اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-04-25-حجت الاسلام صفایی بوشهری- انسان‌های محبوب در نگاه قرآن و اهل بیت (ع)

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خانم‌ها، آقایان سلام. وقت شما بخیر. ان‌شاءالله عزاداری‌های شما قبول باشد. به این سمت خدا خیلی خیلی خوش آمدید. صفایی بوشهری: بسم الله الرحمن الرحیم. محضر مبارک حضرتعالی و همه مردم عزیز، گرانقدر، قرآن دوست، ولایت‌مدار و محب حضرت ابا‌عبدالله الحسین سلام عرض می‌کنم. عرض ادب و دعای خیر دارم. امیدوارم همه عزاداری‌ها و محبت‌های مردم به حضرت زین السموات والارض، زینت آسمان‌ها و زمین، حضرت ابا‌عبدالله الحسین به احسن الوجه قبول درگاه احدیت باشد.


شریعتی: ان‌شاءالله. این اتفاق بسیار تلخی که اخیراً شاهد آن بودیم، هم در سوئد و هم در دانمارک، دل خیلی‌ها را به درد آورد و امیدوارم با عمل به آیه آیه قرآن کریم و به تعالیم ناب و آسمانی آن، ما قرآن را از مهجوریت دربیاوریم و این به نظرم بهترین نوع و بهترین شکل پاسداشت و تکریم قرآن کریم هست اما در حد وسع و بضاعت ما، حسن مطلع برنامه امروز ما تلاوت آیات روح‌بخش کلام وحی خواهد بود. عزیزانم امروز صفحه 374 را تلاوت خواهند کرد و بعد از تلاوت قرآن ‌ان‌شاءالله خدمت شما خواهیم رسید و بحث خود را با حضرت حاج آقای صفایی آغاز خواهیم کرد.
صفحه374قرآن کریم

شریعتی: الهی دل‌هایمان و زندگی‌مان به نور قرآن منور و معطر باشد ان‌شاءالله و حال ما با قرآن کریم ان‌شاءالله بهترین احوال باشد. خوشحال هستیم که ما این هفته‌ها در کنار شما هستیم که در محضر حاج آقای صفایی هستیم، داریم راجع به محبوبین خدای متعال صحبت می‌کنیم و حالا به همین مناسبت از باب احب الله من احب حسینا امروز به محبین سید‌الشهداء که محبوبان خدا هستند خواهیم پرداخت. با دل و جان می‌شنویم.
حجت الاسلام صفایی: مقوله محبت خدا به محبوبش یک مقوله عرشی و الهی است. کسی که محبوب خدا شد و طریق محبوبیت را طی کرد و به این مقام رسید که محبوب خدا شد و خدا محب او، در یک فضایی به سر می‌برد که خداوند خدایی به او محبت می‌کند و یک محبت آسمانی، عرشی، بی‌نهایت، فرادنیا. خداوند طوری محبت می‌کند که محبوب او در آسمان سپهر لطف و عنایت خدا قرار می‌گیرد. امام محبوبین خدا حضرت ابا عبدالله الحسین است. یعنی هر کسی محبوب خدا است بالای سر خودش را یک امام المحبوب می‌بیند که آن حضرت ابا‌عبدالله الحسین هست. و اگر کسی محب الحسین شد، به اعتبار اینکه محبوبش حسین است، این محب الحسین نیز محبوب خدا می‌شود. یعنی حضرت ابا‌عبدالله الحسین که محبوب خدا است، هر کسی او را دوست بدارد به تبع محبوبیت حضرت ابا عبدالله الحسین نزد خدا او هم محبوب خدا می‌شود. به همین جهت ساحت مقدس رسول خدا فرموده‌اند به اشکال مختلف، احب الله من احب حسینا یا من یحب حسنا. می‌فرماید که خداوند محبوب می‌دارد هر کسی که حسین محبوب اوست. ثروت عظیمی است محبت به حضرت ابا‌عبدالله الحسین. قیمت ندارد. بعد حضرت فرمود: اللهم انی احب. من هم حسین را دوست دارم. یعنی من هم محب الحسین هستم. یعنی ساحت مقدس رسول خدا که یکی از القاب او حبیب الله