اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-10-27- حجت الاسلام والمسلمین نظافت-شرح نامه ۳۱ نهج‌البلاغه امیرالمومنین علیه‌السلام ( امر به معروف )

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خانم‌ها و آقایان وقتتان بخیر. به همه اهالی سمت خدا با دل‌وجانم سلام می‌کنم و خوشحالیم که امروز هم باهم هستیم و در کنار هم، در یک عصر زمستانه به همه مخاطبان شبکه افق، به همه شنونده‌های خوب رادیو معارف، مخاطبان شبکه جهانی ولایت، هرکسی در هرکجا که هست و با ما همراه است، با دل‌وجانم سلام می‌کنم و با احترام و افتخار به‌رسم چهارشنبه‌ها در محضر حاج‌آقا نظافت عزیز هستیم. سلام‌علیکم، خیلی خوش‌آمدید. حجت الاسلام نظافت: سلام بر شما و همه بینندگان عزیز. شریعتی: حالتان چطور است؟ حجت الاسلام نظافت: الحمدلله، خدا را شکر.

شریعتی: خیلی خوشحالیم که محضر شما هستیم و خوشحال‌تر هستیم که حاج‌آقا نظافت مکرر گفتند محضر حضرت رضا، ما و شما را یاد می‌کنند و ان‌شاءالله به‌زودی زود، همه‌مان توفیق تشرف به محضر حضرت را هم داشته باشیم. خدمتتان هستیم و نامه سی و یکم نهج‌البلاغه.
حجت الاسلام نظافت: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. نامه 31 رسیدیم به این فراز که حضرت فرمودند: «وَ أمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَکُنْ مِنْ أهْلِهِ» اهل امربه‌معروف باش، آرام‌آرام خودت می‌شوی اهلش؛ یعنی نگران نباش از اینکه خودت اهل امربه‌معروف نیستی.
امربه‌معروف آن‌قدر اهمیت دارد که تحت هیچ شرایطی ترک نمی‌شود؛ چرا؟ چون جزو شاخه‌های جهاد است و جهاد هم جزو اصول ایمان است. یعنی ایمان اگر چهار رکن دارد، یکی جهاد است. زندگی بدون ایمان نمی‌شود، زندگی مؤمنانه جهاد می‌خواهد، جهاد بدون امربه‌معروف نمی‌شود؛ فقط گاهی می‌رویم مشغول مقدماتش می‌شویم. یعنی وقتی آنجایی که معروف همگانی است، تلاش و کوشش همگانی تا بستر فراهم بشود و این معروف جا بیفتد، این هم جزو امربه‌معروف به‌حساب می‌آید.
بنابراین همه ما سعی می‌کنیم بی‌تفاوت نسبت به یکدیگر نباشیم. این روح امربه‌معروف است؛ یعنی بی‌تفاوتی را بگذار کنار...
شریعتی: برای ما مهم باشد...
حجت الاسلام نظافت: جامعه، دیگران، اسلام و مسلمین، مصلحت عموم؛ یعنی حواسمان جمع باشد که ما سرنشینان یک کشتی هستیم، یعنی مثل یک کودک نباشیم. هیچ کودکی به فکر دیگران نیست، او در عالم خودش هست. باید از خود حیوانی بیرون بیاییم. خود عقلانی را حاکم کنیم. یک خود حیوانی داریم؛ این بُعد حیوانی ما یعنی به دیگران توجه نداریم.
شریعتی: یعنی درواقع در عرصه فرهنگ و عرصه اخلاق، اینجا هم چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار.
حجت الاسلام نظافت: همین‌طور است؛ یعنی در همه شئون. مسائل به هم کلاف است، به هم درگیر است و به هم ربط دارد؛ اصلاً جدا نیست که بگوییم مسائل معیشتی به معروف ربطی دارد، دقیقاً ربط دارد. وقتی در جامعه بی‌انصافی رواج داشته باشد، معیشت ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بی‌انصافی یک منکر است، بی‌عدالتی یک منکر است. وقتی‌که قله‌های ثروت باشد، دره‌های فقر هم درست می‌شود.
ما جلسه گذشته هم عرض کردیم: اینکه وقتی می‌گویند معروف، ما یاد یکی دو مورد می‌افتیم، وقتی منکر هم می‌گویند، یاد یکی دو مورد می‌افتیم، این جفای به معروف است؛ چون فرمود تمام خوبی‌ها در مقایسه با امربه‌معروف و نهی از منکر حتی مبارزه  و جنگ در راه خدا مثل یک‌مشت آب است. بنابراین خیلی مهم است و یکی از غصه‌ها این است که ما اصلاً به معروف‌های دیگر توجه نداریم و اتفاقاً آن معروف‌ها مؤثر است.
بنابراین اصل امربه‌معروف هیچ‌گاه تحت هیچ شرایطی ترک نمی‌شود، فقط گاهی تلاش می‌کنیم برای اینکه معروف  بودن را جا بیندازیم. حتی اگر تلاش می‌کنیم برای اینکه آدم‌ها را از معاد بترسانیم، این در معروف اثر دارد، اگر تلاش می‌کنیم ایمان را قوی کنیم، در معروف اثر دارد. چون معروف میوه درخت ایمان است.
یعنی گاهی سیر افراد ارزشی چپه می‌شود! یعنی چه؟ یعنی می‌خواهند از میوه بروند سراغ برگ و ساقه، از ساقه بروند به ریشه و این نمی‌شود. چه کار باید کرد؟ باید از ریشه شروع کرد و درست کرد، بعد برگ و ساقه و غنچه و میوه و همه‌چیز درست می‌شود.
شریعتی: اصل آنجاست...
حجت الاسلام نظافت: لذا اگر افرادی ایمان مردم را تقویت می‌کنند، عقاید مردم را تقویت می‌کنند، دارند امربه‌معروف می‌کنند. بعضی‌ها فکر می‌کنند یعنی دعوا راه انداختن؛ این‌طوری نیست، این یک منظومه با هم است. اگر ما ایمان را تقویت کنیم، اگر عقاید مردم را تقویت کنیم، اگر دل‌های مردم را متوجه خدا کنیم، اگر مردم را متوجه به معاد کنیم، ما داریم کار امربه‌معروف انجام می‌دهیم. اگر روحیه مردم را قرآنی کنیم و به نیاز و عطش به قرآن را توجه دهیم، این روی امربه‌معروف هم اثر دارد. اگر در ماه رجب دل‌ها را متوجه به خدا کنیم، متوجه به گناهان و آثار گناهان کنیم، متوجه به استغفار کنیم؛ ماه رجب، ماه استغفار است، همه این‌ها روی همین هم اثر دارد. یعنی به نظر من خلاصه کردن معروف و منکر در مصادیق خاصی، یک ظلم به اصل امربه‌معروف و نهی از منکر است.
ما معروف‌ها و منکرهای مغفول هم داریم؛ مثلاً الان پزشک‌های محترمی داریم که مهاجرت نمی‌کنند، پای سختی‌های این وطن ایستادند، این معروف است و باید تشویق کرد.
شریعتی: خیلی کار بزرگی می‌کنند.
حجت الاسلام نظافت: یعنی درحالی‌که برایش نامه می‌آید که به سه برابر درآمد ایران برود، ولی نمی‌آید و رها نمی‌کند و ایستاده؛ درحالی‌که ما در این کشور مافیاهایی داریم که جای نخبه‌تر از خودشان را تنگ می‌کنند و به دیگران میدان نمی‌دهند. اگر کسی پای‌کار این وطن ایستاده، دارد کار معروف انجام می‌دهد و باید تشویق کرد و باید بگوییم بایست و صبر کن پای‌کار وطن.
مهاجرت چه‌بسا پشت کردن به وطن باشد؛ این را هم می‌شود مثلاً منکر تلقی کرد. به‌هرحال بهره‌وری ما کم است و اسرافمان زیاد، در شرایطی که بارندگی و آب هم کم داریم، عقل معاش هم داریم، فقط عقل معاد که نداریم. عقل معاش می‌گوید: اگر امکانات کم است، پس هنر استفاده بهینه را بالا ببر.
شریعتی: درست مصرف کن.
حجت الاسلام نظافت: درست مصرف کن و صرفه‌جویی کن. کار راه‌اندازی معروف است و پیچاندن کار دیگران، منکر است. ما چرا این را نمی‌گوییم؟ همه ما وقتی به اداره می‌رویم، از اینکه ما را بپیچانند اذیت می‌شویم. اگر ببینیم کسی دارد دلسوزی و خیرخواهی می‌کند، سعی می‌کند کار را راه بیندازد، اگر ببینیم کسی با حوصله راهنمایی می‌کند؛ به این هم امر کنیم.
شریعتی: با این مصادیقی که حاج‌آقا نظافت فرمودند، شاید همین‌جاست که در روایاتمان داریم: هر معروفی صدقه است.
حجت الاسلام نظافت: آفرین. حالا اینکه می‌گویند صدقه، یعنی آثار و برکات صدقه را دارد، یعنی موجب دفع بلا می‌شود.
و این حاکمیت خوبی‌ها و زیبایی‌ها در جامعه است.
حجت الاسلام نظافت: ما نباید خیلی محدود کنیم به مصادیق خاص. آن مصادیق خاص هم تحت تأثیر همین‌هاست. مثلاً الان می‌گوییم فرزندآوری یک معروف است؛ متأسفانه گاهی به خانواده‌های پرفرزند مسکن اجاره‌ای هم نمی‌دهند. اگر ما تلاش کنیم برای اینکه مسکن موقوفه را زیاد کنیم، اگر تلاش کنیم موقوفه سالن ازدواج داشته باشیم، مجانی برای کسانی که می‌خواهند ازدواج کنند
ازدواج کنند و توانایی‌اش را ندارند.
حجت الاسلام نظافت: اسباب و تسهیلات این کار را فراهم کنیم. این ازدواج یک معروف کلیدی است، ما غفلت می‌کنیم از آن. معروف کلیدی یعنی چه؟ یعنی آن معروفی که معروف‌های دیگر را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ می‌شود معروف کلیدی و ریشه‌ای، به‌اصطلاح معروف مولد است، یعنی از آن معروف‌های دیگر بیرون می‌آید. شبیه اینکه می‌گویند نیت المؤمن خیر من العمل؛ چرا می‌گویند نیت بهتر است؟ چون نیت مولد است. یعنی اگر کسی نیت خیر داشته باشد...
شریعتی: ریشه آن کار خیر است.
حجت الاسلام نظافت:...بارها و بارها آن عمل به خاطر این نیت تکرار می‌شود. حالا بعضی از منکرها هم همین‌طور است؛ وقتی از یک منکر اختلاس جلوگیری شود، هزاران خانه از آن بیرون می‌آید، هزاران شغل بیرون می‌آید؛ اگر جلوی اسراف و بریزوبپاش را بگیرید... بعضی چیزها کلید است، جلوی منکر بی‌عدالتی را بگیریم و معروف عدالت را اجرا کنیم، این‌ها کلید است، امید ایجاد می‌کند.
ما الان دغدغه مشارکت در انتخابات را داریم؛ مشارکت بدون امید نمی‌شود. امید با عدالت می‌شود. وقتی طرف احساس بی‌عدالتی می‌کند؛ بنابراین قاضی‌ای که پارتی‌بازی می‌کند، قاضی‌ای که بداخلاقی می‌کند، قاضی که حوصله ندارد، پرونده زیاد است که باشد، مردم چه تقصیری دارند که پرونده زیاد است.
شما یک کاری کنید که پرونده‌ها کم شود، برای هر موضوعی کار را به دادگاه نکشانند. ولی حالا که پرونده زیاد است، یا قاضی‌ها را زیاد کنید یا قاضی حوصله داشته باشد. بالاخره سر صبح قاضی وقتی شروع می‌کند به مطالعه پرونده و قضاوت، یک حوصله‌ای دارد و آخر وقت هم یک حوصله‌ای دارد. احتمال دارد که آخر وقت بد قضاوت بکند. این‌ها نکات کلیدی است.اگر می‌خواهیم مشارکت افزایش پیدا کند، باید امید ایجاد کنیم.
شریعتی: اصلاً همین‌هاست که امید ایجاد می‌کند یا ناامیدی.
حجت الاسلام نظافت: بله. یعنی این بداخلاقی و این‌ها را کنترل کنیم... ما اگر مراسم عروسی ساده را ترویج کنیم، یعنی الان صداوسیما برنامه‌ای بسازد، ازدواج آسان و خانواده‌هایی که سخت نگرفتند؛ این‌ها را ترویج کنیم. زندگی‌های خوب و خوشی هم دارند، پسرهایشان را زود داماد کردند، خانواده عروس هم سخت نگرفتند و گفتند دو سال در دست‌وبال خودمان باشند، سه سال محرم باشند تا مقدماتش فراهم بشود.
من خانواده‌های عروسی را می‌شناسم که گفتند اشکال ندارد، در ابتدای زندگی این‌ها یک دست لوازم ساده داشته باشند مثل خوابگاه‌های دانشجویی متأهلین که هست با حداقل امکانات، این وامی که می‌دهند و هدایایی که دادند، همه را یک عقل معاشی به کار گرفتند و یک مسکن گرفتند.
شریعتی: آن مهم‌تر است.
حجت الاسلام نظافت: بله، مهم‌تر است. این روایت امام باقر (ع) که در اوایل ماه رجب تولد آقا امام باقر (ع) بود، فرمود: « الْکَمَالُ‏ کُلُ‏ الْکَمَالِ» خدا رحمت کند آیت‌الله میرزاجواد آقا تهرانی را، همین روایت بالای سرشان نصب بود. همه کمال خلاصه شده در سه چیز: « التَّفَقُّهُ‏ فِی الدِّینِ» آگاهی عمیق دینی، « الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَهِ» در سربالایی‌ها و سختی‌های زندگی صبوری کن تا از این سربالایی‌ها عبور کنی، « وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَهِ» یعنی گاهی کسانی که مشکل مالی دارند، طوری زندگی می‌کنند که گویا میلیاردها دارند. آن‌کسی که ندارد، نباید مثل آن شخص پولدار زندگی کند، باید حساب‌وکتاب داشته باشد. تقدیر یعنی اندازه‌گیری؛ یعنی تدبیر داشته باش، یعنی عقل معاشت را به کار بگیر.
چقدر این نکته مهم است، باید این را فرهنگ‌سازی کرد. صداوسیما جایزه‌ای بگذارد برای بهترین ایده‌هایی که ترویج می‌کند ازدواج آسان را و حداقل برجسته کنیم افراد این‌طوری را در جامعه.
شریعتی: یا تجربیاتشان را ثبت کنیم و منتشر کنیم که دیگران یاد بگیرند.
حجت الاسلام نظافت: ما الان نمونه‌های فراوانی داریم که به طلاق منجر شده، با اینکه مهریه بالا بوده. نمونه‌های فراوانی داریم که مهریه کم بوده و زندگی شادی دارند. نمونه‌های فراوانی داریم که عروسی پرخرج بوده و به جدایی منجر شده؛ عروسی ساده بود، ولی زندگی گرم و گیرا بوده. ما این‌ها را نشان بدهیم، نمونه‌های فراوانی داریم که ابتدا زندگی سخت بوده، به خدا اعتماد کردند؛ این دامادی که امکانات فراوان نداشته، ولی دو چیز اساسی تقوا و اخلاق را داشته، اعتماد کردند، خدا گشایش ایجاد کرده.
این‌ها هم معروف است. در روایت داریم: « مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ» در یک روایت دیگر داریم، « ثلثین دینه» دو ثلث دین است. اگر کسی ازدواج کند، نیمی از دینش یا دوسوم دینش را به دست آورده. مواظب باقی‌اش باشد. آیا عمل دینی دیگری داریم که این‌طوری باشد؟ مساوی نصف دین باشد؟ در حقیقت پیامبر اکرم رمز مخابره کردند و گفتند ای مذهبی‌ها و متدینین، پول‌هایی که می‌خواهید برای دین خرج کنید، نصفش را برای ازدواج خرج کنید.
هدفمان چیست؟ دوست داریم مراسم باشکوه داشته باشیم یا دوست داریم آن طوری که خدا دوست دارد، رضایت خدا جلب بشود؟ خدا دوست دارد گناه نباشد، خدا دوست دارد هر جوانی آرامش داشته باشد؛ «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها» همسر مایه آرامش است. اگر ما دوست داریم رضایت خدا، رضایت امام حسین و ائمه اطهار جلب بشود، راهش این است و آن‌ها هم همین را دوست دارند.
اینکه ما زیارت کربلا و هیئت که خیلی ارزشمند است را ترجیح می‌دهیم بر خواست ابی‌عبدالله (ع) و خواست پیامبر، یکی از ضعف‌های ماست. یعنی باید این ترویج ازدواج همسنگ ترویج هیئت باشد؛ یعنی بعضی‌ها حاضرند برای جاهایی پول بدهند و برای جاهایی خیر؛ چون جا نیفتاده، چون این معروف بودنش را جا نینداختیم.
شریعتی: و این همان ریشه‌ای است که شما چند دقیقه قبل اشاره کردید که اگر درست شود، خیلی از معروف‌ها با آن اقامه می‌شود.
حجت الاسلام نظافت: خیلی از معروف‌ها درست می‌شود، من به آن می‌گویم معروف‌های مغفول، منکرهای مغفول؛ یعنی مورد غفلت واقع شده.
شریعتی: درحالی‌که خیلی مهم است.
حجت الاسلام نظافت: خیلی مهم است و شیطان نمی‌گذارد. یعنی ما اگر بررسی کنیم و ببینیم ریشه‌های بی‌حجابی چیست، بعد برویم ریشه‌ها را درست کنیم. این‌قدر هم فرصت داریم.
شریعتی: بخش عمده‌اش با ازدواج درست می‌شود.
حجت الاسلام نظافت: بله واقعاً درست می‌شود. با تبیین، با توضیح درست دادن. بنابراین ما دو نوع معروف داریم: معروف‌های کلیدی و اهم، معروف‌های درجه چندم و درجات بعدی. منکر هم همین‌طور است: منکرهای کلیدی و اهم، منکرهای معمولی. کلیدی‌ها آن‌هایی است که روی بقیه اثر دارد؛ مثلاً دروغ جزو منکرهایی است که باقی منکرها در دلش قرار دارد و چقدر خوب است که ما صداقت را ترویج کنیم.  اگر ما در سبک تربیتی‌مان، آن‌قدر بترسانیم که او دروغ بگوید، بد است. فرزندمان را شجاع بار بیاوریم، اگر خطایی کرده بگوید من خطا کردم، ترویج کنیم این را.
گاهی طلبه‌ها فوتبال بازی می‌کنند، به ایشان می‌گویم: فوتبال میدان تمرین اخلاق است و خودت باید بگویی هند شد. چون بازی‌های شما که دوربین ندارد تا بروند بررسی کنند. تو می‌گویی دوربین خدا هست و او می‌بیند.
گاهی برای رعایت نظم در مجموعه‌هایی مثل دبیرستان و مدرسه علمیه‌ای که باید سر ساعت بیایند، به بچه‌ها می‌گویم راست بگویید، مثلاً بگو خواب ماندم، بگو تنبلی کردم حتی اگر توبیخ شوی؛ بگذار افتخارت این باشد که غرامت صداقتت را پرداختی، افتخارت این باشد بیست سال دیگر بگویی من در عمرم دروغ نگفتم و به خاطر صداقت توبیخ هم شدم، اشکال ندارد. اتفاقاً ما باید به این‌طور آدم‌ها جایزه بدهیم؛ آدم‌هایی که راست می‌گویند. گاهی هم خدا کمک می‌کند.
گفتند یک کسی ورودممنوع می‌رفت، بعد یک‌دفعه دید که ماشین پلیس رسید. گفت: چرا ورودممنوع آمدی؟ گفت: جناب، حقیقت این است که فکر نمی‌کردم شما اینجا باشی! پلیس خوشش آمد و گفت برو و دیگر این کار را نکن. واقعاً « اَلنَّجاةُ في الصِّدقِ»، دروغ منکر کلیدی است.
الان در آستانه انتخابات، وعده‌های دروغ می‌دهند درحالی‌که اصلاً در اختیار نماینده‌ها نیست. وعده دروغ می‌دهد، رأی می‌آورد و نمی‌تواند کاری کند، مردم را ناامید می‌کند و مشارکت مدام کمتر می‌شود. بعد آن‌وقت در روایت داریم:« مَنِ اشتَغَلَ بِغَيرِ المُهِمِّ ضَيَّعَ الأهَمَّ» مهم یعنی آن معروفی که خوب است یا آن منکری که بد است. اهم یعنی چه؟ یعنی معروفی که خوب‌تر است یا منکری که بدتر است.
حالا اگر کسی خودش را مشغول کرد برای ازاله منکر درجه سوم و منکر درجه اول را فراموش کرد، اگر کسی خودش را مشغول کرد به معروف درجه چندم و معروف درجه اول را فراموش کرد، فرمود: او اهم را ضایع کرده. با مشغول شدن به کار خوب، نباید اهم را ضایع کنیم، اسلام دینی است که به اولویت‌ها بها می‌دهد.
پس معروف‌ها در یک درجه نیستند، منکرها هم در یک درجه نیستند. جلسه‌ی گذشته هم عرض کردم امربه‌معروف مسئولان مهمتر و البته سخت‌تر است؛ چرا؟ چون بعضی از مسئولان بی ظرفیت و کم ظرفیت‌اند! خدا نکند طرف حرف حقی را بزند، از تمام اختیاراتش استفاده می‌کند که او را بیچاره کند! یعنی بعضیها رعب و وحشت ایجاد می‌کنند؛ درحالی‌که ما باید جایزه دهیم به منتقد. آقای مسئول، ظرفیت داشته باش.
یکی از توفیقاتی که خدا به من داده، این است که گاهی طلبه‌ها را جمع می‌کنم و می‌گویم ایرادات من را بگویید.
شریعتی: چقدر خوب...
حجت الاسلام نظافت: چون می‌گویم این آدم قرار است فردا برود در اجتماع، باید یاد بگیرد. یک امام جماعت باید نمازگزاران را جمع کند و بگوید مثلاً این کار ما عیب دارد، یک مدیر و یک معلم باید بچه‌ها را جمع کند و بگوید نظرتان چیست. ما باید انسان‌های آزاده و شجاع تربیت کنیم.
شریعتی: انسان‌های باظرفیت، با سعه صدر بالا.
حجت الاسلام نظافت:...نه آدم‌های ترسو و بزدل! بعد این مدیر ترسو بار می‌آورد. حالا عجیب این است که عکس حاج قاسم را می‌زنیم، سلحشوری و شجاعت او را ترویج می‌کنیم و خودمان داریم بزدل تربیت می‌کنیم! باید بگوید که حرف حق را بزنید.
شریعتی: آن ظرفیت نیست...
این حدیث امام صادق (ع) که فرمودند:  « أحَبُّ إخواني إلَيَ مَن أهدى إلَيَ عُيوبي» محبوب‌ترین دوست من، آن‌کسی است که عیب را هدیه می‌دهد. یعنی امام صادق می‌فرماید اگر انتقاد کردی، یعنی داری به من هدیه می‌دهی. هدیه را باید این‌طور قدردانی کرد که بزنیم در گوش او؟ یا یک جوری گوشش را بپیچانیم که دیگر جرئت نکند؟ آدم خیلی غصه می‌خورد با این چیزها...
اینکه ما آدم‌ها حر و شجاع بار بیاورم، معروف است. آن وقت در روایت داریم: « أفضَلُ مِن ذلكَ كُلِّهِ كَلِمَـةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ» یعنی اگر وزیر و وکیل و استانداری را دیدی که جائر است، یعنی ستم می‌کند یا انحراف در کارش دارد، تو کلمه عدل را بگویی خیلی سخت است. سخت یعنی اینکه تو را تبعید می‌کند، ساقط می‌کند، یعنی شخصی با 25 سال سابقه نزدیک بازنشستگی باشد، او را به آخر می‌اندازند با یک حقوق ناچیز و این خیلی بد است! من هم شنیدم و هم در گوشه و کنار دیدم. افراد واقعاً دودوتاچهارتا می‌کنند، خیلی وقت‌ها نمی‌گویند، یعنی همه حاضر نیستند این هزینه را بپردازند.
یک نکته دیگر این است که باید ریشه‌ها را فراموش کرد، با زمینه‌ها و علت‌های منکر باید مبارزه کنیم و بین مفسد و فاسد هم فرق بگذاریم.
شریعتی: یعنی بین افراد و کارهایشان...
حجت الاسلام نظافت: فاسد را باید مهربانه درمان کرد، مفسد را باید قاطعانه برخورد کرد.
شریعتی: ریشه فساد است...
حجت الاسلام نظافت: با ریشه فساد باید با قاطعیت برخورد کرد. آن‌کسی که گرفتار است، فرق می‌کند؛ کسی که فساد را ترویج می‌کند، می‌گوییم مفسد و به او نباید رحم کرد. آن‌کسی که فاسد شده، فرق می‌کند. یک کسی مواد مخدر توزیع می‌کند، یک کسی مواد مصرف می‌کند، این را باید درمان کرد چون قربانی است، آن‌کسی که توزیع می‌کند یا تولید می‌کند، مفسد است و این‌ها فرق می‌کنند با هم به اعتقاد من.
یک نکته دیگر این است که امربه‌معروف نباید مفسده داشته باشد. یک جای دیگر را درست نکنیم و یک جا را خراب کنیم. مفسده چیست؟ مفسده ناامیدی، دوقطبی درست کردن، مفسده این است که انسجام اجتماعی از بین برود، مفسده این است که مهاجرت تشدید بشود، فرار مغزها تشدید بشود. این‌ها خیلی مهم است؛ یعنی ما هم وطنی که تربیت کردیم و تخصص پیدا کرده، حالا یک ایرادی دارد، این ایراد را باید به نحوی حل کنیم که نرود.
در نهج‌البلاغه روایت داریم که ظلم و ستم منجر به مهاجرت می‌شود؛ « يَعُودُ بِالْجَلَاءِ» یعنی شخص می‌رود و می‌گوید نخواستم! بعد می‌بینید که ثروت انسانی ما از دست می‌رود. این‌ها را باید با همدیگر جمع کرد که ما باید به نحوی معروف‌ها را ترویج کنیم و منکرها را منفور کنیم که جاهای دیگری خراب نشود و گرفتاری‌های دیگری درست نشود.
حضرت بعد از اینکه فرمود « وَ أمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَکُنْ مِنْ أهْلِهِ»، فرمودند: « أنكِرِ المُنكَرَ».  منکر یعنی زشت شمرده شده نزد خدا، فرمود که تو هم آن را زشت بشمار.
شریعتی: به به و چه چه نکن.
حجت الاسلام نظافت: آفرین! به منکر که برخورد می‌کنی، بگو زشت است. حالا یک وقت هست که می‌گوییم این منکر را انجام نده، یک وقت می‌بینیم هنوز برای او جا نیفتاده، پس می‌گوییم این زشت است به این دلایل. مثلاً می‌گوییم شما با نامحرم خوش و بش می‌کنید، زندگی‌ها را متزلزل می‌کند، شیطان می‌آید و آدم‌ها را ناامید می‌کند. این یک حلالی دارد، وقتی از حلال خودش دلسرد می‌شود، تبعاتی دارد. قدم‌های شیطان را نشان می‌دهیم، تبعاتش را نشان می‌دهیم؛ همان انکر المنکر هست.
شریعتی: منکر را منکر بشمار.
حجت الاسلام نظافت: یعنی زشت بشمار. یعنی هرچه را که خدا فرمود منکر، تو هم دیدگاهت را با خدا یکی کن. چون خدا اشراف دارد، خدا احاطه دارد، خدا عالم و آدم را آفریده است. حالا چگونه؟ فرمود: « أنكِرِ المُنكَرَ بيَدِكَ و لِسانِكَ» با دستت منکر را انکار کن. این یعنی چه؟
شریعتی: با عملت...
حجت الاسلام نظافت: ید یعنی عمل. دو معنا می‌تواند داشته باشد: 1. اقدام عملی کن برای اینکه منکر را مردم منکر بدانند و منکر از بین برود و ریشه‌هایش زده بشود. اقدام عملی دو جور است: ما اقدام‌های مستقیم داریم که ریشه منکر زده بشود؛ مثلاً فرض بفرمایید مرکز تولید مواد مخدر را از بین ببریم، مثل اینکه پیامبر دستور دادند مسجد ضرار را خراب کردند، دستور دادند آن درخت را از آن خانه کندند؛ یک کسی درختی داشت در خانه‌ی مردم، مدام به بهانه این درخت سرزده می‌آمد و اذیت می‌کرد، پیامبر فرمود: « «لا ضَرَر و لا ضِرار» بکنید و بیندازید کنار، برای کسی که منطق سرش نمی‌شود. این مقابله مستقیم است، این می‌شود ید برای ازاله تخریب مراکز فساد.
شریعتی: این یک مدل اقدام عملی.
حجت الاسلام نظافت: یک مدل اقدام عملی غیرمستقیم است، مثل ترویج ازدواج که عرض کردم. یعنی شما غیرمستقیم ریشه‌اش را از بین می‌برید. حلال را در دسترس قرار بدهید، بعد خودبه‌خود بهانه‌ای برای حرام نمی‌ماند. آن افراد زیاده‌خواهی که با وجود حلال، دنبال حرام می‌روند، آن‌وقت می‌شود جریمه و توبیخ کرد. دقت کردید در سوره نور که خدای متعال، دستور بسیج ملی ازدواج را صادر کرده.
من به بسیجی‌های عزیز این توجه را بدهم که این بسیجی که ما مثلاً در مورد مقابله با سیل راه می‌اندازیم، برای کمک به محرومان راه می‌اندازیم و زمینه‌های مختلف، خدای متعال برای ازدواج فرموده همه بسیج شوند و آن دستور به بزرگ‌ترها این است: « وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‌ مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» فرمود بیوه‌زن‌ها و مجردها و هرکسی که همسر ندارد، به فکر ازدواجش باشید. اگر هم می‌گویید این‌ها فقیرند، خدا این‌ها را از فضلش بی‌نیاز می‌کند. می‌گویید چطوری؟ می‌فرماید: «و اللهَ واسِعٌ عَلِيمٌ‌» خدا خودش می‌داند، هم وسعت بی‌نهایت دارد و هم داناست که اسبابش را درست کند.
این آیه در کدام سوره است؟ در سوره نور. در همان سوره فرموده زن زناکار و مرد زناکار را شلاق بزنید؛ یعنی این دو با هم است، شما اگر شلاق بزنی و آن‌یکی را فراهم نکنی، جور درنمی‌آید.
ببینید که خدای متعال به حضرت آدم چه فرمود: « قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ»اول به همسر توجه کرد، یعنی آدم را که آفرید، بلافاصله برای او زن آفرید. بی همگان به سر شود، بدون حوا به سر نمی‌شود! بعد هم فرمود این هم مسکن. بعد فرمود از هر جای این باغ که می‌خواهید، بخورید؛ « وَ كُلا مِنْها رَغَداً» بعد گفت حالا حرام را می‌گویم؛ « وَلاَ تَقْرَبَا هَـذِهِ الشَّجَرَةَ» این سبکش است. خدا به آدم همسر داده، مسکن داده، این درخت‌ها و میوه‌های حلال را هم فراوان داده، حالا این‌یکی را حرام کرده. بازهم شیطان البته دست برنداشت و ذهن را متوجه به حرام کرد.
یکی از اقدام‌های عملی غیرمستقیم برای مقابله با منکر، ایجاد اشتغال و مقابله با بیکاری است که خیلی اهمیت دارد. بیکاری ‌ام المفاسد است. در روایت داریم: «مِنَ الفَراغِ تَكونُ الصَّبوَةُ» صبوه یعنی چه؟ یعنی کارهای جاهلانه، هوسرانی، عشق‌بازی منفی. فرمود همه این‌ها به خاطر بیکاری است. آدم‌ها اگر مشغول باشند، این ناهنجاری‌ها و بعضی از کارهای جاهلانه، پیش نمی‌آید.
یک روایت قشنگی در نهج‌البلاغه در حکمت 199 داریم: حضرت خواستند اوباش را توصیف کنند، عبارت عربی‌اش این است « فِي صِفَةِ الْغَوْغَاءِ» یعنی اوباش و بیکارها که در بعضی از محله‌ها هستند...
شریعتی: شلوغ می‌کنند...
حجت الاسلام نظافت: شلوغ می‌کنند، می‌ایستند، تک‌چرخ می‌زنند! دیدید که بعضی جاها همه موتوری‌ها با هم تک‌چرخ می‌زنند و دیگران می‌ترسند، از بیکاری است و انرژی این جوان تخلیه نمی‌شود. فرمود: « هُمُ الَّذِينَ إِذَا اجْتَمَعُوا غَلَبُوا» وقتی این‌ها کنار هم باشند، مشکل درست می‌کنند، تنها که باشند مشکلی درست نمی‌کنند. « إِذَا تَفَرَّقُوا لَمْ يُعْرَفُوا» وقتی پراکنده می‌شوند، شناخته نمی‌شوند.
باز هم در یک نقل دیگر حضرت می‌گویند: اوباش کسانی هستند که « إِذَا اجْتَمَعُوا ضَرُّوا» وقتی دورهم هستند، ضرر می‌رسانند، « اذا تفرقوا نفعوا» وقتی پراکنده می‌شوند، مفیدند؛ ما فهمیدیم « عرفنا مضره اجتماعهم» وقتی دورهم جمع می‌شوند، ضرر دارند؛ متحد می‌شوند و خرابکاری می‌کنند. « فما منفعه افتراقهم» چطور می‌شود وقتی متفرق می‌شوند، مفید باشند؟
 حضرت فرمودند: «يرجع اصحاب المهن الي مهنتهم» هرکسی می‌رود سر شغل خودش، «ينتفع الناس» مردم از این‌ها سود می‌برند، «كرجوع البناء الي بنائه» بنا می‌رود سر کارش، نساج و بافنده می‌رود سر کارش، خباز می‌رود سر نانوایی‌اش. یعنی این آدمی که ناهنجاری‌هایی دارد، حضرت می‌گوید به او شغل بده...
شریعتی: درواقع یک تفرقی با اشتغال...
حجت الاسلام نظافت: و مردم از این‌ها سود می‌برند. یعنی این‌هایی که دور هم جمع می‌شوند و شغلی نداشته باشند، مضرند و باید بفرستیم این‌ها را به زندان و چقدر پول که خرج زندان می‌کنیم.
شریعتی: این همان ریشه‌هاست.
حجت الاسلام نظافت: بله این ریشه‌هاست، این می‌شود مقابله با منکر.
شریعتی: این می‌شود امربه‌معروف.
حجت الاسلام نظافت: بله، این هم جزو معروف است.
اقامه معروف...
حجت الاسلام نظافت: و ازاله منکر. این همان است، یعنی یک اقدامی کردی و این اقدام‌ها چقدر قشنگ است. « إِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ» فرمود وقتی بیکار شدی، دوباره خودت را به رنج بینداز. بیکاری بد است، کار خیلی ارزشمند است، کار عبادت مهمی است؛ به‌ویژه اگر کسی دنبال نان حلال هست. یعنی بیکاری یا ظرف افسردگی است یا ظرف ورود شیطان است؛ یا شخص افسرده می‌شود یا شیطان وارد می‌شود و پیشنهادهای دیگری را می‌دهد.
بنابراین اول اقدام عملی، بعد فرمود «و لسانک» از زبانت هم استفاده کن، برای اینکه بگویی این منکر زشت است. حالا گاهی وقت‌ها می‌گوییم این منکر را انجام نده، آنجایی که بسترش فراهم است و منکر،  این زشت بودن همگانی شده، اینجا از زبان استفاده می‌کنیم و می‌گوییم این کار را انجام نده. اگر آن باور نیامده، می‌گوییم این زشت است، اسلام خیر شما را می‌خواهد، اسلام بدی برای شما نمی‌خواهد.
در حکمت 374 داریم، حضرت فرمود: « فَمِنْهُمُ الْمُنْكِرُ لِلْمُنْكَرِ بِيَدِهِ وَ لِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ» بعضی از آدم‌ها هستند که منکر را زشت می‌شمارند هم با عملشان و هم با زبانشان و هم با قلبشان، « فَذَلِكَ الْمُسْتَكْمِلُ لِخِصَالِ الْخَيْرِ» این همان آدم کلاس بالایی است که همه خوبی‌ها را دارد، یعنی در ته دلش از منکر متنفر است، به زبانش می‌گوید زشت است و این کار را انجام ندهید، در عمل هم تلاش می‌کند بساطش برچیده شود، چه مستقیم و چه غیرمستقیم. این آدم کامل است و همه خوبی‌ها را با هم دارد.
فرمود: بعضی‌ها منکر را انکار می‌کنند فقط با زبان و قلب؛ یعنی با زبان غر و نق می‌زند، در دلش هم ناراحت است، ولی هیچ کاری هم نمی‌کند و دست به سیاه‌وسفید نمی‌زند «وَ التَّارِكُ بِيَدِهِ»؛ فرمود: « مُتَمَسِّكٌ بِخَصْلَتَيْنِ» دو تا از آن خوبی‌ها را دارد، یکی را ضایع کرده، آن اقدام‌های عملی را.
دسته سوم « الْمُنْكِرُ بِقَلْبِهِ» با قلبش انکار می‌کند، یعنی ناراحت است و در دلش غر می‌زند، به زبان نمی‌گوید. « وَ التَّارِكُ بِيَدِهِ وَ لِسَانِهِ» با دست و زبان ترک کرده؛ یعنی حرف هم نمی‌زند و اقدام عملی هم نمی‌کند، فقط در دلش ناراحت است. فرمود: « ضَيَّعَ أَشْرَفَ الْخَصْلَتَيْنِ» از آن سه تا، دو مورد برتر را ضایع کرد و متمسک به یکی شد؛ بازهم خدا خیرش بدهد که در دلش هنوز ناراحت است. یعنی این ناراحتی دل و تنفر قلبی‌اش را حفظ می‌کند.
بعد فرمود دسته چهارم که منکر را انکار نمی‌کند نه با دست، نه با زبان و نه با قلب؛ این چه کسی است؟ فرمود: « مَيِّتُ الْأَحْيَاءِ» این آدم مرده است!
شریعتی: مرده‌ای در میان زندگان...
حجت الاسلام نظافت: جسم حیوانی‌اش زنده است، دلش مرده است.
شریعتی: یعنی حیاتت به این است...    
حجت الاسلام نظافت: ما ازنظر جسمی این‌طوری هستیم، الان اگر صدای بلندی ایجاد بشود و واکنش نشان ندهیم، می‌گویند کر است، درست است؟
شریعتی: بله، ناشنواست.
حجت الاسلام نظافت: نابینا یعنی چه؟ روشندل یعنی به‌حسب ظاهر واکنش نشان نمی‌دهد در برابر سیاهی‌ها و سپیدی‌ها، نور و غیر نور، درست است؟ یا نسبت به بوی بد واکنش نشان نمی‌دهد یا سیستم عصبی قطع است، واکنش نشان نمی‌دهد، چه به او سوزن بخورد، سرما یا گرما و هیچ‌چیزی دیگری. کسی که در برابر زشتی‌ها و خوبی‌ها، واکنش نشان نمی‌دهد حتی در دلش، مرده است! مگر مرده چطوری است؟ الان اگر یک مرده اینجا باشد، واکنشی نشان نمی‌دهد. حضرت فرمود: این مرده‌ای است در میان زنده‌ها.
حالا یک خطری هم هست... پس مهم قلب است، ولی قلب نمودی دارد؛ نمودش چیست؟ در زبان و در عمل. حالا شیطان اول تلاش می‌کند قلب را خراب کند یا اول تلاش می‌کند که اقدام عملی نکنیم؟
شریعتی: طبیعی است که اول قلب را نشانه می‌گیرد.
حجت الاسلام نظافت: هدف اصلی‌اش قلب است، ولی دستش به قلب نمی‌رسد تا موقعی که زبان ما می‌گوید این منکر زشت است. یعنی وقتی ما می‌گوییم این منکر زشت است، داریم حالت دلمان را تازه نگه می‌داریم، آبیاری می‌کنیم...
شریعتی: مدام یادآوری و تکرار می‌کنیم.
حجت الاسلام نظافت: بله. وقتی مقابله عملی می‌کنیم چه مستقیم و چه غیرمستقیم به‌تناسب شرایط با منکر، در حقیقت داریم آبیاری می‌کنیم این دل را. و لذا شیطان برای اینکه دستش به ایمانی که در دل ما هست، برسد، خاک‌ریزهای اول را می‌زند؛ یعنی در حقیقت شما برای قلبتان یک چتر امنیتی درست کردید. دیدید که مرکز اصلی یک جایی است، یک خاک‌ریز می‌زنند، باز برای اینکه خاک‌ریز را نتوانند بگیرند، یک خاک‌ریزی جلوتر می‌زنند. جلوتر از آن هم در جبهه جنگ، سنگر کمین می‌زنند.
شریعتی: این نکته‌ای که شما می‌گویید، برای آدم‌های خوبی است که اقدامی نمی‌کنند. ولی خیلی‌ها اصلاً قلباً اعتقادی ندارد، تکلیف آن‌ها روشن است.
حجت الاسلام نظافت: بله. حالا نکته‌ای که گفتم را با سند بگویم؛ در حکمت 375 حضرت فرمود: « اَوَّلُ ما تُغْلَبُونَ» این‌ها همان کسانی هستند که به حرف حضرت آقا جهاد تبیین نمی‌کنند، اقدامی نمی‌کنند، بی‌تفاوت‌اند. «اَوَّلُ ما تُغْلَبُونَ الْجِهادُ بِاَيْديكُمْ» اولین شکست شما اقدامات عملی است؛ که دست از اقدامات عملی بردارید.
یعنی بزرگ‌ترهای اقوام به فکر جوان بیکار یا جوانی که همسر ندارد، نباشند و هیچ کاری نکنند، مسئولین کاری نکنند، پولدارهای جامعه کاری نکنند، علما دست روی دست بگذارند و تماشا کنند؛ فرمودند وقتی هیچ کاری نکنید، شکست خوردید. شیطان یک کاری کرده که شما هیچ اقدام عملی نکنید. « اَوَّلُ ما تُغْلَبُونَ» اولین مغلوب شدن شما به شکست شما در جهاد با دست است.
« ثُمَّ بِاَلْسِنَتِكُمْ» اگر این سنگر را فتح کرد، جلوتر می‌آید و آن‌قدر تلاش می‌کند که دیگر حرف هم نزنی. اگر حرف نزدی و شدی گنگ و لال، حرف حق نزدی و از زبانت استفاده نکردی برای ترویج خوبی‌ها، برای نفرت ایجاد کردن از زشتی‌ها، فرمود « ثُمَّ بِقُلُوبِكُمْ»
شریعتی: آنجا دسترسی را دادی...
حجت الاسلام نظافت: بله، می‌آید سراغ دلت. دیگر دل ما بی سپر و بی محافظ می‌شود. این خوبی‌ها قلب را تغذیه می‌کند، دل را زنده نگه می‌دارد؛ این حرف زدن‌ها، این دعوت به خیرات. بعد فرمود: اگر کسی با دلش معروف را نشناسد و ته دلش به منکری نگوید زشت است، باطنش دیگر وارونه شده!
شریعتی: پناه‌برخدا! یک زنگ خطر و هشداری است که امیرالمؤمنین به ما می‌دهند.
حجت الاسلام نظافت: بله و آرام‌آرام آدم‌ها بی‌تفاوت می‌شوند، آرام‌آرام منکر برایشان طبیعی می‌شود.
شریعتی: جامعه بی‌تفاوت می‌شود درنهایت.
حجت الاسلام نظافت: بله، همه با هم این‌طوری می‌شوند. و لذا امربه‌معروف و نهی از منکر و این گفتن‌ها سبب می‌شود که ما خوبی‌ها را سردست نگه داریم.
اگر اجازه بدهید آیات را بشنویم و ببینیم که چقدر فرصت داریم برای فراز بعدی. خیلی از شما ممنون و متشکرم حاج‌آقا نظافت، نکته‌های خیلی خوبی را شنیدیم. امیدوارم که نسبت به خوبی‌ها، نسبت به بدی‌ها بی‌تفاوت نباشیم، هم با دستمان و هم با تمام وجودمان ان‌شاءالله اقدامی بکنیم که مؤثر باشد و زیبایی‌ها در جامعه حاکم شود.
دوستانم در سمت خدای امروز ان‌شاءالله صفحه 552 را تلاوت خواهند کرد. برای مشارکت در قربان ماه رجب‌المرجب به عشق امیرالمؤمنین، همچنان همه شما دعوتید. هم به زیرنویس‌های ما می‌توانید دقت کنید و هم به کانال و هم به پیام‌رسان‌های ما می‌توانید مراجعه کنید، به کانال‌های ما در پیام‌رسان‌های داخلی یا به سایت ما؛ همه این‌ها راه‌های مشارکت شماست که ان‌شاءالله در این امر خیر سهیم و شریک باشید. بعد از تلاوت آیات، ان‌شاءالله با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما در دقایق پایانی.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۶﴾ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُوَ يُدْعَى إِلَى الْإِسْلَامِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۷﴾ يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ﴿۸﴾ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ﴿۹﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۱۰﴾ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۱﴾ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۱۲﴾ وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۳﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ ﴿۱۴﴾
اللهم صل علی علی ابن موسی‌الرضا المرتضی. ان‌شاءالله زیارت حضرت رضا نصیب همه شما شود. دوستانی که مشهد هستند یا مجاورند یا زائرند، حتماً برای ما و همه دوستان و عزیزانمان دعا کنند؛ خاصه آن‌هایی که مریض و گرفتاری دارند، قرض دارند، مستأجرند و می‌خواهند خانه‌دار شوند، فرزند ندارند و می‌خواهند فرزنددار شوند. ان‌شاءالله حاج‌آقا نظافت هم برای ما در حرم علی ابن موسی‌الرضا و برای شما دعا خواهند کرد و ان‌شاءالله به‌زودی زیارت نصیب همه ما بشود.
اشاره قرآنی را بفرمایید، می‌شنویم و بعد ان‌شاءالله باید خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام نظافت: این آیه‌ای که تلاوت شد، آیه 8 سوره صف می‌فرماید: « يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ» یعنی چه؟ یعنی کفار می‌خواهند نور خدا را با دهانشان خاموش کنند. البته خدا می‌گوید نمی‌توانند، ما نمی‌گذاریم. ولی می‌خواهم این را بگویم که آن‌ها از همه توانشان استفاده می‌کنند...
شریعتی: ...که نور حقیقت خاموش شود.
حجت الاسلام نظافت: یعنی از زبانشان استفاده می‌کنند، یعنی اقدام‌های عملی می‌کنند، یعنی بسترهای فساد را فراهم می‌کنند. آنچه که ما الان عرض کردیم در مورد اقدام عملی برای ازاله منکر، اینکه از زبانمان استفاده کنیم برای اینکه نفرت ایجاد کنیم و بگوییم تبعات بد منکرها را، نقطه مقابل کاری است که شیاطین می‌خواهند بکنند. آن‌ها می‌خواهند نور خدا را خاموش کنند؛ نور خدا چیست؟ نماز است، نور خدا حجاب است، نور خدا همه خوبی‌هاست و همه فضیلت‌هاست، قرآن است.
بعد فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ» ای مؤمنین، شما را راهنمایی کنم بر تجارتی که شما را نجات می‌دهد از عذاب دردناک. آن تجارت چیست؟ تجارت پایدار و ماندگار، ایمان به خدا، ایمان به رسول و بازهم دوباره می‌فرماید: « تُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ» جهاد با مال... جهاد با مال یعنی چه؟ یعنی کمک کنیم برای ازدواج یک جوان، برای مسکن یک نفر، برای پول رهن یک کسی که مشکلی دارد؛ جهاد با مال یعنی این.
حالا بعضی‌ها می‌گویند ما پول نداریم. خدای متعال و ائمه معصومین سلام‌الله علیهم اجمعین می‌گویند صرفه‌جویی کنید، حیف است که شما لذت انفاق را نچشید. انفاق آثار خوبی در روح و روان و دنیا و آخرت دارد. این فقط برای پول‌دارهاست؟ یعنی فقط پولدارها باید با این بال پرواز کنند؟ نه، ما هم کاری کنیم که بتوانیم. و لذا در روایت داریم که در زندگی فردی، خانوادگی و در تشکیلات، می‌تواند سرلوحه باشد. روایت این است: «المؤمن قليلُ المؤونةِ ، كثير المَعونةِ» خرج زندگی مؤمن کم است...
شریعتی: کم هزینه و پرفایده.
حجت الاسلام نظافت: و لذا هر تشکیلاتی باید این را نگاه کند و تا هرجا که می‌تواند، کم‌خرج باشد. جهاد با مال و بعد جهاد با جان. جهاد با جان یعنی وقت بگذار، یعنی از جوارحت کمک بگیر، یعنی جزو جان ماست تا زنده هستیم. یعنی از فکرت کمک بگیر، از زبانت کمک بگیر. جهاد با جان یعنی وقت بگذار؛ حالا یک‌وقتی در جبهه هم می‌رود سینه سپر می‌کند، می‌شود جهاد با جان.
بعد فرمود: « ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»؛ ثمره‌اش چیست؟ « يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ» آن‌هایی که مجاهدند با مال و جان، خدا گناهانشان را می‌بخشد و آن‌ها را وارد بهشت می‌کند. بعد هم فرمود: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ» ای مؤمنین بی‌تفاوت نباشید، یار خدا باشید. خدا مگر نیاز به یاری دارد؟ مگر نمی‌گوییم که خدا بی‌نیاز است؟ جواب این است که ارزش‌های الهی نیاز به یاری دارد، جواب این است که ولی خدا نیاز به یاری دارد. یاری خدا دو معنا دارد: 1. ولی خدا 2. ارزش‌های الهی.
شریعتی: دین خدا...
حجت الاسلام نظافت: دین خدا؛ در نهج‌البلاغه در یکی از خطبه‌ها داریم، امیرالمؤمنین فرمود: خدایی می‌گوید من را یاری کنید که همه هستی لشکر اوست، او شما را آزمایش می‌کند. خدایی می‌گوید به من خدا قرض‌الحسنه بدهید... فرمود کسی پیدا می‌شود که به خدا قرض‌الحسنه بدهد؟ « مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا» خدا که بی‌نیاز است... فرمود خدا این‌طور شما را آزمایش می‌کند.
پس فرمود: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ» اینکه گفتم ولی خدا باید یاری بشود، عیسی بن مریم به حواریین گفت: « مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ» من یار می‌خواهم، چه کسانی یار من هستند در مسیر حرکت به‌سوی خدا؟ « قَالَ الْحَوَارِيُّونَ» شاگردهای خصوصی حضرت عیسی گفتند « نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ» یعنی چه؟ عیسی می‌گوید من یار می‌خواهم، آن‌ها می‌گویند ما یار خداییم؛ یعنی یاری تو، یاری خدا به‌حساب می‌آید.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم. دعا بفرمایید و ان‌شاءالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام نظافت: خدایا به‌حق محمد و آل محمد، با نجات مردم غزه و نابودی اسرائیل و نجات همه مظلومان و مستضعفان، قلب امام زمان را خشنود بگردان، فرج امام زمان را برسان، ما را از زمینه‌سازان ظهورش قرار بده. دعاهای امام زمان در حق همه مظلومان، مستضعفان، بی همسران، بی‌فرزندان، بی مسکن‌ها، بیماران و گرفتاران، در حق رهبرمان و کشورمان را مستجاب بگردان.
شریعتی: الهی آمین. خیلی از شما ممنونم و متشکر. کبوتر دلمان را راهی مشهدالرضا و خراسان می‌کنیم و به امام رضای عزیز با دل‌وجان سلام می‌کنیم و صلوات می‌فرستیم که اللهم صل علی علی بن موسی‌الرضا المرتضی.