اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1403-05-13-حجت الاسلام حسینی قمی - صفات اخلاقی برجسته سیدالشهداء (علیه‌السلام)

1403-05-13(hosseinighomi)
اعوذو بالله من الشیطان الرجیم  
ملایی:   بسم الله الرحمن الرحیم
«السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک»
 خانم ها و آقایان بینندگان جان و همراهان وفادار سمت خدا سلام عرض می کنم حضورتان بینندگانی که از شبکه سیما می بینید و بیننده ها و شنونده هایی که بعدا باز پخش برنامه را همراهی می کنید خیلی متشکرم از لطف تان نسبت به خدمتگزاران خودتان در این برنامه اول هفته شنبه و شروع یک مسیر دوباره در طول یک هفته انشاء الله که دو سه روز اولش سعادت نصیب من کمترین باشم و چون بعد از اتفاقات اخیر اولین جلسه ای هست که برنامه تقدیم تان می شود و حضورداریم وظیفه خودم می دانم سلام ودرود بفرستم از طرف خودم و برنامه و محضر همه شهدای بزرگوار و جبهه مقاومت که جالب است از ایران و فلسطین و لبنان شهدایی از هر سه کشور تقدیم شدند شهید اسماعیل هنیه و وصی ابو شعبان محافظش از فلسطینیان و شهید فواد محسن حزب الله لبنان و البته شهید میلاد بیدی مستشار نظامی که در همان ضایعه شهید شد با اجازه شما تقدیم می کنیم به این شهدایی که اسم بردیم خیلی خوش آمدید بفرمایید به حاج آقای حجت الاسلام حسینی قمی هستیم.
حجت الاسلام حسینی قمی:   سلام علیکم و رحمت الله عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همه مخاطبین عزیز و من هم به نوبه خودم از خدای متعال درجات رفیع را خواستارم به نظرم در کنارش باید واقعا انسان به این دورانی که این چنین مردم عالم سکوت می کنند در برابر این جنایت ها البته حالا مردم خیلی اعتراض کردند مخصوصا حکومت ها تعجب است من بارها عرض کردم واقعا ننگ بر 52 کشور اسلامی بیش از 20کشور عربی که آمار شهدای مردم مظلوم غزه به قریب چهل هزار نفر دارد می رسدو صهیونیست ها هر کجا جنایتی انجام می دهند جنابعالی اشاره فرمودید در لبنان و فلسطین و غزه و ایران و دکتر اسماعیل هنیه رضوان الله علیهم اجمعین جای تعجب است از اون جنایتکاران بعید نیست اینها هر چی بتوانند انجام می دهند چطور بیش از 50  کشور اسلامی که ادعا می کنند و سکوت می کنند دیدید آخرش هیچ کدام از اینها جرات نکردند یک اقدام قانونی و حقوقی علیه صهیونیست ها نتوانستند کاری انجام بدهند کشورهایی مثل آفریقای جنوبی شکایت کردند در دادگاه لاحه بر علیه صهیونیست ها امیدواریم که بیدار شوند از خواب غفلتی که امروز حاکمان و عموم بسیاری از حکام کشورهای اسلامی و عربی را گرفته برای مردم مظلوم فلسطین و غزه هم از خدای متعال آرزوی فرج عاجل و پیروزی کامل راداریم.
ملایی:   به لطف حضرت حق و یاری امام زمان آقای حسینی شاعرها بعضی ها خوش ذوق هستندتک بیتی می گفتید سکوت می کنند عیبی ندارد جاهلان و خاموشان سکوت کنند اما ما به قربانگاهها دیدیدم اسماعیل را     غر خواهد کرد خونش انشاء الله اسرائیل را
در خدمت شما هستیم.
