اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-07-19-حجت الاسلام نظافت- شرح نامه سی و یک نهج البلاغه

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم تلخ است که با درد موافق شده است / زرد است که لبریز حقایق شده است / عاشق نشدی وگرنه می‌‌فهمیدی / پاییز بهاری است که عاشق شده است. سلام می‌‌کنم به همه‌ی دوستان و عزیزانم، عصر پاییزی شما بخیرانشاءالله که حال دلتان خوب باشد بهترین‌‌‌ها‌ را برای تک تک شما از قادر متعال مسئلت می‌‌کنم به همه شنوندگان رادیو معارف و همه بینندگان شبکه ی محترم افق سلام می‌‌کنم و امیدوارم که درپناه خدا باشید به سمت خدای امروز خیلی خوش آمدید. و خوشحالیم که به رسم چهارشنبه‌‌‌ها‌ با احترام در محضرعزیز دل مون حجت الاسلام نظافت هستیم سلام علیکم و رحمة الله خیلی خیلی خوش آمدید. حاج آقای ‌‌‌‌‌‌‌نظافت‌‌‌‌‌‌‌: سلام علیکم سلام بر شما و همه بینندگان عزیز. بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین در خدمت شما هستم آقای شریعتی.

حجت الاسلام نظافت: چقدر خوب است ما بدانیم که غرق در نعمت هستیم و با شکر کردن و الحمدلله گفتن به یکدیگر انرژی مثبت بدهیم
شریعتی: و چقدر حس رضایت از زندگی اینطوری بالا می‌‌رود
حجت الاسلام نظافت: بالا می‌‌رود
شریعتی: بله بله، قشنگی‌‌‌ها‌ی دنیا را می‌‌توان دید
حجت الاسلام نظافت: و کسانی که مرتب به کمبود‌‌‌ها‌ی زندگی توجه می‌‌کنند و الحمدلله نمی‌‌گویند خودشان را و حال خودشان و بعد حال دیگران را خراب می‌‌کنند
شریعتی: بله
حجت الاسلام نظافت: و سیستم این عالم و سنّت خدا این است که روز به روز برای این‌‌‌ها‌ زندگی بدتر می‌‌شود لَئِن شَكَرۡتُمۡ لَأَزِيدَنَّكُمۡ وَلَئِن كَفَرۡتُمۡ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٞ
شریعتی: لشدید
شریعتی: امروزمی‌‌خواهیم بخشی از آن را مرور بکنیم در ذیل نامه سی و یکم نهج البلاغه نامه‌ی امیرالمومنین به امام مجتبی ع. و قصه به آنجایی می‌‌رسد که می‌‌گوید پسرم من تو را بخشی از وجود خودم یافتم و پاره تن خودم و همین‌‌‌‌‌‌‌جا ما نقطه گذاشته ایم و انشاء لله امروز حجت الاسلام نظافت بحث را ادامه خواهد داد.
حجت الاسلام نظافت: بسم الله الرحمن الرحیم
بحث سر این بود که امیرالمومنین فرمود من حال هیچ کس را ندارم فقط دغدقه خودم را دارم و اگر هم به تو توجه می‌‌کنم بازاز آن جهت است که تو پاره ی
شریعتی: تن من هستی
حجت الاسلام نظافت: تن من هستی بعد به این‌‌‌‌‌‌‌جا رسیدیم که پس اسلام دعوت می‌‌کند که به فکر منافع خود باشید خودتان را بخواهید خود حقیقی را فراموش نکنید حالا دو تا جلوه دارد جلب منفعت و دفع ضرر.
این‌‌‌ها‌ با هم دیگر فرقی هم نمی‌‌کند یعنی شما هر کجا دفع ضرر می‌‌کنی به نوعی جلب منفعت می‌‌کنید هر‌‌‌‌‌‌‌جا جلب منفعت می‌‌کنید به نوعی دفع ضرر می‌‌کنید حالا اگرهم قرار شد تفاوتی باشد اولاً تا جایی که امکان دارد با هم است تا آن‌‌‌‌‌‌‌جا که پیامبر اکرم فرمود انا ارسناک شاهداً و مبشراً
شریعتی: و مبشراً ونذیرا
حجت الاسلام نظافت: و نذیرا توهم مبشری هم نذیری حالا اگر قرار شد یکی از آن‌‌‌ها‌ بیاید کدام از آن‌‌‌ها‌ مهم‌‌‌‌‌تر است؟ یعنی اگر ما بخواهیم پیامبر اکرم را الگوی تبلیغ قرار بدهیم کدام یکی
شریعتی: بشیر باشد یا نذی
شریعتی: نذیر مهم‌‌‌‌‌تر است
حجت الاسلام نظافت: نذیر مهم‌‌‌‌‌تر است در قرآن داریم برای انبیاء إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ
اگر تنها آمده است نذیر است اگر بشیرآمده نذیر هم آمده است اما اگر نذیرتنها هم آمده مثلاً برای روحانیت اینطورآمده ما مبلغین وظیفه اصلی مان چیست؟ ما خودمان را و بعد دیگران را از خواب غفلت بیدار کنیم.
شریعتی: انذار
حجت الاسلام نظافت: وَلِيُنْذِرُوا ببینید آیه این است من خودم علت طلبه شدن من این است که این آیه را شنیدم
شریعتی: چه جالب
حجت الاسلام نظافت: بله خدا حفظشان کند الان ایشان جانباز هستند ما کردستان بودیم یک طلبه ی نوجوان نورانی بود بعد از من سوال کرد تو می‌‌خواهی چکاره بشوی من هم یادم هست از بچه‌‌‌‌‌‌‌گی یک وقت می‌‌گفتیم خلبان یک وقت می‌‌گفتیم فوتبالیست همین طور تغییر می‌‌کند
شریعتی: آن وقت شما طلبه نبوده اید؟
حجت الاسلام نظافت: نبودم نه دانش آموز بودم. ایشان برای من این آیه را خواند، فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ خدای متعال گلایه می‌‌کند می‌‌گوید چرا از هر قبیله ای و از هر گروهی چند نفری به پا نمی‌‌خیزند کوچ نمی‌‌کنند بروند فقیه در دین بشوند دین شناس بشوند بعد هم برگردند در قم و نجف نمانند حالا برگردند چکارکنند؟
شریعتی: انذار
حجت الاسلام نظافت: وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ قومشان را انذار بدهند لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ شاید مردم حذر پیدا کنند، حذر می‌‌دانید یعنی چه؟ خدا رحمت کند یکی از اساتید می‌‌گفتند شما اگر دریک زمینی دارید می‌‌روید پر از خار است چقدر با احتیاط لباست را می‌‌دهی بالا.
شریعتی: یا اگر سیمی ‌‌لخت هست چطوری مواجه می‌‌شوی؟
حجت الاسلام نظافت: یا اگر میدان مین هست چقدر با دقت! دنیا اینطور است پس ما بیشتر محتاج انذار هستیم چون بیشتر سرمست غفلت‌‌‌ها‌.
شریعتی: وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ
حجت الاسلام نظافت: آفرین اولین جمله ی من همین بود این را حالا شما به کمک آمدید. أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ من غصه می‌‌خورم گاهی یک جوری دین سلیقه ای نباید عرضه بشود یعنی ما در تبلیغ مان هم از پیامبر یاد بگیریم، مستند نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد هم بشارت داریم هم انذار داریم فرقی هم نمی‌‌کند هر دو با هم لازم است ولی اگرقرار باشد تکی باشد قرآن انذار را بیشتر گفته است چون بیشتر انسان‌‌‌ها‌ سرگرم هستند بیشترغافل هستند.
