اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-12-16- حجت الاسلام نظافت- شرح نامه ۳۱ نهج‌البلاغه امیرالمومنین علیه‌السلام ( تفقه و آگاهی عمیق در دین )

"بسم الله الرحمن الرحیم" شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خانم‌ها آقایان سلام وقتتون بخیر. انشاالله که حالتان خوب باشد. بهترین‌ها را برای همه شما از خدای متعال مسئلت می‌کنم. انشاالله در آستانه بهار دل و جانتان بهاری باشد و امیدوارم در کنار خانه تکانی منزل و زندگی انشاالله یک تکانی به دلمان بدهیم و انشالله پاک و طاهر وارد ضیافت الله بشویم که انشالله بر همتون مبارک باشد. با احترام و افتخار به رسم چهارشنبه‌ها در محضر حاج آقای نظافت عزیز هستیم. سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.

حجت الاسلام نظافت: سلام علیکم. سلام بر شما و همه بینندگان عزیز. در خدمتتان هستم.
شریعتی: حالتان چطور است؟
حجت الاسلام نظافت: الحمدلله خدا را شکر.
شریعتی: سلام گرم ما و همه مخاطبان را انشاالله محضر حضرت رضا برسانید.
حجت الاسلام نظافت: انشاالله با افتخار حتماً. انشاالله قدردان باشیم.
شریعتی: نامه ۳۱ نهج البلاغه و کلام دلنشین حاج آقای نظافت.
حجت الاسلام نظافت: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیرناصر و معین. الهی انطقنی بالهدی.
رسیده بودیم به این فراز از بیان امیرالمومنین که حضرت فرمودند: (تفقه فی الدین)، فقه به آگاهی عمیق می‌گویند، نه آگاهی سطحی یعنی در مورد دین، چه پایه‌های دین چه مسائل میوه دین که سبک زندگی باشد، آگاهی عمیق داشته باشد.
شریعتی: یک جور غواصی کردن.
حجت الاسلام نظافت: همین طور است یعنی آگاهی سطحی نباشد چون اگر آگاهی سطحی باشد انسان گرفتار تطبیق‌های نابجا، برداشت‌های نابجا می‌شود و با تصور اینکه دارد درست عمل می‌کند، غلط عمل می‌کند. فرمود (ما من حرکه) هیچ حرکتی نیست، هیچ قدمی نیست که بخواهید بردارید (الا و انت محتاج فیها الی معرفه) و تو محتاجی به آگاهی پیدا کردن و در این روزگار یک مقدار از این جهت سخت شده است. ما باید بیشتر از این‌ها به عقاید و پایه‌های معرفتی بپردازیم. پرداختن به رو بناهای دین بدون محکم کردن پایه‌های عقیدتی جواب نمی‌دهد جواب هم بدهد دوام نخواهد داشت. این مشکل ما است در برخورد با جوانانمان، در برخورد با هر فرد دیگری بحث‌هایمان گاهی روبنایی است مثلاً فرض کنید سر حجاب با هم بحث کنیم. ما باید پایه‌ها را محکم کنیم.
شریعتی‌ها: اصلا حاج آقا در طوفان حوادث و هجوم شبهات چاره‌ای جز این نمی‌ماند.
حجت الاسلام نظافت: بله دوام نمی‌آورند آدم‌ها و لذا شما اگر دقت کنید می‌بینید حس مذهبی بودن در کودکان بیشتر است. نوجوان که می‌شوند یکم کمتر می‌شود جوان که می‌شوند یکم کمتر می‌شود. چرا؟ چون در خانواده مذهبی است خب طبیعیه ولی بنیان‌ها اگر محکم باشد در برابر طوفان حوادث و شبهات و شهوات دوام خواهد آورد.
اسلام یک دین منطقی است و لذا حضرت فرمودند (تفقه فی الدین) باید وقت گذاشت و مثلاً در این تهران که ما الان داشتیم می‌آمدیم بیشتر از یک ساعت در ترافیک، برگشت ترافیک چه کار باید کرد؟ خب باید از این امکانات جدید استفاده کرد یعنی اگر کسی ماشین شخصی دارد می‌تواند در ماشینش خیلی چیزها را گوش بدهد. شما فرض کنید یک کسی کم کم روزی دو ساعت در ترافیک باشد در سال ۷۰۰ و خورده‌ای ساعت در ترافیک است این حیف است این عمر ماست. کتاب‌های خوبی که صوتی شدند با صدای قشنگ شما هم شده، می‌شود استفاده کرد چرا از عمرمان استفاده نکنیم.
