اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-09-29-حجت الاسلام نظافت--شرح نامه ۳۱ نهج‌البلاغه امیرالمومنین علیه‌السلام ( آخرت و ابدیت )

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خانم‌‌‌‌‌‌‌ها آقایان سلام، وقتتون بخیر، به این سمت خدا، به این لحظه، به این ساعت خیلی خیلی خوش آمدید. انشاءالله هر جا که هستید خداوند متعال پشت و پناهتون باشه. حال دلتان خوب باشد. و امیدوارم این با هم بودن و همدلی و در کنار هم بودن و این لحظات را تجربه کردند منشا خیرات و برکات فراوان در زندگیتان باشد. سپاسگزارم از لطف و مهر و همدلیتان و ممنون و متشکرم از حضور حاج آقای نظافت در استودیو برنامه سمت خدا سلام علیکم خیلی خیلی خوش آمدید.


حجت الاسلام نظافت: سلام علیکم، سلام بر شما و همه بینندگان عزیز، در خدمتتان هستم.
شریعتی: حالتان چطوره.
حجت الاسلام نظافت: خدا را شکر می‌کنیم الحمدلله وقتی به لطف خدای متعال نگاه می‌کنیم امیدوار می‌شویم.
شریعتی: خیلی خوب چه از این بهتر خیلی خوب الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ مولانا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ معصومین عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ صلوات الله امراز هم می‌خواهیم از پدرمان بشنویم امیرمومنان و انشاءالله که ما را به فرزندی قبول بکنند و توصیه‌‌‌‌‌‌‌ها و نکات حضرت ذیل نامه ۳۱ به امام مجتبی و در واقع به تک تک ما.
حجت الاسلام نظافت: خب رسیده بودیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین اولاً خودمو به خدا می‌سپارم حرف زدن کار سختی است.
شریعتی: بله خیلی کار سختی است. بله
حجت الاسلام نظافت: نه آن هم بخواهیم توضیح بدهیم بیان بلند امیرالمومنین و نورانی امیرالمومنین را و لذا واقعاً از خدا کمک می‌خواهیم شنوندگان عزیزم هم ما را دعا کنند که بتوانیم هم درست بفهمیم و هم درست بیان کنیم. هم خودمان متاثر بشویم هم بینندگان عزیز متأثر بشوند هم تصمیم بگیریم اینها را تو زندگی‌مان پیاده کنیم. انشاالله.
شریعتی: انشاالله.
حجت الاسلام نظافت:  رسیده بودیم به این عبارت، حضرت فرمود آخرت را به دنیا مفروش. و گفتیم که این معنایش این نیست که دنیا را آباد نکنید، به دنیا رسیدگی نکنید. اسلام دین ریاضتهای غیر منطقی نیست. اسلام دین ترک دنیا نیست اسلام دین رهبانیت نیست. آخرت از متن دنیا می‌گذرد. منتها آخرت را نباید فروخت و همه باید همتشان عالی باشد  یعنی کم نباید بخواهند. اسلام اصلاً دین قناعت نیست. وقتی پای آخرت پیش می‌آید. دین قناعت نیست. یعنی همه بیشترینها را بخواهند.
حجت الاسلام نظافت: این عبارت دعای کمیل خیلی قشنگ هست. «وَ اجْعَلْنِى مِنْ أَحْسَنِ عَبِيدِكَ نَصِيباً» خدایا من را از کسانی قرار بده که برترین نصیبها و بهره‌ها را از تو دارند. «وَأَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ» من را از کسانی قرار بده که منزلتشان نسبت به تو از همه نزدیکتر و بالاتر هست. «وَأَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْكَ، فَإِنَّهُ لاَ يُنَالُ ذلِكَ إِلاَّ بِفَضْلِكَ» سر مسائل دنیوی که می‌شود می‌گویند قانع باشید بگید خدا را شکر که حال دلتان خراب نشود. پس دنیا را همه تلاش می‌کنیم همه آباد می‌کنیم منتها مواظب هستیم آخرتمان خراب نشود. و اتفاقاً این آباد کردن دنیا وسیله عمران آخرت ما هم باشد. خب حالا بعضی ممکن است بگویند آقا شما هی می‌گویید آخرت، آخرت کدام آخرت، یقین نداریم چه کسی رفته،
شریعتی:  کی آمده است. کی رفته است.
حجت الاسلام نظافت:  ما هم می‌گوییم راست می‌گویید هیچکس ابتدای کار یقین ندارد. قبلاً هم توی عبارت قبلیه بالیقین توضیح مفصل دادیم. ولی احتمال که می‌دهیم دنیا دنیای احتمالات هست.
شریعتی: حتی اگه یک درصد
حجت الاسلام نظافت: آفرین شما برای زندگی دنیویتان چیکار می‌کنید. مگه برای دنیا یقین داریم، یعنی آدم‌ها سرمایهگذاری‌‌‌‌‌‌‌های که می‌کنند، نمیدانم کشتی‌گیرا، هر کسی یقین دارد چقدر نتیجه می‌گیرد. احتمال میدهم احتمال میدهم بعد هر چه محتمل عظیم تر باشد، احتمالات کم، بیشتر قابل اعتنا هست. هرچه محتمل ضعیف‌تر باشه احتمالات عظیم هم قابل اعتنا.
 حجت الاسلام نظافت: مثلاً اگه ما ۹۰ درصد احتمال می‌دهیم ۱۰۰ هزار تومان ضرر می‌کنیم. دقت می‌کنید یعنی بستگی دارد حالا واقعاً آخرت یک محتمل بزرگی هست، عظیم المومنین، نمی‌شود ازش گذشت یک راز و دو راز و یک سال و ۱۰۰ سال و یک میلیون سال و یک میلیارد سال که نیست ابدتیه. ما الان برای یک آپارتمان ۷۵ متری چقدر باید زحمت بکشیم، اینجا می‌گوید «بهشت جنت ارض السماوات والارض» بهشتی است که به پهنای آسمان‌‌‌‌‌‌‌ها و زمین است برای ابد. بماند که ادله فراوانی بر وجود آخرت هست. او ادله را هم گوش کنید.
