اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-11-29-حجت الاسلام صفایی بوشهری-ویژگی های اهل ایمان در نگاه قرآن و اهل بیت علیه السلام (فراتر از دنیا بودن ـ عیب یابی و پرداختن به خود)

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خانم ها آقایان سلام، وقت شما بخیر. خیلی خوشحال هستیم که با هم هستیم، در کنار هم هستیم و با احترام و با افتخار در محضر حاج آقای حجت الاسلام صفایی عزیزمان، سلام علیکم و رحمۀ الله خیلی خیلی خوش آمدید. حجت الاسلام صفایی: بسم الله الرحمن الرحیم. و علیکم السلام و رحمۀ الله. بنده هم محضر مبارک مردم عزیز و گرانقدر و محترم سلام عرض می کنم و عرض ادب و دعای خیر دارم. امیدوار هستم این زندگی پر از ایمان، اخلاق، تقوا، رزق حلال و آرامش ان-شاءالله داشته باشند. و الطاف غیر الهی و ادعیه ویژه آقا امام زمان شامل حال عزیزان باشد.



بسم الله الرحمن الرحیم. انسان مؤمن در امن و امان الهی هست. به همین خاطر به نوع اعتقاد الهی انسان ایمان می-گویند چون خداوند اهل ایمان، مؤمنین را در امن و امان و در حفظ و عنایات خود نگه می دارد هم در دنیا و هم در آخرت محبوب خدا هستند و خدا محب آنها هست. این خیلی مقام هست. گاهی انسان محب هست، خدا محبوب او هست. و گاهی این طور می شود که خدا محب می شود. یعنی یک شخصی محبوب خدا می شود. اهل ایمان محبوب خدا هستند. و خداوند خدایی به آنها محبت می کند که محاسبه محبت خدایی به انسان محبوب خود نهایت ندارد که یکی از آنها و مهمترین آنها اهل ایمان هستند. در برنامه های قبل پیرامون اوصاف اهل ایمان سخن می گفتیم. و از حدیثی گرانبها از امام صادق (ع) تک تک اوصاف مؤمنین را بیان می کردیم و خدمت بینندگان و شنوندگان و مخاطبین این برنامه توضیح می دادیم. امام صادق (ع) می فرمایند یکی از ویژگی های مؤمن بر خلاف دیگران این هست که دیگران هم و غم آنها امور دنیایی هست اما هم و غم انسان مؤمن فراتر از دنیا هم فکر می کنند، هم برنامه ریزی می کنند، هم، هم و غم آنها هست. افق دید دیگران تنها فضای دنیا هست در حالی که انسان یک موجود فرا دنیایی هست. دنیا دومین محیط زندگی آنها هست. انسان چهار محیط زندگی دارد. یکی رحم مادر هست. یکی دنیا هست. دیگری عالم برزخ هست و در نهایت که حیات جاودانه هست آخرت هست. 3 حیات اول محدود و موقتی هست. در رحم مادر هم فضا محدود هست، هم موقت هست، معمولاً نه ماه. بعد وارد دنیا می شود یک حیاتی دارد، زندگی می کند حالا با سنین مختلفی از این دنیا می رود و هم این که از این جا هم رخت بر می بندد. در عالم برزخ هم همین طور هست آن جا هم موقت هست ولی جایی که نهایت هست و دیگر انتقالی نیست خالدین فیها هست آخرت هست. دنیا در بین این 4 حیات مهمترین بخش هست برای طراحی مدیریت سعادت خود هم در دنیا، هم در برزخ، هم در آخرت. حیات سعادت آمیز ما در دنیا و در برزخ و آخرت منوط هست و مترتب بر این هست که ما در این دنیا چه جور زندگی می کنیم. اگر هم و غم ما همین دنیا بود، امور دنیایی که می گذاریم و می رویم، این ما برزخی، حیات آینده ای و آخرتی خوب نخواهیم داشت. چرا؟ چون تمام شخصیت خود را خرج دنیا کردیم. خرج قدرت و ثروت و شهوت و شهرت و امور دنیایی. مرگ خود را در دنیا نوشتیم. مرگ شخصیتی خود را. دیگر برای آخرت، برای عالم برزخ چیزی کف دست ما نیست جزء یک چیز و آن گناهانی هست که انسان به خاطر دنیاگرایی مرتکب شده است.
