اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1403-02-05-حجت الاسلام نظافت- شرح نامه ۳۱ نهج‌البلاغه امیرالمومنین علیه‌السلام ( تحمیل صبر به خود - عادت های انسان )

ملایی: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین. سلام عرض می کنم حضور همه شما مخاطبان برنامه سمت خدا، خانم ها و اقایان و کوچکترها و بزرگترها و بینندگان و شنونده ها خوش آمدید به یک چهارشنبه دیگر و برنامه ای که تقدیم شما می کنیم با حضور حاج آقای حجت الاسلام نظافت دعوت می کنم همراهی بفرمایید و بحث ایشان را ببینیم و بشنویم و انشاء الله لذت ببریم و در زندگی هم به کار ببریم. بفرمایید. سلام علیکم خیلی خوش آمدید آقای حجت الاسلام نظافت عزیز.

حجت الاسلام نظافت: سلام علیکم سلام بر شما و همه بینندگان عزیز در خدمت تان هستم.
ملایی: خیلی خوشحالیم شما را می بینیم و نائب الزیاره برای بیننده ها باشم می دانم هستید دیگر همیشه مشهد درسته؟
حجت الاسلام نظافت: الحمدلله ملکه مون شده ما هر موقع می خواهیم سلامی عرض می کنیم محضر موسی الرضا اهالی سمت خدا در ذهن ما می آید.
ملایی: خیلی ممنون رزق مخاطبان سمت خداست. حاج آقای حجت الاسلام نظافت در خدمت شما هستیم.
حجت الاسلام نظافت: بله بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین، ما قبل از ماه رمضان توفیق داشتیم نامه سی و یک نهج البلاغه را فراز به فراز نکاتش را عرض کردیم. رسیدیم به اینجا که امیر المومنین به امام حسن مجتبی سلام الله علیها در حقیقت به تک تک ما که فرزندانشان به حساب می آییم فرمودند که عضد نفسک و التصبر علی المکروه یعنی چی؟ یعنی عادت بده نفس ات را خودت را عادت بده به تصبر، تصبر به صبر تحمیلی می گویند، یک وقت انسان عشق دارد صبر می کند، الان جوانی که کشتی و وزنه برداری و فوتبال را دوست دارد بر سختی هایش صبر می کند هر کسی در هر مسیری عاشق باشد سر عشقش صبور هم می شود درست؟ اما یک وقت یک جاهایی هست که عقل ما می گوید خوب است ولی علم به اندازه کافی نداریم، نفس مان هم پس می زند آن کار خوب را، حضرت فرمود نفس ات را عادت بده به زور صبر کن صبر را به خودت تحمیل کن عَوِّدْ نَفْسَكَ التَّصَبُّرَ عَلَى الْمَكْرُوهِ (نهج البلاغه، نامه 31)، مکروه یعنی چی؟ کاری که نفس اماره کراهت دارد با طبع انسان سازگاری ندارد بهش می گویند مکروه، مثلاً روزه مستحبی گرفتن مکروه نفس است.
ملایی: کراهت دارد ازش در می رود یک جورایی.
حجت الاسلام نظافت: بله سختی هایی که مفید است اینطوری است فرمود عادت بده نفس ات را به تصور. یک عبارتی است در نامه پر افتخار نامه حضرت به مالک اشتر نامه 53 که این چقدر برای مسئولان ما واجب و خوب است، حضرت در آنجا می گویند تعهد اهل الیتب مالک با تمام گرفتاری هایی که داری هوای یتیمان را داشته باش، و عهده دار یتیمان باش، و زوالرقت فی الصدق پیرمردها و پیرزنها این دو گروه را هوایشان را داشته باش اینها چاره ای ندارند و نمی توانند خودشان مستقیم بیایند بگویند ما این نیازها را داریم، این را می خواستم بگویم ذلک علی الولات صغیر با تمام گرفتاری های اقتصادی و سیاسی و امنیتی و رسانه ای ما را فراموش نکنید و پیرمردها و پیرزن ها را فراموش نکنید فرمود این بر والیان سخت و سنگین است حضرت فرمود والحق کله ثقیل سنگینی حق به خاطر اینکه با طبع و نفس انسان نمی سازد از آن طرف باطل نه باطل سبک است این مثل این می ماند که ما بخواهیم قله ای را فتح کنیم سخت است از آن بالا خودش را بخواهد بندازد سقوط سختی ندارد سقوط سختی خاص خودش را دارد، حضرت فرمود قد یخفف الله این حقی که سنگین است خدا سبک می کند بر اقوامی که یک، طلب العاقبه، عاقبت اندیش هستند و دو صبروا انفسکم خودشان را صبور می کنند، و اطمینان دارند به وعده صادق پروردگار، حقی که سنگین است حضرت می گویند با سه چیز سبک می شود، و قابل تأمل می شود: یک، عاقبت اندیشی دنبال عاقبت باشید، دو خودت را صبور بکنی، سه اطمینان به وعده های خدای متعال داشته باشید.
تصبر نقشش چی است؟ نقش تصبر این است که آرام آرام صبر ایجاد می شود، شبیه تحلم شنیدید دیگر فرمود اگر حلم نداری تحلم داشته باش، باز تحلم هم یک حلم تحمیلی، یعنی ادای آدم های حلیم را در بیاور، آن وقت حضرت فرمود کم پیش می آید که کسی خودش را شبیه قومی بکند مگر اینکه آرام آرام جزو آنها می شود، اینکه حضرت می گوید تصبر کن یک روش تربیتی است، صبر را به خودت تحمیل می کنی آرام آرام صبور می شوی حلم را به خودت ببندی و تحمیل کنی آرام آرام حلیم می شوی، رمزش هم این است که کم کم انسان لذت صبر را می چشد، وقتی چشید صبور می شود، کم کم آن توهم و دلهره ای که دارد فرو می ریزد چون هر کار خوبی اولش سخت است سخت نما است، بعد که آدم ورود پیدا می کند می بیند سخت نیست، همین روزه مستحبی که اگر بخواهیم آثار رمضان را از دست ندهیم گفتند سی روز روزه بگیرید گاهی من دیدم بعضی از افراد صبحانه که نخوردند هیچ ناهارشان هم ساعت دو سه بعد از ظهر خوردند بنده خدا روزه می گرفتی ولی اگر بخواهد روزه بگیرد در ذهنش سخت می آید ولی وقتی ورود پیدا می کند انسان می بیند نه سخت نیست چقدر هم لذیذ و شیرین بود فرض موضوع همین طوری است که امیر المومنین فرمودند اذا حبت امراً فقع فیه اگر یک کاری عقلت می گوید درسته عقلا می گویند خوب است یک جایی دلهره ای داری خودت را در اون کار بیانداز بعد می بینی که اونقدرها که فکر می کردی سخت نیست سختی پرهیز کردن بیشتر از اون واقعیتش هست، کم کم لذت عمل را می  چشد انسان عشق پیدا می شود و صبور می شود و کم کم معرفت می آید و معرفت های شهودی می آید و معرفت هایی که در میدان انسان می فهمد، در روایت داریم افضل الاعمال ما اکرهت نفسک علیه برترین عمل اون عملی است که نفس ات را مجبور کنی به اون کار وادارش کنی ولو کراهت دارد سخت است دیگر هر کاری که سخت تر باشد أفْضَلُ الاْعْمالِ أحْمَزُها (بحار الانوار، جلد 64) فضیلت بیشتری دارد ارزش تصبر را یعنی صبر را تامین کردن از این روایت هم می شود فهمید که فرمود افضل الاعمال ما اکرهت نفسک بعضی از کارهای مذهبی هست و بعضی از کارهای خیر از هوش مان می آید، مثلاً فرض بفرمایید برای یک جوان، پای صحبت یک مداح که شور دارد و صدای قشنگی دارد و سینه میزنند لذت هم میبرند درسته؟  اما بعضی ازکارها هست لذت نمی برد انسان، ولی سازندگی دارد ولی مفید است، اگر این جوان بخواهد برود پا به رکاب پدر پیرش باشد سختی دارد لذت ندارد ولی سازندگی دارد، پدر پیری که این جوان اگر بخواهد اون پدر بخواهد یک قدم بردارد پنج تا قدم می تواند برداردخدا درجات یک شهیدی را متعالی کند ایشان وقتی با مادر بزرگش حرکت می کرد خیلی جوان رشیدی هم بود، آن مادر بزرگ پیر زن بود آرام آرام قدم بر می داشت ولی معمولا عقب می ماند ایشان سعی می کرد همراه او احترام را نگه دارد گاهی بعضی وقتها پدرشان آلزایمر می گیرد و در بستر می افتد چقدر جوان ها دختر و پسر آزمایش سختی می شوند پسرها و جوان ها و دخترها که این پدر را رسیدگی بهش بکنند این کار مذهبی است ولی خلاف نفس است ولی سازندگی دارد پس کارهای مذهبی دو جور است بعضی از کارهای مذهبی را خوشمان می آید باب دلمان است بعضی از کارهای مذهبی هست که باب دلمان نیست مومن کدام را انتخاب می کند؟ اگر انسان می خواهد رشد کند اونی را انتخاب می کند که نفسش دوست ندارد.
ملایی: وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ (سوره بقره، آیه 216) هم اینجا یک جورایی می تواند.
حجت الاسلام نظافت: بله به خاطر اینکه برکاتی دارد اولش کراهت دارد ولی برایش خیر است، چرا حضرت می گویند عادت بده؟ اولاً یک بحثی در مورد عادت داشته باشم چون فرمود نفس ات را عادت بده به تصور، عادت چی است و عادت چه فایده ای دارد و کار عادتی آیا خوب است یا نه، تعریف عادت این است آن کاری که اگر تکرار کنی دیگر ملکه ما می شود و اولش زحمت داشت بعد که عادت شد دیگر زحمت ندارد این را می گویند عادت شما اول که می خواستید پشت فرمان بنشینید عادت نداشتید و چه بسا ممکن است که زیر پایتان جای گاز و ترمز هم اشتباه می کردید با یک دلهره ای ولی الان آقای ملایی رانندگی میکنند می توانند همزمان موبایل هم جواب بدهند و کار دیگری هم انجام بدهند خیلی راحت این نتیجه عادت است توصیه نمی کنیم مثال می زنیم.
