شریعتی: الحمدلله رب العالمین، بی تاب و مشتاق و مترصد که مشرف بشویم به ساحت نورانی نهج البلاغه و از کلام امیرالمومنین بشنویم امیرالمومنینی که به راههای آسمان آشناتر است تا راههای زمین و نامه ۳۱ وصیت و سفارش حضرت است به ظاهر به امام مجتبی ولی در واقع به تک تک ما و امروز هم نهج البلاغه پیش روی من هست. دوستان هفته قبل یک قراری گذاشتیم، گفتیم خط به خط با نهج البلاغه نامه ۳۱ همراه بشویم و شرح این عبارات را و فرازهای نورانی را حاج آقای نظافت عزیز برای ما بفرمایند انشاالله.
حجت الاسلام نظافت: بسم الله الرحمن الرحیم نامه ۳۱ را داشتیم بحث میکردیم ابتدای نام حضرت خودشان را معرفی کردند فرمودند این نامه از ناحیه پدر تو است، پدری که رو به فنا است، پدری که اقرار به زمان دارد، اقرار به زمان دارد یعنی میداند که زمان را نمیتوان نگه داشت. اگر ما بایستیم زمان ما را میبرد پس سعی کنیم پا به پای زمان برویم و از زمان استفاده کنیم. یعنی انتهای جاده زندگی قرار گرفته است و عمر به او پشت کرده من با تجربه هستم و تسلیم دنیا شده است تسلیم روزگار شده است، یعنی میداند حوادثی هست که بالاخره تقدیر الهی گونهای است که ما نمیتوانیم به آن حوادث غلبه کنیم، بهتر است که راضی به رضای او بشویم و فرمود الذام لِلدُّنْيَا، دنیا را مذمت میکند یعنی فهمیده است این چرب و شیرین دنیا به انسان لذت واقعی را نمیدهد، به انسان آرامش نمیدهد، این دنیا اگر بت ما بشود باید مذمتش کرد، جای خوش آب و هوایی نیست. این را در عمل یک پدر تجربه کرده پس خوب است انسان هوس عالم دیگری را بکند، در این دنیا که زندگی میکند دلش جای دیگری باشد و بعد فرمود السَّاكِنِ مَسَاكِنَ الْمَوْتَى؛ نامه از ناحیه پدری است که در مسکن مردگان سکونت میکند یعنی با چشم دل نگاه بکن قبل از ما آدمهایی بودند در این خانهها و آنها را ساختندوَ الظَّاعِنِ عَنْهَا غَداً. یعنی فردا قرار است از این دنیا برود فردا فردای تقویمی نیست باقیمانده عمر هر چقدر باشد کوتاه است.
شریعتی: از این پدر با این ویژگیها به فرزند.
حجت الاسلام نظافت: حالا هدف چیست؟ هدف این است که حضرت میخواهند اعتمادسازی بکنند. چند جمله راجع به آن توضیح بدهم که هر پدری، هر مربی، هر عالمی، اگر اعتماد مردم خودش را جلب نکند؛ اگر مقبولیت پیدا نکند حرفهایش باد هواست. در امر به معروف هم همین است پس اگر کسی میخواهد روی فرزندش اثر بگذارد باید کاری بکند فرزندش او را باور بکند. نسلی که به نسل گذشته با دیده تردید و شک دارد نگاه میکند این معضل را باید برطرف کرد. ببینید خدا با تمام عظمتش، تمامش در قرآن دنبال اعتمادسازی است. خدای متعال است گفته است مرا باور کنید من خالق شما هستم و رب شما هستم و شما را دوست دارم من قدرت دارم و حکیم هستم؛ من میفهمم و میدانم و شما نمیدانید. دقت میکنید؟ بعد خدای متعال اعتمادسازی کرده است فرموده است این فرشتهها بندههای خوبی هستند مطاع ثم امین، اینها اطاعت میکنند و خیانت نمیکنند و آنها وحی که میآورند یک کلمه زیاد و کم نمیکنند. بعد فرمود انبیا بندههای خدا هستند، پاک و خوب هستند، نگران نباشید پیامبر اکرم فرمود سَنُقۡرِئُكَ فَلَا تَنسَىٰٓ؛ فراموش نمیکنید یعنی نسبت به پیامبر اعتمادسازی کرده است که او بنده خوب خداست و نسبت به اهل البیت فرمود اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا؛ ببینید باید این اعتماد را جلب کنیم و الا زحمات ما هدر میرود، رسانه باید اعتماد جلب کند. بگردیم راه آن را پیدا کنیم من نمیگویم از مواضع کوتاه بیاییم که یک جاهایی باید به ظاهر کوتاه آمد، انقدر جلب اعتماد مهم است، شاید یک دفعه دیگر من این داستان را عرض شود در جلسات قبلی گفتم اگر هم گفتیم تکرارش... قرآن جلد دوم ندارد یعنی تکرارش خوب است، مدام تامل کردن. داستان حضرت ابراهیم، حضرت ابراهیم که قهرمان توحید است و بت شکن است تمام تلاشش برای این است که مردم خالق را باور کنند، چرا به ستاره پرستان فرمود هذا ربی؟ گفت این ستاره رب من است؟ این چه نحوه حرف زدن است؟ این حرف شرک است ولی میخواهد اعتماد جلب کند یک جاهایی یعنی نمیشود در سینه طرف رفت، باید یکم کنار او قرار بگیریم، تا حرف ما را گوش بدهد.
شریعتی: این روانشناسی است در واقع.
حجت الاسلام نظافت: روانشناسی تبلیغ است بعد حضرت صبر کرد در کنار آنها، اعتماد را جلب کرد وقتی ستاره غروب کرد فرمود لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ؛ تازه نگفت من این ستاره را دوست ندارم یک قاعده داد گفت هر چیزی که افول میکند را دوست ندارم، ماه پرستان را دید گفت هذا ربی؛ این ماه پروردگار من است. وقتی غروب کرد گفت اگر آن رب حقیقی مرا هدایت نکند گمراه میشوم. صبح شد خورشید پرستان را دید گفت هذا ربی هذا اکبر؛ این رب من است این از آن دوتای قبلی هم بزرگتر است، این دفعه خیلی بیشتر صبر کرد، ۱۲ ساعت ۱۴ ساعت روزهای طولانی ۱۶ ساعت صبر کرد بعد که خورشید غروب کرد فلما أفلت؛ حرف دلش را زد گفت إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ اعتماد باید جلب کنیم ما انگار بینیاز میدانیم میخواهی اعتماد بکن میخواهی اعتماد نکن؛ من که نمیخواهم برای خودم حرف بزنم میخواهم نتیجه بگیرم. حداقل آن این است که کاری کنیم خوب گوش کند اگر نپذیرفت اشکال ندارد که روز قیامت بگوید ما گفتیم به حرف ما را شنیدید و نخواستید انتخاب بکنید. إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ؛ من خواهش میکنم مبلغین عزیز، فعالان فرهنگی، جبهه انقلابی به این مطلب توجه کنند ما باید پیام را برسانیم، ما باید حجت را تمام بکنیم و این حالتی که طرف اصلاً رسانه ما را گوش ندهند و حرف ما را نشنوند باید بیاییم کنار هم قرار بگیریم.
شریعتی: همین که آقا فرمودند تبلیغ جز اولویتهای اصلی و ماموریتهای اصلی این حوزه باشد تبلیغ اصلاً چیز سادهای نیست، یک بسیج همگانی میخواهد که در اصول و فنون و روانشناسی تبلیغ و تبیین.
حجت الاسلام نظافت: بعد اینکه دعوا را کم کنیم، سوء تفاهمها را کم کنیم، بگذاریم گوش بدهند و با همدیگر گفتگو را بیندازیم واقعاً، حالا الحمدلله الحمدلله رسانه حالا در شبکه ۴ شبکه گفتگو است درست است؟ خیلی حرفهای تلخ هم گاهی زده میشود ولی خوب گاهی خیلیها هم نمیآیند بشنوند چه کار کنیم؟ یعنی همین شبکه ۴ را هم نگاه نمیکنند چه کار کنیم؟ ما باید برویم سراغ آدمها، یعنی همه آن هم کار رسانه نیست تک تک انسانها باید رسانه باشند، تبلیغ یعنی تک تک آدمها رسانه باشند. زکاة العلم نشره؛ یعنی تک تک آدمها رسانه باشند.
شریعتی: یک وقتهایی خودت به سراغ آدمها بروی.
حجت الاسلام نظافت: و این مقدمه دارد، شما تا تنور را داغ نکردهاید خمیر را بچسبانید فایده ندارد، تا این آهن را لای گیره قرار ندادید و سفت نکردید نمیتوانید سوهان کنید، این مقدمات خیلی مهم است میخواهم بگو امیرالمومنین حرفهای زیادی میخواهند بزنند ولی چرا از اینجا شروع میکنند؟ میگویند این نامه از پدر پیری است که این گونه است و از عمرش گذشته است، میخواهد بگوید من سرد و گرم روزگار را چشیدهام و دلسوز تو هستم و میدانم. بنابراین مربی باید مقبولیت داشته باشد و اعتماد جلب بکند مقبولیت هم دو مولفه دارد. یک: محبوبیت، دو:عظمت؛ هم باید دوست داشتنی باشد، هم باید در چشم آن متربی و فرزند محبوب باشد، هم باید ابهت داشته باشد هم دوست داشتنی باشد، با محبت و احسان محبوبیت حاصل میشود. دقت میکنید با رفتار سنجیده و حرفهای محکم زدن آن عظمت ایجاد میشود، این ترکیبش خیلی قشنگ است که از طرفی پدر در چشم بزرگ باشد، عظمت داشته باشد، همچنان که امام حسین فرمودند وَ فِي أَعْيُنِ النَّاسِ فَعَظِّمْنِي؛ خدایا در چشم مردم مرا با عظمت کن. امام حسین چه نیازی دارد مردم او را بزرگ بدانند؟ میخواهد دست آنها را بگیرد، میداند اگر او را کوچک بشمارند نمیتواند دست آنها را بگیرد و فرزند عزیزش امام سجاد در زیارت امین الله فرمود مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ وَ سَمَائِكَ؛ خدایا کاری کن مرا دوست داشته باشند چه نیازی دارد مردم را دوست داشته باشند؟ میخواهد دست بگیرد.
شریعتی: و قرار است مربی باشد.
حجت الاسلام نظافت: و مربی هم باید محبوب باشد و هم عظمت داشته باشد. بعد نامه شروع میشود حالا ۱۴ ویژگی از جوان میگوید. از پدری است با این ویژگیها به فرزندی اولین ویژگی چیست؟ الْمُؤَمِّلِ ما لايُدْرَكُ، 14 ویژگی را میگویند، اول این را بگویم که جوان باید خودش را بشناسد، یعنی ما باید هم خودمان را معرفی کنیم و اعتماد جلب کنیم و هم جوان را باید به خودش بشناسانیم. بشناسانیم یعنی چه؟ یعنی هم از عظمتش و استعدادهایش بگوییم تا خودش را تحقیر نکند و اعتماد به نفس داشته باشد، برای خودش ارزش قائل باشد، حالا چه به معنای کلانش، معنای کلان آن چیست؟ هر انسانی عظمت دارد. یک عبارتی هست در مناجات خمسة عشر فرموداِلهِی اِنْ أَنامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الاِْسْتِعدادِ لِلِقائِکَ فقد نبهتنی المعرفة بکرمک و آلائک، فرمود خدایا اگر غفلت از آن استعدادهایی که به من دادی مرا به خواب برده است، معرفت به این نعمتهای مادی و معنوی مرا بیدار میکند، که اگر قرار بود من مثل حیوان در این دنیا بلولم پس چرا این همه عقل خدا به من داد؟ انبیا را فرستاد؟ این بیقراری را داد و این همه نعمت برای چیست؟ پس ما باید به جوان اعتماد بدهیم و عظمتش را بگوییم و مزیتهای نسبی هم هر جوان دارد. یعنی استعدادهای همه یک جور نیست، مزیتهای نسبی آن را هم بگوییم تا اعتماد به نفس پیدا کند، ولی به قول یک آقایی اعتماد به نفس با اعتماد به سقف فرق میکند. اعتماد به سقف یعنی خیلی خودش را باور دارد و خیلی چیزها را تو نمیدانی پسرم، نپختهای، یعنی هم میگویند خودت را باور کن هم اگر زیادی خودش را باور کند سوزن میزند میگویند ببخشید زیادی خودت را باور نکن، یعنی آن تعادل را ایجاد میکنند. امیرالمومنین هم دارند اعتماد جلب میکنند، هم در آن تعادل ایجاد میکنند. اولین ویژگی که چون جوانها گاهی استغنا پیدا میکنند و این به قول شما خیلی ضربه میزند که خودشان را از تجربه بزرگترها بینیاز بدانند. در مناجات شعبانیه به نظرم هست الهی أَبْلَيْتُ شَبَابِي فِي سَكْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْكَ؛ جوانی من را خدایا هدر نکن یعنی یک وقتهایی میفهمد که پدر زیر خاک است یا یک وقتی میفهمد که خودش دیگر توان ندارد، بعد او باید به نسل بعد بگوید پسرم تو عمرت را هدر نده و او هم گوش نمیدهد درست باز او پیر بشود و بچهاش بگوید و به نظر این بحث خیلی مهمی است که ما جوان را به خودش بشناسانیم.
شریعتی: هر چقدر دنیا رنگ رنگی میشود و جاذبههایش بیشتر میشود ما یک مقداری احساس میکنیم غفلت بیشتر عارض میشود بر ما.
حجت الاسلام نظافت: میدانید الان با این رسانهها علم بسیاری از انسانها گسترده ولی عمق آن یک سانت هم نیست.
شریعتی: چون فرصت فکر کردن هم پیدا نمیکنند.
حجت الاسلام نظافت: بعد این امر را مشتبه میکنند فکر میکنند همه چیز... و لذا عجیب است ما میبینیم همه در مورد همه چیز نظر میدهند. یعنی مثلاً لا اعلم، لا ادری، اصلاً نیست تا اینکه بنده بیش از ۴۰ سال است سرم در آیه و روایات است و باید خیلی از چیزها را بگویم نمیدانم، گاهی به من بعضیها میگویند اعتراض میکنند چرا فلان جا موضعگیری نکردی؟ گفتم که اشراف ندارم و آگاهی ندارم. به من یاد دادند که سکوت از سخن یک جاهایی بهتر است. فرمود اگر سخن است تو نقره است سکوت طلا است کجا؟ جایی که اشراف نداری تخصص نداریم ما همه چیز را نمیدانیم، هر کس یک تخصصی دارد. حالا اولین ویژگی چه است؟ اِلَى الْمَوْلُودِ الْمُؤَمِّلِ ما لايُدْرَكُ، تو فرزند منی و آرزومند چیزهایی هستی که به آن نمیرسی، حالا تو رو خدا ببین این چه ادبیاتی است؟ خیلی فکر میخواهد تا این ادبیات را بفهمیم حضرت بچهاش را باد نمیکند، اوج در آن ایجاد نمیکند، ببخشید چاخان نمیکند، تملق نمیگوید، میگوید تو آرزوهایی داری که به آن نمیرسی از همون اول دارد توقع او را کم میکند. اولاً اشاره میکند به بحث آرزو، چون در روایت داریم آرزو رحمت امت من است، اگر آرزو نبود مادری فرزندش را شیر نمیداد، هیچ باغبانی درختی نمیکاشت، برای اینکه حضرت عیسی نشسته بودند یک پیرمردی بود پیر بود ولی داشت کار میکرد و زمین را زیر و رو میکرد حضرت عیسی فرمود خدایا آرزو را از او بگیر، تا این دعا را کرد پیرمرد این بیل را گذاشت و نشست، لحظاتی گذشت خدا حضرت عیسی فرمود خدایا آرزو را برگردان تا این دعا را کرد بلند شد و شروع به کار کرد.
شریعتی: اگر امید نباشد کسی کاری نمیکند.
حجت الاسلام نظافت: و آرزو اصلش این است نکته دوم این است که آرزوها تمامی ندارد.
شریعتی: آن طول عمل و درازی آرزوهاست که خطر دارد.
حجت الاسلام نظافت: حال آن معنای خاصی دارد که عرض میکنم، خود آرزو تمامی ندارد یعنی شما به هر آرزویی برسید باز آرزوی دیگری خواهید داشت، بشر این گونه است. فرمود لا تَخْلو النَّفْسُ مِنَ الأملِ؛ امکان ندارد وجود انسان یک روزی از آرزو خالی بشود مگر اینکه اجل آن برسد. فرمود الآمال لا تنتهی، آرزوها تمام نمیشود ته ندارد و نهایت ندارد. حالا آرزوها دو نوع است آرزوهای حقیر، پست، غافل کننده، آرزوهایی که وقتی به آن میرسیم تازه میفهمیم پوچ بود، تا نرسیدیم فکر میکنیم خیلی مهم است، وقتی میرسیم میفهمیم خبری نیست این یک نوع آرزو است که همچین آرزوهایی نداشته باشیم و آنهایی که به حرف گوش نمیکنند و چنین آرزوهایی دارند و حاضر نیستند گوش بدهند خدا به پیامبر اکرم فرمود آنها را رها کن ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ؛ بخورند آرزو آنها را غافل کنند و بهره ببرند و آرزو آنها را غافل کنند. گفتند از آرزوهای باطل پرهیز کنید، آرزوهای خیالی و وهمی نداشته باشید. حالا آرزوی خوب هم داریم یکجا در قرآن کلمه آرزو به کار رفته است و آن همین آیهای است که میخوانم المال و البنون زینة الحیاة الدنیا؛ مال و فرزند زینت زندگی دنیا است یعنی خدا دوست دارد دنیای ما قشنگ باشد، بی پول و فقیر نباشیم، بی فرزند هم نباشیم، این دوتا زندگی را زینت میدهد. انشاالله آنهایی که پول ندارند خدای متعال بینیازشان کند و آنها که فرزند نکنند ندارند خدا مکرر روزی آنها کنند و یک فرزند شایسته و صالح، که فرمود اگر انیس موافق نباشد زندگی گوارا نیست. بعد خدای متعال فرمود باقیات الصالحات وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلًا؛ فرمود باقیات الصالحات بهترین پاداش و بهترین آرزو است. خوش به حال کسی که آرزوهایش حقیر نباشد آرزوی حقیر چیست؟ اشکال ندارد داشته باشیم ولی ته آرزوهایمان آن نباشد. آرزوهای حقیر ماشین است، خانه و چاه نفت است و کل این دنیا آرزوی بلند چیست؟ که این عمر ۶۰ ساله تبدیل بشود به یک میلیون سال به ۱۰۰ میلیون سال، به یک میلیارد سال بشود میشود؟ بله میشود از خودت در این دنیا رد پای خوبی به جا بگذار. باقیات الصالحات داشته باش.
شریعتی: خودت را به ابدیت وصل کن.
حجت الاسلام نظافت: این گونه چون ما میمیریم مسجدی که ساختیم سبب میشود که ما سهیم باشیم در ثواب همه آن نمازگزاران، درمانگاهی که ساختیم، کتابی که نوشتیم، فیلم سینمایی خوبی که یک فیلمنامه نویس و کارگردان مشترکا تولید کردند، برنامه خوب سمت خدا هر ثوابی که هست یک یکی برای تهیه کننده و فیلمبردارها هست، خدا حواسش جمع است این آرزوی خوب است ببینید ماه محرم و صفر است دیگر چقدر در این ماه محرم و سفر میگوییم عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ؛ خدایا تا زنده هستم نه تنها تا زنده هستم همیشه تا زمانی که شب و روز باقی است سلام من بر حسین باشد، چه طوری میشود من که مردهام؟ بچههای من که میگویند السلام علی الحسین من شریک هستم. پس باقیات الصالحات بهترین آرزو است و لذا پول نداشته باشیم نمیتوانیم باقیات الصالحات داشته باشیم پس ثروت را برای باقیات الصالحات بخواهیم به اندازهای که ضرورت دنیا است استفاده کنیم بقیه آن را برای ابدیت مصرف کنیم. فرزندمان را هم جوری تربیت کنیم که باقیات الصالحات داشته باشد حالا این باقیات الصالحات چند رقم است، مسجد هست، بناهای خوب هست، فیلم خوب هست، کتاب هست، ریل گذاری خوب هست.
شریعتی: سنتهای پسندیده.
حجت الاسلام نظافت: و مهمترین آن فرزند چرا؟ چون فرزند همه این کارها را میکند بهترینش این است و لذا از امیرالمومنین یاد بگیریم برای فرزندمان وقت بگذاریم و حالا سوال؟ امیرالمومنین میگویند پسرم تو آرزوهایی داری که به آن نمیرسی منظور چیست؟ واقعا بچهها به خیلی از آرزوهای آنها میرسند ما رسیدیم، خیلی چیزها انسانها میخواستند چرا حضرت انقدر قاطع میگویند نمیرسی؟ همان اول هم میگویند با اینکه ازدواج میخواست بکند، مدرک میخواست بگیرد، خانه ماشین و غیره رسیدند یا به همه آن رسیدن یا به بخشی از آن رسیدند و خود خدای متعال فرموده است ما به شما میدهیم اصلاً فرمود من کان یرید العاجلة عجلنا ما له فیما نشاء لمن نرید؛ فرمود هرکسی دنیا را میخواهد به او میدهیم البته با آن مقداری که ما اراده بکنیم.
شریعتی: این چه آرزوهایی است که رسیدنی نیست؟
حجت الاسلام نظافت: جوابش این است آرزوهای ما یک ظاهری دارد و یک باطنی، یعنی چه؟ یعنی آن زمانی که من میگویم همسری داشته باشم، فرزندی داشته باشم، خانهای داشته باشم این ظاهر آن است باطن آن چیست؟ باطنش این بیقراری است، میخواهم آرام بشوم من گم شده دارم و بعد که میرسم به آرزو تازه میفهمم نرسیدم.
شریعتی: این گونه میشود که آرزوها هرگز رسیدنی نیستند.
حجت الاسلام نظافت: یعنی وقتی رسیدی تازه میفهمی نرسیدی. چون قرار نداری و جوان این را نمیفهمد. یک جمله عجیبی هست از امیرالمومنین در وصف دنیا فرمود كلُّ شيءٍ مِن الدُّنيا سَماعُهُ أعظمُ مِن عِيانهِ، هر چیزی از دنیا این گونه هست که شنیدنش از دیدنش بزرگتر است، شنیدنش یعنی چه؟ یعنی شنیدن کنایه از نداشتن است، فکر میکنی اینها تو را آرام میکند ولی نمیکند، معنایش این نیست که تلاش نکنی، ولی سراب نبین، دنیا را درست بشناس، دنیا را هدفگیری نکن که تو را آرام کند دنیا آرامت نمیکند. ببینید زن برای شوهر، شوهر برای زن، قرآن میگوید آرام میکند کنار هم، این را شما میتوانید به عنوان اشکال بگیرید، که من گفتم دنیا آرام نمیکند، پس قرآن که میگوید لتسکنوا علیها؛ جوابش این است که فرمود مسکن است سکنً؛ نفرمود طمأنینه میآورد. در قرآن برای آرامش دو واژه داریم سکنه و طمأنینه و شب هم فرمود برای سکونت است. چون روز انسانها از هم جدا میشوند و مردم سر کار میروند.
شریعتی: و چه شبهایی که انسانها پر اضطراب و بدون آرامش به صبح میرسانند.
حجت الاسلام نظافت: و این مسکن است درمان ریشهای کنیم غصهها و بیقراریها را.
شریعتی: حتی همان ازدواج و شب هم اگر گره بخورد به عالم دیگر آرامش هست به نظرم.
حجت الاسلام نظافت: حالا خدای متعال خواسته ما از هر دو نوع آرامش استفاده کنیم هم مسکن، مسکن چیست؟ همسر است، مسکن یعنی فرزند ،مسکن ماشین و خانه است. اینها ما را ۱۰۰ درصد آرام نمیکند گاهی من شوخی میکنم میگویم جوان ازدواج کن ولی بدان آرامش پیش از طوفان است تا همسر نداری یک غمی داری، وقتی همسر داری ده غم دیگر داری ولی چارهای نیست. واقعیت دنیا این گونه هست ماشین هم همین گونه است، خانهام همینطور است و چقدر خوب است فریب دنیا را نخوریم یعنی مثل پدری باشیم که در جاده بچه میگوید آب میگوید نه این سراب است، این گونه ازدواج کنیم ازدواج بکنیم ولی بدانیم این همه مشکلات ما را حل نمیکند، خانه داشته باشیم این گونه، بدانیم این همان آرزویی است که ۱۰۰ درصد ما را بینیاز نمیکند. آرزوهای دیگری هم هست آرزوهای دیگر چیست؟ آرزوی دیگر این است که من بخواهم پیر نشوم نمیشود، مریض نشوم نمیشود، دل همه را به دست بیاورم امکان ندارد، یعنی من اگر توقع داشته باشم همه بگویند به به چه سمت خدای خوبی اجرا شد، سلیقهها مختلف است. پس من اگر این را بفهمم چنین آرزوهایی نکنم بهتر است، بعد من افسرده نمیشوم. چون طبیعت همین است همین جوری هست، یعنی امیرالمومنین میخواهند بچهشان واقعیتهای عالم را ببیند تا مقاومتش افزوده بشود. خودکشی برای چیست؟ افسردگی برای چیست؟
شریعتی: به پوچی رسیدن انسانها است. برای اینکه از همان اول روی دنیا حساب ویژهای باز کرد، پدری نداشته که بگوید کار کن تلاش کن ولی بدان این ته کار تو نیست، تو با خدا آرام میشویيا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ؛ این یک آیه میگوید اصلاً تو با رنج داری میروی، دنیا داره بلا است دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ؛ پس تو انتظار نداشته باش که مریض نشوی، مشکل نداشته باشی، کسی بد و بیراه نگوید، دل همه را فرمود نمیشود به دست آورد حالا راه آن چیست؟ راه آن این است که دل به خدا بدهی دل به خدا بسپاری.
شریعتی: و تلاشمان را بکنیم.
حجت الاسلام نظافت: در معنای درستش تلاش را میکنیم نتیجه را دل به خدا میسپاریم، برنامهریزی داریم، عاقل هستیم، تلاش میکنیم، ولی اگر نشد خوش بینیم «عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ» چقدر زندگی مومنانه شیرین است! آقای شریعتی فهمش شیرین است! اول آن خدا چه غوغایی میکند، فهمش انصافاً... چون هر جای این دین را انسان نگاه میکند میبیند یک مجموعه منسجم است، یک مجموعه منسجم است. بنابراین انسان آرزومند دنیای بی بلا است فایدهای ندارد، دنیای بدون درد، دنیای پر از رفاه نمیشود، در خطبه ۲۸ حالا اگر شما خواستید بیاورید خطبه ۲۸ امیرالمومنین برای دنیا اینگونه میگویند، میگویند «الا و انّ الیوم المضمار و غداً السّباق» مضمار با ض در قرآن ضامر به شتر لاغر میگویند مضمار با ضاد به آن مکانی که عربها اسبهای مسابقه را میآوردند آنجا قرار میدادند غذا و آب اینها را کنترل میکردند اینها را میدواندند تا لاغر شوند. حضرت میگویند کل این هفتاد سال مثل آن مضمار است یعنی آوردند ما را اینجا بدوانند تا لاغرمان کنند. یعنی چه لاغر کنند؟ یعنی روحی چابک داشته باشیم یعنی دنیا باشگاه روح سازی است. بچههایی که به باشگاه بدنسازی میروند آنجا غذا میخورند؟ نه، عرق میریزند، رنج میبرند و زحمت میکشند چون میداند باشگاه است انتظارش را تنظیم کرده است با زحمت، لذا از آن رنجها لذت میبرد.
شریعتی: چون توقع رفاه و آسایش را آنجا ندارد.
حجت الاسلام نظافت: آفرین؛ این رمزی که فرمود، دو آیه در مورد گشایش داریم یک آیه فرمود: سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا؛ صبر کن سربالاییها تمام میشود. یک آیه هم فرمود: إن مع العسر یسراً؛
شریعتی: در دل سختیها.
حجت الاسلام نظافت: یعنی سختیها آبستن آسانیهاست؛ این را کجا میشود فهمید؟ این را در آن باشگاه بدنسازی میشود فهمید. سختی است ولی در دلش یسر است هم الان لذت میبرد هم بعدا هم که مدال میگیرد هم زمان بازویش دارد قوی میشود، توقع خود را از دنیا پایین بیاوریم، و الا تا نرسیدیم همان طور که فرمودید رنج و برسیم پوچی است. و خودکشی فقط مال آدمهای فقیر نیست. پولدارها هم خودکشی میکنند.
شریعتی: گفت در دل رنجها سعی کن رشد کنی، در دل دردها، و اگر تو رشد نکنی درد رشد میکند.
حجت الاسلام نظافت: آفرین، و لذا خدای مهربان ما را در این دنیا قرار داده است که رشد کنیم اگر هدفمان رشد نباشد باید غصه بخوریم و فایدهای هم ندارد ولی اگر هدفمان رشد است از این رنجها لذت میبریم عاشقانه اینها را تحمل میکنیم. آرزوهای دست نیافتنی را گفتیم بنابراین اشتباه برداشت نشود.
شریعتی: «السَّالِکِ سَبِيلَ مَنْ قَدْ هَلَکَ».
حجت الاسلام نظافت: یعنی رونده راه کسی هستی که مرد یعنی در جادهای هستی که پدر بزرگ تو بود، پدر تو بود، و حالا تو هستی، یعنی تمام بلاهایی که سر ما آمده است به نحوی سر ما خواهد آمد، این هم باز همان است یعنی دارد بچهاش را آماده سختیها میکند، اولا میگوید که سالک هستی یعنی نمیتوانی در جاده بایستی، میبرند تو را، پس خودت برو. شنیدید در عرفان میگویند که سالک باشد؟ اینجا حضرت میگویند تو روندهای این سلوک جبری است، سلوک معنایش سلوک جبری است یعنی با هر نفس ما را دارند میبرند ته آن هم همان بلایی که سر پدربزرگ آمد، همان اتفاق دارد میافتد پس تو سعی کن با پای خودت بروی و انتظارت را بالا نبری و واقع بین باشی، و در این دنیا توقعت را بالا نبری. و لذا در قرآن داریم کلُّ نفسٍ ذائقة الموت؛ هر کسی روزی مرگ را خواهد چشید.
شریعتی: و این راهی است که به مرگ ختم خواهد شد.
حجت الاسلام نظافت: هلک یعنی مرگ؛ هلاک شد. قرآن میگوید قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ؛ آن مرگی که از آن فرار میکنی به سراغ شما میآید. ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ؛ شما را برمیگردانند، روحتان را در محضر خدا میبرند، در محضر عالم غیب و شهادت.
شریعتی: و آنجا آگاهتان میکنند به کارهایی که کردید.
حجت الاسلام نظافت: و خدا را نمیشود فریب دارد خدا عالم است به غیب و شهادت ما؛ بنابراین حضرت در این نامه آقای شریعتی هم از مرگ خودشان گفتند هم از مرگ خود جوان. این «السَّالِکِ سَبِيلَ مَنْ قَدْ هَلَکَ» اینجا از مرگ جوان میگویند که جوان تو سفر پر خطری را در پبش داری، بعد برای اینکه آدمها ا ز پوچی بیرون بیایند اسلام جواب دارد برای این سوالات، فرمود سر قبر که مینشینی بگو این دنیایی که آخرش این است ارزش ندارد که این قدر دلبستگی داشته باشیم، شایسته است از همان اول دلبستهاش نباشیم.
شریعتی: اگر یک پولی یک اختلاسی خدای ناکرده اگر دنیایی یا گناهی به تو روی آورد همین یاد مرگ است که تو را تنظیم میکند.
حجت الاسلام نظافت: چون گاهی نفس آن چنان فشار میآورد که آدم کم میآورد. فقط یاد مرگ است که آرام میکند و باید آنهایی را که بیت المال دستشان است را به قبرستان ببرند، هم نظارت هم تهدید هم قاطعیت قوه قضائیه هم موعظه، چون شما هر چه نظارت کنید باز باید برای آن دوربینهای ناظر باید دوربین بگذارید که نمیشود. اسلام میگوید که این ترکیبش با هم خوب است امیرالمومنین این کارها را کرده است هم از مرگ گفته است، هم قاطع برخورد کرده است هم آبرویش را برده است، هم دوربینهای نظارتیاش را قوی کرده است، یعنی جاسوس داشتند حضرت، همه را با هم جواب میدهد، واقعا فقط راه درک پوچی دنیا قبرستان است.
شریعتی: که آخرش اینجاست خیلی وقتها میگوییم که انتهایش چه؟ انتهایش آنجاست.
حجت الاسلام نظافت: جمله بعدی غرَضِ السقام؛ غرض یعنی چه؟ یعنی سیبل.
شریعتی: در معرض بودن.
حجت الاسلام نظافت: در میدان تیر یک تابلویی میگذارند که به آن تیر بزنند حضرت میفرماید که تو مثل آن سییبل هستی غرض هستی یعنی هدف گیری میشود به تو، چه تیری؟ اسقام، اسقام یعنی بیماریها این هم باز توقع بچهمان را پایین بیاوریم. بیماری هست آن را نمیشود حذف کرد سلامتی نعمت بزرگی است تا تیر نخوردی قدر بدان، فرمود: فقر بلاست اسلام دوست ندارد جامعه فقیر باشد. و اگر فقر هست در جامعه یک عدهای دارند دزدی میکنند، یک عدهای دارند ظلم میکنند، یک بیعدالتی هست بیجهت فقر نخواهد بود. بعد فرموده است این بلاست آن کسی که فقیر است دارد آزمایش میشود، بعد فرمود بدتر از فقر بیماری است، اگر من قدر سلامتی را بدانم میتوانم با این مشکل مادی موقتی کنار بیایم، ولی حالا مدام غر بزنم و خودخوری کنم، خودم را مریض میکنم که...
شریعتی: مریضتر. یک وقتهایی در مریضی هم غر میزنیم.
حجت الاسلام نظافت: آن تیر زودتر میآید، بنابراین تا سالم هستیم قدر سلامتی را بدانیم و مراقب سلامتی باشیم، و بگوییم خدایا عافیت را از ما نگیر. این دعا را بینندگان حفظ کنند ساده است اللّهُمَّ إنّي أسألُكَ العافِيَةَ ، و أسألُكَ جَميلَ العافِيَةِ ، و أسألُكَ شُكرَ العافِيَةِ ، و أسألُكَ شُكرَ شُكرِ العافِيَةِ.
شریعتی: عافیت و شکر عافیت و شکر شکر عافیت را.
حجت الاسلام نظافت: این هم لیاقت میخواهد که من شاکر عافیت باشم البته به شما بگویم عافیت دامنهاش گسترده است اگر امنیت داریم عافیت است، عافیت فقط برای سلامتی جسم نیست اگر آلوده به اعتیاد و شراب و گناهی نشدم این هم عافیت است. اگر آزمایش سخت ما را نکردند این هم عافیت است که اینها کدهای...
شریعتی: انشالله در دین و دنیا و آخرتتان عافیت داشته باشید و انشالله داشته باشیم همه ما.
حجت الاسلام نظافت: حضرت دارند آمادهاش میکنند که اگر بیماری پیدا کرد خودخوری نکند، و بتواند با بیماریاش حال کند، صفا کند.
شریعتی: و حضرت دارند یک جهان بینی را در واقع یاد میدهند.
حجت الاسلام نظافت: بله دنیا شناسی است یکی از معارف کلیدی این است اولا قرآن میگوید إن کنتم تعلمون فإنهم یعلمون؛ شما مریض میشوید کفار هم مریض میشوند. بعد فرمود ترجون من الله ما لا ترجون؛ ولی تو مومنی و امیدی داری که او ندارد. تو میدانی به ازای هر دردی که در بیماری دارد ده ها نوع امتیاز گیرت میآید. من خواهش میکنم این دعای 15 صحیفه سجادیه را عزیزان حتما مطالعه کنند به ویژه وقتی که بیمار میشوند در آن دعا خیلی عجیب است. حالا من نمیدانم چه قدر وقت داریم که چند فرازش را بخوانم؟
شریعتی: دو سه دقیقه فرصت داریم تا قرار قرآنمان انشالله.
حجت الاسلام نظافت: عرض شود خدمت شما پس این ضایع میشود خلاصه بگویم فرمود إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِیَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِیَاءِ کَرَامَة؛ بلا کلاً خوب است اگر گناه کردم دارم پاک میکنند مرا، خوب است مثل اینکه مسواک نزدم حالا دارم مرتبش میکند این پس بد نیست. اگر نه اشتباهی نکردم میخواهم درجه من را بالاتر ببرند و آزمایش جدیدی کنند اگر به کسی بگویند اجازه نمیدهیم در کنکور شرکت کنی خوب است؟ ناراحت میشود میگوید من را هم آزمایش کنید با بلا میخواهند آزمایش کنند میخواهند مقامات را بالا ببرند. بنابراین مواجه مثبت با بلاها این تهدید را تبدیل به فرصت میکند، مواجه غلط با فرصتها، فرصتها را تبدیل به تهدید میکند. همه بحث این مواجه درست است و آن جهان بینی که شما فرمودید آن معرفتی که ائمه میگویند این معرفتی که این نامه به ما میدهد که ما مواجه مثبت داشته باشیم با عالم تا بتوانیم از سختیها هم یک فیضی ببریم.
شریعتی: انشالله، خیلی از شما ممنونم و متشکرم ما یک وقتی چهارشنبههای ما یک موضوع محوری داشت و آن هم هنر رضایت از زندگی بود، هم جناب حاج آقای عباسی که خدا حفظشان کند و هم حاج آقای تراشیون نکته کلیدیشان همین بود و من احساس میکنم تمام آن حرفها را امیرالمومنین در این چند خط هم توصیف خودشان و همین چند خطی که توصیف فرزندشان شد به نظرم بیان کردند و با این جهان بینی تو میتوانی از زندگیت راضی باشی و وارد بلاها و امتحانات و ابتلائات شوی، انشالله که امتحاناتمان در زندگی سخت نباشد به معنای واقعی کلمه. حاج اقا خیلی از شما ممنون و متشکرم خیلی خوب، ما یک قراری گذاشتیم برای نوجوانهای عزیز که همراه شویم و آنها را راهی سفر انسان ساز اربعین کنیم و بشوند زائر الحسین، 1110 نفر از نوجوانان مهان خانواده سمت خدا هستند عزیزانی که میخواهند مشارکت کنند و این نوجوانها را همراهی کنند میتوانند با ما همراه شوند و نوجوانانی که میخواهند در این طرح همسفر و هم قدم شوند آنها هم میتوانند ثبت نام کنند به سایت ما میتوانید مراجعه کنید همکاران ما در سروش و ایتا و بله و هم عدد 40 را دوستانمان میتوانند به 20000303 پیامک کنند طرح اربعین و نحوه مشارکت انشالله برایشان ارسال خواهد شد. امیدوارم که همگی مأجور باشید خاصه آنهایی که به هر دلیلی نمیتوانند زائر کربلای معلی شوند و با حسرت تماشا میکنند این پیاده روی با شکوه را میتوانند عزیزانمان را به نیابت از خودشان خاصه نوجوانها انشالله عازم و راهی کنند. مشرف شویم به ساحت قرآن کریم و انشالله آیات را بشنویم و بعد از تلاوت ایات انشالله در دقایق پایانی با احترام با شما هستیم و در کنار شما. صفحه 406 قرآن کریم را انشالله دوستانمان تلاوت میکنند. باز میگردیم با احترام همراه شما و در کنار شما.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
صفحه 405 قرآن کریم
شریعتی: اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم من باز هم یادآوری میکنم عزیزانی که میخواهند مشارکت کنند که نوجوانها زائر سیدالشهدا شوند در این سفر بسیار بسیار انسانساز میتوانند عدد 40 را به 20000303 پیامک کنند و به زیرنویسهای ما دقت کنند انشالله که خداوند از همگی قبول کند و امیدوارم که امام حسین نظر لطفشان را از تک تک شما دریغ نکند. خیلی خوب وقت در اختیار حاج آقای نظافت است و نکتههای پایانی را بشنویم و دعا کنند و انشالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام نظافت: بله آیات تلاوت شده در صفحه 405 نکات مرتبط با بحث ما هم داریم اولا فرمود که يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ* کفار ظاهر زندگی دنیا را میدانند و از آخرت غافلند. یعنی کسی میتواند با این دردها و رنجها کنار بیاید که آن ظاهر را نگاه نکند، بداند که ما منزل بزرگی در پیش داریم سفر ابدی در پیش داریم بعد فرمود: * أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ* با خودشان تفکر کنند اسلام دعوت به تفکر میکند مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ* خدا کار پوچ انجام نمیدهد، معنا ندارد که ما را بیافریند بعد از این همه درد و رنج بمیریم و بپوسیم و تمام شود برود؟ یک انسان عاقل این کار را نمیکند، خالق عقلها این کار را میکند؟ فرمود اگر در درونشان فکر کنند میرسند به آنجا که آدم هدفی دارد، حساب و کتابی دارد، در یک آیهای داریم أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ؛ شما فکر میکنید ما شما را بیهوده آفریدیم و به سوی ما برنمیگردید؟ این هم دعوت به تفکر و چه قدر خوب است این عزیزانی که در راهپیمایی اربعین میروند... یک طلبهای به من گفت که اربعین بهتر است بروم یا بنشینم درس بخوانم؟ گفتم اربعین برو ولی در راه فکر کن؛ اربعین برو در راه قرآن حفظ کن، اربعین برو در راه دست دیگران را بگیر، فقط که درس ظاهری که نمیخواهیم بخوانیم تفکر هم خودش خیلی مهم است، تفکر به هدف ابی عبدالله و قیام، حالا اینجا خدای متعال تفکر به اصل این خلقت، که خدا ما را برای چه آفریده است؟ عالم پوچ و بدون حکمت نیست. بعد فرمود: أفلم يسيروا في الأرض؛ سیر نمیکنند روی زمین، فینظروا، دقت کنند، كيف كان عقبة الذين من قبلهم كانوا هم أشد منهم قوة؛ که نسلهای قبل آدمهای قوی بودند، ابن زیاد به ظاهر قوی بود، عمر سعد قوی بود، اینها سرمست شدند مردند و تمام شد و رفت. وءاثارا الأرض وَعَمَرُوهَا؛ اینها زمین را به ظاهر چه قدر آباد کردند به زرق و برق این زندگی رسیدند؟ و انبیا که آمدند اینها بیتوجه بودند و ظلم به خودشان کردند وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ؛ چه قدر دقیق است این آیات! میگوید گناهان ذره ذره جمع میشوند در برابر ولی خدا میایستند، تکذیب میکنند نشانههای خدای متعال را، خواهش میکنم این آیاتی که خوانده شد آیات دقیقی است...
شریعتی: حتما، با تدبر و تأمل انشالله. حاج آقای نظافت خیلی از شما ممنونم خوش گذشت در کنار شما در محضر امیرالمومنین با توصیههای دلسوزانه و بلندشان، باید خداحافظی کنیم خیلیها التماس دعای ویژه گفتند، مریض دارند، دلشان میخواهد فرزنددار شوند، خداوند فرزندان صالحی به آنها عنایت کند، دوست دارند زائر اربعین شوند دعا کنید انشالله حاجات عزیزانمان مستجاب شود.
حجت الاسلام نظافت: انشالله زیارت مقبول، چه از دور برای کسانی که نمیتوانند چه کسانی که میتوانند به زیارت بروند نصیبشان شود و از ظرفیت زیارت اربعین بتوانیم استفاده کنیم غوغایی است واقعا زیارت اربعین بستر عجیبی است و این طرح خوبی است که ما جوانها را بفرستیم و اینها را با امام حسین گره بزنیم.
شریعتی: دستشان را در دست امام حسین میگذاریم.
حجت الاسلام نظافت: خیلی اثر و برکات دارد و امیدوارم هر کسی به هر مقداری که میتواند خودش را محروم نکند.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم انشالله از امام رضا زیارت اربعین را بخواهیم و انشاالله که حضرت امضا کند تک تک عزیزانمان زائر بین الحرمین شوند و زائر سیدالشهدا. خیلی خوب کبوتر دلمان را پر میدهیم به سمت کربلای معلی. گفت: سلام من از دور بر تو و حرمت سلام من به بلندای بیرق و علمت، السلام علیک یا ابا عبدالله.