اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-05-08-حجت الاسلام صفایی بوشهری -محبت امام حسین علیه السلام

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین، سلام می‌کنم به همه شما که دلتان سرشار از محبت سیدالشهداست الهی که عزاداری‌های دهه اول و این روزها و شب‌ها قبول باشد و امیدوارم که حس و حال دهه اول محرم و این عشق و ارادت ما محضر سیدالشهدا را نزد خود حضرت به امانت بگذاریم و آن روزی که به آن نیاز داریم انشالله به ما برگردانند با احترام با افتخار امروز هم با شما هستیم و در محضر حاج آقای صفایی بوشهری عزیزمان سلام علیکم و خیلی خوش آمدید. حجت الاسلام صفایی بوشهری: بسم الله الرحمن الرحیم بنده هم محضر مبارک جنابعالی همه شنوندگان و بینندگان عزیز و مردم عزیز و گرانقدر و ولایت مدار و محب الحسین ایران سلام عرض می‌کنم و عرض ادب و دعای خیر دارم امیدوارم انشالله در دنیا رهرو راه حضرت اباعبدالله الحسین و در آخرت مورد شفاعت‌شان قرار بگیریم انشالله.

شریعتی: انشالله اللّهم الرزقنا شفاعة الحسین یوم الورود ما هفته گذشته از اهمیت و عظمت  سیدالشهدا صحبت کردیم و نکته‌های لطیف حاج اقای صفایی را شنیدیم بحث‌مان ناتمام ماند و انشالله امروز هم با دل وجان مباحث شما را خواهیم شنید.

حجت الاسلام صفایی بوشهری: بسم الله الرحمن الرحیم برخی امور هست که انسان در فضای حیات دنیوی که یک حیات سرنوشت ساز است برای انسان هم سرنوشت ساز است برای پردازش شخصیت و هم سرنوشت ساز است برای نتایج و بهره‌مندی آن در عالم برزخ و آخرت، حیات دنیوی انسان فوق العاده مهم است ثانیه به ثانیه آن ارزشمند است ولی قهرا از دست می‌رود این طور نیست که انسان خودش مدیریت عمر و زمان حیاتش کند عمر لحظه به لحظه از بین می‌رود آنچه ندارد عوض ای هوشیار عمر عزیز است غنیمت شمار، خداوند می‌فرماید والعصر ان الانسان لفی خسر، قسم به زمان که انسان در متن زیان است چون عمرش که سرمایه‌اش است لحظه به لحظه از بین می‌رود اگر انسان تمام ثروت‌های دنیا را بدهد یک ساعت قبل را بخواهد اراده کند نمی‌شود از بین می‌رود بنابراین در دنیا انسان باید فوق العاده با درایت و عقلانیت کشف کند که مسیر کمال انسان و نجات و سعادت انسان تمدن آفرینی در دنیا و از آن طرف دارا شدن یک شخصیت فوق العاده ارزشمند در حیات برزخی و اخروی چه چیز است و به شدت در کسب آن کوشش کند در یک کلام کاری کند که محبوب خدا شود در قرآن راهکارهای زیادی بیان شده است هشت تا کار بیان شده است که در جلسات قبل توفیق بیانش را داشتیم یکی از این راهکارها که فوق العاده است و شاید بشود گفت جامع جمیع راهکارها و طرق محبوبیت الهی انسان است محبت و محبوب خود قرار دادن حضرت اباعبدالله الحسین است.