حجت الاسلام نظافت: حالا یقین نداریم احتمال که می‌دهیم یعنی خدای متعال راز قیامت با همین مدلی که با دنیای خودمان رفتار می‌کنیم ما را محاکمه می‌کند. می‌گوید شما آنجایی که احتمال می‌دادید به احتمالت اعتنا کردی چون محتمل مهم بود. حالا محتمل دنیا چقدر مهم بود، محتمل آخرت چقدر مهم بود.
حجت الاسلام نظافت: بنابراین همه ما اصلا قرار نیستش که ما یقین داشته باشیم همین احتمالی که میدهیم کفایت میکند چه برای دفع ضرر، الان اینها که بیمه می‌کنند همه از بیمه‌شان بهره‌برداری می‌کنند، خیلی‌ها نمی‌کنند، ولی می‌گویند یک روزی ممکن هست، حادثه ناگواری اتفاقی بیفته این ارزشی ندارد، این مبلغی که دارد کسر می‌شود خب بابا دفع ضرر جهنم جدی بگیریم، بیاییم.
شریعتی:  خودمان را بیمه کنیم.
حجت الاسلام نظافت: خودمان را بیمه کنیم. و اونایی که از عالم آخرت گفتند اونا آدم‌‌‌‌‌‌‌های عاقل آدمای صادق و با ادله گفتند دلیل‌‌‌‌‌‌‌های فراوان، بنابراین ما هم می‌گوییم همون احتمال را باید توجه بکنیم به همون احتمال که اعتنا بکنیم کفایت می‌کند یک عبارتی هست در نامه ۲۷ نهج البلاغه، نامه ۲۷ نامه حضرت به محمد بن ابی‌بکر خیلی زیباست حضرت فرمود بدانید بندگان خدا که متقین، انسان‌‌‌‌‌‌‌های با تقوا، هم دنیا را دارند هم آخرت‌‌‌‌‌‌‌ها دارند. «ذهبوا بعاجل الدّنيا و آجل الاخرة» بعد حضرت توضیح دادند «شارک اهل دنیا فی دنیا» یعنی با اهل دنیا تو دنیایشان آدمای باتقوا که آخرت باورند شریکاند. چطور شریک هستند، حضرت توضیح داد، کفار سکونت کردند، مومنین هم سکونت کردند، منتها، سکونت مومنین فضیلت دارد. خانه‌‌‌‌‌‌‌هایشان توش فضیلت است. نورانیت است. رابطه‌شان با همسرشان رابطه‌شان با فرزندشان، رابطه‌شان با غذا یک رابطه حیوانی نیست، خونه‌شون، مسکنشون دارای فضیلت است. «اکلوها» فرمود مومنین می‌خورند، از مواهب دنیا استفاده می‌کنند، «قل من حرم زینت الله» کی حرام کرده کسی حرام نکرده زینت خدا را. اصلا اگه کسی از مواهب دنیا استفاده نکند مزه این اطعمه و عشره را نچشد نمی‌تواند شکر آنها را به جا بیاورد.
حجت الاسلام نظافت: چون شکر در نتیجه درک نعمته. یعنی باید یک نصیبی از این نعمت داشته باشید، تا بچشی، شکر کنید بعد درک کنید بعد شکر کنید اصلا کمه شکر همین درکه  در روایات داریم «رایت النعم من الله» همین می‌شود شکر. پس من گفتم استفاده کنید. «کلو وشربو» درست بعد فرمود ولی خوردن متقین فضیلت دارد جلسه گذشته عرض کردیم جوانمردی را رعایت میکنند بسم الله می‌گویند مثل حضرت زهرا سلام الله علیها امیرالمومنین ایثار میکنند، خودشون گرسنه می‌مانند، به دیگران می‌دهند. بعد فرمود اکلوها این عرض دنیا بهره می‌برند هر چه را که مطرفین بهره می‌برند اینهم هم بهره میبرند بعد بهره بردن اینا بیشتر هست، کیفی‌تر هست، چرا، چون استرس ندارند، چون اضطراب ندارند، چون با یاد خدا آرامند، چون دلشون خوشه به عالم بد. چون تو سختی‌‌‌‌‌‌‌ها هم لذت می‌برند فرمود «اخذ ما اخذ الجبار المتکبران» هر چه را که جباران متکبر از دنیا برداشتند، این هم برداشتند چون زهد اسلامی، زهد اخذ هست. زهد ترک نیست یعنی بهره برداری کن برای عالم آخرت.
حجت الاسلام نظافت: آن وقت حضرت فرمود انقلبو انها فرقش از اینجا آشکار می‌شود تو دنیا برتر انقلبو برمیگرده از این دنیا با زاد با زاد و توشه ای که مبلغ مبلغ یعنی چی یعنی می‌رساند یعنی زمین گیر نمی‌شوند با تجارتی پر از سود که جلسه گذشته هم عرض کردیم اصابو لذت زهد ال دنیا فی دنیا تو این دنیا لذت‌‌‌‌‌‌‌های معنوی غوغا می‌کند لذت اشک ریختن لذت یتیم نوازی لذت کار خیر، لذت امید، لذت مناجات، لذت آموختن آموختن و یاد دادن این لذت‌‌‌‌‌‌‌های گوناگون بعد یقین هم دارند که در آخرت در جوار رحمت خدا هستند پس فرض کنیم آخرتی نباشد تو دنیاشون آباد بعد وقتی که بروند این فواید را دارند حالا اگر این احتمال فرض بفرمایید فرض محال محال نیست آخرتی نبود چیزی را مومنین از دست ندادند ولی اگر بود چی باخت عظیمی دیگه راهی برای برگشتم نیست بنابراین کسی نگه که خلاصه ما یقین نداریم نه لازم نیست یقین داشته باشیم هیچکس یقین ندارد. در ابتدا یقین مزد هست. مزد کارگر می‌دهند آخر کار میدن یقین مزد عمل ماست پس لا تبع آخرتک به دنیا آخرت را به این دنیای فانی نفروش. در نهج البلاغه داریم الا حر یده هذه لمازه اهلها.  دنیا را حضرت چند جا تبیین کردند یک جا فرمود مثل آب بینی بزه، یک جا فرمود از استخوان خوک، خوک حیوان خوک کلش ارزش ندارد حالا استخوان خوک در دست جزامی از آن بی‌ارزشتر هست اینجا فرمود لمازه غذایی که جویده شده تو دهانه یک نفر آن می‌گویند نماز مونده غذا حضرت خیلی دنیا را تحقیر کردند این تحقیرها خیلی لازمه اگر تحریم باشه اختلاس صورت نمیگیره. برای رسیدن به مال دنیا جنایت صورت نمی‌گیره باید تغییرکرد دنیای حرام را. دنیایی که با ظلم و جنایت همراه بشود. فرمود الا حر آیا آزاده‌ای پیدا نمی‌شود این لماز را یعنی این غذای جویده شده حرام را این را رها کنه برای اهلش. لیس لا انفسکم ثمن فرمود جان‌‌‌‌‌‌‌های شما بهره‌ای ندارد جز بهشت. به کمتر از بهشت خودتون را نفروشید. یعنی اسلام دعوت کرده به اینکه آقا خودت را ارزان نفروش. تو این معامله سرت کلاه نره. گران بفروش به بالاترین قیمت. ارزان چیه ارزان دنیا چرا چون باید بگذاری بروی اسلام دعوت به گران فراشی کرده وقتی نوبت خود فروشی میشود. دعوت به ارزان فراشی کرده وقتی نوبت فروختن یک کالایی می‌شود یعنی جان‌‌‌‌‌‌‌های شما یک مشتری دارد مثل خدا به او بفروشید به او بفروشید با قیمت بالا یعنی از خدا هم انتظارتون کم نباشه نگید من همون دم کوچه بهشت باشیم کافیه بگید من میخوام همنشین امام حسین باشم همنشین امیرالمومنین باشم. چون لذت‌های بهشت هم درجات دارد. یعنی چقدر لذت دارد آنجا مهمان امیرالمومنین.
