اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-11-22-حجت الاسلام صفایی - ویژگی‌های اهل ایمان در نگاه قرآن و اهل‌ بیت علیهم‌السلام ( سخاوتمند بودن - ظلم نکردن و حمایت از مظلوم )

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. سلام می‌کنم به ایران پرشکوه، سلام می‌کنم به این مرز پرگهر و سلام می‌کنم به مردم آن که بی‌نظیر و بی‌بدیل هستند. سلام می‌کنم به همه عزیزانم، خانم‌ها و آقایان، هموطنان جان. اینجا تهران پایتخت کشور عشق و ایمان. به سمت خدای امروز خیلی خیلی خوش آمدید. گرامی می‌داریم سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی را و در این روز بسیار مبارک یاد می‌کنیم از امام و شهداء و همه آنهایی که جای آنها در بین مالی خالی است. مرحبا به مردم عزیز و قدرشناس که همیشه امتحان خودشان را پس داده‌اند و این حضور پرشور و این حضور باشکوه بهت و حیرت رسانه‌ها را در پی خواهد داشت مثل هر سال دیگر.

 
حجت الاسلام صفایی: بسم الله الرحمن الرحیم. بنده هم محضر مبارک حضرتعالی و مردم عزیز، گرانقدر و بسیار محترم سلام عرض می‌کنم. عرض ادب و دعای خیر دارم و سالروز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران را به همگان تبریک عرض می‌کنم و یاد و خاطره شهداء و امام شهداء را گرامی می‌داریم و این حضور حماسی سراسری در جغرافیای کلان ایران و این حماسه بصیرت و هوشمندی و مجاهدت به اول مقام معظم رهبری تبریک عرض می‌کنم و به این مردم عزیز و گرانقدر که هیچ‌گاه انقلاب خودشان را تنها نگذاشتند و همیشه نشان دادند که با انقلاب هستند، در خدمت انقلاب هستند و با جان از انقلاب خود دفاع می‌کنند و هیچ‌گاه توطئه‌ها، فتنه‌ها و اندیشه‌های جهان استکبار و مزدوران آنها نمی‌تواند این مردم را از انقلاب‌شان، از ایران‌شان، از رهبرشان، از آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب، امام‌شان، شهدای‌شان دور کند. مردم پای این انقلاب ایستاده‌اند و انشاءالله همین مردم در کنار مقام معظم رهبری این انقلاب را به دست صاحب اصلی آن مهدی آل محمد ان‌شاءالله خواهند رساند.
شریعتی: ان‌شاءالله و امیدوارم که بهترین اتفاقات برای مردم عزیز ما رقم بخورد در این ایران بسیار عزیز و دوست‌داشتنی و ان‌شاءالله روز به روز مردم ما خوش بدرخشند در رفاه و آسایش و امنیت و عافیت و ان‌شاءالله به تعبیر حاج آقای حجت الاسلام صفایی باشیم و انقلاب حضرت مهدی (عج) را ببینیم و جشن بگیریم و ان‌شاءالله تجربه کنیم.
حجت الاسلام صفایی : این مردم عزیز که ما می‌بینیم و این حضور حماسی و این نشاط انقلابی. شما در راهپیمایی اگر ملاحظه کنید مردم یک نشاط ویژه دارند. یک شور همگانی. و منشأ این نشاط یک شعور بالا است، یک بصیرت بالا است. و نشان می‌دهند که با این انقلاب هستند، آرمان‌ها و ارزش‌ها را حفظ می‌کنند و تمام توطئه‌ها را خنثی می‌کنند. این مردم با این عظمت که امام راحل عظیم الشأن گفتند که اینها از مسلمانان صدر اسلام هم برتر هستند. این خیلی حرف بزرگی است و واقعاً همینطور هست. شاید امیرمؤمنان امام علی بن ابی‌طالب روحی فداه آرزو داشت چنین مردمی داشته باشد. یعنی گاهی امیرمؤمنان در قریب 5 سال حکومت خودش، یک غربتی را احساس کرد که برخی موارد می‌نشست و می‌گفت اَینَ عمار، اَینَ ذوشهادتین. اینها کجا هستند؟ کجا رفتند؟ همه شهید شدند و من تنها هستم. شما می‌بینید این مردم عزیز رهبر خودشان را تنها نمی‌گذارند. در کنار خورشید منظومه نظام اسلامی قرار دارند و از حریم ولایت و انقلاب دفاع می‌کنند. این نشاط و شادابی انقلابی را آدم می‌بیند واقعاً یک روحیه فوق‌العاده مثبت پیدا می‌کند. آدم این عزیزان را که می‌بیند فقط باید شکر خدا کند و یک نکته‌ای خیلی تجلی پیدا می‌کند. همان نکته‌ای که مقام معظم رهبری فرمودند. این مردم امتحان خودشان را دادند. مسئولین هستند که باید بیایند با تمام وجود در خدمت این مردم باشند.
