حجت الاسلام پناهیان: سلام بر بینندگان عزیز، سلام بر عزاداران رئیس جمهور یک ملت واقعاً عزادار شدند و خداوند متعال انشاالله برای این ملت جبران کند.
ملایی: انشاالله، انشاالله، روحشان الهی که شفیع ماها باشد این شهدای عزیز و بزرگوارمان و خب حاج آقا حجت الاسلام پناهیان بحث حضرتعالی جلسهی قبل که مشهدالرضا بودیم و مصادف شد با شهادت این بزرگواران، یک قدری رفت به سمت شخصیتشان، قدری در واقع در تجلیل از آنها و هفتههای گذشته تعریف دین، نگرش درست به دین، که ما از دین چه چیز میفهمیم و به دیگران چه ارائهای میکنیم از دین، حول و حوش این، حالا کلیتش را عرض میکنم.
حجت الاسلام پناهیان: بسم الله الرحمن الرحیم، ما نگاهمان به دین چگونه است؟ و تعریف کلی که از دین داریم چه چیزی هست؟ و چه ویژگیهایی دین در ذهن هر یک از ما دارد؟ این خیلی مهم است. تک تک احکام دین را دیگر ما در قالب این تعریف میتوانیم بفهمیم. در قالب این تعریف کلیمان از دین هست که انگیزهی دینداری اصلا پیدا میکند و متاسفانه باید عرض بکنم که تلقی عمومی از دین دقیق نیست یا دین را امر ارزشی غیر واقعبینانه، غیر واقعی تلقی میکنند یا دین را یک امر غیرعقلانی و اعتقادات صرفمثلا باز غیر عقلانی خیلیها تلقی میکنند یا خیلی از تلقیهایی که نسبت به دین هست من الان فهرستش نمیخواهم بگویم. یکی از تلقیهای ناصحیح از دین این هست که دین را امر فردی تلقی میکنند، نه اجتماعی و سیاسی، درحالی که دین اساسا یک امر اجتماعی و سیاسی است. در نگرسنجی که اخیرا اتفاق افتاده است بررسی کردند نگاه مردم ایران نسبت به دین و سیاست، حالا این البته مال چند ماه قبل هست، تعداد بالایی از مردم حالا من نمیگویم اکثر یا عقل، مقدارش را عرض نمیکنم ولی این مقدار ...
ملایی: قابل توجه است،
حجت الاسلام پناهیان: قابل توجه است، گفته بودند که دین از سیاست جدا است. معلوم میشود ما درست آموزش ندادیم دین را، معلوم میشود سیاست دست کسانی است یا کسانی از سیاست برای مردم حرف میزنند که این تلقی را ایجاد کردند یا مردم خودشان بدشان آمده است از سیاسیون، دوست دارند سیاست از دین جدا باشد یا اینکه آموزشهای دینی ما این القا را انجام داد. من امروز اگر اجازه بدید بیشتر از این که بخواهم خودم در اینباره تحلیلی داشته باشم و یا آیات و روایاتی بخوانم، چون این آیات و روایات را ممکن است من بخوانم اینجا، بگویند این تحلیل شما است که این یک آیهی سیاسی است، نه مثلا تحلیل علما و اینها، بیشتر از سخنان عالمان دینی بهره ببرند. برخی از علمایی که حتی ممکن است به سیاست ورزی هم مشهور نبوده باشند.
ملایی: اما دیدگاه دقیقشان درباره دین چه چیزی هست؟
حجت الاسلام پناهیان: من نمونههایی از این سخنان بزرگان را برای شما بخوانم، مثلا علامهی طباطبایی در المیزان میفرماید: اسلام تنها دینی است که بنیان خود را بر اجتماع نهاده است و این معنا را به صراحت اعلام کرده است و در هیچ شانی از شئون بشری مسئلهی اجتماع را مهمل نگذاشته است. اسلام روح اجتماع را به نهایت درجهی امکان در کالبد احکامش دمیده است یعنی شما هر حکمی از احکام اسلامی را نگاه میکنید بعد اجتماعی دارد. ما الان دین را چه طوری بیشتر تلقی میکنیم؟ دین را یک برنامهای برای رسیدن به خدا، برنامه برای فرد از اعتقادات فرد هم شروع میشود، در نهایت هم به تقرب الهی منجر میشود و فکر میکنیم حتی اگر بخواهیم دینداری بکنیم، یک کمی از جامعه هم باید فاصله بگیریم.
ملایی: یک کنج عزلتی هم مثلا حالا.
حجت الاسلام پناهیان: عالم دینی و واعظ دینی را هم ترجیح میدهیم که از سیاست حرف نزند، این دیگر نتیجهاش است. ما الان امروز ذیل آبرویی که این شهید بزرگوار آقای رئیسی به عنوان یک عالم دینی آفرید برای عرصهی سیاست و عرصهی دیانت، میتوانیم راحتترین گفتگوها را داشته باشیم.
ملایی: یعنی سیاست دین مدارانه و دینی که باسیاست ....
حجت الاسلام پناهیان: یک عالم دینی آمد در عرصهی سیاست، نهتنها عالم دینی عنوانش خراب نشد، نه تنها دین عنوانش خراب نشد بلکه در عرصهی سیاست به گونهای گل کرد که برای دین و عالم دینی افتخار آفرید.
ملایی: خدا رحمتشان کند.
