خیلی خوش آمدید این چهارشنبه هم سعادت و افتخار نصیب من و رفقای عزیزم در برنامه سمت خدا است تا از مشهد الرضا خدمتگذار شما باشیم. صحن نورانی انقلاب اسلامی و از اینجا به شما سلام بکنیم. این شعر معروف جناب آقای رستمی را حتماً شماها، خیلیهایتان حفظ هستید.
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر
شعر بلندی است، بنا ندارم الان بخوانم برای شما همهاش را، اما خودتان میتوانید جستجو کنید و یک عشق ورزی کنید با این شعر محضر امام رضا علیه السلام، سه چهار بیت آخرش خیلی برای این لحظهها به نظرم هدیه مناسبی از طرف من و رفقام باشد به امام رضا میگوید. میگوید:
مرقدت ضربالمثلهای مرا تغییر داد، ما شنیدیم، هرکه بامش بیشتر برفش بیشتر؛ اما نه این طوری نیست،
مرقدت ضربالمثلهای مرا تغییر داد هرکه بامش بیش، برفش… نه! کبوتر، بیشتر
چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر
الهی همیشه معطر باشد وجودتان به عطر توسل و ذکر به محضر آقایمان امام رضا علیه السلام، نایب الزیاره شما هستیم و دعوت میکنم همراهی بفرمایید با برنامه خودتان با حاج آقای حجت الاسلام نظافت عزیز و دوست داشتنی. سلام علیکم و رحمه الله، زیارتها قبول، خیلی خوشحالیم که خدمتتان خواهیم بود دقایق پیش رو، در این جا.
حجت الاسلام نظافت: سلام علیکم، سلام بر همهی بینندگان عزیز، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. در خدمتتان هستم.
ملایی: خدمت از ما هستم حاج آقا حجت الاسلام نظافت.
حجت الاسلام نظافت: ما بعد از مدتی فاصله شد، گاهی این سیر بحث ما به مناسبتهایی فاصله میاندازد.
ملایی: این بحث نامهی سی و یک نهج البلاغه.
حجت الاسلام نظافت: خب هفته قبل به مناسبت شهادت آیت الله رئیس سیزده همراهانشون شایسته بود که همان بحث را داشته باشیم ادامه نامه سی و یک در خدمتتون هستم بله اگر یادتان باشد بسم الله الرحمن الرحیم به این جا رسیدیم که حضرت فرمودند: «أَخْلِصْ فِي الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ» در سؤال کردند و گدایی کردن خالص باش.
ملایی: در خانهی خدا،
حجت الاسلام نظافت: در خانهی خدا، اگر میخواهی مستجاب بشود. فرمود: «فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَان» فقط دست خدا است عطا کردن و محروم کردن. خدا بخواهد نمیدهد، خدا بخواهد میدهد. ما انواع اخلاص داریم. گاهی اخلاص در اعمال است که عمل بیعیب داشته باشیم، گاهی اخلاص در نیت است که ریا نداشته باشیم، گاهی اخلاص در دین است که دینمان التقاطی نباشد. دین خالص از وحی بگیریم معلومات را، از خودمان چیزی اضافه نکنیم، گاهی اخلاص در محبت، رفاقت است، محبت بیشترین محبت نثار خدا، گاهی اخلاص در دعا است. این جا منظور اخلاص در دعا هستو ذیلش میفرماید «فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَان» چه زمانی ما در مقابل دعا کردن خالص هستیم؟ وقتی بفهمیم همه چیز دست خدا است. آن وقت دیگر امیدمان از غیر خدا قطع میشود. آن وقت است که از صمیم دل حاجت میخواهیم و این اتفاقا به اخلاص در نیت هم کمک میکند این ذیل بیان که فرمود: «فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَان» فقط در دست خدا است عطا کردن و محروم کردن به آن هم کمک میکند، چرا؟ چون اگر من فهمیدم خدا همه کاره هست دیگر دلیلی ندارد ریا کنم، خودم را شیرین کنم پیش چه کسی؟ خودم را مقرر کنم پیش کدام انسان؟ انسانی که روزی من دست او نیست، انسانی که او مثل من محتاج روزی خدا است، انسانی که عزت من دست او نیست، انسانی که عزت او دست خدا است، «فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَان» میگویند این آیه را زیاد بخوانید. « قلِ اللّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ» تو مالک همهی ملک هستی، روی مصلحتت، روی حکمتت، روی هر جهات مختلف به هر کس بخواهی ملک میدهی از هر کس بخواهی میگیری. «وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ» هر کسی را بخواهی عزیز میکنی، هر کسی را بخواهی ذلیل میکنی. «ِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ» همهی خیرات در دست تو است. اینها کمک میکند به اخلاص. در قرآن داریم «و إِنْ يَمْسَسْكَ اللهُ بِضُرٍّ» (سوره آل عمران، 26) اگر خواست خدا به تو ضرری برساند، «فَلا كاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ» (سوره آل عمران، 26)
ملایی: هیچ کس نمیتواند جلویش را بگیرد.
حجت الاسلام نظافت: جلویش را بگیرد و برطرف بکند. «وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ» (سوره آل عمران، 26) و اگر خدا خواست به تو خیره برساند، «فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ» (سوره آل عمران، 26) هیچ کس نمیتواند فضل خدا را برگرداند، «يُصيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ» (سوره آل عمران، 26) خدا به هر بندهای که بخواهد خیرش را میرساند، این توحید چقدر خوب هست و چقدر انسان آرام میکند، نه اگر این مطلب را بفهمید اخلاص در جهات گوناگون پیدا میکنید. خب، حالا ما میخواهیم دعا بخوانیم «أَخْلِصْ فِي الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ»، گدایی کنیم، چه بخواهیم بهترین دعا این هست، فرمودند: «أكثِرِ الإستِخارَة» زیاد استخاره کن، این کلمه استخاره برخلاف آنچه که رایج شده است در اذهان مردم .....
ملایی: آن دعای اصطلاحی نیست.
