اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1403-07-09-حجت الاسلام پناهیان - نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی ( مدیریت ذهن )

ملایی: اللهم صل علی محمد و آل محمد سلام عرض می کنم حضور شما دوستان عزیزم و مخاطبان گرامی برنامه سمت خدا و بینندگان جان و شنونده های گرامی چه شمایی که زنده برنامه را الان نگاه می کنید و چه شمایی که بعدا بازپخشش را از هر مسیری همراهی می فرمایید باز هم تسلیت و تعزیت به مناسبت شهادت جمعی از فرماندهان جبهه مقاومت در رأس اونها حجت الاسلام و المسلمین سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان عرض می کنم حضورتان در برنامه سمت خدای روزهای دوشنبه ما با حاج آقای پناهیان هستیم خیلی خوشحالم الان هم اینجا هستند سلام علیک خواهم کرد یک برگشتی خیلی کوتاه و سریع به بحث در هفته های گذشته و انشاالله ادامه گفتگو و در ادامه موضوع مهم مدیریت ذهن بفرمایید لطفا سلام علیکم و رحمت الله.

حجت الاسلام پناهیان: سلام علیکم و رحمت الله بنده هم تسلیت عرض می کنم مصیبت بزرگ را شهادت مظلومانه سید مقاومت شهادت مظلومانه مردان مقاومت و فرماندهان مقاومت و همچنین شهادت مردم لبنان آوارگی که ایجاد شده در لبنان و انشاء الله هر چه سریعتر نیروهای مقاومت ایران اسلامی در رأسش بتوانند انتقام بگیرند بایستند مقابل صهیونیست هایی که اگر وضعیت را اینطوری  نمی دیدند که پایان کارشان هست این چنین دست به جنایت نمی زدند چون شهادت سید حسن نصر الله مقاومت را جاودانه تر کرد مشهورتر و مقبولتر کرد و این ها نمی بایست ایشان را به شهادت می رساندند می دانستند نتایج بسیار بالایی خواهد داشت برای جبهه مقاومت نتایجی بیشتر از فرماندهی جبهه مقاومت توسط سید حسن عزیز پس چرا  دست به این کار زدند چون در لحظه های پایانی خودشان خودشان را دارند تصور می کنند و این یک واقعیت است اگر این ها می دیدند که هنوز فرصت دارند دست به این خطای بزرگ نمی زدند اما در آینده نزدیک خواهیم دید کما اینکه الان هم می شود مشاهده کرد که با خون مظلوم سید مقاومت، مقاومت مستحکم تر خواهد شد

ملایی:   انشاالله توی تاریخ مبارزات مردم لبنان وزیر جنگ اسبق اسرائیل که حالا داستانی دارد این ماجرا که دوستان می توانند مطالعه کنند زمانی که سید عباس موسوی را دارند تصمیم می گیرند که چیکار کنیم دبیر کل قبلی حزب الله را بکشیم یا نکشیم اون خبیث می گوید که کشتن کسی که نباید او را کشت فاجعه است برای خودشان و حالا دقیقاً الان همین است قطعا دارند گور خودشان را می کنند با این قصه حاج آقای پناهیان برنامه گذشته مشخصاً هفته پیش ادامه بحث مدیریت ذهن جدای از اینکه حالا یکی دو هفته به قول فرمایش خیلی جالب بود آموزشی شما نظری بحث کردید در هفته برایمان که چرا مدیریت ذهن اصلا عوامل موثر بر مدیریت ذهن چی ها است و مدیریت ذهن چه مراحلی داردو اینها را فرمودید گفتید بیایید یکم کاربردی برایتان بگویم و برایمان فرمودید که شاید مهمترین گرایش یا احساس ترس است که می تواند مدیریت ذهن ما را با اختلال موجه کند حالا چیکارش کنیم؟ برو سمت امنیت از کجا؟ فقط و فقط از مسیر خدا ایمان و بعد برایش مؤلفه هایی فرمودید یک جایی رسیدیم به اینکه بله امیر المومنین علی علیه السلام در بحث جنگ و دفاع و جهاد این مسئله را خیلی پر رنگ می دانند و خیلی توصیه های خوب از جمله خطبه یازده نهج البلاغه و جمله معروف اعر الله جمجمتک رسیدیم به سر فصل.

حجت الاسلام پناهیان:  بله خیلی ممنونم از بیان شما که خوب دقت فرمودید تشکر می کنم به سهم خودم واقعش این است که این مباحث را سلسله وار اگر بخواهیم تعقیب بکنیم یک دقتی لازم دارد یک حافظه ای می خواهد و الا به نتیجه عمیق نمی رسیم باید چهار تا حرف کلی بزنیم و برویم اگر نخواهیم سلسله وار بحث بکنیم جنبه آموزشی اش خیلی کم می شود و حیف است این فرصت را از دست بدهیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

