حجت الاسلام نظافت: سلام علیکم سلام بر شما و همه بینندگان عزیز انشالله که عزاداریها قبول باشد بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین در چند جلسه گذشته در مورد عزاداری که مطلوب است و امام زمان پسندتر است صحبت کردیم همه را میپسندند و مورد لطف قرار میگیرند ببینید دو تابلو است اصحاب اباعبدالله و شهدا که در یک اوجی قرار گرفتند و قاتلان اباعبدالله که رفتند اسفل السافلین، من در این دهه خیلی ذهنم متوجه این آیه سوره تین شد لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ؛ یک مقدار میخواهم پیرامون این صحبت کنم خدای متعال فرمود ما انسان را در نیکوترین ساختار آفریدیم خدا خالق انسان است که انسان را در نیکوترین ساختار آفریده است همه موجودات ساختارشان قوام دارد خوب است ولی انسان احسن است احسن تقویم است استوارترین و نیکوترین تقویمش دارد میگوید استوار است و احسنش میگوید که نیکوترین است چرا؟ یک خلقت انسان ترکیبی است فرشتهها عقل محض هستند حیوانات شهوت محض هستند انسان فِی أَیِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَکَّبَکَ؛ و خدا به انسان آزادی داده است که عقل را بر شهوت غالب کنیم یا شهوت را برعقل غالب کنیم بعد حیوانی را بر عقل غالب کنیم یا عقل را بر بعد حیوانی غالب کنیم و مدیریت کنیم بعد حیوانی را؟ این احسن تقویم یعنی این، وَ لقد کرّمنا بني آدم، فرمود همه فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم کرامت چیست؟ البته از ظاهری کرامت است واقعا خدای متعال سنگ تمام گذاشته است از نظر ظاهر که هیچ موجودی مثل انسان این قدر زیبا نیست إن الله جمیل و یحب الجمال، اما از نظر باطنی خدای متعال به انسان یک آزادی و اختیار داده است خدای متعال فرموده است که تو چه میخواهی همان کار را برایت انجام بدهم؟ خیلی عجیب است به انتخاب بد ما هم احترام گذاشته است یعنی چه؟ یعنی میگوید که انتخاب بد را نکن اما اگر کردی دست و پای ما را قلم نمیکند کمک میکند که آن مسیر غلط را ببینیم وقتی میفرماید که لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ؛ این یعنی اولا که یک سافلی هست یک اسفلی هست اسفل یک سافل دارد. سافل یعنی پایین و اسفل یعنی پایین پایین، اولا به شما بگویم که ما وقتی به دنیا میآییم همه پایین هستیم اسفل نیستیم ولی پایین هستیم گرفتار شهوتیم و گرفتار خلقیم بچه که به دنیا میآید همین است دیگر، پدر و مادر و مردم بت او هستند گرفتار غذا و حیوانیات هستیم ولی بالقوه ظرفیت فراوانی هر کودکی هر نوزادی و انسانی دارد كلُّ مولودٍ يولَدُ على الفطرةِ؛ همه فطرتشان خوب است حالا انسان میتواند از این سافل بالا بیاید میتواند کاری کند که به اسفل السافلین برود این همه که خدای متعال میفرماید رردناه ما او برگرداندیم چون ما خواستیم که خدا این کار را کرد؛ خدا کسی را به اسفل السافلین نمیبرد خدا ما را در چاه شهوات دنیا قرار داده است گفته است که بالا بیا تا فرصت را از دست ندادی بالا بیا عقل هم داده است یک شوری به ما داده است که قانع به این وضعیت موجود نباشیم مثل کبوتری هستیم که بال پروازش را که نگاه میکند دیگر حاضر نیست در قفس باشد دیدید گاهی یک کبوتر را میگیرند داخل قفس قرار میدهند اول چه میکند؟ خودش را به این میلههای قفس میزند بعد از یک ماه بیایید در را باز کنید بیرون نمیآید چرا؟ چون سرش گرم شد به آن دانه و آب، یادش رفت که جایش اینجا نیست.
شریعتی: پرواز یادش رفت.
حجت الاسلام نظافت: خدا به ما بال پرواز داده است یک شوری هم داده است که ما خودمان را به این در و آن در بزنیم به وضعیت موجود قانع نباشیم گر چه خودمان نمیفهمیم که این در و آن در زدنها علتش این است که ما برای دنیا نیست و ما حیوان نیستیم یک چیز دیگری میخواهیم آن قدر بشر تنوع طلبی میکند علتش چیست؟ آن قدر دل بشر میگیرد.
شریعتی: گفت اگر گفتند نامت چیست در غوغای من ربک بگو من هم ملک بودم پریدن شد فراموشم.
حجت الاسلام نظافت: یعنی انسانی هستم که میتوانم به درجه فرشتهها برسم و بالاتر از آنها و اوج بگیرم یادش میرود انسان و گاهی همتش پست است قانع میشود ولی خدا سنگ تمام گذاشته است این شور را قرار داده است که قانع نباشیم و لذا این افرادی که در کویر هستند اینها کویر دلشان را زده است اینها میگویند که به شمال برویم.
شریعتی: شمالیها میگویند بریم کویر.
حجت الاسلام نظافت: به مشهد برویم هر کسی هر چیزی که ندارد میخواهد ما که شمالی نیستیم جنگل و دریا برای ما خیلی جذبه دارد ولی برای شمالیها جذبه ندارد بشر همیشه یک گمشدهای دارد یک چیز جدیدی میخواهد یک منتظرهای دارد. خدای متعال دارد با این روش با ما حرف میزند میگوید تو مال این دنیا نیستی آیههای درونی هم داریم سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَ في أنفُسِهم؛ در درون ما خدا نشانه قرار داد انبیا را هم که سر راه ما قرار داده است در چاه هستیم یک طناب میفرستد میگوید دستت را بگیر بالا آن طناب قرآن است قرآن را داده است که دستمان را بگیریم و بالا بیاییم بنابراین انسان سافل است پایین است فرمود: الهَوى يَقظانٌ و العَقلُ نائمٌ؛ بعد حیوانی هر کسی بیدار است عقل خواب است بنابراین همه پایین هستیم از این چاه باید بالا بیاییم تا نخوا*+هیم نمیتوانیم و خدا جلوی ما را نمیگیرد و به اسفل سافلین میرویم لذا پیامبر اکرم فرمود بگویید اللّهُمَّ لا تَکلنی إلی نَفسی طَرفَةَ عَینٍ أبَداً؛ خدایا من را رها نکن دستم را رها نکن در هنگام وسوسه شیطان و تحریک شهوات در هنگام گناه، اگر ما بخواهیم درک درستی از این سافل بودن داشته باشیم چون گاهی درک نداریم از این قضیه به نظرم این آیه خیلی قشنگ است فرمود فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ فَكُّ رَقَبَةٍ أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ؛ خدای متعال میفرماید که این انسان هنوز از گردنه حیوانیت عبور نکرده است تا به مقام آدمیت برسد بعد فرمود که تو نمیدانی که گردنه چیست! گردنه برده آزاد کردن است یا اگر پول نداری که برده آزاد کنی فرض کنید الان مثلا برده چه قدر است دیه میشود 900 میلیون مثلا خیلی است که بارها و بارها بخواهد نهصد میلیون بدهد فرمود أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ؛ روزی که گرسنگی فراگیر است آن روز از غذای خودت بگذری ببینید حیوان نمیتواند گرسنه است غذایش را به دیگران بدهد امکان ندارد اسیر شکم است و شهوت است.
شریعتی: اسیر خودش است.
حجت الاسلام نظافت: اسیر حیوانیت و غریزه است ولی انسان میتواند دارد که امام رضا وقتی سفره پهن میشد میگفتند یک ظرف بیاورید و از غذاهای دست نخورده میریختند در ظرف میگفتند که به فقرا بدهید این آیه را میخواند فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ فَكُّ رَقَبَةٍ أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ؛ حالا کرامت خدا این است که به انسان اختیار و آزادی داده است تا ما انتخاب کنیم انتخاب غلطمان را هم خدای متعال به آن احترام میگذارد در این رابطه دو آیه بخوانم یک: فَأَمَّا مَنْ أَعْطَىٰ وَاتَّقَىٰ وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَىٰ؛ اگر کسی تصدیق کند اگر کسی پول در راه خدا خرج کند اگر کسی تقوا داشته باشد فرمود این مسیر بهشتی شدن را چون مطابق با فطرت یسری و آسان است این را برایش آسان میکنیم برای یسری او را آسان میکنیم یعنی یک شوق و ذوق و یک میلی میدهیم که لیز بخورد و به بهشت برود با عشق برود بعد نقطه مقابل وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَىٰ وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَىٰ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَىٰ؛ کسی که میتواند دروغ است بخل میورزد...
شریعتی: سقوط را برایش آسان میکنیم.
حجت الاسلام نظافت: سقوط عسری یعنی دشوار است چون خلاف فطرت است فرمود راحت میکنیم من گاهی این طوری برای خودم مثال زدم گفتم اگر کسی بخواهد برای دفعه اول سیگار بکشد این ریه او واکنش نشان میدهد سرفه میکند اگر اصرار کند کم کم ریه هیچ نمیگوید عادت میکند کار به جایی میرسد که اگر سیگار نکشد سرش هم درد میکند ولی ریه دارد تخریب میشود بیدینی یعنی این، ظلم یعنی این، قساوت یعنی این، خدا را انتخاب نکردن یعنی این، همه آدمها دوست ندارند در برابر هم قد خودشان سر خم کنند چون بر میخورد در برابر خالق باید سر خم کنند ولی اگر کسی خواست خلاف فطرتش عمل کند خدای متعال میگوید برو دیگر من با تو چه کنم، این آزادی این انتخاب یعنی همین، این یک آیه. این آیاتی که مکرر داریم یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَ یَهْدِى مَنْ یَشَاءُ؛ یعنی چه؟ چرا خدا گمراه کن این باید این طوری بگوییم که یُضل مَن یشاء الضلالة، یهدی من یشاء الهدایة، اگر کسی ضلالت را میخواهد خدا گمراهش میکند اگر کسی هدایت را میخواهد هدایتش میکند این خواست خیلی مهم است خدا که مثل ما نیست که دل بخواه عمل کند بگوید این را هدایتش کنید او را گمراهش کنید خدا انسانها را دوست دارد همه را آفریده است یک آیه دیگر برایت بخوانم فرمود که آدمها دو دسته هستند مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ؛ فرمود که اگر کسی دنیا را بخواهد به او میدهیم دنیایی که خودش هدف باشد فقط دنیا را میخواهد به او میدهیم و میزانش هم فرمود دست خود ماست آن مقداری که بخواهیم گزینش میکنیم مثل اینکه شما به بانک بروید میگویید وام میخواهم یک برگه میدهند میگویند پر کن جلوی دستتان را نمیگیرند که چه قدر پر کنید و بنویسید ولی هیأت مدیره میگوید که به هر کسی چه قدر موافقت میکند ما در این دنیا هستیم هر چه اراده کنیم خدا میگوید اراده کند به تو میدهم اما میزانش را فرمود دست خود ماست بعد فرمود ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً؛ ولی او آخرت را نخواست و پرستید جهنم است و گروهی دیگر وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورًا؛ اگر کسی آخرت را بخواهد به دنیا قانع نشود ابدیت را ببیند و تلاش مناسب آن آخرت را هم بکند چون هر چیزی تلاش مناسب خودش را میخواهد نفر اول وزنهبرداری شود تلاش میخواهد، میخواهد یک خانه داشته باشد تلاش میخواهد بهشت برای ابدیت میخواهد تلاش مناسب خودش را میخواهد فرمود اعتقاد درستی هم داشته باشد ولو نتیجهای که میخواهی را هم نگرفته باشی خدا اگر سعی کرده باشی شاکر سعی تو است بعد فرمود كُلًّا نُمِدُّ؛ دنیا پرستان و دنیا طلبان را ما مدد میکنیم آخرت خواهان را هم ما مدد میکنیم وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا؛ کسی جلوی عطای پروردگار را نمیتواند بگیرد بنابراین انسان خیلی مهم است خواست انسان هم خواست غلط باشد خدای متعال به آن خواست احترام میگذارد البته عقل را قرار داده است که بگوید که انتخاب بد نکن.
شریعتی: آن چه که هست ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الآخرة حسنة.
حجت الاسلام نظافت: و خیلی جالب است این آیهای که شما خواندید میدانید قبلش چیست؟ این است بعضی از آدمها اهل ربنا گفتن هستند ولی از خدا دنیا را میخواهند وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا وما له في الآخرة من خلاق؛ از خدا را دنیا میخواهند فرمود اینها در آخرت هیچ سهمی ندارند چون به زور که کسی را به بهشت نمیبرند مومنین زرنگ هستند میگویند ربنا آتنا فی الدنیا حسنه یک حسنهای هم میآورند هر دنیایی را نمیخواهند حسن باید داشته باشد که یکی از مصداقهای حسنه همسر خوب است در روایت داریم اگر خدا به کسی همسری بدهد و قلبی بدهد که ذاکر باشد و زبانی بدهد که شاکر باشد همسری که یاور باشد مثل همسر زهیر، فرمود به چنین فردی حسنه داده شده است نقطه مقابل شوهرانی که یاوران خانمهایشان هستند برای بهشتی شدن زن و شوهر که با هم ازدواج میکنند با هم سفری را شروع میکنند همسفرند تا بهشت این طوری است بنابراین عرضم این است که طرف ربنا میگوید ولی میگوید دنیا، یکی هم ربنا میگوید ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخرة حسنه و قنا عذاب النار، عذاب النار هم یعنی من را از گناه حفظ کن چون گناه عمل جهنمی شدن است آدمها سر سفره عمل خودشان میروند.
شریعتی: هر چیزی که مستوجب آتش است.
حجت الاسلام نظافت: قل ءأتخذ من دون الله ولیاً، ای پیامبر بگو غیر خدا را انتخاب کنند چرا خب؟ فاطر السموات و الارض، خدا خالق آسمانها و زمین است هو یطعم، او طعام میدهد و لا یطعم، طعامی هم نیاز ندارد مگر آدم دیوانه است که در راه غیر خدا سر خم کند؟ به قول قرآن میگوید ما لکم؟ شما را چه شده است چرا؟ هیچ توجیه عقلی ندارد انتخاب غلط ولی خدا جلوی انسان را نمیگیرد آیه معروف لا اکراه فی الدین هم این را میگوید دین جبر بردار نیست چون باید انتخاب کنند مردم یا خدا یا غیر خدا، یا دنیا یا آخرت، سر دوراهی دو چیز هستیم دنیا و آخرت، خدا و غیر خدا، نور و ظلمت، چون باید انتخاب کند میفرماید لا اکراه فی الدین منتها انتخاب یک پیش نیاز دارد پیش نیاز انتخاب چیست؟ امور با هم مخلوط نباشد تا بتواند درست انتخاب کند لذا ذیل آیه دارد قد تبین الرشد من الغی، تبین یعنی جدا شده است یعنی البته یک مبینی داشته است یک مبینی که پیامبر و قرآن باشد عقل باشد تبیین میکند که تبین، جدا میشود.
شریعتی: إنا هدينه السبيل إما شاكرا وإما كفورا إِنّٰا هَدَيْنٰاهُ السَّبِيلَ إِمّٰا شٰاكِراً وَ إِمّٰا كَفُوراً.
حجت الاسلام نظافت: بعد سند اینکه این آیه را این طوری تفسیر میکنیم این است که در سوره اعراف داریم وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا؛ بعضی از مستکبران هستند که اگر راه رشد را ببینند انتخاب نمیکنند وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا؛ راه غی را انتخاب میکنند بنابراین لا اکراه فی الدین اصلا نمیشود یعنی به زور میشود کسی را زندان برود دست و پایش را میبندند به زندان میاندازند اما به زور وارد دل کسی نمیشود همان شیطان هم که میخواهد وارد دل آدمها شود فریب میدهد حق و باطل را با هم مخلوط میکند روی باطل لباسی از حق میپوشاند آمریکا هم میگوید حقوق بشر، یعنی آن هم یک ادبیات قشنگی سعی میکند که انتخاب کند حق و باطل را با هم مخلوط میکنند بنابراین انتخاب انسان خیلی مهم است شما ممکن است بگویید محیط چه؟ محیط مؤثر است ولی انتخاب انسان آن قدر قدرت دارد که میتواند بر محیط غلبه کند اراده و خواست انسان این طوری است اگر کسی اراده جدی داشته باشد این آیه را دقت کنید الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظَالِمِی أَنفُسِهِمْ؛ فرمود آنهایی که به خودشان ظلم کردند ملائکه وقتی آنها را توفی میکنند قبض روح میکنند به آنها میگویند که چرا این طوری عمل کردید؟ ملائکه دلشان برای ما میسوزد قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ؛ میگویند ما مستضعف فرهنگی بودیم دیگران ما را فریب دادند مستضعف چند نوع داریم اینجا منظور فکری است میگویند مستکبران ما را به استضعاف کشاندند قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا؛ زمین خدا که وسیع بود میخواستید بروید خودت نخواستی حالا بهانه میآوری میخواستی هجرت کنی فَأُولَٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا؛ مأوای اینها جهنم است و خدا بهانه نمیپذیرد میگوید که به تو اراده دادم ابتدای خطبه متقین خیلی قشنگ است دو مقدمه دارد قبل از اینکه حضرت صفات متقین را بگویند یکی این است که خدا آدمها را آفریده است هر کسی را در یک جایگاهی قرار داده است پولدار داریم فقیر داریم سفید پوست یا سیاه پوست، سالم یا مریض، هوش کم یا هوش زیاد، زیبا یا زشت، فرمود فالمتقون فیها هم اهل الفضائل؛ یعنی در پولدار آدم با تقوا داریم در فقرا هم داریم، در زیبارویان در طوایف گوناگون آدم با تقوا داریم یعنی آن کسی که میخواهد میتواند بر شرایط بد غلبه کند یعنی بعضی با انتخاب غلط با ثروتشان بد برخورد میکنند مستکبر میشوند بعضی از ثروت مثل حضرت خدیجه خوب استفاده میکنند بعضی با فقرشان خوب برخورد میکنند صبوری میکنند اول من یدخل الجنة الفقرا، بعضی دزدی میکنند رشوه میگیرند آن انتخاب است که بر همه چیز غلبه میکند.
شریعتی: آن دغدغه و آن نگاه که چه میخواهی؟
حجت الاسلام نظافت: یعنی تصمیم اساسی، بعد جالب است در قرآن سوره تحریم خدای متعال چهار تا زن را اسم برده است دو زن را میفرماید نمونه کفرند نه نمونه برای زنهای کافر نمونه کفر، آنها چه کسانی هستند؟ همسر حضرت نوح و همسر حضرت لوط، دیگر از این بهتر همسر که مسیر دیگر را انتخاب کردند آن دو زنی که نمونه ایمانند یکی همسر فرعون حضرت آسیه نان حرام میخورد در محیط بد است در میان مستکبران است مسیر دیگری را انتخاب کرد شد جز چهار زن نمونه عالم و حضرت مریم، این معنا دار است که خدای متعال... زن خوب زیا داریم ولی اینکه همسر فرعون را مثال میزند میخواهد حجت را تمام کند برای کسانی که بهانه میآورند میگویند شوهر یا زن بد داریم البته کسی نباید همسر بد انتخاب کند آسیه هم بعد متحول شد مسیر دیگر را انتخاب کرد یک آیهای داریم که خدای متعال میفرماید که این فرعون استخفاف کرد فکر آدمها را گرفت تهی کرد اینها را از نظر فکری لذا بیچارهها اطاعت کردند یعنی او را مقصر میداند.
شریعتی: کار استکبار همین است در واقع هویت تو را میگیرد.
حجت الاسلام نظافت: که تو حاضر میشوی سواری بدهی و ننگت هم نکند پس مقصر فرعون است دیگر در ذیل آیه دارد خدای متعال فرمود إنه کانوا قوم فاسقین؛ نفرمود فرعون فاسق بود فرمود همه فاسق بودند یعنی آن کسی که سواری به فرعون داد خودش نقطه ضعفی داشت یک کار غلطی کرده بود بنابراین ما باید خیلی تأکید کنیم بر انتخاب، من غصه میخورم این دینی که این قدر حرفهای قشنگ دارد چرا این قدر شلوغ میشود که آن کسی هم که دلش لج بازی در آن نیست مسیر غلط را انتخاب کند ما او را در دنده لج بازی بیندازیم واقعا بگوییم دو مسیر است یعنی نگوییم حجاب و با حجاب بودن بیحجابی، بگوییم خدا و شیطان، کدام مسیر را میخواهی؟ بهشت یا جهنم؟ انسانیت یا حیوانیت؟ یعنی این را باید تبیین کرد این دو مسیر را، البته ممکن است یک کسی باز هم انتخاب نکند ولی قطعا امام رضا فرمودند اکثر آدمها انتخابشان انتخاب درستی است لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا؛ فرمود اگر بدانند از ما پیروی میکنند بنابراین این عزم و اراده را باید تقویت کرد.
شریعتی: پس تا اینجا همه ما یک سطحی از انسانیت و بالاتر از آن یک فطرت دست نخوردهای داریم در دنیای عجیب و غریب همیشه سر یک دو راهی هستیم همیشه جبهه حقی هست و جبهه باطلی و ما ناگزیریم به انتخاب.
حجت الاسلام نظافت: لذا ما باید هم شفاف سازی کنیم تبیین کنیم و هم اراده آدمها را تقویت کنیم و هر چه که اراده آدمها را تضعیف میکند با آن مبارزه معقول و درست که طرف هم حریص هم نشود کنیم در نهج البلاغه داریم امیرالمومنین فرمودند سرمایه انبیا اراده قوی است.
شریعتی: عزمشان است.
حجت الاسلام نظافت: در انبیا هم باز پنج تا را میگوییم اولوالعزم من الرسل، اراده قوی، و در نهج البلاغه داریم میفرماید فتَداوَ مِن داءِ الفَترَةِ في قَلِبكَ بِعَزيمَةٍ؛ درد سستی در دلت را با تصمیم باید درمان کنی یعنی آن کسی که انتخاب کرده هم باز یک جایی شل حرکت میکند هیچ راهی ندارد باید خودت بخواهی و تصمیم بگیری کسی به زور نمیتواند تو را ببرد فرمود و لا تَجتَمِعُ عَزيمَةٌ و وَليمَةٌ؛ اراده قوی با سور چرانی نمیسازد عزیمة یعنی اراده قوی با ولیمه جمع نمیشود ولیمه یعنی کنایه از شهوترانی و سورچرانی و شکم بارگی، بعد فرمود ما أنقَضَ النَّومَ لِعَزائمِ اليَومِ؛ چقدر تصمیمهای مهمی که انسانها برای فردا میگیرند ولی خواب نقض میکند این همان اسارت اراده ضعیف است وقتی بیدار بود تصمیم گرفت ولی خواب نگذاشت که بلند شود آن تصمیم را عملی کند این بحثش طولانی است چون من میترسم وقتمان کم بیاید من خیلی خودم را نزدیک به امثال حر میدانم احساس میکنم ما هم یک نوع گرفتاریهایی داریم.حر آدم بدی نبود.
شریعتی: ولی یک جاهایی گیر کرد.
حجت الاسلام نظافت: میگویند یک جایی ندای آسمانی شنید که به او میگفت تو بهشتی میشوی. گفت من در برابر حسینم چگونه میتوان بهشتی شوم؟ یه مایههای خوبی داشت آن وقتی که امام حسین علیه السلام به او گفت ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ! نقل شده است که او به حضرت زهرا سلام الله علیها احترام کرده است و پشت امام حسین علیه السلام نماز خوانده است و در عین حال راه امام حسین علیه السلام را هم گرفت.نقل شده که امام حسین علیه السلام فریاد زدند که «اما من مغیث یغیثنا لوجه الله» آیا فریادرسی هست که به فریاد ما برسد؟ هَلْ مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللّهِ؟ آیا کسی هست که از حریم رسول خدا دفاع بکند؟ میگویند حر بدنش شروع به لرزیدن کرد. امام حسین از هدایت حر ناامید نبود، ما زود ناامید میشویم. و در این مدت امام حسین مدام خطبه میخواندند و او را وادار به تفکر کنند صبح عاشورا که این جملات را شنید لرزه بر بدنش افتاد. میگویند حر پیش عمر بن سعد رفت و گفت تو واقعا میخواهی با حسین بجنگی؟ عمر بن سعد گفت به خدا قسم جنگی به راه میاندازم که سرها به پرواز در بیایند و دستها به زمین بیفتند، میگویند حر کنار کشید و و لرزه بر اندامش افتاد. مهاجر بن اوس میگوید حر تو مرا خیلی به شک انداختی، اگر میگفتند شجاعترین کیست از تو عبور نمیکردم و شجاعترین تو را نشان میدادم. حر گفت به خدا قسم انی والله أخیر نفسی بین الجنة و النار؛ خودم را سر دوراهی بهشت و جهنم میبینم چون میترسم بد انتخاب بکنم میلرزم مسئله بسیار حساس است بین بهشت و جهنم، وقتی کسی میخواهد در بنگاه معامله کند گاهی میترسد که سر او کلاه نگذارند و یک خانه ممکن است از دست بدهد دیگر ولی طرف فکر کند که دارم ابدیت را از دست میدهم لرزه به بدنش میافتد. فوالله لا أختار علی الجنة شیئا؛ به خدا قسم هیچ چیزی را بر بهشت ترجیح نمیدهم و لو قطعت و حرقت، ولو قطعه قطعه بشم و سوزانده بشم ثمّ ضرب فرسه فلحق بالحسين و تصمیم گرفت که به طرف امام حسین علیه السلام برود وَ یده علی رأسه؛ دستش را بر روی سرش گذاشت ابی عبدالله خدایی دارد اول با خدای گفتگو کرد خدایا برگشتم تو هم توبه مرا قبول کن. اعتراف به گناه بسیار خوب است. حر گفت أللّهُمَّ إِلَيْكَ اُنيبُ فَقَدْ أَرْعَبْتُ قُلوبَ أَوْلِيائِكَ وَأَوْلادِ نَبِيِّكَ؛ دل دوستانت را لرزاندم امام حسین که دلش محکم است حضرت عباس علیه السلام دلش محکم است اینها که دلشان نمیلرزد، دل زنها و بچهها را لرزاندم قُلوبَ أَوْلِيائِكَ وَأَوْلادِ نَبِيِّكَ؛ نزد امام حسین رفت و گفت آقا فدای تو شوم من سر راه تو را گرفتم من به تو سخت گرفتم والله ما ظننت؛ فکر نمیکردم کار را به اینجا برسانم، حر آدم بدی نبود با خود گفته بود هم میتوانم با امام حسین نجنگم هم این پست را داشته باشم، گفت فکر نمیکردم أنا تائبٌ من توبه کردم هَلْ تَری لی مِنْ تَوْبَةٍ؟ شک دارد و حق هم دارد که شک داشته باشد زیرا جنایت بزرگی کرده است اگر حر سر راه را نمیگرفت مسیر تاریخ عوض میشد، آیا توبه من پذیرفته میشود؟ شیطان حر را قدم به قدم برد تا مقابل امام ایستاد در نهج البلاغه داریم شیطان آدمها را در تنگنا قرار میدهد در یک خطبهای داریم در را به رویشان میبندد یعنی دیگر نمیتوانند برگردند ولی حر زنجیرها را پاره کرد درهای بسته را باز کرد یعنی میشود در تنگنا هم اگر قرار گرفتی میتوانی زنجیرها را پاره کنی و برگردی و لذا گفتند نسبت به بدترین افراد این امت ناامید نباشید در نهج البلاغه داریم نسبت به بهترین افراد خوش بین نباشید نسبت به بدترین افراد ناامید نباشید من همین جا میگویم چون مکرر دیدم خانوادههای مذهبی میگویند که دختران ما حجابشان ضعیف است پسرم نماز نمیخواند میگویم ناامید نباشید دعا کنید و کار را بدتر نکنید این هم خیلی مهم است. همین که بدتر نکنیم خوب است ابی عبدالله فرمودند حر گفت توبه من پذیرفته میشود؟ فرمود نعم یتوب الله علیک؛ خدا توبه تو را میپذیرد و اصلا سرزنش نکردند و نفرمود حالا چه فایدهای دارد؟
شریعتی: چرا الان آمدی میدانی با ما چه کردی؟
حجت الاسلام نظافت:غر بزند امام حسین یک کمی دلش را خنک کند امام حسین، هیچ حتی همان جمله حضرت یوسف، دارد که حضرت یوسف فرمودند: لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ، ایشان هم سرزنش نکردند ولی بالاخره یک اشارهای به گناهان کردند گفتند باکی نیست خدا میبخشد ابی عبدالله یک کلمه نفرمود بعد فرمود پایین بیا، یعنی چه؟ یعنی مهمانی تازه واردی ما کریم هستیم باید از تو پذیرایی کنیم گفت انا لک فارسا خير مني راجلا؛ من اگر سواره باشم بهتر از این است که پیاده باشم الي النزول ما يصير آخر امري. گفت من یه وقتی از اسب فرود میآیم. گفت من اولین نفری بودم که جلوی راه شما را گرفتم و خروش کردم بر شما و حالا میخواهم اول کشته شوم البته از اون لحظهای که ایشان توبه کردند بعد امیدوار فرمودند لَعَلِّی أَکُونُ مِمَّنْ یُصَافِحُ جَدَّکَ؛ امیدوارم با جد تو مصافحه کنم در روز قیامت، توبه واقعی کرد توبه واقعی را قرآن میفرماید تابوا و أصلحوا؛ آخر میدانید زبیر هم همین کار را کرد. امیرالمومنین در جنگ جمل به زبیر فرمود یادت میآید یک روزی به من اظهار محبت میکردی؟ پیامبر اکرم از تو پرسید علی را دوست داری؟ و تو گفتی بله. پیامبر گفتند که تو یک روزی مقابل علی میایستی و روزی که آن سگها در آن منطقه پارس کنند و صدای سگها بیاید، امروز همان روز است. زبیر آمد، برگشت و رفت و جنگ را رها کرد و دیگر نجنگید و لشکر را که جمع کرد دیگر آن را متفرق نکرد،نگفت برگرد در میانه راه یک نفر او را کشت. حر با آنها جنگید، این توبه واقعی بود و تاوان آن را هم داد و غرامت را پرداخت و امام حسین به او اجازه دادند فجعل یقاتل؛ میجنگید أحسن قتاله؛ خیلی شجاع بود حتى قتل جماعة من شجعان و اءبطال؛ بعد شهید شد فَحُمِلَ إِلَى الْحُسَیْنِ (ع) او را نزد ابی عبدالله آوردند فَجَعَلَ یَمْسَحُ التُّرَابَ عَنْ وَجْهِهِ؛ خاک را امام حسین از صورت او پاک میکرد و این عبارات را زمزمه کردند أنت الحر، حر تو واقعاً آقازاده هستی کَمَا سَمَّتْکَ أُمُّکَ، یعنی مادرت بر روی تو اسم خوبی گذاشت. خدا کند که امام زمان مادر ما را هم دعا کند. بعد فرمود تو حری هم در دنیا و در آخرت. ما در دنیا زیاد بر سر دوراهی قرار میگیریم و نمیتوانیم خوب انتخاب کنیم اگر بد انتخاب کردیم توبه کنیم و دعا کنیم خدایا در انتخاب بعدی ما را کمک کن این است که میگوییم اللّهُمَّ لا تَکلنی إلی نَفسی طَرفَةَ عَینٍ أبَدا. خدایا مرا لحظهای به خودم وا مگذار مال انتخاب است چون گناه پیش میآید رشوه پیش میآید خلوت با نامحرم پیش میآید، بالاخره به کسی که لیاقت کاری را ندارد پستی پیشنهاد داده میشود و میپذیرد، چرا میپذیری؟ تو که برای این کار نیستی، انتخاب است دیگر فرقی ندارد. میگویند معاویه که به عمروعاص پیشنهاد داد و گفت که بیا همکاری کنیم، عمروعاص میدانست که حق با علی است ولی معاویه گفت مصر را به تو میدهم. عمروعاص شب که به خانه برگشت فکر کرد، دو پسر داشت و یک پسرش میگفت بپذیر و پسر دیگر میگفت نپذیر و در آخر نتوانست و دنیا را انتخاب کرد. ما مکرر بر سر دوراهی قرار میگیریم لا تَکلنی إلی نَفسی؛ خداوندا مرا کمکم کن.
شریعتی: یعنی هر بار که میخواهیم تصمیمی بگیریم خاصه در کارهای بزرگ باید مثل حر خودمان را بر سر آن دوراهی ببینیم، همان دوراهی بهشت و جهنم.
حجت الاسلام نظافت: خودمان را بر سر دوراهی ببینیم و بلغزیم که نکند انتخاب بدی بکنیم. خواستگار با تقوا و خوش اخلاق میآید و میگوید نمیخواهم و به خودش و دخترش ظلم میکند. چرا به خداوند اعتماد نمیکنید؟ خداوند میگوید اگر فقیر است من بینیازش میکنم. این سر دوراهیها چیز عجیبی نیست. فکر نکنید حتماً باید مقابل امام حسین بایستید. همیشه این آزمایشهای سخت پیش نمیآید، فلذا باید بگوییم خداوندا ما را آزمایش سخت نکن. در نهج البلاغه داریم که حضرت علی علیه السلام فرمودند که کسی نگوید خداوندا ما را آزمایش نکن این را خداوند نمیپذیرد بلکه این درست است که بگوییم خداوندا مرا آزمایش سخت نکن.نگوید اللهم اللّهمّ إنّي أعوذُ بِكَ مِن الفِتنَة لأنّهُ ليسَ أحَدٌ إلاّ و هُو مُشتَمِلٌ على فِتنَةٍ، و لكنْ مَنِ استَعاذَ فَلْيَستَعِذْ مِن مُضِلاّتِ الفِتَنِ؛ خداوندا مرا آزمایشهای گمراه کننده مکن.مثل اینکه یک شاگردی،یک دانشآموزی نمیتواند بگوید امتحان نگیر بلکه میتواند بگوید امتحان سخت نگیر. خداوندا ما را مثل یوسف در موقعیت گناه قرار مده ثروت قارون را به ما مده اگر میخواهی بدهی اول به ما ظرفیتش را بده.
شریعتی: الهی آمین یک جملهای دارند شهید آوینی خدا رحمتشان کند که ایشان میفرمایند که حقیقت این است که روز عاشورا هنوز به شب نرسیده است یعنی همچنان عاشورا است و کاروان تاریخ روان است و اینکه کل یوم عاشورا یعنی همیشه همه ما مخیریم که حق را انتخاب کنیم یا باطل و یا نور را یا ظلمت را و خدا کند که امام حسین سر همین دو راهیها دست ما را بگیرد. آقا دعا کنید و انشالله آیات را بشنویم و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام نظافت: خداوندا به حق محمد و آل محمد ارادههای ما را قوی کن. همت ما را متعالی کن. لحظه گناه، لحظه لغزش،خدایا دست ما را بگیر. خدایا اگر گناه کردیم کمک کن که توبه واقعی کنیم.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم و حسن ختام برنامه امروز ما تلاوت آیات و قرار روزانه ما خواهد بود، تلاوت آیات ۷۷ تا ۸۸ سوره نمل رو از صفحه ۳۸۴ مصحف شریف عزیزانم تلاوت خواهند کرد، تا فردا و سلامی دوباره در پناه خدا باشید.
اللّهم صل علی محمد و آل محمد
صفحه ۳۸۴ قرآن کریم
اللّهم صل علی محمد و آل محمد