اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1403-05-10-حجت الاسلام نظافت - آموزه های تربیتی عاشورا

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، السلام علی الحسین و علی علي ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین، خانم‌ها و آقایان سلام عصرتان بخیر، خوشحالیم که امروز هم در کنار هم و باهم هستیم و امیدوارم که بهترین اتفاقات در این لحظات و در این ثانیات که داریم در کنار هم تجربه می‌کنیم برای همه ما رقم بخورد. چهارشنبه است به امام رضا سلام می‌کنیم و از خراسان دل‌هایمان را راهی کربلا می‌کنیم که امروز هم با برشی از مقتل سیدالشهدا در محضر حاج آقا حجت الاسلام نظافت عزیز خواهیم بود، سلام علیکم خیلی خیلی خوش آمدید.



حجت الاسلام نظافت: سلام بر شما و همه بینندگان عزیز، بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین، عرض تسلیت دارم ایام اسارت را به مولایمان امام زمام عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه بینندگان عزیز، در خدمتتان هستم.
شریعتی: حالتان چطور است؟
حجت الاسلام نظافت: خدا را شکر.
شریعتی: انشاالله که خوب و سلامت باشید. داشتم فکر می‌کردم که چقدر امام حسین زنده است با اینکه سال‌هاست سطر به سطر و مجلس به مجلس روضه خواندیم، امام شهید شد و اشک ریختیم ولی هر سال تازه‌تر و هر سال زنده‌تر و این داغ پویاتر و حالا درس‌های این روضه را داریم در کنار هم الحمدالله چند هفته‌ای است که با هم مرور می‌کنیم و من و بینندگان بی‌صبرانه منتظر هستیم که نکته‌های شما را بشنویم.
حجت الاسلام نظافت: عرض کردیم که نکات فراوانی در لابه‌لای غم‌ها و غصه‌ها است و آنها این غم‌ها و غصه‌ها را تحمل کردند تا ما رشد کنیم، تا ما آدم بشویم، تا ما زندگی‌مان زندگی نورانی بشود. وقتی کاروان اسرا را آوردند و وقتی به کوفه رسیدند دارد که إن ابن زیاد جلس في القصر، نشست و جلوس تشکیل داد و سرمست پیروزی و اذن عام داد یعنی مردم هم بیایند و حاضر و ناظر باشند و سر امام حسین سلام الله علیه را آوردند و گذاشتند و کودکان ابی‌عبدالله را هم آوردند. فجلس زینب بنت علی منکره، حضرت زینب وارد شدند و محل نگذاشتند و ناشناس یک گوشه‌ای نشستند. دید که بعضی از خانم‌ها دور و بر این خانم هستند سئل عنها، گفت این کیه؟ گفتند این زینب بنت علی علیه‌السلام است. به حضرت زینب رو کرد و گفت الحمد الله الذی فضحکم، نمک روی زخم می‌پاشید، گفت حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که شما را رسوا کرد، و اکذب احادیثکم، یعنی دروغ‌های شما را آشکار ساخت. حضرت زینب دختر علی است و شکوه و عظمت دارد، با ابهت هم وارد شدند، هم نشستند، هم برخورد کردند. می‌دانید که ابهت برای همه خوب است و در اجتماع برای بانوان بهتر است و در برابر دشمن باز بهتر و بهتر است. در آیه‌ای که فرمود؛  مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ (مائده، 54) ، اگر مرتد بشوید خدا قوم دیگری را می‌آورد و آن قوم خدا را دوست دارند و خدا هم آنها را دوست دارد و ویژگی‌ آنها این است که در برابر مومنین خاکسار و افتاد و در برابر کفار گردن‌فراز و سربلند هستند. و حضرت زینب کبری اینجور بود و اصلا زن باید در اجتماع با ابهت و با جبروت باشد. لذا در نهج‌البلاغه داریم که سه تا ویژگی برای مردان خوب نیست و برای خانم‌ها در اجتماع خوب نیست. اینقدر خانواده مهم است که گفته‌اند سه تا فضلیت برای خانم‌ها خوب نیست و برای مردان هم خوب نیست، آن سه تا چیه؟ تکبر، بخل، ترس. خدا دوست دارد وقتی زن در اجتماع می‌آید با جبروت و با ابهت باشد، و در قصر ابن زیاد دیگر جای خوب و حضرت زینب اینجوری وارد شدند. گفت دیدی خدا چه بلایی سر شما در آورد؟ حضرت زینب فرمود؛ إنما یفتضح الفاسق، گفت خدا شما را رسوا کرد، فرمود فاسق رسوا می‌شود، کنایه از اینکه شما فاسق هستید، این شجاعت است! این دشمنی که اینقدر کشته است و اینقدر بی رحم است، دل حضرت زینب اینقدر محکم است و توکل به خدا دارد که فرمود فاسق مفتضح می‌شود. یکذب الفاجر، گفت خدا دروغ شما را رسوا کرد، فاجر دروغ می‌گوید و هو غیرنا، آن فاسق و فاجر ما نیستیم، غیر ماست! گفت دیدی خدا چه بلایی سر برادرت و خاندانت آورد؟ فرمود؛ ما رأیت إلا جمیلا! جواب دندان‌شکن! که حالا مفصل توضیح خواهم داد که وجوه این زیبایی که حضرت زینب می‌گویند.
شریعتی: چه دیده که غیر از زیبایی ندیده.