شریعتی: حتماً همینطور است. انشاءالله. برنامه امروز را می‌خواهیم تقدیم کنیم به امام راحل، به همه شهداء. شهدای انقلاب اسلامی، شهدای دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع سلامت، شهدای مدافع امنیت و ان‌شاءالله که روح همه آنها شاد باشد و به همه شهدای زنده که از امروز عزم خود را جذب کرده‌اند که به این مردم خدمت کنند. خدمت شما هستیم و بحث شما را خواهیم شنید.
حجت الاسلام صفایی : بسم الله الرحمن الرحیم. بیان شد که یکی از گروه‌های خاص که خداوند به آنها محبت ویژه دارد اهل ایمان هستند و اهل ایمان ویژگی‌های خاصی دارند که امام صادق در یک حدیث بسیار دقیق آن ویژگی‌ها را برشمردند که تعدادی از آن ویژگی‌ها را بیان کردیم و عرض شد و امروز مقدار دیگری از آن ویژگی‌ها بیان می‌کنیم. می‌فرمایند یکی از ویژگی‌های انسان مؤمن اینطور هست که «لا یقتر» اینها دست‌شان بسته نیست. اینطور نیست که اینها دست بسته باشند، دخیل باشند. گشاده دست هستند. بعد می‌فرمایند: «وَ لَا يُبَذِّرُ» اهل ولخرجی و بریز و بپاچ هم نیستند. «وَ لَا يُسْرِفُ» اهل اسراف هم نیستند. برخی از انسان‌ها در زندگی خانوادگی‌شان، فراتر از آن زندگی خویشاوندی‌شان، فراتر از آن زندگی اجتماعی‌شان خیلی خسیس هستند. یعنی انقدر خصلت از خودشان نشان می‌دهند که خانواده از دست آنها عاجز می‌شود. این «لایقتر» به تعبیر ادبی یعنی قطره قطره. قطره‌چکانی به خانواده‌شان یک پولی می‌دهند. در حالی که انسان بزرگ این است که کوشش می‌کند خانواده‌اش در راحتی و آسایش باشند. خاطرم می‌آید اول انقلاب یک جوانی آمد از پدرش گلگی کرد. پدرش هم شرایط خاصی داشت که عرض نمی‌کنم. گفت که ما هنوز یخچال نداریم ولی برای ما یخچال نمی‌خرد. پول هم دارد و ما مجبور هستیم یخ را از مغازه تهیه کنیم، در این کائوچوها بگذاریم و اینطوری زندگی کنیم.
شریعتی: یعنی به خانواده‌اش سخت می‌گرفت.
حجت الاسلام صفایی : بله. یخچال نمی‌خرید. خب آقایان رفتند با او صحبت کردند و او را راضی کردند. دلیلی که آورده بود این است: من یخچال می‌خرم ولی هر یخچالی باید در آن چیز بریزی. فکر آنجای آن بود. یخچال که خودش به تنهایی فایده‌ای ندارد. باید داخل آن چیز بریزی. میوه بریزی، غذا بریزی، من این کار را نمی‌کنم. اینطور به خانواده‌شان سخت می‌‌گیرند. این خوب نیست. به خویشان خود سخت می‌گیرند. این خوب نیست.