شریعتی: این یعنی خسران محض
حجت الاسلام صفایی: خسران محض و آینده ای پر از خطر. چون انسان محاسبه می شود. یک شاعری خوش ذوق بیان کرده بودند که اولین جایی که از موی انسان سفید می شود کنار گوش انسان هست. بعد این شعر را گفته بودند.
الا یا ایها الساقی ادر کأساً و ناولها/ سپیده موی فریادیست بربندید منزل ها.
هوا تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل/ کمر بشکسته از ازار در گل رفته محمل ها.
این اقتباس از آن شعر حافظ هست. حالا اگر انسان در این حیات محدود دنیایی که دنیا سرنوشت ساز هست این هست که ما باید از خدا بخواهیم که عمر طولانی به انسان بدهد. در صحت و سلامت باشیم که خداوند توفیق بندگی خود را به ما بیشتر عنایت کند به این خاطر هست که هم این دنیا با اعمال خیر سراسر مالامال از سعادت برای انسان می شود و دست عالم برزخ پر هست و هم آخرت. به همین خاطر حیات دنیا سرنوشت ساز هست. مهم هست. تمام آینده ما منوط به نوع حیات دنیای ما هست. و خداوند می فرماید چیزی که برای شما هم سعادت دنیا، هم رستگاری آخرت و هم در عالم برزخ پر از نور و روح و ریحان هستید ایمان به خدا و تقوای الهی هست. عالم برزخ مثل اتاق انتظار هست که انسان در اتاق انتظار خیلی چیزها را درک می کند. می داند عمل او، نوع اعتقاد او به او چه کرده است. دیگر آن جا «فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَك‏» (ق/22) این پرده ها کنار می رود. و خود می داند و در انتظار یک حادثه تلخ یا شیرین برای خود در عالم آخرت هست. انسان های مؤمن هم آنها و تمام اهداف آنها با دیگر مردمان فرق می کند. جهان بینی خوب و شناخت صحیحی از جهان دارند. دنیا را خوب می شناسند. ارزش دنیا را خوب می دانند و از آن نهایت بهره را می برند برای نجات و کمال خود در عالم برزخ و در آخرت و دنیا هم با دینداری هم شخصیتی در تراز انسان الهی پیدا می کنند و هم تمدنی بزرگ و الهی و پیشرفت های فوق العاده در محیط اجتماعی ایجاد می کنند. به همین خاطر امام صادق می فرماید که لِلنَّاسِ هَمٌّ، برای دیگر مردم یک اهدافی هست، یک توجهاتی هست، که قَدْ أَقْبَلُوا عَلَيْه‏، به شدت به آن سمت می-روند که آن دنیاگرایی هست و در پرداختن به امور دنیایی هست. وَ لَهُ هَمٌّ قَدْ شَغَلَهُ، و برای انسان مؤمن یک همی هست که او را مشغول کرده است و آن پردازش خود، معماری خود بر اساس ایمان و تقوا و اخلاق و بصیرت و ایجاد یک جامعه ای پر از ایمان و تقوا و تمدن و خود نیز به عنوان یک شخصیت الهی معماری آسمانی کرده است.
شریعتی: و شاید همین جا هست که به ما یاد دادند وقتی دعا می کنید بگویید خدایا اکبر هم ما، بزرگترین هم ما دنیای ما نباشد.
