اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-08-10-حجت الاسلام نظافت- شرح نامه ۳۱ نهج‌البلاغه امیرالمومنین علیه‌السلام

شریعتی: بسم اللّه الرحمن الرحیم. اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. به پرواز پرستوهای سبحان الذی اسرا به آواز قناری‌های سرخ مسجد الاقصی پر گنجشک‌های خانه‌های خون و خاکستر کبوتر بچه‌ها کوچه‌های کوچ از دنیا به بغض گریه‌ی گهواره‌ی بی‌طفل و بی‌مادر به آن طفلی که مدفون است روی سینه‌ی بابا

به گل‌ها کفن‌پوش بنفشه در ردیف هم                                 به لالایی بمب فسفری خواب اقاقیها

 

به متن برگ برگ آیه‌ی والتین و الزیتون                                      به نص سوره‌ی والطور و نور سینه‌ی سینا

که قطره قطره خون بی‌گناهان نیل خواهد شد                        و فرعون زمانه غرق خواهد شد در این دنیا

سلام عرض می‌کنم به مردم مظلوم و مقاوم فلسطین. سلام می‌کنم که جبهه‌ی مقاومت و سلام می‌کنم به همه‌‌ی شما که با دیدن تصاویری که از رسانه‌ها می‌بینید حال دلتان دگرگون می‌شود و دلتان برای مظلومیت مردم غزه می‌تپد و سلام به همه‌ی به مخاطبان خوب سمت خدا و سلام خدمت حاج آقا حجت الاسلام نظافت عزیزمان. خیلی خیلی خوش آمدید. سلام علیکم و رحمة اللّه.

حجت الاسلام نظافت: سلام علکیم. سلام بر شما و همه‌ی بینندگان عزیز.

بسم اللّه الرحمن الرحیم و به نستعین. من هم عرض تسلیت دارم این ایام را محضر مولایمان امام زمان. قلب ایشان داغدار است. قلب همه‌ی ما جریحه‌دار است. امیدوارم که خدای متعال این اتفاقات تلخ را زمینه‌ی نابودی کامل مستکبران قرار بدهد. زمینه‌ی ظهور امام زمان قرار بدهد انشاللّه.

شریعتی: انشاللّه، انشاللّه. حالتان چطور است؟

حجت الاسلام نظافت: الحمدللّه

شریعتی: خیلی خوش‌آمدید.

حجت الاسلام نظافت: سلامت باشید.

شریعتی: خیلی خوشحالیم در خدمتتان هستیم.

حجت الاسلام نظافت: خدا نگهدارتان باشد.

شریعتی: و داریم نامه‌ی 31 را در محضر شما مرور می‌کنیم. بیان نورانی امیر مؤمنان به امام مجتبی علیه السلام و صلوه و درواقع به تک‌تک ما و به آنجایی رسیدیم که حضرت به تقوای الهی و لزوم امر و آبادکردن خانه‌ی دل با ذکرش، توصیه می‌کنند.

حجت الاسلام نظافت: بله. بسم اللّه الرحمن الرحیم. حضرت حدود ده دستور برای شیوه‌ی ارتباط خودمان، با حقیقت خودمان، با قلب خودمان دادند. اولین این است «امارة قلبک بالذکر» دلت را با یاد خدا آباد کن. یعنی برای دل انسان حیات و ممات مطرح است، ظلمت و نورانیت مطرح مطرح است، عمران و خرابی مطرح است که حضرت می‌گویند دل با یاد خدا آباد می‌شود.

در اهمیت یاد خدا گفتیم که آنقدر اهمیت دارد که افراط ندارد. هرچه بیشتر، بهتر. اذکرواللّه ذکراً کثیرا. یک نکته‌ای که در رابطه با ذکر مطرح است، مداومت است. ما خیلی هنر کنیم در هنگام نماز یاد خدا هستیم. در هنگام تلاوت قرآن یاد خدا هستیم ولی حضرت فرمود «مداومة الذّکر قوت الارواح» یعنی خوراک قلب و روح ما، مداومت ذکر است. همچنان که جسم ما غذا نیاز دارد، تغذیه می خواهد، روح ما هم تغذیه می‌خواهم که یکی از آنها ذکر است -ذکر مدام. ذکر مدام ذکری است سازنده که منجر به عمل صالح هم می‌شود.

شریعتی: ذکر مدام یعنی مشهد مشرف می‌شویم چقدر حواسمان جمع است وقتی در حرم امام رضا هستیم.

حجت الاسلام نظافت: ذکر خدا فقط در مناسک مذهبی نیست بلکه همه‌ی شئون زندگی

شریعتی: یعنی همه‌ی زندگی ما حرم امام رضا شود.

حجت الاسلام نظافت: آفرین! بله. فی صلاتهم دائمون. چه کسی همیشه در نماز است؟ حقیقت نماز ذکر است. «أقم الصّلوة لذّکری» فلسفه‌ی نماز، روح نماز، ذکر است. حال وقتی ما بیرون از نماز یاد خدا هستیم، بعد در نماز می‌توانیم یاد خدا را داشته باشیم. چون ما بیرون از نماز یاد خدا رانداریم، در هنگام نماز هم سخت است یعنی نمی‌شود یکباره 180 درجه عوض شویم. لذا گفتند ذکر مدام داشته باشید.

آثاری برای ذکر گفتند. در یکی از خطبه‌های نهج‌البلاغه امیرالمونین فرمود، «انّ اللّه تعالی جعل الذّکر جلاءً لِلقلوب» خدا ذکر را وسیله‌ی جلاء دل قرار داد. جلاء یعنی چه؟ یعنی تمیز شدن، چاک شدن. شیشیه را تمیز می‌نیم در فارسی می‌گوییم جلا پیدا کرد. در عربی همان جلاء است. جلاء للقلوب. دل تمیز می‌شود. «تَسمَعُ بهِ بَعدَ الوَقْرَ» فرمود وقتی دل جلا پیدا کرد، گوش بعد از اینکه سنگین است، شنوا می‌شود. گوش دل بعضی کر است، گوش دل بعضی سنگین است. این کری گوش دل

شریعتی: غبارزدایی که از دل شده است، راه گوش هم باز می‌شود.

حجت الاسلام نظافت: گوش مادری را شستشو می‌دهند تا بهتر بشوند، گوش معنوی هم اینطور است. «تُبصِرُ بهِ بَعدَ العَشْوَةِ» چشم دل بعد از اینک خوب نمی دید، حالا می‌بیند.

شریعتی: آنچه نادیدنی‌ است آن بیند.

