حجت الاسلام عاملی: سلام علیکم و رحمة الله تشکر دارم خدا را شاکریم که عرض ادب میکنیم به مرام مبارک حضرات معصومین و آیات قرآن، توفیق بسیار بزرگی است که در خدمت اندیشه قرآنی حضرت اباعبدالله الحسین هستیم که چند جلسهای هست به این بحث وارد شدیم. از خدای متعال میخواهم به حرمت این امام همام و این کلمات مبارکی که بر زبان ما جاری شده است با نگاه رضا به ما توجه بکند و عنایت خاصه از بینندگان مکرم پذیرایی بکند و این دعا را در همه حق همه ما مستجاب بکند که أللّهم اجعَلني مِنْ خَاصَّتِک الْخَاصِّینَ لَدَیک.
شریعتی: انشاالله الهی آمین چه دعای خوبی. شعارهای هر نهضت خاصه نهضت عاشورا و قیام سیدالشهدا مثل یک چراغی آن مسیر را برای ما روشن میکند و در واقع از انگیزه آن قیام و نهضت را تبیین میکند. ما در این هفتهها راجع به شعارهای عاشورا صحبت میکنیم ادامه فرمایشات شما را میشنویم.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم خصوصیات مشترک شعارهای امام حسین را بررسی میکنیم یک خصوصیت مشترک بین تمام شعارها این است که این شعارها شعارهای قرآنی است و مستند قرآنی دارد و لذا نمیشود کسی بگوید من عاشق امام هستم اما برای قرآن حساب خاص در زندگی خود باز نکند. ممکن نیست کسی حسینی باشد قرآنی نباشد، یا قرآنی باشد اهل بیت را کنار بگذارد. ما در خصوص کربلا این خصیصه را میبینیم که بسیار ارزشمند است که اباعبدالله الحسین شعارهایی که دادند چیز جدیدی نیاورده است. و أسِيرُ بِسيرَةِ جَدّي وَ أبي عَليِّ بنِ أبي؛ من از جاده جدا نشدهام شما جدا شدهاید که فردی مثل یزید را به عنوان امام عصر بیاورید و واجب و تابعه برای خودتان کردید. اصلاً خود ولایت عهدی امام شافعی میگوید که هیچ بدعتی نداشته باشد معاویه جز اینکه ولایت عهدی را وارد کرد به اسلام، چون مسئله ولایت عهدی نبوده در اسلام و همین کافیست. حضرت اباعبدالله الحسین اولاً هر کدام از این شعارها را که نگاه میکنیم میبینیم یک مستند قرآنی دارد، علاوه بر آن خود حضرت هم قدم به قدم و منزل به منزل وقتی سوال میکنند که چه انگیزهای دارید از این اقدام؟ حضرت با قرآن صحبت میکند. این آیات را جمع کردند این آیاتی که امام حسین خودش خوانده است در منازل مختلف اینها را جمع کردند، عزیزان اگر مراجعه کنند خیلی خوب است. یک تصویر بسیار پرجمالی از نهضت نشان میدهد این آیات و بعضی از استدلالهای امام هم واقعاً ترساننده است و هشدار بسیار بزرگی است. مثلاً یکی جلوی حضرت را میگیرد و میگوید آقا جان از امامت استفاده کنید از قدرت امامت استفاده کنید، هر کس میآید و میگوید به من ملحق شوید، او میآید و میگوید که به من ملحق میشوی؟ این در شأن شما نیست، شما میتوانید از قدرت امامت استفاده کنید وذلّ لکم کل شی، یعنی تصرف تکوینی حضرات معصومین به تواتر در تاریخ آمده است. یکی نیست بسیار است که الی ماشاالله قدرت تصرف داشتند و با همان قدرت امامت کارتان را تمام بکنید میتوانید ملائکه اجنه ذلّ لکم کل شی؛ حالا چه لزومی دارد که شما به جای اینکه از آن قدرت امامت استفاده نمیکنید این و آن را دعوت میکنید؟ حضرت خیلی حرف سنگینی زد یک آیه خواندند بسیار سنگین، حضرت فرمود لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا؛ اولاً این دستور الهی است که من باید این را انجام بدهم. لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَهًٍْ وَ یَحْیی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَة إنّ الله سمیعٌ بصیر؛ کار کار امتحان امت است و امت باید امتحان بشود. و لذا ۴۰۰۰ فرشته که آمدند حضرت برگرداند آنها را و فرمود اگر شما مرا کمک بکنید خدا این مردم معکوس را... معکوس یعنی کنایه از اینکه انسان معکوس بشود عقلش محکوم میشود برای شکم و شهوت، أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلى وَجْهِهِ أَهْدى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛ خدا میفرماید کدام أهدی هدایت یافتهتر است کسی که مستبل قابل راه میرود یا کسی که معکوس است؟ یعنی دیگر نباید از عقل آن بپرسی این چه کاری است کردی؟ چرا این اقدام را کردی؟ باید از شهوت آن بپرسی و بگوید خوشم میآید. حضرت فرمود این خلق معکوس را پس چه کسی باید امتحان بکند؟ این سیره و سنت امتحان در هر لحظه هست، هر کاری را که وارد شدی باید بگویی لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ هر کاری که وارد شدی باید بگویی رَبِّي لِيَبْلُوَنِي؛ خداوند دارد مرا امتحان میکند و ورقه امتحانی را دارم پر میکنم أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ؛ یک جمال خوبی خدا به تو داده است تا تو را امتحان بکند أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ؛ شکر این است که نعمت را جای خودش مصرف بکنی، کفر این است که در مسیر اغواء خودت را قرار بدهی روز قیامت خدا به دختر خانم میگوید که چرا این گونه اغوا کردی؟ میگوید خدایا تقصیر خود توست تقصیر من نیست، این جمال را به من دادی و من هم گمراه شدم و خدا هم میگوید جمال تو بیشتر است یا مریم؟ پسر را میآورند و خداوند میگوید چرا این کار را کردی و اغواگری کردی؟ میگوید خدای کار توست این جمال استثنایی را تو به من دادی و خدا میفرماید جمال تو استثنایی بود یا جمال یوسف؟ حضرت یوسف جمالش ما میگوییم و مردم خیال میکنند که مثلاً یک پسری است که مثلاً یک خرده جمالش زیبا بوده این گونه نبوده است خدا یک شاهکار جمال کرده بود در یوسف، یعنی شما الان بروید و هر نوجوان و جوان جمیل و وجیه وجیه را بیاورید کسی با چاقو نمیبرد.