شریعتی: راه میانبر هم هست حاج آقای صفایی این طور نیست؟
حجت الاسلام صفایی بوشهری: می‌شود گفت که همه چیز است طریق است هم خودش هدف هم شتاب دارد ساحت مقدس امام صادق فرمودند کلنا سفن النجاة، همه ما انبیا اهل بیت و ائمه گفتند ما کشتی نجات هستیم ولکن سفینة جدی الحسین أوسع وفی لجج البحار أسرع؛ می‌گوید ما همه کشتی نجاتیم اما اباعبدالله الحسین جد ما چیز دیگری است این کشتی وسعتش زیاد است این یک نکته مهم دارد یعنی هر کسی می‌تواند در این فضا قرار بگیرد اوسع وسعت بسیار بالایی دارد لذا شما ملاحضه بفرمایید تمام افراد از ادیان مختلف غیر از اسلام چنگ می‌زنند به ریسمان اباعبدالله الحسین و از آن طرف برای نجات این کشتی اسرع است شتاب بیشتری دارد انسان زود به نتیجه می‌رسد به همین جهت است که بزرگان اهل معرفت فوق العاده در سلوک عرفانی‌شان حسینی هستند چون هم اوسع است هم اسرع است پس بنابراین کسی که محب الحسین شد محبوب خدا می‌شود چرا؟ چون حسین محبوب خداست اما امروز یک مقداری تحلیل روانشناسانه بحث محبت می‌پردازیم که محبت دارای چه ویژگی‌هایی است یک انسان که بگوید فلان شخص محبوب من است کفایت می‌کند در تحقق محبت یا نه یک چیزی فراتر از این است محبت؟ محبت یک ریشه عمیق در نهاد درونی انسان دارد به همین خاطر گفتند که آن کسانی که محبت را تقسیم می‌کنند با محبت صادقانه و غیر صادقانه محبت راستین و دروغین، گفتند این تقسیم اصلا اشتباه است ما اصلا محبت دروغین نداریم محبت اگر باشد صادقانه است آن اصلا محبت نیست...
شریعتی: آن وهم است فکر می‌کنی که محبت است.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: لذا کسی که به فردی می‌گوید که من دوستت دارم اما دل پشت این زبان نیست این محبت ندارد این نفاق است محبت نیست محبت ویژگی‌هایی دارد که اولین آن این است قلب محب از آن محبوب است تمام قلب محب این جغرافیای قلب سراسر عشق و علاقه به محبوب است همه ذوب در محبوب است این نکته اول است لذا در ادبیات عرفانی است که در قلب عاشق مجو در دل شکسته ما به غیر خدا که در دل شکسته ما جز خدا نمی‌گنجد این قلب انسان عاشق و محب از آن محبوبش است سراسر هر جا نگاه می‌کنیم هر جا مینگری نام خوشش می‌بینی آثار او را می‌بینی، این نکته اول است که قلب محب از آن محبوبش است جای هیچ چیز دیگری نیست محبوب و هر چه که تعلق به محبوبش دارد هر چه که پیوند خورده است به این محبوبش، به همین خاطر است که قلب محب الحسین از آن حسین است حسین و هر چیزی که مرتبط با این شخصیت آسمانی است اما اینکه ما می‌گوییم قلب محب الحسین از آن حسین است این منافات ندارد که قلب انسان مومن و مسلمان که ما می‌گوییم محب الحسین است سراسر آثار اباعبدالله الحسین با خدا که قلب انسان مومن با خداست فرق کند چرا؟ چون حسین ذوب شده است در راه خدا لذا وقتی که ما محبت به حضرت اباعبدالله داریم یعنی محبت به حجت خدا داریم محبت به راه خدا داریم محبت به خدا داریم این محبت از محبت‌ها سواست حب محبوب خدا حب خداست لذا اینها طریق حب الهی هستند حب الحسین...
شریعتی: به قول یک لطیفی می‌فرمود از خدا امام حسین را بخواهید از امام حسین هم خدا را بخواهید.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: به همین جهت اولین نکته محب الحسین که میشود محبوب خدا در روایت‌ها داریم تصریح کرده است ساحت مقدس رسول خدا أحب الله من یحب الحسینا این است که قلب محب از آن محبوبش باشد غیر از این باشد به هم می‌ریزد اوضاع تمام هم باید باشد این که تمام باشد می‌شود توحید در محبت اگر نصف به نصف بود نصف محبوب نصف چیز دیگر این می‌شود شرک، در محبت اگر به زبان محبوب را می‌گوییم قلب نبود این کفر است در محبت، توحید در محبت یعنی قلب محب تماما از آن محبوبش است عشق به محبوبش است.
شریعتی: این که دیگر چیزی از خودش ندارد اگر محبت واقعی باشد.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: این نکته اول است نکته دوم این است که این محبت در فضای قلب و باطن انسان متوقف نمی‌شود شما مادر را ببینید محبت به فرزندش دارد فرزندش محبوبش است اگر فرزندش در یک شرایط سخت قرار بگیرد که آسیب ببیند مادر ناخود آگاه حرکت می‌کند عمل می‌کند خودش را فدای فرزندش می‌کند در معرض خطر می‌اندازد خودش را که به فرزندش آسیب نرسد این نشان از محبت است لذا محبت بخش اولش در قلب است که قلب از آن محبوب باشد دوم در صحنه عمل است که باید در صحنه عمل این محبت تجلی پیدا کند و الا اگر در قلب محبت باشد در عمل تجلی پیدا نکنی این اصلا محبت نیست محبت اثر عملی دارد از ناحیه محبت در برابر محبوبش.
