دوشنبه است و طبق روال هفته های گذشته دوشنبه ها با حجت الاسلام و المسلمین با حاج آقای حجت الاسلام پناهیان هستیم دعوت می کنم از همین لحظه همراهی بفرمایید با ایشان دقایقی دوباره نکاتی را یاد بگیریم سلام علیکم
حجت الاسلام پناهیان: سلام علیکم خدمت بینندگان خوب سلام عرض می کنم تسلیت عرض می کنم بزرگترین مصیبت را که مصیبت رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هست شاید این که گفته می شود ماه صفر نحوست دارد به دلیل واقع شدن رحلت حضرت ختمی مرتبت در این ماه باشد و انشاالله خداوند متعال همه بینندگان ما را از بلایا مصون بدارد در این روزهای پایانی و مهمترین بلاها هم بلاهای معنوی است دین ما را خدا حفظ بکند و قلب امام زمان ارواحناه له الفداء تصلا پیدا کند به واسطه ابراز ارادت های مومنین در این مصیبت جانکاه انشاالله حضرت رسول شفیع ما باشند در دنیا و آخرت
ملایی: الهی آمین خیلی متشکرم از دعاهای خوب حاج اقای حجت الاسلام پناهیان عزیز زیارت کربلای معلی و نجف اشرف و عتبات عالیات برایتان قبول باشد توفیق داشتید اونجا خدمت تان بودیم.
حجت الاسلام پناهیان: بله دوشنبه هفته گذشته من فقط یک نکته را یادآوری کنم اگر اجازه بدهید همین ابتدا واقعا در سفر اربعین به دو گروه باید زیارت قبول گفت یک گروه کسانی که آمدندب ه این زیارت چه پیاده روی کردند چه نه یک گروه کسانی که دلشان می خواست بیایند ولی نتوانستند بیایند به هر دلیلی واقعا به اونها باید زیارت قبول گفت کسی از حرم بر می گردد باید زندگی تازه ای را آغاز بکند اون کسانی هم که نرفتند زیارت اربعین اونها هم زندگی تازه ای را آغاز بکنند این مفهوم انما الاعمال بالنیات خیلی جدی است ما هفته گذشته یک کمی از کنار حرم اباعبدالله الحسین علیه السلام طوری حرف زدیم بعضی از مخاطبین دلشان سوخت و گفتند شما دل ما را سوزاندید نه ما نمی خواستیم دل کسی را بسوزانیم ما گفتیم فقط کسانی که اهمیت ندادند آرزو نکردند و اقدام نکردند برای سفر بعدا حسرت می خورند که چرا ما به اربعین اهمیت ندادیم و الا اون کسانی که اهمیت دادند ولی نشد اونها در این سفر بوده اند امیر المومنین علی علیه السلام فکر کنم این داستان را هم با هم مرور کردیم اون روز که کسی در جنگ جمل پای رکاب ایشان گفت کاش برادر من همین جا بود و می فرمود اهوا اخیک معنا یادتان می آید همچین بحثی را گفتیم اهوا اخیک معنا آیا دل برادرت با ما هست گفت بله آقا دوست دارد فرمود پس با ما بوده ما همین را گفتیم و گفتیم همه کسانی که اربعین را دوست داشتند تو اربعین بوده اند فقط کسانی که اهمیت نمی دهند به همچین موضوع با عظمتی و بی اعتنا عبور می کنند اینها بعداً حسرت می خورند توجه اونها را باید جلب کنیم هر طوری شده یک بار تجربه کنند
ملایی: خیلی خو ب این هم یادآوری بود هفته گذشته چه خاطره خوبی بود زیارت اباعبدالله الحسین درکنار حاج آقای حجت الاسلام پناهیان با شما چه به اون عزیزانی که بودید در کربلا و چه عزیزانی که پای گیرنده ها بودید به قول استاد حجت الاسلام پناهیان برویم سراغ بحث امروز.
حجت الاسلام پناهیان: بله بسم الله الرحمن الرحیم
مشهورترین شخصیت عالم امکان، و البته تاریخ اسلام، شخص بسیار والا مقام حضرت ختمی مرتبت رسول الله الاعظم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم هست ایشان در کلام می فرمایند ما اودی النبیٌّ مثل ما اودیت هیچ پیغمبری به اندازه من اذیت نشد در کلام دیگری فرموده اند نقل شده است ما اوذی احدٌ مثل ما اوذیتم احدی مثل من اذیت نشد شاید بی حکمت نباشد که ما ده روز اول محرم را عزاداری می کنیم تا به عاشورا برسیم بعد یک چله می گیریم تا به اربعین برسیم بعد آماده بشویم یک دهه برای رسول خدا عزاداری کنیم یعنی کمال در عزای ابا عبدالله الحسین به این است که عزای پیامبر را درک کنیم مصیبت های او را بفهمیم چون مصیبت های اباعبدالله الحسین علیه السلام علنی بوده ولی مصیبت های پیغمبر مخفی، و مصیبت های اباعبدالله الحسین بخشی از مصیبت های رسول خداست چون فرمود حسینٌ منی و انا من حسین حالا امروز روز مصیبت هست ذکر مصیبت کردن اشکالی ندارد این پاره جگر پیغمبر بود که قطعه قطعه شد در کربلا نفس صریح پیغمبر است این پاره جگر پیغمبر بود که در گودی قتلگاه افتاده بود ببینید اینها دیگر شوخی ندارد اینها رسول خدا فرمودند سخن شاعرانه نیست یا حضرت زینب سلام الله علیها هذا حسینک مرملٌ بالدماء ای رسول خدا این حسین توست همان حسینی که از توست و تو از او هستی پس ما وقتی برای امام حسین