فرشته ها به هلهله غدیر تا مباهله مخصوصا آقای فرحزاد و آقای حسینی قمی شنبه ای که اشاره کردند انشاالله که این روزهای فرح بخش مایۀ نزدیک تر شدن ما به ساحت قدسی امیر المومنین علیه السلام بشود به واسطه رفتارهایمان و عمل به آدابی که این روزها دارد جایش الان اینجا نیست و انشاالله مراجعه می کنید و نگاه می کنید حجت الاسلام مسلمین حاج آقای حجت الاسلام پناهیان عزیز  دوباره دوشنبه شد و این هم چهره دلنشین شان.
حجت الاسلام پناهیان:  سلام عرض می کنم خدمت بینندگان خوب قلب هایشان نورانی و دلهایشان شاد که واقعا هستی ما امت اسلامی عموم امت اسلامی وابسته است به محبت اهل بیت به ولایت اهل بیت و روز به روز جهان اسلام بیشتر دارد پی می برد نقش ولایت امیر المومنین علی علیه السلام را الان امروز تنها قدرتی که در عالم مقاوم ایستاده در مقابل استکبار جهانی همین شیعیان خوب امیر المومنین علی علیه السلام هستند از لبنان تا یمن و ازا یران تا عراق واقعا این خط مقاومت بر مهر علی ا بن ابیطالب علیه السلام استوار است و بر ولایت او این بزرگترین افتخار برای همه ولایت مداران امیر المومنین علی علیه السلام که باید بهشون مضاعف تبریک گفت.
ملایی:  بسیار عالی پس یک کاری کنیم تبریک مان را به ساحت مقدس امام زمان و حضرت رسول و اهل بیت با یک صلوات اعلام کنیم و بعد دیگر من سکوت کنم و بحث حضرتعالی بیننده ها و شنونده ها همه با هم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
حجت الاسلام پناهیان:  بسم الله الرحمن الرحیم
امروز روز مباهله است مردم قصه مباهله را میدانند نصارای نجران حضرت رسول به اونها نامه نوشته اند و آنها جمعی از رؤسای مسیحی را فرستادند که خدمت رسول خدا برسند ما وقع را دریابند حالا بگذریم از حواشی داستان که چند روزی در مدینه بودند اما حضرت رسول آنها را نمی پذیرفتند بعد گفتند چیکار کنیم پیامبر بپذیرد ما را؟ گفتند به کسی که می توانید بگویید و سوال کنیداز او باب وارد شدن شماست به این موضوع علی ابن ابیطالب است باید به او بگویید آمدند خدمت امیر المومنین علی علیه السلام گفتند چرا حضرت رسول ما را نمی پذیرند در حالی که ایشان همه را می پذیرند فرمودند این چه لباس هایی است که پوشیدید اونها لباسهای فاخری پوشیده بودند مخصوص اسقف ها و وضعیت خاص خودشان بود، حضرت فرمودند رسول خدا حالا به تعبیر من خاکی است و شما هم خاکی باشید این لباس مسافرت تان که تن تان بود چه عیبی داشت بعد دیگر اینها رفتند لباس عادی پوشیدند حضرت راهشان دادند یعنی رفتند کار را از کاردان پرسیدند که چه باید کرد بعد خدمت حضرت رسول رسیدند ظاهراً قصدشان از اول این بود که هر چی مباحثه کردند آخر بگویند قانع نشدیم چون مناظره ها زیاد حل کننده مشکل نیست طرح کننده دعواست ولی پاسخ دهنده نهایی ممکن است نباشد بله علی القاعده نیست مگر اینکه کسی منصف باشد از طرفین مناظره اگر کسی منصف باشد کار به مناظره نمی کشد لذا مناظره معمولا منتج به نتیجه نیست بعد خدای متعال این پیش بینی را کرده بودند بعد اینها اومدند بگویند ما که قانع نشدیم برویم چون از نظر اجتماعی هم خیلی نکته بود دیگر خیلی ها حالا عوام هستند و از بیرون نگاه می کنند آقا چند نفر رفتند سوال بکنند ایشان رسول حق هستند یا نه از جلسه که می آیند بیرون ما که قانع نشدیم کل این عملیات روانی بود علیه حضرت رسول و آخرین پیام اینها قصدشان این بود که بیایند بیرون بگویند ما که قانع نشدیم حالا آقا چطوری ما ثابت کنیم اینها مغرض هستند و در قلبشان که قانع شده بودند و چطوری دیگر عملیات روانی آثار خودش را گذاشته معلوم می شود