اینجا بین الحرمین امنترین جای جهان در کنار حضرت بنی هاشم و آقایمان سیدالشهدا به تک تک شما عزیزانم در اربعینش سلام میکنم در گرمای سوزان کربلا، الحمدلله زیر سایه سراسر لطف سیدالشهدا و آقا قمر بنی هاشم حال دلمان خوب است، جای تک تک شما خالی است انسان یک وقتهایی این صحنهها را میبیند این حضور و این شور و عشق و ارادت را، از خودش شرمنده میشود که ما چقدر کم گذاشتیم و چه کارهایی که میشد بکنیم و نکردیم و چه عرض ارادتهایی که از آن محرومیم و خوش به حال صفا و سادگی همه مردمی که در این گرما با پای دل و با تمام وجود عازم کربلای معلی شدند. دعاگوی همه شما هستیم همه دوستان و عزیزان و سروران، امروز با احترام و افتخار همراه شما هستیم و در محضر عزیز دلمان حاج آقای نظافت سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام نظافت: سلام علیکم سلام به شما و همه بینندگان عزیز و عرض تسلیت اربعین حسینی در خدمت شما هستم.
شریعتی: حالتان چه طور است؟
حجت الاسلام نظافت: الحمدلله خیلی خوب خدا را شکر میکنیم نائب الزیاره همه بینندگان عزیز و دعاگوی آنها هستیم.
شریعتی: سلامت باشید خدا انشالله حفظتان بکند از کربلا داریم برنامه اربعین سید و سالار شهیدان را تقدیمتان میکنیم. درست است که خیلی از شما آمدند ولی خیلیها نتوانستند بیایند اینجا هستیم که سلام رسان شما باشیم واز طریق این برنامه سمت خدا دلهای شما را وصل بکنیم به بین الحرمین جایی که بهشت شعبهای از اینجا است و امروز هم با احترام خدمت حاج آقای نظافت هستیم و نکتههایشان را پیرامون زیارت اربعین خواهیم شنید انشاالله.
حجت الاسلام نظافت: بسم الله الرحمن الرحیم، آقای شریعتی همه این غوغایی که در اربعین برپا است محصول یک روایت است امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند علامات المومن خمس، مومن راستین آن کسی که پیرو ابی عبدالله علیه السلام است پنج علامت دارد. یکی از آن علامتها فرمودند خواندن زیارت اربعین است، این یک روایت غوغا کرد و در طول تاریخ شیعیان آمدند و پابوسیدند روز اربعین خودشان را رساندند به تعصی از تاثیر از زینب کبری سلام الله علیها و جابر بن عبدالله انصاری که مثل چنین روزی خودش را رساند. چقدر خوب است که خواندن زیارت با معرفت .بیشتری باشد زیارت نامهها کلاس درس و تربیت است و همه فیض میبرند، سهم انسانها یکسان نیست. باید از خدا بخواهیم سهممان بیشتر بشود سهم ما کم نباشد.
شریعتی: حاج آقا یک خاطره بگویم. دیروز با رفقا که ما حوالی غروب بود میگشتیم در بین الحرمین، قصد کردیم برویم هتل. مسیرمان به سمت حرم افتاد آمدیم به حرم وارد شویم کفشها را که تحویل کفشداری دادیم، بعد از تفتیش آمدیم وارد حرم سیدالشهدا بشویم یک پیرزنی آمد کنار من بدون اینکه من را بشناسد، دست یک پیرمرد نابینایی را در دست من قرار داد، بدون اینکه اصلاً بپرسد این آقا کجا میخواهد برود و چه کار میخواهد بکند گفت ایشان را به حرم امام حسین برسان و ایشان دستش را روی شانههای من گذاشت و قدم به قدم با هم همراه شدیم گفتم از کجا میآیی؟ حاج آقا گفت از اصفهان پیرمرد بود هر دو چشمش نابینا بود و عکس یک شهیدی بر گردنش بود. گفتم ایشان کیست؟ گفت برادرم است گفتم الان چگونه میخواهید به زیارت بروید؟ گفت تو فقط من را به یک جایی برسان از آنجا به بعد را من خودم میدانم و یک حس غریبی این صحنه... الان نکتهای که شما به من گفتید جناب جابر و عطیه آمدند این دستش را گذاشته بود روی دوش من، بلاتشبیه یک چنان فضایی برای من ترسیم شد و از این طرف که عشق امام حسین چه کار میکند که یک نابینا میآید خودش را میسپارد به این دریا بدون اینکه نگران دقایق بعدیاش باشد.
حجت الاسلام نظافت: حقیقتش این است که روز قیامت مشخص میشود که سهمش بیشتر بود.
شریعتی: آن کسی که معرفتش بیشتر بود.
