اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

1402-02-20-حجت الاسلام نظافت-اصول ارتباط موثر در خانواده و جامعه (زندگی عزتمندانه)

شریعتی: بسم الله الرّحمن الرّحیم اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم دلـم جلــد است بیــن ایــن در و آن در** جـز به مـدح آل پیغــمبــر نمی‌چــرخد تو هستی برکت این سفره‌ها و رزق و روزی‌ها** وگرنه زندگی این همـه نـوکر نمی‌چـرخد شمـا از چهـارده تا کعبـه‌ی سیــار دنیــایید** که تـا هسـتی کسی دور کسی دیـگر نمی‌چـرخد به لطف بودن اولاد موسی حال‌مان خوب است**بدون مشهد و قم چرخ این کشور نمی‌چرخد

سلام می کنیم به حضرت امام زئوف، حضرت شمس الشموس، علی بن موسی الرضا و سلام می‌کنم به تک تک عزیزانم خانم‌ها و آقایان در هر کجا که هستید و سلام می‌کنیم به حضرت حاج آقای نظافت، سلام علیکم خیلی خیلی خوش آمدید در خدمت‌تان هستیم.
حجت الاسلام نظافت: سلام به شما و همه‌ی بینندگان عزیز بسم الله الرّحمن الرّحیم و به نستعین خوشحال هستیم که در خدمت شما هستیم و در خدمت بینندگان عزیز هستیم و خدای این توفیق را از ما نگرفته است هنوز.
شریعتی: سلامت باشید چه‌طور است احوال‌تان؟
حجت الاسلام نظافت: الحمدالله خدا را شکر.
شریعتی: یکدفعه شروع کردم زبان و دلم رفت مشهد محضر حضرت رضا و چهارشنبه‌هایی که مزین به نام حضرت است و شما هم که الحمدلله رب العالمین دیگر باید بگوییم نماینده‌ی اهالی خوب سمت خدا هستید در مشهد الرضا و خوشحالیم و دلگرم به اینکه دعای خیر شما و سلام ما محضر حضرت رضا می‌رسد. بحث‌مان در جلسه‌ی گذشته راجع به عزت بود و یک روایت نورانی از امام صادق(ع) که ناتمام ماند با دل و جان می‌شنویم.
حجت الاسلام نظافت: انشاالله، هشت مورد را امام فرمودند که اینها را آدم حساب نکنید. البته این توجه را داشته باشیم که اینها وسیله‌ی نقد دیگران نیست وسیله‌ی نقد خود ماست.
شریعتی: از این طرف باید نگاه کنیم.
حجت الاسلام نظافت: بله، دنبال این نیستیم که ببینیم که چه کسی مسواک نزده که ما بگوییم آدم نیستی خودمان را نقد بزنیم. اینها را می‌خواهیم یاد بگیریم تا خودمان رشد کنیم.
شریعتی: معیار انسانیت خودمان است.
حجت الاسلام نظافت: نمی‌خواهیم دیگران را تحقیر کنیم البته به دیگران هم لطیف آموزش و تذکر بدهیم خوب است یک نکته‌ی دقیق این است که مدام باید در همه‌ی مطالب بگوییم یعنی آسیب آموزش‌های اخلاقی این است من یک وقتی گفتم که ما قبل از انقلاب اصلاً آموزش خانواده نداشتیم این‌طور که الان چه‌قدر پیشرفت کرده است گاه گاهی اگر روی منبرها اشاره‌ای می‌شد این‌قدر کلاس در مورد آموزش خانواده نبود طلاق هم نبود الان این‌قدر مردم اطلاعات‌شان نسبت به همسرداری و اینها زیاد است چرا دعوا زیاد است؟ چون «العم حجاب الاکبر» یاد می‌گیریم که دیگران را بکوبانیم یعنی وسیله‌ی بحث و کل کل و... می‌بینیم آنهایی که بلد نیستند رنج هم ندارند و هیچ هم... اینهایی که بلدند چرا؟ چون ما می‌خواهیم از این آموزش‌مان استفاده کنیم بگوییم تو بد هستی. آموزش اول برای خود ما است، طرف یک زمانی آقای راشد را خدا حفظش کند در مورد موارد خانوادگی زیاد صحبت می‌کرد تلویزیون هم نشان می‌داد بعد اینهایی که آموزش‌هایی که هم خانم‌ها هستند هم آقایان هستند خیلی عجیب است خانم‌ها نگرانند که الان یک چیزی نگوید که شوهر سوء استفاده کند این طرف هم همین‌طور، یعنی اصلاً همه دارند می‌شنوند یک چیزی گیر بیاورند که بکوبانند. یک عالم مطلب گفته است می‌گوید دیدی حاج آقا چه گفت؟
شریعتی: با تو بود.
حجت الاسلام نظافت: این فایده‌ای ندارد لذا این روایت در حقیقت اول برای خود بنده است که توجه داشته باشم 4 مورد بود یادمان مانده است. اول کسی که مسواک را ترک می‌کند، در جای تنگ چهار زانو می‌نشیند، سومی...
شریعتی: کلامی می‌گوید که به او ربطی ندارد.
حجت الاسلام نظافت: نه کلام رفتارش ورود کردن.
شریعتی: ورود کردن در هر حوزه.
حجت الاسلام نظافت: کاری که به او ربطی ندارد نه به درد دنیا می‌خورد نه آخرت، و چهارم بحث مراء بود.
شریعتی: جدل.
حجت الاسلام نظافت: که چه‌قدر طلاق عاطفی درست می‌کند، چه‌قدر دلسردی درست می‌کند؛ چه‌قدر زندگی را جهنم می‌کند، برای بچه‌های ما؛ در روایت داریم خوش به حال کسی که منزلش به او وسعت دهد. خانه‌ی 75 متری می‌تواند وسعت دهد؟ با اخلاق، شما در خانه‌ی هزار متری مدام با هم دعوا کنید تنگ می‌شود این خانه، بچه‌ها از خانه فراری می‌شوند. چند روایت در مورد مراء بخوانم. می‌فرماید «المؤمن عِزُّه تَركُ القالِ و القيلِ» به عزت هم مربوط است. عزت مومن این است که قیل و قال و بحث را کنار بگذارد در چشم‌ها خوار و کوچک می‌شود، « من ظن بارضه فاليدع المراء» اگر بخیلی به آبرویت نمی‌خواهی همین‌طوری هدر بدهی کسی که این‌طوری است مراء را ترک کند یعنی اینهایی که مدام بحث می‌کنند صداهای‌شان بلند می‌شود در چشم نظار و حضار خوار می‌شوند جدال احسن خوب است.
شریعتی: تازه به جای خودش
حجت الاسلام نظافت: به موقع، همین است دیگر، دقیق آدم گوش می‌دهد منظورتان این است جوابش این است، کلام طرف را حمل صحیح می‎کند اگر می‌بیند آمادگی دارد ندارد بپذیرد می‌گوید پس شما حالا یک کمی فکر کنید روی آن من هم فکر می‌کنم، قطعش کنید.
شریعتی: قول حسن، قول لیّن، قول سدید.
حجت الاسلام نظافت: چه‌قدر مهم است، نرم و نیکو و استوار و محکم، فرمود «المراء بذر الشّر» بذر شر است. « إيّاكَ و المِراءَ و الخُصومة» مراء هم رتبه‌ی دشمنی است اصلاً دلت را مریض می‌کند این دو، چه‌قدر مهم است که حال دل ما خوب باشد، « یمرضان القلب ینبت علیهما النفاق» نفاق بر این دو می‌روید یعنی با مراء و خصومت نفاق درست می‌شود، یعنی آدم‌ها می‌روند در لاک پنهان‌کاری، منافق پرور می‌شویم وقتی شدید می‌کوبانیم عقیده‌ی یک نفر را جلوی ما خودش را سانسور می‌کند بگذاریم آدم‌ها راحت حرف بزنند با امنیت، بشناسیم آنها را، که دیگر خودش را سانسور نکند بعد به موقع حالا ببینیم چه‌طوری باید در دل او نفوذ کنیم به چه زبانی بگوییم که بپذیرد، و به او برنخورد. فرمود دل‌ها را بیمار می‌کند روابط را هم بیمار می‌کند روابط دوستانه به هم می‌ریزد و ما چه‌قدر دیدیم در یک جلسه که باید محبت ترویج می‌شود بلند شدند با کدورت و نفاق. این روایت بعدی خیلی سخت است « اتْرُكِ الْمِرَاءَ وَ إِنْ كُنْتَ مُحِقّاً» یک جاهای آدم می‌بیند حق با اوست بنده سال‌ها قرآن و نهج البلاغه و حالا طرف در این مایه‌ها نیست دارد یک حرفی همین‌طوری می‌زند بعد مدام می‌خواهم او را متوجه کنم، فرمود نه، اگر مراء است ترک کن ولو حق با تو است. و سخت است یعنی خدا باید آن لحظه‌ها دست من را بگیرد و بگوید که کوتاه بیا فایده‌ای ندارد و اصلاً باب تأثیر گذاری جلسات بعد را هم می‌بندی یعنی الان که نمی‌پذیرد هیچ، چون از تو ناراحت می‌شود و کدورت ایجاد می‌شود دفعات بعد هم نمی‌پذیرد اگر خدا اراده‌ی قوی بدهد کمک کند در اوج بحث  کوتاه بیایم و سکوت کنم بگویم شما یک کمی تحمل کنید من هم یک مطالعه‌ای داشته باشم باب را برای جلسات بعد نبستم، یعنی گاهی می‌بینی که تا آخر عمر طرف بیزار است از ما.
شریعتی: یک رشته‌ای را تو پاره کردی قطع می‌کنی.
حجت الاسلام نظافت: حضرت می‌فرماید مطلب حق را رها کن، حق...
شریعتی: که آن ارتباط حفظ شود که عزت تو حفظ شود.
حجت الاسلام نظافت: آفرین، بعد فرمود « أَوْرَعُ اَلنَّاسِ مَنْ تَرَكَ اَلْمِرَاءَ» با تقواترین آدم‌ها کسانی هستند که بتوانند مراء را ترک کنند. یعنی کل کل و جدل بی‌فایده، یعنی خیلی اراده‌ی قوی می‌خواهد چون ورع و تقوا یعنی اراده‌ی قوی، یعنی خیلی اراده‌ی قوی می‌خواهد خیلی مردانگی می‌خواهد و فضیلت آن زن و شوهر کدام‌شان فضیلت‌شان بیشتر است آنهایی که به این خط قرمز مراء نزدیک نمی‌شوند اگر هم بشوند در اوج کوتاه می‌آیند.
شریعتی: نه فقط زن و شوهر در گروه‌ها، رفقا، دوستان، مهمانی می‌روی، دورهمی.
حجت الاسلام نظافت: و ما متأسفانه نتوانستیم یک مناظره‌ی قشنگ ارائه دهیم مناظره‌ی تلویزیونی، چه ضربه‌ای زد مناظره‌ی ریاست جمهوری، چون مسئولین فرهنگ سازند.
شریعتی: اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ.
حجت الاسلام نظافت: ما هم بودیم شاید بدتر می‌کردیم باز نمی‌خواهیم آنها را بی‌جهت سرزنش کنیم. کار سختی است.
شریعتی: و مردم این را می‌بینند.
حجت الاسلام نظافت: چه بسا این مسئولی که در یک مناظره‌ای خراب می‌کند وقتی بیننده‌ی یک مناظره‌ای بوده است نقد کرده است در دلش، به همین راحتی دیگران را سرزنش نکنیم بگوییم خدایا به تو پناه می‌آورم ما اگر در چنین جایگاهی قرار گرفتیم کمک کن قشنگ حرف بزنیم. دفع بدی با خوبی، اقای فلانی حالا یک چیزی فرمودند منظورشان این نبود...
شریعتی: ولی حاج آقا گفت و گوی بزرگ‌ترها برای ما الگو درست می‌کند برای جامعه‌ی ما.
حجت الاسلام نظافت: بله، و حالا بزرگ‌ترها وقتی می‌گوییم بزرگ‌ترها یاد مسئولین و علما می‌افتیم...
شریعتی: پدر و مادر در خانه، معلم در مدرسه.
