حجت الاسلام پناهیان: بله، عرض سلام و تبریک دارم خدمت همه بینندگان خوب، واقعاً عید عرفانی قربان را باید یک طور خاصی تبریک گفت. عید پرمعنا پس از روز عرفه، روز عارفانه مناجات کردند در خانه خدا. انشاالله همه دلهایی که مشتاق بودند عرف عرفات باشند یا کربلای معلی حضور داشته باشند، خدا به دلشان نگاه کرده باشد و ثواب وقوف در این دو موقف شریف را به همه مومنین داده باشد.
ملایی: الهی آمین، خوش به حال آنهایی که این روزها را تو سرزمین وحی، انشاالله یک روزی بینندههای ما شنوندههای ما، خود شما حاج آقا، اصلا باهم، چه اشکالی دارد. حاج آقا در هفته گذشته حضرتعالی بحثی را آغاز فرمودید در خصوص عناصر اساس سیاست ورزی در اسلام. عنصر اولی هم که فرمودید عنصر مشارکت مردم،
حجت الاسلام پناهیان: احساس مسئولیتشان،
ملایی: آره، احساس مسئولیتشان در این قصه بود، حالا ادامه آن یا دومی یا توسعهی همان حرف اول،
حجت الاسلام پناهیان: بسم الله الرحمن الرحیم، ما در جلسات قبل موضوع کلیمان این بود که اساسا تلقی صحیح از دین چه چیزی هست. آنجا خدمت حضرت امام رسیدیم و امام فرمودند: دین بیشتر یک امر سیاسی است تا یک امر فردی. خدمت دیگر بزرگان هم رسیدیم و مثل علامه طباطبایی و شهید صدر و کلماتی از این بزرگواران را هم مرور کردیم. بعد گفتیم خب این سیاستی که اینقدر دین به آن میپردازد و اکثر آیات و روایات درباره آن هست چه عناصری دارد. یعنی ارکان این سیاست ورزی چه چیزی هست؟ یکی این بود که مردم احساس مسئولیت و احساس مشارکت بکنند در امر سیاسی که این انتخاباتی که ما الان داریم یک جلوه کوچکی از آن حقیقتی است که در دین تبلیغش میشود. لذا مومنین حداکثری در این انتخابات حضور دارند شرکت میکنند. برای چه چیزی؟ من نمیخواهم خدا شاهد است، خدا را شاهد میگیرم، نمیخواهم تبلیغ انتخابات بکنم. من میخواهم تبیین حقیقت دین بکنم و آن چیزی که روز قیامت یقهی بنده را و همهی ماها را خواهد گرفت این است که با دین خدا چه کار کردیم؟ با امر خدا چه کار کردیم؟ این سخن حضرت امام بود و دیگر بزرگان دین ما که دقیق نگاه میکنند که اسلام همهاش سیاست است. اسلام سیاستش بیشتر از معنویت است. خب این اسلامی که آنقدر به سیاست اهتمام میورزد از ما چه میخواهد؟ گفتیم عنصر اول، احساس مسئولیت است. «کلکمْ راع» همه شما رهبر هستید. هر کدام از ماها در مقام رهبر که میخواهد یک کسی را منصوب بکند قرار داریم برای کل جامعه، این طوری روز قیامت از ما سؤال میکنند. خب این «کلکمْ راع» که عبارت بسیار وزینی است و شهید سید محمد باقر صدر علامه عزیز و بینظیر ما چه بهرهها بردن از این کلام شریف، توجه به ساختن حزب، حتی داشتن و حرام اعلام کردن شرکت کردند در حزب بعث را و والی آخر مباحثی که به همین دلایل هم به شهادت رسیدند. اهل علم و اهل فضل میتوانند با یک بررسی کوچک این کلمات را در بیانات شهید صدر دنبال بکنند. اما به عنصر دوم بپردازیم، عنصر دوم سیاست ورزی آن چیزی که دین از ما در واقع انتظار دارد چه چیزی هست، قبل از آن میخواهم یک کمی در مورد عید قربان صحبت کنم و بگویم که آقای ملایی، اگر ایده قربان ربطی به سیاست ندارد امروز درباره سیاست صحبت نکنیم. امروز درباره عید قربان صحبت کنیم، اگر عید قربان ربط به سیاست دارد،
ملایی: در موردش صحبت کنیم.
حجت الاسلام پناهیان: آره، اگر نه، روز عید قربان یعنی چی شما میخواهی سیاسی صحبت کنی.
ملایی: جشن عید است از قربانی بگو،
حجت الاسلام پناهیان: از قربانی، یک عید معنوی، از تعلقات خودت بگذری،
ملایی: آلوده به سیاستش نکن.
حجت الاسلام پناهیان: آره به خدا، این خیلی کار بدی است که ما تو هر بهانهای بخواهیم یک جورایی به امر سیاسی بپردازیم، اگر دین نگفته باشد، اگر دین گفته باشد این خیلی زشت است که ما در عید قربان به سیاست نپردازیم. حالا عید قربان حقیقتش چه چیزی هست؟ این را اجازه میدهید من از حضرت امام بپرسم که حقیقت عید قربان چه چیزی هست. شما امام را که به عنوان استاد تمام قبول دارید دیگر؟
ملایی: آره،
حجت الاسلام پناهیان: یک عارفی که فقیه هم بودند، اهل فلسفه هم بودند. خب حالا برویم خدمت حضرت امام ببینیم اگر امام فرمودند که عید قربان ربطی به سیاست دارد، ما در مورد همین بحث خودمان ادامه بدهیم.