ملایی: توانایی اش را داریم.
حجت الاسلام نظافت: عادت خاصیتش این است کاری را که اول می خواهیم انجام بدهیم اگر عادت ندارید خیلی باید انرژی صرف بکنیم بعد که عادت می شود روان می شود، و اسلام موافق است و توصیه می کند که نفس تان را به کارهای خوب عادت بدهید، که با انرژی کمتری آن کارهای خوب را انجام بدهید این انرژی را صرف کارهای مهمتری که عادت ندارید می کنید اولش کار سخت است عادت که می شود اصلا نماز شب خواندن سخت است ولی برای بعضی ها راحت بلند می شوند عادت کردند نمی دانم کنترل غضب برای بعضی ها سخت است برای بعضی آسان است کنترل زبان برای بعضی سخت است ولی برای بعضی آسان است سخاوت برای بعضی سخت است ولی برای بعضی آسان است کاری که برای انسان ملکه بشود اون را می گویند عادت و راحت انجام می دهند و دیگر انجام دادنش انرژی زیادی از انسان نمی گیرد.
در اهمیت عادت روایت داریم العادت الطبع الثانٍ (حدیثی از امام علی) هر انسانی یک شکلی دارد درسته؟ جنابعالی را ده سال دیگر هم ببینیم ماسک هم زده باشید شما را می شناسیم و شما ما را می شناسید یک طبعی داریم عادت می فرمود طبیعت ثانویه می شود یعنی انگار جزو خون انسان می شود و جزو ژن و ذات می شود یعنی بعضی از رفتارها در خون آدم ها می رود جزو ژن شان می شود و جزو ذاتشان می شود و لذا فرمود مواظب باشید عادت بد پیدا نکنید طبیعت ثانویه انسان می شود، ما در روایت داریم العادت علی کل انسانٍ سلطان، عادت بر هر انسانی سلطنت دارد، سلطه دارد، مواظب باشیم چیزهای بد بر ما سلطه پیدا نکند، در یک تقسیم بندی عادات را باید بگوییم دو نوع عادت است عادت خوب داریم عادت بد داریم در رابطه با عادت خوب داریم عود نفسک الجمیل خودت را بر چیزهای زیبا عادت بده، حالا عادت چطوری حاصل می شود؟ اولش سخت است تکرار تکرار می شود ملکه، اگر یک کاری را خدا رحمت کند استادی را استاد صفایی اینطوری می فرمودند که فرمول اخلاق این است معرفت، محبت، تمرین. یعنی یک کاری را می شناسیم که فضیلت دارد، علاقمند می شوی شروع می کنی به تمرین کردن، بعد کم کم ملکه ات می شود نقطه مقابلش هم هست یعنی نسبت به زشتی ها و رذیله ها و  رذائل اخلاقی معرفت نفرت و تمرین، اول معرفت پیدا می کند و بعد از اون نفرت پیدا می کند و بعد تمرین می کند ترکش کند پس عادت های خوب فضیلت ها را بشناسیم و فوائدش را بدانیم و در سیما و رفتار بزرگان و شهدا و علما و خوبان به درگاه خدا ببینیم علاقمند بشویم و بعد به همین راحتی نمی توانیم باید تمرین کنیم تا ملکه ما بشود، فرمود  عَوِّدْ نَفسَكَ فِعلَ المَكارِمِ  (حدیثی از امام علی) را عادت بده به این که اهل مکارم هم باشی مکارم فرق می کند با واجبات و محرمات، تقوا می گوید واجبات را انجام بدهید و محرمات را ترک کنید در روایت داریم سوال کرد این که می گوییم آماده مرگ باشیم چه چیزی ما را آماده مرگ می کند سه چیز است انجام واجبات و ترک محرمات الی المکارم، بعضی از کارها هست جزو واجبات نیست ولی کرامت به حساب می آید سخاوت هیچ فقیهی نمی گوید سخاوت واجب است، ولی اگر کسی اهل سخاوت نباشد، بخلش را درمان نکند این آماده مرگ نیست، می گویند مکارم اخلاقی جزو فضیلت هاست فرمود خودت را عادت بده به فعل مکارم و تحمل بارهای سنگین این مکارم که غرامتش را باید بپردازی تا نفس ات شریف و بزرگ مرتبه بشود آخرت ات آباد بشود و مردم هم تو را ستایش می کنند یکثر حامدوک چون همه از کرامت های اخلاقی لذت می برند همه از چهره گشاده لذت می برند همه از سخاوتمند را دوست دارند و همه کسی که اهل کینه نیست و اهل عفو است دوستش دارند همه کسی که بار دیگران را بر می دارد دوستش دارند اینها را نیاز به تمرین دارد گفتند تبدیل به عادت بشود.
در رابطه با عادت بد، در نهج البلاغه داریم امیر المومنین فرمود ایها الناس تولوا من انفسکم تأدیبا فرمود شما خودتان متولی ادب کردن خودتان بشوید انسان یکی از ویژگی هایش این است که خودش می تواند خودش را بسازد خودش می تواند مربی خودش باشد فرمود کن طبیب نفسک خودت طبیب مرض های روحی خودت باش انسان این قدرت را خدا بهش داده، فرمود متولی ادب کردن خودتان باشید بعد فرمودوعدوا بها ان ضرابتها عادت های زشتی هم پیدا کردید سعی کنید این عادت هارا ترک کنید نفس تان را برگردانید این عادت های زشت چطوری ایجاد میشود ممکن است انسان دوست بد داشته ممکن است در محیط خانوادگی اش بالاخره یک چیزهایی هر کسی از نسل قبل به ارث می گیرد آن چیزهایی که ما به ارث گرفتیم از نسل قبل و بزرگترها بعضی هاشخوب است و بعضی هایش خوب نیست خوبی های نسل قبل را به ارث دادند به ما آنها را نگه داریم بدی ها را بندازیم کنار که ما برای نسل بد منشأ یک نسل سرافراز و خوب باشیم، در روایت داریم غیر مدرِک الدرجات من اطاع العادات آدم هایی که اطاعت می کنند از عادات بدشان اینها به درجات عالیه می رسند، فرض بفرمایید ممکن است یک کسی عادت داشته باشد به وقت هدر دادن، در این دنیای شلوغ پر ترافیک مگر آدم چقدر جوانی ما را مگر خدا نگه می دارد؟ اگر جوانی عادت دارد به وقت هدر دادن، این می رسد به درجات عالی غیرما ادرک الدرجات من اتاء  العادات باید انسان بتواند بر عادت هایش غلبه بکند، اگر کسی پیوسته می گردد در فضای مجازی به درجات عالی نمی تواند برسد چون وقتش را هدر می دهد فضای مجازی به اندازه و همینطور اگر کسی نمی تواند بر غضبش غلبه کند فرمود غَيِّروا العاداتِ تَسهُلْ عَلَيكُمُ الطّاعاتُ  (میزان الحکمه، ج 8) عادت هایتان را تغییر بدهید اطاعت شما برای شما آسان بشود یعنی مانع اطاعت از خدا خیلی وقتها همین عادت های ماست فرض بفرمایید عادت داریم زیاد بخوریم مثلاً این آدم ها نماز شب سخت است.
ملایی: عادت داریم زیاد بخوابیم.
حجت الاسلام نظافت: عادت گاهی به خاطر پر خوری ها است پر خوری ها نتیجه خوب نجویدن هاست، اگر کسی عادت کند که غذا را خوب بجود هم اراده اش قوی می شود و هم خوراکش خودبخود کم می شود، و لذا اسلام می گوید کم بخورید سر سفره توصیه کردند غذا را خوب بجوید و طول بکشد از این جهت عیبی ندارد خودبخود غذا خوردن کم میشود اینها عادت هایی است که مانع رسیدن انسانی که پر خور باشد می آید مطالعه کند خوابش می گیرد می خواهد برای نماز شب بلند شود نمی تواند، مثال است نمونه های مختلفی می تواند داشته باشد، حالا عادت را چطوری می توانیم تغییر بدهیم در روایت دارد که فرمود تغییر بدهید اولا بشناسید یک لیستی داشته باشید از عادات خوب مان از عادات بد مان، با شاخص ها بفهمیم چی ها خوب است چی ها بد است هر کسی باید از خودش یک ارزیابی داشته باشد یک شناخت درستی از خودش داشته باشد، عادت های بد هم چی است؟ آن عادت های بد را اگر واقعا نفرت پیدا کنیم و ذره ذره تمرین کنیم آرام آرام میزنیم کنار، مثلا سر صبح قرار می گذاریم که این عادت زشت را تا ظهر نداشته باشیم، یا تا ساعت ده نداشته باشیم تا ساعت ده خودمان را مراقبت می کنیم یک استراحت به خودمان می دهیم بعد شروع می کنیم تا ساعت دوازده تیکه تیکه اگر انسان مراقبت کند بعضی وقتها می بینند این عادت زشت کنار رفت اگر بخواهد انسان می تواند تغییر بدهد و انسان این قدرت را داد عادت های خوب اینطوری است با تکرار و تکرار ملکه اش می شود.
ملایی: فرمودید برای کنار گذاشتن عادت های بد اول آنها را بشناسیم یک مرور دوباره می خواهم بکنم عادت های بد داریم اول بشناسم عادت های بد را بعد نفرت پیدا کنم و بعد کم کم شروع کنم به کنار گذاشتن.