حجت الاسلام صفایی: ساحت مقدس رسول خدا این مطلبی که فرمودید در یک حدیث بیان می کنند. می فرمایند مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسى‏ وَ الْآخِرَةُ أَكْبَرُ هَمِّه‏، اگر کسی روزگار، شب و روز را طی کند و آخرت بزرگترین هم و غم او باشد رستگاری آن جا، نجات آن جا، خداوند خیلی به او تفضل می کند. چون کسی که طریق و شیوه زندگی خود را از مسیر دین برای رستگاری آخرت قرار داده است این خدایی زندگی می کند. دیگر گناه نمی کند. چون هم او آخرت هست. قصد او آخرت هست. آن جا هم با گناه چیزی به انسان نمی دهند جزء عذاب. لذا خداوند می فرماید جَعَلَ اللَّهُ الْغِنى‏ فِي قَلْبِه‏. خداوند بی نیازی را در نهاد او قرار می دهد که دیگر خیلی حرص دنیا نداشته باشد. به حداقل ها کفایت کند. وَ جَمَعَ لَهُ أَمْرَه‏ زندگی او را جمع و جور می کند. دچار پریشانی و دچار هرج و مرج در زندگی خداوند او را نمی کند. چرا؟ چون وقتی هم او آخرت هست تمام امور زندگی خود را در مسیری قرار می دهد که آبادی آخرت باشد. وَ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا، خارج از دنیا نمی شود حَتَّى يَسْتَكْمِلَ رِزْقَه‏، خدا هم رزق او را کامل می کند. یعنی در آن لحظات آخر این انسان متوجه می شود که خداوند دست او را گرفته است، زندگی او را آباد کرده است. اما بالعکس مَنْ أَصْبَحَ وَ أَمْسى‏ وَ الدُّنْيَا أَكْبَرُ هَمِّهِ، اگر کسی روزگار بگذارد و فقط دنبال این باشد که دنیای خود را آباد کند به هر قیمت جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى الْفَقْرَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ، خداوند مهر فقر به پیشانی او می زند. این هیچ وقت سیر نمی شود. همیشه فقیر هست. حتی اگر داشته باشد، چون کسانی که دارند به دنبال اضافات هستند مثل فقیری هستند که به دنبال اصل هست. اصل سرمایه هست. وَ شَتَّتَ أَمْرَهُ، امر او پریشان می شود. مشکلات برای او درست می شود. همیشه درگیر هست. خود او، خانواده او، شب خواب ندارد. روز می-دود هر چه تلاش می کند می بیند کار به سرانجام نمی رسد. وَ لَمْ يَنَلْ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا مَا قُسِمَ لَه، در دنیا هم چیزی به دست نمی-آورد مگر آن چیزی که رزق و روزی او بوده است و نزد خدا تصویب شده است. بیش از این گیر او نمی آید و دویدن او هم بیخود هست. کسی که هم او دنیا باشد، هم او دنیاگرایی باشد، هم او طلب امور دنیایی باشد هر چه بدود به آن نمی-رسد. یک مثالی زدند گفتند که دنیا مثل سایه برای انسان هست. هر چه شما بروید آن می رود. هیچ وقت به آن نمی رسید. اما اگر بایستید آن می ایستد. انسان اگر اهل آخرت باشد نگاه او فرا دنیا باشد «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَد» (حشر/18) باشد این انسان دارای یک زندگی پر از امنیت الهی و یک زندگی بسیار مدیریت شده و جمع می شود. چون خدای احد و واحد به او نگاه می کند لذا زندگی او هم دچار تشتت، هرج و مرج، پراکندگی، بدهکاری های فراوان، مشکلات فراوان، چالش های گوناگون نمی شود. بنابراین اهل ایمان این طور هستند که در حالی که دیگران به سمت دنیا می دوند و دنیا هم از آنها فاصله می گیرد اینها با دنیا معامله مزرعه الاخره می کنند. خداوند هم با این نگاهی که اینها دارند چون اهل ایمان هستند اهل عبودیت الهی هستند همین دنیا هم زندگی آنها را آباد می کند. ساحت مقدس امیرالمؤمنین یک نکته خیلی محاسباتی در امر دنیا می گویند لَا يَتْرُكُ النَّاسُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ دِينِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ دُنْيَاهُم‏، می فرماید هیچ کسی از مردم امور دینی را فدای راحتی دنیا نکرد لِاسْتِصْلَاحِ دُنْيَاهُم إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْه‏. مگر آن که خداوند همان چیزی که از آن می ترسید و دین را فدای دنیا کرد که به آن برسد بدتر از آن نصیب او می شود. یعنی اگر با ربا می خواست زندگی درست کند در حالی که دین می گوید نه ربا بدهید، نه ربا بگیرید این رفت ربا گرفت یا خدای نکرده ربا داد به خاطر آبادی دنیای خود یک پول بیشتری گیر او بیاید خداوند می فرماید حالا که شما دین را زیر پا گذاشتید همان چیزی که شما می خواستید با آن دین را فدا کنید و دنیا درست کنید درست نمی شود بلکه بدتر از آن می شود. لذا شما کسانی که ربا می دهند کسانی که ربا می گیرند اگر یک آمار بگیرید تمام زندگی آنها آتش است خانوادگی، گرفتاری های شدید، بیماری های مختلف. آنهایی که ربا گرفتند می خواستند با آن یک کاری درست کنند چند برابر برای آنها مشکل درست شد. کسی که با دروغ می خواهد یک کاری را درست کند گذشته از این که درست نمی شود بدتر می شود.