خب خدمت شما عرضه بدارم حالا امیرالمومنین فرمود من تو را پاره ی وجود خودم یافتم. ما تا زنده هستیم فرزند می‌‌شود پاره ی تن ما بعض وجود ما، یعنی توجه به فرزند توجه به خود است بخصوص اگر به قصد قربت باشد. قصد قربت یعنی چه؟ یعنی بعضی‌‌‌ها‌ به بچه‌‌‌ها‌یشان خدمت می‌‌کنند چه مادی چه دینی. یادشان می‌‌رود بگویند خدایا برای تو. اگر نگوییم خدایا برای تو قصد تقرت نکنیم خُب احیاناً نعوذ بلله اگر این فرزند ناسپاسی کرد در دوران پیری ما، ما احساس می‌‌کنیم باخته ایم ولی اگر برای خدا انجام دادم گیرم که او ناسپاسی کرد امیرالمومنین فرمود غصه نخور خداوند خوبیهای تو را فراموش نمی‌‌کند.
فرمود لَا يُزَهِّدَنَّكَ فِي الْمَعْرُوفِ مَنْ لَا يَشْكُرُهُ لَكَ آن کسی که تربیت ندارد تشکر نمی‌‌کند تو را دلسرد نکند خدا جبران می‌‌کند به دامادمان به عروسمان به برادرمان کار خیری، خدمتی می‌‌خواهیم بکنیم اصلاً دنبال این نباشیم که او تشکر کند خدایا برای تو اگر او تشکر کرد، کرد، نکرد ما ضرر نکرده ایم.
شریعتی: بله تو معامله ات را کرده ای دیگر با یک نفر دیگه
حجت الاسلام نظافت: آفرین پس ما تازه زنده هستیم فرزند می‌‌شود پاره ی تن ما، توجه به فرزندمان باید الهی باشد یعنی خدایا برای تو. تو گفتی وظیفه داری تو گفتی این فرزند بر گردن تو حق دارد. خب حالا بعدش حضرت چه می‌‌گویند؟
 بَلْ وَجَدْتُكَ كُلِّي فرمود تو اصلاً همه وجود من هستی یعنی فرزند صالح تمام وجود است. چرا؟ اول فرمود بل وجدت بعضی حالا می‌‌فرماید كُلِّي. تا زنده هستیم می‌‌شود بعض ما. چرا بعض ما تا زنده ایم؟ این تفسیر را بنده دارم می‌‌گویم برداشتم این است فکر می‌‌کنم همین باشد فرق بعضی با آن کلی چیست؟ من تا زنده هستم فرزند همه وجود من نیست چون خود من هستم من هم دارم نماز می‌‌خوانم من دارم خیرات می‌‌کنم فرزند می‌‌شود بعض من یعنی او خیرات می‌‌کند من هم یک چیزی برای من می‌‌افتد یک ثوابی هم برای من است ولی همه من نیست دقت می‌‌کنید مثلاً این دست من یک کاری انجام می‌‌دهد خُب این دست دیگرهست چشم هست دقت می‌‌کنید؟
شریعتی: بله
حجت الاسلام نظافت: فرزند تا زنده هستیم می‌‌شود بعض وجود ما پاره ی تن ما بخشی از وجود ما، وقتی میمیریم چه؟ همه وجود ما است. چرا؟ چون پرونده عمل بسته شده است.
شریعتی: بسته شده
حجت الاسلام نظافت: دیگر من نمی‌‌توانم برای خودم ثواب جمع کنم آن وقت این فرزند است که می‌‌شود، همه وجود من ادامه ی من در این دنیا بعد من از نماز او سهم دارم از خدمات او سهم دارم. خدا فراموش نمی‌‌کند این رمز و راز بل وجدتک کلی هست که جهت آن این است که وقتی میمیریم فرزند می‌‌شود کل ما حالا ادامه اش هم تایید می‌‌کند این برداشت حقیر را.
ادامه اش چیست؟ حَتَّى كَأَنَّ شَيْئاً لَوْ أَصَابَكَ أَصَابَنِي فرمود این قدرتو همه وجود من هستی که اگرتیر به تو اصابت کند گویی به من اصابت کرده است اگرتو بیمار بشوی گویی من بیمار شده ام اگر تو گرفتار شیطان بشوی گویی من گرفتار شیطان شده ام چرا؟ چون تو ادامه‌ی من هستی همه‌ی وجود من هستی اگر تو گرفتار شیطان بشوی نماز نمی‌‌خوانی و من ثوابم کم می‌‌شود اگرتو بیمار بشوی نمی‌‌توانی خدمت بکنی من ثوابم کم می‌‌شود حَتَّى كَأَنَّ شَيْئاً هر چیزی که به تو اصابت کند گویی به من اصابت کرده است وكَأَنَّ الْمَوْتَ لَوْ أَتَاكَ أَتَانِي بنابراین پدران ما در عالم برزخ چه دوست دارند؟ دوست دارند ما زنده باشیم و عمل صالح انجام بدهیم هر چه عمر ما طولانی تر منتهی عمر با برکت
شریعتی: بله
حجت الاسلام نظافت: بیشتر به نفع پدر و مادرمان است
شریعتی: که بشویم باقیات و صالحات آنها
حجت الاسلام نظافت: باقیات و صالحات خُب یک وقت انسان دو روز باقیات و صالحات یک سال یا صد سال باقیات و صالحات است
شریعتی: بله، مرتب کنتور می‌‌اندازد کار خوب کار خیر
حجت الاسلام نظافت: دیشب رفته بودیم تعذیه یکی از دوستانمان آقای دکتر خیلی متواضعی خیلی خدوم، به ایشان گفتم که من دعا می‌‌کنم شما با باقیات و صالحات باقی بمانید.
شریعتی: این هم مهم است
حجت الاسلام نظافت: این که الان آدم خوبی هستی کفایت نمی‌‌کند
شریعتی: این استمرارش خودش
حجت الاسلام نظافت: استمرارش. آخر در روایت داریم بعضی از فرزندان در دوران زنده بودن پدر و مادر بارّ هستند بارّ یعنی نیکوکار. وقتی پدر و مادر میمیرند آن‌‌‌ها‌ می‌‌شوند آق یعنی پدر و مادر را فراموش می‌‌کنند یعنی آن خیرات دیگر برای پدر و مادر نمی‌‌رود ظلم به پدر و مادر می‌‌شود.
كَأَنَّ الْمَوْتَ لَوْ أَتَاكَ أَتَانِي. خُب. بعد حضرت فرمود: فَعَنَانِي مِنْ أَمْرِكَ مَا يَعْنِينِي مِنْ أَمْرِ نَفْسِي یعنی اهتمام به کار تو، اهتمام به کارخود من است                    
از امور تو هر چه که برای خود من اهمیت دارد برای من هم اهمیت دارد فرقی نمی‌‌کند اگر من به فکر سلامتی خودم هستم به فکر سلامتی تو هستم اگر به فکر این هستم گرفتار شیطان نشوم به فکر این هستم توهم گرفتار شیطان نشوی
شریعتی: نشوی
حجت الاسلام نظافت: چون تو اصلاً پاره‌ی تن من و بعد از مرگ من همه ی وجود من هستی. پدر اینطوری است مادر اینطوری است یعنی هرچه که برای خودش می‌‌خواهد برای فرزند هم می‌‌خواهد.
شریعتی.: و این درش عاطفه و محبت هم نهفته است دیگر؟
حجت الاسلام نظافت: همه چیز با هم است
شریعتی: تو جسم و روح و جان من هستی
حجت الاسلام نظافت: خُب حالا پیام این جمع بندی این بحث این است که اگربه فکرخود حقیقی باشیم به فکر دیگران هستیم منتهی اول فرزند. اگر به فکر خود حقیقی این جسم خود حقیقی نیست.
شریعتی: نیست
حجت الاسلام نظافت: ما می‌‌بینیم جسم می‌‌ماند و می‌‌پوسد روح می‌‌رود عالم دیگر.
شریعتی: آن من واقعی
حجت الاسلام نظافت: آن من واقعی اگر به فکر من واقعی باشیم به فکر دیگران هم هستیم آن وقت مشکل بی تفاوتی حل می‌‌شود یکی از مشکلات ما الان این است بی تفاوتی زیاد شده است یعنی هر کسی از لحاظ مادی می‌‌گوید کلاه خودت را سفت بچسب به دیگران کار نگیر. تا این که ما حواسمان نیست ما سرنشینان یک کشتی هستیم نمی‌‌توانیم بی تفاوت باشیم ما باید هوای هم را داشته باشیم بعد این هوای دیگران را داشتن در حقیقت هوای خود است دیگر. قرآن می‌‌فرماید احسنتم احسنتم
 شریعتی: بله
شریعتی:  لانفسکم
حجت الاسلام نظافت: لانفسکم این که حالا هر کسی به فکر خودش است این خیلی بد است یعنی ببخشید از حالت انسانی خارج می‌‌شویم یعنی یک نوع جنگل می‌‌شود که دیگر به فکر دیگران نیستیم گاهی هم خدای نکرده به فکر این هستیم که بدریم دیگران را.
فَكَتَبْتُ إِلَيْكَ حالاحضرت فرمود چون تو پاره‌ی وجود من هستی چون همه ی وجود من هستی من برای تو نامه نوشته ام.
مُسْتَظْهِراً بِهِ، تکیه گاه من است این نامه إِنْ أَنَا بَقِيتُ چه باقی باشم چه نباشم دیگر نگران نیستم که از این عالم بروم این پیامش این است که وصیت نامه دل گرم کننده است.
شریعتی: بله
 حجت الاسلام نظافت: وصیت نامه هم فرزند را دلگرم می‌‌کند هم پدر را.
شریعتی: بله. پدرخیالش راحت است که حرف‌‌‌ها‌ را زده است
 حجت الاسلام نظافت: حرف‌‌‌ها‌ را زده است آماده ی مرگ است
شریعتی: او هم خیال او راحت است که دستش خالی نیست می‌‌تواند به آن تکیه کند.
حجت الاسلام نظافت: از این وصیت نامه می‌‌تواند استفاده کند حالا چه وصیت نامه‌ی مادی و چه وصیت نامه‌ی معنوی و وصیت نامه خیلی مهم است و خواهش می‌‌کنم یک طوری وصیت نامه بنویسید که اختلاف درست نکنید پدر باید مراقب باشد برای بعد از مرگ او کاری کند فرزندان انسجام داشته باشند هوای هم را داشته باشند منشاء اختلاف نشوند وصیت نامه نباشد نگرانی است هر لحظه می‌‌تواند است اتفاقی رخ بدهد و حرف‌‌‌ها‌ منتقل نشده باشد. لذا حضرت فرمود كِتَابِي مُسْتَظْهِراً بِهِ  مُسْتَظْهِر ازظَهر است ظَهر یعنی پشت تکیه گاه است حالا تکیه گاه چه کسی است؟ پدر یا فرزند یا هر دو؟ هر دو
شریعتی: هر دو
حجت الاسلام نظافت: تکیه می‌‌کنند. یک دعایی است درصحیفه سجادیه مکرر گفته شده در این برنامه دعای بیست پنج، دعای پدر و مادر در حق فرزندان. یک عبارتش این است، فرمود أَحْيِ بِهِمْ ذِكْرِي. أَحْيِ، یعنی زنده کن، بِهِمْ ، به وسیله فرزندانم، یاد مرا. چقدر خوب است فرزندی داشته باشیم که بعد از ما بچه را که می‌‌بینند بگویند خدا پدر ت را بیامرزد. رحمت برآن شیر و خدا پدرت را رحمت کند که نان حلال به تو داد برای تو وقت گذاشت و حالا مثل نور داری می‌‌درخشی.
امام صادق ع فرمود: رَحِمَ اللَّهُ قوماً كانوا سِراجاً و مَناراً خدا رحمت کند آن‌‌‌ها‌یی را که مثل چراغ هستند در جامعه. یعنی هر‌‌‌‌‌‌‌جا هستند مردم راه را پیدا می‌‌کنند حالا به ما لایق آن نیستیم می‌‌گویند حجة الاسلام این معنایش همین است دیگر اگر باشیم چقدر خوب
شریعتی: حجةِ اسلام
حجت الاسلام نظافت: حجة است. او هر‌‌‌‌‌‌‌جا هست متوجه می‌‌شوند راه او است راه آن‌‌‌‌‌‌‌جا است مسیر آن‌‌‌‌‌‌‌جا است بعد اگر کسی چنین فرزندی داشته باشد چقدربه نفع  آن پدر و مادر است.
شریعتی: که نام و یاد پدرها و مادرها را همیشه زنده نگه دارد
حجت الاسلام نظافت: بله و با نیکی کردن یادشان زنده می‌‌ماند پس احی بهم ذکری. بعد فرمود:  وَ اكْفِنِي بِهِمْ فِي غَيْبَتِي خدایا وقتی من نیستم حالا نیستی موقت من رفتم مسافرت یا کلاً از این عالم رفته ام فرزند من کفایت کند امورمن را اگر خوب تربیت کنیم خلاء ما را پُر می‌‌کند پدر می‌‌رود مسافرت فرزندان کسب و کار پدر را همه ی شئون پدر، خانه را همه چیز را مدیریت می‌‌کنند بهترین سرمایه گذاری روی فرزند است و ما غافلیم یعنی الان متاسفانه بعضی از پدرها مامور تدارکات شده‌‌‌‌اند‌ یعنی فقط به فکر کفش و کلاه و امکانات مادی هستند غفلت می‌‌کنند از تربیت، ضررش را می‌‌کنند
شریعتی: آهان پس اینطوری باید گفت که بهترین سرمایه گذاری روی تربیت فرزند است
حجت الاسلام نظافت: بله روی تربیت فرزند یعنی اگر امر دائرشد که ما مثلاً ثروت مان را به اندازه ی حداقل داریم اگر بیشتر وقت بگذاریم ثروت مان دو برابر می‌‌شود ولی نمی‌‌توانیم به تربیت رسیدگی کنیم. اسلام چه می‌‌گوید؟ عقل چه می‌‌گوید؟ می‌‌گوید برای فرزندت وقت بگذار او اگر درست تربیت بشود دراین دنیا نه از نظر مادی می‌‌ماند نه از نظر معنوی. خداوند دوستان خودش را رها نمی‌‌کند و لذا امیرالمومنین فرمود غصه ی فرزندت را نخور برای بعد از مرگت درنهج البلاغه است اگر از اولیاء خداوند باشد خدا دوستان خود را ضایع نمی‌‌کند باید وقت بگذاریم باید وقت گذاشت اگر کوچک است قصه برای او بگوییم اگر بزرگتر می‌‌شود همراه ما باشد همسفر ما باشد با او سینما با او کوه. حالا بعضی‌‌‌ها‌ می‌‌توانند همت کنند بچه‌‌‌ها‌ی برادرزاده و خواهر زاده‌‌‌ها‌ را هم همراه بچه ی خودشان کنند، چقدر خوب. ده تا ثواب می‌‌شود و چقدر باز جامعه نیاز دارد به چنین افرادی که یک نفری حالا بالاخره بعضی از پدرها و مادرها از نظر هنر تربیت ضعیف هستند آن‌‌‌ها‌یی که در محله در اقوام توان بیشتری دارند باید بقیه بچه‌‌‌ها‌ را زیر بال خودشان بگیرند.
شریعتی: حالا همین‌‌‌‌‌‌‌جا داخل پرانتز من بگویم کتاب‌‌‌ها‌یی که در حوزه ی تربیت فرزندان نگاشته شده است و نوشته شده است خیلی می‌‌تواند کمک بکند یعنی آن مهارت‌‌‌ها‌ که اگرخاطر شریف شما باشد یک وقتی با حاج آقای عباسی ولدی راجع به آن صحبت کردیم، تألیفات ایشان بسیارتألیفات خوبی است
حجت الاسلام نظافت: خیلی
شریعتی: حاج آقا تراشیون خیلی زحمت کشیده اند و تألیفات ایشان و خود آقای نظافت که الحمدلله صاحب نظر هستند و می‌‌توانید این تألیفات را من از دوستان سایت درخواست می‌‌کنم که این آثار را در سایت بخش محصولات فرهنگی قرار بدهند که بتوانند پدرها و مادرها استفاده بکنند واقعاً.  در این زمانه عجیب وغریب
حجت الاسلام نظافت: و فقط هم وقت گذاشتن نیست وقت گذاشتن آگاهانه.
شریعتی: آگاهانه
حجت الاسلام نظافت: و این نیاز است که پیوسته بشنویم تا ملکه ی وجودمان بشود من نمی‌‌توانم مثلاً به فرزندم بگویم صبر کن الان من بروم بخوانم بیام با تو برخورد کنم من آن چیزی که در جان من است بروز می‌‌کند.
شریعتی: این باید برود در وجودت بنشیند.
حجت الاسلام نظافت: چطوری در وجودت می‌‌نشیند؟ به مکرر بشنویم تمرین کنیم ملکه بشود
شریعتی: ملکه بشود
حجت الاسلام نظافت: سیستم داخل وجود شدن، این است ما معرفت پیدا کنیم عاشق آن خوبی بشویم تمرین کنیم دیگر می‌‌شود ملکه.
شریعتی: بسیارخوب
حجت الاسلام نظافت: خُب تمام شد حالا اولین سفارش است.
شریعتی: وصیت نامه شروع می‌‌شود.
حجت الاسلام نظافت: تازه شروع می‌‌شود این‌‌‌ها‌ مقدمات بود حالا چه هست اولین سفارش؟  إِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ
شریعتی: ای جانم
حجت الاسلام نظافت: تو را سفارش می‌‌کنم به تقوی. تقوی در خطبه‌ی صد و نود و یک داریم سفارش همه ی انبیاء است. یعنی چند عبارت است که همه انبیاء آن را تکرار می‌‌کردند یکی از آن‌‌‌ها‌ تقوی است یکی از آن‌‌‌ها‌ عبودیت است، اعبدلله ما لکم من الهٍ غیره. در خطبه‌ی صد و نود و یک داریم لَمْ تَبْرَحْ عَارِضَةً نَفْسَهَا عَلَى الْأُمَمِ الْمَاضِينَ. یعنی پیوسته تقوی خودش را برهمه‌ی امت‌‌‌ها‌ی گذشته عرضه کرده است. چرا؟ لِحَاجَتِهِمْ إِلَيْهَا فرمود آدم‌‌‌ها‌ به تقوی نیاز دارند هم در دنیا هم در آخرت.
ما به تقوا نیاز داریم خدا که به تقوا نیاز ندارد. ولذا گاهی تقوا را بد معنی می‌‌کنند تقوی برای خدا که می‌‌شود یعنی ما خودمان را نسبت به خدا کنترل کنیم نمی‌‌گویید اهل التقوی و المغفره؟
شریعتی: بله
حجت الاسلام نظافت: اهل تقوی این نیست که خدا مراقب ما است این را بعضی ازعزیزان این طورمعنی کرده‌‌‌‌اند‌ این عبارت معنایش این نیست. خدا اهل تقوی است، یعنی او شایسته است که ما ازاو چشم بزنیم تقوی یعنی خودت را کنترل کن پایت را روی اوامر او نگذار.
شریعتی: تقوی حالت ما است
حجت الاسلام نظافت: آفرین خدا نیاز به تقوا ندارد  گاهی حرف‌‌‌ها‌‌‌ی خوبی است به عبارت هم خوانی ندارد. حرف خوب این است که خدا مراقب ما است، بله، اما اهل التقوی این را نمی‌‌گوید، دقت کردید ما به تقوی نیاز داریم حضرت فرمود آدم‌‌‌ها‌ نیاز به تقوی دارند و چقدر مهم است که این را توجه بدهیم که ما نیاز داریم خطبه معروفی است در نهج البلاغه خطبه صد و نود و سه خطبه‌ی همام معروف به خطبه‌ی متقین. امیرالمومنین دو تا مقدمه در آن خطبه می‌‌گویند که یکی از مقدمات آن به بحث الان ما مربوط است. آن چیست؟ حضرت می‌‌خواهند توصیف کنند متقین را به انگیزه‌ی این که آدم‌‌‌ها‌ عاشق تقوی بشوند و بروند در خودشان این صفات را پیاده کنند مقدمه چینی می‌‌کنند.
مقدمه اش چیست؟   فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِينَ خَلَقَهُمْ غَنِيّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ خدا انسان‌‌‌ها‌ را آفرید ولی خداوند بی نیاز بود از اطاعت آن‌‌‌ها‌. آمِناً مِنْ مَعْصِيَتِهِمْ خدا انسان‌‌‌ها‌ را آفرید ولی ایمن بود از معصیت آن‌‌‌ها‌ چرا؟
فرمود گناه کنند به خدا ضرری نمی‌‌زنند اطاعت کنند برای خدا سودی ندارد.
شریعتی: ندارد
حجت الاسلام نظافت: یعنی تو نیاز داری به تقوا و ما باید این را بفهمیم. یعنی قبل از این که بگوییم بابا نماز بخوان باید بگوییم نماز به نفع خود توست خدا نیاز ندارد حجاب به نفع تو است.
من یک وقتی به فرزندم گفتم اگرمی‌‌خواهی برای من نماز بخوانی نخوان. یعنی گاهی وقت‌‌‌ها‌ ما باید بگوییم اصلاً نخوان خیلی هم که اصرار می‌‌کنی گاهی بدتر می‌‌شود، نه باید بفهمد.
شریعتی: برسد به آن.
حجت الاسلام نظافت: به آن برسد البته ما باید شرایط رسیدن را فراهم بکنیم. پس خدا نیازی ندارد ما نیازمند هستیم. حالا مردم چه نیازی به تقوا دارند، اولاً در این دنیا حفظ می‌‌شوند مثل این که مثلاً شما بگویی مردم چه نیازی دارند به این که ترمز ماشین آن‌‌‌ها‌ قوی باشد؟ خُب اگرترمز نباشد،
شریعتی: سر به زن گاه‌‌‌ها‌. بله
حجت الاسلام نظافت:  نمی‌‌شود که بدون تقوا نمی‌‌شود زندگی کرد، نمی‌‌شود نفس کشید نفسی که به نفع ما بشود نفسی که آخرت ما را آباد بکند تقوی است که زاد و توشه‌‌‌‌‌‌ی‌ سفرآخرت است ما بدون زاد نمی‌‌توانیم برویم آن عالم. آن عالم نباید فقیر باشیم. تقوا، فرمود: وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ
شریعتی: التَّقْوَىٰ
حجت الاسلام نظافت: آن داستان در نهج البلاغه است که حضرت از جنگ صفّین بر می‌‌گشته‌‌‌‌اند‌ به قبرستان کوفه که رسیدند شروع کردند با مرده‌‌‌ها‌ حرف زدن و صحبت کردن
شریعتی: صحبت کردن
حجت الاسلام نظافت: بعد خبردادند که شما که مرده اید خانم شما ازدواج کرد، ارث شما تقسیم شد، دیگران رفتند سر ارث شما و توضیحاتی دادند.
بعد حضرت فرمود که شما چه خبری دارید؟ آن وقت حضرت رو کردند به اصحاب و فرمودند اگر خداوند اجازه بدهد این مردگان الان چه می‌‌گویند؟ می‌‌گویند، ما آمدیم در این‌‌‌‌‌‌‌جا و فهمیدیم، فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ
شریعتی: التَّقْوَىٰ
حجت الاسلام نظافت: بهترین زاد و توشه تقوا است پس ما نیاز داریم به زاد و توشه بعد نمی‌‌خواهیم از هدایت قرآن بهره مند بشویم؟ تقوی نداشته باشیم فهمی‌‌نداریم. هدیً للمتقین
شریعتی: للمتقین
حجت الاسلام نظافت: من قرآن بخوانم به اندازه ای که تقوا دارم فهم دارم
شریعتی: إنما يتقبل الله من المتقين
حجت الاسلام نظافت: اگر تقوی داشته باشی می‌‌پذیرند نداشته باشی نمی‌‌پذیرند.
شریعتی: أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
حجت الاسلام نظافت: معیّت خدا را داری. آفرین، بصیرت، یجعل لکم فرقانا
شریعتی: فرقانا
حجت الاسلام نظافت: و اِلاّ آدم گیج می‌‌شود سرگردان می‌‌شود پس ما محتاج به تقوا هستیم
این دعوت همه انبیاء بوده است که حالا در قرآن داریم قوم فرعون، قوم صالح، لوط، شعیب. همینطوری خدای متعال یکی یکی فرموده است.
حالا حقیقت تقوا چیست؟ ببینید تعاریف گوناگونی کرده اند مثلاً گفته‌‌‌‌اند‌ انجام واجبات ترک محرمات، درست است یا گفته‌‌‌‌اند‌ آن‌‌‌‌‌‌‌جایی که باید باشی خدا ببیند تو را و آن‌‌‌‌‌‌‌جایی که نباید باشی خدا نبیند تو را. تعاریف گوناگون.
ولی در نهج البلاغه یک تعریف منحصر به فردی آمده است خیلی زیباست حضرت فرمود تقوا در خطبه‌ی صد و نود و پنج. من آدرس را می‌‌گویم چون هم شما می‌‌گذارید هم بعضی افراد هستند می‌‌دانم اهل یادداشت هستند.
شریعتی: بله و اهل تحقیق. زیاد هستند الحمدلله مخاطبان فرهیخته‌‌‌‌‌‌ی‌ ما
حجت الاسلام نظافت: الحمدلله. حضرت فرمود:  تَقْوَى، فَإِنَّهَا الزِّمَامُ وَ الْقِوَامُ، زمام یعنی چه؟ یعنی افسار
شریعتی: خویشتن داری.
حجت الاسلام نظافت: آفرین یعنی بهترین ترجمه خوشتن داری است. الزِّمَامُ وَ الْقِوَامُ، یعنی مایه استواری است. این خطبه صد و نود و پنج.
 در خطبه شانزده داریم حضرت فرمود:  أَلَا وَ إِنَّ التَّقْوَى مَطَايَا ذُلُلٌ فرمود تقوی مانند مرکب رام است که آدم با تقوا سوار بر آن اسب رام شده است زمامش به دست خودش است،  أُعْطُوا أَزِمَّتَهَا، فرمود این مرکب او را می‌‌برد به بهشت.
نقطه‌ی مقابل تقوی حضرت فرمود خطایا، خطی‌‌‌ها‌ و بی تقوایی را حضرت تعبیر کرده‌‌‌‌اند‌ به اسب‌‌‌ها‌ی چموش،  خَيْلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا. شُمُس همان چموشی است که در فارسی می‌‌گوییم عرب‌‌‌ها‌ می‌‌گویند شُمُس. حضرت فرمود اسب را در نظر بگیرید افسارش هم کنده باشد اسب چموش کنترل آن هم سخت است
شریعتی: حالا افسار هم نداشته باشد که دیگر هیچ
حجت الاسلام نظافت: فرمود می‌‌اندازد تو را در جهنم پس تقوی یعنی اراده‌‌‌‌‌‌ی‌ قوی و به فکر تقویت اراده باشیم. حالا تقویت اراده معرفت خدا می‌‌خواهد معرفت خود می‌‌خواهد درشرایط تربیت دینی قرار گرفتن می‌‌خواهد این تعریفی است که در نهج البلاغه شده است و با لغت آن هم می‌‌سازد. لغت تقوی از وقایه است (وِقی) یعنی حفظ کرد. یعنی همان که شما فرمودید.
شریعتی: بله یعنی خویشتن داری
حجت الاسلام نظافت: قدرت خویشتن داری و بعضی این قدرت را ندارند این قدرت را باید کسب کرد با تمرین.
شریعتی: تمرین، پلّه پلّه
حجت الاسلام نظافت: حالا اگر بعد خودمان را نگه بداریم که چه بشود؟ خودمان را نگه داریم که آن ناخود برما مسلط نشود. یعنی آن شهوت، چون شهوت بُعد حیوانی ما است ما انسان هستیم خودمان را نگه داریم تا شکم برما مسلط نشود خودمان را نگه داریم تا غضب برما مسلط نشود خودمان را نگه داریم تا شیطان مسلط نشود. چه کسی مسلط بشود؟ باید خدا را حاکم کنیم. خودمان را نگه می‌‌داریم تا عاطفه برما مسلط نشود، احساسات، هر احساسی خوب نیست.
شریعتی: غلبه‌‌‌‌‌‌ی‌ طبیعت و غرایض
حجت الاسلام نظافت: آفرین. فقط خدا را باید حاکم کرد بر وجود خود.