هست. می‌فرماید خدایا چون محب الحسین محبوب شما هست، من هم محب حسین هستم. فانی احب. و بعد فرمود: فاحب، خدایا تو هم حسین را دوست بدار. ازیفه یکی از صحابی رسول خدا است می‌گوید من روزی رسول خدا را دیدم که حضرت ابا‌عبدالله الحسین کنار او هست. حضرت دست او را گرفته است. حضرت به مردم خطاب کرد. چون پیامبر هر جایی که می‌رفت جمعیت زیادی اطراف ایشان جمع می‌شدند. این کار را برای دو نفر انجام داد ساحت مقدس رسول خدا. یکی برای حضرت زهرا بود و دیگری برای حضرت ابا‌عبدالله الحسین. به مردم خطاب کرد: یا ایها الناس هذا حسین بن علی فاعرفوا، این را بشناسید. فوالذی نفسی بیده. قسم به خدایی که جانم به دست او است. انه لفی الجنه، حسین در بهشت هست و محبی فی الجنه، محبین او هم در بهشت هستند و محبی محبیه فی الجنه، دوستداران دوستان حسین هم در بهشت هستند. هر کسی که یک جوری ربطی به حسین پیدا می‌کند. اینجا این نکته مهم است که مرسوم نیست شخصی دست مثلاً دخترش را بگیرد، حضرت زهرا (سلام الله علیها) یا دست نوه‌اش را بگیرد بیاید بین مردم معرفی کند و این الفاظ را که پیامبر مطالبی که می‌گوید مطالب برخواسته از عاطفه نیست. از وحی است. بیاید بیان کند او در بهشت هست، محبینش در بهشت هستند، محبین محبین او هم در بهشت هستند. بشناسید این حسین است. این نشان می‌دهد به عمق نظر رسول خدا برای آینده. که حجت را تمام بکند و در تاریخ بماند. حسین (ع) میزان هست و همه این را بدانند. در حدیث دیگری خطاب کرد به همه. فرمودند: من احب ان ینظر الی احب اهل الارض الی اهل السماء. گفت هر کس دوست دارد، بخواهد بداند، بفهمد، ببیند، کسی که محبوب‌ترین زمینی است برای آسمانیان، فلینظر الی الحسین، نگاه به حسین کند. حضرت ابا‌عبدالله الحسین در عرش مشهورتر، معروف‌تر، شناخته‌شده‌تر و محبوب‌تر هست از روی زمین. لذا فرمودند به حسین نگاه کنید که محبوب هست در آسمان، در عرش.
شریعتی: و یاد قربت آن وقتی می‌افتم که سید‌الشهداء به همین لشکر عمر سعد و کسانی که مقابل او بودند مکرر می‌فرمود که آیا من را می‌شناسید؟ این همان کلامی است که پیامبر فرمود. نکته دیگری که اینجا وجود دارد این معنا هست که حضرت ابا‌عبدالله الحسین خطاب‌های مختلفی رسول خدا (ص) بیان کردند. فرمودند: هو سید شباب اهل الجنه؛ طاعته طاعتی، امره امری، من تبعه فانه منی. هر کس پیروی او باشد ریشه در من دارد. در طریق و سلوک اسلام ناب هست و من عصاه فلیس منی. هر کس جدا از خط حسین باشد از من نیست. یعنی حضرت ابا‌عبدالله الحسین میزان الاسلام است. معیار اسلام هست. یعنی وقتی که شما می‌خواهید اسلام ناب محمدی (ص) ببینید باید نگاه کنید به وجود مبارک حضرت ابا‌عبدالله الحسین در همه ابعاد وجودی او. حضرت روزی از یک کوچه‌ای می‌گذشتند، ساحت مقدس پیامبر، ابن عباس این را نقل کردن. گفتن حضرت سید‌الشهداء را روی دوش‌شان گذاشته بودند. خردسال بودند روی دوش‌شان گذاشته بودند. یک مردی که آنجا بود بیان کردند، خطاب به رسول خدا کردند، خطاب به حضرت شهداء کردند، فرمودند که نعم المرکب، حسین جان چه خوب مرکبی داری. پیامبر گفتند تصحیح کنید. نعم الراکب. آن بالا کی هست. آن بالا ببینید چه شخصیتی است. نعم الراکب. مرکب  را کنار بگذارید. نعم الراکب. آن بالا را ببینید که کی هست. برخی مواقع رسول خداوند در فضایی که قرار می‌گرفتند به شدت حضرت ابا‌عبدالله الحسین را تکریم می‌کردند که در تاریخ بماند که میزان هست. یک روز فرمودند: مرحباً بک یا اباعبدالله! زین السموات والارض. تو زینت آسمان و زمین هستی و این نکات بسیار زیاد هست و روز دیگری نقل کرد که در یمین عرش نوشته شده است که حضرت ابا‌عبدالله الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاج اما غیر وحی عز فخر علم زخر، یعنی همه چیز خوبی‌ها در او خلاصه می‌شود. هر چه شما فرض کنید از فضایل در ایشان هست. خدا رحمت کند مرحوم آقای قاضی را. مرحوم آقای قاضی از شخصیت‌هایی بودند که فوق‌العاده کتون بودند و مسائلی که رخ می‌داد، مکاشفه‌های که رخ می‌داد برای ایشان بیان نمی‌کردند. مثل برخی از بزرگان دیگر که اینطور بودند. نگه می‌داشتند، حفظ می‌کردند. اما چند چیزی که از ایشان نقل شده یکی این هست: گفتند در یکی از این مکاشفات من کشف کردم که خداوند هر چیزی که داشته که می‌توانسته به یک انسان بدهد به حسین داد. هر چیزی که می‌توانسته خدا از خدایی‌اش، از عظمتش، از اوصافش به یک شخصیت بدهد به حسین داده است و حسین هم هر چه داشته به ابالفضل العباس داده است. به همین خاطر حضرت ابا‌عبدالله الحسین یک ثروت است الهی در فضای حیات انسانی که هر کس به ذات وجود مبارکش نزدیک شود، به این سفینة النجات چنگ بزند، به مصباح الهدی، اول نجات پیدا می‌کند. از تمامی عوامل سکوت در باتلاق متعفن دنیا و از آن طرف هدایت پیدا می‌کند به معراجی که مال انسان است. بدین خاطر هست که ساحت مقدس حضرت ابا‌عبدالله الحسین براق اوج کمال انسانی در سلوک الهی انسان هست و اوج محبوبیت الهی. حالا انسان یک قاعده‌ای است، ساحت مقدس امیرمؤمنان امام علی بن ابی‌طالب بیان فرمودند که من احب قوم حشر مع، هر کس یک قومی را دوست بدارد با او محشور می‌شود. المرء، این کلام پیامبر هست. مع من احب. انسان با محبوبش همواره هست. با ایشان محشور می‌شود. در روایت داریم ولو کان حجر، سنگ را دوست داشته باشی با سنگ محشور می‌شوی. چون محب ذوب در محبوبش هست. یعنی وقتی که انسان می‌خواهد مجنون را ببیند باید لیلی را ببیند چون مجنون ذوب در لیلی است. این در ادبیات عرفانی وجود دارد. من کی‌ام لیلی به لیلی کیست، ما یکی جانیم در دو پیراهن. حالا اگر محبوب کسی حسین باشد، این جوان‌هایی که این شب‌ها عزاداری می‌کنند، اظهار ارادت می‌کنند. اینها محب الحسین هستند لذا از الآن محشور با حضرت ابا‌عبدالله الحسین هستند. قیامت تجلی این محبت، معیت با حضرت ابا‌عبدالله الحسین هست. هر جا حضرت ابا‌عبدالله الحسین باشد این عزیزان جوان، این مردم عزیز ما با او هستند. لذا در قیامت، حضرت ابا‌عبدالله الحسین قیامت کرده است. همه محبین او در طول تاریخ با او هستند. اولین محب الحسین خدا است. پیامبران هستند. فرشتگان هستند. این جوان‌ها و این مردم عزیزم هستند.
شریعتی: شما که صحبت می‌کردید داشتم فکر می‌کردم که ما الآن نمی‌فهمیم چه سرمایه‌ای داریم. یعنی آن طرف باید مشخص باشد که چخبر است.
