حجت الاسلام نظافت: سلام به شما بینندگان عزیز بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین عرض تسلیت دارم ایام اسارت آل الله را محضر مولایمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه بینندگان عزیز و جنابعالی.
شریعتی: حالتان چطور است؟ مشهد گرم و همه جای ایران گرم ولی یک خواهش دوستانه و برادرانه که در مصرف برق عزیزان مان صرفه جویی کنند با این فشاری که روی شبکه برق هست بتوانیم تابستانی راحت و امن پشت سر بگذاریم ممنون از همه مجاهدان این صنعت که واقعا دارند مجاهدت می کنند و وظیفه ما صرفه جویی است امیدوارم این مهم محقق شود خیلی خوشحالیم این چهارشنبه هم در کنار هم هستیم و انشاء الله نکته های ناب حاج آقای حجت الاسلام نظافت را خواهیم شنید.
حجت الاسلام نظافت: مادر دو جلسه گذشته به مناسبت ماه محرم نکاتی را در قالب مقتل بیان کردیم یعنی از حادثه عاشورا ما نکاتی را بیان کردیم ادامه همان بحث را در خدمت بینندگان عزیز هستیم خود مقتل امام حسین علیه السلام هم خیلی شکوه و عظمت دارد یعنی در نظر بگیرید آقا شده بودند الوتر الموتور تک و تنها گذاشته شده یک نفر دهها هزارنفر و جنگ امام حسین با اونها یک جنگ تماشایی بود و آقا وقتی یک نفری حمله می کرد اونها مثل ملخ پراکنده می شدند و بعد تاوقتی بدن امام زیاد تیر خورد و آقا دیگر خیلی رمقی نداشتند و خیلی خون رفته بود باز از بدن نیمه جان امام می ترسیدند و این لحظات آخر عمر شریف امام حسین علیه السلام خیلی شگفت انگیز است هم اشک حزن و غربت دارد و هم اشک افتخار دارد عجب امامی عجب شکوهی و عجب شجاعتی عجب عظمتی و نقل شده که وقتی تیری خورد در گلوی آقا آقادستشان را گرفتند زیر گلو پر از خون شد این خونها را به محاسن و سر و صورت و موها مالیدند فرمودند دوست دارم اینطوری به دیدار خدا بروم راوی می گفت من در خیلی از جنگ ها رفته بودم بالاخره کسی شکست می خورد شکست خورده زیاد دیدم اما شکست خورده ای مثل حسین ندیده بودم که تمام دوستانش کشته شده باشند و بچه هایش کشته شده باشند ولی اینقدر دلش محکم باشد از بدن نیمه جان او می ترسیدند وقتی آقا را باهمان حالت مجروح بودن روی کنده زانو می نشست یک تکان می خورد فرار می کردند و اینها را هم باید گفت یک وقت امام را خار نبینیم و یک وقت امام را کوچک نبینیم عظمت و شکوه امام را ببینید
شریعتی: نه فقط امام که جای خودش را دارد اغلب اصحاب امام حسین همینطور بودند اونها هم در سایه همین خورشید تربیت شدند و رشد کردند عابس لخت شد ما را از چی می ترسانید
حجت الاسلام نظافت: دارد می گوید که لحظه آخر که به امام نزدیک شدند دیگر لحظات عمر شریف امام بود صورت امام حسین اونقدر زیبا شده بود پراز نور که می گوید این جمال چهره ابی عبدالله من را کلاً غافل کرد از غوغایی که دارد برای ابی عبدالله اون لحظات آخر که امام را محاصره کردند یک وقت حائل شدند بین امام و خیمه ها چون امام تا زنده بودند خیلی مراقب خانواده شون بودند یک مقدار می رفتند جلو باز بر می گشتند مرکز مبارزه بلند فریاد می زد لاحَولَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِالله خانم ها می شنیدند دلشان گرم می شد در این لحظات آخر یک وقت امام دید دارند می روند طرف خیمه ها این بر امام خیلی سخت گذشت فرمود ویلکم یا شیعت آل ابی سفیان الَّذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ اِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دینٌ، وَ کُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ، فَکُونُوا اَحْراراً فی دُنْیاکُمْ هذِهِ، وَارْجِعُوا اِلیاَحْسابِکُمْ ... فرمود پیروان ابی سفیان اگر دین ندارید و از معاد نمی ترسید لا اقل در دنیایتان آزاده باشید شما که می گویید ما عرب هستیم عرب ها که در دوران جاهلیت این طوری نمی کردند شمر گفت ما تقول یابن فاطمه چی می گویی پسر فاطمه فرمودمن با شما می جنگم شما با من می جنگید خانم ها چه گناهی دارند این ارازل و اوباش را باز بدار از این که بروند طرف خیمه ها مادامی که من زنده هستم این نکته دارد امام می گوید من تا زنده هستم باید مراقب خانواده ام باشم برای بعد از شهادت چی خدا دارم امام حسین برای بعد از شهادت قصه خانواده اش را نمی خورد چون می داند خدا از امام حسین مهربان تر است ولی می گوید من تا زنده ام فرمود ما دمت حیا تا زنده هستم اینها طرف خیمه ها نروند این نکته برای ما درس است که ما تا زنده هستیم وظیفه داریم نگران بعد از مرگ مان نباشیم بچه های ما خدا دارند در نهج البلاغه داریم امیر المومنین فرمود لا تشغلن اکثر شغلک باهلک و ولدک بیشترین دغدغه ات را خانواده ات قرار نده اگر خانواده تو اگر فرزندان تو ازدوستان خدا باشند خدا دوستان خودش را ضایع نمی کند خدا اونها را رها نمی کند اگر هم ازد شمنان خدا هستند تو چرا قصه دشمن خدا را می خوری این نسبت ما با فرزند این نسبتی است که مربوط به این دنیاست اگر از نظر روحی فرزند با پدر مومن با مادر مومن نسبتی نداشته باشد باید مثل حضرت نوح که خدای متعال فرمود انه لیس من اهلک او دیگر اهل تو نیست خونش و گوشتش از توست روحش که نسبتی با تو ندارد دیگر اون عالم از تو جدا می شود اون بچه ای که دشمن خدا شد انشاالله که در نسل ما نباشد خدا حفظ کند بچه های ما را اون وقتی می میرد می رود در عالم برزخ جهنم جهنمی برزخی می رود و ما می رویم جای دیگری ما باید تا زنده هستیم وظیفه مون را انجام بدهیم وظیفه مون را هم یک جوری انجام می دهیم که خودمان را فراموش نکنیم و بچه هایمان هم وابسته به خودمان تربیت نکنیم.
