اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1403-03-21- حجت الاسلام پناهیان - نگرش صحیح به دین و مفاهیم دینی ( عناصر سیاست ورزی در جامعه اسلامی )

1403-03-21(panahian)
اعوذو بالله من الشیطان الرجیم
ملایی:  بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصرٍ و معین سلام، سلام به حضور شما بینندگان ارجمند و شنوندگان گرامی که برنامه سمت خدا را همراهی می کنید هم به صورت زنده شبکه سه سیما و هم کسانی که باز پخشش را قبل از ساعت شش صبح از شبکه افق یا ویژه ناشنوایان گرامی از شبکه جهانی ولایت می بینید و دوستان خوبم از رادیو معارف و همه راه هایی که صوت برنامه را گوش می کنید خیلی خوش آمدید به این برنامه که محضر شما خوبان هستیم و حاج آقای حجت الاسلام پناهیان عزیز اینجا هستند و اگر همراهی بفرمایید تصویر حاج آقا را می بینید و چهل دقیقه ای یک ذره کمتر یا بیشتر محضر ایشان خواهیم بود بفرمایید لطفا سلامٌ علیکم.
حجت الاسلام پناهیان:  سلام بر شما، سلام بر بینندگان خوب امیدوارم در این ایامی که فضای کشور ما الحمدلله سیاسی شده و یک کمی توجه بیشتری به معارف سیاسی  دین پیدا کنیم که امام رضوان الله تعالی علیه فرمودند اکثر معارف دینی ما اکثر آیات و روایات سیاسی هستند
ملایی:  تعبیر عجیبی هم بود که آیاتی به اسلام سیاسی و اجتماعی می پردازد صد به یک یک همچین صد برابر آیاتی است که به امور فردی می پردازد خیلی خوب است به نظرم بحث می تواند خیلی دقیق و به درد بخور برای روزهایی باشد که فهرست نامزدهای نهایی معلوم شد و ما هستیم و تکمیل حماسه بدرقه شهدای خدمت با حماسه حضور.
حجت الاسلام پناهیان:  بله، بسم الله الرحمن الرحیم
ابتدا می خواهم یک نکته بسیار مهمی را عرض کنم و یک شبهه رایجی است که در ذهن ها ایجاد شده اگر چه ممکن است خیلی ها سوال نکنند که این شبهه را برطرف کنند و اون این است که معمولاً گفته می شود دو بُعد جمهوریت و اسلامیت نظام یک جوری می گویند که دو بُعد جمهوریت و اسلامیت انگار داخل اسلام جمهوریت نیست این اضافه شده حالا به اجازه اسلام یا بدون اجازه اسلام به اقتضائات روز جمهوریت موضوعی است اضافه شده بر اسلام، به همین دلیل بعضی ها می گویند که آقا یک وقت نگویید حکومت اسلامی، جمهوری اسلامی انگار وقتی اسلام باشد توش جمهوریت نیست، یا موضوع ولایت را بعضی ها این گونه مطرح می کنند که امر ولایت یا ولایت مداری یا امر مردم سالاری، ولایت مداری و مردم سالاری را باید در هم بیامیزیم انگار اینها دو جزء هستند که به هم اضافه شدند در جامعه ما، این خوب ظلم بزرگی به اسلام است، یک غرب زدگی مفرط و جاهلانه است این گونه نگاه کردن به دین، یعنی در اثر یک غرب زدگی افراطی و جاهلانه بعضی ها تصور کردند جمهوریت کشفی است که جوامع غربی انجام دادند در اسلام که همچین چیزی نبوده حالا ما مسلمان ها در این حکومتی که اسلامی هست باید جمهوریت را هم از اندیشه های سیاسی غربی بگیریم اینجا قاطی کنیم، خوب واقعا این ظلم به رسول خدا و ظلم به امیر المومنین علیهما آلاف التحیۀ و الثنا هست که ما تصور کنیم در اسلامیت در ولایت امر جمهوریت مشارکت مردم در حق سرنوشت خودشان در حقی که دارند برای تعیین سرنوشت وجود ندارد، ما در سیره خدا به ویژه آن دو بزرگوار دو معصوم برتر عالم هستی می بینیم که حضرت رسول با این که خودشان دانای کل بودند عقل کل بودند مدام به مردم می گفتند عشیروا علیَّ به من مشورت بدهید مردم را مشارکت می دادند در تصمیم گیری، یعنی آن اصلی ترین جایی که ما حتی انتظار داریم اینجا از طریق وحی و عقل نبوی و علم الهی تامین بشود بدون دخالت انسان ها، اینجا را دیگر ما انتظار داریم بعد در شیوه اداره هم همینطور هم حضرت رسول و هم حضرت علی علیهما آلاف التحیۀ و الثنا مردم را مشارکت می دادند برای اجرای یک امر دینی، و قران هم مشحون است به این معنا، در واقع بر اساس آنچه که در دین ما موجود هست نه تنها جمهوریت رایج حالا ممکن است صورت ها فرق بکند یک وقت مثلاً رای گیری بشود کما اینکه در کشور ما سه نوع رای گیری هست یک نوع رای گیری مستقیم برای ریاست جمهور یک نوع رای گیری مستقیم برای ولایت فقیه یک نوع رای گیری برای مجلس اسلامی یک نوع رای گیری برای شورای شهر، یک نوع رای گیری برای نظام پزشکی، نظام مهندسی، متخصصین رای گیری برایشان فراهم می شود زمینه اش، انواع و اقسام مشارکت ها موجود هست مشارکت های بهتر از این هم شاید بشود تصور کرد که کمتر خلل و آسیبی داشته باشد ولی به هر حال این مشارکت مردم در اداره امور در ذات دین، جزو دستورات دین، جزو واجب ترین واجبات دین است لذا ما اصلا نمی توانیم تصور کنیم حکومت اسلامی که بدون جمهوریت باشد و این نیست که جمهوریت که حالا این واژه را خیلی دوست نداریم به کار ببریم و یا تعمدمان در به کار بردنش این است که ذهن ها نزدیک است دموکراسی این طور نیست که مولود اندیشه غیر از اسلام باشد و ما هم مجبور باشیم این را یک جوری.