عزاداری می کنیم برای رسول خدا داریم عزاداری می کنیم برای غربت حسین علیه السلام داریم عزاداری می کنیم برای غربت رسول خدا داریم عزاداری می کنیم کما اینکه این حرف درباره امیر المومنین علی علیه السلام است این سخن شاعرانه نیست این سخن خداست در قرآن که علی جان رسول خداست علیهما آلاف التحیت و الثناء پس غربت امیر المومنین هم بخشی از مصائب رسول خداست و مردم در عراق سنت خوبی دارند 28 صفر همه اونهایی که در کربلا هستند سعی می کنند حرم امیر المومنین علی علیه السلام باشند و رحلت رسول خدا یعنی مصیبت امیر المومنین و مصیبت امیر المومنین یعنی مصیبت رسول خدا پس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم جامع همه این مصائب هستند این یک سخن واقعی است از طرف دیگر ما وقتی که بخواهیم این مصائب رادرست بشناسیم ریشه اش را باید پیگیری کنیم وقتی ریشه اش را پیگیری کنیم به منافقین و مشرکین و کافرین زمان رسول خدا می رسیم بحث من امروز این است ما اولاً مصائب و روضه ها را باید بشناسیم مصیبت شناسی روضه یا چی بگویم درک مظلومیت ائمه هدی علیهم السلام یکی از بزرگترین معارف دینی ماست چون پای این معرفت خون اولیاء خدا ریخته شده کلاس مهمی است عاشورا فاطمیه درس مهمی است قتلگاه امیر المومنین علیه السلام در مسجد کوفه و رنج هایی که او کشید اینها بزرگترین درس های ما هست بزرگترین معارف دینی است ارزشمندترین اونهاست پس مصائب و مظلومیت ها را باید شناخت وقتی که می بینیم یک عده ملجمی می آید امیر المومنین علیه السلام را به شهادت می رساند از کنار ابن ملجم با یک لعن نباید رد شویم وقتی می بینیم اباعبدالله الحسین علیه السلام به شهادت می رسد در کربلا باید این را لعن ساده نبایدرد شویم زیارت عاشورا دیدید بارها و بارها اون عمر و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله بارها اون قوم را توضیح می دهد و لعن می کند
ملایی: و اسرجت و الجمت و تنقبت لقتالک
حجت الاسلام پناهیان: ببینید ما باید مردم کوفه را بشناسیم این که چی شد به اینجا رسیدند را بدانیم و الا قدر روضه را ندانستیم من نمی خواهم تعبیر سنگین به کار ببرم بگویم بی احترامی به روضه کردیم ولی مصائب راباید شناخت مصائب فاطمه زهرا سلام الله علیها بعد از شهادت حضرت رسول شروع می شود بعضی ها سختگیری می کنند که آقا ربیع الاول را بگذارید جشن بگیریم ولی جشن بگیرید ولی صدای گریه های حضرت زهرا تو گوشمان باشد که مردم مدینه را روزو شب برایشان نگذاشت بعد از حضرت رسول بله خدا لعنت کند اونهایی را که برای ما جشن نگذاشتند باقی بماند ما که جشن دوست داریم هر روز بگیریم
ملایی: اما چه کنیم با 28 صفر به بعد
حجت الاسلام پناهیان: بله واقعیت اینهاست من نمی گویم یفرحون بفرحنا را ترک کنیم ولی شناخت مصائب اهل بیت یک معرفت خیلی مهمی است حالا محرم وصفر دیگر تمام شد ولی ما ترک نکنیم معرفت را یک زمانی بنده یک کمی حال و حوصله شاید بیشتری داشتم سخنرانی ها را حالا سخنرانی های بنده که خیلی پر نقص است و ناتوان هم هستم طراحی می کردم که شرح اون روضه ای باشد که آخر سر میخواهیم بخوانیم سخنرانی برسد متصل بشود به روضه و شرح اون روضه باشد که چرا این روضه سنگین است و اون معرفت ها بالاترین معارف است بسیاری از حرف های دیگر حاشیه است ببینید پای این معرفت اولیاء خدا هزینه کردند خدا قربانی داده اینها مسئله ساده ای نیست شما معرفت دینی می خواهی نسبت به دلائل مظلومیت حضرت زهرا نداشته باشی بعد بروی اخلاقیات بخوانی و احکام د یگر بخوانی اینها را نمی خواهم نفی کنم دوباره اشتباه برداشت نشود برویم عقائد چیزهایی بخوانیم حالا که شبهه انداخته جوابش را ببینیم اینها همه لازم و مفید است اما درواقع معرفت اصلی نیست صریحاً باید گفت سر خیلی از معارف اولیاء خدا جان ندادند هزینه چندان نکردند مخالفان چندانی نداشته ولی سر یک سری حرف ها اولیاء خدا جان دادند حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها بعد از رحلت رسول خدا حالا گفته می شود تا چهل روز چهل شبانه روز در خانه مهاجر و انصار را زدند ما ماهیت این موضوع را نفهمیم می خواهیم ببینیم چیزهای دیگر را متوجه شویم معلوم است به این اهمیت نیست حضرت زهرا سلام الله علیها برای نصیحت اخلاقی که نرفتند برای یک امر مهم دینی و اجتماعی رفتند اونها چرا پاسخ ندادند که روز آخر وقتی در خانه سعد را زدند سعد برگشت گفت که تا حالا کسی به شما جواب داده این چهل روز رفتیددر خانه این و اون حضرت فرمود ما اجابنی احدٌ احدی به من جواب نداده چرا؟ کسی این را نداند کجای اسلام را می شناسد چرا به حضرت فاطمه جواب ندادند؟ چه پدر کشتگی داشتند با دین خدا و حضرت زهرا البته چرا با امیر المومنین علیه السلام کلامی آوردند حضرت زهرا که این علت را توضیح می دهند حضرت فاطمه سلام الله علیها پس ببینید این مسئله روضه که ما شعرش را می خوانیم و سینه اش را می زنیم خدا قبول کند از همه کسانی که سیاهی پوشیدند و سیاهی زدند بیرق زدندو بیرق کشیدند و هر عملی در این جهت انجام دادند خود این جا مخزن الاسرار دین است خود این روضه ها