حجت الاسلام صفایی: یکی از بزرگان تعریف کرده بودند که من فضای قیامت را دیدم و من را هدایت کردند به سمت بهشت. وقتی که من به سمت بهشت رفتم که بهشت 8 در دارد، دیدم بیرون از این بهشت، نرسیده به آن درب‌ها، یک جمعیت فوق‌العاده‌ای است گرد آمدند، گویا یک شخصی این وسط هست. تمام این جمعیت اطراف او گرد آمده بود و کسی در بهشت نمی‌رود. گفت خیلی تعجب کردم آنجا چخبر است. گفت رفتم سؤال کردم اینجا چخبر است. گفتند حضرت ابا‌عبدالله الحسین آن وسط است. هیچ کس به سمت بهشت نمی‌رود. هر کس هست با ایشان است. با ایشان می‌خواهند بهشت نروند. لذا بهشت هم با حضرت ابا‌عبدالله الحسین بهشت می‌شود. یکی از شعراء می‌گوید گر مخیر بکنم در به قیامت چه خواهی/ دوست ما را، همه عالم فردوس شما را. در عرفان عملی یکی از ارکان مهم سلوک در مسلک سقوط عرفانی توسل و اتکا به حضرت ابا‌عبدالله الحسین هست. هیچ بزرگی از بزرگان اهل معرفت و عرفان بدون حسین (ع) به جایی نرسیده است. این را اذهان دارند. همه آنها اذعان دارند. به همین جهت هست که می‌فرمایند که حب الحسین سلوک الی عرش الاهی. این حب الحسین به معنای دقیق کلمه که این حب ذوب در حسین شدن هست. هم فکر حضرت ابا‌عبدالله هم اخلاقش، هم روحیه، رویه، اخلاق، مجاهدت در همه ابعاد زندگی، اسلام‌خواهی، دفاع از اسلام، دفاع از مسلمین، می‌گویند این حب الحسین آمد اوج کمال انسانی با خودش می‌آورد. در ادبیات منطق بیان می‌کنند می‌گویند حد وسط باعث این می‌شود که محمول در کبری حمل بر موضوع در صغری شود. استدلال که می‌کنند. آن مهم در یک قضیه منطقی آن حد وسط هست. می‌گویند حد وسط عرفان عملی حب الحسین هست. این خیلی مقام هست، خیلی حرف سنگینی است این مسئله.
شریعتی: این یک راه است، یک طریق است.
حجت الاسلام صفایی: لذا خدا رحمت کند خوبان خدا نقل می‌کردند می‌گفتند شب که می‌خواهند بخوابند سر روی بالش می‌گذارند. با گریه حضرت ابا‌عبدالله الحسین خوابشان می‌برد و با عشق حسین بیدار می‌شدند. علیه آلاف التحیة و السلام. در مسائل اخلاقی، عرفانی و دینی، گاهی انسان حالت اقبال را دارد. خیلی علاقمند هست کارهای عبادی‌اش را انجام بدهد و این روحیه و نشاط هست ولی گاهی ادبار هست. یعنی آدم حال عبادت ندارد، حال نماز شب ندارد، حال دعا ندارد. بیان می‌کنند حب الحسین عامل ارتقای سطح اقبال است و همچنین حب الحسین عامل دفع حالت ادبار است. لذا اگر کسی حال عبادت را از دست داد به خاطر عوامل مختلف، یک زیارت عاشورا بخواند، یک اشک بریزد، یک قطره، آن حالت ادبار دیگر از بین می‌رود. یعنی حضرت ابا‌عبدالله الحسین باب نجات امت هست که این محرز هست، باب العرفان هم هست. باب الدعاء هم هست، باب حال خوش عبادت هم هست. در یک کلام، حضرت ابا‌عبدالله الحسین باب تمام خوبی‌ها در دنیا و کمالات در آخرت هست. جهان آینده هم به نام حسین رقم خواهد خورد. لذا شما می‌بینید این پیاده‌روی اربعین چخبر است. تمام جهان که انسان فکر نمی‌کند، کشورهایی که آنها کاملاً موضع غیردینی دارند، همان‌جا هم مردم عزاداری حسین را به پا می‌کنند. اینها فکر کردند قرآن را آتش بزنند می‌توانند اسلام را محو کنند. مفاد قرآن را محو کنند. اینها آخرین حربه‌های انسانی است که در اوج ذلت هست و در معرض سقوط. لذا قرآن را آتش می‌زنند اما آیا خود قرآن از بین می‌رود؟ خدا فرموده ما نازلش کردیم به انا لحافظون.
شریعتی: خودمان هم حفظش می‌کنیم.
حجت الاسلام صفایی: حسین قرآن هست. خدا حافظ قرآن هست، خدا حافظ ابا‌عبدالله الحسین هست. این مکتب ...
شریعتی: اتفاقاً دیشب داشتم فکر می‌کردم یک زمانی داشتم فکر می‌کردم قرآن ناطق که سید‌الشهداء بود رفت بالای نیزه و آنها فکر می‌کردند که دیگر تمام می‌شود و این بساط برچیده می‌شود و روز به روز بر جلوه و محبت سید‌الشهداء در قلب‌ها افزوده شده است. قصه قرآن هم قصه همین است.