حجت الاسلام پناهیان: ببینید، ممکن است کسانی بیایند در عرصهی سیاست، حالا مثل بنده آخوند باشند یا وکلا باشند، دکتر باشند، مهندس باشند، ادعای دین داشته باشند و خراب بکنند و آبروی دین را ببرند، این طبیعی است. به نام دین ممکن است در عرصهی اجتماع اشتباهاتی صورت بگیرد، اما آنهایی که به نام دین افتخار میآفرینند، فوق العاده هستند و آثار ماندگار و همهگیر و همه جانبهای دارند، ما نباید بترسیم از این که مبادا نام دین و عالم دینی خراب بشود بعد به خاطر این ترس کلاً عرصهی سیاست را کنار بگذاریم، کلاً گفتگوی سیاسی را کنار بگذاریم، نه منکن است اشتباهاتی صورت بگیرد، سوء استفادهها ممکن است بشود، از صدر اسلام سوء استفاده از نام پیامبر، قرآن خدا، مگر کم صورت گرفت؟
ملایی: بله، اتفاق افتاد دیگر.
حجت الاسلام پناهیان: بلکه محبت اهل بیت و فامیل رسول خدا، بن عباس استفاده کردند بلکه سوء استفاده کردند بعدش هم آمدند آنقدر فرزندان پیغمبر را کشتند. بالاخره سوء استفاده از نام اهل، بیت سوءاستفاده از قرآن، سوءاستفاده از دین در طول تاریخ کم صورت نگرفته است. حالا این سوءاستفادهها معنایش این هست که ما کلاً بگوییم دین نباید بیاید تو عرصه اجتماع و سیاست، این برداشت غلطی است که ما، یا مثلا دینداران تو سیاست نباید بروند، علما نباید مثلا بروند. این مسئلهای است که ما باید به آن توجه کنیم. این احتیاط، احتیاط نابجایی است موجب تحریف دین میشود که بیاییم بگوییم برای اینکه مبادا بدهید لطمه بخورد تو عرصهی سیاسی نرویم، گفتگوی سیاسی نکنیم، تحلیل سیاسی ارائه ندهیم، نه بالاخره ما متدینین، ما طلبهها، ممکن است در تحلیل سیاسیمان اشتباه بکنیم، در عمل سیاسیمان ممکن است اشتباه بکنیم، این طور نیست که هر کسی معصوم بود باید فقط دینداری بکند والا لطمه به دین خواهد زد. صحبتهای غیر واقعبینانه است. احتمال سوء استفاده و استفاده غلط از دین وجود دارد، در طول تاریخ هم کم نبوده است. احتمال سوءاستفاده از قرآن، از اهل بیت، از این دو ثقل بزرگ، میراث گرانبهای رسول خدا وجود دارد، در طول تاریخ کم نبوده است ولی دلیل نمیشود که این راه را حک کنیم، بگوییم دیگر از اینها کسی استفاده نکند، مثل آن کسی میشود که میترسید عسل زود مصرف بشود گذاشت و درش را بست گفت نان بکشید به روی شیشه و عسل بخورید،
ملایی: که تمام نشود،
حجت الاسلام پناهیان: آره، خب این اصلا نقض غرض است که، بعضیها واقعاً با دین این طوری برخورد میکنند. من خیلی ناراحت شدم این نگرشی که اخیرا، نگرش سنجی که انجام شد که آقا مردم آنقدر نگاهشان به فاصلهی دین از سیاست، نگاه جدایی از سیاست است. جدایی دین از سیاست است، خب خیلی ناراحت کننده است.
ملایی: منبع و ماخذ جایگاه این نگرش سنجی معتبر و درست است حاج آقا؟
حجت الاسلام پناهیان: بله، بله،
ملایی: نهادهای رسمی حالا شاید هم اعلام بکنند.
حجت الاسلام پناهیان: بله، حالا من دیگر بقیهی این کلمات در واقع علامه طباطبایی را دربارهی سیاست نخوانم، به کلمات دیگری از ایشان بپردازم. میفرماید که تمامی آیاتی که متعرض مسئلهی اقامهی عبادات و غیاب به امر جهاد و اجرای حدود و قصاص و غیره است کتابهایش متوجه عموم مومنینی است، نه رسول خدا به تنهایی، از رسول خدا گرفته است تا پایین، همه در مسئولیت امر جامعه برابرند. از از رسول خدا تا تک تک مومنین، همه درباره مسئولیتشان، برای امر جامعه برابرند. الان همان طور که رهبر انقلاب دغدغه دارند برای رئیس جمهور بعدی، تک تک ما هم باید دغدغه داشته باشیم مسئولیتمان فرقی نمیکند. نباید سیاست را یک عده ببرند درون کانال احزاب، بگویند اینها سیاسیون هستند. وقتی شما یک عدهای را تبدیل میکنید به سیاسی و بقیه غیرسیاسی نیستند، انگار دارید به بقیه عنوان بره و مثلا اینها میدهید که عنوان بدی است، حالا من محترمانهاش را ذکر کردم. یک عدهای سیاسی هستند یعنی بقیه انسان نیستند. مگر میشود انسان اجتماهی نباشد؟
ملایی: نمیدانند یا ....
حجت الاسلام پناهیان: سیاسی نباشد، بعد حالا عباراتی که در این زمینه توضیحات خیلی مفصلی دارند، من فقط یک قسمت کوچک از هر کدام از سخنان ایشان را میخوانم. ایشان آن وقت فلسفهی بسیاری از عبادتها را توضیح میدهند که اجتماعی است. شهید صدر، شهید صدر میفرماید که دین نقش اساسی در حل مشکلات اجتماعی از طریق به کارگیری انگیزهی شخصی در راستای منفعت عمومی دارد. خب یعنی دین میآید میگوید: انگیزهی شخصی دینی تو را من میآورم چیکار میکنم؟ در جهت حل مشکلات مردم استفاده میکنم، میشود شهید رئیسی که انگیزهی شخصی تقرب الی الله را آورد در خدمت مردم، خستگی ناپذیر شد، اسطوره شد. یعنی حالا به مرور زمان ما خواهیم دید که ایشان اسوه فقط باقی نخواهد ماند بلکه اسطوره خواهد شد. این سه ماه خاطرات عجیبی از ایشان، ایشان به یکی از دوستان نزدیکشان گفته بودند و قسم خورده بودند و ما باور میکنیم کسانی که ایشان را میشناسیم که من لحظهای به فکر دور دوم انتخابات ریاست جمهوری هم نیستم.