همانطور که فرمودید مهمترین عامل اختلال در مدیریت ذهن ترس هست من چند تا عامل دیگر هم در کنارش بشمرم یکی از عوامل اختلال طمع هست که در قرآن هم برجسته به اون پرداخته شده هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً (معارج، 19) و الی آخر که البته با نگاه به آیات قرآن ترس اهمیت بیشتری دارد تا طمع، که چرای اون هم قابل بحث است بگذریم عامل دیگری که می تواند مدیریت ذهن ما را مختل بکند محبت زیادی به یک چیز است، عامل دیگری که می تواند مدیریت ذهن ما را مختل کند تنفر است من فقط اینها را برشمردم که بگویم یک نگاه از بالایی به بحث داشته باشیم برگردیم به موضوع خودمان اولین و فراگیرترین عامل مختل کننده مدیریت ذهن ترس است خوب این مدیریت ذهن شامل خیلی حرف ها می شد قبلا ما بحث کردیم مثلا شما می خواهید محاسبه بکنید که اسرائیل را بزنید یا نزنید خیلی ساده من مصداقی بحث بکنم محاسبه بکنید تو مقاومت شرکت بکنید یا نه محاسبه ای که شهید والا مقام مقاومت سید حسن عزیز محاسبه کرد و فرمود دخالت می کنیم هر چی خطر هست به جان می پذیریم این محاسبه است دیگر محاسبه ای که امام کرد انقلاب را راه انداخت خیلی از علما گفتند این کار را نکن نمی گیرد محاسبه امام درست در اومد چون اون محاسبه گر بدون ترس محاسبه می کرد محاسبه اش درست بود محاسبه ای که در جریان پیروزی انقلاب در جریان دفاع مقدس و در جریان تک تک عملیات ها و فرماندهان شهید ما انجام می دادند بدون ترس چون محاسبه می کردند محاسبه شون درست بود و نتیجه گرفتیم در نهایت حالا یک جمع بندی کلی کجاها ما محاسبه مون غلط بوده و چقدر ترس پشتش بوده و ما ترس ها را تئوریزه کردیم موضوع ترس یک ترس کودکانه ای که یا ترس مثلا کسی که از جانوری می ترسد یا از تاریکی می ترسد نیست مسئله خیلی عمیق تر از این حرفهاست واقعا کسانی که در مقام تصمیم گیری هستند در هر موقعیتی حتی یک تاجر و حتی یک کارخانه دار اگر ترس تو وجودشان باشد بعد تصمیم می گیرند بعد به نتیجه می رسند ترس دستگاه محاسباتی انسان را مختل می کند حتی یک تاجر را زمین می زند بعضی وقتها ترس محاسبه ای را در شما ایجاد می کند که موجب می شود به دیگران ظلم کنید چرا؟ چون می ترسی که حقت را بخورند تو پیش دستی می کنی ظلم می کنی دقت فرمودید می ترسی حق ات را بخورند غیبت می کنی می ترسی غریب بمانی از اموال و دارایی ها و آبروی دیگران مایه می گذاری اینها همه ترس است ترس خیلی فراگیر است می ترسی در رانندگی کار دست خودت می دهی این که ما بسیاری از خطاهایمان ناشی از ترس است موجب شده مفهوم ایمان برجسته شود و برجسته ترین مفهوم بشود در قرآن و اول با ایمان شروع باید کرد مفهوم ترس را خواهش می کنم از بینندگان باهوش این برنامه فکر کنند در همه خطاها یک ترس وجود دارد در همه کوتاهی هایی که ما داریم یک ترس وجود دارد نمازش را به تاخیر می اندازد سر چی است می ترسد یک فرصتی را از دست بدهد ببینید این که هی می گوییم ایمان و ایمان خیلی مهم است ایمان انسان را به یک امنیت و آرامشی می رسد بعد درست فکر می کنیم و درست برنامه ریزی می کنیم و درست به نتیجه می رسد در تک تک اعمال خودش جدا از اینکه روحیه اش روی آرامی خواهد بود و از این آرامش لذت می برد جدای از این در روابط اجتماعی اش هم انسان موفقی خواهد بود دچار سوء ظن نمی شود سوء ظن به دیگران ناشی از ترس است شما اگر مطمئن باشید روزی خدا را می رساند همه را به چشم دزد اموال نگاه نمی کنید راحت تر ارتباط برقرار می کنید سوء ظن بیجا هم غلط است بعضی وقتها دشمن شما شما را می ترساند از خودش و بعد شما می نشینی محاسبه می کنی می گویی نه این قدرتش خیلی زیاد است اف سی و پنج دارد و بزرگتر از اون واقعیتی که هست بعد هیچ وقت نقاط ضعفش را نمی بینی که بتوانی برنامه ریزی کنی بزنی بر اساس نقاط ضعفش خدا ما را توی بازی وارد نکرده که نتوانیم برنده شویم ابدا ابدا این مهم است این جزو همان آگاهی هایی است که امنیت بخش است

ملایی:   سید حسن نصر الله یک چیزی می خواندم ازشون گفت هر آنچه که بسا صهیونیست ها دهه ها آماده کردند اینها قابل از بین رفتن هستند چند مورد را می گوید در اون سخنرانی که مثلا صنایع و دین و قوم و این که فکر کنی که مسیر چی است