حجت الاسلام نظافت: پدر و مادر، بچه دارد نگاه می‌کند ده سال دیگر همین رفتار را تحویلت می‌دهد، بعد می‌گویی این بچه چرا لجباز است؟ از شما لجبازی دیده است، از شما تقاضا ندیده است برگرد دست خانمت را ببوس بگو خانم من اشتباه کردم ناراحت شدی از دست من؟ یاد می‌گیرد، یعنی باید الگوی صحیح داشته باشند بچه‌ها، چه‌قدر خوب است حداقل معذرت‌خواهی کنیم، حتی از بچه‌مان معذرت‌خواهی کنیم.
شریعتی: و معترف باشیم به اشتباه‌مان.
حجت الاسلام نظافت: بله، چه‌قدر هم اثر دارد یعنی خودش تربیت است چون من گاهی اشتباه کردم، و خانمم هم چون ناظر بیرونی است گاهی به من گفته است که تند رفتی، بعد رفتم گفتم پسرم ناراحت شدی از دست من؟ من اشتباه کردم بوسیدم او را، دیدم نه تنها اثر آن ناراحتی پاک شد بلکه یک الگویی شد بلکه اعتمادش بیشتر جلب شد که اگر یک جایی بابا معذرت‌خواهی نکرد یعنی کارش درست بود، یعنی ما فکر می‌کنیم کوچک می‌شویم کوچک نمی‌شویم، عزت دست خداست کوچک نمی‌شویم درست اگر عمل کنیم کوچک نمی‌شویم، مقام معظم رهبری فرمودند ما در مورد جمعیت اشتباه کردیم کوچک شدند؟ عزیزتر شدند، کاری را که خدا دوست دارد انجام بدهیم خدا عزیز می‌کند نفسمان را زیر پا بگذاریم اگر بالا نرفتیم، نفسمان را می‌خواهیم امیر خودمان کنیم و بالا برویم، نمی‌رویم. این روایت بعد عجیب است از حضرت امام حسن عسگری: « لاَ تُمَارِ فَيَذْهَبَ بَهَاؤُكَ» ارزشت از بین می‌رود بحث نکن، «وَ لاَ تُمَازِحْ فَيُجْتَرَأَ عَلَيْكَ» شوخی هم نکن که بر تو جری می‌شوند شوخی خوب است به اندازه‌ای که خوار نشوی، به اندازه‌ای که جرأت پیدا نکنند تو را با بلدرز از روی تو رد شوند.
شریعتی: بعضی شوخی‌ها سبکت می‌کند.
حجت الاسلام نظافت: یعنی مومن باید ابهتش محفوظ بماند اینها همه به عزت گره خورده است. « لاَ تُمَارِ فَيَذْهَبَ بَهَاؤُكَ» عزت سرمایه‌ای است که نباید هدر بدهیم باید نگه داری برای روز مبادا، عزت آبرو است سرمایه است یک نامه‌ای است در نهج‌البلاغه، حتماً شاید خوانده شده صد بار هم خوانده شود تکرار نیست یادآوری است شریح قاضی یک خانه‌ای میخرد 80 دینار به امیرالمومنین خبر می‌رسد حضرت صدا می‌زند میگوید شنیدم یک خانه خریدی 80 دینار، می‌گوید بله، تا می‌گوید بله آقا یک نگاه غضب‌آلودی می‌کند بعد می‌گوید اگر می‌خواستی این خانه را بخری قبل از خریدت می‌آمدی به من می‌گفتی من قولنامه را طوری تنظیم می‌کردم که به یک دینار هم راضی نبودی تو قاضی هستی، این پول را از کجا آورده؟ مشکوک است بعد آنجا حضرت به صورت سمبلیک توضیح می‌دهند که این خانه کجا واقع شده است الان در قولنامه‌ها نمی‌نویسند در کشور ایران، شهر تهران، محله‌ی فلان؟ امیرالمومنین  اینها را می‌گویند بعد می‌گویند که قیمت خانه چه‌قدر بود، آنجا حضرت می‌گویند این خانه را خرید «بالخروج مِن عزّت الغناءَ وَ دخول في ذل الطلب والضراعة» با عزت فروشی این خانه را خرید. از عزت قناعت خارج شد
شریعتی: عزت را داد خانه را خرید.
حجت الاسلام نظافت: می‌خواستم بگویم از نظر امیرالمومنین عزت سرمایه است الان بعضی بازاری‌ها هستند چون اعتماد این بنکدارها را جمع کردند با سرمایه‌ی آنها دارند کاسبی می‌کنند، عزت عزیز است محترم و قابل اعتماد است...
شریعتی: آن می‌شود سرمایه‌اش، می‌شود دارایی‌اش.
حجت الاسلام نظافت: دارایی که یک بخشی از آن وسایل مادی است به هر حال فرمود این بها از بین می‌رود، سبک می‌شود. حالا ارتباطش چیست؟ ارتباط مراء و کل کل با از بین رفتن بها، چون وقتی مراء است آدم هیجانی است، و نمی‌فهمد چه می‌گوید و چگونه رفتار می‌کند.
شریعتی: مبنای حرفش چیست.
حجت الاسلام نظافت: از دست می‌دهد نگاه کنید عقل کارش چیست؟ کارش این است که کنترل کند عقل یعنی بستن، آن روایتی است فرمود «اعقل و توکَل» زانوی شتر را می‌خواست بگوید ببند فرمود إعقل، عقل باید ببنند.
شریعتی: عقال است.
حجت الاسلام نظافت: چه را ببندد؟ هیجانات ما را، شهوت ما را، عقل باید مدیر باشد، وقتی هیجانی می‌شویم عقل از دست می‌رود. موقت غائب می‌شود، نهج البلاغه داریم حضرت می‌فرماید«الحدّة ضرب من الجنون» عصبانیت نوعی دیوانگی است فرمود دلیلش این است که بعد از عصبانیت پشیمان می‌شود، بیشتر آدم‌ها این‌طوری هستند.
شریعتی: آن زمان عقل تعطیل است.
حجت الاسلام نظافت: بعد می‌فرماید اگر کسی پشیمان نشد دیوانگی‌اش درست و حسابی است دیگر «فجنونه مستحكم».
شریعتی: یعنی عقل داشته باشی نباید عصبانی شوی.