شریعتی:  اللَّـهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا
حجت الاسلام نظافت: بدون تقوی نمی‌‌شود
شریعتی: یعنی اگر ولایت را هم می‌‌خواهی ولابت خدا و پیامبر و اهل بیت او را، باید اهل تقوی باشی.
حجت الاسلام نظافت: اهل تقوی باشی تا چون به زور که نیست جبری که نیست.
شریعتی: بله
حجت الاسلام نظافت: ما باید خدا را بر وجود خودمان حاکم کنیم اختیاراً. تقوی یعنی خدا را حاکم می‌‌کنیم بر وجود خودمان اختیاراً.
شریعتی: بیا وحاکم سرزمین وجود ما قرار بگیر.
حجت الاسلام نظافت: آفرین. بعد شیطان نمی‌‌گذارد آن که با تقوا است با شیطان مقابله می‌‌کند آن که با تقوا است نفسش را کنترل می‌‌کند عصبانی می‌‌شود غضب خود را کنترل می‌‌کند احساساتی می‌‌شود پدرش را دوست دارد فرزندش را دوست دارد بخاطر این احساسات طرفداری بی‌‌‌‌‌‌‌جا از فرزندش نمی‌‌کند.
اکثر پدرها و مادرها در اختلاف بین فرزندشان با همسرش جانب چه کسی را می‌‌گیرند؟ جانب فرزند خودشان را می‌‌گیرند.
شریعتی: بله
حجت الاسلام نظافت: این می‌‌شود احساسات. تقوی را از امیرالمومنین یاد بگیریم امیرالمومنین فرمود دیدم عقیل با بچه‌‌‌ها‌ی خود آمده است عقیل نابینا، برادر او است، برادر را دوست دارد بچه‌‌‌ها‌ی برادر را دوست دارد امیرالمومنین بیگانه‌‌‌ها‌ را دوست دارد مگر می‌‌شود بچه‌‌‌ها‌ی برادرش را دوست نداشته باشد؟ حضرت شهادت دادند فرمود این‌‌‌ها‌ فقیر بودند و سوء تغذیه داشتند صورت آن‌‌‌ها‌ سیاه شده بود از سوء تغذیه. خب امیرالمومنین احساساتی می‌‌شود دیگر، ناراحت می‌‌شوند ولی عقیل می‌‌گوید از بیت المال سهمیه ای بیشتر آقا ندادند. این می‌‌شود تقوی. کنترل احساسات.دقت کردید.
شریعتی: بله
حجت الاسلام نظافت: به امیرالمومنین ظلم کردند ولی امیرالمومنین با کسانی که به ایشان ظلم کردند از سرعقده و کینه برخورد نکرد و لذا به مخالفانش به و به ظالمانش مشورت‌‌‌ها‌ی خالصانه داد و آن‌‌‌ها‌ می‌‌دانستند فقط باید از علی مشورت بگیرند او مشورت خالصانه می‌‌دهد عقده و کینه را دخالت نداد امیرالمومنین
شریعتی: آنچنان که در کشتن عمرابن عبدود
حجت الاسلام نظافت: این یک نمونه است آفرین. خُب او جسارت کرد آب دهان انداخت امیرالمومنین امیر نَفس است به حضرت فرمودند چگونه به این مقامات رسیده ای؟ ما فکر می‌‌کنیم خدا حضرت علی را برده‌‌‌‌‌اند‌ آن بالا گذاشته است خدا برده است آن بالا مثل فرشته‌‌‌ها‌، نه خود حضرت رفت بالا.
فرمود کنت بوّاباً علی باب قلبی، دربان دروازه‌‌‌‌‌‌ی‌ دلم بودم
شریعتی: ای جانم
حجت الاسلام نظافت: مرتب امیر خودم
شریعتی: نشسته ام نگهبانی داده ام
حجت الاسلام نظافت: مرتب دارم نگهبانی می‌‌دهم کنترل می‌‌کنم هیچ چیز دیگری دخالت نکند. مطلب دیگری این است که تقوا دامنه‌‌‌‌‌‌ی‌ گسترده ای دارد. یعنی چه دامنه‌‌‌‌‌‌ی‌ گسترده ای دارد؟ یعنی همه عرصه‌‌‌ها‌ی زندگی را تحت پوشش قرار می‌‌دهد برای این یک عبارتی است در نهج البلاغه، خطبه صد و شصت و هفت. حضرت فرمود: اتَّقُوا اللَّهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ این را سند برای چه آورده ایم؟ دامنه‌‌‌‌‌‌ی‌ تقوا گسترده است. یعنی شأنی از شئون زندگی، فردی، خانوادگی، سیاسی، اجتماعی نیست که تقوا شامل حال آن نشود.
حالا سند می‌‌خواهم بگویم فرمود درخطبه صد و شصت و هفت اتَّقُوا اللَّهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ، تقوا داشته باشید نسبت به بندگان خدا و نسبت به شهرها.
شریعتی: جایی را خالی پیدا نمی‌‌کنیم دیگر.
حجت الاسلام نظافت: ببینید یعنی می‌‌گوید شما نسبت به زمینی که در آن زندگی می‌‌کنید مسئولیت دارید نسبت به محیط زیست. بعد حالا شما بیا در جنگل ببین چقدر یادگاری روی درختان می‌‌نویسند، بروید جنگل ببینید چقدر قطع می‌‌کنند، چقدر پلاستیک می‌‌ریزند.
شریعتی: زباله بله.
حجت الاسلام نظافت زباله، چقدر آب‌‌‌ها‌ را کثیف می‌‌کنیم مومن با تقوا به خودش اجازه نمی‌‌دهد هر طور دل او می‌‌خواهد با طبیعت رفتار کند
شریعتی: خودش را مسئول می‌‌بیند.
حجت الاسلام نظافت: بله. بعد ادامه اش اتفاقاً همین حرف شما است. حضرت فرمود: َإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ، شما باید روز قیامت پاسخگو باشید. پاسخگوی چه چیزی؟ پاسخگوی همه چیز. آن کف آن را حضرت فرمود، کف آن چیست؟ بقاع، یعنی زمین، این زمینی که شما دارید روی آن راه می‌‌روید اوبر توحق دارد این زمین برای تو تنها نیست این زمین تسبیح خدا  را دارد می‌‌گوید نباید آلوده اش کنید نباید خرابش کنید. آمریکا و اسرائیل و مستکبران عالم برای زمین ارزش قائل نیستند. آیه داریم دیگر، إِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ آن کسی که به خدا پشت کرده است تمام تلاش او این است زمین را فاسد کند نسل بشر را، کشتزار بشر را از بین ببرد. برای آن‌‌‌ها‌ مهم نیست پول مهم است ولی مومن برای طبیعت ارزش قائل است. درست.
بعد فرمود نسبت به حیوانات مسئولیت دارید برخورد با حیوانات باید توأم با تقوا باشد بعد فرمود حتی این حتی یعنی چه؟ یعنی در قبال انسان‌‌‌ها‌ که بیشتر مسئولیت دارید. درقبال خودت که بیشتر مسئولیت داری این چشم این دست و این گوش و این ذهن و در برابر همسرت و پدر و مادر و همسایه‌‌‌ها‌ و مردم جامعه ات و اگر پست پذیرفته ای در برابر جوانان و مردم. اگر کسی مسئولیت می‌‌پذیرد یعنی دارد می‌‌گوید خدایا من حاضرم پدر باشم من نمی‌‌دانم چرا به همین راحتی می‌‌پذیرند فرماندار باشند استاندار باشند نماینده‌‌‌‌‌‌ی‌ مجلس باشند یعنی تو داری فریاد می‌‌زنی من حاضرم نه تنها پدر فرزندان خودم بلکه پدر همه باشم
شریعتی: من حاضرم زیر این بار سنگین بروم
حجت الاسلام نظافت: بعد خُب می‌‌پذیرد نمی‌‌خواهد برود جبهه این طور بود
شریعتی: خیلی خطرناک است
حجت الاسلام نظافت: جبهه اگرمن
شریعتی: چند سالتان بود که رفتید شما جبهه؟
حجت الاسلام نظافت: شانزده سال
شریعتی: شانزده سال
حجت الاسلام نظافت: بله شناسنامه ام را هم دستکاری کردم آن زمان. ما جبهه جایی که بودیم اخوی من فرمانده‌‌‌‌‌‌ی‌ ما بود خدا رحمتشان کند شهید شد.
شریعتی: شهید شد خدا رحمتشان کند
حجت الاسلام نظافت: بله بعد جالبه من برادرش بودم ولی به من کمترگاهی توجه می‌‌شد با این که من برادر ایشان بودم از بس که ایشان مواظب بود تبعیض قائل نشود
شریعتی: پای آن احساسات وسط نیاید این روابط وسط نیایید
حجت الاسلام نظافت: وسط نیایید آقا من فرمانده ام دیگر این جا تو داداش من هستی نداریم این‌‌‌ها‌ همه برادر من به حساب می‌‌آیند. حالا استاندار، فرماندار، شهردار. شهردارهستید پس چرا اجازه می‌‌دهید فرزندان شما فضولی کنند وزیر هستید. از آقا باید گرفت مقام معظم رهبری اجازه نداده است به بچه‌‌‌ها‌ی خود. الحمدلله فرزندان شان هم موعظه پذیر هستند.
می‌‌خواهم بگویم این تقوی یعنی این. یعنی دامنه اش گسترده است حضرت می‌‌فرماید نسبت حیوان و زمین مسئولیت داری یعنی می‌‌خواهد بگوید، نسبت به جامعه پس بیشتر مسئولیت داری.
من یک وقت به طلبه‌‌‌ها‌ گفتم این عمامه ای که برسرمان گذاشته ایم این دارد داد می‌‌زند خدایا کمک کن عمل کنم به این مسئولیت. چه کسی داد می‌‌زند؟ این دارد داد می‌‌زند ما داریم می‌‌گوئیم با زبان بی زبانی شما که پیامبررا ندیده اید می‌‌خواهید ببنید ما را نگاه کنید امیرالمومنین را که ندیده اید ما را نگاه کنید
شریعتی: چقدر سخت است چقدر مسئولیت بزرگی است
حجت الاسلام نظافت: مقام معظم رهبری را که دسترسی به او ندارید، به ما نگاه کنید
شریعتی: خیلی سخت است
حجت الاسلام نظافت: سخت است بیخود نبوده است
شریعتی: اگر هستی بسم الله
حجت الاسلام نظافت: بله علامه طباطبایی خدا رحمت شان کند ایشان در یک جریانی عرض شود به ایشان گفته شد که از تاریخ ما به شما توجه کرده ایم. کدام تاریخ؟ خوب دقت کرد، دید تاریخ از زمانی که ملبّس شده‌‌‌‌اند‌ این مسئولیت سنگین است آن وقت اگرعلامه طباطبایی باشی که به وظیفه ات به درستی عمل کنی می‌‌گویند از آن موقع ما هوای تو را داریم به طور ویژه. مسئولیت سنگین است تقوا داشته باشیم نسبت به مسئولیت‌‌‌ها‌یی که متوجه ما است حالا آن کسی که دارد حقوق می‌‌گیرد برای مسئولیت هزار برابر. منی که فرماندار نیستم کاره ای نیستم من مسئولیت الهی دارم به اندازه‌‌‌‌‌‌ی‌ خودم.
كُلُكُّم راعٍ و كُلُكُّم مَسؤولٌ عَن رَعِيَتِهِ. بنابراین تقوا در مسائل سیاسی داریم تقوا در قضاوت شما اگر قاضی باشید من اگر قاضی باشم درب محکمه باز شد و دو متهم آمدند، دید یکی از آن‌‌‌ها‌ همان کسی است که شش سال پیش ما با او اختلاف داشته ایم خُب خیلی سخت است.
شریعتی: دارم برایت
حجت الاسلام نظافت: بله، که دخالت ندهم عقده گشایی نکنم
شریعتی: تقوا این‌‌‌‌‌‌‌جا باید این‌‌‌‌‌‌‌جا بیاید وسط
حجت الاسلام نظافت: تقوا احسنت تسویه حساب نکنم تقوا نسبت به کسی که دوستش داریم نسبت به کسی ناراحتیم تقوا در کسب و کار نسبت به بیت المال.
یکی از عرصه‌‌‌ها‌ی مهم تقوا درعرصه‌ی نظر دادن است آقای شریعتی، نظر دادن نسبت به دین آسان نیست و متاسفانه آدم‌‌‌ها‌ نسبت به دین همه نظر می‌‌دهند
شریعتی: همه صاحب نظرند
حجت الاسلام نظافت: خیلی بد است
شریعتی: همه متخصص
حجت الاسلام نظافت: شما الان فقهای ما گاهی فتوا می‌‌دهد گاهی همان فتوا را نمی‌‌گوید واجب می‌‌فرماید احتیاط واجب علی الظاهر. چرا اینطور صحبت می‌‌کنید آقا؟ مثلا می‌‌گوید پنج درصد من خلا جانی دارم کاملاً  صد در صد روشن نیست.
شریعتی: هنوز نرسیده ام به آن
حجت الاسلام نظافت: این تقوا است در نظر دادن. نظر دادن باید چگونه باشد؟ مستند، به این دلیل، این آیه دارد این را می‌‌گوید این روایت دارد این را می‌‌گوید. بویژه انسان‌‌‌ها‌‌ی خوش سلیقه. بعضی از مبلغین خوش ذوق هستند. ذوق دخالت نکند سلیقه دخالت نکند همه چیز را گفته ام دین خاتم یعنی چه؟
شریعتی: همه چی ختم شده است، تمام
حجت الاسلام نظافت: همه چیز هست دیگر نیاز نیست. قران جلد دوم ندارد. در روایات همه چیز آمده است نباید راجع به دین با ذوق نظردادل. روایت داریم مَنْ فَسَّرَ الْقُرْآنَ بِرَأْیِهِ فَلْیَتَبَوَّا مقْعَدَهُ مِنَ النّار. تفسیر به رأی یعنی چه؟ تفسیر به رأی یعنی من یک نظریه ای دارم برای آن آیه پیدا می‌‌کنم برای آن روایت پیدا می‌‌کنم. نه، من از آیه باید نظریه بگیرم. فرق آن روشن شد؟
شریعتی: بله، کاملاً
حجت الاسلام نظافت: یک نظریه از جای دیگری داریم برای آن آیه پیدا می‌‌کنیم این می‌‌شود تفسیر به رأی. تفسیر درست چیست؟ تفسیر به استناد. می‌‌گویم به این دلیل این عبارت دارد این مطلب را می‌‌گوید.
