اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1403-05-27-حجت الاسلام حسینی قمی - سیری در نهج البلاغه امیرالمومنین علی علیه‌السلام

ملایی: بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک خانم ها و آقایان و بینندگان خوب برنامه سمت خدا سلام بر شما خیلی خوش آمدید به یک هفته تازه از برنامه سمت خدا که شنبه ها خدمت تان می رسیم سعادت نصیب من هست که روز اول هفته را اینجا در برنامه میزبان شما باشم و خدا را از این بابت شاکرم، خدمتگزار شما هستیم در حالی که این روزها برنامه سمت خدا با عنایت حضرت اباعبدالله و با کمک شما مردم عزیز و مومن انشاالله قرار است کارهای خوبی مثل همیشه رقم بزند

در آستان زیارت اربعین اباعبدالله اعزام هزار و صد و ده نوجوان حسینی به اربعین حسینی سلام الله علیه که شما می توانید زیر نویس ها را نگاه کنید از همین لحظه ها تا آخر برنامه گام به گام کانال برنامه را مراجعه کنید ا گر عضوش هستید و سایت برنامه را و البته ارسال عدد 40 به 20000303 برای مشارکت در اعزام این عزیزان به زیارت اربعین و ضمنا هر کسی دوست دارد در کمک به مواکب اربعینی در مسیر خدمت به زوار اباعبدالله الحسین علیه السلام قدم بردارد هم این مسیر را می تواند طی بکند خیلی ممنون و متشکرم شنبه شد می دانم منتظر هستید که برنامه را با حاج آقای حجت الاسلام حسینی قمی آغازکنید.

 

حجت الاسلام حسینی قمی:   سلام علیکم و رحمت الله عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همه مخاطبین عزیز اجازه بدهید من همین فرمایشی که جنابعالی آغازکردید همین را ادامه بدهم با یک تعبیر بسیار زیبا از امیر المومنین این خطبه خطبه دوازدهم هست این را به عنوان مقدمه عرض می کنم تا برسیم به اصل صحبت مان، در خطبه 12 لما اظفر الله تعالي اميرالمؤمنين (ع) باصحاب الجمل وقتی حضرت در جنگ جمل پیروز شدند یک کسی از اصحاب امیر المومنان سلام الله علیه به اصحاب جمل وقتی حضرت در جنگ جمل پیروز شدند یک کسی از اصحاب امیر المومنان سلام الله علیه به حضرت گفت وددت انا اخی کان شاهداً گفت کاش برادر من هم اینجا بود و همراه شما در این نبرد حضور پیدا می کرد و شاهد پیروزی شما بود، كَانَ شَاهِدَنَا لِيَرَى مَا نَصَرَكَ اللَّهُ بِهِ عَلَى أَعْدَائِكَ. (نهج البلاغه، خطبه 12) هم در رکاب شما می جنگید و هم شاهد پیروزی تان بود فقال له علیه السلام خیلی تعبیر زیبایی است می خواهم یک نتیجه مهمی از این بگیرم عزیزان عنایت کنند فقال له علیه السلام حضرت به این شخص فرمود اهوا اخیک معنا آیا میل برادرت با ما بود؟ آیا هوای ما را داشت دلش با ما بود؟ قال نعم گفت آقا بله آرزو داشتم در رکاب شما اینجا بجنگد قال حضرت فرمود فقد شهدنا پس نگو که آرزو داشت حضور پیدا کند نه او با ما بود شهدنا همراه ما بود نه تنها برادر تو همراه ما بود خیلی تعبیر بلندی است فقد شهدنا، و لقد شهدنا! في عسكرنا هذا اقوام في اصلاب الرّجال و ارحام النّساء اونهایی که هنوز به دنیا نیامدنددر صلب پدران هستند ده سال دیگر و پنجاه سال دیگر اونها هم با شهدنا با ما بودند صیغه ماضی بودند همه اینها با ما حاضر بودند سیرفع بهم الزمان و یقوی بهم الایمان اونهایی که بعدها به دنیا می آیندو یقوی بهم الایمان دین خدا به وسیله اونها یاری می شود و ایمان به وسیله آنها تقویت می شود پس ببینید بخواهم نتیجه گیری کنم دو تا شرط دارد.

  1. هوی اخیک میل ما با یک جریانی همراه باشد.
  2. ما جزو کسانی باشیم که وسیله موجب تقویت ایمانی و تقویت اسلام اگر این دو تا باشد ما در همه کارهای خوب سهیم هستیم خیلی تعبیر بلندی هست حضرت سوال کردند اهوی اخیک معنا میل برادرت با ما بود؟ هوای ما را داشت؟ گفت بله پس شهدنا نگو ودت گفت ودت انا اخی کان شاهداً آرزو داشتم کاش برادرم با شما بود فرمود نه بوده اصلا کان شاهدا یعنی چی شهدنا بود با ما نه برادر تو بود اونهایی که صدها سال دیگر می آیند ولی میلشان با ما بوده اینها همه با ما سهیم هستند عرض کرد دو تا شرط دارد 1- میل ما با یک جریانی باشد 2- ما جزو کسانی باشیم که دین را تقویت می کنیم و ایمان راتقویت می کنیم