حجت الاسلام نظافت: نباید عصبانی شوی و اگر عصبانی شدی بعد پشیمان شوی، اگر پشیمان نمی‌شود وای به حالش، پس آثار مراء کینه است و بغض است و لجاجت در لجباز کردن دیگران است، و میدان دادن به شیطان است. بحث ما در این روایت در مورد مراء نبود، مراء و کل کل کردن بد است...
شریعتی: چون عزت ما را زیر سوال می‌برد.
حجت الاسلام نظافت: بدترش چیست؟ سر چیزی بحث کنیم که مطالعه نکردیم بیماری اشتباه ما است، آقا همه راجع به بیماری یک نفر نظر می‌دهند تازه مثلاً می‌گوید من رفتم دکتر این‌طوری گفته است شاید این بیماری گاهی هشت بخش است کدامش است تو از کجا می‌دانی نسخه‌ای که برای تو پیچیدند برای این هم جواب می‌دهد؟ در مسائل دینی راحت آدم‌ها نظر می‌دهند، قرآن را یک دور کردی؟ نهج البلاغه را یک دور کردی؟ اصول کافی را یک دور کردی؟ نکردی.
شریعتی: همه متخصصیم و این آفت بزرگی است.
حجت الاسلام نظافت: در مسائل فقهی، دینی، سیاسی، پزشکی، حتی می‌بینم دو ماشین تصادف کرده‌اند همه می‌گویند مقصر است مقصر است، حالا فایده‌ای هم ندارد و آگاهی هم نداریم و گاهی ذهن افسر را هم خراب می‌کنیم و شریک می‌شویم در قضاوت بد، پس بدون آگاهی... قرآن چه می‌فرماید؟ «وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ ۚ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا» در موضوعی که علم نداری، علم به یک آگاهی سطحی نمی‌گویند علم یعنی یقین علم داشته باشد، پشت سر آن نظریه قرار نگیر پشت سر آن ایده قرار نگیر از آن ایده دفاع نکن، الان دیدید در مسائل دقیق فلسفی عرفانی اختلافاتی است طلبه سال دوم یک عده شده‌اند طرفدار این گروه یک عده شدند طرفدار آن گروه، شما رفتی در دعوای بزرگانی که بیست سال است در مورد آن موضوع دارند حرف می‌زنند و گفت و گو می‌کنند، خیلی بد است یعنی بدون آگاهی حرف زدن خوب نیست. بعد می‌فرماید روز قیامت خدا از گوش و چشم و دل سوال می‌کند، گوش شنیدی منبع درست بود یا نه؟ نگاه کردی مطالعه کردی چه کتابی مطالعه کردی؟ چه‌طور برای خوراک جسمت دقت کردی؟ از امام حسن مجتبی نقل شده است «عَجَبٌ لِمَن يَتَفَكَّرُ في مَأكولِهِ كَيفَ لا يَتَفَكَّرُ في مَعقولِهِ» تعجب می‌کنم از کسی که می‌خواهد غذا بخورد غذا بو ندهد، غذا مانده نباشد سالم باشد، برای خوراک فکرش چرا فکر نمی‌کند و گزینش نمی‌کند؟ «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ» فرمود انسان باید به غذایش نگاه کند برای جسمش غذای سالم بخورد روح که مهم‌تر است، با این فضای مجازی و پای صحبت ماهواره‌ها نشستن، پای صحبت دشمن نشستن، دشمن حرف باطل را رنگ و لعاب می‌دهد، قاطی آن راست هم می‌کند، نه اینکه همه را دروغ بگویند اگر همه را دروغ بگویند هیچ کسی نمی‌پذیرد، کیاست شیطانی این است که دروغ و راست را قاطی می‌کنند، و ما برای فکرمان چرا احترام قائل نیستیم؟ بی‌احترامی به خودمان داریم می‌کنیم، هر چیزی را نباید بخوانیم هر چیزی را نباید بشنویم یا اگر می‌خوانیم دریچه‌ی دل را باز نکنیم، اگر گوش می‌دهیم دریچه‌ی دل را باز نکنیم، حالت ابهام نگه می‌داریم اگر حرف صد در صد درست است می‌پذیریم، صد در صد باطل است نمی‌پذیریم، مشکوک است صبر می‌کنیم، در این قضیه نظر نمی‌دهیم. این توصیه اهل بیت است روایت داریم که در نزد پیامبر اکرم (ص) صحبت شد از یک مردی که جنب شده بود و مجروح هم بود بعد دیگران نظر دادند که تو باید غسل کنی «فَاغْتَسَلَ فَكُزَّ» کزاز بیماری گرفت و نتیجه‌ی آن بیماری آن شد که مرد، پیامبر در مورد چنین شخصی فرمودند «قتلوا» کشتند بیچاره را، با حرف زدن و فتوا دادن «قتلهم الله» خدا آنها را بکشد. « إِنَّمَا كَانَ دَوَاءُ اَلْعِيِّ اَلسُّؤَالَ» اگر عاجز و بی‌سوادی دوایش سوال کردن است نه نظر دادن، دوای بی‌سوادی حرف زدن نیست سوال کردن است. «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» اسلام تشویق به پرسیدن کرده است شما می‌بینید زن و شوهری دعوا دارند چرا نظر می‌دهید؟ فلانی کارشناس است فلانی تا حالا صد پرونده را توانسته است حل کند نظر ندهید بعد منجر به طلاق می‌شود روز قیامت باید جواب بدهید. یا منجر به ماندگاری میشود که طلاق مصلحت‌شان بوده است باز باید جواب بدهیم. یک روایت قشنگ داریم چه چیزهایی گفتند ما چه‌قدر ثروتمندیم از نظر فکری، فرمود پنج چیز را غنیمت بشمار یکی از آنها می‌دانی چیست؟ فرمود وقتی با تو مشورت نمی‌کنند، خدا را شکر که از ما نظر نخواستند چرا؟ چون باید جواب بدهیم. یک خانمی ناراحت بود چرا خانم‌ها... الان که خانم‌ها قاضی هم شدند، چرا اسلام می‌گوید که خانم‌ها قاضی نشوند؟ گفتم که تشکر کن از اسلام قاضی چهار دسته‌اند، سه دسته جهنمی یک دسته در لب جهنم، این بار را از روی دوش تو برداشتند مگر آش دهان‌سوزی است نظر دادن، حالا آن قاضی‌ها پول می‌گیرند ما قضاوت می‌کنیم بدون اینکه پول بگیریم. توجه نداریم فکر می‌کنیم نظر دادن به همین راحتی است.
شریعتی: یک جاهایی که از ما مشورت نمی‌خواهند نعمتی است برای ما ولی ما این نعمت را کفران می‌کنیم می‌آییم وسط شروع می‌کنیم به حرف زدن.
حجت الاسلام نظافت: دخالت می‌کنیم. در یک روایت داریم «ألا یمموه» کشتند اورا، چرا تیمم ندادند؟ و چه‌قدر برای ما سخت است گاهی در یک تنگنایی انسان را قرار می‌دهند احساس می‌کنیم اگر الان بگوییم نمی‌دانیم کوچک می‌شویم من به خودم و همه‌ی طلبه‌ها توصیه می‌کنم نمی‌دانم بگویند و بگویند که نمی‌دانیم و فکر نکنند که کوچک می‌شوند من امتحان کردم اقای شریعتی کوچک نمی‌شود آدم، بیشتر اعتماد جلب می‌شود یعنی وقتی می‌پرسد می‌خواهم بگویم نمی‌دانم آدم در ذهنش می‌آید که کوچک می‌شود که بگوید این هم نمی‌داند، اتفاقاً می‌گویی نمی‌دانم شماره‌ات را بده می‌پرسم تحقیق می‌کنم می‌گویم. اگر دفعه‌ی بعد گفتی می‌گوید که این می‌داند اعتماد بیشتر جلب می‌شود می‌گویند طلبه‌ها می‌خواستند بروند تبلیغ آیت الله العظمی بروجردی به آنها گفتند که اگر به درجه‌ای رسیدید که نمی‌دانید بگویید نمی‌دانم، بگویید. گفتند شیخ انصاری رحمة الله گاهی سوال می‌کردند ایشان بلند می‌گفتند ندانم، نه در گوشی یعنی نفس‌شان را هم می‌شکستند. یک کسی رفته بود منبر یک خانمی سوال کرد گفت نمی‌دانم، گفت برای چه رفته‌ای بالا؟ گفت به اندازه‌ی علم خودم رفتم بالا، نه به اندازه‌ی جهلم. یعنی ما هم گاهی خودمان یک کاری می‌کنیم که آدم‌ها نمی‌دانند، نگویند که نمی‌دانیم. می‌گوییم نمی‌دانی؟ بگو خدا خیرت بدهد که گفتی ما را سر کار نگذاشتی، یعنی ما هم یک کمی بد عمل می‌کنیم در مواجه با علما، باید بگوییم باریکلا خدا خیرتان بدهد نمی‌دانید می‌گویید که نمی‌دانیم. بعد در روایت داریم که «مَن أفتَى الناسَ بغيرِ عِلمٍ» اگر کسی فتوای بدون آگاهی بدهد تحقیق نکرده «كانَ ما يُفسِدُهُ مِن الدِّينِ أكثَرَ مِمّا يُصلِحُهُ» فسادش از اصلاحش... چون علما با فتوای‌شان می‌خواهند اصلاح کنند اگر تحقیق نکرده است فسادش بیشتر است. پزشک‌ها بعضی از پزشک‌ها همین‌طوری راحت، می‌گوید عمل بعضی می‌بینی که می‌گوید آزمایش دقت می‌کند، پزشک باتقوا دیدم جلوی چشم من زنگ زد به رفیقش کلی صحبت کرد راجع به این عکس و آزمایش با تقوا است می‌ترسد، به همین راحتی می‌گویی بعد عمل و عوارض بعد از عمل، به همین راحتی می‌گویی سزارین بعد نمی‌تواند به همین راحتی بچه‌ی دوم و سوم داشته باشد.
شریعتی: یک جاهایی چه‌قدر حساس می‌شود واقعاً.
حجت الاسلام نظافت: و خدا نکند که  در ناخودآگاهش چون خودش می‌خواهد عمل کند و درآمد دارد در ناخودآگاهش آن درآمد تأثیر داشته باشد در فتوایی که می‌دهد. فتوا یعنی نظر دادن حالا فقها یا پزشک است یا مسئول است یا نمایندگان مجلس، کار سختی است به همین راحتی کاندیدا می‌شوند روز قیامت باید بر تک تک رأی موافق و مخالف و رأی ممتنع همه جواب دارد ممتنع یعنی چه؟ می‌خواستی مطالعه کنی ممنتنع یعنی چه؟ من باید بگویم ممتنع یعنی چه من که کارشناس نیستم که، به وزیر صمت رأی بدهم یا ندهم، من چه می‌دانم تو در گود رفتی، موافقی می‌گویند چرا؟ مخالفی می‌گویند چرا؟ نمایندگی کار آسانی نیست بعد تعجب می‌کند این نماینده مدام در این جلسه در آن جلسه نمی‌دانم... پس آقا شما کِی مطالعه می‌کنید؟ البته بسیاری از نمایندگان درست عمل می‌کنند من از باب احتیاط می‌گویم از باب دلسوزی می‌گویم. یک وقت در شهر ما یک عزیزی رأی آورد در یک جلسه‌ای بود همه گفتند تبریک، من گفتم تبریک و تسلیت، و مدیریت هم همین‌طور، آقا وزیری می‌خواهی تصمیم بگیری برای میلیاردها برای ریالش باید جواب بدهی خوشحالی؟ روز قیامت نگه می‌دارند، همه‌ی ما توجه نداریم دنیایی به مسائل اخروی نگاه می‌کنیم اعمال خوب ما با باطنش سنجیده می‌شود نه با ظاهرش، بدی‌های آن که هیچ.
شریعتی: تازه خوبی‌هایش.
حجت الاسلام نظافت: خوبی‌هایش را با باطن. الان من دارم حرف می‌زنم کار خوبی است دیگر نه؟ ولی معلوم نیست خدا بپذیرد نیت چه هست؟ اگر نیت خودنمایی است، اگر نیت من شهرت باشد، پناه می‌برم به خدا. شهرت چه‌قدر آفت دارد، بچه بودیم می‌گفتیم خوش به حالت فلانی، الان می‌بینیم که وای خلوت نداریم. در این ماه رمضان گاهی وقت نمی‌شد گاهی برای نمازشب هم می‌ماندم بعد در حرم همین‌طوری که داشتم می‌رفتم یک وقتی گفتم شروع کنم نماز را می‌توانم بخوانم، رسیده بودیم به والضالین، حاج آقا سلام علیکم، حال شما چه‌طور است؟ الحمدلله. دوباره بسم الله الرحمن الرحیم ایاک نعبد و ایاک نستعین، یکی دیگر، مردم فکر می‌کنند خوب است.