حجت الاسلام نظافت: حقایق عالم را می‌بیند. نگاه بهتر به زندگی پیدا می‌کند. بسیاری از ما از حقیقت زندگی غافلیم. به حقایق زندگی توجه نداریم. بعد فرمودند « تَنقادُ بِهِ بَعدَ المُعانَدَةِ» کسی که مداومت به ذکر است، دلش منقاد می‌شود. گاهی وقت‌ها انسان حالت لجبازی با خدا پیدا می‌کند، با حقیقت پیدا می‌کند، آن کسی که اهل معاندت است، انقیاد می‌شود، یعنی تسلیم می‌شود، منقاد می‌شود، فرمان خدا هر چقدر تلخ است، برایش شیرین و قابل تحمل می‌شود.

جزء آثار ذکر معروف است «ألا بذکر اللّه تطمئن القلوب» آرامش دلها با یاد خدا است. البته وقتی می‌گویند با یاد خدا، خدایی که به اوصاف او توجه می‌کنی ،خدایی که مهربان است

شریعتی: حکیم است

حجت الاسلام نظافت: حکیم است، قادر است

شریعتی: قدیر است

حجت الاسلام نظافت: آگاه به اعمال من است. لا تأخذه سنة و لا نوم. یعنی اگر فرض بفرمایید یک خلبان ماهری باشد، اما اگر خوابش ببرد، مسافران نگران می‌شوند. اگر یک جات غریق ماهری باشد، خوابش ببرد، طرف نگران می‌شود، می‌گیود نمی‌تواند مرا نجات دهد. ذکر اوصاف خدا در قرآن همه برای آرامش است. این اللّه که فرمود تطمئن القلوب را می‌آورد یاد او، یعنی اللّه را باید باز کرد.

در جلسه‌ی گذشته عرض کردیم، ذکر خوب است کاربردی باشد. کاربردی یعنی چه؟ یعنی در زندگی ما نقش‌آفرین باشد. یعنی به ما شوق عبادت و بندگی بدهد و به ما نیروی مقاومت در برابر شیطان، در برابر گناه، دربرابر مستکبران بدهد. ذکر کاربردی این است که از امام باقر (ع) روایت داریم سه چیز خیلی سخت است؛ انصاف و مواسات و ذکر اللّه علی کل حال.

شریعتی: همیشه ذاکر باشید.

حجت الاسلام نظافت: سخت است. یعنی هرکس هرکس به این مقام نمی‌رسد. بعد حضرت فرمودند که ذکر اللّه علی کل حال یعنی اینکه هنگتم گناه وقتی می خواهد گناه کند، یاد خدا بیفتد و ترمز دستی را بکشد و ترمز کند. این آیه‌ای که دارد «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا» آنهایی که با تقوا هستند، وقتی شیاطین دور دلشان می‌چرخند، دور دل آنها طواف می‌کنند، هجوم می‌آورند وسوسه می‌کنند، فرمود تذکروا

شریعتی: یکباره یاد خدا می‌افتند.

حجت الاسلام نظافت: یاد خدا می‌افتند و  شیاطین به هدفشان نمی‌رسند. شیاطین می‌خواهند بصیرت را بگیرند فرمود و فاذا هم مبصرون، این نقش ذکر است یعنی توطئه‌ی شیطان برای کورکردن چشم دل خنثی می‌شود.

شریعتی: برای غفلت

حجت الاسلام نظافت: بله برای غفلت، خنثی می‌شود. انسان به بصیرت می‌‌رسد.

حال ذکر قالب‌هایی دارد. مهم ترین آن نماز است، بعد از آن قرآن است. «إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ» کم قرآن را نباید از دست دهیم، ولو روزی یک بار. این ارتباط را نباید از دست دهیم. کم مداوم خوب است. شاید بعضی هنوز از رمضان که تمام شد، هنوز قرآن را یک دور نکرده باشند، ولی بعضی‌ها دورهای متعدد کردند. اینها از وقت‌های کم خود استفاده می‌کنند و کم عبادت را کوچک نمی‌شمارند، این کم‌ها روی هم جمع می‌شود. فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ هر مقداری که برایت میسر استف قرآن بخوان. اهل البیت خودشان ذکر هستند. حرم امام رضا، حرم امام حسین، زیارتی که از اهل بیت داریم، از راه دور، از راه نزدیک، اصلاً توجه به امیرالمؤمنین، توجه به اهل بیت، توجه به انبیاء، اینها وحودشان نورانی است، ما را یاد خدا می‌اندازد. ذکر علی عبادک که می‌گویند همین است. چرا یاد علی (ع) عبادت است؟ چون ایشان ما را به یاد خدا می‌اندازند. عالم ربانی هستند. در روایت داریم با کسی رفاقت کنید یذکرکم اللّه رؤیته

شریعتی: وقتی او را دیدید یاد خدا بیفتید.

حجت الاسلام نظافت: واقعاً دوست خوب اینطور است. شهدا اینطور بودند. ما وقتی می‌بینیم آنها ذاکر هستند، ما هم یاد خدا می‌افتیم. وقتی می‌بینیم آنها شوق به آخرت دارند، ما هم شوق به آخرت پیدا می‌کنیم. یاد نعمت اگر باشیم، یاد خدا می‌افتیم که می‌گوییم الحمد للّه.

شریعتی: اینها همه مصادیق ذکر است.

حجت الاسلام نظافت: اینها قالب‌ها و مصادیق آن است. یاد مرگ می‌افتیم می گوییم انا للّه و انا علیه راجعون. خلاصه گفتند در لابلای جریان زندگی، در متن زندگی سعی کنید، بدون اینکه زندگی مادی خود را ترک کنید، سعی کنید روح این زندگی را یاد خدا قرار دهید. بسم اللّه مثلاً گفتند همیشه داشته باشید. بهترین ذکر است. بسم اللّه علی کل حال. فرمود هر امر مهمی که بدون نام خدا شروع شود، ابتر می‌ماند حال ممکن است یک ساختمان محکم ساخته شود، به درد آخرت ما نمی‌خورد. چون هدف زندگی چیست؟ اینجا نیامدیم باغی را اباد کنیم، ساختمانی را بسازیم، آمدیم اینها را وسیله‌ای کنیم برای اینکه آخرت را آباد کنیم. اگر آن عمل مادی که دارم انجام می‌دهم، توأم با یاد خدا باشد، با بسم اللّه شروع شود، مثل نماز به درد آخرت من می‌خورد. به‌ویژه موقع غذا و موقع خواب و برای هر کار مهمی، هنگام سوار شدن ماشین فرمود بگویید « سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَما کنّا لَهُ مُقْرِنِینَ» هنگام خارج شدن از منزل فرمود بگویید «اللّه اکبر اللّه اکبر اللّه اکبر باللّه اخرج و باللّه ادخل و علی اللّه اتوکل» از خانه می‌خواهید بیرون بروید، به سر کار بروید، ذکر بگویید.

