم

ملایی:   این نکته اینجاست که دین را ما جدای از اندیشه و تعقل و جدای از وجودی که خدا به کامل ترین شکل خلق کرده می بینیم در حالی که ممزوج است چیزی غیر از این نیست

حجت الاسلام پناهیان:   حتی من حرفی را صریحا بزنم بین ما مشهور شده ما به دو بال علم و ایمان احتیاج داریم در زمان خودش سال 57 مقابل مارکسیست ها می ایستادیم این ادبیات خوب که به ایمان در کنار علم احتیاج داریم ولی الان می توانیم بگوییم به علم احتیاج داریم و پردازش صحیح علم ایمان می آید قدرت پردازش صحیح علم ات را می دهد و بدون ایمان نمی توانی به اینجا برسی حتی دو بال نیستند اینها یک بال هستند در مقابل تشبیه در مثل مناقشه نیست حتی دو بال هم نباید گفت یک کسی تنزه بجوید بگوید من فقط دنبال علم می روم و دنبال ایمان نمی روم نه بحث دو بال نیست بحث یک بال است علم را تو باید پردازش کنی یا نه اگر کسی ترس داشته باشد قدرت تفکرش زائل می شود و نمی تواند درست فکر کند صدایش هم بلند باشد کل جامعه را منحرف می کند بابا ما انقلابی هستیم آقای سید حسن نصر الله از جان خودش گذشت در مقابل صهیونیست ها ایستاد این یک کار کاملا عقلانی است دین نرم افزار عقلانیت است دین راهنمای همان عقل تجربی است دین راهنمای عقل فلسفی هم هست دین راهنمای عقل عملی است دین راهنمای عقل تدبیر اجتماعی است حالا عبارت های خاصی می گفتند قبلا قدیمی ها دین نرم افزاری است برای این کجا چطوری نرم افزار است تو احساس امنیت نداشته باشی نمی توانی درست من مثال ساده بزنم از روان شناسی چند تا دانش آموز آوردند الان کسانی که پای برنامه هستند تا برنامه تمام شد سرچ کنند اگر خواستند بقیه برنامه را هم نگاه نکنند البته آیه قرآن خوبی آوردم در این زمینه جالب است همین الان سرچ کنند به چند تادانش آموز گفتند ماده دلار بهتون می دهیم این مسئله را حل کنید دوباره یک تعداد دیگر دانش آموز در همان سطح اوردن دو دلار بهتون می دهیم این مسئله را حل کنید چند تا دانش آموزدیگر آوردند هیچی بهتون نمی دهیم مسئله را حل کنید اصلا ترسی هم نیست فقط تشویق است واحد را می افتی و مشروط می شوی و نمره ات کم می شود نمیدانم تنبیهی مسئله این اتفاق نیست فقط یک تشویق است به بعضی ها میگویندده دلار به بعضی ها می گویند دو دلار به بعضی ها می گویند این مسئله را حل کن اونهایی که ده دلار بهشون وعده دادند دیرتر و سخت تر مسئله را حل کردند از دو دلاری ها یعنی استرس مبادا از دست بدهم این ده دلار را عملکردشان را تحت تاثیر قرار داده دو دلاری ها عملکردشان ضعیف تر بوده از اونهایی که هیچی نگرفتند و محض حل کردن حل کردند حالا فهمیدید فرهنگ بسیجی یعنی چی؟ فرهنگ بسیجی عقل انسان را آزاد می کند

ملایی:   به قول بزرگی می فرمود اون چیزی که خدا فرمود

7بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿۱﴾

خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿۲﴾

اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴿۳﴾

الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿۴﴾

عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ ﴿۵﴾

 دارد می گوید اول علم اومد حالا بفهم این برای چی است یعنی علم و ایمان در حقیقت دارد تکمیل میکند همدیگر را