حجت الاسلام نظافت: بله، مادر وخواهر و عمه شهید در معرکه چه دیده است که اسیر شدن و اینها را سر برهنه کردن و در گرسنگی نگه داشتن و در برابر چشم همه مردم اینها را چرخاندن چه زیبایی و از چه جنبه‌ای؟ بعد حضرت جواب دادند و فرمودند هر چه بود زیبا بود،  هولاءَ قَوْمُ كَتَبَ اللّهُ عَلَيْهِمُ  القتال، فرمودند اینها وظیفه‌شان مبارزه بود و جهاد بر اینها واجب شده بود، فبرزوا الی مواجهم، عاشقانه به سمت قتلگاه‌شان رفتند. فسیجمع الله بینک و بینهم، فرمود روزی می‌رسد که بین تو و بین آنها جمع خواهد شد و تو ابن زیاد باید آنجا جواب پس بدهی و اینها خصم تو خواهند شد، در آنجا نگاه کن و ببین چه کسی پیروز شده است، پیروزی را با این دنیای زودگذر نسنج. برای ثروت می‌گویند الْغِنَى وَ آلْفَقْرُ بَعْدَ آلْعَرْضِ عَلَى آللّهِ.  (نهج البلاغه)، کی فقیر است کی پولدار است، آنجا معلوم می‌شود، کی باخته کی پیروز است، فرمود انجا معلوم می‌شود، این دنیا که زود می‌گذرد. بعد حضرت او را نفرین کرد، شجاعت را ببینید! فرمود؛... یا ام ابن مرجانه! گفتم لقب یابن مرجانه اشاره دارد به اینکه نسب تو نسب مشخصی نیست و مادرت به عزایت بنشیند. ابن زیاد عصبانی شد و تصمیم گرفت که برخورد سختی بکند، یک نفر گفت این زن است و الامرأة لا تخلف من منطقها، زن بخاطر گفتارش کیفر نمی‌شود. ابن زیاد دوباره آن نمک‌ها را پاشید و گفت خدا دل من را خنک کرد بخاطر برادر طاغی تو و بخاطر گنه‌کارانی که سر از فرمان یزید پیچیدند. حضرت زینب فرمودند؛ لقد قتلت کهلی و ابرت اهلی و قطعت فرعی، بزرگ ما را کشتید و ریشه و شاخه ما را قطع کردی اگر با اینها دلت خنک شده پس تو شفا پیدا کردی. ابن زیاد گفت هذه سجاء، عجب ادبیات فاجری! یک زنی که گویا شاعره است و مسجأ حرف می‌زند، و گفت پدرت هم شاعر بود (به امیرالمومنین اشاره کرد)، یا سجاء بود و مسجأ حرف می‌زد. این خیلی نکته مهمی است که اینجا هم مناعت طبع و عزت زینب کبری نشان داده می‌شود و هم باسواد بودن و مفسر بودن و زبان گویا داشتن! این برای من خیلی جالب است که اولا توجه داشته باشید که زینب کبری یک شخصیت جامعی دارند، باسواد بودند، مفسر بودند.
شریعتی: عالمه غیر معلم.
حجت الاسلام نظافت: همین را می‌خواستم بگویم که امام سجاد فرمود: انت بحمدالله عالمه غیر معلم، تو یک چیزهایی را بلدی که خداوند مستقیما به دل تو افاضه کرده است، فهمتم، فهمیده‌ای اما کسی به تو تفهیم نکرده است. نه اینکه حضرت زینب شاگردی پدر و برادرانش را نکرده و شاگردی مستقیم مادر را نکرده، یعنی بخش زیادی از معارف نتیجه آن آموزش مستقیم نبوده است.
شریعتی: به یک جای دیگری به آن بالا وصل است.
حجت الاسلام نظافت: که حضرت زینب بدون معلم و مفهم به بعضی معارف دست پیدا کرده‌اند. می‌خواهم این را باز کنم که چجوری میشود و آیا برای ما هم اتفاق می‌افتد که ما مکتب نرفته در یک جاهایی ملا بشویم و خدا به قلبمان افاضه بکند؟ چند تا نکته عرض می‌کنم؛ یک، عمل به دانسته‌ها، مَن عَمِلَ بِما يَعلَمُ عَلَّمَهُ اللّه ُ ما لا يَعلَمُ، فرمود هرکسی آموخته‌هایش را راکد نگذارد و عمل کند خدا آن چیزهایی که نمی‌داند به او تعلیم می‌کند. برعکسش اگر آگاهی‌ها را راکد بگذاریم، فرمود این آگاهی‌های دینی تو را از خدا دور می‌کند، مَنِ ازدادَ عِلما ولَم یَزدَدْ هُدىً، لَم یَزدَدْ مِنَ اللّه إلاّ بُعدا. در حقیقت عمل آن شکر است، وقتی عمل می‌کنیم شکر آگاهی را به جا آورده‌ایم. إِنَّا هَدَيۡنَٰهُ ٱلسَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرٗا وَ إِمَّا كَفُورًا، شکر عملی این آگاهی عملش است، اعْمَلُوا آلَ دَاوُدَ شُکراً. وقتی انسان شکر می‌کند خدا گفته زیاد می‌کنم، شکر آگاهی ازدیاد آگاهی است، آگاهی از عالم بالا. نکته دوم، تفکر است، ما آموخته‌ها را رها می‌کنیم، پای یک منبر می‌نشینیم و یک مطلب به گوش‌مان می‌خورد و در همان جلسه رهایش می‌کنیم. امیرالمومنین وعده دادند و فرمودند؛ مَن أكثَرَ الفِكرَ فيما تَعَلَّمَ أتقَنَ عِلمَهُ، و فَهِمَ ما لَم يَكُن يَفهَمُ، هرکسی در آموخته‌هایش تفکر بکند، آن بخش‌هایی که یاد گرفته محکم می‌شود و جا پایش محکم می‌شود و آن بخش‌هایی را که نفهمیده است با تفکر می‌فهمد. تفکر هم بسیار مهم است و مشکل ما هم همین عمل نکردن است که حضرت امیرالمومنین در خطبه 32 فرمود؛ لا تفتهم علمنا، ما در جامعه خیلی چیزها بلدیم و عمل نمی‌کنیم و از آگاهی‌هایمان سودی نمی‌بریم. لا نسئل الا اما جهلنا، وقتی هم که عمل می‌کنیم جاهلانه نمی‌پرسیم و مشورت نمی‌کنیم. ما چقدر در اقشار مختلف این آدم‌های متدین را می‌بینیم که یا عمل نمی‌کنند یا عمل می‌کنند و جاهلانه و خودشان را از تجربه بزرگترها و علم علما بی‌نیاز می‌دانند.