حجت الاسلام نظافت: فرض بفرمایید بعضی ها دوست دارند سیگار را ترک کنند، چیکار باید بکنند؟ باید بشنوند که آقا این چه عوارض بدی برای ریه شان دارد و برای زندگی شان دارد، و یک تصمیم بگیرند بعد مثلاً می گوید من تا ظهر این کار را نمی کنم بعضی ها سیگار از سیگار نمی افتد آدم های خیلی خوبی هم هستند، ولی اگر تصمیم بگیرند تصمیم بگیر بعد می گوید تا ظهر یک استراحتی به خودش بدهد اگر روزی پنج سیگار می کشند امروز بکنم چهار تا، سه تا، همینطوری کم می شود کمش کرد البته بعضی ها هستند یک بارکی به غیرتشان می خورد کلاً داریم افرادی که ولی توصیه اسلام و روش منطقی اش به صورت تدریجی است.
ملایی: البته این تدریجی بیست و پنج سال طول نکشد.
حجت الاسلام نظافت: نه چهل روزه جواب می دهد ما دو تا کتاب داریم خدا رحمت کند یکی از علمای مشهد آیت الله آقا شیخ محمود اکبر زاده کتابی داشتند به نام الاربعینیات یعنی یک عالمه روایت که توش اشاره به عدد چهل شده بود چرا اینقدر عدد چهل ائمه معصومین بهش تاکید کردند مثلا گفتند چهل هفته غسل جمعه ات ترک نشود یا چهل روز اخلاص داشته باشید چهل زیاد است چون اگر کسی چهل روز مراقبت کند دیگر ملکه اش می شود بعضی ها دو هفته ای ملکه شان می شود دیر کسی به اصطلاح بخواهد عادتی پیدا کند با چهل روز مسئله حل می شود مداومت داشته باشد و عزم جزم داشته باشد خودش را جریمه بکند اگر به عهدش عمل نکرد، مدد هم بخواهد اصلا ما چرا از زیارت مدد نمی گیریم واقعا اثر دارد اگر کسی بخواهد برود حرم امام رضا به امام رضا بگوید من آمدم قول بدهم به شما که فلان کار ا نکنم به امام زمان سر صبح قول میدهد ای پدر مهربان کمکم کن دعایم کن من به شما قول می دهم حقیقت زیارت عهد است دیگر، بعد هم از حرم که می آییم بیرون گفتند بگویید و لا جعله الله الآخر العهد منی لزیارتکم پس اومدید پیمان ببندید در دعای عهد داریم اجدد له تجدید می کند و تازه می کنم این عهد را از معنویتم باید کمک گرفت از ائمه معصومین از خدای متعال ولی در روایت داریم سخت است رد المعتاد، معتاد نه این معتادهای اصطلاحی خدا کند اینها هم ترک کنند و بچشند مزه رهایی از اعتیاد را انواع و اقسام اعتیادها داریم فرمود در معتاد از عادتش مثل معجزه است معجزه کار انبیاء است کار سختی است معجزه یعنی انبیا کاری می کنند، که عاجز می کنند طرف مقابل را یک کاری انجام بدهد توده مردم نمی توانند معجزه ای داشته باشد نفرموده معجزه است یعنی کار سختی است یعنی اگر کسی می خواهد بر یک عادتی غلبه کند باید عجله نکند و آهسته و پیوسته بدون نتیجه می توند بگیرد تا جایی که امکان دارد عادت زشت پیدا نکنیم که ترکش بسیار سخت می شود و یک جاهایی عادت های زشت سبب می شود آدم ها حیثیت شان بر باد می رود سری را فاش می کنند که نباید فاش می کردند در روایت داریم سر تو مثل خون ات است خون ات باید در رگ ات باشد ولی آدم هایی که مواظب زبانشان نیستند و حرف تو سینه را عادت ندارند نگه دارند و به هر کسی می گویند خوب یک جاهایی اسرارش را می گویند سرش را گفته باید بدود دنبال کسی که خدایی نکرده سرش را نگوید چقدر مهم است که ما قبل از حرف زدن فکر کنیم و ملکه مان شود و بلافاصله نگوییم و درنگی بکنیم، درنگ کردن بسیار اهمیت دارد خوب این نیاز دارد به یک تمرین، تمرین مستمر نه زمین خوردن دارد اگر انسان سماجت داشته باشد خدا کمک می کند به ویژه برای جوان ها آسان است هر چی انسان سنش می رود بالاتر کار سخت می شود. و لذا به جوان ها گفتم با پیرها کنار بیایید به جوان ها در دعای پدر و مادر داریم که شما تابع میل پدر و مادر می شوید، پدر و  مادر تابع میل خودتان نکنید چون آنها شکل گرفتند و تو شکل نگرفتی، تو صحیفه دعای 24 می فرمود خدایا کمک کن هوس پدر و مادر را بر هوس خودم ترجیح دهم رضایت آنها را بر رضایت خودم ترجیح بدهم ببینید اگر یک درختی شاخه اش کج است می خواهیم رد شویم خوب ما باید سرمان را خم کنیم و آن شاخه را نمی تواند راست کند ولی اگر نهالی هست گاهی می شود این را کنار زد، جوان مثل این نهال است کسی که سنش رفته بالا مثل اون درخت شکل گرفته و از او انتظاری نیست خیلی با بزرگترها ور نروید برای تغییر آدابشان مگر اینکه خودشان بخواهند البته شاید بتواند خدا کمک کند باز در روایت داریم  أصعَبُ السِّياساتِ نَقلُ العاداتِ  (میزان الحکمه، ج 8، ص 302) جزو دشوارترین سیاست ها و عاداتی است که انسان بخواهد عادتی را منتقل کند.
 حالا در فرد اینطور است در یک ملت کار سخت تر است اگر تک تک آدمها را بخواهیم عادت هایش را تغییر بدهیم و یا هر کسی بخواه
د تغییر بدهد سخت است اگر ملتی با هم یک عادت بدی داشتند کار بسیار سخت می شود قوم بنی اسرائیل عادت کرده بودند به گوساله پرستی این همه معجزات حضرت موسی قرآن می گوید حضرت موسی ما معجزه اینها را از روی رود نیل دیدیم داشتند با حضرت موسی می رفتند رسیدند به یک قوم گوساله پرستی به حضرت موسی گفتند چقدر خوب  اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ  (اعراف، آیه 138) برای ما هم یک گوساله بگذار ما هم بپرستیم حضرت موسی خیلی ناراحت شد گفت خیلی نادان هستید این همه معجزه را دیدید بعد رفتند و کار نداریم بالاخره مستقر شدند و جامعه ای را تشکیل دادند سی روز حضرت موسی رفتند ده روز هم خدا تمدید کرد بعد که برگشت دید دوباره گوساله پرست شدند رسوبات فرهنگی یک ملت به همین راحتی از بین نمی رود. کار سخت است می شود ولی به همین راحتی نمی شود عادت های خوبشان هم نباید عوض کنیم اصلا اون هم جزو رسوبات است.
ملایی: آنها هم خدا را شکر به همین سادگی از دست نمی رود.
حجت الاسلام نظافت: در همین نامه مالک اشتر است که به مالک اشتر فرمودند:  لا تَنقُضْ سُنَّةً صالِحَةً عَمِلَ بها صُدورُ هذهِ الاُمَّةِ  (نهج البلاغه، نامه 53) فرمودند اینها یک سنت خوبی داشتند، که سینه شان به اون عمل کرده سینه شان به آن عمل کرده یعنی در عشقشان است و در خونشان است سنت را عوض نکن و بگذار به همان روش ادامه پیدا کند می بینید دشمنان ما خیلی مبارزه کردند ولی هنوز که هنوز است با تمام تهاجم ناجوانمردانه و تکنیک های رسانه ای ولی خیلی چیزها را هنوز نتوانستند خیلی چیزها را بگیرند از ملت ما مثل محبت اهل البیت، باز یک محرم می آید می بینیم می شوید همه شان را می برد عادات خوب داریم و عادات بد داریم، الحمدلله عادت های خوب را باید نگه داریم و بیشترش کنیم البته عادت خوب وقتی ارزشمند است که پشتوانه ای از معرفت داشته باشد، اگر یک عادت خوبی را یک فردی دارد ولی خیلی خودش نمی داند فایده اش چی است، خیلی ارزش ندارد چقدر خوب است که ما ببینید آقای ملایی ما یک عادات کلیدی هم داریم عادات کلیدی یعنی چی؟ مثلاً اینکه من تصمیم بگیرم هر کار خوبی که عادت دارم، همراه با یک نیتی اون را انجام بدهم نه بر اساس عادت، این خیلی مهم است.
ملایی: یعنی معرفت و لذت در کنار عادت خوب
حجت الاسلام نظافت: حالا اگر کسی مثلا فرض کنید دخترش عادت کرده به حجاب، ولی پشتوانه ای از معرفت ندارد، یک کسی هم دخترش عادت کرده به حجاب ولی خودش می داند فایده این را، این که فایده اش را می داند و اعتقاد دارد ارزشش بیشتر است اینطوری دوام خواهد داشت در برابر مخالفان کم نخواهد آورد، عادت کرده به نماز، ولی فایده اش را نمی داند عشق نمی ورزد و پشتوانه ای از معرفت ندارد، از آن طرف یک  عادت کلان و مهم هست به نام نیت کردن، یعنی سر هر کار خوبی همان لحظه بگوییم آقا چون خدادوست دارد انجام می دهیم، این فایده اش می دانید چی است فایده اش چون خدا دوست دارد انبیا می دهیم، 33:05 ؟؟؟ این فایده اش می دانید چی است اهم و مهم کردن است چون آدم ها عادت دارند به کارهای خوب، ولی آن کار خوب می آید غلبه می کند بر یک کار خوبتر باید کار خوبتر را انجام بدهد عادت دارد مثلا نماز اول وقت عادت خوبی است ولی اگر کسی دارد می میرد ما حق داریم نماز اول وقت بخوانیم؟ باید برویم اون را نجات بدهیم پس ما باید بتوانیم عادت کنیم به اهم و مهم کردن در اون لحظه ها سر هر کاری نیت کنیم نیت هم این است که توجه کنم الان خدای متعال این کار رادوست دارد یا دوست ندارد چون دوست دارد این کار را انجام می دهم پس عادت اهم و  مهم کردن عادت کلان است همه عادت ها را تحت پوشش قرار می دهد انسان انتخاب می کند که الان نوبت این عادت است یا اون عادت است، ولی اینکه ما صرف اینکه عادت داریم انجام می دهیم این گاهی وقتها ما را دچار مشکل می کند بعضی از عادت های خوب را گاهی نباید انجام داد یک کار مهمتر را باید انجام داد ولو ما عادت داریم.
ملایی: و عادت هم خوب است.
حجت الاسلام نظافت: ولی این نباید سبب بشود که از کار اهم و مهمتر غافل بشویم. ببینید مثلا ممکن است یک کسی عادت دارد سر این تایم  این زمان خاص برود به دیدن یک کسی، سر بزند، الان امام زمان گفتند بیا برو جبهه باید بتواند بر این عادت غلبه بکند یا مثلاً حتما این زمان می خواهد مطالعه بکند، خوب حالا یک کار مهمتر پیش اومده می فرمود من اشتغل بالمهم ضیئع الاهم اگر کسی خودش را مشغول کند به کار مهم، کار اهم را ضایع می کند سفر پیاده اربعین خیلی خوب است، ولی یک مسئولی که عادت دارد هر سال برود یک سال نباید برود وقتی کار مردم روی زمین است، با دلی خونین دلش کربلا است ولی مانده اینجا.
ملایی: اهم را دارد اعمال می کند.
حجت الاسلام نظافت: جبهه رفتن ، پرستاران ما، پزشکان ما همین ایام سال نو یکی از مشکلات می دانید چی است؟ همه عادت دارند باید بروند مسافرت اگر یک پزشک متخصصی بگوید من پای کار این ملت می ایستم امسال مسافرت نمی روم، چقدر خوب است، شنیدم گاهی توی ایام این سیزده روز بعضی از خانواده ها اذیت شدند، می خواستند بروند پزشک نبوده و کم بوده، عرضم این است که بالاخره مردان خدا اهل اهم و مهم کردن هستند، اهم و مهم کردن بسیار اهمیت دارد خدا اگر بخواهد سخت بگیرد سختگیری اینطوری است که این کار خوب را نمی پذیرد می گوید شما کار خوب باید انجام می دادید اگر واقعا همه بروند دنبال اهم گلستان می شود دنیا اگر کسی برود، و کارهای اهم هم چون شیطان نمی گذارد معمولاً روی زمین می ماند، معمولا آدم ها یک کار خوبی را انتخاب می کنند که با میل شان هم سازگاری داشته باشد.
ملایی: یک جورایی حاج آقای حجت الاسلام نظافت در این قصه عافیت طلبی می کنیم یک جاهایی من حالا هستم خدمت شما مسجدم را بروم و نماز را بخوانم و فلان مومن دستش زیر سنگ است و گرفتار است و کارش گیر کرده بارش افتاده، حالا من به کار خودم بپردازم مصلحت را ببینیم و اقتضا را ببینیم بصیر باشیم و عادت ها را بیاییم بینش اهم و مهم کنیم.
حجت الاسلام نظافت: در روایت داریم ذَلِّلوا أنفُسَكُم بِتَركِ العاداتِ ، (حدیثی از امام علی) اگر می خواهی عادات زشت ات را ترک کنی باید نفس ات را ذلیل کنی باید نفس ات را رام کنی باید بجنگی بدون جنگیدن نمی شود، اودوها بکشانید نفس تان را به سمت کارهای خیر، بارهای سنگین کارهای خیر را بر دوش نفس تان بگذارید بکشانید اون را به سمت انجام مکارم اخلاقی، حفظ کنید نفس تان را از چرک گناهان، و فرمود فضیلت این است که بر عادت های زشت انسان غلبه کند و این یک عبادت است، حتی فرمود افضل العباده غلب العاده این که انسان دوست دارد شهدای ما بر عادت هایشان غلبه کردند و خیلی هایشان دوست داشتند همسرو فرزندشان شان و علاقه مندی هایشان را زیر پا گذاشتند می فرماید این افضل العباده هست افضل العباده غلبت العاده  بِغَلَبَةِ العاداتِ الوُصولُ إلى أشرَفِ المَقاماتِ  (میزان الحکمه، ج 8) باگر به عادات غلبه کردی می رسی به مقامات برتر و بالاتر.
ملایی: بسیار خوب خیلی ممنون حاج آقای حجت الاسلام نظافت البته هستیم خدمت تان همچنان دقایقی در محضر قرآن کریم هستیم و می آییم محضر حضرتعالی.
عزیزان بیننده و شنونده و همراهان خوب برنامه سمت خدا امروز 15 روز از ماه شوال المکرم است توی امروز ما دو تا مناسبت هم داریم در تاریخ اسلام و در تقویم جمهوری اسلامی ایران این دو تا مناسبت ذکر شده و اون هم بزرگداشت مقام دو بنده صالح خداست، هم سالروز شهادت حضرت همزه سید الشهدا علیه السلام است و هم سالروز وفات حضرت سید الکریم آقا و امام زاده بزرگواری که ما به عبدالعظیم حسنی سلام الله علیه می شناسیم همین شهر ری نزدیکی تهران است حاج آقای حجت الاسلام نظافت امروز پیشنهاد دادیم به بیننده هایمان و شنونده هایمان و هر کی که قرآن می خواند و هر کس زیارت می کند هر جا را ثوابش را تقدیم کنیم به این دو بزرگوار.
حجت الاسلام نظافت: حضرت همزه و حضرت عبدالعظیم حسنی.
ملایی: محضر قرآن کریم باشیم تلاوت کنیم آیه 282 سوره بقره و صفحه 48 قرآن کریم هست بر می گردیم خدمت شما بینندگان عزیز.
صفحه48 قرآن کریم
ملایی: خیلی ممنون از عزیزان بیننده و شنونده که در مورد برنامه خودتان دیدگاه هایتان را از طرق مختلفی که آشنا هستید به ما اطلاع می دهید و سپاس سه چهار دقیقه ای که فرصت داریم باز هم با ما کنار حاج آقای حجت الاسلام نظافت عزیز خواهیم بود.
حجت الاسلام نظافت: من هم اولاً گرامی می دارم یاد و خاطره حضرت همزه سید الشهدا، رشادت های حضرت همزه، حامی پیامبر اعظم را مدیون خوبان درگاه خدا هستیم و حضرت عبدالعظیم حسنی، که زیارت ایشان ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را دارد انشاء الله که عزیزانی که تهران هستند امروز اگر فرصت کردند بتوانند زیارت بروند بحث ما در رابطه با عادت بو د دو  تا روایت دیگر در مورد عادت بخوانم، عادت های زبانی خیلی گرفتاری درست می کند عادت های بد انسان اگر فکر نکند و خیلی وقتها ما می رنجانیم دیگران را و زندگی را خراب می کنیم، فرمود لِسانُكَ يَستَدعيكَ ما عَوَّدتَهَ  ما زبان تو تو را دعوت می کند به همان نوع حرف زدنی که عادتش دادید خوش به حال کسانی که خوشبو هستند زبان نرمی دارند زبان شیرینی دارند باز زبانشان دلها را باز می کند یکی از نشانه های خوش خلقی خوش گویی است انسان به نحوی حرف بزند که افراد را شاد کند و افراد را خوشحال کند و مواجهه قشنگی داشته باشد، با زبانش می تواند تشکر کند این تشکر چقدر انرژی بخش است تشکر کردن عادت کنید که خوبی های همسرمان را ببینیم و خوبی های فرزندمان را ببینیم خوبی های دیگران را ببینیم، بلافاصله نرویم روی عیب و روی زخم و مشکل افراد اینها عادت های، بعضی ها سریع می روند روی ضعفی که طرف مقابل دارد و همه اش مدام انرژی منفی می دهند و مدام دلسردی ایجاد می کنند بعضی ها هم زبانشان، زبان قشنگی است.
مورد دیگر فرمود: لا تسرعن الی الغضب لا فیتسلط علیک بالعاده فرمود تا عصبانی شدی سریع اقدام نکن این عادت را هم در وجود خودت ایجاد کن در هنگام عصبانیت سعی کن تحمل بکنی آیه ای که امروز خواندم یک بحث مهمی هست که طولانی ترین آیه قران است بحث قرار داد است، چقدر مهم است که ما به لحن قول مان به گفتن شفاعی اکتفا نکنیم بنویسم، این همه دادگاه ها شلوغ است به خاطر اینکه قراردادها چفت و بستش محکم نیست یا نمی نویسند یا یک جوری می نویسند که جای سوء استفاده طرف مقابل را باز گذاشتند. شما می خواهی این خانه را معامله کنی این قرارداد را می نویسی این مبلغ سنگین را می خواهید بپردازید یک مبلغ جزئی بدهید کسی که حقوق دان است و قرارداد شما را ببینید فردا مشکل ایجاد نشود دادگاه های ما بی جهت شلوغ می شود ما افتخار می کنیم به اینکه طولانی ترین آیه اش در مورد قرارداد است فرمودند بنویسید و شاهد بگیرید چقدر این محکم کاری ها کمک می کند برای پیشگیری از بسیاری از گرفتاری ها امیداواریم اهالی سمت خدا عاقبت به خیر باشند.
ملایی: خیلی ممنون از شما آقای حجت الاسلام نظافت انشاالله محضر آقا امام رضا مشهد الرضا اول برنامه گفتیم یادمان باشد و برایمان زیارت کنید.
حجت الاسلام نظافت: شما هم تشریف می روید حرم حضرت معصومه دعا کنید.
ملایی: اولین فرصتی که محضر حضرت فاطمه معصومه و خواهر امام رضا سلام الله برسم دعا گوی حاج آقای حجت الاسلام نظافت عزیز و نازنین و شما بیننده ها و شنونده های عزیز خواهم بود الهی که در پناه امام رئوف و مهربان امام رضا علیه آلاف التحیت و الثنا باشید و باشید. تا سلامی دوباره در برنامه سمت خدا التماس دعا