اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-05-14-حجت الاسلام صفایی بوشهری-نقش انحرافات تاریخی در حادثه عاشورا

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام علیکم و رحمة الله سلام می‌کنم به همه عزیزانم خانم‌ها و آقایان در هرجا که هستید الهی حال دلتان خوب باشد باغ ایمان‌تان آباد، تن‌تان سالم و قلب‌تان سلیم، خیلی خوشحالیم که با همیم و در کنار هم هستیم و همه بینندگان عزیز شبکه افق و همه شنوندگان خوب رادیو معارف با دل و جانم سلام عرض می‌کنم و همین طور محضر عزیز دلمان حاج آقای صفایی خیلی خیلی خوش آمدید.

حجت الاسلام صفایی بوشهری: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته بسم الله الرحمن الرحیم بنده هم محضر مبارک حضرت عالی مردم عزیز، شریف، بزرگوار، ولایی ایران عزیز سلام عرض می‌کنم عرض ادب و دعای خیر دارم امیدوارم همه اعمال مقبول درگاه احدیت به ویژه این لیالی ایام مقبول پیشگاه حضرت سیدالشهدا قرار گرفته باشد انشاالله.  
شریعتی: انشالله؛ خیلی خوش آمدید خوشحالیم که در خدمت شما هستیم و انشالله از محضر شما بهره‌مند می‌شویم یک بحثی را راجع به ایمان آغاز کردیم و ناتمام ماند و این جلسه در خدمت شما هستیم  و بحث شما را خواهیم شنید.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: خواهش می‌کنم. بسم الله الرحمن الرحیم، یکی از محبوبان خدا که در متون فاخر ساحت مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تصریح بر آن داشته بنده با ایمان است فرمودند که در یک حدیث قدسی خداوند فرمود ما خَلَقتُ مِن خَلْقي خَلْقا أحَبَّ إلَيَّ مِن عَبديَ المؤمنِ؛ من در جهان هیچ چیزی را محبوب‌تر از بنده باایمانم نیافریدم این عبارت یک عبارت فوق العاده‌ای است یعنی بنده با ایمان محبوب‌تر است از فرشتگان برای خدا. فرشتگان جایگاه ویژه‌ای در عالم خلقت دارند ولی بنده باایمان فرا فرشته است برای خدا، روی زمین هست زندگی می‌کند اما قلب‌های عرشیان متوجه او هست محبت خدا متوجه او هست. تردیدی نیست که در عرش بنده مومن مشهورتر و معروف‌تر است تا روی زمین، به همین جهت انسان با ایمان باید فوق العاده خوشحال باشد تمام وجودش، امید سرشار از نشاط و شادابی روحی که من شخصیتی دارم که محبوب خداست و خداوند فرموده ما خَلَقتُ مِن خَلْقي خَلْقا أحَبَّ إلَيَّ مِن عَبديَ المؤمنِ؛ گفته تمام جهان را آمار بگیرید سراسر جهان و همه جا را بگردید محبوب‌تر از بنده با ایمانم پیدا نمی‌کنید برای من، این خیلی مقام است و انسان باایمان همیشه باید شکرگزار باشد که خدا این توفیق را به او عنایت کرده که او سر به عرش می‌ساید چون محبوب با محبش انس دارد و محب هم با او همیشه محب مأمن یحب است محب همیشه به دنبال محبوب است و کنار او است و جا پیدا می‌کند اینجا خدا محب است و بنده باایمان محبوب، پس خدا کنار اوست این خیلی نکته مهمی است. به همین جهت هرچه به ایمان خود بیفزاییم درجه محبت خدا به ما بیشتر می‌شود نکته‌ای که اینجا وجود دارد این است که ایمان درجاتی دارد اینطور نیست که ایمان یک درجه داشته باشد و بگوییم که انسان‌ها باید به آن درجه ایمان برسند نه ایمان ۱۰ درجه در روایات دارد یعنی آن انسان که خدا را قبول دارد باور دارد و اعتقاد دارد خود را در محضر خدا می‌داند و اهل دستورات دین هست ابتدایی، او هم باز ایمان دارد انسان‌های عارف بالاتر ایمان دارند و ایمان یکی از مقولات دارای درجات است درجات و مراتب و یا به تعبیر فلسفی مقول به تشکیک است.
شریعتی: پله پله، درجه درجه.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: لذا انسان باید بکوشد در طول زندگی خود به درجات ایمانش اضافه کند که درجات ایمان و شیوه رسیدن به او را انشاالله عرض می‌کنم انسان به اندازه ایمانش که در درون خود ایمان هم عمل ایمانی زایش می‌شود در آخرت محشور و محبور و در درجات عالیه بهشت قرار می‌گیرد. نکته دیگری که قابل توجه است خداوند انسان را دارای دو ویژگی کنار هم آفریده است اما یکی مقدم است و دیگری اصل است. یک ویژگی آن حیات حیوانی و حیات فیزیکی او هست. می‌خورد، می‌آشامد، زندگی مختص این فیزیک جسمی دارد، دنبال خانه است، دنبال زندگی است، ابتداییات و امور مادی، خداوند گفته در این با تمام حیوانات مشترک هستید آن چیزی که به شما انسانیت می‌دهد و نام شما را انسان می‌کند و میزان تشخیص ارزش شما هست آن بعد معنوی و شخصیت انسانی و معنوی شماست، شخصیت روحانی شماست و میزان قضاوت آنجاست که چقدر شما در عرصه امور معنوی رشد کرده‌اید چقدر موفق بودید اصلاً ایمان شما چقدر است؟ یا خدای نکرده دارای سقوط ایمانی شده‌اید بد ایمان و سست ایمان شدید، آن جا معیار است. لذا تمام امور مادی و زندگی مقدمه‌ای است برای بودن تا شدن شخصیت ایمانی، یعنی زندگی مادی ما برای بودن ماست تا شخصیتی بزرگ در تراز انسانیت انسان الهی بشویم لذا آن اصل است و ما بعد از حیات دنیایی خود که جسم به خاک سپرده می‌شود آن حیات روحانی است که میزان عذاب و عقاب و ثواب و تنعمات الهی است تا قیامت که این جسم برمی‌گردد و ترکیب می‌شود اما در یک فرا و جغرافیای فوق العاده بی‌نهایت ابدی که انسان یا به بهشت یا به جهنم می‌رود. خداوند یکی از نکاتی که توجه می‌کند به انسان این است که انسان قدمی به سمت ایمان برمی‌دارد یا نه؟ اگر برداشت خداوند سرازیر می‌کند از عرش این شاخصه‌های ایمانی را به سمت او و ایمانش را بالا می‌برد امام صادق می‌فرماید إِنَّ اَللَّهَ يُعْطِي اَلْمَالَ اَلْبَرَّ وَ اَلْفَاجِرَ؛ خداوند مال را  و دارایی را به همه می‌دهد به خوب و بد فرقی نمی‌کند چون در حیات انسانی وجود دارد خداوند به تمام موجودات و جانوران عالم خلقت این محبت و عنایت را دارد شما کوچک‌ترین موجود در عالم موجود را نگاه بکنید می‌بینید که یک رزق خاصی برای خودش دارد حتی موجوداتی که بسیار کوچکند و به چشم نمی‌آیند و یا موجوداتی که مثلاً زیر خاک هستند یا در اعماق دریاها و اقیانوس‌ها، اما وَ لا یُعطی الایمان إلا مَن أحب؛ ایمان را به همه کس نمی‌دهیم مگر اینکه آن شخص یک کاری کرده باشد که خدا دوستش داشته باشد یعنی قدمی به سوی خدا برداشته باشد. آن وقت این کشش الهی به خاطر این زمینه‌ای که فرد در وجودش ایجاد کرده آرام آرام او را رشد می‌دهد و تلاش خودش هم به کمال می‌رسد.   تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت از سمک تا به سماعش کشش لیلی برد، من به سر پنجه خورشید به آن اوج ایمان مبردم خود را ذره‌ای بود و مهر تو مرا بالا برد، آن وقت انسان احساس می‌کند خدا دست او را گرفته است و او را به سمت بالا می‌برد.
شریعتی: یعنی یک قابلیتی می‌خواهد.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: آن وقت خدا در وجود او آن قوه را گذاشته است این استعداد را گذاشته است که خیلی‌ها آن را ندیده می‌گیرند آن انسانی که این قابلیت را با یک ساختارسازی ذهنی و معرفتی در وجود خودش ایمان را جوانه می‌زند و یک حرکت کوچک انجام می‌دهد خداوند می‌گوید خوب شد آمد دیگر دست انسان را می‌گیرد و بالا می‌برد و به مراتب عالی ایمان انسان با تلاش خودش به آن دست پیدا می‌کند. نکته دیگری که قابل توجه است برخی ایمان را در حوزه قلب محبوس می‌کنند می‌گویند ایمان یعنی اعتقاد قلبی، این اشتباه است ایمان دارای مثلثی سه ضلع است که شامل آن باور قلبی، اقرار زبانی و عمل خارجی می‌شود. به همین خاطر در جلسات قبل عرض کردم که  ساحت مقدس رسول خدا ألایمان و العمل این‌ها اخوان شریکان في قًرِنٍ واحد؛ این‌ها دو تا برادرند ایمان و عمل که در یک ردیفند یکی را که انجام دادی و دیگری را نه این آن یکی را ضایع کرده است یعنی اگر عمل باشد ایمان نباشد ضایع شده چون ایمان نیست، اگر ایمان باشد عمل نباشد آن را ضایع کرده است به همین خاطر است که در ایمان خودش زایش عمل هست مثل اینکه انسان ایمان بیاورد که این آب هست تشنه باشد می‌خورد اگر ایمان نداشته باشد نمی‌خورد لذا ایمان به خدا و دین خدا موجب عمل به دین خدا می‌شود. این نکته خیلی مهمی است نکته دیگر که قابل توجه است و شاخصه‌های انسان مومن است این است که خداوند انسان‌ها را امتحان می‌کند در هر مرحله‌ای از ایمان ببیند این شخص در عرصه‌های و بحبوحه‌های امتحان در چه مرتبه‌ای از ایمان قرار دارد که خود فرد بفهمد خدا می‌داند؟ در ترجمه‌های قرآن نباید بگوییم یعلم الله؛ خدا بداند نه تا خدا معلوم بدارد برای خود شخص که در این امتحان کلاس چند هست؟ متوقف شد کلاس اول است یا نه قبول شد و رفت کلاس دوم؟
شریعتی: امتحان را دادی و کارنامه هم دست خود استاد هست ولی تو نمی‌دانی.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: به همین دلیل در قرآن هست أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ؛ آیا فکر می‌کنند مردم که رها می‌شوند همینی که بگویند ایمان آوردند به زبان، بعد این‌ها دچار امتحان‌های سخت نمی‌شوند؟ این یک گمان اشتباه است این استفهام انکاری به آن می‌گویند در ادبیات عرب، انکار می‌کند خدا و می‌گوید این چنین حسابی نکنید در هر مرحله‌ای از ایمان که شما باشید چه ایمان ابتدایی چه ایمان متوسط چه ایمان عالی، شما به اندازه کلاس‌تان امتحان می‌شوید. اما خداوند می‌فرماید جای امتحان فِتنَة، فِتنَة یعنی امتحان امتحانی که باعث ارتقاء شخصیت می‌شود و زنگاره‌های بدایمانی و بی‌ایمانی از انسان زدوده می‌شود مثل آهن در یک کوره برود آن آتش و شعله‌های آتش که به آهن بخورد این زنگارها می‌رود و به فولاد تبدیل می‌شود این را فتنَة می‌گویند خداوند می‌فرماید کسی که گفت من اهل ایمانم ما او را در کوره امتحان سخت می‌گذاریم که کاملاً آب دیده شود.
شریعتی: به دلیل همان پله‌هایی که در ابتدای بحث اشاره کردیم.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: تا ارتقای سطح پیدا بکند بعضی‌ها تحمل نمی‌کنند و همان جا خود را از امتحان بیرون می‌کنند و از این کوره بیرون می‌کنند و از جلسه بیرون می‌آیند یا هیچ در امتحان نمی‌نویسند و همین طور متوقفند خداوند می‌فرماید که  شما اگر بخواهید مسیر ترقی را طی کنید ایمان شما رشد کند ایمان شما مستقر در وجودتان شود باید امتحانات را پشت سر بگذارید، هر کس به اندازه آن ایمان خودش، حالا هر کسی که باشد خدا رحمت کند حافظ یک شعری دارد چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم که دل به دست کمان ابرویی کافر کیش؛ یعنی امتحانات این طور هستند جاذبه دارند ولی این طور هستند که مثل یک طوفانی است که اگر انسان ساختار وجودش مثل یک درخت بید باشد که به باد بلرزد ایمانش از بین می‌رود و سقوط می‌کند و متوقف می‌شود. آن تعبیری که می‌فرماید کمان ابرویی است کافر کیش یعنی آن جاذبه‌هایی است که کافر کیش است دنیایی است ولی ابرویش کمانی در دست دارد که قلب مرا نشانه رفته به طوفان این جاذبه‌اش این بید ایمان را اگر انسان ایمانش همچون بید باشد دچار تکان‌های شدید می‌کند خداوند می‌فرماید که ما این فتنه‌هایی که برای شما ایجاد می‌کنیم این‌ها تغییرات ماست اصلاً محبت‌های ما است ما می‌خواهیم شما آبدیده شوید، عیارتان بالا برود
شریعتی: یک وقت‌هایی هم خیلی سخت می‌شود.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: قطعاً سخت هست که  لذا به آن فتنه می‌گویند. مخصوصاً در زمانه ما که فتنه این گونه است یک میدان آتش است غبار آلود است و بصیرت می‌خواهد تا انسان از آن سالم بیرون بیاید قدرت مقاومت می‌خواهد انسان در قبالش مغلوب نشود. اما اگر کسی از این میدان سلامت بیرون آمد فولاد آب دیده می‌شود بدین جهت است که می‌گویند إنّ المؤمنَ أشدُّ مِن زُبَرِ الحديدِ؛ مومن محکم‌تر از قطعه‌های آهن است إنّ زُبرَ الحديدِ إذا دَخلَ النّار تَغيّرَ؛ زمانی که آهن در کوره رفت تغییر پیدا می‌کند اما وإنّ المؤمنَ لو قُتِلَ ثُمّ نُشِرَ ثُمّ قُتِلَ لم يَتغيّرْ قلبُهُ؛ مومن را بکشند تکه تکه کنند، دوباره زنده کنند و بگویند تو را می‌کشیم قلبش هیچ تغییری نمی‌کند.
شریعتی: مثل یاران امام حسین.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: ببینید این بزرگواران چه کردند؟ و ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا که امام الایمان است چه مامور‌های خوبی داشته چه تعداد افرادی که کنارش بودند بنابراین این امتحان قهری است و باید باشد و باعث ارتقاء کلاس انسان در عرصه ایمان می‌شود. اما این امتحانات به  اندازه کلاس انسان کوچک و بزرگ دارد یک وقتی ایمانی است در اوج مثل حضرت سیدالشهدا که خطاب کرد شما هل من ناصر ینصرنی؛ که دیگر اینجان انسان باید جان بده چون محاسبه نظامی در جریان کربلا روشن بود ۳۰ هزار نفر در مقابل ۷۲ نفر، اینجا بگوید من باید در راه ولی خدا و حجت خدا و دین خدا حمایت کنم حتی اگر کشته شوم،  این إنّ المومن أشدّ من زبر الحدید؛ آنجا دیگر اوج است اما یک وقتی این طور است که من مثال ساده بزنم اذان ظهر را می‌گویند می‌شود نماز اول وقت، انسان کارهای دیگر را متوجه بشود و نماز اول وقت و وقت فضیلت را نخواند این نیز یک امتحان کوچک است یا می‌تواند مسجد برود و آن ثواب عظیمی که نماز در مسجد دارد و نماز جماعت دارد را رها کند و در خانه نماز بخواند این نیز یک نوع امتحان است.
شریعتی: غالب غفلت‌ها و تنبلی‌های ما این طوری است.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: یک وقتی هست که در خانواده انسان یک شخصی است می‌خواهد ازدواج بکند و من پولدارم و می‌توانم کمک کنم خداوند می‌فرماید احسنو ان الله یحب المحسنین؛ احسان کنید خداوند اهل احسان را دوست دارد مَنْ جٰاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثٰالِهٰا؛ آدم ایمان به این بخواهد بیاورد باید عمل بکند عمل که کرد نشان ایمان اوست. این امتحان اوست اگر عمل کرد کلاس می‌رود بالا اگر عمل نکرد و دست آن جوان را نگرفت این معلوم است که در کوره بیرون پرت شدیم و مردود شدیم و شاید تجدید شدیم و یک امتحان دیگری از ما بگیرند یا می‌شود انسان کسی به او بدی کند و خداوند می‌فرماید عفو کنید أقرب لتّقوی هست عفو اقرب هست و نزدیک‌ترین راه است به تقوا، می‌آیند عذرخواهی می‌کند و انسان نبخشد این نیز یک امتحان است مردود شده است. من در رابطه با عفو یک حدیثی محضرتان عرض کنم روز قیامت یک فرشته را صدا می‌زند طلبکارهای خدا بلند شوند همه تعجب می‌کنند و می‌گویند مگر می‌شود کسی از خدا طلب داشته باشد؟ یک گروه بلند می‌شوند و از آنها می‌پرسند شما چه کردید که طلب از خدا دارید؟ گفتند ما در دنیا به خاطر خدا کسی را که به ما بدی کرده بود را بخشیدیم. در منزل خانم و آقا نسبت به هم خدایی نکرده یک مقداری تندی کردند آن کسی  طلبکار است که به خاطر خدا طرف مقابل را ببخشد در محیط کاری و محیط اجتماعی، اگر بخواهیم خدا با ما از در عفو دربیاید ما هم باید در زندگی رویه عفو داشته باشیم. اگر کسی به ما بدی کرد و ما را ناراحت کرد و حرفی زد و غیبتی کرد به دل نگیریم و بگوییم به خاطر خدا  می‌بخشیم تا خدا هم اگر ما مشکلی داشتیم ما را ببخشد و در روز قیامت از همان‌هایی باشیم که بلند می‌شوند و وقتی می‌پرسند چه کسانی طلبکار خدا هستند؟ ما جز آنها باشیم که بگوییم ما هم هستیم با تمام مشکلاتی که داریم به خاطر خدا بخشیدیم یک مقداری از خدا طلب داریم و خدا به خاطر همین آن فرد را می‌بخشد حتی اگر کارهای بد کرده باشد می‌گویند چون عفو کردند و بخشیدند پس من هم همه را ببخشایم. این نکته بسیار مهم است و نشان از روح بزرگ انسان است که کسی که به او بدی کرده را به راحتی می‌بخشد و خدا هم به راحتی او را می‌بخشاید و این کار بزرگی است پس بنابراین این امتحان حقیقت حیات انسان در مقام عیارسنجی ایمان است.
شریعتی: با این نکته‌هایی که شما فرمودید از ابتدای بحث مدام ما در حال امتحان دادن هستیم یعنی همیشه سر جلسه هستیم.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: اصلاً حیات انسان امتحان است و خداوند وَ تِلکَ الاَیّامُ نُداوِلُها بَینَ النّاس؛ مدام ما این را در بین مردم به حرکت در می‌آوریم و گردش در می‌آوریم تا بدانیم چه کسانی اهل ایمانند. مومنین واقعی را بشناسیم بعد کلاس مومنین واقعی را معلوم بداریم و چه کسانی در چه کلاسی هستند. اینجا یک اصطلاحی در رابطه با ایمان هست به نام ایمان مستقر و ایمان مستوده.ایمان مستقر و ایمان مستودع؛ ایمان مستقر یعنی ایمانی که ثابت در قلب انسان هست که همان زبر الحدید است تغییر هم کند   قوی‌تر از زبر الحدید است این ایمان مستقر است که مثل کوه است تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ هست اما ایمان مستودع یعنی ودیعه است و در امتحانات باید دید چگونه است آیا می‌تواند نگه دارد یا نه با یک فشار ایمانش از دست می‌رود؟ مستودع هست گاهی انسان‌ها مریض می‌شوند به دلیل عدم رعایت امورات بهداشتی، می‌گویند که خداوند ما را حفظ نکرد یا خوب نکرد یا مسائلی رخ می‌دهد این‌ها به دست خود و سوء مدیریت خود هست ما باید به خودمان بگوییم چرا این کار را کردیم و اینگونه رفتار کردیم یا نکردیم اما  آن چیزهایی که امتحان‌های الهی است این‌ها برای رشد ما هست اساساً از یک بچه‌ای که کلاس اول ابتدایی است امتحان نگیرند این که کلاس دوم نمی‌رود سال دوم سوم و چهارم و پنجم او در همان کلاس باشد و امتحان نگیرند و تا امتحان هم نگیرند کلاس بعد نمی‌روند تا...
شریعتی: بفهمند چند مرد حلاج است.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: مطلبی که اینجا وجود دارد این است که خیلی‌ها سوال می‌کنند این نشانه‌های انسان مومن همین که انسان قلبش با خدا باشد اعتقاد الهی داشته باشد حالا رفتار دینی هم داشته باشد این دیگر انسان مومن است؟ بله انسان مومن است اما این آغاز کلاس ایمان انسان است، آغاز راه ایمان انسان است و به اندازه ایمان انسان هم خداوند به انسان محبت می‌کند اگر ایمان بالا بود فوق العاده محبت می‌کند،متوسط بود می‌شود متوسط عدالت همین است دیگر پایین هم بود محبوب هستی ولی کمتر تو را دوست دارد به همین جهت در هم قرآن و هم در روایات بسیار در رابطه با این ویژگی‌های انسان مومن صحبت شده که من محضر مبارک شما و همه عزیزان بیننده و شنونده یک نکاتی را با شرح بسیار مختصر عرض می‌کنم. یکی از ویژگی‌هایی که خداوند فرموده شما اگر ملاحظه بکنید در چند سوره در رابطه با ویژگی انسان مومن صحبت شده یکی سوره مومنون و یکی سوره انفال هست که به مرور من از آنجا نکاتی که در رابطه با اهل ایمان است عرض می‌کنم محضر شریف. یکی از آنها این است که مومنان  اهل نمازند اما نمازشان یک نماز خیلی الهی است قد إفلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون؛ خداوند می‌فرماید که مومنان هستند که رستگارند یکی از ویژگی‌های آنها این است که هم اهل نمازند هم در نماز خاشع هستند. خاشع یعنی اینکه حواس‌شان به نماز خود هست خدا رحمت کند مرحوم آقای بهجت را سوال می‌کردند که آقا حضور قلب چگونه در نماز داشته باشیم؟ می‌گفتند این ابتلای همه انسان‌ها است برخی از ما الله اکبر می‌گوییم تا السلام علیکم نمی‌فهمیم در نمازیم و السلام علیکم را که گفتیم متوجه می‌شویم که عجب نماز ما تمام شد این نکته خیلی عجیبی است بعضی از بزرگان می‌فرمایند که انسان در طول روز مثلاً یک ساعت این ۱۷ حرکت نمازش طول می‌کشد اگر ۲۳ ساعت خدایی زندگی نکنیم در این یک ساعت که نمی‌توانیم این یک ساعت تابع آن ۲۳ ساعت دیگر هست اگر آنجا حواس‌مان به خدا باشد و خودمان را در محضر خدا بدانیم آن یک ساعت نماز هم درست می‌شود اگر آنجا خراب باشد و حواسمان نباشد که در محضر خدا هستیم و باید خدایی زندگی کنیم اینجا هم دیگر نمی‌توانیم زیرا یک ساعت در مقابل یک لشکر ۲۳ ساعته هست. آنجا را باید درست کرد تا اینجا درست شود اگر آنجا انسان فکر الهی نداشته باشد در محضر خدا خود را نداند و خود حضور قلب نداشته باشد که باید در محضر خدا باید مراعات کند و زندگی الهی داشته باشد در زندگی هم آن عدم حضور را ندارد نمی‌تواند مراعات کند و انسان‌های مومن انسان‌هایی هستند که در آن ۲۳ ساعت خدا و خدایی زندگی می‌کنند و در آن یک ساعت هم خاشع‌ هستند حضور قلب دارند و در محضر خدا مثل یک انسان فوق العاده حقیر در مقابل خدای عظیم، اما مهربان، خدای رئوف، خدایی که فضا را برای ما باز کرده که به محضرش شرفیاب بشویم انسان می‌خواهد برود پیش یک نفر که پست و مقامی دارد باید از رئیس دفتر وقت بگیرد ولی خدا می‌گوید من و شما چیزی نداریم من خودم ۵ بار شما را صدا می‌کنم و می‌گویم بیایید این خیلی مقام برای انسان است که ذات حضرت حق تعالی خود او را صدا بزند که بیایید اذان یعنی بیایید این بسیار ارزشمند است. نکته دوم این است که اهل ایمان اهل بیهوده کاری، لغو و وقت حرام کردن نیستند. الذین هم عن اللغو مغرضون؛ کسانی هستند از اهل ایمان که رویگردانند از کارهای بیهوده کارهایی که هیچ ثمره‌ای ندارند و هیچ آثاری ندارند.
شریعتی: نه به درد دنیا می‌خورند و نه آخرت.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: این‌ها اعراض می‌کنند و اهل محاسبه هستند و می‌بینند چه چیزی برایشان برای آخرت‌شان مفید است و برای دنیای الهی‌شان چه چیزی مفید است؟ ما یک دنیای شیطانی و یک دنیای الهی هم داریم و برخی امور هم دنیایی است ولی الهی هم است مثل اینکه انسان در فضای تلاش باشد برای اینکه یک زندگی خوب برای همسر و فرزندش فراهم کند این دنیایی است ولی دنیایی الهی است. یک تعبیری برخی از بزرگان دارند که برای پدران بسیار ارزشمند است که خداوند تعدادی از مخلوقات بسیار خوبش را زن و بچه‌های نازنین خانم، این مرد خداوند واسطه رزق آنها قرار داده است واسطه پشتیبانی آنها قرار داده است لذا پدر واسطه فیض الهی برای خانواده است. همان طور که مادر واسطه فیض عاطفه و محبت و آفرینش هست برای خانواده و این بچه‌ها این‌ها ثمرات الهی یک خانواده هستند به همین دلیل یک خانواده را که انسان نگاه می‌کند این اوج خداشناسی است که انسان می‌بیند. خدا رحمت کند مرحوم علامه طباطبایی را گاهی یک گل و یک سیب به دست می‌گرفتند و آن را نگاه می‌کردند این تفکر در فرایند تولید این می‌کرد.
شریعتی: گفت تو به سیمای شخص می‌نگری ما در آثار صنع‌ حیرانیم.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: و می‌رسید به آنجایی که خداوند عنایت کرده که از یک زمینی با یک شرایط خاص می‌آید توسط یک درخت در یک فرآیند فوق العاده دقیق از یک آب یک سیب تولید می‌شود. خداوند انشالله رحمت کند بزرگان اهل معرفت ما را یکی از بزرگان برای من تعریف می‌کرد می‌گفت یک نفر در نجف بود و می‌آمد کنار درب  ورودی حرم امیرالمومنین می‌نشست همین طور نگاه می‌کرد مردم نمی‌دانستند او چه کار می‌کند؟ می‌گفت ایشان تعقیب می‌کرد از طریق امیرالمومنین و زوارشان و می‌رفت تا ملکوت سماوات والارض، همان جایی که برای حضرت ابراهیم نشان داده بودند لذا می‌گویند «تَفَکُّرُ ساعَةٍ خَیرٌ مِنْ عِبادَةِ سَبْعَیْنَ سَنَةً.»
شریعتی: یعنی سیر می‌کنی در عالم.
حجت الاسلام شریعتی: هر گیاهی که از زمین بروید وحده لا شریک له گوید یعنی هر گیاهی که از زمین رشد می‌کند یک صدایی از خودش در حین بی‌صدایی تولید می‌کند و آن این است که وحده لا شریک له، هر گیاهی که از زمین روید وحده لا شریک له گوید. سومین ویژگی انسان با ایمان این هست که آن حقوق شرعی که بر گردن‌شان هست را انجام می‌دهند مثل زکات حالا با شرایط خاص خودش که دارد وَ الذین هم لزکاة فاعلون؛ آنها کسانی هستند که اگر زکات برگردن‌شان باشد انجام می‌دهند و این‌ها را به شکل صحیح و منطبق با موازین شرع انجام می‌دهند. برخی این طور هستند که  حقوق شرعی به گردن‌شان هست به خاطر تعلق و توقف در باتلاق خودپرستی و ثروت پرستی نمی‌توانند از خود عبور کنند که مثلاً زکات بدهند به فقرا، چون زکات یک شرایط خاصی دارد اولاً یک میزان‌هایی دارد که اگر انسانی شیء خاصی داشت مثل گندم به یک میزان که رسید باید مقداری از آن طبق یک سری ضوابط خاص به فقرا داده شود و به نیازمندان داده شود یا اگر جمع شد مثلا یک بنای خیر مثل درمانگاه یا پلی بسازد، این خداوند می‌فرماید شکرانه این ثروتی که شما به دست آوردید دستگیری از فقراست زکات یعنی این و این باعث می‌شود انسان از خود عبور بکند و به دیگران بپردازد خداوند می‌فرماید عبور از خودت کردی و به مخلوقات من پرداختی من هم به تو می‌پردازم. لذا هر کس که زکات می‌دهد نمو مال پیدا می‌کند اصلاً زکات یعنی نمو، یعنی رشد کردن. ویژگی چهارم اهل ایمان این هست که فوق العاده پاکدامند چشم پاک، دست پاک و دامن پاکند. با چشمشان به دنبال حرام نیستند با دست‌.شان به دنبال ارتکاب به گناه نیستند و فوق العاده پاکدامنند اهل فجور و فساد اخلاقی به هیچ صورت نیستند لذا می‌فرمایند وَالذین هم لِفُروجهم حافظون؛ این‌ها افرادی هستند که فوق العاده پاکدامن اند و اینجاست که امتحانات نفوذ می‌کند و موارد سخت امتحان یکی از آنها امتحان در حوزه شهوت است یا خدای نکرده ابتلا به فساد حالا در هر مرتبه‌ای از فساد باشد. خدا رحمت کند یکی از بزرگان را این شخصیت خیلی نازنین و مردی بودند بسیار مودب و نازنین دارای زیبایی خاص، برخی مثل حضرت یوسف از ایشان تقاضایی کرده بودند در شرایط بسیار سخت که نمی‌توانستند فرار کنند مثل کاری که زلیخا با یوسف کرد ایشان گفته بوده مرگ برایم بهتر است تا ابتلا به این امر، ایشان تنها راهی که دیده بودند این بود که از پنجره‌ای که هست در هر ارتفاعی خودش را بندازد که مبتلا به آن فساد نشود. این مشهور است بین اهل عرفان، الان مرقد مطهر ایشان در حرم حضرت ثامن الحجج هست  ایشان گفته بودند وقتی که داشتم به پایین پرت می‌شدم دیدم دستی به زیر پایم آمد و مرا آرام به پایین گذاشت و دانستم دست کیست و دست امیرالمومنین علیه السلام بود و لذا ایشان رفت مجاور نجف و حرم حضرت امیرالمومنین شد و دارای کرامات و بزرگی‌های خاصی که قابل توصیف نیست الان در این برنامه ما به همین جهت هست که انسانی که در سنی قرار می‌گیرد و شرایط شهوت برایش فراهم می‌شود این امتحانات بروز می‌کند. هم تمایلات شخصی و حتی جاذبه‌های بیرونی، هجوم می‌آورند اگر شخص عبور کرد این ایمان مستقر می‌شود و مستودع نیست که زمین بخورد و شخص دارای مراتب عالیه الهی و توجهات ویژه رحمانی و خداوندی می‌شود.
شریعتی: انشالله و خدا کند که اهل ایمان باشیم و ایمان در جان ما رسوخ کند اللّهم إنی اسئلک ایماناً تباشر به قلبی، حاج آقای صفایی خیلی از شما ممنونم خدا انشاالله خیرتان بدهد برای ما دعا بکنید که انشاالله اهل بشویم به معنای واقعی. دیروز هم من یادآوری کردم  ما یک قراری داشتیم و این هم شاید جزو مختصات و ویژگی‌های اهل ایمان باشد چند سال پیش ما با یاد و نام امیرالمومنین یک طرحی را آغاز کردیم به نام فرزندان غدیر، خیلی از زوج‌های نابارور سال‌هاست چشم به راه داشتن یک فرزند سالم و صالح هستند ولی حالا یک وقت‌هایی اقتضائات مالی و شرایط دست به دست هم می‌دهد و این اتفاق محقق نمی‌شود حالا با کمک خیرین و اهالی خوب سمت خدا که حالا هر کدام آنها برای ما کلی ارزش دارند و مغتنم‌اند این اتفاق رقم خورد و من متشکرم از دوستانمان در موسسه حضرت خدیجه و همه بچه‌هایی که دست به دست هم دادند تا این اتفاق ناب و مبارک رقم بخورد عزیزان ما در صندوق قرض الحسنه قبا، صندوق قرض الحسنه امداد ولایت، در صندوق قرض الحسنه ازدواج که این شرایط و امکانات را فراهم کردند شما هم همچنان دعوتید دیگر سر هر ماه در تاریخ هجدهم و نوزدهم یادآوری می‌کنیم که با ما همراه بشوید و عزیزانی هم که می‌خواهند مشارکت بکنند انشاالله با ما همراه بشوند جزئیات آن در کانال ما در بله سروش و ایتا و یا سایت ما هست و انشاالله مراجعه بکنید چه آنهایی که متقاضی تسهیلات کمک هزینه درمان ناباروری هستند و چه کسانی که می‌خواهند در این طرح سهیم باشند و کمک بکند. خیلی خوب انشاالله بعد از تلاوت آیات همراه شما هستیم در کنار شما و همراه شما.
اللّهم صل علی محمد و آل محمد
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَوَاءَ السَّبِيلِ* وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعَاءُ وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ* فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ* فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ* قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ* قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ* قَالَ ذَلِكَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَيَّ وَاللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَكِيلٌ* اللّهم صل علی محمد و آل محمد
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم الهی که همیشه زیر سایه قرآن کریم باشید و زیر سایه اهل بیت و امیدوارم که عاقبت بخیر بشویم همه ما  حاج آقای صفایی خیلی فرصت نداریم اشاره‌های قرآنی را بفرمایید و انشالله خداحافظی بفرمایید.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: خواهش می‌کنم در یکی از آیات این صفحه که داستان حضرت موسی است در جریانی که برای ایشان رخ داد یکی از دختران حضرت شعیب در خدمت ایشان که آمد و حضرت موسی را که دید فوق العاده با یک نجابت و حیا با حضرت موسی برخورد کرد و حضرت موسی هم که شرایط خاص الهی داشتند این حیا باعث شد که این بانو به درجه همسری پیامبر خدا برسد لذا می‌فرماید «لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیَاءَ لَه‏» کسی که حیا ندارد و شرم نمی‌کند دین ندارد این بانو با حیا از یک شرایط عادی به اوج همسری پیامبر خدا رسید.
شریعتی: این هم نکته خوبی بود آقا بسیار از شما ممنونم متشکرم دعا کنید و انشاالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: اللهم صل علی محمد و آل محمد خدایا ظهور آقا امام زمان را تعجیل بفرما. دعای خیرش را نصیب همه ما حضرت عالی بینندگان و شنوندگان مردم عزیز بگردان. شهدا و امام شهدا و رفتگان همه مردم و بزرگواران به ویژه والدین را غریق رحمت واسعه خودت بدار. خدایا طول عمر با عزت و سرافرازی و روز افزون نصیب مقام معظم رهبری بگردان. جمیع مریض‌های اسلام را شفای عاجل عطا بفرما. مکر جهان استکبار که شما می‌بینید این قرآن را آتش می‌زنند و چه کارها می‌کنند این‌ها آخر عمر بودن این‌ها است و به اشد وجه را به خودشان برگردان. خدایا حسن آخرت و شفای اهل بیت را نصیب همگان بگردان و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم به حشر هم که برانی مرا ز خویش هنوز از اینکه نام تو را بردم به تو بدهکارم السلام علیک یا اباعبدالله.