حجت الاسلام نظافت: خیر، دعا است، یعنی طلب الخیر. بهترین دعا این است که بگوییم « أَعْطِنِي بِمَسْأَلَتِي إِيَّاكَ جَمِيعَ خَيْرِ الدُّنْيَا وَ جَمِيعَ خَيْرِ الْآخِرَةِ، وَ اصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیَا وَ شَرِّ الْآخِرَةِ » استخاره طلب الخیر، خیر چیست؟ شامل همهی خوبیها میشود. خوبیهای دنیوی خوبیهای اخروی، خوبیهای مادی، خوبیهای معنوی، اصلاً شما میدانید خدای متعال به جایی که بفرماید پول، مال؛ گاهی به جای آن گفته است خیر. مثلا تو آیه ارث فرمود: «إِنْ تَرَكَ خَيْرًا» اگر کسی مرد از او خیر باقیمانده است یعنی پول خیر باقی ماند. پول میتواند منشا خیرات باشد. نان در قرآن، به جایی که نام بفرماید، فرمود: خیر. حضرت موسی فرمود: «رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ» خدای محتاج خیری هستم که نازل کنی. امیرالمومنین خطبهای در نهج البلاغه دارد، فرمود: «و اللهِ ما سأله الّا خبزا» موسی نان میخواست، ....
ملایی: چیز دیگری نمیخواست.
حجت الاسلام نظافت: گفت: خدایا من محتاج خیر هستم، پس این که فرمود: «اکثر الاستخاره» یعنی همهی خوبیها، ما کلمهای نداریم که همه خوبیها را تحت پوشش قرار بدهد، خیر اینجوری هست، بر هم همین طوری است، بر هم از همان خیرات است. بنابراین همیشه استخاره کنیم زیاد یعنی همیشه بگوییم خدایا خیر را به ذهنم برسان، خدایا خیر را به زبانم جاری کن، خدایا خیر را برایم مقدر کن، خدایا خیر را به زبان مشاور جاری کن. میرویم دکتر میگوییم: خدایا خیر ذهن این دکتر برسان به زبانش جاری کن، نمیدانم نمایندهی مجلس انتخاب میکنیم میگوییم خدایا به ذهن اینها خیر برسان، میشود «اکثر الاستخاره». بعد بگوییم خدایا خیر مقدر کن و خدایا توفیق عمل به خیر بده این میشود «اکثر الاستخاره». زیاد استخاره کردن یعنی در همهی کارها، در همهی تصمیمها از خدا طلب خیر داشته باشیم. همیشه بگوییم «أستخير اللّه برحمته» من از خدا طلب خیر دارم به واسطهی رحمتش، همیشه دنبال کشف خیر باشیم تو هر مسئله ذهن ما فعال بشود، پرس وجو کنیم، در به در به دنبال این باشیم که سر این دو راهیها خیر کدام است. در دعا داریم «و خِرْ لی في قَضائِكَ» خدایا در قضا و قدرت برای من خیر مقدر کن، «بارک لی فی قدرک» در تقدیرت، تقدیرت را برای من مبارک بگردان، «حتی لا احب تعجیل ما اخرت» آن چنان خیر باشد که آنچه را که تو تاخیر انداختی من عجله نکنم
ملایی: یک کم دیر بشود ناراحت نشوم.
حجت الاسلام نظافت: نه، بگویم همان درست است. گاهی آدم ثروت میخواهد، خدای متعال یک سال دیگر میدهد. گاهی ما مثل بچه هستیم، شده شما، مثلا بچهای گرسنه، مادر رفته از تو آشپزخانه غذا بیاورد تا بیاید، یا دارد غذا درست میکند، بیتابی میکند، بابا دعای تو مستجاب است، زمان میبرد.
ملایی: مصلحت در این هست که یک ذره زمان میبرد.
حجت الاسلام نظافت: عالم، عالم تدریج است، عالم اسباب و مسببات است مثل کودک نباشیم. ببینید حضرت موسی و هارون، علی نبینا و اله و علیه السلام، وقتی نفرین کردند فرعون را، خدای متعال به موسی چه فرمود؟ به هارون چه فرمود؟ فرمود: دعای شما مستجاب شد. امام صادق علیه السلام فرمود: چهل سال بعد اثرش را دیدم. مرگ بر اسرائیل میگوییم باید صبر کنیم، مرگ بر شاه گفتیم نتیجه گرفتیم، مرگ بر صدام گفتیم نتیجه گرفتیم. زمان میبرد پافشاری میخواهد، صبوری میخواهد، «حتی لا احب تعجیل ما اخرت و لاتاخیرما عجلت»، بعضی چیزها را هم خدا جلو میاندازد. میگوییم نمیشد این ماشینی که تصادف کردیم یک ذره دیرتر میآمد ما رد میشدیم، گاهی یک ثانیه.
ملایی: کمتر از این.
حجت الاسلام نظافت: اتفاقات این طوری است. باید بگوییم: «الهی رزقا به قَضائِكَ»
ملایی: بهت برنخورد.
حجت الاسلام نظافت: «اللّهم فاجعل نفسي مطمئنة بقدرك راضية بقضائك» من در قضیهی این اتفاق ناگوار آیت الله رئیسی و همراهانشان فهمیدم چقدر سخت راضی بودن به قضای پروردگار. همیشه میگفتمها، هی دلم آرام نمیشود بگویم «الهی رزقا به قَضائِكَ». ولی به خدا خوشبین باشید. خدا الطافش دو جور است. الطاف آشکار دارد، الطاف پنهان دارد. وقتی ما درست با تلخیها و سختیها مواجهه داشته باشیم، الطاف پنهان خدا شامل حال ما میشود؛ اگر با الطاف آشکار خدا مواجهه غلط داشته باشیم، آن لطف آشکار تبدیل میشود به ضرر. لطف آشکار چی هست؟ ثروت، سلامتی، درست مواجهه نداشته باشیم موجب سرمستی بشود آن میشود به ضرر.
ملایی: یعنی همان هم، بهرهای از آن نمیبریم.