شریعتی: مثل دعای حضرت عاصیه رب بن لی اندک
حجت الاسلام نظافت:  بیت نزد تو بله خب پس حضرت فرمود اصلح مسواک آخرت تو اصلاح کن ولا تب آخرت که به دنیا دنیا زرق و برقش مانع بزرگی برای اصلاح آخرته. این ارتباط این دو تا جمله، جمله  قبلی  اصل مسوات آخرتتو اصلاح کن بعد بلافاصله می‌گویند آخرتتو به دنیا نفروش. یعنی مانع بزرگ اصلاح آخرت همین ارزان فروشی و زرق و برق دنیا هست که باید این را یک جوری حلش کرد.
شریعتی:  یار مفروش به دنیا که کسی سود نکرد آنکه یوسف به زر ناصره
حجت الاسلام نظافت: منکم من یریدید الدنیا قرآن می‌گوید بعضیا دنیا را می‌خواهند فمن کم من یرید الاخره این همت‌‌‌‌‌‌‌های آدما متفاوته، دیگه بستگی به انسان دارد و تصمیمی که میگیره خب حالا چه کار کنیم که آخرت را نفروشیم. چند تا نکته میگم: 1. زیاد فکر کنید این برنامه سمت خدا خوبیش همینه که هر راز یک یادآوری برای ما صورت میگیره فکر کنیم به پوچی دنیا فکر کنیم به حقارت و ناپایداری دنیا، نه ما هستیم نه دنیا می‌ماند فکر کنیم که با دنیا آرام نمی‌شویم به ابدیت فکر کنیم و به الگوهایی مثل امیرالمؤمنین حضرت زهرا سلام الله علیها که اینا دنیا را چقدر حقیر می‌شمارند. اگر توفیق پیدا کنیم آخرت نفروشیم ظلم و جنایت کم می‌شود. اختلاس کم می‌شود. خیلی برکات دارد تو زندگیمان. نوع نگرش انسان‌‌‌‌‌‌‌ها به دنیا، خیلی تاثیر دارد در اصلاح جامعه. اینا حرف‌‌‌‌‌‌‌های نیستش که فقط مال این جلسات باشه
شریعتی:  یعنی همش با خودمان بگیم من این کار میکنم به چه قیمتی، با این علامت سوال
حجت الاسلام نظافت:  برویم جاو که تو هر عملی آخرت را در نظر بگیریم و هدر ندهیم. اگر کسی خودشو به دنیا بفروشه نتیجش چیه، خسارت محض، باخت مسلم، باختی غیر قابل جبران. ما هیچ چیز نمی‌شود جبران کرد. حلبکم باخصرین اعمالا به شما خبر بدم کیا زیاد ضرر میکن تو عمل‌‌‌‌‌‌‌هاشون، الذین ذل سعیم فی الحیات ال دنیا، تمام تلاش‌‌‌‌‌‌‌هاش گم می‌شود. یعنی وقتی آدم پیر می‌شود چه حسرت چه حسی نسبت به تلاش‌‌‌‌‌‌‌هاش دارد در پیری در هنگام مردن همه تلاش‌‌‌‌‌‌‌ها گم شد ولی مومن نه میبینه میخواهد برود به دیدار تلاش‌‌‌‌‌‌‌هایش میخواهد برود اعمالشو ببینه اعمالی که نور چشمش هست مایه خوشنودیش است ظلث این نکته دقیقیه ظل سعی فی الحیات دنیا گم می‌شود سعی و تلاش آنها تو زندگی دنیا ولی آن لحظه که دارد این کارها را انجام میدهد فکر می‌کند دارد کار خوبی انجام می‌دهد. اینم تموم شد. عبارت بعد عبارت بعد القول فی ما لا تعرف، اینم باز از آن مسئله‌‌‌‌‌‌‌های بسیار مهم،  گفتاری را که نمی‌شناسی یعنی به درست بودن آن اطمینان نداری نگو، مجبورت نکردند تو همه چیز که اظهار نظر کنید اینم از مصیبت‌های بزرگ جامعه ما که همه کارشناسان صاحب نظر و فکر می‌کنیم حرف زدن کار آسانیه حرف زدن جز سخت‌ترین کارهاست. در خطبه متقین امیرالمومنین بیش از ۱۰۰ صفت در وصف انسان‌‌‌‌‌‌‌های با تقوا می‌گویند. اولیش در مورد زبانه. منطقم الصواب ثواب یعنی حرف درست را بشناس بدون سر اینجا جاش هست بگی یا نه کار سختی حرف زدن این آیات سوره قاف خیلی عجیبه اذیتق المتقیان دو تا تلقی هستند تلقی یعنی چی یعنی گرفتن دریافت آن دو تا مطلقی که دریافت می‌کنند آنها دو تا فرشته‌اند که قرآن می‌گوید چپ و راست نشستند نشستن یعنی حاضر هستند خب ما یلفذ همه اعمال ما را می‌گیرند هیچ عملی گم نمی‌شود. حالا از بین اعمال نسبت به اعمال کلی فرمود خدای متعال، این دو تا فرشته تلقی میکنند اعمال را میگیرند بعد وقتی می‌خواهد یک دونه عمل را برجسته کنه تلفظ لفظ کلمه ما یفذ من قول هیچ گفتاری