اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-10-30- سیری در نهج البلاغه امیرالمؤمنین علی علیه السلام (خطبه 28 و 52) حجت الاسلام حسینی قمی

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خانم ها، آقایان به اولین روز هفته سمت خدا خیلی خوش آمدید. سلام می کنم خدمت عزیزان در هر کجا که هستید مخاطبان جان، مخاطبان عزیز شبکه سه، مخاطبان خوب شبکه افق، شنونده های رادیو معارف، هر کسی در هر کجا صدای ما را می-شنوند و تصویر ما را می بیند خیلی خوشحال هستیم که با هم هستیم و در کنار هم هستیم. و با احترام و با افتخار در محضر حاج آقای حسینی عزیز. سلام علیکم و رحمۀ الله.


حجت الاسلام حسینی قمی: سلام علیکم و رحمۀ الله. عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همه بینندگان عزیز در خدمت شما هستیم.
بسم الله الرحمن الرحیم. أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الدُّنْيَا قَدْ أَدْبَرَتْ وَ آذَنَتْ بِوَدَاعٍ خطبه 28 نهج البلاغه امیرالمؤمنان سید رضی (ره) راجع به این خطبه می فرماید لو كان كلام يأخذ بالأعناق إلى الزهد في الدنيا، اگر سخنی بخواهید پیدا کنید که انسان را به طرف زندگی زاهدانه ببرد و يضطر إلى عمل الآخرة، یک جوری تحت تأثیر قرار بگیرد که خود به خود به طرف کار برای آخرت برود این خطبه هست. و كفى به قاطعا لعلائق الآمال‏، این خطبه کفایت می کند برای این که تعلقات و آرزوهای ما را قطع کند. خیلی خطبه عجیبی هست. فَإِنَّ الدُّنْيَا قَدْ أَدْبَرَتْ وَ آذَنَتْ بِوَدَاعٍ، دنیا پشت کرده است و اعلام وداع کرده است. به هر حال در روایات داریم انسان هر لحظه که از عمر او می گذرد یک قدم به مرگ نزدیک تر می شود. وَ إِنَّ الآْخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ أَشْرَفَتْ بِاطِّلَاعٍ، آخرت به ما رو کرده است آن هم أَشْرَفَتْ بِاطِّلَاعٍ آن هم با یک اقبالی از بالا، نگاه از بالایی دارد به طرف ما دارد نگاه می کند و به طور ناگهانی سراغ ما می آید. أَلَا وَ إِنَّ الْيَوْمَ الْمِضْمَارَ، از تعبیرات بسیار زیبای امیرالمؤمنان (س) وَ غَداً السِّبَاقَ وَ السَبَقَةُ الْجَنَّةُ وَ الْغَايَةُ النَّارُ، امروز روز مضمار هست، مضمار یعنی روز تمرین. این اسب هایی که می خواهند برای مسابقه آماده کنند چه قدر اینها را در تمرین می برند که چابک شوند، آماده شوند، حضرت دنیا به روزی که باید تمرین کرد تشبیه می-فرمایند، برای مسابقه چابک شد. وَ غَداً السِّبَاقَ و فردای قیامت مسابقه قیامت هست. خب می دانید در میدان مسابقه نمی شود بگویید آقا صبر کنید مهلت بدهید من یک تمرین دیگر انجام بدهم، تمام می شود. حالا جایزه چیست؟ هر کس برنده شد وَ السَبَقَةُ الْجَنَّةُ وَ الْغَايَةُ النَّارُ، جایزه بهشت هست و آنهایی که ببازند آتش هست. أَ فَلَا تَائِبٌ مِنْ خَطِيئَتِهِ قَبْلَ مَنِيَّتِهِ، کسی نیست قبل از مرگ خود توبه کند. أَ لَا عَامِلٌ لِنَفْسِهِ قَبْلَ يَوْمِ بُؤْسِهِ، کسی نیست که قبل از این مرگ او برسد یک کاری برای خود بکند. أَلَا وَ إِنَّكُمْ فِي أَيَّامِ أَمَلٍ، امروز همه آن آرزو هست ولی مِنْ وَرَائِهِ أَجَلٌ، به فکر آرزوها هستیم نمی دانیم مگر ما چه زمانی می رسد. فَمَنْ عَمِلَ فِي أَيَّامِ أَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ أَجَلِهِ، اگر امروز یک کاری کردید خب این کارها به درد شما می خورد. دیگر اجل خطری ندارد، نگرانی ندارد، برای مرگ آماده هستید. وَ مَنْ قَصَّرَ فِي أَيَّامِ أَمَلِهِ، اگر کسی در این روزها کوتاهی کند فَقَدْ خَسِرَ عَمَلُهُ وَ ضَرَّهُ أَجَلُهُ، عمل او زیانبار هست و اجل به او ضرر می رساند. أَلَا فَاعْمَلُوا فِي الرَّغْبَةِ كَمَا تَعْمَلُونَ فِي الرَّهْبَةِ، فاعملوا فی الرغبه، روز خوشی همان قدر آدم خوبی باشید مسلمان باشید، کار خیر کنید، انفاق کنید، یاد خدا باشید، نماز بخوانید، گناه نکنید، دروغ نگویید، آبروی کسی را نبرید روز خوشی همان جور که روز ترس و گرفتاری هست. الان می-بینید متأسفانه ما تا گرفتاری برای ما پیش می آید، یک مشکلی برای ما پیش می آید، یک بیماری برای ما پیش می آید بعد که خوب می شویم همه چیز یاد ما می رود. واقعاً آیه عجیب هست در قرآن کریم سوره مبارکه فصلت آیه 51 «وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى‏ بِجانِبِه‏» وقتی غرق نعمت هست اعرض روی گردان از ما هست و نَأی بجانبه، با تکبر روی بر می گرداند. بابا ما بودیم همه چیز به شما دادیم. «وَ إِذا مَسَّهُ الشَّر» (فصلت/51) همچنین که جواب آزمایش یک مقدار مشکوک شود، یک ام آر آی داشته است بگویند هنوز مشکوک هست، هنوز معلوم نیست، خدای نکرده بگویند نمونه برداری تا جواب آن بیاید «فَذُو دُعاءٍ عَريض‏» (فصلت/51) نه دعا می کند، «فَذُو دُعاءٍ عَريض‏» (فصلت/51) یک دعای عریض، بلند و بالا. مدام دعا می کند، نذر و نیاز می کند، به این و آن می گوید التماس می کند. این نماز و دعا و نذر و نیاز و رسیدگی به فقرا مال همیشه هست. چرا روزی که جواب آزمایش شما ناراحت کننده هست یاد خدا می-افتید. أَلَا فَاعْمَلُوا فِي الرَّغْبَةِ كَمَا تَعْمَلُونَ فِي الرَّهْبَة. یک آیه دیگر بخوانم واقعاً این هم عجیب هست. واقعاً اینها گلایه های قرآن هست. سوره مبارکه یونس آیه 12 «وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا» سختی که به او می رسد ما را می خواند. کجا؟ «لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِما» (یونس/12) در بستر به پهلو افتاده است التماس و ناله. نماز می خواند، ایستاده، نشسته. «فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ» (یونس/12) همچنین که خوب شد، «مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا» (یونس/12) یک جوری بر می گردد که اصلاً انگار هیچ وقت در خانه ما نیامده است، «كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى‏ ضُرٍّ مَسَّهُ» (یونس/12) اصلاً انگار هیچ وقتی دنبال ما، تا دیروز که مریض بودی در بستر بودی یادت رفت. الان متأسفانه خیلی از این نذر و نیازها و توسل ها و جمکران رفتن ها و نماز اول وقت خواندن ها و کربلا رفتن ها، برای آن روزی هست که به تعبیر امیرالمؤمنان (س) فی الرهبه، روز ترس هست، روز نگرانی هست، روز بیماری هست. اما روزی که خوش هستید چه؟ أَلَا وَ إِنِّي لَمْ أَرَ كَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا، امیرالمؤمنان می فرمود من ندیدم کسی كَالْجَنَّة مثل بهشت که نَامَ طَالِبُهَا اینها می گویند ما طالب بهشت هستیم آنها خواب هستند. چه طالب بهشت هستید که خواب هستید و کاری نمی کنید، وَ لَا كَالنَّارِ نَامَ هَارِبُهَا، می گویند فراری از آتش هستیم ولی دارند به طرف آتش می روند. أَلَا وَ إِنَّهُ مَنْ لَا يَنْفَعُهُ الْحَقُّ يَضُرُّهُ الْبَاطِلُ، اگر حرف حق به درد شما نخورد، حتماً باطل شما را بیچاره می-کند. وَ مَنْ لَا يَسْتَقِيمُ [يَسْتَقِمْ‏] بِهِ الْهُدَى يَجُرُّ [يَجُرُّهُ‏] بِهِ الضَّلَالُ إِلَى الرَّدَى، اگر هدایت راه مستقیم شما درست نکرد گمراهی شما را از بین می برد. إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ [عَلَيْكُمْ‏] عَلَيْكُمُ اثْنَتَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ فَتَزَوَّدُوا فِي الدُّنْيَا مِنَ الدُّنْيَا، من بارها این را عرض کردم ببینید اگر آدم بخواهد کاری کند از همین بهره های دنیایی هست. حدیث امام صادق (س) را خواندیم حضرت فرمود إِنِّي لَمِنْ أَكْثَرِ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَالًا. من از ثروتمندترین مردم مدینه هستم. ولی همین امام صادق (س) وقتی به او می گفتند این نخلستانی که دارید داستان آن چیست؟ می-فرمود اگر در راه خدا ندهم، به همسایه ها ندهم، به فقرا ندهم، به بیچاره ها ندهم، به مؤمنین ندهم، دیوار باغ را می-شکافم هر کس می خواهد بیاید بنشیند خرما بخورد، اگر این کارها را نکنم 400 هزار درهم به من می رسد. ولی این قدر در راه خدا و همسایه ها و گرفتارها و مردم می دهم، چهل هزار از چهارصد هزار یعنی ده درصد آن به من می رسد. پس ثروت خوب هست لذا حضرت می فرماید فَتَزَوَّدُوا فِي الدُّنْيَا مِنَ الدُّنْيَا، از دنیا بهره بگیرید. مَا تُحْرِزُونَ [تَحُوزُونَ‏] بِهِ أَنْفُسَكُمْ غَداً.
یک تعبیر دیگری دارد واقعاً تعبیر عجیبی هست. من محو این خطبه هستم. خطبه 52 امیرالمؤمنان. شما ببینید ما گاهی کار خیر که می کنیم، آقا چه خبر هست، ما این قدر ما الان از خدا طلبکار هم هستیم. هستند کسانی که می گویند ما این قدر کار خیر کردیم از خدا طلبکار هستیم. ببینید امیرالمؤمنان چه می-گوید؟ چه می فرماید؟ فالله در این چند خط سه تا قسم جلاله امیرالمؤمنان می خورد. فَوَ اللَّهِ لَوْ حَنَنْتُمْ حَنِينَ الْوُلَّهِ الْعِجَال‏ وَ دَعَوْتُمْ بِهَدِيلِ الْحَمَامِ وَ جَأَرْتُمْ جُؤَارَ مُتَبَتِّلِي الرُّهْبَان‏ به خدا قسم اگر مثل این حیوانی که سرگردان هست و بچه خود را از دست داده است چه جوری ناله می زند، کبوترهایی که گاهی غیر از صدای معمولی ناله ای می زنند اگر آن جوری ناله بزنید جَأَرْتُمْ مثل راهبان تاریک دنیا نوحه خوانی کنید خَرَجْتُمْ إِلَى اللَّهِ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَاد تمام اموال و زندگی خود را در راه خدا هزینه کنید تمام زندگی و اولاد خود را، برای این که به خدا برسید یا رحمت الهی شامل حال شما بشود لَكَانَ قَلِيلًا فِيمَا أَرْجُو لَكُمْ مِنْ ثَوَابِهِ، در برابر آن پاداشی که من انتظار دارم خدا به شما بدهد وَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِنْ عِقَابِهِ، آن عقابی که در انتظار گناهکاران هست این کم هست. یک بار دیگر با عجله می گویم. خَرَجْتُمْ إِلَى اللَّهِ اگر تمام هستی خود را در راه خدا بدهید اموال و اولاد بچه ها هم وقف کار خیر، همه اموال در راه خدا، بچه-های من قربانی دین، ولی باز آن پاداشی که از خدا انتظار هست آن عقابی که باید نگران آن باشیم بعد یک قسم جلاله. یعنی هر کار کنید باز حق مطلب ادا نمی شود. وَ [بِاللَّهِ‏] تَاللَّهِ، به خدا قسم. لَوِ انْمَاثَتْ قُلُوبُكُمُ انْمِيَاثاً، اگر دل های شما از شوق الهی، از شوق رحمت الهی، از خوف عذاب الهی دل شما آب شود وَ سَالَتْ عُيُونُكُمْ مِنْ رَغْبَةٍ إِلَيْهِ أَوْ رَهْبَةٍ مِنْهُ دَماً، از شوق به پاداش الهی، خوف از عذاب الهی به جای اشک خون بریزید، خون گریه کنید، ثُمَّ عُمِّرْتُمْ فِي الدُّنْيَا مَا الدُّنْيَا بَاقِيَةٌ، تا آخر عمر دنیا شما در دنیا عمر کنید وَ لَوْ لَمْ تُبْقُوا شَيْئاً مِنْ جُهْدِكُمْ، تا آخر دنیا عمر کنید شبانه روز هم مشغول بندگی باشید. شبانه روز هم به تعبیر حضرت تمام هستی خود را به فقرا بدهید، به نیازمندان بدهید، خود و اولاد خود و همه زندگی خود را وقف کار خیر کنید مَا جَزَتْ أَعْمَالُكُمْ وَ لَوْ لَمْ تُبْقُوا أَنْعُمَهُ عَلَيْكُمُ، این جبران آن نعمت هایی که خدا به شما داده است نخواهد بود. یک بار دیگر. حضرت می فرماید اگر دل شما از شوق و خوف الهی آب شود به جای اشک خون گریه کنید به اندازه عمر دنیا عمر کنید تمام اموال و زندگی را همه را وقف خدا و خرج خدا و راه خدا کنید ولی نمی توانید در برابر آن نعمت أَنْعُمَهُ عَلَيْكُمُ الْعِظَام‏، آن نعمت های بزرگی که خدا به شما داده است در برابر آن نعمت ها جبران نمی شود.
شریعتی: این همان چیزی هست که در واقع اولیاء خدا مدام می-گویند نشد، نشد، نشد.
حجت الاسلام حسینی قمی: شما جای خوبی اشاره فرمودید. یک تعبیری از امام (ره) در این چهل حدیث ایشان دیدم خیلی تعبیر جالبی هست. خواهش می کنم عزیزان بارها ما عرض کردیم از چهل حدیث غفلت نکنند. واقعاً بارها عرض کردم چهل حدیث یک کتاب فقط این نیست که ما یک شب مطالعه کنیم و از آن بگذریم. باید دم دستی باشد، انسان به مرور بخواند مرتب بخواند. امام (ره) یک عبارتی دارد می فرماید یک وقت کسی فکر نکند با این عبادت-هایی که ما کردیم، با این کارهایی که ما انجام دادیم ما حق عبودیت را ادا کردیم. امام می فرماید در حالی که خاتم النبیین این جمله را همه شنیدند در کافی مرحوم کلینی (ره) هست در حالی که خاتم النبیین می فرماید مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك‏ مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِك‏، اگر امیرالمؤمنان (س) بگوید ما عرفناک، ما عبدناک، ما چه می توانیم بگوییم؟ امیرالمؤمنین (س) بگوید مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك‏ مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِك‏، آن وقت ما با این دو رکعت نماز ...
شریعتی: خود امیرالمؤمنین که آه می کشد.
حجت الاسلام حسینی قمی: خود حضرت آه باللذات، این یاد ما باشد. خواهش می کنم عزیزان خیلی نکته مهمی هست. آن وقت حضرت مخصوصاً به یک نعمت خاصی، حالا ما سر تا پا نعمت هستیم واقعاً نمی فهمیم. می بینید که خدای نکرده یک بیماری ... آقا ما تا حالا نمی-دانستیم چشم چه نعمتی هست. خدای نکرده ناراحتی قلبی، آقا قلب چه آرامشی داشت، ناراحتی کلیه تازه متوجه می شویم. حالا در بین این نعمت های مادی هیچ حضرت به یک نعمت معنوی اشاره می کند. هُدَاهُ إِيَّاكُمْ لِلْإِيمَانِ هدایت ایمانی شما. یک دعایی داریم مرحوم راوندی (ره) می فرماید رسول خدا فرمود اگر کسی هر روز صبح چهار تا الحمدالله نگوید من می ترسم نعمت از او گرفته شود. صبح به صبح چهار تا الحمدلله. حالا کتاب قطب راوندی را که عزیزان نمی توانند پیدا کنند در حاشیه مفاتیح ببینید مرحوم محدث قمی نوشتند دعای هر صبح و شام، چه بگوییم؟ فرمود اگر چهار تا الحمدلله نگویید می ترسم نعمت از شما گرفته شود. 1 ـ الحمدلله الذی اعرفنی نفسه. خدایا شکر ما خداشناس هستیم. وَ لَمْ يَتْرُكْنِي عَمْيَانَ الْقَلْب‏، کوردل نیستیم. 2 ـ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنِي مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص، خدایا شکر که من از امت رسول خدا هستم، لم یجعلنی من سایر امم، 3 ـ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي سَتَرَ ذُنُوبِي وَ عُيُوبِي‏. خدایا شکر که آبروی من را حفظ کردی. وَ لَمْ يَفْضَحْنِي‏، خدا آبروی ما را نبرد. 4 ـ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ رِزْقِي فِي يَدَيْه‏ وَ لَمْ يَجْعَلْ رِزْقِي فِي أَيْدِي النَّاسِ، خدایا روزی من دست تو هست. دست مردم نیست. فرمود اگر هر صبح این چهار تا الحمدلله را نگویید می ترسم ...
شریعتی: ان شاءالله دوستان ما این چهار تا الحمدلله را در کانال خواهند گذاشت.
حجت الاسلام حسینی قمی: می ترسم نعمت از آنها گرفته شود. خداشناسی، پیامبرشناسی، خدا آبروی ما را حفظ کردی، ما را رسوا نکردی، همین چهار تا نعمت کم هست؟ اگر خدا آبروی ما را می برد چه می شد؟ اگر روزی ما دست مردم بود چه می شد؟ اگر خداشناس نبودیم چه می شد؟ اگر پیامبر شناس نبودیم چه می شد؟ یک داستانی از امام سجاد (ع) دیدم واقعاً عجیب هست. در احتجاج مرحوم طبرسی (ره) من یک متن عربی هست یک کلمه آن را بخوانم عزیزانی که می خواهند جستجو کنند إِنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن‏ کسی محضر امام سجاد آمد یک آقایی را هم همراه خود آورده بود. گفت آقا این قاتل پدر من هست. این شخص وقتی آمد امام سجاد را که دید این چهره نورانی، تحت تأثیر قرار گرفت قبل از آن اعتراف نکرده بود تا آقا را دید گفت آقا بگذارید من راست آن را بگویم. من از خدا می ترسم. من تحت تأثیر قرار گرفتم. آقا راست می گوید من پدر او را کشتم. گفت آقا شما می-شود از او خواهش کنید من را ببخشد. از قصاص من صرفنظر کند. امام سجاد (ع) به این فرمود که بیا و از قصاص خون پدرت صرفنظر کن. گفت حاضر نیستم. حضرت فرمود این حقی به گردن تو ندارد به خاطر آن حق از خون پدرت بگذری؟ گفت آقا به گردن من حق دارد ولی حقی نیست که من از خون پدرم بگذرم. آقا فرمود چه حقی دارد؟ گفت لَقَّنَنِي تَوْحِيدَ اللَّهِ وَ نُبُوَّةَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِمَامَةَ عَلِيٍّ وَ الْأَئِمَّة، من کافر بودم، مشرک بودم، خداشناسی، پیامبرشناسی، امام شناسی امیرالمؤمنان و ائمه را این باعث شد من شناختم. اصلاً من مسلمان شدم، خداشناس شدم، امیرالمؤمنین شناس شدم، امام سجاد فرمود: فَهَذَا لَا يَفِي بِدَمِ أَبِيك‏، این حق کافی نیست برای این که از خون پدرت بگذری؟ امام سجاد قسم خورد. خواهش می کنم عزیزانی که کار تبلیغاتی دست آنها هست خسته نشوند. متأسفانه کار فرهنگی کم جلوه می-کند. الان همه منتظر هستند ببینند ساعت 3 در مسابقه کره با اردن، از حالا نشستیم ژاپن که از عراق شکست خورد، کره هم که از ما شکست خورد، حالا همه می خواهند یا کره می برید یا اردن، حالا باشد خوب هست، ولی کار فرهنگی چه؟ متأسفانه کار فرهنگی در جامعه ما، ما مقصر هستیم جا نینداختیم. من حدیث بخوانم به نظر من جا می افتد. عزیزان عنایت کنند ببینند کار فرهنگی یعنی چه؟ امام فرمود این که تو را هدایت کرده است خداشناسی، پیامبرشناسی، امیرالمؤمنان شناختی، این کافی نیست که از خون پدرت بگذری؟ وَ اللَّهِ هَذَا يَفِي بِدِمَاءِ أَهْلِ الْأَرْضِ كُلِّهِمْ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِين‏، به خدا قسم اگر خون فرد اول و آخر به گردن این آقا بود برای این که یک نفر را هدایت کرده است ارزش داشت از آن بگذرید. ببینید کار هدایتی، الان عرض کردم کار فرهنگی، هر کسی به هر شکلی بتواند یک نفر را هدایت کند. وَ اللَّهِ هَذَا يَفِي بِدِمَاءِ أَهْلِ الْأَرْضِ كُلِّهِمْ اگر خون تمام خلق آدم به گردن این بود
شریعتی: یک نفر گفت اگر یک نفر را احیاء کنیم انگار همه را احیاء کردید.
حجت الاسلام حسینی قمی: «وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً» (مائده/32) پس امیرالمؤمنان (س) می فرماید اگر تا آخر عمر شما امرتم فی الدنیا مع الدنیا، تا آخر عمر زندگی کنید تمام اموال خود را، تمام زندگی خود را، اولاد خود را در راه خدا خرج کنید، به جای اشک خون گریه کنید، دل شما از شوق و خوف الهی آب شود، هنوز نتوانستیم قدر نعمت های الهی أَنْعُمَهُ عَلَيْكُمُ الْعِظَام‏ نعمت های بزرگ وَ هُدَاهُ إِيَّاكُمْ لِلْإِيمَان‏ این هدایتی که خداوند برای شما قرار داده است. بگذارید من این عبارت امام (ره) را هم برای شما بخوانم. ما گاهی یک کاری انجام می دهیم فکر می کنیم دیگر ما از خدا طلبکار هستیم. چهل حدیث امام حدیث سوم، خدا نکند خداوند با کسی با عدل خود رفتار کند. نگویید ما طلبکار هستیم خدایا با عدالت رفتار کن، چه می خواستی هر چه می خواستی ما انجام دادیم، خدا نکند. خدا نکند خداوند با کسی با عدل خود رفتار کند که احدی از اولین و آخرین راه نجاتی ندارد. خلق اول و آخر اگر خداوند بخواهد به عدالت رفتار کند کسی راه نجات ندارد. جایی که افضل موجودات (رسول خدا) فرمود ما عرفناک حق معرفتک، ما اعبدناک حق عبادتک، آن وقت ما چه بگوییم. خواهش می کنم این خطبه 52 را عزیزان  خود نگاه کنند ببینند امیرالمؤمنان (س) چه دارد می گوید. باز یک تعبیری شبیه به همین این نامه 27 نهج البلاغه امیرالمؤمنان نامه ای هست به محمد بن ابی بکر. فَاحْذَرُوا نَاراً قَعْرُهَا بَعِيدٌ وَ حَرُّهَا شَدِيدٌ وَ عَذَابُهَا جَدِيد، به هر حال می دانید ما هم رحمت می خواهیم، هم امید می خواهیم، هم خوف می خواهیم در دو را باید داشته باشیم. فَاحْذَرُوا نَاراً از آتشی که قَعْرُهَا بَعِيدٌ حرها، آتش آن شدتش شدید هست، قعر آن بسیار طولانی هست، عذابها جدید، فکر نکنید می رویم عادت می-کنیم به این عذاب، تمام می شود. دَارٌ لَيْسَ فِيهَا رَحْمَةٌ رحمتی نیست، وَ لَا تُسْمَعُ فِيهَا دَعْوَة آن جا التماس، صدای کسی به گوش کسی نمی رسد. آقای شریعتی من یک عبارتی را هم یاد کنم علامه طباطبایی (ره) ایشان خیلی تعبیر قشنگی در تفسیر این جمله در المیزان دارند. چرا امیرالمؤمنان می فرمایند فردای قیامت لَا تُسْمَعُ فِيهَا دَعْوَة؟ آنهایی که جهنم هستند صدای آنها به جایی نمی رسد؟ ایشان می فرماید اهل آتش در چهار مرحله صدا می زنند. آیات آن را من می خوانم، اول سوره اعراف آیه 50، «وَ نادى‏ أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ» جهنمی ها اول از بهشتی ها التماس می کنند. «أَفيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماء» یک ذره آب به ما بدهید. «أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ» از آن نعمت های بهشتی یک مقدار به ما بدهید. جهنمی ها به بهشتی ها می گویند. «قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرين‏» می گویند غذای بهشتی بر جهنمی ها حرام هست. از بهشتی ها ناامید می شوند. آیه بعد سوره غافر آیه 49، سراغ خزنه جهنم می روند، نگهبان های جهنم، «وَ قالَ الَّذينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُم يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْماً مِنَ الْعَذاب‏» از خدا بخواهید، نگهبان های آتش از خدا بخواهید یک روز به ما تخفیف بدهد. آنها هم می گویند دست ما نیست. از خزنه جهنم ناامید می شوند. آیه 77 سوره زخرف، «وَ نادَوْا يا مالِك‏» مالک کیست؟ مأمور اصلی جهنم. «لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّك‏» اگر می شود تو از خدا بخواه، خدا از ما بگذرد. آن هم جواب می دهد این امکان ندارد. این سه مرحله فایده نداشت، از بهشتی ها کمک خواستند، «إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرين‏» (اعراف/50) از نگهبان های جهنم خواستند، گفتند نمی شود، از مالک دوزخ خواستند، گفت نمی شود. سوره فاطر آیه 37 متوجه خدا می شوند. از همه جا ناامید می-شوند «رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذي كُنَّا نَعْمَلُ» خدایا ما را از این جا بیرون بیاور به دنیا برگردیم. «نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذي كُنَّا نَعْمَلُ» یک کار صالحی، آن بدی ها که داشتیم کنار می گذاریم. چه جواب می آید؟ جواب می آید «أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذير» 60 سال عمر، 70 سال عمر، 80 سال عمر، کافی نبود. حرف اینها هم بیخود هست. الان در دنیا ببینید برای خیلی ها یک حادثه ای پیش می آید می گوید مرگ را با چشم خود دیدم. یک دفعه یک بیماری که می گوید تا لب مرگ رفتم دوباره برگشتم. همین آیه ای که امروز می خواهید تلاوت بفرمایید همین صفحه 555 من آیه را بخوانم، این هم عجیب هست شبیه همین درخواست هست. آیه آخر این صفحه که امروز می-خواهیم تلاوت کنیم. «وَ أَنْفَقُوا مِنْ ما رَزَقْناهُم‏» (منافقون/10) قرآن می گوید ای آدمیزاد، ای انسان، امروز در راه خدا انفاق کنید. مما رزقناهم خودم به شما دادم. خدا رحمت کند علامه طباطبایی (ره) در ذیل این آیه می فرماید آیا اگر این ملکی دست ما هست، این خانه ای که ما داریم، این پولی که ما داریم، باغی که ما داریم، ماشینی که ما داریم آیا این از ملکیت خدا بیرون رفته است؟ خدا می گوید ملک من هست امانت دست شما هست. یک بخشی از این را در راه خدا بدهید. ملکیت من که تمام نشده است. ما فکر می کنیم ما مالک هستیم، سند به نام ما خورده است، خانه به نام ما هست، ملکیت خدا تمام شد؟ «وَ أَنْفَقُوا مِنْ ما رَزَقْناهُم‏» (منافقون/10) همه آن را که نخواستم یک بخشی از آن را خواستم. در خمس می گوید یک وقت مفصل گفتیم آقا بعد از یک سال 80 درصد آن مال شما، 20 درصد آن را در راه خدا بدهید. یا در زکات چون این انفاق هم انفاق واجب را شامل می شود و هم انفاق مستحب را. «مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْت‏» (منافقون/10) قبل از این که مرگ برسد. «فَيَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَني‏ إِلى‏ أَجَلٍ قَريب‏» (منافقون/10) یک روز دیگر به من مهلت بدهید. نمی گویم 50 سال دیگر عمر کنم. یک روز، یک مهلت کوتاه به من بده. مهلت به تو بدهند چه کار می-کنی؟ نمی گوید اگر به من مهلت بدهید من بر می گردم نمازهای خود را می خوانم، بر می گردم نماز شب بخوانم، آنها هم خوب هست، ولی آیه این را نمی گوید. خدایا اگر به من مهلت بدهی «فَأَصَّدَّقَ» (منافقون/10) صدقه بدهم «وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحين‏» (منافقون/10) این جزای آن هست. اگر صدقه بدهم آن وقت آدم صالح می شوم. خدایا به من یک مهلت بده «فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحين‏» (منافقون/10) عرض کردم اصلاً کار صالح را خدا این جا خلاصه کرده است. اگر صدقه بدهم صالح می شوم. نمی گوید اگر دوباره نماز، نماز هم خوب هست، نماز شب هم خوب هست، زیارت هم خوب هست.
شریعتی: این جا این مهم هست، این حیاتی هست.
حجت الاسلام حسینی قمی: یعنی کسی که آرزوی بازگشت دارد آقای محترم، حاج خانم در این گرفتاری هایی که امروز می بینید مردم ما دارند، مشکلاتی که امروز دارند، خدا شاهد هست من هر کجا که می روم امروز در خیابان یک کسی از آن طرف من را می دید داشتم به عجله سر کلاس می رفتم دید من عجله دارم آن هم نمی رسد داد زد گفت آقای حسینی تریبون دست شما هست راجع به مستأجرها هم بگویید. راجع به ودیعه مسکن ها هم بگویید. قرآن می فرماید «وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْت‏» (منافقون/10) آقای محترم، حاج خانم، مرگ شما که برسد فقط یک آرزو نمی گویید خدایا برگردم نماز جماعت بروم نماز جماعت هم خوب هست، نمی گوید برگردم زیارت بروم، زیارت هم خوب هست. نمی گوید برگردم نماز شب بخوانم، نماز شب هم خوب هست، ولی می گوید برگردم «لَوْ لا أَخَّرْتَني‏ إِلى‏ أَجَلٍ قَريبٍ» (منافقون/10) نمی گوید برگردم دو سال دیگر عمر، نه یک ساعت به من مهلت بده آن کاری که نکردم در یک ساعت. «فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُنْ مِنَ الصَّالِحين‏» (منافقون/10) صدقه بدهم و أَكُنْ مِنَ الصَّالِحين جزای آن شرط هست. اگر صدقه دادم آن وقت آدم صالح می شوم. یعنی صالح شدن را در گرو صدقه دادن می دانند. سخن آخر من، جواب خدا چیست؟ «وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها» (منافقون/11) مرگ تأخیر نمی افتد این سنت الهی هست «وَ اللَّهُ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُون‏» (منافقون/11) خدا هم خبر دارد. خدا هم می داند اگر شما راست می گویید اگر اهل کار خیر بودید، الان که فرصت داشتید انجام می دادید. به امام صادق (ع) در یک روایت دیدم به نظر من در کافی مرحوم کلینی هست، ما مرده ها، امواتی که ما می بینیم بعضی ها چشم آنها بسته هست، بعضی ها چشم آنها باز هست، دیدید در عوام الناس می گویند آن چه چشم او باز هست یک جوری هست، چشم بسته بهتر هست. گفتند آقا کدام اینها بهتر هست؟ فرمود اینها نشانه بهتر و بد بودن میت نیست، آن که باز هست مهلت بستن، و آن که بسته هست مهلت باز کردن پیدا نکرده است.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکر هستم. اللهمّ عاملنا بفضلك و لا تعاملنا بعدلك‏ یا کریم. و این نکته که حاج آقای حسینی گفتند ان شاءالله هوای هم را داشته باشیم. صفحه 555 قرآن کریم