اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-04-06-حجت الاسلام عابدینی-سیره تربیتی انبیاء الهی در قرآن کریم(حضرت موسی علیه السلام)

بسم الله الرحمن الرحیم
00:54:49
سه‌شنبه 6/4/1402
حجت الاسلام عابدینی
موضوع: سیره تربیتی انبیاء الهی در قرآن کریم(حضرت موسی علیه السلام)
شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم اللّهم صل علی محمد و آل محمّد و عجل فرجهم اللَهُمَّ إنِّى أَسْأَلُکَ إیمَانًا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِى؛ خانم‌ها آقایان سلام عصرتان بخیر انشاالله که بهترین‌ها نصیب‌تان شود و همه عزیزانم که صدای ما را از رادیو معارف می‌شنوند سلام می‌کنم به همه بینندگان خوب شبکه افق که 8 صبح برنامه ما را از این شبکه می‌بینند هم با دل و جان سلام می‌کنم الهی زیر سایه الطاف حق تعالی باشید و باشیم و امیدوارم که جلسه و برنامه امروز در محضر حاج اقای عابدینی مثل همیشه برای همه ما مفید باشد سلام علیکم و رحمة الله خیلی خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام عابدینی: سلام علیکم و رحمة الله و عرض سلام و ادب و احترام خدمت بینندگان و شنوندگان عزیز به خصوص عرض سلام خاص‌مان به حجاج بیت الله الحرام از امروز اینها آماده می‌شوند برای احرام حج تمتع و انشاالله بالاترین برکات الهی بر آنها و از آنها بر ما و همه عالم انشاالله نازل می‌شود و آن حقیقتی که همه انبیاء مشرف شدند در آنجا و برگشت انسان به فطرت نهایی او است و برگشت انسان است به حقیقت فطرتش، حج برگشت است و لذا بعد از حج حاجی کَیَوم وَلَدَتهُ اُمُّهُ؛ مثل روزی است که از مادر زاده شده است و هیچ انحرافی در وجودش دیگر الان نیست مگر دوباره کسب کند و دوباره ایجاد کند این حالی که حج می‌خواهد ایجاد کند آن وقت طلبش برای ما هم که ما هم طلبش را داشته باشیم بگوییم خدایا ما هم دل‌مان می‌خواست ما هم می‌خواستیم آنجا حاضر باشیم خود طلبش هم عمل است و لذا حواس‌مان باشد که غافل نباشیم این ایام از حج حاجیان و دلمان حداقل همراه باشد شاید خدای سبحان بگوییم که ما دلمان بخواهد این که کسی آنجا ملکی از جانب ما اعمال انجام دهد و به حساب ما دور نیست از حقیقت و شاید عدهای هم دیدند این حقیقت را، که آنجا حاضر دیدنشان در حالی که آنجا نبودند اما چون دلشان حاضر بود آنجا خدای سبحان ملکی را به شکل ظاهری او حتی در آنجا قرار داده است و دیدند او را.
شریعتی: در این ایام خاص حاج آقا مثلا ایام زیارتی حضرت رضاست، اربعین، مثل همین ایام حج من یک یادگاری از شما دارم که یک وقتهایی این حسرت بودن در آنجا هم میتواند شما را پیش ببرد.
حجت الاسلام عابدینی: این را باور کنیم یکی از توانایی‌های انسان این است ظرفیت‌های انسان فقط وجود در زمان و مکان نیست طلبش انسان را می‌برد فرازمان و فرامکان هم مکان درنوردیده می‌شود با طلب هم مکان درنوردیده می‌شود با طلب، هم گذشتگان برای انسان امکانپذیر می‌شود آنچه که بوده حسرت اینکه کاش که من بودم یا لَیتَنا کنا مَعَک؛ هم آینده که کاش که ما از یاران امام زمان و در رکاب امام زمان بودیم ما را همراه می‌کند و لذا این طلب یک مقام فعلیت عظیمی است که از دست ندهیم و این حسرت بودن و امروز این ایام بخصوص حسرت بودن با حجاج را برای خودمان یک عمل و یک ذکر ببینیم احساس کنیم که دلمان می‌خواست و یک تغییر اجمالی و احرام اجمالی در وجودمان باشد نمی‌توانیم آن حالت کاملا ولی تا حدودی که می‌توانیم خودمان را در حالت احرام ببینیم از آن بهره‌مند حتما می‌شویم.
شریعتی: بسیار خوب گفت: تمام عاشقان برگرد گیسوی تو می‌گردند بخوان امسال ما را هم به بیت الله گیسویت. امیدوارم با این حسرتی که حاج آقای عابدینی گفتند اسم ما را هم در بین زائران و حجاج بنویسند انشاالله. حال شریف چه طور است؟
حجت الاسلام عابدینی: الحمدالله.
شریعتی: خوشحالیم در خدمت‌تان هستیم خیلی روزهای بزرگی است فردا عرفه را داریم پس فردا عید قربان را داریم و امیدوارم که بهترین اتفاقات برای مردم عزیزمان در این ایام بیفتد.
حجت الاسلام عابدینی: ایام غدیر، مباهله.
شریعتی: نور علی نور علی نور.
حجت الاسلام عابدینی: هر کدام از اینها برای اینکه انسان را بکشد به اوج و حقیقت ولایت کفایت می‌کند کثرتش در این ماه واقع شده است لذا کثرتش ما را غافل نکند انشاالله.
شریعتی: انشاالله؛ امیدوارم بهره تک تک شما از این ایام بی‌نهایت و بی‌منتها باشد انشاالله ما را هم دعا کنید اگر یادتان بود ما را هم انشاالله ما هم دعاگوی شما خواهیم بود وارد بحث شویم بیان شیوا و لطیف حاج آقای عابدینی عزیزمان و سلام علی موسی و هارون.
حجت الاسلام عابدینی: بسم الله الرحمن الرحیم اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا؛ دل آدم حال می‌آید با این دعا.