حجت الاسلام پناهیان:  بله حالا انشاء الله دوران اقدام نهایی مقاومت فرا برسد و واقعا همین که سرزمین فلسطین اشغالی سرزمین کوچکی هست و سرزمین مقاومت الان در کل منطقه چندین برابر این خودش بالاترین مزیت نسبی است که غیر قابل انکار است و غیر قابل تصور برای دشمن است و غیر قابل تسلط برای دشمن است و اینها می تواند چه برتری هایی ایجاد کند بماند حالا من می خواهم به موضوع نبرد مقاومت با صهیونیست ها برسم و این آرامشی که در سید بود چرا اینقدر او تقدیر می شود حتی در فضاهای عربی به او الان می گویند علامه سید حسن نصر الله نه اینکه او کتاب نوشته باشد او به شدت می دانست چه باید بکند و این را شما وقتی سید حسن را از نزدیک می دیدی، می دید او ناشی از ایمانش به خدا که از این نشأت گرفته آرامشش و فکر صحیحش شما یمنی ها را از نزدیک ببینید خودتان آرامش می گیرید حالا در این آرامش مدیریت ذهن مهم است دیگر من به یکی از یمنی ها گفتم که شما شنیدم می خواهید ناوهای آمریکایی را بزنید گفت بله می زنیم گفتم خوب اونها جواب شما را می دهند گفت ما به یک همچین چیزی فکر نمی کنیم یعنی ببینید من باید به چی فکر کنم الان من باید به وظیفه ام فکر کنم او به عهده خداست و خدا گفت اگر این کار را بکنید امنیت را از من بگیری من تو را در امان قرار خواهم داد و هر کسی امنیت از خدا نگرفت خدا می فرماید دیگر کافی نیست تو از دشمنت بترسی از من هم باید بترسی فلا تخشوهم واخشون باید از من بترسی چرا از اون می ترسی من که قدرتم بیشتر از دشمن شماست می خواهی  دشمن را بر شما مسلط کنم؟

ملایی:   هم از او نترس و هم از من بترس

حجت الاسلام پناهیان:  از من بترس در واقع بی توجهی به قدرت خدا بترس از من بترس یعنی این یعنی از بی توجهی به قدرت خدا بترس تو علیه خدا داری فریاد می زنی وقتی از دشمنت ترسیدی تو علیه خدا بیانیه دادی وقتی از دشمن خودت ترسیدی گفتی خدا ضعیف است نمی تواند از من حمایت کند می دانید تو علیه خدا قیام کردی چطور از دشمنت می ترسی علیه اش قیام نمی کنی از خدا نمی ترسی علیه خدا قیام می کنی کسی از دشمنش بترسد علیه خدا قیام کرده یمنی ها علیه خدا قیام نکردند سید حسن نصر الله علیه خدا قیام نکرد سازشکاران علیه خدا قیام می کنند چون می ترسند چون از دشمن می ترسند و قدرت خدا را ندیده می گیرند جلسه قبل گفتیم قدرت و مهربانی خدا درسته؟ خوب ما در چنین شرایطی قرار داریم که باید ذهن خودمان را از ترس مدیریت کنیم اتفاقا حالا این موضوع موضوع روز قرار گرفته چو ن در مقابله و مواجهه با صهیونیست ها هستیم و مردم ما به شدت تقاضا دارند که آقا پاسخ داده شود و حتی پاسخ تأخیر شده شاید من حالا زیاد نمی خواهم در جزئیات وارد بشوم ما این صدمات را خوردیم بنابر وعده هایی که دشمنان دادند و ما باور کردیم یا بالاخره کوتاه آمدیم بر مصلحتی ولی ببینید الان در یک موقعیت صریح تری در نبرد و جنگ رویاروی با دشمن صهوینیستی هستیم اینجا می خواهم یک چیزی عرض کنم موشک ها و هواپیماها را بشمرید و همه تجهیزات را بشمرید اینها یک درصد قدرت دشمن است 99 درصد قدرت دشمن در چی است؟ در تخریب ذهن ما در عملیات روانی در اختلال ایجاد کردن در مدیریت ذهن ما عملیات روانی دشمن بیشتر از خود وجود نحسش بیشتر از تجهیزاتی که دارد مؤثر است و ما باید ببینیم آیا جامعه مون را مجهز کردیم یا نه اگر جامعه مون را مجهز کنیم در مقابل عملیات روانی دشمن ما این نبرد را پیروز می شویم و این وعده های خداست و این نتیجه بسیاری از آیات قرآن است من بعضی از این آیات را برای شما قرائت کنم امروز موضوع بحث ما در ذیل مدیریت ذهن در ادامه بحث مهمترین عامل تخریب کننده مدیریت ذهن یعنی ترس رسیده به ترسی که دشمن در جنگ در دلها ایجاد می کند می خواهیم یک مقدار مصداقی در این باره صحبت کنیم از مسیر عملیات روانی آل عمران آیات 173 به بعد قَد جَمَعوا لَكُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إيمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَكيلُ کسانی که خدا می خواهد از کسانی تعریف کند کسانی که مردم می آیند بهشون چی می گویند؟ جمعوا لکم ان الناس قد جمعوا لکم مردم می ریزند سرتان یک عده ای علیه شما حرکت کردند قیام کنند بترسید از اونها دارند عملیات روانی می کنند فزادهم ایمانا اونها می ترسانند اینها ایمانشان اضافه می شود نه از ایمانشان استفاده می کنند این چه قدرت مدیریت ذهنی است که من اگر به شما یک مقداری ایمان دارید الان بالاخره بیست واحد ایمان دارید بیاییم شما را از دشمن بترسانند ایمانت بشود سی واحد