حجت الاسلام پناهیان:   بله ایمان نرم افزاری است که بهره برداری از علم را برای شما سهل می کند همین مثال را بزنند در مساجد مدارس می گویند می دانید چرا نماز می خوانیم به خاطر این مثالی که مثال هایش زیاد است این فقط نیست خیلی مواردش زیاد است که تست کردند وقتی در درس ها الان دیگر جزو مقالات نیست ما یک زمانی درس می خواندیم بیست سال پیش اینها را می خواندیم که چقدر ترس حتی استرس نمره امتحان مطالبی که درذهن شما می رود رامخدوش می کند اون وقت شما اکثرا مدارک عالی تحصیلی را می گیرید ولی اکثر دانشمند نمی شوند ناسا رفته بود یک بررسی کرده بودنود و هشت دانش آموزان خلاق هستند نود و هشت درصد کسانی که دکترا می گیرند خلاق نیستند چه بلایی در طول این مسیر به سرشان می آید؟ ما می گوییم دین نرم افزاری است که جلوی این بلا را بگیرد البته حرفمان را بخواهیم ادامه بدهیم باید بگوییم سیستم آموزش عالی و حکمرانی در مدارس ما باید تحول پیدا کند که این خلاقیت از بین نرود

ملایی:   این که حرف بدی نیست والله به خدا کلا دین حرف بدی نیست

حجت الاسلام پناهیان:   مثلا ما می گوییم دانشگاه اسلامی بشود یعنی چی؟ یعنی نود و هشت درصد دانشجوها دانشمند بشوند آموزش و پرورش اسلامی بشود چی می شود؟ یعنی نود و هشت درصددانش آموزان دانشمند بشوند همین است نه شما می گویید نماز هم بخوانند خوب نماز اول بحث گفتیم تقویت کننده اون احساس امنیت است که بعد این ذهن را بازمی کند نگرش درست یعنی اگر ما سواد داشتیم امروزه یک جور دیگر نماز را جا می انداختیم که چرا بوعلی سینا وقتی که مسئله علمی را می خواست حل بکند نمی توانست می رفت نماز می خواندد و رکعت نماز می خواند اون سواد تبیین این را نداریم به دانش آموزانمان علتش را دقیق توضیح ندادیم اون وقت الان باید دانش آموز ما مشکل نماز خواندن دانش آموزان راداشته باشیم اگر الان مشکل نماز خواندن دانش آموزان دبیرستانی را داریم یعنی آموزش و پرورش باید اعلام ورزشکستگی کند بیست سال است این حرفها را می زنم دوستان آموزش و پرورش بهترین زحمت را می کشند و بیشترین قشر جامعه ما معلمان آموزش و پرورش هستند کسی غرض ندارد اینها شوخی ندارند مدرسه مگر محل علم نیست به همان اندازه محل نماز است پس شما چطوری نماز را نتوانستید جا بندازید چطوری رقابت علمی دارند اینها پارادوکسیکال است و متناقض است

ملایی:   صریح ترینش این استکه می گویند آقا چرا بچه ام راهنمایی بود نمازخوان بود و چرا اومد دبیرستان نمی خواند

حجت الاسلام پناهیان:   این آیه قرآن را که قصه قشنگی دارد

ملایی:   اگر زمان بود بعدا می پردازیم یک نکته را یادآوری کنم عرض کنم خدمت تان ما قربانی ماه ربیع الثانی و قربانی برنامه سمت خدا را داریم بفرمایید مشارکت کنید راههای مشارکت هم از طریق کانال برنامه مفصل خدمت تان ارائه می شود وز یر نویس هم می شود و نیت هم بکنیم رفع گرفتاری ها و حاجات و رفع گرفتاری از امت اسلامی و پیروزی مجاهدان در راه خدا انشاالله نکته بعدی هم حالا امروز یادآوری شد سالروز طوفان الاقصی هم هست هم دعا کنیم برای پیروزی جبهه اسلام و هم کمک های خودمان را برای مظلومین لبنان که دستمان اقلا بهشون می رسد کنار بگذاریم کمک های نقدی مان را و راه های مختلفی را ممکن است به شما پیشنهاد کنند برنامه سمت خدا پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری را پیشنهاد می دهد اونجا مراجعه کنید بهتون می گوید چطوری مشارکت کنید در برنامه سمت خدا چند بار برنامه کانال های سمت خدا را می گویم به خاطر اینکه خیلی مطالب را اونجا می توانید ببینید از جمله آیات و روایات ودعاهایی که کارشناسان می فرمایند و اطلاع رسانی ها و اما قرآن کریم سوره مبارکه یونس صفحه 214 آیات 43 تا 53 اللهم صل علی محمد و عجل فرجهم