شریعتی: حاج آقا چرا همیشه مقید هستید این دعای سلامت امام زمان را بخوانید؟
حجت الاسلام عابدینی: یعنی واقعا امام ما مرتبط با ماست، ما غافلیم این دعا یک توجه ماست که ببینیم او به ما توجه دارد ما غافلیم این دعا برگشت از این غفلت است که حواسمان جمع است.
شریعتی: که ما حواسمان هست به همین اندازه.
حجت الاسلام عابدینی: یادم نمی‌رود که خدا رحمت کند جعفر آقای مجتهدی را، ایشان یک بار می‌فرمودند که من با یکی از دوستانی بودیم که فرمودند به آقای بهاءالدینی ایشان پیغام فرستادند که حضرت به شما سلام رساندند امام زمان به شما سلام رساندند و گفتند دعای سلامتی را بیشتر بخوانید بعد آمدیم ما خدمت آیت الله بهاءالدینی با آن دوست بزرگوار، آیت الله بهاءالدینی که این را که گفتند ما گفتیم حالا می‌گویند حضرت سلام رساندند شاید بعد هم جعفر آقای مجتهدی رحمة الله علیه ایشان به آیت الله بهاءالدینی می‌گفتند داش رضا، بعد ما این را که به آیت الله بهاءالدینی عرض کردیم ایشان فرمودند با همان لهجه داشی، گفتند چشم چشم چشم و یک چنین حالی و بعد یکی در میان قنوت نمازشان از آن به بعد همین دعای سلامتی بود و بعد از مدتی رو کردند گفتند آقا خوب شد؟ خوب شد؟ یعنی این دعا را همین‌طور مکرر می‌خوانیم و من احساس کردم که این غفلت ما اگر به خصوص این دعا را به توجه که بخصوص با این نگاه که حتی تسکنه ارضک طوعاً؛ که ارض همین طوری که هست زمین وجودی ما هم هست ما هم ارضیم.
شریعتی: بیا ساکن آن شو.
حجت الاسلام عابدینی: که این در وجود ما ساکن شود آن هم با اطاعت ما حتی تسکنه ارضک طوعا، تو به این ارض اطاعت را عنایت کن که ما مطیع تو باشیم و تمتعه فیها طویلاً؛ و این حال و اینکه تو مطاع باشی و ما مطیع، در وجود ما دائمی باشد که لحظه لحظه وجودمان به اطاعت حضرت باشد این دعای شریف...
شریعتی: خدا انشاالله شما را حفظ کند و ما را از یاد حضرت انشاالله غافل نکند.
حجت الاسلام عابدینی: انشالله این را لذا با لذت بخوانید با اینکه در محضر حضرتیم بخوانیم که او دارد به ما توجه می‌کند و نگاه می‌کند این دعا را بخوانیم با این حال اگر بخوانیم حتما حال توجه ما هم بیش از گذشته خواهد شد. در محضر سلام علی موسی و هارون؛ حضرت موسی و هارون علی نبینا و آله و علیهم السلام هستیم خیلی خوشحالیم که با این انوار الهی خودمان را محشور کردیم من باورم این است که وقتی ما گفتگوی در رابطه با نبی، امامی، بزرگی در رابطه با او داریم کلامی از او و خاطره‌ای از او و آنچه که مرتبط با اوست اینها زیارت آنهاست باور دارم بارها عرض کردم به دوستان که در محضر روایات قرار می‌گیریم خواندن روایت زیارت امام است یعنی وقتی داریم روایت را می‌خوانیم به محضر حضرت راه پیدا کردیم اینها جدا نیست متصل است و اگر این باور در وجود آدم باشد که اینها متصلند و تازه شاید بالاترین جنبه وجودی حضرات است یعنی اگر ما مشرف می‌شویم به حرم حضرات خیلی عالی و خوب است اما مشرف می‌شویم به کلمات حضرات بالاتر از آن است چون این تمام وجود حضرات علم‌شان است.
شریعتی: داری از سرچشمه علم حضرت سیر می‌شوی.
حجت الاسلام عابدینی: غایت تجلی حضرت است اینجا رسیدی به آن که با حضرت داری گفتگو می‌کنی در کلامش با این باور که حضرات کلام‌شان متصل به آنها است یعنی همین الان با این کلام‌شان حاضرند نه اینکه این کلام را گفتند و تمام شده است الان حواس‌شان نعوذ بالله جای دیگر است نه، این کلام الان متصل به آنهاست. و همین الان که من در محضر روایت قرار می‌گیرم در محضر حضرتم لذا روایت است اگر انسان حالش این باشد که گفتگویی از انبیا و اوصیاء و کلمات آنها، اینها زیارت حضرات است و زیارت رابطه حی و زنده است.
شریعتی: یعنی الان داری از آنها می‌شنوی.
حجت الاسلام عابدینی: همین الان آنها می‌فرمایند و ما در حقیقت در سماع و شنیدن هستیم و به محضرشان هم بار پیدا کردیم فقط شنیدن هم نیست بار پیدا کردن توفیق می‌خواهد این نگاه حال انسان را در روایات با حضرات خیلی متفاوت می‌کند ببینید اینها یک قدری سبک زندگی انسان را تغییر می‌دهد انسان را از آن حال غفلت و زندگی غائبانه و دور و گسسته دائما به یک زندگی پیوسته و حی می‌کشاند حیات، ارتباط، پیوستگی، حقیقت ولایت این پیوستگی است و این حقیقت پیوسته را ما می‌خواهیم از این ماه به یادگار بگیریم برای همه ایام خودمان یعنی همان طور که آب می‌خوریم می‌گوییم سلام به حسین، السلام علیک یا ابا عبدالله؛ اگر با همین آب خوردن که حقیقت آب را ارتباط می‌بنیم غیر از آن عطشی که برای حضرت بوده است خود آب امام است و ماء معین است این ارتباط را ایجاد می‌کنیم حالا باید حقیقت ولایت در تک تک لحظات زندگی ما جاری و ساری شود راه پیدا کنیم برای این، هست ما باید توجه کنیم که در هر لحظه‌مان هر معرفتی که برای ما پیدا می‌شود معرفت را برای آنها القا کردم هر توفیق به عملی که ایجاد می‌شود آنها برای ما ایجاد کردند اگر این را ببینیم قدم از قدم برنمی‌داریم مگر اینکه توفیقش را از آنها می‌بینیم و بلافاصله عرضه را هم بر آنها می‌بینیم، می‌بینیم هر عملی که بر آنها عرضه می‌شود بر آنها می‌شود قبل از اینکه من بفهمم اصلا امکان ندارد از امام و ولی جدا شدن، هیچ زمانی کسی نمی‌تواند ما می‌توانیم خودمان را به جهل بزنیم اما این عدم رابطه امکانپذیر نیست نمی‌دانم توانستم تشریح این مسئله را بکنم؟ با این نگاه ببینید ما داریم زندگی انبیا را می‌خوانیم در محضر انبیا هستیم و چون شأن حضرات معصومین هستند در محضر حضرات هستیم این منافات هم ندارد که هم در محضر حضرت موسی(ع) باشیم و هم در محضر حضرت هارون باشیم و هم در محضر پیغمبر اکرم و هم در محضر امیرمومنان(ع) همه اینها باشیم.