حجت الاسلام حسینی قمی:   بسم الله الرحمن الرحیم
من بحث هفته گذشته را ادامه می دهم عرض کردیم کتاب هایی نوشته شده در ویژگی های سید الشهدا سلام الله علیه چون با همین مباحث این روزها سخن مان را آغاز کردیم اجازه بدهید از همین جا شروع کنم یکی از ویژگی های سید الشهدا سلام الله علیه و همه اهل بیت و ائمه هدی علیهم السلام این بودکه هیچ گاه دردرگیری ها شروع کننده جنگ نبودند خیلی مهم است به نظرم درداستان کربلا به زوایای این مسئله کم توجه شده من داستان را عرض می کنم ببینید با این جزئیات باید توجه بشود یا نه شیخ مفید رضوان الله علیه در ارشاد نقل میکنند خواهش می کنم عزیزان یک کمی عنایت کنند اصل هدایت در زندگی اهل بیت اصل اولیه بوده جنگ درگیری اصل دوم هست گاهی مجبور می شدند چون دشمن شروع کننده جنگ بود ولی اهل بیت دنبال هدایت بودند مرحوم شیخ مفید رضوان الله علیه می نویسد سید الشهدا سلام الله علیه با لشکر حر روبرو شدند معروف است لشکر حر حضرت را متوقف کرد دیگر اجازه نمی دادند حضرت ادامه مسیر بدهند فاذاً راکبٌ مقبلٌ من الکوفه یک سواری از کوفه رسید با تجهیزات نظامی کامل و نامه ای را جالب است این را هم نوشته اندو این هم بگویم به حر سلام کرد ولی به امام حسین سلام نکرد آدم خیلی تند و خشنی بود دفع الی الحر کتاباً من ابن زیاد یک نامه ای را از ابن زیاد تحویل حر دادند در نامه چی نوشته بود خواهش می کنم عزیزان عنایت کنند دو جمله: 1- جعجعه ابن الحسین سخت بگیر هیچ راهی برایش باقی نگذار 2- اون هم بالعرافی فی غیر حسنٍ و علی غیر ماءٍ یک جایی امام حسین را متوقف کن که آب نباشد وسبزه نباشد و یک منطقه خشکی باشد یکی از اصحاب سید الشهدا سلام الله علیه که جزو شهدای کربلا هست به نام ابن مهاجر یا کنانی یا کندی دو جور نقل کردند ضبط اسمش وقتی این برخورد و این نامه را شنید و مضمون این نامه را متوجه شد رو کرد به این پیام رسان گفت ما جئت به چه حرفی است داری می زنی و این چه دستوری است تو از ابن زیاد آوردی یعنی چی جنگ آدابی داری سخت بگیر یکجایی باشد آب نباشد وسبزه نباشد امام حسین سلام الله علیه می دانید با زن و فرزند همراه بودند اون زن و بچه چه گناهی دارند این چه روزی است دوم محرم اون هم از دوم محرم عزیزان یادشان باشد من تعجب می کنم بعضی ها اطلاع ندارند حادثه تشنگی سید الشهدا برنامه ریزی شده از اول بود یعنی الان این روز دوم محرم است و نامه و پیک مخصوص ابن زیاد اومده به حر که جایی اینها را نگه دار که آب نباشد و سبزه نباشد و خشک زار باشد این صحابی سیدالشهدا سلام الله علیه ابن مهاجر کندی که از شهدای کربلاهم هست به این آدم تندی کرد گفت این چه حرفی است تو می زنی ماذا جئت بک چه دستوری است تو آوردی اون پیام رسان یک جوابی داد اون جواب در تاریخ خیلی مهم است مبدأ یک بحث مهمی است گفت اتأت امامی ووفیت ببیعتی گفت من کار بدی نکردم امامم یزید است و اطاعت کردم و به بیعتش وفا کردم خواهش می کنم عزیزان عنایت کنید مفصل این بحث را داشتیم نقش انحرافات دینی در حادثه عاشورا یعنی کسانی که آمدند سید الشهدا را به شهادت رساندند یکی از انگیزههایشان درسته انگیزه های متعددی داشتند یکی ازدلائلشان این بوده می گفتند ما اتعت امامی امام مان و پیشوایمان و یزید را امام می دانستند این داستان را من اشاره کنم خیلی وقت پیش در مباحث اشاره کردم معلوم شود این بحث معلوم شود چی می گوییم مرحوم علامه امینی در الغدیر نقل کرده در منابع قدیمی شاید الامامۀ و السیاسه مال قرن دوم و سوم نقل کرده یک کسی می گوید من سال بعد از حادثه کربلا سال شصت و یک حادثه کربلاست شصت و دو رفتم مکه زیارت خانه خدا نشسته بودم کنار کعبه دیدم یک کسی بغل دست من دعایی می گوید و جمله ای می گوید خیلی برای من عجیب بود به گوش من خورد دیدم می گوید اللهم نگاه به کعبه اللهم انک تعلم انی رجلٌ شریفٌ خودت می دانی خدایا من آدم شریفی هستم و لکنی مامورٌ و معذور اگر کاری کردم مامور و معذور بودم نگاه کردم دیدم کی است این حرف را می زند دیدم شمر است گفتم تو خجالت نمی کشی سال گذشته پسر پیغمبر سید الشهدا سلام الله علیه را به شهادت رساندی حالا اومدی کنار کعبه می گویی انی رجلٌ شریفٌ و لکنی کنت مامورٌ و معذورا حیا نمی کنی شمر جواب داد گفت ما امامان و خلیفه را اطاعت کردی اگر مخالفت می کردیم کنا شراً من هذه الحمر الصغار گفت اینشترها را می بینید که برای آبیاری سرشان زیرهستند و می روند و می آیند اگر از امام مان اطاعت نمی کردیم از این شترها پست تر بودیم یک انحراف دینی