ملایی:  واقعا این نکته خیلی مهمی است
حجت الاسلام پناهیان:  حتی دموکراسی که در غرب هست دو تا ایراد دارد نه واقعی است نه تمام و کمال آنچه که ادعا شده کامل هم نیست، آنچه که ادعا شده اجرا نشده اون چیزی که ادعا نشده کامل هم نیست که حالا من به نقل دموکراسی غربی نمی خواهم بپردازم سالهاست می شنوم متاسفانه در زبان مذهبی ها و گاهی از اوقات غیر مذهبی ها که این مجهوریت و اسلامیت نظام را دو بخش می دانند در حالی که این جمهوریت قید توضیحی است جمهوری اسلامی این توضیح می دهد که اسلام برنامه جمهوریت و مردم سالاری و مشارکت مردم را اعلام کرده است اسلام جمهوریت و مردم سالاری و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود را تضمین کرده است، اسلام جمهوریت و مردم سالاری را واجب کرده است جمهوریت برای ما یک امر شرعی است اما در جایی که  دین ندارند صرفا یک حق است این را شهید صدر می فرماید آزادی و حقوق بشر اینها در اسلام فرقش با غرب این است، در غرب یک حق است می توانست از خودت صرف نظر کنی اما در اسلام یک امر واجب است تو حق نداری ازش صرف نظر کنی  دیدیم در کتاب حضرت امام گناه کبیره می فرمودند مشارکت نکردن در انتخابات را نه گناه کبیره از بزرگترین گناهان کبیره پس این شبهه باید برطرف شود که اسلام نه تنها جمهوریت را در ذهن خودش دارد بلکه به صورت بسیار غلیظی این مجهوریت را بهش توجه دارد جمهوریت یعنی چی؟ مردم سالاری یعنی چی؟ یعنی مردم دخالت کنند در اداره امور خودشان، حتی این آیه کریمه قرآن در کنار ذکر رسالت انبیاء نقش مردم ببینید چگونه پر رنگ تعبیر می شود در قرآن برای برقراری قسط و عدالت در جامعه که ما خیلی موقع ها فکر می کنیم قسط و عدالت این دیگر کار حاکمان است بله انبیاء الهی یا حاکمان یا اولیاء خدا باید چیکار کنند به عدالت رفتار کنند و قسط را برقرار کنند ولی این سهم مردم در برقراری قسط از بین نمی برد مردم فقط مطالبه گری نمی کنند از حاکمان، که ما مطالبه گری می کنیم شما قسط را برقرار کنید
ملایی:  اعمال هم می کنند
حجت الاسلام پناهیان:  بلکه برقرار می کنند و اهمیت می دهند در برقراری قسط می فرماید در سوره حدید لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ (حدید، آیه 25) خیلی جالب است عجیب است واقعا گاهی از اوقات من در محیط های دانشجویی توضیح می دهم این آیه عزیز و نورانی را که چه آیه دقیق اجتماعی است و حتی سیاسی می گویم چرا تا حالا اینها را به ما نگفته بودند یکی از دانشجویان در جلسه ای اعتراض می کرد و ناراحت و غضبناک هم بود البته حق داشت می فرمایند ما پیامبران مان را با بینات فرستادیم خیلی ها فکر می کنند که پیامبران فرستاده شده اند با بینات که ما را به خدا دعوت کنند صرفاً فرمود ما با بینات فرستادیم پیامبران خودمان را با دلائل آشکاری که شما حرفشان را بپذیرید و رهبری شان را بپذیرید و شما را راهنمایی کنند به سوی خدا نه فقط لیقوم الناس بالقسط این مسیر رفتن به سوی خداست، بله غایت القسوی آمال و اهداف انا هدیناه السبیل به سوی خداست ولی و انزلنا معهم الکتاب و المیزان با پیامبران کتاب هم فرستادیم میزان هم فرستادیم که شاید حکایت از قواعد و قوانین حاکم بر حیات بشر است که بتوانند این همه کار ما انجام دادیم برای چی اینکه چه اتفاقی بیفتد؟ پیامبر فرستادیم با بینات و با دلائل آشکار که این دین حق است و این رسول حق است بعد کتاب باهاش فرستادیم و کلی انگیزه بخش است برای شما که بیایید و میزان و قواعد و احکام قرار دادیم که بتوانید طبق آن برنامه عمل کنید و کلی همینطوری جذب نکردیم شما را به دین تا چی بشود؟ تا مردم قیام به قسط بکنند تا مردم سرنوشت خودشان را تعیین کنند و قسط را در اداره امور به عهده بگیرند، می توانست اینجا بفرماید پیامبران را فرستادیم و کتاب اینها فرستادیم پیامبران مسئول هستند به قسط قیام کنند و مردم هم بهره مند شوند لعلکم تتقون.