حجت الاسلام نظافت: تلخیها، حادثهها، سختیها مواجهه درست داشته باشیم به نفع ما میشود. بنابراین فرمود: خدایا چنین مقدر کن، چنین خیری برای من مقدم کن. امام صادق علیه السلام فرمودند: دو رکعت نماز بخوان. دو استغاره واقعی. «استغر الله» از خدا طلب خیر کن. بعد میدانید ائمه که قسم میخورند، ولی اینجا قسم خوردند، فرمود: «والله ما استخار الله مسلم الا خار الله له البتّه» فرمود: امکان ندارد مسلمانی طلب خیر بکند، مگر اینکه خدا حتماً خیر مقدر میکند. بعد حضرت فرمود: البته، یعنی حتما، حتما. البته ما این توضیح را هم بدهیم. وقتی از ته دل میگوییم: خدایا خیر مقدر کن، باید در راستای خیر هم اقدام بکنیم، در راستای خیر هم تدبیر داشته باشیم. درست در مورد استخارهی دعایی، امام صادق فرمودند: « تُعَظِّمُ اللّه َ» اول برای خدا در فکرت، در قلبت، در زبانت، عظمت قائل باش. بعد فرمود: «تُمَجِّدُهُ» خدا را تمجید کن، «و تَحْمَدُهُ» خدا را حمد بگو، «و تُصلّي على النَّبيِّ و آلهِ» صلوات بفرست بر پیامبر و آلش، بعد حالا این طوری دعا کن، بگو: «اللّهُمَّ إنّي أسألُكَ بأنّكَ عالِمُ الغَيبِ و الشَّهادَةِ» من میدانم تو دانای غیب و شهادت هستی، «الرّحمنُ الرّحيمُ» تو رحمانی، تو رحیم هستی، «و أنتَ عَلاّمُ الغُيوبِ» تو از غیب خبر داری، «أسْتَخيرُ اللّه َ برَحْمتِهِ» حالا به واسطهی رحمتت طلب ....
ملایی: خیر میکنم از تو.
حجت الاسلام نظافت: خیر میکنم. این اشکال استخارهی دعایی است. علی علیه السلام ضمانت کرد، فرمود: « ما ندم، من ندم من استخاره» فرمود: کسی که طلب خیر بکند پشیمان نمیشود. امام صادق فرمودند: هیچ بنده مومنینی طلب خیر نکرد، مگر این که خدا برای آن خیر مقدر کرد. بعد فرمود و اگرچه اتفاق ناگوار پیش بیاید، یعنی تو خیر را بخواه.
ملایی: ولی آن چیزی که میخواستی نشد.
حجت الاسلام نظافت: گفتیم خدایا مریض ما را شفا بده، نشد. خدایا فرزند بده، نشد. خدا داریم میرویم خواستگاری بشود، نشد. اینها تلخ است دیگر. جواب رد بشنوند خانوادهی داماد، ....
ملایی: ناراحت میشوند.
حجت الاسلام نظافت: تلخ است. درخواست استخدام کردیم، نشد. عیب ندارد فرمود: اگر از خدا خیر خواستی، خیر برای تو مقدر میشود ولو مکروه و ناخوشایندت باشد.
ملایی: یک شکل دیگری
حجت الاسلام نظافت: پس هر کاری میخواهیم انجام بدهیم، اول دعاهای استخاره را بخوانی. بگوییم خدایا ما آگاهی نداریم، ما احاطه نداریم، ما اشراف نداریم. خیلیها بودند خواستگاریهایی رفتند، نشد. بعدا گفتند خوب شد که نشد. دقت میکنید، این طوری است.
ملایی: بعد از مدتها فهمیدند.
حجت الاسلام نظافت: خیلیها خواستگارهایی را دوست داشتند بیایند ولی نیامدند، ناراحت شدند. بعدها گفتند خوب شد که نیامد. نمیدانید چه کسی به چه کسی میخورد، چه کسی با چه کسی جور در میآید. نمیدانم چه شغلی به مصلحت ماست.
ملایی: این پول برسد چه میشود، چی کارش میکنند.
حجت الاسلام نظافت: چه میشود، نمیدانیم. خیلیها ماشینهای خوب گیرشان آمد، بعد گرفتار تصادف شدند. مسافرت رفتند. نمیدانیم خدا انشاالله بیامرزد. خدا خیرات گوارا مقدر کند. ولی عالم دست ما نیست. فلذا؛ من هفتهی قبل برای آیت الله رئیسی گفتم خوشبین باشیم تا خدا انشاالله جبران کند و ما باید دنبال خیر دیگر باشیم.
ملایی: با اسبابش، با مصائبش.
حجت الاسلام نظافت: دعای سی و سه صحیفه سجادیه، یک دعایی داریم به نام دعای استخاره. بندگان عزیز کاری میخواهید انجام بدهید این دعا را بخوانید.
ملایی: دعای سی و سه صحیفه سجادیه
حجت الاسلام نظافت: صحیفه سجادیه، فرمود: «اللَّهُم إِني أَسْتَخِيرُكَ بعِلْمِكَ،» خدایا از تو طلب خیر میکنم با آن علمی که تو داری، من علم ندارم که؛ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، درود بفرست بر پیامبر و آلش، «وَاقْضِ لی بِالْخِیَرَةِ،» برای من خیر مقدر بگردان، «وَأَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الِاخْتِيَارِ» ولی خب، خیر و مقدر بگردان، آن خیر چه طوری مقدر میشود، من باید بالاخره سر دو راهی انتخاب کنم. خدا که به زور من را نمیبرد به یک طرف.
ملایی: یک جوری بهم برسان، بفهمان.
حجت الاسلام نظافت: میگوید: «وَأَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الِاخْتِيَارِ» به ما الهام کن، بشناسیم چه چیزی را انتخاب کنیم. لذا آن الهامات خیلی مهم است. «وَاجْعَلْ ذلِكَ ذَرِيعَةً إِلَی الرِّضَا» بعد هم که انتخاب کردیم این وسیلهای باشد که خشنود باشیم، راضی باشیم به قسمت، به قضا و قدر، به تسلیم شدن، و شک به خدا را از بین ببر. که بگوییم که نه، ای کاش خدا کار دیگری میکرد. «وَأَيِّدْنَا بِيَقِینِ الْمُخْلِصِینَ» خدایا ما را تایید کن و آن یقین آدمهای اهل اخلاص، «وَلا تَسُمْنَا عَجْزَ الْمَعْرِفَةِ عَمّا تَخَیَّرْتَ» خدایا داغ عاجز بودن از نشناختن خیری که تو در نظر داری، آن داغ را به پیشانی ما نگذار. ما بفهمیم تو چه دوست داری. خیر چه چیزی است، از همان را انتخاب کنیم. پس استخاره به معنای طلب الخیر است، طلب خیر از خداوند و حالا من همیشه گفتم هر دعایی فرمول اجابت دارد. یعنی اگر میگوییم خدایا خیر مقدر کن، این همین طوری مستجاب نمیشود. خب، فرمولش را باید کشف کنیم و بدانیم که باید همه دنبال طلب خیر باشیم. مثل، مثلا میگوییم خدایا پناهم بده، خب پناه بده باید قواعدش را رعایت کنید، پناهنده میشوی به خدا، یعنی پناهنده شو به عقلت، پناهنده شو به دستورات خدا،
ملایی: پناهنده شو به اولیای خدا.