ملایی:   یک خورده غیر طبیعی جلوه می کند

حجت الاسلام پناهیان:  این قدرت مدیریت ذهن یک مومن است چون می داند ترساندن اسلحه کسی است که اسلحه و قدرت ندارد تو را نابود کند لو داد خودش را

ملایی:   این را انتخاب کرده

حجت الاسلام پناهیان:  در روایت هست ضعیف ترین دشمن دشمنی است که دشمنی خودشان را علنی کردند هم دارند می ترسانند چون می ترسانند معلوم است سلاح موثر ندارند بقیه دشمنی شان هم که علنی کردند خدا فرمود و البته آدم های باهوش و عاقل می فهمند چرا این غیب لازم نیست مناسبات رو میزی دقیق لازم دارد که دشمن ضعیف تر از شماست خوب اینجا ببینید غوغای مدیریت ذهن در قران را ببینید ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم مردم علیه شما جمع شدند و علیه شما اقدام کنند از مردم بترسید فزادهم ایمانا اینها ایمانشان زیادتر می شود و محکم تر می شوند چه جالب است قالوا چی می گویند؟ حسبنا الله خدا را بس است مردم علیه ما جمع شدند چی است انگار بر می گردند به خدا و این پیوند شما در موقعی که دیگران شما را می ترسانند به خدا پناه ببرید ایمانتان اضافه می شود من هزاران نفر اینطوری در جبهه دیدم با چشمم آدم هایی که قبل از اینکه برویم برای شب عملیات خودشان می گفتند می ترسیم از گلوله و ترکش وقتی اومدند در عملیات دیگر نمی ترسیدند می خندیدند چون مرتبط و متصل می شوند به خدا و می خواهند از خدا امنیت بگیرند دیگر چشمشان به اسباب دیگر بسته می شود و بعد خدا بهشون امنیت می دهد قدرت می دهد و بعد در اون بحران ها در مقابل یک جنگ کلاسیک پیشرفته جهانی که به ما تحمیل شده بود اینها توانستند پیروز شوند اینها همه اش مدیریت ذهن است حسبی الله حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ (آل عمران، 173) است یعنی می فرماید حالا به زبان من تو وکالت کارهایت را به من بده من درستش می کنم دیدی آدم وکیل می گیرد می خواهد خیالش راحت باشد می گوید تو به من بده من بلدم چیکار کنم شما وکیل ات خداست دیدید یک حقوقدانی می آید می گوید این را من می دانم چیکار کنم خودت صحبت نکنی توی این فیلم ها نشان می دهند طرف می گوید من بدون وکیل ام صحبت نمی کنم چون می ترسد خراب کند خیلی خوب است آدم بدون وکیل اش نرود میدان جنگ و بدون وکیل اش فکر نکند بدون وکیل فکر کنی وکیل ات که خداست فانقلبوا بنمعت فان یمسسحوا بسوء اینها اوضاعشان منقلب می شود و هیچ بدی بهشون نمی رسد و اتّبعوا رضوان اللَّه و اللَّه ذو فضل عظیم (آل عمران، 174) و خدا ذو فضل عظیم است حالا عبارت های اینطوری یک مقدار به اصطلاح اعراب هایش را فکر می کنم درست ننوشتم

ملایی:   اون یکی باید والله ذوفضل باید باشد باید اینجا یک ایه بعدی را ببینیم می فرماید انما ذلک الشیطان یحوف اولیائه شیطان دوستان خودش را فقط می تواند بترساند یعنی عملیات روانی شیطان روی دوستان خودش است امروز هر کسی صهیونیست ها او را دیدید ترساندند و دستگاه محاسباتی اش ضعیف کار کرد بدانید از اولیاء شیطان است