شریعتی: یک وقتی نداری، شرایط آن نیست، خورده‌ای هم نیست.
حجت الاسلام صفایی : اصلاً برخی مواقع مهمان دعوت می‌کنند، مهمان عزیزی است. می‌توانند یک سفره خوب در حد‌اقل خوب، جلوی مهمان بگذارند. اینها یک شرایطی ایجاد می‌کنند که هم مهمان ناراحت، هم خانم ناراحت، هم بچه‌ها ناراحت و خانم می‌گوید دیگر من کسی را دعوت نمی‌کنم می‌خواهید اینطوری رفتار کنید. اکثراً هم آقایان اینطور هستند. خانم‌ها کمتر. لذا انسان مؤمن انسانی است که دست و دل‌باز است. گشاده دست است. و به خاطر این گشاده‌دستی، خداوند هم به او می‌دهد. تا لیوان خالی نشود پر نمی‌شود. وقتی انسان داد نعمت نو می‌آید و چند برابر. و از آن طرف اهل تبذیر هم نیستند. ولخرجی و بریز و بپاچ و ما چنان می‌کنیم و چنان داریم و اینطور می‌کنیم و آن را انجام هم بدهیم، اینها هم نیستند. در آیه شریفه هست. «وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذيرا إِنَّ الْمُبَذِّرينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطينِ» می‌گوید ولخرجی نکنید و ریخت و پاش نکنید. این کسانی که این چنین هستند با شیطان برادری دارند. کلام خدا است. شما مهمانی‌ها را ملاحظه بفرمایید. چقدر ولخرجی می‌شود. در حالی که اگر درصدی از آن مدیریت شود و خرج خویشان خودشان بشود، چقدر مشکلات آنها برطرف می‌شود. ولی یکباره ولخرجی می‌کنند و هم زحمتی که کشیدند پولی به دست آوردند از دست می‌دهند، چیزی هم به دست نمی‌آورند و بعد از آن طرف خویشان و همسایه‌ها و نیازمندان در بحران متوقف شدند و این کاری برای آنها نکرده است. بنابراین انسان مؤمن، انسان بریز و بپاچ و ولخرج نیست. سامانه اقتصاد زندگی‌اش را مدیریت می‌کند. «فَلا يُسْرِفْ» اسراف هم نمی‌کند. فرق تبذیر با اسراف این است که اصراف انسان مایحتاج زندگی‌اش را تهیه می‌کند ولی زیاده‌روی می‌کند. مثلاً یک چیزی نیاز دارد بخرد، برای این ماه او مثلاً ده کیلو برنج نیاز هست ولی سی کیلو می‌خرد. مثلاً در سفره او نیاز هست که مثلاً 5 پشقاب برنج باشد ولی ده پشقاب می‌گذارد. تبذیر نه. تبذیر یعنی اصلاً کاری به زندگی خودش و مصرف ندارد. این می‌آید اصلاً سامانه اقتصادش را از بین می‌برد، ولخرجی می‌کند. مثلاً در خانه خانم نیاز به کالای لوازم خانگی دارد، او می‌رود با دوستان خود یک مجلسی می‌گیرد که ده برابر قیمت آن کالای خانه هست. بریز و بپاچ می‌کند. بعد زندگی او لطمه می‌بیند. انسان مؤمن انسانی است که قطره‌چکانی تنگ دست نیست. خیلی راحت با خانواده برخورد می‌کند. شما ملاحظه بکنید هر پدری، هر مادری، وقتی از سر کار به خانه برمی‌گردند، برای بچه‌ها یک چیز بخرند. آقا برای خانم یک چیزی بخورد. خانم بیرون هست برای آقا و بچه‌ها یک چیزی بخرد. مثلاً یک مقداری شیرینی بگیرد ببرد. چقدر محیط خانه باصفا می‌شود. این شیرینی که از بیرون می‌آید، یک شیرینی مادی است ولی در حقیقت یک شیرینی و عشق و محبت آن آورنده به خانه است. لذا خانه پر از محبت و صفا می‌شود. به همین خاطر انسان مؤمن «لایقتر» اینطور نیست که بگوید من مثلاً یک چنین کاری بکنم خب پول من از بین می‌رود، زحمت برای آن کشیدم. تو زحمت برای زن و بچه کشیدی و این کار را که می‌کنی به صفای خانه افزون می‌شود، به صمیمیت افزون می‌شود. یا مثلاً خانه را خانواده به اموراتی نیاز دارند. کمک کند. این پول‌ها را نگه ندارد. همه هم