یکی از غصه‌ها در قیامت هدر دادن عمر است ولو انسان گناه نکرده باشد، گناه کرده باشد که یعنی عمرش را به آتش کشیده این که هیچ ولی همین که انسان راکد گذاشته باشد غصه می‌آورد و می‌گوید ( یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله) ای حصرت چقدر کوتاهی کردم. خب معیشت سخت‌ است واقعاً بعضی‌ها گاهی ممکن است باید دو شیفت کار کنند در این شکی نیست ولی نمی‌شود بدون آگاهی زندگی کرد یعنی نتیجه این دویدن‌ها باید سعادت دنیا و آخرت باشد. در دنیا هم اگر بخواهد زندگی سعادتمندانه باشد آگاهی می‌خواهد در آخرت هم آگاهی می‌خواهد. شیطان می‌آید در ذهن ما می‌گوید مشکلات معیشتی، مشکلات معیشتی است ولی تمام مشکلات به این برنمی‌گردد چرا؟ چون ما خانواده‌های محروم داریم ولی زندگی خوب و خوش و شادی دارند چون بلد هستند چگونه با مشکلات مواجه بشوند، من زیاد دیدم بعد این‌ها واقعاً کمتر هم می‌نالند لبخندهایشان هم بیشتر است، الحمدالله گفتنشان هم بیشتر است و واقعا از این سربالایی‌های زندگی بلدند چگونه عبور کنند.
ببینید آمار دعواهای خانوادگی و طلاق چه طلاق رسمی و چه طلاق عاطفی این ویژه خانواده‌های مستضعف نیست از قضا هرچه پولدارتر فراوانیش بیشتر است یعنی الان تهران آمار طلاقش بیشتر است و این آگاهی به نظرم خیلی مهم است و باید وقت گذاشت برای این آگاهی و یک سرمایه‌گذاری است که جواب می‌دهد، مسئله مهمی هم است، ما نمی‌توانیم از آن بی‌تفاوت بگذریم. بالاخره آخرتی است یا نیست، تکلیف ما را روشن کنید. اگر می‌گوییم نیست با دلیل بگوییم اگر است که هست و عدله فراوان قانع کننده محکمی دارد باید دینداری را جدی گرفت.
شریعتی‌ها: حاج آقای نظافت برای استحکام یک بنا برای ضد زلزله بودن در برابر هجوم شبهات و زلزله حوادث چه سنی از نگاه شما بهتر است یعنی خانواده‌ها برای بچه‌هایشان از کی می‌توانند سرمایه‌گذاری کنند برای همان تفقه در دین؟
حجت الاسلام نظافت: ببینید اولاً که از همان ابتدا الگوی عملی باشیم خودمان یعنی بچه‌ها ببینند ما برای آگاهی ارزش قائلیم و وقت می‌گذاریم. الان بینندگان عزیزی که برنامه سمت خدا را نگاه میکنند اگر بچه‌هایشان این صحنه‌ها را می‌بینند خیلی جالب است که تو پیگیر هستی و گوش می‌کنی و یادداشت می‌کنی. این ریا کردن بعضی جاها خوب است، ریا کردن برای خدا یعنی نشان دادن یعنی بچه‌ها ببینند ما دغدغه آگاهی داریم بعد کم کم بچه‌ها را می‌شود شریک کرد در این مسئله مثلاً اگر ما با فرزندمان رفتیم یک مجلسی می‌گوییم خلاصه‌اش را یادداشت کن بعد جایزه هم بدهیم چی گفت در آن جلسه، به اندازه خودش هرچه می‌فهمد یا یک زمانی بود برنامه خدا حفظ کند حاج آقای قرائتی را آخرش چند تا سوال می‌پرسیدند خب خوبه این، بچه‌ها را تشویق کنیم یعنی آرام آرام اینها را بیندازیم در خط آگاهی. خودمان هم که اهل عمل باشیم و مزه دینداری را، عطر دین را استشمام کنند مزه دینداری را در رفتار ما بچشند یعنی این دین بیاید در متن زندگی ما بعد کم کم می‌شود این آموزش‌ها را مستقیم کرد. آموزش غیر مستقیم داریم آموزش مستقیم داریم، آموزش غیر مستقیم همین عمل ما است، دیدن برنامه‌های مذهبی، برنامه‌های مذهبی هم الزاماً این نیست که مستقیماً از مذهب بگوید غیر مستقیم هم بسیار اهمیت دارد یعنی گاهی وقت‌ها من می‌بینم برنامه‌هایی ساخته می‌شود که سراسر مذهبی است این برای کودکان ممکن است جواب ندهد ولی در خلال داستان داستان‌هایی که دارد صداقت را آموزش می‌دهد، حریت را آموزش می‌دهد، مفاهیم دینی را غیر مستقیم آموزش می‌دهد، نگاه کردن اینکه ما سطحمان را بیاوریم پایین و با بچههایمان نگاه کنیم.
