شریعتی: و باز هم از همه اینها بالاتر به پا شدن خیمه و پرچم حق به دستان حضرت منجی و حضرت منتظر انشاءالله. خیلی خوب. از ویژگیهای اهل ایمان گفتید. گفتیم حلاوت ایمان را باید به بچههای خود بچشانیم. چجوری؟ شما به شاخصه قدرت اشاره کردید که شاید مهمترین شاخصه اهل ایمان است و مؤمنین اینگونه هستند. قدرت همیشه برای خیلی از ما جذابیت داشته است و بسیاری از ما از ضعف گریزان و بیزار هستیم ولی با این حال چرا بعضیها به سمت این قدرت نمیروند و ریشه آن را دنبال نمیکنند و در یک کلام مؤمن نمیشوند؟ اشکال کار کجا است؟
حجت الاسلام پناهیان: بله، بسم الله الرحمن الرحیم. همانطور که فرمودید قدرت برای انسان مطلوب است، از آن بالاتر انسانها از ضعف نفرت دارند. منتها این قصه چند عمل دارد. یک، خیلیها نمیدانند ریشه قدرت ایمان است. ریشه قدرت، ثروت، موقعیتهای موقت اجتماعی و امور دیگر نیست. مردم به دلیل اینکه عجله دارند، «خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ» آدمها چون از عجله آفریده شدهاند، شتابزده مصادیق قدرت را اشتباه میگیرند. شتابزده به راههای غلطی میروند برای کسب قدرت. از سر جهل و بیدقتی خود متوجه نمیشوند که منشأ قدرت اصلی ایمان است. این یک عامل مهم است که موجب میشود آدمها سراغ ایمان نیایند.
شریعتی: مثلاً فکر میکنند اگر ثروتمند شدند قدرتمند هم میشوند.
حجت الاسلام پناهیان: دقیقاً. یا مثلاً فکر میکنند صرف علم برای آنها همه طور قدرتی را فراهم میکند. از امور دیگری برای پرورش شخصیت خودشان به صورت جامع غفلت میکنند. لذا میبینی یک عالم دانشمندی است در یک موضوع خاصی ولی به شدت مثلاً در تحلیل سیاسی ضعیف است. در تصمیمگیریهای زندگی خانوادگی خود ضعیف است. در اداره روحیه خودش ضعیف است. مثلاً به من گفتند فلان آدم باسواد، حالا من عناوین را نمیگویم بیاحترامی به نوع این دوستان نشود، دچار افسردگی شده است. اگر میشود شما یک صحبتی کنید خب درجه علمی ایشان خیلی بالا است ولی علم اینجا به داد او نمیرسد. این تربیت نکردن همهجانبه شخصیت هست یعنی نداشتن قدرت و تصور کردن اینکه قدرت در بخشی میتواند به دست بیاید. نه، همهجانبه باید باشد یعنی از همه جهت باید روی شخصیت انسان کار شود تا انسان به قدرت برسد. و البته باز سرچشمه آن ایمان است. پس عامل اصلی این است که آدمها خبر ندارند ایمان منشأ قدرت است و ابزار دیگر یا قدرت موقت است یا قدرت پوشالی است یا قدرت تکبعدی است و ضعفهای دیگر که باقی مانده است یک روزی غلبه میکند. این عامل اول. عامل دوم این است که انسانها قدرت را میخواهند و از آن طرف از ضعف هم بدشان میآید ولی راحتطلبی اجازه نمیدهد انسان همت کند به سراغ قدرت برود. جنگ بین راحت و قدرت انسان را بیچاره میکند. به تعبیر دیگر کنار راحتطلبی میتوانیم ترس بگذاریم. شما بعضی وقتها برای اینکه قدرتمند شوی باید ترسهای خودت را دور بریزی. دوباره ترسی که با ایمان برطرف میشود، روزهای اول که در مورد ایمان میخواستیم صحبت کنیم ترس انسان را ضعیف میکند. یعنی شما هر چه به ترستان بیشتر بهاء بدهید ضعیفتر میشوید و آنهایی که میخواهند شما ضعیف شوید از ضعف شما حسن سوءاستفاده را به عمل میآورند.
شریعتی: خوب است دیگر. همین هستی راحت باش.