شریعتی: و چه قدر پشیمانی ها و چه قدر حسرت ها که اینها واقعاً آتش می زند.
حجت الاسلام صفایی: به همین خاطر انسان های اهل ایمان ذره ای دین خود را فدای دنیا نمی کنند. نگاه آنها عبور از دنیا هست. در عین که در دنیا زندگی می کنند شخصیت الهی خود را معماری می کنند، جامعه را تمدن اسلامی را می آفرینند که این انقلاب یکی از وجوه این فضایی هست که به شخصیت دینی انسان توجه دارد و تمدن می خواهد بیافریند. با این امور نگاه آنها فرا دنیا هست. همه اینها را برای آخرت می خواهند. برای عالم برزخ و راحتی و سعادت در آن جا. یک حدیثی امیرالمؤمنین می فرمایند من بارها عرض کردم این وجود مبارک دریایی هست، نه کهشکانی هست از دانش. اگر عمر او بیش از این 63 سال بود چه عظمتی از هدایت بیش از این می-آفرید. ایشان می فرماید إِذَا مَاتَ الْعَبْد، زمانی که انسان فوت می کند قَالَ النَّاسُ مَا خَلَّفَ، مردم می گویند چه گذاشت، چند تا خانه، چند تا ماشین، چه قدر پول گذاشت؟ وَ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ مَا قَدَّم‏، چه پیش فرستاد.
شریعتی: «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَد» (حشر/18)
حجت الاسلام صفایی: مردم می گویند چه چیزی برای ورثه گذاشت. فرشتگان، آنهایی که بصیرت دارند می گویند چه پیش فرستاده است. چه فرستاده است.
برگ عیشی به گور خویش فرست/ کس نیارد به پس تو پیش فرست
عمر برف هست و آفتاب تموز/ اندکی مانده خواجه غره هنوز
خدا رحمت کند یکی از علمای بسیار ارجمند تهران یک شب از مسجد تابستان بیرون آمده بود دیده بود یک یخ فروش تعدادی یخ ساعت ده شب برای او هنوز باقی مانده و نفروخته است و دارد صدا می زند مردم بیایید یخ های من را بخرید که سرمایه من از بین رفت. چون پول خود را خرج کرده بود یخ ها هم فروش نرفته بود. این عالم نزدیک او آمد گفت چه شده است توضیح داد. گفت مقداری پول و سرمایه من قرض کردم یخ خریدم امروز یخ ها فروش نرفته است اصل سرمایه هم برای من باقی نمانده است اینها هم کسی نمی خرد. این عالم گفت چه قدر این یخ شما قیمت دارد؟ گفت آقا 5 تومان. 5 تومان به ایشان داد. آن یخ فروش خیلی خوشحال شد و تشکر کرد، یک کم رفت برگشت دید این عالم کنار این یخ ها نشسته است دارد گریه می کند. این یخ فروش برگشت گفت آقا پشیمان شدید؟ گفت نه. گفت پس چرا آقا گریه می کنید؟ گفت آقا سرمایه شما داشت از بین می رفت با 5 تومان حل شد. من عمرم از بین رفت با چه چیزی می توانم آن را جبران کنم و آن را به دست بیاورم.
ای که دستت می رسد شو کارگر/ چو فتی از پا خواهی زد به سر
گفت گریه من به این خاطر هست تو به راحتی با 5 تومان مشکلت حل شد من آن را با چه حل کنم؟
آن چه ندارد عوض ای هوشیار/ عمر عزیز هست غنیمت شمار
لذا یکی از بزرگترین پشیمانی ها و حسرت های انسان در روز قیامت هست. به همین خاطر به روز قیامت یکی از اسماء آن یوم الحسره هست. انسان گذشته خود، دنیای خود را به یاد می آورد همین طور حسرت می خورد. همین طور ناراحتی دارد. حتی بیان می کند خدایا ما را برگردان. ای کاش می شد برگردیم و کار را درست می کردیم ربّ ارجعوني لعلّى أعمل صالحا فيما تركت‏، خدایا آن را درست کنیم می گویند كلا إنّها كلمة هو قائلها، برگردید هم همان طور خواهید شد. بنابراین فوق العاده هم انسان در دنیا دین او باشد. نه در دنیا هم او خود دنیا باشد. چون هم دنیا انسان را در باتلاق متعفن دنیا متوقف می کند. باید هم او خیلی بالا باشد.