قصه‌ها، فرزند خودم کشته مرده قصه است خیلی دوست دارد. می‌بینم چقدر می‌توانم مفاهیم را از این طریق منتقل کنم. امتحان کردم قصه‌های قرآنی، قصه شهدا، قصه حضرت امام فرو می‌رود و انگار خودش را می‌گذرد جای آن و توانسته ارتباط بگیرد با این قالب واقعاً اثر می‌گذارد بعد می‌شود ناهنجاری‌های بچه‌ها را هم در قالب قصه‌ها بهشان گفت. قصه خیلی مهم است. خدا بزرگترین قصه‌گو و راستگوترین قصه‌گو است. ما از ظرفیت قصه باید استفاده کنیم. تدریجی است آرام آرام آگاهی‌ها عمق پیدا می‌کند دقیقاً مثل ریاضی که بچه‌ها کلاس اول و دوم هی ذره ذره، باطنش ریاضی یکی است، ساختارش یکی است ولی هی عمق پیدا می‌کند. دین شناسی هم همین‌طور است تفقه در دین هم برای بچه‌ها همینجوری است یک سیری دارد. فرمود (اذا اراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین) اگر خدا خیر بنده‌ای را بخواهد او را نسبت به مسائل دینی آگاه می‌کند، آگاهی عمیق.
این نکاتی که قبل از این عبارت بود مثلاً حضرت فرموده بود ( و امر بالمعروف) یا فرموده بود ( لاتاخذک فی الله لومه لائم) یا فرموده بود ( خزل القمرات) فرو برو تو سختی. این‌ها همه آگاهی می‌خواهد یعنی لازمهی عمل کردن به دستورات قبلی این آگاهی عمیق است.
هم باید تفقه داشت یعنی واقعا چرا دین؟ حتی اگر دختر ما حجاب دارد باید بگوییم برای چی حجاب؟ بزارید یکم فکر کند. سوال ایجاد کنید جواب بدهد، درگیرش کنید.
اولین شبهه باید جوری باشد که فقط به تفکر وادار کنیم یک جوری نباشد که انگار انداختیمش در یک دریای طوفانی خزر، بتواند از عهده‌اش بیرون بیاید.
سوال وادار به تفکر می‌کند آدم‌ها را. روش قرآن هم سوال است، هدف از زندگی چیه؟ اولین سوال همین است من کی هستم؟ نیاز به دین دارم یا نیاز به دین ندارم؟ نیاز به خدا دارم یا نیاز ندارم؟ نه اینکه خدا است، فرق است بین اینکه خدا است یا خدایی که من به او نیاز دارم. همینجور به نظر من آرام آرام عمق پیدا می‌کند بعد تفقه در دین، شاخص‌ها را و معیارها را بشناسیم در هر موضوعی و عالم به زمان هم باید بود و در اجرا کم نیاوریم. این هم خیلی مهم است، تطبیق بر مصادیق.
فرمود (علیکم به التفقه فی الدین) بر شما باد آگاهی عمیق دینی پیدا کنید (ولاتکونو اعرابا) اعراب به آن عرب‌هایی می‌گویند که تربیت نشده هستند، بادیه نشین‌ها مثل آنها نباشید. فرمود هر کس آگاهی عمیق دینی پیدا نکند خدا روز قیامت به آن نظر لطف نخواهد داشت، عمل‌هایش هم پاک نخواهد بود عمل درستی هم نخواهد داشت.
یک عبارتی است از امام صادق علیه السلام خیلی لطیف است فرمود: دوست داشتم اصحابم را شلاق بردارم بزنم به سرشان برید یاد بگیرید مثل یک پدر دلسوز که می‌داند این جهالت چقدر ضربه می‌زند هم به دنیا هم به آخرت یعنی امام این کار را نخواهد کرد که شلاق بزند، اهمیت موضوع را نشان می‌دهد. و عشقش را و سوز دلش را و غصه می‌خورد که این جهالت چقدر ضربه می‌زند به دنیا و آخرت.
تفقه درجات دارد. درجات بالاش برای توده مردم ممکن نیست کما اینکه من و شما می‌توانیم یک اطلاعاتی نسبت به مسائل درمانی داشته باشیم. هر بیماری علتش چیست، درمان سطحیش چیست، این برای همه است اما اگر بخواهیم پزشک شویم دیگه اینجوری نمی‌شود باید رفت و وقت گذاشت. نسبت به مهندسی هم همینطور است نسبت به هر رشته‌ای همینجور است. هر کاری باید یک ایده‌ای ممحض بشوند. آنهایی که قرار است ممحض بشوند آنها را می‌گویند فقهای اصطلاحی. همه می‌توانند فقیه لغوی باشند یعنی آگاهی دینشان سطحی نباشد اما اگر قرار بود خیلی عمیق باشد که انسان دیگر متخصص این امر باشد این قابل جمع با شغل‌های دیگر نیست، باید استخوان خرد کند و لذا عده‌ای شده‌اند فقیه ( فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا) روحانیت برای همین است دیگر، نوکر علمی جامعه، نوکری می‌کنند، خدمت می‌کنند از این جهت کما اینکه پزشکان محترم از این جهت دارند خدمت می‌دهند، مهندسان از این جهت خدمت می‌دهند.
من یادم است در دوران نوجوانی رفته بودیم کردستان. آنجا یک طلبه بسیار نورانی و خوبی باهاش برخورد کردیم الان هم جانباز هستند خدمتشان سلام می‌کنم جناب حاج آقای نطنزی باید قدردان باشیم. خیلی دوست داشتنی بودند ایشان و خیلی معنوی. از من یک سوالی کردند. داشتیم برای کمک به انتخابات روستاها در کوه‌ها و برف‌ها می‌رفتیم ایشان از من سوال کردند تو می‌خواهی چه کاره شوی؟
شریعتی: طلبه بودید شما؟
حجت الاسلام نظافت: نه من نوجوان بودم، دانش آموز بودم. گفتند تو می‌خواهی چه کار شوی؟ من هم که یک زمانی با خودم می‌گفتم می‌خواهم علی پروین بشوم، یک زمانی می‌گفتیم می‌خواهیم کشتی‌گیر شویم و ... تا به حال به این سوال اینجوری فکر نکرده بودم که یک روحانی دارد این را از من می‌پرسد. همین جور موندم ایشان یک آیه‌ای خواندند آیه این بود: ( فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین) را از هر قبیله‌ای چند نفری کوچ نمی‌کنند و یاد بگیرند و این بار را از روی دوش جامعه بردارند بعد هم نمانند در قم، نمانند در نجف (و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم) برگردند تو قومشان و اطلاعات را در اختیار دیگران بگذارند.
جرقه را ایشان زد و چون خود ساخته بود و معنوی و خلاصه خیلی محبوب بود (محبوبتا فی ارضک و سمائک ) برای ما شده بود دیگه ایشان از ما جدا شد و ما آدرسش را گرفتیم و گفتند قم فلان مدرسه علمیه هستم من. من وقتی برگشتم رفتم قم، یک غذایی به ما دادند و چند تا کتاب به ما هدیه دادند و دیگه ما برگشتیم و عزممان جزم شد که طلبه بشویم البته خیلی‌ها مخالفت کردند ولی ما دیگه عاشق این کار شده بودیم یعنی می‌خواهم بگویم این آیه اثر گذاشت و واقعا خوش به حال خانواده‌هایی که حاضر می‌شوند.
شریعتی: و حاج آقا امروز الحمدلله رب العالمین خودشان مربی شاید بیش از هزاران طلبه در طول این سال‌ها بودند که واقعا کار سنگینی است. خداوند انشالله حفظتان کند.
حجت الاسلام نظافت: خواهش میکنم. می‌خواهم این را بگویم یک عده‌ای باید این بار را بردارند و ما نمی‌توانیم هم یک شغل دیگه‌ای داشته باشیم و هم بتوانیم آگاهی تخصصی داشته باشیم و مبنای تقلید این است، رجوع به فقها مبناش همین است و همه دارند از دستاوردهای یکدیگر در جامعه استفاده می‌کنند.
( الکمال کل الکمال التفقه فی الدین) امام باقر وقتی می‌خواهند کمال را سه تا شاخصه برایش بگویند یکیش را می‌گویند تفقه در دین، یکیش را می‌گویند صبر بر سختی‌ها و مصیبت‌ها، یکیش هم می‌گویند تقدیر المعیشه. فرمود اف بر هر مسلمانی که جمعه یک وقتی را اختصاص نمی‌دهد برای تفقه امر دینش. حالا یک کسی ممکن است جمعه بگذارد یکی پنجشنبه بگذرد یکی ظهرهای سمت خدا ساعت ۱ به بعد باشد بالاخره یک زمانی را فرمود اختصاص بدهد و فرمود هم یاد بگیرد و فکر کند هم بپرسد. چقدر خوب است تشویق به پرسشگری.
شریعتی: هم یاد بگیری، هم بپرسی و هم پای این موعظه بشینی حتی اگر می‌دانی که مرور بشود.