شریعتی: از بس که وجودشان وسیع و گسترده است.
حجت الاسلام عابدینی: مراتب وجود انبیا و پیغمبر اکرم لذا همه جا گسترده است لذا با هر کدام از اینها بودن با آنهاست این نگاه اگر باور کرد آدم آن وقت در هر عمل صالحی چه قدر زیباست ببینید روایاتی که با این است خیلی روایات زیبایی است ما عرض کردیم جلسه گذشته که هر قصه‌ای که در قرآن آمده است قصه صالحین قصه حضرات معصومین است چون تمام‌تر آن در آنجاست و قصه در مورد اشقیا آمده است در قرآن قصه دشمنان اهل بیت است در روایات ما هم داریم علاوه بر اینکه در روایات است هر حسنه و خیر و عمل صالحی که شما به آن می‌رسید این در حقیقت جلوه جمالی آنهاست. نحن اصل کل خیر و من فروعنا من کل برّ؛ ما اصل خیر هستیم و همه خیرات فروعات و شاخه‌های ما هستند و از نیکی‌ها صلاة است یا زکات است، امر به معروف است، همسایه‌داری، و همچنین وَ عَدُوُّنا اَصْلُ كُلِّ شَرٍّ؛ دشمنان ما اصل هر بدی هستند و وَ مِنْ فُروعِهِمْ كُلُّ قَبيحٍ وَ فاحِشَةٍ، هر زشتی از شاخه‌های آنهاست اگر این باور را کرد انسان آن وقت در هر خیر و خوبی آدم چه می‌بیند؟
شریعتی: حضرات را می‌بیند.
حجت الاسلام عابدینی: واقعا متصل است این تجلیات آنها هستند توفیقش را آنها دادند خودش آنها هستند اول و آخرش آنها هستند. إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ.
شریعتی: در این جمع سفره‌ای پهن شده است حضرات پهن کرده‌اند ما سر سفره نشستیم.
حجت الاسلام عابدینی: ما دائما سر سفره‌ای هستیم که همه چیز آن یعنی غذای حضرت نیست که سر سفره گذاشته است خود حضرت دامنه وجودش را برای ما پهن کرده است ما در دامن وجود حضرات محشوریم دائما، نفس کشیدن و خوردن و خوابیدن‌مان، اصلا قصه حضور دائم است. لذا دارد که وقتی حضرت ظهور می‌کند امام زمان(عج) که ظهور می‌کند عرفه صالح أو طالح؛ همه خوب‌ها و بدها می‌بیند که از قبل می‌شناختند حضرت را؛ همه می‌بنند ماضی است فعل همه از قبل حضرت را می‌شناختند چه طوری می‌شناختند؟ لذا در روایت دارد که حضرت بر بساط شما حاضر می‌شود به خانه‌های شما می‌آید در همه جا حاضر است این همان عمل صالح که ظهور حضرت است این حضور حضرت است حقیقتا نه اینکه عمل صالح گسسته باشد توفیقش برای ما نیست نه خود عمل صالح ارتباط با حضرت و دیدن حضرت است لذا بعد از اینکه حضرت ظهور می‌کند می‌گوید مثل جریان برادران حضرت یوسف است که با یوسف مرتبط بودند برادران می‌رفتند گندم می‌گرفتند اما نمی‌شناختند این یوسف است ما با عمل صالح مرتبطیم اما نمی‌دانیم این ظهور حضرت است خیلی زیبا می‌شود وقتی حضرت ظهور می‌کند می‌بنیم ما که محشور بودیم و ایشان را می‌دیدیم دائما که از صبح تا شب دائما جلوی پای ما قرار دارد می‌بینیم این چهره گسترده بوده است و همه در عمل صالح آینه‌ای بودند او را نشان می‌دادند بعضی بزرگواران می‌فرمایند نه فقط عمل صالح، صالحین هم همین‌طوری هستند کسانی که عمل صالح انجام دادند یک کسی کار خوبی کرده است به همین اندازه آینه‌ای شده است و حضرت را نشان می‌دهد چون در وجودش عمل صالحی انجام شده است به همین اندازه آینه‌ای شده است دارد حضرت را نشان می‌دهد اینها خیلی حال است غیبت را می‌برد دوران غیبت برای این است که انسان به این مرتبه از کمال برسد یعنی در عین اینکه حضرت یک وجود شخصی است که بعدا ظهور خواهد کرد و انسان‌ها خواهند دید آن وجود شخصی را، اما در دوران غیبت آن ظهور فرج برای هر کسی این است که امام را ببیند در سراسر هستی ببیند در سراسر اعمال حسنه و وجود صالحین که همه او را نشان می‌دهند این عبور از تن است دوران غیبت تعبیر روایت این است لا یُری جسمه؛ جسمش دیده نمی‌شود نه خود حضرت نیست مثل آفتاب پشت ابر است که قرص خورشید دیده نمی‌شود اما برکات خورشید و نورش تلألو دارد انسان می‌بیند این نور خورشید است.
شریعتی: تلقی من از این فرمایشات شما اگر بخواهم در نصف جمله بگویم این که غیبت در واقع غفلت ماست یعنی غیبت حضرت...
حجت الاسلام عابدینی: یعنی غیبت دو وجهه دارد یک وجهه می‌تواند غفلت باشد یک وجهه‌اش این است که غیبت برای باز کردن آن حقیقت متعالی است که دنبالش در جسم الان باید نگردیم بلکه همه جا باید دنبالش بگردیم لا یری جسمه؛ دنبال جسم نگرد الان اما ببین حالا که چشم را از جسم بستی دنبال یک شخصی الان در قبال خودت الان نگشتی آن وقت آن را همه جا می‌بینی.
شریعتی: می‌گویم اگر غفلت نباشد که غیبت معنایی ندارد.
حجت الاسلام عابدینی: غیبت تلازم برای فرج است یعنی اگر کسی حکم غیبت را خوب تشخیص داد که غیبت برای چیست؟ برای این است که ما را از احکام بدن بالاتر ببرند لذا غیبت یک فضیلت می‌شود برای اینکه او را نشان بدهند که همه جا حضور دارد برای این  است که غیبت از بدن است تا بگویند همه جا حضور دارد جسمش دیده نمی‌شود ولی همه جا حضور دارد مثل خورشید پشت ابر است قرصش دیده نمی‌شود اما نورش همه جا هست این را ببین تا الان؛ تا وقتی قرص خورشید هست آدم گاهی به قرص غافل می‌شود تا ظهورات حالا این را ببین پس غیبت برای بزرگ شدن است لذا دوران غیبت افضل دوران است تعبیر روایت این است که افضل دوران بشریت دوران غیبت است چرا که انسان را به یک مرتبه‌ای می‌رسانند که حالا نگاهش دیگر فقط از چشم و بصر نیست با بصیرت است دوران ظهور می‌گوید همین حقیقت فراگیر می‌شود اما آنجا شخص هم هست جامعیت است ما خیلی...
شریعتی: نه مقدمه خوبی بود اتفاقاً.
حجت الاسلام عابدینی: یعنی این بحث‌ها مکمل این است که اینها حقیقت‌شان در جریان ظهور هست ما در محضر حضرت موسی و هارون بودیم نکات خیلی زیبایی است که جریان حضرت موسی و هارون در سراسر زندگی این دو بزرگوار به صورت دو تا با هم آمده است از ابتدا که موسی(ع) به رسالت مبعوث شده است از همان جا شروع می‌شود که از خدا می‌خواهد که هارون را برای او شریک قرار دهد که آیاتش را قبلا در یک جلسه‌ای خواندیم بعد از آن برای رفتن به سوی فرعون هم وقتی آیاتی آمده است در آیات هم به صورت مفرد برای حضرت موسی آمده است هم به صورت تثنی آمده است برای هر دو است می‌فرماید که مثلا در این آیات شریف می‌فرماید فَذهبا بآیاتنا؛ دو تایی با هم بروید فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا ۖ إِنَّا مَعَكُمْ مُسْتَمِعُونَ. من با شما هستم معکم؛ آنجا دارد إنّ معی ربّي؛ موسی کلیم اینجا دارد این معکم هر دو تای شما می‌یابید ببینید یافت معیت چون خدا با همه هست هو معکم؛ این خطاب عمومی است به همه انسان‌ها و عالم و هستی هو معکم أینما کنتم؛ نمی‌شود آن حقیقت همه آن وجود عین ربط به آن است اگر آنی کند نازی فرو ریزند قالب‌ها کسی باقی نمی‌ماند این معیت... اما چرا اینجا استثنا می‌کند؟ در حقیقت تعبیر این است که انا معکم یعنی شما می‌بیند معیت من را می‌یابید و می‌فهمید معیت من را، این کمال است آن که خدا با همه هست فراگیر است با شقی و صالح خدا هست.
شریعتی: بعضی می‌فهمند بعضی نمی‌فهمند.
حجت الاسلام عابدینی: آنجایی که انسان می‌فهمد و می‌یابد نه فهم ذهنی یعنی می‌بیند معیت خدا را دست قدرت خدا را آشکار می‌یابد آن وقت این دیگر ترس از کسی ندارد چون قبلش موسی داشت که خدایا من لَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ؛ من یک کسی از اینها را کشتم اینها دنبال من هستند تحت تعقیبم فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ؛ می‌ترسم که اینها من را بکشند و این رسالت به سرانجام نرسد. آنجا قال کلّا؛ امکان ندارد اینها تو را بکشند این أخاف خوفش از رفتن نیست که بکشند نه می‌گوید بکشند این رسالت تمام نشود می‌گوید کلّا فاذهبا آیاتنا؛ بروید آیات ما معجزاتی که دادم إنّا معکم مستمعون؛ نمی‌گوید إنّا مستمعون.
شریعتی: معکم.
حجت الاسلام عابدینی: می‌تواند خدا بگوید من سمیع بصیرم اما این معکم یعنی شما می‌بینید که من آنجا حاضر و مستمع هستم کلام إنا معکم مستعمون؛ خیلی عالی است بعد فَأْتِيَا فِرْعَوْنَ؛ اینها با هم رفتند سراغ فرعون فقولا، دو تایی با هم گفتند که  إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ ما رسول هستیم در بعضی از آیات دیگر دارد که ما رسولا رب العالمین هستیم اینجا دارد در سوره شعرا آیه 16 رسول رب العالمین؛ رسول مفرد آمده است ما دو تایی رسولیم نه دو تا رسولیم، دو نفریم اما یک رسولیم. لذا گاهی خیلی زیباست یعنی ما دو تا یک حقیقت هستیم یک جایی دو تا مأموریت به عهده این دو بزگوار است لذا آنجا می‌شود رسولا؛ موسی باید به میقات برود هارون آنجا اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي؛ آنجا رسولا هستند او باید یک کاری کند این یک کاری را لذا رسالت‌ها در اینجا تجلی آن به این است که دو تا باشد بشوند دو رسول در یک راستا اما یک جا دو تا می‌روند به فرعون می‌خواهند این مسئله را برسانند یک تجلی و حقیقت هر چه این وحدت بیشتر باشد تأثیر رسالت بیشتر است چون دو تا نیستند که بگوید بین این دو اختلاف بیندازم بتوانم یکی را راضی کنم نه اینها یک واحدند یک حقیقتند می‌فرماید که فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ ما یک رسول و حقیقت و یک واحدیم. این یاد چه می‌اندازد ما را؟
شریعتی: یاد مباهله.
حجت الاسلام عابدینی: یاد مباهله می‌اندازد خدا سلامتی به آقای انسانی بدهد دغدغه این جریان مباهله را خیلی دارد خیلی هم عالی است من به ایشان عرض کردم که واقعا انسان متصدی دفاع یک حقیقت در دین بشود که این شناخته شود یقینا آن حقیقت او را در برمی‌گیرد و فرا می‌گیرد در جایی که ممکن است غفلت دیگران هم باشد به خصوص که مثل آقای فرحزاد عزیزمان که دغدغه غدیر دارد خیلی دغدغه ویژه‌ای دارند اینها هم خلاصه یا خدا سلامتی بدهد آقای کاشانی عزیزمان که اینها به امیرالمومنین(ع) محشور می‌شوند این لطف خداست اینها را نباید ساده بگیریم در رابطه با آن آیه‌ای که آمده است آیه مباهله که آنجا وقتی مهاجه می‌خواهند کنند با نصارای نجران آنجا دارد که نِسَاءَکمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکمْ؛ اینکه در آنجا امیرمومنان را أبناءنا و أبناءکم نساءنا و نساءکم امیرمومنان را خدای سبحان نفس پیغمبر می‌گیرد این تعبیرش با این آیه که فقولا بأنا؛ ما دو تا یک رسولیم و یک حقیقت واحدیم فقط اینجا نیست این تمام تکثری که نسبت به موسی و هارون در تمام این قصه آمده است همه جای این قصه از ابتدای بعثت بعد به سمت فرعون رفتند و بعد مقابله فرعونیان با اینها به عنوان دوتا همین آیات است یعنی اینها رفتن‌شان دو تا هستند می‌گویند ما یکی هستیم بعد مقابله فرعونیان با اینها می‌گویند گاهی ما دو تاییم گاهی یکی می‌بینند همه اینها زیباست بعد جریان آن سحره فرعون که پیش می‌آید که وقتی ایمان می‌آورند می‌گویند آمنت برب موسی و هارون؛ در یک نقل دیگر از آیات دیگر آمنت برب هارون و موسی؛ یعنی حتی گاهی هارون و موسی دو جا آمده است قرآن نقل می‌کند قرآن اگر در جایی چیزی غلط باشد قرینه‌ای می‌آورد که بگوید آن غلط است به تعبیر مرحوم علامه اگر جایی چیزی را آورد و غلط بودنش را ذکر نکرد و قرینه‌ای که برای اینکه این غلط است ذکر نکرد شاهد و قرینه‌ای نبود نشان می‌دهد او را تأیید کرده است و آن کلام صحیح است کلام سحره ذکر می‌کند آمنت برب موسی و هارون، آمنت برب هارون و موسی که اینها خیلی زیباست که أنفسنا و أنفسکم؛ نمی‌خواهیم بگوییم امیرمومنان در رابطه با پیغمبر اگر نفس پیغمبر است یعنی نبی است معلوم است لَست بنبي، اما این حقیقت عظیم امیرمومنان همان حقیقت پیغمبر است لذا تسمع ما تسمع است اما نبوت اختصاص به پیغمبر اکرم دارد و از طریق پیغمبر اکرم به امیرمومنان میرسد چنانچه وحی به هارون از طریق موسی میرسد اما همه آن حقیقت وحی به هارون محقق می‌شود و واسطه موسی حاحب نیست برای هارون و حدی برای هارون نیست که وحی را کم بگیرد مثل عالمانی که از زبان موسی(ع) می‌شنوند آنها در حد خودشان می‌گیرند این نبی معصوم است رسول است هارون(س) لذا به همان اندازه می‌گیرد امیرمومنان(ع) إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ؛ غیر از آن جایی است که عالمان می‌شنوند از پیغمبر این غیر از آن است یعنی همان حقیقت وحی که جبرئیل نازل می‌کند و پیغمبر می‌شنود امیرمومنان می‌شنود خیلی روایت جالبی است اگر چون می‌خواستم بگویم گذاشته بودم برای بعد اگر بتوانم آن روایت را پیدا کنم خیلی زیباست که پیغمبر اکرم وقتی که در جریان معراج بالا می‌روند خیلی زیباست که در چند جا آنجا می‌بیند شهادت بر پیغمبر می‌بیند شهادت بر توحید و شهادت بر رسالت پیغمبر را و شهادت بر وزیر بودن امیرالمومنین را در بیت المقدس که سُبْحانَ الَّذي أَسْري‏ بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَي الْمَسْجِدِ الْأَقْصَي؛ آنجا می‌‌بیند بعد می‌بیند در مرتبه دون عرش می‌بیند در بالای عرش می‌بیند خیلی زیباست آن روایت هم، یعنی پیغمبر اکرم آنچه که انسش محقق می‌شده در معراج با بودن و حضور امیرالمومنین احساس وجود حضرت را می‌کرده است لذا دارد که خدای سبحان در آنجا با کلام امیرالمومنین با پیامبر اکرم صحبت کردند اینها یک حقیقت عظیمی است ساده نیست از جهت معرفتی خیلی مسائل عظیمی است با این نگاه می‌خواهیم بگوییم که امیرالمومنین تمام جریانات هارون(س) را که در نظام کمالی دخالت داشته است جریان امیرالمومنین تکرار شده است جریان موسی و هارون علیهم السلام در جریان امیرالمومنین با پیامبر تکرار شده است حتی خیلی عجیب است می‌گوید وقتی امیرمومنان را با دست بسته برای بیعت می‌بردند آنجا دارد رو کردند به قبر پیغمبر ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي؛ یعنی همان جا هم جریان هارون را تداعی کردند همان جا جریان هارون و موسی را تداعی کردند خیلی عجیب است که همان جریان ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي؛ گوش نکردند نیامدند داخل بهشت نشدند که شما قرار دادید حرف پیغمبر را گوش نکردند در بعضی نقل‌ها که آمده است ببینید داشتم آن مراحل را می‌گفتم حالا که رسید نقل‌ها را اگر رسیدیم به...
