حجت الاسلام ماندگاری: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی فاطمة و ابیها و امها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به منها. من هم خدمت شما همکاران خوب برنامه و همه بینندگان و شنوندگان عزیز در شبکههای مختلف عرض سلام و ادب و احترام و تبریک تقارن ماه رمضان و بهار طبیعت و سال نو را دارم و از همینجا پیشاپیش دعای تحویل سال را هم میخوانم. یا مقلب القلوب والابصار، یا مدبر اللیل والنهار، یا محل الحول والاحوال، حول حالنا الی احسن الحال. دعای سلامت امام زمان را هم با هم بخوانیم که انشاءالله سال جدید سال ظهور آقا جانمان باشد. «اللّهمّ كن لوليّك الحجّة بن الحسن صلواتك عليه و على آبائه في هَذه السّاعة و في كلّ ساعة وليّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دليلًا و عيناً حتّى تسكنه أرضك طوعاً و تمتّعه فيها طويلًا وامنن علینا برضی و حبلنا رأفعته و رحمته و دعائه و خیره». هر کس میخواهد تبریک مضاعف محضر آقاجانمان تقدیم بکند یک دستهگل صلوات را محضرشان هدیه بفرستد.
بحث ما قراردادهای الهی بود. هفته گذشته در روز اول ماه مبارک رمضان قرارداد ورود به ضیافت، استفاده حداکثری از ضیافت الهی و از زیارتها که ضیافت اهل بیت است گفتیم که سه مرحله داشت. آمادگی قبل از زیارت، مراقبت در حین زیارت و ضیافت و تداوم بعد از ضیافت و زیارت که هر کدام از آنها سه نکته داشت و اشاره کردیم. انشاءالله همه بینندگان عزیز و شنوندگان عزیز و همه نوجوانان عزیز، روزه اولیهای عزیز استفاده کنند، ما را هم دعا کنند، ما هم از غافله عقب نمانیم. در این جلسه که مقارن است با شب اول سال نو، روز آخر سال 1402 و آغاز 1403 هست، میخواهم قرارداد طهارت را بگویم. علت آن هم این است: پیغمبر وقتی خطبه شعبانیه که روز جمعه آخر ماه شعبان بود و در اهمیت و فضیلت ماه رمضان میفرمودند از حضرت سؤال شد: «مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي هَذَا الشَّهْر» بهترین اعمال، در واقع بهترین تجارت در ماه مبارک رمضان چیست؟ ماه، ماه روزه است. پیغمبر نفرمودند روزه. ماه، ماه نزول قرآن است. نفرمودند قرآن. ماه دعا است. نفرمودند دعا. ماه سحرخیزی است. نفرمودند سحرخیزی. ماه صدقه است. نفرمودند صدقه. چی فرمودند؟ الورع المحارم لله. خیلی مهم است. پیغمبر اکرم فرمودند که طهارت. پزشکها هم امروز میگویند که پیشگیری بهتر از درمان است. امام باقر هم فرمودهاند: «الدفع اهون من الرفع» گناه نکردن آسانتر از توبه کردن است. اصلاً من قرارداد طهارت را در سه مرحله با سه بخش، خدا میگوید شما سه کار بکنید، من طهارت شما را تضمین میکنم. و وقتی طهارت پیدا کردیم، جلسه قبل گفتیم. وقتی من طهارت داشته باشم قرآن را درک میکنم، اهل بیت را درک میکنم. ماه رمضان را درک میکنم، زیارت را درک میکنم، نور را درک میکنم. عطرهای معنوی را استشمام میکنم ولی کسی که طهارت ندارد، مثل کسی است که آمپول بیحسی به دهان او زده است، هیچ مزهای را نمیفهمد. دیدید بعضیها ماه رمضان میآید و میرود هیچی نمیفهمند؟ من یک داستانی را گاهیوقتها گفتهام. میگویند پیرمردی وارد بازار عطرفروشها شد. حال او به هم خورد و افتاد. آسم دارد، مشکل قلب دارد، مشکل تنفس دارد. یک پیرمردی گفت من میدانم مشکل او چیست. یک مقدار کود حیوانی بیاورید، پهن حیوان. خشک شده. جلوی بینی او گرفتند چشمان او باز شد. گفتند چی بود؟ این شغلش کود حیوانی فروش بود. شامه او به پوی پهن عادت کرده بود. بوی عطر به او نمیساخت. حال او را به هم زد. آقای ملایی خدا نکند من و امثال من شامهمان انقدر به بوی پهن گناه آشنا شود که بوی عطر رمضان و سحر و قرآن و روایت و شب قدر و اینها حال من را به هم بزند. اگر واقعاً میخواهیم پاک بشویم خدا سه راه برای پاک شدن برای ما گذاشته است. قرارداد هم گذاشته است. یکی از آنها همین بیانی که پیغمبر اکرم در طلیعه ماه رمضان فرمودند. اولین قدم ورع است. ورع یعنی چه؟ پرهیز از زمینههای گناه. هیچ آدم عاقلی با دمپایی روی پیست اسکی نمیرود. میداند سر میخورد زمین میخورد. هیچ آدم عاقلی نمیرود لب پرتگاه شوخی کند. پایین میافتد. ماشین خود را تا لب پرتگاه نمیبرد. دیدید گاردریلها با یک متر، دو متر فاصله از پرتگاه بستهاند. هیچ آدم عاقلی با آتش بازی نمیکند. هیچ آدم عاقلی با نجاست بازی نمیکند. ورع که اولین گام قرارداد طهارت است یعنی با قرآن بفهم گناه آتش است. قرآن میگوید هر کسی مال یتیم بخورد، «يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ نارا» گناه آتش است. «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ نارا» ورع یعنی بدان گناه آتش است، به آن نزدیک نشو. یک ساختمانی خدای ناکرده آتش میگیرد، از چند متری آن طناب میبندند. هیچکس اذیت نشود. خوی آتش شما را میگیرد. به قول حاج آقای قرائتی عزیز، فرمود بعضی از گناهها بنزینی است. بد جوری همه را میسوزاند. مثل حق الناس. مثل مال یتیم، مثل ظلم. پس یک، ورع یعنی بدانی گناه آتش است، از آتش فرار کنی. «فتروا الی الله» آیه قرآن است. دو، بدانی گناه نجاست است، کثافت است. «رجس من عمل الشیطان واجتنبوا» اگر وجود نازنین اهل بیت مقام طهارت گرفتند «إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا» اینها از پلیدی دوری کردند. حالا پلیدی را معنا میکنم. سه، گناه پرتگاه است. از انسانیت تو را به حیوانیت پرت میکند. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل» یا جای دیگر میفرماید: «يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعام» فکر میکنم در سوره محمد (ص) باشد. بعضیها مثل حیوانها گناه را میخورند، حرام میخورند. حرام و حلال را متوجه نمیشوند. نجس و پاک را حالیاش نمیشود، حرام و حلال حالیاش نمیشود، بعضیها میخورند. حالا آن رجسی که خدا فرمود اهل بیت از آن دور هستند، دو جای قرآن معنا کرده است. آیه 100 سوره یونس، 125 انعام. «وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذينَ لا يَعْقِلُون» رجس مال کسی است که باطن گناه را نمیبیند و تعقل نمیکند. بارها من در همین برنامه الحمدلله