ملایی: مکرر این از ایشان نقل میشود.
حجت الاسلام پناهیان: خب ببینید آن وضعیتی که خانهی مادری ایشان دارد، بعد میگویند که بگذارید این را در فیلم تبلیغاتی شما بیاوریم، به شدت مخالفت میکنید. بعد میگویند خب الان رئیس جمهور شدید، بیاید بروید روز مادر خدمت مادرتان، ما فقط فیلم بگیریم شما کجا رفتید خانهی مامانتان. خانه مادر شما را در مشهد مردم ببینند. دوست دارند زندگی خصوصی ایشان را ببینند، خوب ایشان ناراحت میشوند که این ریاکاریها چی هست، ببینید، دین فردی در خدمت چی میآید؟
ملایی: حوزه اجتماع،
حجت الاسلام پناهیان: حوزه اجتماع و سیاست، بعد یک شخصیت سیاسی و منش سیاسی را برای ما درست میکند، یک الگو تعریف میکند این الگو اگر جا بیفتد، دیگر هر ام قمری نمیتواند بیاید تو عرصه سیاست. دیگر هر کسی که اهلیت این شایستگی معنوی را ندارد نمیتواند بیاید در صحنهی سیاست، تازه معلوم میشود که چرا بعضیها مخالف دیانت و سیاست، تلفیق این دو تا با یکدیگر هستند؟ چون میبینند دیگر جایی ندارند، آن قدر دین ندارد که بیاید عرصهی سیاست، آن قدر نمیتواند مخلصانه رفتار کند که بیاید تو عرصهی سیاست. شهید صدر از نگاهشان به قرآن برداشتهای خیلی دقیقی در این زمینه دارند، که میفرمایند که حالا بگذارید اینها تصاویر زیبایی است که دین در قالب متون قرآنی ارائه میدهد تا میان انگیزههای ذاتی، شخصی یعنی و مسیر خیر در زندگی ارتباط برقرار کند و منفعت فردی را چنان دگرگون میکند که فرد به این باور برسد که منافع ویژه و منافع حقیقی عمومی تعیین شده برای انسانیت در اسلام با یکدیگر مرتبط است. یعنی تو منفعت شخصیت را میخواهی، تنیده شده با منفعت عمومی. حالا روایت که زیاد است، من نمیخواهم باز هم امروز از روایات و اینها استفاده کنم یکی از انبیا گذشته در روایات ما هست که ایشان داشتند میرفتند به بیابان برای عبادت، بعد خداوند متعالی به ایشان میگوید کجا داری میروی؟ گفت میخواهم خلوت کنم با تو، دلم تنگ شده برای مناجات کردن با شما، خدا همانجا فرمودند: برگرد بین مردم، برگرد آنجا، آنجا تو بهتر به من مقرب میشوی، من پیش یک صاحب دلی رفته بودم میخواستم تو ذهنم بود خدا شاهده که بپرسم که من وقت نمیتوانم بگذارم برای برخی عبادات، مثلا یک چهل روز زیارت ؛اشورا بخوانم، پیش شاگرد آقای حقشناس رفته بودم با آن شیوهای که آقای حقشناس میگوید. آن زمان یک مسئولیت اجتماعی مختصری هم داشتم، حالا مسئولیت اجتماعی بنده که زیاد سیاسی نبوده هیچ وقت، فرهنگی و کارایی این چنین دستم بود.
ملایی: دل مشغولی اجتماعی بالاخره بوده است.
حجت الاسلام پناهیان: بالاخره ایشان را دیدم و یک کمی صحبت کردم هنوز سوالهای خودمم را مطرح نکرده بودم، به من گفتند یک وقت شما نشنید زیارت عاشورا بگیرید و کار مردم باید راه بیاندازیم. لذا من سؤال نکرده، نمیگویم ایشان علم غیب دارند ولی خدا به دلش انداخته بود که این حرف الان مناسب ایشان است و باید بگویید. شما زیارت عاشورا، که بروید در خانهی مردم و کار مردم را راه بیاندازی، تو همان عرصه کوچکی که حالا به عهده ما بود. بعد میفرماید بنابراین دین نقش اساسی در حل مشکلات اجتماعی از طریق به کارگیری انگیزهی شخصی در منفعت عموم دارد. یک روزی عرصهی سیاست جای پاکترین دینداران خواهد شد و این فهم عمومی میشود و این فرهنگ عمومی میشود. یک سوالهایی هم بود قدیما که امکانات نبود، یک کمی سطح جهل و اینها بیشتر بود، میگفتند که تعهد و تخصص اینها چگونه میشود؟ کدام یک جای جهل میشود. اولا تعهد تخصص آور است، خصوصاً در دانش و حکمتی مثل مدیریت، من مطمئنم آقای رئیسی دورههای مدیریت پشت سر نگذاشته بودند، دورههای علوم سیاسی و سیاست ورزی پشت سر نگذاشته بودند، ولی حکمت سیاسی ایشان را بیاید بحث بکنیم. چقدر هوشمندانه بوده است و آن وقت بعضیها دانش سیاسی دارند این حکمت را ندارند. این حکمت که به قیمت له شدنشان هم که شده است، مظلوم واقع شدنشان، تفرقه را در جامعه نیاورند، اختلافافکنی نکنند، رفتار دفاعی نداشته باشند، این حکمت سیاسی است. جامعه ما به حکمت سیاسی احتیاج دارد، به حکمتی در تدبیر جامعه احتیاج دارد، برود سراغ آدمهای خوب، حرف کارشناسی را بشنود. ما نیاز به آدم متواضع داریم، همین. تواضع کافی است؟ بله، تواضع کافی هست، چرا؟ چون اگر متواضع باشد گوش شنوا است برای شنیدن حرف متخصص. پس تمام متخصصین در حکومت دخالت دارند.