عملیات روانی کردن مال امروز نیست از روز اول همینطوری همه جا مطرح بوده عملیات روانی که علیه حضرت نوح در قرآن مطرح می شود خیلی جالب است که می گویند که حالا اینها در سوره مومنین آمده که می گویند که ولش کنید بی اعتنایی کنید بی اعتنایی کردن به حضرت نوح بهترین روش است برای حذف او، وواقعا این روش را اجرا کردند و گرفت این هم یک نوع عملیات روانی است حالا تخریب و اینها به هر حال آیه نازل شد که پیامبر بهشون بگو که اگر حرف من را قبول ندارید برویم مباهله کنیم مباهله یک سنت قدیم است در ادیان مختلف بوده، یعنی بیاییم بگوییم که خدایا اگر من راست می گویم اینها قبول نمی کنند غیر منطقی قبول  نمی کنند، و مغرضانه قبول نمی کنند خدایا اینها را نابود کن اونها هم همان نفرین را در مقابل کنند اینها یک دفعه گیر کردند چون اینها از منظر دین آمده بودند از منظر بی دینی نیامده بودند
ملایی:  آدم های معتقدی بودند.
حجت الاسلام پناهیان:  و خودشان را به عنوان نگران اینکه انتخاب درستی از پیامبر داریم یا نه تشخیص درستی داریم نشان می دادند خوب شما دین که دارید الحمدلله به حضرت مسیح که معتقد هستید الحمدلله همان خدا و مسیح ایمان شما را تایید می کند چه ترسی دارید بیایید مباهله کنید و می گویید من راست نمی گویم از نفرین من چه ترسی دارید اینها ماندند که چیکار کنند هیچی قرار گذاشتند برای فردا و در جلسه قبول کردند دیگر حالا ماجرا را پس اجازه بدهید تا آخر داستان بگویم بعد بهره برداری کنیم شب که اینها دور هم جمع شده بودند گفتند چه کنیم اگر راست بگوید چی معلوم می شود این مباحثه که نقل شده در تاریخ نشان می دهد که اینها یقین نداشتند که ایشان آخرین پیامبر نیست شاید حتی یقین داشتند آخرین پیامبر هست ولی بالاخره یقین نکرده بودند که ایشان آخرین پیامبر نیست که مقام خودشان را از دست ندهند و مغازه خودشان تعطیل نشود یک نفرشان که آدم با خردی بود گفت که اگر فردا با یارانش اومد می رویم در میدانش
ملایی:  احتمالا می توانیم یک کارهایی بکنیم
حجت الاسلام پناهیان:  اما اگر با عزیزترین کسانش اومد نمی رویم معلوم می شود راست می گوید چون کسی عزیزترین افراد خانواده خودش را به میدان هلاکت نمی آورد مگر اینکه راست بگوید هیچی یک نفر را گذاشتند از دور نگاه بکند پیامبر اکرم و اصحابشان چطوری می آید
ملایی:  اصحاب و خانواده شان
حجت الاسلام پناهیان:  با کی می آیند خلاصه اون فرد نگاه کرد از دور دید رسول خدا آمده است و می آید در حالی که کودکی در آغوش دقیقه10 آغوش اش هست به نام حسین ابنا یکی از کودکان دستش گرفته به نام حسن دخترش در کنار او هست به نام فاطمه و جوانی پشت سر آنها به نام علی بن ابیطالب علیهم آلاف تحیه والثناء درسته از دور که نگاه کرد رفت خبر داد گفت داره با عزیزترین کسانش میاد گفتند ما موباهله نمی‌کنیم و پیامبر اکرم دیروز بدون نفرین کردن برگشتن از میدان مباهله
ملایی:  بله
حجت الاسلام پناهیان:  این از داستان مباهله اما داستان مباهله بزرگترین جشن فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام است. چرا بزرگترین جشن فضائل غدیر بزرگترین جشن کل عالم اسلام است که جشن سیاسی است به تفسیر حضرت امام فرمود: این نصب حکومت است نصب ولایت است که حکومت هم و خلافت هم به دست امیرالمومنین علی علیه السلام است جشن محبت نیست
ملایی:  درست است
حجت الاسلام پناهیان:  غدیر جشن ولایت به معنای وصایت و حکومت است هر دو  صرفاً جشن اعتقادی هم نیست که ما معتقدیم او امام است او وصی بلافصل و خلیفه اول مسلمین است صحیح این غدیر مباهله بزرگترین جشن فضیلت و محبت است.

ملایی:  بسیار خوب
حجت الاسلام پناهیان:  نود درصد اشعار مدح امیرالمومنین مال امروزه چون مدح امیرالمومنین مدح فضائل است و آقا دوست دارم آقا فدات بشوم بله این روزش امروز است. لذا بزرگترین جشن های محبت امیرالمومنین امروز باید باشد یکمی بی رونق باید ما توجه بیشتر بکنیم.
ملایی:  بارها گفت محمد که علی جان من است.
حجت الاسلام پناهیان:  خوب این را حالا تعبیر خودمان را بذاریم کنار نظر امام رضا علیه آلاف تحیة والثنا درباره بالاترین فضیلت امیرالمومنین
ملایی:  مباهله
حجت الاسلام پناهیان:  بله ممون از امام رضا علیه السلام پرسیدند که بزرگترین فضیلت امیرالمومنین علی علیه السلام که خدا در قرآن آورده باشد چیست مامون فنی سوال می‌کرد.
ملایی: بله
حجت الاسلام پناهیان: چون یک کمی سواد داشت مثل بقیه نبود فقال له الرضا علیه السلام فضیلت فی المباله فضیلت امیرالمومنین در مباهله بالاترین فضیلت امیرالمومنین است که چی که این آیه را حالا بلدید دیگه «فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ»
ملایی: 61 عمران
حجت الاسلام پناهیان:  خوب ثُمَّ نَبْتَهِلْه این انفسنا معناش یعنی امیرالمومنین علی علیه السلام مصداقشم یه دونه است کاملا مشخصه جان من است لذا شما ورودی حرم امیرالمومنین علی علیه السلام می گوید السلام علیک یا رسول الله آن قدر مزه دارد این جمله، زیارت آنقدر مزه دارد خدا شاهده ما که دلالامون تاریک ولی خدا شاهده صاحبدلان هنگام ورود این سلام را که می دهند جواب از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دریافت می‌کنند فرمود جان من است.
ملایی: بله
حجت الاسلام پناهیان: خدا فرمود علی جان تو است خود تو است خیلی چیز عجیبی است واقعاً مباهله را چگونه باید جشن گرفت ذکر علیٍ عباده باور بفرمایید امروز بیشترین ذکر باید از علی بن ابیطالب علیه السلام باشه فقط دور هم بنشینن و علی علی بگویند و از فضائل او سخن بگویند امروز روز جشن فضائل است
ملایی: خوب
 حجت الاسلام پناهیان: خوب من حالا می‌خوام از این داستان مباهله استفاده کنم و این فضیلت بسیار بالای امیرالمومنین یک رازی رو درباره غدیر خم بگویم از مباهله رازی از یک رازی از غدیر خم بگویم
ملایی:  از مباهله رازی از یک رازی از غدیر خم بگوئید.
 حجت الاسلام پناهیان: ببینید غدیر خم یعنی جشن ولایت یعنی نصب امیرالمومنین علی علیه السلام به ولایت دو قسمت دارد دو قسمتی که عیان در طول تاریخ به قسمت دوم فقط پرداختیم که این اشتباه است. اشتباه فقط به قسمت دوم بپردازیم در غدیر بلکه قسمت اولی غدیر دارد که بهش کمتر پرداخته شده است. شیعه و سنی هم ندارد اون قسمت اولش همه در آن مشارکت دارند.
ملایی: آها
حجت الاسلام پناهیان: محور غدیر این جمله است من کنت مولاهُ فهذا علی مولا ما بحث های اعتقادیون همه رفته سر اینکه چرا وصایت امیرالمومنین نپذیرفتند کیا ولایت علی بن ابیطالب رو نپذیرفتند ولایت علی بن ابیطالب یعنی چی که باید می پذیرفتند امامت امیرالمومنین یعنی چی اینا رو بحث می کنیم.
ملایی: همین است دیگه مگه چیز دیگری هم هست؟

حجت الاسلام پناهیان: احسنت قسمت اول من کنت مولا هرکی من مولای او هستم این و چرا بحث نمی‌کنیم
ملایی: یعنی شرط و مشروط
حجت الاسلام پناهیان: بله اون قسمت اول مهمتر از حتی قسمت دوم
ملایی: خوب جالب شد.
حجت الاسلام پناهیان: اگر من مولای شما هستم که بحث تمام علی مولای شماست موضوع این بود که رسول خدا را ریاستش را نمی‌پذیرفتند این قسمت پنهان تاریخ است.
ملایی: عجب قصه‌ایست.
حجت الاسلام پناهیان: وقتی شما علی ابن ابیطالب را نپذیرفتید بی احترامی به شخص رسول کردید این هم آیه قرآن انفسنا و انفسکم علی از رسول خدا جدا نیست.
ملایی: مثل اینکه بیان بگویند آقا هرکی حاج آقای حجت الاسلام پناهیان را قبول دارد این کتاب ایشان است. مثلاً این کتاب را بخواند یا این دوست ایشان است را هم توصیق کند وقتی من این را نمی‌کنم یعنی حاج آقای حجت الاسلام پناهیان را قبول ندارم دیگه.
حجت الاسلام پناهیان: بله
ملایی: مثلا می‌خواید شما این را می‌خواین استنباط بفرمایید.
حجت الاسلام پناهیان: مثلاً یک همچین چیزی منتهی
ملایی: نه حالا خیلی خطرناک می شود که
حجت الاسلام پناهیان: ببینید در واقع خیلی خطرناک هم هست.
ملایی: بله
حجت الاسلام پناهیان: برای همین هم شاید در طول تاریخ حرف ازش نمیزنند میخوام جسورانه حرف ازش بزنم آیا واقعا در تاریخ این بوده که ریاست رسول خدا رو قبول نداشته باشن مردم در زمان رسول خدا بله.
ملایی: بله!!
حجت الاسلام پناهیان: بله در جیش اسامه حضرت لشکر فرستاد چرا اینا برگشتند.
ملایی: چون احتمالاً قبول نداشتند.
حجت الاسلام پناهیان: اطاعت نمی‌کردند من می ترسم در رسانه صریحاً بگویم سال آخر عمر شریف پیامبر و برخی مواقع برخی مردم یا عموم مردم اهتمام نمی‌ورزیدند به اطاعت از رسول ماجرای جیش اسامه، ماجرای وصیت نامه، ماجرای اینکه کسانی می‌خواستن جایی رسول خدا در زمان حیاتشون نماز بخوانند آقا چقدر نافرمانی چه میکنید شما مردم معلومه که این کلام رسول خدا یک معنای رندانه و اشاره تند سیاسی درش نهفته است  ملایی: من کنت مولا
حجت الاسلام پناهیان: من کنت مولا قسمت اولش است ما باید اول از غربت رسول خدا سخن بگوئیم چرا اصلا باید حرف رسول خدا زمین بیافتد چون حرمت رسول خدا رو نگه نمی‌داری شما بحث فقط سر امیرالمومنین نیست شما خود رسول خدا رو حرمتشو نگه نداشتی که علی را کنار گذاشتید.
ملایی: حاج آقا یک خط برای اونایی که تازه رسیدن ما معمول و مرسوم اینه اینو یاد گرفتیم بر سر واژه مولا بحث کنیم آقا مولا دوستی است یا ولایت است یا وصایت است یا امامت است اصلا علی را قبول داریم یا قبول نداریم به این پرداخته‌ایم.
حجت الاسلام پناهیان: بله
ملایی: جمله قبلش را بفرمائید.

حجت الاسلام پناهیان: توجه و بحث کردیم از اثبات امامت و ولایت علی بن ابیطالب
ملایی: علی بن ابیطالب همینطور است.
حجت الاسلام پناهیان: چی را بهش نپرداختیم ولایت پیغمبر را
ملایی: به مقدمه اصلی
حجت الاسلام پناهیان: بله اون مردم، اون زمان در زمان رسول خدا ولایت پیغمبر رو بهش بی احترامی کرده اند این خیلی بحث عمیقی است. گفت با صورت سیلی خودمونو سرخ نگه می‌داریم.
ملایی: خوب
حجت الاسلام پناهیان: گاهی از اوقات از این باب خیلی حرفا را نمی‌زنیم
ملایی: درست است.