حجت الاسلام پناهیان:  به نتیجه خیلی مهمی رسیدم این کلام خدا درست است دیگر انما ذلکم الشیطان یخوف اولیائه شیطان فقط عملیات روانی اش روی دوستانش موثر است فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ‌ (آل عمران، 175) ان کنتم مومنین ایمان یک واژه روانشناسی است به عنوان مهمترین عامل مدیریت ذهن مهمترین عامل تخریب کننده ترس است در مقابلش ایمان بود دو تا داستان تاریخی می خواهم بگویم اگر ما دستگاه محاسباتی مان درست کار کند اولویت ها را درست تشخیص می دهیم دیدید در این فضاهای مجازی بحث می کنند خیلی ها الان می پردازند به بحث های غیر ضروری و غیر مفید و اولویت ها را تشخیص نمی دهند من هم از ترس بزرگ تاریخی فاجعه آمیز امروز یک مثالی بزنم و هم از درست تشخیص ندادن ها اولویت ها را یک مثال با عظمت بزنم در مورد ترس و در واقع امروز روز صلح امام حسن علیه السلام است چرا امام حسن صلح کردند بعضی ها تو این مدتی که ما از دور و نزدیک درگیر هستیم با جریان صهیونیسم بین الملل که خوب اتفاقا چقدر جالب شیشه عمرش در تیر رس ترکش های سلاح های ما هم هست جالب است شما تصور کنید شیشه عمر استکبار جهانی اینجا نبود توی یک قاره دو قاره اون ورتر چقدر کار سخت می شد و خدا چقدر کار را راحت کرده برای ما شیشه عمر اون دیو سیرت را گذاشتم اینجا زیر دست و بال بچه های شما ببینید چیکار می کنید بچه ها ببینید چیکار می کنید می خواهم کار را برای شما آسان کنم خیلی جالب است خدا صحنه ای که ایجاد کرده بسیار صحنه آرامش بخش است امام حسن مجتبی علیه السلام صلح کردند اما علتش چی بود؟ علتش ترس مردم از معاویه بود معاویه هم عملیات روانی خودش را به طور کافی انجام داده بود و بعد وقتی اینها صلح را تحمیل کردند به امام حسن مجتبی علیه السلام این مرحله اول جنایتشان بود کسانی که صلح را تحمیل کردند به امام حسن مجتبی علیه السلام اباعبدالله الحسین را قطعه قطعه کردند اینها فقط سازش کار نبودند از شام کسی نیامد حسین را به قتل برساند غاطبه کسانی که صلح را به امام حسن مجتبی علیه السلام یعنی کوفیان تحمیل کردند همانان در عاشورا اباعبدالله الحسین را قطعه قطعه کردند چقدر سازش کار یک چیز فاجعه آمیزی است بعضی ها اخیرا هی از صلح امام حسن دم می زنند و می گویند ما در اسلام هم جنگ داریم و هم صلح داریم هم جنگ انواع و اقسام دارد و هم صلح انواع و اقسام دارد ولی اونهایی که ناوارد هستند از صلح امام حسن خواهش می کنم حرف نزنند چون صلح امام حسن ناشی از خیانت خواص بود و الان به دلائل خاص دیگری غیر از این صلح برتری پیدا کرده باشد سخن امام حسن مجتبی علیه السلام را بخوانم می فرماید لو وجدت اعضائا ما سلمت له الامر اگر یار پیدا می کردم امر خلافت را واگذار نمی کردم قبلش دارد و بعدش دارد که شما بیچاره خواهید شد با بنی امیه اینطور نیست که آب خوش از گلویتان پایین برود بعد می فرماید که و کتب اکثروا اهل الکوفه الی معاویه بانا معک و ان شئت اخذنا الحسنه و بعثناه الیک نوشته اند به معاویه که ما با توأیم اگر می خواهی امام حسن مجتبی را کت بسته به تو تحویل بدهیم دقت فرمودید چه شرایط سختی بود اونهایی که طرفدار صلح هستند بروند دنبال مصادیق دیگری از صلح بگردند صلح امام حسن که ناشی از خیانت خواص هست این به درد اینجا نمی خورد این را الگو قرار ندهند آدم بعضی از خواص سیاسی از صلح دم می زنند آدم باید ازشون بپرسد شما خودت خائن هستی یا خائن ها را می شناسی چه خبر است صلح امام حسن چرا حالا مثلا موارد دیگری از صلح را بیا بگو صلح حدیبیه را می شود سرش بحث کرد نه به طور مطلق خوب دیگر این یادآوری مناسبت امروز است که دستگاه محاسباتی مردم را در واقع به هم ریخت معاویه با تبلیغات خودش با جنگ روانی که کرد و با نبردهای ایضائی که می کرد در جریان غارت دو سال و نیم و چه مردم مشکلاتی پیدا می کردند بماند اما نکته دیگری که می خواهم مثال بزنم این است دوباره اصل بحث برگردیم مدیریت ذهن یعنی اینکه به چی فکر بکنیم و به چی فکر نکنیم ما جلسه قبل اون سخن امیر المومنین علی علیه السلام را که اینقدر جریان مقاومت شعله ور نشده بود با هم مرور کردیم و شما اشاره فرمودید أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَكَ .. (خطبه 11 نهج البلاغه) جمجمه ات را به خدا بسپار یعنی در مورد زخم وارد شدن به بدنت را الان فکر نکن الان این سم است الان به فتح فکر کن علم به بصرک اقصی القوم به اون نقطه نهایی که می خواهی برسی فکر کن و عبارت های دیگری که حضرت فرمودند مرور کردیم واقعا چقدر زیباست ما امروز فکر کنیم به لحظه های پیروزی فکر کنیم به چیزهایی که دشمن نمی خواهد ما در مورد اون چیزها فکر کنیم به نقاط ضعف دشمن فکر نکنیم به نقاط ضعف خودی نه اینکه اونها را در نظر نگیریم در برنامه ریزی فکر نکنیم به معنای