اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1403-04-20-حجت الاسلام نظافت- آموزه های تربیتی عاشورا

شریعتی: اللهم صلی علی محمد و آله محمد و عجل فرجهم. کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد چشم عشاق تو نازم که دو زمزم دارد هر کجا ملک خدا هست حسینیه توست هر که را می نگرم شور محرم دارد نه محرم نه صفر بلکه همه دوره سال کعبه با یاد غمت جامۀ ماتم دارد روضه خوان تو خدا گریه کن تو آدم اشک ارثی است که ذریۀ آدم دارد نازم آن کشته که تا صبح قیامت زنده است سلطنت همچو خدا در دل عالم دارد اشک در ماتم تو بس که عزیز است حسین جای در چشم رسولان مکرم دارد می کند آتش دریای غضب را خاموش هر که در دیده خود یک نم از این یم دارد روز محشر نفروشد به دو صد باغ بهشت هر که یک میوه ز نخل تر میثم دارد

السلام علی الحسین و علی  علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین سلام می کنم به شما عزاداری هایتان قبول باشد انشاالله به سمت خدای امروز خیلی خیلی خوش آمدید امیدوارم بهترین برکات نصیب همه تون بشود خیلی خوشحالی باهمین و با احترام در خدمت حاج آقای حجت الاسلام نظافت عزیز سلام علیکم و رحمت الله خیلی خیلی خوش آمدید حاج آقای نظافت عزیز.
حجت الاسلام نظافت: سلام بر شما و همه بینندگان عزیز عرض تسلیت دارم ایام سوگواری و ایام عزا و ماتم را محضر مولایمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه بینندگان عزیز و خواهران و برادران و همچنین شما انشاء الله که خدای متعال توفیق بدهد امثال یک عزاداری بهتر و متفاوت و خالصانه یک عزاداری زندگی ساز که آثار ماندگاری هم در دنیا داشته باشد و هم در آخرت داشته باشد فکر می کنم راهش این است که در کنار این اشک و احساس و عاطفه تأملات معرفتی هم داشته باشید همه عالم برای ما نشانه است در روایت داریم ما من شیءٍ الا و لک فیه موعظه هیچ پدیده ای نیست و هیچ اتفاقی نیست در این عالم مگر اینکه دارد با آدم ها حرف می زند پیامی دارد منتقل می کند چقدر خوب است ما در به در به دنبال درس گرفتن باشیم همیشه دنیا مدرسه ایست و این مکتب حسینی هم مدرسه است مدرسه عشق و مدرسه عقلانیت باید درس گرفت این مقتل هایی که می خوانند و این روضه هایی که می خوانند اگر آمیخته شود این سوز و اشک و شور همراه با درس گرفتن این همان چیزی است که امام زمان دوست دارد
شریعتی:  این فرمایش حضرت امیر که  ما مِن حَرَكَةٍ إلاّ و أنتَ مُحتاجٌ فيها إلى مَعرِفَةٍ  (حدیثی از حضرت امیر) اگر این عزاداری ها و این مکتب با معرفت توأم باشد یک وقت هایی حاج آقای حجت الاسلام نظافت زندگی ما اگر دچار تلاطم می شود و اگر یک جاهایی سرگردان و حیران و پریشان هستیم به خاطر اینکه اون معرفت و تامل نیست در واقع
حجت الاسلام نظافت:این معرفت اگر باشد انسان استوار می شود و محکم می شود و در شرایط گوناگون کم نمی آورد و اصلاً آنچه که ما در اصحاب ابی عبدالله علیه السلام می بینیم این محکم و استوار بودن این به خاطر اون معرفت است که ما هم باید آرزوش را داشته باشیم
شریعتی:  تلفین معرفت و محبت
حجت الاسلام نظافت:اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد خدایا زندگی ما را زندگی محمد و آل محمد قرار بده هدف این است یعنی ما نباید خلاصه کنیم در اون هیئت و در اون حسینیه باید زندگی ما را تحت تاثیر قرار بدهد
شریعتی:  اصلا حاج آقا صدایمان کردند که زنده مون کنند  إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ (انفال، 24)
حجت الاسلام نظافت:بعد فرمود مماتی ممات محمد و آل محمد اگر زندگی خوب بشود مرگ خوبی در انتظار ماست انشاء الله حالا من برای امروز می خواهم نمونه هایی از مقتل بگویم ببینم که به خودم و بینندگان یادآوری کنم که می شود در کنار این اشک و آه تاملاتی هم داشته باشیم بهترین وقت تامل همان موقعی است که گریه می کنیم و احساساتمان به غلیان اومده در قلب ما باز شده می شود این معارف را وارد قلب کرد وقتی ما سر کلاس درس هستیم قلب مان درش باز نیست فکرمان دربش باز است دقت بکنید حرف های خوب باید وارد دل بشود دل وقتی می شکند درش باز است می شود این حرف های خوب وارد بشود (قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمانُ فِی قُلُوبِکُم (خجرات، 14) ایمان می گوید باید وارد دل شود یعنی چیزهایی که شنیدیم باید وارد دل بشود و با احساسات ما عجین شود این می شود ایمان اون وقت است که ما همه جا استوار هستیم و پای این ایمان می ایستیم ببینید معمولا مثل دیشبی روضه حضرت زینب بچه های حضرت زینب را می خوانم محمد و عون و حضرت زینب دارد که وقتی صدای هل من ناصر امام حسین را شنیدند صدای غربت امامشان را شنیدند بچه هایشان را صدا زدند لباس نو بر تن فرزندانشان کردند و محمد و عون را دو دسته گلش را از زینب آوردند خدمت امام حسین علیه السلام که اجازه بدهداینهابروند میدان امام حسین ابتدائا اجازه ندادند گفتند شاید شوهرتان عبدالله بن جعفر راضی نباشد زینب فرمودند نه چنین نیست او پیشاپیش سفارش کردند که فرزندان من فداکاری کنند با اصرار حضرت زینب امام حسین راضی شدند ببینید فرقی اینجا هست معمولا مادران شهدا در معرکه نبودند حضرت زینب دختر شهیدی است دختر شهیده ای است خواهر شهید امام حسن شهید شده است و حالا قرار است مادر شهید شوند و در معرکه باشند این سخت است در معرکه بودن و خودشان بچه هارا بفرستند و ناظر باشند یعنی ببینید بالاخره اینها بشر هستند یک وقت ما اینها را مافوق بشر جلوه ندهیم که دیگر از ارزش بودن می افتد ارزش اینها همین است  قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ (کهف، 110) منتهی بشری هستندکه اوج گرفتند مافوق بشر نیستند اما بشر مافوق هستند بنابراین این عظمت حضرت زینب و خانمی هستند دنیایی ازعواطف و احساسات و وقتی یک خانمی معنوی می شود هر چه معنوی تر بشود روحش رقیق تر می شود قلبش عاطفی تر و احساسی تر می شود و اون وقت بتواند این احساسات مادرانه را کنترل کند حضرت زینب را می گویند عقیلۀ العرب یعنی زنی است که عقلش خیلی جلوه گر شده است سلام الله علیها این عقل توانسته احساسات را کنترل کند و چقدر خوب است که ما در زندگی احساسات پاک داشته باشیم احساسات بر ما غلبه نکنند خانم ها شوهرشان و ما خانم مان و بچه هایمان را دوست داشته باشیم و به هم عشق بورزیم ولی بت یکدیگر نشویم ولی این عقل بر این عواطف و احساسات حاکم بشود اون وقت است که فرمود لا یعصم فی من یحب کسی را که دوست داری به خاطر او به گناه نمی افتی و : المُؤمِنُ لا يَحيفُ عَلى مَن يُبغِضُ  اگر از کسی ناراحت است به خاطر او به او ظلم نمی کندو ستم نمی کند این یعنی کنترل عواطف و احساسات.
عمر سعد وقتی این صحنه را دید گفت عجب این خواهر به برادرش محبت دارد که دو نور دیده اش را دارد به میدان می فرستد او دارد در محبت خلاصه می کند نمی گوید عجب ایمانی دارد یا نمی فهمدو دارد کتمان می کند بحث محبت نیست چون اگر محبت به برادر باشد هیچ کس بچه اش را فدای برادر نمی کند اما بچه را فدای امام می کندو بچه را فدای ارزش ها و دین می کند
شریعتی:  اصلا قصه عوض می شود
حجت الاسلام نظافت: او با نگاهش دارد کتمان می کندو یا نمی فهمد عمر سعد که می گوید این خواهر چقدر به برادر محبت دارد که بچه هایش را فدای برادر می کند
شریعتی:  قصه قصه محبت به امام است
حجت الاسلام نظافت: محبت به امام است و دارد سعادت ابدی برای بچه هایش می خرد حضرت زینب یک کار عاقلانه کردند اینجا تضادی بین عقل و عشق نبود عقل حضرت زینب می گوید این بچه بالاخره می میرد پس بگذار خوب بمیرد
شریعتی:  دغدغه حضرت زهرا دفاع از همسرش نبوده دفاع از امام و علی بوده
حجت الاسلام نظافت: ما این را گاهی وقتها غافل می شویم و قضیه را تنزلش می دهیم متاسفانه در سطح یک رابطه عاطفی با همسر که شوهر من را مثلا فرض بفرمایید خانه نشین کردند و حقش را خوردند داستان این نیست اینها  دلشان از ما سوی الله کنده است و دنبال قدرت که نیستند ابن عباس می گوید رفتند نزد امیر المومنین و کفشش را وصله می زدند و آقا امیر المومنین را که دیدند گفتند این کفش من چقدر می ارزد گفتند یک قرون نمی ارزد لا قیمت لها فرمود به خدا قسم حکومت بر شما از این کفش بی ارزش تر است الا ان اقیموا حقاً اطفأ باطلا برای من اقامه حق مهم است ما درک نمی کنیم بزرگان خودمان را اولیاء خودمان را با ذهنیت خودمان می