شریعتی: چه غربتی در این کلام است.
حجت الاسلام عابدینی: خیلی اگر روایات را که آدم می‌خواند گاهی دلش نمی‌آید به زبان بیاورد چه سختی‌هایی بر حضرات گذشته است در چه افقی در عظمت و کمال و دلسوزی برای مومنان بودند اما چه معامله‌ای با آنها شده است آن هم نه برای شخص‌شان اینها از زیر پای‌شان عبور می‌کرد آنها می‌دیدند که مردم به سعادت خودشان دارند پشت می‌کنند چه قدر حسرت می‌خوردند؟ که خدا به پیغمبر می‌گوید تو خودت را می‌کشی برای اینکه مومنان هدایت شوند از بس که علاقه به ما دارند که امیرمومنان می‌فرمایند که اگر کسی در شرق عالم یا غرب عالم اگر مریض شود مرضنا لمرضکم، ما یک چنین اولیایی داریم امام زمان امروز این طوری است با ما، لحظه به لحظه ما را...
شریعتی: هنوز هم حریص علیکم.
حجت الاسلام عابدینی: لحظه به لحظه در فکر این هستند که ما را به بالا ببرند حتی اگر پشت کردیم رهایمان نمی‌کنند این نگاه را اگر آدم داشته باشد و ببینند که حضرات چه کردند چه کشیدند آن وقت خیلی برای آدم سخت می‌شود که این طوری بی‌‌تفاوت خیلی حالت قساوت قلب در وجود انسان گاهی حاکم می‌شود در یک مرحله این بود که دعوت در مرحله دوم رفتن به سوی فرعون در مرحله سوم مقابله فرعونیان با اینها که وقتی که معامله فرعونیان می‌شود قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ؛ موسی را با برادرش رها کنید وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ؛ دنبال این باشید که ساحران را جمع کنید در مقابل این دو، تمام این کارها و نقشه‌ها را در زمان پیغمبر کشیدند که محقق نشد برای اینکه امیرمومنان را نگذارند بر آنچه که امر الهی است محقق شود دیدم یک نکته‌ای را آقای فرحزاد در این کتاب گفتند خیلی زیباست گفته بودند که الحمدالله شیعه و اهل تسنن به ظهور قائلند تفاوت در این است که ما می‌گوییم امام زمان زنده است و الان حی حاضر است حالا یک قصه هم هست اگر یادم بیاید آنها می‌گویند که نه بعدا به دنیا می‌آید اما همه در اینکه ظهور خواهد کرد متفقیم آقای فرحزاد فرمایش خوبی دارند در اینجا فرموده بودند که حالا که همه متفقیم پس همه بیاییم یک نفر را به عنوان امام زمان انتخاب کنیم پشتیبانی هم بکنیم که به حاکمیت برسد بعد می‌بینید که نه خیلی‌ها می‌گویند که این طوری نمی‌شود خدا باید بیاورد. می‌گوید چه طور باید خدا امام زمان را بیاورد؟ اما وصی در حقیقت وصی پیغمبر نمی‌خواهد نسب پیغمبر باشد؟ چه قدر نکته زیبا و دقیق چه طور اینجا باید خدا بیاور حتما؟ و کار ما نیست؟
شریعتی: امام زمان را باید خدا بیاورد امام اول را باید مردم انتخاب کنند؟
حجت الاسلام عابدینی: اصل و ریشه را؛ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ؛ چه طور آن را بگوییم... بعد عرض کردم که جریان را بعدش مقابله آنها هم این طوری است إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَىٰ مَنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ قَالَ فَمَنْ رَبُّكُمَا يَا مُوسَىٰ، رب شما کیست یا موسی؟ رب شما دو تا چه کسی است؟ موسی و هارون رب و خدای شما کیست؟ قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ؛ رب ما باز هم ببینید رب ما دو تا، این استشهاد آیه‌ای که خیلی عالی است بعد دنباله این بحث‌ها باز ادامه دارد که نسبت به این دو تا ساحرند شایعه پراکنی علیه اینها که این دو ساحرند و هم چنین أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا؛ که شما آمدید از آنچه که داشتیم ما را جدا کنید فرعونیان می‌گویند شایعه پراکنی که اینها آمدند ریشه ما را خراب کنند وَتَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاءُ؛ شما می‌خواهید جای ما بنشینید شما سلطنت می‎خواهید لکما باز هم شما دو تا، ببینید مقابله اینها با موسی و هارون بود یعنی این دو را خوار چشم می‌دیدند با اینکه موسی (ع) لبه تیز مسئله است و هارون همراه حضرت است و رسول اولوالعزم موسی کلیم است و هارون به عنوان خلیفه او مطرح می‌شود اما دشمن می‌دید که این دو با هم هستند و یک حقیقتند و این دو دوتایی هستند که یک حقیقت واحدند، لذا لبه مقابله‌اش را این دو قرار می‌داد نمی‌گفت اگر موسی را بزنیم او را هم زدیم دقت کنید چه قدر زیباست این دو تا را می‌دید که پا به پای هم، پشت هم این دو را باید از بین برد، هر کدام که بمانند خدا رحمت کند علامه طباطبایی را ایشان می‌فرماید که وقتی خدای سبحان وصی انتخاب کرد و آن بلغ ما انزل الیک محقق شد آنجا بود که دنبالش آمد الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ؛ دیگر ناامید شدند کفار از دین شما چرا؟ دیدند قائل به پیامبر نیست این مسئله دیگر، این خلافت نوعی شد امیرمومنان و بعدش اوصیاء او چون دیدند نوعی شد گفتند پیغمبر را از بین ببریم وصی او باز هست وصی او را از بین ببریم وصی وصی او هست دیگر ادامه پیدا کرد تا وقتی فکر میکردند فقط پیغمبر است میگفتند اگر این از دنیا برود شاید یک گشایشی بر ما شود اینجا کفار اما دیدند نه اینجا هم همین است باید این دو را از بین ببرند اگر موسی(ع) تنها از دنیا برود هارون باشد ادامه دارد این تمام بار بر دوش هارون هم هست اینها خیلی زیباست نظیر ندارد در انبیاء؛ دو نفر با هم یک رسالت را به دوش بکشند نداریم در تاریخ انبیا این که دارم می‌گویم با تفحص دارم می‌گویم که نداریم در تاریخ انبیا لذا این جریان علم شده است از جانب خدای سبحان این طور پر رنگ شده است در تمام مراحل بعثت‌شان و بعد خلاصه رفتن به سوی فرعون و بعد مقابله فرعونیان با او و تمام مراحل بعدی که حالا مراحل بعدی هم که ایمان سحره وقتی ایمان می‌آورند سحره به هر دوی اینها می‌گویند خدای هر دوی اینها تعبیر این است آمنا بربّ العالمین رب موسی و هارون؛ کفایت می‌کرد بگویند موسی اما ببین می‌دیدند این دو واقعاً...