اینکه غرق شان نشویم یکی از اموری که در زمان جنگ باید ما در نظر بگیریم و الا دچار مکائد ابلیس شدیم امر وحدت هست در نبردها معمولا این اتفاق می افتد که وقتی یک شکستی و یک هزیمتی ایجاد می شود اختلافات داخلی شعله ور می شود این تقصیر اون می اندازد و اون تقصیر این می اندازد الان جواسیس سمی بین المللی اومدند دارند بین لبنانی ها و ایرانی ها اختلاف می اندازند رسماً الان اختلافاتشان اینقدر شوم است به زبان جاری نمی کنم همانطور که وقتی شهید رئیسی به شهادت رسید دوباره آقا خودشان کشتند و سردار سلیمانی به شهادت رسید یک ضد انقلاب خفنی می گفت اینها خودشان سردار سلیمانی را کشتند چون داشت بزرگ می شد و فلان یعنی تا می توانند اختلاف ایجاد می کنند ما باید بیاییم این مدیریت ذهن را به عهده بگیریم بعد از نبرد احد همزه سید الشهدا به شهادت رسید رضوان خدا بر او باد یهودی ها در مدینه عملیات روانی شان را شروع کردند که خوب بیان کو نصرت خدا این وعده هایی که پیغمبر به شما داده بود چه شد اتفاقا یهودی ها امروز هم ما با همان ها درگیر هستیم شروع کردند به جنگ روانی کردن یعنی مدیریت ذهن را مختل کند حضرت عمار با دوست خودش داشتند می رفتند یهودی ها به اینها که رسیدند به همه می گفتند اینها گفتند چی شد وعده های پیغمبر شما؟ عمار برگشت گفت پیغمبر ما چی جواب داده بود او رفیق آقای عمار گفت که من با شما حرف نمی زنم شما ایمان من را متزلزل می کنید رفت عمار ایستاد گفت نه من با شما بحث می کنم گفتند پیغمبر شما مگر وعده نداده بود اگر شما حرفش را گوش کنید کوهها را به دست شما جابجا می کند چی شد پس اینجا که شکست خوردید در این جنگ عمار برگشت گفت بله مشروط بود به اینکه حرفش را گوش کنیم حرفش را گوش نکردیم اون تنگه احد را رها کردیم تنگه احد را رها نکرده بودیم این اتفاق نمی افتاد جوابشان را داد اونها را ساکت کردند و حالا البته من خلاصه کردم این گفتگو را که اونها تیکه می انداختند می گفتند عمار تو خودت کم حرف پیغمبر را گوش نکردی و حرف گوش کن پیغمبری الان کوه به  دست ات جابجا می کردند و عمار اومد و گزارش این ماجرا را داد حضرت فرمود اون دوست تو آدم مجاهدی بود ولی تو مجاهد فی سبیل الله بودی ایستادی و جوابش را دادی کلمه جهاد تببین از اینجا شروع میش ود اینجا حداقل مصرف اولش مشخص است البته قبل از این هم در مکه جهاد تبیین داریم به نام جهاد کبیر و جاهدهم به جهاداً کبیرا که بحث دیگری دارد ولی یکی از جاهایی که به عمار این کلمه مجاهد گفته شد به خاطر بحث کردنش با یهودی ها اینجا بود که بعد حالا اونها اومدند پش پیغمبر که گفتگویی شد که من بقیه روایت را کاری ندارم می خواهم بگویم که ما خیلی حرف ها داریم به هم بزنیم کدام حرف را باید بزنیم؟ مدیریت باید بکنیم ذهن خودمان را و مدیریت بکنیم زبان خودمان را مدیریت کنیم نگاه خودمان را به امور مهمتر باید بپردازیم یک مثال مهم بزنم مثالی که ریشه فجایع زمان صدر اسلام می شود تا شهادت اباعبدالله الحسین و حتی ریشه صلح امام حسن علیه السلام هم می شود صلح تحمیلی و صلح مظلومانه امام حسن مجتبی علیه السلام ببینید چقدر راحت یاران امیر المومنین علیه السلام به اولویت های حضرت گوش نکردند بعد از این که مذاکره به نتیجه نرسید در زمان امیر المومنین علی علیه السلام بعد از جنگ صفین حضرت فرمود جمع بشویم برویم جنگ صفین اینها جمع شدند آماده شدند بروند این جا یک مشکلی ایجاد شده بود در جامعه به نام خوارج خوارج هم جمع شده بودند رفتند کناری اینها اول شش هزار تا بودند و چهار هزار تا شدند و بعد دو هزار تا رقمشان خیلی اومد پایین ولی خوب رقمشان قابل توجه بود حضرت فرمود ما با اینها کاری نداریم برویم اول سراغ معاویه اون ریشه فتنه است اون را که زدیم می آییم حساب اینها را می رسیم یا اینها تسلیم شدند اون موقع یا اون وقت باهاشون تسویه حساب می کنیم عبارت ها را ببینید حضرت فرمودند فسیروا الی القاسطین قاسطین منظور معاویه و دار و دسته اش است پس سیر کنید به سوی قاسطین فهم اهم علینا من الخوارج اونها مهمتر از خوارج هستند برای ما اشعث و بعضی ها ایستادند گفتندنه اول باید برویم سراغ خوارج وقتی اول رفتند سراغ خوارج گفت شما حساب کنید دو هزار نفر از شهروندانتان کشته بشوند شهر به هم می ریزد دیگر لشکر درست نشد چون نتوانستند اولویت را تشخیص بدهند نفوذی اشعث اومد اولویت ها را به هم زد درسته اینها جزو مدیریت ذهن است مدیریت ذهن فقط این نیست که تو توجه کنی به این هم هست که تفکر درباره چی کنی و اولویت ها را با این تفکر چگونه تشخیص بدهی جامعه ای که یک عده ای توش سروصدایی داشته باشند و اولویت هایشان غیر از اولویت رهبرشان باشد قدرت مدیریت ذهن کاهش پیدا می کند در اون جامعه و خطا زیاد می شود الان یکی از مزیت های نسبی صهیونیست ها این است