حجت الاسلام نظافت: موعظه شنیدن برای تازه شدن ایمان 1- عمیق شدن. دین خیلی گسترده است به این راحتی نیست. فرمود صراط مستقیم از مو باریک‌تر و از شمشیر تیزتر. از مو باریک‌تر یعنی فهمش به این آسانی نیست یعنی نباید گفت من بلدم بلدم چون آگاهی‌هایی است که مربوط به ابدیت است، مربوط به امروز و فردا که نیست، مربوط به روح پیچیده ما است که قابل شناسایی برای خود ما و برای همه بشر نیست فقط خدا می‌شناسد و او هم پیامبران را فرستاده که بگوید با این روح و با این عالم پیچیده چه جور برخورد بکنید بنابراین سوال خیلی خوب است، تشویق کنید.
یکی از نشانه‌های حقانیت اسلام تشویق به پرسشگری است (فسئلوا اهل الذکر) این آیه قرآن است. ماه رمضان نزدیک است ماه قرآن، قرآن سرزنش می‌کند که اگر بخوانی و تدبر نکنی، این نشان صداقت است جای پایش محکم است. اول قرآن می‌گوید (لاریب فیه) شکی نیست. برای اینکه ما باور کنیم می‌گوید بپرس و تدبر کن.
شریعتی: این هم یک جور تحدی است.
حجت الاسلام نظافت: بله یعنی اگر بخواهند یک خانه‌ای را قالب کنند، ظاهرش را مرتب میکنند شب هم در تاریکی می‌فروشند و بعد هم حق فسخ نمی‌گذارند ولی اگر جای پایش محکم باشد می‌گوید روز بیا نگاه کن، بررسی کن، کارشناس بیاور. این ماشین بخواهد بفروشد اگر مطمئناً نمیخواهد فریب بدهد میگوید برو هرجا می‌خواهی نشان بده، دور بزن ولی اگر بخواهد فریب بدهد ظاهرش را مرتب می‌کند حق فسخ هم نمی‌گذارد دیگه می‌خواهد قالب کند و برود.
دین اسلام اینطور نیست اصلاً می‌گوید کورکورانه قبول ندارد. دینی که چون پدرش شیعه بود مادرش شیعه بود می‌گوید قبولش ندارد تو خودت باید برسی به این نتیجه.
شریعتی: به خاطر همین اصول دین ما تقلیدی نیست.
حجت الاسلام نظافت: خیلی زیباست. این‌ها نشانه‌های حقانیت است شکی نیست. بعد امیرالمومنین فرمود که بپرسید. دیگران می‌زدند می‌گفتند نپرسید چون آبرویشان می‌رفت، این‌ها از نشانه‌های حقانیت است. دیروز در جمع طلبه‌های عزیزمان می‌گفتم روی اعجاز قرآن باید کار کرد یعنی هر کسی باید باور کند این معجزه در دستش را، نباید با تردید دینداری را ادامه داد و لذا پرسشگری خوب است، تشویق به پرسشگری هم خوب است حالا ممکن است پدر و مادری نتوانند جواب بدهند اشکال ندارد.
اخیراً یکی از دوستان من گفت آقا فرزندان من شک دارند خب طبیعی است رفتند دانشگاه و حرف‌های گوناگون شنیدند. گفتم: دوست دارد بشنود؟ گفت: بله. گفتم من در خدمتم. آمدند منزل ما و نشستیم و صحبت کردیم اول خوب شنیدم بعد دونه دونه، دوباره گفتم اگر باز وقت دیگری لازم بود باز این کار را می‌کنیم.
این تشویق به پرسشگری خوب است اولاً خوب گوش بدهیم، بگذاریم حرف‌هایش را بزند امنیت هم بهش بدهیم یعنی تکفیر نکنیم نگوییم این حرف‌ها کفر است بگذاریم سوال کند بپرسد بعد از یه جایی شروع کنیم که نقطهی مشترک ما و او است. این نقطه مشترک خیلی مهم است نمی‌شود مثلاً فرض بفرمایید ما از ولایت فقیه شروع کنیم، از اهل البیت شروع کنیم ببینیم کجا را قبول دارد. حتی گاهی ممکن است بگوید هیچی را قبول ندارد می‌گوییم آقا قبول داری که انسانیم؟ از اینجا شروع کنیم.
خب از این می‌گذریم عبارت بعدی، فرمود ( عوذ نفسک التصبر علی المکروه) پسرم خودت را عادت بده به تصبر بر چیزهایی که نفست، بعد حیوانیت دوست ندارد، مکروه است یعنی ناخوشایند است برای نفست.