ملایی:   نصرت دین خدا را تقویت می کنیم

حجت الاسلام حسینی قمی:   در این زمینه روایت خیلی زیاد داریم یک روایت بخوانم از پیامبر خدا هست فرمود من قاب ان امرٍ کسی از یک جریانی غایب بود و حضور پیدا نکرد می خواست یک جا باشد نتوانست ولی فرضیه میلش اونجا بود و راضی به اون جریان بود کان کمن شهدنا کانه شاهد هست خدا پاداش کسانی که در اونجا شاهد بودند و حاضر بودند این پاداش را برای اینها قرار دادند اینها را برای چی خواندم این دو تا حدیث را به این جهت خواندم در آستانه اربعین سید الشهدا سلام الله علیه قرار داریم قبلا هم عرض کردیم همه ما که در اربعین حضور پیدا نمی کنند الان آمار می دهند چهار میلیون از ایران چهار میلیون هم حضور پیدا کنند باز 75 میلیون آرزو داشتند که نتوانستند و نرسیدند و ده ها میلیون نفر مایل بودند که باشند ولی توفیق را پیدا نکردند من عرضم این است که یقین داشته باشید طبق معارفی که اهل بیت به ما یاد دادند اگر میل ما با اربعینی هاست مگر می شود نباشد ما همه آرزو داشتیم اگر ما هوای اربعین را داشته باشیم و میل اربعین داشته باشیم و ما جزو کسانی باشیم که یقوی بهم الایمان حرکت ما و فکر ما و کار ما و کمک ما و تلاش ما ایمان را تقویت می کند دین را یاری کند و اربعین را تقویت کند و پیاده روی را یاری کند و سید الشهدا را یاری بکند قطعا ما اصلا شهدنا فرمود شما شاهد بودید و شما حاضر بودید یعنی ثوابی که در پیاده روی اربعین حضوردارند ثوابی که خدا به اونها می دهد اسم ما را حتما نوشته اند همانطور که رسول خدا فرمود من قاب ان امرٍ فرضیه کسی در یک جریان حضور نداشته باشد ولی راضی بود به اون جریان کان کمن شهدنا این را به این جهت عرض کردم که عزیزان من قصه نخورند می دانم این روزها شبکه های مختلف گزارش می دهند از کربلا راه سید الشهدا و از پیاده روی اربعین و بسیاری می نشینند پای گیرنده ها اشک می ریزند گریه اشک می ریزند اشک شوق و محبت سید الشهدا است ولی قصه نخورند اگر میل و هوایشان قبلا با اینها باشند و ما جزو کسانی باشیم که اربعین و اسلام را تقویت کنیم حضرت فرمود شهدنا عرض کردم فقط ما قلب مان اونجا باشد و یقوی بهم الایمان یک بخشی اش این است که جنابعالی اشاره فرمودید کسانی که خودشان نمی توانند مشرف شوندطرح بسیار پسندیده ای است مهمان کنند جوان ها و نوجوان هایی است که می توانند مشرف شوند انصافا برای جوان ها و نوجوان ها بهترین سفر هست اینها گرما را تحمل می کنندو این مشکلات برایشان آسان میشود شما نمی توانید بروید بسم الله هزینه یک نفر دو نفر و ده نفر و کمتر از یک نفر هر کس هر چقدر در توانش هست یقین داشته باشید وقتی یک جوانی را میهمان می کنید کربلا مشرف شود مطمئن باشید خودتان که به تعبیر حضرت شاهد  و حاضر بودید و یک نایب خصوصی هم دارید حتما به ثوابش می رسید من سال های قبل هم یادم است گفتم شما چرا می گویید عدد هزار و صد و ده نفر من گفتم به نظرم این هجومی که مردم ما در کارهای خیر دارند من به نظرم بیش از اینها هست عدد را محدود نکنید به هزار و صدود ه نفر یقین دارم مردم هر کسی می تواند بانی  دو نفر و ده نفر و آقا تقریبا سوال کردم زمینی با یک سه میلیون می شود بانی یک نفر شما بانی ده نفر بشویدو بانی پنج نفر بشوید یا بانی صد نفر بشوید انشاء الله عدد از هزار و صد و ده نفر به مراتب بیشتر خواهد بود

ملایی:   این عددی است که حداقل است و ما دوست داریم این حداقل اتفاق بیفتد حداکثر تا هر جا که باشد.

حجت الاسلام حسینی قمی:  بسم الله الرحمن الرحیم

من خطبه شانزده را می خوانم جناب آقای ملایی من بررسی می کردم دیدم که در این چندسالی که الحمدلله به لطف الهی میهمان سفره امیر المومنین و نهج البلاغه بویم و بارها این مطلب را از آیت الله بهجت نقل کردم که می فرمودند وقتی شما از نهج البلاغه می خوانید مردم پای منبر شما نیستند پای منبر امیر المومنین سلام الله علیه هستند و نگاه کردم خوب ما الحمدلله ده ها خطبه از خطبه های نهج البلاغه و ده ها کلمه از کلمات حکمت آمیز و نامه های فراوان خواندیم به نظرم رسید چقدر خوب است از اول ببینیم هر خطبه ای که جا مانده هر خطبه ای که ما بحث صفین و جنگ جمل داشتیم تقریبا سی خطبه و نامه و کلمات حکمت آمیز را به صورت موضوعی از جاهای مختلف خواندیم یا مباحث دیگر، به نظر می رسد اگر خطبه های جا مانده را به مرور بخوانیم همه نهج البلاغه را  مرور کرده باشیم در این مسیری که نگاه می کردم دیدم این خطبه 16 بخشی از خطبه 16 را تا حالا موفق نبودیم این بخش را می خواندم و همینطور می رویم جلو خطبه 17 و 18 را خواندیم و خطبه 37 باز جا مانده الان محور سخنان مان خطبه شانزده است و بخش دوم.

من هذه الخطبه قبل از اینکه باز خطبه را بخوانم اجازه بدهید روایتی دارید مرحوم سید رضی برای عظمت این خطبه سید رضی که استاد فصاحت و بلاغت است راجع به این خطبه می نویسد ان فی کلام ادنا من مواقع الاحسان ما لا تبلغه مواقع الاحستحصان در این کلام کوتاه امیر المومنان یک لطائفی نهفته شده که جز سخن سنجان به او نمی رسند یعنی یک کسی باید فصیح باشد و بلیغ باشدو سخن شناس باشد تا عظمت این کلام حضرت را متوجه بشود و بعد می فرمایدو ان هض العجب منه اکثر من هض العجب بیش از آنچه که ما شگفتزده شویم از این کلام امیر المومنان خود تعجب به عجب مانده از این کلام گاهی در شعر فارسی هم هست که صبر هم از صبر تو بی تاب شده تعجب به تعجب مانده از این کلام زیبای امیر المومنان و می فرماید و فيه مع الحال التي وصفنا زوائد من الفصاحة (خطبه 16) یک ریزه کاری هایی از فصاحت دارد لا یقوم بها لسانٌ زبان نمی تواند توضیح بدهد و لا یطلع فجها انسانٌ و لا یطبع به عمقش انسان نمی رسد به عمق اون فصاحت و بلاغتش و لا یعرف ما اقول می فرماید من چی بگویم این را هر کسی نمی فهمد الا من ضرب فی هذه السناء بعق و جری فیها علی عرق اگر کسی متخصص فصاحت و بلاغت باشد و بشناسد او ممکن است درک کند و الا غیر ازا ین متوجه نمی شوند این هم توضیحی که سید رضی دارد من به مقداری که مجال باشد اصل خطبه را توضیح بدهم.