ملایی: از روی اعتقادش می گوید   
حجت الاسلام حسینی قمی:   یک وقتی عرض کردیم مفصل این عبارت در منابع عامه هم هست که سید الشهدا را در کربلا نکشتند روز سقیفه شهید کردند یعنی وقتی مسیر عوض شد کار به جایی رسید یک عده تصور می کنند خلیفه رسول الله است یزید بارها عرض کردیم 14 خلیفه اموی و 36 خلیفه اموی و عباسی این چهل تا خلیفه و جانشین پیامبر می دانستند قل اتعت امامی واقعا عجیب است نامه آورده است سپاه از طرف یزید برای سپاه حر سخت بگیر یکجایی که آب نباشد و سبزه نباشد بعد بهش می گوید چرا این کار را می کنی می گوید من مامور هستم اتعت امامی و وفیت ببیعتی این انحراف داستان کربلا عزیزان یادشان باشد مفصل گفتیم نقش انحرافات دینی در حادثه کربلا کسانی که سید الشهدا سلام الله علیه را کشتند و شهید کردند اینها انحرافش از سقیفه شروع شد به هر حال این بزرگوار مهاجر ابن کندی صحابی امام حسین که از شهدای کربلاست عرض کردم  جوابش راداد گفت اتفاقا اشتباه می کنی عصیت ربک اتیت امامک فی هلاک نفسک این چه امامی است که دارد تو رانابود می کند با خدا داری مخالفت می کنی کسبت العار و النار ننگ دنیا و آتش قیامت را برای خودت خریدی این ننگ نیست شما با یک عده داری می جنگی آب را به روی زن و بچه اش از دوم محرم ده روز هشت روز مانده تا عاشورا از حالا آب می بندید بعث الامام امامک بعد یک آیه هم خواند جالب است اشاره کرد به آیه سوره مبارکه قصص آیه 41 با اینکه امام دستور داده دلیل نمی شود آقا ما امام مان گفته کدام امام؟ چه آیه مناسبی برایش خواند آیه 41 و جعلناهم ائمۀ یدعون الی النار امامی داریم یدعون الی الجنه و یوم القیامۀ لا ینصرون این پیشوایان شما را به آتش دعوت می کنند و قیامت یاری نمی شوند و اتبعناهم فی هذه الدنیا لعنتاً و یوم القیامۀ هم مقبوحین لعنت خدا بر اینهاست این چه دلیل و استدلالی استکه می گویی امام هستم حالا حر هم همین کار را کرد حر بعدها اون حر تائب شدولی هنوز که توبه نکرده اطاعت می کند حر گفت به امام حسین سلام الله علیه گفت حالا چون دستور آمده اجازه نمی دهم جایی بروید امام حسین فرموددعنا داستان مفصلش در ارشاد شیخ مفید آمده امام حسین سلام الله علیه به حر پیشنهاد کرد گفت دعنا ننزل فی هذه القریه به نینوا برسیم و یک قریه ای باشد بالاخره در یک شهری آدم باشد غذایی هست و آبی هست و آذوقه ای هست حر گفت نه اجازه نمی دهم و نمی توانم اجازه بدهم چون این آدمی هم که آمده قد بعث علی عینا این جاسوس است و مراقب من است از طرف ابن زیاد هر کاری کنم گزارش می دهد نمی توانم اجازه بدهم این مقدمه شاهد بحثم اینجاست خواهش می کنم عزیزان یک کمی عنایت کنید من به گمانم این زوایای مهم درداستان کربلا باید گفته شود امام حسین سلام الله علیه را اینطوری بشناسیم زهیر به امام حسین سلام الله علیه پیشنهادی کرد گفت یابن رسول الله ان قتال هولاء اهون علینا من قتال من یاتینا من بعده خیلی حرف منطقی زده این منطق را بخواهد حساب مادی بکند منطق درستی است حساب جنگی و نظامی منطق درستی است اینها می خواهند آب را به ما ببندند از حالا می گویند آب نباشد و یک جایی باشد سبزه نباشد اینها عددش زیاد نیست ما با اینها می جنگیم اینها را از بین می بریم جنگ با اینها برای ما آسان است بعدا سخت است برای ما عرض کردم از نظر حساب نظامی و مادی و دنیایی خیلی حرف درستی است اون هم که دارد ظلم می کند همین جا بجنگیم آقا سید الشهدا فرمودند نه ما کنت لأبدء من شروع کننده جنگ نیستم خواهش می کنم عزیزان عنایت کنند سه نکته رامن عرض