تصبر یعنی چی؟ تصبر با صبر فرق میکند. صبر وقتی انسان آگاهی دارد عاشقانه صبر می‌کند، آگاهی دارد عشق دارد. شما الان می‌دانید این دندانپزشک مهربان است کارش هم بلد است صبر می‌کنید وقتی می‌خواهد درمان کند، بچه‌تان نمی‌داند آن تصبر می‌شود یعنی صبر زورکی. وقتی عشق داریم آگاهی داریم صبر است. به طور طبیعی به اندازه‌ای که آدم‌ها آگاهی و عشق دارند تلخی‌ها را تحمل می‌کنند ولی وقتی انسان آگاهی دقیقی ندارد، عشق فراوان ندارد بالاخره می‌فهمد دیگران می‌گویند این سختی مصلحت است، این باید صبر را به خود تحمیل کند حتی اگر صبرش نیاید باید خودش را به صبر بیاورد، تحمیل است. فرقش در این است.
در مورد صبر حضرت فرمود ۴ پایه دارد: شوق و شفق و زهد و ترقب.
فرمود هر که عاشق به عشق باشد بی‌خیال شهوات دنیا می‌شود، می‌تواند بگذرد خب ما عاشق به عشق ممکن است نباشیم، فرمود هر کس می‌ترسد از جهنم (اجتنب المحرمات) خب خیلی‌ها به آن شهود نرسیدند آن ترس را ندارند، فرمود هرکس دل بسته دنیا نباشد و زهد نداشته باشد تحمل مصیبت‌ها برایش آسان است خب همه که به مقام زهد نرسیدند این‌ها پایه‌های صبر است، فرمود هرکس منتظر مرگ باشد و توجه به مرگ داشته باشد نسبت به خیرات سرعت می‌گیرد و صبر سرعت را خواهد داشت خب حالا خیلی‌ها اینجوری نیستند پس همه ما نیاز به تصبر داریم. آرام آرام به درجه صبر می‌رسیم یعنی حالا که عوامل صبر را نداریم پس فعلاً تصبر داشته باشیم تا آرام آرام مزه را بچشیم، قدم به قدم.
این صبر شبیه حلم است. همین تعبیر در یکی از حکمت‌های النهج البلاغه درباره حلم است. اولاً فرق صبر و حلم چیه؟ حلم آن صبر اجتماعی است یعنی صبر در مواجهه با دیگران، این حلم می‌خواهد دیگرانی که باب دل ما رفتار نمی‌کنند، یک جاهایی مجبور هستی تحملشان کنی. حالا در مورد حلم داریم اگر حلم نداری فتحلم. تحلم یعنی حلم را به خودت تحمیل کن، خودت را به حلم بزن بعد فرمود این قشنگ است حضرت فرمود: کم پیش می‌آید کسی خودش را شبیه قومی بکند مگر اینکه آرام آرام جزو آنها می‌شود.
امیرالمومنین انسان شناس روانشناس می‌گوید راه تربیت این است، هم معرفت بده هم پایه‌ها در روبناها اثر دارد هم رو بناها در پایه‌ها اثر دارد. ظاهر در باطن اثر دارد، تلقین هم اثر دارد. تحلم و تصبر را اگر من بخواهم مثال بزنم: ببینید یک وقت یک ماشین درست است می‌نشینی پشتش یک استارت می‌زنی روشن می‌شود و راه می‌رود یعنی ماشینی که روشن است و چرخ‌های ماشین به حرکت در می‌آید حرکت مولود روشن بودن این موتور است اما یک وقت خراب است چیکار می‌کنند؟ هول می‌دهند، چرخ‌های ماشین را به زور به حرکت در می‌آورند می‌چرخانند و موتور روشن می‌شود. تحلم و تصبر یعنی این یعنی یک جاهایی خودت می‌فهمی که این مسیر خوب است، تحمیل کن به خودت حتی اگر سخت است. منتها میزانش را باید رعایت کرد یعنی به اندازه توانمان یعنی وزنه‌بردار ۴۸ کیلو نگوید در برنامه سمت خدا گفتند ما بریم وزنه ۲۰۰ کیلو برداریم نه آقا شما به اندازه کلاس خودت یعنی درجه درجه است یعنی هر کسی به اندازه خودش، نباید آدم‌ها بشکنند. فرمود ( ان هذا الدین متین فاوغلوا فیه برفق) یعنی اگر بچهی ما هم خواست زیارت جامعه کبیره بخواند اگر با زبان بی‌زبانی بگوییم کبیره را نمی‌خواهد بخوانی تو بیا جامعه صغیره را بخوان، امین الله که می‌خوانی کفایت است. کبیره می‌خواهی بخوانی هرجا خسته شدی رها کن نیاز نیست این دعای کمیل را تا انتها بخوانی هر مقدار که توانستی بخوان. قرآن فرمود (فقرو ما تیسر من القران) هر مقدار که ممکن است که کم نیاورد چون نفرت ایجاد می‌شود، زده می‌شوند.