حجت الاسلام نظافت: تازه به اولیای خدا پناهنده میشوی، میگوید آمدم ای شاه، ....
ملایی: پناهم بده.
حجت الاسلام نظافت: پناهم بده، خب هر امام رضا چطوری پناه میدهد؟ دستوراتی دارند امام رضا. ما دستورات را خدایی نکرده بگذاریم زیر پا، بگوییم: بابا آمدم پناهم بده. میگوید: آقا به حرفم بکن. اگر پناهت ندادم. الان دکترا چه طوری پناه میدهد؟ یک پزشک محترم دستوراتی دارد دیگر.
ملایی: دارویی میدهد، عمل جراحی ممکن است تجویز کند حتی، داستان دارد دیگر.
حجت الاسلام نظافت: پزشک که آگاه است. از پدر مهربانتر امام رضا است. هم به رحمتش پناهنده میشویم، هم به دستوراتش.
ملایی: در آن شعر هم مرحوم انصاریان خوانده است دیگر، آمدم ای شاه پناهم بده، اولین دستور. خط امانی ز گناهم بده، این کار هستی،
حجت الاسلام نظافت: یعنی من چه کسی هستم آمدم اینجا، یعنی باید بدانیم موانعی که گناه است برداریم. بنابراین پناهندگی به خدا ما را بینیاز نمیکند از اینکه از اسباب استفاده کنیم، از عقل استفاده کنیم. طلب خیر کردن، دعای طلب خیر کردن ما را بینیاز نمیکند و طلب خیر حالا گامهایش را بگویم. 1- در هر کاری سر دو راهیها، عقلمان را به کار بگیریم. عقل پیامبر درونی است، عقل حجت درونی است. در خطبهی دویست و بیست و دو داریم، فرمود: «عِبَادٌ نَاجَاهُمْ فِي فِكَرِهِمْ وَ كَلَّمَهُمْ فِي ذَاتِ عُقُولِهِمْ» حضرت فرمود: یک بندههایی هستند خدا با آن ها یواشکی حرف میزند، خدا با آن ها نجوا میکند از طریق فکرشان،
ملایی: ناجاهم.
حجت الاسلام نظافت: نَاجَاهُمْ فِي فِكَرِهِمْ، خدا با آن ها حرف میزند، «كَلَّمَهُمْ» چهجوری؟ «فِي ذَاتِ عُقُولِهِمْ» از طریق عدل خدا با آن ها حرف میزند.
ملایی: همان الهام به نوعی،
حجت الاسلام نظافت: آفرین، پس ما طلب خیر میکنیم، راهش چه چیزی است؟ عقلمان را به کار بگیریم، فکرمان را به کار بگیریم. موانع کشف خیر را توسط عقل بگذاریم کنار. موانع کشف خیر را توسط فکر بگذاریم کنار، موانع چه چیزی هست؟ نفس اماره؛ وقتی هوسران میشویم عقلمان بد کار میکند. خدا رحمت کند استاد صفایی را، میفرمودند که عقل مثل قطب نمایی است. قطبنما راه را نشان میدهد. کنار قطبنما اگر آهن ربا باشد، عقربهی قطبنما مسیر را بد نشان میدهد.
ملایی: خطا میدهد.
حجت الاسلام نظافت: قطبنمای عقل ما، عقربهاش با هوس منحرف میشویم.
ملایی: جهت را دیگر درست تشخیص نمیدهیم.
حجت الاسلام نظافت: درست نمیفهیم. عقل یک چیز دیگر را نشان میدهد. فرمود: در دعای بیست و نه صحیفه سجادیه فرمود: «وَ لَا تُخَلِّ فِی ذَلِک بَینَ نُفُوسِنَا وَ اخْتِیارِهَا» فرمود: خدایا وقتی من میخواهم تصمیم بگیرم، من را به نفسم رها نکن. چون نفس من اگر بخواهد انتخاب بکند باطل را انتخاب میکند. «فَإِنَّهَا مُخْتَارَةٌ لِلْبَاطِلِ إِلَّا مَا وَفَّقْتَ، أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمْتَ» پس بنابراین مواظب باشیم هوس در مقام تفکر و تعقل دخالت نکند. در مقام شناخت بهترین تصمیم هوس دخالت نداشته باشد. معمولا آدمها دنبال آسانی هستند، ولی خیلی از آسانیها عاقبت ندارد، خیلی از شیرینیها عاقبت ندارد، خیلی از راحتیها عاقبت ندارد. الان ما در آفتاب نشستیم، این قبا و این عبا، گرمای الان، شما عرق کردید، خب همین هست دیگر، حجاب هم همین طوری است. بدحجاب به حسب ظاهر یک راحتی دارد، بردارد روسریاش را، باد خنک میوزد دیگر نه تابستان، ولی عواقب بدی دارد، ولی گرفتاریهایی دارد، فرمود: «يريدُ اللَّهُ بِکُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِکُمُ الْعُسْرَ» خدا آسانی میخواهد، خدای برای شما سختی نمیخواهد. خدا نمیخواهد شما محدود بشوید. ولی بعضی از محدودیتها خوب هست.
ملایی: به نفعتان هست.