شریعتی: در هر کاری یاد و نام خدا

حجت الاسلام نظافت: می‌خواهند خودشان را شستشو دهند، ذکری را داشت هباشند، فرمود سمت چپ که می‌رسید بگویید « اللّهمَّ طَهِّرْنِی وَ طَهِّرْ لِی قَلْبِی». قبلاً به یک مناسبتی عرض کردیم پیامبر و امیرالمؤمنین فرمودند به آینه که نگاه می‌کنید سه بار بگویید اللّه اکبر، اللّه اکبر، اللّه اکبر اللّهم کما حسنت خلقی حسن خلقی» ظاهر مرا زیبا کردی، باطن مرا هم زیبا کن. شروع کسب و کار ،هنگام ازدواج دعاهایی دارد. هنگام تخلی دعاهایی دارد. بهرحال می‌شود یاد خدا را در جریان زندگی همیشه داشت. این تمرین می خواهد. توجه می‌خواهد. می‌شود این دعا را در مقابل چشمانمان نصب کنیم. مثلاً آینه‌ای که در خانه هست، دعای نگاه کردن در آینه، هنگامی که می‌خواهیم از منزل خارج شویم، جلوی در این دعا را بخوانیم. بالاخره یک کسی باید ما را به یاد بیندازد تا ملکه‌ی ما شود.

وقتی می‌خواهید لباس نو بپوشید پیامبر این کار را می‌کردند می‌فرمود «الحمد للّه کسانی» حمد و سپاس از آن کسی است که مرا پوشاند. «من الباس ما اتجمل به فی الناس» لباسی که خودم را آراسته می‌کنم، تجمل یعنی آراستگی. « اللّهمَّ اجْعَلْهَا ثِيَابَ بَرَكَةٍ» فرمود خدایا این لباس را لباس برکت قرار بده. « أَسْعَى فِيهَا لِمَرْضَاتِكَ» داخل این لباس بدن من هست، بدوم، حرکت کنم برای رضایت تو. مساجد تو را آباد کنم. عمران مسجد یعنی چه؟ یعنی به مسجد بروم. یعنی لباس به درد مسجد رفتن و مناسک مذهبی را به‌جا آوردن است، نه لباس فخر، نه لباسی که در آن گناه کنیم. أَسْعَى فِيهَا لِمَرْضَاتِكَ، بهرحال می‌شود در جریان زندگی یاد خدا را داشت و این هنر دین اسلام است که نمی‌گوید بنده‌ی خوب بودن فقط برای داخل حرم و هنام نماز است.

شریعتی: تمام زندگی، تمام ساعت‌هایش

حجت الاسلام نظافت: ثانیه ثانیه هدر نمی‌رود. آنوقت در دعال کمیل می‌گوید «اسئلک أعمالِي و أورادِي كُلُّها وِرداً واحِداً» همین است. خدایا از تو می‌خواهم همه‌ی عمل‌های من یک آهنگ داشته باشد. همه بندگی باشد، تفریحم، غذاخوردنم، کار کردنم، پول درآوردنم، کار سیاسی، کار اقتصادی ،کار فرهنگی، کار رسانه‌ای، هر کاری.

یکی از چیزهایی که گفتند موجب عمران دل است، فرمود «لقاء اهل الخیر» به دیدار آدم‌های خوب بروید. خیلی خوب است که ما اهل رفت و آمد باشیم. اهل خوش و بش با انسان‌های فرهیخته باشیم. با انسان‌هایی که اهل معنا هستند.

شریعتی: وقتی با آنها می‌نشینید نه‌تنها دلتان وا می‌شود، بلکه روحتان هم جلا پیدا می‌کند.

حجت الاسلام نظافت: بعضی‌ها تا کنارشان می‌نشینید از غصه‌های زندگی می‌گویند، دلار گران شد، اینطور شد، اینطور شد، بعضی‌ها خیر، وقتی می بینیند روحتان باز می‌شود، اهل الخیر ،کسانی که اهل نیکی هستند، اهل خوبی هستند. چقدر خوب است فرزندانمان را هم همراه کنیم. یعنی یکی از راه‌های تربیت این است که وقت بگذاریم برای اینکه بچه‌هایمان را با آدم‌های خوب آشنا کنیم. استاد خوبی است، دوست خوبی است، عالم خوبی است.

شریعتی: جلسه‌ی خوبی است

حجت الاسلام نظافت: بله؟

شریعتی: جلسه‌ی خوبی است

حجت الاسلام نظافت: جلسه‌ی خوب ببیند و معرفی کند، این فرزند من است. آن هم به فرزند ما احترام بگذارد. تربیت همین عوامل ریز و درشت کنار هم قرار می‌گیرد. بچه مؤمن بار می‌آید، بچه باشخصیت بار می‌آید. از بچگی باید ببیند. بعضی از پدران خودشان اهل مسجد هستند ولی بچه‌های خود را نمی‌برند. باید بچه‌ها را انس داد به مجلس مذهبی و در این جلسات مذهبی بزرگترها بچه‌ها را تحمل کنند چون از بچه‌ها توقع رعایت آداب نیست. از بزرگترها توقع تحمل هست. ادب بزرگترها این است که در مسجد کودکان را تحمل کنند، با محبت، با ملاطفت، لازم است که اینها بیایند، نیایند باید بعد از 20 سال، 30 سال مساجد را ببندند. این نسل می‌‌رود. هر نسلی باید برای نسل بعد خودش در مسجد و در مناسک مذهبی جایگزین درست کند. این تمام شد.

پس امارت قلبک لذکر، بعد والاعتصام بحبل اللّه. حضرت فرمود تو را سفارش می‌کنم به حبل اللّه چنگ بزن. حبل اللّه چیست؟ حبل اللّه قرآن است. حبل اللّه چیست؟ حبل اللّه اهل بیت است که در همین نهج‌البلاغه در نامه‌ی 67 داریم، حضرت فرمودند تمسک بحبل القرآن. چنگ بزن به ریسمان الهی. وقتی می‌گویند ریسمان یاد چه می‌افتید؟ یاد این می‌افتیم که ما در چاه دنیا هستیم. در چاه شهوات هستیم. « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ » سافل یعنی پایین، اسفل یعنی پایین پایین. یعنی هر کسی که به دنیا می‌آید در اسفل سافلین است. منتها خدا به او فطرت داده است، به او عقل داده است، انبیاء را فرستاده است. ریسمانی فرستاده است. این انبیاء مانند ریسمان هستند که اگر به اینها توجه کنیم، ما را بالا می‌کشانند.

شریعتی: از بالاترین مرتبه‌ی وجود به اسفل سافلین آن آمدیم. حال باید دوباره برگردیم.

حجت الاسلام نظافت: حیوانات در اسفل سافلین هستند، نمی توانند بالا بیایند. آنها در مدار غریزه هستند. انسان در اسفل سافلین هست ولی خدا به او عقل داده است. انبیاء را برایش فرستاده است. حبل اللّه را فرستاده است.

شریعتی: که تو را بالا بکشند.

حجت الاسلام نظافت: به شرطی که به آن بگیری. در سوره‌ی آل عمران داریم « وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللّه فَقَدْ هُدِيَ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» تو چنگ بزن به حبل اللّه، هدایت می‌شوی. دستت را بگیرد، تو را می‌برند. مهم این است که دستت را به این حبل اللّه بگیری. در جامعه فقط ومن یعتصم بکم اعتصم باللّه، این حبل اللّه اهل البیت هستند. تمسک له اهل بیت، ارتباط قلبی با اهل بیت برقرار کردن، ارتباط فکری برقرار کردن و ارتباط عملی برقرار کردن. سه مورد شد؛ قلبی، فکری و عملی. اینها همه مقدمه‌ی بر یکدیگر است. انسان نمی‌تواند نجات پیدا کند، نتیجه‌ی اعتصام به حبل اللّه نجات است. از چاه دنیا انسان بالا می‌آید.

تجربه‌ی تاریخ را هم همین را می‌گوید. یعنی از ظلمات دوران جاهلیت چطور بیرون آمدند؟ خدا پیامبر را فرستاد. ایمان آوردند. ارتباط قلبی، دلی و عملی آنها را نجات داد. پیامبر مردم را از ظلمت دوران جهالت، ظلمت شرک و کفر نجات داد.

شریعتی: وهم

حجت الاسلام نظافت: وهم و دختر زنده به گور کردن .نه دنیا داشتند و نه آخرت داشتند. بدون اعتصام نمی‌شود. هرجا اعتصام پیدا کردیم، نتیجه گرفتیم.

شریعتی: وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللّه جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا

حجت الاسلام نظافت: یکی از نتایج به حبل اللّه این است، ده حبل که نیست، یک قرآن است، یک امام است. همه‌ی ائمه‌ی معصومین نور واحد هستند. کلُّهُم نورٌ واحد. ما را از تفرقه نجات می‌دهند.

الان داستان فلسطین را ببینید، چقدر غصه می‌خوریم.

شریعتی: سکوت کشورهای مسلمان

حجت الاسلام نظافت: سکوت و حکام و این اختلاف واِلا استرائیل در بین مسلمانان است. ما می‌توانیم او را محاصره کنیم ولی متأسفانه این اتفاقات تلخ می‌افتد.

در ادامه خیلی قشنگ است. حضرت می‌فرماید «أيُّ سَبَبٍ أوثَقُ مِن سَبَبٍ بَينَكَ و بَينَ اللّه» چه سببی مطمئن‌تر از سببی که بین تو و خدا هست؟ گاهی یک کسی یک ریسمانی می‌سازد، دستمان را می‌گیریم دو متر بالا می‌آییم و پاره شود ولی این حبل اللّه است.

شریعتی: یا اینکه تو را رها می‌کند.

حجت الاسلام نظافت: بله ولی خدا اینطور نیست. ریسمانی که فرستاده است، قابل اطمینان است. طرح‌های زندگی الهی، سبک زندگی مؤمنانه قابل اطمینان است. خالق ما این سبک را برای ما داده است. حبل اللّه یعنی سبک زندگی اسلامی، سبک زندگی هل بیت. آن قابل اطمینان است، چرا قابل اطمینان است؟ برای اینکه بقیه که ما را نیافریدند. بقیه که با این عالم احاطه ندارند. «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» فرمود آگاهی شما نسبت به روح کم است، اشراف ندارید. اگر کسی عاقل باشد، اگر کسی درست فکر کند، به هیچ سببی جز سبب الهی تمسک نمی‌کند. حضرت سوال می‌کنند ای سببٍ؟ کدام سبب مطمئمن‌تر از سببی که بین تو و بین خدا است؟ یعنی حبل اللّه یک سبب قابل اطمینان است.

آخر آن قشنگ است. فرمود «ان اخذت به» اگر دستش را به آن بگیری. قرآن در دست ما باشد ولی تمسک نداشته باشیم، به چه درد می‌خورد؟ نسخه‌ی پزشک در دست ما باشد، تمسک نداشته باشیم، به چه درد می‌خورد؟ دقت کردید؟ فرمودید ان اخذت، مشکل ما این است. هم می‌خواهیم مشکلاتمان حل شود، هم نمی خواهیم تمسک کنیم. حاضر نیستیم غرامت آن را بپردازیم. حضرت می‌گویند شرط آن تمسک است. یعنی اهل بیت به‌تنهایی برای تو معجزه نمی‌کنند. تو باید تمسک کنی.

شریعتی: اگر آن را بگیری

حجت الاسلام نظافت: اگر محکم بگیری تو را نجات می‌دهند ولی اگر نگیری خیر. قرآن داریم، چه فایده دارد؟ امیرالمؤمنین فرمودند «اللّه اللّه في القرآن، فلايسبقكم الي العمل به احد غيركم» مواظب باشید کفار در عمل به قرآن بر شما پیشی نگیرند. دنیای کفر را ببینید جطور با هم متحدند. سران کفر چطور با هم متحدند. آمریکا و انگلستان و فرانسه و آلمان و کشورهای به‌ظاهر متدین ولی به باطن غیرمتدین، غیر متمدن، اینها چطور با هم متحد شدند. چطور سریع دارند به داد اسرائیل می‌رسند. آنها دارند به طرح قرآن عمل می‌کنند. قرآن می‌گوید با هم رابطه‌ی ولایتی داشته باشید. کفار رابطه‌ی ولایتی با هم دارند. «وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ» مومنان هم باید با هم رابطه‌ی ولایتی داشته باشند. بعضهم اولیاء بعض، این اولیاء بعض نسبت به هر دو گروه است. بنابراین تمسک خیلی مهم است که چقدر خوب است مداحان عزیز، سخنرانان عزیز، همه به هم یادآوری کنیم. فخر فروختن به اهل بیت خوب است به شرطی که تمسک کنیم. نازیدن خوب است ولی به شرطی که تمسک کنیم.

شریعتی: متمسک باشیم

حجت الاسلام نظافت: متمسک نباشیم ننگ آنان می‌شویم، آبروی آنان را می‌بریم. آنها را آزرده خاطر می‌کنیم. اگر یک پزشکی نسخه را به ما بدهد. نسخه که خودش مشکلی را حل نمی‌کند. نسخه خودش مقدمه‌ای است.

شریعتی: به داروخانه بروی و از آن استفاده کنی.

حجت الاسلام نظافت: چقدر غصه می‌خوریم که ما مناقب اهل بیت را بیشتر ار معارف می‌گوییم. مناقب باید مقدمه‌ی معارف باشد. یعنی فضیلت‌های امیرالمؤمنین را می‌گوییم که جلب اعتماد شود. بعد بگوییم از ایشان باید بپرسیم چگونه زندگی کنیم. مناقب مقدمه‌ی معارف باشد.

شریعتی: حال این علی با این عظمت به ما چه می‌گوید.

حجت الاسلام نظافت: از این باید خط فکری ببینیم. خط زندگی بگیریم. امیرالمؤمنین دوست داریم برای یک ابراز احساسات. این کم است.

شریعتی: در اینجا نباید متوقف شود. این تازه شروع راه است.

حجت الاسلام نظافت: یعنی این کمک می‌کند به اینکه ما در هنگام عمل بتوانیم به دستوراتش عمل کنیم. بهرحال اینها نقطه ضعف‌هایی است که ما داریم. از این هم رد شویم.

حضرت فرمودند «أحْيِ قَلبَكَ بالمَوعِظَةِ» دل ما گاهی می‌میرد. باید آن را زنده کنیم. چطور آن را زنده کنیم؟ فرمودند با موعظه. دل انسان حیات و مماتی دارد. اینکه در قرآن داریم «استَجيبوا للّه وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم» دعوت خدا و رسول را جواب دهید. لبیک بگویید. آنها به سمت چه چیزی دعوت می‌کنند؟ «لما یُحییکُم»

شریعتی: حیات طیبه

حجت الاسلام نظافت: به شما زندگی می‌دهد. پس گاهی دل انسان مرده است. اگر انسان متدین نباشد، دل‌مرده است. اگر انسان اهل گناه باشد، دل‌مرده است. باید به عوامل مرگ دل توجه کنیم. من اجازه می‌‌خواهم که یک مقدار روی عوامل مرگ دل برویم.

شریعتی: بله بفرمایید. چه می‌شود که دل می‌میرد.

حجت الاسلام نظافت: یعنی دو چیز را بید بفهمیم، هم عوامل مرگ دل هم عوامل زنده‌دلی. اولاً فرمودند چهار چیز دل انسان را می‌میراند؛ «اذَنبُ علیَ الذَنب»

شریعتی: گناه پشت گناه

حجت الاسلام نظافت: گناه روی گناه. تا گناه اتفاق افتاد فوراً بگویم «استغفر اللّه ربی و اتوب علیه» سریع با یک عمل صالحی جبران کنیم. نگذاریم روی هم جمع شود. روی هم جمع شود توبه سخت می‌شود. مثل ظرفی که کثیف است، دوباره یک کثیفی دیگر، یک کثیفی دیگر، کار سخت می‌شود. به شرطی که هوای دل را داشته باشیم. برای روح و دلمان ارزش قائل باشیم.

دوم فرمودند «کثرةٌ مناقشهِ بالنِساء» خوش و بش کردن با خانم‌ها -زیاد آن- به اندازه‌ی ضرورت، طبق چارچوب‌ها و استاندارد خوب است. برای هوائج زندگی است. خانم‌ها مراد از نامحرمان است، نه همسر، نه مادر، نه خواهر و برادر، نه خاله  و عمه. با نامحرمان نباید خوش و بش کرد. باید سنگین ارتباط برقرار کرد. چرا؟ چون این مقدمه‌ی حضور شیطان می‌شود. مقدمه‌ی مرده‌دلی می‌شود. دل انسان خیلی لطیف است، خیلی ظریف است. ما متوجه نمی‌شوم. خدایی که این دل را آفریده گفته است، از این مراقبت کن.

شریعتی: و خدا نیاورد آن روزی که ما نفهمیم دلمان مرده است. یعنی آن دل‌مردگی را آدم بفهمد بالاخره می‌تواند یک روزی درمان کند.

حجت الاسلام نظافت: دل‌مردگی را در نماز می‌شود فهمید. دل‌مردگی را وقتی حال امر خیر نداریم می‌شود فهمید. دل‌مردگی شدید الان کسانی که نسبت به غزه غصه نمی‌خورند. دل‌مرده‌ هستند. میت الاحیاء یعنی چه؟ در نهج‌البلاغه داریم بعضی‌ها میت‌الاحیاء هستند؛ مرده‌ای در میان زندگان. دل‌مردگی علامت‌هایی دارد. اگر چشم من نسبت به تاریک و سفیدی واکنش نشان نمی دهد. اگر گوش من نسبت به صدای مظلوم واکنش نشان نمی‌دهد، یعنی کر است، نمی‌شوند.

پس اول گناه روی گناه، دوم کثرة مناقشة النساء، با نامحرمان با گفتگو خوش و بش کردن زیاد، سوم «ممارات الاحمق» بحث و جدل با آدم‌های نادان. فرمود «تقول و یقول تقول و یقول» تو می‌گویی، او می‌گوید. دل انسان می‌میرد. خود انسان حس می‌کند. اینکه آدم بگومگو می‌کند، از آن جلسه که بلند می‌شوی احساس می‌کنی سنگینی.

شریعتی: بله کاملاً مشهود است. آدم می‌فهمد.

حجت الاسلام نظافت: تجربه کردید. واقعاً آدم تاریکی و دل‌مردگی را احساس می‌کند و مِرا هم زندگی را خراب می‌کند.

شریعتی: من خیلی وقت است که به این سمت نمی‌روم حاج آقا.

حجت الاسلام نظافت: الحمد للّه

شریعتی: بله. چیزی نصیب آدم نمی‌شود.

حجت الاسلام نظافت: هیچ فایده‌ای ندارد، نتیجه‌ای ندارد.

شریعتی: بدتر اعصاب شما را هم خرد می‌کند. دلتان هم که همین اتفاقی که حضرت فرمودند.

حجت الاسلام نظافت: سوم فرمود «مَجالَه وَ لا یَرجَعوا اِلَی خَیر» این احمق کسی است که صحبت با آن نتیجه‌ای ندارد. فایده‌ای ندارد، عمرت را هدر می‌دهی.

چهارم فرمودند «مجانسة الموتی» هم‌نشینی با مردگان. مگر آدم عاقل با مرده هم‌نشینی می‌ند. مردگان را دفن می‌کنیم. سوال کردند یا رسول اللّه موتی چه کسانی هستند؟ مردگان چه کسانی هستند؟ فرمود «کُلُّ غَنِیّ مُترَف» کسانی که حقوق‌های نجومی می‌گیرند. کسانی که زندگی اشرافی دارند و غصه‌ی مستضعفان را نمی‌خورند. اگر سر سفره‌ی اینها بنشینید، با اینها رفت‌وآمد کنید، دل شما می‌میرید. ولی متأسفانه دوست داریم با اینها باشیم. چون هوای دلمان را نداریم. ما با اشتیاق باید سر سفره‌ی مستضعفان بنشینیم اگر مجبور شدیم سر سفره‌ی اغنیایی که غرق در رفاه هستند بنشینیم، باید بگوییم خدایا کمک کن. مثلاً شاید قوم  و خویش ما است، باید صله‌ی رحم بریم، باید اعوذ باللّه بگوییم، بسم اللّه بگوییم، اثر دارد دیگر.

شریعتی: بخواهیم نخواهیم

حجت الاسلام نظافت: بله. کمترین اثر آن این است که شیطان به ذهن ما می‌آید و می‌گوید خوشا به حال او. این زندگی است تو داری؟ خانه‌اش را ببین. ویلایش را ببین. حقوقش را ببین. این دل‌مردگی می‌آورد. همین هوس، همین ناراضی‌شدن، ناراضی می‌شویم دیگر. چرا به پیامبر فرمود «خیره خیره به دارایی‌های دیگران نگاه نکن» اگر می‌خواهی نگاه کنی -در یکی از حکمت‌های نهج‌البلاغه داریم- باعبرت نگاه کن. یعنی اگر به خانه‌ کسی رفتی که امکانات آنچنانی دارد، با عبرت نگاه کن. با عبرت یعنی چه؟ یعنی بگو این چیزها آرامش نمی‌آورد. یعنی فکر کن بگو این آقا در دلش هزار و یک غصه هست. این چیزها جلوی سرطان را نمی‌گیرد. به‌اندازه‌ای که دل بسته‌اند، به همان اندازه آدم‌ها آرامش کمتری دارد. با چشم عبرت نگاه کن وقتی می‌خواهد بمیرد با حسرت از این دنیا می‌رود. غنی مترف یعنی آنهایی که سرمست شدند. یعنی مثل قارون‌ها، بعضی‌ها جزء اغنیا هستند ولی دل‌بسته نیستند، علامت دل‌بسته نبودن هم این است که خیرات فراوان دارند. علامت دل‌بسته نبودن این است که متواضع هستند، اهل نماز و مسجد هستند، اهل ادب هستند، با فقرا هم‌نشین می‌شوند. وگرنه اسلام که نگفته است فقر خوب است. فقر اگر قسمتان است، خوب است می‌گویم «الهی رضاً بعطائک» اگر قسمتان نیست، ما خودمان تنبلی می‌کنیم چیز بدی است.

یکی دیگر از عوامل مرگ دل،خنده‌ی قهقهه است. پیامبر اکرم به ابوذر فرمود « إِيَّاكَ وَ كَثْرَةَ اَلضِّحْكِ» تبسم خوب است، لبخند خوب است. گاهگاهی انسان می‌خندد خوب است، خنده‌ی بلند که گاهی از دستش درمی‌رود، در روایت داریم که تا به خود آمد بگوید «اللّهمَّ لا تَمْقُتْنى» بر من خشم نگیر. چرا؟ چون آن موقعی که آن‌چنان خندید و صندلی افتاد و پاهایش به هوا رفت، در خنده‌ی قهقهه انسان غافل است، خدا دوست ندارد ما او را فراموش کنیم. پیش می‌اید. خدا نخواست که زندگی ما تلخ باشد. زندگی ما باید شاد باشد. دیگران را شاد کنیم ولی خنده‌ی توام با غفلت چیز خوبی نیست.

شریعتی: همه چیز یادت برود.

حجت الاسلام نظافت: شوخی کردن و خنداندن دیگران به اندازه خوب.

شریعتی: یک وقتی خنده‌های بلند از روی سرمستی است.

حجت الاسلام نظافت: بله. غافل است. الان یک کسی به غزه برود. حیف که راه بسته است. کارش این باید که این کودکان را جمع کند و اینها را بخنداند. چیز خوبی است. پیامبر همیشه متبسم بودند. پیامبر اهل شوخی بودند. این کثرة الصحک را بد معنا نکنید، بد استفاده نکنید. فرمود «فَانّه ممیتُ القِلب»

شریعتی: دل را می‌میراند.

حجت الاسلام نظافت: فلذا بلافصله اگر چنین خنده‌هایی پیش آمد، باید دلمان را متوجه به خدای متعال کنیم و جبران کنیم.

در حکمت 349 داریم که هرکس ورعش کم است «مَن قَلَّ وَرَعُه» هر کسی تقوا ندارد، تقوای او ضعیف است، دلش می‌میرد. حال چطور می‌شود که تقوا کم می‌شود؟ خیلی زیباست. زنجیره‌وار حضرت از یک چیزهای کوچک شروع کردند  و آن پرحرفی است. فرمود «مَن كَثُرَ كلامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ» هرکسی پرحرف است، خطاهایش زیاد می‌شود. بالاخره اینهایی که زیاد حرف می‌زنند، لابلای آن دروغ در می‌رود، غیبت پیش می‌آید، دل‌آزردن پیش می‌آید. بعد فرمود کسی که خطایش زیاد شود «قَلّ حَیاؤُه» گناه و خطا که زیاد می‌شود، انسان بی‌حیا می‌شود. یعنی گناه کردن برایش عادی می‌شود «مَنْ كَثُر خَطَؤُهُ قَلَّ حَياؤُهُ» بی‌حیا می‌شود «وَ مَن قَلَّ حَیاؤَه قَلَّ وَرَعه» فرمود هر کسی حیاء ندارد، حیاء او کم است

شریعتی: تقوا و ورع هم ندارد

حجت الاسلام نظافت: ندارد. وقتی تقوا نداشت، دلمرده می‌شود. وقتی دل‌مرده شد، جهنم می‌رود. یعنی می‌شود گفت «مَنْ كَثُرَ كَلامُهُ قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلْبُهُ» اینکه پرحرفی زیادی نداشته باشید، بیشتر شوق به شنیدن داشته باشید همین است و خوش بحال شما. غبطه می‌خوریم. فکر نمی‌کنیم کس دیگری باشد که هر روز پای موعظه بنشیند.

شریعتی: واقعاً برای من توفیقی است.

حجت الاسلام نظافت: خدا از شما نگیرد. ما حسودی‌مان نمی‌شود ولی غبطه می‌خوریم.

شریعتی: و مخاطبان ما که می‌نشینند صحبت‌های شما را گوش می‌دهند.

حجت الاسلام نظافت: آنهایی که هر روز گوش می‌دهند، خوشا به حالشان. اینها عوامل مرگ دل هست.

یکی از عوامل مرگ دل، دل‌بستگی به دنیا است  که در خطبه‌ی 109 داریم. امیرالمونین فرمود هر کس عاشق دنیا شد، دنیا او را کور می‌کند «مَن عَشِقَ شَيئا أعمى بَصَرَهُ أمرَضَ قَلبَهُ» عشق به دنیا قلب را مریض می‌کند «ینظر» نگاه می‌کند با چشمی که مریض است. می‌بنید با چشمی که درست نمی‌بیند. می‌شوند با گوشی که شنوا نیست. شهوات عقل او را دریده است، دنیا دل او را می‌رانده است. پس دنیا به معنای اینکه دل‌بسته‌اش بشویم، موجب دل‌مردگی می‌شود. بعد فرمود این آدم بنده‌ی دنیا می‌شود و بنده‌ی هر کسی که این دنیا در درست اوست. و جالب است که غالب این نکته‌ها شاید تمام آن‌ها آدم را درواقع از ذکر دور می‌کند. یعنی درمان آن همین است.

شریعتی: غفلت می‌آید، آنگاه دل شما می‌میرد.

حجت الاسلام نظافت: حال می‌خواهیم آن را زنده کنیم. اینها عوامل مرگ است. با چه چیزی می توانیم زنده کنیم.

شریعتی: «أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ»

حجت الاسلام نظافت: موعظه یعنی چه؟ موعظه گفتند «ما طنین به القلوب» آن چیزی که دل را نرم می‌کند. موعظه مطالبی است که دل آدم را تحت تأثیر قرار می‌دهد. موعظه مطالبی است که انگیزه‌بخش است. شده تابحال در یک مجلسی پای صحبت کسی نشسته است، همانجا تصمیم می‌گیرد که امشب نماز شب بخوانم. همانجا تصمیم می‌گیرد بروم صله‌ی رحم انجام دهد. همانجا تصمیم می‌گیرد بروم گره‌گشایی کنم. معلوم است که موعظه اثرگذار بود، انگیزه‌بخش بود. موعظه حرارت‌بخش است. به انسان حرارت می‌دهد. انرژی کار خیر می‌دهد. موعظه حرکت‌آفرین است. کسالت و بی‌حالی را از بین می‌برد. بنابراین اگر کسی احساس دل‌مردگی کرد، وارد یک جلسه‌ای شود، به‌ویژه اگر واعظ آن اهل عمل است. سخن واعظ از دل برمی‌آید. این مداوا می‌کند. گوش دل دادن، خوب شنیدن. همین برنامه‌ی سمت خدا واقعاً اثربخش است. ما خودمان هر موقع فرصت داریم، از عزیزان دیگر گوش می‌دهیم، احساس می‌کنیم که فرق کردیم. آقای عابدینی، اقای حسینی قمی، عزیزان دیگر که هستند همه انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

شریعتی: الحمدللّه

حجت الاسلام نظافت: پس موعظه موجل زنده‌دلی است. حال میزان تأثیر به چه چیزی بستگی دارد. همه به یک اندازه از موعظه‌ها تأثیر نمی‌‌گیرند. دو چیز اثر دارد؛ گوینده و شنونده. گاهی گوینده قوی است، گاهی شنونده قوی است. اگر هر دو قوی باشند، غوغا می‌کند.

شریعتی: نورٌ علی نور.

حجت الاسلام نظافت: به این عبارت دقت کنید. در خطبه‌ی 83 داریم که امیرالمونین فرمودند «فيالها امثالا صائبه و مواعظ شافيه» عجب مثل‌های درستی! عجب موعظه‌های شفابخشی! موعظه‌های خودشان را می‌گویند. سپس فرمودند «لو صادفت قلوبا زاكيه» به شرطی که به دل‌های پاک بخورد. یعنی اگر دل ما ناپاک است، موعظه اول دارد تمیز می‌کند، هنوز تأثیر نمی‌گذارد. موانع را برمی‌دارد. بعد از شنیدن موعظه‌های بسیار و عمل کردن به آنها، آنوقت می‌بینید که غوغا می‌شود. یعنی موعظه برای کسی که دلش کثیف است، دلش مرده است، ذره ذره زنده می‌کند. حجاب‌ها را برمی‌دارد. برای همه بلافاصله اثر نمی‌گذارد. فرمود اگر به دل پاک بخورد، اگر به گوش واعی بخورد. گوش واعی یعنی چه؟ یعنی وقتی می‌شوند سعی کند یادش نرود. با خودش تکرار کند. و لذا یک بار گفتند یادداشت کند که مدام مرور کند. اگر به آرء عازمه یعنی در آن تصمیم باشد. یک فکری که تا می‌شنود، تصمیم می‌گیرد. خدا یکی از شهدا را رحمت کند. با هم سر درس استاد اخلاقی که در مشهد بودند می‌رفتیم. ایشان هم به رحمت خدا رفتند -حاج آقای واله. مرد بسیار نورانی بودند.

شریعتی: خدا رحمت کند.

حجت الاسلام نظافت: من می‌دیدم ایشان بلافاصله اجرا می‌کرد.

شریعتی: یعنی هرچه می‌شنید؟

حجت الاسلام نظافت: بله. یک شب ایشان در مورد اطعام صحبت کردند، فردای آن در همان منزل کوچکی که داشت یک سفره‌ی کوچک انداخت. یادم است ایشان به جبهه رفته بودند، به من نامه نوشتند که این هفته حاج آقای واله چه گفتند؟ یعنی خوراک‌ها (خوراک‌های معنوی) را بلافاصله مصرف می‌کرد. علمش را راکد نمی‌گذاشت. آراء عاظمه و البابا حازمه. فرمود به شرطی که موعظه به خردهای دوراندیش بخورد. ما دورها را نمی‌بینیم. فقط امروز را می‌بینیم، به آینده نگاه نمی‌کنیم. وقت داریم؟

شریعتی: خیر. وقت داریم. بعد از تلاوت قرآن ببینیم چقدر زمان داریم. بحث جدیدی را می‌خواهیم شروع کنیم؟

حجت الاسلام نظافت: خیر. همین موعظه دو سه نکته‌ی دیگر ماند.

شریعتی: بله، دو سه نکته را می‌توانیم بشنویم.

حجت الاسلام نظافت: در خطبه‌ی 105 داریم  «أيّها النّاس -خیلی زیباس- استصبحوا من شعلة مصباح واعظ متّعظ» مصباح یعنی چراغ. امیرالمؤمنین فرمود ای مردم شعله بگیرید از چراغ واعظی که متعظ است.

شریعتی: چقدر خوب!

حجت الاسلام نظافت: واعظ کیست؟ خودشان هستند. متعظ به چه کسی می گویند؟ به کسی که اهل عمل است. کسی که موعظه را قبلاً شنیده است و تحت تأثیر قرار گرفته است و عمل کرده است، او متعظ می‌شود. حال که بیاید ما را موعظه کند، موعظه‌های او مانند آتشی است که به جان ما می‌افتد.

شریعتی: عالم عامل. به دانسته‌ها عمل کرده است.

حجت الاسلام نظافت: مثل چراغی است که ما را روشن می‌کند. هم روشن می‌کند، هم حرارت می‌دهد. تعبیر مصباح دارند. منظورشان کیست؟ خودشان هستند.

شریعتی: یا امیرالمؤمنین.

حجت الاسلام نظافت: استصبحوا من شعلة مصباح فرمود از شعله‌‌ی چراغ واعظ متعظ نور بگیرید، گرما بگیرید. موعظه‌های امیرالمونین خیلی عجیب بود. گاهی آدم‌ها را می‌لرزاند. گاهی اشک همه را جاری می‌کرد.

شریعتی:  گاهی یکی جان می‌داد.

حجت الاسلام نظافت: نمونه‌ی آن هم همان خطبه‌ی متقین است که وقتی خطبه تمام شد، همام آهی کشید و جان داد. حضرت فرمودند عجب! موعظه‌های رسا اینطور به اهلش اثر می‌گذارد؟ خود حضرت با شگفتی و تعجب گفتند. یک فضول هم پیدا شد گفت که پس چرا خودتان نمردید؟ امیرالمؤمنین فرمودند این حرف را (شبهه را) شیطان به زبانت جاری کرد ولی جواب هم فرمودند. جوابش چه بود؟ فرمودند مرگ هرکسی عجلی دارد و سببی دارد. هرچیزی برای هر کسی سبب مرگ نمی‌شود و عجل هرکسی هم یک زمان خاصی دارد. بهرحال موعظه‌های امیرالمؤمنین اینطور است و اثر می‌گذارد

شریعتی: و هنوز هم حضرت دارند ما را موعظه می‌کنند با همین خطبه‌ها، با همین نامه‌ها و حکمت‌ها که الحمداللّه رب العاملین رزق ما در روزهای چهارشنبه با بیان شیوای حاج آقای حجت الاسلام نظافت عزیز داریم می‌شنویم.

اجازه می‌فرمایید مشرف شویم پای صاحت قرآن کریم و بعد از تلاوت آیات انشاللّه در دقایق پایانی با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما. بفرمایید خواهش می‌کند. صفحه475 قرآان کریم

شریعتی: اللّهمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهُم

به عشق امام رضا، هفدهم و هجدهم ماه قمری پیرو آن قراری که قبلاً با هم داشتیم به مناسبت عیر بزرگ غدیر، فرزندان غدیر الحمد للّه ربّ العاملین یکی یکی دارند متولد می‌شوند. از این اتفاق خوشحالیم و دست تک‌تک کسانی که در این امر خیر ما را یاری کردند، می‌بوسیم. هنوز هم چشم به‌راه مشارکت و همراهی عزیزان ما هستیم. هم می‌توانید به کانال ما در سروش و ایتا و بله برای مشارکت مراجعه کنید، هم به سایت ما و یا عدد 18 را به 20000303 پیامک کنید. از لطف و مرحمت همیشگی شما متشکرم. وقت در اختیار شماست. یک دقیقه تا پایان فرصت داریم.

حجت الاسلام نظافت: بله. عرض کردیم که امیرالمؤمنین واعظ متعظ هستند. حضرت در یک جایی می‌گویند «أيُّهَا النَّاسُ، إِنِّي وَ اللّه مَا أَحُثُّكُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُكُمْ إِلَيْهَا» فرمود شما را تحریک نکردم، تشویق نکردم بر طاعتی مگر اینکه خودم سبقت گرفتم. شما را نهی نکردم از هیچ معصیتی مگر اینکه خودم قبلاً آن را ترک کردیم. اگر می‌خواهیم حرف‌هایمان اثر بگذارد، اهل عمل باشیم.

شریعتی: انشاللّه

حجت الاسلام نظافت: پدر، مادر، معلم، واعظ، هر کسی

شریعتی: همه، هر کسی

حجت الاسلام نظافت: به اندازه‌ای که اهل عمل هستیم. وقتی سخن از دل بربیاید، بر دل می‌نشیند. اگر اهل عمل نباشیم فرمود که موعظه‌ات از دل‌ها لیز می‌خورد. به دل افراد نمی‌نشیند. امیدورایم که خدای متعال مدد کند همه‌ی ما اهل عمل باشیم.

شریعتی: انشاللّه. خیلی از شما ممنون و متشکرم. دعا کنید و خداحافظ

حجت الاسلام نظافت: خدایا به حق محمد و آل محمد، نصرت ویژه‌ات را شامل حال مردم غزه بگردان.

شریعتی: الهی آمین

حجت الاسلام نظافت: مستکبران به‌ویژه سهیونیست‌ها را خار و ذلیل بفرما. قلب امام زمان را با مژده‌ی فرجش شاد و خشنود بگردان.

شریعتی: الهی آمین. خیلی از شما ممنون و متشکر. خیلی سپاسگزارم از لطف و مرحمت همیشگی شما. در پناه خداوند بزرگ باشید. فردا انشاللّه با حضور حاج آقای عاملی خدمتتان سلام خواهم کرد. یک لحظه چشم‌هایتان خواهید بست و شاید در ذهنتان تصور می‌کنید مثلاً از صحن قدس وارد مسجد و صحن گوهرشاد می‌شوید. نگاهتان به گنبد و صحن و سرای آقا علی‌بن موسی‌الرضا می‌افتد و همین لحظه را برای تک‌تک شما آرزو می‌کنم و شاید در دلتان حاج آقا رضا انصاریان زمزمه می‌کند که اللّهمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى.

تا فردا و تا سلامی دوباره. خیلی از شما ممنونم.