شریعتی: و در خیلی جاها خودمان به علم خودمان اجتهاد می‌کنیم.
حجت الاسلام نظافت: آفرین، و الان چقدر زیاد شده است، خرده علم زیاد شده است، چرا؟ چون اینترنت در دست همه است و آدم‌ها با عمق نیم سانت کیلومترها آگاهی دارند.
شریعتی: مثلا می‌روی پیش یک دکتر متخصص و آنجا نظر خودت هم می‌گویی، به نظر من اینجوری است.
حجت الاسلام نظافت: بله، الان نسبت مسائل دینی چون در دسترس همه است در حالی‌که انسان باید الان خیلی ظرایف را بفهمد و خیلی استخوان خرد کند و مو سفید کند تا به عمق دین دست پیدا کند، دین جانب گوناگون دارد و پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد. بدبختی این است که الان بعضی افراد مرجع فکری دیگران هم می‌شوند و این درد بزرگتر است. یک زمانی شهید بهشتی و شهید مطهری و حضرت امام و اینها مرجع فکری بودند و تنزل پیدا می‌کنیم و به کجا می‌رسیم! و افراد جوامع نباید به همین راحتی قانع بشوند و آبشخور فکری‌شان را هرکسی قرار بدهند. نکته سوم، احسان است، احسان و نیکی کردن اثر دارد در اینکه امام مستقیم به قلبمان افاضه بشود. سند این دو تا آیه است، یعنی یک آیه تکراری که هم درمورد حضرت موسی و هم درمورد حضرت یوسف علیهاالسلام، آن آیه چیست؟ ولما بلغ اشده و استوی آتیناه حکما وعلما وکذلک نجزی المحسنین، یوسف که از بچه‌گی از پدر جدا شد و به بلوغ اشد رسید، حضرت موسی هم همینطور که در قصر فرعون بود، می‌فرمایند که ما به او حکم و علم دادیم. بعد فرمود؛ و کذلک نجزی المحسنین، این یک سنت است، هرکسی که اهل احسان باشد به او اینچنین جزا می‌دهیم. اشتباه نگیرند که درمورد حضرت زینب فرمود عالمة غیر معلم، معنی‌اش این است که تعلم ارزش ندارد، شاگردی کردن ارزش ندارد. در گام اول باید یاد بگیریم، باید شاگردی کنیم و این آگاهی‌ها را راکد نگه نداریم چون در 31 داریم؛ فَلْيَكُنْ طَلَبُكَ ذَلِكَ بِتَفَهُّمٍ وَ تَعَلُّمٍ، اگر عطش داری باید زانو بزنی، باید شاگردی کنی، باید یاد بگیری. به هر حال زینب کبری هم عفیف بودند هم با حیا بودند، هم با حجاب بودند، هم با جرأت بودند و هم زبان گویا داشتند. یعنی حجاب محدودیت نشد و یا محدودیتی بود که برای حضرت زینب یک محدودیت ارزشمندی بود. چون حجاب بالاخره یک سختی‌هایی دارد اما حجاب مانع انجام وظایف نیست، و زندگی حضرت زینب کبری این را نشان می‌دهد. من دوست دارم که دخترانمان را اینجور تربیت کنیم، باسواد، باحیا، با جرأت، با صلابت، و حیاشان هم حیا عاقلانه باشد، یعنی یک جاهایی حیا لازم است و یک جاهایی حیا لازم نیست. زینب کبری در برابر چشم این نامحرمان محکم حرف زدند و خجالت نکشیدند. چون بعضی‌ها خودتحقیر و خودشرمنده هستند و بی‌جهت احساس شرمندگی دارند! گویا این اعتماد به نفس مثبت را از مربی‌شان از پذرشان نگرفته‌اند، حضرت زینب این اعتماد به نفس را داشتند قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی* وَیسِّرْ لِی أَمْرِی* وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی* یفْقَهُواْ قَوْلِی (طه، 20)، این دعا درمورد حضرت زینب سلام الله علیها مستجاب شده بود، زبان گویا داشتند و حرف‌هایی که با جانشان گره خورده بود اینها راحت بر زبانشان جاری می‌شد.
شریعتی: خیلی جالب است که الحمدالله در این سال‌ها اینقدر رشد کرده‌ایم که داریم با ابعاد و وجوه مختلف حضرت زینب کبری آشنا می‌شویم و با آن حماسه و صبر و استقامت داریم او را می‌شناسیم. در قدیم اینطور نبود یعنی در دوران بچه‌گی ما بیشتر از بیچاره‌گی و ایاذبالله از ذلت بود. همین چند سال پیش یک مطلب از زنده یاد سید حسن حسینی می‌خواندم که گفت شاعرام مضطر، شاعران بیچاره، شاعران درمانده با نام تو چه کردند زینب، پلک صبوری می‌گشایی و چشم حماسه‌ها روشن می‌شود تا تاریخ زن آبرو می‌گیرد. یعنی واقعا حضرت زینب کبری یک چنین شخصیتی است و هی جلوتر می‌رویم.
