خیلی خوش آمدید به این دو شنبه حاج آقای حجت الاسلام پناهیان عزیز و همراهی شما سلام علیکم.
حجت الاسلام پناهیان: سلام بر شما و سلام بر بینندگان عزیز یاد امام گرامی باد که این راه را برای ما باز کردند بعد از 1400 سال از غربت اسلام واقعا غربت را از چهره اسلام عزیز زدودند، احیا کردند در واقع احیاگران اسلام تجدید حیاتی برای دین کردند.
ملایی: حاج آقای حجت الاسلام پناهیان هفته گذشته بحث دیانت و سیاست را مطرح فرمودید و به کلماتی جملاتی از حضرت امام و از شهید بزرگوار شهید صدر رحمت الله علیه و یک جایی از علامه طباطبایی رضوان خدا بر او باد اشاراتی فرمودید و به نظرم می رسد که امروز یک خورده دقیق تر می توانیم این بحث را از شما بشنویم روز ارتحال کسی است که مدعی بود سیاست ما عین دیانت ماست و بالعکس.
حجت الاسلام پناهیان: بسم الله الرحمن الرحیم
واقعش این است که ما برای این که امام را درک کنیم باید روش هایی که به تفکر امام منجر نمی شود را ترک کنیم یعنی کافی نیست امام را قبول داشته باشیم باید ببینیم چه نوع تفکری از اسلام منجر به حذف اندیشه امام می شود حضرت امام خودشان یک اصطلاحی داشتند به نام اسلام ناب، اسلام ناب مقابل اسلام آمریکایی است و در سال آخر حیاتشان به ویژه دو سال آخر حیات تو بیانیه های آخر که خیلی بیانیه های سنگینی بود این کلمه اسلام ناب را خیلی برجسته کردند نمی دانم حضرت امام در زمان خودشان در آن سال های آخر احساس خطر از جریانی می کردند که اسلام آمریکایی را به صحنه بیاورد که اون هم از اسلام ناب صحبت می کردند یا برای آینده نگران بودند آینده ای که ممکن است این اسلام باشد ولی اسلام ناب نباشد خیلی جالب است این تاکیدهای حضرت امام در مقابل اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکایی که این زمانی و یک مقدار زمینی تر اسلام را به ما معرفی کردند متاسفانه یک مقدار مهجور مانده این تعابیر و اصطلاحات حضرت امام در چندین بیاینه توضیح دادند اسلام ناب را، و متاسفانه یک مقدار الان من بر اساس ذهنیت های مردم می گویم از اون اسلام ناب فاصله گرفته البته مقصرش آموزش و پرورش هست و مقصرش ما طلبه ها هستیم شاید رسانه نقش داشته باشد بالاخره 1400 سال است که یک اسلام دیگری به مردم عرضه شده من کلمات حضرت امام و آقای شاه آبادی را برای شما دوستان قرائت کردم جلسه قبل که اسلام انفرادی بیشتر معرفی شده و القاء شده تا اجتماعی و سیاسی، خوب اسلام ناب مهمترین ویژگی اش این است که دیگه اسلام انفرادی نیست و اسلام سیاسی است در مقابل اسلام آمریکایی که کلمه اسلام آمریکایی ما خیلی عجیب است اسلام مگر آمریکایی می شود؟ این تعبیر اگر امام نگفته بود و بنده الان به عنوان یک طلبه می خواستم بگویم اسلام آمریکایی حتما خیلی ها تمسخر می کردند و حتما خیلی ها تخطئه می کردند یعنی چی مگر اسلام آمریکایی می شود شاید می گفتند تو جسارت کردی به اسلام ولی امام محکم می ایستاد و می گفت اسلام آمریکایی، ترکیب اسلام آمریکایی
ملایی: کلام شکر شما مثل تشیع انگلیسی که به کار برده می شود
حجت الاسلام پناهیان: حتی شاید اسلام آمریکایی کلمه تندتری است می آید ابزار دست قرار گرفتن اسلام برای استکبار جهانی را اشاره می کند که او چرا همیشه بخواهد با فساد و هرزگی شما را به بردگی بکشد اتفاقا می آید با اسلام آمریکایی شما را به بردگی می کشد اسلام آمریکایی اسلامی نیست که با آمریکا کاری نداشته باشد اسلامی است که شما را در خدمت آمریکا قرار می دهد.
ملایی: این خیلی عمیق تر شد
حجت الاسلام پناهیان: اسلام آمریکایی این نیست که با آمریکا موافق باشد اسلامی که آمریکا می خواهد در وادی این اسلام قرار بگیری و او تبلیغ این اسلام را می کند و قرآن هم برایش چاپ می کند می خواهد تو با این اسلام تحت سلطه او قرار بگیری این هم یکی از ابزار سلطه است یعنی وقتی مسلمانی شد ابزار سلطه جنایتکاران و دشمنان بشریت می شود اسلام آمریکایی، به نفع اوست، او حتی این را ترویج می کند و اسلام ناب چی است؟ اسلامی است که در مقابل آمریکا می ایستد این دفعه ما قول داده بودیم یک مقدار ماهیت این اسلام سیاسی حضرت امام را توضیح بدهیم من جملات حضرت امام را گرچه امروز روزش هست اما هفته گذشته قرائت کرده بودم اسلام سیاسی یعنی چی؟ چه ویژگی در ا سلام سیاسی هست؟ با اسلام اجتماعی صرف غیر سیاسی چه فرقی دارد؟ چون بعضی ها اسلام اجتماعی را قبول دارند منهای اسلام سیاسی
ملایی: می خواهیم این دو تا عنوان اول جا بیفتد بعد برویم
حجت الاسلام پناهیان: اسلام سیاسی چه فرقی دارد با اسلام اجتماعی غیر سیاسی
ملایی: با سیاست کاری ندارد
حجت الاسلام پناهیان: اسلام اجتماعی غیر سیاسی یعنی اینکه شما به عنوان یک مسلمان نسبت به جامعه و افرادی که در اطراف تان هستند مورد به مورد وظیفه ای دارید غیبت این را نکن، به او انفاق لازم را داشته باش و به او تواضع داشته باش و همینطور اخلاق اجتماعی را در بر می گیرد، این را معمولا همه قبول دارند صدقه چرا می دهند؟ برای اینکه دست یک فقیری را بگیرند می شود یکی از مصادیق برتر اسلام اجتماعی، معمولا کسی این را مخالفت نمی کند اسلام انفرادی شامل این نوع اسلام اجتماعی هم هست، ولی وقتی که شما اومدید گفتید من درباره کلیت این جامعه وظیفه ای دارم من درباره سرنوشت این جامعه وظیفه ای دارم نسبت به کلان جامعه احساس وظیفه کردی می شود اسلام سیاسی.