ملایی: یعنی همین مجالس با همین شکلش و باهمین آداب و آئین هایش
حجت الاسلام پناهیان: محورش روضه است خود روضه باید شناخته شود ما در جلسه روضه نشستیم هیچ چیز دیگری نگوییم فقط بگوییم با چه جسارتی جمع شدند حسین را به شهادت رساندند حضرت رسول در مدینه گروه هایی را درست کردند سرپرست برای اون گروه ها گذاشتند به نام عریف عبیدالله ملعون عریف ها را جمع کرد و گفت آدم هایتان را بیاورید ببرید حسین علیه السلام را بکشید ببین این دل پیغمبر را چطوری خون می کند ما اومدیم تمدنی ایجاد کردیم اینها اومدند از مزیت های نسبی این تمدن و از امتیازات برجسته این تمدن کمال سوء استفاده را کردند و برای قتل بچه های پیغمبر اگر این دین نبود این آدم ها کی عرض اندام می توانستند بکنند چگونه دین موردسوء استفاده آنها قرار گرفت جایگاه اجتماعی و سیاسی نداشتند اینها قبلش جایگاه سیاسی و اجتماعی پیدا کردند که اگر این دین نبود عددی نبودند در تاریخ اینها چیزهایی است که نباید ازش عبور کرد حالا من نمی توانم اسمش را بگذارم ذکر مصیبت شناسی یا روضه شناسی تعبیر تعبیر دقیقی نیست اما معارفی که مشتمل است بر ریشه ها علل و عوامل و چگونگی مصائب ائمه هدی علیهم السلام این باید قطعا در تاریخ باید شناخته شود و سطحی نگری نشود من روضه های پیغمبر را که بخواهم از اول شروع کنم از کجا شروع می کنم می خواهم نمایی یا شمایی از شناخت مصائب پیغمبر را فهرستش را عرض بکنم یک کمی دقت کنید از روز اول اولین مصیبت ها چگونه شکل گرفت؟ ایمان نیاوردن مردم مکه به رسول خدا، چرا ایمان نیاوردند؟ مخالفت کردن یک عده ای با رسول خدا چرا مخالفت کردند اینها کی ها بودند؟ اینها را نشناسیم می فرماید قرآن را کسی می شناسد که کافران به قرآن را بشناسد این در روایت است یا می فرماید که بنی امیه ایمان را به مردم یاد می دادند اما کفر و شرک را یاد نمی دادند چقدر امام باقر علیه السلام دقیق می فرمایدی ا کلام امام صادق علیه السلام ما باید جریان مخالفت با رسول خدا را دقیق بیاییم توضیح بدهیم اینها مصیبت هاست اینها ذکر مصیبت است حالا همه مصیبت ها اونطوری نیست که خونی ریخته شود اونطور صریح باشد ولی ریشه های اون مصیبت ها این است یزید ملعون علیه العنت و العذاب گفت لعبتْ هاشم بالملك فلا خبرٌ جاء ولا وحيٌ نزل اومد چیکار کرد؟ کشته شدگان بدر مشرکین را به رخ کشید گفت من جبران کردم یعنی اون دعوای قدیمی را زنده کرد این معنا دارد خدا بر زبانش اون کفریات را جاری کرد که ماهیت خودش را نشان بدهد اینها ماهیتشان یزیدیان ماهیتشان همان شرکی بود که پیغمبر باهاشون می جنگید دقت فرمودید همان نفاقی که در مدینه بود منافق مدینه یعنی دلسپرده به این شرک و به این مشرکین مکه دل سپرده به آئین های دوران شرک و جاهلیت خوب اینها را باید شناخت اگر می خواستیم به کودک خودمان دین را یاد بدهیم حضرت رسول را بشناسانیم خصوصا کودکان و نوجوانان که می دانید دیگر جوان ها اکثرا اهل درگیری هستند تفنگ بازی می کنند و اسلحه یکی از در واقع ابزار بازی است که همیشه انتخاب می کنند و بازی های کامپیوتری که همه اش توش
ملایی: توش هیجانات و درگیری هست
حجت الاسلام پناهیان: حالا شما درگیری حقیقی در تاریخ را بهش نشان بده اون پیامبر آمد عده ای مخالفت کردند کودک ده یازده ساله شما می گویید چرا و شما به قدر فهم او باید به او منتقل بکنید که چرا این ماجرا بوده حالا من این هم یک مقدار توضیح بدهم می دانید که مردم مکه منتظر آخرین پیامبر بودند اهل عبادت بودند میزبان عابدان جهان عرب بودند خوب خیلی اتفاقاً آدم های با سماحت و سعه صدری هم بودند ادیان مختلف هم می آمدند اونجا تحمل می کردند و خیلی با کلاس بودند از این جهت حالا ممکن است اعراب بادیه نشین ها بی کلاس بودند و دختر زنده به گور می کردند ولی قریش مکه یک شرافتی برای خودشان قائل بودند تا وقتی قریش مکه در سال نهم هجری ایمان نیاوردند عموم مردم عرب در منطقه ایمان نیاوردند