بگویند برای روز مبادا است. امروز مبادای دیروز است. دیروز می‌گفتیم برای روز مبادا خب امروز است دیگر. امروز وقتی نیاز هست برای این خانه کاری کرد، برای بچه‌ها کاری کرد، برای همسر کاری کرد، همسر برای شوهر کاری کند. اگر مشغولیاتی دارد، کاری دارد. و انسان مؤمن گشاده‌دست است و خیلی راحت با مسائل مالی برخورد می‌کنند، خدمت می‌کنند اما مدیریت دارند. اهل تبذیر نیستند ولخرجی آنچنان بکنند. مهمانی آنچنانی بدهند، خرج‌های آنچنانی کنند. اهل اسراف هم نیستند. در رابطه با اسراف خیلی آیات و روایات عجیبی داریم. در رابطه با تبذیر که گفتند اصلاً مبذرین برادران شیاطین هستند. یعنی کسانی که اینها ولخرجی می‌کنند و پولی که به زحمت یا به غیر از زحمت به دست آمده را ولخرجی می‌کنند. اینها اخوان الشیاطین هستند. اما در رابطه با اسراف خداوند گفته است: «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفين‏» اینها را دوست ندارم. خیلی حرف است که خداوند بگوید من اهل اسراف را دوست ندارم. مثلاً پدر به فرزندش می‌گوید من تو را دوست ندارم. چقدر گران است. الآن خدا می‌گوید. «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفين‏» می‌گوید من اهل اسراف را دوست ندارم. اینها محبوب من نیستند.
شریعتی: محبوب‌های خدا را گفتیم که خدا چطوری برای آنها تبل می‌زند و سنگ تمام می‌گذارد. این طرف گفته مقابل آن است.
حجت الاسلام صفایی : بله، می‌گوید من اینها را دوست ندارم. امیرمؤمنان می‌فرماید: «السَّرَفُ مَثواةٌ» سرف باعث شکست است، باعث سقوط است. «و القَصدُ مَثراةٌ» می‌گوید قصد باعث نمو است، باعث بزرگی است اما سرف باعث سقوط است. امام صادق یک حدیثی دارند می‌آید مصادیق اسراف را بیان می‌کند که انسان با همین محاسبه می‌تواند خیلی مواضع اسراف را تشخیص بدهد. می‌فرماید: «اَدْنَـى اْلاِسْـرافِ» پایین‌ترین درجه اسراف را شما می‌خواهید ملاحظه کنید این است:  «هَـراقَةُ فَضْلِ اْلاِنـاءِ» این لیوان که انسان آب خورده است یک کم مانده است. این را دور بریزد. این اسراف می‌شود. «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفين» خدا این آدم را دوست ندارد. پشقاب غذایی دارد، دور بریزد نصف آن را. می‌گوید این از مصادیق اسراف است. «وَابْتِذالُ ثَوْبِ الصَّوْنِ»  این خیلی جالب است. می‌گوید شما یک سری لباس‌ها داری برای بیرون است. یک سری لباس‌ها را داری برای مجلس هست. برای مهمانی استفاده می‌کنید. اگر شما آن لباس‌های بیرونی و لباس‌هایی که در مجالس خاص استفاده می‌کنید، در منزل بپوشید، اسراف محسوب می‌شود. چون آن لباس‌ها لباس خاصی است. اگر انسان در منزل استفاده کند احتمال دارد مواد غذایی روی آن ریخته شود. انسان می‌خوابد اینها چروک می‌شود، پاره می‌شوند، فرسوده می‌شود. می‌گوید از موارد اسراف است. از بیرون آمدی لباس بیرونی را بیرون بیاور، لباس درونی را بپوش. انقدر دقت دارد. و بعد می‌فرماید: «اِلْقاءُ النَّـوى» این هسته‌های برخی از میوه‌ها که قابل استفاده است را دور بریز. مثلاً هسته هندوانه، هسته خربزه، هسته به، هسته خرما. بیشتر این میوه‌ها هسته‌هایی دارند که خاصیت‌هایی دارند و از آنها استفاده می‌شود. الآن در بازار می‌فروشند. الآن از هسته خرما در طب سنتی برای دیابت استفاده می‌شود. می‌گوید انها را دور بریزید. می‌گوید این دور ریختن هم اسراف می‌شود.
شریعتی: مرز آن خیلی ظریف و حساس است. یعنی متأسفانه این چیزها برای ما عادی شده است.
حجت الاسلام صفایی : بله. من بزرگان را دیده‌ام که وقتی غذا می‌خوردند، از قاشق آنها چند دانه برنج در سفره می‌افتاد. اینها را دقیق جمع می‌کردند. در منزل‌شان نان اضافه می‌آمد. اینها را خشک می‌کردند و در کیسه می‌گذاشتند، وقتی آبگوشت داشتند تلیت می کردند. و یکی از عوامل عذاب قبر همین اسراف است. انسان خیلی باید دقت کند که انسان مبتلا به اسراف نشود. از هر چیزی که می‌شود استفاده کرد دور نریزد و از غذایی که در اختیار دارد، ساخته شده، با زحمت خریداری شده است، با زحمت پخته شده است، با زحمت توسط خانواده عرضه شده است، این غذا دورریخته نشود. حالا شما نگاه کنید در برخی از این مهمانی ها، برخی از این رستوران ها
شریعتی: تالارها، هتل ها، آدم واقعاً اصلاً غصه می خورد.
حجت الاسلام صفایی : بعد مشکل هم این جا هست که من این را به چشم دیدم برای یک نفر این قدر غذا می آورند که برای چند نفر کفایت می کند. مگر این فرد چه قدر می تواند بخورد. هم آنهایی که می آورند باید دقت کنند، هم آنهایی که استفاده می کنند باید مراعات این معنا کنند که خدای نکرده اسراف نشود. انسان مؤمن گشاده دست هست، خوشرو هست. خوش برخورد هست. این طور نیست که دست او بسته باشد. برخی از این مؤمنین اصلاً همیشه در جیب آنها یک هدیه ای، شکلاتی، شیرینی چیزی برای بچه ها دارند. چه قدر مؤثر هست. چه قدر خوب هست. قطره چکانی اقتصاد را مدیریت نمی کند. گشاده دست هستند، اهل سخاوت هستند ولی تبذیر نمی کنند. اسراف نمی ورزند. این نکته را دارد. نکته دیگری که در رابطه با ویژگی های انسان مؤمن هست که اینها حمایت از مظلوم می کنند. يَنْصُرُ الْمَظْلُومَ. مظلوم را کمک می کنند. این طور نیستند که یکی در حضور آنها ظلم ببیند، مظلوم واقع شود اینها ساکت باشند. یا خدایی نکرده به ظالم کمک کنند. انسان های مؤمن این طوری نیستند. ظلم یعنی مراعات حق دیگری را نکردن. خانه مال دیگری هست انسان بیاید آن را تصاحب کند. همین کاری که این صهیونیست ها در غزه و در فلسطین اشغالی می کنند. انسان مؤمن به این امور راضی نیست. 2 ـ يَنْصُرُ الْمَظْلُومَ به مظلوم کمک می کند. انسان مؤمن الان برخی می پرسند، سؤال می کنند چرا ما به دیگران کمک کنیم؟ این آموزه دین ما هست.
شریعتی: که یاور مظلوم باشید و دشمن ظالم.
حسینی قمی: این اصلاً ویژگی انسان مؤمن هست. اگر ما این کار را نکنیم اهل ایمان نیستیم. بعد جالب هم این هست می گوید مظلوم چه مسلمان، چه غیر مسلمان، اگر به یک مسیحی ظلم شد انسان مؤمن به او کمک می کند. حتی اهل کشور خود ما نبود اصلاً یک کشور دیگری بود ظلم شد باید کمک کند. انسان مؤمن به مظلوم کمک می کند. وَ يَنْصُرُ الْمَظْلُوم‏ به همین خاطر انسان مؤمن انسانی هست به مظلوم کمک می کند. این طور نیست که از کنار او به راحتی رد شود بگوید به من چه، به من ربطی ندارد، چرا من خود را درگیر کنم، چرا من خود را در یک بحرانی قرار بدهم؟ نه خداوند گفته است انسان مظلوم باید به کمک او شتافت. پیامبر گرامی اسلام می فرماید مَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِم‏، هر کس حق مظلوم را از ظالم بگیرد كَانَ مَعِي فِي الْجَنَّة در بهشت با من هست. مظلوم هم این نیست که یک چیز بزرگ از او گرفته باشند، حق بزرگی از او خورده باشند آن دیگر نهایت ظلم هست اگر انسان در محیط اداری، در محیط زندگی، در محیط اجتماعی حق کسی گرفته شد ولو این که یک نفر در صف جلوتر بود یک نفر رفت جلوی او ایستاد به او ظلم کرد. آن مظلوم می گوید آقا چرا شما جلوتر رفتید؟ انسان بایستد همین طور او را نگاه کند. هیچ کاری نکند. این جا باید انسان تذکر بدهد. بگوید ایشان مقدم بودند، شما مأخر بودید صحیح نیست. این از موارد جدی امر به معروف و نهی از منکر هست. که امر به معروف و نهی از منکر موجب اعتلای جامعه و شخصیت انسان شود. من در یکی از صحبت ها عرض کردم اولین آمر به معروف و ناهی عن المنکر خدا هست. خود خدا. این همه امر کرده است این هم نهی کرده است لذا اول آمر به معروف و ناهی عن المنکر خود خدا هست و پیامبران، انبیاء الهی، ائمه ما همه آمر به معروف و ناهی از منکر بودند. لذا انسانی که امر به معروف می کند، نهی از منکر می کند با شرایط خود در عین محبت و رحمت و عطوفت و بالمعروف این کار را انجام می دهد کار خدایی انجام می دهد. به همین خاطر انسان مؤمن باید به مظلوم کمک کند. اگر به مظلوم کمک نکرد در ایمان خود خدشه هست.
شریعتی: یک جای کار می لنگد.
حجت الاسلام صفایی : انقلاب اسلامی ایران ینصر المظلوم بود. چه قدر در رژیم گذشته به این مردم ظلم شد. به اسلام ظلم شد. به امام راحل عظیم الشأن و این مردم عزیز آمدند و یک بنایی را ایجاد کردند که تاریخ جهان را متحول کرد. این انقلاب واقعاً تاریخ جهان را متحول کرد. برخی از شخصیت های بزرگ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی جهان در رابطه با انقلاب اسلامی ایران مطالبی نوشتند و کاملاً بیان کردند جنس این انقلاب، جوهره این انقلاب با جنس و جوهره انقلاب های دیگر فرق دارد. این انقلاب ریشه در بعثت انبیاء دارد. ریشه در عرش دارد. ریشه در هدایت های الهی دارد. می خواهد مردم را دارای یک تمدن دینی با تمام ویژگی های آن، پیشرفت، عدالت، توسعه علم، دانش، فناوری در یک فضایی پر از معنویت، فرهنگ، صلح، با یک تعامل فوق العاده مثبت با جهان بر اساس مصلحت و حکمت و عزت این همه، خب این همان ینصر المظلوم هست. اگر ما به مردم لبنان کمک کنیم، به مردم سوریه کمک کنیم، به مردم عراق، غزه، افغانستان و تمام جاهایی که مظلوم واقع می شوند این از ویژگی های انسان با ایمان هست. که ما این که دیگران هم وظیفه دارند به ما کمک کنند. و این خیلی نکته مهمی هست. این تعامل متقابل در این رابطه هست. امیرالمؤمنان امام علی بن ابیطالب در آن لحظات آخر عمر خود با امام حسن و امام حسین یک وصیتی دارند که در نهج البلاغه هست