مثلا ما صدقه می دهیم چند بلا برطرف می شود؟ هفتاد بلا، خوب ما اگر در انتخابات شرکت کنیم و یک نفر را انتخاب کنیم که فقر را از بین ببرد چند تا بلا برطرف می شود چقدر بیشتر از صدقه است؟ می شود اسلام سیاسی که شما رفتی با یک اقدام سیاسی اقدامی که جهت گیری کلی جامعه را مشخص می کند علیه فقر اقدام کردی معلوم است این ثوابش خیلی بیشتر است یا مثلا اگر شما غیبت کنی چهره یک مسلمان را تخریب کنی چهل تا گناه کبیره الغیب اشد من الزنا سنگین است دیگر اگر اومدی چهره جامعه اسلامی را خراب کردی اون وقت چی؟ چه ضریبی باید بهش بدهید من الان نمی دانم جرات می توانم بکنم در برنامه تلوزیونی این عبارت را بگویم یا نه؟! پخش مستقیم هم هست ولی کلام امام را می خواهم بگویم امام می فرمودند شرکت نکردن در انتخابات ملاحظه حالا توضیحاتی که امام داشتند از بزرگترین گناهان کبیره است
ملایی: یعنی چی؟
حجت الاسلام پناهیان: اسلام سیاسی امام است که گفت تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
وقتی که یک نفر را می بینی رنجی دارد باید بهش رسیدگی کنی اگر وظیفه ای نسبت به کل جامعه داشته باشی و بعد اقدام نکنی چی؟ من واقعا از شما می پرسم از شما برادران گرامی که آشنایی با معارف هستید و خودتان یک کارشناس هستید الان در جامعه ما، ما طلبه ها و ما حوزه علمیه و ما آموزش و پرورش وقتی آموزش و پرورش امسال و این وزیر محترم نیست بحث روند کلی این چهل ساله است جا انداختیم بزرگترین گناه کبیره شرکت نکردن در انتخابات است مردم اینطوری برداشت می کنند
ملایی: جا انداختن چی است نپرداختیم جاهایی
حجت الاسلام پناهیان: من اگر در تلوزیون بخواهم بگویم
ملایی: حتما پیوست نام امام را بیاورید حضرت آقا هم دارند شبیه این فرمایش را در مورد اصل انتخابات و شرکت کردن یا نکردن شبیه این را دارند
حجت الاسلام پناهیان: اسلام می آید چیکار می کند؟ می گوید شما نسبت به کلیت جامعه مسئول هستید نه به یک نفر در جامعه که اون می شود اخلاق اجتماعی پس یک اسلام اجتماعی داریم و یک اسلام سیاسی داریم بعد در اسلام سیاسی شما باید کلان قدرت در جهان را در نظر بگیرید نه فقط جامعه خودت را، جامعه بشری، مثلا ما چرا می بینیم توی یمن می گویند هر کسی مرگ بر آمریکا نگوید نمازش قبول نیست بحث فقهی دارد می گویند نمازت قبول نیست نمازت به درد نمی خورد چرا این را می گویند؟ می گویند خدا در قرآن فرمود انا اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت تو خدا را عبادت کن و اجتناب کن از طاغوت، اجتناب از طاغوت را در کنار عبادت خدا قرار داده آن روی سکه عبادت خداست و مصداق امروزی اش مرگ بر آمریکا است و بعد در بعضی از مساجد در برخی از محلات هست یک جاهایی که امکانات معرفتی زیاد نرسیده یعنی چی مرگ بر آمریکا می گویید مگر اینجا در تعقیبات نماز آمده یعنی اینقدر بی فکری و اینقدر تفکر نکردن اسلام سیاسی یعنی اسلامی که به شما وظیفه کلان نگری می دهد، اسلامی که یک عقلانیتی در بر گیرنده سرنوشت انسان های جهان را عنایت می کند اسلامی که توی حج ابراهیمی که در ایامش هستیم می گوید برائت از مشرکین همچین جایگاهی دارد یکی از مواردش هست دیگر من یادم هست راهنمایی درس می خواندم اول راهنمایی انقلاب شد و پیروز شد و اینها بعد آن زمان یک جمله قبل از انقلاب از جملات امام در دروان کودکی خودمان پسندیده بودیم روی دفتر خودمان گذاشته بودیم و یک چسبی هم زده بودیم و با خط خوشی زده بودیم این کلمه را بچه دانش آموز راهنمایی بودم یک آدم معمولی هستم و نابغه نیستم می خواهم بگویم بچه ها چطوری با امام ارتباط برقرار کردند یک نمونه اش رو خودم دارم کدام جمله امام بود که دلنشین بود برای من و حیات بخش بود و دوست داشتم این را روی دفتر خودم ثبت کنم، امام فرموده بود ای دریای بی کران انسان ها به پا خیزید چقدر انسان را بزرگ می کند این کلمه، من می گویم شما اول کتاب درسی به جای اینکه مثلا بیاییم عکس امام را بزنیم که حالا نه اینکه اون را نفی بکنم مهمتر از این بیاییم در کتاب درسی این را جا بندازیم که امام خطابش به دریای بی کران انسان ها بود مرام او برای ما عزیز باشد و بعد نقطه مقابلش چی؟! نقطه مقابل توجه به سرنوشت همه انسان ها، توجه به سرنوشت کلیت جامعه، فکرنکردن به جامعه است که انسان شبیه به حیوانات می شود حیوانات همینطوری هستند به خودشان فوقش خانواده شون فکر می کنند واقعا باید این تلقی و تعبیر دقیق از دین فهمیده بشود شما وقتیکه می آیید برای کلیت جامعه فکر می کنید این حتی با اخلاق فردی خیلی وقتها فرق می کند مثلا در اخلاق فردی یک کسی به شما ظلم کرده باید بروی به چند نفر بگویی بیایند شما را از دست ظلم این آقا نجات بدهد