شریعتی: ما حاج آقا آخرت را جدی نگرفتیم. یعنی خیلی ها آنها که اهل سیر و سلوک بودند، اهل معرفت بودند دنیا را جدی نمی گرفتند، آخرت را جدی. ماها برعکس شدیم. دنیا را جدی می گیریم، آخرت که کلاً از یاد ما رفته است.
حجت الاسلام صفایی: خود خداوند در قرآن این را متذکر می شود. می گوید ای مردم این را از قبل از اسلام گفتم. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى‏ * وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى‏» (اعلی/14 و 15) قد افلح چون از ماده افلاح هست یعنی رستگاری، یعنی کشت و زرع. کسی کشت و زرع ثمربخش در دنیا دارد و سود می برد که باطن خود را پاک کرده است. و بعد معماری الهی خود را قرار هست، یعنی پیراسته است از رذایل، آراسته هست به فضائل. فصلّی و اهل عبادت الهی هست. بعد خداوند می فرماید «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا» (اعلی/16) ولی ای مردم شما دنیا بر آخرت ترجیح می دهید. در حالی که «وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏» (اعلی/17) آخرت بهتر هست. «إِنَّ هذا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولى‏» (اعلی/18) این چیز جدیدی نیست که ما می گوییم «صُحُفِ إِبْراهيمَ وَ مُوسى‏» (اعلی/19) از آن جا هم ما بیان کردیم. ولی شما گوش نمی-گیرید. مشکل این هست که جاذبه های دنیا این قدر زیاد هست که انسان محو جاذبه های دنیا بلکه هضم جاذبه های دنیا شود، به شیطان هم همین را گفته است. «لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعين‏» (حجر/39)
شریعتی: این نقطه ضعف ماها هست که از آن جا وارد شود.
حجت الاسلام صفایی: انسان های مؤمن نگاه آنها از دنیا عبور کرده است. خیلی از بزرگان که ما خدمت ایشان مشرف می شدیم کاملاً مشهود بودند. حضرت امام کاملاً مشهود بود. این شخصیت بزرگ کاملاً از دنیا عبور کرده بود. نگاه او از دنیا به آخرت بود. خدا رحمت کند مرحوم آقای بهاءالدینی را، خدا رحمت کند مرحوم آقای بهجت را، حضرت آیت الله خوشبخت، و این شخصیت بزرگ شهید سردار والامقام سلیمانی، من هر وقت ایشان را می-دیدم این حس به من دست می داد که ایشان از دنیا عبور کرده است و این شخصیت به آخرت رفته است و دوباره برای ما، برای نظام، برای خدمت به مردم برگشته است. و این خیلی برای انسان مقام هست. لذا وقتی که شهید شدند به جای اصلی خود رفتند. آن جایی که آن جایگاه، آن مأوا و آن فضایی که متعلق به آن جا بودند. گاهی من به مثال می گفتم ایشان قرض به ما دادند.
شریعتی: دست ما و دنیای ما امانت بوده است.
حجت الاسلام صفایی: برخی از بزرگان دیگر همین طور هستند که ما باید قدر بدانیم. واقعاً باید قدر بدانیم. مقام معظم رهبری واقعاً یک شخصیتی هست که خداوند به این نظام، به اسلام، به مردم آزاده جهان هدیه کرده است. این نعمت خدا هست. خداوند ان شاءالله عمر طولانی به حضرت آقا عنایت کند. نکته دیگری که هست که در روایت هست که هم اهل ایمان هست پرداختن به خود هست. اهل ایمان نگاه آنها به عیب دیگران نیست. نگاه آنها به عیب خود هست. بیشتر کتاب خود را ورق می زنند و بر آن حاشیه می زنند. نه کتاب دیگران، شخصیت دیگران، کتاب شخصیت دیگران را می گیرند ورق می زنند و عیب روی آن می نویسند.