را نمیگوید الا لدیه رقیب نزد او یک فردی هست یک فرشته ای هست که مراقب هست آماده که این حرف که یک نوع عمله اینو بگیره و حفظش کنه و راز قیامت اگه خوبه باش مواجه بش لذت ببرید، اگر بده، مواجه بشوید و رنج ببری. خیلی نکته مهمیه مایلفظوا از میان همه اعمال این لفظ را می‌گیرند لفظ را دارد می‌گوید بقیه هم هست بله ولی اینو جداگانه برجسته کردند یعنی اینقدر اهمیت داشت. بنابراین حرف زدن کار سختی است. قبلا هم این آیه را خوندیم. قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ گفتاری استوار داشته باشید تا همه اعمال تان اصلاح شود. رو زبان خیلی باید کار کرد، نه خیلی از زندگی‌‌‌‌‌‌‌ها خراب می‌شود بخاطر حرف بیجا زدن. حرف دقیق نزدن. و آن عضوی که بیشترین گناهان در موردش مطرحه یکیش همین اظهار نظر بیجاست.
حجت الاسلام نظافت: از امام باقر علیه السلام سوال شد حق خدا بر بندگان چیست؟ فرمود هرچی که می‌دانند بگویند هر چی نمی‌دانند توقف کنند. ما را مجبور نکردند در همه زمینه‌‌‌‌‌‌‌ها اظهار نظر کنیم. این آیه را دقت کنید سیقلون ثلاثه خدای متعال می‌گوید در مورد تعداد اصحاب کهف، می‌گویند اینا سه نفر بودند چهارمیش سگشون بود. یقولون خمسه بعضی‌‌‌‌‌‌‌ها می‌گویند پنج تای اند ششمی آن خدا می‌گوید رجما بالغیب، تیر را تو تاریکی می‌اندازید. فقط خدا می‌داند اولا بعضی چیزها که اهمیت ندارد سه تا بودند چهار تا بودند ۵ تا بودند.
شریعتی: حالا چه فرقی می‌کند؟
حجت الاسلام نظافت: ولی تازه شما دارید می‌گویید سندی که ندارید می‌گوید رجم بالغیب رجمن بالغیب، یعنی تیر تو تاریکی دارید میندازید. تقولون به افواکم ما لیس لکم به علم، فرمود یک حرفایی با این دهنتون می‌زنید هیچ علمی ندارید. و تحسبونونه حینا فکر میکنید چیزی نیست. آسان میگیرید نمیدونید الله عظیم گناه بزرگیه اظهار نظر جاهلانه اظهار نظر با علم کافی نداشتند. در عرصه سیاست در عرصه اقتصاد، در عرصه خانواده، در عرصه تربیت، در عرصه طب. الان بنده خب در طب تخصصی ندارم باید بگم شاگردی می‌کنم. ما الان چی می‌گوییم، فتوا چیه، می‌گوییم باید به حرف‌های پزشکی محترم کرد تخصص دارد دیگه پزشکی که تخصص دارد و آگاهه باید همه به حرفش کنند. تو هر عرصه تخصص دارد نباید آدم احساس کنه در همه عرصه‌‌‌‌‌‌‌ها میتواند صاحب نظر باشد. در حوزه تخصصی خودمان نظر بدیم یکی از مصیبت‌‌‌‌‌‌‌ها همین است. حالا آسیبش چیه در روایت داریم از اذا ده الجواب خفی الصواب، وقتی یک مسئله مشکلی هست اظهار نظرها و جواب‌‌‌‌‌‌‌های گوناگونی مطرح می‌شود حرف درست پنهان می‌شود
شریعتی:  تو آن آشفته بازار.
حجت الاسلام نظافت: ظلم کردیم به آن حقیقت، به آن ثواب، ثواب باساد حرف درست. بعد مردم گیج میشوند تو انتخاب، بنابراین ما نباید سبب گیج شدن مردم، حیران شدن مردم بشویم. امام صادق علیه السلام فرمودند خدا بندگانش را سرزنش کرده است با دو آیه، با دو آیه سرزنش کرد. تا نگویند مگر اینکه بدانند و رد نکنند آنچه را که نمی‌دانند. یعنی دو تا نکته شد هم عالمانه حرف بزن، هم عالمانه رد کن. دو تا آیه فرمود المخذ علیهم میثاق الکتاب ان لا یقول علی الله الا الحق آیا پیمان گرفته نشد در قرآن که نگویند جز حق را اگر میخواهی بگویی خدا نظرش این هست، باید عالمانه نظر بدهیم.
حجت الاسلام نظافت: عرض کردم کار ما سخته مال همین هست. بله و من خودم و همکاران خودم را توصیه میکنم باید حرف‌‌‌‌‌‌‌های که میزنیم محکم باشد. ممکن است بینندگان بعضی چیزها را متوجه نشوند ولی ظرایف دارد، یعنی من توی اظهار نظرم ذوق و سلیقه ام نباید دخالت کنم.
شریعتی: حرف دین را باید زد.
حجت الاسلام نظافت:  حرف دینه اونم استناد، حرف محکم، قول سدید، قول سدید چیه، مستند باشه این آیه اینو دارد می‌گوید یعنی عقلا از این عبارت این برداشت می‌کنند فرمود من فسر القرآن به رای من النار جایگاه یعنی چی یعنی یک نظری از یک جای دیگه‌ای دارم حالا از یک دانشمندی از یک کسی دیگه ای، بعد میام اونو پذیرفتم قرآن را تابع آن میکنم. ما باید افکارمون را تابع قرآن کنیم، یعنی قرآن اومده افکار ما را اصلاح کند. نه اینکه ما علم را از جای دیگه بگیریم بعد بیایم قرآن منطعف کنیم در برابر آن. تفسیر به رای اگر نباشه می‌شود تفسیر به استناد. یعنی مستنددا حرف بزنیم. بعد آیه بعد چیه فرمود کذبو به مالم یحیتو به علمه، تکذیب کردند چیزی را که احاطه ندارد. پس تکذیب هم احاطه میخواهد. چیکار کنیم، نمیدانیم سکوت می‌کنیم. اظهار نظر نمی‌کنیم. در خیلی از عرصه‌‌‌‌‌‌‌ها اختلاف حتی اقتصاد، اختلاف خب ما نمی‌تونیم طرفدار این گروه باشیم، این گراه باشیم تماشاچی میشیم مقایسه می‌کنیم فرمود اذ آراجال وآراجال نظریات را بزنید به هم تا آن حرف درست،
شریعتی:  آن فیتبعون احسن است توش دربیاد.
حجت الاسلام نظافت:  در بیاد کار سختیه فقط تبعون احسنه یعنی باید احسن شناس باشیم سخته کار هر کی نیست ولی با تضارب یکم آدم نزدیک می‌شود. تقریباً میتونه اگه مقایسه کند میتواند دستش بیاد این آیه را دقت کنید لا تخفیف ما لیس لک به علم فرمود چیزی را که یقین نداری پشت سر آن نظریه قرار نگیر. ان الصمع و البصر و الفاد کل الائک کاننه مسئولا جواب گوشتان باید بدی یعنی هر چیزی را نباید گوش بدی جواب دیدنی‌ها هر چیزی را نباید ببینی هر کتابی نباید بخونی. جواب دلت را هر چیزی را نباید راه بدی. آفرین بعد که میشنویم و میبینیم اینا می‌خواهد برود تو دل، حالا اگر هم خوندی اگر دیدی اگر شنیدی اگه مطمئن نیستی اینو تبدیل به عقیده نکن. همینجور مبهم بگذار تا تکلیفش روشن بشود. این خیلی بده بدون مبنا طرفداری از یک نظریه بکنیم. حالا نظریات گوناگون و من مکرر دیدم در مسائل علمی، عرفانی، عقیدتی، سیاسی، اقتصادی بدون مطالعه کافی آدمها هم محکم نظر میدهند هم محکم رد میکنند. و جالب است آنهایی که راحت بدون آگاهی نظر میدهند همانها بدون آگاهی رد میکنند انسان‌های پخته نیستند پس هرچه شنیدیم زود باور نکنیم فکر نکنیم توی کتاب نوشته درسته، اینا کارشناس می‌خواهد عده‌ای باید متخصص این فن باشند، هرچی هم خواندیم زود باور نکنیم. نه بی‌دلیل حرفی بزنیم نه بی‌دلیل بپذیریم. «قل‌‌‌‌‌‌‌هاتو برهانکم» خدای متعال می‌گوید به طرف مقابل بگیم دلیلت چیه؟ برهان بیار کفار می‌گویند  بر او علوم قطعی باید تکیه کرد فرمود قالو ما هی الا حیات الدنیا کفار می‌گویند زندگی همین زندگی دنیاست و ما یهلک نموت و نهیا میمیریم و زنده میشیم و رازگار ما را از بین میبرود فرمود و ما لهمذالک من علم عالمانه حرف نمیزنند گمانشان اینه، با گمان نباید نظر داد. به پیامبر اکرم فرمود اگر از اکثر مردم اطاعت بکنید اینا تو را گمراه میکنند چرا چون فرمود مردم دنبال گمان‌‌‌‌‌‌‌ها هستند ان یتبعون الا الظن انم الاخرسون یعنی اونا با حدس و گمان دارند نظر میدهند وقتی قرآن دارد می‌گوید اکثر مراقب باشیم جزو اکثر نباشیم انشاالله یعنی حداقل خانواده سمت خدا خودشون اول اینجوری دنبال عمل کردند به این حرف امیرالمومنین باشند بعد در روایت داریم وقتی چیزایی که نمی‌دونیم میگویی حرفایی هم که آگاهانه میگی اونا هم دیگه نمی‌پذیرند. این من این عبارت را در کتاب حاج آقای قرائتی دیدم خدا حفظشون کند  یک کتابی الان ایشون اخیرا به دست من رسید مهارت معلمی، دیدین شما نه ندیدم متاسفانه آره برای راز معلم خوب معرفی مهارت معلمی بله آنجا این روایت ایشون آورده بودن لا تقل مالا تعلم چیزی را که علم نداری نگو فت تهم فی اخبار روایت اعلم به ما تعلم شریعتی: اونجایی هم که میتونی میخواهی بگی متهمی قبول نمی‌کنند از شما
حجت الاسلام نظافت:  و لذا ماها که مثلاً گاهی سؤال می‌کنن سختمونه بگیم نمی‌دانیم بعد فکر می‌کنیم اگر بگیم نمی‌دانیم اعتماد مردم خدشه دار می‌شود اشتباهه. اتفاقا اعتماد پیدا می‌کنه. برعکسشه برعکسشه می‌گویند این هر موقع نداند می‌گوید نمیدونم اونایی که می‌گوید پس درست گفته اعتماد میکنند یعنی شیطان و لذا یک روایتی هست حکمت ۸۲ امیرالمومنین فرمود پنج چیزو می‌خوام بهتون بگم که اگر برای یادگیری این پنج چیز برید مسافرت‌‌‌‌‌‌‌های قدیم سوار شتر بشوید پاهاتونو به پهلوی شتر بزنید تا همین پنج تا جمله را یاد بگیرید می ارزه این زحمت را تحمل کنید. دوتاش در مورد همینه، یکیش اینه که اگر بلد نیستی بگو بلد نیستم خجالت نکش و اگر یاد نداری برا یاد بگیر اولین مقدمه دومیه میگی بلد نیستم بعد خجالت نمی‌کشی، میری یاد می‌گیری می‌پرسی بنده خودم مکرر شده به دیگران گفتم آقا این قضیه چیه جوابش، زنگ زدم به اساتید به این و دیدم یک کسی در این زمینه تخصص بیشتری دارد چقدر خوبه این راحیه آره نمی‌دونیم خوب ما به اندازه‌ای که ادعا بکند  همه چی را ما می‌دونیم جز ائمه معصومین، ما که نمی‌توانیم بگیم؟؟؟؟  