خواهیم اونها را بررسی کنیم با ذهنیت خودمان ولی باید تلاش بکنیم اونطوری که هستند بفهمیم اونها را خوب عرض شود خدمتش ما و لذا این که ما در زیارت عاشورا می گوییم بابی انت و امی این همان کاری است که حضرت زینب انجام دادند عملی این پدرمان فدایت پدری را که دوست داریم می گوییم فدایت چون می گوییم پدر که می میرد پس بگذار شهید شود و پس بگذار مرگش آغاز یک راحتی باشد مرگش منجر به یک سعادت باشد یک معامله ابدی باشد و یک تجارت ماندگار باشد، این فدا کردنها یک کار هم عاقلانه است و هم عاشقانه است بالاخره این دو تا بچه شهید می شوند و امام حسین پیکر این دو عزیز را بغل می کنند و پاهایشان به زمین کشیده می شد و به سوی خیمه ها می آورند و همه خانم ها می روند به استقبال و هر جا خانم ها بودند حضرت زینب در پیشاپیش این خانم ها بودند ولی اونجا دیگر خبری از حضرت زینب نیست یک دنیا لطافت و ظرافت و حواسش جمع است نکند که صبرش از بین برود و جلوی برادر گریه کند و برادر را شرمنده کند و برادر را قصه دار بکند همین حضرت زینب وقتی نوبت حضرت علی اکبر می شود می آید فأبکت خودش را می اندازد روی حضرت علی اکبر و زار زار گریه می کند برای اینکه امام حسین را حواسش را پرت کند و برای اینکه امام حسین مجبور شوند بلند شوند یعنی حضرت زینب خیلی عجیب است چقدر هوای برادر را یعنی هوای امامش را داشته است و هوای ولی خدارا داشته است خوب اینها به نظر من خیلی ارزشمند است و برای ما درس است یعنی می شود تا اینجا اوج گرفت کما اینکه ما این نمونه هایش را داشتیم نمونه های نازل ترش را داشتیم یعنی این مکتب همیشه زایش دارد و همیشه فراورده دارد و منحصر به یک زمان خاصی نیست.
شریعتی:  جاری و ساری است
حجت الاسلام نظافت: و ما مادران و همسران شهدا را دیدیم
شریعتی:  این ترجمه «کُلُّ یَومٍ عاشُوراءُ وَ کُلُّ أرْضٍ کَرْبَلا»
حجت الاسلام نظافت: این چیزی نیست قدیمی باشد و مربوط به جلسات باشد و یک رسمی باشد و بگوییم این سنتی است و یک رسم است یک مکتبی که همیشه جوشش دارد و نیرو پرور و سازنده است خوب این هم یک نکته در رابطه با حضرت زینب.
ما می آییم سر روضه حضرت قاسم بن الحسن که می رود میدان و هو غلام صغیر نوجوانی بود و هنوز بالغ نشده فلما نظر الحسین امام حسین که دیدند اعتنقموا بغلش کردند و جعل یبکیان این عمو و برادر زاده با هم دیگر گریه کردند حتی حشی علیهما عجیب است چقدر این ها عاطفی بودند چقدر همدیگر را دوست داشتند ما با برادرزاده هایمان چقدر دوریم از اون حد قله را می بینید که اونقدر گریه کردند که غش کردند ببینید این یک درس است که امام حسین جوانمرد بودند و با تمام مشغله هایی که داشتند بعد از شهادت برادرشان امام حسن فرزندان برادرشان را فراموش نکردند خیلی عجیب است نه تنها فراموش نکردند رابطه اونقدر عاطفی هست که همدیگر را اینطوری بغل می کنند یعنی اینها را اکرام کرد و تکریم کرد نگذاشت امام حسین خلأ بی پدری را حضرت قاسم حس بکند این خیلی درس است که عموها این چنین یاد بگیرند عمو بودن را و برادر زاده ها رابطه شون را با عمو اینطوری تنظیم کنند و او را پدر ببینند و این الگوهای قشنگی داریم حیف این زندگی مادی ما را در لابلای این چرخ هایش خورد می کند و یادمان می رود شهرهای به این بزرگی من خودم گاهی نسبت به برادرزاده هایم این قصه را دارم با این گرفتاری ها دوست دارم بیشتر سر بزنم حالا باید یک فرصت هایی را استفاده کرد مثلا جلسات خانوادگی یک کسی بهانه بشود و افراد را دور هم جمع بکند که آدم ها در دو سه ساعت که وقت می گذارند یک جمعی را ببینند و واسطه این ثواب دیدار ارحام و اقوام باشند خوب این رابطه شدید درس یتیم نوازی و توجه به برادر زاده ها هم توجه مادی و هم توجه معنوی توجه معنوی اش را از اینجا می فهمیم که در شب عاشورا وقتی که اصحاب امام حسین گفتند فردا شهید می شویم اصحاب هر کدام یک جوری اظهار محبت و جان فشانی کردند حضرت قاسم دغدغه داشت تردید داشت شهید می شود یا نه سوال کرد عمو جان من هم شهید می شوم؟ امام حسین علیه السلام آزمایشش کردند فرمودند مرگ در نظر تو چگونه است گفت احلی من العسل همین الان اگر یک خطری اینجا پیش بیاید ما می فهمیم رابطه مون با مرگ چطوری است