شغل من الجنت و النار امامه شغل من الجنت و النار عمامه حضرت می فرماید یک کسی بهشت و دوزخ را در برابر خودش ببیند که ما پایان مان یا اما الی الجنه و اما الی النار هست این آدم شغل این دیگر همیشه دلمشغول است و همیشه حواسش جمع است و این دیگر آدمی نیست که از فرصت ها استفاده نکند و فرصت هایش را از دست بدهد و عمرش را ضایع بکند من الجنۀ و النار عمامه علت غفلت های ما کاری به بهشت و جهنم نداریم و کاری به اون طرف ما همه در غفلت هستیم همه ما در یک غفلت بسیار سنگین هستیم اگر حواسمان باشد که ما پایانی داریم و یک زندگی جاودانه خواهیم داشت اون وقت این همیشه دلمشغولی دارد و همیشه حواسش را جمع می کند و عمرش را ضایع نمی کند و فرصت تضییع عمر ندارد شغل من الجنۀ و النار عمامه و بعد حضرت مردم را به سه دسته تقسیم می کنند امیر المومنان ساعٍ سریع النجی این دسته اول، دو، طالبٌ بطیع الرجا سه، مقصر فی النار هوا می فرماید مردم یک عده سائل سریع کسانی هستند که به سرعت به سوی فضائل اخلاقی حرکت می کنند نجی اینها نجات پیدا می کنند 2- طالب البطیع حرکت می کنند ولی حرکتشان کند است رجا اینهاامید هست که نجات پیدا کنند اما دسته سوم مقصرٌ فی النار هوا کسانی که کوتاهی می کنند و گرفتار آتش می شوند دیدم شارحین نهج البلاغه فرمودند این تعبیر امیر المومنان سلام الله علیه در حقیقت اشاره به یک تعبیر قرآنی است به نظرم عزیزان همه با این تقسیم در قرآن آشنا هستند این تقسیم سه گانه در قران کریم این آیه سوره مبارکه واقعه را معمولا همه مردم حفظ هستند بسم الله الرحمن الرحیم اذاوقعت الواقعه لیس لمن اطاع کاذبه تا می رسد به اینجا و کنتم ازواجاً ثلاثه فاصحاب المیمنه و ما اصحاب المیمنه و اصحاب المشئمه ما اصحاب المشمئمه و السابقون السابقون اولئک المقربون طبق این بیان امیر المومنان کدام تعبیر با این هماهنگ می شود؟ و السابقون السابقون همین است که حضرت می فرماید سائغ سریع سابق یعنی همان سعی کنند اونها که تلاش می کنند با سرعت السابقون السابقون هستند اولئک المقربون فی جناتٍ نعیم ثلۀ من الاخرین تا آخر یک عده به سرعت می روند دنبال فضائل اخلاقی همین بحثی که عرض کردیم کمک کنید به زائرین سید الشهدا علیه السلام بعضی ها به سرعت همین الان وسط برنامه می گوید یک وقت شیطان وسوسه می کند بعدا موفق نمی شود همین الان فوری این کار را انجام می دهند بعضی هاانجام می دهند اما دسته دوم طالبٌ بطیعٌ کند است حالا هی فکر می کند و بررسی می کند بدهم و ندهم یک وقت نکند من خودم ورشکست بشوم آخرهم انجام می دهد بطیعٌ رجا این در این آیه کجا قرار می گیرد اصحاب المیمنه ما اصحاب المیمنه اینها جزو اصحاب المیمنه هستند جزو رستگاران و خجسته ها هستند ولی خوب یک کمی تأمل و کندی ببینیم حالاچی می شودو ببینیم ته حسابمان چقدر می ماند یک کار خیری که می خواهد انجام بدهددیدی در هر کار خیری بعضی ها سریع تصمیم می گیرند السابقون السابقون همین الان که برنامه به اینجا رسیده شاید تهیه کننده محترم برنامه می تواند بگوید تا الان چقدر واریز شد صد نفر و دویست نفر پول آماده جزو السابقون السابقون هستند ساع سریعٌ سریع تصمیم می گیرنددر روایت هم داریم راجع به قیامت هم هست و رسول خدا فرمود کسانی که از پل صراط عبور می کنند چند دسته هستند یک عده مثل سرعت برق عبور می کنند اینجا به سرعت برق تصمیم می گیرد و به سرعت برق ازمالش می گذرد اینجا وقتی می گوییم فضائل اخلاقی به سرعت تصمیم می گیرند ساء السابقون السابقون یک عده می گویند اونها می روند نجات پیدا می کنند تا می رسد به کسانی که نه اونها می افتند و از بین می روند پس السابقون السابقون شد ساءٍ سریع طالبٌ بطیع اونهایی که کند هستند در این آیه می شوند اصحاب المیمنه و اما مقصرٌ فی النار هوا یک عده هم نه اینها به آتش می افتند این در آیه کجا می شود؟ و اصحاب المشئمۀ ما اصحاب المشمئمه اینهایی که جز شوم و بدبختی و گرفتاری چیزی برایشان نیست پس این سه دسته ای که امیر المومنان سلام الله علیه باز تاکید می کنم حضرت می فرماید ملاک چی است؟ کسانی بخواهند زود تصمیم بگیرند ملاک مال کسانی است که من الجنۀ النار عمامه در مقابل خودش بهشت را دارد می بیند و آتش را دارد می بیند غفلت نمیگذارد انسان تصمیم بگیرد یک تعبیری بازاز امیر المومنان سلام الله علیه بخوانم این بخش حکمت ها که حکمت 123 خیلی هشدارش سنگین است 123 عزیزان ببینند طبع جنازتاً حضرت توی تشییع جنازه ای شرکت کردند فسمع رجلاً یضحک یکی داشت می خندید می دانید در تشییع جنازه سفارش شده که انسان به فکر باشند و به فکر این مسیر باشد و این جنازه دارد کجا می رودو یک روزی هم ما را می برند در حالات رسول خدا هست که وقتی تشییع جنازه شرکت می کردند غلبه غم و غصه و فکر و اندوه و حدیث نفس غالب است الان تشییع جنازه محلی است برای گفت و شنود و خنده حضرت دید یک کسی می خندید خیلی ناراحت شد به اینکسی که می خندد می فرمود فانت موت فیها علی غیرنا کتب تو فکر می کنی مرگ برای ما نوشته نشده فقط برای دیگران نوشته شده؟ و کأن الحق فیها علی غیرنا وجب مرگ که حق است بر دیگران حق است سراغ ما نمی آید و کأن الذین را من الاموات صفر اما قلیلٍ علینا راجعون تو فکر کردی این جنازه هایی که می بینیم دفن می کنیم شب بر می گردد می آید خانه هایشان؟ نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ (شهاب الاخبار، ج 1، ص 306) ما فقط جنازه اینها را دفن می کنیم و ارث اینها را می خوریم سراغ خودمان نمی آید کأنا مخلدون ما جاودانه هستیم قد نسینا کل واعظٍ و واعظه اینهمه موعظه درعالم است ما اکثر العبر و اقل الاعتراف و رمینا بکل جائه ت بعد حضرت خیلی تعبیر عجیبی دارد الله اکبر حالا می خواهیم عبرت بگیریم راه عبرتش چی است طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِي نَفْسِهِ، کسی که خودش را کوچک بشمارد تاب کسبه شغلش حلال باشد وَ طَابَ كَسْبُهُ، وَ صَلَحَتْ سَرِيرَتُهُ، اخلاقش خوب باشد و باطنش خوب باشد وَ حَسُنَتْ خَلِيقَتُهُ،ظاهر و باطنش خوبباشد  وَ أَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ، پول اضافه آورد دلش بیایددرراه خدا بدهد امسک الفضل من لسانه مال زیادی را بدهد اما جلوی حرف زیادی را بگیرد متاسفانه ما دقیقا به عکس عمل می کنیم تا می خواهیم حرف می زنیم و فکر می کنیم باد هواست و فرشته نمی نویسد مال زیادی که باید بدهیم نگه می داریم و حرف زیادی که باید بدهیم خرج می کنیم فرمود طوبی خوشا به حال کسی که وَ أَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ لِسَانِهِ،  انفق الفضل من ماله مال اضافه را بدهد و وَ أَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ لِسَانِهِ، حرف اضافه را ازش خودداری کند وَ عَزَلَ عَنِ النَّاسِ شَرَّهُ، آزارش به  دیگران نرسد وَ وَسِعَتْهُ السُّنَّةُ، به سنت ملتزم باشد  وَ لَمْ يُنْسَبْ إلَى الْبِدْعَةِ.  سراغ بدعت گذاری ها نرود به هر حال اگر کسی به تعبیر حضرت من الجنت و النار عمامه اگر واقعا بهشتو آتش مقابل ما باشد دلمشغولی مان زیاد می شود و اینقدر به دنبال حرام خواری نمی رویم و اینقدردنبال بد اخلاقی و ظلم نمی رویم تمام این گناهانی که ما مرتکب شدیم جنتنا پیش روی ما نیست بگذارید من مطلب دیگری اضافه کنم این داستان عجیبی است در کافی مرحوم کلینی هست نمی دانم بینندگان عزیز شنیدند یانه مفصل است من کوتاه عرض می کنم یک کسی بعد از نماز رسول خدااسمش در تاریخ آمده به نام حارثۀ ابن مالک انصاری انصار کسانی بودند که در مدینه پیامبر را یاری کردند این بعد از نماز پیامبر حضرت نگاهی بهش کرد دید حالت عجیبی و آشفته ای دارد حضرت فرمود کیف اصبح چطوری تو؟ حضرت احوال پرسی می کردند گفت اصبحت موقنا من به درجه یقین رسیدم آقا فرمود نشانه درجه یقین ات چی است یقین خیلی مقام بالایی است چی است نشانه اش مفصل است به رسول خدا عرض کرد کأنی انظر الی اهل الجنه من به جایی رسیدم که اصلا دارم بهشتی ها را گویا می بینم کأنی انظروا گویا بهشتی ها را می بینم که در بهشت متنعم هستند گویا دارم ناله اهل دوزخ را می شنوم و ظفیر آتش را می بینم کأنه خودم اونجا هستم و دارم می بینم خوب حضرت تایید کردندکسی به این درجه واقعا برسد بهشتی کانه دارد می بیند آتش را ماها نمی بینیم اگر یک کمی از این ایمان راداشتیم خیلی وضع مان بهتر از این بود حضرت فرمود هذا عبدٌ در بعضی تعبیرها هست شابٌ نور الله قلبه بالایمان خدا دلش را با ایمان نورانی کرده و فرمود باریک الله قد ابصرت بصیرت پیدا کردی الزم علینا این بصیرت را حفظ بکن و نگهش دارید واقعا انسان به درجه ای برسد به این معنا نیست که ما کسب و زندگی را بگذاریم کنار ما در تمام مراحل زندگی کأنی انظروا گویا ما داریم بهشتی ها را می بینیم و گاهی داریم اهل آتش را می بینیم بعد وقتی حضرت تاییدش کرد این جوان تقاضایی هم از پیامبر کرد اگر شما تایید می فرمایید به درجه یقین رسیدم دعا کنید خدا شهادت را نصیب من بکنید حضرت دعا کردند برایشان در تاریخ هست یک سریه و گروهی که حضرت برای جنگی فرستادند هشتمین یا نهمین شهیدی بود که به معرکه فرستاد بنابراین حضرت همین یک جمله بگویند اگر اینطوری بخواهید بخوانیدده سال دیگر تمام نمی شود واقعا همین کلمه شغل من الجنۀ و النارعمامه همین یک دریاست تمام مشکلات ما این است که ما از بهشت و آتش یک چیزی شنیده ایم و باور نداریم عمام و مقابل ما نیست پس سه دسته کردند این بیان اول بیان دوم امیر المومنان الیمن و الشمال مضله و