حجت الاسلام پناهیان: دقیقاً به حداقل قانع شدن یکی دیگر از این وجوه است. همت بلند. اصلاً دین برای آدمهای باهمت است. کسی همتش بلند نباشد قدرت هم نمیخواهد. با ضعفش هم کنار آمده است. البته اینها در تربیت خیلی مهم است. در مدرسه معلم، در خانه بعضی پدر و مادرها بچه را حداقلی بار میآورند. همین بس است. همین بس است در ارتباط با بهرههای دنیایی بله ولی در ارتباط با شخصیت انسان خیر. همت بلند. یعنی قانع شدن به کمی در شخصیت خیلی چیز بدی است و این را اگر در فردی دیدید باید بدانید که روی آن کار شده است. آدم به طور طبیعی اینطور نیست. آدم زیادهخواه است. آدم جاودانهطلب است. آدم بینهایت طلب است. آدم حریص است. اینها به ظاهر ممکن است مذمت انسان باشد ولی در باطل آن... یا مثلاً نداشتن عجله، سستی و تنبلی. «خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَل» ما اول بحث به عنوان مذمت صحبت کردیم الآن همین را به عنوان فضیلت صحبت کنیم. امام حسین (ع) میفرماید اگر کاری را میخواهی انجام بدهی یا انجام دادی، بدون عجله، به معنای شتاب در به دست آوردن فرصتها و غنائمی که خدا برای تو قرار داده است. مثلاً در آن کار خیری نیست. دنبال نتیجه آن نباش. کار را آدم باید با شتاب، با انگیزه، با عجله. حتی ایشان تعبیر کلمه عجله را هم به کار میبرند. چون این صفاتی که صفات ضمیمه انسان هست، درست از آن استفاده شود اتفاقاً برای انسان فضیلت است. کسی بینهایتطلب نباشد کل بهشت خدا میگوید به من چه. همین من را جهنم نبرد. آقا خدا اینهمه بهشت آفریده است. «عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْض« اگر آیه قرآن را دقیق خوانده باشم، بهشت با تمام وسعتش، با آن وسعتش میگوید به من چه. کی ما را خراب کرده است که این بلند همتی را نداریم. بلند همت نبودن، ترسو بودن، راحتطلب بودن و از آن قسمت قبلی بحث، عجله داشتن در مصادیق قدرت در قضاوت ما که چی مصداق قدرت است که ندید بدید بودن موجب میشود آدم این شتابزدگی را داشته باشد و یا عجله کردن در انتخاب یک راه غلط برای رسیدن به قدرت اینها همه ما را از قدرتمند شدن باز میدارد. ما در رسانههایمان نباید اجازه بدهیم یک دانه فیلم پخش شود، حداقل آن فضای باز که بله، فیلم زیاد است ولی در رسانههایی که دست دولت جمهوری اسلامی هست مثل صدا و سیما، حالا آنجاهایی که امکانات دولتی به برخی از فیلمها اختصاص پیدا میکند. یک دانه فیلم نباید اجازه بدهیم پخش شود و در آن فیلم ضعف تبلیغ شده باشد، قدرت تحقیر شده باشد، ترس تئوریزه شده باشد، دون همتی ترویج شده باشد. الآن من از دوستان وزارت ارشاد یا خود دوستان صدا و سیما میپرسم. فیلمها را بخواهند مجوز بدهند خط قرمزها چه چیزهایی است؟ مثلاً یه خانمی سرلخت نباشد، مشروبات الکلی نخورند، فحشهای بد دهند. من اینجا میخواهم در برنامه مذهبی قسم بخورم اینها نه اینکه اهمیت ندارد، نه اینکه کنار گذاشته شوند ولی اهمیت آنها یک درصد است. این است که شما در فیلم ترس را تئوریزه کنی، شجاعت را تقبیح کنی، قدرت را مذمت کنی، راحتطلی را ترویج کنی. این خیلی بد است. این خیلی بدتر از این است. یعنی بیاییم آثار آن را بررسی کنیم. آقا شما در این سریال با مخاطب چکار کردی؟ در این برنامههای دیگر. یک گزارشگر فوتبال.
شریعتی: روح حاکم بر این اثر هنری و اثر رسانهای.
حجت الاسلام پناهیان: بعضی وقتها شما در غرب میبینید یک فیلمهایی علیه خودشان میسازند. دیدهاید؟
شریعتی: بله.
حجت الاسلام پناهیان: مثلاً هالیوود فیلم میسازد. اینکه مال هالیوود است. هالیوود و سیاه و اینها که یکی هستند. بهبه چقدر آزادی بیان آنجا هست. بعد میبینی یک فیلمی از جنایتهای خودش دارد نشان میدهد و از مظلومیت آن گروهی که قیام کردند در ویتنام، در آمریکای لاتین، جاهای دیگر دنیا. در آفریقا. اولش آدم نگاه میکند میبیند چقدر اینها آزادمنشانه علیه رژیم جنایتکار سیاه دارند فیلم میسازند. بعد که دقت میکنی آن دنبال اثر روانی آن است. میبینی آخر فیلم یه چیزی را به روح شما القا میکند و آن این است که اگر میخواهی زندگی کنی، قدرت ما را بپذیر. اگر میخواهی راحت باشی
شریعتی: اگر میخواهی به این حال و روز نیفتی.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت. میترساند. اگر میخواهی به این حال و روز نیفتی. اثر روانی فیلم چیست؟ این است که تو را دچار ضعف میکند. خود کسانی که علیه چگوآرا جنگیدند، چگوآرا را فیلم میسازند، او را قهرمان میکنند. میگوید برو عکس او را روی سینهات بزن ولی یادت باشد دست از پا خطا نکنی بخواهی مثل او باشی. پدرت را در میآوریم.
شریعتی: تازه آخر این فیلمها هم ناجی باز خودشان را نشان میدهند.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت. باز خودشان را نشان میدهند. ببینید ما باید این را دنبال باشیم. دین یعنی این. ایمان یعنی این. نه اینکه ما گنبد و بارگاه نشان بدهیم.
شریعتی: و چقدر فاصله داریم با این.