شریعتی: نه خیلی بی تفاوت باشیم و نه خیلی سخت بگیریم یک کاری کنیم روی پای خودشان بایستند
حجت الاسلام نظافت: حمایت بیش از حد که وابستگی می آورد کار را خراب می کند خدا رحمت کند این مثال را آیت الله حائری شیرازی می گفتند که پای گلدون هم که زیادی آب بریزی می پوسد محبت به اندازه محبت هوشمندانه
شریعتی: خیلی حاج آقا اگر هنر کنیم و هنرمندانه بخواهیم بچه هایمان را تربیت کنیم این که دستشان را در دست خدا و اهل بیت بگذاریم.
حجت الاسلام نظافت: تمام، اگر بچه ای ایمان داشته باشد
شریعتی: شالوده اش اگر درست باشد و این نهال را اگر درست بتوانیم به بار بیاوریم بقیه اش درست می شود.
حجت الاسلام نظافت: بعد فرمود وادع امره بالصبر ابی عبدالله علیه السلام لحظه آخر برای آخرین بار فرمود هل من ناصرٍ ینصرنی هل من معینٍ یعین هل من این جمله خیلی تکان دهنده بود برای خانم هَلْ مِنْ ذابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللّهِ؟ آیا کسی هست دفاع کند از خانم ها حرم رسول خدا خانم ها که این را شنیدند صدای غربت و تنهایی و صدای بی کسی بود اونها شنیدند بلند بلند گریه کردند آقا که صدای گریه خانم ها را شنیدند متوجه خیمه ها شدند اومدند دم در خیمه ها و همه جمع شدند دور امام و امام تفقد کرد و به همه توجه کرد دو تا فرزند دارد که اینها نمی توانند بیایند پای رکاب اسب امام یکی امام سجاداست که خود امام رفتند داخل خیمه امام سجاد و اون وداع هم خیلی جانسوز و نکات لطیفی دارد که نمی خواهم وقت را بگیرم از جمله اینکه در وداع امام سجاد به امام سجاد فرمودند هوای کودکان و بچه ها را داشته باشیند اونها را ببویید و اونها تو را ببویند خیلی بچه دوست بودند امام حسین 57 سالشان بود شش ماه علی اصغر داشتند بعضی ها خجالت می کشند که فرزند جدیدی داشته باشند فرزند لطافت می دهد به انسان بعد که خواستند خداحافظی کنند این شش ماهه را فراموش نکردند یعنی امام می فهمد که این بچه می فهمد گرچه ممکن است که بزرگترها نفهمند که بچه می فهمد فرمود خواهرم ناولی ولدی الصغیر فرزند کوچکم را بده با او وداع کنم دوست دارد امام بچه اش را ببوسد بوسیدن بچه و بوئیدن بچه خوب است بچه هم بوی امام را حس می کند با بوسه های امام آشنا است اون وقت دیگر شنیدید دیگر بچه را که دادند بغل امام دیدند یتلذا عطشاه مثل ماهی است که از آب بیرون اومده دست و پا می زند برای زنده ماندن اینحالت را دارد برای عطش اینجا بودند که حجت را تمام کرد فرمود به من رحم نمی کنید به این بچه رحم کنید یک وقت ابی عبدالله دیدند که تیر به گلو خورده دستش را زیر گلو گرفتند پر خون شد خون ها را به آسمان پاشید جمله اش باز اینجا نکته تربیتی دارد جمله ای که امام در این حالت گفتند چون بر امام خیلی سخت گذشت امام روح لطیفی دارد خیلی بچه دوست است بچه ای که تشنه بوده و آب می خواسته فرمود هون علی انه و عین الله خدایا این مصیبت سخت است ولی چون تو داری می بینی آسان است
شریعتی: راحت است برایم که تو داری می بینی
حجت الاسلام نظافت: این برای خانواده های محترم خیلی خوب است گاهی انسان غصه دار می شود و گاهی یک کسی به ما بدی و ظلم می کند توجه به اینکه خدا دارد می بیند آدم را آرام می کند دیدید این کشتی گیرها در مبارزه شون گاهی وقتها در شرایط سختی قرار میگیرند؟ اون تمام فشارش را روی گردن این آورده اون کشتی گیر به دو چیز دلش خوش است اون کسی که در اون فشار هست یک داور دارد می بیند دو، شمارش معکوس است همیشه قرار نیست اینطوری باشد تمام می شود إِنَّـا لِـلَّـهِ وَ إِنَّـا إِلَـیْـهِ رَاجِـعُـونَ. این حد که خدا می بیند حالا طبق اعتقادات ما امام زمان هم می بیند دل انسان باید خوش باشدکه ولی هم او را می بیند نگاه امام انرژی بخش است نگاه فرشته ها انرژی بخش است چطور در فوتبال تماشاگرها روحیه می دهند به فوتبالیست ها و طرف برایش مهم است که در خانه خودش بازی کند و تماشاگری طرفدار داشته باشد مومن دلش خوش است که فرشته ها می بینند فرشته ها به ما می گویند نحن أولياؤكم في الحيوة الدنيا وفي الأخرة ما هستیم ما دوست شما هستیم هوای شما را داریم
شریعتی: انک باعییناه
حجت الاسلام نظافت: تو در برابر چشمانی هستی که حضرت نوح خوب حضرت وداع که کردند آخرین سفارش ها این بود اولاً امرهم بالصبر فرمود خانم ها صبر کنید دو فرمود لباس رو بپوشیدکه پوشیدگی بیشتری داشته باشد لطف العذر عذار به اون لباس رو می گویند بعد فرمود اِسْتَعِدُّوا لِلْبَلاءِ خودتان را آماده بلا کنید و بدانید که خدا حامی شماست و خدا حافظ شماست خانم ها بدانید خدا شما را از شر این دشمنان نجات خواهد داد این هم امیدی که حضرت دادند و فرمودند عاقبت امر شما به خیر خواهد بود و دشمن شما را به انواع عذاب مبتلا خواهد کرد و به جای این بلا خدا بهترین نعمت ها و کرامت ها را روزی شما خواهد کرد فلا تشکوا مبادا شکایت کنید و مبادا به زبانتان چیزی بگویید که منزلت و شأن شما را بیاورد پایین
شریعتی: محکم باشید در برابر دشمن
حجت الاسلام نظافت: حضرت زینب به امام حسین گفتند چرا ما که پوشش داریم چرا یک پوشش مضاعف فرمود دارم می بینم که اینها شما را به اسارت خواهند برد و اینها شما را می کشیدند این ور و اون ور و شما را به انواع عذاب ها مبتلا می کنند اینجا دارد حضرت زینب گریه اش گرفت فرمود واه وحدتها امان از تنهایی وا قِلَّةَ ناصِراهُ! امان از کمی یار که حضرت به خودشان لطمه زدند امام حسین فرمودند ای دختر مرتضی علی آرامتر گریه ها بعد از این است ان البکاء لطریق که می گویند حضرت زینب دست های امام حسین را گرفتند دارند می روند حضرت تعلق فی السید زینب بامام و قبلت یدیه دو دست امام حسین را بوسیدند آقا فرمودند خواهرم صبر کن این جمله امام اثر گذاشت روی حضرت زینب و فرمود یابن امی داداش جان طب نفسها خاطرت جمع باشد چشمت را با صبرم روشن خواهم کرد ستجدنی کما تحب و ترضاه خواهی دید که یک جوری رفتار می کنم که تو خشنود شوی و تو دوست داشته باشی تو بترسی و همین طوری واقعا حضرت زینب
شریعتی: حاج آقا خیلی سخت است هم برای امام حسین سخت است هم برای زینب کبری و اهل بیت امام حسین دقایقی که معلوم نیست چه اتفاقی قرار است بیفتد
حجت الاسلام نظافت: شگفت انگیز عمل کردند در روایت داریم صبر به اندازه مصیبت نازل می شود یعنی اگر کسی بخواهد صبر بکند خدا کمک می کند فوق تصور آدم ها صبر می کنند خوب شروع شد دیگر نوبت غارت خیمه ها حمله کردند بعد از شهادت آتش زدند اساس و البسه را ربودند و شترهایی که بود ربودند و امام حسین می دانستند این سفارشها را کرده بودند تسابق القوم مسابقه می دادند بر غارت کردن این خیمه حتی جعلوا ینتزعون محلفۀ اگر یک چیزی روی سرش گرفته بود اون هم می کشیدند و همه از خیمه ها بیرون شدند پا برهنه گریه می کردند به سر و صورتشان می زدند زن ها را از خیمه ها بیرون کردند و خیمه ها را آتش زدند اینها پا برهنه و سر برهنه در بعضی از نقل ها دارد با حالت اسارت راوی میگوید دیدم در خیمه ای که آتش گرفته زینب کبری رفتند وسط آتش خیلی شگفت انگیز است دیدم یک مرده ای که گویا سوخته دارد می کشاند رفتم جلو واقترت لانظر الیه دیدم امام زین العابدین که بیمار هستند امام خودشان و ولی خودشان و حجت خدا از دل آتش می کشد بیرون این زینب کبری از پدر و از مادر یاد گرفته بود دفاع از اسلام را دفاع از ولی را خود حضرت زینب داغدیده است یک کسی باید به ایشان دلداری بدهد
شریعتی: گفت اگر از کوره داغ تو سوختم خوش باش غمت مباد که شمشیر آب دیده منم
کوه صبر و استقامت
حجت الاسلام نظافت: شگفت انگیز است نمی توانیم درست درک کنیم
شریعتی: گفت تو زینب زینب یک نوحه بی غل و غش هستی تو اوج نوحه ای که این را موذن زاده می فهمد رحمت الله علیه چه کرد زینب کبری
حجت الاسلام نظافت: اون وقت شب شد فکر کنید چه شب سختی بود در این تاریکی زیر نور ماه کنار این بدن های بی سر
شریعتی: این همه بچه قد و نیم قد الله اکبر بچه ها دلهره دارند و همه تشنه و داغدیده هستند نگرانی هست این دشمن آیا بیاید آیا نیاید
حجت الاسلام نظافت: با اون همه خباثت شب سختی بود حضرت زینب چه کشید اون شب بعد می گویند امام سجاد نیمه شب نگاه کردند دیدند که حضرت زینب دارند نماز شب می خوانند تصلی نافلۀ الدلیل و هی جالسه منتهی نماز شب را نشسته می خواند فرمود یا عمه ان تصلی و انت جالسه عمه جان نشسته نماز می خوانی؟ فرمود پسر برادرم پاهایم نمی کشد يا أُختاه لاتَنسيني في نافِلَةِ اللَّيلِ و عجیب است دارد که امام حسین موقع وداع به حضرت زینب فرمود يا أُختاه لاتَنسيني في نافِلَةِ اللَّيلِ امام حسین با اون عظمتش گفتند خواهرم من را در نماز شبت فراموش نکن یعنی امام حسین خواهرشان را می شناختند می دانستند اهل نماز شب است این خیلی عجیب است ما به اندک بهانه ای نمازمان را به تاخیر می اندازیم مشکلی پیش می آید فیتیله عبادت را می آوریم پایین غافل ا ز اینکه این عبادت نیرو بخش است
شریعتی: قوت ماست در اون مصیبت
حجت الاسلام نظافت: يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ ﴿۱﴾ • قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۲﴾ • نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا ﴿۳﴾ • أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا چهارتا خاصیت برای نماز شب ذکر می کند و آخرش می فرماید إِنَّ لَكَ فِي اَلنَّهَارِ سَبْحاً طَوِيلاً: تو می روی در میان این آدم ها و این مردم وقتی می توانی حلم داشته باشی و مدارا کنی که نماز شب خوبی داشته باشی پس رمز و راز حلم زینب و صبر زینب این عبادتها است
شریعتی: وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ (بقره، 45)
حجت الاسلام نظافت: احسنتم استعانت و کمک بگیرید در خطبه متقین هم وقتی نماز شب و قران خواندن را امیر المومنین توضیح میدهند می فرمایند ان النهار علما و ابرار و اتقیا روز که می شود اینها حلم دارند یعنی این عبادتها در توفیق روز و مقاومت روز شان اثر دارد خلاصه زینب کبری شرم بالایی داشتند و امام حسین علیه السلام واقف بودند که چه خواهری دارند دارد که وقتی امام حسین حضرت زینب می رفتند دیدن امام حسین آقا داشتند قرآن می خواندند قران را گذاشتند زمین به احترام خواهرشان بلند می شدند فرمود بیا جای من بنشین وكان يقرأ القرآن، فوضع القرآن على الأرض، وقام لها إجلالا روز یازده محرم زنان و کودکان را بر شتران بی جهاز سوار کردندخیلی سخت است شتری که لخت است یک کسی رویش سوار بشود پاهای او به شدت اذیت می شود بعد عجیب است عمر سعد دستور داد اسرا را از قتلگاه عبور بدهند چقدر بی رحم چقدر بی رحم
شریعتی: شکنجه و عذاب روحی مضاعف بعد از اون همه داغ
حجت الاسلام نظافت: می گویند در جنگ خیبر که مسلمانها پیروز شدند و عده ای به اسارت در آمدند سفیه دختر حی بن اخطب عالم یهود جزو اسرا بود بلا یار پیامبر انی سفیه را با یک زن دیگر به اسارت گرفت و از میان کشتگان یهود حرکت داد که او صورتش را خراش خراش کرد می دانید پیامبر چی فرمودند؟ پیامبر بلال را سرزنش کردند گفتند انزعت منک الرحمه یا بلال مهربانی ات کجا رفته رحمت ازدلت کنده شده این داغ دیده است تو از کنار این کشته ها عبور دادی و اینها این کار را کردند اون وقت زینب کبری که این صحنه را دید می گوید فراموش نمی کنم زینب دختر علی را که صدایی جانسوز داشت با صوتی حزین و قلبی اندوهگین می گفت یا محمداه صلی علیک ملائکۀ السماء هذا حسین من قرار این حسین توست که بیابان افتاده آغشته به خون مقطع الاعضاء اعضای بدن قطعه قطعه بناتک السوایا دختران تو رادارند به اسارت می برند الی الله المشتکی حضرت به اینها فرمود شکایت فقط به خدا و الی محمد المصطفی
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد
حجت الاسلام نظافت: اینها خیلی نکته مهمی است که همه به پیامبر پناه می بردند و از نظر زینب کبری پیامبر زنده و مرده ندارد و الان هم می شنود یاد پیامبر و پناهندگی به پیامبر مایۀ آرامش بود اینها اومدند پایین و خودشان را انداختند اونجا زینب کبری این خیلی عجیب است دستشان را گرفتند زیر بدن امام حسین علیه السلام بلند کرد فرمود اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقَلِیلَ الْقُرْبَانَ
شریعتی: خدایا این قربانی را از ما قبول کن
حجت الاسلام نظافت: در یک نقلی دارد اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقَلِیلَ الْقُرْبَانَ چقدر معرفت چقدر تواضع این همه مجاهده و فداکاری یک ذره حجب ندارند تازه می گوید خدایا قبول کن این معرفت حضرت زینب را نشان می دهد امام سجاد که این صحنه را دیدند خیلی برایشان فشار اومد و خودشان فرمودند نزدیک بود جان بدهم و عمه ام از حالم خبر کن که مرا دلداری داد که بی تابی نکنم دلداری شان چی بود؟ فرمود علمی اینقدر اینجا بر پاخواهد شد که هیچ گاه اثرش کهنه نخواهد شد رسمش از بین نخواهد رفت تا قیامت خواهد بود روز به روز
شریعتی: قبله گاه عاشقان
حجت الاسلام نظافت: الله اکبر بله، خلاصه اینها خیلی برای ما درس است ما با اندک مصیبتی می بینید مشکل مالی همسرش پیدا می کند قهر می کند می آید خانه باباش اون همه آمار طلاق سر چیزهای جزئی گاهی سر پارک ماشین دعوایشان می شود بگذار این پارک کند یک کم پیاده برویم پیاده روی بد نیست
شریعتی: یک کم کم حوصله و بی طاقت شدیم و زود رنج
حجت الاسلام نظافت: البته این خاصیت زندگی ماشینی است که آدمها همه اش باید بدوند و ثانیه ها برایشان مهم است ولی حیف است حداقل اونهایی که آشنا هستند و اهل عزاداری و اهل اشک هستند اینها باید الهام بگیرند در زندگی شان و این عزاداری ها باید زندگی ساز باشد حیف است عزادار امام حسین علیه السلام بی صبر و کم طاقت باشد حالا یک اشکال ممکن است بشود
شریعتی: در ایام عزای حسین بایدحسینی شد تمرین حسینی شدن و زینبی باید داشته باشیم
حجت الاسلام نظافت: من همیشه گفتم در این جلسه ها مصیبت که می خوانندهمان جا فکر کند و بر خودش تطبیق کند که من کجا هستم و من چطوری هستم کمبودش را که می بیند وقتی متوجه می شود خیلی فاصله دارد مدد بخواهد
شریعتی: حاج آقا اگر در زندگی مان و در همین معاشرت و مراودات روزه مره مون کم آوردیم نمی توانیم ادعا کنیم که .. يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا (نساء ، 73) کاش من بودم اینها علامت است از همین جاها شروع می شود
حجت الاسلام نظافت: اتفاقا کسی که می فهمد و دستش خالی است او به طور جدی می گوید خدایا دستم را پر کن اون کسی که مدعی است عجب دارد به خودش تطبیق نمی کند این فاصله را نمی فهمد ادعا هم می کند یا لیت لی کنت معکم ما می گوییم یا لیت لی کنت معک ولی با خوف و رجا کاش من هم بودم
شریعتی: تو از یک جا پارک نمی توانی بگذری
حجت الاسلام نظافت: اما نگرانم اگر همچین حادثه ای پیش بیاید شاید خرابکاری کنم
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
خوب است انسان دست از ادعا بردارد خدا رحمت کند استاد صفایی را فرمود این بچه ای که روی زمین است این بابا که ایستاده با نگاهش میگوید بابا من را بردار ما با نگاه مان به امام حسین باید بگوییم ما را از روی زمین بردارد ما خیلی عقب هستیم عمرمان هم دارد تمام می شود
روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
خوب است بفهمیم دستمان خالی است این سبب می شود که جدی بگوییم دست ما را بگیرید کسی که می گوید دست من را بگیرید دست من را می گیرند خل بیده دست من را بگیر ببینیم نمی توانیم و ببینیم چسبیدیم به زمین دل بسته دنیا هستیم ما لَکُمْ إِذا قِیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَی الْأَرْضِ (توبه، 38) سنگین چسبیدید این سنگینی، سنگینی گناه است سنگینی دلبستگی به دنیاست و لذا فرمود سبک بال شوید تخففوا تلحقوا حالا اون چیزی که میخواستم بگویم این است که امام حسن فرمودندشکایت نکنید از خود آقا شکایت می کردند این ممکن است یک شبهه درست شود تیر که به گلوی امام حسین خورد آقا فرمود . اللهم إنی اشکوا إلیک ما یفعل بابن بنت نبیک خدایا من شکایت می کنم وقتی آقا از اسب به زمین افتادند همینطور اونجا فرمود اینطوری می خواهم به دیدار خدا بروم زیاد داشتیم که آقا شکایت می کردند جوابش این است که امام حسین علیه السلام به خدا شکایت می کرد اینجا که فرمود شکایت نکنید مراد امام حسین شکایت از خدا بود شکایت از خدا بعد به خدا شکایت به خدا خوب، و شکایت به مومن هم خوب و شکایت به کافر بد، شکایت به کافر شکایت از خدا به حساب می آید شکایت به مومن شکایت به خدا به حساب می آید و لذا اگر حرم امام برویم و دردو دل کنیم نمی گویند چرا به امام رضا غصه ات را گفتی اگر کسی بگوید السلام علیک یا بقیۀ الله غصه هایش رابگوید این عیبی ندارد این در نهج البلاغه امیر المومنین فرمود مَنْ شَكَا الْحاجَةَ اِلی مُؤْمِن فَكَاَنَّهُ شَكاها اِلَی اللّهِ، وَ مَنْ شَكاها اِلی كافِر فَكاَنَّما شَكَا اللّهَ؛. (نهج البلاغه، 427) کسی که غصه اش را به مومن می گوید انگار به خدا گفته مومن واقعی
شریعتی: به کافر نه
حجت الاسلام نظافت: به کافر نباید گفت من گاهی از این فعالان سیاسی که می بینم با بی بی سی مصاحبه می کنند غصه های کشور را به اون می گویم یاد این عبارت می افتم نباید به اونها بگویم اونها پرسیدند باید بگوییم خیلی هم خوبیم جواب دندان شکن باید به بیگانه داد با یکی دو بار دیگر اینجا گفتم
شریعتی: از غصه هایمان خوشحال می شوند
حجت الاسلام نظافت: نباید اسرار را به اونها گفت و نباید نقطه ضعف را به اونها نشان داد که اونها بیشتر از همان ناحیه ما را تحت فشار قرار میدهند باید با عزت با اونها برخورد کرد.
در روایت داریم که یک وقتی یک یهودی ای به امیر المومنین گفت هنوز آب غسل پیامبرتان خشک نشده بود شما شروع کردید اختلاف امیر المومنین هم گفتند تقصیر من نبود تقصیر دیگران بود دیدند یک بیگانه فضولی می کنند گفتند شما یهودیها چی هنوز پاهایتان خشک نشده بود به موسی گفتند اجعل لنا اللهاً کما لها آله با بیگانه نباید درد و دل کرد خوب حالا شما ببینید دشمن به اوج قساوت رسیده بود می گویند که عمر سعد الان هم بهتون می گویم از درگیری با امام حسین طرفه می رفت یعنی خودش دوست نداشت می دانست امام حسین چه شخصیتی است دوست نداشت دستش به خون امام آلوده شود ولی دل در گرو گندم ری داشت و وقتی که شمر را فرستاد و گفت اگر این جنگ را شروع نمی کند تو او را بزن کنار تو فرمانده هستی دستپاچه شد شهادت گرفت که من اولین تیر را پرتاب کردم آقای شریعتی آدم وقتی لیز می خورد دیگر تا ته اش می رود
شریعتی: خدا نیاورد برای هیچ کدام
حجت الاسلام نظافت: تا اسفل سافلین می رود عمر سعد سقوط کرد تا اسفل سافلین رفت اسفل سافلین چی است اسفل سافلینش این است که تا بعد از شهادت دستور داد سم اسب ها را عوض کردند ده نفر داوطلب را انتخاب کردند گفت به سینه ابی عبدالله به پشت ابی عبدالله بکوبید
شریعتی: الله اکبر
حجت الاسلام نظافت: این همانی است که وقتی حضرت زینب به عمر سعد گفتند عمر سعد دارد امام حسین کشته میشود تو نگاه می کند اشک هایش جاری می شد روکرد اون طرف یعنی عذاب وجدان هم داشت
شریعتی: ولی نمی توانددل بکند
حجت الاسلام نظافت: شما میدانید چه سرنوشتی مبتلا شدید این خوش خدمتی ها و بد جنسی ها را کرد وبعدکه رفت نزد ابن زیاد که به وعده اش عمل بکند اون برگه ای که داده بود حکومت روی بود
گرفت پاره کرد گفت برو ازدارالعماره که می آمد بیرون با خودش این آیه را زمزمه می کرد میگفت ... خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ. (حج، 11) نه دردنیا و نه در آخرت اگر می رفت ری چند سال حکومت می کرد چقدر زنده می ماند؟ کاش سیاست مداران ما درس بگیرند درس بگیرند از سیاستمدارانی که مردند و رفتند چه خوب و چه بد به نظرم امیرا لمومنین به مالک اشتر میگویند مالک من تو رافرستادم مصر قبل از تو آدم های خوب وبد داشتند و نماندند و یکی از دلایل مشکلات جامعه این است که کسانی می آیند سر کار که بدبین هستند که آیا باقی می مانند یا باقی نمی مانند دوست دارند باقی بمانند امیر المومنین سه تا دلیل برای فقر مردم جامعه به مالک اشتر گفتند یکی اش این است که سوء ظن بالبقا بد بین هستند و سر کار هستند و می خواهند بمانند
شریعتی: همه اش دلهره و نگرانی که می مانم یا نمی مانم
حجت الاسلام نظافت: به نظرم این کار را خراب میکند خوب به حال رئیس جمهوری که وزیری که وکیلی که بگوید من چهار سال بعد من اصلا زنده نیستم و اصلا طمع را برای چهار سال بعد بکند هر کاری که مصلحت است همان کار را انجام بدهد نه اینکه یک کاری کند که رای بیاورد
شریعتی: اصلا ببین امروز تکلیف و وظیفه ات چی است
حجت الاسلام نظافت: این که طرف دوست دارد دفعه بعد رای بیاورد این کار را خراب می کند چرا؟ چون ممکن است مصلحت یک ملت یک اقدامی باشد که ملت ناراحت میشوند و در دراز مدت می گویند دستت درد نکند!
شریعتی: بعدها نتیجه اش را می بینیم
حجت الاسلام نظافت: مثل بابایی که گوش بچه اش را می گیرد اون لحظه بدش می آید ولی بعد می گوید بابا دستت درد نکند خدا را باید در نظر بگیرند اون وقت همه ما در معرض عمر سعد شدن سعد شدن هستیم ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ (بقره، 74) قرآن می گوید دل هایتان سنگ می شود اونقدر سخت می شود دلهایتان که از سنگ بدتر از بعضی از سنگ ها قرآن می گوید آب می جوید کار انسان به اینجا می رسد و لذا می گویند زود توبه کنید لذا می گویند حب د نیا نداشته باشید یک عبارت خیلی دلهره انگیزی در نهج البلاغه هست خطبه 160 امیر المومنین می گویند پیامبر دانستند که خدا بعضی چیزها را دوست ندارد پیامبر هم فکر و دلش را با خدا هماهنگ کرد پیامبر دانست که بعضی ازچیزها حقیر است فقیر است پیامبر هم اون چیزها را کوچک شمرد بعد حضرت فرمود اگر ما یک عیب داشتیم اون عیب مان چی است عیب مان این بود که اگر چیزی را دوست داریم که خدا و رسول دوست ندارند چیزی که خدا و رسول می گویند کوچک است ما می گوییم بزرگ است حضرت فرمود همین به تنهایی کفایت می کند برای دشمنی ما با پیامبر، عبارت را دقت کردید؟
شریعتی: بله
حجت الاسلام نظافت: دیدم خدا میگوید دنیا حقیر است و پیامبر هم فکرش را با خدا هماهنگ کرد و فرمود دنیا حقیر است خدا دنیا را نسبت به آخرت دوست ندارد پیامبر هم دوست ندارد بعد فرمود اگر ما یک عیب بیشتر نداشتیم چیزی را دوست داریم که خدا و رسول دوست ندارند آنچه را که اونها می گویند کوچک است ما می گوییم بزرگ است لَکَفَی بهِ شقَاقاً (نهج البلاغه، 160) این کفایت می کند یک دونه شمشیر بکشیم در برابر رسول خدا
شریعتی: الله اکبر
حجت الاسلام نظافت: خدایا اینها را به خودمان وا مگذار این یک، دو بگوییم خدایا ما را آزمایش سخت نکن
شریعتی: واقعا
حجت الاسلام نظافت: آزمایش های ببینید بچه ها به معلم می گویند یک جوری امتحان بگیرید آسان باشد نمی گوییم بگوییم امتحان نگیر سخت نگیر انشاالله به ما حکومت ری را پیشنهاد نکنند یعنی اگر کردند سرافراز بیاییم خدایا ما را وامگذار در اون شرایط
شریعتی: انشاء الله خیلی ممنون مثل همیشه عالی جلسه قبل خیلی استفاده کردم امروز هم همینطور درس های مکتب کربلا و روضه سید الشهدا تا بحث مقتل و ایام، ایام اسارت اهل بیت من یک کتاب می خواهم معرفی کنم خدمت دوستان و عزیزانمان البته امروز ما صفحه 139 قرآن کریم را تلاوت خواهیم کرد و آیات را خواهیم شنید این کتاب کتاب انبیا و کربلاست بله دارید می بینید مقتل سید الشهدا تالیف و نوشته جناب آقای سید محمد حسن آیت کتاب خوبی است دوستانی که اهل مطالعه هستند می توانند این کتاب را تهیه کنند هم به سایت ما وهم به کانال ما می توانید مراجعه کنید یا اگر موفق نشدید به بیست هزار سیصد و سه پیامک آشنایی است می توانید پیامک ارسال کنید و چی بهتر از این که در این ایام محرم و صفر در آستانه اربعین انشاء الله بامقتل سید الشهدا منزل به منزل و قدم به قدم با گلاب اشک این وجودمان را شستشو بدهیم تا به اربعین برسیم و امیدوارم که زیارتش را نصیب همه مون بشود انشاء الله یک نکته ای هم هجدهم محرم امروز و دیروز هم یادآوری کردم هجدهم ماه قمری قرار سمت خدایی هاست برای طرح فرزندان غدیر دیروز هم گفتم حاج آقای حجت الاسلام نظافت از ابتدای سال تا الان تو این چهار پنج ماه هفتاد و هفت نوزاد متولد شدند هفتاد و هفت نوزاد می گویم یعنی پدر و مادرهایی که سالهاست دوست دارند پدر بشوند و مادر و هشتاد و چند نفر از مادران هم چشم به راه تولد نوزادانشان هستندو انشاء الله قدم نو رسیده ها مبارک باشد امیدوارم زیر سایه الطاف امیر المومنین اینها فرزندان غدیر هستند همگی عاقبت به خیر شوندهم زوج های نابارور که میخواهند این تسهیلات را دریافت بکنند می توانند به کانال ایتا مراجعه کنند هم خیرین و عزیزانی که می خواهند مشارکت کنند در این طرح اونها هم می توانند به کانال ایتای ما مراجعه کنند برای عضویت درکانال ایتاد عدد 8 را به 30001515 پیامک کنند، دوستان ما هم زیر نویس خواهند کرد آیات را بشنویم و بعد از تلاوت آیات انشاء الله در خدمت شما هستیم با حسن ختام برنامه سمت خدا در این چهارشنبه بفرمایید خواهش می کنم.
(صفحه139 قران کریم )
شریعتی: اللهم صل علی محمدو آل محمد.
گاهی دلم به سمت خدا می برد مرا یعنی به آستان رضا می برد مرا
آن پرچمی که دست تکان می دهد به ناز تا سهم سیدا لشهداء می بردمرا
انشاء الله که برات اربعین مان راامام رضا امضا کند و انشاء الله اربعین پر باری را زائران سیدالشهدا پیش رو داشته باشند ادامه فرمایشات حاج آقای نظافت را خواهیم شنید و خداحافظی می کنیم.
حجت الاسلام نظافت: این صبر زینب اولا خوب خود حضرت زینب سلام الله علیها مادر دو شهید در معرکه است ثانیا خواهر پنج شهید هستند شهید در معرکه
شریعتی: دختر شهید هستند
حجت الاسلام نظافت: عمه شهید هستند و اسیر هم شدند این صبر ایشان واقعا مثال زدنی است منتهی صبر ایشان مصداق اون جمله ای که امیر المومنین در نهج البلاغه فرمودند الصبر شجاعه صبر حضرت شجاعانه بود صبر برای رسیدن به هدف است صبر برای عبور از بحران ها و سختی هاست مصیبت ابی عبدالله خیلی زیاد بود دراون چند ساعت ولی زینب کبری دراون مصیبت ها شریک هستند با امام حسین علیه السلام و هم بعدش تمام این غم ها ماه ها و بلکه سالها در دل ایشان بود و ایشان سر افراز عبور کردند و ما این درسی که برای خواهران و برادران گرامی دارد این است که شجاعانه صبر کنند نگذارند خانواده متلاشی شود به خاطر خدا بر بر اخلاقی همسرشان صبر بکنند بر سختی های زندگی صبر کنند به خاطر بچه ها حضرت زینب کمک کردند این کودکان یتیم را نجات دادند با سر افرازی عبور کردند و خدا هم بهشون کمک کردند برای ما خیلی درس است که امکان ندارد کسی صبوری کند و خدای متعال مزد او را ندهد فرمود سیجعل الله بعد عسر یسری سختیها همیشگی نیست سر بالایی های زندگی همیشگی نیست سختی ها تمام می شود این درس که ما امیدواریم که بینندگان عزیز همه شون از این بحران ها و سختی های زندگی عبور بکنند و انشاء الله حضرت زینب سلام الله علیها یک الگوی عملی باشند انشاء ا لله
شریعتی: خدا انشاء الله خیرتان بدهد خیلی خوش گذشت در محضرتان و در کنار عزیزان و دوستانمان، ما با افق نگاهمان تعریف می شویم ما با جهان بینی مان تعریف می شویم چقدر خوب است با توجه به نکته هایی که امروز حاج آقای حجت الاسلام نظافت فرمودند کودکان مان را یک جهان بینی درست بار بیایند امسال هم بی نهایت شو برای همه اونهایی که مشتاق معارف مکتب اهل بیت هستند با اتفاقات جذاب که می تواند برای نوجوان های ما ودهه هشتادی ها می تواند خیلی دل انگیز باشد و حائز اهمیت قرار است که رقم بخورد دوستانی که مخصوصا پدر و مادرهایی که دوست دارند بچه هایشان از این فرصت فراغت ا یام تابستان بهره مند شوند خواهش می کنم دراین طرح ثبت نام کنند و انشاء الله با این جوایز جذاب بچه هایمان با قلبی سلیم و باتنی سالم انشاء الله راهی بی نهایت شوند در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشیدا مروز هم گذشت در کنار شما حاج آقای حجت الاسلام نظافت دعا بفرمایند.
حجت الاسلام نظافت: اللهم عجل لولیک الفرج، .و العافیت و النصر،اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ انشاء الله که حوائج بینندگان عزیز برآورده شود به ویژه کسانی که التماس دعا می گویند همدیگر را دعا کنیم.
شریعتی: انشاء الله اللهم اجعل عواقب امورنا حسین در پناه خدا باشید خدا حافظ خیلی ممنون از شما.