حجت الاسلام صفایی: شما قدر بدانید پشت این صحنه جهان استکبار و صهیونیسم است. آنها در معرض فروپاشی هستند. آخرین حربه‌ها را اینطور به کار می‌برند که اساس کار اسلام، اسلام‌خواهی قرآن است. پس این را آتش بزنید. فکر نمی‌کنند قرآن در قلب‌های همه مسلمین هست. امیرمؤمنان، حضرت سید الشهداء، اینها اسوه‌های قرآن است. اینها که از بین نمی‌روند. قرآن از بین رفتنی نیست. آن کسی از بین می‌رود که توهین به قرآن می‌کند و شما به زودی خواهید دید که این جسارتی که به قرآن کردند خود کسانی که گستاخی کردند، جسارت کردند، حامیان آنها، پشت‌صحنه‌های آنها، طراحان این کار از بین خواهند رفت. چنانی که الآن شما می‌بینید از کسانی که در کربلا بودند نام کی‌ها به خیر ماندگار است. جزء حسین؟ جزء صحابه آنها؟ نام دیگران، یاد دیگران، مخالفین، قاتلین، کسانی که آنجا اینهمه جنایت کردند کجا هستند؟ همه از بین رفتند. چیزی که ما حسین ماند، راه حسین ماند و این عظمت حضرت ابا‌عبدالله الحسین که این انقلاب شکوهمند اسلامی ایران تجلی همان حرکت حسینی حضرت ابا‌عبدالله الحسین هست و ان‌شاءالله به دست فرزند بزرگوارش، مهدی آهل محمد، علیه آلاف التحیه السلام خواهد رسید ان‌شاءالله به امید خدا.
شریعتی: ان‌شاءالله. و امیدوارم که داغ دل تک تک ما با ظهور حضرت منتقم، کسی که سال‌ها است که چشم به راه او هستیم و امیدوارم باشیم در روزگار آمدنش التیام پیدا کند ان‌شاءالله. خیلی خوب. سه چهار دقیقه فرصت داریم نکته‌های پایانی را بشنویم و ان‌شاءالله از خدمت عزیزان خود مرخض سویم.
حجت الاسلام صفایی: این ایام سوگواری حضرت ابا‌عبدالله الحسین این هست. من مظمون یک حدیث به محضر شما عرض می‌کنم با یک نکته اولیه شهودی. انسان‌های بزرگ که به مراتب عالیه عبودیت الهی می‌رسند در اوج عرفان قرار می‌گیرند، مقام شهود پیدا می‌کنند. حجاب دیگر برای آنها مفهوم ندارد. خیلی چیزها را می‌بینند. معصومین الهی این کشف برایشان هست. معصوم هستند. انسان که از دنیا می‌رود، چون خود دنیا یک حجاب است. از همه انسان‌ها رفع حجاب دنیایی می‌شود اما آن شخصیت‌های بزرگی که صاحب کرامات و مکاشفات و بویژه در حوزه عصمت الهی بودند مثل اهل بیت، پهنای این شهود و عمق شهود فوق‌العاده است. با توجه به این نکته من می‌خواهم محضر مبارک شما و همه بینندگان عرض کنم حضرت فاطمه زهرا (س) دارای یک مقام دنیایی بودند که بصیرت ایشان فوق العاده بود، عمق کشف ایشان، وقتی به شهادت رسیدند، خیلی فراتر از این مقام برای او حاصل می‌شود. دیگر دنیا برای ایشان حجاب هم نیست. اوج اشراف بر مسائل دنیایی دارد و این خیلی گران بود برای حضرت زهرا چون صحنه کربلا را فقط می‌دید. به همین خاطر حضرت اشراف داشت. در اینجا فرزندش حضرت ابا‌عبدالله الحسین، نوه‌هایش، نوه‌های دختری، نوه‌های پسری، هم حضرت ابا‌عبدالله و هم حضرت امام حسن نوه‌ها همه شهید شدند و هم این صحنه‌ها را می‌دید. نقل شده از آن روز تا الآن و تا ظهور آقا امام زمان عزادار هست. شرایط عرش طوری رقم خورده است که گریه‌های ایشان، سوگواری ایشان در عرش طنین‌انداز هست. به همین جهت خدمت رسول خدا رسیدند، گفتند یا رسول خدا یک چیزی به حضرت زهرا بگو. فرشتگانم در عرش از گریه ایشان، از تقدیس و تحلیل و تسبیح باز ماندند. آنها هم هم‌نوا با حضرت زهرا، در سوگ حضرت ابا‌عبدالحسین عزدار هستند و آن عبادت الهی‌اش را به این عبادت بنویسند. حضرت به حضرت زهرا خطاب کرد گفت دخترم آرام بگیر تا فرشتگان بتوانند به کار خود بپردازند. لذا در عرش هم عزاداری است و تجلی این عزاداری ما در زمین تجلی عرش هست.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم.