اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-09-04-حجت الاسلام حسینی قمی-سیری در نهج البلاغه امیرالمؤمنین علی علیه السلام (نامه 28)

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خانم ها، آقایان به اولین روز هفته سمت خدا خیلی خوش آمدید. سلام می کنم خدمت عزیزان در هر کجا که هستید مخاطبان جان، مخاطبان عزیز شبکه سه، مخاطبان خوب شبکه افق، شنونده های رادیو معارف، هر کسی در هر کجا صدای ما را می-شنوند و تصویر ما را می بیند خیلی خوشحال هستیم که با هم هستیم و در کنار هم هستیم. و با احترام و با افتخار در محضر حاج آقای حسینی عزیز. سلام علیکم و رحمۀ الله.

حجت الاسلام حسینی قمی: سلام علیکم و رحمۀ الله. عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همه بینندگان عزیز در خدمت شما هستیم. من اگر اجازه بفرمایید یک یادآوری کنم. یادآوری خیلی لازم و ضروری، به دلیل این که به نظر من خیلی فراموش شده است. حالا شاهد آن را هم عرض می کنم. فردا یکشنبه شب شهادت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (س) در فاطمیه اول هست. خب عزیزان می دانند دو روایت در شهادت حضرت زهرا هست. 75 روز بعد از رحلت پیامبر یا 95 روز. بر اساس 75 روز فردا شب، شب شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) می شود. ولی من این سال ها دیدم هر چه فاطمیه دوم تعطیل رسمی هست و دسته جات عزاداری و خیلی مفصل و جدی تر برگزار می شود ولی این فاطمیه اول مورد غفلت قرار گرفته است. شهادت همان شهادت هست اتفاقاً شاید نقل این روایت 75 روز یعنی فردا شب قوی تر هم باشد. بنابراین عزیزان خیلی به نظر من خوب نیست ولی ما تازه باید یادآوری کنیم یاد شما باشد که فردا شب، شب شهادت حضرت زهرا (س) هست. یا خود ما اقامه مجلس کنیم یا هر کجا مجلسی اقامه می شود شرکت کنیم و به هر شکلی تعظیم شعائر. من الان در راه که می آمدم یک مسیر زیادی آمدیم، از قم خدمت شما می رسیم، یک مسیر طولانی تا آن جا که من نگاه کردم و دقت کردم یک بنر مشکی، یک پارچه مشکی ندیدم. البته من از شهرداری و سازمان های فرهنگی انتظار ندارم چون این مراسمات باید مردمی باشد. یاد من هست اول انقلاب امام (ره) خیلی تأکید داشتند. حالا هم همین طور هست. مردم باید به میدان مراسم اهل بیت (ع) بیایند. این که ما بگوییم شهرداری ها بنر زدند، نزدند، آنها کار خود را می-خواهند بکنند، می خواهند نکنند، ولی آن که مهم هست خود مردم اگر هر کسی در مغازه خود، جلوی مغازه خود، در منزل یک پرچم عزا بزند، 80 میلیون پرچم عزا می شود. به هر حال من عرض کردم خیلی متأثر هستم که نه رنگ و بوی به تعبیر جنابعالی عزا الان دیده می شود شاید خیلی ها خبر ندارند این هفته دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه این سه روز ایام فاطمیه اول هست و فردا شب یعنی شب دوشنبه شب شهادت صدیقه طاهره (س) هست. این هیچ فرقی هم با فاطمیه دوم ندارد بلکه شاید قوی تر هم باشد. ولی الان کفه سنگین مجالس و محافل در آن تاریخ هست. در گذشته این جور نبود، تمام این ایام تقریباً یک ماه، همه جا مجالس بود، به هر حال این یادآوری را عرض کردم. یک داستانی را هم اشاره کنم. من زیاد گفتم ولی چون امروز هم رنگ و بوی عزا کم هست تأکید می کنم. حدیث در کافی مرحوم کلینی هست. شخصی محضر امام جواد (ع) آمد این داستان یک دقیقه هست خواهش می کنم عزیزان کلیپ آن را منتشر کنند تا بدانیم وظیفه ما در فاطمیه چیست. در کافی مرحوم کلینی هست شخصی محضر امام جواد (ع) آمد. گفت آقا من که مکه می روم دل من می خواهد به نیابت ائمه طواف کنم. ولی به من گفتند نمی-شود. حضرت فرمودند نه چه مانعی دارد. بعد از سه سال دیگر محضر امام جواد آمد گفت آقا وقتی شما فرمودید می شود به نیابت امام طواف کرد من یک برنامه ریزی برای خود کردم هر وقت مکه مشرف می شوم روز اول تمام طواف های من به نیابت رسول خدا هست، دوم امیرالمؤمنان، سوم امام حسن، روز چهارم امام حسین، تا روز آخر به نیابت شما. اما به نیابت مادر شما فاطمه زهرا ربما اطوف، گاهی طواف می کنم. در برنامه من نیست گاهی طواف می کنم. عزیزان عین روایت این هست. امام جواد آدرس آن را هم گفتم کافی مرحوم کلینی، امام جواد (س) فرمود اسْتَكْثِرْ مِنْ هَذَا فَإِنَّهُ أَفْضَلُ مَا أَنْتَ عَامِلُهُ إِنْ شَاءَ اللَّه‏. بیش از همه برای مادرمان فاطمه زهرا طواف کن که افضل اعمال هست. ببینید با اینکه می گوید من به نیابت رسول الله طواف می کنم، امیرالمؤمنان، امام حسین، ولی این افضل هست، به نیابت مادر ما فاطمه زهرا. و نکته دقیق و لطیفی که در این داستان هست می دانید که در طواف این که نیت ما به نیت چه کسی باشد کسی متوجه نمی شود. ولی ائمه دوست داشتند فکر ما مشغول حضرت فاطمه زهرا (س) باشد. دل مشغولی ما برای حضرت زهرا (س) باشد. اگر کاری که بروز خارجی ندارد در طواف کسی نمی فهمد ما برای چه کسی داریم طواف می کنیم، اگر همین مقدار دل مشغولی ما برای حضرت زهرا افضل هست تا پیامبر و امام حسین و امیرالؤمنان و امام رضا، اگر یک کارهایی ما انجام بدهیم که بروز و ظهور خارجی دارد مجلس بگیریم، کتاب بنویسیم. هر کسی هر چه در توان او هست این به مراتب از این روایت استفاده می شود برای حضرت زهرا افضل هست حتی از رسول خدا، حتی از امیرالمؤمنان، حتی از امام حسین، همه ائمه (ع). ان-شاءالله کوتاهی نکنیم. ولی یک تقاضا که می ترسم در ادامه دیگر فرصت نشود بیاییم برای خود یک برنامه ریزی کنیم حداقل یک کتاب خوب مطالعه کنیم. اگر ما در هر فاطمیه یک کتاب خوب مطالعه کنیم قطعاً اطلاعات ما بیشتر خواهد شد. این کتاب را من ملاحظه کردم، کتاب دختر پیامبر از حضرت آیت الله جاودان انصافاً با این که کتاب جمع و جور و مختصر هست ولی بسیار بسیار پر منبع هست، بسیار مطالب خوبی دارد، آدرس ها بسیار فراوان، آخر کتاب شاید 200 تا ... بسیار کتاب خوبی هست.
شریعتی: من مطالعه کردم بسیار کتاب خوب و متقنی هست، من خیلی از شما ممنون هستم. به دوستان ما هم نشان دهم. دختر پیامبر وقایع زندگی حضرت زهرا (س) بعد از رحلت نبی مکرم اسلام عنوان کتابی هست که در همین شروع برنامه خدمت عزیزان خود معرفی می کنیم تألیف حضرت آیت الله جاودان که ان شاءالله خداوند ایشان را حفظ کند.
حجت الاسلام حسینی قمی: این روزها دیدید گاهی می شنوید می گویند نذر فرهنگی به نظر من کار خیلی خوبی هست. عزیزانی که مجالس حضرت زهرا (س) برگزار می کنید این کتاب از نظر محتوا بسیار عالی هست از نظر مبلغ هم خیلی مبلغ ... یا این کتاب یا هر کتاب که مناسب می دادند. حالا ما بگوییم کسی برای سفره حضرت زهرا بانی شود، خیلی بانی پیدا می شود، ما بگوییم برای کتاب حضرت زهرا بانی شوید شاید بعضی ها علاقه نداشته باشند.
شریعتی: اصلاً مطالعه این کتاب ها هست که مجالس ما را غنی می-کند و معرفت ما را زیاد می کند. ان شاءالله که اهل مطالعه شویم خاصه مطالعه پیرامون فضائل اهل بیت و اتفاقات و مصائبی که آنها تحمل کردند. وارد بحث خود شویم. مشرف می شویم به ساحت نورانی نهج البلاغه شریف.
حجت الاسلام حسینی قمی: بسم الله الرحمن الرحیم. خطبه 209 نهج البلاغه امیرالمؤمنان (س) هست. این خطبه در کافی مرحوم کلینی (ره) هم آمده است. من کلام له علیه السلام بالبصره، داستان خیلی جالبی هست. دو برادر بودند اسم یکی علاء بود، یکی عاصم. علاء بیمار شده بود. امیرالمؤمنان (س) عیادت بیمار رفتند. علاء از اصحاب امیرالمؤمنان بیمار شده است، آقا عیادت ایشان رفتند. جالب است حضرت در فرصت عیادت بیمار هم شروع به موعظه کردن کردند. و این به ما درس می دهد، آقا عیادت یک بیمار هم رفتیم از این فرصت استفاده کنیم یک حرف مفیدی مطرح شود. اولاً عیادت بیمار را همین جا عرض کنم خیلی طولانی نکنیم. می گویند یک جمعی عیادت یک مریضی رفتند مریض هم خیلی حال او خوب نبود این را خیلی طول دادند. آخر گفتند آقا شما مریض هستید دعا کنید دعای مریض مستجاب هست. در روایت داریم از مریض بخواهید برای شما دعا کند. این هم دعا کرد گفت پروردگارا آداب عیادت مریض را به این جمعی که عیادت ما آمدند یاد بده. مگر این که خود مریض بگوید آقا من آمادگی دارم دوست دارم بنشینید. حضرت عیادت صحابی بزرگوار خود به علاء رفتند یک خانه خیلی بزرگی داشت. فرمودند مَا كُنْتَ تَصْنَعُ بِسِعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِي الدُّنْيَا این خانه به این بزرگی در دنیا به چه درد شما می خورد؟ برای چه استفاده می کنی؟ مصرف این خانه چیست؟ بعد بلافاصله فرمودند [أَمَا] وَ أَنْتَ إِلَيْهَا فِي الْآخِرَةِ كُنْتَ أَحْوَج‏ تو به این خانه برای آخرت احتیاجت بیشتر هست. خانه بزرگ در آخرت داشته باشی خیلی بهتر هست. بلافاصله باز حضرت اصلاح کردند، الان عزیزان به ذهن آنها آقا پس اسلام می گوید ما خانه کوچک نه، اتفاقاً در روایت داریم مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ الْمُسْلِم‏، یکی از نشانه های سعادت انسان این هست که خانه وسیع داشته باشد. ولی مصرف این خانه کجا باشد؟ حضرت فرمود بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ تَقْرِي فِيهَا الضَّيْفَ وَ تَصِلُ فِيهَا الرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ‏ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَة. اگر این دو ـ سه تا کار را انجام می دهید این خانه، خانه آخرت هست. این خانه دنیا نیست. به این وسعت و بزرگی از همین الان خانه آخرت هست. 1 ـ تَقْرِي فِيهَا الضَّيْفَ، اگر از مهمان ها پذیرایی می کنید، 2 ـ تَصِلُ فِيهَا الرَّحِمَ، ارحام و خویشاوندان خود را صله رحم می کنید، این جا می آورید و پذیرایی می کنید، تُطْلِعُ‏ مِنْهَا الْحُقُوقَ، حقوق شرعی به آنها می-دهید، بالاخره این خانه با مال حلال تهیه شده باشد، بالاخره واجبات مالی خود را ادا کرده باشد، اگر این جوری هست فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَة، آخرت خود را با همین درست کردید. پس خانه وسیع خیلی خوب هست اما به شرط این که این خانه وسیع محل پذیرایی از مهمان ها باشد. پذیرایی از خویشاوندان باشد، این که چه جوری از آن استفاده کنید. چون می دانید خانه کوچک اولاً امکانات کم هست. بهانه ای هست خیلی ها می گویند آقا چرا بستگان و خویشاوندان را دعوت نمی کنید، می گویند آقا جا نداریم. گاهی هم واقعاً جا ندارد. می گوید آقا اصلاً جا ندارم. بالاخره حضرت می گویند خانه بزرگ اگر برای این هست خیلی هم خوب هست. این نصیحت را که امیرالمؤمنان به این صحابی خود کردند فَقَالَ لَهُ الْعَلَاء این صحابی امیرالمؤمنان گفت آقا جان یا امیرالمؤمنین ببین چه قدر فاصله هست بین من و یک برادری. یک برادری دارم از برادر خود أَشْكُو إِلَيْكَ، من برادر خود می خواهم به شما شکایت کنم. حضرت فرمود وَ مَا لَهُ، چه شده است؟ گفت لَبِسَ الْعَبَاءَةَ [الْعَبَاءَ] وَ تَخَلَّى [مِنَ‏] عَنِ الدُّنْيَا، دنیا را کنار گذاشته است و سر به بیابان گذاشته است دیگر باید تمام عبادت و رهبانیت و نماز. حضرت ناراحت شدند فرمودند عَلَيَّ بِهِ، زود این جا بیاورید او را، رفتند هر کجا بود او را آوردند. فَلَمَّا جَاءَ قَالَ، خیلی تعبیر عجیبی هست. يَا عُدَيَ‏ نَفْسِهِ، ای دشمن حقیر خود. لَقَدِ اسْتَهَامَ بِكَ الْخَبِيثُ، شیطان تو را سرگردان کرده است. این اطاعت خدا نیست، اطاعت شیطان هست. أَ مَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ‏ وَ وَلَدَكَ، چرا به زن و بچه خود رحم نمی کنی؟ أَ تَرَى اللَّهَ أَحَلَّ لَكَ الطَّيِّبَاتِ وَ هُوَ يَكْرَهُ أَنْ تَأْخُذَهَا، تو فکر می کنی خدا زندگی دنیا را، این همه پاکیزه ها را، طیبات دنیا را خدا حلال کرده است آن وقت تو حاضر نیستی استفاده کنی؟ سر به بیابان، آقا لذت ببر. از دنیا لذت ببر. کیف آن را ببر. مسافرت برو، جای خوب برو، غذای خوب استفاده کن. عبادت هم یک حدی دارد. خدا حلال کرده است و تو حاضر نیستی از این پاکیزه های دنیا، از این نعمت-های دنیا، لذات دنیا استفاده کنی؟ أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اللَّهِ مِنْ ذَلِكَ، تو خیلی کوچکتر از این حرف ها هستی که بخواهی در برابر اراده الهی خود تصمیم جداگانه بگیری. حضرت ایشان را سرزنش کردند. حالا قبل از این که من ادامه حدیث را بخوانم برای چه این خطبه را استفاده کردیم؟ در پیام های هفته های گذشته خیلی زیاد بود. خانم نوشته بودند یا آقایان نوشته بودند که شریک زندگی ما حواس او به خانه نیست. اصلاً در یک فضای دیگری هست. برای خانه و زندگی وقت نمی گذارد. مثلاً یک پیامی نوشته بود که حاجی جان خواهش می کنم این قدر مردها را نصیحت نکنید. مرد بدبخت از صبح زود تا دیروقت سر کار می رود شب که خانه می آید می بیند سر خانم در گوشی هست. گوشی از شوهر او واجب تر هست. شکایت های فراوان. البته این را من عرض بکنم دو دسته هستند کسانی که برای خانه وقت نمی گذارند. یک دسته هستند کسانی که دنبال خوشگذرانی خود هستند. با رفیق خود بیشتر کیف می کند. با رفقا برود بیشتر لذت می برد. سر او در گوشی باشد بیشتر لذت می برد. یک عده هم نه. دنبال نماز و عبادت و یا کار خیر هستند. در این مؤسسه، در آن مؤسسه، در این کار خیر، این صندوق خیریه، آن صندوق، از زندگی خود غافل هست. چه خانم ها چه آقایان. خانم ها هم آقایان زیاد گلایه داشتند که مثلاً خانم ما صبح بلند می شود فلان مؤسسه خیریه می رود تا ظهر و بعد از ظهر، ظهر خسته و کوفته می آید. ببینید این که یاد ما باشد چه آقا، چه خانم، خانه بر همه چیز مقدم هست. یک وقتی عرض کردم مرحوم علامه طباطبایی (ره) اگر کسی سؤال می کرد آقا یک دستور سیر و سلوک، ایشان می فرمودند که اخلاق در خانه سیر و سلوک شما هست. خانم محترم بالاترین عبادت شما اول حواس شما به خانه باشد، شوهر شما راضی هست می گوید برو. آقای محترم اولین وظیفه شما این هست که حالا از سر کار آمدید حواس شما به خانه و زندگی باشد. سر شما در گوشی نباشد. با رفقا نباشید، سرگرمی های دیگر نباشد. یا دنبال کار خیر و این مؤسسه و آن مؤسسه و صبح ... و امیرالمؤمنان
شریعتی: به هر دلیلی خانه و خانواده از متن خارج می شود و حاشیه می شود.
حجت الاسلام حسینی قمی: عرض کردم پیام خیلی زیاد بود. این یک نمونه آن بود، من باز یک نمونه دیگر آن را عرض کنم. نوشته است شوهر من همیشه سر او در گوشی هست زندگی را برای ما تلخ کرده است. ببینید وقت گذاشتن برای شریک زندگی یکی از اصول دینی ما هست. خیلی امیرالمؤمنان تعبیر تندی دارد. أَ مَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ‏ وَ وَلَدَكَ به زن و بچه خود رحم نکردی. مدام عبادت، مدام دنبال کار خیر. أَ مَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ‏ وَ وَلَدَكَ أَ تَرَى اللَّهَ أَحَلَّ لَكَ الطَّيِّبَات خدایا لذایذ دنیا، لذت دنیا را بر تو حلال کرده است تو حاضر نیستی آن را استفاده کنی. أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اللَّهِ مِنْ ذَلِك‏ تو خیلی کوچکتر از این حرف ها هستی که بخواهی در برابر اراده الهی و تصمیم الهی و نعمت هایی که خداوند برای ما قرار داده است ... جالب است من یک داستان دیگر عرض کنم بعد تتمه این خطبه را بخوانم. داستان در منابع بسیار قدیمی آمده است. هم منابع شیعه، هم منابع اهل سنت. یک شخصیتی ما داریم صعصعه بن صوحان از اصحاب امیرالمؤمنان این دو تا برادر دارد. یکی سبحان، یکی زید. سبحان بن صوحان، یکی هم زید بن صوحان. هر دو هم در جمل به شهادت رسیدند. قبر آنها هم در بصره هست. این جناب زید بن صوحان، ببینید عزیزان این را عمداً شخصیت او را اشاره کردم. یعنی یک شخصیتی که آن قدر به امیرالمؤمنان علاقه دارد که جان خود را در جنگ جمل تقدیم امیرالمؤمنان (س) کرد. یک وقتی آمدند به جناب سلمان فارسی خبر دادند که آقا زید فقط دنبال عبادت هست. یقوم اللیل و یصوم النهار، روزها روزه می گیرد و شب ها شب زنده داری می کند. شب های جمعه هم که می شود إذا كانت ليلة الجمعة أحياها، شب جمعه هم شب احیاء او هست، تا صبح مشغول عبادت هست. باز تکرار می کنم یک شخصیت معمولی نیست. شخصیت برجسته ای هست سه برادر هستند، دو تا در رکاب امیرالمؤمنین در جمل به شهادت رسیدند یکی همین جناب زید هست. خواهش می کنم عزیزان داستان را عنایت کنند فبلغ سَلْمان‏، به سلمان خبر رسید که زید شب های جمعه تا صبح مشغول عبادت هست بقیه روزها هم شب ها شب زنده-داری، و روزها هم روزه می گیرد. خواهش می کنم خانم هایی که خیلی دنبال عبادت و نماز و مسجد و حرم و زیارت و از خانه غافل می شوند یا آقایانی که این جوری هستند، دنبال عبادت هستند از خانه غافل می شوند یا عرض کردم دنبال خوشگذرانی هستند از خانه غافل می شوند یا سر آنها در فضای مجازی و گوشی هست و علاقه های دیگری دارند. وقتی به سلمان خبر رسید اولاً می دانید این داستان به سلمان بر می گردد. ولی سلمان یک شخصیت معمولی نیست. از امام صادق (ع) خواندیم که حضرت فرمود ایمان ده درجه هست بالاترین درجه آن برای سلمان هست. قله را فتح کرده است یعنی آدم معمولی نیست. اولاً یک شخصیت معمولی نیست، ثانیاً کلام او هماهنگ هست با این خطبه 209 که الان خواندیم. در حقیقت یک بیان دیگری در ذیل این خطبه هست. حضرت خانه زید بن صوحان آمد به همسر او فرمود که زید کجا هست؟ گفت آقا الان نیست دنبال عبادت رفته است چون شنیده. او را قسم داد گفت أقسم عليك‏ جناب سلمان همسر زید را قسم داد. گفت قسم می دهم دو تا کار بکن. اولاً یک غذای خوبی درست کن دو، لما صنعت طعاما، و لبست محاسن ثيابك‏، بهترین لباس ها خود را هم تن کن. بعد فرمود بگویید زید بیاید. زید را صدا کردند آمد، غذا را مقابل زید گذاشت فرمود تناول کن. گفت إنِّي صائم‏ من روزه هستم. گفت برای چه روزه گرفتی؟ مگر آدم هر روز روزه می گیرد؟ إنَّ لزوجتك عليك حقّا، لعينك عليك حقّا، زن و بچه به گردن تو حق دارند. معنا ندارد همیشه روز می-گیری. چون روزه مستحبی بود، هر روز روزه می گرفت. فرمود به دین تو لطمه ای وارد نمی شود. إنَّ شر، گفت بدترین کار این هست که انسان کاری انجام بدهد که در طول زمان طاقت آن را نداشته باشد. به مرور از بین برود. غذا را آورد مجبور کرد. بنابراین در مجموعه روایات ما استفاده می شود این که یک مرد چه دنبال عبادت برود، یعنی عبادت به این معنای نماز و روزه یا دنبال کارهای خیر برود، خیلی در پیام ها گلایه داشتند که آقا شوهر ما نمی فهمیم کجا هست. یا این مسجد هست، یا آن حسینیه هست، یا آن مؤسسه هست یا نماز جمعه هست یا دعای کمیل هست، یا چه هست. چه این دنبال این کارها باشد یا نه دل مشغولی ها که امروز خیلی ها دارند. سر آن در گوشی باشد، یک آقایی گفت من خیلی خوشم آمد می گفت ما وقتی پدر ما در خانه می آید قانون خانه ما این هست پدر که در خانه می رسد، مادر هم از کار فارغ شده است همه دیگر آزاد هستیم وای فای را به کلی قطع می کنیم. اصلاً امکان دسترسی نداشته باشیم. همدیگر را ببینیم. الان آمار می دهند می گویند حضور فیزیکی در خانه ها هست، ولی این که انسان بنشیند با فرزند خود،
شریعتی: حالا امشب می شود امتحان کرد. ببینیم میانگین صحبت ما خانواده ها با هم چه قدر هست. چه قدر با هم حرف می زنیم؟
حجت الاسلام حسینی قمی: آمار را دیدید، آمار می گویند 6 دقیقه. پدر با بچه های خود. واقعاً فاجعه هست. نگویید این آمار بیخودی هست. هستید. سر شما در گوشی خود هست. خانم هم سرش در گوشی خود هست. سر بچه ها هم در گوشی هست. هر کس دنبال فضای مجازی خود هست. صمیمی دور هم باشند چه قدر هست؟ 6 دقیقه در شبانه روز. من یک وقتی از زاهدان می آمدم. پرواز خیلی طولانی، یک ساعت و 50 دقیقه پرواز هست. این آقایی که مهماندار بود یک پذیرایی از مسافرها کرد آمد پیش من نشست و گفت آقا یک چیزی راجع به سیر و سلوک ... گفتم چه؟ گفت سیر و سلوک، گفتم من که اهل این حرف ها نیستم ولی تو چه کاره هستی؟ گفت من که می بینید مهماندار هستم. 48 ساعت در کارهای خود و در پرواز و اینها هستم، بعد از 48 ساعت خانه می روم. وقتی خانه می رسم بلافاصله یک حمامی می روم و شستشویی انجام می دهم و اگر شب جمعه باشد دعای کمیل، صبح جمعه باشد دعای ندبه. عصر جمعه باشد دعای سمات. ظهر جمعه باشد نماز جمعه، گفتم بالاترین سیر، گفتم اولاد نداری، زن و بچه، گفت چرا دو تا هم اولاد دارم. گفتم بالاترین سیر و سلوک این هست که سر جای خود بنشینی چه معنا دارد. 48 ساعت در سفر بودید، حالا رسیدید شب یک جور، صبح یک جور، ظهر یک جور، این کار خیر، آن کار خیر.
شریعتی: حاج آقا یک روایتی قبلاً از شما شنیدیم و مکرر هم شنیدیم که جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّل‏، یعنی از این طرف آن هم هست یعنی اگر واقعاً خوب همسرداری کردی این هنر هست.
حجت الاسلام حسینی قمی: بالاترین مقام همین هست. حالا چون شما فرمودید من یک روایت خیلی مناسب همین جا بخوانم. خیلی لطیف به دنبال حدیثی که جنابعالی خواندید. حدیث در کافی مرحوم کلینی هست. جلسات قبل هم عرض کردم خدا می داند تمام این روایات، تمام این دستورات را وقتی انسان بررسی می کند می بیند چه قدر زمینه هدایت جامعه، گرمی خانه ها، گرمی خانواده ها، 1400 سال پیش رسول خدا قال النبی حضرت به زن ها فرمود لَا تُطَوِّلْنَ صَلَاتَكُنَّ لِتَمْنَعْنَ أَزْوَاجَكُن‏، خانم نماز خود را طول ندهید. شما خبر دارید شوهر شما آمده است می خواهد سراغ شما بیاید نماز بخوانید، مدام نماز جعفر طیار بخوانید. مدام نماز امام زمان بخوانید. این نماز مستحبی نیست. این نماز از مکروهات هست، مکروه یک وقت به حد حرام می رسد اگر حق واجب را دارید از بین می برید. در کافی مرحوم کلینی لَا تُطَوِّلْنَ صَلَاتَكُنَّ لِتَمْنَعْنَ أَزْوَاجَكُن‏، اگر فهمیدید آقا کارتان دارد مدام نماز می خوانید. حالا مدام نماز را طولانی ...
شریعتی: حاج آقا مخلص کلام این که هیچ چیزی نباید خللی در گرمی روابط در خانواده ...
حجت الاسلام حسینی قمی: روابط عاطفی، روابط خانواده ها، این حدیث را هزار بار خواندیم. خیلی لطیف هست، خیلی قشنگ هست، در منابع نسبتاً قدیمی ما هست. در مجموعه ورام هست. بارها عرض کردم این خوب نیست که ما اگر امروز یک کتابی مثلاً ترجمه دست چندم فلان روانشناس غربی عجب نکاتی را اینها حواسشان بوده است، اما 1400 سال پیش پیامبر به ما به جزئی ترین مسائل توجه داشتند. رسول خدا فرمود آقا اعتکاف در مسجد النبی چه قدر ثواب دارد، این حدیث را دیگر شاید همه حفظ شده باشند، جُلُوسُ الْمَرْءِ عِنْدَ عِيَالِه‏، خدا می داند، عرض کردم این حدیث تکراری هست، هزار بار گفتیم. صد هزار بار دیگر بگوییم، عمل کنیم. کلید محبت، صفا، صمیمیت، محبوبیت در خانه ها و خانواده ها همین جملات هست. آقای محترم، خانم محترم به زندگی خود حواست باشد. چراغی که به خانه روا هست به مسجد حرام هست یک تفسیر آن همین هست. زندگی شما دارد از هم می پاشد ... ما از بعضی از پدرها می پرسیم بچه شما چه مدرسه ای می رود، چه کار دارد می کند؟ درس او چه جوری هست؟ تا حالا سری به مدرسه زدید؟ از این معلم ها و مدیرهای مدارس سؤال کنید نامه می نویسند، التماس می کنند، پدرها، مادرها فلان جلسه بیایید مثلاً یک جلسه-ای برای شما داریم. باید التماس کنید آیا پدر برود، آیا مادر برود. پدرها که نوعاً نمی رسند بروند می گویند ما وقت نداریم، مادرها بروند، نروند، آقا برای بچه خود وقت بگذارید. خانم محترم برای خانه وقت بگذارید. آقای محترم برای خانم خود وقت بگذارید. خانم محترم اوجب واجبات شما خانه شما هست. بله یک وقت یک خانمی هست آقا می گوید برو من کاری ندارم، من دیگر از صبح این جا نشستم یک پیرمردی هست، خانم سالخورده، بلند شو برو یک کار خیری بکن. ما نمی گوییم کار خیر نباشد. کار خیر باشد ولی بالاترین کار خیر مقدم بر همه خانه و زندگی هست. جُلُوسُ الْمَرْءِ عِنْدَ عِيَالِه‏، یعنی نشستن همراه با صفا، صمیمیت، محبت، کنار هم در خانه بنشینید گل بگویید، گل بشنوید، أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنِ اعْتِكَافٍ فِي مَسْجِدِي هَذَا، اعتکاف در مسجد النبی که یک نماز آن معادل ده هزار نماز هست آن جا بخواهید بروید اعتکاف کنید که حداقل باید سه شبانه روز در مسجد باشید ولی صمیمانه با زن و بچه خود بنشینید با محبت و صفا و صمیمیت سخن بگویید این از اعتکاف بالاتر هست. این مجموعه بحثی که داشتم.
یک مطلب دومی که هم که باز خیلی در پیام ها دیدم دل من می-خواهد باز بر اساس آیات و روایت به آن بپردازم ان شاءالله نباشد ولی می دانید به هر حال کم بعضی از چیزها هم زیاد هست، کم آن هم خوب نیست. این هست که آقا یا خانمی بر سر شریک زندگی خود منت بگذارد. خدا نکند. حالا یک وقت خانمی یک کمکی کرده است یا آقا یک کمکی کرده است. ببینید خیلی جالب هست دیدم بعضی از عزیزان گفتند قرآن کریم را ببینیم قرآن وقتی بهشت را می دهد، بهشت را به افراد می دهد، سوره مبارکه فصلت آیه هشتم، «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات‏» خدا می-گوید من به شما بهشت می دهم، اجر می دهم، پاداش می دهم، ولی «لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُون‏» خانم ها، آقایان خدا بر بهشت خود می-گوید من بر کسی منت نمی گذارم. این مهم هست. آیه هشت سوره فصلت «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْر» اجر دارند، پاداش دارند، ولی«غَيْرُ مَمْنُون‏» خدا منت سر کسی نمی-گذارد. آن وقت شما منت سر خانم خود می گذارید. خانم شما سر شوهر خود منت می گذارید. یا سوره مبارکه مدثر آیه 6، «وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ» منت نگذارید کار خود را بزرگ نشمارید. سوره مبارکه شعراء این آیه سوره مبارکه شعراء خیلی جالب هست چه کسانی منت می گذارند؟ آقا به هر کسی خدمت کردید چه کسانی منت می گذارند؟ قرآن می فرماید فقط فرعونیان منت می گذارند. گفتگوی فرعون با حضرت موسی آیه 18 سوره مبارکه شعراء، وقتی حضرت موسی فرعون را دعوت به یکتاپرستی کرد گفت «قالَ أَ لَمْ نُرَبِّكَ فينا وَليداً وَ لَبِثْتَ فينا مِنْ عُمُرِكَ سِنين‏» ما در خانه خود تو را بزرگ نکردیم. فرعونیان هستند که بر کسی منت می-گذارند، بر موسی. انسان مسلمان بر کسی منت نمی گذارد. یک روایت در مکارم الاخلاق دیدم پناه بر خدا. خیلی تند هست ولی باید حواس ما باشد. لَوْ أَنَّ جَمِيعَ مَا فِي الْأَرْضِ مِنْ ذَهَبٍ وَ فِضَّة، حالا آقا و خانم فرقی ندارد. یک خانمی، یک آقایی. گاهی آقایانی هستند یک مشکلاتی در زندگی آنها هست خانم کمک می-کند. گاهی خانم یک مشکلاتی دارد آقا به آن کمک می کند. فرمود لَوْ أَنَّ جَمِيعَ مَا فِي الْأَرْضِ مِنْ ذَهَبٍ وَ فِضَّة. اگر تمام عالم طلا و نقره باشد یک خانمی خانه شوهر خود بیاورد ولی ضَرَبَتْ عَلَى رَأْسِ زَوْجِهَا، بر سر او بزند، منت بگذارد، بگوید إِنَّمَا الْمَالُ مَالِي‏ حَبِطَ عَمَلُهَا، عمل خود را از بین برده است. ولو از اعبد مردم، عابدترین، ولو این که از این کار خود بر گردد. باز نکته دیگری که اشاره می کنم باز عرض کردم نمی خواهم خدای نکرده یک طرف، هر دو طرف را عرض می کنم، چه آقا، چه خانم. آقا و خانمی که نه تنها در زندگی خانوادگی، می دانید ما فراوان در روایات داریم، صدقه ای می دهید، کاری خیری می کنید، گره از کار کسی باز می کنید لَا يَتِمُّ الْمَعْرُوفُ إِلَّا بِثَلَاثِ کار خیر وقتی تمام می شود که سه تا ویژگی داشته باشد. تَعْجِيلِهِ وَ تَصْغِيرِهِ وَ تَسْتِيرِه‏. چه این حدیث لطیف هست. زود انجام بدهید، اصلاً چیز بزرگ و مهمی برای شما نباشد، آن را بپوشانید. آقا یک وقت گفتم ما چه قدر با اولیاء الله فاصله داریم. علامه طباطبایی (ره) که ایام سالگرد رحلت ایشان بود و گذشت داستان مفصل هست، یک وقت اشاره کردیم برادر ایشان به ایشان نامه نوشت که روح پدر را در عالم برزخ احضار کردیم پدر از شما شکایت داشتند. چه شکایتی؟ پدر گفته است این آقا محمدحسین شروع کرده است تفسیر قرآن می نویسد من را در ثواب آن شریک نکرده است. علامه در جواب گفته بود آخر این کار مهمی نیست، چیزی نبود من بخواهم پدر خود را هم شریک کنم. یعنی 20 جلد تفسیر المیزان که الان 50 ـ 60 سال هست هر کس به اندازه المیزان تفسیر نوشته است سر سفره آن نشسته است. 20 جلد، هر جلد 400 ـ 500 صفحه، 10 هزار صفحه تفسیر قرآن نوشته است می گوید آخر این چیزی نبود. حالا روح پدر را هم شریک کنم، باشد. خدایا اگر ثوابی بر این در نظر گرفتی روح پدر من هم شریک شود. آن وقت ما گاهی یک کار خیر آن هم عرض کردم در خانه و زندگی برای ... نکته دیگری که من باز به عجله عرض کنم خیلی در روابط خانه ها تأثیر دارد پرهیز از سوء ظن هست. متأسفانه گاهی بعضی ها بد دل هستند. فقط زندگی آنها با سوء ظن هست. با بدبینی هست. من بارها عرض کردم این نهج البلاغه امیرالمؤمنان (س) را ببینید. حضرت می فرماید از قرآن بخواهید که شفای دردهای شما هست. إِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاء، قرآن شفاء دردها هست. امیرالمؤمنین در نهج البلاغه سفارش می-کند قرآن شفاء هست، شفاء چیست؟ أَكْبَرِ الدَّاءِ، ما فکر می کنیم بزرگترین درد بیماری های جسمی هست. امیرالمؤمنان بیماری های جسمی را أَكْبَرِ الدَّاءِ نمی داند. بیماری روحی را أَكْبَرِ الدَّاءِ می-داند. بزرگترین درد بیماری روحی هست. من بد دل باشم. بد گمان باشم. کینه ای باشم. حسادت داشته باشم. متکبر باشم. عجب و خودپسندی داشته باشم. اینها بدترین هست. شما را بیچاره می کند. یعنی درد جسمی نسبت به اینها چیزی نیست. من یک وقت مثال زدم، غالباً مشهد می رویم، کربلا می رویم. آقا شفاء. شفاء چه؟ می گوییم ناراحتی قلبی داریم، فشار خون داریم، آرتروز داریم، آقا اینها چیزی نیست. آخر آن مرگ هست. بالاخره آن پزشک بنده خدا هم ...
شریعتی: تازه خیلی از اینها هم قابل درمان هست.
حجت الاسلام حسینی قمی: درمان می شود. بالاخره مرگ هم یک بهانه می خواهد. اما اگر من یک عمری با سوء ظن، دو ـ سه تا آیه بخوانم، سوره مبارکه نور، «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً» (نور/12) در داستان اف که مفصل هست. قرآن سرزنش می کند کسانی که سوء ظن داشتند. آیه 12 سوره حجرات همه بلد هستید، «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ» «لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِك‏» (اسراء/36) سوء ظن نداشته باش هر چه یقین ندارید. من خواهش می کنم تو را خدا آقایان، خانم ها، زندگی های خود را به خاطر بد دلی، بد گمانی، به هم نزنید. حدیث از رسول خدا بخوانم. شهید ثانی (ره) کتابی به نام کشف الریبه فی احکام الغیبه دارند. باور می کنید ایشان یک کتاب در احکام غیبت نوشته است. غیبت چهار تا آیه بیشتر ندارد. راجع به غیبت ما چند تا آیه داریم؟ در قرآن سه ـ چهار تا آیه داریم. «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة» (همزه/1)، «لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً» (حجرات/12) سه ـ چهار تا آیه هست. یک ده تا هم حدیث داریم. کتاب نمی خواهد شما یک کتاب نوشتید. شهید ثانی یک کتاب برای چهار تا آیه و ده تا حدیث نوشتید. یک کتاب کشف الریبه فیه احکام الغیبه نوشتید. در مقدمه آن نوشته است می-گوید لما رأیت اکثر اهل هذا العصر. بیشتر مردم زمان ما، همین هایی که به عبادت های خود می رسند، خیلی از گناه ها را انجام نمی دهند، اگر شیطان آنها را وسوسه کند شراب بخورید، فحشا انجام بدهید، اصلاً به ذهن آنها خطور نمی کند، همین می-بینید به راحتی سوء ظن دارند. تهمت می زنند. غیبت می کنند. آبرو می برند. مجبور شدم یک کتاب بنویسم. تکرار می کنم عزیزان ببخشید شخصیتی به عظمت شهید ثانی یک کتاب مخصوص راجع به غیبت نوشته است. گفتند آقا چهار تا آیه دارد و ده تا حدیث، کتاب نمی خواهد که شما یک کتاب مفصل نوشتید. می-گوید اکثر اهل هذا العصر، شهید مال قرن دهم هست، این حدود 500 سال پیش زندگی می کرده است. 500 سال پیش می گوید من دیدم این مؤمنین عبارت شهید ثانی هست، من که نمی توانم عوض کنم، می گوید همین هایی که عبادت های خود را انجام می دهند يجتنبون كثيرا، بسیار از گناه ها را کنار می گذارند ولی به راحتی آبرو می برند. به راحتی سوء ظن دارند. چون سوء ظن مقدمه آن هست اول بدگمانی هست، بعد تهمت هست، بعد غیبت هست، حالا حدیث را بخوانم شهید در کشف الریبه نوشته است رسول خدا فرمود إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ مِنَ الْمُسْلِم‏، خدا از مسلمان سه چیز را حرام کرد. دمه‏، خون کسی را بی گناه، ماله، مال او هم محترم هست، و أنّ يظنّ به ظنّ السوء، بدگمانی. ببینید بدگمانی را پیامبر خدا در ردیف خون مردم، مال مردم، جان مردم، یکی سوء ظن هست، چون سوء ظن مقدمه می شود. باز حدیث از امیرالمؤمنان. مَنْ لَمْ يُحْسِنْ ظَنَّهُ اسْتَوْحَشَ مِنْ كُلِّ أَحَد، اینهایی که بددل هستند. تعجب نکنید که چرا من این قدر روی این نکته تأکید دارم، خدا می داند در پیام ها زیاد دیدم. نه حالا در طول این سالیان سال خیلی ها پیام می دهند از بددلی شریک زندگی خود ناراحت هستند. یک مثلی هست می گویند کافر همه را به کیش خویش پندارد. خود آدم گاهی خود دنبال یک کار، فکر می کنیم شریک زندگی ما هم حتماً کار خلاف هست. کسی که بددل هست ریشه آن در وجود خود او هست. طبیب از مزاج خود طبابت می کند. مَنْ لَمْ يُحْسِنْ ظَنَّهُ کسی که حسن ظن به دیگران نداشته باشد، اسْتَوْحَشَ مِنْ كُلِّ أَحَد، از همه وحشت می کند. به همه بدبین هست. باز امیرالمؤمنان مِنْ أَقْبَحِ الْكِبْرِ، زشت ترین تکبر، تُكَبِّرُ الرَّجُلِ عَلَى ذِي رَحِمِهِ این که به خویشاوندان خود تکبر داشته باشد، برای اینها بخواهد قیافه بگیرد. به اینها سوء ظن داشته باشد. این هم یک مطلبی که من خواهش می کنم.
شریعتی: و دانه دانه این روایت ها همان چیزهایی هست که ما به آن احتیاج داریم و محتاج هستیم و زندگی ما را قشنگ تر و آرام تر می کند.
حجت الاسلام حسینی قمی: عرض کردم شاید ما بعضی وقت ها یک آقایی یک کتابی نوشته است کوچک های بزرگ، خیلی ساده از کنار اینها رد می-شویم ولی می بینیم منشأ ... یک نکته دیگری که من به آن اشاره کنم حالا در این فرصت باقی مانده به عجله هم عرض کنم در بحث زندگی هم امیرالمؤمنان (س) در نهج البلاغه دارد، خواهش می کنم عزیزان این نامه سی و یکم نهج البلاغه که روزها دیدم حاج آقای نظافت هم مفصل وارد شدند و حتماً به این فرازها می رسند یک جمله امیرالمؤمنان در این نامه سی و یکم این هست امیرالمؤمنان می فرماید فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَة، این جمله معروف هست زیاد هم شنیدید. البته در ترجمه آن گاهی خطا می شود. بقهرمانه، این قهرمان، این قهرمان فارسی که ما می گوییم حالا من اول آن را ترجمه کنم فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ، زن ریحانه هست، گل هست، وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَة، بقهرمانه، معمولاً ما معنا می کنیم قهرمان نیست، پهلوان نیست، نه، این قهرمان اولاً لغت آن فارسی هست از فارسی در عربی آمده است. ولی این کلمه در زمان صدور روایات قهرمان در آن زمان اصلاً به این معنا نبوده است. نه به معنی پهلوان. ملاحظه بفرمایید مفصل اهل لغت آن را معنا کردند که در شرح نهج البلاغه، ترجمه نهج البلاغه به دقت معنا کردند بقهرمان یعنی کارفرما نیست. این جوری نیست که شما بخواهید کارهای خود را به عهده او بگذارید. الحافظ، الامین، امین مالی، یعنی بار بر دوش زن نگذارید. ریحانه هست، گل هست. کارگزار نیست، کارفرما نیست. بار سنگین به دوش او نگذارید. این خیلی معنای لطیفی هست. حالا مجال نیست. چون از بحث خود عقب می مانم. این مفصل قبلاً گفتیم ما تصور می کنیم اگر زن را حتماً در یک کاری شریک کردیم اشتغال زن ها را بالا بردیم خدمت بزرگی هست که ما این کار اشتغال را زیاد کنیم، و همین عواقبی که داریم می بینیم. آن وقت ادامه کلام. فَدَارِهَا عَلَى كُلِّ حَال‏ وَ أَحْسِنِ الصُّحْبَةَ لَهَا فَيَصْفُوَ عَيْشُك‏. فَدَارِهَا عَلَى كُلِّ حَال به هر حال با خانم خود مدارا کن. نهج البلاغه نامه سی و یکم. به هر حال با همسر خود مدارا کن. یک جمله یادم هست یک وقت یکی از اساتید بزرگوار می گفت، خیلی جمله کلیدی و لطیفی بود ببینید می فرمود قرآن می دانید راجع به طلاق منع کرده است روایت را همه عزیزان شنیدند. أَبْغَضِ الْأَشْيَاءِ، پیامبر می فرماید آن چیزی که از همه بیشتر من آن را دشمن دارم طلاق هست. هزار بار شنیدیم موقع طلاق عرش الهی به لرزه در می آید. این استاد بزرگوار نکته لطیفی می فرماید نکته خیلی زیبا. می فرمود آیا زمان پیامبر دعوای زن و شوهری نبوده است؟ الان پیدا شده است؟ آن زمان هم بوده است. آیا زن نمی آمده است از شوهر خود شکایت کند؟ حتماً بوده است. مردها از همسران خود شکایت نمی-کردند؟ حتماً داشتند. زمان پیامبر زن و شوهرها صد درصد با هم هماهنگ بودند؟ حتماً این جور نبوده است. با این که این هماهنگی هیچ وقت نبوده است روز اول هم گفتیم اصلاً انتظار نداشته باشید یک جور بیندیشند، در عین حال گفته است أَبْغَضِ الْأَشْيَاءِ عندی الطلاق. من طلاق را از همه بیشتر دشمن دارم. عرش خدا به لرزه می آید. یعنی چه؟ رمز آن چیست؟ قبول هست، پیامبر هم یک انسانی مثل ما بوده است، در میان مردم زندگی می کرده است، خبر داشت زندگی ها با سختی هست ولی می گفت مدارا کنید. امیرالمؤمنان می فرماید فَدَارِهَا عَلَى كُلِّ حَال‏، در هر حالی مدارا کن. بعد جالب است ادامه آن دارد أَحْسِنِ الصُّحْبَةَ لَهَا فَيَصْفُوَ عَيْشُك‏، اگر می خواهید زندگی شما با صفا باشد مدارا کنید. می خواستم ذیل آن یک آیه بخوانم که حالا محضر قرآن شرفیاب شویم ببینیم چه قدر وقت داریم.
شریعتی: نه وقت ما تمام شده است باید خداحافظی کنیم حالا اگر نکته ای هست کوتاه و مختصر بفرمایید.
حجت الاسلام حسینی قمی: ببینید نکته ای که می خواهم عرض کنم حالا حواله بدهم خود عزیزان ملاحظه بفرمایید سوره مبارکه نساء آیه 19 عزیزان ملاحظه کنند و جلسه دیگر هم ما به آن می پردازیم ببینید آیه 19 سوره مبارکه نساء «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف‏» قرآن آیه 19 به مردها سفارش می کند، آیه 38 به خانم ها. یک طرفه نیست. این جا به مردها آیه 19 نساء، 38 آن ... «فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُن‏» خدایا تو خبر نداری که ما گاهی با هم اختلاف پیدا می کنیم، خدا خبر ندارد. خدا اطلاع ندارد که زن و مرد گاهی با هم یک مشکلی پیدا می کنند. خبر دارد. «فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُن‏» اگر از همدیگر دل خور شدید عیب ندارد. «فَعَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً» آقای محترم تو را به خدا اگر امروز تصمیم داشتید بروید شکایت بدهید، دادنامه، خانم محترم، مادر عزیز، اگر بنا داشتید بروید دادخواست طلاق بدهید یک لحظه این آیه را تأمل کنید. خدا از باطن ما خبر دارد. «إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُور» خدا از زندگی ما خبر دارد. رسول خدا از زندگی ها خبر داشت. می دانست زن و مرد گاهی با هم نمی سازند. می داند دختر و پسر گاهی به هم نمی سازند.
شریعتی: شاید که چو وا بینی خیر تو در این باشد.
حجت الاسلام حسینی قمی: آن هم خیر کثیر هست. «فَعَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً» (نساء/19) شما اگر تحمل کردید خدا خیر کثیر قرار می دهد. خیر کثیر را مفسرین معنا کردند که به گذشت زمان با هم می سازد.
شریعتی: ان شاءالله خیلی از شما ممنون و متشکر هستم. ان شاءالله زندگی ها همه گرم باشد، سرشار از آرامش. ممنون و متشکر هستم از لطف و عنایت شما. حسن ختام برنامه امروز ما تلاوت آیات خواهد حاج آقای حسینی دعا بفرمایند و ان شاءالله به محضر قرآن کریم مشرف شویم. خیلی از شما ممنون هستم فردا ان شاءالله با حضور حاج آقا صفایی خدمت شما خواهیم رسید و به شما سلام خواهیم کرد. صفحه 499 قرآن کریم را تلاوت می کنیم ابتدای سوره مبارکه جاثیه، در پناه قرآن باشید به حق صلوات بر محمد و آل محمد. تا فردا و تا سلامی دوباره خیلی از شما ممنون و متشکر هستم.

صفحه 498 قران کریم