شریعتی: یک شعاعی از جمال خود خدا در حضرت یوسف تجلی کرده بود.
حجت الاسلام عاملی: خداوند میخواست بگوید که من میتوانم فتیله جمال را بالا بکشم. حالا در هر لحظه ببینید چقدر حرفم خطرناک است اوضاع اقتصادی ممکن است طوری بشود که زمینه سوء استفاده برای شما پیدا بشود، ممکن است اوضاع طوری بشود که بتوانی از اضطرار مردم سو استفاده بکنی، خوشحال نشی که عجب پولی به جیب زدیم که مثلاً فلان شد. زمانی که انگلیس قحطی درست کرد در ایران، آن زمان ۲۰ میلیون بودیم ۱۰ میلیون ایرانی کشته شد. من قصههای آن را از پدربزرگم کاملا شنیدم واقعا وحشتناک بوده، کنار رودخونه بوده منزل ما، میگفت صبح که بیرون میآمدی میدیدیم که کنار رودخانه چقدر جمعیت کشته شده است، چون که سمت بهار که رفت مردم چیزی نداشتند میرفتند و علفیات را میخوردند و مبتلا میشدند به یک بیماری که خود را کنار رودخانه میکشاندند و همان جا میافتادند و میمردند. یک آرد مخصوصی از روسیه میآمد که با ماسه قاطی میشد پدربزرگم میگفت من خودم دیدم یکی نان را گرفت خواست برود یکی از آن گرسنهها گرفت و به دمر افتاد و هرچه زدند از دستش تا آن را بگیرند تکان نخور تا آخر آن را برد. آنجا آن عزیزانی که متمول و متدین بودند هرچه پول داشتند میرفتند پارچه میخریدند که آنها بدون کفن دفن نشوند، آنجا غسال به پسرش گفته بود، گفته بود که کمربند طلا میبندیم. یعنی انقدر بازار ما خوب است چند روز بعد خودش مرد. یعنی سو استفاده از اضطرار مردم بسیار وحشتناک است و نهایت بیرحمی است و هیچ سهمی از دین و انسانیت ندارد. الصورة صورة الانسان است ولی القلب قلب حیوان است، صورت صورت انسان است ولی قلب قلب حیوان است.
شریعتی: الان هم گاهی ما میبینیم این وضعیت را در بازار و غیره.
حجت الاسلام عاملی: به خاطر همین است که عرض میکنم ممکن است که کشوری به خاطر حاکمیت ملی، به خاطر اینکه خودش برای خودش تصمیم بگیرد، برای اینکه ایالتی از ایالت آمریکا نشود که در زمان شاه ایران را ایالت ۵۱ آمریکا میگفتند، آن وقت بیاید و به تنگنا بیفتد و به زحمت و به مشکلات، محاصره آنجا دین ملی وجود دارد دین عقلی وجود دارد و داریم برای کشور عزیز خودمان، نه اینکه بیاییم و خدای نکرده... إرحم ترحم؛ رحم نکردی دنیا طوری درست شده است که زمانی و نقطهای میرسد که بیرحمی میبارد بر سر تو که با بیرحمی با مردم رفتار کردی.کما تدینُ تُدانِ؛ این یک قانون است حالا امام حسین ببینید چه جای عظیمی تاثیر داشت. یعنی قصه من قصه امتحان امت است، خدا امتحان کرد و نتیجه آن شد که نباید میشد. حالا ما شروع میکنیم به اینکه شعارها را دانه دانه حدود ۱۶ شعار را من آوردم که اینها شعار را ذکر میکنم و کنار آنها آیه را ذکر میکنم و این بسیار مهم است. اولاً اینکه وقتی آیات را ذکر میکنم کسی دیگر نمیتواند بگوید ماموریت امام حسین یک ماموریت شخصی است، متصید از آیات هست و بدترین دشمن که عقیم میکند کربلا را این است که بگوید این ماموریت ماموریت شخصی است، یعنی امام حسین در سال ۶۱ دفن بشود و بگوید نگاه عتیقه داشته باشیم و تمام. اینطور نیست، امام مثل قرآن جری دارد و میچرخد در هر دوره قرآن میچرخد و امام معصوم هم میچرخد، تکلیف هر کسی را مشخص میکند، نه اینکه در پستو بنشیند قرآن نباید در پستو بماند، ما انقلاب کردیم که تفسیر را از جلسه تفسیر بیرون بیاوریم.
شریعتی: و در متن جامعه و زندگی بیاوریم.
حجت الاسلام عاملی: یا وقتی که مستندات قرآنی را ذکر کردیم دیگر کسی نمیتواند بگوید که کربلا و امام حسین یک استثنا تحمیل شده بر تاریخ اسلام است استغفرالله ربی و اتوب الیه، انسان خجالت میکشد که با چه فهمی این حرفها را زده است یک استثنا تحمیل شده چه کسی تحمیل کرده است؟ کدام استثنا؟ خودش میگوید فیه اُسوة؛ من این راهها را رفتم شما هم دنبال من بیایید، خودش میگوید من با هر دوره کار دارم با هر دوره، نه اینکه فقط یک دوره خاص چون میگوید من با فکر یزید و مثل یزید کار دارم. یک حدیثی خدمت شما عرض بکنم عبدالله بن عمر آمد گفت یا حسین سر تو درد میکند؟ چرا آمدی مکه؟ برگرد مدینه، حرم پیغمبر و در حرم پیغمبر بشین و عبادتت را بکن، تو با سیاست چه کار داری؟ دین و سیاست را قاطی کردهای تو با یزید چه کار داری؟ چند روز دیگر خدا یزید را میبرد. چرا مستمسک دادی دست اینها که خون تو را بریزند؟ مدینه کجا اینجا کجا؟ حرم پیغمبر را گذاشتی؟ به تعبیر ما برو کبوتر حرم بشو آنجا صبح تا شب عبادت بکن و با خدای خودت نجوا بکن و اصلاً سیاست را با دیانت قاطی کردی قدسیت دیانت را هم از بین میبری، من کلمه به کلمه آن را میآورم و برای شما میخوانم. بعضیها خیال میکنند ما خودمان درست کردیم اینطور نیست. اینها را همینطور وراجی کرد با خطیب غرا در خدمت امام حسین، ما اگر باشیم مخالف باشیم چه میگوییم؟ میگوییم این حرفها چیست؟ قرآن دستور داده است. امام حسین این کار را نکرد کسی میخواهد امام حسین را بشناسد این جمله را نگاه کند محشر است. حضرت فرمود «أُفٍّ لِهذَا الْکَلامِ أَبَداً ما دامَتِ اللیالی و الایام! حضرت فرمودند اف بر این حرفی که تو گفتی که به من بگویی سیاست و دین را از هم جدا بکنم و در خانه بنشینم و تماشا بکنم؟ ظلم و روابط ناسالح اجتماعی را تماشا بکنم تا انسانها برده بشوند و تماشا کنم؟ ثروت در اختیار افراد خاص باشد و نگاه بکنم؟ دین خدا افسار در دست آنها باشد و نگاه بکنم؟ آن وقت حرام خدا حلال بشود من نگاه بکنم آن وقت بگویم که سیاست و دین از هم جدا شود أُفٍّ لِهذَا الْکَلامِ أَبَداً؛ معنای ابدا را میدونید چیست؟ یعنی در دورههای بعدی این را هم میگویند اف بر همه اینها. ما دامت اللیالی و الایام؛ بقیه آن را مطالعه بفرمایید طبیعتاً حرفهایی که میزند حرفهای قرآن است و قرآن برای یک دوره خاص نیست و دستوری که حضرت گرفته این دستور را بگوییم استثنا تحمیل شده؟ گاهی اینگونه مطالب مطرح میشود. حالا اولین سوال را که شروع میکنیم اولین شعار حضرت این است که خودش اسم آنها را میگذارد طاقیه، طرف مقابله را میگذارد طاقیه و با طاغوت و رهبر ناصالح درگیر میشود، شعار امام حسین این است که فرد ناصالح نمیتواند در راس تولیت امور جامعه قرار بگیرد. طاغوت صیغه مبالغه است یعنی کسی که زیاد طغیان میکند و طغیان در برابر خدا و کتاب خدا و اراده خدا و احکام خدا و انسانها و حقوق انسانها و کرامت انسانها، اینها همه قرآن اسمشان را طاغوت میگذارد. و حساس است که باید یک رهبر عادل در راس امور قرار بگیرد و این حرف آن شعار اصلی امام حسین و عنصر اصلی قیام او است. در کربلا هم میآید و رهبر میگوید من به کربلا آمدم تا رهبر تعریف بکنم. آنها میگفتند امام امام و این طرف هم میگفت امام امام، ببینید بحث سر امامت است. حضرت فرمود من تعیین میکنم چه کسی امام باشد، اوصافی که گفت اولش باز قرآن، مگر میشود شیعه از قرآن جدا شود؟ مگر میشود عزادار از قرآن جدا شود؟ مگر میشود لباس مشکی بپوشیم با سر عریان یا برهنه و یا با آرایش کذایی در عزاداریها حاضر بشویم؟ خیلی خوب است اینها مهمان امام حسین هستند و احترام همه را باید داشته باشیم، اما اگر امام حسین بیاید بالاخره حضرت زینب سلام الله علیها با لباسی که بر تنش بود در دوران اسارت چقدر حساس بود که خودش را بالاخره بین آن بچهها نگذارد که نامحرم چشمش بیفتد، حساسیتی که داشتند برای ناموس خودشان، حالا بحث آن طولانی است. حضرت فرمود مَا الْإِمَامُ إِلَّا الْآمن بِالْكِتَابِ قائم بالقسط؛ استوانه اصلی مشروعیت یک حکومت است، القائم بالقسط و الدائن بالحق؛ یعنی با مردم که معامله میکند تعامل او به حق باشد، بیجا و بیجهت کسی را زندگی زندانی نکند، اذیت نکند، حقش را ضایع نکند، او را محدود و گرفتار نکند، الجالِس نَفْسَه علی ذاتِ الله؛ خودش را وقف مطلق کند برای خدا، نگوید قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ؛
شریعتی: چه تعبیر جامع و لطیفی!
حجت الاسلام عاملی: یعنی الان شما زندگی امیرالمومنین را نگاه کنید همه وقف است برای خدا، یک چیز شخصی ببینید اینها نیست، یعنی سر سوزنی در سر ایشان اینکه برای خودم کاری انجام بدهم نبود و لذا قنبر دید که او برای خودش کار نمیکند تصمیم گرفت که به دزدی از بیت المال چیزی جمع بکند، یک چیزهای خوبی گاهی دزدکی برمیداشت و جمع میکرد یک روز آمد گفت یا امیرالمومنین بالاخره بدون اذن شما یک کارهایی کردم. گفت چه کار کردی؟ گفت این لباس شما را که میبینم، زندگی شما را که میبینم، دلم به حال شما سوخت و به هر حال گاهی از بیت المال چیزی برداشتم جمع کردم برای شما. گفتی بیار یک کیسه آورد و شمشیر کشید و زد کیسه را پاره کرد و مضمون حرفشان این بود که آتش برای من درست کردی. یعنی من چه امتیازی به امت دارم که در اینجا از آنها جلو بیفتم؟ من اینها را داشته باشم؟ پس از حق مردم کم کردی برای من هرچه میآمد حتی یک لواش، آن را ۷ قسمت میکرد چون که کوفه را ۷ قسمت و هفت ناحیه کرده بود. به هر قسمت مثلاً یک تیکه لواش میبرد. خیلی جالب هست که عدالت را به کجا رسانده است؟ تازه میگوید میترسم خدا یقه من را بگیرد و بگوید این چه عدالتی است که درست کردی یا علی؟ انی علی ان اکون مقصرا لذلک اخفف؛ باید پیشانی سازمان ملل و یونسکو بنویسند این جمله را و برای همه زعمای عالم این را بنویسند و بفرستند.
شریعتی: و من همچنان متحیرم چه نامم شه ملک لافتا را؟
حجت الاسلام عاملی: الله اکبر واقعاً حیرت در طول تاریخ بشر واقعاً هست که چه ارادهای داشته و ریاضیتی برای خودش درست کرده برای رعیت؟ مگر میشود کسی این ریاضت را یک عمری متحمل بشود؟ گدایی که میآمد یک چیزی را بگیرد او به حال حضرت علی گریه کرد، میدانید قصهاش را میدانید آمد، و دید کسی در مسجد در حال عبادت است و اظهار کرد که گرفتار هستم و به من رسیدگی کن و یک چیزی از نانی که مثلاً داشته به او داد و او هم دید که این نون اصلاً قابل خوردن نیست و همینطور آن را برداشت و آمد و در خانه ما حسن مجتبی را زد که من گرسنه یا تشنه هستم و غیره و حضرت یک غذایی برای او آورد و گفت میشود یک تیکه اضافه بدهید؟ حضرت گفت برای چه میخواهی؟ او گفت یک مردی در مسجد هست که خیلی دلم به حال او سوخت میخواهم برای او ببرم که از این غذا بخورد، چه بگوییم یا امیرالمومنین؟ ما انصفک امیرالمومنین؛ این گونه است، اینکه یک گدا و سائل دلش برای حضرت علی سوخته فقط قنبر نیست، حالا این شعار امام ریشه قرآنی دارد یا نه؟ بله کفر طاغوت از آیات مفصل است در قرآن مربوط به طاغوت که به آیات قرآن عمل کرده شما چطور میگویید که بر خلاف سیره پیغمبر و شریعت است؟ خدا میگوید هر پیغمبر را فرستادیم وَلَقَد بَعَثنا في كُلِّ أُمَّةٍ؛ یعنی یک پیغمبر نیامد مگر اینکه این منشور را نوشتیم و دست او دادیم که بگو أَنِ اعبُدُوا اللَّهَ وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ؛ دین دو حس است عبادت اما عبادت تنها نه، من عبادت تنها و نماز تنها و روزه تنها و حج تنها را نمیخواهم، به شرطی میخواهم آن را که در کنارش وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ؛ باشد اگر زیر بیرق طاغوت باشی این عباداتی که انجام دادی بیخود خودت را زحمت دادی. وحشتناک است یک تکلیف سنگین سنگینی برای عالم اسلام و امت اسلامی درست میکند. فمن یکفر بالطاغوت بالله؛ آیه دیگر هم همین را میگوید فمن یکفر بالطاغوت، بعداً درست میشود و یومن بالله؛ الان کتابهای درسی بعضی از کشورهای عربی را خود آمریکاییها وارد شدهاند و تنظیم کردند، آیات جهاد، آیات کفر به طاغوت، آیات امر به معروف و نهی از منکر، میگوید اینها همه نفرت درست میکند همه اینها باید از کتابهای درسی حذف شود. «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ» حالا در قرآن آیات دیگری «وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ؛ کفر به طاغوت را ماموریت تو تعبیر میکند میگوید ماموریت دارند کفر به طاغوت داشته باشند. تحاکم الی الطاغوت را ممنوع کرده یعنی شما پرونده قضایی داری، مشکل غذایی دارید این را ببرید به محضر طاغوت، تشکیلات طاغوت و دستگاه طاغوت و بگویید که بین ما حکم کن و آنجا هم خدا مطلب عجیبی گفته است یک آیه بسیار سخت و سنگین، «يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ» اراده، تازه اراده به حاکمیت طاغوت دارید و میخواهید پیش طاغوت بروید و او برای شما احقاق حق بکند، در حالی که ما امر کردیم و ماموریت دادیم که شما در زندگی نباید زیر بار طاغوت بروید. این مطلب بسیار مطلب سنگینی است و چقدر احکام فقهی از آن درست میشود. مطلب دوم شعار امام که الان عرض کردم آن تعریف امام است که آمدند و امام را تعریف کردند و آنها هم امام را تعریف کردند و اینها هم تعریف کردند و این نتیجه خروجی آن بسیار خطرناک است آن امام را با سبک خودش تعریف میکند، یزید میشود امام واجب الطاعة، اگر یزید امام واجب الطاعة شد امام حسین به حرف آن گوش نداد میشود خارجی؛ نه اینکه از خارج آمده است به این معنا که از دین خروج پیدا کرده و اگر از دین خارج شود احکام شخص خارجی وحشتناک است و تمام احکام خارجی را برای امام حسین بار کردند در کربلا .همه را در آن کتابی که تأویل و تنزیل؛ آنجا احکام فردی که خارج از دین است را اجرا کردند چرا او را دفن نکردند گفتند یک خارجی نباید دفن شود، برایش نماز نخواندند او خارجی است، در قبرستان مسلمانها او را راه ندادند، حضرت در خرابههای شام دفن شد و کاروان امام حسین را غارت کردند و گفتند همه چیز آن حلال است نعوذ بالله نستجیر لله که احکام بسیار سنگینی دارد، آن وقت طبیعتاً آمدند با تعریف امام این کار را کردند و امام حسین هم درست در برابر آنها امامت را تعریف میکند. این تعریف امام کاملاً منطبق با تعریف قرآن از امام است، چون خدا امام را در قرآن تعریف کرده است وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا؛ این بأمرنا را نگاه کرده است در این آیه و گفته ما الإمامُ إلّا الآمن بالكِتابِ؛ کتاب امر خداست ما الإمامُ إلّا الآمن بالكِتابِ القائمُ بالقِسْطِ، خدا در قرآن دستور قسط داده و قائمین قسط را در ردیف خودش ذکر کرده است. خدا چه کسی را در ردیف خودش ذکر میکند؟ علما قائمین بالقسط شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ؛ در رده خودش ذکر کرد آنهایی که دانشمند هستند، درس خواندند و سواد دارند و تجلیل بالاتر از این نمیشود که خدا آنها را در رده خودش ذکر میکند، در قرآن در بیاورید که چه کسانی را در رده خودش ذکر کرده است؟ پیغمبر به تو میگویند تو پیغمبر نیستی و تو بگو دوتا شاهد دارم قُلْ کَفی بِاللهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ؛ امیرالمومنین را در ردیف خودش آورد و آن همه بحثی که داشت امیرالمومنین دست روی علم داشت، یعنی امت اسلامی در علم نباید عقب بماند و جایگاه علم را ببینید. خدا میگوید این همه علم به شما دادم کریم هستم، اکرم نیستم. وقتی علم را بدهم اکرم میشوم وَ ربک الأکرم الذی علّم بالقلم؛ تنها رهبری که در تاریخ ایران دست گذاشت روی این نکته مقام معظم رهبری است که فرمود العلم سلطان؛ این کشور اگر میخواهد عزت داشته باشد باید پیشرفتهای علمی پا به پای تحولات علمی پیش برود و در تولید دانش جهانی سهیم باشد. آقا فرمودند تا آنجا که الان علم رفته از آنجا به بعدش را ما باید سهیم باشیم، یعنی یک جمله آرمانی گفتن. عرضم خدمت شما حالا این آیه تعریف امام آورده اینها همه اصلاً خدا محشر کرده که وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا؛ کسی که امام است باید هادی امت باشد به امرنا، نه اینکه بگوید همچین قانونی در فلان جا تصویب شده است که و فلان شده است و استاندارد بینالمللی میخواهی امام حسین علیه السلام تمام شعارهایش استاندارد بین المللی است، استاندارد بین المللی میخواهی خدای متعال نعوذ بالله بیاید یک طوری حرف بزند که استاندارد بین المللی نباشد برای همه بشر خدا با کل بشر کار دارد. الرَّحْمنُ فَسْئَلْ بِهِ خَبِيراً؛ خدا میگوید سوال داری هیچکس مثل من خبیر پیدا نمیکنی، وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ؛ مانند من خبره خدا میگوید در قرآن کجا پیدا میکنی؟ و خداوند انقدر تنازل پیدا کرده به ما که با این ادبیات حرف میزند واقعاً حیرت آور است ألا يعلم من خلق؛ من بشر را خلق کردم من میدانم چه قوانینی باید برای آن وضع بشود. أَ لاٰ يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ؛ هم حاکمیت را در دست خود گرفته هم وضع قانون و هم جعل دین را در دستش گرفته، چون هر سه تصرف در زندگی انسان است و تصرف در ملک باید باشد و انسان ملک خدا است. حالا در اینجا یک آیه دیگر هست وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا ۖ وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ؛ خدای متعال این مطلب را مطرح کرده به امرنا به این معنی است که حرف شخصی نداریم، یعنی کسی امام میشود که حرف شخصی نداشته باشد. اباعبدالله الحسین یک حرف شخصی پیدا کنید، یک تشفی خاطر پیدا کنید، یک منزلی رسیدند آب نیست میتوانید انتقام بگیرید استغفر الله؛ منزل قبلی گفت آب را زیاد بردارید چون منزل بعدی آب نیست، آنها گرفتار میشوند دشمن هزار نفر لشکر حر گفتند هر چقدر بخواهید میتوانید آب بردارید اینها نمیدانند منزل بعدی آب نیست و امامی که غیب دست اوست. ببینید الامام کالنجم لا تناله ایدی المتوهمین؛ امامی که کالنجم است که دست متوهم به او نمیرسد ببینید با چه اراذلی مواجه شده و چه معاملهای با آنها دارد؟
شریعتی: و چه نعمتی بین آنها بود و قدر ندانستند ولی ما امروز تاوان آن کفران نعمت را میدهیم.
حجت الاسلام عاملی: یعنی کفر به انسان کامل بالاترین کفر است، چون بالاترین نعمت خدا انسان کامل است. من از خدا سوال میکنم خدایا میشود از هندوانه، گوجه فرنگی، سیب زمینی، سوال بکند و بگوید حسابش را پس بدهد؟ ما این کار را با مهمانان خودمان میکنیم؟ خلقت کلاً ضیافت است مگر میشود خدا سوال بکند و از حضرت سوال کردند ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ؛ معنی آن این است که امام رضا فرمود که چه میگویند در بین مردم در اوصافی که هست بین مردم؟ گفت مردم میگویند هوا داغ داغ باشد و دوش آب سرد و گرسنه باشی و یک غذا به خدا اکرم است و اجل است از اینکه بخواهد بگوید پس بده. پس گفتند معنی چیست؟ و امام فرمودند رهبر صالح و رهبریت صالحی که خدا به شما داده است، هوا و هوس در وجود او نیست و فرمود ذخیره کردیم حرفهای پیغمبر راه همچنان که شما طلا و نقره خود را ذخیره میکنید. هرچه میگوید حرف حرف قرآن و خدا است و این باید قدرش را بدانی و اگر به کفران نعمت مبتلا شدی وَلَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ. سختترین عقوبت در کربلا این بود که امت نفرین شد قرار نبود امام زمان انقدر به غیبت بروند پری روی تاب مستوری ندارد ببندی در ز روزن سر برآرد. به خاطر کربلا هر امامی آمد مسموم کردند او را شهید کردند و آخرین را خدا... و امت گرفتار شد. قرار بود ۱۲ نسل تمرین بکنند إِنَّا سَنُلۡقِي عَلَيۡكَ قَوۡلٗا ثَقِيلًا؛ را، چرا امام ۱۲ هست ۱۳ نیست؟ یا ۱۲ است ۱۱ نیست؟ ۱۲ نسل تمرین بکند إنّ هذا الدِّينَ مَتِينٌ فَأوغِلُوا فيهِ برِفقٍ؛ حضرت فرمود دین من متین است من از آقای میانجی پرسیدم متین یعنی چه؟ فرمودند در تمام شئونش کامل است فَأَوغِلوا فيهِ بِرِفقٍ؛ آرام وارد شوید اینطور نیست که راه صد ساله را یک شبه بروید تا آخرش که میگوید که نه راه را میتواند تعیین بکند نه آن مرکب را میتواند سالم بگذارد، اینگونه نیست. امت آن ذوات مقدسی که خدا دستش گرفته بود و آنها را تربیت کرده بود لَکمُ الْقُلُوبُ الَّتِی تَوَلَّی اللَّهُ رِیاضَتَهَا بِالْخَوْفِ وَ الرَّجَاء؛ قلبی که خدا متولی ریاضت آن بشود ریاضت یعنی تربیت آن بشود چه میشود آن قلب؟ آن قلب همان مخزن این آیه میشود که وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَىٰ؛ اگر قرآنی میخواهد که کوهها را تکان بدهی و طی الارض بکنی و مرده را زنده بکنی. امام صادق در مکه که شلوغ بود دید زنی گریه میکند و ناله میکند با بچههایش در کنار جسد یک گاو، گفت چرا گریه میکنی؟ گفت تمام زندگی ما با همین گاو اموراتمان میگذشت و دچار گرفتاری شدیم و مرده است و من با بچههایم چه کار بکنم و از کجا تامینشان کنم؟ حضرت فرمود میخواهی زندهاش بکنم و او گفت مصیبت زده را شماتت میکنی؟ مسخره میکنی؟ حضرت با پایش زد به حیوان، تا این حیوان تکان خورد او داد زد عیسی آمده است و حضرت سریع وارد جمعیت شد. در انسان کامل این هیچ استنباطی ندارد یعنی خدای متعال وقتی گفته نفخت من روحي، دیگر در آنجا محشر کرده است با سرشتت چه ها که همراه است *** خنک آن را که از خود آگاه است پشت اين کوه قرص خورشيد است *** زير اين ابر زهره و ماه است يوسفي در ميان اين چاه است *** گوهري در ميان اين سنگ است. آن را نبرید و در قبرستان دفن بکنید شب و روز نباید بشناسید تمام درها را بزنید،، تطهیر طهارت باب الابواب است اگر متمرکز شدید، حضرت میفرماید چشمتان را ببندید نامحرم را نگاه نکن، حرام را نگاه نکن، یعنی در این عالم غیر از این مرئیات و چیزهایی که میبینیم چیزهای دیگری هم هست. پیغمبر ما به امیرالمومنین فرمود هرچه من میبینم تو میبینی، هرچه هم من میشنوم تو میشنوی. این معمولیها را که هم ما میبینیم و میشنویم و همین در اطراف ما همین الان یک موجودات دیگری، صداهای دیگری، مصنوعات دیگری و عالم دیگری.
شریعتی: آنچه نادیدنی است آن بینی.
حجت الاسلام عاملی: راوی میگوید من با امیرالمومنین رفتم وادی السلام عبا را پهن کردم که روی آن بشیند، ایشان ایستاده روی آن شروع کردند به صحبت کردن؟ با کی صحبت میکنند من نمیدانم؟ آنقدر صحبت کردند آنقدر صحبت کردند که من خسته شدم. نشستم، بلند شدم، نشستم بلند شم و دوباره همین کار را کردم و در آخر سر گفتم یا امیر با که صحبت میکردید؟ ایشان گفتند با ارواح طیبه، گفتم و إنّه لکَ ذلک؟ واقعا همین طور است؟ گفت الان دارم میبینم حلقه حلقه نشستند یکم کلاست را بالا بیاور، رشوه را نگیر، بیجا طرف طلاق نرو، ایثاری داشته باش، معاملهای با خدا بکن، همه اینها رفته رفته جانت را خالص میکند و یک زمانی میبینی آن که امیرالمومنین دیده است یک جزئی از آن را برای تو هم نشان میدهند. والله العظیم بعضیها که کارهای خلاف میکنند انسان وحشت میکند که تا چشمش را ببیند خدا میگوید یتعارفون، وقتی میبیند یعنی جلسه معارفه میماند دنیا، آیه قرآن هست. میگوید یک جلسه معارفه بوده از دنیا و سریع تمام شد و همه دیگر نیستند تماشا بکنند که چه موی خوبی داری و چه آرایش خوبی داری، وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا، قیامت از فردا همه شما را فرداً فرداً به آنجا میآورم خدای نکرده یک پول حرومی قاطی بشود و خدای نکرده مدیونیت عمومی درست شود، انشالله برای شما توضیح میدهم امام حسین که میگوید کسی حق الناس دارد نیاید و طرف میگوید زن من ضامن شده است، میگوید باز هم نیا، کارش درست بود. چرا گفت نیا؟ این هم آیه دارد، آیهاش را برای شما میخوانم با اینکه او گفت او ضامن شده بذار من هم بیایم به کربلا، ولی امام حسین گفتند نیا تو دین و قرض داری و قرض مردم را باید بدهی و او گفت همسرم ضامن است، ضمانت خانم، ضمانتش کامل است در فقه شیعه، نقل ذمه به ذمه است نه ذم به ذمه که عامه میگویند گفت نه نیا؛ شما را به خدا کسی که بیاید عزاداری میشود بیخیال باشد به حق الناس؟ ضامن شده است همه چیزش را بانک تصرف کرده است پیرمرد آمده است در دفتر مثل طفل گریه میکند، آن وقت دزدکی میآید در عزاداری شرکت میکند چون جلبش را میگیرند و فرار کرده است، یعنی دیوار امام حسین این قدر کوتاه است؟ اینها همه نشان میدهد که ما باید در تبیین ماهیت این نهضت چه قدر قرآنی بوده است؟ بیشتر صحبت کنیم. رسیدیم به سومین شعاری که انشاالله جلسه آینده با آیهاش خدمت عزیزان هستیم.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم و خیلی ممنونم از اینکه تا این لحظه دوستان همراه ما بودند و انشاالله آخر هفته خوبی داشته باشید برای مشارکت در قربانی ماه صفر عزیزانمان هم چنان میتوانند با ما همراه باشند هم عدد 14 را میتوانید به 20000303 پیامک کنید که نحوه مشارکت برای شما ارسال میشود هم میتوانید به سایت و کانال ما در سروش و ایتا و بله مراجعه کنید امیدوارم در این ماه که ماه اربعین سیدالشهداست به عشق حضرت انشاالله قربانی با شکوهی را انجام دهیم به دستان خانوادههای نیازمند و عزتمند برسانیم خداوند از همه شما قبول کند انشالله. صفحه 420 قرآن کریم را امروز تلاوت خواهند کرد بشنویم در دقایق پایانی انشاالله با احترام همراه شما خواهیم بود و در کنار شما. اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
اللّهم صل علی محمد و آل محمد
صفحه 420 قرآن کریم
شریعتی: اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم اشاره قرآنی امروز را حاج اقای عاملی بفرمایند با این امید و آرزو که انشالله همیشه زیر سایه قرآن کریم باشیم و انشالله قرآن کریم راه را برای ما نشان دهد و بفرمایید نکتههای پایانی را بشنویم و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی: سوره عنکبوت آیه 24 فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ* این آیه درباره حضرت ابراهیم است حرفهای بسیار خوبی درباره منطقی که داشت در برابرش گفتند این را در آتش بیندازید، این آیه نشان میدهد که گاهی انسان کلاً از جهت برهان و عقل و استدلال و فکر تعطیل میشود ، یک آیه بسیار عجیی است این آیه، بزرگترین سقوط انسان بدبختی و شقاوت انسان این است که خودش را آزاد بداند از ولایت عقل و فکر و برهان و استدلال، لیبرالیسم این را صراحتا میگوید لیبرالیسم یعنی آزاد شدن از ولایت فکر و عقل، انسانی که آزاد شود از این جای آن چه مینشیند؟ «وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ» رجس جای آن مینشیند و پلیدی همه جا را میگیرد. متأسفانه روزگار ما هم طوری شده است که روزگار ادوار عقل به آن میگویند. این آیه نظایر مفصلی دارد آیه دیگری میگوید که این پیامبر را اخراج کنید از شهر، أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ ۖ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ؛ انسان یتطهر را از شهر بیرون میکنند، کسی که به عفت دعوت میکند کتک میزنند، کسی که میگوید ناموس شما مصون باشد از نگاههای هرزه، او را کتک میزنند...
شریعتی: همه چیز وارونه شده است.
حجت الاسلام عاملی: و خدا وارونه کرده است خدا میگوید که کسی را بزنم این طوری میزنم وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ؛ خدا میگوید که فکرشان را معکوس میکنم، عقلشان و قلبشان را معکوس میکنم برای اینکه در اول ایمان نیاوردند بعد از این طغیانشان شروع میشود در طغیان هم رها میکنم، این آیه را اگر کسی خواند و گریه کرد کم است. بعضی پیامبران را گفتند که اصلا ما نمیفهمیم که تو چه میگویی؟ ما نَفْقَهُ كَثِيراً مِمَّا تَقُولُ؛ در کربلا شمر و پسر اشعث گفتند یا حسین نمیفهمیم تو چه میگویی. سخن امام امام سخنهاست. الان ما همه آرزو داریم که امام حسین بیاید چند کلمه برای ما سخن بگوید او میگفته که نمیفهمم که تو چه میگویی. این قدر تعطیل میشود عقل و برهان و استدلال، اگر یک جامعه به این مبتلا شد سقوطش شروع شد. یک تمدن یا جامعه یا مجموعه از بین رفتنی است دیگر هر چه بپرسی میگوید که خوشم میآید، یعنی تمام حرکات ما باید معلل به حکم عقل باشد، میگویی این همه بدنت را خالکوبی کردی این چه نفع دنیوی یا اخروی دارد؟ فضیلتی دارد؟ فضیلت روحی یا جسمی دارد؟ میگوید خوشم میآید. یا مثلا میگویی که لباسی که الان پوشیدی همه پاره، این چه پیامی دارد؟ چه برجستگی دارد؟ نشان میدهد که شما از لحاظ روحی و جسمی تقدمی بر دیگران داری؟ میگوید که خوشم میآید. یک جوانی نمیتواند ازدواج کند الان خودتان کشف کردید بدن نمایان این اینجا آتش میگیرد فردا اغوا میشود، فردا آبروریزی درست میشود، ضربه میخورد، الان داری به این آتش میزنی، میگوید خوشم میآید. آنهایی که میگویند که خوشم میآید این خوشم میآیدها جمع میشود یک چیز دیگری در آخرت درست میکند. خدا میگوید که اگر کسی بیخیال باشد که از کجا پول دربیاورد من هم بیخیال میشوم که از چه در وارد جهنم شود، چون درهای جهنم یکی نیست، یک سطح نیست، لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّکُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ؛ این از سر هشدار بسیار بزرگی است که ما مواظب باشیم حضرت ابراهیم است چه حرفهای خوبی میگفت، موج میزند عقلانیت، اما آمدند دو ماه هیزم جمع کردند انداختند داخل منجلیق چون آن قدر آتش شدید بود که نمیتوانستند نزدیک شوند با منجلیق پرتاب کردند داخل آتش، این چه سقوطی است؟ مواظب باشید نظام و سیستم آموزشی ما که ما به این چنین نقطهای نرسیم.
شریعتی: انشالله؛ حاج آقا دعا کنید انشالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی: یک دعایی که آنهایی که میخواهند با خدا صحبت کنند اما با اسم خدا با خدا صحبت کنند یک دعایی است اگر یاد بگیرند و در خلوت با خدا این طوری صحبت کنند به نظرم خیلی مزه دارد يَا أَمَلِي وَ بُغْيَتِي، وَ يَا سُؤْلِي وَ مُنْيَتِي، یا نَعیمي و جنّتي، و یا دنیای و آخِرتي؛ یا من بیده ناصیتی، یا علیم بضرّي و فاقتي، یا من الیه مددت یدي، اللهم استرْ عورتي وآمنْ روعاتي، و اغفر ذَلّتي فَتُبْ عَلَيَّ إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ؛ این قدر انسان را مست میکند دیگر چه بگویم؟ یا املی آرزویم و آن که دنبال او هستم تویی، وَ يَا سُؤْلِي وَ مُنْيَتِي؛ سؤل یعنی آن که طلبش میکنم و منیة یعنی آن که آرزویم است، یا نعیمی و جنّتی؛ بهشت من تو هستی و دنیا و آخرت من تو هستی، ای خدایی که ناصیه من یعنی تمام فرمان من دست توست، تو تولیت امور من را انجام میدهی، یا علیم بضرّي و فاقتي؛ تو علیم هستی که من چه گرفتاریهایی دارم، یا من الیه مددت یدی؛ ای خدایی که من دستم را به طرف تو گرفتم. این تکه را هم میتوانند آنجا اضافه کنند که یا من الیه مفری و محربی، یعنی آن کسی که میخواهم فرار کنم از دست گرفتاریهایم به او، پناهگاهم هستی. وآمنْ روعاتي؛ روعتی یعنی ترس من ترس دارم و این ترسم نسبت به دنیا و آخرت و بچهها، یادتان است یک خانمی آمده بودند از کرمان نگران بچهاش بود، ترس دارم از این ترس به امنیت برسم. واغفر ذلتی، من یک جاهایی پایم سر خورده است اشتباهاتی کردم به خاطر آن اشتباهاتم من را از مقامات محروم نکن. فتب علی، تب و توبه و نزل و یتنزل گاهی با عَلی همراه میشود با علی که باشد به معنای پوشش است یعنی با توجهت یک پوشش رحمتی برای من درست کن إنک انت التواب الرحیم.
شریعتی: الهی آمین، خیلی از شما ممنون و متشکرم اگر ننوشتید این دعا را خیلی نگران نباشید دوستان ما در کانال قرار میدهند در سروش و بله و ایتا ما هستیم میتوانید مراجعه کنید و انشالله ما را هم دعا خواهید کرد. سلام کنیم به سیدالشهدا. خیلی از شما ممنونم حاج آقای عاملی خدا انشالله حفظتان کند. فرض کنیم خدای متعال که یا رب از ابر هدایت برسان بارانی پیشتر از آنی که چو گردی ز میان برخیزم، حالا حسین هم که باشی دیگر تکلیف همه محبان با تو روشن است و امیدوارم که امام حسین نظر کند و از باران کرامت و هدایتش بر کویر خشکیده دلهایمان ببارد. بیابان که باشی حسین آبادت میکند. السلام علیک یا ابا عبدالله.
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.