و بسیار ارزشمند هست. من توصیه می کنم حتماً وصیت امیرالمؤمنان به امام حسن و امام حسین (ع) را مطالعه کنند. چون وصیت با دیگر سخنان یک فرق اساسی دارد. عصاره دانش و علم و تجربه یک شخص هست که در آخرین لحظات حیات آن را بیان می کند. دیگر مخلوط دنیایی در آن نیست. ناب هست. بعد این هم علی بن ابیطالب می گوید. یعنی شخصیتی که واقعاً قابل توصیف نیست. یعنی هر چه انسان بیان کند این اعتراف به عجز از تبیین شخصیت آقا هست. از آن طرف دارد به دو نفر سید الشباب اهل الجنه وصیت می کند. سفارش می کند. ببینید یکی از فرازهای این وصیت این هست كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً. این حجت بر همه تمام می کند که انسان مؤمن باید به مظلوم کمک کند. حق مظلوم اگر گرفته شده است تا آن جایی که توان دارد، تا آن جایی که قدرت دارد، تا آن جایی که می تواند مسئله را حل کند و رفع ظلم کند این کار را انجام بدهد و پیامبر فرمودند اگر کسی این کار را کرد كَانَ مَعِي فِي الْجَنَّة این خیلی حرف هست. معیت با رسول خدا یعنی در ردیف من هست. همنشین من هست فی الجنه. ساحت مقدس رسول خدا می فرماید الظلم ندامه، ظلم یک جا موجب پیشمانی خواهد شد. یا در خود دنیا آن چنان گرم هست بازار مکافات عمل چشم اگر بینا بود هر روز، روز محشرست. یکی از علمای بزرگ تفسیر که در زمخشر زندگی می کردند این علامه زمخشری که صاحب کتاب الکشاف هست ایشان در هجرتی که از زمخشر به مکه داشتند چون ایشان اواخر عمر در مکه مقیم شدند. لذا به او جار الله محمود زمخشری می گفتند. در مسیر که می رفتند از زمخشر که خیلی سرمایه ویژه ای دارد این پای ایشان به خاطر این که سوار بر مرکب بودند برف بود، این پای خود را از دست دادند. خبر به مادر او دادند. گفتند که فرزند شما یک پای خود را از دست داده است. گفت عجب. عجب. گفت این بچه من عادت داشت این گنجشک ها را می گرفت پاهای آنها را می بست و آنها را به پرواز در می آورد برخی موارد این بند را که می کشید پای گنجشک بیرون می آمد. آن چنان گرم هست بازار مکافات عمل/ چشم اگر بینا بود هر روز، روز محشرست. الظُّلْمُ فِي الدُّنْيَا هُوَ الظُّلُمَاتُ فِي الْآخِرَةِ. ظلم در دنیا، حق کسی را خوردن، روزگار او را سیاه کردن به همین خاطر به آن ظلم می گویند روزگار کسی را سیاه کردن روزگار انسان در آخرت سیاه خواهد شد. الظُّلْمُ فِي الدُّنْيَا هُوَ الظُّلُمَاتُ فِي الْآخِرَةِ. به همین خاطر انسان مؤمن نه ظلم می کند و نه می گذارد مظلومی که در زندگی او حضور دارد و می تواند به او کمک کند، کمک نکند. حتماً به او کمک می کند. نکته دیگری که انسان های مؤمن دارند و امام صادق (ع) فرمود از ویژگی های آنها هست این هست که نَفْسُهُ مِنْهُ فِي عَنَاءٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَة، انسان مؤمن به خود سخت می گیرد، روزه می-گیرد، نماز شب می خواند، صله رحم می کند، خانه پدر، مادر، خویشان و قوم می رود پولی دارد به دیگران کمک می کند. نیاز هست جایی برود، کمکی کند، مثلاً همین گروه های عزیز جهادی که ما داریم که من گاهی می روم به این عزیزان سر می زنم واقعاً این جوان ها اهل ایمان هستند. انسان آنها را می-بیند فقط باید برای اینها دعا کرد. بدون چشم داشت یک ریال دوران نشاط جوانی خود را می آیند در روستاها، مناطق محروم به مردم خدمت می کنند. می گویند نَفْسُهُ مِنْهُ فِي عَنَاءٍ خود را به سختی می اندازند انسان مؤمن وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَة، مردم از دست آنها راحت هستند. لطمه ای به کسی نمی-زنند.
شریعتی: برای راحتی مردم به قیمت سختی خود تلاش می کنند.
حجت الاسلام صفایی : در احادیث بسیار داریم که الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ النَّاسُ مِنْ يَدِهِ وَ لِسَانِه‏، انسان مسلمان کسی هست که مردم از رفتار و زبان او در امان هستند. این ید نشان از رفتار هست. چون انسان بیشتر رفتارهای او با دست هست. به معنای قدرت هم هست. انسان مسلمان کسی هست که مردم از دست و زبان او در راحت هستند. این زبان او غیبت نمی کند. زبان او نمی-رنجاند، زبان او تخریب نمی کند. زبان او ضلالت ایجاد نمی کند. زبان او به خیر می چرخد. رفتار او هم رفتاری هست که مردم در کنار او احساس آرامش می کنند. پیامبر گرامی اسلام فرمودند الْمُسْلِمَ أَخُ الْمُسْلِم‏. مسلمانان برادر همدیگر هستند. لا یظلم، به او ظلم نمی کند. یک مسلمان به مسلمان دیگر بلکه به غیر مسلمان ظلم نمی کند. و لا یشتمه حرف بد به او نمی زند. باز می-فرماید المسلم اخ المسلم لا یخونه. مسلمان بردار هم هستند خیانت نمی کند. لا یغضب، دروغ به او نمی گوید. و لا یخوله، او را خوار نمی کند. احترام می-گذارد. اگر جامعه ما این طوری باشیم همه در خدمت همدیگر ولو خودم به زحمت می افتم ولی در خدمت دیگران هستم.
شریعتی: این همان جامعه آرمانی هست.
حجت الاسلام صفایی : بله. و این محاسبه، محاسبه سود هست. به تعبیر آقایان برد ـ برد هست. انسان یک خدمتگزار جامعه هست یک فرد هست خدمتگزار جامعه هست یک جامعه خدمتگزار او می شود. عقلانیت مدیریت زندگی هم حکم می کند که انسان خدمتگزار مردم باشد و قدر بدانیم، مردم هم قدرشناس هستند خدمتگزار او خواهند بود. بنابراین انسان مؤمن انسانی هست که گل همیشه بهار بی خار در جامعه اسلامی هست اما در مقابل دشمنان اشداء علی الکفار رحماء بینهم.
شریعتی: خیلی ممنون و متشکر هستم. امروز را گرامی می داریم به همه شما تبریک می گوییم. امروز اول شعبان هم هست اول ماه شعبان المعظم که بر همه شما مبارک باشد ان شاءالله. اعیاد مبارکی پیش رو هست نماز اول ماه، صدقه اول ماه یاد شما نرود. صفحه 577 قرار امروز عزیزان و دوستان من هست به اتفاق تلاوت کنیم بعد از تلاوت آیات ان شاءالله همراه شما و در کنار شما هستیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
صفحه577 قرآن کریم
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. امروز هم در کنار شما گذشت. در 22 بهمن سال 1402 و این لحظات، لحظات پایانی و دقایق پایانی هست حاج آقای حجت الاسلام صفایی عزیز ما دعا بفرمایند و ان شاءالله همه ما آمین بگوییم و خداحافظی کنیم.