طریق الوسطی هی الجاده انحراف به راست و چپ گمراهی است الطریق الوسطی هی الجار اون مسیر اصلی مسیر وسطی هست می دانید ما تعابیرمان در آیات و روایات فراوان است راجع به حد اعتدال و مسیر مستقیم حرکت کردن به چپ وراست منحرف نشدن این آیه را همه عزیزان بلد هستند سوره انعام آیه 56 و ان هذا صراطی مستقیماً فاتبعوه در صراط مستقیم این راه من است و یا در سوره مبارکه بقره آیه 143 و کذلک جعلناکم امۀ وسطا یا همین از سوره مبارکه یاسین اول سوره یاسین چی می خوانیم یاسین خطاب به پیامبر است یا رسول الله بسم الله الرحمن الرحیم یس   الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ (یس، 3)  بلافاصله علی صراطٍ مستقیم این که ما در نماز می گوییم اهدنا الصراط المستقیم و بحث اعتدال که حضرت بهش اشاره می فرمایند می دانید ادامه دارد ادامه را می خوانم در مسائل سیاسی هست و در مسائل اجتماعی هست و ما ضربه ای که می خوریم بیشتر از این است که د ر خیلی کارها یا افراط داریم یا تفریط داریم اگر مجال بود باور کنید من در جلسه نه این جلسه چندتا جلسه دیگر فقط سفارشات دینی را می گفتم که در مسیر اعتدال و مسائل اقتصادی و اجتماعی وسیاسی از حد اعتدال و طریق وسطی فاصله نگیرید اگر اینطوری بگوییم متوقف می شویم در این خطبه شما در مسائل انفاق حتی انفاق یک حد اعتدالی داشته باشد سوره مبارکه فرقان عباد الرحمن یکی از ویژگی های عباد الرحمن این است ووَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا (فرقان، 67) حضرت توضیح دادند نه از این طرف همه چیز را بده که خودت هم نیازمند باشی نه از این طرف که محکم بگیری و همه را برای خودت حفظ کنی در حالات رسول خدا هست خیلی تعبیر زیبایی است اگر عزیزان بتوانند زیر نویس کنند یک جمله بسیار زیبایی است کان رسول الله در حالات پیامبر هست کان رسول الله کان سیرته القصد قصد قاف صاد سیره پیامبر اعتدال بود پیامبر سیره شون در اعتدال بود خود امیر المومنان در نهج البلاغه فراوان نه فقط اینجا در مسائل اعتقادی نه افراط و نه تفریط نه یمین و نه شمال این خطبه 127 نهج البلاغه است حضرت می فرماید سیهلک فی صنفان من امیر المومنین به خاطر من دو نفر هلاک می شوند آنهایی که گرفتار افراط هستند و آنهایی که گرفتار تفریط هستند خود حضرت توضیح می دهند محبٌ من را دوست دارد ولی مفرطٌ افراط غلو می کند یذهب به الحب الی غیر آقا مگر ما الان گرفتار علی اللهی ها نیستیم؟ علی اللهی ها علی را دوست دارند ولی حب افراطی آقا محبت خود امیر المومنین را مجازات می کرد در زمان خود حضرت هم بودند حضرت اینها را مجازات می کرد مُحِبٌّ مُفرِطٌ يَذهَبُ بهِ الحُبُّ إلى غَيرِ الحَقِّ ، این نهج البلاغه است کلام خود حضرت می گوید محبت من در حد اعتدال است افراطی که من را خدا بدانید نه و مبغضٌ مفرطٌ یک عده هم در دشمنی افراط با ما اگر با امیر المومنین دشمنی دارید جهتی هم ندارد ولی اینقدر افراط نکن که علی را کافر میدانی نبودند کسانی که امیر المومنین را کافر می دانستند ما هنوز هم این گرفتاری هستند کسانی داریم که یا علی اللهی هستند یا امیر المومنین را کافر بدانند و مُبغِضٌمُفرِطٌ يَذهَبُ بهِ البُغضُ إلى غيرِ الحَقِّ دشمنی اونها را می کشاند به وادی باطل و خیر الناس فیه ، و خَيرُ الناسِ فِيَّ حالاً ا