شریعتی: یعنی حداقلش این است که یک رنگ و بویی از آن محبوب بگیری دیگر.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: بله کاملا باید در صحنه عمل دیده شود بزرگی این گونه شعر گفته است گر محبت باشدش اندر درون صدق باید باشدش زهر و برون در بیرون باید این صداقت اثبات شود اگر درون انسان این محبت باشد باید صدق باید باشدش زهر و برون، اگر در بیرون تجلی پیدا نکند این معلوم می‌شود که این شخص در محبتش صداقت ندارد.
شریعتی: آدم‌ها یک وقتی حالا حتما مراتب دارد ولی آدم وقتی محبت یاران سیدالشهدا را که نگاه می‌کند بعد یک نگاه به خودش می‌اندازد کلا قصه فرق می‌کند ناامید می‌شود آنها در کجا بودند و ما چه قدر فاصله داریم.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: پس بنابراین این دو نکته در محبت خیلی مهم است که اول انسان شخص محب باید قلبش را هدیه کند به محبوبش بر قلبش محبوبش حکومت می‌کند و بعد تجلی عملی این محبت باید به سمت محبوب ارائه کند و الا اگر در قلبش باشد تجلی عملی نداشته باشد که یکی از تجلیات عملی به زبان آوردن است و دیگر در صحنه عمل است چه عمل گفتاری چه عمل رفتاری باید داشته باشد این نکته خیلی مهم است نکته دیگری که اینجا وجود دارد این معنا است که باید خودش را هزینه محبوبش کند گاهی اوقات محب قلبش از آن محبوبش هست به زبان در رفتار هم این کار را می‌کند اما یک موقع هست که در یک فضای سخت که قرار می‌گیرد هزینه نمی‌کند خودش را، این نشان می‌دهد که درجه محبتش تا این حد است اوج محبت ایثار است هزینه کردن خودش است برای محبوبش، حالا می‌خواهم این را عرض کنم که سیدالشهدا محبوبش خدا بود قلبش از آن خدا بود دعای عرفه را ملاحضه بفرمایید تمام رفتار و گفتار و ایثارش و بعد جانش را داد لذا حضرت سیدالشهدا امام المحبه الله است چون این است هر چه داشته به خدا داده است قلبش، زبانش، رفتارش، ایثارش، خدا هم هر چه از عظمتش بوده که می‌شده به یک انسان بدهد به اباعبدالله داده است حالا اگر کسی بخواهد حب الحسین باشد باید این مسیر را طی کند قلبش مالامال از ایمان به عشق اباعبدالله باشد زبان و رفتار و گفتارش حسینی باشد و در عرصه‌های مختلف ایثار کند برای امام حسین، آن وقت می‌شود حب الحسین و اینکه محقق شد این شخص می‌شود محبوب خدا و این یکی از طرق عینی محبوبیت الهی انسان نزد خداست بزرگان معرفت و عرفان سال‌ها می‌گشتند دنبال طریق معرفت و سلوک در محبوبیت الهی، حضرت اباعبدالله الحسین اشاره می‌کند که با من بیایید تا محبوب خدا شوید این تقاضای اباعبدالله الحسین که هل من ناصر ینصرنی اگر به کمک من بیایید حضرت می‌دانست چه خبر است یعنی بیایید با من به خدا برسید به اوج برسید.
