حضور شما عرض میکنم که امروز هجدهمین روز از ماه مبارک رمضان است و قرار معنوی و نورانی سمت خداییها در هجدهم هر ماه قمری، بحث فرزندان غدیر هست و مشارکت در این طرح که چه برکاتی داشته برای خانوادههای عزیزمان و برای جامعه ما، طرح فرزندان غدیر و هر آنچه هم اتفاق افتاده است از مسیر لطف خدا به مدد دعاها و همراهی خوب شما مردم عزیز اتفاق افتاده است. بنابراین امروز هم از طریق زیرنویسهایی که در طول برنامه خواهد بود و مشاهده میکنید یا از طریق مراجعه به کانالهای برنامه در پیامرسانها و یا سایت مربوط به برنامه سمت خدا و مسیرهایی که شما طی این چند سال خیلی خوب با آن آشنا هستید، این طرح را انشاءالله همراهی بفرمایید. در آستانه شب ضربت خوردن مولی الموحدین یعسوب الدین، امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب (ع) هستیم و برای این لحظات حرمت میکنیم و صلواتی میفرستیم بر آقایمان امیرالمؤمنین علی (ع) و برنامه را آغاز میکنیم. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
حجت الاسلام نظری منفرد: سلام عرض میکنم خدمت همه بینندگان محترم در این ماه مبارک رمضان و امیدوارم که در این شبهایی که در پیش هست، شبهای قدر انشاءالله موفق باشند و از این فرصت به دست آمده که پیامبر خدا فرمودند که وقتی یک نسیم خوبی در زندگی میوزد، خودتان را در معرض قرار بدهید. باید این شبهای قدر را که امشب شب آغازین آن هست، شب نوزدهم ماه مبارک رمضان انشاءالله قدر بدانیم و استفاده کنیم.
ملایی: از حضور شما خیلی متشکر هستم. ادامه بحث دیروز معاد در قرآن کریم و نکاتی که امروز قرار است که یاد بگیریم.
حجت الاسلام نظری منفرد: خداوند متعادل در قرآن معاد را به چند صورت مطرح کرده است. ابتدا عرض کنم که قرآن 114 سوره و 6 هزار و 236 آیه در این چهارده سوره هست که بالغ بر هزار آیه از این 6 هزار سوره راجع به معاد است. بلکه بیشتر از هزار آیه.
ملایی: چه سهم پررنگی.
حجت الاسلام نظری منفرد: این نمایانگر این هست که معاد یک مسئله فوقالعاده مهمی است. ما در دیگر کتب نمیبینیم، حتی ادیان دیگر که انقدر راجع به معاد تأکید شده باشد. حالا علت این تأکید چیست که اینهمه تأکید شده است آن هم در یک کتابی که کتاب زندگی است. قرآن کتاب زندگی است. کتاب هدایت است. «يَهْدي لِلَّتي هِيَ أَقْوَم» هست. بهترین راه را به انسان مینماید. یک علت آن این است که این اهمیت مسئله را میرساند. در جلسه قبل هم خدمت عزیزان محترم که معاد و اعتقاد به معاد به انسان نشاط میدهد. انسان را امیدوار میکند. انسان اقبال به کارهای خیر میکند. یک نکته دیگر که قرآن مجید اینهمه روی مسئله معاد عنایت دارد، اینکه کفاری که در عصر نزول وحی بودند اینها خداباور بودند و بت میپرستیدند. اما میگفتند که «ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى» ما این بتها را میپرستیم تا به آن خدای اصلی نزدیک شویم. ولی معاد را باور نداشتیم. آخر سوره مبارکه یاسین یکی از کفار مکه یک تکه استخوان پوسیده را در دست گرفت و خدمت پیغمبر آورد. گفت: «مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَميم»، «قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيم» معلوم میشود معادباور نبودند. این تأکید قرآن نسبت به مسئله معاد چون آنها مسئله معاد را انکار میکردند. در دیگر کتب آنطوری که در قرآن مسئله معاد مطرح شده است مطرح نشده است. قرآن در سه قسمت معاد را مطرح کرده است. یکی اصل وجود معاد است که در آیات فراوانی این مسئله مطرح شده است. من یک آیه را تلاوت کنم. «زَعَمَ الَّذينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا» کفار گمان میکنند که مبعوث نمیشوند. « قُلْ بَلى وَ رَبِّي لَتُبْعَثُن» با تأکید و قسم شما مبعوث میشوید. «ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِما عَمِلْتُمْ وَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسير» این اصل وجود ما است. و کسانی که معتقد به خدا و قیامت هم نبودند اینها را قرآن مجید بیان میکند که یک عده اینطوری بودند. میگفتند که «إِنْ هِيَ إِلاَّ حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثين» هر چه هم این دنیا است، حالا یک عدهای تصور میکنند با پیشرفت علم و تکنولوژی بشر به این نتیجه رسیده که مثلاً دنی باید برود کنار، در حاشیه زندگی قرار بگیرد و تکنولوژی آمده و بشر را آگاه کرده است. نه، این افرادی که معتقد به خدا و معاد نبودهاند، در اصول نزول وحی هم بودهاند. «زَعَمَ الَّذينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا» گمان میکنند کسانی که کافر شدند که مبعوث نمیشوند. «قُلْ بَلى وَ رَبِّي لَتُبْعَثُن»
ملایی: هم قسم خورده است و هم لَتُبْعَثُن.
حجت الاسلام نظری منفرد: و آن آیه دیگر را هم که تلاوت کردیم. میگفتند: «إِنْ هِيَ إِلاَّ حَياتُنَا الدُّنْيا» هر چه هست همین دنیا است. «نَمُوتُ وَ نَحْيا» مردهایم زنده میشویم، زنده هستیم میمیریم. «وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثين» دیگر بحثی هم نیست. اینها همان زمان هم بودهاند. پس یک مسئله اصل مسئله معاد است که قرآن مطرح کرده است. همینجا جا دارد عرض میکنم حضرت موسی (س) وقتی از مدین حرکت کرد، با حضرت شعیب خداحافظی کرد و همسر و خانوادهاش را برداشت و به طرف مصر آمد، راه را گم کردند. هنوز مبعوث نشده بود. بین راه هم هوا سرد بود و هم راه را گم کرده بودند، «إِذْ رَأى نارا» آتشی را مشاهده کرد. به خانوادهاش گفت که اینجا بمانید. «لَعَلِّي آتيكُمْ مِنْها بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدى» یا من یک مقدار آتش بیاورم گرم شوی یا اینکه بوسیله این نور من راه را پیدا کنم. خب داستان آن مفصل است. خدای متعال اول سوره مبارکه طه این را مطرح کرد. «فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ يا مُوسى إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوى وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِما يُوحى» جالب این است که همان لحظهای که حضرت موسی به رسالت مبعوث شده است ببینید خدای متعال به او چه میفرماید: «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي» توحید «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» بندگی «إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخْفيها لِتُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى» همان لحظه مبعوث شدن مسئله معاد به موسی تذکر داده شد. پس یک بحث در قرآن اصل معاد است. آن هم «إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ» در برخی از آیات هست که «لا ریب فیها» اصلاً در معاد شک نیست. با این استحکام قرآن مجید مسئله معاد را بیان کرد. این یک نکته. یک نکته دیکری که قرآن مجید راجع به معاد مطرح میکند این است که معاد، معاد جسمانی و روحانی هر دو هست. نه اینکه معاد روحانی باشد. ملاحظه بفرمایید. «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم. لا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيامَة وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَة أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ بَلى قادِرِينَ عَلى أَنْ نُسَوِّيَ بَنانَه» معاد جسمانی. جسم انسان زنده میشود و روح انسان هر دو. یا برخی از آیات دیگر که خدای متعال در این سوره مبارکه والعادیات میفرماید که ما مبعوث میکنیم افراد را و اینطور هست که از قبرها بیرون میآیند مبعوث میشوند «وَ الْعادِياتِ ضَبْحاً فَالْمُورِياتِ قَدْحاً فَالْمُغِيراتِ صُبْحا فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعا فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعا إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُود وَ إِنَّهُ عَلى ذلِكَ لَشَهِيد أَ فَلا يَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ وَ حُصِّلَ ما فِي الصُّدُورِ» یعنی معاد، معاد جسمانی است. این دو نکته. نکته سومی که قرآن مجید در رابطه با معاد مطرح کرده که خیلی هم مهم است نمونههایی از معاد را خداوند متعال در دنیا گذاشته است. خواسته به معاد برسد. همانطوری که اشاره کردید الآن فصل بهار است، زمین خشک که هیچ سبزهای در آن نبوده است، با گرم شدن زمین و نزولات آسمانی یکمرتبه انسان میبیند که دگرگون شد. ببینید من آیاتش را تلاوت کنم. سوره مبارکه اعراف «وَ هُوَ الَّذي يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذا أَقَلَّتْ سَحاباً ثِقالاً سُقْناهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنا بِهِ الْماءَ فَأَخْرَجْنا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتى»
حجت الاسلام نظری منفرد: آنجا مثال میزند و بعد کامل میکند. بعد که این جریان زنده شدن زمین را خدای متعال مطرح میکند، میفرماید همینطور ما مردگان را هم زنده میکنیم. این یک نمونهای از معاد است. یا مثلاً در سوره مبارکه قاف میفرماید: «وََ كَذلِكَ الْخُرُوج» باز آنجا هم همینطور. یا در سوره مبارکه حج من خاطرم هست که خدای متعال میفرماید که «وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهيج» بعد میفرماید: مردهها را هم همینطور ما زنده میکنیم. یعنی خداوند متعال برای اینکه ما معاد باور بشویم یک نمونههایی را در دنیا قرار داده است که ما بدانیم که بله، زمین خشک لمیزرعی که انسان در فصل زمستان میآید میبیند بیابان خشک است. یکمرتبه در بهار تمام آن میشود سبزه، طراوت، زیبایی. «كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتى» مردگان را هم همینطور زنده میکنند. بنابراین قرآن مجید سه مسئله را میگوید. یکی اصل معاد را مطرح کرده است، یکی جسمانی بودن معاد را مطرح کرده است، یکی هم نمونههایی از معاد را در همین دنیا قرار داده است که انسان به این باور برسد: «وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً» زمین خشک «و كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتى» مردگان را هم همینطور زنده میکنیم. هر سه مسئله را قرآن مجید مطرح کرده و بیان کرده است.
ملایی: به نظرم اینطوری میآید. شاید اصلاً سؤال اشتباه باشد. اگر این هم نادرست است شما آن را اصلاح کنید. شاید آن چیزی که ما را به حول از قیامت و ترس از معاد و بحث و حیات دوباره میبرد و میاندازد، آن اتفاقاتی است که گفته شده است. حالا بشارتهای آن به کنار، آن چیزی که بالاخره آنی که در این دنیا اینطوری بوده است، چنین عذابی، چنین سختیای و اینها است که یک خورده انگار دوست نداریم به آن فکر کنیم و به معاد بیندیشیم.
حجت الاسلام نظری منفرد: ما نمیتوانیم به ضرس قاطع بگوییم این شخص آتشین است. نمیتوانیم. من یک آیه ای میخوانم.
ملایی: این گزاره را اصلاً شما میگویید درست هست یا درست نیست؟ اینکه من عرض کردم را. این قصه مانع است؟
حجت الاسلام نظری منفرد: ما نمیتوانیم که باعث ترس در ما شود که فرمودید. چرا؟ ببینید خداوند متعال در مجید میفرماید که «عَذابي أُصيبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ وَ رَحْمَتي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ» عذاب من میرسد به کسی که من بخواهم. شفاعت بشود خدای متعال ببخشد. ما چه میدانیم. اما رحمت من، « وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ» جالب است که این نکته را عرض کنم. ما راجع به کسانی که کار خوب و شایسته انجام دادند، میتوانیم به ضرس قاطع بگوییم انشاءالله اینها بهشتی هستند. اما راجع به کسانی که کار بد انجام دادند و این واقعاً برای کسانی که کار بد انجام دادند امیدوارکننده است، به اینها بگوییم اینها استحقاق عذاب دارند. نمیتوانیم به ضرس قاطع بگوییم اینها هستند. چرا؟ «عَذابي أُصيبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ» آنی که من بخواهم. و خدای متعال با توجه به آن رحمتی که دارد، حتماً کسانی که به هر حال در این ماه مبارک رمضان توبه بکنند، این ماه مبارک رمضان هم ماه توبه و انابه است. از کارهای کرده هم، تقصیراتی که احیاناً انجام دادند، خدای متعال میگذرد و از آنها عفو میکند. خودش به ما فرموده است: «وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» بگذرید، عفو کنید، صفح کنید. دوست ندارید خدا از شما بگذرد؟ و یا به پیغمبر خود میفرماید که «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلين». عفور را بگویید. این که خدای متعال امر به عفو میکند، عفو نمیکند منتها این نبایستی باعث شود پس ما بگوییم هر کاری را انجام بدهیم و خدای متعال میگذرد. ما باید مطیع خدا باشیم. این یک نکته. یک نکته دیگر را هم من از حضرت لقمان یادم هست این هم جالب است عرض کنم. لقمان به فرزند خود فرمود که «يَا بُنَيَّ إِنْ تَكُ فِي شَكٍّ مِنَ الْمَوْتِ فَارْفَعْ عَنْ نَفْسِكَ النَّوْمَ وَ إِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِنَ النشور فَتفَعْ عَنْ نَفْسِكَ الِانْتِبَاهَ» اگر در مرگت شک داری یک کاری بکن نخوابی. خوابیدن مثل مردن است. و اگر شک در قیامت داری، یک کاری بکن حالا که خوابیدی بیدار نشوی. این خوابی و بیداری را خداوند متعادل در خود انسان قرار داده است که معادباور شود. انسان وقتی به خواب رفت دیگر مشاعر او کار نمیکند ولی مجدداً دومرتبه بیدار میشود. این بیداری باز نشانه معاد در انسان است. خواستم این روایت زیبا را هم از حضرت لقمان (س) گفته باشم. و اما امشب اولین شب از شبهای قدر است. شب مبارکی است. شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، شب ضربت خوردن امیرالمؤمنین است. روایت دارد که حضرت این شب نوزدهم را میآمدند بیرون، به آسمان نگاه میکردند و برمیگشتند. این جالب است. باز این هم مربوط به بحث ما راجع به معاد میشود. این را مرحوم سید رضی نقل کرده است. فرمودند که چشم من به خواب گرفت شب نوزدهم. من یکمرتبه رسول خدا را در خواب دیدم. عرض کردم که یا رسول الله به من ظلم شده است. حضرت امیر اول مظلوم عالم است. از کجرفتاریها شکایت کردم. به من فرمود پیغمبر: یا علی، ادع علیهم. نفرین کن. گفتم خدایا من را بگیر از اینها. نفرین امیرالمؤمنین (ص) این بود که خدایا من را از این مردم بگیر. امشب شب مبارکی است. شب احیاء است. من یک روایتی از آقا موسی به جعفر (س) یادم هست که فرمود که «مَنِ اغْتَسَلَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ أَحْيَاهَا إِلَى طُلُوعِ الْفَجْرِ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِه» اگر کسی غسل کند شب قدر را و آن شب را احیاء بگیرد، یکی احیاء گرفتن شب قدر یعنی بیدار بودن، آن دعاها هم خودش یک مطلوب دیگری هست. قرآن سر گرفتن و آن جوشن کبیر خواندن و دعای افتتاح خواندن و نماز خواندن و اینها، آن خودش یک مطلوب دیگری هست از گناهانش بیرون میآید. خدای متعال میآمرزد. انشاءالله امیدواریم که این شب قدر همه موفق باشند و هیچ کسی از در خانه خدا ناامید برنگردد. انشاءالله.
ملایی: انشاءالله. مطمئناً امشب که شب قدر در پیش هست حاج آقای حجت الاسلام نظری منفرد، ما حوائج اخروی خود را خیلی میخواهیم، طلب میکنیم و بسیاری هم حوائج دنیوی دارند و خیلی از مردمی که دل به برنامه سمت خدا بستهاند مطمئناً به نفس پاک هم کارشناسان عزیز و هم دیگر مخاطبین که امیدوارند برای هم دعا کنند و خیر بخواهند. دو سه دعا هم برای هر دلی که دوست دارد به نکتهای برسد. آمین آن را بگوییم و انشاءالله محضر قرآن برویم.
حجت الاسلام نظری منفرد: من استفاده میکنم از یک جمله دعای امیرالمؤمنین (ص) که به خدا عرض میکند: خدایا «إِلَهِي أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوكُكَ الْمُنِيب» من بنده ضعیف تو هستم، من مملوک تو هستم که به تو اقبال کردم. یک خواهش از تو دارم. این خواهش را من هم متن عربی را میخوانم و هم فارسی معنا میکنم. «فَلَا تَجْعَلْنِي مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ» خدایا من از تو میخواهم که از من روی برنگردان. این دعای خوبی است. خدای متعال وقتی روی خود را از انسان برنگرداند، انسان همه چیز دارد. «فَلَا تَجْعَلْنِي مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ» این رو را خدای متعال از انسان برنگرداند انشاءالله همین... امیدوارم که همه بینندگان و همه دستاندرکاران این برنامه انشاءالله همه موفق باشند و مشمول عنایات و الطاف خاصه حضرت احدیت در این روز عزیز روز هجدهم ماه مبارک رمضان قرار بگیرند.
ملایی: خیلی ممنون و متشکرم.
صفحه 22 قرآن کریم آیات 141 تا 145 سوره مبارکه بقره.