ملایی:   بهترین مردم

حجت الاسلام حسینی قمی:   بهترین مردم کی است؟ ، و خَيرُ الناسِ فِيَّ حالاً النَّمَطُ الأوسَطُ فَالْزَمُوهُ . اونهایی که تا حد اعتدال رفتند وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ، با قاطبه مردم همراه باشید فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ [عَلَى] مَعَ الْجَمَاعَةِ، بسیار مفصل است خواهش می کنم عزیزان این بیان امیر المومنان سلام الله علیه در خطبه 127 ببینید یا در بخش حکمت ها حکمت 129 خیلی تعبیر لطیفی است نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى، این واژه را شاید کمتر عزیزان شنیده باشند نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى، ما اون حد اعتدال وسط هستیم [الَّتِي يَلْحَقُ بِهَا التَّالِي] بِهَا يَلْحَقُ التَّالِي وَ إِلَيْهَا يَرْجِعُ الْغَالِي. اونهایی که نرسیدند باید برسند به این حد وسط و اونهایی که رد شدند باید برگردند خدا رحمت کند یادم هست یکی از اساتید بزرگوارمرحوم آیت الله العظمی هادی شیرازی رضوان الله علیه یک تعبیر خیلی زیبایی داشتند راجع به این زیارت جامعه کبیره می فرمودندکأنماوردت للتصحصح العقائد زیارت جامعه را اهل بیت یاد ما دادند عقائد ما را اصلاح کنند امام شناسی همین است که در جامعه کبیره آمده نه جلوتر از این بروید و نه افراط و نه تفریط زیباترین بیان در امام شناسی در جامعه کبیره است این مرد بزرگ می فرمود کانما وردت بتصحیح العقائد عقاید ما را اصلاح کنند می دانید بحث اعتدال یک بحث خیلی مفصلی است و در بحث مسائل اعتقادی و اخلاقی و مسائل اقتصادی باور می کنید جناب آقای ملایی یکی از علمای بزرگ ما یک شخصیتی مثل شیخ طوسی سلام الله علیه یک کتاب دارد الاقتصاد یعنی اعتدال در چی؟ فی ما یتعلق بالاعتقاد در اعتدال و میانه روی در مسائل اعتقادی الاقتصاد فی ما یتعلق بالاعتقاد یا مرحوم کلینی در کافی شریف بابی دارد شاید عزیزان تعجب کنند در اسم این باب مرحوم کلینی محدث و حدیث شناس بزرگ است یک تیتری که ایشان انتخاب می کندحساب شده است می نویسد در این بابش اوائل کافی شریف است باب الاقتصاد فی العباده در عبادت هم اعتدال را داشته باشید عبادت که آدم هر چی بیشتر عبادت کند بهتر است مرحوم علامه مجلسی رضوان الله علیه مفصل توضیح دادند فرمودند معنای این چند روایت این است که ان السعی فی تصحیح العقائد و الاخلاق اهم من السفیک من العباده اول اخلاق رادرست کن و باورهای دینی ات را درست کن بعد برو سراغ نماز خواندن و مناسک غرض بخواهیم بگوییم دریایی است پس امیر المومنان سلام الله علیه می فرماید الْيَمِينُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِيقُ الْوُسْطَى هِيَ الْجَادَّة به چپ گرایش پیدا کردن و یا راست گرایش پیدا کردن مضله یعنی گمراهی من بازدو سه تا نمونه دیگر ازامیر المومنین بگویم ببینید این خطبه متقین هست خطبه 193 عرض کردم خدا می داند واقعا ما باز هم از محضر امیر المومنین باید عذرخواهی کنیم و خجالت بکشیم که چطوری می توانیم خطبه را در جلسه معنا کنیم یک کلمه اش را وقتی انسان نگاه می کند به مجموعه باورهای دینی و آیات و کلمات خود اهل بیت یک دریاست حالا به عنوان نمونه خود امیر المومنین سلام الله علیه راجع به اقتصاد در یک مومن این خطبه 193 حضرت متقین را توصیف می کنند 110 تا ویژگی برای متقین توصیف می کنند صد و ده تا ویژگی اولین ویژگی چی است؟ خیلی جالب است این خطبه را عزیزان حتما ببینند خطبه متقین 193 صد و ده تا ویژگی  فَالْمُتَّقُونَ فِيهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ؛ صاحب فضیلت هستند چی است فضیلتشان؟مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَ مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ؛ یعنی اولین ویژگی هایی که حضرت می فرماید ملبسهم الاقتصاد پوشش شان پوشش که می گویند نه فقط پوشش در این لباس نه تمام حرکات اون در یک حد اعتدالی حرکت می کنند باز تمام شئون زندگی خدا رحمت کند برای اینکه عزیزان تعجب نکنند که ما چرا ملبسهم الاقتصاد را اینطوری معنا کردیم یکی از کتاب های لغت که مورد اعتماد همه ما هست علامه طباطبایی در المیزان بیشترین استفاده را از این کتاب لغت دارند و بیشترین نقل از این کتاب دارند کتاب مفردات راغب اصفهانی بود راغب وقتی می خواست این جمله را معنا کند یعنی چی ملبسهم الاقتصاد میگوید در تمام شئون زندگی نه فقط در لباس و پوشش یا باز در قرآن کریم سوره مبارکه لقمان آیه نوزده وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ ۚدر مشی ات اعتدال داشته باش می تواند هم مشی حسی هم راه رفتن ما باشد و هم مشی در زندگی ما باشد باز امیر المومنان سلام الله علیه عرض کردم بخواهم من از این موارد بخوانم خیلی زیاد است یک تعبیری باز راجع به اعتدال خیلی جالب است واقعا عجیب است می خواهم بگویم در همه چیز حضرت سفارش می کنند امیر المومنین فرمود حتی اگر می خواهی دوستی انتخاب کنی با رفیق ات همه چیز را در حد اعتدال با افرادت رفیق باش در حدا اعتدال با کسی رفیق باش و در حد اعتدال اسرارت را به رفیق ات بگو در حد اعتدال با کسی دشمنی بکن خیلی تعبیر زیبایی است بخوانم برایتان حکمت 268 أَحْبِبْ حَبِيبَكَ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ يَكُونَ بَغِيضَكَ يَوْماً مَا؛ وَ أَبْغِضْ بَغِيضَكَ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ يَكُونَ حَبِيبَكَ يَوْماً مَا.

 

 با دوستت هم اگر رفیق بودی به قدر اعتدال باش شاید یک روزی دشمنت شد و شاید با هم اختلاف پیدا کردید اسرارت را نمی خواهد یک جوری بهش بگویید روزی که با هم اختلاف پیدا کردید چیکار کنم همین الان می رود تمام اسرار من را فاش می کند أَحْبِبْ حَبِيبَكَ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ يَكُونَ بَغِيضَكَ يَوْماً مَا؛ وَ أَبْغِضْ بَغِيضَكَ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ يَكُونَ حَبِيبَكَ يَوْماً مَا. آقا صمیمی ترین رفیق ات بابا دیگه نرو تا گاو ماهی اسرارت را خیلی عذر میخواهم از این تعبیر اسرار اتاق خوابت هم نباید بگویی این رفیق صمیمی من است یک روزی ممکن است دشمن شما شد و نقطه مقابلش اعتدال وَ أَبْغِضْ بَغِيضَکَ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ يَکُونَ حَبِيبَکَ يَوْماً ما (حکمت، 268) یوما چقدر تعبیر زیباست و با این آدمی که دشمن است دشمنی ات بس است با یک کسی بد شدی تا خط آخر نرو شاید یک روزی خواستید با هم همکاری کنید یک روزه و پنجره بگذار  وَ أَبْغِضْ بَغِيضَکَ هَوْناً مَا، عَسَى أَنْ يَکُونَ حَبِيبَکَ يَوْماً ما باز این روایت خیلی زیباست این از امام صادق علیه السلام است فرمود این را مخصوصا عرض می کنم خیلی مهم است در روابط اجتماعی لا تَطَّلِعْ صَدِيقَكَ مِنْ سِرِّكَ الَّا عَلى مالَوْ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ عَدُّوكَ لَمْ يَضُرْكَ، اعتدال چقدر زیباست صدیق کی است اون رفیق صمیمی به مقداری اسرارت را به اون صدیق صمیمی به اون رفیق صمیمی ات هم به اندازه ای بهش بگو که اگر دشمن ات از این اسرار خبر شد ناراحت نباش آقا ما به دشمن چه اسراری می گوییم؟ هیچی نمی گوییم به صمیمی ترین رفیق ات هم به حدی اطلاعات بده اگر این آقا از دیروز شد دشمن شما نگران نشویدبه هر حال برگردم به این جمله ما هنوز در جمله اول و کلام اول امیر المومنان سلام الله علیه هستیم حضرت می فرماید الیمین و الشمال مضله افراط و تفریط باز هم عرض می کنم در مسائل اقتصادی و در مسائل فرهنگی و مسائل اجتماعی و مسائل عبادی چقدر در روایت داریم که در نهج البلاغه در بخش حکمت های نهج البلاغه داریم حضرت می فرماید که إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً، (حکمت، 193)  چقدر زیباست آدم گاهی حال دارد و گاهی حال ندارد اذا اقبل وقتی حال داشتی مستحبات راا نجام بده

تو که حال نداری من یک وقت مثال زدم طرف امشب حال ندارد دعای کمیل بخواند چرا حال ندارد باید بررسی کرد خودش را خسته کرده یا اینقدرمشغولیت به هر دلیلی حال ندارد اول دعای کمیل اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ ورق می زند اوه پانزده صفحه  دیگر چه فایده دعای کمیل تو مستحبات عبادت را برای خودتان تحمیل نکنید در مستحبات انسان باید از روایات لذت ببرد بنابراین این جمله در خطبه شانزده یک جمله اول شغل من الجنۀ و النار حضرت مردم را سه دسته کردند جمله دوم الیمین و الشمال مضله یک کلمه دیگر بخوانم حضرت می فرماید علیها الله اکبر اعتدال در همه شئون زندگی مسائل اقتصادی و اجتماعی علیها باقٍ الکتاب علیها باق الکتاب باق الکتاب یعنی چی یعنی کتاب جاودان و قران جاودان این کتاب جاودان علیها قران هم روی همین اصل اعتدال سفارش می کند و آثار النبوه پیامدهای نبوت روی همین بحث اعتدال است و منها منفذ السنه سنت پیامبر روی اعتدال است ورود سنت دریچه سنت و الیها مسیر العاقبه اگر پایان خیر هم می خواهید با همین بحث میانه روی و اعتدال فکر می کنم همین تمام می شود ولی دو بخشش را فعلا رسیدیدم.

ملایی:   ادامه اش را اگر شد بعد قران و نشد هفته آینده خیلی ممنونم حاج آقای حجت الاسلام حسینی قمی خیلی متشکرم سر سفره امیر المومنین علی علیه السلام هستیم شنبه ها که با حاج آقای حجت الاسلام حسینی قمی هستیم اون بحث مشارکت در اعزام نوجوانان و جوانان عزیز به زیارت اربعین با همه توضیحاتی که حاج آقا دادند شیرین تر از این نمی شود بگوییم یادمان باشد چهل را به بیست هزار سیصد و سه ارسال بفرمایید تا جزئیات بیشتر برای نحوه مشارکت ارسال شود و همینطور کسانی که دوست دارید در پذیرایی از زوار اباعبدالله و کمک به مواکب اربعینی مشارکت داشته باشید شنبه این هفته و در واقع این هفته مون با تلاوت آیات صفحه 163 از سوره مبارکه اعراف آغاز می شود اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

(تلاوت قرآن کریم آیات صفحه 163 از سوره مبارکه اعراف)

ملایی:   خیلی ممنون و متشکرم از توجه تان عزیزان بیننده و شنونده ثواب تلاوت آیات قران کریم در این شنبه تقدیم محضر آقا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم شنبه ای که متعلق به حضور ان حضرت است. حاج آقا بفرمایید؟

