حجت الاسلام نظافت: سلام بر شما و همه بینندگان عزیز. روز دحو الارض را گرامی می داریم. روز زیارتی امام رضا (ع) را.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. مشهد شلوغ است و وقتی آدم حرم مشرف می شود خیلی امیدوار می شویم. چون که خبرهای سیاه و ناامید کننده زیاد می شود این جنبه ها مخفی می شود. در حرم می آیید می بینید ماشاءالله چه شوری، چه نشاطی، چه اشکی، همه رقم آدم. امام رضا مخصوص یک عده خاصی هم نیست خیلی امید بخش و امیدوار کننده.
شریعتی: امروز می خواهیم راجع به زیارت صحبت کنیم و نکته های ناب حاج آقای حجت الاسلام نظافت عزیز.
حجت الاسلام نظافت: اعمال خوب درجات آن متفاوت است و شایسته است که سعی کنیم که عمل خوب ما از درجات بالاتری برخوردار باشد تا سهم ما بیشتر باشد. هر کس زیارت می رود حتماً فیض می برد.منتها فیض آدم ها و درجات آن یکسان نیست و اندازه آن فرق می کند. برای این که زیارت با حال باشد می خواهم خود و بینندگان عزیز را توجه بدهم به منظرهای گوناگونی که اگر با آن حس و حال حرم برویم این توجه ان شاءالله در هنگام رفتن به زیارت باشد ان شاءالله حس و حال بهتری خواهیم داشت. 1 ـ فکر می کنم یک جنبه آن این است که ما وقتی زیارت می رویم می خواهیم پناهنده شویم. ما محتاج پناهندگی هستیم. ما محتاج استعاذه هستیم. در مناجات شعبانیه داریم فقد حربۀ علیک و وقفه بین یدیک. خدایا فرار کردم آمدم در برابر تو ایستادم. اگر به خدای متعال بگوییم خدایا ما فرار کردیم و آمدیم به تو پناهنده شدیم خدای متعال می گوید اشکال ندارد بله من برای تو پناهگاه مشخص کردم. پناهگاه کیست؟ علی بن موسی الرضا. حرم ائمه معصومین (س). در صلوات شعبانیه داریم للَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْكَهْفِ الْحَصِينِ وَ غِيَاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكِينِ وَ مَلْجَإِ الْهَارِبِين خدایا درود بفرست بر پیامبر و آل او پناهگاه کسانی که فرار می کنند. حالا از چه آن اهل معرفت فرار می-کنند؟ به چه توجه کنیم؟ باید از چه فرار کنیم؟ اول از رذایلی که همراه ما است. از زمینه های آتشی که همراه ما است. ما یک عیب هایی داریم اینها همراه ما است. اینها روح ما را، جان ما را، قلب ما را در دنیا و آخرت می سوزاند. در حقیقت ما می خواهیم از آن ناخودی ها فرار کنیم. به امام رضا پناهنده شویم. چون امام طبیب است. ببینید وقتی سردرد داریم، بیماری داریم، وقتی دکتر می رویم در حقیقت داریم از این بیماری فرار می کنیم. به طبیب مهربان پناهنده می شویم. اگر بخلی داریم، اگر اهل ریا هستیم، اگر حب دنیا داریم، اگر زودرنج هستیم، اگر عصبانی مزاج هستیم، اگر گاه گاهی نیت های بدی داریم، اگر گاه گاهی گرفتار گناه می شویم از اینها فرار می کنیم و اینها کم نیست. و ما چون نمی شناسیم چه بسا رنج هم نمی بریم. از بیماری ها بی خبر هستیم. مثل بچه ای که آلوده به نجاسات است و ناراحت هم نیست. پدر و مادر که نگاه می کنند رنج می برند. از یک افق برتر. از چه فرار می-کنیم؟ از نفس اماره. یک مجموعه مناجاتی به نام خمسه العشر هست. الحمدلله هم پر مضمون و هم کوتاه بود. دومی مناجات الشاکین هست. به ما یاد دادند از چه شکایت کنیم. اول آن این است الهی اشکو الیک نفساً بالسوء اماره. خدایا به تو شکایت می کنم از آن نفسی که نه یک بار و دو بار، بارها و بارها از من طلب بدی دارد. امر به بدی می کند. و الی الخطیئه مبادره. وقتی بحث گناه پیش می آید شتاب می گیرد. و بمعاصیک مولعه، به معصیت حریص است. و خود را در معرض خشم تو قرار می دهد. من را می برد در راه هایی که منجر به هلاکت می-شود. من را نزد تو خوار می کند. هلاک شده که خوار است. کثیرۀ العلل. این نفس اماره ای که بیماری زیاد دارد. طویله الامل، آرزوهای طولانی دارد. اگر سختی به او برسد تجزع مثل بچه ای که جزع و فزع می کند و سر خود را به یک گوشه ای می زند. و ان مسها الخیر، اگر به او پولی، نعمتی، رفاهی برسد منع می کند. حاضر نیست دیگران را شریک کند. یعنی این قدر ظرفیت، نفس اماره انسان را کوچک می کند، محدود می کند، از امام رضا (ع) سوال کردند من احسن الناس عیشا؟ زندگی چه کسی از همه بهتر است؟ خوش به حال چه کسی؟ فرمود مَنْ حَسُنَ عَيْشُ النَّاسِ فِي عَيْشِه، کسی که دیگران در زندگی او زندگی آنها حسن داشته باشد. دیگران از خانه ما سهمی داشته باشند. از ماشین ما، از علم ما، از پول ما، از وجود ما، و اگر این جور نیستیم باید بنالیم از خود ما به امام رضا (ع) بنالیم و از این حالت فرار کنیم. من یالۀ الی اللهو و اللعب. نفس اماره که میل به بازی دارد. میل به سرگرمی دارد. پر از غفلت و خطا است. به سرعت من را به سمت گناه می برد. نوبت توبه که می شود می-گوید حالا وقت داریم. پس ما از این نفس فرار می کنیم به امام رضا پناه می بریم. دیگر از چه فرار می کنیم؟ از شیطان. شیطان دشمن آگاه و هر انسانی کنار آن یک شیطان هست. موکل به، شیطان کنار آدم کاشته شده است. رها نمی کند. به ما اشراف دارد. لذا گفتند هر روز بعد از نماز صبح بگویید أُعِيذُ نَفْسِي وَ دِينِي وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ وُلْدِي وَ إِخْوَانِي فِي دِينِي وَ مَا رَزَقَنِي رَبِّي وَ خَوَاتِيمَ عَمَلِي وَ مَنْ يَعْنِينِي أَمْرُهُ بِاللَّهِ الْوَاحِد خدایا پناهنده می کنم خودم را، دین خود را، خانواده خود را، مال خود را، فرزندان خود را، برادران دینی خود را، و تمام رزقی که به من دادی و خاتمه عمل خود را به هر کس که امر او برای من مهم است همه اینها را پناهنده می کنم به خدای که بعد سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد را خواند.
شریعتی: و این یعنی مدام و همیشه ما در معرض خطر هستیم.
حجت الاسلام نظافت: بِاللَّهِ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ إِلَى آخِرِهَا وَ بِرَبِّ الْفَلَقِ إِلَى آخِرِهَا وَ بِرَبِّ النَّاسِ إِلَى آخِرِهَا یعنی این سه تا سوره را باید خواند. در ضمن این استعاذه بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ بعد هم سوره قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاس پس از شیطان بایستی فرار کرد. و ضربه وقتی می خوریم که غافل هستیم از خطر شیطان. و خدا به شیطان اجازه وسوسه داده است. وقتی پناهنده شویم خدا دیگر نمی گذارد شیطان بر ما مسلط شود و از شر شیطان باید به امام رضا (ع) پناهنده شویم. این یک منظر. پس با حس پناهندگی از بیچارگی ها، از ضعف ها، از عیب ها، از نفس، از شیطان. ما دنبال یک جایی هستیم که فرصت کنیم خود را پیدا کنیم. مشکل ما این است از خود غافل هستیم. به خود خیالی توجه داریم. خود خیالی یعنی شکم. خود خیالی یعنی جسم. خود واقعی را گم کردیم. در روایت داریم تعجب می کنم از کسی که چیزی گم می کند دنبال آن می گردد خود را گم کرده است دنبال خود نمی گردد.
در زمین دیگران خانه مکن/ کار خود کن، کار بیگانه مکن.
ما مدام گرفتار جسم هستیم. و آن خانه که این جسم می خواهد در آن بخوابد و آن ماشینی که این جسم می خواهد سوار آن شود. از آن اصل کار غافل هستیم. حرم جای خوبی است برای این که خود را پیدا کنیم. جای خوبی برای تفکر است. یعنی در حرم حتماً نباید تلاش کنیم خود را به ضریح نزدیک کنیم. چون گاهی سخت است. روز بیست و سوم که رفتم دیدم ماشاءالله چه جمعیتی. از همان دور گفتم امام رضا که آگاه به حال ما هستند یک گوشه بنشینیم فکر کنیم. امام دوست دارد ما خود را پیدا کنیم. بهترین جای ارتباط با خدای متعال. «وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ» (حشر/19) از آنهایی نباشید که خدا را فراموش کردند. خدا هم یک کاری کرد که خود را فراموش کردند.
شریعتی: و خوش به حال همه آنهایی که در حرم امام رضا در کربلا، عتبات، این مشاهد مشرفه خود واقعی خود را پیدا می-کنند.
حجت الاسلام نظافت: خود واقعی را می دانید کجا پیدا می کنید؟ وقتی غذا می-خوریم لذت می بریم این خود واقعی نیست. چون حیوان هم از این غذا لذت می برد. چون کافر هم از این غذا لذت می برد. منولایتی هستم. من با امام رضا آشنا هستم. من باید یک لذت ویژه ای داشته باشم وقتی دل من در حرم می شکند، وقتی اشک من جاری می شود و لذتی که تا به حال نچشیدم درک می کنم و به یک بصیرت و به یک بینش و به یک آگاهی تازه ای از خود و از جهان و از هدف زندگی دست پیدا می کنم آن وقت است که رسیدم به آن چه که باید برسم. خود را آن جوری پیدا کردم. در نامه 27 نهج البلاغه داریم أَصَابُوا لَذَّةَ زُهْدِ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُم، فرمودید مؤمنین با کفار شریک هستند در خوردن و در مسکن و در لذت های مادی مؤمنین هم دارند. ولی مؤمنین یک لذت های ویژه ای دارند. پس خود را باید پیدا کرد و باید چشید. حرم جایی است برای توبه کردن. بهترین جا برای توبه است. در خانه هم می شود توبه کرد. در مسجد هم می شود توبه کرد. ولی خدای متعال در قرآن فرموده است این آیه خیلی آیه بشارت بخشی است، «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُك» (نساء/64) فرمود ای پیامبر اگر آنهایی که به خود ظلم کردند، ظلم کردن به خود همین گناه کردن است، ظلم کردن به خود همین غفلت است، ظلم کردن به خود همین قرآن نخواندن و نماز نخواندن و کار خیر انجام ندادن است. ظلم کردن به خود همین نیت بد است. به بزرگی گفته بودند که شما چه اصراری دارید که حتماً هر ماه حرم امام رضا (ع) مشرف شوید؟ گفته بود عرق می کنید از بوی بد اذیت می شوید. با یک نیت بد آدم بوی گند می گیرد. می خواهم بروم تمیز شوم. چه نگاه قشنگی است به این نیت که حمام می خواهم بروم. می خواهم بروم تمیز شوم. می خواهم درمانگاه بروم.
شریعتی: آن جا است که من از تمام رذائل و بدی ها تطیهر می-شوم.
حجت الاسلام نظافت: این نگاه خیلی نگاه قشنگی است. خدای متعال می فرماید ای پیامبر اگر این مردمی که به خود ظلم کردند با همین مواردی که عرض کردم اگر اینها محضر تو بیایند و در محضر تو پشیمان شوند و در محضر تو استغفار کنند تو هم برای آنها استغفار کنی شفاعت یعنی شفع است دیگر، یعنی جفت دیگر. استغفار ما بیاید در کنار استغفار پیامبر برای ما، ما محتاج استغفار پیامبر هستیم، ما محتاج استغفار امام رضا برای خود هستیم. بچه های یعقوب کنند «يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئين» (یوسف/97) گفتند تو استغفار کن. نمی توانیم بگوییم این آیه ویژه پیامبر است. چون بعد از پیامبر بقیه مسلمان ها چه کار کنند؟ این چنین نیست که خدای متعال فقط مسلمان های صدر اسلام را تحویل گرفته است نه الان هم هست. حرف شیعه منطقی است. حرف شیعه امیدوار کننده است. شیعه می گوید همه مسلمان ها نزد خدا محترم هستند. اگر گفتید خدا فقط پیامبر را در اختیار قرار داد برای بقیه شخصیتی مثل پیامبر در اختیار آنها قرار نداد در حقیقت باید شک کنیم به خدا نعوذ بالله و بگوییم خدا بقیه انسان ها را تحقیر کرده است در همه اعصار. نه. «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَم» (اسراء/70) همه محترم هستند. خدا برای همه خلیفه خدا و پیامبر گونه قرار داده است. پس ما به شهادت این آیه چون به خود زیاد ظلم کردیم می خواهیم پاک شویم، می خواهیم تطهیر شویم، می خواهیم پشیمان شویم، می خواهیم استغفار کنیم، می-خواهیم مطمئن شویم که این استغفار جواب می دهد این آیه می گوید استغفار ما اگر در کنار استغفار ولی خدا بیاید فرمود «لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيما» (نساء/64) حتماً حتماً خدا را توبه پذیر و مهربان می یابد. پس اگر می خواهیم توبه کنیم و در روایت داریم اگر دوست دارید در دنیا و آخرت همسایه ما اهل البیت باشید، امروز صبح به یکی از دوستان گفتم ما مشهد همسایه امام رضا هستیم ان شاءالله که لایق باشیم ولی حیف است در آخرت نباشیم، گفتم راه آن این است استغفار زیاد داشته باشیم. سوره انا انزلنا هم بخوانید، این دو تا را گفتند اثر دارد. پس استغفار باید بکنیم. استغفار برای این که مطمئن باشد و یقین کنیم که جواب می دهد بهترین حال آن این است که در حرم حال توبه و استغفار پیدا کنیم که باز نیاز به آن تفکر دارد. یعنی حالت پشیمانی پیدا کنیم. حالت ناراحتی پیدا کنیم.
شریعتی: یعنی وقتی بیرون آمدید بفهمید که حالا یک آدم دیگری شدید.
حجت الاسلام نظافت: یک دعایی هست دعای عالیه المضامین گفتند بعد از زیارت امام رضا (ع) بخوانید خیلی دعای قشنگی است. وقتی تمام می شود می خوانیم می گوید خدایا من زیارت کردم این امام را بهعیوبی گویا بعد از زیارت تازه عیب ها را می فهمید. چون وقتی آدم تمیز می شود عیب های خود را بهتر می فهمد. وقتی شیشه عینک کثیف باشد آدم نمی تواند کثیفی های وجود خود را ببیند. چشم دل ما را تمیز می کنند در گام اول استغفار اثر آن این است که گناهان خود را بشناسیم در گام بعد به فکر پاک کردن باشیم. این پاک شدن درجه درجه است. همین که ما چشمی پیدا کنیم که با عیوب خود آشنا شویم کفایت است. همین که بفهمیم مریض هستیم خوب است. زیارت و حرم امام رضا (ع) جایی است برای شکایت. همه ما نیاز به شکایت داریم. شکایت از خدا بد است اما شکایت به خدا خوب است. درد دل کردن با خدا خوب است. شکایت به خدا گاهی از طریق دعا است که عرض کردیم مناجات الشاکین، گاهی از طریق درد دل کردن با امام است. که در نهج البلاغه داریم مَنْ شَكَا [الْحَاجَةَ] إِلَى مُؤْمِنٍ فَقَدْ شَكَاهَا إِلَى اللَّه اگر کسی غصه خود را، حاجت خود را، درد دل خود را به مؤمن بگوید انگار به خدا گفته است. و اگر کسی به کافر بگوید انگار از خدا شکایت کرده است. شکایت از خدا بی معرفتی است. و لذا غصه های خود را نباید به بیگانگان بگوییم. مسئولین نباید وقتی با رادیوهای خارجی و خبرگزاری-های بیگانه مصاحبه می کنند مشکلات کشور را آن جا بگویند. عزت ملی را باید در برابر بیگانه حفظ کنند. پس بهترین جا این است. ما اگر درد دل خود را به خلق خدا بگوییم خوار می شویم. تا جایی که امکان دارد به مردم نگوییم. بچه ما مشکلی پیدا کرده است، دختر ما، پسر ما، همسر ما، تا جایی که امکان دارد نگوییم.
شریعتی: و آن بزرگی که با همان لحن پدرانه خود هنوز صدای او در گوش من می پیچد که سفره دل خود را پیش هر کس و ناکس باز نکنید، ما امام زمان داریم، ما امام رضا داریم.
حجت الاسلام نظافت: در نهج البلاغه داریم رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّه. رضایت به ذلت می دهد کسی که پرده از روی مشکلات خود بر می-دارد. البته یک جاهایی چاره ای نیست. وقتی چاره ای نبود باید به مشاور آگاه امین دلسوز با تجربه بگویید. مثل این که آدم بلافاصله که دکتر نمی رود هر چه خود با بیماری مدارا می کنیم می بینیم جواب نمی گیریم دکتر می رویم، خب باید با دکتر درد دل کرد. ولی امام رضا از آن جاهایی است که اگر ما غصه خود را بگوییم خوار نمی شویم موجب تحریک رحمت و رأفت ویژه می-شویم. اصلاً خود آنها گفتند بگویید. سراسر رأفت و رحمت. پیش امام رضا کسی خوار نمی شود اگر مشکل خود را بگوید. اصلاً امام خبر دارد. ولی این گفتن یک چیز دیگری است.
شریعتی: خود حضرت فرمودند اگر به سختی و مشقت افتادید از خود ما کمک بگیرید.
حجت الاسلام نظافت: و در اذن دخول داریم فَتَحْتَ بَابَ فَهْمِي بِلَذِيذِ مُنَاجَاتِهِم. نجوا با امام لذت دارد. و اصلاً وقتی درد دل می کنیم، با امام نجوا می کنیم، جوری که کنار دستی ما نمی فهمد گویا صدای امام رضا را با گوش دل می شنویم که می گوید غصه نخورید. نگران نباشید. چون می گوییم بِلَذِيذِ مُنَاجَاتِهِم یعنی نجوا یک طرفه نیست. سلام می کنیم جواب می دهند. سلامی که امام رضا به ما می-کند یک اثری دارد و لذا از حرم که بیرون می آییم یک حس خوبی داریم. یک حس آرامشی داریم. این اثر آن نجوای امام است. در یکی از خطبه های نهج البلاغه داریم اهل ذکر خدا با آنها با عقل آنها حرف می زند. كَلَّمَهُمْ فِي ذَاتِ عُقُولِهِم. امام رضا