حجت الاسلام نظافت: معرفت بیشتر و آنکه با امکانات کمتر، نابینا است رنج سفر را تحمل کرده خیلی عشق برتری میخواهد. چون ابی عبدالله آن عشق به ابی عبدالله باید عشق برتر باشد عشق عادی انسان را نجات نمیدهد قبول دارید؟ یعنی ما امام حسین را دوست داریم پول را دوست داریم، راحتی را دوست داریم، خیلی چیزها را دوست داریم، وقتی محبت ابی عبدالله نجات میدهد که این عشق برتر باشد. وَالَّذينَ آمَنوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه؛ و لذا گفتند تمرین کنید و بگویید به ابی انت و امی، پدرم فدای تو، همین در زیارت اربعین هم بود. پدری که دوستش دارم فدای تو مادری که دوستش دارم فدای تو چرا؟ چون تو دوست داشتنیترین هستی، من از تو یاد گرفتم ابی عبدالله، تو علی اکبری که دوست داشتی فدا کردی هرچه داشتی دادی چرا؟ چون خدا را بیشتر دوست داری نه اینکه بچههایت را دوست نداشتی، این پیرمردی که شما میگویید امثال اینها من گاهی میبینم بعضیها شب در پیادهرو خوابیدهاند خجالت میکشم واقعاً و شرمنده میشوم، با بچه کوچک، با سختی با مشقت.
شریعتی: و چه جاذبهای و چه عشقی اینها را کشانده است.
حجت الاسلام نظافت: و خیلی دوست دارم این شور روز به روز عمق پیدا کند، چون از دور خیلی زیباست ولی وقتی که ذره بین میگذاری میبینی اشکالهایی در کار همه ما است که امام حسین را رنج میدهد. ابی عبدالله دوست دارد زائرانش سطحشان بالا بیاید. زیارت اربعین سه بخش عمده دارد بخش اول: شناخت ابی عبدالله است، باید بشناسیم برای کدام آقا گریه میکنیم؟ عشق چه کسی داریم؟ چرا بشناسیم؟ چون قرار است اقتدا کنیم، قرار است حسینی بشویم، خیلی مهم است آرزوی ما این باشد که حسینی باشیم اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد؛ زندگی ما باید مثل اینها بشود، ما نباید گرفتار اسلام موسمی بشویم، اسلام مراسمی و جلسهای بشویم، باید سوغاتی ببریم از کربلا، باید حسینی بشویم و خلق حسین، اگر زندگی ما زندگی اهل بیتی شد آن وقت مرگ ما میشود مماتی ممات محمد و آل محمد؛ ممات شاد، مرگ بدون دلهره، در همین زیارت اربعین داریم السلام علی اسیر الکربات، آقا اسیر رنجهای بیپایان بود، اما در دلش آب تکان نخورد، آرامش مطلق داشت آرامش داشت ابی عبدالله، دست از مبارزه برنداشت، هدف را فراموش نکرد. این است اگر زندگی، زندگی اهل بیتی باشد آن وقت مرگ مرگ شاد و با آرامش است. بنابراین شناخت بسیار مهم است، شناخت برای زندگی ما زندگی حسینی شود...
شریعتی: یعنی امام حسین بیاید در لحظه لحظه زندگی ما جاری بشود.
حجت الاسلام نظافت: و به اندازهای که ما نمیشناسیم سهم ما کم است. اولین جمله در زیارت اربعین این است السلام علی ولی الله؛ حسین ولی خداست، ولایت برای خداست ولی از طرف خدا ولایت در دست اوست. خدا میخواهد چه کار کند اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنوا يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ؛ ما روحمان در تاریکیها است نباید در عالم برزخ این تاریکی باشیم، باید در دنیا نورانی بشویم به تنهایی نمیتوانیم، خدا باید ما را نورانی کند. خدا توسط حسین این کار را میکند. ماموریت امام حسین این است که دست ما را بگیرد از این ظلمت کده و ظلمات روی هم انباشته شده، ظلمت جهل و ضلالت، ظلمت شرک و معصیت، از این ظلمت نجات بدهد، امام حسین عاشق رشد ما است. السلام علی ولی الله و حبیبه؛ حبیب خدا است چرا حبیب خدا است؟ چون حسین بنده خدا بود و شد اباعبدالله پدر بندگی خدا تا دست ما را بگیرد و پدری کند و ما را هم به مقام عبودیت برساند، هر کس تبعیت کند میشود محبوب. قُل إِن كُنتُم تُحِبّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعوني يُحبِبكُمُ اللَّهُ؛ تبعیت کنید. تبعیت بسیار مهم است همه آرزوی ما این باشد که به مقام تبعیت برسیم، اگر تبعیت یک کسی اهل تبعیت کامل باشد با اینها یکی میشود و قاطی میشود. سلمان فارسی پیامبر اکرم در شأن او فرمود السلمان منّا؛ چرا؟ چون قرآن فرمود فمن تبعنی فإنه منّي؛ قاعده دارد هر کسی جزو اینها نمیشود، فرمود هر کس پیروی میکند از من است. بچه نوح ،خدا به حضرت نوح وعده داده بود عذاب که نازل بشود اهل تو را نجات میدهم، مومنین سوار کشتی شدند، آن وقت بچهاش سوار نشد، حضرت نوح فرمود بابا سوار کشتی شو، گفت آب میاد و غرق میشوی گفت به کوه پناه میبرم، جلوی چشم نوح بچه غرق شد. حضرت نوح به خدای متعال فرمود خدایا وعده تو که حق است بچه من که اهل من است چه شد که غرق شد؟ چه شد که به جهنم رفت؟ خدای متعال فرمود إنه لیس مِن أهلک؛ او اهل تو نیست او اهل تبعیت نبود، حسین حبیب خدا است، این درس است. اگر میخواهیم حبیب امام حسین شویم که از این منظر حبیب خدا باشیم باید اهل تبعیت باشیم و فکر کنیم فاصله را ببینیم کجاها میلنگیم ؟در نمازمان و ارتباط با همسرمان؟ در کسب و کارمان؟ حسین صفیالله است صفیک و ابن صفیک؛ یعنی خدا او را برگزید، خدای متعال نفرمود شما خودتان بیایید برای خودتان امام انتخاب کنید انتخابات برگزار کنید چون اشتباه میکردید. آنقدر ما برای خدا ارزشمندیم که خدا فرموده است معلمتان را مربیتان را من باید انتخاب کنم. این برگزیدگی امام حسین توسط خدای متعال این به خاطر احترامی است که خدا برای ما قائل است، چون این جهان مدرسه است ،کلاس درس است و خدا میگوید معلمتان را من انتخاب میکنم. تو ای انسان آنقدر لیاقت داری که هر کس لایق نیست معلم و مربی تو باشد.
شریعتی: تو دستت را بسپار به اینها، اینها تو را میرسانند.
حجت الاسلام نظافت: به حرف کن، دستت را بسپار به حق اعتماد کن، صفی خدا است، برگزیده خدا است. خدای متعال در گزینش اشتباه نمیکند چرا؟ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ؛ کسی را بر میگزیند که میداند او خطا نمیکند، با علم عزلش، خدا میداند که رسالت را کجا قرار بدهد. ویژگی دیگر ابی عبدالله السلام علی حسین المظلوم، مظلومیت ابی عبدالله در اوج بود، این مظلومیت را از پدرش به ارث برد، از مادرش به ارث برد این خاندان افتخارشان این است که در راه خدا در اوج مظلومیت هستند و اگر کسی به او ظلم شد دلش را خوش کند و ابی عبدالله ظلمی که به ما احیاناً شده در مقایسه با ظلمی که به ابی عبدالله شده در مقایسه زمین و آسمان فاصله است، دردانه این عالم و حبیب خدا و ولی خدا بود، بیشترین ظلمها شد پس اگر به ما کسی ظلم کرد غصه نخوریم. امیرالمومنین در نامه ۳۱ داریم فرمود لا یکبُرَنَّ علیک ظلم مَن ظلمک؛ اگر کسی به تو ظلم کرد غصه نخور خیلی برای تو سنگین نیاید او دارد به نفع تو کار میکند، کسی که مظلوم است اگر در مسیر باشد با مظلومیت رشد میکند و لذا زینب کبری فرمود ما رایت الا جمیلا؛ همه آن قشنگ است. سعی کنیم ظالم نباشیم اما اگر مظلوم بودیم نگران نباش إنّ ربّک لبالمرصاد؛ خدا در کمین ظالم است. امیرالمومنین فرمود صبر کن خدا انتقام میگیرد السلام علی حسین المظلوم؛ السلام علی اسیر الکربات، اسیر رنجها و غمها، و قتیل العبرات؛ عبرة به اشکی میگویند که از چشم عبور میکند قتیل العبرات یعنی چه؟ یعنی هر کسی ولو مسلمان نباشد و شیعه نباشد، هر کسی که دل سالمی دارد و دلش نمرده این حادثه و داستان را میشنود اشکش جاری میشود مسیحیها میآیند و گریه میکنند.
شریعتی: ببینید با دل چه کار میکند؟!
حجت الاسلام نظافت: کشته اشک هستند و این اشک است که ما را به ابی عبدالله متصل میکند. فلذا گفتند قدر این اشک را بدان، ولو به اندازه بال مگسی باشد. به شرطی که اشک اشک معرفت باشد همراه با اعتقاد.
شریعتی: گفت یاقوت و در صیرفیان را رها کنید اشک است گوهری که صدفها در آن گم است.
حجت الاسلام نظافت: «الْفَائِزُ بِکَرَامَتِکَ» میگوییم خدایا امام حسین فائز شد و دستیابی پیدا کرد به کرامت تو، یعنی چه؟ همه انسانها که فرمود وَ لقد کرّمنا بني آدم؛ پس چرا ویژه امام حسین میگوییم؟ این کرامت فرق میکند با کرامتهایی که ما داریم در ادامه فرمود أکرمته بالشهادة؛ او را گرامی داشتی با شهادت. در قرآن داریم داستان شهیدی که در سوره یاسین آمده است گفت ا لَیْتَ قَومِي یَعلَمُونَ بِما غَفَرَ لي رَبِّي وَ جَعَلَني مِن المُکرَمینَ؛ آرزوی شهادت را داشته باشیم. قسمت بعد از زیارت ابی عبدالله علیه السلام و زیارت حضرت علی اکبر، نوبت شهدا میشود آنجا باید بگوییم که یا لیتنی کنت معکم فأفوز فوزاً عظیماً؛ در نهج البلاغه یک مژده داریم فرمود اگر کسی عارف باشد به حق خدا، به حق رسول و اهل البیت، آرزوی یاری داشته باشد، آرزو داشته باشد اگر پایش بیفتد بیاید پا به رکاب، فرمود این نیت یاری کردن با شمشیر، جانشین آن شمشیر کشیدن است، در بستر بمیرد او شهید است، خیلی مهم است آرزو این آرزو را داشته باشیم. بعد فرمود «فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ؛ حسین کیست؟ اعذره عذر یعنی جای عذر باقی نگذاشت، یعنی حجت را تمام کرد چگونه؟ في الدعا، با دعوت کردن، دلسوزی کرد ابی عبدالله دعوت کرد، عمر سعد و حر و تمام سپاهیان را دعوت کرد و برای همه سخنرانی کرد. بعضی پذیرفتند و بعضی نپذیرفتند، حر پذیرفت، افراد دیگری از لشکر عمر سعد آمدند ولی عمر سعد نپذیرفت. اهل دعوت باشید، خیلی بد است که ما انسانهایی که از امام حسین دورند دورتر میکنیم، دعوت کنیم. ومن أحسن قولا ممن دعا إلى الله وعمل صلحا؛ چه گفتاری بهتر از گفتار کسی که دعوت کرد به سوی خدا و خودش هم اهل عمل صالح بود و گفت خدایا من تسلیم تو هستم میخواهد بپذیرد یا نپذیرد، ما دعوت کنیم بگیر نگیر دارد بعضیها میگیرد. آنهایی هم که دعوت ما را نپذیرفتند روز قیامت دیگر نمیتوانند بگویند کسی به ما نگفت. آقای شریعتی دعوت کم است، غر زدن و نق زدن زیاد است، یعنی محبتی رفتار نمیکنیم عشق ابی عبدالله را باید بچشانیم به دیگران، به آنهایی که نچشیدند. این مهر امام حسین را باید چشاند، اینجا الان عجیب است دیشب دیدم چند نفر کنار هم ایستاده بودند کارتون دستشان گرفته بودند و با هم باد میزدند، خیلی عجیب است یعنی هر کس هر کاری از دستش بر میآید انجام میدهد. بعد حالا ما واقعاً باید ببینیم داعی الی الحسین هستیم یا نه؟ داعی الی الله هستیم یا نه؟ ممکن است شما بگویید آقا حرف ما را گوش نمیدهند و پای منبر ما نمیآیند، جواب دارد گفتند کونوا دعاء الناس بغیر السنتکم؛ با عملتان، الان مسیحیهایی که میآیند پای سخنرانیاند؟ خیر با عمل محبت حسینی را میچشند. یک آقای طلبه عزیزی هست قبلاً هم به شما آمده و گفته یک پویشی راه انداخته است شبهای جمعه مثل اربعین، خیلی کار خوبی است میگوید که آقا اربعین را ادامه بدهیم، بعد میگوید در محلهمان هر شب جمعه حال و هوای اربعین درست کنیم یک چای، یک آبی، یک کسی غذایی...
شریعتی: تکرار این خاطره و سبک زندگی.
حجت الاسلام نظافت: که ادامه پیدا کند اگر ادامه پیدا نکند تبدیل به عادت نمیشود.
شریعتی: حالا ما یک کاری که کردیم بعد از ماه رمضان خیلی سالهای پیش گفتیم حال و هوای ماه رمضان استمرار داشته باشد، روز یک صفحه از هر قرآن از حرم حضرت معصومه به یاد آن جز خوانیهای شبستان پخش میکنیم این حس و حال استمرار دارد این نکتهای که حاج آقا گفتند و این دوستمان که این پویش را پیشنهاد دادند به نظرم خیلی کار خوبی است که اصلاً مساجد بیایند و بانی بشوند و این موکبها هر هفته و هر شب جمعه به یاد اربعین.
حجت الاسلام نظافت: اصلاً بسیاری از ناهنجاریها در محلات از بین میرود در خلع نام حسین است که نام شیطان مطرح میشود.
شریعتی: بتوانند اطعام و اکرام و خدمت بکنند و یک روضه هم کنارش.
حجت الاسلام نظافت: نور که نباشد ظلمت هم میآید، نور حسین نام حسین باشد ظلمت از بین میرود. پیشنهاد خوبی است به نظر من بالاخره بعضیها این توفیق را دارند که بانی کارهای خیر میشوند. حالا ما باید اهل دعوت عملی باشیم چون یک عده بدبینند چرا بدبینند؟ چون اصلاً صحبتهای ما را نمیشنوند و تلویزیون ما را نمیبینند، سمت خدا نگاه نمیکنند، اینترنشنال و غیره را نگاه میکنند، دعوت عملی سبب میشود که طرف بشنود، دست از گوشش بردارد. پیامبر اکرم با کسانی برخورد کرد که تحت تاثیر تبلیغات حاضر نبودند قرآن گوش بدهند، دستشان را در گوش خود میکردند.
شریعتی: مگر امام حسین نبود هلهله میکردند و سوت میزدند که صدای حق را نشنوند؟
حجت الاسلام نظافت: ولی الان داستان فرق میکند الان خیلی دلها با امام حسین است، سوء تفاهم را برطرف کنیم با دعوت عملی. بعد فرمود مَنَحَ النُّصْحَ؛ نصح را بخشید یعنی چه؟ یعنی امام حسین ناصح بود،یعنی دلسوز بود، چقدر خوب است این دلسوزی! خلق امام حسین و انبیا و پیامبر، خیرخواه باشیم باشیم و خیرخواهی در نهج البلاغه داریم دو رقم است فرمود برای برادر دینی خیرخواهی داشته باش حالا این خیرخواهی ممکن است حسنه باشد یا قبیح باشد، خیرخواهی قبیح یعنی چه؟ یعنی طرف ممکن است قبیح حساب کند عیب ندارد؛ تو دلسوزیت را بکن، تو خیرخواهیت را بکن، این دلسوزی بسیار مهم است دلسوزی گاهی احساس میکند انسان کم شده و برای که دلسوزی کرده ابی عبدالله؟ برای همه دلسوزی کرد نه فقط برای اصحاب خودش، ابی عبدالله برای همه دلسوزی کرد، برای همه دلسوزی کنیم. وَ مَنَحَ النّصح؛ و بعضیها مثل حر میپذیرند جمله بعد وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ؛ دیگر اینجا روضه هم در آن هست گفت امام حسین خون دلش را بخشید، خون دل یعنی چه؟ خونی که در رگ است را میگویند دم و خونی که در قلب هست را میگویند مهجه، برای اصحاب هم در سجده زیارت عاشورا بذلوا مهجهم بالحسین؛ خون دلش دلشان را بخشیدند یعنی هر تیری که به بدن ابی عبدالله خورد مقداری خون سرازیر شد. خون زیاد آمد آن وقتی که شمشیر را در گلو فرو کرد خون فواره زد آقا دو دستشان را زیر گلو گرفتند پر از خون شد، خونها را به سر و صورت فرمود دوست دارم این گونه به دیدار خدا بروم خون زیاد خارج شد، اصحاب هم همینطور، اصحاب شهید شده بودند دستور دادند سرها را از بدنها جدا کردند، هرچه خون بود خارج شد فقط ابی عبدالله زنده بود سر را جدا کردند، یکلموا، با آنها داشت صحبت میکرد خونی دیگر باقی نماند ولی یک مقدار خون در قلب باقی مانده. عمر سعد دستور داد سم اسبها را عوض کردند به این بدنها تاختند، قفسه سینهها شکست، به قلب فشار وارد شد، آن یک ضربه خون هم خارج شد. بذل مهجته؛ ابی عبدالله خون دلش را حالا چرا هدفش چیست؟ «لیستنقذ عبادک من الجهالة» ابی عبدالله از جهالت مردم رنج میبرد، از حیرت ناشی از ضلالت رنج میبرد، من چند جا گفتهام خون ابی عبدالله را هدر ندهیم، آن خون در سطح کلان هدر نمیرود، ولی اگر جهالت من از بین نرود انگار به آن هدف نسبت به من نرسیده است. لذا باید برای معرفت و یادگیری ارزش قائل بشویم.
شریعتی: یعنی برای منی که اینجا هستم حضرت چه کار کرد؟
حجت الاسلام نظافت: فدای هدایت ما شد امام حسین فدای هدایت ما شد، اصحاب فدای امام حسین شدند، یعنی فدای ما شدند، اگر آن خون نبود ما الان در دوران جاهلیت بودیم، برمیگشتیم همه چیز را از دست میدادیم آن هم جاهلیت مدرن که بدتر از آن جاهلیت است. این نشان مقام انسان است که انسان چقدر ارزشمند است! چقدر ما در پیشگاه خدا ما عزیز هستیم که خدا امام حسینش را فدای هدایت ما میکند! خیلی عجیب است خیلی مقام است به نظر من، انسان خیلی عظمت دارد خدای متعال میتوانست یک کاری کند ابی عبدالله شهید نشود ولی میگوید عیب ندارد هدایت انقدر مهم است. فدای تک تک ما شد و فدای هدایت شد. برای هدایت ارزش قائل باشیم، به فکر رفع جهالت باشیم. آن وقت هم باید وقت گذاشت، هم باید دست دیگران را هم بگیریم. دوباره تاکید میکنم دستگیری برای از بین بردن جهالتها، دستگیری برای از بین بردن ضلالتها، ضلالت حیرت میآورد، «لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة ضلالة» مبارزه با جهالت و ضلالت و تحیر و سرگشتگی، این یاری ابی عبدالله است.
شریعتی: و چقدر در دنیای امروز که دنیای حیرت و دعوت به ضلالت است چقدر ما به این چراغ نیاز داریم.
حجت الاسلام نظافت: واقعا دستگیری کنیم بگوییم بیایند و ببینند و از نزدیک بچشند. بعد این بخش اول، بخش دوم در زیارت اربعین شناخت دشمنان ابی عبدالله، شناخت دشمنان امام حسین کفایت نمیکند، نقطه مقابل آن را باید شناخت. همچنان که میگوییم مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ أَوْلِيائِكَ ، مُفارِقَةً لِأَخْلاقِ أَعْدائِكَ، خدایا خلق یزیدیان را من نداشته باشم، خوب باید بشناسیم که خلق آنها را نداشته باشیم، با کمال غصه گاهی میبینم همین لابلاها پیدا میشود، طرف زائر ابی عبدالله هست و دارد ظلم میکند، حواسش نیست دقت میکنید غفلت دارد، خلق یزید را دارد. لعنت میکند و گریه میکند برای امام حسین ولی نمیداند دارد به خودش هم به نوعی لعنت میکند.
شریعتی: همین جا وقتش هست که یک نگاهی به خودت بکنی یک پالایشی، خانه تکانهای...
حجت الاسلام نظافت: ظلم داریم یا نداریم؟ مکرر آمدند اینجا و گفتند شوهر ما این گونه است، یک خانم گفت ۵ سال است دختر من را رها کرده است سرگردان و حیران، آقایانی از خانمهایشان گله کردند، اینها امام زمان را رنج میدهد. وقتی میآییم اینجا خوشحال میشوند، وقتی میبینند در کنار اینها این عیبها، انسان در کنار آب باشد بدنش کثیف باشد، خوب رنج میبرد دیگر، دریای رحمت حسینی ما باید پاک و تمیز بشویم، پاک برگردیم، باید بشناسیم تا نفرت پیدا کنیم از خلق یزیدیان. حالا حضرت میفرمایند یزیدیان که بودند وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا؛ دست به دست هم دادهاند دشمنان ابی عبدالله آنها چرا این کار را کردند؟ فرمود کسانی بودند که دنیا آنها را فریب داد، دنیا فریبنده است، پس یزیدیان مقصر نیستند. در نهج البلاغه داریم که امیرالمومنین جواب دادند فرمودند نه، تو فریب خوردی دنیا همه را فریب نمیدهد. حَقّـاً أقولُ : ما الدنيا غَرَّتكَ ، و لكنْ بها اغتَرَرتَ؛ تو فریب خوردی، در جادهای که بچه میگوید آب پدر میگوید آب نیست سراب است یعنی دنیا همه را فریب نمیدهد. حالا چه کسانی فریب میخورند؟ در نهج البلاغه داریم امیرالمومنین فرمود إِنَّ اَلدُّنْيَا تَغُرُّ اَلْمُؤَمِّلَ لَهَا وَ اَلْمُخْلِدَ إِلَيْهَا؛ دنیا فریب میدهد کسی را که آرزوی دنیا را دارد. اگر آرزوهایمان محدود در دنیا باشد، دنیا یعنی پست و پول و مقام، یعنی آرزوهای ما همین باشد. یک وقت کسی دلش در بهشت است میگوید خدایا اینجا پول بده محتاج کسی نباشم این آرزو بد نیست، یعنی دل در بهشت باشد. فرمود أَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْيَا قُلُوبَكُمْ، فرمود کسی که دنیا را جای جاویدان بودن میداند فریب میخورد.
شریعتی: اصلاً این دعایی که سیِّدی أخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا مِنْ قَلْبی.
حجت الاسلام نظافت: به نظرم ابوحمزه است که از خدا بخواهیم که حب دنیا از دل ما بیرون بیاید، اصلاً چرا حضرت آدم فریب خورد؟ چون شیطان آمد و گفت هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ؛ اینجا جای ماندن نیست باید بگذاریم و برویم. اگر میخواهیم فریب نخوریم باید بدانیم که باید برویم. بلعم باعورا؛ أخلد الی الارض؛ اگر کسی اینجا را جای ماندن بداند بلعم باعورا هم باشد فریب میخورد. پس اینها فریب دنیا را خوردند بعد فرمودند وَ باعَ حَظَّهُ؛ یزیدیها فهمشان را فروختند، فهم ما چیست؟ هر کسی در بهشت یک جایی دارد، هر کسی برای ابد سهمی دارد، که میگویند الذین یرثون الفردوس، یعنی آنهایی که نمیروند بهشت میروند جهنم سهمشان را به بقیه میدهند و وارث میشوند، میگوید سهمشان را فروختند چقدر فروختند؟ به بهای پست به بهای ناچیز، سعادت ابدی را فروخت که چه؟ از پیراهن کهنه نگذشت، از انگشتر نگذشت، حالا انگشتر میخواهی چرا انگشت را میبری؟ پست میشود انسان، اینها میگوید فروختند شَرى آخِرَتَهُ؛ آخرتشان را فروختند به بهای اندک بهای اندک یعنی چه؟ حال آنها آنقدر پست بودن از پیراهن کهنه نگذشتند ولی کل دنیا از نظر دنیا بهای اندک است، با تمام چاههای نفت و معادن و جنگلها، با تمام کرهها، متاع الدنیا قلیل؛ چرا؟ چون دنیا ما را آرام و آباد نمیکند ما برای ابد هستیم. یزیدیان بهای خودشان را نشناختند ارزان فروش بودند. من چند جا گفتم اگر قرار است جنس بفروشی ارزان بفروش، اگر قرار است خودت را بفروشی به گرانترین قیمت بفروش. و لذا گفتند که بگویید ما همنشین اهل بیت باشیم نگویید بهشت، آنجایی که امام حسین است همانجا باشیم، در این دنیا آمدهام زیارت، میخواهم در آخرت هم پیش شما باشم آقا جان، این آرزو را داشته باشیم دنیا جای ماندن نیست. فرمود أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا؟ آیا آزادهای پیدا میشود این دنیای پست را واگذار کند برای اهلش؟ فرمود لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ؛ جان شما بهایی ندارد جز بهشت فَلَا تَبِيعُوهَا؛ خودتان را نفروشید به کمتر از بهشت. دنیا بازار است دیگر آن دفعه هم مطرح شد، ما همه مجبوریم بفروشیم فقط اختیار ما چیست؟ انتخاب مشتریها، شیطان و دنیا و خلق و خدا هم مشتری ماست، خدا میگوید خودت را به من بفروش، یزیدیان ویژگیشان این بود خودشان را به کم فروختند و مواظب باشیم دنیا فانی است چرا کم است؟ چون فانی است ما هم فانی میشویم هم ما فانی میشویم هم دنیا فانی است. دنیا کم است چون دل انسان را میزند بل فرض هم که برسی بعد که برسی میفهمی به درد نمیخورد، آن که میخواستی نیست، از دور قشنگ است كلُّ شيءٍ مِن الدُّنيا سَماعُهُ أعظمُ مِن عِيانهِ، فرمود دنیا شنیدنش از دیدنش قشنگتر است، گوش پرکن است آواز دهل شنیدن از دور خوش است. وقتی میری میبینی نه آنقدرها بزرگ نیست پس ارزش ندارد شرافت را و انسانیت را قربانی این دنیای زودگذر و فانی کنیم.
شریعتی: دو سه دقیقه تا قرآن فرصت داریم.
حجت الاسلام نظافت: بله، پس اینها دنیا فریبشان داد بخش سوم این زیارت این است که حالا تکلیف ما چیست؟ میگوییم قَلبِی لِقَلبِکُم سِلمٌ؛ آقا من آمدهام زیارت، دلم برای شما و تسلیم شما حسین جان شیطان دل من را اشغال نکند، خلق خدا دل من را اشغال نکند، حب دنیا عشق من دل من را اشغال نکند، دل من دکان زرگری نباشد.
شریعتی: تو بیا و ساکن این خانه دل باش تو بیا و آن را تسخیر کن آن را بگیر و از عشق پر کن.
حجت الاسلام نظافت: من دوست دارم این گونه باشم، من وقتی که اشک ریختم در مصیبت تو، لذت ارتباط با تو را چشیدم، دوست دارم همیشه این اتصال باشد. قَلبِی لِقَلبِکُم سِلمٌ؛ اگر واقعا قلب ما همیشه در اختیار ابی عبدالله باشد جمله بعد آن مطرح است وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ؛ امر و کار من تابع فرمان شما من حسین محور هستم. این موکبدارها یک چیزی میبینیم بعضی از آنها دو ماه هست اینجا دارند زحمت میکشند، بعضی از آنها در طول سال زحمت میکشند، این حسین محور بودن خیلی مهم است، که زندگی من تابع زندگی تابع امام حسین باشد. شهدا اینگونه بودند آن شهیدی که میخواست برود بچهاش میگفت بابا نرو، دختر سه سالهاش میگفت نرو قربانی کرد همسر جوانش را گذاشت و رفت، بچهای که میخواست ببیند او را و ندیده رفت، اینها زندگی شان تابع زندگی اباعبدالله بود و بعد جمله بعدی وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ؛ میگوید آقای یاری من آماده است. یعنی این ابراز احساسات باید تبدیل بشود به نصرت، و الا تماشاچی باشیم گریهاش هم به درد نمیخورد اگر تماشاچی باشیم، باید تبدیل به نصرت شود. ابی عبدالله تشنه یار بود، رنج تشنگی جسمی ابی عبدالله را رنج نمیدهد.
شریعتی: نصرت در روزگار ما یعنی دست یک نیازمندی را گرفتن.
حجت الاسلام نظافت: شکلهایش مختلف است همین که عرض کردم یکی را نجات بدهیم از جهالت، مکرر خانوادهها مراجعه کردند گفتند حاج آقا بچه من در نمازش سست شده است، نماز نمیخواند، چرا؟ چون این جوان هیئتی نرفت با او رفیق بشود، رفیق خوب بسیار خوب است اگر کسی رفیق بشود نصرت است. امروز یک کاروانی از دوستان ما آمده بودند ۱۲۰ دانش آموز با خودشان آورده بودند، سخت است واقعاً بچه مردم را آدم همراه خودش بیاورد مسئولیت بپذیرد میشود نصرت، یک جوانی به او گفتم چند سالت است؟ گفت ۲۶ سال فرمودم گفتم ازدواج کردهای؟ گفت نه گفتم چرا؟ گفتم پدری مادری بزرگتری یک مسجدی دیگران؟
شریعتی: الهی به حق امام حسین و حضرت عباس همه جوانهای ما عاقبت بخیر شوند من خیلی دعا کردم برایشان همهشان دعای بخت بروند انشاالله.
حجت الاسلام نظافت: خیلی برای ازدواج دعا کردم چرا حلال نداشته باشند؟ خدا دوست ندارد که ما حلال نداشته باشیم. فرمود بگویید اللهم اغننی بحلالک من حرامک؛ این نصرت میگوید آماده است یاری... حالا جبهه امام زمان گسترده است من در سنگر علم و تربیت، دیگری در سنگر اقتصاد، دیگری در سنگر سلامت، دیگری در سنگر امنیت، هر کسی یک کاری میکند. همه باید آماده باشند زمان جنگ هم اینگونه بود، انواع اقسام آدمها بودند، پزشکها جبهه آمدند، همه کار میکردند، خانمها هم پشت جبهه کار میکردند، این نصرت باید آماده باشد بعد میگوید تا موقعی که خدا اجازه بدهد به شما، یعنی به فرزند شما امام زمان اجازه بدهد، آقا بیاید و بگوید بعد بیا برویم چه بگوییم؟ بگوییم آقا ما کار داریم.
شریعتی: اینجا را بگذار درست کنم آنجا را درست کنم.
حجت الاسلام نظافت: مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ؛ میگوید شما را چه شده است؟ بیایید کوچ کنید در راه خدا چسبیدهاید سنگین به زمین، أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ؛ خدای متعال میفرماید راضی شدید به این زندگی پست و حقیر؟ این نصرت باید آماده باشد دل ما هم باید آمادگی داشته باشد. آمادگی دو نوع است یک آمادگی تجهیزاتی و امکاناتی و تلاش و اینها است یک آمادگی دلی است.
شریعتی: انشاالله این آمادگی را هم خودشان به ما بدهند و ما هم بخواهیم و کسب بکنیم و تلاش بکنیم آقا خیلی ممنون و متشکرم خیلی گرم است هوا.
حجت الاسلام نظافت: این گرما هم لذت دارد؛ ما فقط سهممان گرما است نه گرمایی همراه با تشنگی آب هست، نه گرمایی همراه با تیر خوردن، نه گرما همراه با نگرانی خانواده بودن، شنیدهاید ابی عبدالله بدنشان نیمه جان بود یک وقتی دارند میروند طرف خیمهها فرمود یا شیعة آل أبی سفیان، اگر دین ندارید اگر از معاد نمیترسید در دنیا که آزاد باشید که شمر گفت چه میگویی پسر فاطمه؟ گفت من با شما میجنگم شما با من میجنگید با خانمها چه کار دارید؟ تا من زنده هستم طرف خیمهها نروید یعنی ابی عبدالله میداند شهید بشود میروند.
شریعتی: حاج آقا اساساً گرمای اینجا تشنگی اینجا، عرق کردن اینجا ،خستگی و تاول پاها گرسنگی و تشنگی و گم شدن حتی، همه روضه است و خدا را شکر که الحمدلله حضرت دعوت کردند و پذیرفتند و خدا را شکر که الان شما علی رغم اینکه دورید از این صحن و سرا و حرم کبوتر دلتان را راهی بین الحرمین کردهاید و از دور زائر حسین شدهاید انشاالله به زودی به زودی زود شما هم به زیارت حضرت نائل میشوید و مشرف بشوید انشاالله. بعد از تلاوت آیات در دقایق پایانی همراه شما هستیم و در کنار شما، از همه بچههایی که صادقانه و خالصانه دارند اینجا زحمت میکشند صمیمانه ممنون و متشکرم و به دوستانم در پخش شبکه ۳ سلام میکنم، دعاگوی تک تک آنها هستم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد
صفحه419 قران کریم
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. یکی دو دقیقه فرصت داریم میدانم که خیلیها با حسرت بعضیها با شوق دارید این صحن و سرا را نگاه میکنید حاجاتتان در دلتان است و در ذهنتان مرور میشود، حالا به نیابت از شما حاج آقای نظافت عزیزمان انشاالله در این صحن و سرا... گفت بین الحرمین امنترین جای جهان است یک سو که حسین و سوی دیگر که تو باشی، دعا بکنید و انشاالله به حق باب الحوائج قمر بنی هاشم انشاالله عزیزانمان حاجت روا شوند.
حجت الاسلام نظافت: انشاالله مقابل هم حرم ابی عبدالله علیه السلام من با توجه دعا بکنم و بینندگان عزیز هم با امید و با توجه آمین بگویند. خدایا به حق محمد و آل محمد هر کس که گرفتاری دارد، بعضیها گرفتاریهای دینی و معرفتی دارند، بعضیها گرفتاری مالی و بعضیها گرفتاری مسکن و ازدواج و اینها دارند، خدایا حوائج همه گرفتاران به ویژه عزیزانی که بیننده برنامه سمت خدا هستند برآورده بفرما. خدایا ما را در برابر وسوسههای شیاطین محافظت بفرما. دست ما را از دامن ابی عبدالله علیه السلام در دنیا و آخرت کوتاه مگردان. خدایا ما را از بهترین یاوران فرزندش امام زمان قرار بده. انشالله که این حوائج برآورده بشود عزیزانی هم که توفیق نداشتند اینجا حضور داشته باشند از همان راه دور بروند بالای پشت بام و سه بار بگویند صلی الله علیک یا ابا عبدالله؛ شریک ثواب این زوار خواهند شد.
حجت الاسلام نظافت: انشاالله، اگر گرفتاری دارید، اگر هستند کسانی که در انتظار فرزند هستند، اگر زندانی دربند دارند، اگر مستاجر هستند و دوست دارند صاحب خانه شوند و اگر گرفتاری قرض و مشکلات، همه اینها آمده سراغ شما، یک وقتهایی انسان کم میآورد به نظرم فقط کافی است یک عرض ارادت و توسلی به حضرت سیدالشهدا و حضرت قمر بنی هاشم ما هم اینجا دعاگوی تک تک شما هستیم از لطف و مرحمت همه شما صمیمانه ممنون و متشکرم و حالا سلام میکنیم به سیدالشهدا و انشاالله که همه ما زیر سایه الطاف حضرت باشیم متشکرم از اینکه امروز هم همراه ما بودید و تا فردا و سلامی دوباره.