حجت الاسلام پناهیان: سلام بر شما و بینندگان خوبی که همانطور که فرمودید آماده ماه باعظمت رمضان میشود. انشاءالله واقعاً خداوند متعال این ماه رمضان را بهترین ماه رمضان عمر ما تاکون قرار بدهد.
ملایی: من از همینجا سال جدید را پیش پیش به شما تبریک میگویم. ما در خدمت شما هستیم. در آستانه ماه شریف و مبارک رمضان هستیم.
حجت الاسلام پناهیان: بسم الله الرحمن الرحیم. من از کلمه تبریک سال نو شما استفاده کنم اول این مطلب را عرض کنم. امام صادق (ع) میفرماید: آغاز سال حقیقتاً آغاز ماه رمضان است. ما یک سال شمسی داریم، یک سال قمری داریم، یک سال حقیقی داریم. آغاز سال حقیقی ماه رمضان است. این در روایت تصریح شده است. لذا اول ماه رمضان، سال نو حقیقی را باید تبریک گفت. این تبریک شما از این جهت هم متناسب هست. یا در سخنی امیرالمؤمین علی (ع) میفرماید: «ان اول کل سنة اول یوم من شهر رمضان» آغاز سال، آغاز ماه مبارک رمضان هست. این از جهتی باید کمی توضیح داده شود. ما در واقع سال جدید خود را از نظر مقدرات بعد از شب بیست و سوم شروع میکنیم. یعنی از بیست و سوم ماه مبارک رمضان یا هر یک از این شبهای قدر که شب قدر حقیقی باشند که تاکنون نسبتاً بر ما پنهان مانده است ولی خب احتمال بیشتر شب بیست و سوم هست. وقتی که مقدرات ا را آن شب تصویب میکنند، روز بعد از آن میشود روز از نو، روزی از نو. یعنی طبیعتاً ما سال جدیدی را آغاز میکنیم. حالا چرا در روایات فرمودند که اول ماه رمضان اول سال شما هست؟ به این دلیل که آن شبهای قدر به شدت تحت تأثیر این چند روز قبل از شبهای قدر هست که در ماه رمضان هست.
ملایی: یعنی از آغاز تا به شب قدر برسیم.
حجت الاسلام پناهیان: چرا؟ چون در این ایام ما گذشته خودمان را میتوانیم پاک کنیم. گذشتهای که در آینده ما تأثیر دارد را میتوانیم تغییر دهیم. و واقعاً اگر کسی در ماه مبارک رمضان، همین امشب که آغاز میشود، ماهی که آدم در آن بخوابد عبادت است، نفس کشیدن آن تسبیح است. در چنین ماهی نتواند گذشته خودش را پاک کند، آیا وقتهای دیگر میتواند؟ قطعاً نه. میگوید صریح باید گفت. نه را آدم نباید در مسائل معنوی بیاورد ولی اگر کسی ماه رمضان بر او بگذرد و خدا او را نبخشد، واقعاً آن فرد باید مأیوس شود. و این در روایات تصریح شده است یعنی این کلام مبالغهآمیز نیست. ما در ماه مبارک رمضان هر مختصر قرائت قرآنی انجام بدهیم، ثواب یک ختم قرآن دارد. با این ترتیب میتوانیم مقدرات سال آینده خود را تغییر بدهیم. چون مقدرات همیشه تحت تأثیر گذشته است والّا خدا سال اول به دنیا آمدن ما یک شب مقدرات ما را تعیین میکرد، دست مادر ما میداد و میگفت این بچهات بردار و برو، این هم تا آخر مقدرات او. ولی نگه داشته هر سال تنظیم میکند، تجدید میکند و اینکه تنظیم مجدد میشود به چه دلیل است؟ برای اینکه خدا خبر ندارد یا برای آینده برنامه ندارد؟ این نیست. برای این است که میخواهد ببیند که تو چه میکنی که بر اساس آنچه میکنی آینده تو را رقم بزند. پس ما شب قدر را خیلی باعظمت میدانید در آغاز سال. حالا اتفاقاً هم با آغاز سال شمسی ما هم همراه شده است، دیگر اتفاقات مبارکی رقم میخورد مخصوصاً تعطیلات نوروز که بهترین فرصت را برای عبادت به ما میدهد. ما میتوانیم ضیافتهای فامیلی خودمان را با افطار هماهنگ کنیم. چقدر ثواب میبریم. آقا فامیل افطار بیایند همدیگر را ببینیم. افطاری هم بدهیم. حداکثری میتوانیم افطار بدهیم. یک تیر و چند نشان به صورت خیلی عجیب و غریب. پرثوابترین ماه. و بعد دعا در این ماه مستجاب است. دعا هم اصل آن آقای بهجت میفرمودند استغفار است. گرفتن حاجات دیگر فرع است یعنی انگار در دعا کردن چیز اصیلی نیست. اصل آن استغفار است آدم گذشته را تنظیم کند. گذشته را ما بتوانیم در این ماه مبارک رمضان تغییر بدهیم آینده... در روایت هست که امام صادق میفرماید: «إِذَا سَلِمَ شَهْرُ رَمَضَانَ سَلِمَتِ السَّنَة» وقتی که ماه رمضان شما سالم باشد، سال