گفتهام ملاک عقلانیت این است که آخر کار را اول ببینیم. خب آدم عاقل اگر بداند یک کاری اینجا انجام بدهم آخر آن آتش جهنم است، عاقل که انجام نمیدهد. آخر آن کثافت خوردن است، آخر آن سقوط کردن است، انجام نمیدهند. لذا روز قیامت داد میزنیم «وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا في أَصْحابِ السَّعير» یک ذره عقل میداشتیم نزدیک گناه نمیشدیم. بیحیائی، اینها که خیلی از آنها را انشاءالله خدا کمک کند. روی ندانمکاری است ولی حقیقت آن مال عدم تعقل است. نمیخواهم به کسی جسارت کنم. به خدا قصد جسارت ندارم. یک ذره دو دو تا چهار تا بکنیم، زندگیهای خود را به آتش نمیکشیم. حرامخوری، مردمآزاری. پس اولین گام طهارت پرهیز از زمینههای گناه است. همچنان که بهداشت و درمان میگوید اولین گام سلامت پیشگیری است. خدا هم میگوید پیشگیری. پرخوری نکنید. چربی زیاد نخورید، شیرینی زیاد نخورید، نمک زیاد نخورید. متعادل بخورید. خدا میگوید گناه نکن، کثافت نخور، آتش نخور، لب پرتگاه هم راه نرو. پس اولین گام قرارداد طهارت ورع است و واقعاً اگر آدم عادت بکند نزدیک آلودگی نرود، کام خود را آلوده نکند، کام روح خود را آلوده نکند خیلی سخت نیست. یکی به من گفت حاج آقا شما میگویید حضرت علی (علیه الصلوة والسلام) معصوم است. گفت معصوم یعنی چه؟ گفتم نه تنها گناه نمیکند که فکر گناه نمیکند. گفت حاج آقا من گناه نکردن امیرالمؤمنین را قبول دارم ولی فکر گناه نمیکند نمیدانم یعنی چه. حاج آقا گفت مگر میشود آدم یک چیزی میبیند فکر نکند؟ گفت ما گناه نمیکنیم. به او گفتم شما تا حالا فکر کردی نجاست بخوری؟ گفت نه. گفتم برای چی نکردی؟ میدانم تو نجاست نمیخوری، چرا فکرش را نمیکنی؟ گفت حاج آقا نجاست خوردن خیلی پلید است. گفتم برای امیرالمؤمنین فکر گناه مثل فکر نجاست خوردن است بلکه از این هم بدتر. بعضی از ما هنوز با گناه عشق میکنیم انجام نمیدهیم از ترس جهنم. اینها میدانند از تقوا است ولی تقوای اعلاء نیست. در ماه رمضان باید تقوا داشته باشیم. واقعاً باید از گناه بدم بیاید. واقعاً باید از گناه پرهیز کنم، بدم بیاید، متنفر شوم. از خدا بخواهیم. خدایا حب گناه را از دلهای ما بیرون ببر چون یک جلوه دنیا گناه است. امام سجاد فرمودند: «سَيِّدِي أَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيَا مِنْ قَلْبِي» پس اولین گام برای قرارداد طهارت. شب عید است، همه میخواهند بروند حمام خودشان را تمیز کنند. تازه وقتی از حمام در میآیند، مامان میگوید دیگر نروی با خاکها بازی کنی. مراقبت کنی تر و تازگی تو میماند. من میخواهم اول به خودم و همه بینندگان بگویم. از ماه رمضان بیرون رفتیم دوباره آلوده نشویم. بگذاریم تر و تازگی و طهارت ماه رمضان انشاءالله بماند.
ملایی: یکی میگفت استحمام که میکنید کی است که بعد از استحمام هی لباسهای قبل از استحمام خود را بپوشد؟
حجت الاسلام ماندگاری: این را میفهمیم نمیدانم چرا در معنویات نمیفهمیم.
ملایی: فهم آن نباید خیلی سخت باشد ولی حالا گیر کار ما کجا است نمیدانم.