کنم اولا اگر امام حسین سلام الله علیه اینجا می جنگید اینها را شکست می داد از نظر روحی و روانی تاثیر بسیار مهمی داشت هم در یاران خودشان و هم درشکست یاران ابن زیاد یعنی خبر تا کوفه که راهی نبود یک ساعت راه است خبر می پیچید در کوفه بقیه می ترسیدند ابن زیاد حساب کار خودش را می کرد  و یاران امام حسین عقب نشینی کرده بودند جرات می کردند اگر سید الشهدا با این سپاه حر جنگیده بود و اینها را از بین برده بودتاثیر روحی و روانی در پیروزی سید الشهدا داشت شاید همه چیز صفحه عوض می شد این یک، دو فردای همان روز ظهیر نگفت با اینها بجنگیم اینها آسان تر است فرداش چهار هزار نفر لشکر با عمر سعد به کربلا رسید خوب اگر یک روز زودتر این کار را می کرد راحت بود تمام عبارت گزارش تاریخ این است فلما کان من القد شیخ مفید می نویسد فردا قدم علیهم عمر بن سعد فی اربعۀ آلاف وارث اگر عزیزان محاسبات نظامی و مادی و دنیایی باشدبهترنبود امام حسین ریشه اینهارا می کند چهار هزار نفر را فردا و بعد همینطور هی جمعیت ولی آقا امام حسین منطق دارد خیلی مهم است الان در تاریخ سید الشهدا مظلوم بود عظیم و عزیز بود و حر بود و آزاده بود پا روی اصول انسانی و اسلامی نگذاشت و الا بله می جنگید و پیروز هم می شد و می رسید به کوفه و شایدکوفه را هم فتح می کرد و همه چیز عوض می شدولی یک منطقی داشتند اهل بیت هیچ وقت ما جنگ را شروع نمی کنیم و تادقیقه آخر صبر می کنیم حتی روز عاشورا عمر سعد اولین کسی بود که تیر باران کرد و جمع زیادی از یاران سید الشهداسلام الله علیه در تیر باران اول به شهادت رسیدند گفت من شروع نمی کنم یک عبارتی داردمن همین جا اشاره کنم اینها جاودانه می ماند بله سید الشهدا سلام الله علیه مظلومانه اهل بیت مگر امیر المومنین مظلومانه به شهادت نرسیدند ولی این عزت و منطق و این حریت و این آزادی و آزادگی ابن ابی الحدید عالم اهل سنت است مال هفتصد و هشتصد سال پیش است یک فصلی دارددر شرح نهج البلاغه اش اخبار می گویدمن می خواهم اینجا داستان کسانیکه در طول تاریخ زیر بارذلت نرفتند اینهایی که مردانه جنگیدند ولی ذلت نپذیرفتند خیلی جالب است موارد متعددی نقل می کند ولی اولین نفرش این عالم اهل سنت هفتصد هشتصد نفر این عبارت را من می خوانم کیف می کنم این عزت است مینویسد سید اهل الإباء الذی علم الناس الحمیه و الموت تحت السیوف سید آزادگان عالم که مرگ زیر شمشیر را به دیگران یادداد ولی ذلت نپذیرفت گفت ابو عبدالله حسین بن علی ابن ابیطالب، مفصل واردتاریخ کربلا می شود و تاریخ آزادگان ولی می گویدرئیس و سید آزادگان سید اهل الإباء نه فقط سید آزادگان الذی علم الناس الحمیه الموت تحت اینها می ماند و اصولا می دانید در زندگی اصلا شما بگردید عزیزان الحمدلله من بارها عرض کردم بینندگان ما فرهیختگان بسیار فراوانی هستند گاهی اینقدر نکات ظریفی بهما می گویند در پیام ها هست بسم الله شما یک مورد پیدا کنید به ما پیامک بدهید امیر المومنان سلام الله علیه درا ین سه نبردی که داشتند ناکثین و قاسطین و مارقین جنگ جمل صفین کجا امیر المومنان شروع کننده جنگ بوده ابدا جنگ جمل را مفصل گفتیم جمل صغری داشتیم در جنگ صغری هزارنفر از یاران امیر المومنین را شهید کردند حضرت دست به شمشیر نبرد بلکه اینها هدایت شوند بعد از اینکه هزار نفر را کشتند گفتیم داستانش را من خدا شاهد است آقای ملایی لذت می برم وقتی این عبارت را می گویم جان عالم به فدایتان یا امیر المومنین عفر خدیه علی التراب شاید چهار پنج هفته پیش گفتم تاریخ را که یادم است هفته پیش گفتم لذت می برم از گفتنش در جمل بعد از اینکه هزار نفر از یاران حضرت را شهید کردند و حضرت نصیحت کرده و موعظه کرده نامه فرستاده پیک فرستاده و سخنرانی کرده حاضر نیست حضرت شروع کننده جنگ باشد وقتی می گویی می خواهند شروع کنند افر خدیه علی التراب صورتش را روی زمین گذاشتند زار زار گریه می کردند و دعا می کردند اللهم احقن دمائهم خدایا یک کاری کن خون اینها حفظ شود و کار به جنگ کشیده نشود افر خدیه علی التراب