ما سواد نداریم ما همین چیزایی که یاد گرفتیم همین مقدار، تازه چه مقدار از عمق کلام امیرالمومنین فهمیدیم خدا میداند این آیه را دقت کنید‌‌‌‌‌‌‌ها انتم‌‌‌‌‌‌‌هالا حاجتم فی ما لکم به علم فلمتا جون فی ما لیس لکم به علم می‌گوید گیرم در مورد حضرت عیسی شما الان علم دارید خب در مورد آن نظر دادید در مورد چیزایی که علم ندارید چرا نظر میدید بنابراین فرمود دع ال قول فی ما لا تعرف اونقت حالا یک وقت در مسائل اعتقادی یک وقت در مورد زندگی‌‌‌‌‌‌‌های دیگرانه در مورد قضاوت قاضی شدن چقدر سخته، حالا بعضیا قاضی پول میگیرند ماها همینجوری در مورد زندگی دیگران نظر می‌دهیم پولم نمیگیریم، خودمان جهنمی می‌کنیم. تمام باخت. فرمود القضات اربعه قاضی‌‌‌‌‌‌‌ها چهار دسته هستند سه دسته جهنمی اند یک دسته هم در لب جهنمه انشاءالله خدا نجاتش بده برود بهشت،
شریعتی: یعنی اینقدر کار سخت کار سختیه
حجت الاسلام نظافت:  قضاوت سه دسته در جهنم یک دسته فقط یک دسته بهشتی هستند فرمود کسی که قضاوت می‌کند ظالمانه و خودشم می‌دونه که صد صد جهنمه هیچی برای تکلی که متاسفانه خیلی هستند افرادی که گرفتار رشوه می‌شوند گرفتار باند بازی می‌شوند یک دسته فرمود قاضیه قضاوت ظالمانه می‌کند اما خودش نمی‌دانه بازم رفت جهنم باید مستندا باید دقت می‌کرد دسته سوم کسی که قضاوت می‌کند به حق بازم نمیدونه همینجوری شانسی حق از کار درامده.  اینم جهنمیه چقدر سخت یعنی خواستن عادت بدن با استناد با آگاهی با محکم با دلیل نظر بده فقط فرمود کسی که قضا به حق حرف حق میزنه و هو یعلم میدونم دارد حرف میزنه. حق مستند در حق مستند احسنتم و چقدر سخته قضاوت توی نامه مالک اشتر داریم امیرالمومنین فرمود کسی را قاضی قرار بده که از نظر تو بهترینن کسی که امور را در تنگنا قرار نمیدهد. گاهی خلق انسان تنگ می‌شود بی‌حوصله می‌شود یادم نباید قضاوت کند  فرمود عرض شود اگر لغزید زود برمی‌گرده ادامه نمیده سختش نیست برگشتن قضاوت کرد رفت خانه اشتباه کرده سریع باید جلو حکم را بگیرید لا یحضر من ال یحضر من الفیء از بازگشت به حق اگر شناخت راابط خودمانم این معنا پیدا می‌کند اگر اشتباه کردیم اشتباه کردیم لجبازی نکنیم. فرمود قاضی که نفسش مشرف بر طمع نباشه چشم و دلش از مال دنیا سیر باشه. فرقی نکند  این متهم میلیاردر یا فقیره فرق ندارد. فرمود قاضی که لا یککتفی به عدنا فهم دو اقصی خیلی عبارت دقیقه‌‌‌‌‌‌‌ها می‌گوید فهم یک درجات دم دستی دارد یک عمقی دارد می‌گوید به فهم دم دستی اکتفا نکنید  سعی کند  ته ماجرا را در بیاره.
حجت الاسلام نظافت: دیدید گاهی در نگاه اولیه می‌گوییم حق با اینه یکم که دقیق تر میشیم شک می‌کنیم حق با او باشه یکی هم دقیق‌تر می‌تونیم اصلاً حق با این نیست حق با اونه. اکتفا نکند به فهم ابتدایی فرمود اوقفم فی الشبهات کسی را قاضی بذار که وقتی مشکوک هست بایستد نظر نده، از دیگران کمک میگیره به دیگران ارجاع بدهخذم بالحجج آن کسی که با دلیل واضح با استناد حکم صادر می‌کند اخذ به حجت و دلیل واضح میکند،بس اقلم تبرماً به مراجعت الخصم کسی که خسته نمی‌شود از سر صبح اومده تا ساعت دو اظهار نظر ساعت یک تا دو آن پرونده آخری مثل اولیه خسته دیگه اگه خسته و لذا یکی از مشکلات قوه قضاییه پرونده‌‌‌‌‌‌‌های زیادی پرونده‌‌‌‌‌‌‌های زیاد اصبرم علی تکشفل امور، باز دوباره حضرت می‌گویند صبورترین فرد باشد بر کشف یک مسئله، یعنی به همین راحتی کشف نمی‌شود. این همه پرونده را باید خوند یا یک پرونده این همه برگه دارد، صبور باید باشد تا مسئله روشن بشود. البته فرمود وقتی که حکم واضح شد دیگه ببره، قاطع باشه دیگه معطل نکند  به شمشیر برنده می‌گویند سارم اسرم یعنی با قاطعیت تمام واضح شد حکم صادر کنه. نترسه نترسه مصلحت اندیشی بده‌‌‌‌‌‌‌ها، مصلحت اندیشی به جا خوب هست بدونیم خدا می‌خواهد مصلحت اندیشی تخیلی و هوس آلود خوب نیست خلاصه فرمود گفتاری را که نمی‌شناسی این گفتار از خیرش بگذر رها کن. میگی این چیز در رفت از این دهانت مثل تیره دیره جمع نمی‌شود جمعش کرد. سکوت و لذا در امت‌های قبل رازه سکوت داشتیم تو این امت نداریم توصیه به سکوت داریم در مکتب اسلامی، توصیه به سکوت زیاد شده تکلیف باشه و آره که مثلاً نیت کنیم که اگر مثلاً فرض بفرمایید این حرف را بزنیم بگوییم روزش باطل می‌شود نه چنین رازه‌ای نداریم. ولی امت‌‌‌‌‌‌‌های قبل داشتیم. ولی مراقبت توصیه شده. مراقبت بله. فیما ت من البشره