حجت الاسلام پناهیان: چقدر فاصله داریم. در مدرسه ما تعلیم و تربیت یعنی این. الآن هیچکدام از دانشآموزان ما نسبت به غزه بیتفاوت نباشند. آقا مگر بچههای ما بازی نمیکنند؟ بازیهای بچهها همه جنگ است. دیدهاید. درگیری در کامپیوتر، در همه جا. این بازیها بیشترین فروش را دارند. همه مشغول نبرد هستند در فضای تخیلی خودشان. روح انسان برای درگیری آفریده شده است. بعد ما انقدر میزنیم در سر این بچه نسبت به یک جنگی در منطقه بیتفاوت باشد. پدر و مادرش با این بچه چه کار کردند؟ یک دانشآموز، یک دانشجو، یک جوان، نسبت به این نبرد ظالمانه بیتفاوت باشد. به آن قدرتنمایی مردم غزه بیتفاوت باشد. مگر میشود؟ پیام داده که ما آن روز نکبت را فراموش نمیکنیم. شمال غزه را ترک نخواهیم کرد، اینجا هستیم. آخرین لحظههایش را پیام میدهد میگوید معلوم نیست من تا چقدر دیگر زنده بمانم. این قدرت روحی، میشود کسی به این بیتفاوت باشد؟
شریعتی: آقا بروید. شما را میزنیم. نمیرویم. کجا برویم؟
حجت الاسلام پناهیان: ببینید این قدرت روحی را باید تحسین کرد. اصلاً بحث ایدئولوژی و دین به معنای اعتقادی و خاص کلمه نیست.
شریعتی: این قدرت از کجا میآید؟
حجت الاسلام پناهیان: احسنت. این باید کنجکاوی همه انسانها را برانگیزد والّا دچار تربیت ناصحیح هستند. والّا شخصیت آنها تخریب شده است. والّا این دانشآموزی که میگوید قدرتنمایی یک گروه کوچک ولی قبیح. قبیحتر از بزرگترین جریان نظامی عالم. باید همه را مست کند. یک کسی گفت به من چه. مظلومیت آن انسانهای قبیح. به من چه. این با قدرت میانهاش از بین رفته است. از این آدم باید ترسید. چرا؟ برای اینکه این ضعیف است و ضعفاء سربازان آدمکش زورگویان عالم قرار میگیرند.
شریعتی: من زمانی که بچهتر از حالا بودم و وقتی با انتفاضه آشنا شدم، وقتی اینها بزرگترین سلاح شان سنگ بود، مقابل یک تانک اسرائیلی میایستادند و این سنگ را پرتاب میکردند، من قدرت این را میدیدم. آن تانک به چشمم نمیآمد.
حجت الاسلام پناهیان: شما خوب تربیت شدهاید آقای شریعتی. واضح است دیگر.
شریعتی: که این چطوری این سنگ را دارد پرتاب میکند.
حجت الاسلام پناهیان: قدرت روحی او را میدیدید نه مصداق اشتباه قدرت که آن تانک است. آن مصداق اشتباه قدرت است و تمام دنیا، فطرت انسان در تمام طول تاریخ این قدرت را تحسین میکند.
شریعتی: و دنیا نمیخواهد تو این را ببینی.
حجت الاسلام پناهیان: بله، چون میخواهد مستضعف بار بیاورد.
شریعتی: چشم پرکنی آنها همین تسلیحات و ادوات جنگی و نظامی است.
حجت الاسلام پناهیان: و واقعاً قدرت نیست. قدرت هوش است. بچههای غزه چقدر تفوق پیدا کرد بر قدرت ابزار اطلاعاتی آنها. قدرت هوش، تدبیر. پس ببینید اینکه انسانها قدرت را دوست دارند و از ضعف بدشان میآید، این یک امر طبیعی است منتها عواملی موجب میشود آدمها سراغ این قدرت نروند. البته قدرتطلبی مضموم هم ما داریم. اینکه میگویند قدرتطلب نباش یعنی سراغ قدرت نابجا نرو. یعنی از طریق غلط سراغ قدرت نرو و یعنی اگر قدرت پیدا کردی زور نگو. یک روایت از امیرالمؤمنین (ع) بخوانم. در مورد مؤمن میفرماید: «نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ» از تخته سنگ روح او، نفس او، جان او سختتر است. «وَ هُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْد» و از یک عبد افتادهحالتر است. یعنی آنجایی که باید انعطاف بپذیرد، بچههای غزه قدرتمند بودند. زن و بچه اسرائیلیها را نکشتند. گفتم نترس. نمیکشیم. این قدرت بودند. گفت من مسلمانم با مسلمانها این کار را نمیکنیم ولی تفسیر این ایمان، تفسیر این اسلام، این قدرت است. داعشیها معلوم بود از بین میروند. چرا؟ چون سر میبریدند، جنایتکارانه، وحشیانه عمل میکردند. اسرائیلیها معلوم است که ضعیف هستند. چرا؟ چون وحشیانه عمل میکنند. اصلاً نمیتوانند با مروت، با بزرگواری عمل کنند. پس اگر قدرتطلبی بد است، به این چند معنا است. از آخر به اولین دفعه برویم. قدرت را داشته باشی از آن سوءاستفاده کنی. در واقع یک وجهی از قدرت برای تو فراهم شده، ضعفهای دیگرت را بخواهی با وحشیگری، با سوءاستفاده از این قدرت پوشش بدهی. یا قدرتطلب باشی از طریق غلط یا قدرتطلب باشی به این معنا که ابزاری که حقیقتاً ابزار قدرت نیستند، آنها را ابزار قدرت خودت تلقی کنی. تلقی غلط قدرت. راه رسیدن به قدرت راه غلط و سوءاستفاده از قدرت، اینها مضموم است. اینها میشود قدرتطلبی که بد است. اما اگر قدرتطلبی به این معنا باشد که من نمیخواهم ضعیف باشم. من میخواهم تمام ابعاد وجود خودم را به قدرت برسانم، این اصلیترین شاخص ایمان است و اصلیترین راه تبلیغ ایمان است برای همه و چند بعدی رشد کردن. قدرت مثل آبی که در یک مخزن گذاشتهاند، این میخواهد جمع کند. این آب هر چه در این مخزن بیشتر باشد و ظرفیت بیشتری داشته باشد، قدرت بیشتری دارد. در واقع وزن آن
شریعتی: آبی که پشت سدها ذخیره میشود.
حجت الاسلام پناهیان: احسنت. که نیروی برق تولید میکند.
شریعتی: حالا تصور کنید یک راهی برای بیرون رفتن هرز رفتن این آب وجود داشته باشد. این ظرفیتش را، قدرتش را کم میکند. کسی که همه بعدی خودش را قوی نکرده، از یک جهت خودش را
حجت الاسلام پناهیان: جایی نباید نشتی داشته باشی.
شریعتی: احسنت. درست است؟
حجت الاسلام پناهیان: اینها تعابیری است که کارها را خیلی آسان میکند. جایی که نشتی دارد این آن قدرتش را دارد از دست میدهد. بعضیها را میبینی اصلاً انتظار نداری انقدر آدم قویای باشد. یک نقطهضعف در روح او هست. آن نقطهضعف نشتی روح او است. در اسناد لانه جاسوسی میگویند خب برویم سراغ شخصیت سیاسیون انقلاب و پسران آنها، بچههای آنها، خانواده آنها. بعد میروند آنجا مثل روانشناس نشسته میگوید این آدم اینطوری است، اینطوری است، این نقطهضعف را دارد. از آن نقطهضعف میبینی اینجا نوشته بیرون طرف دنبال مذاکره با آمریکا است و آثار دیگری بر او مترتب میشود حتی جاسوس میشود. در دین نماز، انقلابی بود، زندان کشیده است. یک نقطه ضعف دارد. میروند میگردند آن نقطه ضعف او را پیدا میکنند، از همانجا وارد میشوند. طرف را وابسته خودشان میکنند. حتی او را جاسوس میکنند. اسنادش هست. اینها چیزهایی است که تجربه شده است. نکته دیگری که گفتیم، من یک جمعبندی کنم به قسمت دوم بپردازیم، خب این قدرتطلبی ممدوح و شایسته که باید به سمت آن برویم، باید تبلیغ آن را بکنیم، باید فریاد آن را بزنیم، باید به انسانها بگوییم ما نباید انسانهای ضعیفی باشیم. از این منظر برویم سراغ دین. باید همه فریاد بزنند، جستجوگری کنند که من چطوری میتوانم به این قوت روحی و این قدرت روحی برسم بعد آدرس ایمان را به آنها بدهیم، مانع این قدرتطلبی ممدوح چیها بودند؟ راحتطلبی، ترس برای اقدام. در مورد ترس برای اقدام امیرالمؤمنین علی (ع) یک نکته خیلی جالب دارند. میفرمودند اینجاها هر موقع از هر چیزی ترسیدی، خودت را در آن بینداز. داخل آن شیرجه بزن که این ترس را متلاشی کنی. از چیزهای نابهجایی که انسان میترسد، باید با آن شدیداً مواجه شود. نباید فرار کند. میفرماید که باید ببینی ترس ندارد. راحتطلبی، ترس و قناعت به حداقل. بلند همت وقتی که انسان نباشد، تبدیل میشود به یک موجودی که آن قدرت را نمیخواهد و به ضعف تن میدهد. تا ما به ضعف تن دادیم قدرتطلبان نابکار زیاد هستند بر ما سلطه پیدا کنند. سر سلطه بر ما با هم دعوا هم میکنند.
شریعتی: اصلاً مستضعف اینطوری مستضعف میشود. میخواهد که ضعیف باشد
حجت الاسلام پناهیان:احسنت. حالا آن قسمت دوم بحث را من از این کلام شما استفاده میکنم. اینها بحث در مورد قدرت فرد بود. حالا سراغ قدرت جامعه برویم. این که فرمود: «نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا» خداوند متعال استضعاف در یک جامعه را در قرآن کریم توضیح میدهد. یک جوز استضعاف برای کسانی که این ضعف را پذیرفتهاند.
شریعتی: زیر بار آن رفتهاند.