برای خودم این اتفاق افتاده اول انقلاب ما خیلی عاشق امام بودیم واقعاً هم امام دوست داشتنی بودند یعنی شخصیت بی‌نظیر. شنیده بودم که امام هر شب می‌رفتند قبر امیرالمومنین علیه السلام بالای سر زیارت جامعه کبیره می‌خواندند. یکی از اطرافیان امام خاطرات امام را نقل کرده بودند من صوتش را گوش کردم من هم رفتم حرم امام رضا و جامعه کبیره را پیدا کردم و شروع کردم به خواندن. حالا هر چقدر می‌خواندم می‌دیدم تمام نمی‌شود ورق می‌زدم که چقدر مانده به هر قیمتی بود تمام کردم ولی بعد خودم فهمیدم که تا مدت‌ها انگار دوست نداشتم جامعه بخوانم چون کسی به من نگفته بود اون امام بود، کلاس او فرق می‌کرد.
وزنه برداری که وزنش ۱۲۰ کیلو است با وزنه برداری که وزنش ۴۸ کیلو است فرق می‌کند. این ملاحظه را باید کرد.
شریعتی: این یعنی در هر کاری در هر رشته‌ای یک مربی می‌خواهی آنهایی که تازه کار هستند. حجت الاسلام نظافت: بله همینجوری خودش آدم به خط بزند ممکن است گرفتار بشود بنابراین تحلم یعنی این.
پس جمع‌بندی این است: باطن بر ظاهر اثر دارد، ظاهر هم بر باطن اثر دارد. ریشه سالم یک درخت نتیجه‌اش برگ‌های سرسبز و شاداب و میوه‌های سالم است، این برگ و میوه هم روی آن ریشه اثر دارد، یک تعاملی است. ایمان نتیجه‌اش می‌شود عمل صالح، عمل صالح ایمان را تقویت می‌کند (والعمل الصالح یرفع) اول ایمان میوه‌اش می‌شود عمل صالح، عمل صالح ایمان را تقویت می‌کند ایمان تقویت بشود دوباره عمل صالح، هی روی هم اثر دارد. این را می‌گویند تعامل، تاثیر و تاثر (الیه یصعد الطیب والعمل الصالح یرفعه) عمل که داشته باشیم ایمانمان تقویت می‌شود.
در مورد تاثیر ظاهر بر باطن، در مورد روضه امام حسین شنیده‌اید که میگویند اگر اشکت نمی‌آید تباکی داشته باش. تباکی یعنی حالت گریه به خودت بگیر این اثر دارد.
در روایت داریم خودت را به گریه بزن. خیلی وقت‌ها آدم خودش را به گریه می‌زند می‌بیند اشکش جاری شد اولش نمی‌آمد یا مثلاً مناجات را آدم با صوت حزین بخواند می‌بیند کم کم حال می‌آید مثل همان هول دادن است، موتور روشن می‌شود.
در مورد شیوه تلاوت قرآن کریم داریم در خطبه متقین فرمود: انسان‌های با تقوا نیمه شب که قرآن می‌خوانند (یحزنون به انفسهم) جانشان را غمگین می‌کنند با خواندن لذا در روایتم داریم قرآن را حزین بخوانید. حزین که می‌خوانی دلت که می‌شکند قفل دلت باز می‌شود اشک جاری می‌شود راحت‌تر انسان می‌تواند تدبر کند در آیات قرآن. می‌دانید خدای متعال سرزنش می‌کند تلاوت قرآن بدون تدبر را. فرمود: (افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها) چرا تدبر نمی‌کنند در آیات قرآن؟ نکند بر دلشان قفل زده شده است. این قفل دل چگونه باز می‌شود؟ وقتی دل می‌شکند. مقدمات دل شکستن و اشک جاری شدن چیست؟ حالت حزن است. این‌ها را ما می‌گوییم غم مثبت و کسی که در پیشگاه خدا گریه می‌کند دیگه در پیشگاه خلق گریه نمی‌کند. کسی که برای آخرتش گریه می‌کند دیگه برای دنیا گریه نمی‌کند. کسی که در پیشگاه خدا اظهار ذلت می‌کند در پیشگاه خلق اظهار ذلت نمی‌کند ( الهی کفی لی عزا ان اکون عبدا) اصلا عزت من این است که ذلت را در برابر تو داشته باشم بنده تو باشم.
زیاد داریم حجاب هم الان همین است. حجاب امری است ظاهری، می‌تواند امر مهم حیا را شکل بدهد. حیا یک امر باطنی است ولی یک میوه‌ای دارد به نام حجاب، ثمره‌اش حجاب است. حالا حجاب حیا را شکل می‌دهد حیا باز حجاب بهتر. این هم ارتباط تنگاتنگ مستقیم با هم دارند. آنهایی که حیا دارند حجاب دارند آنهایی که حجاب دارند حیاشان را این حجاب حفظ می‌کند. این‌ها روی هم اثر دارد.