ملایی: چون به اعتبار اونها
حجت الاسلام پناهیان: اینها وقتی ایمان نیاوردند اینها ما تا بوده کنار خانه کعبه اینها را محترم دانستیم اینها به شما ایمان نیاوردند رسما در تاریخ نوشته شده مردم طائف و دیگر قسمت ها منتظر بودند تا ببینند کار قریش با پیامبر به کجا می رسد قریش که تسلیم شد اینها اومدند اعلام شد سال وفود یعنی می آمدند گروه گروه به پیغمبر ایمان می آوردند تا اون زمان ایمان نیاوردند حالا این سوال باقی می ماند اینها که این همه منتظر بودند و مدعی بودند لا اقل هم منتظر بودند قطعا و هم مدعی بودند قطعا و یک ظواهری را هم رعایت می کردند بعضی ها هستند نه شراب می خوردند و نه بت می پرسیدند و اخلاق خوب رعایت می کردند حتی در زمان دوران رسالت پیغمبر هم در اوج غربت پیغمبر به پیغمبر محبت می کردند دیگران وقتی سنگ می زدند به اونها محبت می کردند و می خواهم بگویم آدم های اخلاقی اینطوری بودند بعدا جلوی پیغمبر ایستادند چرا رعایت می کردند؟ می گفتند ما می خواهیم بلکه آخرین پیامبر ما باشیم وحی به ما برسد چرا به پیامبر ایمان نیاوردند چون حسادت کردند فضا اینطوری است افراد اینطوری در مکه هستند
ملایی: چه مصیبتی بالاتر از این
حجت الاسلام پناهیان: چرا ایمان نیاوردند اکثر مردم به پیامبر چرا اینطور نبود؟ به دلیل اینکه اینها ذکر مصیبت است به دلیل اینکه حضرت رسول یک سقفی را نشان می دادند اکثر مردم احساس استغنا می کردند می گفتند حالا کی می رود این همه راه را حضرت رسول دعوت به یک تحول می کردند و اینها تحول پذیر نبودند اینها خو کرده بودند به آنچه که دارند بسنده کرده بودند و قناعت کرده بودند دو گروه بیشتر گرایش پیدا کردند فقرا و جوانان ولی مثلا حداقل آمار مکه چیزی حدود ششصد نفر رجل بخواهیم بگوییم یا ششصد خانوار اگر بخواهیم بگوییم یا هزار نفر رقم های متعددی گفتند کمتر از شاید صد نفر ایمان آوردند در طول سیزده سال کمتر از صد نفر یعنی اون هم آمار دقیق نیست من دارم هشتاد نفر پرترین آماری است که می گویند هجرت کردند تازه فقط مال مکه هم نبودند صفه هفتاد نفر مثلا بودند از اطراف و اکناف یکی اش سلمان فارسی که اصلا اینها را جزو مکه نمی شود به حساب بیاورد ایمان نیاوردند چرا؟ مصیبت یک پیامبر چی است؟ که مردمش در یک جهلی فرو رفته باشند جهل دارای یک روکشی که احساس خودپسندی می کند و احساس کفایت می کند از خوشبختی که دارد و خوبی هایی که دارد مانع این می شود که او بلند پرواز باشد خدا شاهد است اگر کسی این حقیقت را در تاریخ اسلام خوب بفهمد می بیند مشکل اصلی جامعه امروز خود ما و جامعه بشری هم همین است
ملایی: که نمی خواهیم بالا برویم
حجت الاسلام پناهیان: به اوج برسیم ما را می خواهند به حداقل مشغول کنند تهاجم فرهنگی این است که ما را به یک زندگی حداقلی قانع بکنند یک زندگی که امیر المومنین علی علیه السلام گاهی توصیف می فرماید بیشترین راهی که اینها رفتند و آمدند بین جایی است که خورده اند و بین جایی که تا جایی که رفته اند برای قضای حاجت و با یک تعبیرات تندی امیر المومنین این طور فرهنگی را تحقیر می کند کلا ان الانسان لیتقی ان رئاه استغنی كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى ﴿۶﴾حقا كه انسان سركشى مى كند (۶) أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى ﴿۷﴾ (سوره علق، آیه 6 و7) این ذیل آیات ذیل اولین آیاتی است که بر پیامبر نازل شد البته گفته ام که این آیات جزء اولین آیات نیست ولی در این سوره قرار داده شده این پیامبر مبعوث شده است کلا ان الانسان لیطغی انسان طغیان می کند تا خود را مستغنی می بیند رئاه استغنی مردم مکه یک حالت استغنایی داشتند خیلی از جوان هایشان و با اون زندگی خوبی کردند و به تعبیر امیر المومنین علی علیه السلام را ببینید که چگونه است خیلی امیر المومنین علی علیه السلام روشن تحلیل می کنند می فرماید محمدٌ صلی الله علیه و آله و سلم ارسل الی فراعنت الشتا بعدازا ینکه توضیح می دهند حضرت موسی ابن عمران علی نبینا و آل و علیه السلام رفتند به سوی فرعون اما پیامبر اسلام رفتند به سوی فراعنه شتا فرعون های مختلف ببینید اینها تحلیل را از امیر المومنین بشنوید موسی ابن عمران با یک فرعون مواجه بود که چه جنایت هایی انجام می داد و امیر المومنین علی علیه السلام می فرماید اما رسول خدا با فراعنه ای مواجه شد الان شما منتظر هستید این فراعنه اسامی داشته باشند مثل همان فرعون جنایتکار
ملایی: یعنی اشخاصی باشند اونطوری