حجت الاسلام پناهیان: اینها روز قیامت به مستکبران نگاه که میکنند، آنها در جهنم میآیند یک حرف منطقیای میزنند. البته به نظر ما. خدا این حرف آنها را نمیپذیرد. میگوید خدایا اینها در دنیا ما را گمراه کردند، اینها ما را به بردگی کشیدند. خب اینها را دو برابر عذاب کن. خودشان هم که فهمیدهاند که چرا باید عذاب شوند. چون به این ماجرا تن دادهاند. خداوند متعال چه میفرمایند؟ این درخواست به نظر من منطقی میآید. یعنی آقا این بدبخت را چه کسی گمراه کرد؟ من چه تقصیری داشتم. این عبارتهایی است که میشود گفت. میگوید خب این را دو برابر عذاب کن. واقعاً هم به نظر من باید... ببخشید که من قرآن را منطقی ممکن است که تلقی نکنم در بدو نظر. خداوند متعال میفرماید: من هر دو تا را دو برابر عذاب میکنم. هم تو را که تن دادی به آن ذلت و هم او که بر تو ظلم روا داشت. هم تو که گمراهی را از او پذیرفتی و هم او که تو را گمراه کرد. هر دو را دو برابر عذاب میکنم. شاید اگر ده آیه قرآن از عجیبترین آیات قرآن باشد این یکی از آنها باشد.
شریعتی: من دیگر چرا.
حجت الاسلام پناهیان: میگوید تو چرا تن دادی؟ من در تو به عنوان یک جامعه انسانی انقدر قدرت قرار دادم که هیچ ظلمی نتواند بر تو مسلط شود. روزی مردمان غزه، مردمان فلسطین آغاز خواهد شد و این روز نزدیک است. با ضعف صهیونیستها کاملاً این مشهود است و وقتی اینها آزاد شوند یک قیام هم علیه ظلم تاریخی گذشتگانی خواهند داشت که قیام نکردند. حالا صهیونیستها ده برابر گذشته قویتر شدند. دیدید ما آنها را شکست دادیم. چند نسل قبل شما چرا قیام نکردید؟ این را خواهند گفت.
شریعتی: ترس، راحتطلبی، قناعت، همه اینها ممکن است جزء آنها باشد.
حجت الاسلام پناهیان: پس یک جامعه میتواند قوی باشد. جامعه مؤمنان چگونه میتواند قوی باشد؟ یک وقت جواب ما این است: میگوییم فرد فرد مؤمنان که قوی شدهاند جامعه مؤمنان قوی میشود. این حرف درست نیست. وقتی که ما از جامعه مؤمنان که باید قوی شوند صحبت میکنیم، یک نکته باید اضافه کنیم. ارتباط بین این مؤمنان هست که موجب قوت جامعه میشود.
شریعتی: نه فرد فرد، جزیره جزیره.
حجت الاسلام پناهیان: درست است. اینجا بحث ارتباط بین مؤمنین یعنی ولایت ارضی پیش میآید. نقش ولی خدا که میآید این جامعه را منسجم میکند پیش میآید.
شریعتی: انا و علی ابوا هذه الامه اینجا پیش میآید.
حجت الاسلام پناهیان: این ارتباط را وقتی ما درست برقرار کردیم با امام و این ارتباط را درست با همدیگر برقرار کردیم جامعه قویای خواهیم شد. اصلاً در روایت تصریح شده است که فلسفه ولایت و امامت عزت و قدرت جامعه است. مستضعف در قرآن دو جور است. یکی مستضعفی که پذیرفته است. آن مثل مستکبر عذاب میشود. یکی مستضعفین که نپذیرفته است. مثل اولیای خدا. اینها ضعف را که نپذیرفتهاند. مثل شهدا. ضعف را که نپذیرفتهاند. میدان و عملیات انجام دادند و به شهادت رسیدند و اتفاقاً قدرت خودشان را به نمایش گذاشتند. ولی مردم با اینها متحد نشدند. مردم با اینها همراهی نکردند. آن وقت آن جامعه، میشود جامعهای که شایسته نیست. مستضعف محق آن کسی است که تنهایی به خط زده، جامعه او را همراهی نکردند. «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا» این مستضعف محق است که جامعه او را تنها گذاشته است.
شریعتی: آنهایی که به تنهایی هم ممکن است قیام کرده باشند.
حجت الاسلام پناهیان: بله، آنها هم مستضعف مستحق عذاب نیستند. مستضعف مستحق قدرت هستند. «وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين» ما اینها را ائمه قرار میدهیم. امام. امام قدرتمند است. رئیس است. بالاخره اختیاردار است. ما اینها را قدرتمندان روی زمین قرار میدهیم. وارثین همه ابزار قدرت را هم به اینها خواهیم داد. یعنی این قدرت را به اینها اضافه میکنیم. خداوند متعال غیر از آن بحث نهایی، ببینید در این آیه چقدر زیبا میفرماید. «يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ» به سوی خدا بروید «يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً» مدرارا یک کلمه خیلی عجیبی است. بارها این، حداقل سه یا چهار بار من یادم هست که در قرآن تکرار شده است. «يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً» چند جای قرآن. هی وعده میدهد. اینها مال دنیا است. مال آخرت نیست. آسمان را با برکت برای شما پی در پی پز از نعمت فرو خواهد فرستاد. نمیفرماید از آسمان ابر. میفرماید آسمان را برای شما میفرستم. تمام برکات. این تعبیر چقدر زیبا است. «وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ» قوت شما را بر قوت شما اضافه میکند. نه اینکه فقط به شما قدرت بدهد. قدرت پشت قدرت به شما خواهد داد. این حرف خدا است. ما اگر جامعه ضعیفی داشته باشیم، خداوند متعال به ما رحم نخواهد کرد. ممکن است به تک تک ما رحم کند، گاهی هم به همه ما به خاطر تک تک خوبها رحم کند. باید جامعه قویای داشته باشیم. خب جامعه قوی چه جامعهای است؟ مردم نسبت به همدیگر خیلی خوب باشند. خب بخواهند خیلی خوب باشند چه میخواهند؟ ایمان میخواهند. من چطوری الآن اموال خودم را همه به رفیقم بدهم که نیاز دارد؟ پس خودم فردا چکار کنم؟ ایمان میخواهد. ایمان میخواهد. هنوز ما به آن سطح نرسیدیم که ایمان جامعه قویای از ما درست کرده باشد به صورت مطلوب. والّا حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداه تشریففرما شده بودند. ولی تازه همین مقدار امنیتی که داریم مال آن پشت سر هم درآمدن مردم در اثر ایمان در لحظههای بحرانی است که ما پشتسر گذاشتیم. اگر ما پیشرفت کنیم، پشیرفت ما از نوع دیگری خواهد بود. پیشرفت غربیها حالت اندیویدیوئالیستی دارد. فردگرایانه، یکی دو نفر...
شریعتی: هر کسی گلیم خود را از آب بیرون بکشد.
حجت الاسلام پناهیان: بله. و بعد آنها صدقه به بقیه میدهند، یک رفاه نسبیای در جامعه پدید میآید. یک درصد مردم. قیام والاستریت، قیام جنش در واقع 99 درصد علیه یک درصد را فراموش نمیکنیم. 99 درصد تماشاچی هستند. قدرت جامعه مال یک درصد است که به بقیه هم صدقه خور بالاخره یک چیزی میرسانند. کارمند آنها هستند و میگذارن تفریحشان را بکنند و...
شریعتی: این هم یک جوری استضعاف است.
حجت الاسلام پناهیان: بله. اینها همه انواع مصادیق مهم استضعاف است که بعضیها اصلاً آن را نمیبینند. میگوید چه اشکالی دارد؟ میروم مثلاً در کشور غربی، برده کارتلها و تراستها باشم. برده کسانی که در جهان جنگ راه میاندازند ولی در عوض من تکنسین هستم اینجا یک گوشه دستگاه او را درست میکنم پول خود را میگیرم، ویلای خود را گرفتم، خانه خود را گرفتم. ماشین خود را دارم. تفریح خود را میروم. تا کی؟ من از صدا و سیمای جمهوری اسلامی گله دارم. چرا این زشتی این بردگی نوین را تا حالا به تصویر نکشیده است؟
شریعتی: که اگر یک کسی رفت به عنوان یک تکنسین، به عنوان دارای یک دانش، برده غربیها شد. برده کارخانه اسلحهسازی و بعد به او ویلا دادند، ماشینش را دادند و راحت زندگی خود را کرد. این چقدر زشت است؟ به تعداد خون 700 بچه فلسطینی این کار زشت است. این کسی که این دانش خود را در اختیار کارتلها و تراستها و پشتیبانان صهیونیست دارد میگذارد، در ویلای خودش نون در خون 700 کودک فلسطینی میزند میخورد. خیلی با کلاس با بچههای خود ظاهراً در رفاه است. این بردگی، این استضعاف، بردگی مدرن. این همان ضعفی است که همراه با مستکبران هر دو دو برابر عذاب میشوند.
شریعتی: حالا چرا اینها را ما خودمان نمیتوانیم درست کنیم؟
حجت الاسلام پناهیان: ما هنوز به آن حد نرسیدهایم.
شریعتی: کدام حد؟
حجت الاسلام پناهیان: آن روش پیشرفتی که غربیها داشتهاند، روش پیشرفت فردگرایانه است. نتیجه آن هم والاستریت، نتیجه آن هم قیام ناامیدانه 99 درصد علیه 1 درصد که خب چون راهحل پیدا نکردند. اگر راهحل پیدا کرده بودند تمام شده بود. این قیام به نتیجه رسیده بود. نمیدانند عامل پیروزیشان کجا است. الگوی پیشرفت جایگزین آن چیست.
شریعتی: باری به هر جهت دارند جلو میروند.
حجت الاسلام پناهیان: ما الگوی پیشرفت را داریم ولی عمل نمیکنیم. الگوی پیشرفت ما چیست؟ الگوی پیشرفت ما این نیست که ما هم مثل آمریکا شویم. نظام سرمایهداری را حاکم کنیم. نظام سرمایهداری به قول حضرت امام زالوصفتانه. والّا اصل سرمایهداری چیز بدی نیست. همه سرمایهدار باشند. همه به نسبت خودشان در این میدان بتوانند بازی کنند، نقش آفرینی کنند. حالا به قول روایات ما بعید است بعد از ظهور حضرت فقیری بماند. همه سرمایهدار هستند ولی همه دارند با هم رقابت میکنند، همه دارند تعامل میکنند. روش ما برای پیشرفت عبور از مسیر زندگی جمعی و ایثارگرایانه است. روش آنها از مسیر زندگی حقوقی، هر کسی حق خودش را محافظت بکند، فردگرایانه، این روش زندگی فردگرایانه یک درصد را بر 99 درصد جامعه مصل میکند. این روش زندگی جمعی و ایثارگرایانه که موجب قوت جامعه میشود موجب میشود کسی قدرتمندتر از بقیه نباشد سر بقیه را ببرد و یک حرف سیاسی بسیار حساس. اولیای خدا طوری حکومت کردند که حتی خود حکومت هم آن قدرتی نباشد که تکاثر قدرت در دولت باشد و بعد به مردم چیزی نرسد و مردم ضعیف شوند. مصداق آن کجا؟ آن جایی که امیرالمؤمنین علی (ع) نه تنها بیتالمال را مساوی تقسیم میکرد بلکه بیتالمال را جارو میزد و مناجات میکرد خدایا تو شاهد هستی من در بیتالمال چیزی باقی نگذاشتم. یعنی چه؟ تکاثر قدرت و ثروت حتی در دولت هم نباید باشد. باید این در مردم توزیع شود. اینکه حضرت آقا میگویند اقتصاد مقاومتی مردمپایه است و مردم باید مشارکت داده شوند و آنجایی که دولت زیادی بزرگ شده است باید کوچک شود، حالا شعار این دولت هم هست که مردمی باشد. باید این اتفاق بیفتد، این میشود جامعه. فقط دیگر فرد قوی نیست، جامعه قوی است. باور بفرمایید. من دوستان دارم شما از اقتصاددانها دعوت کنید. نمیدانم برنامه شما اقتضا دارد یا نه.
شریعتی: طبق روال این برنامه نه ولی در برنامههای دیگر بله.
حجت الاسلام پناهیان: بله. بالاخره طلبههایی هم هستند که اقتصاددان هستند. من به شما معرفی میکنم دعوتشان کنید. الآن مردم مشکل معیشتی دارند. آقا الگوی اقتصادی اسلام چیست. بعضی از محققین هستند، شورای راهبردی اقتصاد مقاومتی در قم، اساتیدی هستند از آقای شاهآبادی عرفان حضرت امام خط گرفتهاند. از شهید صدر خط گرفتهاند و میگویند راهحل اقتصاد چیست. و آنها بیایند توضیح بدهند که چرا اگر این اقتصاد مردمی شود تورم هم بهتر کنترل میشود. الآن همه تورم را از دولت انتظار دارند و باید دید آیا دولت امکان کنترل تورم را دارد یا نه. ما ریل گذاری مسیر راهبرد و رویکرد اقتصادیمان باید عوض شود. در مردم بیاید. قدرت بین مردم توضیح شود و مردم بتوانند این قدرت را با هم سرجمع کنند. زندگی جمعی، زندگی ایثارگرایانه. اینجا است که اربعین خیلی الگو میشود و حساسیت پیدا میکند. امام باقر (ع) فرمود: کسی پول لازم داشته باشد بدون حساب و کتاب میتواند از شما بگیرد ببرد پس هم ندهد؟ گفت: نه، اینطوری که نمیشود. فرمود اگر اینطوری زندگی میکردید فقر در میان شما ریشهکن میشود. این حرف یعنی چه؟ این حرف اصلاً با این زندگی ما معنا ندارد، تطبیق ندارد.
شریعتی: این حاکمیت ایثار در جامعه است.
حجت الاسلام پناهیان: پس جامعه قوی به آن است که این ایمان را در روابط انسانی، در روابط جدی، والّا روابط شوخی برویم در مسجد سلام علیکم، تقبل الله، حال شما خوب است؟ بفرمایید. خیلی ممنون. این شد روابط و چقدر...
شریعتی: این همان حقیقت و واقعیتی است که شما مکرر تعریف کردید.
حجت الاسلام پناهیان: یعنی دین یک امر واقعی است. چقدر کار بدی میکنند اینهایی که دین را در حد یک اخلاق خوش و بش محدود میکنند بعد در صحنه عمل اجتماعی نمیآورند که ببین آخر این خوش و بش باید به اینجا برسد که شما بین اموال خود مرز مالکیت نگذارید. کی جرأت دارد اینطوری از دین و ایمان حرف بزند؟
شریعتی: حالا اگر بخواهیم یک نمونه واضحی از همین دوران بگوییم حالا یک ذره به قبلتر برگردیم، مثلاً دوران دفاع مقدس ما تجلی این زندگی ایثارگرایانه بود یا دوران کرونا همین اخیراً یک چنین اتفاقی افتاد و چقدر ما را دلگرم میکرد.
حجت الاسلام پناهیان: بنده عرض کردم. ما در بحرانها این زندگی جمعی مواساتی را داشتیم و هر چه الآن داریم صدقه سر همان است. ما در بحرانها در ناامنیها، در سیل، در مشکلاتی از این قبیل، واقعاً مردم خود را... حالا نمیخواهم بگویم همه مردم ولی نورانیت آن مقدار از مردم که پای کار آمدهاند واقعاً این قدرت را امروز برای جامعه ما پدید آورده است که همه از ایران حساب میبرند.
شریعتی: که اینها پشت هم هستند.