از طریق جان ما با ما حرف می زند. نجوا می کند. انسان لذت می برد از این که با امام رضا (ع) نجوا کند. یکی از منظرهای زیارت این است که می خواهیم برویم تجدید عهد کنیم. عهد یک مدل تربیتی است خیلی اثر دارد. عهد با خدا، عهد با ولی خدا، عهد با دوست، با مؤمن قرار خوبی بگذاریم. عهد با خود. خود پیمان ببندیم. این آثار مثبتی دارد. خدا با ما عهد بسته است. ما هم با خدا عهد ببندیم. بعد حرم می رویم این پیمان را تازه می کنیم و مستحب است وقتی از حرم بیرون می آییم بگوییم وَ لَا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِك، یا در زیارت امام حسین لزیارتکم. پیمان را تازه می کنیم. پس شایسته است در حرم به امام رضا قول بدهیم. آقا می خواهم از این به بعد این جوری باشم. یک قول های آسان که اجرایی هم باشد. یک قرار تازه ای بگذاریم. یعنی حرم قرارگاه هست. میعاد است. محل عهد بستن است. در روایت داریم إِنَّ لِكُلِّ إِمَامٍ عَهْداً فِي عُنُقِ أَوْلِيَائِهِ وَ شِيعَتِه برای هر امامی عهد و پیمانی است در گردن دوستان و شیعیان او. بعد فرمود وفای به عهد وقتی به تمامیت خود می-رسد که به زیارت امام بیاید. فَمَنْ زَارَهُمْ رَغْبَةً فِي زِيَارَتِهِمْ. این هم خیلی قشنگ است. زیارت عاشقانه. هر کس زیارت کند اهل البیت (ع) را با عشق، با شوق، وَ تَصْدِيقاً بِمَا رَغِبُوا بعد هم ببیند ائمه به چه چیزی رغبت دارند این هم سعی کند بگوید درست است من هم باید رغبت به آن داشته باشم و غصه بخورد. یا علی بن موسی الرضا چرا شوق من مثل شما نیست. چرا عشق من با شما هماهنگ نیست. من مثل کودکی هستم که عشق او با پدر آگاه او هماهنگ نیست. عشق بچه ها اسباب بازی های آنها است. بگوید یا امام رضا دوست دارم بزرگ شوم. دوست ندارم کوچک بمیرم. اگر کوچک مردیم تا ابد کوچک هستیم.
شریعتی: و چه جایی بهتر از قد کشیدن و بزرگ شدن غیر از حرم شما.
حجت الاسلام نظافت: کنار امام اصلاً آدم دوست دارد که قد بکشد. و چه قدر قشنگ است که آدم این حس را پیدا کند.
شریعتی: حاج آقا اصلاً وصل شوید بزرگ می شوید. مهم این است که وصل شویم.
حجت الاسلام نظافت: این میل به بزرگ شدن را، یعنی کنار ضریح انگار کودکی هستیم، انگار که نواقع آن این است، که کنار پدری ایستادیم و ما روی زمین هستیم نمی توانیم راه برویم به پدر نگاه می کنیم با نگاه های خود التماس می کنیم که ما را بردار. دیدید بچه ها این حس را دارند که روی زمین نمانند. به زمین نچسبند. بلندم کن. «ما لَكُمْ إِذا قيلَ لَكُمُ انْفِرُوا في سَبيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْض» (توبه/38) می گوید وقتی می گویند بیایید و جبهه بروید چه شده است که شما سنگین به زمین چسبیدید. «أَ رَضيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَة» (توبه/38) ما از هما ن ها هستیم. دلیل آن می دانید چیست؟ نماز ما را بلند نمی کند. نماز ما را به خود نشان می دهد. آیینه است. در نماز فکر من کجا می رود، همان هستم. برای این که عجب پیدا نکنیم نماز باید ما را نشان بدهد. و اگر نماز ما صلاه الخاشعین شد دل شکست، اشک جاری شد دیگر آدم عجب ندارد. ما به هر حال این جوری هستیم. زمین گیر هستیم. دوست داریم کارهای خیر انجام بدهیم نمی توانیم. گاهی آدم پول دست او می آید الان در مناجات شاکین گفتیم که نفس اماره این جوری است إِنْ مَسَّهَا الْخَيْرُ تَمْنَع مانع می شود. نمی توانیم دست در جیب خود کنیم. خیلی وقت ها آدم دوست دارد نماز شب بخواند اما نمی تواند. دوست دارد کاری انجام بدهد نمی تواند.
شریعتی: باید بگردید ببینید مشکل از کجا است.
حجت الاسلام نظافت: مثل بچه ای که دوست دارد راه برود نمی تواند راه برود و به قول شما بگردد مشکل را پیدا کند. به امام این نگاه را داشته باشیم امام کم کم ما را با مشکل خود آشنا می کند و زمینه های آن را فراهم می کند. معجزه نمی شود. اسباب آن را فراهم می کنند. می بینید از حرم بیرون می آیید به یک مطلب خوبی بر می خورید. یک حرف خوبی می شنوید. یک کس خوبی سر راه شما قرار می گیرد. اسباب آن فراهم می شود. بنابراین عهد یک روش تربیتی است. «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني آدَم أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطان» (یس/60) خدا می گوید ای فرزندان آدم من با شما عهد بستم، با شما پیمان بستم که شیطان را بندگی نکنید. حالا ما هم با خدا عهد می بندیم. با امام رضا عهد می بندیم. با خدا چه جوری عهد می بندیم؟ از طریق ایمان. «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا» (آل عمران/193) یک راه احد با خدا از طرف ما عهد با ولی خدا است. با امام رضا قول و قرار بگذاریم و آن را تازه کنیم. هر روز در دعای عهد می گوییم اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَه فِي صَبِيحَةِ هَذَا الْيَوْمِ، وَ مَا عِشْتُ بِهِ فِي أَيَّامِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي، تازه می-کنم. حالا عهد ببندیم که هیچ گاه با دوستان امام رضا دشمنی نخواهیم کرد. با دشمنان امام رضا دوستی نخواهیم کرد. این اصل آن است. عهد ببندیم که اهل گناه نباشیم، شدیم زود بلند شویم. زود توبه کنیم. چون هر گناهی معنای آن زمین خوردن است. بگوییم مَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَع غیرکم. دوست داریم با شما باشیم، دوست نداریم با غیر شما باشیم. پس این هم یک جنبه هست. این عهد بستن، زیارت بهترین جا است برای قول و قرار گذاشتن. بعد ما یک رسمی هم داریم که بعد از هر نماز روی به سمت قبر علی بن موسی الرضا می کنیم از راه دور و نزدیک السلام علیک یا علی بن موسی الرضا می گوییم این سلام نوعی تجدید پیمان است. تجدید عهد است. زیارت فرصتی است برای شارژ شدن. باطری ایمان مثل این باطری موبایل خالی می شود. ببینید بعضی ها چه قدر محاسبه آنها دقیق است گاهی شارژر با خود بر می دارند که شارژ این تمام می شود. می داند در اولین فرصت دنبال یک پریزی می گردد که این را شارژ کند. یعنی محاسبه می کند باطری ایمان ما خالی می شود.
شریعتی: اصلاً برای همین است یک جاهایی کم می آوریم.
حجت الاسلام نظافت: باید چه کار کنیم؟ باید خود را شارژ کنیم. کجا؟ حرم امام رضا بهترین جا. یعنی خدای متعال ایستگاه هایی را در طول سال برای شارژ شدن قرار داده است. رمضان یکی از آنها است،محرم و صفر یکی از آنها است، دحو الارض مثل امروز یکی از آنها است. عرفه در پیش داریم یکی از آنها است. باید خود را شارژ کنیم. و بهترین جا حرم است. چرا؟ چون مختلف الملائکه، محل رفت و آمد فرشتگان است.
شریعتی: حاج آقا آن جا در و دیوار آن آدم می سازد.
حجت الاسلام نظافت: و بدانیم که شیطان شارژ ما را خالی می کند. دیدید می-گویند این باطری برق دزدی دارد، گاهی به طور طبیعی خالی می-شود گاهی یک باره خالی می شود. مثل چراغ ماشینی که روشن است دو روز ـ سه روز دیگر می بینید اصلاً باتری کار نمی کند. این باطری را باید وصل کرد به وجود امام که وصل به خدای بی نهایت است. در نهج البلاغه داریم هنر شیطان این است. يُسَنِّي لَكُمْ طُرُقَه، راه های آن را برای شما آسان می کند و می خواهد دین شما را گره گره باز کند. یعنی ایمان ما تار و پودی دارد که شیطان می داند که یک جا نمی تواند از بین ببرد. گره گره باز می کند. ما هم باید چه کار کنیم؟ گره گره محکم کنیم. پس شیطان می خواهد باطری ایمان ما کلاً خالی شود ما نمی گذاریم و با زیارت تار و پود ایمان خود را محکم می کنیم. وقتی آدم حرم می رود مثل قطره ای می شود که در میان همه این زوار شناور می شود و انگار انسان به نوعی از خود بی خود می شود و این خیلی خوب است. خیلی حس قشنگی است که من تنها نیستم و امامی هست که به همه محبت می کند. وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ خاصیت زیارت روز دحو الارض از راه دور کسی ناامید نباشد. همه امروز هر کس توفیق ندارد از همین جا همه با هم می گوییم السلام علیک یا علی بن موسی الرضا. هیچ کس ناامید نباشد. ولی داخل حرم یک چیز دیگری است. آرزوی آن را باید داشت. چرا؟ چون با این جمعیت همراه می شوم. فرمود وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ على [مَعَ] الْجَمَاعَةِ. فرمود إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ. نماز در خانه اثر دارد ولی نماز در مسجد چیز دیگری است. هر چه جمعیت بیشتر پر شورتر.
شریعتی: مثل حج، مثل اربعین،
حجت الاسلام نظافت: و زیارت داخل حرم این است. فرمود فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَان، وقتی مسجد نمی رویم در خانه تنها نماز می-خوانیم، وقتی حرم نمی رویم فقط به زیارت از راه دور اکتفا می کنیم و علم ما حجاب ما می شود که حالا می گوییم که امام رضا که از حال ما باخبر است. این بهانه به کمک نفس ما می آید. فرمود گوسفندی که از گله جدا می شود طعمه گرگ می شود. و لذا خیلی مهم است خود را در این دریای زوار بیندازیم. و بعد هم آن جا خدا کمک کند که بدانیم ما قطره هستیم در میان آنها.
شریعتی: خدا رحمت کند شیخ علی آقای صفایی را که فرمود یا باید در جمعی باشید یا جمعی را بسازید. تنها کسی به جایی نمی رسد.
حجت الاسلام نظافت: در هر نماز ما ایاک اعبد نمی گوییم ایاک نعبد می-گوییم. این جمع است.
شریعتی: جمع بودن که به تک تک ما دلگرمی هم می دهد و سختی-های راه را هم هموار می کند.
حجت الاسلام نظافت: و اصلاً می گویند عنایت خدا به جمع است. مگر این که جمعی نباشد. اگر جمعی نبود ناامید نباشید. جمعی را می-سازیم. با یک نفر شروع می کنیم. دو تا می شویم. بعد سه تا می-شویم، بعد چهار تا می شویم، همان کاری که پیامبر اکرم کرده است.
شریعتی: و شما هم الحمدلله خیلی موفق هستید. یک خدا قوت جانانه به شما می گوییم.
حجت الاسلام نظافت: زیارت نشان محبت ما است. ما باید عشق خود را یک جوری نشان دهیم. خدا را دوست داریم. نشان محبت خدا چیست؟ محبت رسول است. راست می گوییم پیامبر را دوست داریم باید امام رضا را دوست داشته باشیم. فرمود پاره تن من در خراسان دفن می شود. نمی شود کسی پیامبر را دوست داشته باشد امام رضا را دوست نداشته باشد و اگر راست می گوییم امام رضا را دوست داریم باید شیعیان را دوست داشته باشیم. و عزیزانی که توفیق پیدا نکردند حرم مشرف شوند دلی را خوشحال کنند. در حرم هم که می رویم باید حتماً به زوار محبت کنیم. باید احساس قشنگی نسبت به تک تک داشته باشیم. به دل خود مراجعه کنیم اگر حس قشنگی داریم، اگر همه را دوست داریم، اگر احساس می-کنیم این زوار بوی امام ما را می دهند، ما حال خوبی داریم. اما اگر از دیگران غافل هستیم اینها را دوست نداریم. بدانیم که خود ما کمبودی داریم.
شریعتی: یعنی آن رأفت امام را که امام رئوف است باید آدم در وجود خود بالاخره یک ذره، یک قطره از آن اقیانوس بیکران ...
حجت الاسلام نظافت: در حقیقت زیارت مصداق استجابت این فراز زیارت امین الله است که می گوییم اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ رَاضِيَةً بِقَضَائِكَ مُولَعَةً بِذِكْرِكَ وَ دُعَائِكَ مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِيَائِك، خدایا من را عاشق برگزیدگان خود کن. و این عشق را باید نشان داد.
شریعتی: و بعد از آن هم به نظر من ثمره آن همان محبوب شدن است. مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ وَ سَمَائِكَ.
حجت الاسلام نظافت: خدا محبت را می اندازد. یک نکته در زیارت خیلی مهم است توجه به ادب حضور است. اصلاً خیلی مهم است که ما بفهمیم در محضر هستیم. این نشان رشد است. یک بچه که به دنیا می آید اصلاً هیچ درکی از اطراف خود ندارد. هر چه رشد بیشتر است درک از چشم های دیگران بیشتر است. بفهمیم که در محضر هستیم. در منظر هستیم. دیده می شویم. ما را می بینند. وقتی کافر است با همین چشم سر توجه دارد، وقتی مؤمن است می داند خدا هم می-بیند. و این خیلی سازنده است. زیارت با این حس و حال خوب است. «أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرى» (علق/15) نمی داند که خدا می-بیند. چه قدر در قرآن داریم خدا دانا است. خدا بینا است. خدا شنوا است. نسبت به بت ها می گوییم آنها نمی شنوند، آنها نمی بینند. یک جوانی نزد امام حسین (ع) آمد چه قدر هم راحت بود، گفت آقا من گناهکار هستم نمی توانم گناه نکنم. امام فرمودند 5 کار کن، هر چه دلت می خواهد گناه کن. یکی از آنها این است که برو جایی که خدا تو را نبیند. زیارت خوب این است که بدانیم امام رضا ما را می بیند. از حال ما خبر دارد. این سازنده است. یعنی من موقعی که وارد حرم می شوم بدانم از نیت من خبر دارد، از بدخلقی من با همسر خود خبر دارد. اگر خدای نکرده در اداره ای هستم بد کار می کنم خبر دارد. اگر نیت بدی دارم خبر دارد. اگر نماز من قضا شده است خبر دارد. یک حالت شرمندگی به انسان دست می دهد. ببینید ما اگر یک جایی احساس کنیم می خواهد از عیب ما بفهمد حال ما بد می شود. این حال باید در حرم برای ما ایجاد شود که امام خبر دارد از آن طرف توجه به کرامت امام می کنیم. به لطف امام که نمی-گوید برو. ما را دوست دارد. مثل پدری که از عیب فرزند خود رنج می برد. پس این هم یک نکته مهم است که درک نگاه امام را داشته باشیم. درک حضور را داشته باشیم و بدانیم امام اشراف دارد. فرمود اعمال شیعیان ما صبح و شام بر ما عرضه می شود. کار خوبی کردند می گوییم خدایا بپذیر. گناه کردند می گوییم خدایا آنها را ببخش. این بسیار سازنده است.
شریعتی: آقا خیلی از شما ممنون و متشکر هستم. نکته های خیلی خوبی را شنیدیم و امیدوار هستم که زیارت حضرت رضا با تمام این نکته هایی که حاج آقای حجت الاسلام نظافت گفتند به زودی نصیب همه مابشود و باز هم خوش به حال همه آنهایی که مشهد مشرف هستند. حتماً ما را دعا کنند و سلام ما را محضر حضرت برسانند. صفحه 335 را با هم تلاوت می کنیم. آیات نورانی سوره مبارکه حج هست. ما یک قراری گذاشتیم جلسه قبل که ایام ولادت حضرت رضا بود در محضر شما در مشهد الرضا بودیم و قبل تر از آن که خیلی ها آرزوی زیارت حضرت رضا به دل آنها مانده است و تا به حال مشرف نشدند بیاییم ما کمک کنیم و دست به دست هم بدهیم آنها را زائر مشهد الرضا کنیم. کسانی که دوست دارند بانی شوند و مشارکت کنند در این کار خیر می توانند 8 را به 20000303 پیامک کنند.
صفحه 335 قرآن کریم
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. دو سه دقیقه تا پایان فرصت داریم نکته های پایانی شما را می شنویم.
حجت الاسلام نظافت: من تأکید می کنم اولا به سفارش شما واقعاً زیارت ظرفیت عظیمی است برای متحول کردن جامعه. و همه سود می بریم. و آنهایی که این کار را می کنند در ثواب این زوار شریک می-شوند. یک نکته ای که در زیارت مهم است اذن دخول است. با توجه به معانی آن توجه کنید که بالاخره باید اعتقاد داشته باشیم که امام، امام است. دیدار امام داریم می رویم. و بعد که اذن دخول می خوانیم یک نگرانی در وجود ما باشد که شاید روی برگرداند. شاید یک کاری کردم که از من ناراحت است. ممکن است اجازه ندهد.
شریعتی: یعنی خود این دغدغه و نگرانی خیلی سازنده است.
حجت الاسلام نظافت: خود آن خیلی خوب است. اصلاً حال خوش پیدا می کنید که ممکن است اجازه ندهند. ممکن است روی برگردانند. و به ویژه وقتی ما ظلم کردیم به یک مظلومی، به یک بی پناهی. به یک شیعه ای، به یک محب اهل البیتی. این از آن جایی است که امام رضا نسبت به آن غیرتی است. روز ولادت یاد شما هست. گفتم امام رضا قسم خوردند. امام رئوف قسم خوردند که اگر کسی اختلاف ایجاد می کند او را نفرین کند. داستان ابراهیم جمال را بینندگان می دانند. ابراهیم جمال در خانه علی بن یقطین رفت. علی بن یقطین کیست؟ نخست وزیر هارون ولی شیعه. تقیه کرده است جان خود را در خطر قرار داده است با اجازه امام کاظم برای این که کار شیعیان را راه بیندازد. حالا ابراهیم جمال رفته است یک مستضعف شتربان است و علی بن یقطین به او راه نداد. آن سال علی بن یقطین حج رفت بعد هم دیدن امام کاظم رفت امام او را راه ندادند. فردا امام کاظم را دید گفت آقا ما را راه ندادید؟ حضرت فرمودند آن ابراهیم جمّال آمد راه ندادی. مسئولین توجه کنند. تا جایی که می توانند ملاقات مردمی داشته باشند و کار راه بیندازند. بعد خدمت شما عرض شود که گفت حالا من چه کار کنم؟ حالا امام می خواهد این توبه کند. گفت آن ابراهیم جمّال کوفه است فرمودند قبرستان برو. یک شتر زین شده ای آماده بود و رفت و سوار شد و خود را در خانه ابراهیم جمال دید. در زد گفت کیست؟ گفت من علی بن یقطین هستم. علی بن یقطین نخست وزیر، شخص دوم کشور پهناور آن موقع. گفت چه کار دارید؟ گفت کار من زار است در را باز کنید. خلاصه در را باز کرد و داستان دارد. گفت خدا ان شاءالله من را ببخشد. گفت که نه. برای این که مطمئن شود گفت که من سر خود را روی زمین می گذارم، صورت خود را روی زمین می گذارم پای خود را روی صورت من بگذار و این کار را کرد و گفت خدایا تو شاهد باش. یعنی اگر می خواهیم حرم برویم حتماً اگر دلی را خوشحال کنیم یا اگر دلی شکستیم عذرخواهی کنیم و حلالیت بطلبیم.
شریعتی: ان شاءالله خیلی از شما ممنون و متشکر هستم.