ملایی: تکلیفمان روشن میشود،
حجت الاسلام پناهیان: آره، اگر سیاست هیچ ربطی به عید قربان ندارد، ما در مورد عید قربان صحبت کنیم. میفرماید که عمق جنبههای توحیدی و سیاسی این عمل را، عمل قربانی حضرت ابراهیم را،
ملایی: بله، جزء انبیا عظام و اولیاء کرام علیهم الصلاة و سلام، و خواستهی عبادالله کسی دیگر نمیتواند ادراک کند. خب این یک گزاره هنوز معلوم نیست چقدر این عید قربان سیاسی است. درست است؟
ملایی: بله،
حجت الاسلام پناهیان: بعد میفرماید این پدر توحید، یعنی حضرت ابراهیم و بتشکن جهان به ما و همه انسانها آموخت که قربانی در راه خدا پیش از آنکه جنبهی توحیدی و عبادی داشته باشد، جنبههای سیاسی و ارزشهای اجتماعی دارد. پس میشود در مورد سیاست صحبت کرد.
ملایی: پس میشود در عید قربان درمورد سیاست هم حرف زد.
حجت الاسلام پناهیان: این نگاه امام هست، به ما و همه آموخت که عزیزترین ثمرهی حیات خود را در راه خدا بدهید و عید بگیرید و خود و عزیزان خود را فدا کنید و دین خدا را، این عبارتهای سیاسی و اجتماعی ما را ببینید. و دین خدا را و عدل الهی را برقرار نماییم. ببینید امام نگاه عجیبی داشتند نگاه عمیق و این اثری که گذاشتند در جامعه، ناشی از آن نگاه عمیق و درستی بود که داشتند به سیاست، سیاست را به عنوان یک تعارف با آن برخورد نمیکردند. حالا در اینباره به اصطلاح خیلی فرمایشات حضرت امام هست به همه ما ذریهی آدم فهماند که مکه و منا، قربانگاه عاشقان است. بعد دیگر توضیح میدهند و خیلی بیشتر از اینها در مورد سیاست صحبت میکنند. ماها هرکداممان در معرض قربانی دادن قرار میگیریم. اولیاء خدا سرپرستان دین ما، اولیا ما، اینها آنقدر قربانیهای بزرگی دادند که قربانی دادن حضرت ابراهیم که آخرش قربانی نداد ایشان در واقع، اصلا دیگر به نظر ما نمیآید. قربانیهایی که امیرالمومنین علی علیه السلام دادند. قربانیهایی که اباعبدالله الحسین علیه السلام دادند. این قربانیها خیلی قربانیهای با عظمتی بود و ما هر چه داریم از روضههای اهل بیت است. دین ما را روضه اباعبدالله الحسین نگه داشته است. خب و دین ما اگر مدیون دین اباعبدالله است، کاری است که اباعبدالله الحسین علیه السلام انجام داد که همین طور هم هست. امام هم صریحا میفرمودند همین طور هست. خب اباعبدالله الحسین گفت: کربلا میدان من است، عید قربان من است، درست است؟
ملایی: بله،
حجت الاسلام پناهیان: و ما از قدیم تو نوحههای خودمان این معرفت را نسبت به کربلا داریم. خود قربانی بزرگ بود و قربانیهای بزرگی در راه خدا داد. این کجا که حضرت اسماعیل آخر قربانی نشد و اینکه تمام اسماعیلهای خودش را اباعبدالله الحسین قربانی داد.
ملایی: خودش و تمام اسماعیلها،
حجت الاسلام پناهیان: بله، خب مطمئن باشند مومنین، من یک کلمه در مورد عید قربان بگویم، ماها همیشه در معرض قربانی دادن قرار میگیریم، این امتحان فقط مال حضرت ابراهیم نیست، مال همه ما است که حالا بخشی از آن تو این گفتگوی امروز که عنصر دوم سیاستورزی در جامعه اسلامی در اسلام را بخواهم عرض بکنم مشخص میشود. اسلام از ما سیاست میخواهد یعنی چه؟ یکی احساس مسئولیت کنیم بیاییم در میدان، خودمان را رهبر جامعه بدانیم، به اندازه رهبر باید دلسوز باشیم. هیچ کدام نمیتوانیم احساس مسئولیت کمتری داشته باشیم. عنصر دوم روابط ما با یکدیگر است. من برای اینکه روشن کنم این مسئله رابطه چقدر مهم است، بعضیها مینشینند پای کامپیوتر، اینترنت یا بعضیها مثلا مثل بنده میروند سخنرانی میکنند، خب این یک بخش اندکی از ارتباط گرفتن است، ارتباط گرفتن مستقیم چهره به چهره، ارتباط گرفتن توام با حمایت، توام با احوالپرسی، توام با دل جویی، توام با نصرت و کمک کردن و در واقع فدای همدیگر شدن.
ملایی: قربان شدن،
حجت الاسلام پناهیان: ما خیلی از اوقات برای اهل بیت عصمت و طهارت راحت میگوییم فدایتان بشویم.
ملایی: بله،
حجت الاسلام پناهیان: و آنهایی هم که به امام صادق علیهم السلام میرسیدند میگفتند جعلت فداک، فدایت بشوم، یک مدتی من عادتم بود میگفتم که امام صادق فداش بشوم، بعد من میگفتند چرا تو علیه السلام نمیگویی، خب این هم یک جور همان علیهم السلام است دیگر. هر کسی خدمت امام صادق علیهم السلام میرسید، میگفت:
ملایی: جعلت فداک،
حجت الاسلام پناهیان: جعلت فداک، فدایت بشوم.
ملایی: الآن هم میگوییم «بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی»
حجت الاسلام پناهیان: بله، در زیارت نامهها میگوییم.
ملایی: بله،
حجت الاسلام پناهیان: و این را بعضی از جوانها میشوند میگویند: خب این فدایت بشوم یا فدایش بشوم که قشنگتر از آن علیهم السلام است. یک کمی انگار رسمی و خشک است. حالا در عین حال این فدا شدن برای خود امام صادق، برای خود امام زمان، برای خود امیرالمومنین به سادگی میتواند برای ما بچه شیعهها رخ بدهد، الحمدلله. ولی جهان را با این فدای امام شدن نمیشود آباد کرد فقط. شما باید فدای مومنینی که همهی آن ها دوست دارند امیرالمومنین را، فدای آنها هم بشوید.
ملایی: یعنی منتظر نمانیم تا برسیم به مرحلهای که فقط دور امام بگردیم.
حجت الاسلام پناهیان: بله،
ملایی: پلههای پایینتر مراتب قبلی هم نیاز باشد باید.
حجت الاسلام پناهیان: اگر نیاز باشد نه، قطعاً نیاز است. قطعاً امتحان میشویم و ما اگر فدای همدیگر نشویم مجبور میشویم برویم کربلا فدای امامی بشویم که آخر سر هم امام به شهادت برسد. خیلی افتخار بزرگی است برای امام حسین به شهادت برسیم. ولی این اندوه همه شهدای کربلا بود که بعد از ما دارد امام حسین به تنهایی به شهادت میرسد.
ملایی: چرا برسد به آنجا؟
حجت الاسلام پناهیان: چرا برسد به آنجا، احسن. این نکته است، یک وقت کسی بد برداشت نکند، ما تعریضی به شهدای کربلا داریم یا تعریضی به فدا شدن برای ائمه هدی داریم. و میگویم این بالاترین فضیلت است و سهل هم هست برای ما. به خاطر معرفت و محبتی که در دلهای ما قرار دادند. اما اگر شما میخواهی جهان را آزاد و آباد بکنید با امام زمانت، فرج میخواهد محقق بشود. نمیخواهی فقط صحنه کربلا پیش بیاید خودت را فدای امام بکنی، امام را میخواهی حاکم جهان بکنی، باید فدای مومنین بشوی. ما اگر فدای همدیگر بشویم، قربان صدقه همدیگر برویم، به معنای واقعی کلمه، برای هم مایه بگذاریم، این مقدمه است برای اینکه امامت دیگر لازم نیست فدا بشود در غربت تنهای عاشورا و دیگر به آن جا هم نمیرسد کار که تو بخواهی فدای امام غریبت بشوی. فدای امام هم بشوی، دیگر امامت سلطان است، عالم را دارد اداره میکند. مثل شهادت پای رکاب امام زمان ارواحنا له الفدا،
ملایی: ولی تو مراحل قبلی نصرت کند امامت با فدا شدن برای مومنین.
حجت الاسلام پناهیان: برای مومنین و این آن چیزی است که ما هنوز به آن نرسیدیم. یعنی سیاستورزی یعنی چی؟ « وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ» (سوره توبه، 71)
ملایی: یعنی همین،
حجت الاسلام پناهیان: یعنی نسبت به همدیگر ولایت دارند. همان لفظ ولایت اینجا استفاده میشود. نوع معنایش فرق میکند، یک تفاوتهایی دارد. ولی در تفسیر این آیه فرمودند: یعنی نصرت میکنند همدیگر را، برای هم کم نمیگذارند. ما باید به سمت این جامعه برویم، به سمت جامعهای که بسیاری از ماموریتهایی که الان دولت و در واقع دولت به معنای عام کلمه دارد با خودمان انجام بدهیم. قوه قضاییه یک روشی را شروع کرد، حالا حتماً باید توسعه پیدا بکند ولی فوق العاده است، من هیچ وقت فرصت نکردم از این روش قوه قضاییه استفاده کنم و یعنی صحبت کنم تبلیغ کنم. قبل از اینکه کسی بیاید تو دادگاه، برود شورای حل اختلاف تو محل، و مساجد در ارتباط با شورای حل اختلاف فعال بشوند. یعنی مومنین خودتان تمشیت بکنید امور خودتان را، اختلافی پیش بیاید خودتان بروید، چرا سریع میروید سراغ دادگاه؟ اتفاقا، قانونا هم میدانید خیلی آن احکام محکم هستند و خیلی هم گره گشایی میکنند، تعداد پروندهها را کم میکند، ولی باید همه مساجد ما به این سمت بروند. اصلاً شما مسجد شنیدید، میگویند وضوخانه هم باید داشته باشد، جا مهری هم باید داشته باشد. محراب باید داشته باشد. شورای حل اختلاف هم باید داشته باشد. والا پس ما چیکار میکنیم اینجا کنار همدیگر، باید تو مساجد، این ...
ملایی: مشکلاتمان حا بشود.
حجت الاسلام پناهیان: آره، یعنی آن فدا شدن مومنین برای همدیگر، ببینید یک نمونه را من این جا از روایات ذکر کنم. خیلی روایت فوق العاده ای است. امیرالمومنین علی علیهم السلام میفرماید: «إنّ اللّه َ فَرَضَ علَيكُم زكاةَ جاهِكُم كما فَرَضَ علَيكُم زكاةَ ما مَلَكَت اَیدیکُم» خدا زکات آبرو را بر شما واجب کرده است، همان طور که زکات مال را واجب کرده است.
ملایی: زکات آبرو یعنی همان
حجت الاسلام پناهیان: آبرو برای همدیگر بگذاریم. آبرو برای هم دیگر بگذاریم. بعضی الان تو این انتخابات آبرو نمیگذارند. خیلی کار سختی است یعنی انتخابات یکی از سختترین کارهای اوامر الهی است. همان طور که امام فرمود: عدم شرکت چه بسا بزرگترین گناه کبیره باشد. خب پس شرکت هم بزرگترین ثواب را دارد دیگر از این طرف، یعنی میتواند بزرگترین ثواب را داشته باشد. خب این بزرگترین ثواب به خاطر اینکه کار سادهای نیست. شما از آبروی خودت بگذری، خیلی جالب است. بنده که هنوز موفق نشدم از آبروی خودم بگذرم، البته کمی سعی میکنم حرفهای حقیقی دین را ولو سیاسی باشد بزنم، ولو حالا برخی از دوستان خود من از من بدشان بیاید، میگویند: تو چرا سیاسی صحبت میکنی. میگویم والا به خدا من نمیدانم سیاست منظورتان چه چیزی هست، اینها حرفهای دین است. میفرماید که «من ترک امام صادق علیه السلام» «من ترک حاجة لاخیه المومن ولم یقضها لهو من ماله و جاه و یده و لجله و لسان» کسی حاجت برادر دینی خودش را برآورده نکند و مایه نگذارد از مالش، از آبرویش، از دستش، از قدمش، از زبانش، «اجب الله عزوجل علی ثلاثه حوائج رجل منافق یکدح فیها ولایرجل الله علیه»
ملایی: عجب روایاتی.
حجت الاسلام پناهیان: من فکر میکنم یک مسابقهای برای کل این روایتهایی که تو برنامه سمت خدا خوانده میشود بگذارید، پیچیدهترین، عمیقترین روایات، گوینده روایت مهم نیست. حالا بنده ضعیف هستم، دوستان قوی هستند. بحث سر روایت است که پیش میآید تو این مباحث. این یکی از برندهها خواهد بود، این روایت از شدت دقت و پیچیدگی و ظرافت و عمقش، فرمود: حاجت برادر دینیات را ترک بکنی و برای ایشان مایه نزاری از مال و آبرو دست و قدم و زبان خودت، خدا واجب میکند یک بلایی از سر یک منافقی سرت بیاید که این منافق وقتی تو را اذیت میکند، تو به هیچ جا پناه نداشته باشی و خدا اجرت هم نمیدهد.
ملایی: همکارت هیچ چیزی میشود هم
حجت الاسلام پناهیان: هم بلا سرت میبیند.
ملایی: بلای بدون اجر
حجت الاسلام پناهیان: هم بلا سرت میآورد. یک منافقی هم اجر نداری، بعد آنجا میگویی: آقا یک منافقی من را اذیتم کرده است، اجر من را بدهید و اجری نداری تو. آنجا آن مومنی که کمک میخواست، کمکش نکردی، حالا دقت کنید اسلام چه طوری سیاسی میشود؟ یک مومن کمک بخواهد شما قدم ور نداری ،خدا این بلا را سرت میآورد. حالا اگر یک جامعه دینی کمک بخواهد شما قدم ور نداری، خدا چه کار میکند؟
ملایی: یک ضریب عجیب و غریبی میخورد دیگر.
حجت الاسلام پناهیان: خدا ماشین حساب دارد. اینها را حساب کند، کامپیوتر، نرمافزار دارد لابد. دارند دیگر خدا؟
ملایی: بله
حجت الاسلام پناهیان: پس نرم افزارش
ملایی: محاسبه میشود دقیق،
حجت الاسلام پناهیان: آره، خیلی خدا در مورد محاسبه دقیق خودش سخن میگوید و تعریف میکند و من حسابتان را مینویسم. این من حسابتان را مینویسم، حساب دست من هست یعنی حساب یک پیچیدگیهایی دارد یا کسی اینجا عقل داشته باشد میفهمد. خیلی فکر کند یا آن دنیا میگوید: این چه حسابرسی است. دین انفرادی که مرحوم شاهآبادی میفرمود: این دین در واقع به ما تحمیل شده است، دین این طوری نیست. این هست که من این روایت را بخوانم، میگویم اگر یک برادر دینیات آمد سراغت، باید برای او مایه بگذاری. همین برای محل چی؟ برای منطقه چی؟ برای کشور چی؟ برای جهان اسلام چی؟ برای جهان بشریت چی؟
ملایی: یعنی آیا این روایت آمده است فقط همین بعد فردی را بگوید؟
حجت الاسلام پناهیان: آها، این میشود آن دین تحریف شده، که اگر ما بگوییم فقط دین فردی را دارد بیان میکند. خب وقتی آدم یک ذره عقل داشته باشد زیاد هم نمیخواهد این عقل خیلی فراوانی را آدم نمیخواهد بفهمد. آقا حاجت یک برادر دینیات را اگر اجرا نکنی بلایی سرت میآید که خدا تو آن بلا، اجر هم بهت نمیدهد، چون هر کسی یک دانه ناخن پاش زخم بخورد، خدا به او اجر میدهد، تب بکند گناه بخشیده میشود.
ملایی: درست است.
حجت الاسلام پناهیان: مخصوصا اگر منافقی علیه آدم اقدام بکند،
ملایی: یک بلای بدی است دیگر، طبیعتا باید انتظار اجر داشت.
حجت الاسلام پناهیان: اجر داشت، بله،
ملایی: ولی ندارد،
حجت الاسلام پناهیان: ولی اینجا میفرماید: «یکیده فیها ولا یاجر الله علیه»و خدا اجری به آن نخواهد داد.
ملایی: چون خود خواسته است. خب یک جورایی.
حجت الاسلام پناهیان: چطور یک نفر را من کمک نکنم این طوری میشود، بعد من، مثلا انتخابات یک کشور، بعضیها میگویند بیا، تو چرا مثلا کلمه انتخابات، کلمه امروزی سیاسی به کلام امام صادق ربط میدهی. آقا خب ما عقل داریم، شما در انتخابات میخواهی کشورت را کمک بکنی یا نه؟ کشور کمک میشود یا نه؟ باید کمک میشود، کمک کردن به یک کشور، خب این هشتاد میلیون برابر بیشتر از، البته کسانی که کمک میکنند به کشور نازنین ایران، چون کشور ما، امید مسلمانها و مومنین و مظلومان و مستضعفان منطقه و جهان شده است، کمک کرده است به جهان بشریت. اینها را من از روی نرمافزار محاسبه قیامتی خدا میگویم، نه من میخواهم ببینم عقلانیت تو محاسبه الهی جا دارد یا نه؟
ملایی: قطعاً،
حجت الاسلام پناهیان: جا دارد دیگر،
ملایی: اصلا جا دارد که شاخص اصلی است.
حجت الاسلام پناهیان: الان شما در ایران یک اقدامی بکنی، اصلا به عنوان یک مدیر قوی اقدامی بکنی. حالا انتخابات نه، خب بعد از انتخابات، این ایران سرافراز بشود، چون بیرق اسلام را برقرار کرده است، به آزادیخواهی در واقع. این اسلام در این ایران آمده است، امید مستضعفان جهان قرار گرفته است، اینجا شکست بخورد، همه مستضعفان میگویند آخرین امید ما هم به ناامیدی تبدیل شد. اینجا پیروزی پیدا بکند چه اتفاقی میافتد؟ همه دلگرم میشوند، پس شما اگر کمک به ایران بکنی، کمک به جهان کردی. این واقعیت است، این مبالغه نیست. اگر این کلام من مبالغه است، پس کلام خدا هم نعوذبالله، مبالغه است، که فرمود: یک نفر را زنده بکنی انگار همه مردم جهان را زنده کردی.
ملایی: «فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعا»
حجت الاسلام پناهیان: اگر یک نفر را بکشی انگار همه را کشتی. مقیاسها و شیوههای محاسبه الهی را، شما نگاه کنی. مثلا گاهی از اوقات خدا میفرماید: تو دوست داشتی این کار انجام بگیرد، یک نفر دیگر رفت انجام داد ثوابش برای تو هم هست. شیوههای محاسبه الهی، شیوههای عجیب و غریبی است و بعد آن حرف،
ملایی: شهید صدر،
حجت الاسلام پناهیان: حرف شهید صدر چه بود؟ فرمود: اینکه گفته میشود برای خدا یعنی برای مردم، خیلی عبارت سنگینی است. آنهایی که حس عرفانی میگیرند و میروند تو خلسه و خلوص خودشان را میخواهند همه را رها کنند، این حرف شهید صدر را درباره اخلاص بشنوند. وقتی شما میخواهید کاری برای خدا بکنی، خدا میفرماید: حالا برای من چه کار میخواهی بکنی؟ آب میخواهی برای من بیاوری، گرسنهام است، تشنهام است. من یعنی همین خلق من که روی زمین هستند. خب این عبارت من اگر خودم بگویم که میزنند بعضیها. باید بروم پشت شهید صدر، علامه با عظمت پنهان بشوم و پنهان شدن ندارد در واقع بگویم سند کلام ایشان. یا مثلا امام صادق علیهم السلام را، اینها سیاست ورزیها است، اینها یعنی سیاست ورزی. یک مقدار عقل میخواهد. آیا روایت خواندن درک و عقلانیت هم میخواهد یا خود روایت را باید بگوییم و برویم؟
ملایی: خب، خیلی وقت ها اگر بخوانیم و برویم درکمان نادرست و ناقص است.
حجت الاسلام پناهیان: بله، امام صادق علیهم السلام، خودشان اهل بیت فرمودند: «علَيكُم بالدِّراياتِ لا بالرِّواياتِ» (جامع الاحادیث) فقط به روایت اکتفا نکنید،
ملایی: عقلتان را به کار بیاندازید.
حجت الاسلام پناهیان: به درک درایت، به درک صحیح روایت اقدام بکنید، یا مثلا در کلمات معصومین علیه السلام هست، میخواهید ببینید کدام شیعهی ما مقامش بالاتر است. به تعداد روایتهایی که بلد است از ما نگاه نکنید، به مقدار درایتی که در روایات ما دارد نگاه کنید. دیگر صریح خودشان فرمودند. بعد شما فرض بفرمایید ائمه هدی خیلی صریح از بحث سیاست صحبت میکردند. خب آن زمان که آنقدر صریح صحبت نمیکردند همه را میکشتند. تمام نسل سادات را داشتند قلع و قمع میکردند دیگر پنهان میکرد کسی اگر سید بود و فرزند موسی بن جعفر علیهم السلام بود. حالا بیایند اهل بیت صریحا، صریح تر هم اینها را بگویم. خب معلوم است که کسی روی زمین باقی نمیماند. معلوم است که یک به دلیل امنیت، دو به دلیل فلسفهای که دین ما دارد. دین ما فلسفهاش در شیوه سخن گفتن امتحان است. روش تعریض اشاره را انتخاب کرده است. «ایاک اعنی واسمعی یاجارة» به در میگویم دیوار تو بشنو. آن قصههای انبیا بسیار گذشته را داریم با فاصله زیاد، برای ما بیان میکند. بعد امام صادق علیهم السلام فرمود: اینها قصههای ما شیعیان است.
ملایی: بروید درک کنید چرا.
حجت الاسلام پناهیان: خب من حالا پس یک روایت دیگر بخوانم. حالا این روایتها سیاسی هست آقای ملایی یا نه؟
ملایی: بله،
حجت الاسلام پناهیان: این طوری سیاسی به نظر میآید. «ما مِن مؤمنٍ يَخذُلُ أخاهُ و هُو يَقْدِرُ على نُصْرَتهِ إلاّ خَذَلَهُ اللّه ُ عزوجل في الدُّنيا و الآخِرَةِ» هیچ مومنی نیست که برادر دینی خودش را کمک نکند. «يَخذُلُ» نه اینکه خارج بکند،
ملایی: بله، به عدم نصر او را،
حجت الاسلام پناهیان: بله، عدم نصر. ما چون برنامه سمت خدا و برنامه شما خیلی سطحش بالا است. درباره تهمت و غیبت و تخریب و اینها صحبت نمیکنیم. چون آن ها که دیگر، میبینید که برنامه شما را نگاه میکنند، جسارت است بخواهیم از این حرف را بزنیم.
ملایی: به عبارتی ساحت مخاطبان ما، ساحت کارشناسان ما، بری از،
حجت الاسلام پناهیان: امام رضا علیهم السلام، احسنت. امام رضا علیهم السلام فرمود: یک کسی از یک مومنی سند نگه دارد که یک روزی افشا کند خرابش بکند، من به خودم واجب میکنم هر روز را لعنت کنم. اینها را در سمت خدا نمیگوییم. سمت خدا دیگر شأنش اجل از این حرفاست. ما اینجا داریم از کمک نکردن میگوییم، اگر شما برادر دینی خودت را کمک نکنی، درحالی که میتوانی کمک بکنی، «و هُو يَقدِرُ على نُصرَتِهِ إلاّ خَذَلَهُ عزوجل في الدُّنيا و الآخِرَةِ » خدا او را در دنیا و آخرت رها میکند، و خدا رها بکند چه میشود؟ کلمهای در قرآن داریم که خدا برای دشمنان خودش میفرماید: من آن ها را کمک نمیکنم، خیلی من بعضی وقت ها با این آیه برخورد میکنم، میگویم: خدا یک کمی محکمتر بزن، کمک نمیکنم یعنی چی؟ این پدر مردم را درآورده است، ظالم است.
ملایی: همین، فقط کمک نمیکنم؟
حجت الاسلام پناهیان: فقط کمک نمیکنم، درحالی که عمق معنای این حرف خیلی بالا است. کمک نمیکنم مثلاینکه طرف دارد میافتد تو آن ستون چرخ گوشت، درون چرخ گوشت، خدا میفرماید: من کمکش نمیکنم. این کجا میرود؟
ملایی: عین نابودی است دیگر.
حجت الاسلام پناهیان: عین نابودی است یعنی بالاترین عذاب، گاهی از اوقات در قرآن کمک نکردن است. خدا بخواهد کسی را کمک نکند. چون ما بیست و چهار ساعته در معرض بلایا هستیم و دائما خدا دارد کمک میکند.
ملایی: ما محتاج کمک او هستیم.
حجت الاسلام پناهیان: خب، حالا من دیگر به اصطلاح بقیه عبارات را تو این زمینه باید بگویم، ولی بگذارید چون عید است، یک، از جنبه مثبت صحبت بکنیم. خب یعنی، علیه کسانی که زندگی جمعی مومنان ندارند صحبت نکنیم. بیایم به نفع کسانی که زندگی جمعی مومنان دارند صحبت بکنیم. این روایت را کسی بشنود امشب برود مسجد، آن مسجد یک حال دیگری پیدا میکند.
ملایی: جالب است.
حجت الاسلام پناهیان: ببینید چی هست روایت، امام صادق علیه السلام میفرماید در تحف العقول، «إنَّ سُرْعةَ ائْتِلاَفِ قُلُوبِ الأبْرَارِ إذا الْتَقَوا ـ وَ إنْ لَمْ يُظهِرُوا التَّوَدُّدَ بأَلْسِنَتِهِمْ ـ كَسُرْعَةِ اخْتِلاَطِ ماءِ السَّمَاءِ بِماءِ الأنْهَارِ»
ملایی: حالا شما عربیتان خوب هست، بگذارید برای دوستان ترجمه کنم.
حجت الاسلام پناهیان: سرعت ائتلاف به هم چسبیدن، در هم غرق شدن، سرعت ائتلاف قلوب آدمهای خوب، وقتی که همدیگر را ملاقات میکنند. اگرچه هیچ اظهار محبتی به هم نکنند.
ملایی: یعنی به زبان هم نیاورند.
حجت الاسلام پناهیان: به زبون نیاورند، «وَ إنْ لَمْ يُظهِرُوا التَّوَدُّدَ بأَلْسِنَتِهِمْ» مانند سرعت قاطی شدن آب باران با آب دریا است. آب باران میآید درون رودخانه،
ملایی: محض رسیدن به دریاها، رودخانهها،
حجت الاسلام پناهیان: شما میتوانی آب را پیدا کنی؟
ملایی: قابل تفکیک نیست.
حجت الاسلام پناهیان: اصلا تمام شد دیگر. این قطره آب باران چه طوری وقتی که بریزد روی نهر، روی بهر، چه طوری غرق میشود. میفهمد سرعت ائتلاف دلهای مومنین با همدیگر این طوری است. حالا هر کسی میخواهد این بار خودش را بسنجد.
ملایی: یعنی مثلا، خودمانیاش، من از در مسجد وارد میشوم،
حجت الاسلام پناهیان: اصلا همدیگر را ببینیم.
ملایی: سلام ارادت،
حجت الاسلام پناهیان: اصلا ارادت هم نگو فعلا هیچی.
ملایی: آها، راستی هیچی. قرار شد به زبان نیاوریم. یک سلامی بکنیم و نماز بخوانیم برویم.
حجت الاسلام پناهیان: میگوییم: من چرا این را دوست دارم؟ من چقدر به او علاقه پیدا کردم؟ دو روز نیامدی، نبودی، آقا مگر تو رفیق من هستی؟ مگر تو فامیل من هستی؟ چیکار داری من نبودم؟
ملایی: عجب روایتی.
حجت الاسلام پناهیان: میگوید: نامرد دلم برای تو تنگ شده بود. ببینید مسجد یک همچین جایی است. خدا اگر میخواست ما در خانه خودش سجده کنیم همان طرح نماز شب را اجرا میکرد. تنهایی بیا پیش خودم، کسی هم نباشد حواست به من باشد. انگار خدا خواست ما حواسمان به هم باشد، ما را آورد به مسجد.
ملایی: نه حواسمان، به خودش باشد.
حجت الاسلام پناهیان: البته حالا نمیخواهیم انکار کنیم توجه به خدا را، دوباره بعضیها الان میآیند میگویند، گفتند توجه به خدا نکنید.
ملایی: تهجد نکنید و اینها خلوت. یک جمله فقط بگویم خطاب به ببینندهها و شنوندهها، چون میدانم الان خیلیها کاغذ و قلم و اینها یا مثلا بعضی وقت ها ضبط میکنید. کانال برنامه سمت خدا تو پیام رسانهای ایرانی، حدیثها را بارگذاری خواهد کرد. سرعت و ائتلاف اینها، این خیلی حدیث نابی بود آن جا منتظرش باشید.
حجت الاسلام پناهیان: من هم البته با شما موافقم که با اینکه موقع شنیدن یک سخنی، آدم یادداشت نکند بهتر هست، در موردش فکر کند بهتر است. یک خاطرهای هم دارم، حالا روز عید است بگویم. یک بار سر کلاس معارف یک کسی هی مینوشت، بعد آنجا من میگفتم بچهها گوش بدهید. نمیخواهم بنویسید. اصلاً اینها تو امتحان نمیآید، فقط فکر کنید روی این مسئله، این باز مینوشت دوباره، او را نمیشناختم ولی خب هی مینوشت، گفتم: آقا ننویس، ما الآن نمینویسیم، ببین هیچ کس نمینویسد، داریم فکر میکنم، حواس من را پرت میکرد. میگفت: چشم، دوباره مینوشت. دو سه مرتبه به او تذکر دادم فایده نداشت ولش کردم. ولی هی روی اعصاب من بود، که آقا من میگویم ننویس. من خودم جزوه میدهم. اینها را دارم میگویم بچهها واقغا فکر کنید. خیلی پرسش و پاسخی و این طوری اداره میشد کلاس. بعد بیرون کلاس آمد گفتش که آقا ببخشید من بازرس وزارتخانه هستم. آمدم گزارش کلاس بدهم، مجبور بودم گزارش بنویسم. حالا به قول لطیفه عرض کردم، گاهی از اوقات گوش دادن و فکر کردن خیلی بهتر از نوشتن است، بعد آدم بتواند. البته گاهی از اوقات با یادداشت است. من نمیخواهم مطلق عرض کنم. این روایت تمام نشده است میفرماید که، «و إنَّ بُعْدَ ائْتِلاَفِ قُلُوبِ الفُجَّارِ إذَا الْتَقَوا» دوری دلهای اهل گناه، وقتی که همدیگر را میبینند، «وَ إنْ أظْهَـرُوا التـوَدُّدَ بأَلْسِنَتِهِـمْ»ولو قربان صدقه همدیگر هم بروند، «كَبُعْـدِ البَهَـائِـمِ مِـنَ التَّعَاطُفِ وَ إنْ طَالَ اعْتِلاَفُهَا عَلى مِذْوَدٍ واحِدٍ» اجازه میدهید من همه اینها را ترجمه کنم؟
ملایی: آره. اینجا دیگر واقعاً باید همه را ترجمه کرد.
حجت الاسلام پناهیان: چون ممکن است کمی جسارت تلقی بشود. ولی خب روایت است دیگر. جسارت البته با آدمهایی است که این طوری خوب نیستند. میفرماید که، دوری ائتلاف دلهای فجار از یکدیگر،
ملایی: فاصله گرفتنشان یعنی،
حجت الاسلام پناهیان: آره، اینها هیچ وقت دلهایشان به هم نزدیک نمیشود. اگرچه اظهار محبت بکنند به زبانشان، مانند دوری چهارپایان هست از مهرورزی و تعاطف، اگرچه مدت زیادی در یک چمنزار علف بخورند،
ملایی: این باعث نزدیکیشان نمیشود. چاکرم و مخلصم بیخودی هم بکنند، باز هم بیخود است، فایده ندارد.
حجت الاسلام پناهیان: آره، در سخن دیگری امام صادق علیهم السلام میفرماید: مانند چهارپایانی نباشید که در یک چمنزار، در یک مرتع، چرا میکنند ولی با هم ارتباطی ندارند، من یک مثالی یادم آمد، آن مثال خیلی خوب هست، همیشه برای دوستان طلبه خود مدرسهمان میزنیم و ما خیلی از کارهای طلاب مدرسهمان را به عهده خود بچهها گذاشتیم، مثلا حضور و غیاب را مدرسه انجام نمیدهد، خود بچهها باید مراقب همدیگر باشند و اینجور مسائل. میگویند فردای عید قربان اگر بروم در یک جایی که مرتعی است از گوسفندان، نصف گوسفندها رفتند قربانی شدن دیگر، از این گوسفندهای باقیمانده بپرسی که خب بقیه کجا هستند، چه عکس العملی نشان میدهند؟
ملایی: هیچی، چه میدانند اصلا.
حجت الاسلام پناهیان: هیچ عکسالعملی نشان نمیدهند. اینجوری نباشیم، من اینجوری میگویم بچهها وقتی از شما سؤال میکنند این رفیقت کجاست؟ مثل فردای عید قربان، جواب ندهید.
ملایی: دلواپس باشید.
حجت الاسلام پناهیان: نه، اصلا دیدی کلاس نیامده است، خودت زنگ بزن، چرا نیامدی؟ چرا باید مسئولیت بیفتد به عهده مسئول مدرسه؟ خب پس عنصر دیگر و عنصر بسیار مهم برای سیاستورزی این هست که ما با همدیگر ارتباط داشته باشیم، ما دست همدیگر را بگیریم، نه اینکه مچ همدیگر را بگیریم و این در عرصه سیاست وقتی بخواهد با عقلانیت ترجمه بشود، فعالترین انسانهای سیاسی میشویم. به خدا انتخابات موجب میشود بعضیها زندگی عادیشان مختل میشود. میگوید باید بروم انتخابات کمک کنم. کمک کنم، نه حالا یک کاندیدهای خاص برای تهییج مردم شرکت در انتخابات یا اگر رسیده است به یک کاندیدهایی همان کاندید را میآید تبلیغ میکند. این را متقاعد میکند، او را متقاعد میکند. مبادا کسی دچار اشتباه بشود. بدون توهین حالا کسی هم حرفت را نپذیرفت باشد از او ناراحت نشو، تو به خاطر خدا گفتی. حالا از تو نپذیرفته است. کسی دیگر نظر مخالف دارد. نباید توهین کنی، تو به خاطر خدا مگر نگفتی وظیفهات را انجام دادی. دیگر اسرار و نمیدانم خیلی از جنگولک بازی که تو انتخابات تو غرب هست نباید تو کشور ما باشد دیگر. انتخابات را خدایی ببینیم، سیاستورزی را خدایی ببینیم و یک اصل بسیار مهم سیاستورزی این هست. من گاهی از اوقات مخالفت میکنم با حزب، میگویم تحزب به این معنایی که تو کشورهای غربی هست، تو کشور ما شاید صحیح نباشد. چرا؟ چون محبت اهالی این حزب نسبت به اهالی آن حزب ممکن است از بین برود، این نیست، دقت فرمودید. یک نوع سیاستورزی که این بیمهریها از بین نرود را ما میخواهیم. یک نوع سیاستورزی که علت این فعالیت، این مهرورزی باشد میخواهیم. انشاالله.
ملایی: انشاالله،
حجت الاسلام پناهیان: بله انشاالله انتخابات ما محل مهرورزی مردم با هم دیگر باشد.
ملایی: چقدر جالب، آن روایت نمیگذارد از آن فضا آدم بیاید بیرون. «سُرْعةَ ائْتِلاَفِ قُلُوبِ الأبْرَارِ»اصلا فوق العاده بود.
حجت الاسلام پناهیان: سرعت اتصال باران به نهر.
ملایی: آره، آقا خیلی ممنونم.
حجت الاسلام پناهیان: خواهش میکنم.
ملایی: بابت آن تذکرات
حجت الاسلام پناهیان: از امام صادق علیهم السلام بود.
ملایی: خب بالاخره انتخاب شما،
حجت الاسلام پناهیان: نه، ما که نقش نداشتیم.
ملایی: تشکر از شما.
حجت الاسلام پناهیان: خواهش میکنم.
ملایی: عیدی خوبی بود خلاصه، ولی جای عیدی نقدی را هم نمیگیرد.
حجت الاسلام پناهیان: بله،
ملایی: ما بعد برنامه هم خدمت شما هستیم. اگر لازم شد اینها، خیلی ممنونم.
حجت الاسلام پناهیان: ما باید خودمان وظیفه خودمان را بدانیم.
ملایی: نه، غرض حاصل شد، همین لبخند بود و به کام بینندهها و شنوندهها هم بنشیند این تبسم. خیلی ممنونم از شما، شما بینندههای عزیز هم به همراه ما، آخه حاج آقا دیشب در حرم حضرت معصومه علیها السلام راستی، هم شما را، هم بینندهها را، هم همه دوستان عزیز برنامه را یاد کردم. زیارت با حاج آقای فرحزاد بودیم. یک برنامهای بود ایشان سخنران بود، ما هم آنجا پا منبری. آنجا خلاصه صحبت شد که آقا ما هی میگوییم عید غدیر، عید غدیر، عید غدیر و اینها، عید قربان هم بزرگ است. این روزها عیدی به هم بدهیم. ما سریع حاج آقا را مچش را گرفتیم، گفتیم حاج آقا عیدی ما. حالا این از آن باب بود، جایتان خالی. برویم سراغ قرآن کریم که در روز عید قربان میخواهیم صفحه 102 قرآن کریم را انشاالله تلاوت بکنیم یا گوش بسپاریم خلاصه، آیات 148 تا 154 سوره مبارکه نساء، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. «لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ» این مطلع صفحهای است که مطلع جز ششم قرآن هم هست، با هم خدمت و محضر قرآن باشید.صفحه 102 قرآن کریم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. ثواب تلاوت آیات تقدیم بشود به محضر همه شما و همه کسانی که امروز همت گماشتید به قربانی در راه خدا و بین مومنینی مومنان خیرات کردید. حاج آقای حجت الاسلام پناهیان،
حجت الاسلام پناهیان: من از این فرصت میخواهم استفاده کنم، دست همه آن کسانی که اطعام غدیر را به آن میپردازند ببوسم.
ملایی: بسیار عالی.
حجت الاسلام پناهیان: اطعام غدیر شاید از همه فعالیتهای دینی که ما از این جنس انجام میدهیم مهمتر باشد. نذوراتی که مردم دارند در مناسبتهای دیگر همه پرثواب ولی هیچ کدام ثوابش به اطعام غدیر نمیرسد و ما اگر غدیر را به آن بیشتر اهتمام بورزیم کار به عاشورا نمیرسد. یادمان باشد الحمدلله تو کشور ما اطعام غدیر باب شده است، از همه مومنین تقاضا میکنم به جریان عمومی که تو کشور هست. حالا هر کسی برای همسایه خودش یا در واقع مشارکت کردند در این پویشهایی که راه افتاده است برای اطعام غدیر اهتمام بورزد. فوق العاده ثواب اطعام غدیر بالا بیان شده است، به حدی که الان من بگویم میترسم بعضیها فکر کنند ما مبالغهآمیز داریم صحبت میکنیم. حتما در خدمت امیرالمومنین علی علیه السلام قرار بگیریم عید غدیر، عطر بزنیم، بهترین غذا را به بچههای خودمان بدهیم. لباس نو بخریم برای بچهها، عیدی بدهیم، اصلا عیدی دادن عید غدیر مخصوص سادات فقط نیست و همه باید تو این عیدی دادن شرکت بکنند،
ملایی: و اطعام
حجت الاسلام پناهیان: و اطعام، و اطعام و مجالس جمعیتی از همه هیئتها تقاضا میکنم به عنوان یک دوست برای هیئتیها که عید غدیر هیئتهای محلیشان را که برگزار کردند، روز بیایند همه هیئتها دور هم جمع بشوند. مثل همان صحنهای که در غدیر خم بود، که همه جمع شدند. ما بزرگترین تجمع تاریخ اسلاممان در واقع غدیر بود.
ملایی: بسیار عالی، خیلی متشکرم حاج آقا حجت الاسلام پناهیان عزیز.
حجت الاسلام پناهیان: خواهش میکنم.