مناسک دینی هم همینطور است. رکوع در برابر خدا خم می‌شویم سجده می‌رویم قنوت الله اکبر، این ظواهر این‌ها همه اثر دارد در باطن ما اثر دارد. اسلام دین دقیقی است هم بر باطن تکیه می‌کند هم بر ظاهر تکیه می‌کند حالا تصبر بر مکروه یعنی چی؟ مکروه یعنی آن چیزی که نفس ما کراهت دارد خوشش نمی‌آید. نفس ما تنبلی را می‌خواهد راحتی را می‌خواهد خوشگذرانی را می‌خواهد ولی یک جاهایی انسان از کوه بخواهد بالا برود با نفس انسان سازگاری ندارد. قله‌های بلند معنویت و انسانیت و ایثار را بخواهیم فتح کنیم...
شریعتی: یعنی در طریق زندگی در طریق معنویت اگر یک جایی سختی است سختی را تحمل کن.
حجت الاسلام نظافت: باید تحمل کنیم حالا اگر صبر نداریم تصبر و فرمود عادت بده خودت را، عود یعنی عادت بده که حالا یک بحثی هم راجع به عادت است نمی‌دانم چقدر وقت داریم.
شریعتی: خیلی خوب ببینیم حالا چقدر فرصت می‌کنیم انشاالله خدمت شما و دوستان باشیم. خیلی استفاده کردیم خدا انشاالله حفظتان کند. ما صفحات پایانی قرآن کریم را داریم با هم تلاوت می‌کنیم. صفحه ۶۰۱ را امروز با هم تلاوت می‌کنیم سه تا سوره، سوره مبارکه عصر سوره مبارکه همزه و سوره مبارکه فیل به اتفاق بشنویم و بعد از تلاوت آیات انشاالله در دقایق و لحظات پایانی همراه شما هستیم و در کنار شما.
صفحه ۶۰۱ قرآن کریم
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. حاج آقای نظافت در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم این دقایق پایانی توصیه‌ها و نکته‌های شما را بشنویم.
حجت الاسلام نظافت: خدمتتان عرضه بدارم که بالاخره می‌خواهیم وارد ضیافت الهی بشویم حجت الاسلام نظافت خدا بشویم، آدم وقتی تمیز نباشد حجت الاسلام نظافتی راهش نمیدهند، راه هم بدهند خودش خجالت می‌کشد برود. مقدمه ورود به ماه رمضان این است که جلو جلو خودمان را تمیز کنیم. ( اللهم ان لم تکن غفرت لنا فیما مضی من شعبان فاغفر لنا فیما بقی منه) روزهای پایانی ماه شعبان گفتند این جمله را زیاد بگویید. خود روزهی ماه شعبان، به پیشواز رفتن سه روز آخر را به ویژه روزه گرفتن خیلی می‌تواند کمک کند برای اینکه آماده شویم یک دست گرمی برای روزه داشته باشیم که از ابتدای ماه رمضان ثانیه‌ای را از دست ندهیم. آخه گاهی آدم روز دهم تازه به فکر می‌افتد می‌بیند ماه رمضان تمام شد و متوجه نشد چه جور استفاده کند. و بعد ( و ارزقنی مواساه) در صلوات شعبانیه ظهرها داریم، خدایا روزی کن مواسات داشته باشیم با گرفتاران، با آن‌هایی که خدا دارد آزمایششان می‌کند و در تنگنا آنها را قرار داده. اگر کسی اهل مواسات و کمک به محرومان نباشد وارد ماه رمضان نشده. این‌ها مقدمات ورود به ماه رمضان است. صدقه انفاق و مواسات داشتن این هم موجب طهارت است. روزه، نماز و مواسات این‌ها موجب طهارت است. انشاالله که با پاکی وارد ماه رمضان بشویم و رمضان متفاوت داشته باشیم.
شریعتی: مثل برق و باد می‌گذرد. امیدوارم تک تک لحظات ما انشاالله با نور اهل بیت پربار باشد و غنی. دعا بفرمایید و انشاالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام نظافت: خدایا به حق محمد و آل محمد در باقیمانده ماه شعبان توفیقات ما را روزافزون بگردان. ما را ببخش و بیامرز. ما را با آمادگی وارد ضیافت خودت بگردان. مردم مظلوم غزه را نجات کرامت بفرما. عاقبت همه ما رو ختم بخیر بگردان.
شریعتی: الهی آمین خیلی ازتون ممنونم. در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشید تا فردا  و تا سلامی دوباره.