شریعتی: هل من ناصر یعنی کسی نیست که من دستش را بگیرم.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: حالا اگر انسان در زندگی به این درجه رسید که محبت امام حسین در زندگی و گفتار و رفتار و مواقع ایثار متوجه شد که قلبش از آن اباعبدالله الحسین است این شخص تجلی کوچکی است از شعاع اباعبدالله الحسین، چون سیره اهل بیت به ویژه اباعبدالله این است اگر شما قلب‌تان را به ما بدهید من هم قلبم را به شما می‌دهم اگر شما یک یا حسین بگویید من ده تا یا فلانی به شما می‌گویم اگر شما ایثار در راه من می‌کنید من هم ایثار در راه شما می‌کنم هم در این دنیا هم در آن دنیا، برخی از بزرگان مثل علامه امینی رحمة الله علیه و بسیاری از بزرگانی که اسم‌شان واقعا این شخصیت‌های بزرگ زیاد بوده است تجلی می‌کردند یا حالا در خواب یا در شرایط خاص می‌پرسیدند کدام اعمال آنجا کدام برای شما بسیار ارزش داشت؟ مرحوم علامه می‌گفتند که زیارت عاشورا حب الحسین زیارت عاشورا، این قدر... چون منصوب به سیدالشهداست خدا رحمت کند مرحوم آخوند خراسانی را بعد از درس‌شان چهارشنبه‌ها در نجف عادت داشتند برخی از بزرگان هم عادت دارند چون دیگر تعطیل می‌شود تا شنبه در انتهای درس روضه اباعبدالله الحسین برگزار می‌کردند خیلی عشق و علاقه داشتند ایشان به اباعبدالله الحسین، بعد از آنکه فوت کرده بود ایشان تجلی کرده بودند که بیایید اینجا حسین را ببینید شنیدن کی بود مانند دیدن ما یک تصاویری از عظمت ایشان متخذ از روایت‌ها دیده بودیم اینجا عینیت می‌بینیم یکی از آقایان فرمودند وقتی که حضرت اباعبدالله می‌آیند همه تکریم فوق العاده می‌کنند اهل بیت می‌گویند آقا آمد این چنین بزرگ این چنین شخصیتی است اباعبدالله. به همین خاطر محب الحسین محبوب خداست اما باید در محبت قاعده محبت را مراعات کند این مهم است اما هر درجه‌ای از محبت باشد باز محب الحسین هست به همان درجه محب الحسین بودن خدا به او محبت می‌کند حضرت اباعبدالله الحسین به او محبت می‌کند اما اگر کسی در اوج این محبت قرار گرفت خود حضرت در اوج به او محبت می‌کند خدا هم خدایی در حق این شخصیت بزرگوار محبت می‌کند یکی از این محبت‌ها این است که در عالم برزخ حضرت محبوب خودش را رها نمی‌کند چون محب حسین می‌شود محبوب خدا، محبوب خدا محبوب حضرت اباعبدالله هم هست چون هر کسی محبوب خداست محبوب ایشان هم هست محبش را رها نمی‌کند محبوبش را رها نمی‌کند در قیامت این چنین است که بر تل اعراف امیرالمومنین ایستاده است حضرت اباعبدالله ایستاده است هر کسی که می‌آید باید از آنجا رد شود مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار این را ذکر کرده است ذیل آیه شریفه و علی الاعراف رجالٌ آنجا هست هر کسی نگاه می‌کند می‌گوید علی است و حسین، می‌گوید این ما را شناخت امام می‌گوید ما هم اینها را شناختیم اینها در مسیر ما بودند در مسیر کمالات اسلامی و الهی بودند اینها همدیگر را شناختند شناسا از آب بیرون آمدند، خودی از آب بیرون آمدند می‌روند بهشت این عظمت اینجا است از این جهت است که انسانی که محب الحسین است دارای عظیم‌ترین ثروت دنیا و آخرت است این ثروت‌ها ثروت‌های کاذب است ثروت‌هایی که ما می‌بینیم و ملاحضه می‌کنیم ثروت‌هایی است که با اشکال مختلف...
شریعتی: هیچ اعتباری به آن نیست حاج آقا.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: به سختی به دست می‌آید به راحتی از بین می‌رود با مرگ تمام تعلقات انسان به این ثروت از بین می‌رود از آن دیگران می‌شود اما یک ثروتی است که هم انسان می‌تواند در دنیا داشته باشد هم تجلی این ثروت در عالم فرا دنیا تجلی پیدا می‌کند این ثروت دینداری است، خداداری است، تجلی اینها حب الحسین است این حب الحسین جامع جمیع این امور دینداری و خداپرستی تقوا، اخلاق در تمامی این ابعاد دین که شما ملاحضه بفرمایید حب الحسین جامع آنهاست لذا هر کسی که حب الحسین دارد حب همه چیزها را دارد.
شریعتی: و شاید همین جاست که فرمودند اگر خداوند خیر بنده‌ای را بخواهد قذف فی قلبه حب الحسین.

حجت الاسلام صفایی بوشهری: شاعر باز بیان می‌کند هر که باشد در دلش حب الحسین بی گمان گردد محبوب خداوند حسین، ولی این محبت باید اثر عملی داشته باشد تنها با قلب محبت نمی‌شود.

شریعتی: اینکه بگوید امام حسین را دوست دارم هر کاری هم دوست داری بکنی.

حجت الاسلام صفایی بوشهری: بنابراین کسی که محب الحسین است قلبش از آن حسین است باید در قلبش تمامی ابعاد وجود داشته باشد که حضرت اباعبدالله الحسین که به آن اعتقاد دارد اسلام، در قلبش تمامی عشق و علاقه به فضائل حسینی باشد اخلاق حسینی تقوای حسینی پرهیز از گناه میل به گناه نداشته باشد فراتر از دنیا فکر کند بزرگان وقتی به آنها سفارش می‌کردند که یک محبتی کنید یک راهنمایی کنید این آیه را می‌خواندند آیه 18 سوره حشر يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ یعنی ای مومنان تقوای الهی داشته باشید یعنی به سمت گناه نروید فقط فکر فردا باشید ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این چند روزه دریابی عمر برف است آفتاب تموز اندکی مانده خواجه غره هنوز، افق دیدتان را از دنیا فراتر ببرید آخرت ببینید که گویا فرداست اتقوالله باز تأکید می‌کند پرهیز از گناه و مخالفت دستور الهی بعد می‌فرماید ان الله خبیر بما تعملون خداوند فوق العاده آگاه است به کارهایی که شما می‌کنید چه در آشکار چه در نهان، قلب حب الحسین و محب الحسین باید این طوری باشد تمام چیزهایی که حسین اعتقاد دارد و می‌پسندد و تمایل دارد قلب محب الحسین باید این طوری باشد هر چیز که حسین می‌پسندد که به زبان بیاورید که خیر است باید زبان‌مان به خیر باشد نکند خدایی ناکرده زبان محب الحسین حسینی نباشد تهمت بزند و غیبت کند و دل بشکند حضرت امام حسین یک بار در طول تاریخ زندگی‌اش دل کسی را نشکست حر جلو او را گرفت اما آمد پوزش خواست گفت اشکال ندارد گفت آقا من خیلی کار بدی کردم که شما را اینجا در محاصره سی هزار نفر نگه داشتم فرمودند که اشکال ندارد آمدی درگه ما درگه نومیدی نیست یک روز یک شخصی آمد خدمت امام حسین در مسجد النبی گفت آقا من گرفتارم از جهت مالی سخت در مضیقه هستم شما محبتی به من کنید حضرت فرمود که تشریف بیاورید ایشان را منزل برد کنار در که قرار گرفت گفت این جا باشید شما، حضرت به داخل رفتند و هر چه پول در خانه داشتند در کیسه کردند آوردند در را کامل باز نکردند فقط یک مقداری که دست‌شان بیرون بیاید به آن سائل دادند که نکند چشم سائل به او بیفتد و خجالت بکشد گفتند خدمت شما چیزی بیش از این نداشتیم این فرد ایستاد یک شعر گفت که هر کسی در خانه شما را بزند ناامید برنمیگردد حالا این یک سائلی بود که شاید محب الحسین هم نبود حالا محب الحسین در بزند در خانه ایشان را چه می‌کند این حضرت؟ می‌گوید این محب محبوب او هم هست دیگر، محب الحسین این طور نیست که فقط محب الحسین باشد نه این یک فرآیند طی می‌کند که حضرت اباعبدالله الحسین هم محب او می‌شود یعنی این رابطه و محبت دو سویه است به همین خاطر می‌گویند که خوش آن است که محبت دو سر بی...
شریعتی: خوشا مهربانی هر دو سر بی که یک سر مهربانی دردسر بی.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: به همین خاطر این دو سویه بودن یک صفایی برای انسان ایجاد می‌کند شما این جوان‌هایی که در هیئات مذهبی هستند که واقعا مایه افتخار ما هستند من هر وقت اینها را می‌بینم دعای‌شان می‌کنم چون محب الحسین هستند اصلا چهره مشخص است رفتار مشخص است این وقتی که می‌آید در صحنه محبت به امام حسین کاملا مشخص است که مورد محبت امام است اینها خودشان درک می‌کنند یک شب از همین هیئت‌شان جدا کنند نگذارند به هیئت‌شان بیایند نگذارند در عزای امام شرکت کنند نگذارند بیایند و خدمتی کنند اینها گویا واقعا در زندان هستند من دیدم اینها را چرا؟ چون این محب از محبوبش جدا شده است فکر می‌کند از آن طرف محبوب صدایش می‌کند و این نمی‌تواند لذا در اوج بحران هستند ولی همین که به این هیئت و مسجد می‌رسد من دیدم اصلا دنیایی از نشاط به آنها دست می‌دهد این نشان از این محبت است این محبت دو سویه است و در فضاهای سخت محب در فضای شناخت محبوبش و عمل به راه محبوبش سیره محبوبش تلاش کند آن وقت این حبی که بین محبوب و محب است این محب که محبوبش حسین است می‌شود محبوب حضرت اباعبدالله که دیگر محب او است دیگر یک ارتباطی حاصل می‌شود این ذوب اباعبدالله الحسین است امام هم ذوب در این است یعنی یک فضایی ایجاد می‌کنند که اوج کمال انسان است و این دو محبوب خدا هستند و این اوج کمال است اما ایشان امام المحبین و امام المحبوبین هست.
شریعتی: و تو قطره‌ای هستی که وصل به آن دریا و اقیانوس محبت هستی.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: یکی از این مواردی که می‌خواستم عرض کنم و حضرت امام راحل عظیم الشان تجلی آن بود انقلاب شکوهمند اسلامی ما و دفاع مقدس است ببینید تمام جهان پشت سر رژیم صدام بودند او هم خودش را آماده کرده بود سال‌ها قبل که به ایران حمله کند و ما هم با انقلاب‌مان تحول عظیم ایجاد شد در آغاز راه بودیم این حمله کرد تمام دنیا با صدام بودند چون احساس خطر می‌کردند از انقلاب ما اما شما ببینید این رزمنده‌ها و جوانان ما با یک شعار «حسین ومحبت حسین» در این جبهه‌ها هر جا که می‌رفتی شعار یا حسین بود عشق با حسین بود با حسین چه کردند چه عظمتی آفریدند و الان چه می‌کنند در بالاترین سطح تکنولوژی هستیم با تجهیزات پیشرفته ساخته داخل...
شریعتی: و همه اینها تجلی آن نهضت عاشوراست.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: بله عظمت این چنین است لذا آن محب الحسین و محبت حسین در جبهه‌ها تجلی آن محبوبیت رزمنده‌ها در نزد اباعبدالله الحسین بود و آن عنایت محب که امام حسین به محبوبینش این مردم عزیز ایران و رزمندگان این شد که در تاریخ ایران این چنین حمله 8 ساله نداشتیم و اگر هم بود کمتر بود بخش‌هایی از ایران جدا شد محبت حسین به این رزمندگان...
شریعتی: و غیرت‌شان.

حجت الاسلام صفایی بوشهری: یک وجب از این خاک از این مملکت جدا نشد این یکی از تجلیات است و در این رابطه بزرگان اهل معرفت و عرفان خیلی چیزها به ما گفتند که فرمانده واقعی این جبهه‌ها حضرت اباعبدالله الحسین هست و این عظمت برای انقلاب است خداوند انشالله به همه ما معرفت و مجاهدت و ایثار در راه امام حسین که تجلی آن این انقلاب است عنایت کند انشالله که قدردان رهبریت در طول تاریخ همیشه رهبران ما از این مسئله خیلی رنج می‌بردند قدردان رهبریت و با تمام وجود در این راه تلاش کنیم انشالله.

شریعتی: انشالله حاج آقا خیلی از شما ممنون و متشکرم انشالله که قدر این محبت را در دل‌هایمان بدانیم محبتی که هر سال وقت محرم تجدیدش می‌کنیم که یک نوع تجدید عهد با سیدالشهداست و این یا لیتنا کنا معک ما انشالله سرشار و آکنده از اخلاص و صداقت باشد خیلی متشکرم مشرف شویم به ساحت نورانی قرآن کریم و چه قدر خوب است ثواب تلاوت این آیات را هدیه کنیم به روح بلند و با عظمت سیدالشهدا برمی‌گردیم انشالله در دقایق پایانی با احترام همراه شما و در کنار شما اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
اللّهم صل علی محمد و آل محمد
شریعتی: اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم اگر چه مست و خرابم تو نیز لطفی کن نظر بر این دل سرگشته خراب انداز، انشالله که حال دلتان با اهل بیت و آیات نورانی قرآن کریم خوب باشد و بهترین احوال را انشالله محول الاحوال نصیب‌تان کند اشاره قرآنی امروز را بشنویم که حسن ختام جلسه باشد و انشالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: خداوند در آیه 53 سوره نمل می‌فرماید وَأَنْجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ* نجات مترتب است بر یک گرفتاری به همین جهت است که نجات از مقوله ذات الاضافه است باید یک چیزی بشود یک انسان در دام و گرفتاری و مشکلی قرار بگیرد تا نجات معنا پیدا کند خداوند می‌فرماید که ما نجات بخش هستیم بعد نمی‌فرماید که انجیت می‌فرماید انجینا من با تمام تشکیلات عرشی و جنود عرشیام نجات می‌دهیم کسانی که گرفتار شدند و مشکل پیدا کردند در چالش‌ها و بحران‌ها هستند اما چه کسانی را نجات می‌دهیم یک: کسانی که ایمان دارند یعنی در نهاد باطن‌شان و قلب‌شان خدا حاکم است و اهل ایمانند وَ کانوا یتّقون* و اینها لحظه‌ای تقوا را رها نمی‌کنند مدام کانوا یتقون در ادبیات عرب یعنی استمرار مدام اینها اهل مراعات تقوا هستند بر شخصیت باطنی خودشان خدا حاکم است خود را در محضر خدا می‌دانند و ایمان به خدا دارند قلب‌شان از آن خداست و از آن طرف شخصیت رفتاری آنها خدایی است پرهیز می‌کنند از اینکه ذره‌ای مخالف دستور خدا انجام دهند واجبات‌شان را انجام می‌دهند محرمات‌شان را ترک می‌کنند خداوند هم در این دنیا آنها را نجات می‌دهد چون مطلق هست نمی‌گوید تنها در قیامت مطلق هست یعنی هم در دنیا و هم در آخرت می‌گوید ما نجات می‌دهیم از گرفتاری‌ها کسانی که دارای دو ویژگی هستند اهل ایمان و اهل تقوا هستند.
شریعتی: انشالله که ما هم جز همین دسته باشیم حاج آقای صفایی خیلی از شما ممنون و متشکرم دعا کنید وانشالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام صفایی بوشهری: اللّهم صل علی محمد و آل محمد خدایا ظهور آقا امام زمان تعجیل بفرما. دعای خیرش نصیب همه ما بگردان. شهدا و امام شهدا و رفتگان این مردم عزیز به ویژه والدین غریق رحمت واسعه خودت بدار. طول عمر با عزت و سرافرازی روزافزون نصیب مقام معظم رهبری بگردان. خدایا این مردم عزیزی که تمام وجودشان حب الحسین است در دنیا رهرو راه حضرت اباعبدالله الحسین و در آخرت مورد شفاعت‌شان قرار بده انشالله. حاجت حاجتمندان به حق حضرت باب الحوائج علی اصغر(ع) خدایا برای این مردم روا بگردان. مکر جهان استکبار به اشد وجه به خودشان برگردان. خدایا همه مریض‌های اسلام خیلی‌ها التماس دعا داشتند به حق حسین و اولاد حسین به حق خواهر و فرزندان این بانوی آسمانی و به حق شهدای کربلا خدایا همه را شفای عاجل عنایت بفرما. حسن عاقبت و شفاعت اهل بیت نصیب همه ما بگردان. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم خیلی از لطف و عنایت شما ممنونم متشکرم که امروز هم با سمت خدا همراه بودید 20000303 شماره پیامک ماست اگر نکته و نظری بود در خدمتیم و کانال‌های ما در سروش و ایتا و بله مطالب و محتوای برنامه را دوستان ما زحمت می‌کشند متناسب با احوا‌ل‌تان بارگذاری می‌کنند امیدوارم که عزیزان‌تان را در برنامه سمت خدا دوستانی که زحمت می‌کشند در پشت صحنه از دعای خیرتان بی‌بهره و بی‌نصیب نگذارید در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشید گفت ز تو هیچ کم نگردد که ز راه دلنوازی نظری کنی به عاشق نه همیشه گاه گاهی. در پناه خدا باشید تا سلامی دوباره. صفحه381 قرآن کریم