حجت الاسلام پناهیان: چرا باید آمریکا الآن به التماس بیفتد؟ پیغام پشت پیغام که شما در مسئله غزه دخالت نکنید. 40 سال پیش اینطوری بود؟ اصلاً کی ما را حساب میکرد؟ قبل از 40 سال پیش، نزدیک به یک قرن پیش، متفقین به اینجا آمدند اصلاً شاه ایران را حساب نکردند که اصلاً کی هست. کیلویی چند. اما الآن در دورترین نقطهها در غرب آسیا اتفاقی میافتد همه باید از بزرگتر کسب اجازه کنند یا کسب نظر کنند یا تمنا و خواهش کنند. این قدرت برای ایران با چی پدیده آمده است؟ با موشکهای ایران؟ موشک که از ما بیشتر دیگران هم دارند. اینجا یک ایمانی وجود دارد، اینجا یک صلابتی برای جامعه وجود دارد. یک ایمانی در رهبر این جامعه هست که موجب این صلابت شده است و یک ارتباطی بین مردم هست که موجب این صلابت شده است. همین را باید زیاد کرد. واقعی است، جدی است. این را باید در زندگی آورد.
شریعتی: دهها برابر این ما ظرفیت داریم و راه نرفته داریم.
حجت الاسلام پناهیان: و از ایمان این جامعه این انتظار هست. به همین دلیل قویترین گروههای متعاون در امر اقتصاد و معیشت گروههایی هستند که در مساجد دارند نماز میخوانند. مگر مؤمن نیستند؟ مگر اینها مؤمن نیستند؟ مگر ایمان همدیگر را ندیدهاند؟ تعاونی راه بیندازند. برای همدیگر کارآفرین باشند. برای همدیگر سرمایهگذاری کنند. به همدیگر قرض الحسنه وام بدهند. مگر ایمان به خدا ندارند؟ مگر روزیرسان خدا نیست؟ الگوی اربعین را بیاورند در طول سال در مساجد پیاده کنند. ما الآن الگوی ضد اربعین داریم. الگوی ضد اربعین چیست؟ همین سپردههایی که همین نمازگزارها در بانک میگذارند. بله، الگوی ضد اربعین است. خودت با این پول کار کن. خودت با دوستان مؤمنت. زندگی جمعی مؤمنانه میشود عامل قدرت جامعه. در فرد هم در مورد قدرت گفتیم. ایمان چگونه موجب قدرت میشود. دیگر حرفهای روزهای قبل را تکرار نکنیم.
شریعتی: چند راهکار بدهید برای تقویت ایمان فردی. یعنی اگر بچههای ما بخواهند این ایمان را بچشند، الگوی عملی آن چیست؟ مثلاً نماز است، روزه است، چیست؟ از کجا شروع کنند؟
حجت الاسلام پناهیان: در مورد آموزش قدرت خدا به کودکان، یکی از راههای آن طبیعت است. یکی از راههای آن با عظمت طبیعت آشنا شدن است. اصلاً مواجهه با عظمت طبیعت و دقتها و ظرایف طبیعت خود به خود دلها را به عظمت خدا هدایت میکند، به قدرت خدا. درست است؟
شریعتی: بله.
حجت الاسلام پناهیان: و از امیرالمؤمنین علی (ع) پرسیدند گفتند شما چطوری معرفتتان به خدا افزایش پیدا کرد؟ فرمود: «عرفت اللَّه بفسخ العزائم» ما بیاییم این را خودمان یادآوری کنیم. تو یک تصمیمی میگیری یک چیز دیگر میشود. قدرت خدا را در مقدرات خود به انسانها نشان میدهیم. این بخش مفقود تعلیم و تربیت دینی ما است. آن بخشهایی که در اختیار ما نیست. آن بخشهایی که خدا به هم میزند. آن بخشهایی که تصادف را نشان بدهیم. بگوییم بچهها اینها هیچکدام نمیخواستند در این تصادف از بین بروند. ببینید. یکدفعه شد. دست کسی نیست. این بیماری یکدفعه برای اینها آمد.
شریعتی: تو مترصد باشی اگر زلزلهای شد، سیلی آمد، بلایی آمد، قدرت خدا
حجت الاسلام پناهیان: قدرت خدا را باید نشان بدهد. دیگر راهکار عملی چقدر دارد؟ دیگر سراغ آن برویم. بعضی وقتها اصلاً میترسیم قدرت خدا را نشان بدهیم. نه، هیچی نیست. هیچکس نیست. همه چیز خوب است. همه چیز در اختیار خود ما است. آقا چرا دروغ میگویید؟ چرا اینطوری میگویید؟
شریعتی: و این بار مسئولیت رسانه را در وهله اول در نظام آموزش و پرورش ما و در خانه و خانواده ما
حجت الاسلام پناهیان: قدرت خدا را نشان بدهیم برای آن ایمان، آن پناه آوردن ما، احساس امنیت کردن ما تنها و تنها در کنار قدرت خدا است. میشود ایمان. ما این بخش را تقویت کنیم میتوانیم ایمان را تقویت کنیم. امیرالمؤمنین علی (ع) برای خودشان این را فرمودند چه برسد به کودکان.
شریعتی: خیلی خوب. خیلی ممنون و متشکرم.
صفحه459قرآن کریم