حجت الاسلام پناهیان: ولی الان هوشیاری بالا رفته است. دقت در تاریخ بالا رفته باید بگیم به جوان ها بگوئیم آی جوون من آخه جوانا سوال می کنند الان جوانا خیلی با هوشمندانه سوال می کنند ملایی: خوب بله
حجت الاسلام پناهیان: اینجوری نیست که فقط این دستور من کنت مولا فهذا علی مولا را کنار گذاشته باشند چند تا دستور دیگه پیغمبر هم کنار گذاشتند زمینه اجتماعی تمرد از رسول خدا وجود داشت این بحث را باید مطرح کرد اینجور نبود بگویند یا رسول الله هرچی تو بگی حامل مطیع هستیم الا علی بن ابیطالب، نه آنها در مواقف مختلف بی احترامی کردند و این غصه ماست و این داغ ماست و این نیمی از غدیر است نیمی از غدیر ذکر ولایت پیغمبر است نیمی از غدیر ذکر ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام چرا به اون نیمه اول نمی‌پردازیم.
ملایی: خوب یعنی مثلاً می شد رسول خدا بیایند بفرمایند که «أَيُّهَا النَّاسُ، إِنِّ هذا علیاً بعدی مولا»
 حجت الاسلام پناهیان: مثلا صرفا به علی ابن ابیطالب بپردازند.
ملایی: می شد دیگه؟
حجت الاسلام پناهیان: ولی آقا خودشان را خرج کردند من کنت مولا من ممکن است یه رفیقم را تایید بکنم ولی خودم را خرج نکنم یک کسی هم ممکن است نظر من را نپذیرد ولی رفاقتش با من باقی بمانه.
ملایی: بله
حجت الاسلام پناهیان: درست است
ملایی: بله
حجت الاسلام پناهیان: مثل زن و شوهر در خانه نشستند می خواهند انتخابات شرکت کنند این می گوید من این را انتخاب می کنم می گوید من این را انتخاب می کنم خوب طلاق هم نمی‌گیرند بالاخره این آن ترجیح می دهد. آن را ترجیح می دهد نظر همدیگر را نپذیرند ولی اینجا رسول خدا خودش را آورد وسط فرمود اگه من را می پذیرید بحث تمام است.
ملایی: من کنت مولاه
حجت الاسلام پناهیان: من کنت مولاهُ فهذا علی مولاه تمام شد رفت من توصیه نمی کنم توصیف می کنم هرکی من مولای او هستم علی بن ابیطالب هم مولای او هست تو می گویی نه پس من مولای تو نیستم معلوم می شود
ملایی: اینجوری
حجت الاسلام پناهیان: و بعد حالا من می‌خواهم بگویم چرا چرا بعضی‌ها مولا بودن رسول خدا را نپذیرفتند. بهتر نیست در این باره بحث بکنیم.
 ملایی: چرا دیگه یعنی حداقل اینی که الان تا حدودی فهمیدیم که پس بوده است. جایی که ولایت رسول را هم انکار کردند و اصلاً بی‌خیال شدند.
حجت الاسلام پناهیان: اعتقادی نه،
ملایی: بله در مقام اجرا ولی حالا چرا؟
حجت الاسلام پناهیان: مثل غدیر آمدند بخم بخم لک یا مولای گفتند و سلام دادند، آنجا گذشت ولی عملاً اجرا نکردند دیگه البته در غدیر هم یک بحثی هست یک نقلی هست که حدود یکی دو هزار نفر خبر داشتند ماجرا چیه جلوی منبر پیغمبر بودند و وقتی که معرفی و آغاز شد به اصطلاح خارجی ها می گویند آبستراکسیون کردند جلسه را ترک کردند که به هم بزنند جلسه را و در آن نقل که حالا نمی دانم چقدر اعتبارش قوی باشد حضرت رسول فرمودند: علی جانم برو جمعیت بیار جلو یعنی بعضی ها می‌خواستند همان جلسه را به هم بزنند اینجوری نبود که بعداً صرفاً کما اینکه یک نفر هم آمد جلو گفت یا رسول الله بگو خدا من را نابود کند اگر علی جانشین توئه او در واقع دارد بی احترامی به شخص پیغمبر می کند حالا ما داریم آبرو داری می کنیم با سیلی صورت خودمان را سرخ نگه می‌داریم و بس
ملایی: بحث تا حالا میان نیامده درست است.
حجت الاسلام پناهیان: ببینید حالا حالا من می خواهم این را سوال کنم بله به نبوت پیغمبر اعتقاد دارد به ولایت یعنی ریاست پیغمبر اعتقاد ندارد.
ملایی: درست است.
حجت الاسلام پناهیان: عمل نمی کند یعنی حالا من اعتقادش می خواهم چیکار که وقتی عمل نمی‌کند اعتقادش چه فایده‌ای دارد مثل ابوجهل که به صداقت پیغمبر ایمان داشت گفت ایشان که دروغ نمی‌گوید که من یقین دارم یعنی یقین داشت ایمان عبارت یقین داشت به صداقت پیغمبر ابوجهل ولی عمل نکرد ایمان نیاورد به تعبیر دقیق تر، خوب حالا بحث قسمت سومش چرا باید ریاست پیغمبر را نپذیرند مردم دلیلش چیه من دوست دارم برنامه سمت خدا به عنوان بزرگترین سوال و چالش بزرگترین سوال و چالش تاریخ برنامه سمت خدا این سوال را مطرح کنه بینندگان عزیز براش پاسخ بنویسند حالا ما هم یک مقدار در این درباره این پاسخ صحبت خواهیم کرد چرا باید به ریاست ولایت حکومت پیامبر و سرپرستی او برای امت اسلامی مردم بی احترامی می کنند چرا؟ یک نمونه‌ش غدیر است یه نمونش جیش اسامه است.
ملایی: خوب بله.
حجت الاسلام پناهیان: یک نمونه وصیت نامه است چرا باید اینجور بشود نان شان کم بود اگر شما بگوئید سرانشان کشته شده بودند از مشرکین خوب این ها که مال مهاجرین بودن مال انصار که نبودن که انصار چرا کم گذاشتن عزت پیدا نکردند رفاه پیدا نکردند سیادت بر جهان پیدا نکردند چه مشکلی داشتند فقر ایجاد کرد، تورم بالا رفت چرا حرف پیغمبر خدا را گوش نمی‌کنید چرا جان نمی‌دهید برای او به تعبیر امیرالمومنین علی علیه السلام که بعدها می‌فرمودند: خوباتون پای رکاب پیغمبر شهید شدند بداتون موندید عبارت خیلی سنگینی بود امیرالمومنین علیه السلام بیان کردند چرا باید نارضایتی باشد در زمان پیغمبر این را باید ما از تاریخ دربیاوریم.
ملایی: جالب است این چالش را از همین الان بیننده‌ها و شنونده ها شما می توانید به  20000303 مثلاً بفرمایید دیدگاه تان یه جمله یه خط ببینیم به چی می رسیم حاج آقا تقلب هم می‌رسونن دیگه.
حجت الاسلام پناهیان: بله من الان یک مقداری توضیح بدهم ولی واقعا روش فکر کنیم بریم تاریخ بخوانیم آیا مردم زمان پیامبر هنگام غدیر خم همه حرف های رسول خدا را اجرا می‌کردن «طابق النعل بالنعل» فقط سر امیرالمومنین مخالفت می‌کردن نه بی احترامی های دیگه کردن یه بار بی احترامی کردن عباء پیغمبر را کشیدن خط به گردن پیغمبر افتاد سر اینکه چرا شما رفتید مثلا به عیادت عبدالله ابن ابی ماجرایی دارد داستانی داره جلو چشم مردم بی احترامی می شد تمرد سیاسی یکی از تمرد های مث بی احترامی حالا من اسمشو می گذارم حالا غلیظ نکنم تکفیری نمی خواهم برخورد کنم راحت راحت رسول خدا دستور می‌دادن اونا می‌گفتن ان ام الله مثلا رسول خدا دستور داده است یا پیغمبر اگه خدا چشم اگه شما حرف داریم. عه آقا ما ینطق علی الهوا، از رسول خدا از روی هوای نفس حرف نمی‌زند ان هو الا وحی یوها هر چیزی می گوید وحی است. گوش نمی‌کردند بی احترامی می کردند. یک نمونه اش ماجرای صلح حدیبیه
ملایی: بله
حجت الاسلام پناهیان: که یک نفر اعتراض کرد خدا فرمود بیعت رضوان را دستور داد فرمود تا بیعت همه تان نکنید من ازتون نمی گذرم رسول خدا ایستادند دوباره همه بیعت کردن پس بی احترامی نسبت به رسول خدا ما دیدیم خوب این بی احترامی چرا باید باشد بعد این بی احترامی ها گاهی از اوقات بیان می شود از سوی یکی دو نفر بود بله بله درسته این بی احترامی ها گاهی از توی یکی دو نفر بود بقیه چرا لال بودن بقیه مگه مرده بودند چرا رسول خدا آن کسانی که بی احترامی می‌کردند را سر به نیست نمی‌کردند چرا آها اینجا جوابه برای اینکه شیوه حکومت اسلامی پخش کردن مسئولیت به عهده عموم مردم است مردم من نمی زنم این ها را شما که باید بشناسید و طرد کنید و قیام کنید علیه آنها علت مشکلات سیاسی اواخر حکومت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم این بود که مردم مسئولیت اجتماعی خودشان را نشناخته بودند.
ملایی: این کلیدی ترین جواب است.
حجت الاسلام پناهیان: بحث اعتقادی نیست، بحث نقش آفرینی است.
ملایی: درست است،
حجت الاسلام پناهیان: می گوید من قبول دارم، خوب اگر قبول داری، بلند شو حمایت کن از رسول خودت اطاعت کن کسی اطاعت نمی کند نهی از منکر کن.
ملایی: یک سوال دارم هر وقت بگوئید بپرسم
حجت الاسلام پناهیان: ببینید پس حالا چشم سوال شما حضرت رسول چرا مشکلات برای شان ایجاد شد یک به این دلیل که حضرت رسول به انسان ها احترام می گذاشت حتی پست ترین آدم های جامعه را هم احترام گذاشت این ها رو آمدند پس این زمینه پررو شدن بعضی ها و سوء استفاده بعضی ها شد. دلیل دوم مسئولیت کنترل آدم بدها را به عهده آدم خوب ها گذاشت اونها احساس مسئولیت نمی‌کردند می‌گفتند یا رسول الله اگه کسی بده خودت بزن دیگه به ما چرا واگذار ولمون کن ما رو
ملایی: پس شما چی کاره‌اید؟
حجت الاسلام پناهیان: آها ببین شما این امتحان ادامه پیدا کرد در زمان حضرت زهرا سلام الله علیها فدک ایشان را گرفتن فرمود مردم آن کسی که فدک را غصب کرد گفت یا فاطمه من حرف شما را قبول دارم اگر مردم بگویند فدک را پس بدهم پس می دهم، حضرت زهرا روی کرد به مردم فرمود بلند شوید کمک کنید سر هایشان انداختن پایین گریه کردند کمک نکردند حضرت زهرا سلام الله علیها آمد خانه اینجا بود فرمود یا علی کاش من مرده بودم این صحنه را نمی دیدم. مردم مسئولیت اجتماعی خودشان را نشناختنو حضرت زهرا کسی است که ببخشید من روضه می‌خوانم حضرت بزرگ‌ترین معارف ما در روضه هاست حضرت زهرا سلام الله علیها طوری فریاد زدند در ماجرای در و دیوار همه مردم مدینه شنیدند حضرت زهرا کسی است که بی طاقت بشود صدا بزند؟ ابداً کوه صبر و مقاومت است. رنج از آن هزاران برابر بالاتر هم بیاید حضرت زهرا می تواند سکوت کند فریاد زد صداش برساند مردم مسئولیت شما چی می شود مسئولیت اجتماعی نشناختند. آقا اگه این حرف من درست باشد آن مهم‌ترین امر دینی می شود مسئولیت اجتماعی شناختن.
ملایی: بله
حجت الاسلام پناهیان: و الا باید حرف من غلط باشد دیگه
ملایی: نه درست است.
حجت الاسلام پناهیان: بعد امیرالمومنین علی علیه السلام حکومت کردند باز از مردم در ماجرای غارات خواستند مردم نقش خودتان را ایفاء کنید ایفاء نکردند معاویه برنده شد ابا عبدالله الحسین علیه السلام، امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: امام حسن مجتبی فرمودند به مردم پای جنگ هستید مردم گفتند: نه حضرت صلح کرد امام حسین علیه السلام مردم شما دعوت کردید مردم که دعوت خود دیگه کار را به جای افتضاح رساندن خودشان به قتل رساندند ابا عبدالله را. اصلاً دیگه این ها کجا برویم بگوئیم در موارد قبلی مردم احساس مسئولیت نمی‌کردند. جلو چشم مردم، دشمنان جنایت کردند.
ملایی: درست است.
 حجت الاسلام پناهیان: اینجا دیگه خود مردم دست به کار شدن امام حسین و محاصره کردن حضرت فرمود خود شما نامه نوشتید این صحنه را ببینید چطوری ارتقاء پیدا می کند مصیبت یک دفعه در فی کربلا اعظم مصائب می شود خوب پس ما این را باید قسمت من کنت مولاه را بررسی کنیم.
ملایی: درست است، تا بعد که..
حجت الاسلام پناهیان: من قبول ندارم که من قبول ندارم مردم همه رویگردان بودند از حکومت حضرت رسول مردم همه رویگردان از حکومت حضرت رسول نبودند این را من یادآوری کنم.
ملایی: اما
حجت الاسلام پناهیان: اما چند نفری که می‌خواستند فتنه کنند مردم تنها گذاشتند احساس مسئولیت اجتماعی نکردند.
ملایی: بنده جواب سؤالم را گرفتم، حل شد. که یک گره ای بود.
حجت الاسلام پناهیان: خوب سؤال تان را بفرمایید.
ملایی: می خواستم بگویم نمونه‌های مثلاً تکرار این قصه توی حکومت‌های بعدی زمان امیرالمومنین زمان امام حسن زمان اباعبدالله و مخصوصاً زمان حضرت اباعبدالله که دیگه فرمودید.
ملایی: همین الان چون در غدیر بحث امام زمان ارواحنا له الفدا زیاد پیش آمد ما از دهه غدیر هنوز خارج نشدیم به تعبیری این را هم یاد کنیم حضرت رسول هم در درباره امام زمان علیهما آلاف تحیت والثناء، سخن گفتند ما هم از امام زمان حرف می‌زنیم بعضی ها الان منتظرن امام زمان بیان دستور بدهند و چی بشود و مثلاً مشکلات حل بشود آقا حضرت رسول خودشان حضور داشتند بعضی از دستورها را ندادند به تشخیص مردم واگذار کردند امام زمان هم حاضر بشوند نمی آید جای تشخیص ما.
ملایی: بله خودمان هم واگذار کردند تشخیص هایی را بدهیم.
حجت الاسلام پناهیان: عمل در بسیاری از مواقع شما اصلاً احساس کن الان امام زمان ارواحنا له الفدا هست درسته؟
ملایی: درست است خوب!
حجت الاسلام پناهیان: حضرت چه دستوری می دهند در مسئولیت اجتماعی در مقاومت مقابل استکبار این ها را چه دستوری می دهند تشخیص دینی مان باید خودمان اقدام بکنیم یک مثال
ملایی: اینکه اقدام معنی اش الان امروزی اش و نیاز امروزیش اون بودند پای کاراست،
حجت الاسلام پناهیان: بله
ملایی: بودن در حوزه مشارکت است یعنی اینکه انتخابات یک نمونش هست مشارکت بالا و اینکه باشیم، صحنه را ترک نکنیم.

حجت الاسلام پناهیان: بله دقیقاً همین طور است بگذارید من یک جمله حضرت امام را بخوانم جمله خیلی عجیبی هست خوب از حضرت امام می‌فرماید اگر فایده ای از این جمهوری اسلامی نداشتیم الا همین حضور ملت به همه قشرهایش در صحنه و نظارت همه قشرها در امور همه در امور همه این یک معجزه‌ای است که جای دیگر من گمان ندارم تحقق پیدا کرده باشد. حضرت امام حضور در مسائل سیاسی را بزرگترین فایده جمهوری اسلامی می‌دانند.
ملایی: خیلی خوب خیلی ممنونم تا اینجا حاج آقای حجت الاسلام پناهیان عزیز ما امروز آیات قرآن کریم را از سوره مبارکه مائده تلاوت خواهیم کرد و ثوابش تقدیم می کنیم محضر حضرت رسول و خاندان پاک ایشان در روز مباهله و صفحه ۱۱۶ قرآن کریم آیات ۴۶ تا ۵۰ سوره مبارکه مائده که عرض کردم تلاوت کنیم بشنویم زمزمه کنیم و برگردیم سمت خدا تقدیم شما عزیزان داره می شود. بفرمایید.صفحه ۱۱۶ قرآن کریم آیات