زار زار گریه می کردند امیر المومنان که اینها را کشتهنشود این نگاه دین است و این اصل هدایت است این خطبه 55 را مفصل خواندیم شوخی نیست هزار کیلومتر از کوفه حضرت دور شد و رسیدند به صفین محل درگیری با سپاه معاویه یک روز دو روز یک هفته و دو هفته و یک ماه دو ماه سه ماه لشکر را حضرت نگه داشته خرج این لشکر و مرکب هایشان رابالاخره لشکر چند ده هزار نفر همه را به بیت المال تحمیل کرده یاران حضرت به حضرت طعنه زدند مگر می ترسیم مگر در حقانیت خودت تردید داری فرمود نه خطبه 55 والله قسم جلاله خورده امیر المومنان ما دفعت الحرب یوماً به خدا قسم اگر یک روز من اینجا صبر کردم برای اینکه شاید یک نفر هدایت شود و هدایت هم شدند در صفین یک عده برگشتند و در جمل یک عده برگشتند درنهروان دوازده هزار آمدند مقابل حضرت با سخنرانی حضرت هشت هزار نفر برگشتند من به نظرم از همه عزیزانی که تریبون در اختیارشان است این دو ماه محرم و صفر من خاک پای همه منبری ها و مبلغین هستم از مادحین و شعرا خواهش می کنم این نگاه هدایتگرانه و این نگاه دستگیری و این نگاه دلسوزی را در اهل بیت و سیره سید الشهدا مخصوصا در این ایام بگوییم به مردم شوخی نیست حضرت می توانست کلک سپاه حر را بکند ولی این کار را نکرد زهیر از نظر ظاهری پیشنهاد درستی است ولی حضرت نپذیرفتند فردا چهار هزار نفر اومدند و این همه سختی را سید الشهدا برای خودشان و زن و فرزندشان بپذیرند از دوم محرم جلوی آب گرفته شود منطقه ای که آب نباشد و سبزه نباشد یک نفر را هدایت کند ارزش ندارد هدایت هم شدند دیگر اگر فقط حر را هدایت کرده ارزش نداشت اگر اونجا بجنگند همان روز درگیر می شدند روز دوم محرم حر در این جنگ کشته می شد حضرت صبر کرد هشت روز دیگر حر برگشت یک نفر را هدایت کند امیرالمومنین سه ماه لشکر را نگه می دارد فرمود والله ما دفعت الحربه یوما به خدا قسم یک نفر برگردد چون بحثم خیلی مفصل است نتایجش را خود عزیزان باید فکر کنند ما چیکار کنیم ما خیلی فاصله داریم این یکی.
نکته دومی که همین جا عرض کنم باز نشانه از نگرانی سید الشهدا است و دلسوزی امام حسین سلام الله علیه است ببینید عالم یا عالم دین امام که جای خودش یک عالم دین نمی توانست به جامعه اش بی تفاوت باشد من داستان را بگویم بدون مقدمه این داستان در منابع دست اول آمده منابع عامه است و منابع خاصه است طبقات کبری مال ابن سعد است وفاتش مال 2360  است الان 1446 هستیم 230 وفات این مورخ است کتاب طبقات کبری این داستان مال 1200 سال پیش است این آقا بیش از 1200 سال از مرگش می گذرد این داستان را از امام حسین سلام الله علیه می شنود ابن عساکر در تاریخ دمشق دارد  همه سنی و شیعه همه نوشته اند خواهش می کنم عنایت کنید شخصی است به نام جعید ابن همدان با عین می گوید من رفتم محضر امام حسین خانه امام حسین سلام الله علیه و علی صدره سکینه سلام الله علیه می گوید سکینه سلام الله علیها مثلا یک سالش بوده و دو سالش بوده بچه ای بوده در سینه سید الشهدا علیه السلام از این قصه معلوم می شود حادثه قبل ازکربلا بوده چون حضرت سکینه سلام الله علیه در کربلا ده ساله بوده می گوید تا من رفتم خدمت حضرت، حضرت می خواستند از من سوالاتی بپرسند به رباب سلام الله علیها مادر این سکینه سلام الله علیها در اون زمان یکی دو ساله فرمودند خذی ابنتک انی این دختر بچه را از من بگیر سکینه سلام الله علیه دادند دست مادرشان یکی دو سالش بود دادند دست مادرش بعد رو کردند به من این گزارشگر دارد می گوید حضرت به من فرمود که اخبرنی ان العرب و ان الموالی می دانید در آن زمان دو دسته بودند مدینه و شهرهای دیگر یک عده عرب ها بودند و یک عده غیر عرب هایی که آمده بودند و مسلمان شده بودند گفت به من خبر بده چه خبر است اوضاع البته حضرت جعید بن همدان است و از یک منطقه دیگر اومده بود والا حضرت اخبار مدینه را که اطلاع دارند می گوید به حضرت عرض کردم که اگر از عرب ها سوال می کنید متاسفانه اصحاب و جلاحقاتٍ و مجالس اینها دنبال بازی و خوشگذرانی و کیف و عیش و نوش می نشینند تا دیر وقت شب ها جلاحقات را بازی و سرگرمی و بازی ها و گئده های خودشان مجالس هم کنایه از عیش و نوش فرمود دیگران چی؟ این عرب ها بقیه چه می کنند گفتم آکل الربا یا حریصٌ علی الدنیا یا ربا خواری می کنند یا حرص می زنند فقط برای جمع کردن مال جناب آقای ملایی ببینید امام ولی خدا به این می گویند عذر می خواهم من عرض کردم می خواهم سریع بگویم ببینید عالم دین باید جگرش بسوزد وقتی جامعه اش یک جامعه ای است که به فکر دین نیست و دینداری ندارد جگرش باید بسوزد می گوید تا این جمله را گفتم حضرت فرمود انا لله و انا الیه الراجعون می دانید در یک خبر خیلی تاسف بار می فرمود والله انهما لنصفان الذان به خدا این دو دسته این عرب ها و موالی غیر عرب ها اینها کسانی بودند که ما کنا نتحدث وقتی صحبت می کردیم آرزویمان این بود ان الله ینتصر باعمال دینه اینها باید یاوران دین خدا باشند کسانی که ما انتظار داشتیم یاور دین خدا باشند حالا از تو می پرسم چه می کنند می گویی یک عده شون دنبال بازی و خوشگذرانی و عیش و نوش هستند و یک عده ربا خواری و حرص مردم هستند
ملایی:   ما زیاران چشم یاری داشتیم
حجت الاسلام حسینی قمی:   تا رسیدیم به اینجا فرمود والله به خدا قسم اینها کسانی هستند که ما انتظار داشتیم بعد فرمود یا جعید بهت بگویم مردم چهار دسته هستند حضرت تفسیری هم بیان کردم خیلی زیباست مردم چهار دسته هستند منه له خلقٌ و لیس له خلاق یک عده اخلاقشان خوب است و برخوردشان خوب است خلاق یعنی بهره دینی شان کم است و یا نه کار خیری کسی به خیرشان کسی امیدوار نیست با یک کسی صحبت می کنی گرم و صمیمی و له خلقٌ ولی اگر کسی انتظار داشته باشی گره ای از زندگی ات بازکند اهل اینکارها نیست لیس له خلاق هم معنا کردند کسی بهره دینی ندارد و هم اینکه کار خیری برای کسی یک عده به عکس هستند نه کار خیر انجام می دهند و بهره دینی دارند اخلاق ندارد بعضی ها هستند گره ای از زندگی انسان باز می کنند ولی اینقدر بد اخلاقی می کنند چی بگویم اگر کار مردم را می خواهید  راه بندازید با خوش اخلاقی راه بندازید اخلاق سید الشهدا را جلسه پیش گفتیم اهل بیت را ببینید اون هفته گفتیم شوخی نیست
ملایی:   اون همه بد گفت
حجت الاسلام حسینی قمی:   اومده خدمت امام نامه می دهد به امام حسین آمد خدمت امام حسین گرفتاری الش را بگوید آقا فرمود حرف نزن تو حرف می زنی خجالت می کشی نامه بنویس نمی خواهم این حالت را در چهره ات ببینم سوال داری تقاضا داشت پول می خواست فرمود بنویس حرف نزن در حرف زدن شرمندگی در چهره ات نبینم نامه را باز نکرده فرمود مشکلات و حاجتک مقضیه فرمود یک عده اینطوری هستند خلاق کار خیر میکند ولی اخلاق ندارد یک عده نه هر دو را دارند اینها را فرمود ذلک افضل الناس اینها بهترین مردم هستند که هم اخلاق داشته باشند و انسان به اینها امیدداشته باشند دسته چهارم نه اخلاق دارد و نه بهره ای از خیر من عرضم این است در زمان سید الشهدا سلام الله علیه چند نفر بودند له خلقٌ و وخلاق هم اخلاق داشته باشی و هم امید داشته باشد انسان یاری کنند سید الشهدا سلام الله علیه کم بودند جز همین سپاه اندکی که بودند این هم یک نمونه، یک نمونه دیگر از ویژگی سید الشهدا سلام الله علیه قابل توجه است این ایام را می خواستم بحث را برگردم به نهج البلاغه با این مطالعه ای که این هفته داشتم یکی اش صداقت است ببینید امام حسین سلام الله علیه اهل این نبود که با وعده و وعید جمعیت جمع کند از روز اول صادقانه هفتم ذی حجه جان عالم به فدایت یا اباعبدالله هفتم ذی حجه امام صادق در مکه است فرمود من بهتون بگویم اگر کسی می خواهد با من بیاید من کان باذلاً فینا مهجته یعنی یک عده فکر کردند که مال و مقام و دنیا حضرت می رود کوفه را می گیرد و ما می شویم استاندار و فرماندار یک جایی فرمود من کان باذلاً فینا هر که خون قلبش را حاضر است بدهد و موطناً علی لقاء الله نفسه هر که آماده لقاء الله است فالیرحل المعنا با من راه بیفتید فانی راحلٌ مصبحاً ان شاء الله من فردا حرکت می کنم.
این شعر نیر تبریزی خیلی زیباست اشاره به خطبه حضرت دارد:
گفت ای گروه هر که ندارد هوای ما            سر گیرد و برون رود از کربلای ما
گفت
ای گروه هر که ندارد سر گیرد و برود                 رود این عرصه نیست جلوه گر
روبه و گراز شیر افکن است بادیه ابتلای ما
تا دست و روی به خون نشست می نیافت          کاسرار طواف در حرم کبریای ما
ما پروریم دشمن ودر خون کشیم دوست               کس راه و قوف نیست ز چون و چرای ما
یزدان ذوالجلال به خلوت سرای عشق        آراسته است بزم ضیافت برای ما
خیلی مفصل است و انصافا خیلی زیبا نیر شاید از همه قشنگ تر پیام این خطبه را آورده تعارف نداریم حالا بیایید ببینیم چی می شود می گوید هر که باذلاً فی ما مهجته این یک مورد، مورد دوم از این عجیب تر است شب عاشورا همه منابع دست اول نوشته اند اصحابش را جمع کرد فرمود ببینید الان شب تاریک است اتخذوا هذا اللیل جملا لکم از تاریکی شب استفاده کنید وانجوا لکم اینها فقط می خواهند من را به شهادت برسانند با کس دیگر کاری ندارند بلند شوید بروید ببینید شب عاشورا خدا رحمت کند یادم است یک وقتی شهید آیت الله مطهری رضوان الله علیه این قصه را می فرمودند و یک جمله ای هم اضافه می کردند می فرمودند فرق امام حسین سلام الله علیه با فاتحان و جنگجویان نام آور این است مثلاً طارق ابن زیاد شنیدید همان کسی است که آندلس را فتح کرد در زمان عبدالملک ولی وقتی لشکرش را برد معروف است آن تنگه یا طارق می گویند رسید به یک جایی که دیگر لشکر از این جا باید یا فاتحانه می رفت یا شکست همیشگی یک پلی بود پل را خراب کرد گفت ببینید اون طرف تان آب است و این طرف تان دشمن است بجنگید پیروز شوید یا کشته شوید راه نجات دیگر ندارید طارق اینطوری جلو رفت جلو ولی امام حسین چیکار کرد شب عاشورا نه هفتم ذی حجه فرمود من به کسی وعده بی جا نمی دهم این راه شهادت است صداقت در زندگی ماست شب عاشورا هذا اللیل اتخذوا هذا الیل هر که می خواهد برود برود اینها دنبال کشتن من هستند اینها نپذیرفتن این  هم هست اینها به عنوان ادای دین به شهدای کربلا عرض کنم اینها نپذیرفتند آقا فرمودند گفتند ما هستیم و اعلام وفاداری کردند اینها گفتن خوب حالا که شما ماندید ارفعوا رئوسکم سرهایتان را بالا بیاورید وانظروا الی منازلکم فی الجنه جایگاه و منزل خودشان در بهشت نشان اینها دادند این هم یکی.
یک اصل سومی که به عجله باز عرض کنم جناب آقای ملایی ایمان و طمأنینه و آرامش و یقین و باور به هر حال ما در این مجالس می خواهیم یک قدم نزدیک شویم و دو سه تاگزارش سریع بخوانم گزارش اول از زبان امام سجاد علیه السلام است معانی الاخبار شیخ صدوق نقل می کند امام سجاد می فرماید لما اشتد امر بالحسین علیه السلام اون ساعت های آخر که خیلی کار سخت شد برای سید الشهدا نظر الیه من کان معه یارانی که در محضر حضرت بودند می دانید شهدای کربلا در یک درجه نبودند این مسلم است بعضی هایشان فاذا هو بخلافهم امام حسین درخشش چهره نورانی شان بیشتر می شد طمأنینه و ایمان و یقین و باورشان بیشتر می شد اما یک عده نه کلماشتد الامر بعضی از اینها نه اینکه اینها جا بزنند بعد عرض کردم درجه شهدا مختلف است اینها یک کمی رنگشان تغییر می کرد ارتد فرائضهم وجبت قلوبهم ولی و کان الحسین بعض من معه امام حسین سلام الله علیه و بعضی از یارانشان مثل علمدار با وفای کربلا و بعضی از اصحاب اینها نه خصائص و اصحاب خاصشان به عکس تشرق الوانه چهره شان می درخشید تحته جوارحهم و بدن ها آرام بود از همه بالاتر قلبشان تسکنوا نفوسهم فقال بعضهم لبعضٍ اینها به همدیگر میگفتند نگاه کن به امام حسین لا یبالی بالموت از مرگ نمی ترسد آقا برای اینکه اینها را آرام کند از کلمات تاریخی سید الشهدا است برای اینکه این لشکر اینهایی که یک کمی نگران بودند  یاران فرمود صبراً بنی الکرام فمالموت الا انت مرگ پل است صبر کنید تامروا بکم ازا ین زندگی و سختیهای زندگی شما را عبور می کند تعبر بکم ان البعث و الضراء علی الجنان و درجاتنا این یک جمله.
 گزارش دوم را سید در لهوف دارد سید هم مال هشتصد سال پیش ا ست هلال بن نافع آمد گزارش داد الله اکبر میگوید لحظات آخری که امام داشت به شهادت می رسید یجود بنفسه این گزارش گزارشگر تاریخ  هلال والله ما رایت قتیلاً مدمخاً بدمه به خدا قسم ندیدم کسی در خون خودش دست و پا می زند احسن منه و لا انور وجه اینقدر زیبا و نورانی و لقد شغلنی گزارشگر می گویداز بس چهره حضرت نورانی بود جمال هیئت ان الفکرت فی قتله یادم رفته بود حضرت را دارند می کشند کامل الزیارت در گزارش خودش مفصل دارد یک گزارش دیگری باز من عرض کنم این در مقتل ابو مخنف است اگر یادتان باشد جلسات قبلا گفتیم این مال 57 است از حمید بن مسلم از گزارشگران تاریخ است می گوید والله ما رایت مکثورا یعنی کسی که احاط به الکثیر همه دشمن بهش هجوم آورده باشند قد قتل ولده و اهل بیته و اصحابه بچه هایش راکشته باشند و اهل بیتش را شهید کرده باشند و اصحابش را شهید کرده باشند واربعۀ جعشاً و لا امضی جناناً اینقدرا طمینان و اینقدر طمأنینه و اینقدر آرامش ان کان فی الرجال آنها حمله می کردند حضرت تا آخرین نفس با آرامشی دفاع می کرد و می جنگید اگر برسم دو سه تا ویژگی مهم دیگر بعد از تلاوت
ملایی:   ما بخش پایانی تلاوت قرآن است اگر می خواهید دعا کنید و نکته ای بفرمایید.