حجت الاسلام حسینی قمی:   فراز سوم خطبه شانزده امیر المومنان سلام الله علیه هلک من الدعا و خاب من الفترا هر کسی مقامی را که شایسته اون نیست ادعای اون مقام بکند از بین می رود و نابود می شود و خاب من افترا محروم آن کسی است که با دروغ و افترا بخواهد به این مقام برسد منظور امیر المومنین سلام الله علیه می تواند کلی باشد هر کسی که شایسته این مقام نیست قابلیت یک مقامی را ندارد و مدعی اون مقام باشد از بین می رود بعضی ها گفتند شاید نظر حضرت امیر سلام الله علیه به داستان امامت و خلافت است اون هم می تواند یکی از مصادیقش باشد جمله چهارم مَنْ أَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ، هَلَکَ. (حکمت، 188) اگر کسی در برابر حق بایستد ابدا سفحته چهره خودش را موضع گیری در برابر حق بکند هلک مسلماً کسانی که با حق مبارزه کنند نابود می شوند ممکن است یکی دو روزی دنیا و مقامات دنیا بد نیست یک چیزی در ذیل همین جمله چون ایام عزای سید الشهدا سلام الله علیه است اشاره ای کنم در داستان عاشورا نمونه کاملش است ابدا صفحته للحق کسانی که آمدند برابر سید الشهدا سلام الله علیه ایستادند اینها واقعا به نتیجه رسیدند ولی وقتی بحث مفصلی داشتم تاریخ را ببینید در این چهل منزلی که اهل بیت را به اسارت بردند شما یک منزل پیدا کنید یک مجلس پیدا کنید که یزیدی ها ابن زیاد در کوفه در شام جلسه به کام شان به شیرینی ختم شده باشد در هر جلسه ای به یک شکلی مجلس برایشان عزا شده در کوفه داستان بسیار مفصلی دارد وقتی ابن زیاد معرکه گرفته بود و عربده می کشید و سرمست از پیروزی های خودش بود عبدالله بن عفیف یزدی بلند شد این صحابی امیر المومنان چنان در برابر او ایستاد مجلسشان را به عزا تبدیل کرد در شام این روزها فراوان می شنوید خطبه سید الساجدین امام زین العابدین سلام الله علیه من عبدا صفحته لله ممکن است یکی دو روزی جبرانی در دنیا داشته باشد باز اشاره کنم به یکی از کلمات سید الشهدا علیه این جمله جزو آخرین کلمات امام حسین است خواهش می کنم عزیزان عنایت کنند عصر  عاشورا قبل از شهادتشان حضرت خطاب به لشکریان عمر سعد حضرت تنهای تنها بودند و هیچ یاوری نداشتند فرمودند ایم الله یک وقت می گویید والله به خدا قسم ایم الله جمع است دیدید گاهی در فارسی هم به خدا به خدا به خدا اینی که من دارم می گویم همین است امام حسین گفت ایم الله یعنی والله والله والله وَأَیمُ اللَهِ لَارْجُو أَنْ یکرِمَنِی اللَهُ بِالشَّهَادَه، من امیدوارم مورد لطف خدا قرار بگیرم و امروز پایانم به شهادت ختم شود من که آرزوی شهادت دارم ولی به شما بگویم ثم ینقم لی منه خدا انتقام من را از شما خواهد گرفت شهادت برای من افتخار و آرزو است ولی خدا انتقام من را از شما می گیرد یک کسی از میان لشکر فریاد زد گفت یا حسین کیف ینتقم الله خواهش می کنم قصه را عنایت کنید واقعا از عبرت های عاشوراست چطوری خدا انتقام می گیرد کیف ینتقم الله اسباب ظاهری را نگاه می کردند ما دهها هزار نفر لشکر هستیم شما را هم همه را که کشتیم شما تنها ماندید یک ساعت دیگر هم زن و بچه تون را به اسارت می گیریم و خیمه هایتان را هم آتش می زنیم یک نفر این وسط ایستادی چطور می گویی خدا از ما انتقام می گیرد حضرت فرمود یلقی بعثکم و بینکم و یفسک الدمائکم و یسب علیکم العذاب العلیم فکر نکنید وحدتی که الان دارید این وحدت برقرار می ماند نه بین شما اختلاف ایجاد می شود و نمونه اش را ببینید سید الشهدا سلام الله علیه به شهادت رسید و داستان قیام توابین یک قیام مردم مدینه دو و قیام مختار سه و قیام زید همینطور قیام ها بعد از هم لذا حضرت می فرماید من ابدا هر که در برابر حق بایستد نابود می شود ولو دو روزی جبرانی داشته باشد نمونه کاملش در داستان کربلا است.

ملایی:   دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد حاج آقا دعا بفرمایید دفتر را ببندیم.

حجت الاسلام حسینی قمی:   خدایا به حق بارها عرض کردیم امیدوار به آمین مردم هستیم اجازه بدهید یک بار هم این دعا را که بارها عرض کردیم امام سجاد علیه السلام فرمودند من در خیمه بودم عصر عاشورا پدرم با بدن غرقه به خون آمد خیمه من و دماء تحتی یعنی خون از بن زره پدرم می جوشید فرمود پسرم آمدم یک دعا یادت بدهم این دعا در فهرست مفاتیح است می شود دعای امام حسین عصر عاشورا خیلی مضمونش عجیب است خواهش می کنم همه عزیزان با توجه خاصی که دارند با هم این دعا را بخوانیم دعایی که امام حسین به امام سجاد یاد دادند و فرمودند یادگاری مادرم فاطمه زهرا سلام الله علیها است برای رفع گرفتاری ها و پریشانی ها و برآورده شدن حوائج بِحَقِّ یس وَ الْقُرآنِ الْکَرِیمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرآنِ الْعَظِیمِ یا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السّائِلِینَ یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِی الضَّمِیرَ یا مُنَفِّسَ عَنِ الُمَکُرُوبِینَ یا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُوْمِینَ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسِیرِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ خدایا به حق این  دعای یادگاری حضرت زهرا و یادگاری امام حسین به امام سجاد حوائج همه ملتمسین دعا را برآورده به خیر کنید

حجت الاسلام حسینی قمی:   خیلی لطف کردید مخصوصا حسن ختام خدا خیر دنیا و آخرت به شما بدهد و ثوابش برسد به شما عزیزان بیننده و شنونده هر که مشرف می شود برای دیگران این روزها دعا گو باشد و بار سفر می بندید خیلی ها امیدوارم زیارت مقبول برگردد به هر کسی  که مشرف می شود با این یادآوری که دعاها و روایت ها و حدیث ها و آنچه در زبان کارشناسان به زبان عربی می آورد و ممکن است ناآشنا باشددر کانال در پیام رسان های ایرانی بارگذاری می شود خدا نگهدارتان باشد.