احداً در مورد حضرت مریم داریم که خدای متعال فرمود اگه یک کسی دیدی اومدن با تو صحبت بکنن بگو نظرتو ل الرحمن صوما بگو من روزه سکوت گرفتم. فلنکلم الیوم انسیا امروز با هیچکس حرف نمیزنم. روز سکوت بوده این نشان از اهمیت مراقبت از زبان هست. در روایت داریم اگر لا ادری را ترک بکنید کارت به قتل کشیده می‌شود. من ترک قول لا ادری اوصیبت مقاتله، نمیدانم را باید آدم بگوید نمیدانم و مردم گاهی اظهار نظر میکن دعوایی درست می‌شود این دعواها ادامه پیدا می‌کند این نزاع‌‌‌‌‌‌‌ها ادامه پیدا می‌کند کشته شرح حال علامه طباطبایی نوشته که ایشون نمی‌دانم را بلند میگفت اصلا بله بزرگان اینجوری بودند در حالت شیخ انصاری هم هست بلند میگفت هم الگو میشدند هم با نفس مبارزه میکردند. نباید سخت باشه برای انسان، شنیدم حضرت آیت الله العظمی بروجردی رضوان الله ، طلب‌‌‌‌‌‌‌ها که ماه رمضان میخواستن برن تبلیغ اومده بودن پیششان گفته بودند اگر میتوانید بگویید نمیدانم بروید چه جالب شرطش اینه اگه میتونید بگید نمیدونم برید برید یعنی باید اینقدر تسلط بر نص داشته باشی آن داستان یک وقت گفتیم که یک کسی نیاز به آب داشت ولی بیماری داشت، مردد، دیگران نظر دادند که باید غسل کنید غسل کرد و مرد به پیامبر اکرم فرمود فرمود کشتنش چرا تیمم ندادند. حالا سوال خوب هست سوال اشکالی ندارد، فسلو اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون با احتمال نظر دادند اشکال ندارد. می‌گوییم ما نمیدانیم شاید اینجوری هست شاید اینجوری هست قاطع نظر نمی‌دهیم. اجازه بدید سوال کنیم این چقدر خوبه این رویه را و چقدر خوبه بچه‌های ما ببینند جلوی بچه‌هامون زنگ بزنیم الان سامانه‌‌‌‌‌‌‌هایی هست که پاسخ‌گوی به سوالات هستند. ببینم پدر محقق مادر محققه می‌پرسه. اسلام دعوت به پرسش کرده. البته ما دو نوع سوال داریم، سوال اعتراضی خوب نیست سوال برای استفهام، طلب فهم، پرسش آره و لذا تو قرآن می‌خوام بگم که خدا به حضرت نوح فرمود فلا تسلیما لیس لک به علم به نوح فرمود که آن چیزی را که علم نداری سوال نکن. اتفا سوال جاش علمه، جایی که نمی‌دانیم دیگه
شریعتی:  ان کنتم لا تعلمون آره
حجت الاسلام نظافت:  پس اینجا چیه که میفرماید آنچه را که علم نداری یعنی اعتراض نکن لاسئل ما یفعل وم یسلون از فعل خدا سوال نمی‌شود یعنی اعتراض نباید کرد سوال گاهی اعتراضی گاهی استفهامیه سوال کنیم سوال خوبه، بعد در روایت داریم جابر به جابر فرمود که پنج چیز را غنیمت بشمار. همشو نمیرسیم بگیم ولی یکیش اینه ان قلت لم یقبلک اگه اظهار نظر کردی حرفت را نپذیرفتند بهتر. چون اگر بپذیرند و اشتباه باشد راز قیامت باید جوابش را بدهند. انشهدتلمتشاور اگر از همه مشورت کردند از تو مشورت نکردند. مشورت نگرفتن غنیمت بشمار بهتر مشاور باید تجربه داشته باشه باید آگاهی داشته باشه. همینجوری نمی‌شود نظر داد، همینجوری نمی‌شود بگیم طلاق تجربه می‌خواهد پختگی می‌خواهد گاهی تخصصی می‌شود گاهی بیماری‌‌‌‌‌‌‌های پیچیده ای دارند بعضی از افراد
شریعتی:  جامع نگری می‌خواهد همه ابعادشو ببینی
حجت الاسلام نظافت:  بعد ما همینطوری مشورت بدیم بعد باید مشاور تمام علمشو به کار بگیره. تمام تجربشو به کار بگیره. گاهی میبینی حوصله ندارد، پس اظهار نظر کار سختیه. جمله بعد بفرمایید جمله بعدی را والخطاب فی مالمتکلم اولیش این بود گفتاری را که نمیشناسید نگو دومیش این هست خطابی را که تکلیف نداری رها کن. یعنی چی این یکم سخت بود من خودم خیلی فکر کردم که اینجا خدمت شما اولا فضولی نکن یعنی چی یعنی بعضی از مسائل هست در مورد زندگی شخصی به تو هیچ ربطی ندارد به ما ربطی ندارد خیرخواهی سر جاشه دلسوزی سر جاشه ولی گاهی مسئله ای که تو تکلیف نداری واقعا مسئله خودشانه، ربطی ندارد به ما. یعنی یقین نداریم که ما تکلیف داریم یا نه. خب اینجا فرمود رها کن قرآن هم فرمود زرهم یکلو آن آدمی که ده بار بهش گفتیم خطاب کنیم خودمانو کوچک کنیم فرمود رها کن بخورند بچرند بهره ببرند آرزوها آنها را غافل کند. یعنی خدا به پیامبر اکرم می‌گوید بعضیا را رها کن، وقتی طرف طاقی شده خودشو به خواب زده می‌تونیم بیدارش کنیم فرمود نظرهم فی طغیانون خدای متعال فرمود بدها را رها می‌کنیم در طغیان سرگردان بمانند پس بعضی جاها تکلیف نداریم. مسئله شخصی و خانوادگی را عرض کردیم یا توی یک مسئله علم نداریم خب چه وراد کنیم زیره به کرمان بردن کار خوبی نیست نیست یعنی چی یعنی بنده فرض کنیم در جمع پزشکا باز من بیام مطالعه کنم در مورد مسائل پزشکی حرف بزنم اینجا خطاب معنا ندارد. من علم خودم را بگویم گاهی دیدم بعضی از افراد مثلاً در جمع‌‌‌‌‌‌‌های تخصصی زور میزنن مطلب مورد نظر اونا را خطاب حرف خودتو بزن حرف خودتو بزن اتفاقاً خریدار هم دارد.