حجت الاسلام نظافت: حالا این ادبیات فاخر حضرت زینب و این زبان گویا برمی‌گردد به حضرت علی و حضرت زهرا سلام الله علیها. امیرالمومنین فرمود؛ إنا لأمرا الکلام، ما امیر کلام هستیم، فينا تَنَشَّبَتْ عُروقُهُ، ریشه‌های کلام در ما ریشه دوانده است، و علَينا تَهَدَّلَتْ غُصونُهُ، شاخه‌های کلام بر ما سایه افکنده است. این اثر دارد، یعنی مادرها و پدرها سعی کنند اهل مطالعه باشند و بچه‌ها تحت تاثیر قرار می‌گیرند، همه برای داشتن زبان گویا تمرین کنیم. این عبارت در دعای مکارم است بویژه برای کسانی که دوست دارند فعال فرهنگی باشند، فرمود: و اجعل لی یدا علی من ظلمنی و لسانا علی من خاصمنی و ظفرا بمن عاندنی، حضرت سجاد فرمودند خدایا در برابر ظالم به من قدرت و دست قوی بده و زبانی بر علیه خصم. این لسان من خاصمنی نکته مهمی است که در سبک تربیتی مدارس دخترانه باید به آن توجه داده بشود. صبح داشتم به خانواده‌ام می‌گفتم که این مدارس باید اینجوری باشد و باید چهره دختران را هم باحیا باشند و هم با جرأت باشند، هر چیزی سر جایش حیا به‌جا و جرأت به‌جا، و زینب کبری دیگر اینجا خجالت نکشیدند! و عجیب است که این سبک تربیتی امیرالمومنین و فاطمه زهرا سلام الله علیها.
شریعتی: حضرت زهرا هم همینطور بودند، در وقت دفاع از علی چه خطبه‌ای داشتند.
حجت الاسلام نظافت: بله، و عجیب است که اینها نحوه سخنرانی‌شان اینجور بوده است که دیگران را تکان می‌دادند، قلب‌ها را تکان می‌دادند، اشک‌ها را جاری می‌کردند، اصلا گویا آنها را با سخنرانی خودشان آنها را اسیر می‌کردند، و واقعا عجیب است. در اینکه امام حسین علیه السلام در خواب دیدند که پیامبر گفتند به عراق برو و خدا می‌خواهد تو را کشته ببیند و خانم‌ها را می‌خواهد اسیر ببیند این حکمت داشت. و آنها اگر می‌فهمیدند و شعور داشتند اینها را شهر به شهر نمی‌بردند چون خودشان کار را خراب کردند، این‌ها را شهر به شهر بردند و این‌ها خبرنگار بودند و با چشم‌شان دیده بودند و این‌ها قشنگ توضیح می‌دادند و جهات را تبیین می‌کردند و اینها در واقع دشمن را در عین اسارت به اسارت خودشان درآوردند. و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین، خدا خیر الماکرین است و یعنی آنها خواستند اذیت کنند و ورق برگشت و اصلا قصه یک چیز دیگر شد، خیلی عجیب شد. بنابراین ما باید چیکار کنیم؟ باید به بچه‌هایمان جرأت بدهیم، باید آنها را تمرین بدهیم، باید آنها را تشویق بکنیم به حرف زدن، به دکلمه خواندن، و پدر و مادر با لذت گوش بدهند. حالا شما استاد این زبان گویا هستید و باید به دیگران این آموزش و این جرأت را بدهید چون خیلی مهم است. و حضرت زهرا سلام الله علیها سبک تربیتی‌شان همین بود، یعنی امام حسن که کودکی بودند و زودتر از امیرالمومنین از مسجد می‌آمدند ادای پیامبر را در می‌آوردند و سخنرانی می‌کرد و بلبل‌زبانی می‌کرد و حضرت زهرا با اشتیاق گوش می‌دادند، و امیرالمومنین یک روز مشتاق شدند که ببینند امام حسن چگونه سخنرانی می‌کند. باید از خانه شروع بشود به شرطی که مادران وقتی بچه‌ها می‌آیند سرشان در گوشی نباشد. چه اشتباهی می‌کنیم که زود برای بچه‌ها گوشی می‌خریم، آفت است. مثل این است که یک خانواده بچه‌شان را بگذارد در دریای خزر در روزی که دریا طوفانی است، فضای مجازی این است. بگذاریم که حرف بزنند، بگذاریم بازی کنند، حرف زدن، بازی کردن، سخنرانی کردن، دکلمه خواندن، همیشه باید از همین جاها شروع بشود یعنی بچه‌ها آرام آرام جرأت پیدا می‌کنند. به آنها جرأت بدهیم که این اعتماد به نفس را داشته باشند که وقتی فردا وارد جامعه شدند بتوانند از حق دفاع کنند، بتوانند داعی علی الخیر باشند، بتوانند سر بزنگاه‌ها به جبهه حق کمک کنند، خیلی اثر دارد. در جبهه گاهی این‌جور بود که همه واقعی آتش زیاد می‌شدند کفر می‌کردند و یکی پیدا می‌شد که دو سه تا جمله حماسی می‌گفت همه غیرتی می‌شدند و حرکت می‌کردند. سخن خیلی اثر دارد، هم قلم اثر دارد و هم سخن اثر دارد و بچه‌های متدین باید اینجور تربیت بشوند.
شریعتی: حاج آقا تاریخ صدر اسلام را که نگاه می‌کنیم نقش شعرا همین بوده است و یعنی می‌رفتند چقدر روحیه می‌دادند و جهاد را تبیین می‌کردند.
حجت الاسلام نظافت: در زمان خودمان شاعرانی داشتیم که آقای آهنگران را خدا حفظ کند که خیلی نقش داشت.
شریعتی: انشاالله خدا آقای صادق اهنگران را حفظ کند.
حجت الاسلام نظافت: بله که با آن صدای زیبایش می‌خواند و افراد را غیرتی می‌کرد، سخن خیلی اثر دارد! در روایت داریم که گاهی سخن اثرش از یک ضربه بیشتر است، یعنی می‌زنیم و مجروح می‌کنیم.
شریعتی: بله، هم وجه مثبت و هم وجه منفی آن.
حجت الاسلام نظافت: یعنی سخن اینجور است که هم می‌تواند مرهم باشد، هم می‌تواند محرک باشد، هم می‌تواند زخم زبان باشد.
شریعتی: و هم می‌تواند انگیزه‌ها را بگیرد و زمین‌گیرت کند.
حجت الاسلام نظافت: و لذا وقتی خدای متعال می‌فرمایند که دو تا فرشته هستند که اعمال ما را می‌گیرند و ثبت می‌کنند، از بین عمل‌ها یک عمل را که خدا می‌خواهند برجسته کند سخن گفتن را می‌گوید، ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ. خیلی خوب است که هم حرف‌های خوب را بلد باشیم و هم یاد بگیریم که خوب حرف بزنیم و حضرت زینب درراین جهت یک الگو هستند. حالا مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا را یک کم درموردش صحبت کنیم.
شریعتی: زیبایی‌هایی که زینب کبری دید.
حجت الاسلام نظافت: اولا از نظر زینب کبری سلام الله علیها انسان ترکیبی از جسم و روح است و ما جمال جسم داریم و جمال روح داریم. زیبایی جسم ماندگار نیست و بالاخره پیر می‌شویم و قدمان خمیده می‌شود، صورت‌مان چین و چروک پیدا می‌کند و زیبایی جسم را نمی‌شود نگه داشت و هر چقدر عمل زیبایی و هر بلایی که سر خودشان بیاورند اینها در یک حدی است. زیبایی روح می‌تواند ماندگار باشد و ما از زیبایی روح غافل هستیم. در نامه 31 نهج‌البلاغه داریم که فرمود؛ فلتكن مسألتك فيما يبقى لك جماله، جمال پایدار را بخواه، جمال باقی نه جمال فانی. جمال فانی هم خوب است به شرطی که ما را از باقی و جمال روح غافل نکند. از نظر زینب کبری بلا موجب جمال روح است فلذا می‌گوید قشنگ است، یعنی می‌بیند که روحش دارد نورانی و نورانی‌تر می‌شود، می‌بیند که روحش دارد زیبا و زیباتر می‌شود، درک می‌کند، حس می‌کند، می‌چشد، لذت این رشد را دارد می‌چشد و این از نظر زینب کبری زیباست. نکته دیگر، ما دو دسته آدم داریم؛ آدم‌های هدفمند و آدم‌های پوچ و بی‌هدف، بعضی آدم‌ها به هر جهت دارند زندگی می‌کنند و چیزی را تعقیب نمی‌کنند.
شریعتی: باری به هر جهت.
حجت الاسلام نظافت: حالا بعضی‌ها اهداف حقیر دارند و بعضی‌ها ندارند و بعضی‌ها هم که هیچی. زینب کبری هدف بلندی دارد، اگر کسی هر نوع هدفی داشت، تکلیف زیبایی با داشتن هدف روشن می‌شود. یعنی اگر کسی هدف دارد هر چیزی که او را به هدف نزدیک کند می‌شود زیبا و هر چیزی که او را از هدف دور کند می‌شود زشت ولو دیگران بگویند زیباست. این در نامه 31 نهج‌البلاغه است که اگر ما بر حق هستیم توجه داشته باشیم که مهم این است که در پیشگاه خدا سرافراز باشیم، مهم این است که در پیشگاه خدا شرمنده نباشیم و اینها زیباست. و در نامه 31 داریم که آنهایی که هدفی دارند و تصمیم می‌گیرند که به آن هدف برسند فرمود اولا در این مسیر دردی حس نمی‌کنند. یعنی وقتی امام حسین علیه السلام تیر می‌خوردند آن‌جور که ما درد حس می‌کنیم امام حسین حس نمی‌کرد. کسی که عاشق محو هدف است گویا سیستم حسی‌اش از کار می‌افتد. عبارت این است؛ لیس لجدون لشئ من ذلک الما، فرمود هیچ دردی حس نمی‌کنند. پول‌هایی که در این مسیر برای رسیدن به هدف خرج می‌کنند غرامت نمی‌دانند، فاذا اهل‌بیت اینقدر سخاوتمند بودند. سوم؛ لا شئ احب الا قربا من منزله، برای آنها چه چیزی زیبا و محبوب است؟ هر چیزی که آنها را به منزلشان نزدیک کند، ببینید هرچه مقرب است می‌شود زیبا.
شریعتی: و چقدر زیباست وقتی که علی‌اکبر سلام الله علیه دیدند که حضرت دعای استرجاع می‌خوانند و فرمودند مگر ما بر حق نیستیم؟ چه باک وقتی بر حق هستیم!
حجت الاسلام نظافت: بله، وقتی حضرت عاشق شهادت است هر چیزی که کمک به آن شهادت می‌کند می‌شود زیبا، هر چیزی که به قرب خدا کمک می‌کند می‌شود زیبا. از یک منظر دیگر گفته‌اند دنیا زندان مومن است و بهشت کافر است، چرا برای مومن دنیا زندان است؟ چون روح او بزرگ می‌شود و از دنیا بزرگتر می‌شود و در این دنیا احساس تنگی می‌کند و دوست دارد که برود. و اگر یک کسی در یک زندان باشد و یک نفر پیدا بشود و با پتک بزند به میله‌های در زندان، آن پتک و آن شکستن میله‌ها می‌شود زیبا. زینب کبری به جسمشان فشار وارد شد، زود پیر شدند، سختی‌ها را حس کردند ولی از نظر زینب کبری این قفس دارد می‌شکند و روح آزاد می‌شود، اگر آزادی زیباست مقدمات آزادی هم می‌شود زیبا. خدا رحمت کند شهید آوینی که فرمود اگر مقصد پرواز است قفس ویران بهتر، پرستویی که مقصد را در کوچ می‌بیند از ویرانی لانه‌اش نمی‌هراسد. این منظرهای گوناگون برای اینکه ما زیبا ببینیم. منظر دیگر، ما مریض هستیم و یک بیماری‌های گوناگون داریم، فرمود یا ایها الناس انتم کلمرضی و رب العالمین طبیب. ما دو نوع درمان داریم؛ درمان نرم داریم و درمان سخت داریم. یک فردی دیابت داشت و پایش را قطع کرده بودند، دسته گل برای پزشک برده که خیلی ممنون پای ما را قطع کردی، او دارد منفعت بزرگ‌تر را می‌بیند و زیبا می‌بیند. این شهادت‌ها از نظر زینب کبری زیباست، چرا؟ چون یک اتفاق خوبی را دارند در وجود ایشان رقم می‌زنند. مشکل ما این است که از منظر اولیای خدا نگاه نمی‌کنیم و ما داریم از منظر خودمان به آنها نگاه می‌کنیم و لذا تعجب می‌کنیم، اما وقتی از منظر آنها نگاه کنیم همه چیز قابل حل است و همه چیز طبیعی است. کاش جهان‌بینی آنها و معرفت آنها و دیدی که آنها نسبت به خودشان داشتند و به جهان و زندگی داشتند اگر این بود برای ما هم روشن بود و برای ما هم زیبا بود این جهان‌بینی. حوادث یک جنبه ظاهری دارد که آن جنبه ظاهری‌اش خون، جراحت و اسارت است که تلخ است، اما جنبه باطنی این صحنه‌ها زیبا بود، یعنی می‌فرمایند الهی رضی بقضائک، هر کاری که خدا می‌کند قشنگ است و به خدا اعتماد دارد.
شریعتی: پسندم آنچه را جانان پسندد.
حجت الاسلام نظافت: من گاهی مثال زده‌ام و گفته‌ام وقتی به دندان‌پزشکی می‌رویم این مته را گذاشته و اعصاب ما خورد می‌شود و خون‌مالی می‌شود، ولی وقتی به باطن قضیه و نتیجه قضیه توجه می‌کنیم این کار برایمان آسان می‌شود و تحمل می‌کنیم. یک محضر دیگر از نهج‌البلاغه بگویم که فرمود: علی ان الیوم إن مضمار، دنیا مضمار است. مضمار که می‌دانید با ضاد، عرب به شتر لاغر می‌گوید ضامر، مضچمار آن مکانی است که اسب‌های مسابقه را به آنجا می‌بردند، عرق‌شان را می‌گرفتند، اینها را می‌دواندند، غذایشان را کنترل می‌کردند که لاغر بشوند و به آنها رژیم می‌دادند و به آنجا می‌گفتند مضمار. امیرالمومنین می‌فرمایند کل دوره زندگی هر انسانی هفتاد سال یا صد سال مذمار است، یعنی دنیا باشگاه روح‌سازی است. حالا این ورزشکاران محترم در کشتی و وزنه‌برداری در باشگاه عرق می‌ریزند و لذت می‌برند، چرا؟ چون به نتیجه نگاه می‌کند و چون دارد ورزیده می‌شود و بازویش دارد قوی می‌شود.  أَلا و إِنَّ الْيَوْمَ الْمِضْمارُ وَ غَداً السِّباقُ وَ السَّبْقَةُ (نهج البلاغه، خطبه 25) دنیای اینجا مضمار است و فردا باید سبقت بگیریم و جایزه هم بهشت است. بنابراین وقتی از این منظر نگاه کنیم متوجه می‌شویم که چرا حضرت زینب فرمودند ما رأیت إلا جمیلا. حالا اگر کسی بگوید ما رأیت إلا جمیلا صبر او می‌شود صبر جمیل، فصبر صبراً جمیلا، خدای متعال فرمود صبر جمیل داشته باش.
شریعتی: صبر جمیل یک نگاه جمیل می‌خواهد.
حجت الاسلام نظافت: آفرین، اگر ما رأیت إلا جمیلا بگویید صبرت جمیل می‌شود. صبر جمیل چه صبری است؟ انسان غر نمی‌زند، نق نمی‌زند، از خدا گله ندارد، جزع و فزع دشمن شادکن ندارد. حضرت زینب جزع و فزع داشتند ولی هدف این بود که عمق مصیبت را نشان بدهند، اینها برای کوچک جزع و فزع ندارند. إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً، إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً، وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً، (معارج، 19) جزع داشتند اما جزع برای یک مسئله مهم که ظلمی که به ابی‌عبدالله شد درواقع ظلم به بشریت تا قیامت و تا ظهور امام زمان شد. بنابراین زینب کبری صبر جمیل داشتند و به ما هم گفتند در مصیبت امام حسین صبر جمیل داشته باشید. کسی که صبر جمیل داشته باشد می‌گوید؛ اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِينَ لَكَ عَلَى مُصَابِهِمْ الحمدلله عَلَى عَظِيمِ رَزِيَّتِي. یا در دعاهای ماه رجب داریم؛ اللهم إنی اسئلک صبرا شاکرین لک، یعنی در سختی‌ها صبور باشیم و الحمدالله بگوییم، این خیلی هنر می‌خواهد!
شریعتی: چقدر باید بزرگ شده باشی که به این مقام برسی.
حجت الاسلام نظافت: دائم بگوییم الحمدالله، عرض کردم وقتی بچه را به دندانپزشکی می‌بریم از پزشکش تشکر نمی‌کند و بد و بیراه هم می‌گوید، ولی ما که بزرگتریم و به یک درکی می‌رسیم از آن درد و رنجی که ایجاد کرده تشکر می‌کنیم تازه پول هم می‌دهیم. صبر جمیل اینجور است که آمیخته با حمد و شکر و رضایت قلبی است و منافاتی با شکایت با خدا ندارد. به حضرت یعقوب گفتند اینقدر حضرت یوسف را یاد می‌کنی که نزدیک است خودت را هلاک کنی، فرمود؛  إِنَّما أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ (یوسف، 86)، صبر داشت و حضرت یعقوب فرمود صبر من صبر زیبایی است اما شکایت به خدا هم کرد و غصه‌هایش را به خدای متعال عرض کرد. نکته آخر این است که صبر جمیل با اشک و شکایت به خدا منافاتی ندارد، گریه خوب است و من خواهش میکنم در مصیبت‌ها نگوییم که گریه نکن. پیامبر اکرم هم گریه کردند وقتی که فرزندشان ابراهیم به رحمت خدا رفت دیدند که پیامبر دارد گریه می‌کند و گفتند شما هم گریه می‌کنید؟ فرمود دل می‌سوزد اشک جاری می‌شود و مواظب زبانمان هستیم و یک چیزی نمی‌گوییم که خدا به خشم در بیاید، صبر جمیل یعنی این! یک وقتی فکر نکنیم که اینها گریه کردند.
شریعتی: گریه‌هایی که برخاسته از عواطف و احساسات است.
حجت الاسلام نظافت: و نشان از دل سالم است، آدم قسی‌القلب گریه ندارد و اگر گریه نداشتیم باید بنالیم و بگوییم خدایا گریه نداریم. چند شب پیش یک جوانی می‌گفت گاهی انسان انقباض پیدا می‌کند و حال عبادت ندارد، گفتم خوب همین انقباض را بهانه ارتباط با خدا قرار بده و بگو خدایا من اشک ندارم. در مناجات‌الشاکین از مجموعه مناجات خمس‌عشر امام سجاد از چهار چیز به خدا شکایت می‌کنند؛ یک، نفس اماره، ویژگی‌های نفس اماره را می‌شمارند. دو، از شیطان به خدا شکایت می‌کنند. سه، فرمودند؛ أشكو قلبا قاسيا مع الوسواس متقلبا،، قلب سنگی که با وسوسه زیر و رو می‌شود. بعد فرمود؛ وَعَيْناً عَنْ البُكاءِ مِنْ خَوْفِكَ جامِدَةً  ، خدایا از این چشمی که از خوف خدا اشک ندارد می‌نالم و به تو شکایت می‌کنم. فرمود این چشمی است که به هر چیزی که بخواهد نگاه می‌کند و این هم رمز و راز اشک نداشتن در نماز است.
شریعتی: یعنی باید مراقب نگاه باشیم.
حجت الاسلام نظافت: وقتی خیره خیره به نامحرمان نگاه کنیم، وقتی خیره خیره به دارایی‌های دیگران نگاه کنیم، وقتی خیره خیره به پست دیگران نگاه کنیم یا با فالورهای دیگران نگاه کنیم، این نگاه روی چشم دل اثر می‌گذارد. فلذا پیغمبر اعظم فرمود به ثروت و ثروتمندان نگاه نکن، و اگر هم نگاه می‌کنید در نهج‌البلاغه دارد که مومن با چشم عبرت نگاه می‌کند. مثلا یکی ماشین دو میلیاردی دارد، آیا نمی‌میرد؟ آیا غصه ندارد؟ این هم در عالم خودش هزار و یک غصه دارد.
شریعتی: یک وقت‌هایی غصه‌های آنها پیچیده‌تر و بزرگ‌تر و سهیم‌تر است.
حجت الاسلام نظافت: مثلا می‌گوید یک نفر در کانالش اینقدر دنبال‌کننده دارد، می‌گوییم هزار و یک غصه دارد، هر ده تایی که خارج می‌شد یک آقایی به دنبال کننده‌هایش می‌گفت تو را به خدا نروید، غصه ندارد و اینجور نیست که غصه نداشته باشد. با چشم عبرت نگاه کنیم که آیا این ثروت‌ها مانع آمدن عزرائیل نیست؟ در سوره همزه آیه‌اش را یادتان می‌آید که وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ، الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ، يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ،(سوره همزه، 1 تا 3) وای بر آن امسان بی‌تربیتی که بخاطر ثروت دیگران را مسخره می‌کند و دیگران را دست می‌اندازد و این کسی است که فکر می‌کند مال عامل جاویدان شدن است، يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ. پس نگاه نکنیم و اگر نگاه می‌کنیم با چشم عبرت نگاه کنیم. بنابراین اگر اشک نداریم باید غصه بخوریم، این یک مصیبت است. پس اشکال ندارد اگر زینب کبری سلام الله علیها بارها و بارها گریه کردند و امام حسین علیه السلام بارها و بارها گریه کردند و حضرت سجاد که اصلا جزء بکائین عالم بودند و تا آخر عمر گریه کردند و در صحنه‌ای که سر پدر را در مجلس ابن‌زیاد دیدند دیگر امام سجاد نتوانستند غذای گوارا بخورند و پیوسته گریه می‌کردند و با این گریه این مصیبت را زنده نگه داشتند و نسل به نسل منتقل کردند. خوب چقدر وقت داریم؟
شریعتی: اگر اجازه بدهید برویم به ساحت قرآن مشرف بشویم و برگردیم ببینیم بعد از تلاوت قرآن چقدر فرصت است که خدمت دوستانمان باشیم. خیلی از شما ممنون و متشکریم، خیلی نکته‌های خوبی را اشاره فرمودید. شما می‌توانید به کانال ما مراجعه بکنیم که در آنجا هم بخش‌های مختلف برنامه را ببینید و هم به سایت ما که مفصل‌تر است و کارشناسان عزیز به تفکیک مطالب و محتویات برنامه را از روز اول تا به امروز هم فایل‌های صوتی و هم فایل‌های متنی و هم عکس و هر چه که بخواهید، اطلاعیه‌ها و طرح‌ها در سایت ما است و http://SamteKhoda3.ir دوستان مراجعه بکنند و همین‌طور در کانال ما. برای عضویت در کانال ما شما می‌توانید عدد 8 را به 3001515 پیامک کنید. آیات روح‌بخش امروز را با هم خواهیم شنید و همکاران در امروز آیات 146 سوره مبارکه انعام را تلاوت خواهند کرد و بعد از تلاوت آیات انشاالله با عشق و با احترام همراه و کنار شما هستیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
( قرآن کریم آیات 146 سوره مبارکه انعام)
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. انشاالله که همیشه زندگی‌مان منور به نور قرآن باشد و امیدوارم که خداوند متعال توفیق عمل به این آیات نورانی را به تک تک ما عنایت بفرماید. حسن ختام فرمایشات حاج آقا حجت الاسلام نظافت را خواهیم شنید و انشاالله از خدمت دوستان مرخص خواهیم شد.