بعد ادامه می دهد اینجا ببینید اسلامیت نظام برنامه و نرم افزاری است برای جمهوریت، اینجا کتاب و میزان نرم افزاری است برای لیقوم الناس بالقسط که شما مردم قیام کنید برای قسط، مثلا می گویند کارمندان صدا و سیما خودشان باید مثلا تنظیم حقوق خودشان را به عهده بگیرند ببینند کی چقدر باید بگیرد مثلا اینجا هزار نفر کار می کنند خودتان موظف هستید که تعیین کنید کارمندها همه به هم نگاه می کنند واقعا خودمان؟ بله خودمان می خواهید بر اساس تحصیلات و سابقه و توانمندی ببینید چیکار می کنیم این وضع ایده آل ماست این وضع موجود که اداره ها از بالا همه چیز تعیین می شود ایده آل نیست لیقوم الناس بالقسط مردم خودشان موازین داده می شود که اقا این حقوق است رعایت کنید ولی خودتان قیام کنید به قسط سهم اکثری برقراری قسط به عهده مردم است اینقدر به عهده مردم است که اگر مردم ترک کردند نبی خدا و ولی خدا به عهده نمی گیرند می گذارند جامعه ساقط بشود یک بار دیگر بگوییم. اینقدر این مسئولیت به عهده مردم است که قسط را در جامعه خود برقرار کنند که اگر مردم قیام به قسط نکردند و در این باره احساس مسئولیتی نکردند اولیاء خدا اجازه می دهند جامعه نابود بشود
ملایی:  چون خود مردم نخواستند
حجت الاسلام پناهیان:  یعنی اولیاء خدا نمی آیند جای مسئولیت مردم را پر بکنند ما یک ضرب المثلی داریم می گویند خلایق هر چه لایق لایغیروا یا مثلا كَما تَكُونوا يُوَلّى علَيكُم (میزان الحکمه، ج 13) هر جوری باشید همان طوری سرپرست پیدا می کنید این حقیقت ناموسی دین است که چی؟ که مردم بیایند به قسط قیام کنند و مسئولیتی که مردم در این باره دارند یعنی همان بخش جمهوریت، اینقدر در نزد اولیاء خدا حساس است اینقدر اهمیت دارد که گاهی جامعه مسئولیت خود را نشناخته است و نابود شده است و اولیاء خدا کاری نکردند نمونه اش را من عرض بکنم قبلش بفرمایید می شود إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ. (رعد، آیه 13) این که رفتار خداست با مردم
ملایی:  ادامه اش می گوید حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ شما خودتان نخواهید جایی که می گوید قیام کنید مثنی و ثلاث و رباع اینها را در این مسیر می شود تعریف کرد
حجت الاسلام پناهیان:  تا حدی هر کدام معانی متفاوتی را در ابعاد دیگری نشان می دهند از همین مسئله مهم مسئولیت پذیری ولی شاید این آیه قرآن فراگیر تر از به اصطلاح اون دعای دیگری که اشاره فرمودید من یک نمونه از آیات قرآن را می خواهم بگویم که در یک اتفاق تاریخی بلکه در دو اتفاق تاریخی استفاده شده یک بار توسط حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها این آیه خوانده شده و یک بار توسط امام حسن مجتبی علیه السلام خوانده شده موارد دیگری هم هست الان حضور ذهن ندارم نمی خواهم اشاره کنم بگویم که امامان دیگر ما هم این را قرائت کردند امام حسن مجتبی علیه السلام مردم مسئولیت پذیر نبودند بهشون فرمودند آقا امام حسن مجتبی علیه السلام شما برای اینکه روی سعادت ببینید باید معاویه و یارانش را بجنگید و از میان بردارید مردم گوش می کردند سخنان ایشان را، بعد فرمود حالا جواب بدهید حاضر هستید جهاد بکنید یا نه؟ رای گیری است مردم ساکت شدند رویشان نمی شد بگویند نه ما تنبلی مان می آید فرمود حرف بزنید خدا رحمت تان کند اصرار کرد حرف بزنند در حالی که از نظر سیاسی شاید صلاح نباشد شما که می دانید جو، جو جهاد نیست حالا بیخیال طی کن بگذرد این دوره، بعد مردم گفتند که خوب ما صلح را ترجیح می دهیم حضرت این آیه قرآن را خواندند أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ (هود، آیه 28)شما فکر می کنید ما شما را وادار می کنیم به چیزی که دوست ندارید بروید نتیجه اش را هم ببینید و این آیه سخن حضرت نوح است با مردمی که پیام او را نپذیرفتند  أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ (هود، آیه 28)
ملایی: بدتان می آید
حجت الاسلام پناهیان: خوشتان هم نمی آید ما حق را کنار می کشیم این کلمه ضرب المثل خلایق هر چه لایق یا این آیه قرآن را حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها در سخنانشان با زنان مدینه قرائت کردند که گفتند زن های مدینه که خانم حال شما چطور است فرمود من از مردان شما دلگیر هستم و غضبناک هستم و توضیح دادند نامردی ها و جفاها که به امیر المومنین شده بود و آخرش هم فرمودند  أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ شما وقتی که مسئولیت شناس نیستید شما فکر نکنید علی ابن ابیطالب می آید جای شما کار بکند،
ملایی:  خطبه فدک است دیگر؟
حجت الاسلام پناهیان:  نه غیر از خطبه فدک دو تا سخنرانی دارند حضرت سخنرانی دوم است لحظاتی است که در بستر بیماری حضرت نمی توانستند بلند شوند زن ها به عیادت آمده بودند پس جمهوریت اینقدر جدی است مسئولیت مردم در اداره امور خودشان در اداره که چه عرض بکنم، در اصلاح امور خودشان در گونه ای از اداره که منجر بشود اینقدر بالاست گاهی از اوقات مثلا یک دیکتاتور مصلح بیاید کارها را سامان بدهد بدون رای و نظر مردم خود مردم هم دوست دارند ولی اولیاء خدا این کار را نمی کنند اتفاقا خوارج ایرادی که به امیر المومنین علیه السلام می گرفتند چرا نگاه می کنید چرا به حرف ما گوش می دهید چرا کاری که به صلاح است گوش نمی دهید
ملایی:  آقا چقدر می شود به مسائل روز تطبیق داد
حجت الاسلام پناهیان:  خوارج این را می گفتند، می گفتند استغفار کن آقا می فرمود خوب من از چی استغفار کنم؟ حالا تو حکمیت را پذیرفتی شما گفتید شماچرا حرف ما را پذیرفتید می گفتند استغفار کن که به جمهوریت تن دادی، و یک امر ناموسی دین است حضرت یک بار استغفار فرمودند استغفر الله من کل ذنبٍ مثلا یک عبارت اینطوری، که اینها مثلا قائل به شش هزار نفر بودند برگشتند گفتند خوب استغفار کردی اشعث ملعون اومد گفت تو از این امر استغفار کردی فرمود نه من کلی استغفار کردم این را رفتند به اونها گفتند دوباره چهار هزار نفر برگشتند، حضرت اگر اینجا فقط می فرمود بله من از اینکه حرف شما مردم را گوش کردم استغفار کردم قائله جنگ خوارج پیش نمی آمد یک خونریزی داخلی دو هزار نفر مگر کوفه چند نفر بودند که دو هزار نفرشان کشته شوند در جنگ داخلی، جنگ سر چی پیش اومد تو چرا حرف ما را گوش می  دهی تو چرا اینقدر ما را آدم حساب می کنی و تو چرا اینقدر ما را مسئول می دانی بعد اواخر هم نزاع این چنین شد گفتند که ما یک خلیفه ای می خواهیم مثل دیگر خلفا فرد قاطعی باشد تو فرد قاطعی نیستی گفتند علی سیاست ندارد، این را دیگر غیر از خوارج دوستان حضرت هم می گفتند بعضا در تاریخ نمونه هایش را دارد، این اسلام این ولایت را بعضی ها مقابل جمهوریت قرار می دهند جمهوریتی که در اسلام هست جمهوریتی که در ولایت در ذات ولایت نهفته است اینقدر عمیق است جهان غرب بوی آن جمهوریت به مشامش نخورده شما برو با آدم های غربی که دموکراسی را حداقل یک قرن است تجربه کردند بگو که جمهوری در نزد اولیاء خدا اینقدر مهم است مسئولیت مردم برای اداره امور خودشان اینقدر مهم است که موجب مظلومیت همه ائمه هدی است باور نمی کنند
ملایی:  نه باورشان می شود و نه بر می تابند
حجت الاسلام پناهیان:  اصلا باور نمی کنند می فرمود این گونه است باور کنید من امتحان کردم باور نمی کنم با یک تعجبی نگاه می کنند بعضی هایشان به من گفتند می شود کتابها را نشان بدهید این حرف شما را بتواند برای ما ثابت کند که ببینیم اولیاء خدا اینطوری گفتم بروید هر کتابی از کتاب های امیر المومنین علیه السلام را می خواهید بخوانید از زندگی نامه اش هر کتابی از کتاب های پیغمبر خدا را بخوانید که زندگی پیغمبر خدا را شرح می دهد و حوادث بعد از رحلت پیامبر را شرح می دهد این که مردم مسئولیت دارند در اداره امور خودشان این ذات اسلامیت است ولایت را یک کمی توضیح بدهم.
ولایت نگهبان این جمهوریت است ولایت شاخصی برای تحقق این جمهوریت است، ولایت ولی خدا حاکم می شود خیلی ها فکر می کنند مال وقتی است که همه اطاعت کنند ازشون، مردم شیعه اکثرا همین تصور را دارند که آقا مثلا الان شما از مردم بروید بپرسید حالا در این رفت و آمدهایی که دارید از دوستانتان از هر کی رسیدید تا هفته بعد این سوال را بکنید تا به غدیر نرسیدید بپرسید که جامعه ایده آل ولایی چیست، احتمالا خیلی ها می گویند مردم بپذیرند
حجت الاسلام پناهیان:  اولا معتقد باشند ایشان ولی خداست و معصوم است و منصوب از جانب خداست اعتقادات شیعی، ثانیا اطاعت کنند شیعه بشوند اگر ما همین دو تا را فقط در تعریف ولایت بگوییم قطعا غلط است چون جامعه ایده آل این دو تا نیست فقط، جامعه ایده آل من از قرآن نقل می کنم یک عنصر  دیگر هم می خواهد که اون عنصر دیگر بحث اطاعت توش نیست
ملایی:  یک چیزی ذهن من را درگیر کرده، اشکالی ندارد بگویم؟
حجت الاسلام پناهیان:  بفرمایید
ملایی:  خیلی ها فکر می کنند به اینکه می گویند ولایت فقیه یک جور دیکتاتوری است از کجا در آمده؟
حجت الاسلام پناهیان:  بله این درکی است که از ولایت نیست مقصرش هم ما طلبه های حوزه علمیه تهران و قم و مشهد و اصفهان و بالاخره
ملایی:  اونهایی که تبیین کردند
حجت الاسلام پناهیان:  خوب یک بخش هایی از ماجرا پر حجم توضیح داده نشده، جامعه ولایی خوب جامعه ای نیست که فقط از امامش اطاعت کند بلکه جامعه ی ولایی خوب جامعه ای است که آنقدر بصیرت داشته باشد قدرت تشخیص داشته باشد بدون امر ولی خدا بداند که چه باید بکند، بدون امر ولی خدا ولی خدارا نصرت بکند دین خدا را نصرت کند و مسئولیت خود را بشناسد، منتظر دستور نباشد این کجای قرآن نوشته؟ اگر خیلی مهم است باید در قرآن آمده باشد در ادامه همین آیه وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ (حدید، آیه 25) ، اینها همه لقد ارسلنا رسلنا بالبینات اینها شاخص نهایی اش چی است؟ تا خدا ببیند خدا که می داند از علم خودش که یعنی لیعلم الله یعنی اینکه معلوم بشود وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ کی کمک می کند خدا را و رسله و فرستادگان خدا را و اولیاء خدا را بالغیب وقتی پیامبر بالای سرش نیست او را کنترل بکند بهش بگویی این کار را بکن یا اون کار را بکن بالغیب یعنی قدرت تشخیص بالا داشته باشی من عرض بکنم ما در سیره اولیاء خدا این را می بینیم که بعضی از اوقات ولی خدا هم هست و دستور نمی دهد و ما باید تشخیص بدهیم
ملایی:  کما اینکه امام حسن مجتبی و کما اینکه امیر المومنین
حجت الاسلام پناهیان:  کما اینکه شب عاشورا امام حسین دستور نداد بمانید و آنها ماندند حتی فرمود اگر می خواهید بروید بروید و آنها ماندن یاران امام حسین اشتباه کردند ماندن یا کار درستی کردند؟
ملایی:  کار درستی کردند
حجت الاسلام پناهیان:  ولی امام حسین که فرمود بروند هر کی می خواهد برود اونها از تشخیص خودشان استفاده کردند تکلیف ندادند به معنای اینکه امام حسین دستور بدهد آنجا بمانید
ملایی:  لیعلم الله من ینصره
حجت الاسلام پناهیان:  و رسله بالغیب بعضی ها منتظر هستند امام زمان بیاید بهش دستور بدهند که چیکار باید بکنند اینها ول معطل هستند نمی دانند
بالغیب وقتی پیامبر خدا بالای سرتان نیست تو اگر نصرت کردی دین خدا را هنر کردی پس جامعه ولایی جامعه صرفا مطیع نیست جامعه ولایی جامعه ولایی جامعه صرفا با معرفت و اعتقاد نیست جامعه ولایی جامعه ای است دارای قدرت تشخیص برای اجرای مسئولیت هر چند رسول خدا الان بالای سرش نباشد ولی خدا بالای سرش نباشد و مستقیم به او دستور نداده باشد
ملایی:  آموزه بسیار بسیار مهمی است
حجت الاسلام پناهیان:  یعنی جمهوریت چقدر توی اسلامیت نظام هست؟ چقدر توی ولایت هست
ملایی:  اصلا نمی شود گفت چقدر در بطن کار است
حجت الاسلام پناهیان:  اصلی ترین مسئله است حالا یک کمی مقایسه کنیم معمولا در این بحث های ما دعوا اونجایی پدید می آید که مقایسه کنیم اگر مقایسه نکنیم در عرف الاشیاء و اضدادها معلوم نمی شود اهمیتش و شناخته نمی شود این چی است کافی نیست این تعریف باید بگوییم چی نیست تا بهتر مقایسه کنیم در کلام معصوم هم همین است وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ مَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ  که شرحش را از سخنان حضرت امام خواندیم به چیزی دعوت نشده در اسلام به اندازه ولایت، بعد نماز و روزه و اینها مقایسه کردند دیگر نماز یا ولایت کدام مهمتر است؟ خوب اینها را مقایسه می کنند اهل بیت تا قضیه برای ما معلوم بشود.
شما در جریان خلافت امیر المومنین علیه السلام می بینید مردم در مسجد نماز غلط می خواندند و تحریف شده بود در این بیست و پنج سال دین خدا، حضرت فرمودند این نماز غلط است، مردم اعتراض کردند که بخوانید معاویه را ولی من نمی گذارم یک روز بماند، چرا معاویه را بهش اهمیت دادند یک امر سیاسی بود عبادت را رها کردند آقا شما امام هستید، الان ما آخوندها را تلقی مردم این است که ما بیشتر مسئول نماز و روزه مردم هستیم اگر ما پیرو امیر المومنین هستیم اول در سیره امیر المومنین بعد از قدرت پیدا کردن درگیری با امر سیاسی معاویه بود نه تنها نماز غلط مردم را رها کردند و فرمودند حالا الان وقتش نیست ما به این امر بپردازیم حتی اینها بعد گفتند که حالا که قبول کردیم و این نماز را به این شیوه غلط بخوانیم که بدعت است یک امام جماعت هم به ما معرفی کن آقا فرمود امام جماعت معرفی نمی کنم بهتون می گویم این غلط است می گوید نه اعتراض کردید اعتراضشان را رها کرد گذاشت بخوانند بعد حضرت در کلامی دارند حدود سی تا حکم از احکام الهی در جامعه تعطیل شده بود تغییر پیدا کرده بود فرمود من رها کردم یا امیر المومنین شما اینها را رها کردی معاویه و طلحه و زبیر را رها نکردی خوارج را رها نکردی این امور سیاسی برای تو از سی تا از احکام اسلام مهمتر است حالا چرا معاویه را رها نکرد علی رغم اینکه کسی مثل ابن عباس دلسوزانه گفت یا امیر المومنین حالا روز اول نمی خواهد شما درگیر شوید با معاویه، بگذارید حالا اون که دارد اونجا خلافتش را می کند شما اینجا مشکل طلحه و زبیر و مشکلات دیگر دارید اینهارا جمع و جور کنید تثبیت که شد اون را تغییر می دهید ظاهرا مصلحت اندیشانه سخنان خوبی است حضرت فرمود یک روز هم بهش اجازه نمی دهم آقا چطور؟ سالها اجازه دادی مردم نماز غلط بخوانند ولی یک روز نمی خواهی به معاویه اجازه بدهی؟ برای چی؟ چرا امر سیاسی در نزد امیر المومنین اینقدر مهم است، چون یکی از دلایلش هم این است دیگر چون معاویه در واقع حق تعیین سرنوشت را از مردم سلب می کند شیوه او این چنین نبود امیر المومنین علی علیه السلام که خوب پس اینها را ما ببینیم یا در مقایسه می فرماید کل عبادت های ما کل ثواب هایی که شما می توانید جمع کنید در مقابل امر به معروف و نهی از منکر یک قطره است در مقابل دریا امر به معروف و نهی از منکر یعنی چی؟ شیوه سیاست ورزی در جامعه اسلامی است چون امر به معروف و نهی از منکر هم سلسله مراتب داد که متاسفانه به ادنا مراتبش که موضوع حجاب است الان اخذ می شود من در جامعه می گویم امر به معروف و نهی از منکر مردم می گویند فوری یاد عفاف و حجاب می افتند در حالی که عوامل بسیار مهمتری در مسئله امر به معروف و نهی از منکر است در صدرش امور حکومتی و سیاسی است
ملایی:  به این معنا که نه اینکه عفاف و حجاب مهم نیست نخیر چیزهای دیگر هم هست از امر روابط اجتماعی یک فرد و از امر زندگی فردی یک فرد مهمتر است چون کلیت جامعه اسلامی را در بر می گیرد، امر به معروفی مثل انتخابات خیلی مهمتر از امر به معروف های دیگر است مثل نماز مثل حجاب مثل روزه درسته؟ اینها را باید با صدای بلند گفت بر اساس تفسیری که امام از روایت مانودی بشیء مثل ما نودی ولایه کردند فرمودند این ولایت یعنی نه یعنی ولایت و امامت به عنوان امر کلی بلکه یعنی حکومت.
پس ما در دین جمهوریت را اینقدر ذاتی دین می دانیم اصلا دینداری یعنی مسئولیت اجتماعی پذیرفتن یعنی خود را در مسائل سیاسی مسئول دیدن، این شاخص دینداری است ولایت مداری یعنی چی؟ ولایت مداری یعنی مخ سیاسی داشتن، قدرت تشخیص سیاسی داشتن، چون بدون تشخیص که شما نمی توانید عمل بکنید که، نمی شود ما همه در معرض این هستیم حالا من نمی خواستم این بحث ها را به خاطر انتخابات مطرح کنم ما در تعریف کلی دین هستیم تصادفاً
حجت الاسلام پناهیان:  یک جوری خوب هم هست
ملایی:  فقط یک جمله جسارت می کنم اگر عزیزی امروز را فقط دارید تماشا می کنید یا می شنوید بحث چندین هفته حاج آقای حجت الاسلام پناهیان نگرش صحیح به دین تلقی درست از دین و تعریف درست دین اینهاست و حالا رسیدیم پله به پله آمدیم به یک جایی رسیدیم که تلاقی این مسئله با مسائل روز شد و به نظرم یک فرصت است.
حجت الاسلام پناهیان:  حالا سیاست ورزی در جامعه اسلامی را من عرض کنم چند تا از عناصر کلیدی اش را معرفی کنم، و فرقش را با آنچه که در زمانه ما می گذرد ببینیم دقیق، یکی از عناصر کلیدی در سیاست ورزی احساس مسئولیت فردی است، مسئولیت واجب شرعی که خوب این را در موردش توضیح نمی دهم یعنی سیاست ورزی در جامعه دینی این است که هر کسی خودش را شرعاً نزد خداوند متعال مسئول بداند بله درسته شرع نباشد حق هم هست شرع باشد حق هم هست یعنی هم حق است و هم تکلیف است ولی من الان به بحث دینی ماجرا می خواهم بپردازم مباحث حقوق بشری یک وظیفه شرعی است احساس مسئولیت اجتماعی یک وظیفه شرعی است اون وقت این وظیفه شرعی هر چی سیاسی تر می شود مهمتر می شود تا می رسد به وظایف فردی مثلاً من یک کسی بهم ظلم کرده باشد وظیفه ام است که این ظلم را پیگیری کنم برطرف کنم این کجا؟! تا جایی که بخواهم جلوی ظلم به جامعه را بگیرم اونجا وظیفه واجب تر یا من بخواهم حقی را تامین کم این وظیفه است برای خودم این کجا که آدم برود حقی را برای جامعه.
دو عنصر دیگر بسیار مهم هم هست غیر از این احساس مسئولیت فردی ارتباطات اجتماعی، ما رسانه را خیلی مهم می دانیم رسانه مهم است ما هر کی هر چقدر در باب رسانه می خواهد بگوید اهمیت دارد من همه حرف هایش را می پذیرم ولی از رسانه مهمتر ارتباط مومنین با یکدیگر است من فکر نکنم این جلسه برسم این را بگویم این یکی از ارکان سیاسی جامعه دینی است مثلا در دموکراسی غربی می گویند رسانه رکن چهارم دموکراسی است تعریف دارد دیگر خیلی اهمیت بهش می دهند من می خواهم این را عرض کنم در جامعه دینی مهمتر از رسانه روابط اجتماعی است چهره به چهره من با کی ها صحبت می کنم گفتگو می کنم این خیلی مهم است، در همین مشکلاتی که سال قبل پیش آمده بود از این جوان ها می پرسیدم کی به شما این ذهنیت را داده ذهنیت غلط نسبت به نظام و ذهنیتی که مثلا اومدید این آشوب را در جامعه ایجاد کردید چهل و خورده ای درصد گفتند رفقایمان سی و خورده ای درصد گفتند رسانه ها در یک نظر سنجی، ببینید طرف تا این همه ابهام برایش ایجاد شده و انحراف ذهنی برایش ایجاد شده بیشتر از رسانه ها کی نقش داشته؟ ارتباطات اجتماعی اینجا باید به مومنین گفت شما چرا با اینها ارتباط نداشتید؟
ملایی:  که شما القاء کنید اون چیزی که باید
حجت الاسلام پناهیان:  تا وقتی که اینترنت و ماهواره و هر ابزار ارتباط جمعی که وجود دارد هنوز مهمتر از اینها ارتباط چهره به چهره وجود دارد در این باره نکات زیادی است که شما آماده می شوید برای قرآن معنایش این است که باید برویم محضر قرآن
ملایی:  پس دو تا عنصر را فرمودید دو تا عنصر اصلی از عناصر اصلی سیاست ورزی در اسلام، 1- مسئولیت پذیری 2- ارتباطات اجتماعی مومنین با یکدیگر
که این توضیحش ماند حالا بر می گردیم اگر رسیدیم الان اگر نشد هفته آینده
من دو تا نکته را یادآوری کنم یک زیر نویس می شود دائما شما می توانید در قربانی عید سعید قربان برنامه مشارکت بفرمایید برای اطلاع از نحوه مشارکت چهارده را بفرستید به 30000303 نکته دومی که در فرمایشات حاج آقای حجت الاسلام پناهیان هم آمد که سیره امیر المومنین علی علیه السلام مثلا در سیاست ورزی و در مشارکت مردم در سرنوشت و در همه آنچه که به بحث ما مربوط می شود اتفاقا یکی از فصل های کتابی که می خواهم معرفی کنم بهتون در همین باب است این کتاب را نگه می دارم طرح روی جلد را ببینید دوستان بهتون نشان بدهند بعد یک معرفی اجمالی و انشاالله ادامه برنامه که دارید تماشا می کنید امام علی علیه السلام و یک نگاهی به شخصیت و سیره اون حضرت در بیان آیت الله سید محمد باقر حکیم اگر می خواهید کتاب را در اختیار داشته باشید می توانید به همان 20000303 پیامک بفرمایید عدد 5 را برای دریافت کتاب اگر اشتباه گفته بودم بعد قران اصلاح خواهم کرد این کتاب را می توانید از برنامه خودتان بخواهید و اما قرآن کریم و شریف مصحف نورانی صفحه 95 آیات 102 تا 105 تلاوت می شود بفرمایید.
( صفحه 95 آیات 102 تا 105)
ملایی:  اللهم صل علی محمد و آله محمد و عجل فرجهم ثواب تلاوت آیات تقدیم محضر امیر المومنین علی علیه السلام این کتاب امام علی علیه السلام  جستاری در شخصیت و سیره اون حضرت یک اتفاقا فصل خوبی هم دارد الان نگاه کردم درباره عید سعید غدیر و درباره دلائل غدیر که می تواند این روزها غنیمتی بشود پیامک بدهید به 2000303
حجت الاسلام پناهیان:  من یک قصه کوتاه بگویم درباره ارتباط مومنین با یکدیگر و ضرورتی که در این زمینه است بقیه اش جلسه بعد، اسحاق بن عمار یکی از روات و علمای زمان امام صادق علیه السلام هست از او احادیث فراوانی نقل شده شخصیت معتبر و مورد اعتماد حضرت و ثروتمند، ایشان نگهبان گذاشته بود دم در مراجعه کننده ها کنترل بشوند و زیاد سرش شلوغ نشود حضرت ایشان را یک بار دیدند و اخم کردند بهشون و برخورد سنگینی با او مواجه شدند آقا مثل همیشه با من برخورد نمی کند و از من خطایی سر زده بفرمایید حضرت فرمودند تو چرا محدود کردی مومنین را در مراجعه کردن به خودت گفت من از شهرت می ترسم شاید منظورشان حب مقام بوده و شاید منظورش حب جاه و مسائل اجتماعی بوده یک کسی دورش بریزند و در خانه بازی داشته باشد هی دارد معرفی می کند خودش را من آدم مهمی هستم شاید می خواسته زهد پیشه کند حضرت فرمود از شهرت می ترسی از بلا نمی ترسی؟! ببینید چقدر نکته مهم است! این ارتباط با مومنین فرمود هر موقع شما با هر کسی دست می دهید و با هر کسی گفتگو می کنی و ارتباط می گیری این موجب رحمت خدا می شود و اگر این رحمت را سرکوب کنی جاش بلاست اینقدر اهمیت دارد این ارتباطات اجتماعی که یکی از ارکان سیاست ورزی در جامعه است
ملایی:  هفته بعد مفصل اشاره می کنیم دعا بفرمایید
حجت الاسلام پناهیان:  خدا انشاء الله مردم را در اوج بصیرت قرار بدهد بصیرتی که هر روز باید اضافه بشود به ما عنایت بکند. و ما را مقدمه ساز  ظهور عاجل امام زمان ارواحناه قرار بدهد
ملایی:  به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
حاج آقای ارزوی سلامتی
حجت الاسلام پناهیان:  بله آرزوی عافیت و سلامتی
ملایی:  بیننده ها و شنونده های گرامی برنامه سمت خدا عمری باشد و سعادت فردا با حاج آقای ماندگاری عزیز خدمت شما می رسیم امروز داشتم تک بیت را مرور کردم سر صبحی هوس کرب بلا کردم و دل از سر عادت هر روزه خود گفت حسین یا حسین (ع).