حجت الاسلام حسینی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ارادت خالصانه دارم خدمت همه عزیزان بینندگان عزیز، عزیزانی که از رادیو معارف میشنوند، تکرار برنامه را از شبکه افق میبینند عرض ارادت دارم.
شریعتی: بزرگوارید حال شریف و مبارک چه طور است؟
حجت الاسلام حسینی: سپاسگزارم.
شریعتی: خدا انشاالله حس کند شما را، هفته گذشته در ذیل خطبه 9۳ نهج البلاغه نکتههای نابی را شنیدیم الحمدلله، هم تاریخ را ورق زدیم هم با فضیلت و عظمت امیرالمومنین آشنا شدیم و هم فتنههایی که حضرت با آنها دست به گریبان بود و حالا امروز هم در خدمت شما هستیم نکتههای شما را خواهیم شنید.
حجت الاسلام حسینی: بسم الله الرحمن الرحیم همانطور که جناب عالی اشاره فرمودید در مقدمه این خطبه سید رضی رضوان الله علیه میفرمایند و فيها ينبّه أميرالمؤمنين على فضله و علمه و يبيّن فتنة بنى اميّه. یعنی محور این خطبه دو مطلب است یکی دانش و فضیلت امیرالمومنان اشاره میشود. دوم از فتنه بنی امیه حضرت پرده برمیدارند. فراز اول را خواندیم دیگر مجال نیست بخواهم تکرار کنم أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ الْفِتْنَةِ؛ من بودم که چشم فتنه را از کاسه بیرون آوردم. عرض کردیم فتنه جنگ صفین و جنگ جمل یا نهروان هست ولی جنگ نهروان احتمالش با کلمات حضرت بیشتر است. بعد هم که حضرت فرمودند فَاسْأَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي، راجع به این هم نمونههای مفصلی از علم غیب امیرالمومنان سلام الله علیها که عرض کردیم علم غیب ذاتی برای خداست، ولی منتها این علم غیب را خدا در اختیار پیامبر و امام قرار میدهد چه مانعی دارد؟ و باز تاکید میکنم عزیزان مواظب باشید گاهی کسی میگوید شما اصلاً برای چه علم غیب را میگویید امام علم غیب دارد؟ صریح قرآن است که کسی جز خدا علم غیب ندارد. گفتیم بلافاصله شما یک آیه در ذهن مبارکتان باشد گاهی یک آیه واقعاً گره گشا است، یک آیه شما جواب بدهی دیگر اینها نمیتوانند در برابر قرآن حرفی بزنند. دوباره تکرار میکنم آیه را عزیزان و خاطر بسپارند سوره مبارکه جن آیه ۲۶ و ۲۷ برای اینکه در ذهن عزیزان بماند من عرض میکنم همانطور که میگویند جن با بسم الله فرار میکند این آیه را شما بخوانید طرفداران وهابیت واقعاً فرار میکنند، من امتحان کردم تا این آیه را میخوانی دیگر هیچ چیزی ندارند. این آیه ۲۶ و ۲۷ عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً؛ احدی از علم غیب خدا خبر ندارد إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ؛ کسی که خدا بخواهد. اگر خدا بخواهد به او علم غیب عنایت میکند پیامبر علم غیب نداشت؟ قطعاً داشت پیامبر است إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً؛ همین علم غیب را امام میتواند به واسطه پیامبر داشته باشد. این حدیثی که هزار بار شنیدهایم امیرالمومنین فرمودند لحظات آخر زندگانی پیامبر که در آستانه رحلت خاتم النبی هستیم لحظات آخر زندگانی پیامبر عَلَّمَنی اَلْفَ بابٍ مِنَ الْعِلْمِ؛ هزار باب علم به من یاد دادند که از هر باب هزار باب دگر باز شد. بنابراین علم غیب ذاتی برای خداست و اصلش برای خدای متعال است ولی إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ؛ امیرالمومنین هم به همین اعتبار میفرمایند لَا [تَسْأَلُونَنِی] تَسْأَلُونِی عَنْ شَیْءٍ فِیمَا بَیْنَكُمْ وَ بَیْنَ السَّاعَةِ؛ از الان تا قیامت هرچه میخواهید از من سوال کنید من همه را به شما میگویم این علم غیب است که از پیامبر دانشش از پیامبر به حضرت رسیده است. فَاسْأَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي، من همه چیز را میدانم اجازه بدهید به فراز دوم این بیان نورانی علی امام علی علیه السلام برسیم. گفتند امروز که از من استفاده نکردید زیاد شنیدیم وقتی در تاریخ وقتی حضرت میگفتند فَاسْأَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي، کجا میآمدند آن سوالات اساسی را از امیرالمومنین بپرسند؟ وَ لَوْ قَدْ فَقَدْتُمُونِی؛ آن روزی که من را از دست میدهید وَ نَزَلَتْ بِکُمْ کَرَائِهُ الْأُمُورِ وَ حَوَازِبُ الْخُطُوبِ؛ آن ناراحتیها و مشکلات زندگی و سختی و امور بسیار سخت زندگی پیش آمد آن وقت میفهمید لَأَطْرَقَ کَثِیرٌ مِنَ السَّائِلِینَ وَ فَشِلَ کَثِیرٌ مِنَ الْمَسْئُولِینَ؛ آن وقت بروید در خانه دیگران سوال بکنید سائل چون باید جوابی نمیگیرد، سرش پایین بیندازد این چه جوابی شد آنی هم که از او سوال میکنی مسئول چون نمیتواند جواب بدهد فشل ناتوان است، من را از دست میدهید آن وقت متوجه میشوید. خیلی عجیب است حالا در پایان هم حضرت اشاره میفرمایند که آن روز آرزو میکنید کاش یک بار دیگر ما علی را میدیدیم، از بس زیباست این خط آخر را اول بخوانم فعند ذلک؛ الله اکبر واقعا غصه دارد.
شریعتی: این اوج مظلومیت امیرالمومنین است.
حجت الاسلام حسینی: یعنی یک شخصیتی است؛ خدایا بیاید بگوید از حالا تا روز قیامت هرچه میخواهی از من بپرسید فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ، خواندیم آن کلام حضرت را، آن وقت چه بپرسند؟ استفاده نکنند؟ میفرماید وقتی میرسد وقتی من در میان شما نبودم فَعِنْدَ ذلِکَ تَوَدُّ قُرَيْشٌ بِالدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا - لَوْ يَرَوْنَني مَقَاماً وَاحِداً، یک بار دیگر کاش علی را میدیدیم چقدر وَ لَوْ قَدْرَ جَزْرِ جَزُورٍ؛ به اندازه یک شتری را بخواهند قربانی کنند چه قدر زمان میبرد؟ ۱۰ دقیقه، یک ربع، نیم ساعت، یک بار دیگر دوباره از امیرالمومنین سوالاتمان را بپرسیم. نه امیرالمومنان علی علیه السلام که جای خود، الان میدانیم بسیاری از علما بزرگان، علامههایی، جامعههای بشری از دست داده که الان میگوید ای کاش ما محضر ایشان بودیم مشکلات علمی را سوال میکردیم، قدر ندانستند، حالا امیرالمومنین جای خود. میفرماید زمانی میرسد که آنها میگویند ای کاش آرزو میکنند - لَوْ يَرَوْنَني مَقَاماً وَاحِداً، یک بار دیگر ما علی را میدیدیم وَ لَوْ قَدْرَ جَزْرِ جَزُورٍ؛ حالا میفرمایند اون روزی که من را از دست بدید...
شریعتی: اصلا بر اساس همین بود که گفت ای طبیعت کاش تمام استعدادهایت را جمع میکردی به دنیای ما یک علی دیگر میدادی.
حجت الاسلام حسینی: این یک عبارت بسیار بسیار زیبا واقعاً این هم یک دانشمند غیر مسلمان گفته است اجازه بدهید من یک بار دیگر همان را بخوانم زیبای فارسی که شما عرض کردید من عربی آن را بخوانم ماذا علیک یا دنیا؛ چه میشد ای دنیا ماذا عَلَیْکِ یا دُنْیا لَوْ حَشَدْتِ قُواکِ؛ تمام نیروهایت را جمع میکردی آن وقت یک کسی مثل امیرالمومنین میآوردی بعلمه، با همان دانش؛ وَ ذی فِقارِهِ و با همان ذوالفقار و شجاعت و دانش و ماذا عَلَیْکِ یا دُنْیا لَوْ حَشَدْتِ قُواکِ فَاَعْطَیْتِ فی کُلِّ زَمَنٍ عَلِیّاً؛ میشود تمام نیروهایت را روی هم بریزی، هرچه قدرت داری جمع بکنی فَاَعْطَیْتِ فی کُلِّ زَمَنٍ؛ در هر زمان یک علی را بعلمه و ذی فقاره، با همان خصوصیات. دیگر عرض کردیم استفاده نکردند خود حضرت میفرمودند وَ لَوْ قَدْ فَقَدْتُمُونِی؛ وقتی من را از دست دادی لَأَطْرَقَ کَثِیرٌ مِنَ السَّائِلِینَ وَ فَشِلَ کَثِیرٌ مِنَ الْمَسْئُولِینَ؛ آنهایی که از آنها میپرسید نمیتوانند جواب بدهند، انسانی هم که سوال پرسیده است جوابی نمیگیرد، او هم بیچاره سرش را پایین میاندازد و میگوید چه شد نتوانستی جواب ما را بدهی؟ بعد حضرت میفرمایند کی پیش میآید؟ دارند از فتنههای بعد از خودشان خبر میدهند وَ ذَلِکَ إِذَا قَلَّصَتْ حَرْبُکُمْ وَ شَمَّرَتْ عَنْ سَاقٍ؛ آن وقتی که جنگ شدت پیدا بکند دامن به کمر بزند، وَ ضَاقَتِ الدُّنْیَا عَلَیْکُمْ ضِیقاً؛ دنیا با همه وسعتش بر شما تنگ باشد تَسْتَطِیلُونَ أَیَّامَ الْبَلَاءِ عَلَیْکُمْ؛ میگویید چقدر این دوران بلا طولانی است. به هر حال میدانید انسان ولو ۵۰ سال ۶۰ سال، چون در روایات هست در تاریخ هم ملاحظه کنید پیش بینی پیامبر بود تاریخ هم همینطور شد دیگر، ۸۰ ماه حکومت بنی امیه بر مردم خیلی سخت بود ولو نگویید حالا صدها سال که نبود انسانی که گرفتار میشود یک ساعت هم برای او طولانی است تَسْتَطِیلُونَ أَیَّامَ الْبَلَاءِ عَلَیْکُمْ؛ این بلاها را حضرت پیش بینی کردند البته حَتَّی یَفْتَحَ اللَّهُ لِبَقِیَّةِ الْأَبْرَارِ مِنْکُمْ؛ یک روزی فرج میرسد ولی دوران سختی دارید إِنَّ الْفِتَنَ؛ حضرت یک هشداری هم میدهند چه فتنههایی دورههای خودشان، چه بعد از خودشان، فرمودند فتنه یک ویژگی دارد إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ؛ ویژگی فتنه این است وقتی دارد میآید خیلی شبیه حق است و خودش را حق جلوه میدهد، فتنهها وقتی میآیند مثلاً همین داستانهای فتنه زمان امیرالمومنین آن جلسه گفتیم جنگ جمل اگر اینها خودشان را حق جلوه نمیدادند نمیتوانستند هزاران هزار نفر را در برابر امیرالمومنین بسیج کنند، چگونه آمدند شوخی است؟ مگر اینها با امیرالمومنین بیعت نکرده بودند به عنوان خلیفه؟ مردم بصره با امیرالمومنین به عنوان خلیفه چهارم بیعت نکرده بودند؟ آن وقت چطور میشود همینها هزاران هزار نفر زیر پرچم طلحه و زبیر جمع بشوند و دوباره با امیرالمومنین بجنگند؟ آنها چه گفتند؟ چه فتنهای به پا کردند؟ چگونه مردم را قانع کردند؟ شبیه حرف حق است خیلی جمله زیبایی است واقعاً من بارها عرض کردم از محضر امیرالمومنین سلام الله علیه عذرخواهی میکنیم که ما یک جلسه مثلاً دو صفحه خطبه حضرت را بخوانیم. سطر سطر، کلمه به کلمه آن إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ؛ خودش را شبیه حق جلوه میدهد اما وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ؛ وقتی تمام میشود افراد را بیدار میکند ولی دیگر چه فایده و چقدر خسارت دیدند و چقدر افراد کشته شدند، بد نیست من همین جا اشاره کنم در داستان جنگ جمل لابد عزیزان شنیدهاند دیگر، وقتی زبیر یکی از راس فتنهای که زبیر بود، طلحه و زبیر، خوب امیرالمومنین سلام الله علیها با زبیر یک صحبتی کردند و گفتگویی کردند و یادشان آوردند که پیامبر راجع به من اینگونه فرمود، این تازه یادش آمد گفت ما عقب نشینی میکنیم و نمیآییم ولی چه فایده؟ رفت یک گوشه و فاصله گرفت و برگشت. لابد عزیزان شنیدند و رفت گوشهای و در خواب یک کسی او را کشت که آقا خیلی ناراحت شدند فرمودند القاتل و المقتول كلاهما في النار؛ اینکه دیگر رفته بود تا برای چه او را کشتی؟ هم تو که او را کشتی هم او که کشته شد هر دو جهنمی هستید. بالاخره زبیر کار خودش را کرده بود، این جمعیت و انبوه جمعیت را آورده بود مقابل حضرت...
شریعتی: و زیر پرچم او جمع شده بودند.
حجت الاسلام حسینی: او باید سخنرانی میکرد و اگر میتوانست مردم را برگرداند که نتوانست همچین کاری بکند. لذا امیرالمومنین فرمود وَ إِذَا أَدْبَرَتْ؛ تازه که تمام میشود میگویند چه غلطی کردیم و چه خاکی به سر خودمان کردیم. یک تعبیر دیگری من دلم نمیآید باز در خطبه ۳۸ نهج البلاغه است خواهش میکنم عزیزان خودشان ملاحظه بکنند خیلی تعبیر لطیفی است اینجا حضرت شبهه را چه فرمود إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ؛ شبیه حق است. خطبه ۳۸ فرمود اصلاً چرا به شبهه میگویند شبهه؟ دیدید میگویند شبهه افکنی نکنید اصلاً چرا میگویند شبهه؟ «وَ إِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لاَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ» چون شبیه حرف حق است. الان در فضای مجازی که دیگر دنیای پخش شبهه است دیدید دیگر، تا یک شبههای میاندازند همه میگویند آقا راست میگویند و حرف حسابی و درست است خب جواب آن را بلد نیست با یک کلمه اگر شما جوابش را بشنوید تمام میشود. همین بحث علم غیب که یک مثال است دیگر...
شریعتی: فقط یک علامت سوال بزرگی در ذهنها ایجاد میکنند و آن را رها میکنند.
حجت الاسلام حسینی: متأسفانه؛ الان همین علم غیب ندارد که گفت پیامبر علم غیب دارد؟ یک آیه میخوانی تمام است ولی وقتی میگویی آقا راست میگوید مگر قرآن نمیگوید لا یعلم الغیب إلاّ الله؛ فقط خدا علم غیب دارد ولی یک آیه دیگر و یک کلمه این سوره مبارکه جن را هم ببین.
شریعتی: ولی آن چیزی که مهم است در شبهه، آنقدر باید پایههای اعتقادی ما قوی باشد که به همین راحتی شبهات نفوذ نکند در وجود ما.
حجت الاسلام حسینی: نکته بسیار مهمی است جناب آقای شریعتی، من همین جا باز یادآوری میکنم قبلاً هم گفتم روی دلسوزی عرض میکنم خواهش میکنم جوانها مخصوصاً، ببینید ما اصلاً اجازه نداریم این گونه برویم و هر کانالی و هر سایتی و هر شبههای، آقا ما میخواهیم بخوانیم چه چیز را میخواهی بخوانی؟ آقا قرآن فرموده است فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِينَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ؛ آن کسی است که بتواند تشخیص بدهد، شما چقدر مطالعات دینی داری؟ عزیز من جان من چقدر اطلاعات دینی داری شما که بخواهی...؟
شریعتی: یعنی در واقع شما میخواهید بگویید خودمان را به راحتی در معرض قرار ندهیم.
حجت الاسلام حسینی: اصلاً اجازه نداری من یک مثال بزنم خیلی مثال واضحی، یک بیماری واگیری دارد کسی ما حق داریم برویم پیش آن؟ من میخواهم بروم کجا میخواهی بروی؟
شریعتی: یک وقت واکسن آن را زدی پوشش مناسب داری.
حجت الاسلام حسینی: آقا کرونا را که یادمان نرفته از شما چرا پیش کرونایی نمیرفتی و فرار میکردی؟ میگفتی من واکسن را زن نزدم. شما خودت را واکسینه کن اطلاعات دینی را کامل کن بعد برو جواب بده اصلاً شما برو پاسخ استاد شبهات شو، ما نداریم کسی که پاسخ شبهات بدهد؟ اما عزیز من اگر شما خودت را مجهز نکردی، واکسینه نکردی، دانشت ضعیف است، حق نداری هر شبکهای را ببینی و هر سایتی را و هر شبههای را... من خواهش میکنم بعضی از دوستان مومنین ما در فضای مجازی همین طوری یک چیزی را پخش میکنند برای چه پخش میکنی؟ فکر نمیکنی چهار نفر میبینند جوابش را تا بگیرند یک شبهه در ذهن آنها جا افتاد؟ ببینید وَ إِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ؛ چرا اصلاً به شبهه میگویند شبهه؟ چون شبیه حرف حق است و اگر نظر شما باشد من یک وقت مثال زدم مثلاً مثال میزنم این شبه است دیگر من شبهه را میگویم شما پا نشید بروید چون یکی از مشکلات این است میدانید معمولاً در طرح شبهه باید از پاسخ شروع کنید، چون شبهه را القا میکند و طرف پاسخش را...
شریعتی: نمینشیند و نگاه کند که بعداً بعضی شبکهها و فضاها همان اصل شبهه را مطرح میکنند و بدون جواب میگذارند.
حجت الاسلام حسینی: بقیه آن را و بقیه آن را نمیگویند حالا من چون قبلاً اشاره کردم مثلاً آقا دینداری خیلی سخت است و این علما مراجع و رسالههایشان فقط نوشتهاند حرام، بسمه تعالی حرام، اینها کارخانه حرام سازی درست کردهاند. باور میکند دیگر چرا به آن میگویند شبهه؟ چون راست میگوید هر کاری میخواهیم بکنیم میگویند. خواهش میکنم این پنج اصل را یادتان باشد این جواب این شبهه است. یک: بر اساس روایاتمان حالا من قواعد آن را در حال میگویم کل شی لک حلال؛ همه چیز حلال است. حرام دلیل میخواهد و استثنا است دو: کل شی لک مباح؛ هر کاری میخواهی انجام دهی مباح است آنکه جایز نیست آن استثنا است. سه: کل شی لک طاهر؛ همه چیز پاک است نجاست استثنا است. لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام؛ اسلام راضی به ضرر کسی نیست. پنج: لا حرج فی الدین؛ دین حرجی نیست آقا الان یک سوال الان ماه رمضان است من یقین دارم روزه برای من ضرر دارد جایز است یا نه؟ یقین دارم برای من ضرر دارد جایز نیست. اگر یقین ندارم ۷۰ درصد میگویم ضرر دارد جایز نیست، آقا ۵۰۵۰ شک دارم شک یعنی احتمال عقلایی، این گونه معنا کردند احتمال عقلایی میدهم شک دارم باز هم جایز نیست، نباید بگیری. حتی من سوال میکنم دوستان اگر من حالا میخواهم احتیاط بکنم احتیاط در گرفتن است یا نگرفتن است؟ در نگرفتن است. لا ضرر لا حرج؛ نماز ایستاده برای تو مشکل دارد نشسته بخوان، روزه مشکل دارد نگیر، این پنج اصل را خواهش میکنم عزیزان یادشان باشد یک: کل شی حلال، روایتش را دیگر من نمیخوانم دو: کل شی لک مباح؛ سه: کل شی طاهر، چهار: لا حرج فی الدین؛ پنج: لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام؛ اسلام راضی به ضرر دیگری نیست یک وقتی داستانش را گفتم جالب است بار دیگر بگویم یک کسی معروف است این قصه به نام سمرة بن جندب یک درخت داشت در خانه یک مسلمان بود بخشی از آن در حیات یک مسلمانی بود، خانه برای اون آقا بود فقط درخت برای او بود این انسان وقت و بی وقت بی موقع، بی یا الله و بی سر و صدا میرفت در خانه آن آقا و این بنده خدا زن و بچهاش اسیر بودند، شما یک یالا بگو، درخت برای شماست خانه که برای ماست، گفت من نمیخواهم یا الله بگویم هر وقت دلم خواست میآیم، شما باید دائماً سرپوشیده باشی و آماده باشی که من کی دلم میخواهد بیایم، شب بیایم یا صبح یا نصف شب. طرف رفت به پیامبر شکایت کرد آقا فرمودند که سمرة بن جندب را خواستند فرمودند این درخت را به ما بفروش فرمودند ۵ درخت به تو میدهیم، گفت نه، گفتند ۱۰ درخت به تو میدهیم، گفت نه، گفت بیشتر میدهیم گفت نه، گفت در بهشت به تو درخت میدهم گفت نه همینی که هست برای خودم است، هر وقت بخواهم میآیم و میروم و اطلاع هم نمیدهم، عین روایت است که از روایت این قاعده درآمد. رسول خدا فرمود به آن صاحب خانه گفت برو این درخت را از ریشه در بیاور پرت کن جلوی خودش. فإنه لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام؛ آقا درخت برای تو است چرا مردم آزاری میکنی؟ از ریشه در بیار و پرتابش کن. آقا این اصل اسلام است لا ضرر، این آیه را باز هم در سوره مائده خواندیم قل پیامبر بگو قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ، ما خوردنی حرام نداریم الا دو سه جا استثنا است آقا مردار باشد یا چه باشد، مگر کل محرمات چند تا است تعدادشان؟ من خواهش میکنم عزیزان تحت تاثیر این جمعها قرار نگیرند الان انصافاً جناب آقای شریعتی خدایی با این تنوعی که در نوشیدنیها آمده است و صدها نوشیدنی ما داریم و کسی بخواهد اسمش را یکجا بگوید نمیتواند. صدها خوراکی داریم، حالا تو اگر صدها نوشیدنی در اسلام فقط مشروبات الکلی را نخور، ای بابا دیدید میگویند همه چیز حرام است و علما رساله حرام فروشی میکنند، همین یک مشروبات را نخورید همه چیز ممنوع شد؟ صدها نوشیدنی هست.
شریعتی: هزاران خوراکی حلال داریم.
حجت الاسلام حسینی: الان کسی نمیتواند اسمش را یکجا بیاورد باید کتاب بخواند این همه خوراکی نه حالا یکی دو سه مورد میگوید این خوراکی حرام است، بیانصافی نکنیم. بنابراین شبهه این است وقتی میگوید رساله رساله حرام همش میگویند مسلمان نشوی همه چیز حرام است، حرام حرام، کجای دین داری سخت است؟ عزیزان من خواهش میکنم علاوه بسم الله من میخواهم یک متدین باشم کجای آن سخت است؟ آقا ببین یک ۱۷ رکعت نماز باید بخواند در شبانه روز، ۲۴ ساعت یک ۱۷ رکعت ۱۰ دقیقه خیلی سخت است، در ۲۴ ساعت ۱۷ رکعت نماز خواندن، ۱۲ ماه آزاد هستی یک ماه میخواهی روزه بگیری اگر آن هم توانش را داری صوموا تصحوا؛ برای سلامتی خودت یک ماه این خیلی کار سختی است؟
شریعتی: روزهای که تازه یک وعده غذاییت را کم کردهای.
حجت الاسلام حسینی: و خیلیها همان وعده را جبران میکنند که بعد از ماه رمضان اضافه وزن هم میآورند. این بیانصافی است که ما بگوییم دینداری سخت است، شبهه است دیگر، هر شبههای، من باز هم تاکید میکنم به تناسب این کلام امیرالمومنان تو رو خدا مواظب باشید ما حق نداریم خودمان را در معرض شبه قرار بدهیم حتی اساتید ما سفارش کردند سخنرانی اگر میخواهد شبههای را مطرح بکند خواهش میکنم عزیزان ما کسانی که تریبون در اختیارشان هست یادشان باشد حتماً هم بهتر از من میدانند جسارت نمیکنم، شبهه را میخواهیم مطرح کنی این گونه مطرح نکن خوب من میخواهم امشب یک شبهه را مطرح کنم نیم ساعت خود شبه را بگویی و بگویید خوب فردا شب پاسخ آن را میدهم شاید فردا شب نیامد جواب نگرفتند شاید نگرفتند بیان فردا را، به جای اینکه شبهه را مطرح کنیم از جواب شروع بکنیم جواب را که بدهی خود به خود شبهه از بین میرود. لذا امیرالمومنین میفرماید یادتان باشد إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ، فتنه وقتی میآید خیلی خودش را حق به جانب جلوه میدهد إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ؛ وقتی تمام میشود انسانها را بیدار میکند ولی خوب دیر شده است دیگر، یُنْکَرْنَ مُقْبِلَاتٍ وَ یُعْرَفْنَ مُدْبِرَاتٍ؛ این هم در حقیقت عبارت دیگر همان است وقتی میآیند ناشناختهاند، مقبلات وقتی میآیند ناشناختهاند، به طرف ما ولی میروند یعرفنه شناخته میشوند يَحُمْنَ حَوْمَ الرِّيَاحِ؛ مثل یک گردباد در شهرها میچرخند و بعضی شهرها را گرفتار میکنند. به هر حال میدانید چون بعضی فتنهها حضرت دارند اشاره میکنند فتنههای دوره بنی امیه در بعضی جاها خیلی فتنههای سنگینی بود بعضی مردم خیلی گرفتار این فتنهها شدند يُصِبْنَ بَلَداً وَ يُخْطِئْنَ بَلَداً. آقا این مقدمه است یا امیرالمومنین بالاترین فتنه چه است؟ ته فتنه و آخر فتنه چه است؟ أَلَا وَ إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عِنْدِي عَلَيْكُمْ فِتْنَةُ بَنِي أُمَيَّةَ، این صفین و نهروان و اینها را که من رد کردم امیرالمومنین بالا سر بود خودشان فرمودند هیچ کسی جز من جرات نمیکرد چشم فتنه را از کاسه بیرون بیاورد. چه کسی جرات میکرد در صفین و غیر از امیرالمومنین در جمل بجنگد؟ ولی یادتان باشد آینده را میگویند أَلَا وَ إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عِنْدِي عَلَيْكُمْ فِتْنَةُ بَنِي أُمَيَّةَ، فتنه بنی امیه است فَإِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْيَاءُ مُظْلِمَةٌ، فتنه کور و تاریک خیلی سخت است تشخیص، همه چیز قاطی میشود آن هم به اسم اسلام و اینکه ما خلیفه پیامبر هستیم. عَمَّتْ خُطَّتُهَا؛ همه جا را در بر میگیرد البته خَصَّتْ بَلِيَّتُهَا، مخصوصاً به یک عده خاصی.
شریعتی: این هم جزو پیشگوییهای حضرت است.
حجت الاسلام حسینی: بله و از علوم غیب امیرالمومنان است. وَ أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِيهَا وَ أَخْطَأَ الْبَلَاءُ مَنْ عَمِيَ عَنْهَا؛ کسانی که بیدار و هوشیار باشند و بخواهند در برابر این فتنه بایستند حتماً از این فتنه به آنها میرسد، اما کسانی که کاری ندارند و میگویند ما را چه کار هر کس حکومت کرد چه فرقی دارد؟ این باشد یا آن باشد؟ امام حسن باشد یا...؟ خدا رحمت کند یکی از نویسندگان را یک تحلیل خیلی جالبی دارد من معرفی کنم این کتاب را خیلی کتاب خوبی است راجع به امام حسین سلام الله علیه. ما یک وقت کتاب بررسی تاریخ عاشورا معرفی کردیم دومین کتابی که در این موضوع خیلی جالب است عزیزان ببینند پیشوای شهیدان برای مرحوم آیت الله صدر، سید رضا صدر رضوان الله، ایشان همه کتابهایشان بسیار بسیار عالی است از جمله این پیشوای شهیدان خیلی تحلیلهای جالبی راجع به حادثه کربلا. از جمله شروع میکنند ایشان از زمان پیامبر میگویند سوال چطور شد مردم امام حسن سلام الله علیها را تنها گذاشتند؟ امام حسن را یاری نکردند چه شد امام مجبور به صلح با معاویه شد چرا؟ چون مردم در اثر بیبصیرتی کارشان به جایی رسیده بود که میگفتند چه فرقی دارد این همه بجنگیم و کشته بدهیم و گرفتاری و زخمی و تلفات و شهید چه حالا؟ که حالا امام حسن بر ما حکومت کند؟ چه فرقی دارد بگذار معاویه حکومت کند این فتنه نیست؟ این شناخت نمیخواهد و بصیرت نمیخواهد؟ در آستانه شهادت امام مجتبی سلام الله علیها هستیم ۲۸ صفر، چرا کار به جایی برسد؟ یعنی مردم خیلی تحلیل مهمی است عزیزان خودشان مفصل ببینند از پیشوای شهیدان...
شریعتی: یعنی کار به کجا رسیده که میگویند فرقی بین امام حسن و معاویه وجود ندارد.
حجت الاسلام حسینی: میگویند چرا این همه گرفتاری حالا امام حسن حاکم باشد حالا نباشد معاویه حاکم باشد چه اشکالی دارد؟ لذا امیرالمومنین فرمودند فَإِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْيَاءُ مُظْلِمَةٌ؛ چون آنها هم ادعای مسلمانی میکردند و خلافت رسول الله داشت عَمَّتْ خُطَّتُهَا؛ همه را گرفتار میکند ولی أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِيهَا؛ کسانی که بصیرت داشته باشند اینها بیشتر گرفتار میشوند و وَ ايْمُ اللَّهِ، را معنی کردند یعنی قسمها یک زمان از شما میگویید والله یعنی به خدا قسم وَ ايْمُ اللَّهِ، یعنی سوگندها، قسمها؛ لَتَجِدُنَّ بَنِي أُمَيَّةَ لَكُمْ أَرْبَابَ سُوءٍ بَعْدِي؛ بنی امیه بعد از من به شما حکومت میکنند و اینها ارباب و حاکمان بسیار بدی هستند كَالنَّابِ الضَّرُوسِ تَعْذِمُ بِفِيهَا وَ تَخْبِطُ بِيَدِهَا وَ تَزْبِنُ بِرِجْلِهَا وَ تَمْنَعُ دَرَّهَا؛ یک تشبیه بسیار زیبای امیرالمومنین سلام الله علیه میفرمایند مثل یک شتر شروری که نمیگذارد صاحبش از شیرش استفاده بکند، گاز میگیرد، لگد میزند، با دست به سر صاحبش میکوبد، این صاحبش است همین قدر شتر چموش، حضرت تشبیه به این کردند لَا يَزَالُونَ بِكُمْ حَتَّى لَا يَتْرُكُوا مِنْكُمْ إِلَّا، آنقدر شما را در عذاب میبرند مگر اینکه با ما همراه باشید کسانی را رها میکنند که به نفع آنها باشد نَافِعاً لَهُمْ؛ طرفدار آنها باشند أَوْ غَيْرَ ضَائِرٍ بِهِمْ، کاری با آنها نداشته باشند وَ لَا يَزَالُ بَلَاؤُهُمْ عَنْكُمْ حَتَّى لَا يَكُونَ انْتِصَارُ أَحَدِكُمْ مِنْهُمْ إِلَّا [مِثْلَ انْتِصَارِ] كَانْتِصَارِ الْعَبْدِ مِنْ رَبِّهِ؛ مثل یک عبد، عبد چگونه میخواهد از مولایش چیزی بخواهد؟ باید اینگونه در برابر بنی امیه گرفتار باشید. که حالا اشاره میکنم واقعاً خیلی سخت است و دوران بسیار سختی بر مسلمانها گذشت این ظلمتی که امیرالمومنین فرمودند عَمْيَاءُ مُظْلِمَةٌ، این فتنه کور تاریک لَا يَكُونَ انْتِصَارُ أَحَدِكُمْ مِنْهُمْ إِلَّا [مِثْلَ انْتِصَارِ] كَانْتِصَارِ الْعَبْدِ مِنْ رَبِّهِ؛ شما میشوید غلام و اینها صاحب میشوند تَرِدُ عَلَيْكُمْ فِتْنَتُهُمْ [شَوْهاً] شَوْهَاءَ مَخْشِيَّةً؛ این فتنه خیلی زشت ترسناک و است و جاهلیت را برمیگرداند وَ قِطَعاً جَاهِلِيَّةً، لَيْسَ فِيهَا مَنَارُ هُدًى وَ لَا عَلَمٌ يُرَى. نه دیگر چراغ هدایتی هست نه اعلمی که باعث راهنمایی شود.
شریعتی: و تک تک این حرفها پیش آمد.
حجت الاسلام حسینی قمی: حالا جالب است من برای اینکه عزیزان نگویند خیلی عبارت خواندیم یک توضیحی بدهم آقای ابن ابی الحدید که قبلاً هم گفته بودیم شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید از علمای اهل سنت هستند در حدود ۸۰۰ سال پیش زندگی میکرد مفصل اشاره کرده بود چه فتنههایی را امیرالمومنین میخواهند بگویند؟ و چه فتنههایی در زمینه بنی امیه پیش آمد؟ دهها مورد را نام برد. جناب آقای شریعتی بخواهیم همه اینها را بگوییم باید چند جلسه بگوییم ولی من باید خیلی سریع اینها را میگویم. از قول ابن ابی الحدید نقل میکنم از این کتابشان. میگویند بنی هاشم وقتی که میخواستند افتخار بکنند میگفتند ما این جنایاتی که بنی امیه میکردند ما انجام ندادیم، مثلاً یک: ماه خانه کعبه را خراب نکردیم خانه کعبه را که خراب کرد؟ آقا حجاج از طرف عبدالملک برای اینکه عبدالله بن زبیر را در مکه از بین ببرد کعبه را به منجنیق بست، شوخی است؟ حرم امن الهی است، صریح قرآن است، فقه ما است و همه مسلمانان است، اگر کسی جلمی هم مرتکب شد به مسجدالحرام پناهنده شد شما کاری با او نداشته باشید، به او سخت بگیرید تا خودش بیرون بیاید، به او آب و غذا ندهید تا بیرون بیاید در آنجا نمیشود دستگیرش کرد، آن وقت شما کعبه را به منجنیق بست حجاج. این برای بنی امیه است. دوم: میگوید بنی امیه همان بودند که قبله را تغییر دادند کجا قبله را تغییر دادند؟ ما نشنیده بودیم تغییر داده باشند ایشان داستانی را نقل میکنند همین ابن ابالحدید میگوید ولید بن عبدالملک، ولید بن یزید اینها از همین حکومتهای بنی امیه هستند، میآمد نماز میخواند مست میآمد درون محراب و میگفت امروز خیلی حالم خوش است میخواهید به جای دو رکعت ۴ رکعت نماز بخوانیم؟ نماز صبح را به جای دو رکعت چهار رکعت بخوانیم؟ و به طرف قبله نمیایستاد و میرفت به طرف مست بود قبله را از غیر قبله... گفتند آقای خلیفه و امین قبله این طرف است. گفت بابا أَینََما تُوَلُّوْا فَثَمَّ وَجْهُ اللّه؛ فرقی نمیکند هر طرف بایستید باز این داستان را من اینجا اشاره بکنم وقتی مستی کرد در محراب، ما داریم ساده میگیریم خلیفه مسلمین، نماز شب باید بخواند و مسجد بیاید و مستی کند و بیاید مسجد؟ به جای اینکه نماز شبش را بخواند؟ اینها رفتند به خلیفه خبر دادند دوران خلیفه سوم این ملاحظه داشت و کاری با آن نداشت امیر مومنان آمد و گفت چرا این کار را میکنی؟ چرا برخورد نمیکنید؟ یک عده آمدند و شهادت دادند و شاهدان را زد به جای اینکه خلیفه را به جرم شرابخواری مواخذه کند شاهدان را حد الهی بر آنها زد. امیرالمومنین فرمود تو خجالت نمیکشی؟ «عطلت الحدود و ضربت الشهود» حد الهی را تعطیل کردهای شاهدان را میزنی؟ حضرت فرمودند خودم وارد میشوم امیرالمومنین دیگر تحت تاثیر آن فشار آن حاکم را خواستند و امیرالمومنین ۸۰ تازیانه شرابخواری را بر او زد یا مثالهای دیگر، حجاج، عزیزان من خواهش میکنم بروید و ببینید من دارم مخصوصاً از منابع شیعه هم دارد من از آنها نقل نمیکنم از ابن ابی الحدید نقل میکنم. حجاج برای همینها هست برای بنی امیه است، امیر عبدالملک است، عبدالملک مروان، سخنرانی کرد من آدرس را مخصوصاً یک آدرس را میگویم شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد ۱۵ صفحه ۲۴۲ خطب الحجاج بالکوفة، سخنرانی کرد حجاج از طرف عبدالملک آمد آنجا حاکم مردم است در کوفه، گفت چرا یک عده میروند زیارت قبر پیامبر؟ اُف بر کسانی که به زیارت قبر پیامبر میروند من عذر میخواهم در آستانه رحلت پیامبر این عبارت واقعاً از محضر رسول خدا عذر میخواهم، حجاج میخواهم بدانی چه کرده است بالای منبر گفت اُف بر کسانی که میروند زیارت، چوب زیارت میکنید؟ خاکستر؟ پیامبر آنجا خاک شده خاکستر را زیارت میکنید؟ هلا طافوا بقصر امیرالمومنین عبدالملک! اگر میخواهی طواف کنید دور قصر عبدالملک امیرالمومنین عبدالملک بچرخید بالاتر از زیارت پیغمبر است، برای چه زیارت پیغمبر میروید؟ زیارت قصر عبدالملک امیرالمومنین عبدالملک بالاتر از این است که خاک و بدن است. پیامبر خاک شده است برای چه آنجا زیارت میروید؟ الا یعلمون ان خلیفة المرء خیر من رسوله؛ این خلیفه مقامش از پیامبر بالاتر است.
شریعتی: و اینها همانهایی بودند که میخواستند اسلام را این نهال نوپا را از ریشه درآورند.
حجت الاسلام حسینی: اینکه در جلسه قبل هم عرض کردیم حالا چون ایام اربعین تازه گذشته است عزیزان یادشان باشد از جلسه اول محرم گفتم، وقتی امام سجاد علیه السلام برگشتند به مدینه، یکی از همین طرفداران بنی امیه از سر استهزاء و اذیت کردن و نمک پاشیدن به زخم اهل بیت گفت لمن الغالب؟ رفتید کربلا که پیروز شد؟ خوب شد شما را کشتند و اسیر کردند و سرتان را بالای نیزه زدند؟ چه کسی پیروز شد حالا؟ امام سجاد یک جمله فرمودند «اذا دَخَلَ وقتُ الصلوة فأذِّنْ و أَقِمْ، تَعْرِف مَن الغالِبُ» بگذار وقت نماز بشود اگر هنوز صدای نماز صدای اذان بر مئزنها شنیده میشود اگر هنوز محراب و مسجد و نماز و عبادت هست، ما پیروز شدهایم و هنوز هم همین است اینکه میگوییم اشهد أنک قد اقمت الصلاة و آتیت الزکاة؛ مسعودی میدانید تاریخی دارد برای قرن سوم مروج الذهب مسعودی، خدا مرحوم رحمت کند جناب آقای آیت الله بهشتی به طلبهها سفارش میکردند حتما این تاریخ را بخوانید اگر میخواهید یک طور تاریخ اسلام ببینید کتاب جمع و جوری است و سه جلد است. مینویسد حجاج همین حجاج وقتی که حاکم کوفه بود از طرف عبدالملک ۲۰ سال تعداد کسانی که توسط حجاج کشته شدند زیر شکنجه یا با شمشیر ۱۲۰ هزار نفر، توسط حجاج کشته شدند. غیر از آنهایی که در درگیریها و جنگهای نظامی بود و کشته شدند. الامامة والسیاسه ابن قتیبه برای هزار و دویست سال پیش است مینویسد حجاج وقتی که آمد آن روز به بصره از طرف عبدالملک در روز اول یک عده ۲۰۰ مسلح همراه خودش آورد. اگر قبول کردند حجاش آدم خون آشامی بود مردم زیر بار او نمیرفتند گفت اگر آنها قبول کردند و با من بیعت کردند اگر نه من یک اشاره میکنم بریزید و آنها را بکشید، آنقدر... وقتی شروع به صحبت کرد سنگ باران کردند او را، اشاره کردند ۲۰۰ مسلح خون از مسجد جاری شد، اینها از جنایات بنی امیه نیز جنایت آنها نیست؟ عبدالملک برای بنی امیه نیست؟ همین ابن ابی الحدید من مخصوصاً آدرس نمیدهم ولی اینجا را مخصوصاً باز میگویم دوباره جلد ۱۵ صفحه ۲۴۲ خواهش میکنم عزیزان عنایت کنید چه امیر مومنان سلام الله علیه میفرماید؟ أَلَا إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ؛ آنکه من بیش از همه نگران فتنه هستم فتنه بنی امیه است فِتْنَةُ عَمْیاءُ مُظْلِمَةٌ؛ کور و تاریک، زشت و ترسناک مثل جاهلیت. چرا حضرت اینگونه میگویند؟ آدرس میدهم بروید و ببینید مینویسد بنی امیه وقتی میخواستند حکومت کنند یزید وقتی میخواست بر مردم مدینه کشتار مفصلی انجام داده است دیگر، گفت اگر میخواهید با شما کاری نداشته باشم مثل یک عبد چگونه عبد و بردگان را یک علامتی میزنند باید مثل بردهها، باید من بر گردن شما مهری بزنم که معلوم شود شما برده خلیفه هستید، مسلم بن عقبه که از بس آدم کشت به آن گفتند مسرف بن عقبه، آنقدر آدم کشت بعد گفت من به یک شرط دست برمیدارم بیعت کنید با یزید به عنوان اینکه برده خالص یزید هستید. شما برده هستید و مولای شما یزید است و راجع به مال و جان و ناموس شما هر کاری میخواهد انجام بدهد و ابن ابالحدید مینویسد بر روی کف دست و گردن شما علامت مهر میزدند که اینها بردهاند، دوباره برگشتند به عقب، یعنی دارند مسلمان را آن روز به عنوان برده از میگوید یزید امیرالمومنین است اختیار دارد برای جان شما، مال شما، برای... اینها مفصل عزیزان ببینند اینکه حضرت به شدت میفرمایند. یا یک آدرس دیگر هم میدهم اینا دیگر نمیگویم عزیزان خودشان مراجعه کنند الغدیر جلد ۱۱ صفحه ۷۲، مرحوم علامه امینی رضوان الله علیه انصافاً خیلی زحمت کشید تمام اینهایی که در کتابهای دیگر بوده را جمع آوری کرده این بدعتهایی که بنی امیه گذاشتند و ظلمهایی که کردند مفصل است. فقط من یک جمله دیگر را عرض کنم محضر قرآن شرفیاب بشویم این را هم باز ابن ابی الحدید آدرس میدهم مخصوصاً آدرس میدهم میترسم بعضیها فکر کنند من دارم از یک منبع شیعی نقل میکنم. منبع ۸۰۰ سال پیش اهل سنت ابن ابی الحدید جلد ۹ صفحه ۵۳ میگوید ابوسفیان وقتی خلیفه سوم به خلافت رسید یک وقتی دور هم جمع شده بودند خودشان دور هم جمع بودند خانه پر شده بود از جمعیت، گفته در را ببندید در را بستند سوال کرد اعندکم احد من غیرکم؟ غریبه در بین ما نیست؟ کور بود نمیدید خودش ابوسفیان کور شده بود. گفت غریبه در جمع ما نیست؟ از غیر بنی امیه کسی نیست؟ گفتند نه همه خودی هستیم. عذر میخواهم جناب آقای شریعتی دوباره تکرار میکنم ابن ابی الحدید جلد ۹ صفحه ۵۳، گفت غریبه در بین ما نیست گفتند نه، گفت یا بنی امیه مواظب باشید یا بنیامیة تلقّفوها تلقّف الکرة، حالا که خلافت به ما رسیده است مثل توپ به همدیگر پاس بدهید، نگفت خدا، خدا چیست؟ فوالذی یحلف به ابوسفیان؛ آنکه ابوسفیان به آن قسم میخورد ما من عذاب و لا حساب و لا جنة و لا نار و لا بعث و لا قیامة؛
شریعتی: همه را کتمان کرد.
حجت الاسلام حسینی: نه عذابی است، نه حسابی است، نه کتابی است، نه بهشتی، آن وقت اینها آمدند حکومت کردند. لذا امیرالمومنین فرمودند اینها همه چیز را برگرداندند بدترین بدترین، مخوفترین فتنه، فتنه بنی امیه است. حالا اگر من رسیدم بعداً اشاره میکنم فقط عزیزان یادشان باشد این خطبه ۹۳ هست خطبه ۹۸ هم باز حضرت به فتنههای بنی امیه اشاره دارند.
شریعتی: خیلی خوب خیلی از شما ممنون و متشکرم. هنوز هم دنیای بدون علی دنیای وحشتناکی است و دنیای بدون امام و همیشه در معرض این فتنهها و ابتلائات همه ما هستیم خدا کند که همه ما دستمان در دست امیرالمومنین بگذاریم و او با پدریشان ما را برساند به جایی که باید. خیلی از شما ممنون و متشکرم صفحه ۴۲۲ قرار امروز ما است آیات نورانی سوره احزاب و ثوابش را هدیه میکنیم به روح بلند امیرالمومنین با تمام دلسوزیها و پدرانگیهایشان. بعد از تلاوت قرآن با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
صفحه ۴۲۲ قرآن کریم
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم انشاالله زیر سایه قرآن کریم باشیم همه ما، خوشحالیم که با همیم و در کنار هم و در این دقایق پایانی انشاالله حسن ختام فرمایشات حاج آقای حسینی را خواهیم شنید.
حجت الاسلام حسینی قمی: این تتمه خطبه را بخوانیم تمام بشود خطبه ۹۳ نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ مِنْهَا [بِنَجَاةٍ] بِمَنْجَاةٍ وَ لَسْنَا فِيهَا بِدُعَاةٍ، عرض کردیم امیرالمومنان فرمودند أَلَا إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عِنْدِی عَلَیكُمْ فِتْنَةُ بَنِی أُمَیةَ، آن فتنهای که از همه وحشتناکتر است، وحشتناکترین و هولناکترین فتنه فتنه بنی امیه است که فتنهای است فَآنها فِتْنَةُ عَمْیاءُ مُظْلِمَةٌ. کور است و تاریک است و در اوج است باز میفرماید وحشت است، زشت است، ترسناک است، بعد میفرماید یادتان باشد چرا مردم گرفتار این فتنه شدند؟ نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ مِنْهَا [بِنَجَاةٍ] بِمَنْجَاةٍ؛ نگویید آقا اهل بیت کجا بودند؟ شما نیامدید اهل بیت را یاری کنید، شما حاضر نشدید زیر پرچم اهل بیت سینه بزنید، زیر پرچم اهل بیت حضور پیدا کنید، خدا رحمت کند همین مرحوم آیت الله صدر رضوان الله، سید رضای صدر، در همین کتاب پیشوایان شهیدان یک جملهای دارد میفرماید من الان دارم این قسمتها را مینویسم ایشان مینویسند الان دارم اینجا را مینویسند اشکم بر صفحات کتاب جاری است چرا؟ چون میگوید این قسمت را دارم مینویسم چطور میشود به صدیقه طاهره سلام الله علیها اینگونه ظلم کردند و فاطمه زهرا سلام الله علیه را برای یاری امیرالمومنان از مهاجران به انصار کمک میخواهد خطبه میخواهد، سخنرانی میکند، یک نفر جواب حضرت را نداد؟ درست تا اینجا معلوم؟ تازه پیامبر از دنیا رفتند، امیر مومنان مشغول تجهیز بدن پیامبر بود، غسل و کفن بدن پیامبر بود، یک نفر جواب نداد به حضرت زهرا، حضرت زهرا خطبه نخواند و سخنرانی نکردند؟ همین ۲۸ سفر بعد از رحلت پیامبر همه این حوادث پیش میآید سخنرانی نکردند حضرت؟ یک نفر جواب نداد بعد ایشان میفرمایند من اشکم جاری است چطور به فاطمه زهرا کسی جواب نداد، به حضرت زهرا گفتند بی بی دیر آمدهاید ما دیگر بیعت کردیم ولی همین مردم ایشان میگویند اشکم برای این جاری است که همین مردم در جنگ جمل هزاران هزار نفر جمع شدند.
شریعتی: ۱۸ الی ۲۰ سال بعد.
حجت الاسلام حسینی: پای پرچم طلحه و زبیر که اینها کم نیستند همسر پیامبر را همراه خودشان آوردند چطور آنجا باید شکنی کردید؟ ۲۰ سال بود ۲۵ سال گذشت حضرت علی فقط ۲۵ سال خانه نشین بود، بیش از ۲۵ سال گذشته از شما همراهی کردهاید در جمل، ولی سه روز گذشته بود بدن پیامبر روی زمین است حضرت فاطمه سخنرانی میکند، فریاد میزند، کسی جواب نمیدهد. ایشان میگوید اشک من جاری است چگونه مردم به اینجا میرسند؟ لذا نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ مِنْهَا [بِنَجَاةٍ] بِمَنْجَاةٍ؛ این گناه گردن ما نیست وَ لَسْنَا فِيهَا بِدُعَاةٍ، ما دعوت به این فتنه نکردیم البته حضرت آخر آن بشارت میدهند ثُمَّ يُفَرِّجُهَا اللَّهُ عَنْكُمْ كَتَفْرِيجِ الْأَدِيمِ؛ میفرماید خدا برای شما فرجی میرساند این هم باز از علم غیب امیرالمومنین سلام الله علیه است فتنه را مفصل بیان کردند ولی چرا پایانش خوب میدانید با آمدن حکومت عباسیان،عباسیان ریشه بنی امیه را کندند آن که اول خواندیم گفتند اول خطبه فرمود آن وقت قریش آرزو میکند که ماه بار دیگر کاش میتوانستیم یک بار علی را ببینیم ولو قدرجذر جذورٍ.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم و خیلی سپاسگزارم از لطف و عنایت شما حاج آقای حسینی دعا کنید و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام حسینی قمی: خدا را قسم میدهیم به حق محمد و آل محمد در آستانه رحلت خاتم نبی این و شهادت امام مجتبی و امام رضا که دیگر نیازی به گفتن نیست مردمی که اربعین را به آن عظمت برگزار کردند، عاشورا را با آن عظمت برگزار کردند، حتماً این ایام را هم با عظمت برگزار میکنند خدا را قسم میدهیم به حق محمد و آل محمد، به حق امام رضا به حق مظلوم مدینه امام مجتبی سلام الله علیها، خدایا همه آنهایی که به این جمع التماس دعا گفتند حوائجشان را برآورده بخیر بفرما. گرفتاریهایشان را برطرف بفرما. مریضانشان را لباس عافیت بپوشان. قلب نورانی امام زمان از ما راضی بدار. خدایا زیارت خانه خودت، مدینه الرسول، عتبات عالیات ،مشهد الرضا، با معرفت و مکرر نصیب همه ما بگردان به محمد و آل محمد.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم انشاالله که در پناه قادر متعال باشید بهترینهای را برای تک تک شما از خداوند متعال مسئلت میکنم و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین. خیلی از شما ممنون و متشکرم.
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.