( قرآن کریم سوره مبارکه یونس صفحه 214 آیات 43 تا 53)

ملایی:   اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شیرینی تلاوت آیات قرآن کریم نوش جان شنوندگان و بینندگان عزیز حاج آقای پناهیان دو سه دقیقه فرصت داریم

حجت الاسلام پناهیان:   می خواهم اهمیت کنترل و مدیریت ذهن در قرآن دیده شود با جزئیاتش اون هم در موضوع ترس سوره انفال آیه 43 تا45 این آیات را من از رو بخوانم طولانی می شود پیامبر اکرم خواب می بینند این خواب قصه اش در قرآن آمده که دشمنان تعدادشان کم است بلند می شوند به مردم می گویند که آقا دشمنها تعدادشان کم است ما باهاشون می جنگیم خداوند متعال می فرماید اگر من در خواب دشمنان را تعدادش را زیاد به شما نشان می دادم یک عده ای مخالفت می کردند با جنگیدن و می ترسیدند و جا می خوردند ولی به تو کم نشان دادم در خواب ببین خدا اومده در متن عملیات مدیریت ذهن رسول خدا خواب می بینند دشمنان تعدادشان کم هستند این را نقل می کنند و اینها حاضر می شوند بروند بجنگند تازه از اون طرف وقتی که میآیند مواجه می شوند با دشمن باز می فرماید که من یک کاری کردم تعداد دشمن در نظر شما کم جلوه بکند که بتوانید بجنگید و الا اصلا شاید به هم می ریزد صحنه جنگ حتی می فرماید که دشمنان شما هم شما را کم دیدند چون اگر اونها هم کم نمی دیدند این جنگ رخ نمی داد و این پیروزی برای شما هم رخ نمی داد بعد می فرماید يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمُ فئتاً فاثبتوا (انفال، 6) اگر شما یک گروهی را دیدید ثبات قدم داشته باشید واذکر الله کثیرا دوباره اذکر الله کثیرا اینجا می آید برای اینکه شما بتوانید جنگ را مدیریت کنید این سه آیه رادوستان با دقت نگاه کنند ببینند چطوری خدا با خوابی که پیغمبر می بینند و با صحنه ای که پیغمبر می بینند می آید توی مدیریت ذهن با عنصر کنترل ترس و کاری می کند که اون ماجرای بدر با اون عظمت پیش می آید و می شود آغاز پیروزی امت اسلام

ملایی:   آیات 43 تا 45 سوره انفال

حجت الاسلام پناهیان:   ممنونم از شما جا دارد فقط یک جلسه این آیه ها را بگوییم

ملایی:   می توانیم یک جای دیگر ادامه بدهیم این آیات را خیلی ممنون از شما وئ شما بنینده های محترم و از صبر حوصله و همراهی فعال تان دیدگاه و نظراتتان را می فرمایید کلی به دردمان می خورد و استفاده می کنیم خدا به شما سلامتی بدهد

خداحافظی می کنم تا عمری باشد و سعادتی شنبه آینده و فردا اینجا نازنین دوستمان آقای نجم الدین شریعتی تا پنج شنبه میزبان شایسته شماست در پناه حضرت حق باشید و در پناه آقایمان اباعبدالله الحسین علیه السلام خدا نگهدار.