که دیپلماسی و میدانشان یکی است فرماندهی شان یعنی با هم دو تا نیستند علیه هم ناهماهنگ با هم نیستند و عقب و جلو نیستند امیر المومنین علی علیه السلام یارانش با هاش یکی نبودند یک نفر به معاویه برگشت گفت معاویه می دانی تو چرا برنده شدی چون تو هر حرفی می زنی هیچ کس نیست مقابلش حرف بزند امیر المومنین حرف بزند حرف می زنند سکوت می کند حرف می زنند امیر المومنین مخاطب خودش را پرو  بار آورده امیر المومنین نمی خواسته اونها پرو شوند بزرگوارانه و کریمانه برخورد می کرده اونها عادت به این برخورد کریمانه نداشتند و بزرگ نمی شدند اونها عادت به برخوردهای دیکتاتور مآبانه داشتند می گفتند ما خلیفه ای می خواهیم مثل خلیفه دیگر اسم نمی برم مدیریت ذهن یکی اش مدیریت فضای عمومی است شما به چی فکر می کنید؟ الان چی  اولویت دارد؟ ذهن ها کنار هم می شود یک امور واقعا آدم می بیند در فضای افکار عمومی در فضای مجازی که یک جایی است برای نشان دادن افکار عمومی کی ها دارند این کار را می کنند یک زمانی ما حال و حوصله بیشتری داشتیم یک حرف هایی می زدیم مثلا سر این که نیروی حزب اللهی هم باید برساند پول در آوردنش پول در آوردن حرام نیست حالا رفت پول در بیاورد خدا بهش روزی نداد عیبی ندارد جهاد فی سبیل الله کرده نباید فقیر بودن را افتخار دانست به این معنا که تلاش نکنم بله تلاش بکن بعد فقر شد الحمدلله خوب یک همچین شرایطی را بحث می کردیم مثلا بعد می دیدیم یک عده ای با ادبیات حزب اللهی فحش های رکیک می دهند ای بابا کی هستند اینها پنج شش سال پیش و هفت هشت سال پیش به بچه ها گفتم که واقعا من که آیه و روایت می خوانم اینها مذهبی هستند و رفتند بررسی کردند دیدند اینها همه شون از خارج از کشور هستند از شهر و کشوری که منافقین اونجا نشستند پای یعنی می آیند به نام حزب اللهی به نام ادبیات حزب اللهی چیکار می کند دو به هم زنی می کند ممکن است چهار تا حزب اللهی یکی در لندن نشسته دارد از اونجا خط می دهد از لندن نشسته می گوید عدالت خواهی کنید آقا این درس عدالت خواهی ما باید از لندن بیاید چطوری است الان از آل معاتی بیاید و از آمریکا بیاید چطوری است اینها می شود مگر نگذاریم ذهن مان را مدیریت کنند ببینید دشمن به چه موضوعی علاقمند است شما به اون موضوع بپردازید حتما به اون موضوع نباید پرداخت این یعنی مدیریت ذهن جامعه افکار عمومی وقتی اداره می شوند التجاهی پیدا می کنند به یک موضوع اینجا مدیریت ذهن اجتماعی بحثش مطرح می شود کی باید به چه موضوعی پرداخت دقت فرمودید ما متاسفانه توی فضای عمومی کشورمان خیلی وقتها افکار عمومی را غلط جهت دادند عواملی از داخل و خارج و دوست و دشمن بالاخره غلط جهت دادن به افکار عمومی این کار ابلیس است و بازی کردن در پازل دشمن این دیگر تعبیر رایجش است دقت فرمودید مقام معظم رهبری یک بار می فرمودند که قبل از انقلاب یک مطلب دینی را شما خوب یاد می گرفتید و می اومدید می گفتید کار تبلیغی تان را خوب انجام دادید بعد از انقلاب الان هر حرف دینی را می خواهی بزنی باید فکر کنی ببینی به نفع کدام جریان در جهان از جریان های دشمن و باطل می شود اون را نزد ببینید کدام جریان در جهان ما باید الان جهانی فکر کنیم و ابعاد قصه مدیریت ذهن خیلی موضوعش همانطور که شما هم تصدیق فرمودید در جلسات قبل گسترده است به ویژه در زمان این موقعیتی که هستیم من امروز دوست داشتم خیلی در مورد خود شخص سید حسن نصر الله عزیز صحبت کنم افکار عمومی یک رهبر موفق برای جهت دهی به دلها بود رجز می خواند شعار نمی داد پایش می ایستاد دشمن هم به صداقت او اعتراف داشت و دوست و دشمن به او اعتماد می کردند در این که او صادقانه سخن می گوید ببینید کسی بخواهد رهبری بکند مدیریت ذهن یک جامعه را باید یک مختصاتی داشته باشد قاطعیتش به جا و صداقتش تثبیت شده و استحکامش باید در چشم هایش دیده شود ادا نباید در بیاورد هیچ انقلابی حق ندارد ادا در بیاورد دقت فرمودید و پای عهدش ایستاد صدقوا ما عاهد الله علیه عهدی که با خدا بست که هیچی عهدی که با مردم هم بست و عهدی که با فلسیطینی ها هم بست صادقانه ایستاد این خیلی مهم است که ما حالا در همین مختصری که وقت نیست شما در محضر قران هم هستیم در همین مختصر من بگویم چرا سید حسن نصر الله اعلی الله مقامه الشریف رزقنا الله شفاعته چرا توانست رهبری بکند؟ اون محیط بسیار متشنج را اون محیط بسیار به هم ریخته را که حتی غیر مریدان خودش را هم مرید خودش کرد اینها را باید مطالعه کرد این شخصیت برجسته ببینید دشمنان درباره او چی اعتراف می کنند چقدر حساب شده سخن می گفت و حرکت می کرد ما در ایران اسلامی در اوج از رهبری امامین انقلاب برخوردار هستیم مثال های فراوان می توانیم بزنیم ولی این مقدار تاثیر و مدیریت صحیح در اون موقعیت بحرانی واقعا فوق العادگی داشت