شریعتی:  گفت و ثابت کرد
حجت الاسلام نظافت: بله گفت وثابت کرد بله می خواهم بگویم توجه امام حسین فقط توجه مادی نبوده او را از نظر معنوی قاسم را رشد دادند به درجه ای رسیده که می گوید احلی من العسل یعنی امام حسین خیلی خوشحال می شوند از این جمله، که برادر زاده من در نبود پدر رشد معنوی کرده آخه بچه وقتی یتیم است مواظب نباشند شکار شیطان می شود یک کسی باید بالای سرش باشد چرا قران می گوید بل لا تکرمون الیتیم نمی فرماید لا تطعمون الیتیم نمی گوید یتیم را اطعام نکردید می گوید اکرام نکردید اکرام فراتر از اطعام است اکرام هم نیازهای مادی را متوجه می کندو هم نیازهای معنوی را دوتایشش با هم است چون انسان است دیگر اگر ما یک نفری را فقط به نیازهای مادی اش توجه بکنیم و به نیازهای معنوی اش توجه نکنیم ما او را اکرام نکردیم چون او را تنزل دادیم تا سطح حیوان، اکرام یعنی به نیازهای معنوی اش توجه کن و امام حسین به این نیازها توجه داشتند و به این درجه رسیده که می گوید احلی من العسل یعنی همان شبیه اون جمله ای که امیر المومنین جد حضرت قاسم فرموده است فرمود  : وَاللّه ِ لاَبنُ أبيطالِبٍ آنَسُ بِالمَوتِ مِنَ الطِّفلِ بِثَدىِ اُمِّهِ  به خدا قسم پسر ابوطالب بیشتر است خیلی مطلب احلی من العسل عجیب است باز این را در جبهه ها دیدیم ما قاسم ابن الحسن زیاد داشتیم یعنی در شرایط جنگ اتفاق های بزرگی از این جهت افتاد خوب من اینها را دارم می گویم برای خودم که درا ین شب ها روضه که خوانده می شود دل مان می شکند این را بخوانیم اون وقتی که احساس می کنیم حاجت مستجاب داریم می گوییم خدایا ما را به این درجه برسان کسی که مرگ در نظرش احلی من العسل است یعنی میوه رسیده است ما انسان ها میوه درخت هستی هستیم یعنی این هستی ابر و باد و مه و خورشید و فلک همه در کار هستند که این میوه برسد و ما نکند موقع مرگ مان برسد و ما یک میوه نارس باشیم
شریعتی:  گفت سرها رسید از پی هم مثل سیب سرخ اول سری که رفت به کوفه حبیب بود مولا نوشته بود بیا ای حبیب ما تنها همین چقدر پیامش غریب بود به قول مهدی سیار می گوید سیب سرخی است سر نیزه است دعا کن من نیز این چنین کال نمانم به شهادت برسم.
حجت الاسلام نظافت: چقدر قشنگ است همین را میخواستم بگویم که میوه کال این هستی نباشیم نکند موقعی که داریم می میریم ببینیم ما می ترسیم و ببینیم آماده نیستیم بعد دیدید میوه های رسیده با یک باد کوچک می افتد چقدر راحت از درخت جدامی شود میوه های نارس را دیدید وقتی می کنن باز هم کنده نمی شود شاخه می شکند ولی باز هم میوه کنده نمی شود جان دادن سخت می شود تعبیری که برای قبض روح کفار داریم نازعات است تعبیری که برای قبض روح مومنان داریم حاج قاسم سلیمانی را داریم ناشطات است نزع یعنی کندن می کنن از این عالم می برند اون که نارس است جان دادنشان شیرین نیست
شریعتی:  اگر به حقیقت اون موتوا قبل ان تموتوا نرسیده باشیم و اگر شهید نباشید اون اتفاق می افتد
حجت الاسلام نظافت:  و لذا این شب ها بگوییم مُشْتَاقَةً إِلَى فَرْحَةِ لِقَائِكَ (زیارت امین الله)  خدایا یک کاری کن که من هم نه تنها نترسم نه تنها آماده باشم که مشتاق باشم مُشْتَاقَةً إِلَى فَرْحَةِ لِقَائِكَ
 این درجه حضرت قاسم است اجازه گرفت برود میدان امام حسین اول اجازه ندادند خیلی صحنه عجیب است فَلَم يَزَلِ الغُلامُ يُقَبِّلُ يَدَيهِ ورِجلَيهِ دست و پای امام حسین را بوسید و التماس کرد تا اجازه بدهد ، فَخَرَجَ رفت میدان  ودُموعُهُ عَلى خَدَّيهِ اشک هایش جاری بود بر گونه هایش و بعد رجز می خواند  وهُوَ يَقولُ:
انْ تَنْکُرونى فَانَا فرعُ الْحَسَن
سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفَى و الْمُؤْتَمَن من را نمی شناسی اگر من را نمی شناسید و یا انکار می کنید من پسر حسن هستم سبط النبی المصطفی اون کسی که امین بود و امین الله بود موتمن خیلی زیباست این رجز خواندن ها باید بر علیه دشمن رجز خواند وقتی رجز می خوانیم روحیه به خودمان می دهیم روحیه به دوستان می دهیم دشمن را تضعیف روحیه می کنیم رجز خواندن یک کار روانی با دشمن است شکوهی نشان می دهد و عظمتی نشان می دهد.