شریعتی: و جالب است که می‌‌بینیم در تمام ساحت‌‌‌ها‌ی زندگی پای تقوا باید وسط باشد
حجت الاسلام نظافت: بله در روایت داریم از نظر دادن فرار کن همچنان که از شیردرّنده فرارمی‌‌کنی. لذا سکوت این‌‌‌‌‌‌‌جا معنا دارد. در روایت داریم اگر از تو مشورت نگرفتند بگو خُب الحمدلله از من مشورت نگرفته‌‌‌‌اند‌. چرا؟ چون جواب مشورت را که داده ام باید جواب آن را بدهم و خیلی وقت‌‌‌ها‌ نظر اشتباه می‌‌دهیم. درست است؟ مثلاً فرض بفرمایید یک زن و شوهری با یکدیگر اختلاف دارند ما می‌‌خواهیم نظر بدهیم خُب باید جواب آن را بدهیم آش دهان سوزی نیست. نگویید آقا شب دامادی پسرش فلانی را گفت فلانی را گفت من را نگفت. خُب نگوید. از همه نظرخواهی کرد ازمن نظرخواهی نکرد. خُب بهتر.
در این رابطه روایت داریم که به پیامبر اکرم گفتند که آقا یک فردی مجروح بود جُنُب شد مانده بود غسل بکند یا غسل نکند؟ رفیق‌‌‌ها‌یش گفتند خُب معلوم است باید غسل کنی. غسل کرد، کزَّ. کزاز نمی‌‌گویند! سرماخوردگی شدید گرفت، مُرد، به پیامبر اکرم فرمودند مُرد. پیامبر اکرم فرمودند قتلوه، کشتید او را. با نظر بی‌‌‌‌‌‌‌جا دادن. ایّا یمموا؟ چرا تیمم ندادید او را؟ انما کان دوا ایما السوال فرمود هر‌‌‌‌‌‌‌جا می‌‌مانید خُب بپرسید. خدا حفظ کند یکی از اساتیدمان را. من پیش ایشان درس حدیث و نهج البلاغه می‌‌گرفتم گاهی صبح که ایشان می‌‌آمدند می‌‌گفتند دیشب برای این روایت زنگ زدم به آیت الله فلسفی به آیت الله فلان، گفته ام من برداشتم این است شما چه می‌‌گویید؟ یعنی خودمان را در معرض نقد قرار بدهیم.
شریعتی: یکی از مشکلات امروز ما همین است دیگر خاصه در امور دینی وعقیدتی یا خیلی جاهای دیگر فضای مجازی خودمان را مجتهد می‌‌دانیم اجتهاد می‌‌کنیم با اصول و مبانی که نداریم
حجت الاسلام نظافت: طرف رفته است سه ماه طب سنتی خوانده است گفته است من سرطان را درمان می‌‌کنم بابا بیا پایین تو را به خدا
شریعتی: کوتاه بیا
حجت الاسلام نظافت: ببینید مسئله جان مردم است من نمی‌‌گویم جواب نمی‌‌دهد اما همه حیطه‌‌‌ها‌ را جواب می‌‌دهد؟ خیلی باید حساس باشیم در هر جهتی این خیلی مهم است. بعد فرمود چرا تیمم ندادند، شفای نادانی و عجز معرفت به سوال است.
روایت قشنگی داریم، روایت قشنگ چیست؟ فرمود: واِضربوا آراء الرجال به آراء الرجال یتیزّدُ  منه الثواب نظریات خوب زائیده‌‌‌‌‌‌ی‌ تضارب آراء است. وقتی آدم‌‌‌ها‌ گفتگو می‌‌کنند جواب آن در می‌‌آید
شریعتی: بله
حجت الاسلام نظافت: یعنی یک نفری هیچ چیز نمی‌‌فهمی نه این که هیچ چیز را نفهمی صد در صد آن را نمی‌‌توانی بررسی کنی
شریعتی: همه جوانب آن را نمی‌‌توانی بله بله
حجت الاسلام نظافت: ببینید وقتی یک مسئله را می‌‌اندازیم وسط همه راجع به آن نظر می‌‌دهند خدای متعال برکت می‌‌دهد فرمود ید الله مع الجماعة. بنابراین من به عنوان یک مبلغ می‌‌خواهم چیزی بگویم شازّ است، خُب احتیاط کنم نگویم حالا یک وقتی است شبکه چهاراست خُب  بحث و گفتگو اشکال ندارد دیگر.
شریعتی: بحث علمی می‌‌کنم
حجت الاسلام نظافت: بعد بیایم چکارکنم بین رفیق‌‌‌ها‌یم مطرح کنم بگویم آقا شما ایرادی به ذهنتان می‌‌رسد بگویید.
اتفاقاً چقدر عالی می‌‌شود چقدر پخته می‌‌شود و من آقای شریعتی برای این بحث هم گاهی از دوستانم کمک می‌‌گیرم.
شریعتی: خدا انشاءلله خیرتان بدهد.
حجت الاسلام نظافت: یعنی می‌‌گویم آقا مثلاً این را چطوری باید گفت؟ سوء تفاهم ایجاد می‌‌کند؟
شریعتی: اصلاً خیلی وقت‌‌‌ها‌ احساس می‌‌کنیم حاج آقا خیلی چیزها به ذهن مان می‌‌رسد ولی وقتی با یک نفر مشورت می‌‌کنیم می‌‌بینیم به یک نکته ای توجه کرده است که ما توجه نداشته ایم
حجت الاسلام نظافت: بله خیلی وقت‌‌‌ها‌ به خانواده هم به این را چگونه بگویم؟ سوء تفاهم ایجاد می‌‌کند ایجاد نمی‌‌کند؟ این باید کمک بگیریم دیگر این تقوای در عرصه‌ی نظر دادن.
شریعتی: بسیار خوب. پس به این‌‌‌‌‌‌‌جا رسیدیم که اولین وصیت امیرالمومنین به امام مجتبی ع رعایت تقوا است و داشتیم ساحت‌‌‌ها‌ی مختلف تقوا را که در تمام زندگی جاری و ساری است نکات آن را می‌‌شنیدیم، باز هم صمیمانه تشکر می‌‌کنم از حاج آقای نظافت عزیزمان.
دیگه تا پایان ماه ربیع زمان زیادی باقی نمانده است از اولین روزهای ماه ربیع الاول یادآوری کردیم برای طرح ردّ مظالم که قرار است اهالی سمت خدا در ماه ربیع است.
تا سقف پانصد هزار تومان اجازه را از مراجع تقلید گرفتیم آنهایی که به هر دلیلی تا به الان موفق نشده‌‌‌‌اند‌ اگر باری بر روی دوش شان است وقت زمین گذاشتن این بارها است.
انشاءلله که حقی به گردن هیچ کدام ما نباشد و امیدوارم که خدای متعال به تک تک ما عنایت کند که حواس ما به رعایت حقوق باشد، انشاءلله
بعد از تلاوت آیات با احترام همراه شما هستیم در کنار شما و لحظات زندگی شما الهی که منوّر باشد و مزّین باشد به ذکر صلوات بر محمد و آل محمد. صفحه454 قرآن کریم