حجت الاسلام پناهیان: می فرماید مثل ابی جهل ابن هشام و عتبت بن ربیعه و شیبه و ابی البختری همان کسی است که می گویم خیلی آدم ظاهر الصلاحی سعی می کرد باشد و الی آخر بعد شروع می کنند اسم کسانی را می برند و الی الخمسۀ المستهزئین ولید بن مغیره مخزومی و عاص بن وائل و دیگران اینها را می فرماید فراعنه هستند یا امیر المومنین فرعون یک تعریفی داشت در ذهن ما با این مصادیقی که شما گفتید اینها لیدرهای شهر هستند اینها ذی نفوذهای جامعه هستند امیر المومنین فرعون است این فرعون است که دیگران را زیر سلطه خودش گرفته و تحت نفوذ خودش گرفته یا امیر المومنین اینها تنها اسمی که ما برایشان می توانیم بگذاریم افراد ذی نفوذ جامعه هستند حضرت فرمود همین فرعون است ببینید این حرف پذیرفته نمی شود توسط عموم مردم می گوید کجا سر بری و کجا شکم پاره کرد و کجا به بردگی کشید حالا مثلا ممکن است گاهی خطایی هم بکند
ملایی: و نظر مخالفی یک جایی دارد
حجت الاسلام پناهیان: اینجاست که سقف بلند دعوت رسول خدا را می بینیم طغیان انسانی که خودش را مستغنی می داند از آخرین دین پیام های آخرین دین را می بیند همه این پیام ها را می شناسد می فهمد این پیام ها را اینطور نیست که برایشان جالب باشد بگویند واقعا عجب حقائق بلندی اینها آشنا بودند با این حقائق فقط وقتی در کلام زیبای قرآن کریم می آمد اصلاً مست می شدند که چقدر اینها زیبا بیان شد و چقدر عمیق بیان شد می فهمیدند نظم کلام الهی را اگر نمی فهمیدند که فایده نداشت برای اونها اینها آشنا بودند با این حرف ها پس ببینید اولین مصیبت پیغمبر اکرم ایمان نیاوردن است علت این ایمان نیاوردن رو درک نکنیم این مصیبت پیغمبر را درک نکردیم علت این ایمان نیاوردن را افشا نکنیم وضع جامعه خودمان در دین گریزی همین باقی میماند البته جامعه ما الحمدلله دین گریز نیست عموما دین گرا و دین ستیز هم واقعا در جامعه ما نداریم الحمدلله ولی این توقعی که ما داریم بالاخره با توجه به این تجربه جهانی بیایید همه مون برویم به سمت دینداری و الی آخر ببینید این از اولین مصیبت رسول خدا شروع می شود تا مثلا این آیه قرآن را ببینید این که در مورد همه رسولان است و ولقد بعثنا في كل أمة رسولا أن اعبدوا الله أي بأن اعبدوا الله ووحدوه . واجتنبوا الطاغوت (نحل، آیه 36) خدا را عبادت کنید و اجتناب کنید از طاغوت این اجتناب کنید از طاغوت لازمه اش چی می شود؟ جنگ می شود جنگ های پیغمبر چون این طغیانگرها همین فراعنه نمی گذارند وضعیت به همین شکل بماند و قدرتش را نمی خواهند از دست بدهند می آیند چیکارمیکنند؟ اولین آموزشی که ما از دین به بچه هایمان بدهیم نباید مباحث اعتقادی باشد که بچه ما فکر کند دعوا سر اعتقادات بوده اولین موانعی که سر راه پیغمبر ایجاد شد قدرت طلبهای جامعه بودند اونها عقاید را بهانه می کردند ولی قدرت طلب بودند ولی قدرت طلب بودند و بعضی ها رسما می گفتند ما کمک کنیم شما را شما بعد از خودت ما را جانشین قرار میدهی می فرمود نه پس ما نیستیم دعوا دعوای قدرت بود که مقابل پیغمبر می ایستادند می دانستند این به قدرت ختم می شود و می خواستند اون قدرت را تصاحب کنند بعد از رسولخدا هم همین اتفاق افتاد اگر شما از آغاز این ماجرا را پیگیری نکنید ماجراهای بعد از رسول خدا را هی تعجب می کنید تعجب کردن کار درستی نیست فرمود عاقل که تعجب نمی کند یزید هم دوباره قشنگ توجیه می شود سر چه قدرتی پس اگر اینطوری آموزش بدهیم حالا الان هم فرصتش نیست من زیاد توضیح بدهم اگر اینطوری آموزش بدهیم دین با قدرت طلبی مخالف است و اجتناب تام انا اعبدوا الله اجتنبوا الطاغوت مشکل اصلی دین قدرت طلبها می شوند اگر اینطوری یاد بدهیم دین سکولار آموزش ندادیم دین اخلاقی و عقیدتی منهای وجه سیاسی آموزش ندادیم طبیعتا می فهمیم دین یک امر سیاسی است به صورت معما به بچه ات بگو که این پیامبر اخلاقی بود همه به او می گفتند محمد امین صلی الله علیه و آله و سلم سرش قسم می خوردند و سر ازدواجش دعوا بود که کدام خانم با ایشان ازدواج کند مثلا همه توضیحات را دادند تا پیغمبر شد جنگ شد و شما می گویید چرا؟ این که محمد امین بود و دوستش داشتند چیش تغییر کرد؟ نعوذ بالله زبانم لال اخلاقش بد شد قطعا نه چون اخلاقش خوب شد قبلا هم اخلاقش خوب بود بچه شما می پرسد دین مگر چه خاصیتی دارد این اولین آوردگاه تعریف دین است که در درگیری با دشمنان دین ودشمنان دین سر قدرت می جنگیدند بعضی ها به من می گویند که تو یک جوری توضیح می دهی که انگار پیغمبر برای قدرت مبعوث شد گفتم نه برای قدرت نه برای تقرب به خدا مبعوث شد برای همان اخلاق کریمه و عبادات و صفات حمیده و برای معنویت ولی اولین مانعی که سر راهش ایجاد شد قدرت طلبی قدرت طلبان بود که باید اونها را می شکست و الا نمی توانست جلو برود به همین دلیل مدینه شد پادگان پادگان را دیدید چطوری است دورش حصار می کشند و سرباز پادگان هم نباید برود بیرون دو تا خاصیت دارد این