شریعتی:  یک کتابی را آقای سید مهدی شجاعی که انشاالله خداوند حفظش کند جمع آوری کردند رجزهای عاشورا یعنی با این عنوان مردان و رجزهایشان خیلی کتاب خوبی است اگر دوستانی که اهل مطالعه هستند فرصت بکنند چقدر حرف نهفته در همین رجز خوانی خودش یک کتاب است هر رجزی یک کتابی است
حجت الاسلام نظافت: یعنی بالاخره اینها چون میوه رسیده بودند حرف از سینه شون می جوشید
شریعتی:  همان معرفتی که اول ازش صحبت کردیم
حجت الاسلام نظافت: چون به اون درجه رسیدند همان رجزی هم که می خواند پر محتوا است و غنی است اون وری ها یا رجز نخواندند یا اگر خواندند باید ببیند چه مطلبی است و محتوایش چی است می گویند داشت می رفت میدان چهره او را که نگاه کردند مثل پاره ماه بود زیبا پر از درخشش  فقاتل قتالا شدیدا  نوجوان بود جنگ سختی کرد تا اینکه یکی از سپاه عمر سعد کمین کرد و ضربه را زد فرقش شکافته شد صدا زد یا اماه صدای او که توی این آسمان پیچید می گوید امام حسین مثل باز شکاری رفتند و گردوغبار به پا شده بود گرد و  غبار که نشست دیدند امام حسین علیه السلام با تاسف دارند به قاسم نگاه می کنند پاهایش را دارد به زمین می کشد این جملات امام حسین خیلی قشنگ است فرمود بر عموی تو سخت است که صدا بزنی جوابت ندهد یعنی توی این سال ها هر موقع گفتی عمو گفتم چی می گویی عمو جان یا یک وقتی جواب بده که به حال تو سودی نداشته باشد کاری از دستم بر نمی آید انشاالله که خود حضرت قاسم ما را شفاعت کند.
شریعتی:  در کنار این سوگ حماسه هم هست دیگر تمامش حماسه است و عشق است
حجت الاسلام نظافت: عاشورا چند وجهی است هم عقلانیت است و هم معرفت است و هم عشق است و هم احساس است و هم جوانمردی است و هم اخلاق است همه چیز با هم است نمونه دیگر داستان مسلم بن عوسجه را می خواهم بگویم سلام الله علیه رفت میدان فبالغ فی قتال الاعداء جنگ نمایانی کرد و صبر علی احوال البلاء یعنی تیر زیاد خورد بالاخره یک خار در دست ما می رود واکنش نشان می دهیم هوا گرم است اذیت می شویم مجروح است و خون می رود صبر کرد بر این بلاهای سخت تا اینکه افتاد به زمین و به رمق یعنی نیمه جان بود لحظات آخر عمرش بود فمشی الیه الحسین ابی عبدالله علیه السلام با حبیب رفتند بالای سرش می شود چقدر قشنگ و زیباست و چقدر شیرین است این صحنه رفتند بالای سرش امام حسین بهش خطاب کردند رحمک الله یا مسلم خدا رحمتش را شامل حال تو بکند این آیه را خواندن فمنهم من قضینحوه و منهم من ینتزل اگر تو شهید شدی ما هم منتظر هستیم و ما بدلوا تبدیلا پیمانشان را عوض نمی کنند و سر حرفشان می ایستند حبیب پیرمردی بود رفیق این مسلم بود نزدیکش شد گفت عز علیَّ مصرعک مسلم برای من خیلی سخت است تو را در این وضعیت می بینم ولی ابشر بالجنه مژده باد به بهشت مسلم با صدای ضعیف گفت بشرک الله خدا به تو مژده بدهد حبیب گفت من هم قرار است شهید شوم اگر قرار نبود من شهید بشوم الان می گفتم هر چی دوست داری وصیت بکنید مسلم گفت باز هم وصیت دارم وصیت چی است اشاره کرد به امام حسین گفت این آقا را فراموش نکن اوصیک بهذا و اشار بیده الی الحسین فقاتل گفت بجنگ تا اینکه شهید شوی در نفس های آخر یعنی ببینید آقا با وصیتش دارد یاری می کند با وصیتش همان کاری که حضرت زهرا کرد
شریعتی:  ودغدغه را ببین حاج آقا
حجت الاسلام نظافت: نمی گوید من درد دارم اینجا را ببندد و اینطوری کن و اونطوری کن من را ببر تو سایه
شریعتی:  اینها محو بودند
حجت الاسلام نظافت: و من الان این توصیه را می خواهم بکنم به بینندگان عزیز که از وصیت دریغ نکنید حیف است با وصیت خیلی کارها می شود کرد به ما اجازه دادند چون کسی که می میرد دیگر مالک اموالش نیست کسی نمی تواند برای بعد از مرگش نظری بدهد یک سوم را اجازه دادند حیف است انسان وصیت نکند می شود یک سوم هایی را وصیت کرد برای یاری اسلام این هم خیلی برای من جالب بود نمونه دیگر خرج عمر بن قروۀ الانصاری اومد اجازه گرفت از امام حسین علیه السلام آقا اجازه دادند فقاتل قتال المشتاقین مثل آدم های عاشق مشتاق جنگید و بالغ فی خدمت سلطان السماء امام حسین روی زمین تحویل نگرفتند اونجا فرشته ها می دانند همه کاره عالم است در خدمت سلطان آسمان مبالغه کرد تا اینکه جمع زیادی را کشت بعد این جالب است بعد می گوید کار این جمع بین سداد و جهاد دو تا کار انجام داد هم می جنگید و هم مواظب امام حسین بود که تیر به اقا نخورد سد می کرد تیرها را لایأتیه الیه الحسین سهمٌ الی اتقاه بیده تا تیر می آمد نزد امام حسین با دستش یک کاری می کرد تیر به امام حسین نخورد خلاصه خون زیادی ازش رفت صارک القنفذ مثل خارپشت شد دیگر جانی نداشت و رمقی نداشت اون نزد امام حسین علیه السلام دیگر وقتی از پا در آمده بود توجه کرد به امام حسین و به امام حسین این جمله را گفت، گفت آقا أوفیتُ وفا کردم تو رو خدا ببینید وفا می دانید یعنی چی؟ این لیوان وقتی پر از آب می شود می گویند وفا یعنی کم نگذاشتم یعنی هر کاری توانستم انجام دادم گفت آیا وفا کردم؟
شریعتی:  آیا وفا کردم یعنی هنوز هم خودش را بدهکار می داند
حجت الاسلام نظافت: بله هنوز شک دارد حقت را به جا آوردم یا نه، امام حسین فرمودند این خیلی قشنگ است فرمودند نعم این نعم امام حسین و بله گفتن امام حسین چقدر شیرین است
شریعتی:  همین جا باید جان بدهی
حجت الاسلام نظافت: اگر ما یک وقت امام زمان را ببینیم می شود همین جمله را بشنویم بگوییم آقا ما وظیفه مون را درست انجام دادیم بگویند نعم چقدر شیرین می شود بعد جمله را ببینید امام فرمودند انت امامی فی الجنه تو دربهشت هم جلوتر از منی، در دنیا جلوتر حرکت کردی و سپر بودی در بهشت هم جلوتر هستی بعد امام حسین فرمودند جدم رسول الله را سلام برسان به جدم بگو که حسین دارد می آید فقاتل حتی قتله جنگید تا شهید شد این دغدغه وفاداری و کم نگذاشتن دغدغه بسیار ارزشمندی است نمونه دیگر داستان جون است جون اون غلام سیاه پوست اومد برود میدان امام حسین گفتند ما تو را آزاد کردیم تو به دنبال عافیت بودی یعنی بالاخره به خاطر دنیا به دنبال ما راه افتاده بودی برو گفت یابن رسول الله انا فی الرخاء الحص قصائکم در دوران رخاء کاسه لیس شما بودم تو سختی ها شما را رها کنم؟ شما را تنها بگذارم؟ با یک برده که اینها از نظر ژن و اجداد بالاخره در یک شرایط دیگری بودند ببینید هر کسی که به دنیا می آید در هر جای عالم کل مولودٍ یولد علی الفطره قابلیت رشد را دارد حیف است ما در خانواده مسلم به دنیا امدیم و حرم امام رضا می رویم و کربلا می رویم و روضه می رویم به این درجات نرسیدیم او در این مدت زیر و رو شده بود با اینکه نیت اولیه اش امام حسین اشاره کردند تو به خاطر عافیت به دنبال ما اومدی ولی تغییر کرده بود گفت بوی من بوی بدنم خوب نیست از خاندان شایسته ای نیستم رنگ من سیاه است اجازه بده من هم بهشتی بشوم و بوی بدنم خشک بشود و شرافت پیدا کنم و صورتم سفید شود گفت من از شما جدا نمی شوم تا خون من با خون شما آمیخته شود این هم کشته شد که امام حسین رفتند بالای سرش این نگرش زیبای اسلام، ما باید برای این فیلم ها بسازیم تمام آفریقایی ها اگر این را بفهمند شیفته اسلام می شوند هنوز که هنوز است در مهد تمدن غربی سیاهپوست ها تهدید می شوند و کشته می شوند هنوز که هنوز است تبعیض است.
 امام حسین  میدانید چطوری رفتار کرد  إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‌ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَلِتَعارَفُوا  (حجرات، 13) فرقی نمی کند
شریعتی:  ساختار ماهیت دنیا اینطوری است
حجت الاسلام نظافت:بله عالم دنیا اینطوری آفریده
شریعتی:  إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم ۚ
حجت الاسلام نظافت:این ان اکرمکم را دقت کنید از اونور اول داریم لقد کرمنا بنی آدم همه ارزشمند است  هر کی انسان است ارزشمند است سفید پوست یا سیاه پوست درجات به تقوا است تقوا یعنی اراده نمی گوید
شریعتی:  درجه تو به ثروت است به رنگ پوست و به اصل و نسب ات است  
حجت الاسلام نظافت: به لهجه و این چیزها نه می گوید به انتخاب خودت است و به تلاش خودت است و به انک اکرمکم عند الله اتقیکم خیلی قشنگ است حالا ما چیکار می کنیم؟ ما سیاهپوست می بینیم در جامعه مون چطور رفتار می کنیم ما احترام گذاری هایمان با چه مبنایی است؟ حیف است روضه امام حسین برویم بعد بعضی از افراد را تحقیر کنیم اون که زیباتر است از نظر ظاهری احترام بیشتری بگذاریم و اون که از نظر ظاهری به او احترام بیشتری بگذاریم و اون که درجه زیبایی اش پایین تر است اون را احترام کمتر بگذاریم این چیزها در جامعه ما هست
شریعتی:  مبنای تکریم ما چی است
حجت الاسلام نظافت:مبنا الهی نیست و مبنا انسانی نیست حتی گاهی بین بچه های خودشان فرق می گذارند گاهی برادر خواهرها درجه زیبایی شان اینطور نیست
شریعتی:  جنس احوال پرسی ما از فقرا با اغنیا متفاوت است
حجت الاسلام نظافت: بچه خودت است دیگر یک بچه هوش بیشتری دارد و یکی بلبل زبان است و یکی قلمش بهتر است و یکی شیرین زبان است و یکی پدر و مادر می توانند به او پز بدهند یکی بچه درون گرا هست نمی توانند بهش پز بدهند نباید تحقیر کنیم بچه خودمان را عدالت را باید رعایت کنیم انسان احترام دارد می خواهم بگویم ما در خلال این گریه ها باید این مباحث را مرور کنیم اون وقت اگر نمی دانم یک ساعتهم طول بکشد این عزاداری چون من در خلال عزاداری تفکردارم هدر نرفته زیاده روی نشده
شریعتی:  حاج آقا اساسا عاشورا یک مکتب تربیتی متعالی است ما اصلا این آموزه ها سعی نکردیم مرور کنیم خیلی نکته های خوبی داریم
حجت الاسلام نظافت: و دوست دارم مداح ها به این نکته ها توجه داشته باشند و لابه لاها بگویند این نکته را بگویند منبری های محترم و مداحان و شعرا الان این شعری که شما خواندید برای من خیلی قشنگ است به این نکته شاعر توجه داشته اینها را باید گفت و برجسته کرد.
یکی از این افرادی که جزو اصحاب بود سوید بن عمر کان شریفاً کثیر الصلات یک آدم با شرافتی بود زیاد اهل عبادت بود رفت میدان قاتل قتالاً اسد الباسط مثل شیر جنگید و صبر کرد بر این مصیبت ها تا اینکه افتاد بین کشته ها و مجروح شده بود و دیگر نتوانست حرکت بکند بی حال افتاده بود دیگر بعد می گوید حتی شنید سمعهم یقولون قتل الحسین یعنی وقتی کار تمام شد این جمله را که شنید قتل الحسین دوباره جون گرفت انگار زنده شد چقدر اینها خیلی عجیب است یک کسی بیهوش شده با جمله قتل الحسین یک بارکی به خود اومد دید دارند می روند حمله کنند که یک چاقویی اینجا گذاشته بود در آورد و با همین بدن نیمه جانش شروع کرد به جنگیدن تا شهید شد ما باشیم می گوییم امام حسین که شهید شدند ما برویم دنبال کارمان دیگر خیلی زیباست این همان تا آخرین نفس تا آخرین قطره خون و این عجیب بودن عجیب است برای حضرت امام شنیده بودم وقتی امام بیهوش شده بودند و به هوش نمی آمدند حاج احمد آقا می روند از آقای آیت الله امامی کاشانی شنیدم وقتی می روند بالای سر امام می گویند نماز امام به هوش می آیند یعنی اینقدر امام انگار این سلول هایش
شریعتی:  حساسیت بالاست
حجت الاسلام نظافت: انگار این سلول های امام با نماز یک حساسیتی داشته و یک نسبتی داشته چون عالم تکوین این بدن ما تحت تاثیر قرار می گیرد تاثیر و تاثر دارد دیگر حالا اینها چقدر امام حسین را دوست داشته این فرد که وقتی کلمه قتل الحسین را می شنود جون می گیرد و بلند می شود و می جنگد تا شهید بشود.
شریعتی:  آقا خیلی ممنونم انشاالله هفته آینده هم این بحث را ادامه می دهیم فردای عاشوراست در واقع ما خدمت حاج آقای حجت الاسلام نظافت عزیز هستیم صفحه 125 قرآن کریم دوستانم امروز تلاوت می کنند اگر موافق باشید مشرف شویم به ساحت نورانی آیات برای مشارکت در قربانی ماه محرم عزیزانمان می توانند به زیر نویس ها دقت کنند همچنان فرصت هست انشاالله که همگی ماجور باشیم اگر نذری و حاجتی دارید به نیت سید الشهدا این نذرها را ادا کنیم نذورات شما را دوستان دریافت می کنند در قالب بسته های گوشت به دستان مردم عزیز و عزت مند و نیازمند انشاالله در سراسر کشور خاصه مناطق محروم خواهند رساند انشاالله خداوند به همه تون اجر بدهد آیات را بشنویم بعد از تلاوت آیات همراه شما هستیم تا یادم نرفته بگویم نوجوان های دهه هشتادی همچنان دعوت هستند در طرح بی نهایت دوستان ما زیر نویس خواهند کرد عدد 5 را به 10008888 پیامک کنید دهه هشتادی ها با بی نهایت شو آشنا هستند و همچنان این طرح در ایام فراغت تابستان ادامه دارد می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر عدد 5 را به 10008888 پیامک کنید دوستان جزئیات را برای شما ارسال خواهند کرد آیات را بشنویم و ثواب تلاوت آیات را هدیه کنیم به یاران و اصحاب و یاران با وفای سید الشهدا علیه الصلات و السلام و شهیدان بنی هاشم باز می گردیم همراه شما و در کنار شما.
( قرآن کریم صفحه 125)
شریعتی:  مشهدی ها و زائرها و مجاورهای حضرت رضا حالا که چهارشنبه های ما مزین است به نام و یاد حضرت است و قرآن مان هم از مشهد می بینیم و می شنویم حتما سلام ما را به محضر حضرت برسانید همه اونهایی که آرزوی زیارت مشهد در دلشان است و خوشحال و خوشبختیم حاج آقای حجت الاسلام نظافت نماینده ماست در مشهد و انشاالله دعا گوی ما خواهند بود اشاره قرآنی و حسن ختام برنامه امروز.
حجت الاسلام نظافت: بله آیات این صفحه یک آیه اش خیلی من را جذب کرده دوست دارم بینندگان عزیز این آیه را بنویسند من خودم یک وقت این کارر امی کردم آیاتی که برایم جالب بو د می نوشتم و فکر می کنم خیلی روش خوبی است خیلی تاثیر دارد یعنی یک مدت باید در بعضی آیات زندگی کرد و در ذهنمان همیشه باشد این آیه دوای خیلی از دردهاست يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا عَلَيكُم أَنفُسَكُم ۖ  (مائده، 105) ای مومنین هوای خودتان را داشته باشید
شریعتی:  مراقب خودتان باشید
حجت الاسلام نظافت: لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ اگر یک سی گمراه شد به شما نباید ضرر برساند اگر شما راه را پیدا کردید نگران نباش ما گاهی می گوییم فلانی چپ کرد و فلان روحانی و فلان پاسدار و فلان آدم خوب و انقلابی قرآن دارد به اینها واضح می گوید چیکار داری به دیگران فرض کنید ما با همدیگر می رویم یک گنجی را پیدا کنیم و یک گنجی برسیم وسط را یک کسی چت می کند خوب چت کند ما که می دانیم نقشه گنج که داریم لزومی ندارد ما به خاطر دیگران ما هم چپ کنیم و مادلسرد بشویم لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ می گوید اگر شما راه را پیدا کردید نباید به شما ضرری برساند الی الله مرجعکم جمیعا اونی هم که چپ کرده شما همتون می روید پیش خدا حالا یک کسی رو سفید می رود و یک کسی رو سیاه می رود یک کسی پشت به خدا به سوی خدا می رود یک کسی رو به خدا سوی خدا می رود همه دارند می روند کسی نیست که نرود اون کسی هم که نماز را می گذارد کنار و حجاب را می گذارد کنار این دارد با خودش لج می کند اینطوری نیست بمانیم در این دنیا الی الله مرجعکم بعدش می فرماید فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (توبه، 105) وقتی ما برویم اون عالم به ما خدا خواهد گفت که چه کردیم حالا یک سوال چرا خدا بگوید قرآن می گوید ما عمل هایمان را می رویم می بینیم اگر ما عمل هایمان را می بینیم چرا خدای متعال باید خبر بدهد جوابش این است که عمل هایمان را نمی شناسیم عمل هایمان یک عمل هایی است که اصلا فاجعه اش اونقدر چیزی است که باورمان نمی شود
شریعتی:  یعنیا ز ماهیت و حقیقت ش خبر نداریم
حجت الاسلام نظافت: یعنی بعضی از عمل ها را باورمان نمی شود این عمل ما باشد، اشتباهاتی کردیم که اینها همینطور روی همدیگر اثر گذاشته تبدیل شده به چیز دیگری مثل اینکه کبریت روشن از دست یک نفر بیفتد و بعد هم رد بشود و برود بعد اون شهر به آتش کشیده بشه بعد بگویند این کار تو بوده باورش نمی شود.
شریعتی:  آقا خیلی ممنون و متشکرم دعا بفرمایید.
حجت الاسلام نظافت: خدایا به حق محمد و آل محمد عزاداری های ما را عارفانه بگردان!
فهم معرفتی ما را از این عزاداری ها بیشتر بفرما!
عاقبت همه ما را ختم به خیر بگردان!
حوائج همه بینندگان عزیز برای شفای مریض ها همه اونهایی که گرفتاری دارند و مریض دارند التماس دعا گفتند حوائج اونهارا بر آورده بفرما!
شریعتی:  الهی آمین، خیلی ازتون ممنون فردا انشاالله با حضور حاج آقای عاملی خدمت تان خواهیم رسید و به شما سلام خواهیم کرد در پناه خدای بزرگ و مهربان باشیم تازه آغاز حیات است شهید تو شدن ما فقط غمزه چشمان تو را کم داریم از ازل شور حسین بن علی در دل ماست تا ابد در دل خود داغ محرم داریم السلام علیک یا ابا عبدالله خیلی ازتون ممنونم.