حجت الاسلام نظافت: پس عرض کردیم که حضرت زینب صبر شگفت‌انگیزی داشتند و این صبر دو تا ویژگی دارد؛ یکی اینکه شجاعانه است یعنی هدف را فراموش نمی‌کند، دوم اینکه زیباست. حالا چگونه می‌شود که انسان صبر زیبا داشته باشد؟ وقتی که انسان دنیا را بشناسد و انتظارمان را از دنیا بالا ببریم صبر ما زیبا نخواهد بود، دنیا با همین فراز و فرودهایش قشنگ است و إلا یکنواخت می‌شود و دل آدم را می‌زند، خداوند با حکمتش دنیا را با فراز و فرود آفریده است. یعنی چهار فصل دارد، یعنی روز دارد، یعنی شب دارد، یعنی مدام تغییر می‌کند، یعنی بیماری داریم، یعنی نگرانی داریم، یعنی سلامتی داریم، یعنی خنده داریم، گریه داریم، یعنی انواع و اقسام سختی‌ها است. فرمود؛ الیوم ...! کل روزگار عمر را اگر بخواهیم تقسیم بکنیم دو حالت دارد؛ یوم اللک و یوم الالک، فرمود یک روز باب دلت است و مواظب باش که سرمست نشوی و خودت را گم نکنی، در شرایط شادی گم نکنی و فرمود در شرایط سختی هم صبوری کن تمام می‌شود.
شریعتی: اصلا به دنیای متزلزل که نمی‌شود دل بست.
حجت الاسلام نظافت: آفرین و اصلا خاصیت این دنیا هم همین است. ببینید اگر یک نفر سردرد داشته باشد خیلی سخت است و دو تا باشند سختی‌اش کمتر می‌شود، اگر صد نفر سردرد داشته باشند سختی چیزی نیست، باید با چشم دل نگاه کنیم که همه در اینها مشکل دارند.
شریعتی: خدا رحمت کند آقای صفایی می‌فرمود دلخوش به بهار نباش که زمستان در راه است و از زمستان نرنج و غمگین نباش که بهار در راه است.
حجت الاسلام نظافت: بله، دنیا هم همین‌جور است، هم سختی‌ها تمام می‌شود و هم دیگران هستند، البلیة اذا عمت طابت. وقتی بلا فراگیر است غصه خوشمزه است یعنی آسان می‌شود. وقتی که ما خودمان را نگاه می‌کنیم فکر می‌کنیم که فقط ما مشکل داریم، نه پولدارها هم یک جور دیگر مشکل دارند. دقت کنید که عرض کردم که هر که دنیا بلا است و شکل بلاها فرق می‌کند و متفاوت می‌شود. به نظر من این منظرها و این نگاه‌ها کمک می‌کند که این صبرها صبر جمیل باشد. گاهی مشکلات ما از ناحیه ظلم ظالم است یعنی گاهی گله خانواده‌ها این است که فلانی به ما بدی کرد، عروسمان، دامادمان، آن می‌گوید شوهرم، آن می‌گوید زنم دارد بدی می‌کند، آن می‌گوید فلانی در اداره به من بدی کرده است. امیرالمومنین فرمود انسان باتقوا اگر به او ستم بشود و کاری از دستش بر نیاید صبر می‌کند و می‌بیند خدا انتقام خواهد گرفت. و لذا حضرت زینب کبری این سخنرانی‌هایی که در برابر ابن‌زیاد و یزید کردند مدام تذکر می‌دادند که اینجوری نمی‌ماند و شما روزی در قیامت گرفتار خواهید شد. این هم یک نکته مهم است که توجه بکنیم اگر کسی دارد به ما ظلم می‌کند خدا به او مهلت داده است و مهلتش موقتی است و خدا روی انتقام خواهد گرفت. با این منظر هم نگاه کنیم که او دارد با ظلمش به ما خدمت می‌کند، چرا؟ چون اسباب رشد ما را فراهم می‌کند. فلذا در نهج‌البلاغه داریم که فرمود از ظلم ظالم خیلی به تو سخت نگذرد. لا يَكبُرَنَّ علَيكَ ظُلمُ مَن ظَلَمَكَ (بحارالانوار، 48)، چرا؟ فرمود او دارد با ظلم به سود تو عمل می‌کند. از این ناحیه نگاه کنیم و فقط ما مواظب باشیم که ظالم نمیریم.
شریعتی: إن‌شاالله.
حجت الاسلام نظافت: فرمود؛ قدموا علی الناس مظلومین، مظلوم بمیرید و ظالم نمیرید، مظلوم بودن افتخار است. یعنی اگر به ما ظلم کردند و ما در این ظلم‌پذیری مقصر نبودیم این افتخار و مایه درجات بالا است.
شریعتی: خیلی خوب، خیلی ممنون و متشکرم از شما و خیلی ممنون و متشکرم از لطف و عنایت همه دوستان و عزیزانمان که امروز هم با ما بودید. و به همه شنوندگان خوب رادیو سلام می‌کنم و به همه مخاطبان خوب شبکه افق، بینندگان شبکه افق، بینندگان شبکه ولایت، هرکسی در هر کجایی که صدای ما را می‌شنود و تصویر ما را می‌بیند به همه آنها با عشق و با دل و جان سلام میکنم. لحظات پایانی است انشاالله حاج آقا دعا بفرمایند و خداحافظی می‌کنیم.
حجت الاسلام نظافت: خدایا به حق محمد و آل محمد فرج آقا امام زمان را نزدیک بفرما، آمین. ما را از زمینه‌سازان ظهورش قرار بده، آمین. قلب آقا امام زمان را از ما راضی و خشنود بفرما، آمین. قلب آقا امام زمان را با نجات مردم غره خوشمزه بفرما، آمین.
شریعتی: إن‌شاالله. السلام علی حسین المظلم الشهید، السلام علیک قتیل العبرات، السلام علی اسیر الکبرات. در پناه خدا تا سلامی دوباره.