حجت الاسلام حسینی قمی:   اجازه بدهید یک جمله دیگری اشاره کنم این هم گزارش بسیار زیبایی است شیخ مفید در ارشاد دارد مفصلش را خود عزیزان ببینند شوخی نیست آقای ملایی ما یک چیزی داریم می گوییم در امتحاناتی که برای خود ما پیش می آید گاهی حادثه خیلی کوچک همه باورهای دینی مان متزلزل می شود بچه مون دو تا پله بیفتد و چهار تا بخیه بخورد نمازمان یادمان می رود اون وقت شیخ مفید در ارشاد می نویسد امام حسین سلام الله علیه شب عاشورا خطبه خواند چی فرمودند؟ حسنی علی الله احسن الفناء و احمده فی السراء و الضراء من امشب حمد و ثنای خدا می گویم ببینید تمام خطبه های امام حسین را ببینید خطبه از این زیباتر نداریم من بالاترین حمد و ثنای خدا را گذاشتم برای امشب شب عاشورا فردا چه خبر است فردا شهادت است و فردا اسارت است و فردا سر به نیزه رفتن است و فردا بدن زیر سم ستوران است شب عاشورا می گوید حسنی علی الله بهترین حمد و ثنا را گذاشتم مال امشب احمده فی السراء و الضراء یک مثالی زدم خدا رحمت کند مرحوم علامه جعفری می خواست پیام این خطبه را بگوید می فرمود گاهی در زندگی انسان یک شب پیش می آید خیلی شب خوشی است برای آدم یک مسافری داشته بر می گردد و یک مریضی داشته خوب می شود و یک خبر خوب می رسد چند تا خبر خوب می گوید عجب شبی است امشب زندگی ما پیش می آید چند تا گره باز می شود و می گوید عجب شبی است امشب مرحوم علامه جعفری می گوید پیام این خطبه این است آقایان بانوان امام حسین شب عاشورا میگوید عجب شبی است امشب حسنی علی الله این آرامش و این طمأنینه و این رضایت انشاالله در زندگی ما یک پرتویی ازش پیدا بشود.
ملایی:   یک دعا
حجت الاسلام حسینی قمی:  خدا را قسم می دهیم به حق سید الشهداء علیه السلام آن به آن بر نزدیکی ما به سید الشهدا سلام الله علیه بیافزاید و معارف بسیار با عظمت من یک بار دیگر یادآوری کنم به جای دعا اربعین نزدیک است پیاده روی اربعین حتما برای جوان ها تاثیرگذار است بر ایمانشان اثر گذار است شرایطی اعلان کردند خود ستاد اربعین گفته شصت و پنج سال به بالاها نروند و بیماران نروند کسانیکه توانایی اش را ندارند نگویید ما دلمان می سوزد نه دلتان نسوزد یقین داشته باشید نیت شما رسیدن است نیت المومن خیر من عمله جابر گفت ما در ثواب شهدای کربلا شریک هستیم چون ما فکرمان و قلب مان با اینها بوده الان مقدماتش آماده می شود انشاء الله این سفر برای جوان های با نشاط کمک کند من خیلی هم تشویق کردم بانی شوند زمینی اش می گویند خیلی هزینه ندارد با دو سه میلیون می شود پول داد شما بانی می شوید هر کس شرایط مناسبی نیست خانم ها که سختشان است یک نفر را بانی بشوند یقین داشته باشند هزاران هزار برابر ثوابش بیشتر به خودشان می رسد
ملایی: خیر دنیا و آخرت نصیب شما و آرزوی سلامتی بیننده ها و شنونده های عزیز قربانی ماه سفر برنامه سمت خدا را بهش توجه دارید مثل همیشه می دانم زیر نویس هایی که شد تا این لحظه عدد 14 را اگر می خواهید مشارکت کنید در قربانی ماه سفر برنامه به بیست هزار 303 پیامک کنید و رفع زحمت می کنیم از حضورتان صفحه 149 آیات 152 تا 157 سوره مبارکه انعام خواهیم بود ثوابش باشد برای شهدای عزیز و گرانقدرمان دم شما گرم یا حسین خداحافظ.
( قرآن کریم صفحه 149 آیات 152 تا 157 سوره مبارکه انعام)