شما سالم خواهد بود. سالی که نکوست از بهارش پیداست، از رمضانش پیداست. ما اگر میخواهیم سال بعد از آسیبهای ابلیس در امان بمانیم، از مکاعد دشمنان و منافقان و حسودان در امان بمانیم، ماه رمضان را سالم، سالم یعنی از همین امشب شروع کنیم مرتب به ماه رمضان رسیدن. و اتفاقاً من میخواهم پیشنهاد کنم کسانی که کم عبادت میکنند این ماه رمضان را تصمیم بگیرند پرعبادت ظاهر شوند. حضرت امام رضوان الله تعالی علیه، روزی ده جزء در خاطر ایشان آمده است که در ماه مبارک رمضان قرائت قرآن داشتهاند. حالا بعضی از سالها اینطور بوده است، همیشه اینطور بوده است نمیدانم. البته من از یکی از محافظان ایشان یعنی مسئول حفاظت بیت ایشان خودم شنیدم که فرمودند که امام معمولاً روزی 12 مرتبه سراغ قرآن میرفت و قرآن قرائت میکرد. در روایات هم هست. اگر خواستید زیاد قرآن بخوانید، بافاصله قرآن بخوانید در چند نوبت. حالا یک کسانی به نماز علاقه دارند این 30 روز را نماز جعفر طیار را بخوانند. یک کسانی به دعا علاقه دارند به ادعیه بپردازند. حالا من یک دعایی را هم پیشنهاد دارم که عرض خواهم کرد به عنوان دعای برجسته به آن توجه کنیم. یک ماه، وقتی ما پر عبادت کنیم آن وقت خواهیم دید بعد از ماه رمضان بین دو نماز دل ما برای نماز بعدی تنگ میشود. بعد از ماه مبارک رمضان دل ما برای قرائت قرآن تنگ میشود و با عشق و علاقه سراغ قرآن میرویم. عشقهای معنوی، محبتهای الهی فرقشان با عشقهای زمینی و لذتهای معمولی این است. اینجا اول مزه را به شما میچشانند، بعد میکشانند، آخرش هیچی نیست. اینجا اول باید کوشش کنید، بعد مزه آن را به شما میچشانند، آن وقت کشیده میشوی، آخر آن هم همه چیز هست. اینجا اول باید کوشش کنی. ولی لذتهای دنیای اول آن کشش است که آخر آن هم متأسفانه چیزی نیست. اگر چیزی بود حالا باز هم آدم از خودش بدش نمیآید که آقا من دنبال هیچ و پوچ رفتم. این انسان را ناراحت میکند. پس در واقع در روایت باز هم هست: «رأس سنة شهر رمضان» در رأس سال شهر رمضان هست. ماه مبارک رمضان هست. ما با توجه به آینده ماه مبارک رمضانمان را گرامی بداریم. این انگیزه را در انسان نسبت به گذشته بیشتر میکند. با توجه به آینده ماه رمضان خود را گرامی بداریم. سنگین عبادت کنیم. چرا؟ چون داریم در واقع آینده را میسازیم. ما آینده خودمان، فرزندانمان، نوههایمان، آینده همه اینها را میسازیم چون شما وقتی که یک سال آینده را ساختی، در آن سال ممکن است اتفاقاتی بیفتد که در یک عمر شما تأثیر داشته باشد. یک عبادت قشنگ، پر عبادت میکنی، بعد یک ازدواجی برای جوانها رخ میدهد. این اگر این عبادت را نمیکرد این ازدواج رخ نمیداد و بعد این کل عمر خود را تحت تأثیر قرار میدهد. لذا اینکه ما میگوییم سال آینده باید به تعبیری بگوییم ماه مبارک رمضان کل آینده ما را دارد تحت تأثیر قرار میدهد. و این به مدد این قدرت رمضان است که میتواند کل گذشته ما را تحت تأثیر قرار دهد و آنها را پاکسازی کند. خصوصاً که حالا تصادفاً ما مهمان برنامه شما و مردم خوب شدیم، امشب را مردم احیاء کنند. نخوابند. حالا فردا را سر کار یک جوری باید به قول بچهها پیچاند. ولی مثلاً وارد شده است که امشب اگر بتوانند مؤمنین جوشن کبیر بخوانند. شب اول ماه مبارک رمضان است. ما یک زمانی حال و فرصت آن را داشتیم، شبهای اول در جلساتی با دوستان جوشن کبیر میخواندیم، بعد همه هم نمیآیند. مثل شب قدر نیست. خیلی جلسات خصوصی و قشنگی میشد. حالا دوستانی که میشنوند در مسجد یا هیأت خودشان خبر کنند. الآن دیگر اطلاعیه هم لازم نیست. گوشی موبایل و گروه یا کانال میگذاری آقا امشب میخواهیم جوشن کبیر بخوانیم. جوشن کبیرهای شب اول ماه مبارک رمضان خیلی قشنگ و زیبا میشود. دعای صحیفه سجادیه امام سجاد برای ورود به ماه مبارک رمضان هم امشب خوانده شود خیلی عالی است. حتی نشد فردا. یا حتی امروز غروب. این دعا یک چیز عجیبی است. در این دعا امام سجاد (ع) یک نکتهای دارند در کنار همه نکات بسیار زیبا. عرضه میدارند خدایا من اگر از ماه مبارک رمضان در بیایم و بخشیده نشوم چی؟ از الآن دارم حرف شب آخر ماه رمضان را میزنم و این خیلی در ادب عبادت زیبا است و این فوقالعاده است. خدا از یک بنده خودش شب اول غُصه شب آخر را بشنود با او متفاوت برخورد خواهد کرد. یکی از رازهای دعای امام سجاد در آغاز ماه مبارک رمضان هست ضمن اینکه هر کسی میخواهد ببیند ماه مبارک رمضان را چه باید بکند، از همین دعا استفاده کند. یعنی همین دعا را که خواند، دعا خود ره بگویدت که چون باید رفت، دعا راه است. دعا حرف نیست. دعا اقدام است. ما الآن داریم حرف میزنیم یا فکر میکنیم. فکر هم البته اقدام هست. ولی وقتی که دعا میخوانیم خودش یک عملی است که معادل همه اعمال است. اینها درباره ورود ماه مبارک رمضان و اهمیت ماه مبارک رمضان که نگاه به آینده دارد. انشاءالله سال آینده سالی بسیار خوب داشته باشیم و عادت کنیم. به همدیگر بگوییم که انشاءالله سال خوبی داشته باشید. همین عبارت شما که تصادفاً لطف سال جدید نوروز، در واقع سال شمسی فرمودید. اما درباره ماه مبارک رمضان که چکار کنیم از این ماه بیشتر استفاده کنیم غیر از عبادات. جنس ماه مبارک رمضان جنس فعل نیست، جنس ترک است. یعنی ماه مبارک رمضان کارهایی را نمیکنیم. این میشود روزه. نمیخوریم، نمیآشامیم. جنس آن جنس ترک است. جنس فعل نیست. بعد ما از برکت آن استفاده میکنیم به ذکر و عبادت میپردازیم. بعد اثر این ترک چه میشود؟ در یک روایتی حضرت زهرا (س) میفرماید اثر آن حکمت است. امیرالمؤمنین علی (ع) و دیگر بزرگواران هم همین را فرمودهاند که اثر روزه حکمت است. حکمت یعنی چه؟ عالم به این میشوی که کتاب خواندی. حکمت چیزی است که تعلیم آن همسنگ تعلیم قرآن وظیفه پیامبران الهی است. «یعلمهم الکتاب والحکمه» حکمت یعنی چشمههای معرفت و فهم از قلب انسان میجوشد و بر زبان جاری میشود. حکمت نتیجه چیست؟ ترک. ترک چی؟ آب، غذا. خدا در ماه مبارک رمضان شاید مهمترین پیامی که میخواهد به ما بدهد حالا آیه قرآن را هم برای شما میخوانم. شاید مهمترین پیام این است که بنده من ترک برای من انقدر اهمیت دارد. یک آب و غذا و امور حلال دنیاییات را چند ساعت به خاطر من ترک میکنی ببین چگونه من تو را گلباران میکنم. زندگیات را گلستان میکنم. چقدر سیاهیها را از بین میبرم. حالا ببین اگر گناه را ترک کنی چه میکنم. فرمود: «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون» تقوا دوباره چیزی از جنس پرهیز و مراقبت و ترک بدیها و مالایعنی و اینها است. من چند پیشنهاد عملیاتی میخواهم بگویم. پیشنهاد است. حالا توصیه را بزرگان میکنند. نصیحت کار آدم حسابیها است ولی حالا ما به تور این مردم خوردهایم مزاحم هستیم چند تا پیشنهاد میدهیم. بیاییم وبگردی خودمان و یا گردش در صفحات مجازی را در ماه رمضان کم کنیم. وقت نداریم. یک بزرگواری رفته بود مشهد، از مراجع اعزام تقلید در یک دورهای. بعد علمای مشهد هم، علمای بزرگ سلام رساندند و یک وقتی بفرمایید ما خدمت شما برسیم. ایشان گفته بود این یک ماه من حرم امام رضا دیگر وقت نمیشود که ما به دیدار بپردازیم. من یک ماه بیشتر نیستم. این طوری با حرم امام رضا برخورد کرده بود. حالا اینجا شهر الله الاکبر، عید اولیای خدا است. یک کمی وقت نداریم بگوییم. نمیدانم حداقلش اخبار لازم است که آدم گوش بدهد. ولی ماه رمضان همچین زیاد هم عقب نمیافتیم. شاید در دنیا چنین اتفاقاتی نیفتد که ما بخواهیم همه آن را خبردار شویم. تنوع در رفتارهای پرثواب خودمان را ایجاد کنیم که خسته نشویم. قرآن خواندیم خسته شدیم بلند شویم نماز بخوانیم. برویم دعا بخوانیم. در دعا هم هیچکس نباید خودش را محدو کند. شما بردار مناجات شعبانیه بخوان. ننوشته که رمضان نخوان. اسم این شعبانیه است. مثلاً آدم دعای عرفه امام حسین بخواند. اصلاً فوقالعاده است دعای عرفه امام حسین را شما در ماه رمضان بخوان ببین چه اثری دارد.
ملایی: خسته شدیم برویم یکی از زیارتها را بخوانیم.
حجت الاسلام پناهیان: برویم زیارت بخوانیم. برویم رسیدگی به مردم کنیم که این بخش دوم صحبت من خواهد بود که در آداب ماه مبارک رمضان است. سؤالکننده امیرالمؤمنین علی (ع). پاسخ دهنده رسول الله الاعظم (ص). امیرالمؤمنین علی (ع) پرسید یا رسول الله در ماه مبارک رمضان چه کنیم؟ دنبال تکلیف خودش میگشت. بعد از اینکه رسول خدا توضیح دادند ماه مبارک رمضان را معرفی کردند. آنجا بود که حضرت گریه کردند وقتی امیرالمؤمنین را دیدند و بعد پرسیدند که یا رسول الله چرا گره میکنید؟ حضرت فرمودند در یک رمضان محاسن تو به خون سرت خضاب خواهد شد و این داستانهایی که امیرالمؤمنین چقدر شاد شدند الی آخر. ولی پرسیدند یا رسول الله در ماه مبارک رمضان چه کنیم که قدر این ماه را بدانیم؟ حضرت فرمودند ترک گناه. ترک گناه مهمترین آداب ماه مبارک رمضان است. آقا من از همه حرفهای قبلیام کوتاه میآیم. نه قرآن بخوانیم، نه دعا بخوانیم، نه زیارت برویم. هیچی. فقط ترک گناه. مراقبت کنیم یک دانه غیبت نکنیم. آن وقت در آن قنوت نماز عید فطر که میگوییم اهل التقوی و اهل المغفره، آن اهل تقوایی که به خدا میگوییم به ما میچسبد. ما هم اهل تقوا میشویم. «لعلکم تتقون» تا به تقوا برسی. به شدت مراقبت کنیم غفلتاً گناه نکنیم. آقا زندگی عادی. همش سرت در کامپیوتر و موبایل باشد. این یک دانه را من برگردم. میگویم در ماه رمضان گناه نکنیم یعنی گناه را دو سه برابر برای خودمان باعظمتتر بدانیم. هر کدام از ما یک عاداتی داریم، در آن عادات خود دقت کنیم. آن عادات نقطه ضعفهای آدم هستند. مبادا در آن عادات یکدفعهای گناهی از ما سر بزند. سطح این مراقبت را بالا ببریم، امیرالمؤمنین علی (ع) میفرماید: کم نشمرید عملی را که در اثر تقوا انجام میدهید یا مراقبت میکنید و ترک میکنید. کاری که در اثر تقوا باشد کم نیست. با مراقبت. حضرت هابیل با مراقبت قربانی داد، قبول شد ولی قابیل بدون مراقبت قربانی داد. دلش را مراقبت نکرد. دلش میگفت حالا قربانی میخواهی بدهی، اینکه میخواهد از بین برود، خب این قربانی پیزوری را بده. یک گوسفند نابودی بود یا سبزیجاتی بود. گفت اینها را بده. حالا قربانی است دیگر. دلش را مراقبت نکرد و وقتی این مراقبت نکرد، خدا قربانی را از او قبول نکرد، اولین جنگ جهانی اول شکل گرفت. اینکه میگویند جنگ جهانی اول، این مال بیخبرها است. آنهایی که باخبر هستند میدانند جنگ جهانی اول بین هابیل و قابیل بود چون اینها نصف جمعیت جهان به حساب میآمدند. قابیل زد هابیل را کشت و ناراحت شد که خدا او را نپسندیده است. ببینید الآن به خیلیها بگویی که خدا تو را نپسندیده است میگوید برو حال داری. خدا کیلو چند. نعوذ بالله بعضیها بیاحترامی میکنند. یا میگویند اصلاً برای ما مهم نیست. حالا خدا را یک جوری راضی میکنیم. قابیل اینطور نبود. آدم حساسی بود نسبت به اینکه خدا او را نمیپذیرد. یعنی به او برخورد. ناراحت شد. شاید خدا را دوست داشت. گفت که چرا خدا تو را پذیرفته و من را نپذیرفته است. آن زمان مسائل اجتماعی هم که اینطوری نبود که بگوییم در جامعه ضایع میشد. خودشان چند نفر بودند. پس قابیل همچین هم آدم بدی نبود. گفت من تو را میکشم. تو از من پیش خدا پیشی گرفتی. مؤمنینی که سمت خدا را نگاه میکنند معمولاً آدمهای خیلی خوبی هستند. من خیلی پیش آنها کم میآورم. و از شما هم معذرتخواهی میکنم. من تازه باید به حد قابیل برسم که برای من مهم باشد که خدا در مورد من چه فکر میکند و چه اقدامی میکند و من را میپذیرد یا نه. این خیلی مهم است. من اگر هر روز غروب ماه رمضان مثل قابیل باشم که کلاه خود را به آسمان میاندازم. خدایا امروز من را پذیرفتی؟ امام سجاد میفرماید غروب این روز رفت. رفت تا روز قیامت تو آن را ببینی. ناراحت نیستی از اینکه این روز رفت، چطوری با تو خداحافظی کرد. هابیل ناراحت شده بود. حالا درست است در رقابت با هابیل یک حسادتی در او ایجاد شده بود ولی بعضیها حسادت خانمها یا آقایان را میگذارند پای محبتشان در روابطی که بین خودشان دارند. اینجا یک کمی هم باید بگذاریم پای اینکه روی مقبول شدن خود پیش خداوند متعال حساب باز میکرد و خدا برای او کلاس گذاشت «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقين» بعد حالا هر چه خدا برای ما کلاس میگذارد ما حس نمیکنیم. یک نفر آمد سر راه حضرت موسی بن عمران. گفت داری کجا میروی؟ گفت دارم میروم سر کوه طور مناجات. گفت به این خدای خودت بگو من تا کی گناه بکنم با من کاری نداشته باشی؟ کو پس خدای تو؟ بیا بزن دیگر. خیلی لات بیسر و پایی هم بود. لاتهای قدیم خیلی بامعرفت بودند، این خیلی بیمعرفت بود. در روایت هست که حضرت موسی بن عمران رفت و عبادت و گفت سؤال آن بنده تو را چکار کنم خدایا؟ فرمود به او بگو که من بالاترین عذاب را به تو دادهام. متوجه نیستی. حضرت موسی پرسید آن بالاترین عذاب چیست؟ فرمود موسی من به او بگو که ببین از ذکر من لذت نمیبری. دیگر پیش من نمیآیی. این بالاترین عذابی است که من به تو دادم. ما کلی باید در این ماه رمضان کوشش کنیم تا برسیم به جایی که از قرآن خواندن لذت ببریم. اگر لذت نبردیم عیبی ندارد. مثل منتظرها قرآن بخوانیم. یعنی بگوییم خب الآن در باز میشود. ما داریم در میزنیم. مثل منتظرها عبادت کنیم. به هر حال به معنای امید تا در باز شود بفهمیم آن طرف چه خبر است. این هم یکی از لذتهای ما است. الآن روانشناسها هم میگویند یکی از غرایض طبیعی انسان پرستش است. میگویند ما با خدای تو کاری نداریم ولی حس پرستش خودت را برو ارضا کن. ماه رمضان حقیقتش ماه ترک است. امساک. نخوردن، نیاشامیدن. ببینید این ترک در دین ما خیلی مهم است. ما یک جلساتی شبها داریم در مورد تقوا میخواهیم صحبت کنیم که تقوا چیزی از جنس ترک است. مراقبت کردن البته فراتر از ترک هست ولی متأسفانه کلمه تقوا خیلی کلمه مهجوریدر این ما است. شما میدانید که تقوا مهمترین مفهوم دینی است. «انما یتقبل الله من المتقین» فقط از متقین قبول میشود. «والعاقبة للمتقین»، «اکرمکم عندالله اتقاکم»، «یجعل له مخرجا» برای گرفتاری برطرف شود. «من یتق الله یجعل له مخرجا». همه چیز به تقوا است. ممکن است شما با ایمان هم عاقبتبخیر نشوی. چون ایمان مستقر، ایمان مستودع داریم. قبلاً مؤمن است، بعد کافر میشود ولی تقوا عاقبت دارد. تقوا خیلی زجر میدهد. قرآن میخواهد کسی را هدایت کند ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین. آن وقت این متقین میگوید مراقب باش، تقوا میگوید مراقب باش گناه نکنی. تفسیر آن خیلی مهم است. حضرت امام در یک سخن عجیبی دارند که تقوا را باید آموزش داد، نباید فقط تذکر داد که ائمه محترم جمعه خیلی رسالت بزرگی در این زمینه دارند که تقوا را آموزش بدهند. تقوا از جنس ترک است. از جنس این روایت است: «اجتناب السیئات اولی من اکتساب الحسنات» پرهیز کنید از سیئه و گناه. این مهمتر از این است که بخواهی حسنین را کسب کنی. چرا ترک مهم است؟ خدا میگوید تو خودت را آلوده نکن. هیچ چیز خوبی را نمیخواهد به دست بیاوری. همه چیزهای خوب را من در تو گذاشتهام. آن شکوفا میشود. سرمای زمستان را ببر، بهار کنار درخت ایجاد شود، گرمای تابستان را هم بگو نیاید، یک هوای متعادل کنار این درخت ایجاد شود، از دل آن شکوفه میزند انواع میوهها، انواع گلها، انواع عطرها. میگوید من در دل تو اینها را کاشتم. زنده شدن بهار برای طبیعت شبیه زنده شدن بهار معنویت در دل خود انسان هست. اگر کسی از بینندگان عزیز دید در نوروز احساس عبادت بهتری دارد، اصلاً تعجب نکند. آدم سالم همینطور است. وقتی که هوا خوب میشود، این حال معنویاش هم بهتر میشود. آدمی که سالم بوده باشد. من همیشه با کلمه کمال مخالفت میکنم. انسان به کمال برسد. این از کلماتی است که در متون دینی زیاد استفاده نمیشود. در قرآن که اصلاً نداریم. کمال عقل، کمال اینها را داریم ولی به طور مطلق استفاده نمیشود. یک اصطلاحی است که بیشتر عرفا آوردهاند. خوب هم هست. حالا به جای خودش معنایی دارد. ولی به عموم میگویی برو کمال پیدا کن، یعنی به او گفتهای الآن ناقص هستی. خدا میفرماید من کسی را ناقص نیافریدم. «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها» قسم به جان آدمی. «و ما سواها» و آنچه که جان آدمی را انقدر زیبا آفرید. «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» به او گفتم چیها خرابت میکند. به او گفتم چطوری مراقبت کن اینها خرابت نکند. به او گفتهام خودش میداند که ما در این بحثهای آموزش تقوا باید به این بپردازیم. من چکار کنم بچهام الهام فجورها و تقواها را که در آن هست به صورت طبیعی بتواند حفظ کند. این تربیت صحیح است. تربیت نه اینکه به آن شکل بدهی. مگر آهن ذوب شده است که در قالب بگذاری؟ نمیخواهیم فرم بدهیم. بله، این درست است. کارش درست است اصلاً. بعد بعضی از رفتارهای کودکان هست رسول خدا فرمودند من این کارهای آنها را دوست دارم. خیلی زود گریه میکنند. اسباببازی خود را برای فردا نگه نمیدارند. خراب میکنند. انقدر کنجکاوی میکند تا خرابش میکند. بعد فردا برای او مهم نیست. غصه روزی را نمیخورند. آقای بهجت می فرمود که همانطور که بچهها غصه روزی فردا را به خاطر اعتماد به پدر و مادر نمیخورند، پدر و مادر مثلاً چند سال از این بچه بزرگتر است؟ مثلاً 20 سال، 30 سال. ما همینقدر به خدا اعتماد کنیم. غصه فردا را نخوریم. در بچهها درسهای زیادی هست که ما باید بگیریم. خدایا میگوید من همه چیز به تو دادهام. تو فقط ترک گناه بکن که صدمه میزند، حال تو را خراب میکند، ببین چطوری شکوفا میشوی. پس ماهیت روزه ترک است. خدا ترک حداقل امور طبیعی دنیا را بر ما واجب میکند تا برای ما سهل شود. ترک گناه. «مَا نَهَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ عَنْ شَيْءٍ إِلَّا وَ أَغْنَى عَنْه» خدا از چیزی نهی نکرد مگر اینکه من را بینیاز کرده است. الآن میفرماید: خب آب را که تو نیاز داری، غذا را که تو نیازی داری. حالا من به قسمتهای بهداشتی غصه کاری ندارم که روزه چقدر موجب سلامتی بدن هست و در روایات آمده است، اخیراً انواع رشتههای علمی دارند این را تصریح میکنند. حالا من به این بخش آن کاری ندارم. هیج دستوری از دستورات خدا نیست که به درد دنیای ما نخورد. جنبه فیزیولوژیک نداشته باشد. ولی حالا من میگویم به این بخش آثار مادی روزه کاری ندارم. به آن بخش آثار روحی آن کار داشته باشیم، میفرماید من وقتی که به تو دستور میدهم این حداقل را ترک کن، تو تمرین کنی آن حداکثرها را، گناهان را راحت بتوانی ترک کنی. یک حرف تلخ هم بزنم. اول سال نباید حرف تلخ زد ولی اگر کسی دید که مزه گناه در ماه رمضان پیش او کمرنگ نشد، یک تجدیدنظر اساسی بکند. مثل آن کسی که رفت در مسجد پیغمبر خودش را با زنجیر بست، گفت تا خدا من را نبخشد من خودم را باز نمیکنم، یک فکری بکند.
ملایی: یک زنگ خطری برای خودش حس کند.
حجت الاسلام پناهیان: بله. اگر از نیمه ماه رمضان به بعد عبادت کردن برای کسی خوشمزهتر نشد، یک فکر اساسی در مورد خودش بکند. اگر دیدید کسی از روز اول ماه رمضان یا فوقش روز دوم، ترک گناه برای او آسانتر نشد، علاقهاش به ترک گناه بیشتر نشد، این یک زنگ خطر است. این یک قسمت درباره بحث ماه رمضان. اما اینها همش جنبه فردی ماه مبارک رمضان است. در کلامی امام صادق (ع) دارند که شهر رمضان اساساً شهر اجتماعی است. فلسفه روزه این است که گرسنهها را درک کنیم. حالا گرسنه فقط گرسنه شکم که نیست. ممکن است یک قوت لایموتی به خیلیها برسد. توجه به محرومین. مثلاً پیامبر اکرم میفرماید کارفرمایان به کارمندان و کارگران خود لطف کنند، سخت نگیرند. اگر کارمندی، کارگری خواست از مدیر خودش عذرخواهی کند، در ماه رمضان برود. اینها به پیغمبر احترام میگذارند، اینها به ماه مبارک رمضان و خدای رمضان احترام میگذارند. حتماً شما را میبخشد. با آنها راه بیایید. بالاخره مدیر بودن خوب است. درست است با غل و زنجیر وارد صحرای محشر میکنند ولی هر کسی نمرهاش خوب شود، همسایه رسول خدا است. ما هر چه عبادت هم کنیم همسایه رسول خدا نمیشویم ولی مدیر خوب همسایه رسول خدا میشویم. بحث رسیدگیهای اجتماعی. نماد آن افطاری دادنهای عمومی است. بحث رسیدگیهای به فامیل. صله رحم. حالا دیگر بر این نوروز خدا کار را تمام کرده است. ما یک سنت صله رحم در نوروز داریم که من یک کمی به نوروز مشکوک هم هستم. در حد شک دارم عرض میکنم.
ملایی: از چه نظر؟
حجت الاسلام پناهیان: از چه جهت؟ نوروز سال شمسی در واقع اوایل فروردین همزمان است با زمان شمسی غدیر خم. شاید محبین علی بن ابیطالب (ع) در نگهداشتن نوروز به عنوان سالگرد شمسی غدیر، اهتامی داشتهاند که از همه اعیاد سنتی ایرانی نوروز بهتر از همه باقی مانده است. شاید. یک احتمال است دیگر. چون مثلاً 29 اسفند ماهی بوده است در غدیرخم علی بن ابیطالب (ع) معرفی شد به عنوان جانشین. شاید، بالاخره آن زمان، زمانی بود که قتلعام میکردند، میکشتند اگر کسی مثلاً زبانم لال لعن به علی بن ابیطالب (ع) نمیکرد. شاید.
ملایی: حالا بر فرض اینکه این را بپذیریم. یک استحسان باشد، یک تحلیل باشد، اصلاً یک گزاره تاریخی باشد یا نباشد.
حجت الاسلام پناهیان: میخواهم بگویم که یک دلیل هم من برای این قصه دارم. تمام آدابی که ما در نوروز داریم، همه این آداب، آداب غدیر است. لباس نو بپوشید، هدیه به کودکان خود بدهید. ما عیدی میدهیم. بعد صله رحم بکنید. لبخند بزنید، عطر بزنید. بهترین غذای سال را به بچههای خود بدهید. اینها کارهای نوروز است. یک زمانی پلو ماهی مثلاً خیلی چیز فرزانهای در بین غذاها بود. مثلاً عید میگفتند ما پلو ماهی داریم. در داستانها و خاطرات گذشتگان آمده است. ما بچه هم بودیم یادمان میآید. بعید نیست که نوروز هم، جنبه معنوی نوروز مرتبط با مهر علی بن ابیطالب (ع) بوده که مانده است. ولی به هر حال، حالا آداب نوروز با آداب رمضان هم خیلی نزدیک است و اینها الآن مضاعف گل همدیگر افتاده است. همافزایی شده است. و ما اگر امسال را بهترین ماه رمضان عمر خودمان تاکنون قرار ندهیم واقعاً ضرر کردهایم. برویم سراغ هدیه ویژه سرآشپز و آن دعای ویژه. ماه مبارک رمضان، ماه امام زمان (ارواحنا له الفداه) است و بهترین دعایی که هر شب انسان بخواند، دعای افتتاح هست. چکار باید بکنیم؟ شما بفرمایید. ما الآن در برنامهای در محضر مردم، شما یک پیشنهاد بدهید ما چکار کنیم این دعای افتتاح خواندن هر شب در محافل معنوی رسم شود.
ملایی: من میگویم برگردیم مثلاً بیست سی سال پیش خودمان. مساجد همه محلهها دعای افتتاح میخواندند. پدربزرگها، پدرها، مادرها، توصیه میکردند.
حجت الاسلام پناهیان: اگر واقعاً اینطوری بوده است باید برگردیم.
ملایی: من چون مال یک روستایی هستم، اصلاً ماه رمضان را به دو چیز میشناسم. من مال یکی از روستاهای کاشان به اسم مرق. آنجا به سحرخوانی قبل از زمان خوردن سحری یعنی مثلاً دو ساعت مانده به اذان صبح، به آن سحرخوانی پیرمردهای باصفا و دعای افتتاحی که روحانیون و پیرمردها بعد از نماز مغرب و عشا جمع میشدند، بچها را هم با خودشان میبردند.
حجت الاسلام پناهیان: این روستای شما بوده است ولی روستای ما تهران اینطوری نبوده است. ببینید در مجالس مهم گفته میشود که ما یک شب هم دعای افتتاح میخوانیم. به نظرم اینطور نباشد بهتر است. نمیخواهم بگویم دعای ابوحمزه ثمالی نخوانیم ولی دعای ابوحمزه ثمالی امام سجاد (ع) ایام حکومت چه جبابرهای مثل حجاج بن یوسف ثقفی. آنجا چه میتوانند بگویند از حقایق ولایی، حقایق اجتماعی. اصلاً نمیشود. آن زمان امام سجاد (ع) زبیریها میگفتند که صلوات آغاز سخنرانیها را نفرستید چون بنیهاشم قیافه میگیرند. وقتی نام پیامبر میآید، نام پیامبر هم باید حذف شود. در چنین شرایطی امام سجاد (ع) فقط از خدا حرف میزند. دیگر میشود دعای ابوحمزه ثمالی. نمیخواهم قدر آن را کم کنم. ولی شما مضامین دعای ابوحمزه را خلاصهتر، در دعای افتتاح دارید به اضافه اینکه از امام زمان هم آنجا حرف زده میشود بعضاً قشنگتر از دعای ندبه. حقایق زیبایی بیان میشود واقعاً بیانصافی است که ما 30 شب به یاد امام زمان نباشیم. حالا من اگر ایام ماه مبارک رمضان مسافرت میتوانستم بروم حتماً به روستای شما میآمدم.
ملایی: میتوانید هر وقت خواستید تشریف بیاورید.
حجت الاسلام پناهیان: بله، ولی دیگر در ماه رمضان نیست که این سنت را بیاوریم به تصویر بکشیم. دست شما خیلی پر بود به خاطر روستای خودتان. گفتید در روستای ما رسم است.
ملایی: من یک سؤال کوتاه بپرسم. الآن جامعه ما نسبت به سالهای گذشته خیلی پیشرفت کرده است. چه رسانه، رسانه ملی و چه رسانههایی که فضایی مجازی هستند. اصلاً دیداری، شنیداری، نوشتاری، همه. این چقدر میتواند به این قصه کمک کند؟
حجت الاسلام پناهیان: خیلی میتواند کمک کند. من از شبکه سه که برای کارهای خاص اهتمام دارد، از دیگر شبکهها تقاضا میکنم هر کدام یک قسمتی از دعای افتتاح را یادآوری کنند. ببینید ما مراسم دعای ندبه داریم. مراسم دعای کمیل داریم، مراسم دعای توسل داریم و غیر از روستای شما مراسم دعای افتتاح نداشتیم. حتماً دوستان به روستای شما هم بروند، پیرمردها بگویند ما از قدیم هر شب دعای افتتاح میخواندیم. یک حکیمی در آن روستا یک روزی این حرف را زده است که اینها اینطوری رفتار میکنند. من کلاً به کاشان هم مشکوک هستم. به کاشانیها کلاً مشکوک هستم که یک جور خاصی به اهل بیت وصل هستند و یک جور خاصی به امام باقر (ع) وصل هستند. کلمه مشکوک را من ایندفعه دو بار استفاده کردم به معنای مثبت کلمه بود. با حسرت به کاشانیها نگاه میکنم. از فین کاشان رفتند خدمت امام باقر (ع) یک عالم دینی، یک فرزند خود را بفرست در واقع ولی فقیه ما میگوییم، عالم محل ما باشد، به ما دین را یاد بدهد. کی؟ زمان امام باقر (ع). هنوز گستره شیعه در زمان امام صادق (ع) رخ نداده است. هنوز کوفه خبری نیست.
ملایی: نوعاً فرزندان اهل بیت (علیهم السلام) از زمان امام صادق و بعد بویژه امام موسی بن جعفر (ع) آمدهاند.
حجت الاسلام پناهیان: ولی کاشان. بعد ایشان امام نماز جمعه در کاشان داشتهاند. حالا بحث ما دارد به یک جای دیگر کشیده میشود ولی خوب است که من این شناسنامه شیعه را در ایران بگویم. شناسنامه شیعه در ایران مشهد اردهال شما است. لذا در کاشان اتفاقهای دینی، بعضی از آنها را آدم مشکوک است. میگوید که اینها شاید اشاره خود آن بزرگوار باشد. چند سالی است که من شنیدهام که جوانها ایام شهادت این امامزاده عظیمالشأن میآیند. که فرزند امام باقر (ع) آمدند مستقر شدند در مشهد اردهال، در آنجا به شهادت رسیدند. شهادتگاه ایشان است. هفتاد و خوردهای نفر یار داشتند، به شهادت رسیدند. بعد کسانی به انتقام خون ایشان رسیدند، آنها هم به شهادت رسیدند. کاشان داستانها دارد که شما بهتر بلد هستید. ما تشیعمان به آن زمان برمیگردد که ایشان نماز جمعه داشتند. مسجدی که محل نماز جمعه ایشان بوده است هنوز در کاشان هست و این خیلی قیمتی است. لذا من از همینجا تقدیر میکنم از آن روستای ارزشمندی که هر شب دعای افتتاح میخواندند. شاید اشاره خود اهل بیت بوده است که این چنین رفتار کنند یا مثلاً دعای افتتاح که بعدها مرسوم شد و تأسیس شد، شاید بالاخره آن جریان حکمتی که اهل بیت آنجا جا انداختند، اشاره به این آداب بسیار برجسته کردند.
ملایی: میگویند امان از روزی، رزق. این ایام، ایام ولادت همان آقای بزرگوار است. حالا چون دقیق نمیدانم چیزی نمیگویم چون بیننده و شنونده داریم ولی فکر میکنم همین روزها ایام ولادت آقا امامزاده علی بن محمد باقر (س) است.
صفحه 4 قرآن کریم، آیات 17 تا 24 سوره مبارکه بقره
حجت الاسلام پناهیان: هر کسی میخواهد انگیزه عبادت پیدا کند این آیه را در این صفحه قرآن بخواند. «يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ» به خلقت خودمان توجه کنیم انگیزه عبادت پیدا میکنیم.
ملایی: خیلی ممنون و متشکرم.