ملایی: بله، همین طور است.
حجت الاسلام پناهیان: شما یک رئیس جمهور متخصص بخواهید پیدا کنید، این تخصص پزشکی باید داشته باشد، مهندسی باید داشته باشد، حقوق باید داشته باشد،
ملایی: مدیریت خوانده باشد،
حجت الاسلام پناهیان: چی باید داشته باشد؟ بالاخره تخصص هم درون یکی از این موضوعات است
ملایی: نمیشود که همهاش باشد.
حجت الاسلام پناهیان: باید یک دانهاش باشد، خب شما باید بگویید نه، ده تا دکترا باید داشته باشد، چون ده جور تخصص ما داریم برای اداره کشور لازم است، نه یک دانهاش را داشته باشد. ولی مهم این هست که از حکمت سیاسی برخوردار باشد. حکمت سیاسی نیاز به خلوص دارد، نیاز به نجابت دارد، آن نجابت درونی و خلوص، وقتی خالص شدی دیگر حساب این را نمیکنی که این طرف عضو حزب مخالف تو است یا نه، حرف کارشناسیاش را میپذیرد. صدا میزنید، یک نفر از مخالفین سیاسی ایشان میگفت به ما زنگ میزد میگفت: نظرتان دربارهی این طرح چه چیزی است؟ چه فرقی میکند، ببینید اخلاص حکمت میآورد، حکمت اصلش و بُعد مهمش حکمت سیاسی است، و این حکمت سیاسی به درد جامعه میخورد، تمام متخصصین را مشارکت میدهد در ادارهی جامعه. فرمود: «إذا تَفَقَّهَ الرَّفيعُ تَواضَعَ» وقتی که یک انسان صاحب رفعت مقام خوب بررسی کرد تواضع کرده است، تواضع کردن که به دولا و راست شدن نیست که، هی لبخند ژکوند بزند و هی مثلا خم بشود و کارهای پوپولیستی بکند، تواضع به تحقیق به محققان برخورد کردند با موضوعات به مراجعه به متخصص است.
ملایی: استفاده از ظرفیتهایی که ولو در ذهن مخالف تو باشد.
حجت الاسلام پناهیان: اینها را همه را دین ایجاد میکند، دین نباشد هیچ انگیزهای مثل دین نمیتواند انسان را آنقدر به درد بخور برای عرصهی سیاست بکند. الان ما اگر مثال شهید رئیسی را نداشتیم، زدن این حرف یک مقدار دشوار بود.
ملایی: ولی الان ارتباطمان بیشتر برقرار میشود با قصه.
حجت الاسلام پناهیان: بله، بالاخره ایشان میآید رهبری میکند دولت را، متخصصین مختلف در این وزارتخانهها هستند، چرا این مشکل حل نمیشود؟ این قدر پیگیری میکند آن وقت هزاران کارخانه باز میشود، هزاران خانهی مسکونی که هشت سال، نه سال، عقب افتاده است کارشان انجام میگیرد بدون بودجه، با بالاخره جور کردند پول از این طرف و آن طرفی که ممکن است خرجهای زاید بشود با طرح مولدسازی، من نمیخواهم حالا بروم وارد جزئیاتش. این انگیزهی دینی میتواند این کار را بکند. خب حالا اجازه بدهید یک کمی بروم سراغ سخنان حضرت امام.
ملایی: پس تا اینجا از علامه طباطبایی از شهید بزرگوار شهید صدر،
حجت الاسلام پناهیان: از آقای شاهآبادی هم من یک جمله بگویم. ایشان استاد امام بودند. امام میفرمود: ایشان استاد بنده بودند، همیشه هم میگفتند: «روحی لک الفدا» جان من به فدای تو باد. ظاهرا بعد از رحلت آقای شاهآبادی هم «روحی لک الفدا» میگفتند. یعنی اینکه ارادت عجیب حضرت امام به آقای شاهآبادی، ایشان میفرماید که مدت زمانی است که مملکت اسلامی مبتلا به امراض مزمن و مهلکه شده است. در این موقع مشاهده میشود که جمعی از مومنین در محافل و مجالس اظهار دردمندی و تاسف بر اسلام مینمایند، غافل از اینکه باید درد را معالجه نمود، مذاکرهی مرض و تعداد آن، معالجهی درد نیست. دردمندانه برویم سراغ راه حلها. بعد میفرماید: و چون راه علاج بعد از دانستن سبب مرض است، پس اگر عمیقانه نظر بفرمایی، مییابی که اسباب چند چیز است. میخواهید علاج را پیدا کنید، ببینید عامل این بدبختیها چه هست؟ اولین عامل بدبختیها را چیزی بیان میفرمایند؟ مرحوم شاهآبادی؛ بنده اگر جملهی آقای شاهآبادی نبود هیچ وقت، نه در سیمها، نه در هیچ مجلس کوچک و بزرگی، جرات نمیکردم چنین مطلبی را بیان کنم. این استاد عرفان حضرت امام است. امام هر چه داشت از ایشان داشت، به اضافه تمام توانایی خودش. به عنوان استاد بخواهیم کسی را معرفی کنیم یعنی ایشان، یک، عامل بدبختی مسلمانها را دارد برمیشمارد؛ غرور مسلمین به حقانیت خود، غرور مسلمین به حقانیت خود، میفرماید: شما عقاید حقی داری دیگر، خودش یک آفتی دارد تو را مغرور میکند.