ملایی:   کاش اینقدر زمان داشتیم یک فصل قشنگ مفصل در مورد این شهید بزرگوار صحبت می کردیم خیلی متشکرم از شما همراهان عزیز و ارجمند یک کمی زمان رد شده می خواهم خلاصه بگویم به کانال ها و صفحات برنامه مراجعه کنید بحث رد مظالم را در واپسین روزهای ماه ربیع الاول در همین یک ماه اجازه از محضر مراجع عظام تقلید گرفته شده تا سقف یک میلیون تومن جزئیات بیشتر عبور می کنم از همین جا آقا نجم الدین شریعتی عزیزم روزهایی که در پیش رو هست مفصل بگویند راه عضویت در کانال رفقا زیر نویس کنند بحث جزئیات رد مظالم را بسیار مهم است پیگیری بفرمایید آیات سوره مبارکه توبه صفحه 207 قرآن کریم و تقدیم کنیم از همین جا ثوابش را به شهدای گرانقدر جبهه مقاومت به ویژه دبیر کل حزب الله لبنان و شهدای عزیزشان و سردار نیل فروشان عزیز و همراه شما باشیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

(قرآن کریم سوره مبارکه توبه صفحه 207 قرآن کریم)

ملایی:   اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

پایان برنامه امروز است و حاج آقای پناهیان دعا کنند به حق خون شهدای عزیز و مظلوم جبهه مقاومت انشالله دعاهایمان مستجاب باشد

حجت الاسلام پناهیان:  اجازه بدهید به جای دعا یک توصیه به دوستانم داشته باشم کمک به مردم جنگ زده لبنان را فراموش نکنیم الان اون مردم محتاج کمک ما نیستند مردم عزت مندی هستند و بسیاری از روستاها و شهرها تخلیه شده و اونها از هر روستایی یک خانه را ویران کردند و مردم آواره شوند و فشار بیاید انشاالله این کمک ها و همدلی ها افزایش پیدا کند شنیدم جریانی دارد شروع می شود خانم ها طلاهای خودشان را تقدیم کنند و جریان دانش آموزان بالاخره فعالیت کنند در این زمینه این همدلی روحیه مردم لبنان را تقویت می کند و انشاالله که بلای صهیونیسم ریشه کن بشود از جمهوری اسلامی

ملایی:   خیلی ممنونم حاج آقای پناهیان عزیز و آخر دعوانا عن المحمد و صلی الله محمد و آله الطاهرین تا سلامی دوباره انشاالله عمری باشد شنبه آینده از فردا آقای شریعتی عزیز اینجا هستند سلام خدا بر اباعبدالله الحسین علیه السلام.