حجت الاسلام نظافت: یکی از مصادیق بر خطاب فی مالمتکلف من فکر کردم دیدم که نه علم هم داری ولی الان اولویتش نیست، یعنی واقعا ما فرصت داریم در همه زمینه‌‌‌‌‌‌‌ها اظهار نظر کنیم. وقت کم میاریم پس بعضی از چیزا را چون اولویت نیست خطاب نمی‌کنیم. باید احراز کنیم که ما تکلیف داریم این فرد را مورد خطاب قرار داریم. چرا احراز کنیم تکلیف داریم، چون نمیتوانیم قصد غربت کنیم. قرار شد که برای همه کارها قصد غربت کنیم تا به درد آخرت بخوره موجب اصلاح آخرت بشود. درست تا ندانم این خطابی که می‌خوام قرار بدم این کاری که میخوام انجام بدم تکلیفی الهی است خدا دوست دارد این کارا انجام بدم میتوانم قصد غربت کنم، شریعتی: اصلا نمی‌شود
حجت الاسلام نظافت:  پس چون قراره همه کارها را برای خدا انجام بدیم قصد تقرب بکنیم باید احراز کنیم که تکلیف داریم. پس عبارت این بود د القول فی ما لا تعرف گفتاری را که نمیشناسید رها کن تکلیفی هم که شک داری که آیا تکلیف هست یا نیست خطابی را که شک داری تکلیف هست یا نیست اونم رها کن اینا مسائل زندگی ما یکی از آمار هست. دلایل طلاق چیه، دخالت پدر مادرها تو زندگی عروس و دامادها، تکلیف داریم تو همه چی یک دفعه خیرخواهی کردیم به دامادمان گفتیم اینجوری بهتر هست یا به عروستان خیرخواهی کردید دیگه رها کن. وقتی شما اصرار می‌کنید زندگیشونو داری بهم میزنی. یکی از مصادیق هم همینه میخوام بگم اینا زندگی سازه. اینا حرف‌‌‌‌‌‌‌های رو هوا نیستا. اینا حرف زندگیه والخطاب فی مالم تکلف یکی از مسائلش همینه که ما وظیفه نداریم می‌گوییم چون اگر بگوییم اختلاف درست می‌کنیم، دعوا درست می‌کنیم. توصیه کردیم ماشین را نخر، حالا خریده دیگه بعد هی بیام سرزنش کنیم ضرر کردی من نگفتم خب این دیگه این همه خطاب‌های فی مالم تکلفه دیگه تکلیفی نداری دیگه. بلکه به عکس منع داریم اینطور جاها یعنی چون زندگیشان به هم می‌ریزد چون دلسرد می‌شود چون اختلاف می‌شود نباید بگیم بذار به گذر زمان خودش میفهمه. یعنی خیلی وقتا اصرار‌‌‌‌‌‌‌های بیجا، یکم فرصت بدمن آدما تجربه کنند. از دین که بالاتر نیست فرمود زرهم رهاشون کن حالا گاهی ما دخالت سر یک چیزایی که اهمیتی هم ندارد. دخالت می‌کنیم گذر زمان متوجه می‌شود این رشته را گفتیم این رشته به دردت نمیخورد می‌گوید میخوام برم خب برو. یعنی تحمیل کردند جواب نمیده مراقب باشیم زندگیای دیگران را به هم نزنیم.
شریعتی: انشاالله الله که زندگی‌‌‌‌‌‌‌ها سرشار از آرامش و آسایش باشه اینا مثل یک خطکش میمونه کلام حضرت که سانتی‌متر به سانتی متر زندگیمون را میتوانیم بر اساس همین خطکش پیش ببریم بدون انحراف بدون اعوجاج و در این صراط مستقیم انشاءالله مسیر بندگی را طی کنیم تا به او برسیم. متشکرم از توجهتون از حجت الاسلام نظافت هم ممنونم.
شریعتی: صفحه ۵۲۴ را با هم تلاوت می‌کنیم آیات نورانی سوره مبارکه تور را به اتفاق خواهیم شنید در دقایق پایانی بعد از تلاوت قرآن همراه شما هستیم و در کنار شما از همینجا به امام رضا سلام می‌کنیم که قرار هست آیات این صفحه را از صحن و سرای حضرت بشنویم. بعد از تلاوت همراه شما هستیم و در کنار شما.صفحه ۵۲۴ قرآن کریم
من خدا را به حق محمد و آل محمد حوائج همه التماس دعاگویان و حوائج همه حاجت‌مندان را برآورده بفرما. الهی آمین. آنهایی که گرفتاری دارند بیماری دارند خدایا بهشون صبر کرامت بفرما. الهی آمین. ازدواج و اشتغال جوانانمان را تأمین کن. الهی آمین.خدایا آنهایی که فرزند ندارند فرزند صالح روزی‌شان بگردان. الهی آمین.  انس و الفت بین خانواده‌ها برقرار بفرما. الهی آمین. منافقین خائنین رسوا بگردان. الهی آمین. خیلی ازتون  ممنونم و متشکرم فردا انشاالله با حضور حاج آقای عاملی خدمتتون می‌رسیم و سلام می‌کنیم.
شریعتی: خوش بحالم که اهل ایرانم، خادم بارگاه سلطانم. از مکان‌های دیدنی جهان بیشتر عاشق خراسانم.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی.