حجت الاسلام نظافت: سلام بر شما و همه بینندگان عزیز و خوشحالم که در خدمت شما و همه بینندگان هستیم خدارا شکر می کنیم که خدای متعال عمری دوباره داده است سلامتی، ساده است خیلی شرایط مهیا شده تا توانستیم این چهارشنبه در خدمت شما و همه بینندگان عزیز باشیم.
ملایی: خیلی ممنون و خوشحالیم ما هم آماده ایم سراپا گوش.
حجت الاسلام نظافت: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و انه خیر ناصرٍ و معین.
بحث ما هفته قبل منقطع شد از آن بحث سلسله وارمان به مناسبت روز معلم و هفته معلم، اما بحث ما نامه 31 بود، رسیده بودیم به این عبارت که حضرت فرموده بودند اود نفسک التصبر علی المکروه یعنی خودت را عادت بده به صبر تحمیلی گاهی آدم عشق دارد صبر می کند و گاهی آدم عشق ندارد یعنی می فهمد کار خوبی است اما نفسش دوست ندارد این را می گویند تصبر به زور هم که شده خودت را صبور کن و خودت را عادت بده وقتی یک کاری خوب است حق است ولی نفس ات دوست ندارد به زور هم که شده صبر بکنید، در رابطه با نقش عادت چون اینجا حضرت فرمود عادت بده خودت را نکاتی عرض کردیم، که چقدر خوب است که ما عادت های خوب را در خودمان ایجاد کنیم، عادت های بد را از خودمان دور کنیم، نکات فراوانی در مورد عادت گفتیم.
شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه در مورد عادت یک نقدی دارند، یک ایرادی دارند من عبارات ایشان را بخوانم بعد نکاتی را عرض کنم.
ایشان می فرمایند پایۀ اخلاق این است که اراده انسان قوی و نیرومند باشد یعنی اراده انسان بر شهوتش و بر عاداتش حکومت کند، بر عادت اراده غلبه کند، حتی اراده باید بر عادات خوب هم غالب باشد، مثلاً ما باید نماز بخوانیم اما نباید نماز خواندن ما شکل عادت داشته باشد، تا اینکه روایت داریم، خودتان را عادت بدهید به نماز و به همه کارهای خوب، ولی ایشان می گویند نماز خواندن بر اساس عادت نباشد، می دانید خوب اگر نماز اول وقت مثلاً عادتی شد، خوب یک وقت هایی خدا می گوید نماز نخوان، چرا؟ یک کسی دارد می میرد، اون آدم را نجات بده نماز اول وقت را بعدا می خوانیم گاهی واجبات اولی است در نماز اول وقت، کسی که عادتش هست نماز دیگر این عادت سبب می شود که اون کاری را که مهمتر است اون کار را انجام ندهد و ترک بکند بعد ایشان می گویند از کجا بفهمیم که نماز خواندن ما عادت است یا نه، فرمودند باید ببینیم آیا همه دستورات خدا را مثل نماز خواندن انجام می دهیم؟ اگر این طور است معلوم می شود کار ما به خاطر امر خداست چون نماز وقتی ارزش دارد که به خاطر امر خدا باشد، نه به خاطر عادت، این معنایش این نیست که عادت تو سبک تربیتی ما عادت نباشد، بلکه نیت عادت نباشد، نیت این است که خدا الان از من خواسته این کار را انجام بدهم.
ما اگر ربا را می خوریم ایشان می فرمایند، نماز را هم با نافله هایش می خوانیم اگر خیانت به امانت مردم هم می کنیم ولی زیارت عاشورا ایمان ترک نمی شود می فهمیم که اینها عبادت نیست از روی عادت هست.
پس مراد شهید مطهری این نیست که ما عادت نداشته باشیم می گویند آقا یک عادتی مهمتر بر این عادت ها غلبه کند اون عادت چی است؟ این است که من کارهایم را با نیت انجام می دهم و کارهایم را با اراده انجام می دهم اون عادت مهمتر چی است؟ این که من سبک و سنگین می کنم و اولویت بندی اهم و مهم می کنم منظور شهید مطهری این است و الا اگر عادت بر اراده و بر اولویت غلبه نکند عادت به خیار خوب هست.
عادت کنیم به عبودیت، بنده خدا اولویت بندی هم می کند. این اشکال اینطوری حل می شود چون ایشان هم دارند انگار عادت را نقد می کنند و هم این همه روایت داریم که عادت بدهید خودتان را جوابش این است که ما یک عادت کلان و مهمتر باید داشته باشیم بر ا ین عادت ها غلبه کنیم اون عادت چی است؟ اولویت بندی کردن و نیت کردن و عرض شود با اراده کار را انجام دادن.