ملایی: کمک کنند و نصیحتش کنند
حجت الاسلام پناهیان: درسته ولی وقتی بحث آبروی امت اسلامی در میان می آید چگونه باید رفتار کرد یک مثال بزنم در این زمینه ها حرف زدن سخت است بنده هم عادت ندارم خیلی مسالمت آمیز و یعنی با مصلحت اندیشی زیادی حرف بزنم معمولا یک شبهاتی ایجاد می شود می آیم می گویم اخلاق اسلام فردی با اخلاق اسلام سیاسی چه فرقی دارد؟ یک دفعه خیلی ها به هم می ریزند می گویندف لانی اخلاق فردی را به هم ریخت، یک مثال بزنم کمک کردن به حاکم جور از نظر شرعی اصلا حرام است و نهی هم شدیم ما، در ماجرای صفوان جمال شترهایش را اجاره داده بود به هارون امام موسی ابن جعفر علیه السلام به صفان گفت که چرا این کار را کردی گفت پولش را چند برابر می گیرم حضرت فرمود که تو دوست داری اون زنده بماند اون پولت را برگرداند؟ همین مقدار کمک به ظلمه است طرف شترهایش را فروخت، کمک به ظالم و غاصب به هر شکلش ممنوع است.
امام باقر علیه السلام در یک مقطعی کمک کرد، کجا؟ حالا اون زمان غربی ها یا مثلا کشورهای یونانی و مثلا اون طرف آمده بودند یک سکه ای ضرب کرده بودند و جامعه اسلامی از داشتن یک هویت مالی محروم بود، و داشتند مثل دلار که امروز می بینید چطوری غصب کرده فضای اقتصادی ما را داشتند پول خودشان را به عنوان سکه رایج حتی برای ممالک اسلامی تعیین می کردند و تعیین کننده بودند در قیمت مسائل مالی و اینها امام باقر علیه السلام به حاکم غاصب جور کمک کرد در ضرب سکه به روش اسلامی، پیشنهاد راداد و راهنمایی کرد و فرمود اینطوری سکه ضرب کنید و اینطوری در بازار جامعه اسلامی را مقابل جامعه کفر مستقل قرار بدهید این مشهور است و همه می دانند امام باقر علیه السلام ظلمه را کمک نکرد اومد عزت جامعه اسلامی را منجر شد هر چند حاکم جور هم نفعی برد یک وقتی آدم کلیت جامعه اسلامی را نگاه می کند این یعنی سیاست منافع کلی جامعه اسلامی را دیدن این می شود اسلام سیاسی می شود اخلاق سیاسی، این که حضرت آقا هم امروز در انتخابات تاکید کردند که اخلاق سیاسی رعایت بشود در انتخابات یعنی منافع کلان را نگاه کنیم و منافع خودت و حزب خودت را نگاه نکنی، و چشم پوشی کنی سیاست یعنی چی؟ سیاست همان خانه نشینی امیر المومنین علی علیه السلام است که برای باقی ماندن اسلام مصلحت را در خانه نشینی دید این هم یعنی سیاست فرمود فاطمه جان اگر می خواهی این اذان باقی بماند بگذار من قیام نکنم و دست به شمشیر نبرم برای امیر المومنین علیه السلام کاری نداشت دست به شمشیر بردن اما صبر کردن برای مصلحت کلی و جهان جامعه اسلامی پس اسلام سیاسی ما را به کلان نگری دعوت می کند چقدر زیباست و شما را از زندگی فردی نجات می دهد اسلام سیاسی شما را دعوت می کند به سخن رهبری که سال گذشته بیان فرمودند که قدرت در جهان ازغرب دارد به شرق منتقل می شود جایگاه ما در این انتقال قدرت کجاست؟ چقدر کلان شاخصه های این انتقال قدرت را آدم بخواهد بحث بکند بحث های خیلی طولانی خواهد شد ولی اسلام می خواهد انسانی که تربیت می شود فقط در لاک فردیت خودش فرو نرود حتی در لاک قومیت خودش هم فرو نرود حتی در لاک ملیت خودش هم باقی نماند انقلاب اسلامی دست ما را گرفت و ما را تبدیل کرد به انسان های جهانی حداقل جهان اسلامی، وقتی ما گفتیم مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل یعنی ما در معادلات قدرت حرف داریم و حرفمان را سریع اعلام می کنیم
ملایی: شاید یک نمونه درست و کاملش نامه حضرت امام به گورباچف و خیلی تشابهات عجیب و غریبی نامه های اخیر رهبر انقلاب مثلا به دانشجویان و جوانان در غرب آمریکا الان سردمداران آمریکا می گویند دانشجوهای ما دارند حرف حضرت آیت الله ایران را گوش می کنند حضرت آیت الله بهتر از ما جوان های ما را می شناسد چون ما حرف جهانی داریم وقتی می گوییم اسرائیل نه این حرف منطقه ای نیست این حرف جهانی است و بعد انقلاب اسلامی نه تنها ما را جهانی کرد طبیعتاً ما را جهان اسلامی هم قرار داد، نگاه مان را عملکردمان را الان ما برای درگیری با دشمن اول خودمان صهیونیسم نیاز به لشکرکشی نداریم هم پیمان ها، هم پیمان هایی که حتی ممکن است پیمان کاغذی هم ننوشته باشیم قرار مدار سیاسی معقول هم نداشته باشیم در همه جهان هم دارند مقاومت می کنند اخیرا نیروهای انقلابی عراق با پهپادهایشان مورد حمله قراردادند در طول این سالها و ماه های اخیر به ویژه ما چون جهانی حرف می زنیم و منطقه ای فکر می کنیم لذا در منطقه دیگر تنها نیستیم
ملایی: و همه اونهایی که در طرف درست تاریخ ایستادند به تعبیر حضرت آقا درهمان جبهه اسلام هستند
حجت الاسلام پناهیان: اسلام سیاسی یعنی اسلام جهانی، اسلام سیاسی یعنی برای کلیت جامعه فکر کردن، و انتخابات ریاست جمهوری چرا زیباست؟ به این دلیل که همه توی حداقل موقع گفتگوها و حتی موقع انتخاب و مناظره ها و اینها فکر می کنند مثلا در این جامعه چه اقدامی باید بشود که تورم از بین برود ببینید دیدگاه های مختلفی که وجود دارد برای رفع مشکلات این جامعه اینها همه دیدگاه هایی است که آدم تا کلان نگر نباشد نمی تواند آنها را نقد کند می گویند مثلا حقوق کارگر را اضافه کنید که بالاخره کارگرها در رفاه بیشتری باشند بعضی ها کلان نگری می کنند درست یا غلطش را کار ندارند می گویند حقوق کارگر را اضافه کنید نقدیندگی در جامعه افزایش پیدا می کند و تورم می شود تورم که شد همین کارگر همان جنسی که قبلا می خرید باید دوبرابر قیمت بخرد پس فقیرتر می شود البته این حرف کسان دیگری بهش نقد دارند و می گویند آقا با حقوق کارگر اضافه کردن مگر چقدر نقدینگی اضافه می شود ولی ببینید این جنس بحث ها از جنس بحث های فردی که پول من را زیاد کن فرق می کند برای کلیت جامعه باید شما فکر کنید و ما انسان ها مجبور هستیم در زندگی خودمان مسائل کلان را نگاه کنیم بشناسیم و مشارکت کنیم در تغییر دادن مسائل کلان اسلام سیاسی یعنی این، اگر ما اسلام سیاسی را قبول نداشته باشیم انسان را تحقیر کردیم اگر ما اسلام سیاسی را قبول نداشته باشیم در واقع معتقد شدیم به این که اسلام انسان را تحقیر کرده است خواسته است در فردیت خودش صرفا زندگی کند و این تحقیر انسان هاست این یک تفسیر، از اون کلمات حضرت امام که جلسه قبل مرور کردیم والله اسلام همه اش سیاست است یا در تعابیر دیگری می فرماید سیاست در قرآن در آیات قرآن بیشتر از امور فردی است یا تعبیر دیگر امام که من خلاصه تعابیر هفته گذشته را امروز خوب است تکرار کنم که رحلت حضرت امام است می فرماید آیات و روایات فردی یک صدم آیات و روایات سیاسی هم نیست، اینها اعتقاد حضرت امام است یک اسلام شناس بزرگ بود گاهی از اوقات حضرت امام می فرمود کسی که فقیه به معنای احکام فردی هست لزوما اسلام شناس نیست و اسلام شناسی را درک این مسائل کلان دین می دانستند، اسلام ذاتاً سیاسی است من می خواهم از کلمه ایمان هم استفاده کنم، امام رضوان الله تعالی علیه یک کاری کرد، ما در مورد مصادیقی مثل سردار سلیمانی شهید و رئیسی شهید عزیز در بسیاری از کلمات مقام معظم رهبری و وصیت نامه های شهدا این مطالب را زیاد می بینیم ایمان را آورد در عرصه سیاست ایمان به خدا شد سیاسی، شما یک وقت ایمان دارید به خدا به این عنوان که خدا هست این هنوز اسلام سیاسی نیست یک وقت ایمان داری به خدا که خدا در زندگی شما به تنهایی موثر است یک وقت ایمان داری به خدا که خدا در حرکت کلی جامعه به سمت یک هدف موثر است این می شود اسلام سیاسی، ببخشید ایمان سیاسی اولین اطلاعیه ای که حضرت امام دارند حدود نوزده سال قبل از پانزده خرداد 42 دیگر اون موقع یک طلبه جوانی بودند در این اولین اطلاعیه حضرت امام یک جمله ای دارند ذیل آیه قرآن انما قل انما اعزکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادا بعد ذیل این توضیح می دهند قیام لله است که حضرت موسی را بر فرعون غلبه داد قیام لله است حضرت امام ایمان داشتن به خدا و حتی عرفان را آوردند سیاسی کردند آقای شاه آبادی که حضرت امام فرموده بودند آقای شاه آبادی به ایشان فرموده بودند اگر من یار داشتم علیه رضا خان قیام می کردم و آقای بهجت دوباره یک عارف دیگر آقای بهاء الدینی یک عارف دیگر من یک جلوه سیاسی آقای بهاء الدینی را بگویم بد نیست به یکی از مسئولین رسانه گفتم جالب بود به آقای بهاء الدینی اعلی الله مقامه الشریف عارف واقعا کم نظیری بود گفتم که یکی از علمای قم می خواهد نگاه کردن تلوزیون را حرام اعلام کند چرا چون یک صحنه هایی دارد که از نظر فقهی ایشان تشخیص می دهد حرام است به آقای بهاء الدینی این را گفتند آقای بهاء الدینی گفتند که بیخود اگر میبیند روی ایشان اثر منفی دارد پیچ تلوزیون را خاموش کند این تلوزیون باید برنامه ای پخش کند که مردم آمریکا تلوزیون خودشان را ببندند این را نگاه کنند این فیلمها را برای تو درست نکردند که بنشینی نگاه کنی جنس نگاه را می گویم جنس جهانی دادن به احکام دین بلندای نگاه حضرت امام اینطور بود آقای بهجت یک عارف بی نظیر بود می فرمودند که تا شاه یا به قتل نرسد یا از این کشور اخراج نشود این کشور روی سعادت نخواهد دید این را بارها مکرر به خود حضرت امام هم گفته بودند آقا زاده شون به بنده می فرمودند که شاهد بودم این را به امام می گفتند قبل از پیروزی انقلاب یا آقای شاه ابادی که تعبیرش را عرض کردم خود حضرت امام، امام عرفان را آورد در سیاست و واقعش این است تا کسی اینقدر عارف نباشد اینقدر ایمان به خدا و ایمان به نصرت خدا نداشته باشد نمی تواند در عرصه سیاست درست عمل بکند، و این خیلی مهم است الان توی اثر گذاری های امروزی اش من یک تعبیری را فکر می کنم از شهید رئیسی همه دیدیم و خواندیم در آن تقابل اولیه ای که با به هر حال با کارگزاران دولت قبلی دارد و گزارش هایی می دهند در مورد خزانه و بودجه و این حرفها می گویند ملتی که خدا را دارد غصه ندارد
ملایی: سیاست مدار اگر ایمان به خدا نداشته باشد راه های پیروزی را پیدا نمی کند اگر این ایمانش در سطح عرفانی حالا من نمی گویم عارف باشد مثل آقای بهجت و بها ء الدینی در سطح ایمانی مستحکم نباشد نمی تواند آقای سردار سلیمانی من از برخی از فرماندهان میدان که حتی به شهادت رسیدند از خودشان شنیدم من گفتند سوریه که از دست رفت قسمت های خیلی زیادی اش ما می توانیم بخش هایی اش را نگه داریم ولی سردار سلیمانی عجیب با توکل به خدا می رفت جلو این توکل به خدا در او قدرت ایجاد کرده بود و برای او ابهت ایجاد کرده بود حالا به مرور زمان شهید بزرگوار شهید رئیسی هم گفته خواهد شد که چگونه ایشان با توکل و ایمان به خدا اومدند در میدان و عمل کردند و بن بست هایی را که قطعا دیگران پیش بینی می کردند این بن بست ها مملکت را فلج خواهند کرد این مسیرشان طولانی بود تا برسد به سر سفره مردم به این نقطه به صورت کامل نرسید تورم باید از بین می رفت کاملا ملموس می شد ولی اون همه بدهی ها را پاس کردن اون همه کمبود اقلام حیاتی مملکت را مرتفع کردن اینها خیلی اهمیت دارد پس ببینید سیاست یعنی چی؟ اسلام سیاسی یعنی چی؟ اسلام غیر سیاسی یعنی اسلام محدود به زندگی فردی فوقش روابط اجتماعی، اسلام سیاسی یعنی شما موظف هستید بیاندیشید درباره کلان جامعه طرح ریزی های کلی و کلان، الان صهیونیست ها سند مثلا بیست سی نوشته اند و سندهای دیگری که می نویسند برای مردم جهان مثلا در اون سندها می نویسند شما برای افزایش تولید باید صنعت توریسم را گسترش بدهید حرف به ظاهر درستی است ولی وقتی کلان نگری می کند یک دفعه می رود در بعضی
از روستاها من هم شمال کشور رفتم و هم در جنوب کشور در اطراف آبادان تو دو تا روستا، روستایی ها بدون اینکه زیاد از این مباحث بخواهند سر در بیاورند اون روستایی که با من صحبت می کرد خیلی از روستایی ها با من صحبت می کردند ولی این دو نفری که صحبت می کردند می گفتند از وقتی که روستای ما توریستی شده کشاورزی از بین رفته و مردم از یک راه دیگر پول در می آورند، بعد گفتم یعنی چی؟ کشاورزی می گفت نه دیگر اینجا ایستادیم مردم در این طبیعت بگردند برای چی کشاورزی کنیم خانه اجاره می دهیم میوه ها را نشان می داد می گفت این زمانی میوه ها مال باغ ما بود ما خارج از کشور می فروشیم توریست ها بخورند گفتم نونوایی ما رفته بودیم با یک عده ای از طلبه ها در یکی از روستاها برای اردو می گفتیم یکی از طلبه ها می شد بیایند نونوایی بکنند روستای بغل یک نونوایی است نونوایی صنعتی است با وانت می رویم نون می خریم می آوریم اینجا گفتم چرا نونوایی ندارید؟ گفتند خوب این روستا توریستی شده دیگه دیگه کسی نمی صرفد تنور نان بزند یعنی ما طبیعت زندگی روستا را از دست دادیم به واسطه چی؟ حرف جالبی است واقعا هیچ شغلی مثل صنعت توریسم شغل و درآمد ایجاد نمی کند ولی در دراز مدت شما می شوید یک کشور به شدت وابسته اون وقت یک کشوری که مساحتش یک سوم یا نصف کل مازندران و شمال ما هست و گلستان از درآمد کشاورزی اش چند برابر درآمد نفت ما درآمد دارد اینها مسائل کلان است اسلام سیاسی یعنی به این مسائل کلان فکر کن اینها وظیفه تک تک شماست البته اسلام سیاسی را باید آدم با جمع انجام بدهد.
پس یک کمی تعریف کردیم شما راضی شدید از این تعریف؟ می خواهم بگویم یک دعوایی یک صحبت بدون دعواست این، شما مگر می توانید اخلاق فردی را اصلاح بکنید؟ ولی نروید سراغ مسائل کلان اجتماعی؟ نمی شود یک مثال تربیتی بزنم می فرماید الناس بأمرائهم اشبه منهم بآبائهم مردم به رؤسای جامعه بیشتر شبیه هستند تا به پدر و مادرشان! الناس علی دین ملوکهم یا عبارات دیگری که داریم مکرر می فرماید پادشاه تغییر بکند زمانه تغییر خواهد کرد، حتی استانداردر یک استان تغییر بکند حال و هوای اون استان تغییر خواهد کرد درسته؟ خوب پس ما اگر دنبال سعادت یک جامعه هستیم این روش غلطی است که یک طلبه ای مثل بنده برود بنشیند مردم را موعظه کند فقط نه که این بد است این را ترک کنیم نه از این موثرتر این است که برود یقه سیاست مداران را بگیرد مردم یک طلبه دیدند باید بگویند اینها گیر بده به سیاست مداران هستند چون از اونجا جامعه اصلاح می شود از اونجا جامعه خراب می شود بالاخره این فرق می کند کوچکترین اخلاقیات سیاسیون در رفتارهای خودشان داشته باشند مثل اینکه رفتار دفاعی داشته باشند و یا صبر نداشته باشند و تواضع نداشته باشند یا صادق نباشند همه روی مردم اثر می گذارد ما اینجا بنشینیم با همدیگر در مسجدی در یک گوشه ای هی نصیحت اخلاقی با هم بکنیم واقعا تصور احمقانه ای دارند بعضی ها ازدین که این دین را سیاسی نمی دانند یعنی خداوند متعال دنبال تحمیق ماست دنبال این است که بین شما موثرترین عوامل تربیتی جامعه را رها بکنید مگر می شود همچین چیزی؟
حجت الاسلام پناهیان: هر چی هم ضرر کردیم و جای هر چیزی خالی است چون دین را سیاسی ندیدیم این باید خیلی رویش کار بشود، در مورد مسائل اقتصادی هم همینطور در قرآن و روایات هست در قرآن می فرماید که اموال را دست سفها ندهید سفیه نادان است می گوید بعد اگر اموالت از دست رفت خودت را باید سرزنش کنی آقای جوادی عاملی خوب استفاده می کنند از این آیه و می فرمایند این یعنی سیاست مداران سفیه می توانند اموال را از بین ببرند سیاست مداران عاقل یا آقای بهجت می فرمایند یک مقدار عقل برای اداره جهان کافی است یک عبارت های خیلی عالی ای دارند آقای بهجت در مورد سیاست.
حالا بیاییم از منظر د ین نگاه کنیم یکی از تعابیری که در قرآن کریم وجود دارد و تعبیر به جایی است تعبیر اقامه دین است دین باید اقامه بشود وقتی شما بخواهید دین را اقامه کنید اونهایی که منافع شان در خطر است می آیند در مقابل شما می ایستند اونهایی که می خواهند جوامع بشری را چپاول کنند در مقابل شما قرار می گیرند یکی از آیات قران که به اقامه دین و یکی از مهمترین لوازم اقامه دین اشاره می کنند که پر بسامدترین در کلمات حضرت امام هم هست من قرائت بکنم می فرماید شرح لکم من الدین ما وصی به نوحاً والذی اوحینا الیک و ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی این آیه قرآن را ببینید همه انبیا را کنار همدیگر قرار می گیرد به ویژه انبیاء اولوالعزم و انبیائی که به تاریخ اسلام نزدیک تر هستند من کلا با انبیا همیشه این را سفارش کردم به انبیاء و ان اقیموا الدین اقامه کنید دین را، دین یک مکتب روان شناختی صرفا نیست که تو این توصیه های روان شناسی را در فردیات خودت رعایت کن و در پستوی خانه خودت برای خودت دین برنامه ورزشی و فردی نیست که بروی اینها را یک برنامه غذا خوردن نیست که بروی اینها را اینها را در دین دارد ولی اینکه بروید در زندگی فردی خودت پیاده کنی و یک رابطه با خدایی برقرار کنی نه اقامه دین یک امر اجتماعی است به همین دلیل اینجا ننوشته اقامه د ین یک امر اجتماعی و سیاسی است اینجا فرموده است ان اقیموا الدین ولی از کجا ما می فهمیم این اقیموا الدین جنبه اجتماعی و سیاسی دارد؟ ان اقیموا الدین و لا تتفرقوا فیه تفرقه نداشته باشید در دین، در جاهای دیگر قرآن در مورد تفرقه خدا مفصل صحبت کرده تفرقه پیدا کنید ضعیف می شوید معلوم می شود ما قوت اجتماعی باید داشته باشیم خیلی جالب است چند تا حرف نزنیم پر بسامدترین حرف در کلمات حضرت امام وحدت بود، من راحت می توانم بگویم به عنوان یک محقق بیست و یک صحیفه امام محقق که یعنی چند بار من مطالعه کردم انصافا به دلایلی این پیش آمد توفیق واقعا پر تکرارترین حرف وحدت کلمه است چون امام به اقامه دین پرداخت و وقتی که به اقامه دین بخواهد یک جامعه بپردازد باید تفرقه نداشته باشد خود این که من چه حرفی بزنم تفرقه بر انگیز است و چه حرفی بزنم تفرقه بر انگیز نیست پیچیدگی های خاص خودش را دارد و نیاز به بصیرت سیاسی و نیاز به یک هوشمندی در این زمینه ها دارد من می خواستم اینجا یک اصطلاح دیگر را هم از اصطلاحات حضرت امام احیا کنم در همین حوزه دین سیاسی ما یک کلمه ای داریم به نام انقلاب، انقلابی بودن یعنی چی؟ می گویند فلانی انقلابی است و فلانی انقلابی نیست خط کشش چی است انقلابی بودن یعنی اصرار بر عقلانیت، انقلابی بودن یعنی این، انقلابی نباشد یعنی چی؟ اصراری نداری بر عقلانیت حمقا اومدند جامعه را اداره کردند بی خیال جامعه جهانی دست فساد و تباهی افتاد بی خیال انقلابی بودن یعنی باری به هر جهت نبودن و بی خیالی طی نکردن تعبیر باری به هر جهت نبودن را در روایت برای شما بگویم شما فرمودید امام صادق فرمود ان مع نباشید کلمه سختی است اون زمان هم سخت بوده اونها هم متوجه نشدند گفتند ان معه یعنی چی؟ فرمود که لا تقولوا انا کواحد الناس من یکی از مردم، من مثل بقیه دنبال هر کسی نیفتید دنبال صدای نعلین ها نیفتید یعنی هر صدای کفشی اومد کسی ظاهرا اون زمان صدای کفش یک موضوعیتی داشته دنبال این و اون الکی نیفتید مستقل باشید و بیاندیشید سیاست یعنی برخورداری از کلان نگری عقل سیاسی یعنی کلان نگری و محاسبات قدرت در اندازه های کلان، محاسبه اقتصاد در اندازه های کلان، سیاست یعنی نسبت به کلیت جامعه و روند حرکت جامعه و بصیر و حساس بودن و انقلابی گری یعنی چی؟ یعنی اصرارداشتن بر این عقلانیت سیاسی، انسان انقلابی در کلام حضرت امام یعنی این، من دیگر می خواستم یک کمی از جملات حضرت امام برای شما بخوانم که یک باری ایشان ناراحت بودند فرمودند من انقلابی نیستم و ما انقلابی نیستیم و بعد عذرخواهی می کردند از مردم، برافروختگی دارد اونجا حضرت امام می گفتند که برای چی انقلابی نبودید برای اینکه با دشمنان این ملت سختگیرانه برخورد نکردید، پس انقلابی گری را در کلام حضرت امام باید شناخت و باید تفسیر کرد انقلابی گری الان بعضی ها کلاس می گذارند ما از انقلابی هایش نیستیم این کلاس ندارد خوب نیست این را بگویید تحقیر خودت است، یعنی ما اصراری برای عقلانیت نداریم یا بعضی ها می گویند ما سیاسی نیستیم یعنی شما عقلانیتی که کلان نگر هست ندارید خوب نیست کسی بگوید من سیاسی نیستم، یا خوب نیست کسی بگوید که من انقلابی نیستم و عقلانی نمی بینم مسائل را من نمی خواهم عقلانی باشم و من نمی خواهم کلان نگر باشم و نمی خواهم عضوی از جامعه باشم تربیت انقلابی یعنی چی برای دانش آموزان ما جامعه پذیری به دانش آموزان ما انتقال داده شود اینها بدانند برای جامعه چیکار بکنند باید اداره مدرسه گاهی به خود دانش آموزان سپرده شود دانش آموز اگر خراب هم کرد عیبی ندارد کمک برسانیم مسئولیت این هفته مدرسه با این دانش آموز است یاد بگیرد که من کلیت مدرسه وقتی دستم هست من چیکار باید بکنم؟ ببینید این چیزی است که فرمود زندگی جمعی را یاد بگیرید.
ملایی: بسیار عالی شاید زمان داشتیم برای اینکه دوباره ادامه بدهید ولی به هر حال تا اینجای کار به قول معروف من راضی هستم خیلی ممنونم
حجت الاسلام پناهیان: ما باید این اصطلاحات را طوری تعریف کنیم که احساس بُعدی که بعضی ها دردلشان هست از بین برود می گویند نه اگر واقعا سیاسی بودن یعنی این ما هم حساس هستیم نسبت به مسائل جهانی و مسائل کلان جامعه، انقلابی بودن اگر یعنی این، یعنی اصرار داشتن من حالا می خواستم موارد دیگر را بگویم اصرار داشتن بر منافع ملی یعنی انقلابی بودن، اصرار کسی نداشته باشد به منافع ملی انقلابی نیست
ملایی: برایش کشورش مهم نیست
حجت الاسلام پناهیان: منافع ملی نه منافع فردی و گروهی و حزبی انقلابی یعنی کسی که بر منافع کشورش اصرار دارد شهید یعنی کی؟ کسی که در این راه فدا می شود می شود انقلابی، و این چقدر خوب است
ملایی: این دایره اینقدر گسترده است که خیلی از اتفاقات و اختلافات و خیلی از اتهام ها مثل نگاه شهید سلیمانی رضوان خدا بر او باد همه ما با هم هستیم
حجت الاسلام پناهیان: خیلی خوب ممنونم نباید کسی را از دایره اسلام سیاسی خارج کرد چون واقعا توهین است اگر کسی هم خودش گفت می گوییم نه به خودت توهین نکن اینطوری نیست و به این سادگی نباید کسی را از انقلابی بودن خارج کرد این خود انقلاب را تضعیف می کند می گوییم نه شما که حتما انقلابی هستید حالا در شیوه تامین منافع ملی که اصرار داری این راه را ممکن است انتخاب کنی یا اون راه را اونجا دیگر دانش تعیین می کند و مصلحت اندیشی.
ملایی: خیلی خوب ممنون و متشکرم از حاج آقای حجت الاسلام پناهیان عزیز بحث خیلی شیرینی است این فراز آخر انقلابی بودن یا نبودن مفهوم انقلاب خودش می تواند چند جلسه باشد من نه توصیه انشاالله خواهش می کنیم از همدیگر بخواهیم برویم مطالعه کنیم آیاتی که تلاوت خواهد شد را تقدیم کنیم اشاره من به تصویر حضرت امام رضوان الله تعالی علیه السلام صفحه 88 قرآن کریم آیات 60 تا 65 سوره مبارکه نساء تقدیم شود به روح بلند آفتاب حضرت امام رضوان الله تعالی علیه.
( صفحه 88 قرآن کریم آیات 60 تا 65 نساء)
ملایی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم امروز 25 ذی قعده اونهایی که در مشهد هستید لطف می کنید طبق قرار سمت خدایی ها برای همه زیارت می کنید و ما هم قول می دهیم جاهای خوب خوب شما را یاد می کنیم برای همدیگر دعا بکنیم محضر حاج آقای حجت الاسلام پناهیان خواهیم بود چند دقیقه قبل از اون عرض کنم امروز یک نماز دو رکعتی هم دارد که اونهایی که تا این لحظه موفق شدید به به جا آوردنش خوش به سعادتتان ممنون که ما را دعا کردید وگرنه می توانید به قصد رجا نماز را به جا بیاورید و نماز ساده ای است و ما را هم دعا بفرمایید.
حجت الاسلام پناهیان: بله من در ادامه تعریف اسلام سیاسی به زبان ساده و مختصر یا تعریف انقلابی بودن یک موضوع دیگری را هم می خواهم مطرح بکنم و اون بحث امامت و ولایت هست در همین آیات قرآن که تلاوت شد، شما مهمترین قسم قرآن را می بینید فلا و ربک به خدای تو سوگند حالا خدا برای چی قسم می خورد اصلا خدا نیازی ندارد به قسم خوردن قسم جایی می خورند که طرف ممکن است باورش سخت باشد یک حقیقت مهمی می خواهد بیان بشود قسم یک همچین جایی است دیگر خدا به پیامبرش می فرماید پیامبر من به خدای تو سوگند واقعا دوست دارم یک ساعت فقط برای این آیه ما وقت بگذاریم و کنجکاوی مان را تحریک کنیم که چه موضوع مهمی است که حتی شاید ماها باورمان نیاید و خدا به خودش قسم می خورد اون هم خطاب به پیامبرش یک وقت عموم مردم هم باور نمی کنند عموم مردم شاید جای تاکید داشته باشد یعنی اینجا خطاب به خود پیامبر است که دیگران بشنوند فلا و ربک دارد قسم می خورد خدا که بگوید کسانی که تو بهشون دستوری میدهی قضاوتی می کنی در امر اجتماعی می پذیرند عمل می کنند اما قلباً یک کمی مشکل دارند اینها ایمان ندارند، لایؤمون حتی یحکموک فیها ثم لایجدوا فی انفسهم حرجاً مما قضیت و یسلموا تسلیما بح امامت در سیاست را باید مجزا مطرح کرد.
ملایی: می توانیم در هفته آینده ادامه اش بدهیم
حجت الاسلام پناهیان: چون فضای انتخابات است می توانیم و الا می خواستم بحث اسلام سیاسی را جمعش کنم ولی واقعش این بحث امامت امروز ما روز از دست دادن یک امام جامعه مون است و نصب یک امام دیگری در جامعه مون اصل امامت یک اصل عقلانی است شما کل دین را بگذارید کنار آنچه موجب دوام جامعه می شود این است که قوانین کلان حاکم بر جامعه را که کل جامعه پذیرفته یک فرد قدرتمندی بالای سرش باشد و ضمانت اجرای اون قوانین باشد.
ملایی: خدا حفظ تان بکند حاج آقا و خدا سلامتی به شما بدهد و بیننده های عزیزمان فرمودند امروز سالروز ارتحال یکی از ائمه جامعه ماست امام خمینی رضوان الله علیه و روز نصب امام خامنه ای، کلامی از ایشان در مورد امام خمینی پایان بخش برنامه ما خواهد بود.
تا سلامی دوباره خدا نگهدارتان.
«انسان های بزرگ جاذبه و دافعه شان هم میدان وسیع و گسترده ای دارد جاذبه و دافعه امام تماشایی است اونچه که مبنا و معیار جاذبه امام و دافعه امام بود باز مکتب بود و اسلام بود در دعای 44 از دعاهای صحیفه سجادیه که دعای ورود در ماه رمضان است، ان نسالم من عادانا از تو می خواهیم که با همه دشمنان خودمان صلح کنیم حَاشَا مَنْ عُودِيَ فِيكَ وَ لَكَ ، فَإِنَّهُ الْعَدُوُّ الَّذِي لَا نُوَالِيهِ ، وَ الْحِزْبُ الَّذِي لَا نُصَافِيه (صحیفه سجادیه، جلسه 84) مگر اون دشمنی که من به خاطر تو با او دشمنی کردم این دشمنی است که ما هرگز با او دم از آشتی نخواهیم زد دل ما با او صاف نخواهد شد امام اینطوری بود دشمنی شخصی با کسی نداشت اگر کدورت های شخصی هم بود امام زیر پا می گذاشت اما دشمنی به خاطر مکتب برای امام بسیار جدی بود.»