ملایی: نه از بیرون کسی می تواند بیاید و نه اینها
حجت الاسلام پناهیان: نه سربازها اجازه دارند برود اطراف پادگان ها می بینید دژبان می ایستد این لباس دژبانی را دیدید مثلا سربازها همینطوری ول بگردند اینها نظم می دهند به شهر
ملایی: مرخصی گرفتی نگرفتی کلاهت کو ماشین ها را ببینند
حجت الاسلام پناهیان: حضرت رسول فرمودند کسی بدون اجازه من از مسلمان ها حق ندارد از مدینه بیرون برود گفتند خوب آقا از مدینه بیرون برویم اینجا بیرون مدینه است یا داخل است؟ چون برج و بارو که نداشت حضرت رفتند مرز تعیین کردند اینقدر جدی بود ماجرا و این تا نزدیک پایان عمر شریف رسول خدا ادامه داشت برای چی؟ برای اینکه قدرتی تازه هر کسی مسلمان می شد باید هجرت می کرد خوب این موجب قدرت اسلام می شد دیگر معلوم است که قدرت ابزار دین است هدف نهایی دین نیست هدف نهایی دین این است که انسان را به خدا برساند و انسان سازی بکند و جامعه سازی بکند و تمدن سازی بکند و اینها که کاملا پیداست ولی چرا مخالفت کردند؟ أن اعبدوا الله أي بأن اعبدوا الله ووحدوه . واجتنبوا الطاغوت و بعد طواغیت چگونه اومدند در مقابل رسول خدا وقتی زورشان می رسید جنگها و زورشان نمی رسید منافقین و اون دستور پروردگار عالم به حضرت رسول که با اینها چگونه برخورد کن یا ایها النبی حالا قسمت دوم مصائب پیغمبر را وارد بشویم يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (توبه، 73) چند تا نکته ذیل این آیه ما با هم مرور بکنیم پیامبر من جهاد کن با کفار و منافقین مفسرین می گویند که خوب پیغمبر جهاد با کفار که کرد درسته جنگید با منافقین که جهاد نکرد جهاد با شمشیر جهاد با شمشیر پس با منافقین چطوری معنا می دهد؟ علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و دیگر مفسیرین می فرمایند یعنی تمام تلاش ات را در درگیری با منافقین به کار ببر حالا باید ببینیم این داستان هایش چی است این گروه دوم از مصائب گروه اول از مصائب چرا ایمان نیاوردند؟ و چرا مقاومت کردند از قدرت خودشان نمی خواستند دست بردارند و نمی خواستند این قدرت دست پیغمبر بیفتد این ماجرا را درک نکنیم مصائب پیغمبر را درک نکردیم ریشه مصائب بعدی را هم درک نکردیم گروه دوم از مصائب درگیری رسول خدا با منافقین بود منافقین چگونه برخورد می کردند و پیغمبر چگونه با اونها برخورد کند الله اکبر همین فصل جدیدی از درگیری هاست خیلی از اوقات حضرت رسول به خاطر منافقین برخی از فضائل امیر المومنین این را نمی گفتند بیان نمی فرمودند در روایات هست چون اونها آزار می دادند و تحمل نمی کردند همین جامعه ای که پیامبر شکل داده بود به هم می ریختند این فضائلی که ما می شنویم تک موردهایی بود که در لحظه های حساس رسول خدا یا به دستور جبرئیل امین یا در موقعیت های خاصی اعلام فرمودند از فضائل امیر المومنین علی علیه السلام این یکی از مصائب بود خوب یا رسول الله شما فضائل امیر المومنین علی علیه السلام با اشاره و کم گاهی با تصریح بیان می کنید مردم چگونه باید بفهمند مردم خودشان باید بفهمند و درک کنند و با عموم آیات قرآن باید مصداقش را تشخیص بدهند که امیر المومنین علی علیه السلام است پس جهاد با منافقین با شمشیر نبوده کلمه واغلظ علیهم را داریم بعدش و غلظت داشته باش با کفار و منافقین بعضی ها دوست دارند رسول خدا را فقط با این آیه معرفی کنند وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ اگر تو غلیظ القلب بودی با غلظت و خشوع مومنین ازدور تو پراکنده می شدند بله این آیه درست است پیامبر اکرم رحمتا للعالمین است و اتفاقا خیلی هم مهربان بود حتی به منافقین هم اینقدر با مدارا برخورد کرد که اونها جرات پیدا کردند بعضی ازظلم ها را روا بدارند که در تاریخ هست ولی فقط این نبوده واغلظ علیهم هم هست بعضی ها به پیغمبرتحریم می کنند می گویند واغلظ علیهم اصلا نداشتیم مگر می شود رسول خدا دستور خدا را کنار بگذارد صریح آیه قرآن است می دانید قسمت های واغلظ علیهم را خیلی ها در تاریخ تحریف کردند می دانید حدیث جعلی برایش ساختند واغلظ علیهم مصادره کردند به جای دیگری و یا حذف کردند یا حذف کردند مثلا من یک نمونه اش را بگویم مشخصات کاملش را عرض نمی کنم در کتاب نقش ائمه در احیا دین و در دیگر کتب تاریخی می توانند این مباحث را ببینندکسی حدیث جعلی درسته کرده نمی گویم کی که رسول خدا یک بار مرا لعن کردند که لعن رسول خدا این گونه بود نفرین کردند نفرین رسول خدا این بود که دست هایت بریده باد رسول خدا رفتند و آمدند من دست هایم را داشتم اینطوری نگاه می کردم که نکند الان قطع می شود رسول خدا نفرین کردند فرمودند چرا دست هایت را نگه می کنی من روز رحلت رسول خدا باید این جور مصائب رسول خدا را بگویم که یکی از مصائب رسول خدا و دین خدا دروغ هایی است که به پیغمبر بستند چرا جنس این دروغ را ببینید چرا به دست هایت نگاه می کنی مثلا رسول خدا فرموده باشد او بگوید که من منتظرم قطع بشود حضرت رسول فرمودند نه من کسی را نفرین کنم رحمت است برای او این دست های تو قطع نمی شود این را چرا درست کردند؟ رفتار واغلظ علیهم پیغمبر را خنثی کنند درسته؟ چون در جایی نقل شده است رسول خدا مثلا ابوسفیان را لعنت کرده است مثلا شخصی را لعنت کرده است اینها نسلشان ماندند و نسلشان لعنت شده اینها می گویند لعنت کنند رسول خدا را این که رحمت است رسول خدا کسی را لعنت نمی کند
ملایی: این دروغ و یا این تحریف ساخته شده برای این که واغلظ علیهم در تاریخ
حجت الاسلام پناهیان: رفتار شدید در جای خودش اون را بگویند در سابقه تاریخی پیامبر محو کنند رسول خدا جنگ کردند و شوخی نبود جنگ ها واقعا جنگ بود مثلا الان ما می توانیم جنگ های رسول خدا را علتش را توضیح بدهیم الان صهیونیست ها چیکار می کنند؟ ما باید برویم با این صهیونیست های خون آشام فجایعی که می آفرینند آدم نمی تواند بیان کند باید با اینها چگونه برخورد کنیم جز واغلظ علیهم و بعضی ها این را می خواهند پاک کنند و در تاریخ تلاش شد این وجه پیغمبر را پاک کنند که مسلمان ها هم که پیرو پیغمبر هستند دیگر نسبت به دشمنان خودشان که دارند سرشان را می برند با غلظت و خشونت برخورد نکنند این هم شد جزو مصائب پیغمبر پس حضرت رسول یک سری مصائب داشتند تا قبل از تاسیس مدینه و اون در واقع شهری که آغاز تاسیس امت اسلامی بود بعددر این شهر در برخوردبا منافقین به دستور خدا در قرآن و اغلظ علیهم من از جوان ها تقاضا دارم از علمایشان در مساجد بپرسند نمونه هایی از جاهلین کفار و منافقین برای ما بیان کنید جالب این است جاهلین کفار نمونه هایش زیاد است جاهل المنافقین نمونه هایش را سعی کردند در تاریخ بعضی ها پاک کنند واغلظ علیهم می خواهیم ببینیم خشم پیامبر در کجا ظاهر شد یک داستان کوتاه بگویم؟ یکی از همسران پیامبر گفته است که وقتی پیامبر خشم می کرد دیگر کسی جرات نداشت رسول خدا نزدیک شود جز علی ابن ابیطالب علیه السلام علی ابن ابیطالب بود که باب همیشه گشوده رسول خدا بود پس هم رسول خدا خشم داشتند و هم مهربان بودند و وقتی خشم داشتند تنها عزیزترین کس شان به حضور می پذیرفت جان او امیر المومنین علی علیه السلام بود
ملایی: خیلی خوب بود ممنون تا اینجای کار یک وقفه کوتاهی داریم برگردیم محضر شما باشیم برای ادامه بحث دوستانم بینندگان عزیز در سالروز شهادت پیامبر خدا و سبط بزرگوارش امام حسن مجتبی علیهم الصلات و علیهم السلام ازتون التماس دعا داریم و عرض می کنم که ما آرام آرام در آستانه ما تازه قمری قرار می گیریم به نظرممحبتمان را نسبت به رسول الله و کریم اهل بیت این واژه کریم خیلی مهم است برای دو سه جمله بعدی که می خواهم بگویم محبت مان را اینطوری نشان بدهیم بگوییم یا رسول الله یا حسن بن علی ایها المجتبی دوستتان داریم و تکریم می کنیم امت شما را تکریم می کنیم نیازمندان از امت شما را دستگیری می کنیم از محتاجان از امت شما و هر کی می خواهد الان به این دعوت آقا امام حسن مجتبی که فرمودند خیر برسانید به همدیگر و به هم لطف کنید لبیک بگوید عدد 14 را به بیست هزار 303 ارسال کند برای اینکه در قربانی ماه برنامه سمت خدا مشارکت داشته باشد و این طوری همه مون تکریم کرده ایم امت رسول الله و امت کریم اهل بیت را و به نیازمندان انشالله خیری رسانده ایم دست شما الهی برسد به ضریح آقایمان امام رضا علیه السلام که انشاالله چهارشنبه همین چند روز آینده سالروز شهادت از مشهد الرضا از رواق امام خمینی برنامه با حضور خودتان قرار است تقدیم خود شما بشود رواق امام خمینی آقا نجم الدین شریعتی عزیز و انشاالله برنامه را اونجا پی بگیریم روز چهارشنبه برویم سراغ قران سوره مبارکه انفال آیات 17 تا 25 صفحه 179 قرآن کریم اللهم صل علی محمد و آله محمد.
( قرآن کریم سوره مبارکه انفال آیات 17 تا 25 صفحه 179 )
ملایی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم عزیزان بیننده و شنونده چند دقیقه کوتاه فرصت داریم باز هم خدمت حاج آقای حجت الاسلام پناهیان باشیم برنامه مون امروز تقدیم شود به محضر آقایمان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم با یک سوال بگذارید از فرزندان گرامی رسول خدا هم در حقیقت در برنامه مون این لحظه ها به کرامت و بزرگی یاد بکنیم البته سوال این است که حاج آقای حجت الاسلام پناهیان مصائب رسول الله که شما فرمودید مصائب امام حسین هم مصائب رسول الله است و مصائب امام حسن هم مصائب رسول خدا به فرزندانشان هم منتقل شد چطوری؟
حجت الاسلام پناهیان: من ابتدا این جمله را از المیزان بخوانم و می فرماید چه بسا جمله واغلظ علیهم در دنبال جمله جاهد الکفار و منافقین جاهد بر این معنا باشد که مقصود از جهاد غلظت و خشونت باشد این در واقع تفسیر المیزان واغلظ علیهم اون جاهد الکفار و المنافقین را نشان می دهد با اونها با غلظت و خشونت برخورد کند طبیعتا این منافقین بعدا قدرت پیدا کردند و سعی کردند وجه غلظت پیامبر علیه خودشان را بپوشانند و مخفی نگه دارند و سعی می کردند فقط یک چهره رحمانی به تعبیری نشان بدهد حضرت امام می فرمود جنگ های پیغمبر هم رحمانی بود اونجایی که پیغمبر به سختی برخورد می کردند اون هم یک وجه رحمانیت رسول خداست اما چگونه این مصائب رسول خدا به فرزندانش منتقل شد؟
یکی از وجوه اون بخش واغلظ علیهم امیر المومنین علی علیه السلام در طول تاریخ بود چه در برخورد با مشرکین و کفار و چه در برخورد با منافقین اصلا وجود امیر المومنین بدون اینکه بخواهد کاری انجام بدهد کفر منافقین را در می آورد اینجا عبارت حضرت زهرا سلام الله علیها را ببینیم از اینجا انتقال پیدا می کند به امام حسن مجتبی علیه السلام یعنی اینها خیانت هایی که به امام حسن مجتبی کردند و توهین هایی که کردند اینها به خاطر چی بود؟ بغضاً لأبیک به خاطر بغضی که از امیر المومنین علی علیه السلام داشتند امیر المومنین را چرا بغض داشتند این نحوه انتقال اون مظلومیت رسول خدا به امیر المومنین در این کلام حضرت زهرا سلام الله علیها کاملا واضح است والذین اغموا من ابی الحسن چرا کینه ابوالحسن را به دل گرفتم نغموا والله منه نکیر سیفه از او کینه به دل گرفتم به خاطر تیزی شمشیرش به خاطر اون شمشیری که می زد وجه تیز جاهد الکفار و المنافقین بود و قلت مبالاته و هدفه خیلی عجیب است چون امیر المومنین جان خودش را در راه خدا راحت می داد این نتیجه اش چی می شد اونها آبرویشان می رفت وقتی ایشان با این شجاعت در دل جنگ و جهاد می رفت و از شهادت باکی نداشت ترسوها لو می رفتند اینجا حضرت می فرمود چون اون شهادت طلب بود کینه اش را به دل گرفتید قلت مبالاته لهدفه و شدت وتعته و نکال وقعته و تنمره فی ذات الله من برخی از این عبارات را نمی توانم ترجمه کنم فقط حالا یکی از بزرگان تو یکی از کتابها نوشته اند نمروه فی ذات الله یعنی چی؟عبارت بسیار سنگینی است می ترسم بعضی ها بگویند شما اهانت کردید به امیر المومنین علی علیه السلام ولی شما بروید در لغت بخوانید تنمره فی ذات الله یعنی چی امیر المومنین علی علیه السلام در راه خدا چگونه به شدت سختگیرانه برخورد می کرد با همین منافقین طبیعتا بغضش را به دل می گرفتند و دوستان حضرت کم می شدند تا به قربت امام حسن مجتبی علیه السلام رسید یکی از وجوه غربتشان همین که ایام شهادتشان مقارن شده با ایام رحلت رسول خدا و طبیعتا بیشتر باید به رسول خدا بپردازیم که او هم در اوج شهرت هنوز غریب است بین ما و ما باید در مورد شخصیت نبی مکرم اسلام بیشتر صحبت کنیم انشاالله وقت های دیگری بیشتر به امام حسن مجتبی توفیق بشود بپردازیم.
ملایی: انشاالله خیلی ممنونم حاج آقای حجت الاسلام پناهیان و یکی دو تا دعا بکنید که امام حسن مجتبی واسطه شوند محضر خدای متعال و تا اجابت بشود.
حجت الاسلام پناهیان : امام حسن مجتبی اینقدر غریب بودند که محبین خودشان را خیلی دوست دارند این عزارداران را خیلی دوست دارند به دلیل اینکه ده تا از اینها در مدینه نبود که در تشییع ایشان شرکت کنند ده تا از این سینه زن ها و ده تا از این دسته های عزاداری اینقدر غریب بودند به نظر من تا سینه زن های اباعبدالله الحسین را از دور می بینند به آغوش می کشند خدایا ما را امروز مورد شفاعت خاصه امام حسن مجتبی قرار بده و مزد ما را در این دو ماه عزاداری ازدست کریم امام حسن مجتبی علیه السلام عنایت بفرمایید.
ملایی: خانم ها و آقایان از شما هم سپاسگذارم به خاطر همراهی خودتان با برنامه سمت خدا و یک بار دیگر یادآوری کنم چهارشنبه حرم امام رضا و رواق امام خمینی رحمت الله علیه با حضور مخاطبان برنامه سمت خدا انشاالله تقدیم خواهد شد و برای مشارکت در قربانی ماه برنامه هم عدد 14 را می توانید بفرستید به 20000303 تا از فرزندان کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اینگونه حمایت کنیم و کریمانه رفتار کنیم در پناه همین آقای بزرگوار باشید و جد گرانقدرش انشاالله مدینه زائر اونها باشیم التماس دعا و خدا نگهدار.