شریعتی: آن حقیقت واحد را هم می‌دیدند.
حجت الاسلام عابدینی: می‌دیدند که در این رب موسی و هارون می‌دیدند که یک رب است اما این موسی و هارون دو تا هستند این دو دارند یک حقیقت را نشان می‌دهند این در تاریخ بشریت بی‌نظیر است که دو نفر یک کار را انجام دهند چون این صحنه می‌خواهد در آخر الزمان تکرار شود در نبی آخر الزمان می‌خواهد تکرار شود که وزیر بودن و شریک بودن در کنار آن رسول اولوالعزم که رسالت و نبوت مخصوص اوست اما ولایت و شراکت و شریک القرآن بودن و تسمع ما أسمع؛ شنیدن همان چه که او می‌شنود دیدن آن چه که او می‌بیند که این وجود را آن قدر عمیق می‌کند که می‌تواند آن بار رسالت پیغمبر را به عنوان وزارت به دوش بکشد والا اگر که کسانی که شنیدند کلام پیامبر را آنها نمی‌توانند این بار را به دوش بکشند کسی می‌تواند این بار را به دوش بکشد که همان وحی به او برسد.
شریعتی: که از پیغمبر باشد.
حجت الاسلام عابدینی: خیلی زیباست اینها، جریان اخوت یکی از آن حقایق که حالا عرض می‌کنم که این دنبالش آیه دیگری آیه سوره طه فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَىٰ؛ آنجا برب موسی و هارون بود اینجا آمنا برب هارون و موسی، این هم یک مرتبه است مرتبه دیگر این است که وقتی خدای سبحان به بنی اسرائیل خطاب می‌خواهد کند که به خانه سازی روی بیاورند ببینید تعبیر وَ أَوْحَيْنا إِلى‌ مُوسى‌ وَ أَخِيهِ؛ ما وحی کردیم به موسی و برادرش هر دو، اصلا خدا دارد اینجا پر رنگ می‌کند که وَ أَوْحَيْنا إِلى‌ مُوسى‌ وَ أَخِيهِ؛ که وحی معلوم می‌شود به هارون وحی می‌شد ما در رابطه با امیرمومنان وحی را وحی تشریعی نمی‌گیریم آن چه که به عنوان حضرات معصومین می‌گویند محدثند، با آنها گفتگو می‌شود سخن گفته می‌شود با آنها أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِكُما بِمِصْرَ بُيُوتاً؛ هر دوی شما در راه خانه سازی برای بنی اسرائیل کوشش کنید که اجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً؛ دعا می‌کنند ببینید می‌گویند دعای هر دوی شما باز مستجاب است اینها تعمد است که دائما تثنیه بیاید آیه این است که می‌فرماید قالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُما؛ هر دوی شما دعای شما را فَاسْتَقِيما؛ پس استقامت کنید خیلی زیباست که هر دو مخاطب می‌شوند فَاسْتَقِيما وَ لا تَتَّبِعانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ؛ باز دوباره وقتی می‌خواهد جریان وحی را مطرح کند کتابی را که داده شده است می‌گوید وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسى‌ وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ؛ این هم خیلی عالی است.
شریعتی: خیلی عجیب است تا به حال دقت نکرده بودیم که اینها مدام با هم آمده است.
حجت الاسلام عابدینی: با هم آمده است اصلا آتَيْنا مُوسى‌ وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ سوره انبیا آیه 48 یا همان آیه وَ أَوْحَيْنا إِلى‌ مُوسى‌ وَ أَخِيهِ أَنْ تَبَوَّءا؛ یا إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ و هارون؛ یعنی هارون را به عنوان کسی که به او وحی می‌شده است ذکر کرده است در سوره صافات وَآتیناهما به هر دوی اینها کتاب مستبین را دادیم نمی‌گوید کتاب موسی را دادیم و موسی به هارون داد آتیناهما الکتاب المستبین و هدیناهما الصراط المستقیم هر دوی آنها را به صراط مستقیم ما هدایت کردیم و ترکنا علیهما فی الاخرین، و اینها را برای آخرین از آثار وجودی اینها باقی گذاشتیم حالا از این سری باز داریم باز من دارم سرعت می‌دهم باز در عبور از دریا وقتی که مسئله مطرح می‌شود می‌فرماید وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَىٰ مُوسَىٰ وَهَارُونَ وَنَجَّيْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ؛ می‌توانست بگوید و نجیناه و قومه، موسی و قومش می‌گوید نه موسی و هارون را نجات دادیم و قوم فرع بر این، یعنی هر دوی اینها، قومی که تعمد دارد خدای سبحان این دو را علم کند در عالم بی‌سابقه است در قرآن کریم در سنت انبیا در گذشته با تمام تعمد و دقت دارم می‌گویم بی‌سابقه است بعد آنجا دارد که در بحث بعدی باز خلافت هارون در میقات که دیگر آنجا خیلی این دو تا بودن و واعدنا موسی ثلاثین؛ این حقیقت واحد اینجا می‌خواهد حالا یک قسمتش به میقات برود این یک واحد است که یک قسمتش اینجا مانده است که حدیث منزلت از همین گرفته شده است که هارون خلیفه موسی تلقی می‌شود خلیفه به صفات مستخلف است آن وقت چه قدر اینها زیبا می‌شود در بحث خلافت که آن وقت امیرمومنان خلیفه و وصی پیغمبر است.
شریعتی: حیف است حاج آقا با عجله رد بشویم اگر موافق باشیم ادامه بحث را بگذاریم برای جلسه آینده انشاالله، حرف زیاد است.
حجت الاسلام عابدینی: ما اینجا حرف زیاد داریم حالا باز اینجا آیات است و در محضر روایات است با عجله رد نشویم.
شریعتی: حیف است با عجله رد شویم.
حجت الاسلام عابدینی: اینها خیلی زیباست من که خودم واقعا نگاه می‌کنم خدای سبحان یک کلاس عظیم در میدان را برای اینکه ما امیرمومنان را بهتر بشناسیم و پیغمبر را بهتر بشناسیم و برای ما ترسیم کرده است دست هم نخورده است از تمام آسیب تحریم هم در امان مانده است جاهل بودند جاهلان که بخواهند ظالمان بخواهند اینها را تحریف کنند نمی‌دانستند که اینها یک ذخیره الهی است بعدها معلوم می‌شود که این ذخیره الهی همان حقیقت است که خدا بیان کرده است قصه‌اش را برای ما در ولایت امیرالمومنین و وصایت حضرت.
شریعتی: بسیار خوب خیلی نکته‌‌های دقیق اگر چه یک مقداری با سرعت حاج اقای عابدینی رد شدند ولی انشاالله بحث مفصل‌تر را هفته آینده عزیزان همراه باشند پیگیری کنند چند بار حاج اقا در بین فرمایشات‌شان اشاره کردند به کتاب ارزشمند حاج اقای فرحزاد عزیزمان که از همین جا با دل و جان سلام می‌کنیم اگر زحمتی نیست دوستان نشان بدهند کتاب را هم معرفی کنیم در ضمن بحث قبلا هم معرفی کردیم غدیر برترین پیام آسمانی، بسیار کتاب خوبی است عزیزانی که می‌خواهند این کتاب را تهیه کنند شاید دوستان زیادی قبلا تهیه کردند این کتاب را اگر به هر دلیلی موفق نشدید هم می‌توانید به سایت ما مراجعه کنید بخش فروش محصولات فرهنگی و هم می‌توانید به کانال ما در سروش و ایتا و بله مراجعه کنید اگر هم موفق نشدید 20000303 شماره پیامک ماست می‌توانید پیامک ارسال کنید کتاب بسیار ارزشمند خیلی حاج اقای فرحزاد زحمت کشیدند.
حجت الاسلام عابدینی: مناسبت‌ها را خیلی زیبا و جامع آوردند و انشاالله برای اهل ولایت یک مژده و بشارتی است است که استفاده از این کنند.
شریعتی: بله انشاالله راجع به مناسبت‌های ایام ذی الحجه که مرتبط با ولایت امیرمومنان هم هست حاج آقای فرحزاد مفصل در این کتاب مطالبی را آوردند که مورد استفاده دوستان انشالله قرار بگیرد آیات را بشنویم انشاالله بعد از تلاوت آیات نورانی قرآن کریم همراه‌تان خواهیم بود و این نکته را باز هم من یادآوری می‌کنم طرح بزرگ 5000 مسجد 5000 قربانی همه مساجد و مسجدی‌ها دعوتند برای اطلاع بیشتر عزیزان می‌توانند به کانال ما در سروش و ایتا و بله مراجعه کنند یا به سایت ما امیدوارم اتفاقات مبارکی در ایام عید غدیر و عید قربان و مناسبت‌های این ماه برای اهالی سمت خدا و متدینین انشاالله رقم بخورد بعد از تلاوت آیات با احترام با شما و در کنار شما هستیم.
اللّهم صل علی محمد و آل محمد

صفحه348قرآن کریم

اللّهم صل علی محمد و آل محمد
شریعتی: اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم باید خداحافظی کنیم از محضر شما مرخص شویم دعوت می‌کنم انشاالله هفته آینده هم این مباحث را دنبال کنید که بسیار مرتبط با این ایام است که داریم با آن نفس می‌کشیم و امیدوارم همه ما مشمول نگاه سراسر لطف پر رحمت امیرالمومنین شویم انشالله دعا کنیم و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عابدینی: دوستان را یاد می‌آوریم ایام حج است حاجیان دارند احرام حج تمتع را می‌بندند بهترین ایام برای دعاست هم حسرت حاجی بودن را داشته باشیم هم دعای برای هم کنیم انشاالله ایام ایامی است که دعا در آن مستجاب است انشاالله خدای سبحان مشکلات کشور ما را به دعای حاجیان به اصل ولایت انشالله این مشکلات را کم و کمتر کند و سختی‌ها را تبدیل به راحتی کند انشالله.
شریعتی: انشاالله خیلی خوش گذشت در محضر شما یاد امیرالمومنین در محضر نورانی قرآن کریم انشاالله خداوند سایه شما را بر سر ما مستدام بدارد.
حجت الاسلام عابدینی: انشالله این خوشی با ولایت را به همه ما بچشاند این خوشی بی‌حد و اندازه است که هیچ چیزی با این قابل قیاس نیست.
شریعتی: بله و خیلی وقت‌ها غیر قابل توصیف، حالا موافقید سفر کنیم به نجف و انشاالله با دل و جانمان به حضرت سلام کنیم و صلوات بفرستیم تا فردا و تا سلامی دوباره.