در بیان حضرت این بود عَوِّدْ نَفْسَكَ التَّصَبُّرَ (نهج البلاغه، 31)وقتی می فرمایند خودت را عادت بده به اینکه به زور هم شده صبر به خودت تحمیل بکنی این نشان اهمیت صبر است، اهمیت صبر را چطوری باید توضیح بدهیم؟ اولاً باید بگوییم اگر صبر نکنیم چه کنیم؟ نقطه مقابل صبر چی است؟ جزع است جزع یعنی چی؟ یعنی بی تابی کردن و داد و فریاد زدن مشکل حل می شود؟ نه بیشتر اعصاب خودمان را خورد می کنیم و بیشتر اراده مان را ضعیف می کنیم و اوضاع بدتر می شود خدای متعال امیر المومنین فرمود الجزع من اعوان الزمان یعنی چی؟ یعنی بی تابی می کنی این بی تابی جزو یاران زمان است یعنی چی؟ یعنی زمانه گاهی برایت مشکلی پیش آورده تو خودت هم با بی تابی داری به همان زمان کمک می کنی که مشکلات مضاعف می شود و بیشتر می شود، خدای متعال فرمود سیجعل الله بعد عسر یسرا چرا صبر کنید چون خداوند فرمود این سختی ها همیشگی نیست و زندگی همیشه در سربالایی نیست، گشایش ها شروع می شود اینها با صبر است فرمود خدا بعد از سختی آسانی قرار داده است، در نهج البلاغه داریم صبر نسبتش با ایمان مثل نسبت سر با بدن است بدن بدون سر فایده ای ندارد ایمان بدون صبر هم فایده ای ندارد، در روایت داریم اون آرزوهایی که دارید آنچه که دوست دارید نخواهید رسید، مگر به صبر برسختیها، واقعا همینطوری است تو دنیا که اینطوری است آخرت هم صد درصد الان کسی می خواهد مدال بیاورد قهرمان وزنه برداری و کشتی بشود، بدون سختی می شود؟ هنرپیشه می خواهد بشود بدون سختی می شود؟ نمی شود مجری می خواهد بشود بدون سختی می شود؟ نمی شود خانه ای بسازد باید سختی را تحمل کند حالا اگر کسی بهشت را برای ابد بخواهد به همین سختی می شود؟ نمی شود آب پاکی را رو دست ما ریختند فرمود نمی رسید، به اون اهداف تان و به آرزوهایتان و به آنچه که دوست دارید مگر با صبر.
در روایت داریم ان النصر مع الصبر پیروزی با صبر است زمان جنگ چقدر شهدا و رزمنده ها تحمل کردند؟ خانم های شهدا و مادران شهدا فراق را تحمل کردند، چقدر همین تهران بمباران می شد ما موشک نداشتیم و ضد هوایی نداشتیم صبر کردیم حالا موشکی داریم که آمریکا و اسرائیل و فرانسه انگلستان و خیلی از کشورها اراده می کنند این موشک نخورد می خورد، اینها به خاطر صبر است.
ملایی: بر اثر صبر نوبت ظفر آید.
حجت الاسلام نظافت: آفرین، فرمود والفجر مع الصبر گشایش با گرفتاری هاست گرفتاری ها را باید تحمل کرد انگار گرفتاری ها آبستن گشایش هاست فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا (شرح، 5) پیامبر این آیه را خواندند که همراه سختی ها و با سختی ها آسانی است یعنی در سختی ها یسر هست، سختی ها آبستن آسانی هاست، بعد فرمود بالصبر یتوقع الفرج با صبر انتظار فرج و گشایش می رود اون وقت فرمود هر کس دری را پیوسته بکوبد بالاخره در باز می شود پیوسته کوبیدن یعنی صبر کردن، در مورد تصبر داریم تصبر اگر بکنیم بر مکروهات که حضرت فرمود عَوِّدْ نَفْسَكَ التَّصَبُّرَ عَلَى الْمَكْرُوهِ (نهج البلاغه، 31) فرمود اگر به زور به خودت صبر بکنی خدا دلت را حفظ می کند و دل که حفظ شد انسان به اهدافش می رسد فرمود هر کس که به زور صبر بکند خدا بالاخره او را صبور می کند یعنی صبر تحمیلی نتیجه می دهد من یستعفف اگر کسی عفیف نیست ولی به زور کاری می کند که گرفتار آلودگی ها نشود حالا آلودگی های شهوانی یا آلودگی های مالی عفت مالی هم داریم دیگر فرمود اگر کسی به زور عفت خودش را نگه دارد خدا او را عفیف می کند الان خدای متعال به بزرگترها گفته به فکر ازدواج جوان ها باشید چقدر هم مهم است خوش به حال ثروتمندان و خیرانی که به بحث ازدواج بها می دهند و خوش به حال پدر و مادرهایی که اهتمام می ورزند ولی اگر جوانی برایش فراهم نیست خدای متعال فرمود اگر کسی برایش شرایط فراهم نیست وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً (نور، 33) باید به زور هم که شده صبر کنند فرمود اگر کسی طلب عفت بکند به زور خودش را عفیف کند خدا او را عفیف می کند من یستغن اگر کسی دوست دارد طمع نداشته باشد غنای باطنی داشته باشد زور می زند و تلاش می کند تا به اون غنای باطنی برسد فرمود خدا او را بی نیاز می کند بی نیازی هم اصلش بی نیازی دل است گاهی جیب طرف پر پول است ولی طمع دارد و چشمش گدا است و بی نیاز نیست فرمود اگر کسی دوست داشته باشد این غنای باطنی را خدا او را بی نیاز می کند غنای باطنی در دعای عرفه داریم امام حسین علیه السلام فرمودند اللهم اجعل غنای فی نفسی خدایا بی نیازی را دردرونم قرار بده خلاصه فرمود هیچ کس به هیچ عطایی نرسید که اون عطا خیر باشد، و این خیر بهتر از صبروجود ندارد یعنی بهترین عطایی که خیر است صبر است اگر صبر دادند یعنی همه چیز را به طرف دادند، در ادامه حضرت فرمودند وَ نِعْمَ الْخُلُقُ التَّصَبُرُ فِي الْحَق اول فرمودند عَوِّدْ نَفْسَكَ التَّصَبُّرَ عَلَى الْمَكْرُوهِ (نهج البلاغه، 31)خودت را عادت بده به زور هم شده صبر بکن بر ناملایمات بعد در ذیلش فرمودند خوب اخلاقی به زور صبر کردن فی الحق یعنی تصبر و صبر وقتی ارزش دارد که پای حق مطرح باشد، نعم الخلق التصبر فی الحق وقتی پای حق در میان است و باطل ارزش صبر کردن ندارد، البته ترک باطل ارزش صبر کردن دارد و ترک گناه ارزش صبر کردن دارد لذا کلمه حق را آورده اند حق است که ارزش صبر و تصبر دارد از این عبارت می گذریم انشاالله خدای متعال همه ما را اهل صبر و اگر نداریم اهل تصبر قرار بدهد.
ملایی: حاج آقای حجت الاسلام نظافت اساساً این اخلاق حالا ما عبارات شبیه این را زیاد داریم تشبه پیدا کردن به فلان خلق تحمل یا تحلم حتی حلم ورزیدن معلوم است که این یک تمرین سفارش شده در آموزه های دینی ماست.
حجت الاسلام نظافت: بدون تمرین کسی به جایی نمی رسد یعنی هیچ کس یک شبه به این درجات نمی رسد تو دنیا اینطوری است در اخلاق هم همینطوری است.
ملایی: یا مثلا حتی بگوید کسی گریه اش نمی گیرد در روضه ابی عبدالله تباکی کند اقلاً.
حجت الاسلام نظافت: انسان وقتی خودش را به گریه بزند خیلی وقتها اشکش جاری می شود، و لذا فرمود متقین چطوری قرآن می خوانند؟ فرمود يحزنون بِهِ أَنْفُسَهُمْ با قران خواندن سبک شان اینطوری است که جانشان غمگین می شود جان که غمگین شد اشک جاری می شود صبر و تباکی اصولاً ظاهر بر باطن اثر دارد و باطن هم بر ظاهر اثر دارد، این که اسلام می گوید ظواهر مذهبی داشته باشید و اینکه اسلام می گوید خانم ها حجاب داشته باشند این مناسک و این عبادات اینها بر باطن اثر دارد، مناسک و ظواهر مذهبی وقتی ارزش دارد که برخاسته از باطن باشد، اما باطن ظاهر هم بر باطن اثر دارد ظاهر بر باطن اثر دارد و باطن هم بر ظاهر اثر دارد.
عبارت بعدی، فرمود وَأَلْجِئْ، نَفْسَکَ فِي أُمُورِکَ کُلِّهَا إِلَى إِلَهِکَ، (نهج البلاغه، خطبه 31) فرمود خودت را پناهنده کن در تمام امورت باز تاکید کرد حضرت کلها همه امور یعنی امور ریز و درشت مسائل فردی و خانوادگی و اقتصادی و علمی است و بحث سلامتی است و بحث ملی است و بحث امنیتی است و بحث رابطه هاست و بحث علم است در همه چیز ریز و درشت خودت را به خدا پناهنده کن، این یک نکته بسیار مهم است.
هنر این است که در همه امور خودمان را پناهنده کنیم چون در امور بسیار بزرگ و سخت در شدائد مومنین به خدا پناهنده می شوند اگر مکرر دیدم پیام می دهند حاج آقا پدرمان را می برند اتاق عمل یا قرار است خدا به ما اولاد بدهد التماس دعا در سختی ها معمولا پیام می دهیم و پناهنده می شویم و حرم و مسجد می رویم ولی در مسائل ریز احساس می کنیم انگار نیازی نیست، در نا امنی ها همه به خدا پناهنده می شوند ولی در امنیت کسی به خدا پناهنده نمی شود.
ملایی: آیه قرآن داریم برای این کار وقتی گیر می افتید حالا خدا خدا می کنید
حجت الاسلام نظافت: مشرکین اینطوری هستند وقتی در دریای طوفانی قرار میگیرند دعوا الله مخلصین سوار کشتی می شوند دریا طوفانی می شود خدا را می خوانند مخلصانه خدا حتی مهر تاکید بر اخلاصشان زد چون اونجا بت ها شکسته و کشتی شکسته و مرگ را جلوی چشم خودش می بیند دیگر پناهی نیست برایش فهمید فقط جز خدا پناهی نیست حالا در شرایط عادی چی؟ما این پول شد بت ما، این کشتی شد بت ما، و این خیلی برای مومن بد است مومن باید دست قدرت خدا را هم در سختی ها ببیند و در رفاه، و هم در فقر، هم در پولداری هم در بیماری و هم در سلامتی در همه امور گفتند نمک تان هم از ما بخواهید، خوب بنابراین الجیء فرمود پناهنده کن پس ما نیاز به پناهگاه داریم پناهگاه خداست وقتی می فرماید پناهنده شو یعنی با دلت پناهنده شو و با تمام وجودت پناهنده شو به خلق خدا پناهنده نشو خلق خدا کاره ای نیستند اگر قدرتی دارند خدا موقت بهشون قدرت داده دقت کردید یعنی ما وقتی بچه بودیم هنگام خطر به پدر و مادر پناهنده می شدیم ولی بزرگ شدیم فهمیدیم پدر هم مریض می شود ما پدر را بهش تکیه می کردیم بزرگ شدیم فهمیدیم این پدر تکیه گاهش خداست خدا نخواهد پدر ازش کاری برنمی آید پدر قدرتمند را دیدیم عجیب از پا افتاد روی ویلچر قرار گرفت و مریض شد و از این دنیا رفت خدا دوست دارد که ما دست قدرت خدا را در همه شرایط ببینیم و هیچ کس و هیچ چیز بت ما نشود، این به معنای این نیست که از پدر استفاده نکنیم ولی پدر تکیه گاه نیست به معنای این نیست که همسران به هم بی توجه باشند و از یکدیگر کمک نگیرند و به هم کمک نکنند یکدیگر را نباید بت یکدیگر قرار بدهند بت نباید بشود باید بدانیم این همسر ما اگر خدا نخواهد به ما محبت نخوهد کرد اگر خدا نخواهد نمی تواند به ما کمک بکند ما خودمان هم خودمان را بت دیگران نکنیم دقت می کنید مثلا شده گاهی من دیدم حاج آقا اگر اون جمله را شما نگفته بودید آقا ما کی هستیم حالا خدا من را سر راه تو قرار داد، خدا این حرف را بر زبان ما جاری کرد ما بت دیگران نشویم بت فرزندمان نشویم و لذا نباید بگوییم بابا ما هستیم تو برو باید بگوییم خدا من را وسیله قرار داده من هستم ولی باید بگوییم خدا من را وسیله قرار داده اگر خدا بخواهد کمکت می کند این کلمه خدا از زبان مان نیفتد خدا را فراموش نکنیم.
ملایی: قویاً و راسخاً معتقد باشیم
إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ
حجت الاسلام نظافت: جز خدا کسی ندارید، بعد فرمود خودت را پناهنده کن چرا باید پناهنده شویم در این دنیا هم شیطان هست و هم نفس است شیطان وسوسه می کند و مداخله می کند و فریب می دهد باید به خدا پناهنده شد امنیت نیست مرا در منزل جانان چه امن عیش که هر دم جرس فریاد می دارد بر بندید محمل ها نمی دانیم مرگ کی می آید و نمی دانیم کی مریض می شویم و نمی دانیم کی گرفتاری پیش می آید، بنابراین همیشه باید به خدا پناهنده شد، چند شب پیش با عزیزان جلسه ای داشتیم جلسه خوبی است بعد در این جلسه آخر جلسه الهی عظم البلاء می خواندند مدتی دیگر نمی خواندند بعد این آقا یادآوری کرد یک آقایی گفته چرا نمی خوانید؟ من گفتم ببین ما ایام کرونا چقدر الهی عظم البلاء خواندیم چه دوران سختی بود درسته نمی توانستیم دست بدهیم هر جا می رفتیم استرس و اضطراب اون دوران تمام شد الهی عظم البلاء هم تمام شد یادتان است تلوزیون نشان می داد مشتی را به ویروس می زند بعد می گفت کرونا را شکست می دهیم نتوانستیم شکست بدهیم من همان موقع می گفتم بنویسم با لطف خدا کرونا را شکست می دهیم، نباید بگویی کرونا را شکست می دهیم و لذا طول کشید کلی زجه زدیم و کلی گریه کردیم و کلی دعا کردیم همیشه باید خودمان را محتاج خدا بدانیم البته در عرصه های خطر به طور طبیعی آدم یا الله می گوید جبهه هم اینطوری بود شب عملیات اشک و آه زیاد بود وقتی از یک جایی رزمنده ها می خواستند رد شوند در تیر رس دشمن بود یا الله یا الله زیاد بود، عملیات که تمام می شد نصف دعاها کم می شد، اهواز که می آمدند باز نصفش کمتر می شد به شهر خودشان که بر می گشتند بخش زیادی اش می رفت آدم های عادی اینطوری هستند ولی امیر المومنین می گوید نه همیشه همیشه و لذا حضرت فرمود برای من علی فرقی نمی کند من بروم سراغ مرگ یا مرگ بیاید سراغ من، من بروم سراغ مرگ یعنی بروم جبهه آماده ام ولی وقتی هم حضرت می گوید من بیایم تو شهرم تو جایی که خطر نیست باز هم آماده هستم که مرگ این بار بیاید آماده ام چرا چون همیشه به خدا پناهنده هستم این حکمت در نهج البلاغه خیلی قشنگ است فرمود من قَدِ اشْتَدَّ بِهِ الْبَلاَءُ، بِأَحْوَجَ إِلَى الدُّعَاءِ مِنَ الْمُعَافَى آلَّذِی لاَ یَأْمَنُ الْبَلاَءَ! (نهج البلاغه، حکمت302) فرمود آدمی که در بیماری و فقر است و در نا امنی است و در گرفتاری است که به شدت محتاج دعا هست احتیاج او بیشتر نیست از اون کسی که در بلا نیست در رفاه است ولی ایمن از بلا نیست الان یک کسی در درد دارد به خودش می پیچد و می سوزد می گوید یا الله می گوید تو هم که نمی پیچی از ته دل بگو یا الله چون ممکن است تو مثل او بشوی در معرضی و ایمن نیست و امنیت نیست پس برای پیشگیری یکی برای رفع گرفتاری دعا می کند و یکی برای دفع گرفتاری دعا می کند دفع یعنی نگذار بیاید رفع یعنی از بینش ببر پس امنیتی نیست به این جهت دنیا دار بلاست هیچ کس امنیت ندارد، حالا این آیات را دقت کنید شما هم اشاره کردید به بقیه اش اذا مسکم الضر فرمود وقتی گرفتار می شوید در دریا ظل من تدعون الا ایاه پدر و مادر و همه بت ها می روند کنار و گم می شوند جز خدا فلما نجاههم الا بل اعرضتم خدا گله می کند و می گوید شما را نجات دادیم و آوردیم در خشکی اعراض کردید بعد فرمود و کان الانسان کفورا انسان همینطوری ناسپاس است کفور است طغیان می کند، دورانی بود پشت سر هم چند تا هواپیما سقوط کرده بود یادم است در فرودگاه بودم همزمان داشت تلوزیون نشان می داد از خبرسقوط یک هواپیما این مسافرها نگاه کردند دیدن رنگ تو صورت هیچ کس نیست اصلا دلهره داشتیم و همه ذکر می گفتیم و خیلی احترام می گذاشتند حاج آقا التماس دعا بشر اینطوری است طبیعت آدم ها اینطوری است ولی خدا می گوید طبیعی نباشید رشد کنید خدایی باشید بسازید خودتان را.
ملایی: در طبیعت آدمی گیر نکنید
حجت الاسلام نظافت: برای اینکه خدا این مرض را در من کند یک سوال می کند و اون چی است؟ زیر سوال بردن امنیت، فرمود أَ فَأَمِنتُم امنیت دارید أَن يَخسِفَ بِكُم جانِبَ البَرِّ) (اسراء، 68) شما امنیت دارید رانش ایجاد نشود؟ رانش زمین همه می روند داخل زمین امنیت دارید؟ نه چنین امنیتی ندارید هیچ کس نمی تواند ضمانت کند که نشود فرمود امنیت دارید یرسل علیکم حاسبا سنگ ریزه از آسمان بیاید دیدید گاهی تگرگ هایی می آید مکرر اخیراً دیدم با این صاعقه ها و رعد و برق بعضی ها مردند فوتبالیست در زمین فوتبال آسیب پیدا کرد امنیت است؟ امنیت نیست، ام امنتم ان یعیدکم فیه طارتا اخری از یک بلا نجات پیدا کردید امنیت دارید خدا شما را برگرداند و طوفانی بفرستد و همه تون را غرق کند امدید کنار ساحل می گوید امنیت دارید دوباره این شرایط پیش نیاید؟ امنیت نداریم أَ أَمِنتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ (ملک، 16) از خدایی که در آسمان است مقتدر است و حکمفرما است ایمن هستید که شما را به زمین فرو ببرد؟ پس ببینید توجه به نا امنی تکوینی نه نا امنی اجتماعی که سر مرزها هستند عزیزانی که امنیت ما را حفظ می کنند نا امنی تکوینی در این عالم هست چون نا امنی هست اگر دوست دارید این امنیت باقی بماند همیشه محتاج آسمان هستید این آیه را بشنوید قل ان اصبح مائکم غورا ای پیامبر به اینها بگو اگر صبح از خواب بلند شوید ببینید آب ها رفت در اعماق زمین فمن یأتیکم بماء معین کی است که این آب گوارا را برای شما بالا بیاورد؟ بنابراین بشر همیشه محتاج امدادهای غیبی است در سوره شعرا داریم فرمود: أَتُتۡرَكُونَ فِي مَا هَٰهُنَآ ءَامِنِينَ أتتركون (شعراء، 146) آیا رها می شوید در اینجا در این دنیا در حالتی که امنیت دارید در کجا؟ فی جناتٍ باغ هایی دارید و چشمه سارهایی دارید و زروعٍ مزرعه دارید و نخلٍ تحلها عظیم یک نخلی دارید که شکوفه هایش بر هم نشسته تنحتون من الجبال کوهها را تراشیدید برای خودتان خونه های محکم ساختید، بیوتاً فارحین آیا امنیت دارید؟ امنیت نداریم، کی مانده در قصرها کی در این خانه های محکم مانده زلزله کی توانسته مقاومت کند زلزله بعضی از کشورها هستند که تلفات نمی دهند در زلزله همیشه ژاپن را مثال می زدند درست؟ ولی یادتون است در ژاپن اومد یکم بیشترش باشد و طولانی تر باشد کسی دوام ندارد پس این خدا را کی می توانیم فراموش نکنیم و همیشه خودمان را محتاج پناهنده شدن به خدا بدانیم؟ وقتی که به این نکته توجه کنیم که دنیا دار بلا هست و امنیتی وجود ندارد و لذا فرمود اغتنم خمساً غبضا پنج چیز را قبل از پنج چیز غنیمت بشمار این را یادمان می آید زندگی را قبل از مرگ و جوانی را قبل از پیری و سلامتی را قبل از بیماری و بیکاری و فراغت را قبل از اشتغال، پنجمی اش هم ثروت را قبل از فقر، یعنی یک هیچ حسابی ندارد ثروتمند هستید خیلی ها ثروتمند بودند فقیر شدند و ورشکست شدند و به زندان افتادند ثروتمندهای سوریه کجا هستند این که حسابی ندارد دیگر، خیلی ها سالم بودند یک بارکی گرفتار شدند فقط هم ویژه پیرها نیست خیلی ها آرامش داشتند همه چیز روی فرم بود و یک بارکی در زندگی شان کلی گرفتاری پیش اومد بنابراین همیشه به ما تذکر دادند که دنیا دنیای نا آرامی ها و بی قراری هاست خود ما هم بی قرار هستیم خود ما هم تا به بهشت نرسیم همینطوری اضطراب ها و نگرانی ها هست خود ما هم اگر توجه به خدا نداشته باشیم این نا آرامی را داریم هم ما نا آرام هستیم و هم دنیا نا آرام هست، پس عبارت این بود در تمام امور خودت را به خدا پناهنده کن بعد حضرت فرمود فانک تلجثها الی کهف حریز، و مانعٍ عزیز یعنی تو داری خودت را پناهنده می کنی اگر بخواهد تشبیه بکند فرمود به یک غاری که محافظ است، اگر بخواهند تشبیه بکند خدا بی نهایت قدرت دارد می تواند به تو پناه بدهد خدا می تواند برای تو یک مانع عزیز باشد عزیز یعنی نفوذ ناپذیر خداوند قدرت بی نهایت دارد، خداست که اگر بخواهد موسی را در روی رود نیل حفظ می کند خداست که اگر بخواهد موسی را توسط دشمنش فرعون بزرگ می کند، مادر موسی بچه اش را به خدا پناهنده کرد، البته خدای متعال فرمود یک تابوتی صندوقچه ای درست کن بچه ات را شیر بده خطرناک شد بنداز رود نیل او به دریا نسپرد به خدا سپرد خدا هم به دریا گفت هوایش را داشته باش ماموران فرعون که گرفتند خدا مهر این بچه را در دل مامورانی که چه بسا خیلی کودک کشته بودند و اصلا امرشان مامور بودند امر شده بود بهشون، خدا محبت این بچه را در دل همسر فرعون و خود فرعون انداخت، و فرعون بزرگش کرد و زحمت ها کشید خدا اینطوری است خودت را به خدا پناهنده کن کهف حریض کهف یعنی غار حریض یعنی حفاظت کننده یعنی در حقیقت می گوید که به خدا پناهنده شو مثل یک غار به تو جواب می دهد در برابر خطرات و بلاها بنابراین خداوند پناهگاه حفاظت کننده است و مانع عزیز است یعنی مانع نفوذ ناپذیر؛ بنابراین اگر خدا پناه داده به تو دیگر به دشمن ات پناه نمی دهد اون وقت در ذیلش دارد حضرت فرمود فإنک تلجعها الی کهف حریض توضیح داد اگر می گوییم به خدا پناهنده کن تو داری در حقیقت پناهنده می کنی خودت را به یک کهف حریض غار حفاظت کننده مانعٍ عزیز یعنی می گوید باید هم خو دت را بشناسی که عاجزی و ضعف داری و امنیت نداری که پناهنده بشوی خدا را و پناهگاه را بشناسی اگر انسان ضعف خودش را عجز خودش را در متن قدرت و ثروت نشناسد نیاز به پناهندگی حس نمی کند اگر خدا را نشناسد به خدا پناهنده نمی شوی به خلق پناهنده می شوی دو طرف را باید شناخت فلذا حضرت فرمود فانک تلجئها توضیح داد این یک نکته.
نکته دیگر اینکه بعد از اینکه فرمود خودت را پناهنده کن توضیح داده که خودت را به کف پناهنده می کنی یعنی دلیل آورد این نشان می دهد درسته امیر المومنین امر کرد ولی ما را قانع هم کرد گاهی ما دستور می دهیم بعد می بینیم به دستور ما عمل نمی کنند چرا؟ برای اینکه ما قانعش نکردیم امیر المومنین نمی فرماید من که می گویم بگو چشم توضیح می دهد اگر می گویم به خدا خودت را پناهنده کن تو داری خودت را به کهف حریض و مانع عزیز پناهنده می کنی این مدلل کردن و علت آوردن درسی است که ما اگر امر می کنیم توضیح بدهیم اگر می گوییم حجاب خوب چرا توضیح نمی دهید چقدر خوب کار خوبی دارند می کنند که بالاخره با انسان هایی که ترویج می کنند بی حیایی را دارند مقابله قانونی می کنند چقدر خوب است کنار اینها آدم هایی باشند گفتگویی هم بکنند اقناعش کنند که اون خواهری که ادب می کند در برابر پلیس و این روسری اش را می آورد جلو، یا شالش را می گذارد روی سرش با دلش این کار را بکند نگوید چون پلیس می گوید الان وقتش است اتفاقا بهش هم بر نمی خورد با دو سه تا کلمه می گوییم که خواهر محترم یا مسلمانی یا مسلمان نیستی مسلمان هستی که در کشوری زندگی می کنی که قانون دارد احترام به قانون احترام به خودت است قانون نباشد هرج و مرج می پذیرد عزیزم می پذیرند آدم ها وقتی ما توضیح نمی دهیم فقط به خاطر ما این کار را می کند بعد که این قدرت نباشد باز می بینید شالش را می گذارد کنار این درس اهل البیت است که سعی کنید اقناع کنید مقام معظم رهبری هم مکرر فرمودند جهاد تبیین الان در این روزهای اخیر مکرر از نیروی انتظامی اونهایی که دغدغه حجاب را ندارند تشکر کردند آقا برویم کنارشان به کمک شان، یک مسئله فرهنگی است درسته اعمال قانون می کند ولی بروید به کمک شان تا آدم ها دلی این کار را بکنند، یعنی ارشاد چرا وظیفه اش را انجام نمی دهد ما حوزویان چرا وظیفه مان را انجام نمی دهیم مکرر بعضی از خانم های چادری که محترم هستند گله کردند گفتم شما تا حالا ارتباط برقرارکردید؟ تا حالا به این دختری که همسایه شما هست و قوم و خویش شما هست توضیح دادید و ارتباط برقرار کردید؟ توضیح دادن هم مقدمه ای می خواهد به نام ارتباط، چون خیلی ها نمی آیند پای منبر خیلی ها این کتابها را نمی خوانند این فیلمی که ما دوست داریم ببینند نمی بینند مقدمه اش رفاقت و صمیمیت و محبت و بعد دعوت به مطالعه و دعوت به شنیدن نگوییم پیش¬داوری هم نکنیم نخواهیم که او بلافاصله بپذیرد دعوت کنیم و سوال کنیم بگوییم شما تا حالا به فوائد حجاب فکر کردید؟ دعوا هم نمی شود یعنی بخش های مختلف جامعه وظیفه خودشان را انجام بدهند بحث ما حجاب نبود امیر المومنین فرمودند خودت را در تمام امور به خدا پناهنده کن ولی توضیح دادند چرا می گویم در تمام امور خودت را به خدا پناهنده کن در دنیایی هستی که امنیت نیست، مثل یک فضایی هستی که تیر دارد می آید و از آسمان سنگ دارد می آید یک غاری هم هست، وقتی چنین فضایی هست غار هم هست برو در غار دیگر حضرت توضیح دادند اقناع کردند مطلب بعد این است که باید توجه داشته باشیم پناهندگی به غیر خدا ذلت می آورد یادتان است ترامپ چی می گفت، می گفت عربستان رسما گاو شیر ده است خیلی عجیب است چرا؟ چون عربستان بقای خودش را با ترامپ می دانست می گفت ابرقدرتی حامی من است، اینطوری است صدام، تمام دنیا کمکش کردند، فرانسه کمک کرد و شوروی اون موقع کمک کرد و آمریکا کمک کرد و کویت کمک کرد خیلی عجیب ولی آخرش با ذلت به دار آویخته شد، ببینید شاه دلش خوش بود به حمایت آمریکا ولی آمریکا راهش نداد، خیلی عجیب است با ذلت مُرد می گویند عبرت بگیرید یعنی این پناهندگی به خدا عزت نمی آورد إِلهِی کفی بِی عِزّاً أَنْ أَکونَ لَک عَبْداً، وَکفی بِی فَخْراً أَنْ تَکونَ لِی رَبّاً، (سخنانی از امام علی، مفاتیح) پناهندگی به غیر خدا عزت نمی آورد و پناهندگی به خدا عزت می آورد مومن سرمایه اش عزت است و عزت هم از طریق پناهندگی به خداست، در دعای عرفه داریم الهی و الا غیرک فلا تکلنی خدایا من را به غیر خودت وانگذار، الهی الا من تکلنی خدایا من را می خواهی به کی واگذار کنی الا غریب به همسرم؟ به دوستم؟ به برادرم اینها محل نخواهند داد سر بزنگاه اگر ببینند که خودشان گرفتار هستند هر کسی به فکر خودش است دیگر آدمها وقتی اضافه دارند هیچ کس نمی گوید من زنده باشم تو زنده باش من به جایت بمیرم اینطوری نیست، به همه انسان ها محتاج هستند می گوید خدایا من را به نزدیکان بخواهی واگذار کنی اینها کمک نخواهند کرد و قطع ارتباط خواهند کرد الا بعید به غریبه ها به دوردست ها یتجهمنی یعنی اخم می کنند نسبت به من اگر درخواستی بکنم محل نمی دهند و اعتنا نخواهند کرد الا المستضعفین، مستضعف با مستضعف فرق می کند اون کسی که مستکبر است و دیگران را در ضعف نگه می دارد بهش می گویند مستضعف من را به مستضعفین می خواهی واگذار کنی و انت ربی تو پروردگار منی و تو مالک امر منی، برای این پناهندگی به خدا داشته باشیم و نکته آخر این است که پناهندگی به خدا ما را بی نیاز نمی کند از استفاده از اسباب، طبق دستور خدا از اسباب استفاده می کنیم، یعنی چی؟ یعنی ما اصلا بزرگترین سبب در این عالم اهل البیت هستند گفتم به اهل البیت پناهنده بشوید اهل البیت ملجأ الحاربین هستند پناهگاه همه کسانی که فرار می کنند از مشکلات، بعد نسبت به اهل البیت هم باز نگفته اند از نظر مادی بنشینید بگویید اهل بیت غذای ما را بدهند این هم نیست باز اهل بیت هم می گویند خدا سبب قرار داده یک کسی وارد مسجد مدینه شد گرفتار بود خواست نیازش را مطرح کند پیامبر فرمودند هر کس از ما اهل البیت چیزی بخواهد بهش می دهیم هر کس گدایی نکند از ما و بی نیازی بجوید خدا او را بی نیاز می کند حیا کرد سوالش را مطرح نکرد رفت و به خانمش گفت چی شد پیامبر چنین چیزی گفتند خانم گفت مگر پیامبر علم غیب دارد با تو نبوده دوباره آمد تا آمد حاجتش را بگیرد پیامبر فرمود هر کس از ما گدایی کند ما بهش می گوییم ما سائل را رد نمی کنیم هر کس گدایی نکند خدا او را بی نیاز می کند حاجتش را نگفت بار سوم اومد باز هم پیامبر همین را گفتند فکر کرد خدا به ذهنش داد یک تیشه ای کرایه کرد رفت بیابان شروع کرد هیزم ها را فروخت نان خرید فرداش همینطور یک ذخائری هم درست کرد ذخائر را بعد فروخت دو تا شتر جوان خرید دیدید بعضی ها موتوری دارند خلاصه هیزم بیشتری آورد و شد جزو ثروتمندان مدینه، پناهنده شد به پیامبر، پیامبر یادش دادند پس پناهندگی به خدا یعنی پناهندگی به دستورات خدا، معنایش این نیست که از اسباب استفاده نکنیم پناهندگی حتی به اسباب خدا منتهی سبب را همه کاره ندانیم ما به دکتر پناهنده می شویم درست ولی ته دلمان می گوییم این دکتر خدا نخواهد هیچ کاری نمی تواند بکند.
ملایی: خیلی ممنون زمان داشته باشیم بازدوباره خدمت شما در ادامه خواهیم بود بینده و شنونده های گرامی دو تا نکته اولا اینکه شنبه پیش رو 22 اردیبهشت ماه خدا بخواهد و سعادت باشد برنامه سمت خدا از شهر مقدس قم تقدیم شما خواهیم کرد به امید الهی نکته دوم شنبه از قم مقدس همراهی بفرمایید برنامه خودتان را.
نکته دوم اینکه برای مشارکت در قربانی اول ماه کانال های ما را دنبال بفرمایید به پایگاه اطلاع رسانی برنامه مراجعه بفرمایید و می توانید همینطور پیامک بدهید به بیست هزار سیصد و سه توضیحات بیشتر را و جزئیات را انشاالله از همین مسیرهایی که عرض کردم در اختیار بگیرید خدا خیر دنیا و آخرت نصیب همه تون بکند و اما قرآن کریم صفحه 62 آیات نود و دو تا 100 از سوره مبارکه آل عمران تلاوت می شود گوش می کنیم و بتوانیم زمزمه می کنیم و ثوابش را هم تقدیم می کنیم به محضر آقایمان امام رضا و فرزند بزرگوارش جواد الائمه سلام الله علیهم اجمعین، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
صفحه62 قرآن کریم
ملایی: خیلی متشکرم از همراهی شما بیننده های عزیز و خانم هاو اقایان انشاالله شنبه قرارمان برای برنامه سمت خدا از شهر مقدس قم آغاز ماه ذیقعده و دهه کرامت و ایام ولادت حضرت معصومه علیها السلام است انشاالله تشریف بیاورید خدمت تان باشیم برنامه سمت خدا را از حرم حضرت معصومه سلام الله علیها تقدیم بینندگان و شنوندگان گرامی خواهم کرد و اما حاج آقای حجت الاسلام نظافت و زمان باقیمانده.
حجت الاسلام نظافت: عرض کردیم خدمت تان پناهندگی به خدای متعال ما را بی نیاز نمی کند از اینکه عقلمان را به کار بگیریم و از اسباب استفاده کنیم و به دستورات و راهنمایی های خدا و اهل بیت توجه کنیم یک آقایی خواستگار اومده بود و همینطور بدون تحقیق پذیرفته بودند به مشکل خورد بعد می گفت من رفتم به امام رضا گفتم یا امام رضا اگر این به درد نمی خورد به هم بخورد، حالا سر گرفت دیگر پس امام رضا خواسته گفتم این چه حرفی است شما دارید می زنید امام رضا شما پناهنده شدی امام رضا می فرماید عقلت را به کار بگیر و برو مشورت کن ما گاهی با دعا فکر می کنیم مسئله حل می شود دعا پشتوانه عقل ماست پشتوانه استفاده از اسباب است هم دعا و هم استفاده از اسباب، هر دویش با هم است پس وقتی می گویند به خدا پناهنده بشوید به رحمت خدا پناهنده شوید و به دستورات خدا پناهنده بشوید و به اهل البیت پناهنده بشوید و به دستورات اهل البیت پناهنده بشوید البته اهل البیت واقعا حاجت روا می کنند ولی ممکن نیست برای ما معجزه کنند اسبابش را فراهم کنند بنابراین از خدا می خواهیم دل مان را تمام وجودمان را پناهنده به خدا می کنیم اما دنبال این هستیم که خدا از چه طریق از چه سببی می خواهد برای ما گشایش ایجاد کند قرار نیست از آسمان پول بیفتد قرار نیست معجزه ای اتفاق بیفتد همین زندگی عادی خدا بلد است چطوری سببش را فراهم کنند.
ملایی: بسیار عالی حاج آقای حجت الاسلام نظافت خدا سلامتی و توفیق بدهد و خیر دنیا و آخرت. انشاالله ما قول می دهیم شنبه نائب الزیاره شما باشید حرم حضرت معصومه شما هم مثل همیشه قول بدهید مشهد الرضا یاد کنید همه را.
ممنونم و سپاسگذارم از محبت شما بیننده ها و شنونده ها در همراهی با برنامه خودتان سمت خدا قربانی اول ماه را یادتان نرود و التماس دعا داریم و خدا نگهدار.
اللهم صل علی محمد و آل محمد