شریعتی: اقرأ کتابک همین امروز
حجت الاسلام صفایی: بله. به همین خاطر امیرالمؤمنین می فرماید طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النَّاس‏ یعنی خوشا به حال کسی که مشغول به عیب خود هست و کاری به عیب مردم ندارد. بیشتر نگاه او به خود هست تا به دیگران. انسانی که به دیگران می پردازد و عیب گیری می کند نمی تواند عیب خود را ببیند. چون خود را معیار قرار داده است برای کشف عیب دیگران. مثل یک رادار قرار داده است که عیب دیگران را پیدا کند حالا درست یا غلط و به رخ بکشد. در حالی که خود او اصلاً نمی بیند، عیب های خود را نمی بیند که در مقام اصلاح آن در بیاید. خدا رحمت کند مرحوم شیخ بهایی را. در آمد که برخیز سحر ناله و آهی می کنیم/ استغفاری ز هر گناهی می-کنیم. می گوید شما باید به خود بپردازید. بعد می فرماید که چه قدر به عیب دیگران شما می پردازید یک لحظه به عیب خود نگاهی می کنید. انسان باید کاملاً شخصیت خود را زیر ذره بین قرار بدهد. راذئل را بشناسد. چه اشتباهاتی دارد، چه اشکالاتی دارد، چه مشکلاتی دارد. اگر شمارش آمد خیلی عالی هست. یکی از شعرای عرب یک شعری دارند می گوید چه کسی هست که شما عیبی نداشته باشد. مرد بزرگ آن هست که عیب او شمارش شود. انسان که معصوم نیست. معصومین سر جای خود هستند. بزرگان دیگری نیز داریم که اینها عصمت علمی داشتند. آنها جای خود ولی انسان های عادی گرفتار عیوب می-شوند. انسان عیوب خود را بشمارد و در مقام حل آن بر بیاید. امام صادق (ع) یک کلامی دارند می فرماید قبل از آن که مردم عیب شما را بگیرند خود عیب خود را پیدا کنید. این خیلی حرف بزرگی هست. یعنی عیب این طور نیست که در نظام وجود بماند. این تجلیات دارد. اگر شما به عیب خود نپردازید و آن را اصلاح نکنید این عیب خود را بیرون می-زند. آن وقت مردم می بینند و انگشت اشاره به سمت شما نشانه می گیرند. لذا قبل از آنی که عیبت بگیرند عیب خودت را اصلاح کن.
شریعتی: از جنس همان ِ حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا.
حجت الاسلام صفایی: آن شیخ بهایی، تا چند به عیب دگران در نگری/ یک بار به عیب خود نگاهی می کن. می گوید چه قدر عیب دیگران را می بینی. چه قدر عیب دیگران را به رخ می کشی، چشم شما به سمت بیرون از خود هست، یک کم نگاه هم به خود کنید و خود را ملاحظه کنید. ساحت مقدس امیرالمؤمنین می فرمایند أَعْقَلُ النَّاسِ، عاقلترین مردم آن کسی هست که مَنْ كَانَ بِعَيْبِهِ بَصِيرا، کسی هست که از عیب خود کامل اطلاع دارد و نسبت به عیب دیگران عَنْ عَيْبِ غَيْرِهِ ضَرِيرا. نسبت به عیب دیگران چشم او بسته هست. اما نسبت به عیب خود چشم او باز هست. کاملاً خود را رصد می کند. آن وقت انسان که این طور شد چون عیب های خود را پیدا می کند درصدد اصلاح بر می آید و انسانی بزرگ می-شود. اما وقتی ما عیب دیگران را نگاه می کنیم که چه کسی چه جور هست و چه کرد به دیگران می پردازیم اما از درون خود اطلاعی نداریم و آن عیب هایی که هست منشأ اشتباه ما در رابطه با عیب گیری نسبت به دیگران می شود. شاید آن اصلاً عیبی نداشته باشد چون خود ما عیب داریم آن چیز را عیب می-دانیم. چون عیب در وجود انسان، انسان را دچار انحراف می-کند. در رابطه با این مسائلی که در رابطه با حوزه پردازش شخصیت انسان هست و مشغول بودن آن انسان به کشف عیب خود و رفع عیب خود احادیث فوق العاده زیاد هست که انسان اگر بخواهد آنها را تبیین کند واقعاً یک کتاب فوق العاده ای هست. ساحت مقدس امیرالمؤمنین می فرماید که اگر انسان عیوب دیگران را شروع به کاوش کردن و جستجو کردن کند و به مردم تشر بزند شما این عیب را دارید، شما آن عیب را دارید. در خانواده ها خویشان، اقوام، این به آن بگوید فلانی آن عیب را داشت شما آن عیب را دارید عیوب را از نظر خود پیدا کند و به رخ بکشد و انکار کند. اما خود او همین عیب ها را داشته باشد. یعنی به شخصی بگوید شما چرا غیبت می کنید اما خود او هم غیبت کند. به دیگری بگوید آقا چرا شما منت می-گذارید یک چیزی به کسی می دهید خود او این طور باشد. در فضای زندگی به یکی بگوید چرا شما به دیگران کمک نمی کنید؟ خود او هم اهل احسان نباشد. می فرماید که این شخصیت همان فردی هست که دچار یک بلای بزرگ شده است و آن دچار خودفریبی و دچار مکر الهی شده است. یعنی عیب دیگران را حالا صحیح یا غلط سر جای خود می گیرد و رد می کند عیب جویی می کند. خود او مبتلا هست. این شخص دچار یک خود فریبی هست. از ناحیه خداوند دچار مکری شده است که این شخص خود مجمع عیوب و نمی داند تا وقتی که دیگر کار از کار بگذرد و آن وقت متوجه شود که به چه بلایی مبتلا شده است و آن مرگ هست.