حجت الاسلام نظافت: محدودیتهایی که خدا میگوید خوب هست، محدودیتهایی که عقل میگوید خوب هست. طلب خیر، پس عقلمان را به کار بگیریم، هوس را بگذاریم کنار، دوم شاخصهای هر مسئلهای را بشناسید، زود نگوییم با تسبیح استخاره کن، با قرآن استخاره کن، شاخصش چه چیزی است؟ ازدواج خوب شاخص دارد. همسر خوب شاخص دارد. راههای شناسایی همسر خوب علامت دارد. شغل میخواهی شاخص دارد، آموزش بدهید، مشورت کن. رشته تحصیلی، ...
ملایی: برو تحقیق کن.
حجت الاسلام نظافت: به من چه رشتهای میخورد. خانوادهها چرا مجبور میکنند بچهها را در مسیری که علاقه ندارند. همه بروند پزشکی، بابا نمیکشد پزشکی؛ یا علاقه ندارد. هر کسی را بهر کاری ساختن. ببینید پس شاخصها در هر زمینهای شاخصها. میگوییم خدایا میخواهیم نماینده خوب داشته باشیم، خب تو انتخابات شاخص خوب، رئیس جمهور خوب، شاخص خوب، پس طلب خیر میکنی، شاخصها را بشناس. سوم؛ مشورت کن خدا گاهی خیر را بر زبان مشاور جاری میکند. یک نفر همه چیز را نمیتواند بفهمد، یک نفر همه چیز را، یک چیز را از جوانب گوناگون نمیتواند بسنجد. من الان اینجا نشستهام، من دارم از یک زاویهای میبینم ولی از آن زاویه که شما میتوانید ببینید من نمیتوانم ببینم.
ملایی : بله، همین طور است.
حجت الاسلام نظافت: چرا خودم را محروم کنم از آن زاویهای که شما دارید نگاه میکنید. دقت کنید این دوربین دارد از این زاویه نشان میدهد، آن دوربین دارد از این زاویه دیگر نشان میدهد. آدمها چرا مشورت نمیکنند؟ به قول ما مشهدیها چرا قد هستند. میگویند: بعضیها قد هستند؟ قد یعنی چه؟ یعنی مغرور؛ متکبر میگوید: من همه چیز را میفهمم. بعد در روایت داریم: «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَکَ» هر کس مستبد است به اندیشه خودش، هلاک میشود. فرمود: «وَمَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَکَهَا فِي عُقُولِهَا» کسی که مشورت میکند با مردان، مرد اینجا یعنی کارآزموده. یعنی هم باسواد باشد، هم با تجربه باشد، هم خیرخواه باشد، هم دلسوز باشد، فرمورد: پس شریک عقلش میشویم.
ملایی: از باب، انا رجل.
حجت الاسلام نظافت: آفرین،
ملایی: به آن معنا،
حجت الاسلام نظافت: شما چرا شریک عقل او نمیشوید؟ خدا یک عقلی به من داده است. یک چیزهایی به ذهن شما میرساند. چرا محروم کنم؟ تکبر مانع مشورت است. مغرور بودن مانع مشورت است. منتها بعضیها میگویند: ما مشورت کردیم با چه کسی؟ با همکلاسیم، با فلانی، او تازه ازدواج کرده است. باید چهل سال بگذرد، بیست سال بگذرد تا سرد و گرم روزگار را بشنود. باور کنید بعضی از مشاوران احتیاط نمیکنند در نظر دادن. مشاور باید دلسوز باشد در نظر دادن احتیاط بکند، باسواد باشد. بنده الان خیلی وقت ها میگویم مشورت، بعضی از مشاوران میدانند، من خودم خیلی از کسانی که از من مشورت میخواهند بکنند، میگویم: اول برو پیش آقای دکتر فلان، آن مشاور، او از نظر تخصصی نظر بده، نظرش را بیا به من هم بگو، من هم بعد نکتهای به ذهنم رسید. چرا؟ چون دیدم بعضی از بحثها فنی هستند، بعضی از بحثها تخصصی هستند. آن آقا چهل ساله دارد موردها و به قولش خودشان کیسهای گوناگون را میبیند، او اگر قرار باشد اشتباه بکند، اشتباه کرده است دیگر. چون اولش اشتباه زیاد است. اولش نپختگی هست. پس مشاور باید پخته باشد، «ان معصيه الناصح الشفيق العالم المجرب تورث الحسره و تعقب الندامه» در نهج البلاغه داریم. امیرالمومنین فرمود: اگر به حرف عالمی که این ویژگیها را دارد، عالم باشد در رشتهی خودش، دلسوز باشد، خیرخواه باشد، با تجربه هم باشد.
ملایی: این چهار صفت را دارد یک چیزی گفت گوش نکردی.
حجت الاسلام نظافت: اگر به حرفش گوش نکردی، پشیمان میشوی و مبتلای به حسرت میشوی.
ملایی: تورث الحسره،
حجت الاسلام نظافت: تورث الحسره، موجب حسرت و در ندامت در پی خواهد داشت.
ملایی: یک ذره تامل کنیم هرکدام از ما، احتمالا موارد اینجوری در زندگیمان داریم.
حجت الاسلام نظافت: زیاد، زیاد؛
ملایی: فلان روز، فلان کس، این را گفت.
حجت الاسلام نظافت: مشورت خیلی مهم است. مسافرت میخواهی بروی مشورت کن. آقا مشورت میکنیم یک نوع سؤال است، درخواست است، کوچک میشویم. عیبی ندارد. خدا ما را بینیاز نیافریده است. ما را محتاج به امکانات یکدیگر قرار داده است. مشاور میرویم، بعد تشکر میکنیم، پول میدهیم، کوچک نشدیم، دقت میکنید. یا دعایش میکنیم پول نداریم، دقت میکنید.
ملایی: بالاخره یک طوری برایش جبران میکنیم.
حجت الاسلام نظافت: انسان این طوری است دیگر. یک نفر همه چه به ذهنش نمیرسد. الان من در رشته خودم صاحب نظر هستم، آیا در رشتهی مهندسی هم صاحب نظرم؟ نه؛ پزشکی چطور؟ نه؛ در کرونا من نظرم نمیدادم. حضرت آقا خدا حفظشان کند. همان اول گفتند پزشکان چه میگویند؟ این الگو است دیگر. متخصص، منتها متخصص متدین. چون اگر متدین نباشد ممکن است هوسش را دخالت دهد. پزشکهای ما خوب هستند، اما من یک وقت شنیده بودم بالاخره تو همه رشتهها پیدا میشوند. یک پزشکی آمده بود توبه کند پیش یکی از علمای مشهد، ایشان به من گفتند، گفتم خب توبه کن، گفت نه خیلی خلاصه گناه من سخت است. گفتم چیکار کردی؟ گفت: چهل تا عمل کردم الکی،
ملایی: یعنی نیاز نبوده است.
حجت الاسلام نظافت: نیاز نبوده،
ملایی: تجویز کردم،
حجت الاسلام نظافت: تجویز کردم و بریدم و دوختم.
ملایی: فرستادم طرف را در اتاق عمل.
حجت الاسلام نظافت: حالا میخواهم توبه کنم. کار سخت است. بنابراین اگر تردید داریم به صداقت تو مشاوره حواسمان جمع باشد. حتی ممکن است صداقت دارد، تشخیصش درست نباشد. خب برویم با یک نفر دیگر مشورت کنیم.
ملایی: مطمئن بشویم.
حجت الاسلام نظافت: این تضارب آرا خیلی خوب هست.
ملایی: کمیسیونهای پزشکی که گاهی تشکیل میشود.
حجت الاسلام نظافت: من دوستای پزشکی دارم بعضی وقتها شده است، جلوی خودم زنگ زده است و مشورت گرفته است. نگفته است کوچک میشود، یا نامه نوشته برو از آن هم مشورت بگیر، یا کمیسیون پزشکی تشکیل بده، باتقواها این جوری هستند، میگویند مدیون نشویم. پس مشورت هم بسیار میتواند کمک بکند، بعد تظاهر آرا، اگر تردید داریم. و آخر، آخرش این هست که اگر باز هم مردد هستیم، دست بزن روی دلت، چقدر زیباست. پیامبر اکرم فرمود که از دلت فتوا بخواه، فرمود: نیکی آنی هست که دلت آرام میشود. اگر یک کاری هست دلمان آرام نیست، صبر کن عجله نکن. به این نمیگویید حس ششم. واقعاً گاهی حس ششم است. گاهی این تردیدها، اینها یک حکمتی دارد. در روایت داریم از دلت فتوا بخواه، دست بگذار روب سینهات، اگر آرامی انجام بده، با اضطراب کاری را انجام نده. بعد فرمود: نیکی آن هست که دلت آرام بشود، نفست آرام بگیرد، گناه آنی هست که تو تردید داری. ولو مردم به تو بگویند این کار را بکن، اما اگر خودت آرام نیستی به آن آرامش بریز، اگر آرامش نداریم خب باید ببینیم علت آن چه چیزی هست آرامش نداری. یک کسی میگفت پای خطبهی عقد هستم باز هم آرام نبودم. گفتم خب درست نیست، تاخیر بیانداز، زشت هست دیگر، نه اصلا زشت نیست، من آمادگی ندارم، ناراحت میشوند، باشد، میرویم هفتهی بعد بررسی میکنیم میبینیم جهت ناآرامی چه چیزی بود. اگر عقلا میگویند نه، خاطرت جمع باشد، البته این هم بگوییم آرامش صد درصد حاصل نمیشود، چرا؟ چون هیچ کس از آینده خبر ندارد.
ملایی: همیشه یک درصدی میماند.
حجت الاسلام نظافت: اشکالی ندارد، آن ده درصد و بیست درصد اشکالی ندارد، ولی مثلا رفته است پیش مشاور، مشاور گفته است که شما چهل درصد تفاوت دارید، گفته است عیب ندارد، آقا چهل درصد، ...
ملایی: خیلی است.
حجت الاسلام نظافت: خیلی است، گفته است بیست درصد تفاوت دارید، برای آن تفاوت هم راه حلهایش این هست.
ملایی: میتوانید برسانیدش به ده درصد اختلاف و تفاوت.
حجت الاسلام نظافت: مثلا میگوید مدارا باید بکنید. تحمل باید بکنید. تو اینجا کوتاه بیا، تو آنجا کوتاه بیا. امکان ندارد یک زن و شوهری در همه چیز با هم هماهنگ باشند جز حضرت فاطمه زهرا و امیرالمومنین آنها متفاوت بودند، ولی ماها متفاوت هستیم. خطوط انگشتان دست هیچ کسی مثل دیگری نیست، این پیام دارد. پیامش این هست که سلیقهها، متفاوت است اما تاکید کنید بر مشترکات تا خدا راه را نشان بدهد، گاهی من باید عقبنشینی کنم، گاهی خانمم باید عقبنشینی کند، گاهی باید فرزند عقبنشینی کند، گاهی پدر عقبنشینی کند.
ملایی: بابا اصلاً «إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا»
حجت الاسلام نظافت: آفرین،
ملایی: قرار نبود از اول همه چی شما یکی باشد، یکی بشوید آرام آرام.
حجت الاسلام نظافت: پس راههای کشف خیر، عقل خودمان، تفکرمان، نفس دخالت نکند، شاخصها را بفهمیم، مشورت بگیریم، از دلمان هم فتوا بگیریم. پیامبر فرمود: نفست، یعنی همان دلت فتوا میدهد، دست را بگذار روی سینهات، «فانه یسکن للحلال» نفست با حلال آرام میگیرد، «ویضطرب للحرام» نفس با حرام سازگاری ندارد. نفس یعنی قلب، وجود ما. فرمود آن چیزی که تو را به شک میاندازد رها کن، برو به سمت کاری که تردید نداری، ولو دیگران فتوا بدهند. فرمود: مومن کوچک را رها میکند از ترس اینکه در بزرگ نیفتد، یعنی همین چیزهای جزئی را هم بهش توجه بکن. بعد پیامبر اکرم فرمود: حالا، اگر همه کارها را انجام دادی، باز هم مردد هستید چیکار کنید؟ حالا نوبت استخارهی دعایی و استخاره با قرآن و تسبیح است.
ملایی: تازه بعد این مراحل،
حجت الاسلام نظافت: اگر مردد باقی ماندیم، باز هم، هنوز هم دارد. اگر مردد هستی و وقت داری، گفتم توقف کن. میتوانی فردا تصمیم بگیری چرا الان تصمیم بگیری. شاید فردا خدا به ذهنت یک مطب رساند.
مولایی: یک فرجی در ذهنت شد.
حجت الاسلام نظافت: اگر میشود تاخیر بینداز، ولی یک وقتهایی دیگر الان باید تصمیم بگیرند، فرصت ندارند. آنجا مشاوره جواب نداد، فکر خودم جواب نداد، باز هم مردد هستم، آنجا رو بیاور به استخاره ولی آقای مولایی، اگر استخازه مفت است و پولی نیست، خب میگوید: حاج آقا یک استخاره بگیر. خب میگوییم بد آمد، یک دانهی دیگر بگیرید، آن قدر میگیرد تا خوب بیاید. اگر پول میداد که نمیگفت هی بگیر.
مولایی: بعضیها خب میبینند حاج آقا اهل علم اینها، استخاره میگیرند، میگویند: حاج آقا چهار، پنج تا استخاره بگیر من داشته باشم برای یک وقتهایی.
حجت الاسلام نظافت: خب ببینید، استخاره که آمده است نباید عقل را تعطیل کنیم. دقت میکنید شما هی میگویید بگیر بگیر، ته دل خودت یک گرایشی داری، میخواهی نظر خدا را با خودت هماهنگ کنی. اگر آن درست است برو عمل کن، نگران نباش دیگر. فرمود: «وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ» مشورت بگیر. وقتی تصمیم گرفتی، «فَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ» توکل بعد از مشورت، بعد از تصمیم در طی مراحل درست، بعد یک دل شورههایی دارد آدم ،دیگر به دل شورهها اعتنا نکن، چون مسیر تصمیمگیری به قول آقایان فرآیندش یک فرایند درست بوده است. آنجا توکل کن، توکل کن، نه اینکه عقل را به کار نگیری. مشورت نکن، توکل یعنی بعد از طی این مراحل به دل شورهها اعتنا نکن. وقت دارم؟
مولایی: اگر اشکال نداشته باشد، یک فرصتی بعدش دوباره ببینید چقدر زمان میماند، خیلی خوب، متشکرم از حاج آقا حجت الاسلام نظافت عزیزم، تا این جای کار، عرض کنم که شما بینندهها و شنوندههای عزیزی که برنامه را میبینید و میشنوید چه به صورت تصویری یا صدا هم به نظرم یک پیشنهاد طرف من کمترین است، چون در نزدیک بهترین نقطه الان که برای ما امکان داشته است به مرجع شریف باشیم صحن انقلاب اسلامی، دست ادب به سینه میگیرم شما هم اگر دوست دارید همراهی بفرمایید، عرض کنیم محضر حضرت سلطان سریر ارتضا آقایمان علی بن موسی الرضا علیه السلام، بگوییم صَلی الله عَلَیکَ یَا وَليَّ اللّهِ، صَلی الله عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ، صَلی الله عَلَيْكَ يَا علی ابن موسی الرضا مرتضی و رحمة الله و برکات، این هم برای دل همه شماهایی که قرار سمت خداییها را اجرا میکنید و دوست دارید اجرا بشود که جاهای خوب همدیگر را یاد بکنیم با این تصاویر قشنگ و زیبایی که برای شما در طول برنامه نشان داده میشود، انشاالله قسمت همه شما بشود. جانم برای شما بگوید که قرآن کریم را تلاوت خواهیم کرد، ثوابش را تقدیم میکنیم، تقریبا میتوانیم بگوییم درون هفتمین روز از در واقع روز خاکسپاری شهید بزرگوار خادم الرضا شهید رئیسی و دیگران با یک تفاوت یکی دو روزه است دیگر، تقریبا یک هفته از خاکسپاریشان در این مکان نورانی میگذرد ثواب تلاوت آیات سورهی مبارکه نساء آیات بیست و هفت تا سی و سوم صفحهی هشتاد و سه قرآن کریم تقدیم این شهدای گران قدر بشود. برگردیم ببینیم چقدر زمان داریم با حاج آقای حجت الاسلام نظافت عزیز. صفحهی هشتاد و سه قرآن کریم
الهی به حق قرآن کریم، به حق این آیات نورانی که تلاوت شد و شنیدید و همراهی کردید و خودتان هم زمزمه کردید به زودی زود قسمتتان بشود زیارت آقا امام رضا علیه السلام، عتبات عالیات، زیارت حضرت معصومه، زیارت حضرت شاه چراغ و البته برای ما هم هر جای خوب اینجوری دعا بفرمایید. حاج آقای حجت الاسلام نظافت در برنامه حضور دارند یک مقداری زمان داریم نکات پایانی حاج آقا را بشنویم، همچنان چشم نوازی میکند گنبد و بارگاه نورانی امام رضا علیه السلام صحن انقلاب اسلامی حرم مطهر رضوی.
حجت الاسلام نظافت: بله، داشتیم میگفتیم که سر دو راهی هستیم میخواهیم تصمیم بگیریم، گفتند: استخاره کن. استخاره یعنی طلب خیر کن، راههای کشف که بفهمیم خیر چیست، گامهایی دارد. حالا آمد و این گامها جواب نداد. باز داریم، پیامبر فرمودند صل الله علیه و آله و سلم، سر هر دو راهی هر تصمیمی که بخواهی بگیری، هفت بار بگو «استخیر الله برحمته» هفت بار؛ بعد نگاه کن ببین به دلت چه چیزی افتاد، چی به ذهنت رسید. «ثمّ انظر إلى الّذي يسبق إلى قلبک» اولین چیزی که به ذهنت آمد برو همان کار را انجام بده. «فان الخيره فيه» خیر تو در آن است.
ملایی: و ببین چه طوری باید گفت. یعنی باید بپاییم چه طوری میگوییم، با چه توجهی، با چه ...
حجت الاسلام نظافت: هفت بار؛ البته سیر هم طی کردیم، یعنی میدانیم دو طرفش هیچ کدام بد نیست. ببینید آقای ملایی دین اسلام، دین فرمول است، این را خیلیها توجه ندارند، دین قواعد است، قاعده دارد. اگر قرار بود که روز اول پیامبر دست هر نفری یک تسبیح بدهد؛
ملایی: بگوید: برو استخاره کن.