شریعتی: آخرش هم نگاه می‌کنی می‌بینی هیچ خبری نیست.
حجت الاسلام نظافت: خبری نیست، بعد که مشهور می‌شود یک کسی اثر گذار است الان این برنامه از جهتی زمینه‌ی ثواب‌های فراوان است چرا؟ شنونده زیاد است. ولی اگر خطا بگویم چه؟
شریعتی: همان فسادش نسبت به اصلاحش زیاد است.
حجت الاسلام نظافت: فرمود اگر کسی فتوا بدهد و نمی‌داند ناسخ و منسوخ را، محکم و متشابه را، خودش را هلاک کرد بقیه‌ی مردم را هم هلاک کرد. یک روایت شنیده است می‌گوید، بنده‌ی خدا تازه فقها که می‌بینید بیست سال است تحقیق می‌کنند وقتی می‌خواهد بگوید اگر یک کمی تردید دارد نمی‌گوید واجب است میگوید احتیاط واجب است. دیدید اصطلاحات علما چه‌قدر متنوع است؟ تقوا را نشان می‌دهد بعد شما با یک روایت می‌خواهید نظر بدهید. می‌دانی محکمش کدام است متشابه آن کدام است؟ ناسخش کدام است؟ منسوخش کدام است؟ فرمود اگر کسی فتوای بدون آگاهی بدهد بدون هدایتی که شامل حالش شده باشد فرشته‌های رحمت او را لعنت می‌کنند، فرشته‌های رحمت کارشان لعن نیست آن‌قدر این کار در این عالم اثر بدی دارد. و می‌دانید وقتی آدم‌های بی‌سواد حرف می‌زنند حقیقت گم می‌شود در نهج‌البلاغه امیرالمومنین فرمودند «إِذَا ازْدَحَمَ آلْجَوَابُ خَفِیَ الصَّوَابُ» یعنی اگر یک مسئله‌ای مطرح می‌شود صد نفر جواب می‌دهند فرمود آن جواب درست گم می‌شود آقا بقیه که نمی‌دانند چیزی نگویند...
شریعتی: بگذارید ببینیم به چند گزینه برسیم.
حجت الاسلام نظافت: نه به صد گزینه و ده گزینه، و واقعاً سخت است الان بنده در مورد اقتصاد که رشته‌ام نیست چرا باید بگویم؟ عمدتاً سکوت می‌کنم، سنگین‌تر است عزتم در این است که نگویم. در مسائل سیاسی هم خیلی وقت‌ها همین‌طور، بعد فرمود «وزرک» آنهایی که عمل می‌کنند به فتوا به گردن تو است. وِزر یعنی بار، ملائکه‌ی عذاب و رحمت لعنت می‌کنند «لا تقل ما لا تعلم» آن چیزی که یقین نداری نگو، فرمود ابوذر اگر سوال کردند از چه چیزی که نمی‌دانی، بگو نمی‌دانم و خود را راحت کن، از عذاب و تبعاتش نجات پیدا کن، فتوا نده به چیزی که علم نداری تا از عذاب خدا نجات پیدا کنی. از این هم رد شویم نکته‌ی بعدی، وقت داریم؟
شریعتی: بله بفرمایید.
حجت الاسلام نظافت: بحث ما چه بود؟ هشت دسته هستند که اینها را اگر داشته باشند...
شریعتی: از انسانیت به دور است.
حجت الاسلام نظافت: یعنی باطنش انسانی نیست این وسیله‌ی نقد خودمان است ششم «و المتمرض من غير علة» این هم قشنگ است مریض داریم و متمرض داریم متمرض به چه کسی می‌گویند؟
شریعتی: کسی که خودش را به مریضی می‌زند تمارض می‌کند.
حجت الاسلام نظافت: خودش را به بیماری می‌زند مریض نیست که چرا؟ که مثلاً به مرخصی برود، صداقت ندارد این خانم می‌بیند که شوهر بی‌معرفتی دارد توجه نمی‌کند این هم خودش را به بیماری می‌زند شوهر هم نگران می‌شود می‌برند دکتر و عکس و فلان، خودش هم می‌داند که خبری نیست. فقط خواسته است که توجهات را جلب کند. کودکان خیلی وقتها این‌طوری می‌کنند خانم‌ها نباید این کار را کنند ولو شوهر بی‌معرفت است بی‌توجه است باید به همسرمان توجه  کنیم نگاه کنیم، واکنش نشان دهیم، آرایش است لباس است حرف دارد می‌زند ولی اگر کسی نمی‌کند راهش این نیست، بچه بودیم آمده بودند در مدرسه که چشم‌های‌مان را ببینند کم‌بینی داریم یا نه؟ دوست داشتیم که بگوییم ما ضعیف است چشمان‌مان، چرا؟ چون عینک دوست داشتیم. این بچگی است.
شریعتی: ضعیف می‌شد خوشحال می‌شدید؟
حجت الاسلام نظافت: خوشحال می‌شدیم برای عینک، حالا می‌بینیم که عینک چه مصیبتی است من از خانه می‌خواهم بیایم بیرون یکی از تذکرات خانمم این است عینکت یادت نرفته است چون عینک نباشد کارم زار است. الان اینجا یادداشت‌هایم را باید درشت بنویسم چون نمی‌شود خواند، عینک را برداری و بذاری سخت می‌شود. به هر حال « و المتمرض من غير علة» گاهی به خاطر تنبلی آدم‌ها خودشان را به تمارض می‌زنند گاهی به خاطر ترس، گاهی به خاطر خودنمایی کودکانه، از جهات مختلف که خوب نیست هفتم: «  و المتشعث من غير مصيبة» کسی که بدون مصیبت حالت مصیبت زده به خودش می‌گیرد مصیبت نشده اتفاقی نیفتاده است حالا یک پولی نبوده که لباس تازه‌ای بگیری، اینکه مصیبت نیست سالم هستی لباس قبلی هم خوب است حالا این لباس را چند بار مثلاً در یک مجلسی دیدند شما الان سال‌هاست که هر روز برنامه دارید این لباس را من پنجاه بار شاید دیدم، دیده باشم یعنی گاهی وقت‌ها چیزهایی را مصیبت حساب می‌کنیم که هنوز به مصیبت واقعی مبتلا نشدیم و  این ناشکری است گاهی.
شریعتی: خدا برای کسی نیاورد واقعاً.
حجت الاسلام نظافت: ناشکری بد است زندگی را آدم بر کام خودش و دیگران از طریق ناشکری تلخ می‌کند. در حقیقت این یک نوع کودکی است کودکان این‌طوری هستند بهانه می‌گیرند گریه می‌کنند، بابا مرده که گریه می‌کنی؟ زلزله شده مثلاً... بزرگ‌ترهایی که این‌طوری هستند آن بچه را نباید بگوییم جای سرزنش ندارد ولی بزرگ‌تر گفتند که خوب نیست این هم یک مطلب که گاهی هم شاید برای جلب ترحم باشد یعنی کمبودهایی آدم‌ها دارند که خودشان را به مصیبت می‌زنند بچه‌ها خودشان را به بیماری می‌زنند یک جهتش این است.
شریعتی: آن هم جلب توجه است.
حجت الاسلام نظافت: و خدا کند آنقدر بزرگ شویم که محتاج جلب توجه خلق خدا نشویم.
شریعتی: یک وقت‌هایی حاج اقا در همان شرایط ثابت و تثبیت می‌شوی یعنی یک وقت‌هایی که همه ماتم و غصه است مصیبت واقعی درست می‌شود.
حجت الاسلام نظافت: افسرده می‌شوی افسردگی واقعی می‌شود.
شریعتی: دائم می‌گویی ندارم، ندارم، ندارم، یکدفعه ندار می‌شوی واقعاً.
حجت الاسلام نظافت: نگویید نداریم اتفاقاً روایت داریم حدیث نفس به دو چیز نکن عمر طولانی و ناداری، یعنی زندگی را شاد نگه دار با توجه به نکات مثبت زندگی، با توجه به نکات مثبت همسرت، اثر دارد تلقین اثر دارد تلقین دیگران، تلقین خودمان هم اثر دارد، مورد بعد، « و المُخالِفَ على أصحابِهِ في الحَقِّ و قَدِ اتَّفَقوا علَيهِ» چه‌قدر به درد زندگی می‌خورد اگر کسی رفته است مسافرت یا در یک جلسه‌ای هست بچه‌های مسجد  هیئت و قوم و خویش رفتند مسافرت مخالفت می‌کند یک نفر با دوستان در یک مسئله‌ای که حق است باطل نیست همه می‌گویند این، او می‌گوید نه این، حال همه را می‌گیری که، همه می‌گویند برویم کباب بخوریم تو می‌گویی نه من جوجه می‌خواهم، جوجه هم نیست همه باید بدوند بعد آنها بخورند تو گرسنه باشی همه ناراحتند. یک کمی تابع دیگران باشیم، در روایت داریم کریم با میل خانواده‌اش غذا می‌خورد یعنی اگر مادر از پدر می‌پرسد چه درست کنم؟ می‌گوید بچه‌ها چه دوست دارند البته بچه‌ها گاهی چیزهایی دوست دارند که بزرگ‌ترها آنها را نمی‌خورند فست فود و اینها نه، ولی واقعاً بعضی چیزها ما دوست داریم ولی بچه‌ها نسل جدید دوست ندارند ممکن است ما اشکنه و آش رشته دوست داشته باشیم آنها دوست نداشته باشند خب از یک طریق دیگری، فرمود: منافق دوست دارد دیگران با میل او غذا بخورند اگر دیگران بر چیزی اتفاق کردند که حرف باطلی نیست بپذیرید مصلحت است و اگر با نظر درست اکثریت مخالفت نکنیم و حال بقیه را نگیریم ما از این قضیه نجات پیدا کردیم که عرض کردم در هیئت و جلسه و اینها مصداق زیاد دارد، مسئله‌ی مهمی نیست پافشاری می‌کنی و حال جمع را می‌گیری و انسجام را از بین می‌بری.
شریعتی: کمک که نمی‌کنی هیچ، چوب لای چرخ این سلوک جمعی می‌گذاری خدا کند که این‌طوری نباشیم.
حجت الاسلام نظافت: آخرین مورد هشتم، « و المُفتَخِرَ يَفتَخِرُ بآبائهِ و هُو خِلْوٌ مِن صالِحِ أعمالِهِم» افتخار می‌کنی به شهدا ولی خودت رفتارت شهدایی نیست خواهشاً شما سکوت کن.
شریعتی: افتخار می‌کنی به کسانی که خودت هیچ رنگ و بویی از آنها نداری.
حجت الاسلام نظافت: آبروی آنها را هم می‌بری اینهایی که مروجند و از شهدا می‌گویند باید خودشان مرد عمل باشند اینهایی که از خاطرات علما می‌گویند مداحانی که از اهل البیت می‌گویند، ما... می‌گوید آقا پدرت خوب است؟ می‌گوید نگو بابای من خوب است گیرم بابای تو بود فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل؟ این افتخار، اگر کسی افتخار می‌کند فرمود آدم حسابش نکنید.
شریعتی: اگر بویی از آن عمل صالح نداشت.
حجت الاسلام نظافت: اگر بویی هم دارد باز هم افتخار خوب نیست اما دیگر درجه‌اش به این شدت نیست و الا روایت داریم که آن هم خوب نیست چون فخر عمل شیطانی است در نهج‌البلاغه داریم «ففتخر علی آدم باصله» شیطان اصل را فروخت به رگ و ریشه‌اش، ریشه‌اش چه بود؟ از آتش بود.
شریعتی: یک چیزهایی جز افتخارات زندگی تو است نمی‌شود که از آنها مبرا باشیم.
حجت الاسلام نظافت: سوال خوبی کردید دو نوع افتخار داریم بحث دقیق است افتخار مثبت و منفی داریم اگر من افتخار می‌کنم به ایرانی بودن اما نه از باب تحقیر افغانی، اشکال ندارد الان ما نماز می‌خوانیم سوره‌ی قل هو الله که می‌خوانیم باید پز دهیم کذلک الله ربّی، خدای ما این است این خوب است این افتخار مثبت است افتخار به پیامبر است افتخار به قرآن‌مان.
شریعتی: امام رضا داریم مشهد داریم.
حجت الاسلام نظافت: اینها ارزش‌های ما است اما من افتخار کنم به اینکه من آدم خوبی هستم به نحوی که دیگران را تحقیر کنم این بد است حتی به خوبی‌ها هم نباید افتخار کرد، لذا در دعای مکارم الاخلاق داریم این را می‌شود حفظ کرد برای دعای درس، « وَ هَبْ لِي مَعَالِيَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِي مِنَ الْفَخْرِ» خدایا اخلاق بلند مرتبه بده ولی مرا از فخر حفظ کن.
شریعتی: با فخر آلوده نکنم.
حجت الاسلام نظافت: ما حتی به فضیلت‌ها اگر افتخار می‌کنیم به نحوی که منجر به تحقیر دیگران می‌شود بد است اما اگر کسی می‌خواهد بگوید تو به درد نمی‌خوری مثلاً این نماز به درد نمی‌خورد می‌گوییم نه ما افتخار می‌کنیم به نماز، نباید مسیر گم شود.
شریعتی: بسیار خوب این هم نکته‌ی دقیقی بود از شما ممنون و متشکرم و همین‌طور از حاج آقای نظافت عزیزمان، آیات را بنا است بشنویم من فقط یادآوری کنم برای مشارکت در طرح فرزندان غدیر عزیزان‌مان می‌توانند به سایت ما؛ به کانال ما در سروش و ایتا مراجعه کنند یا عدد 18 را به 20000303 پیامک کنند اتفاق مبارکی که دارد این ایام الحمدالله رب العالمین رقم می‌خورد که یک باری هر چند ناچیز از روی دوش زوج‌های نابارور که ممکن است در پرداخت هزینه‌های درمان‌شان مشکل داشته باشند برداریم زوج‌هایی هم که می‌خواهند در این طرح از تسهیلات‌مان بهره‌مند شوند کافی است عدد 5 را به 20000303 پیامک کنند. صفحه‌ی 300 قرآن را امروز با هم می‌شنویم تقریباً در این دوره ختم قرآن‌مان به نیمه رسید امیدوارم که عامل به تمام این آیات باشیم و زندگی‌مان منور به نور این آیات به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. بفرمایید باز می‌گردیم در دقایق پایانی با شما هستیم و در کنار شما.
اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد
صفحه‌ی 300 قرآن کریم
اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد
شریعتی: اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم خیلی فرصت نداریم کمتر از دو دقیقه وقت در اختیار شماست حاج آقای نظافت عزیز اشاره‌ی قرآنی را بفرمایید.
حجت الاسلام نظافت: بله این صفحه‌ی 300 که تلاوت شد نکات خیلی قشنگی دارد اولا در مورد خود قرآن فرمود « وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ» یکی از آیاتی که در قرآن تکرار شده است بحث تصریف آیات است تصریف یعنی چه؟ یعنی گرداندن، الان در علم صرف می‌گویند ضرب، ضربا، یضرب، یک ض و ب و ر، را به شکل‌های مختلف... خدای متعال حقایق را به زبان‌های گوناگون می‌گوید گاهی توبیخ است گاهی بشارت است گاهی انزار است، گاهی با کنایه می‌گوید، گاهی استدلال می‌کند، فراوان داستان و ضرب المثل می‌گوید، همه می‌خواهد یک حقیقت را بگوید این یک روش تربیتی است به سبک‌های مختلف بگوییم من گاهی به بعضی از معلم‌ها و منبری‌ها گفتم شما هیچ اشکالی ندارد زنگ بزنید به دوست‌تان بگویید آقا این مطلب را می‌خواهم بگویم به چه زبانی بگویم؟ با چه مثالی بگویم؟ با چه داستانی بگویم؟
شریعتی: در چه قالبی بریزم.
حجت الاسلام نظافت: خدای متعال یکنواخت حرف نزده است این لطف خداست و یک روش است و بعد فرمود حالا انسان چگونه برخورد می‌کند؟ « وَكَانَ الْإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا» انسان این‌طوری است شما می‌دانید در قرآن کلمه‌ی انسان بیشتر با بار منفی به کار رفته است؟
شریعتی: بله، قتل الانسان ما اکبر.
حجت الاسلام نظافت: ان الانسان لفی خسر، خلق الانسان هلوعاً، یکی از عیب‌های انسان جدل است جدل جاهلانه و می‌گوید « وَكَانَ الْإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا» خیلی جدل می‌کند و زندگی را خراب می‌کند و به خودش ظلم می‌کند. بعد فرمود: « وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَىٰ» خدا با مهربانی می‌گوید چرا ایمان نمی‌آورند؟ « جَاءَهُمُ الْهُدَىٰ» هدایت برای آنها آمد « وَيَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُمْ» چرا استغفار نمی‌کنند؟ این آیات زیاد است وقت نیست.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم سپاسگزارم از همراهی شما و لطف‌تان و از حاج آقای نظافت عزیز دعا کنید و انشاالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام نظافت: خدایا فهم معارف قرآنی را توفیق تلاوت با تدبر و توفیق عمل را روزی ما و همه‌ی بینندگان بگردان. ما را از مدافعان حریم قرآن، از مروجان صحیح قرآن و معارف قرآنی قرار بده، حوائج التماس دعاگویان به ویژه عزیزانی که بیننده‌ی برنامه سمت خدا هستند برآورده بفرما. دعاهای امام زمان در حق رهبرمان، کشورمان، جوان‌های‌مان، همه‌ی التماس دعاگویان برآورده بفرما.
شریعتی: الهی آمین خیلی از شما ممنون و متشکرم،  و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين و صَلی الله علی محَمَّدٍ وَ آل محَمَّدٍ و آله الطّاهرین. کبوتر دل‌مان را راهی خراسان کنیم و با دل و جان به امام رئوف‌مان سلام کنیم و صلوات بفرستیم. خیلی ممنون و متشکرم.