شریعتی: علیکم انفسکم. ان شاءالله که مراقب خودمان باشیم به معنای واقعی کلمه. حاج آقای حجت الاسلام صفایی خیلی از شما ممنون و متشکر هستم. می خواهم یک کتاب معرفی کنم با توجه به این که امروز یاد معاد در مباحث حاج آقای حجت الاسلام صفایی عزیز پر رنگ بود به همین مناسبت و به همین بهانه هم یک یادی کنیم از حضرت حاج آقای عابدینی عزیز که ان شاءالله خداوند ایشان را سلامت بدارد. شرح احادیث کتاب المعاد بحار الانوار هست، تا ابد زندگی. این جلد نفخ صور هست. تألیف حضرت حاج آقا عابدینی عزیز ما. بسیار کتاب خوبی هست. آیات را بنشویم، صفحه 584 آیات پایانی سوره مبارکه نازعات در سمت خدای امروز تلاوت خواهد شد بعد از تلاوت آیات ان شاءالله با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما.
صفحه584 قرآن کریم
‏شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. چه قدر دعای خوبی هست این ذکر صلوات ان شاءالله از آن غافل نشویم. یاد حاج آقای فرحزاد بخیر. از همین جا محضر ایشان هم سلام عرض می کنم. یکی ـ دو دقیقه فرصت داریم حسن ختام فرمایشات حاج آقای حجت الاسلام صفایی عزیز را بشنویم و ان شاءالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام صفایی: من اول به ناشنوانایان بسیار عزیز و بزرگوار ما هم از ناحیه خود و هم از ناحیه شما سلام عرض می کنم و نکته مهمی که الان در شرایط زمانی ما بسیار مهم هست حضور حماسی مردم در انتخابات پیش رو هست. مؤلفه قدرت نظام اسلامی با عنایات خداوند و توجهات حضرت ولی عصر و آن اسلام پایگی نظام مردم هستند. این انقلاب با رهبری امام راحل عظیم الشأن و اکنون با هدایت ها و رهبری مقام معظم رهبری از مردم آغاز شده است و جلو آمده است. با مردم رشد کرده است و برای مردم هست. بنابراین مؤلفه قدرت این نظام مردم عزیز هستند. و جنایتکاران جهانی مثل صهیونیسم بین الملل که جنایات آن مشهود هست، امریکا، انگلیس، تمامی این جنایکاران تاریخ به دنبال این هستند که مردم را از انقلاب جدا کنند این مؤلفه قدرت جدا کنند و آن گاه ضربات خود را بر ایران عزیز وارد کنند. مردم ما با بصیرت هستند. در مقاطع سرنوشت ساز حضوری حماسی از خود نشان دادند. ان شاءالله در انتخابات هم این حضور حماسی خواهد بود. مثل راهپیمایی 22 بهمن و نشان خواهند داد این مردم عزیز همیشه سربلند هستند و برای ایران عزیز، نظم آینده جهان تصمیمی بزرگ دارند ان شاءالله.
شریعتی: ان شاءالله ایرانی آباد، آزاد، سربلند، با مردمی غیور و ان شاءالله همیشه پرچم کشور ما در بهترین نقاط عالم به احتزاز در بیاید. ایران قوی لازمه آن حضور و مشارکت تک تک ما هست که برای آینده و برای سرنوشت این کشور تصمیم خواهیم گرفت. حاج آقای حجت الاسلام صفایی عزیز دعا بفرمایید و ان شاءالله حداحافظی کنیم.