حجت الاسلام نظافت: سر هر دو راهیها که دیگر آموزش نمیخواهد. این همه از پیامبر سؤال میکردند، این قدر آموزش دادند، اینقدر به علم بها دادند. آنقدر گفتند عقلتان را به کار بگیرید. ببینید قاعدهی باید این قواعد و فرمولها را شناخت، دین زندگی است و جالب است در خطبهی اول نهج البلاغه پنج تا ماموریت امیرالمومنین برای انبیا میگویند: یکیش این هست که انبیا آمدند عقلها را شکوفا کنند. «وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول» عقل آدمها مثل گنج مدرسه مدفون است، دفن شده است، باید شکفوفا بشود. از فرمول، فرمولها را باید توجه کنیم. حالا فرمول چی هست؟ بین خوب و بد فرمود: خوب را انتخاب کن، بین دو تا خوب، خوبتر را انتخاب کن. نگو خوب هست، اسلام میگوید: به فکر عالی باش. آقای ملایی خوب، دشمن عالی است.
ملایی: خوب دشمن عالی است. فرصت را میگیرد از تو، اگر به خوب اکتفا کردی ...
حجت الاسلام نظافت: از عالی میمانی؛
ملایی: از دست دادی آن را.
حجت الاسلام نظافت: به ما در دعای کمیل یاد دادند، همه بگوییم: «وَ اجْعَلْنِى مِنْ أَحْسَنِ عَبِيدِكَ نَصِيباً» ما نیامدیم خوب بشویم، ما آمدیم خوبترین باشیم.
ملایی: أَقْرَبَهُمْ؛
حجت الاسلام نظافت: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» اسلام دین همتهای عالی است. همت بلند، بعد اگر نشد میگوییم خب ما راضی هستیم به رضای تو. همت بلند، منتها هر کسی همتش در مقام اجرا چقدر بلند باشد؟ به اندازهی تواناییهایش. رویاپردازی ممنوع، خیالپردازی ممنوع، ده سال تو یک رشته شرکت میکنید، فقط میگوید: پزشکی دانشگاه یک ایران. قبول نمیشوی، بعد ده سال میگوید کوتاه میآید. خب هر کسی یک توانی دارد، اشکالی ندارد. مطابق با توانمان همت بلند داشته باشیم، همت بلند به اضافهی دیدن واقعیتهای وجودی، این دوتا باهم خیلی خوب میشود، هم همت بلند. پس بین دو تا خوب، خوبتر را انتخاب کن، بین دو تا بد؛ بدی که بعدیاش کمتر است، که امام صادق علیه السلام فرمودند: آن بدِ خوب را انتخاب کن.
ملایی: بدِ خوب؟
حجت الاسلام نظافت: بدِ خوب، فرمود: «لَیْسَ الْعاقِلُ مَن یَعْرِفُ الْخَیْرَ مِنَ الشَّرِّ» عاقل کسی نیست که خیر را از شر تشخیص بدهد
ملایی: خوبی را از بدی تشخیص بدهد.
حجت الاسلام نظافت: این که هنر نیست یعنی دیگر عقل سطحی همه میفهمند. «وَلکِنَّ الْعاقِلَ مَن یَعْرِفُ خَیْرَ الشَّرَّینِ» عاقل کسی که بین دو تا بدی گیر کرد، بفهمد کدام بد، خوب هست؟ صلح با معاویه، بد بود، درست؟
ملایی: ولی یک بدتری هم آن طرف قصه بود.
حجت الاسلام نظافت: یک بدتری بود؛ از امام حسن مجتبی علیه السلام، از آن صلح بدتر، ...
ملایی: از آن بدتر آمد به سمت بد،
حجت الاسلام نظافت: به سمت بد؛ دقت میکنید. امام قطعنامه را پذیرفتند. یا یک جاهایی امیرالمومنین بدترش بعد جنگ با معاویه بود به این جهت که کشتار داشت، ولی چارهای نبود؛ بدتر صلح با معاویه بود. با معاویه جنگیدند ولو خب جنگ تلخیهایی دارد. دقت میکنید، خلاصه باید پیوسته سبک و سنگین کرد، فرمود: هر کس خودش را مشغول کار خوب و مهم کند آن اهم را ضایع کرده است. سه تا دعا هم از دعای مکارم بگویم، مربوطه به همین بحث است، دعای بیست صحیفه سجادیه.
ملایی: پس یک زحمتی بکشیم حاج آقا، بعد هم متصلش کنید به چند تا خیر و خواست خوب و دعا از محضر خدا به واسطه آقایمان امام رضا.
حجت الاسلام نظافت: بله؛ فرمود: «و وفقنى اذا اشتكلت على الامور لاهداها» خدایا وقتی امور دشوار میشود، مشکل میشود، من را موفق کن به هدایت یافتهترینش، «و اذا تشابهت الاعمال» گاهی اعمال شبیه هم است.
ملایی: غلط انداز هستند.
حجت الاسلام نظافت: در خوبها گیج میشوند، «لازكاها» آن پسندیده،
ملایی: بهترین،
حجت الاسلام نظافت: پاکترین، «و اذا تناقضت الملل لارضاها» روشهای گوناگون، «لارضاها» نمایندگان عزیز، دعا کنید تا آن خدا به ذهن شما بهترین راه را، که کوتاهترین و کمونهترین است برساند. خدایا به حق محمد و آل محمد عاقبت ما را ختم به خیر بگردان، خدایا بهترینها را نصیب این ملت بفرما، سر دو راهیها، الهامهایت را نصیب ما بگردان، عاقبتمان را ختم به خیر بگردان، شهدای عزیزمان شهدای اخیر را، حقداران، والدینمان را، شریک ثواب این جلسه بگردان، فرج مولایمان امام زمان را نزدیک بفرما.
حجت الاسلام نظافت: الهی آمین. به حق امام رضا علیه السلام، سپاسگزارم حاج آقا، از میزبانی امام رضا جانمان بینهایت سپاسگزاریم و شما که خادم و بچه محل آن حضرت هم هستید، ممنونم و آرزوی سلامتی.
حجت الاسلام نظافت: سلامت باشید.
ملایی: سپاسگزارم.