ملایی: یک حجابی برای تو درست میکند.
حجت الاسلام پناهیان: بعد توضیح میدهند، ببین چطوری به سیاست ربطش میدهند، که منشا تحویل دادن میدان دعوت است به معاندین، این منشا شده است که شما دیگر کار اجتماعی نمیکنید، دنبال اعتقادات خودت هستی. من که سعادتمند میشوم و جامعه را ول کردی، میدان جامعه را به دشمنان دین دادهای. یعنی رفتی تو خلوت خودت، چقدر هوشمندانه است این جملات، امام بیخود مرید کسی نمیشود. بعضی از بزرگان عرفانی را پیش امام مطرح میکردند. امام با یک سکوتی برخورد میکرد، همه میفهمیدند که امام
ملایی: نظری ندارد.
حجت الاسلام پناهیان: حالا، حداقلش این هست که نظری ندارد، ولی نظری ندارد و بیان نمیکند.
ملایی: همان، درستش همین است.
حجت الاسلام پناهیان: بعد میفرماید: و موجب قناعت نمودن به اسلام انفرادی است. شما وقتی که غرور اعتقادی پیدا بکنید، چه میشود؟ به اسلام انفرادی قناعت میکنید.
ملایی: و این مذموم است.
حجت الاسلام پناهیان: بله، دیگر اسلام سیاسی را بگذارید کنار. بعد میفرماید: و ترک تبلیغات و امر به معروف و نهی از منکر شده است و چند تا حالا نقطه من اینجا گذاشتم که خلاصه قرآن مجید با اسلام انفرادی مناسبت ندارد. این سخن مرحوم شاهآبادی است، زیرا که قرآن نمیفرماید به تنهایی نماز کن، بلکه علاوه بر آن تولید نمازگزار، اقامهی صلاة را در عهدهی مسلمانان قرار داده است و توضیحاتی میدهند. متاسفانه این متن فارسی است کلام ایشان، با متن فارسی امروز ما یک کمی همخوانی ندارد، با اینکه متن کتاب شذرات المعارف ایشان فارسی هست، ولی من پیشنهاد میکنم به نوههای بزرگوار ایشان، فرزندان محترم شهید شاهآبادی؛ شهید شاه آبادی، فرزند آقای شاه آبادی بودند، که بازنویسی کنند، اشکالی ندارد خود متن را بگذارند یک بازنویسی فارسی دیگر بکنند. حالا به من اجازه بدهید دیگر برویم سراغ، من باز کلمات زیادی را آوردم، ولی برویم سراغ سخنانت حضرت امام. اما میفرماید در کتاب ولایت فقیه، قرآن و کتابهای حدیث که منابع احکام و دستورات اسلام است با رسالههای عملیه که توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته میشود از لحاظ جامعیت و اثری که در زندگی اجتماعی میتواند داشته باشد به کلی تفاوت دارد. ملایی: عجب حرفی است.
حجت الاسلام پناهیان: خب، توضیحش را هم بخوانیم. میفرماید نسبت اجتماعیات قرآن، با آیات عبادی آن از نسبت صد به یک هم بیشتر است.
ملایی: نسبت اجتماعیات قرآن،
حجت الاسلام پناهیان: نسبت به آیات عبادی، قرآن صد به یک هم بیشتر است. خب یعنی بالای نود و نه درصد آیات قرآن. البته روایات را هم قبلا فرمودند، در کلمات دیگری هم هست. حالا من برای شما میآورم و اکثر آیات و روایات اجتماعی و سیاسی هستند، امام میفرمایند.
ملایی: انفرادی نیستند.
حجت الاسلام پناهیان: با رسالههای عملیه با فضای رسالههای عملیه فرق میکند. این از، به اصطلاح مطالب حضرت امام، بعد حالا جملاتی از خود حضرت امام از صحیفهی امام در طول این مدتی که رهبری میکردند برای شما بخوانم. اینها اسنادش موجود است. هر کسی تو موبایل خودش برود،
ملایی: جست و جو کند راحت،
حجت الاسلام پناهیان: جملهها را یادداشت کنند میتوانند، من دیگر میتوانم اسنادش را نخوانم، اینها از جلد یک تا جلد سیزده تا جلد چه عرض بکنم، جلدهای بالاتری که جلد پانزده، اینها همهاش هست، سندها را نمیخوانم. اینها از یک کتاب نیست. میفرماید: حضرت امام، والله اسلام تمامش سیاست است، اسلام را بد معرفی کردند. این جملهی اول است.
ملایی: میخواهید ادامه بدهید باز هم. کافی نیست به نظتان.
حجت الاسلام پناهیان: آخه تبیین میخواهد، با ذهنیت خیلی فاصله میخواهد. باید ببینیم چرا این ذهنیت شکل پیدا کرد. الان در ذهن من چرا این هست که آقا دین از سیاست جدا است، ببخشید تعبیر حالا رسانهای نباشد، آخوند چه به مثلا حکومت؛ حوزه چه به سیاست مثلا، یا سیاست مدار چقدر لازم است دین داشته باشد. این تلقی چرا درست شده است در ذهن ما. میفرماید: اسلام دین سیاست است، قبل از اینکه دین معنویات باشد. امام خیلی فرد باهوشی بودند دیگر. یک بار یادآوری کنیم جملات، جملات حضرت امام رضوان الله تعالی علیه میفرماید: این در جلد شش بود، انبیا علیهم السلام شغلشان سیاست است. حالا تو کتابهای آموزش و پرورش، وقتی یک طور دیگر پیغمبر معرفی میشود، من اعتراضم را به کجا باید ببرم. شما بفرمایید؟ امام اجازه داده است که ما بیاییم این مملکت را در واقع برنامهریزی درسی را به عهده بگیریم، لااقل متنهای
ملایی: آموزشیمان.
حجت الاسلام پناهیان: آموزشیمان که دارد القا میکند آن نگرش نسبت به دین را، مطابق فرمایشات امام باشد لااقل. یک کم برگردیم عقب، میخواهم یک معینی برای فرمایش شما باشد. مرحوم شاهآبادی استاد عرفان حضرت امام هستند. ما معمولا تا گفتیم، عرفان یعنی یک کنجی، یک غاری، یک عزلت، من و خدا و تمام، او دارد به حضرت امام توصیه میکند که مشکل این هست که اسلام انفرادی معرفی شده است. امام دارد حرف آقای شاهآبادی را تکرار میکند که اسلام انفرادی معرفی شده است و هنوز این اسلام دارد انفرادی معرفی میشود.
ملایی: پس ما از عرفان هم احتمالا خیلی جاها.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت، آخر ببینید، من میخواهم به خدا برسم، خدا میفرماید: بیا از درون جامعه عبور کن،
ملایی: عبادت به جز خدمت خلق نیست مثلا.
حجت الاسلام پناهیان: خدمت خلق یک جزءش است. یک جلوهاش است. انتخابات، مثلا، الان من بگویم که شرکت نکردن در انتخابات چقدر گناه دارد، شما فکر میکنید بندهی طلبه جرات میکنم در برنامهی سمت خدا جمهوری اسلامی هم، مثلا ما آخوندهای حکومتی به ما میگویند دیگر، تحویل میگیرد و امنیت هم نمیآید ما را دستگیر کند و نمیدانم دادگاهها هم ما را محاکمه نخواهند کرد و اینها، ولی شما فکر میکنید من جرات بکنم به خاطر فضایی که بعضیها ایجاد کردند بگویم که شرکت نکردن در انتخابات ممکن است گناه داشته باشد. یک خورده سخت است دیگر، چرا؟ چون آن تلقی از اسلام نیست، دقت فرمودید.
ملایی: یعنی حداقلش این هست که یک گاردی گرفته میشود.
حجت الاسلام پناهیان: چرا، چطور؟ مبالغهآمیز حرف زد. من یک بار گفتم همه سیاست است، بعضی از رفقای روحانی انقلابی تو جلسه برگشتند، گفتند: آقا مبالغه نکن، چرا مبالغهآمیز حرف میزنی؟ گفتم نه، این سخن من نبوده است. اسلام همهاش سیاست است امام فرموده است. یک والله هم اولش آورده بودم. سخن من نیست، شما که حالا انقلابی هستید. میخواهم بگوییم تلقیها، ببینید انبیا علیهم السلام شغلشان سیاست است. اصولا اساس اسلام از سیاست است. جلد هجده، دین اسلام یک دین سیاسی است یک دینی است که همه چیزش سیاست است، حتی عبادتش. جلد دهم، اسلام دین سیاست اصلش، اسلام یک دینی است که احکام عبادیاش هم سیاسی است. جلد یازده، از جلد سیزده بخوانم یک جمله، اسلام احکام اخلاقیاش هم سیاسی است. در مورد اخلاق حاضرید صحبت کنیم، این بحث اخلاقی بود.
ملایی: من یک پرانتز فکر کنم باز کنیم ضروری باشد، بعد ادامهاش را بشنویم، عیب ندارد؟
حجت الاسلام پناهیان: بله، بفرمایید.
ملایی: من میآیم وسط حرف شما جسارت نباشد.
حجت الاسلام پناهیان: نه، خواهش میکنم، شما نماینده افکار عمومی هستید.
ملایی: نه، نه، اصلا این طوری نیست، میخواهم یک چیزی بگویم که ما یک وقت در مقام نقد وضع موجودی هستیم در یک مقولهای، درون بحثی، داریم وضع موجود را نقد میکنیم، یک وقتی داریم وضع مطلوب را تبیین میکنیم، الان ما در مقام
حجت الاسلام پناهیان: تبیین وضع مطلوب هستیم.
ملایی: بگذارید فرمایش شما، که خیلی خوب است و میخواهم بگوییم حالا یک طور دیگر مثالش را بزنید. استادانهاش را شما بگویید.
: استادانه که نه، من استاد نیستم. به هیچ وجه. یک طلبهای داریم با هم مباحثه میکنیم. دین یک امر عمومی است، همه باید متخصص دین بشوند. ببینید در جلسهای محضر یکی از بزرگان حوزه بودیم، ایشان فرمودند: این بحث را شما بیایید در جمع اساتید مجموعه ما بگو که همه شاگردان ایشان بودند. آنجا یک سخنی از محبت اهل بیت و نقش محبت اهل بیت پیش آمد، خیلی مهم است این محبت اهل بیت، این اثر را دارد محبت اباعبدالله الحسین، یک نفر تو جمع برگشت شبیه این اشکالی که ممکن است به ذهن برسد را مطرح کرد، گفت بابا طرف تا صبح سینه میزند بعد نماز نمیخواند، طرف سینهزن امام حسین هست عرق خوردنش را ترک نمیکند، یعنی چی محبت همه چیز به آن وابسته است که خیلیها را که درست نکرده است؟ این ایراد است. من عرض کردم که آن کسی که محبت به امام حسین دارد تا صبح سینه میزند، صبح نماز نمیخواند، تنها نقضش چه چیزی هست؟ همین محبتش کم است. اگر محبتش بیشتر بود نماز از سرش نمیرفت، میخواند. پس همین الان باز باید محبتش را زیادتر کند، نباید بزنی به سر محبتش.
ملایی: نگو چرا؟ تو چرا ادعای حسین حسین میکنی؟
حجت الاسلام پناهیان: یا مثلا محبت امام حسین را دارد، مثلا عرق خوری هم دارد به جای خودش، در عروسیاش هم کم نمیگذارد. در مجلس امام حسین میآید سینهاش را میزند. تو نزن تو سر مجلس روضهی امام حسینش، بگو که تا این مقدار محبت امام حسین دارد، اگر محبتش بیشتر بود آنجا هم نمیرفت. حالا اسلام و سیاست یا آخوند سیاسی خوب عمل نکرد، یک شخص دینی آمد در عرصه سیاست خوب عمل نکرد. خب ما باید چیکار کنیم؟ نباید دین را ترک کنیم، باید دینیتر کنیم فضا را، دینیتر بشود مشکل حل میشود. ببینید این اشکال برای این پیش میآید، که آقا شما این مسمانها را الان حاکم نکردید، این وضع خراب است، پس مسلمانترها را باید حاکم کنید. این مقدار اسلام کفایت نمیکند. این درست است دیگر. نه اینکه بیایم صورت مسئله را پاک بکنیم. بعضیها میخواهند صورت مسئله را پاک بکنند. چه میگویند؟ میگویند اسلام ارزشها در جامعهای برقرار بشود نفاق درست میکند. غربیها آمدند چیکار کردند؟ گفتند: اصلا هیچ ارزشی وجود ندارد، مثلا خانمش با کس دیگر است، میآید به شوهرش میگوید: اصلا این چیزها معنا ندارد. ارزشهای اخلاقی اینها را بریزید دور، راحت باشید. آمدند صورت مسئله را پاک کردند. یک روانشناس غربی، این استاد روانشناسی ما میگفت، بعد آن را نقد میکرد. میگفت یک روانشناسی، حالا اسم میبرد، میگفت: چرا جوانی که از مرگ پدرش خوشحال است باید بایستد دم در عزاداری بکند؟ خوشحال است کلی ثروت به او رسیده است.
ملایی: اصلا منتظر این روز بوده است.
حجت الاسلام پناهیان: ول کن برو پارتیت را بگیر، اصلا جشن بگیر با بچههایت، این تظاهر به غم، این یعنی چی: بعد ایشان نقد میکرد حرف او را، میگفت که این یک بنیانهایی را در جامعه حفظ میکند، تو چرا آن را نگاه نمیکنی؟ حالا ببینید بحث دین هم همین هست. اگر دین آمد تو عرصه سیاست، اگر افراد دیندار آمدند در عرصه سیاست، ناکامیهایی داشتند، ما باید برویم سراغ دیندارتر، ما باید بیشتر از دین بهره برداری بکنیم تا این نواقص موجود برطرف بشود. بعضیها میگویند: اگر دین آمد نفاق درست میکند. مثلا شما در دانشگاهی یا در کارخانهای بگویید، ما این جا سرکارگر یا در دانشگاه عضو هیئت علمی، فقط کسانی که صف اول نماز جماعت شرکت کنند، صف دوم را هم قبول نمیکنیم. خب بالاخره تظاهر درست میشود. این حرف غلط است که بگوییم فقط از صف اول نماز جماعت میخواهیم برداریم. ولی مثال میخواهم بزنم، ما از تو نمازخانهها مسئول انتخاب میکنیم، یقینا یک عدهای متظاهر به نمازخوانی خواهند شد برای اینکه پست بگیرند. خب چاره چه چیزی هست؟ میگوییم از بین بینمازان مسئول انتخاب میکنیم، اینکه چاره نیست. این چاره نیست که برویم از بین بینمازها مسئول انتخاب میکنیم. چارهاش این هست که اگر از تو نمازخانهها هم بعضی متظاهرانه آمدند پست گرفتند، بیاییم نمازخانههایی که آنقدر فداکار هستند، اینقدر اخلاص دارند که جان خودشان را در این راه فدا میکنند، انتخاب بکنیم که آبروی دین را نبرند. پس صورت مسئله را نباید پاک کرد.
ملایی: من یک خورده بحث را جابجا کردم، الان فقط دو دقیقه در این قسمت زمان داریم، یک کاریش بکنید دیگر خودتان، جمع و جورش کنید.
حجت الاسلام پناهیان: ببینید بیشتر کتب فقه، کتب سیاست است. یک جملهی دیگر مسئلهی دخالت در سیاست در راس تعلیمات انبیا است. ما همهی تعلیمات انبیا را کنار گذاشتیم، فقط به آن تعلیماتی که دخالت نکردن در سیاست و دخالت نکردن در جامعه و اینها مرتبط است، فقط همینهایش را گرفتهایم، اینها در جلد پانزده بود. در جلد شش، آنقدر آیه و روایت که در سیاست وارد شده است، در عبادات وارد نشده است. اسلام را همچو بد معرفی کردند به ما، که ما هم باورمان آمده است اسلام به سیاست چه، اینها جملات امام است. مسجد، مرکز اجتماع سیاسی است. در صدر اسلام از همین مسجدها، جیشها، ارتشها راه میافتاد. الان در مسجدها میشود گفتگوی جمعی در ارتباط با کاندیداها کرد. نگفت او یک فردی است. امام جماعت محترم و عزیز برای مردم صحبت و همراهی کند.
ملایی: سخنرانی کند.
حجت الاسلام پناهیان: پیغمبر چطوری با مردم صحبت میکرد؟ مردم را وادار میکرد به اظهارنظر، همانطوری که مسجد پیامبر کانون گفتگوی سیاسی بود، مسجدهای ما هم باید کانون گفتگوی سیاسی باشد. بعد یک عدهای با چراغ دنبال این نگردند که آقا ما اگر اجتماع سیاسی بخواهیم داشته باشیم، کجا برویم؟ مسجد. مسجد، محل اجتماع سیاسی است و گفتگوی سیاسی.
ملایی: اصلا نرویم صدر اسلام، برویم سی، چهل سال پیش، برویم زمان شکلگیری انقلاب، برویم سالهای پیروزی انقلاب، سالهای دفاع مقدس، مسجد، کانون حرکتهای بزرگ اجتماعی خود مردم ما بوده است.
حجت الاسلام پناهیان: بله، جوانها بیایند صحبت بکنند در مورد کاندیداها نظر بدهند، نامزد بعدی مثلا چه کسی باشد، چه کسی نباشد. یک جوانی در مسجد حرف بزند، چهار نفر حرفش را نقد کنند. و امام جماعت محیط را خوب نگه دارد، نه اینکه زود این هم حرف آخر خودش را اول بزند و بگوید ساکت، دیگر بروید تبعیت بکنید،
ملایی: نه، بعد بگوید ما نماز خواندیم دیگر، این حرفها را ببرید جای دیگر، اینجا مسجد است دیگر، خدای نکرده. متشکرم حاج آقای حجت الاسلام پناهیان، امیدوارم آمدن و رفتنهای من زمان را خیلی چیز نکرده باشد، ببخشید دیگر.
حجت الاسلام پناهیان: خواهش میکنم. جملات امام بیشتر بود. فرصت نشد.
ملایی: نه اصلا زمان را نگاه کنیم الان، ببینیم چه میشود، ما که دوست داریم کیف کنیم بیشتر. عرض کنم حضور شما عزیزان بیننده و شنونده که، اگر به کسی توصیه میکنید برنامهی سمت خدا را ببیند یا بشنود، بحثهای همهی برنامهها را کامل، چون خیلی مهم است خط و ربطها. از اینکه بگذریم، طرح فرزندان غدیر یکی از افتخارات شما مردم عزیز هست که مشارکت میکنید در کمک و البته افتخار برنامهی سمت خدا است که برای کسانی که متقاضی استفاده از تسهیلات فرزندان غدیر هستند استفاده بکنند. کانالهای ما در پیام رسانهای ایرانی منتظر شماهاست، پیام بدهید و بیایید داخل کانال، اگر میخواهید عضو کانال هم بشوید، عدد پنج را به 20000303 بفرستید. جزئیات برای شما میآید. صفحات اجتماعی ما را دنبال بکنید. این اطلاعات به شما ارائه خواهد شد. قرآن کریم را باز کنیم، صفحهی هشتاد و یکم و آیات بیست تا بیست و سورهی مبارکهی نساء بفرمایید.صفحهی هشتاد و یک قرآن کریم
ملایی: یک مقدار زمان دیگر داریم، الحمدلله و میتوانیم باز هم با حاج آقای حجت الاسلام پناهیان باشیم.
حجت الاسلام پناهیان: بله، من یکی دو جملهی دیگر از حضرت امام را قرائت کنم. در جلد بیستم، جلد بیست یعنی اواخر عمر شریف حضرت امام میفرماید: در روایات هست «بُنِيَ الإِسلامُ عَلى خَمسٍ» که خب این روایت مشهوری است، بعد آخر روایت میفرماید: «ما نودی بشی، ما نودی بالولایة» به هیچ امری مانند ولایت دعوت نشده است. نماز، روزه، حج، اینها هیچ کدام به اندازهی ولایت مهم نیستند، خب امام میفرمایند. در روایات هست که ««بُنِيَ الإِسلامُ عَلى خَمسٍ» این ولایت، ولایت کلی امامت نیست، یعنی آن بحثی که ما اعتقاد به امام داشته باشیم، نه خیر، این ولایت عبارت است از حکومت، حضرت امام میفرمایند. بنابراین «ما نودی بشی، ما نودی بالولایة» برای اینکه حکومت است. به هیچ چیزی مثل این امر سیاسی دعوت نشده است و این امر سیاسی بوده است. یعنی ما اعتقاد به امام بله، مهم است. ایشان میفرمایند از بعد سیاسی که نگاه بکنی این اهمیت درک میشود. حالا هر کسی هر توضیحی میخواهد برای این جملات حضرت امام، دیگر حالا خودش قرار بدهد. یک جملهی دیگر هم بخوانم،
ملایی: پایانی میتواند باشد؟
حجت الاسلام پناهیان: میتواند، بله. بیخود بعضی از ائمهی ما نمیفرمایند که برای من در منابر روضه بخوانند. امام باقر علیه السلام توصیهشان در این است و توصیه به روضه خواندن که اساسا امام صادق علیه السلام میفرماید: مسئله، مسئلهی گریه نیست. مسئله، مسئلهی تباکی نیست، مسئله، مسئله سیاسی است. حالا باید حتماً این را شرح داد.
ملایی: حتما، و خواهشمان این هست که اگر کسی شرح و توضیح میخواهد از منبع خودش بگیرد، حتماً این حرفها، حرفهای دقیقی است. در جامعه میتواند ذهنمان را درگیر خودش بکند. خیلی متشکرم از توجهتان. حاج آقای حجت الاسلام پناهیان، آرزوی سلامتی.
حجت الاسلام پناهیان: انشاالله که ما عرصهی سیاسیمان هر روز پاکتر در خدمت مردم، الگویی برای جامعه جهانی بشویم.
ملایی: الهی آمین. خیلی ممنونم و محضر شما عزیزان بیننده و شنونده تشکر و سپاس خودم را ابلاغ میکنم، زیر سایه اباعبدالله الحسین سلام الله علیه باشید و باشیم.