حجت الاسلام ماندگاری: پس اولین گام قرارداد طهارت ورع است. پرهیز، مراقبت است. دو، عفت است. عفت با ورع چه فرقی دارد؟ من با داستان حضرت یوسف (س) حس کردم اگر بخواهم تسویه نشان بدهم به جوانها، به مخاطبان عزیزم، گفت عفت نفس یعنی اینکه هر وقت مواجه با گناه شدی، بلاتشبیه دست من بشود صحنه گناه، زلیخا، این هم میشود یوسف (س). عفت یعنی هر وقت مواجه با گناه شدی، روی تو به گناه است، پشت آن به خدا است. عفت یعنی 180 درجه درو بزن، پشت تو به گناه باشد، روی تو به خدا باشد، خدا بغل باز میکند بیا در بغلم، خودم تو را نجات میدهم. میشود «مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا» در قفل شده را برای تو باز کنم. خیلیها میگویند حاج آقا در گناه افتادیم چکار کنیم؟ میگویم روی خود را از گناه برگردانید. حاج آقا دست و بال ما بسته است. دست و بال هیچکس بسته نیست.
ملایی: حالا حقیقتاً هم آسان هست به این اندازهای که شما میفرمایید؟
حجت الاسلام ماندگاری: نه، بینندهها برای خود من دعا کنند. گفتن آن آسان است.
ملایی: میشود مثلاً یک راهی، یک چیزی که عملی باشد.
حجت الاسلام ماندگاری: من به دوستان جوان در راهیان نور میگفتم. گفتم ما گاهی وقتها فکر میکردیم فقط خوب شدن مخصوص مسئولین است. شهداء به ما نشان دادند که نه، آدمهای عادی هم میتوانند. بعد که جلوتر آمدیم گفتیم آنها بچههای اول انقلاب بودند، ساده بودند، پاک بودند. به قول یکی اختلاسها را ندیده بودند، مشکلات را ندیده بودند. شهدای مدافع حرم دیدم در متن اختلاسها و اوضاع و احوال خراب، آن شهداء را دیدند عین آنها شدند. پس بازشدنی است. یک کم آمدیم جلوتر دیگر گفتیم اوضاع خیلی خراب است، دفاع از حرم هم تمام شد، دیگر کسی پیدا نمیشود. شهدای مدافع امنیت. بچههای دیگر مال حتی مدافع حرم هم نرفتند. گفت این بچهها را دیدند، اینها را هم دیدیم. ای بابا! پس خوب شدن ممکن است. گناه نکردن ممکن است. شهید آرمان عزیز علی وردی یک جسارت به ساحت مقدس حضرت زهرا و یک جسارت به رهبر عزیزمان میکرد، آنطور قمهکشانشان نمیکردند. مقاومت کرد. روی خود را از گناه برگرداند و به خدا گفت بیا بغل خودم. «ان الله اشتری» خودم تو را میخرم. خودم تو را نجات میدهم. خدا به یوسف گفت: اینجا که ببخشید ندیمه دربار عزیز مصر هستی. بیا خودم تو را عزیز مصر میکنم. تو فقط گناه مکن. پس گام اول قرارداد طهارت ورع است. نزدیک نرویم. حالا مصداقهای آن را هم بگویم چون سؤال خوبی فرمودید. حاج آقا پرسه زدن در فضای مجازی زمینه گناه است. اخلاط با نامحرم زمینه گناه است. تأخیر ازدواجها خودش زمینه گناه است. سختکردن ازدواجها خودش زمینه گناه است. سخت کردن ارتزاق و اشتغالها خودش زمینه گناه است. خدای ناکرده، خدای ناکرده، اختلاس شود، حقوق نجومی شود، تبعیضها خودش زمینه گناه است. یعنی این کسی که دارد گناه میکند درست است که این مقصر است و آن کسی که این را وادار به این گناه کرده است، او هم مقصر است. از همه اینها بپرهیزیم تا بهانه گناه دست هیچکسی ندهیم. دست خودمان هم ندهیم. من وقتی در یک مهمانیای میروم که میدانم اینجا اختلاط زن و مرد هست، مهمانی عروسی یا هر چه هست. میدانم گناه است. حالا به بهانه شبهای عید. ماه رمضان است قطعاً مردم عزیز ما حرمت نگه میدارند، مردم خوبی هستند ولی وقتی میدانم یک جایی بروم گناه است، نروم. حاج آقا ناراحت میشوند. میخواهی خدا ناراحت شود یا خلق خدا؟ تو اگر خدا را راضی نگه داری، در واقع خودت را پاک نگه داشتهای. تو ولی وقتی میخواهی خلق خدا را راضی کنی خودت را آلوده کردهای. پس گام اول ورع، گام دوم عفت. چطوری در مواجهه با گناه خودم را کنترل کنم؟ حضرت یوسف یاد داد. «قالَ مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْواي» من میگویم اینجا یوسف زلیخا را کمک کرده است. پارچه روی سر بتش انداخت. یوسف گفت چکار کردی؟ گفت چشمان بتم را، خدایم را پوشاندم که بیتربیتی و بیحیایی من را نبیند. یوسف گفت: عجب! تو از خدای سنگی و چوبی خود حیاء کردی، من از خدای حی و قیوم خود خجالت نکشم؟ «أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرى»
ملایی: عجب حرفی.
حجت الاسلام ماندگاری: من فکر میکنم شاید به خاطر همین کمکی که زلیخا کرد، خدا اسباب آخرت بخیری او را هم فراهم کرد. و دست زلیخا را گرفت. توبه کرد. چکار کنی عفت نفس داشته باشی؟ یک لحظه باور کنم خدا دارد من را میبیند. امام فرمود ترجمه این آیه. عالم محضر خداست. در محضر خدا معصیت نکنید. امام صادق فرمودند اگر میخواهید عفت نفس خودتان را امتحان کنید، در هر موقعیتی قرار گرفتید، ما را حاضر غائب کنید. اگر ما در آن مجلس، پای فیلمی نشستم، پای ماهوارهای نشستم، هر موقعیتی، پای شنیدنی، دیدنی، دوست داشتنی، خوردنی، پوشیدنی، مهمانی، آنجا ما را حاضر غائب کنید. اگر ما بودیم آنجا خوب است، اگر نبودیم آنجا بد است. هیچ اصطلاح دیگری نگفتم. خوب و بد. اگر ما بودیم حضور شما عاقلانه است، اگر ما نبودیم حضور شما بیعقلی است. اگر ما بودیم حضور شما تجارت است، اگر ما نبودیم حضور شما حسرت قیامت است، خسارت است. این عفت. گام سوم چیست؟
ملایی: ببخشید. از برخی از حرفها نمیشود زود رد شد. من عذر میخواهم. این فراز آخر خیلی فرمول ساده و عملیاتیای است. من برای خودم از الآن این را یک جایی بنویسم. هر جا میروم تردید دارم خوب است یا بد است، ائمه را حاضر غائب کنم. اینطوری شد. حضور و غیاب اهل بیت را بسنجم.
حجت الاسلام ماندگاری: انقدر هم حضور آنها را قشنگ حس کنم که بگویم السلام علیکم یا اهل بیت النبوه. ما قطعاً وقتی میخواهیم به ایتام کمک کنیم، اهل بیت آنجا حاضر هستند. دست پدر و مادر را ببوسیم حاضر هستند. بخواهیم سفره اطعامی بیندازیم حاضر هستند. بخواهیم خدمتی بکنیم، عبادتی بکنیم، سحری بلند شویم، حاضر هستند ولی قطعاً اگر بخواهیم ماهواره نگاه کنیم اهل بیت نیستند. موسیقی گوش بدهیم اهل بیت نیستند. غیبت و تهمت باشد اهل بیت نیستند. اذیت و آزار باشد اهل بیت نیستند. تفاخر و فخر فروشی باشد اهل بیت نیستند ولو در سفره افطاری میخواهند فخرفروشی کنند، ولو با لباس عید میخواهند فخرفروشی کنند. بیحیایی باشد اهل بیت نیستند، ظلم باشد اهل بیت نیستند، تبعیض باشد اهل بیت نیستند. خیلی راحت است ولی خیلی دقیق است. انشاءالله خدا به ما کمک کند. قرارداد طهارت سه مرحله دارد: یک، ورع و پرهیز. پرهیز کنیم. اصلاً ماه، ماه الورع و المحارم الله است. هیچ چیزی به اندازه گناه فاصله ما را با خدا و اولیای خدا، با توفیقات زیاد نمیکند. دو، عفت است. هیچ چیزی به اندازه عفت نفس فاصله ما را با خدا کم نمیکند. یک روایت دیگر یادم آمد. همه از پیامبر اکرم (ص) شنیدهاند که «لیس فَوْقَ كُلِّ ذِي بِرٍّ بَرٌّ حَتَّى يُقْتَلَ الرَّجُلُ فِي سَبِيلِ اللَّه» بالاترین مرحله برش خودت. همین پیغمبر که فرمودند بالاترین مقام شهادت است، فرمودند اگر جوانی، چه دختر و چه پسر، ما میخواهیم حسن سوءاستفاده کنیم. بگوییم هر مرد و زنی، هر انسانی، در صحنه گناه قرار بگیرد یعنی عفت. خودش را آلوده به گناه نکند. پیغمبر فرمودند مثل شهید است بلکه بالاتر. از این قشنگتر آدم خودش را به خدا نزدیک کند؟ هیچ چیزی به اندازه گناه فاصله ما را زیاد نمیکند، هیچ چیزی به اندازه عفت نفس ما را نزدیک به خدا نمیکند. یوسف صدیق عفت نفس به خرج داد. آن دختر پاکدامنی که در شکنجه گفت مرا بکشید چادرم را از سرم نکشید. من همینجا میگویم دخترای گل، مخصوصاً روزه اولیها، خواهرهای خوب من، برادرها، پدرها، مادرها، بیاییم فضای خانه خود را، فضای مهمانیهای خود را، فضای دید و بازدیدهای خود را بیعفت نکنیم. زمینه گناه برای بچههای ما فراهم نکن. وقتی بیحیایی زیاد میشود، خودمان داریم زمینه گناه را فراهم میکنیم. چشم میبیند، دل میطلبد، دست نمیرسد. ناکامی میشود. کدام آدم عاقل ناکامی را ترویج میکند؟
ملایی: عاقل باشد هیچکس.
حجت الاسلام ماندگاری: بیعفتی ناکامی را زیاد میکند. بیعفتی سوءهاضمه شهوانی میآورد. دیدید خانمها دم افطار آشپزی میکنند؟ پنج شش رقم غذا درست میکنند مال افطار و سحر. روزه هستند. غیر ماه رمضان میچشند میبینند درست شده یا نه. موقعی که سفره میاندازیم دیگر میل ندارند. اشتهای آنها کور شده است. وقتی بیحیایی و بیعفتی در جامعه زیاد میشود مردم ریزهخواری شهوانی میکنند. با نگاه، با گفتگو، با شوخی، با عکس، بعد به حلال خودش میرسد دیگر اشتهای او کور شده است.
ملایی: و این تازه اول مسائل است.
حجت الاسلام ماندگاری: کدام آدم عاقلی این اتفاق را رقم میزند؟ بیاییم در این ماه رمضان ورع و عزت نفس را تمرین کنیم. سه، استغفار. استفغار مال آنهایی است مثل من که مراقبت نکردیم گناه از دست ما در رفته است. ورع به خرج ندادیم، عفت نفس به خرج ندادیم، آلوده شدیم. خدا برای ما راه گذاشته است. اسم استغفار دور برگردان است.
ملایی: چه اسم خوبی.
حجت الاسلام ماندگاری: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» همه را میبرد. فقط بخشش نیست. میگوید عاشقت هستم. «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرين» از این بالاتر، میگوید خودم پروندهات را عوض میکنم. «فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَنات» تازه آبروی تو را هم حفظ میکنم. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحا» حاج آقا مجتبی تهرانی (علی الله مقامه الشریف) میفرمودند که شاهدهای گناه ما بودهاند. زمین شاهد بوده است، زمان شاهد بوده است. خدا به زمین میگوید بپوشان. به قول امروزه بچههای کامپیوتری دلیتش کن، آن را پاک کن. به این ملک مقرب خدا که اینجا است، رقیب و اتیل میگوید تو هم بپوشان، آن را پاک کن. الله اکبر. به اعضاء و جوارح ما که شاهد بودند میگوید بپوشان. چه خدای مهربانی است. و در ماه رمضان از این خدا تطهیر نخواهم؟ ماه طهارت است. پس قرارداد تجارت شد ورع، نزدیک نشویم. «فتروا الی الله» فرار کنیم چون آتش است. کثافت است، پرتگاه است. دو، عفت، خودمان را به خدا نزدیک کنیم. سه، استغفار کنیم، خودمان را برای خدا عزیز کنیم. انشاءالله خدا توفیق بدهد. و جالب این است که من به حمام بروم فقط خود من تمیز میشوم ولی اگر استغفار کنم پدر و مادر من هم پاک میشوند، بچههای من هم پاک میشوند، اطرافیان من هم پاک میشوند. این چه استحمام قشنگی است. خدایا به همین دعای خوبی که مردم اول سال میکنند که انشاءالله این دعا مستجاب شود، به استغفار امام زمان، به استغفار اولیا قَسَمَت میدهیم رزق طهارت را در ماه رمضان نصیب و روزی ما و آباء و اجداد ما و نسل ما و همه جوانهای ما، دخترهای ما، پسرهای ما، همه مرد و زن ما، همه متلسمین دعا، رزق طهارت را نصیب آنها بفرما که اگر پاک شدیم درک ظهور امام زمان هم برای ما آسان شود.
ملایی: انشاءالله. خیلی متشکرم. آقای حجت الاسلام ماندگاری عزیز فردا دیگر طبیعت نو میشود، سال جدید میشود و معمولاً میگویند عید که میشود کوچکترها از بزرگترها عیدی میخواهند. من میخواهم یک عیدی کوچک، 30 ثانیهای، ویژه، همین لحظههای پایانی برنامه سمت خدا، قبل از اینکه آیات قرآن کریم را تلاوت کنیم، به من و به عوامل برنامه و بینندهها بگویید یک گروه معظمی کار میکنند. نجمالدین عزیزی که یک سال بوده است، حالا شب عید او برنامه دست ما افتاد. سی ثانیه، چهل ثانیه، یک دقیقه، یک عیدی که جان ما حال بیاید، کیف کنیم و بعد قرآن بخوانیم.
حجت الاسلام ماندگاری: باز هم دوباره میگویم چون ماه رمضان ماه طهارت است، با همان آیه 102 سوره مبارکه توبه، هیچ چیزی بهتر از خدمت به دیگران در طهارت به ما کمک نمیکند. «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ» تعطیل است. مدرسهها تعطیل است. جوانها، دختر پسرها به پدر مادر خدمت کنند. به پدربزرگ مادربزرگها خدمت کنند. به مستمندان خانواده خدمت کنند. به جانبازان اطراف خدمت کنند. به گرفتارهای همسایه خدمت کنند. هیچ چیزی بهتر از خدمت برای طهارت نیست. عید همه مبارک. ما را هم دعا کنند. انشاءالله که موفق باشند.
ملایی: از همین الآن حلول سال را از همینجا به همه شما عزیزان بیننده و شنونده تبریک میگویم و آرزوی بهترینها را برای شما دارم.
تلاوت آیات قرآن، سوره مبارکه بقره صفحه دوازدهم، آیات 77 تا 83 تلاوت میشود. انشاءالله به جان شما بنشیند، من و رفقای من را هم دعا کنید. عید شما مبارک و تا یک سلام دوباره در سمت خدا خدانگهدار شما
صفحه دوازدهم قرآن کریم