![]()
حجت الاسلام حسینی قمی: سلام علیکم و رحمة الله عرض سلام و ادب خالصانه دارم خدمت همه‌ی عزیزان بیننده امروز نیمه‌ی ماه شوال شهادت سردار رشید اسلام هست حمزه‌ی سید الشهدا (س) یک شعر خیلی زیبایی هست زبان حال جناب حمزه، به ایشان گفتند که در جوانی خیلی مراقب بودی وقتی به میدان نبرد میرفتی حالا که سنی از تو گذشته بی محابا به میدان می‌روی؟ گفت حمزه چون که بودم من جوان** مرگ می‌دیدم وداع این جهان** پیش مردن کس به رغبت کِی رود** پیش اژدرها برهنه کِی شود** لیک از نور محمّد من کنون** نیستم این شهر فانی را زبان** آنکه مردن پیش چشمش تهلکه است** نهی لاتلقوا بگیرد او به دست** آنکه مردن پیش او شد فتح باب** سارعوا آید مرورا در خطاب. این سردار بسیار با عظمت اسلام حمزه‌ی سید الشهدا (س) و هم‌چنین امروز گرامیداشت وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (س) است که من بارها عرض کردم مردم تهران از یک فیض بزرگی محروم هستند و آن زیارت این امامزاده‌ی جلیل القدر...
شریعتی: آنهایی که نمی‌روند البته.
حجت الاسلام حسینی قمی: غالباً نمی‌روند دیگر، و این محدث بسیار بزرگ، ببینید آقای شریعتی تهران ده، دوازده میلیون جمعیت دارد اگر عزیزان تهرانی ماهی یک روز می‌رفتند یعنی باید هر روز 500 هزار زائر داشته باشد در حالی که این‌طور نیست. این روایت در همه‌ی منابع معتبر ما هست فراوان شنیدند عزیزان که امام(ع) به آن کسی که از ری آمده بود فرمود « من زارَ عَبدالعَظیمِ (ع) بِرِی کَمَن زارَ الحُسَین(ع) بِکَربَلا» اصلاً خیلی از بزرگان ما مقید بودند سفرهای‌شان را در تهران یک طوری تنظیم می‌کردند که حتماً یک زیارت حضرت عبدالعظیم مشرف شوند حالا به هر حال امروز بعد از ظهر حداقل این فرصتی که هست روز گرامیداشت وفات‌شان است انشاالله...
شریعتی: و این مدالی که بر سینه‌ی حضرت است « انت ولینا حقا» امیدوارم دوستانی که شهر ری مشرف می‌شوند حرم حضرت عبدالعظیم حتماً دعا گوی ما و همه‌ی مخاطبان عزیز باشند و سلام ما را هم محضر حضرت برسانند من هم اولین فرصتی که مشرف شدم حتماً از طرف شما زیارتنامه خواهم خواند و زیارت خواهم کرد. حال‌تان چه‌طور است؟
حجت الاسلام حسینی قمی: سپاسگزارم. متشکرم.
شریعتی: چه‌قدر خوشحالیم که در خدمت‌تان هستیم، بناست در محضر نهج البلاغه‌ی شریف باشیم و نکات لطیف شما را بشنویم.
حجت الاسلام حسینی قمی: بسم الله الرّحمن الرّحیم، خطبه‌ی 192 نهج البلاغه خطبه‌ی قاصعه، خطبه‌ی طولانی هست من فرازی از این خطبه را می‌خوانم « أَلاَ تَرَوْنَ أَنَّ اللّهَ، سُبْحَانَهُ، اخْتَبَرَ الاْوَّلِینَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَیْهِ، إِلَى الاْخِرِینَ مِنْ هذَا الْعَالَمِ; بِأَحْجَار» امیرالمومنان (س) می‌فرماید که آیا نمی‌بینی خدای متعال خلق اول و آخر را از حضرت آدم و دیگران را خدا امتحان کرد با کعبه، مسجد الحرام، با رفتن به این زیارت، « بِأَحْجَار لاَ تَضُرُّ وَ لاَ تَنْفَعُ، وَ لاَ تُبْصِرُ وَ لاَ تَسْمَعُ. فَجَعَلَهَا بَیْتَهُ الْحَرَامَ «الَّذِی جَعَلَهُ لِلنَّاسِ قِیاماً» در این سه خط دیدم شارحین نهج البلاغه دیدم پنج نکته استفاده می‌شود با عجله بگویم، یک: کعبه وسیله‌ی آزمون خلق است خلقی که خدا آفریده است به وسیله‌ی سفر حج امتحانشان کرد. دو: قدیمی‌ترین معبد روی زمین است چون آفرینش از حضرت آدم شروع شد دیگر این هم می‌گوید «مِن لدُن آدم» یک وقت این شعر عرض کنم که اصطهباناتی را خوانده بودیم شمس اصطهباناتی که گفتم اصلاً خاک شیراز و استان فارس شاعر پرور و شاعر خیز است یک شعری دارد راجع به کعبه: این خانه را باید خدا در اصل معماری کند** آب و دم بنایش برنهد جبریل هم‌یاری کند** او را اولوالعزمی دگر منقوش و گچ کاری کند** باید خلیل الله در او یک چند حجاری کند** تا آنکه حق از مرحمت یک مهمانداری کند** زین مهمانداری مگر امری قوی جاری کند** پس نقشه‌های ما سلف بد ز این زیبا خلف. توسط حضرت آدم (ع) این خانه ساخته شده پس بنابراین قدیمی‌ترین معبد کعبه است. سوم: بنایش توسط حضرت ابراهیم بوده است می‌فرماید «مِن لدن آدم» و چهارم سادگی کعبه که حالا در ادامه‌ی این خطبه می‌خوانیم چرا کعبه را خدا این‌قدر ساده قرار داد؟ تا مردم به این سفر مشرف می‌شوند دنبال جنبه‌های مادی نگردند ببینید الان هم مسجد الحرام، کعبه، کعبه چیست؟ یک سنگ است دیگر. گفت: یک سنگ نشانی است که ره گم نشود** حاجی احرام بند ببین یار کجاست. اصلاً این سادگی را خدا قرار داد که مردم به جنبه‌ی مادی‌اش خیره نشوند اتفاقاً من فکر کردم به عکس کاری که متأسفانه مسیحیت کرده است الان شما واتیکان ببینید آنجایی که درست کردند وقتی مردم می‌آیند تمام محو این ساختمان‌ها و این سنگ‌ها و این بناها و این زیبایی‌های آنجا هستند دیگر کمتر فکر می‌کنم حواس‌شان به خدای عیسی(ع) باشد. به هر حال این هم سادگی کعبه و نکته‌ی بعدی امیرمومنان می‌فرماید به « بِاَحْجَارٍ لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَعُ» این سنگ‌ها ضرری به کسی نمی‌رساند سودی ندارد « وَ لاَ تُبْصِرُ وَ لاَ تَسْمَعُ» نمی‌بیند نمی‌شنود. البته می‌دانید اگر منظور حجرالاسود باشد چرا در روایت داریم امیرمومنان (س) حدیث در منابع قدیمی ما هست مرحوم شیخ طوسی در امالی نقل کردند که امیرمومنان فرمودند که حجرالاسود فردای قیامت شهادت می‌دهد بنابراین هم می‌بیند هم می‌شنود اینکه حضرت می‌فرماید « وَ لاَ تُبْصِرُ وَ لاَ تَسْمَعُ» یعنی به نگاه ظاهری که ما تصور می‌کنیم «فَجَعَلَهَا بَیْتَهُ الْحَرَامَ «الَّذِی جَعَلَهُ لِلنَّاسِ قِیاماً» اشاره به آیه‌ی 97 سوره‌ی مائده « جعل الله الكعبة البيت الحرام قياما للناس» وسیله‌ی قیام جنبه‌های مادی و معنوی مردم همین کعبه است. «ثُمَ وَضَعَهُ» کعبه را در چه نقطه‌ای قرار داد « بِأَوْعَرِ بِقَاعِ الْأَرْضِ حَجَراً وَ أَقَلِّ نَتَائِقِ الدُّنْيَا مَدَراً وَ أَضْيَقِ بُطُونِ الْأَوْدِيَةِ قُطْراً، بَيْنَ جِبَالٍ خَشِنَةٍ وَ رِمَالٍ دَمِثَةٍ وَ عُيُونٍ وَشِلَةٍ» واقعاً این کلمه به کلمه‌ی نهج البلاغه‌ی امیر(س) یاد گرفتن می‌خواهد، درس رفتن می‌خواهد به این زیبایی امیرمومنان بیان فرمودند من بخواهم به این نکات بپردازم نمی‌رسیم. امیرمومنان فرمود خداوند متعال کعبه را کجا قرار داد؟ سنگلاخ‌ترین نقاط روی زمین، تنگ‌ترین دره‌ها، بی‌گیاه‌ترین ریگ‌زارها، « أَضْيَقِ بُطُونِ الْأَوْدِيَةِ قُطْراً» از یک طرف « جِبَالٍ خَشِنَةٍ» کوه‌های خشک «رِمَالٍ دَمِثَةٍ» شن‌های نرم «عُيُونٍ وَشِلَةٍ» چشمه‌های کم آب «قُرًى مُنْقَطِعَةٍ» روستاهای پراکنده، «لَا يَزْكُو بِهَا خُفٌّ وَ لَا حَافِرٌ وَ لَا ظِلْفٌ» نه اینجا گیاهی می‌روید نه حیوانی می‌چرد...
شریعتی: بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ.
حجت الاسلام حسینی قمی: همین آیه‌ی قرآنی که جنابعالی اشاره فرمودید « رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ» هنوز هم همین‌طور است الان هم با این همه تلاشی که کردند باز همه‌ی این ویژگی‌ها هست. سنگلاخ‌ترین نقاط روی زمین هست، بی‌گیاه‌ترین، ریگزار است، همه‌ی اینها هست الان. خدا اینجا گذاشت کعبه را، «ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ (علیه السلام) وَ وَلَدَهُ» خداوند به حضرت آدم و نسل آدم فرمان داد « أَنْ يَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ» که اینها بروند به طرف کعبه روی کنند « فَصَارَ مَثَابَةً لِمُنْتَجَعِ أَسْفَارِهِمْ» بار انداز سفرهای مردم شد « ايَةً لِمُلْقَى رِحَالِهِمْ» هدف نهایی بار انداز و سفر مردم « تَهْوِي إِلَيْهِ ثِمَارُ الْأَفْئِدَةِ» حضرت ابراهیم دعا نکرد «فَجعل أفئدة تهوی الی» خدایا یک کاری کن دل مردم متوجه این نقطه از عالم باشد چه‌قدر این دعاها مستجاب شد چون خود حضرت ابراهیم هم به خدا عرض کرد که خدایا من بگویم فرمان رسید که «وأذن فالناس بالحج» این ابراهیم صدا بزن مردم بیایند گفت من بگویم چه کسی صدای من را می‌رساند؟ خطاب شد تو صدا بزن ما صدایت را می‌رسانیم. دعا کرد «فجعل أفئدة من النّاس» آن وقت ببینید همه‌ی عالم...
شریعتی: واقعاً هم همین است.
حجت الاسلام حسینی قمی: شما مسلمانی را سراغ دارید که آرزوی زیارت کعبه را نداشته باشد؟
شریعتی: «اَللّهُمَّ ارْزُقْنی حَجَّ بَیتِک الْحَرامِ فِی عامی هذا وَفی کلِّ عامٍ»
حجت الاسلام حسینی قمی: یک ماه رمضان این دعا را کردیم خوشا به حال آنهایی که دعای‌شان مستجاب شد، بله، « مِنْ مَفَاوِزِ قِفَارٍ سَحِيقَةٍ وَ مَهَاوِي فِجَاجٍ عَمِيقَةٍ وَ جَزَائِرِ بِحَارٍ مُنْقَطِعَةٍ» در دشت‌های دور دست می‌آیند از راه‌های مختلف، از دشت‌های دوردست، از دره‌های عمیق، از جزایر پراکنده، «حَتَّى يَهُزُّوا مَنَاكِبَهُمْ ذُلُلً» بیایند در این سعی صفا و مروه « يُهَلِّلُونَ لِلَّهِ» هروله بروند لا اله الا الله بگویند ذکر خدا بگویند « يَرْمُلُونَ عَلَى أَقْدَامِهِمْ شُعْثاً غُبْراً» می‌دانید حاجی یکی از چیزهایی که برایش حرام است نگاه کردن به آینه است دیگر، در مسجد شجره، حالا با اتوبوس و اینها چهار پنج ساعته می‌رسند آن وقت‌ها ده منزل باید می‌رفتند دو روز در راه بودند مدینه کجا تا برسند مکه، هر میقاتی بالاخره فاصله‌ای داشت اینها موها پریشان بود امیرمومنان می‌فرمود باید به این شکل « شُعْثاً غُبْراً لَهُ قَدْ نَبَذُوا السَّرَابِيلَ» همه‌ی جامه‌ها را کنار گذاشتند در لباس احرام « شَوَّهُوا بِإِعْفَاءِ الشُّعُورِ مَحَاسِنَ خَلْقِهِمُ» زیبایی‌ها را کنار گذاشتند اصلاً حج همین است اینکه در حال احرام آدم بخواهد مواظب باشد موهایش چه‌طور شده نمی‌دانم... می‌دانید نگاه در آینه حرام است استفاده از عطر و گلاب حرام است، بوی خوش حرام است، و همه چیز را باید پشت سر گذاشت خودت باشی، 24 چیز برایش حرام است «ابْتِلَاءً عَظِيماً» یک آزمون سنگین «امْتِحَاناً شَدِيداً وَ اخْتِبَاراً مُبِيناً وَ تَمْحِيصاً بَلِيغاً» یک پاک سازی خیلی رسا در حج صورت می‌گیرد، «جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ وَ وُصْلَةً إِلَى جَنَّتِهِ» هر کسی که رحمت خدا می‌خواهد بسم الله، حج بیت الله الحرام، هر که می‌خواهد به بهشت الهی برسد سفر بیت الله الحرام، بعد هم یک ادامهای دارد من دیگر ادامه را نمی‌خوانم عزیزان خودشان ببینند خطبه‌ی 192، « وَ لَوْ أَرَادَ سُبْحَانَهُ» اگر خدای متعال می‌خواست کعبه را در جای خوش آب و هوا بگذارد که می‌توانست آقا در قلب اروپا، در شمال اروپا، جایی که اصلاً در سال در دوازده ماه اینها میگویند ما ده روز بیست روز، آفتاب می‌بینم در دوازده ماه، سیصد و شصت و پنج روز در سال، میگویند ما فقط ده بیست روز آفتاب می‌بینیم بقیه همه بارندگی است و ابر و درخت و دریاچه‌ها و ... « وَ لَوْ أَرَادَ سُبْحَانَهُ» خدا می‌خواست که کعبه را آنجا می‌گذاشت ولی حضرت می‌فرماید «لو کانت» اگر این کار را کرده بود آن وقت دیگر آزمون سختی نبود همه می‌رفتند برای آب و هوا و خوش گذرانی می‌رفتند.
شریعتی: اینجا فقط باید برای خودش بروی.
حجت الاسلام حسینی قمی: فقط برای کعبه و خودش بروی از همه چیز بگذری از همه‌ی مظاهر مادی دنیا...
شریعتی: سختی را تحمل کنی.
حجت الاسلام حسینی قمی: الان با اینکه می‌دانید با اینکه امکانات زیاد شده است ولی باز سفر حج بدون سختی نیست واقعاً بدون سختی نیست با اینکه خیلی امکانات فراهم کردند ولی حج همراه با این سختی‌ها و مشکلات است. فرمود حضرت اگر خداوند متعال اگر می‌خواست می‌توانست این کار را بکند ولی این دیگر امتحان نبود این اصلاً سنگینی امتحانش به همین است. این خطبه‌ی 192 نهج البلاغه‌ی امیرمومنان(س) است. من به این مناسبت به نظرم رسید چون در آستانه‌ی سفر زائران بیت الله الحرام هستیم تقریباً از سه هفته‌ی دیگر شروع می‌شود حاجی‌ها مشرف می‌شوند مدینه اولی‌ها. 14 تا مطلب یادداشت کردم خداوند به وقت ما برکت دهد من خدمت زائرین بیت الله الحرام عرض کنم البته 10 تا عمومی است یعنی الان نگویند بحث امروز برای ما نیست همان زائرها فقط گوش کنند ده تای آن زائر و غیر زائر ندارد ولی زائرها خواهش می‌کنم بیشتر عنایت کنند چهار تا هم ویژه‌ی زائران است که در آخر عرض می‌کنم بعضی قبل از سفر است بعضی هنگام سفر است بعضی بعد سفر است. مطلب اولی که می‌خواهم بگویم البته باز هم عرض می‌کنم که زائر و غیر زائر است عظمت این سفر یادمان باشد اگر آدم بداند کجا دارد می‌رود آنهایی که حالا امسال مشرف می‌شوند آرزوی کجا را دارند آن وقت بهتر قدر می‌دانند شاید 70 حدیث ما در عظمت این سفر داریم من از 70 تا 7 حدیث را انتخاب کردم سریع بخوانم که انشاالله این 14 مورد را برسیم. حدیث اول از کافی شریف امام صادق (ع): کسی سوال کرد که «سئل رجلٌ في المسجدالحرام» حضرت در مسجدالحرام بودند سوال کرد «مَن أعظم النّاس وزراً» به امام صادق گفت آقا چه کسی گناهش از همه سنگین‌تر است؟ «مَن یَقِفُ بهذاً» کسی که بیاید زیارت خانه‌ی خدا طواف کند نماز طواف بخواند سعی به جا بیاورد مشعر برود عرفات برود «ثمَّ قال في نفسه أو ظن» پیش خودش بگوید یا نه فقط گمان کند که «أنّ الله لم یغفر لک» هنوز خدا نیامرزیده است «فهو من أعظم النّاس وزراً» سنگین‌ترین گناه مال کسی است که حج خانه‌ی خدا بیاید گمان کند ظن...
شریعتی: یعنی ذره‌ای تردید داشته باشد.
حجت الاسلام حسینی قمی: تردید داشته باشد این أو ظن است نباید تردید داشته باشد، این حدیث اول. حدیث دوم: در صحیفه‌ی سجادیه دعای 23 عزیزان مراجعه کنند امام سجاد (ع) عرضه می‌دارند «اللَّهُمَّ وَ امْنُنْ عَلَيَّ» خدایا سه منت بر من بگذار، « بِالْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ» حج خانه‌ی خدا یا سفر عمره. « زِيَارَةِ قَبْرِ رَسُولِكَ» مدینه. « وَ آلِ رَسُولِكَ» ائمه علیهم السّلام. «أَبَداً مَا أَبْقَيْتَنِي فِي عَامِي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ» همین که در ماه رمضان در دعاها خواندیم. حدیث سوم در من لا یحضر شیخ صدوق است «ودّ من قي القبور» آنهایی که در خاک آرمیدند «لو أنّ له حجة في الدّنیا و ما فیها» کاش یک ثواب حج در نامه‌ی عمل‌شان بود می‌توانستند تمام دنیا و آنچه در دنیا بود اینها می‌دادند ثواب یک حج در نامه‌ی عمل‌شان باشد. حدیث چهارم باز در کافی مرحوم کلینی است کسی آمد محضر رسول خدا گفت آقا «إنّي خرجتُ أُرید الحج» من می‌خواستم به مکه بروم «و أن رجلٌ میِّل» میّل یعنی پولدار، خیلی وضع مالی من خوب است می‌خواستم بروم حج ولی دیر شد یک دستوری بدهید که من جبران شود ثواب حج را به دست بیاورم، عین روایت را عرض کردم در کافی و من لا یحضر شیخ صدوق، رسول خدا فرمود: گفت آقا چه کنم یک خرجی بگویید که ثواب حج باشد، حضرت «فالتفت الی أبی قبیس» کوه ابی قبیس که کنار کعبه است اشاره کردند فرمودند « فَلَوْ أَنَّ أَبَا قُبَيْسٍ لَكَ ذَهَبَةٌ» اگر به اندازه‌ی این کوه طلا داشتی در راه خدا انفاق می‌کردی به ثواب حج نمی‌رسید هر چیزی جای خودش را دارد شما کوه ابی قبیس را انفاق کن به جای نماز صبح، نماز صبح جای خودش را دارد حج جای خودش را دارد هر واجبی. حدیث پنجم در نهج البلاغه نامه‌ی 47، الله الله، در بستر شهادت «في بیت ربّکم» حج را کنار نگذارید « لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا» حج را کنار بگذارید خدا دیگر به شما مهلت نمی‌دهد انتقام الهی. حدیث ششم در کافی، در تهذیب، از امام صادق، از ابو بصیر راوی است « مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَحُجَّ وَ هُوَ صَحِيحٌ مُوسِرٌ» کسی سالم باشد یک، امکان تشرف حج، وضع مالی هم خوب باشد بتواند حج برود و نرود « مِمَّنْ قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى» مصداق آیه‌ی 124 سوره‌ی طاها، « وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ أَعْمىٰ» پناه بر خدا. حریث آخر گفتم 7 حدیث از 70 حدیث، از امام باقر(ع) باز در من لا یحضر شیخ صدوق « مَا مِنْ عَبْدٍ يُؤْثِرُ عَلَى اَلْحَجِّ حَاجَةً» بعضی میگویند من می‌خواهم بروم یک کارهایی دارم نمی‌توانم این کارها را... انشاالله سال دیگر، خیلی عجیب است امام است ولی خداست فرمود اگر کسی یک کار دیگری را بر حج مقدم بدارد «ما مِن عَبدٍ إلّا نظر» فرمود حاجی‌ها سرشان را تراشیدند حج‌شان را تمام شده است هنوز این به کارش نرسیده است اگر فکر کنید به جای حج کار دیگری دارم کسی که حج بر او واجب است چرا باید مقدم بدارد بر حج؟
شریعتی: به شرط استطاعت دیگر شرایطش باشد بتواند برود.
حجت الاسلام حسینی قمی: بله، حج واجب دیگر استطاعت داشته باشد توانی مالی و سلامت داشته باشد اگر نرود فرمود اگر به خاطر کارهای دنیاست حاجی‌ها سرشان را تراشیدند حج‌شان تمام شده و این به کارش نرسیده است. این عظمت دوم حج با مال حلال، عرض کردم اینها اختصاص به حجاج ندارد ولی بیشتر برای حاجی‌ها مهم‌تر است مال حلال همیشه باید داشته باشیم. یک داستانی دیدم خیلی عجیب است خواهش می‌کنم عرض کردم همه گوش کنند مخصوصاً حاجی‌ها، در تحف العقول است در من لا یحضر شیخ صدوق و غیبت شیخ طوسی و ارشاد شیخ مفید، یک کسی به امام کاظم (ع) به آقا موسی بن جعفر در آستانه‌ی شهادت‌شان، گفت آقا اجازه می‌دهید کفن‌تان را من بدهم خدمت شما؟ به آقا موسی بن جعفر گفت اجازه بدهید کفن‌تان با من، حضرت فرمود: نه نه نمی‌خواهم. آقا من می‌خواهم بانی کفن شما باشم فرمود نمی‌خواهم، «إنّآ أهل بیتٍ» ما خانواده‌ای هستیم که سه چیز را از پاک‌ترین اموال خودمان تهیه می‌کنیم نمی‌خواهیم پول دیگری باشد. همه‌ی اموال ائمه پاک است ولی پاکی هم درجه دارد، فرمود سه چیز را ما از پاک‌ترین اموال خودمان تهیه می‌کنیم. یک «حج الضرورتنا» حج واجب‌مان، دو: «مُهور نساءنا» مهر همسرمان، سه «أکفاننا» کفن‌های‌مان. خیلی عجیب است امام موسی بن جعفر (س) کسی گفت آقا من کفن می‌دهم فرمود من کفن نمی‌خواهم کفن دیگری را نمی‌خواهم سه چیز می‌خواهم از پاک‌ترین اموال خودم باشد بنابراین در سفر حج باید... قطعاً در طول سال همین‌طور هستیم ولی مخصوصاً به حجاج بیت الله الحرام عرض می‌کنم عزیزانی که عازم هستند دل بکنند از مال دنیا و انشاالله قبل از سفر از قدیم رسم بود حاجی‌ها مال‌شان را پاک می‌کردند می‌رفتند حساب سال‌شان را می‌کردند، خمس مال‌شان را می‌دادند.
شریعتی: واجب مالی به گردن‌شان نباشد.
حجت الاسلام حسینی قمی: بله، خیلی سخت است دیگر می‌دانید گذشت از مال، روایتش را خواندیم امام صادق (ع) فرمود که: « مَا بَلاَ اَللَّهُ اَلْعِبَادَ» سنگین‌ترین آزمون بندگان گذشت از پول است. خیلی سخت است از پول گذشتن، من بارها گفتم باز هم عرض می‌کنم در یک جمله خلاصه کینم آقا خمس چیست؟ این‌قدر میگویند خمس واجب است آقا تعریفش چیست؟ دو دقیقه با من باشید تمام است. آقا اسلام می‌گوید امروز 16 اردیبهشت است شما فرض کنید یک شغلی را شروع کردید یک مغازه‌ای را باز کردید، کسب و کاری، درآمدی، به دست آوردید اسلام می‌گوید تا 16 اردیبهشت 1403 یک سال تمام زندگی کن، آبرومندانه‌ترین زندگی، خانه بخر، ماشین بخر، دختر شوهر بده، پسرت را زن بده، سیسمونی بگیر، جهیزیه بگیر، مسافرت برو، خانه‌ی ییلاق و قشلاق بگیر، آبرومندانه‌ترین زندگی برای خودت در حد متعارف خودت، نه ریخت و پاش بیخودی، 16 اردیبهشت 1403 نگاه کن اگر چیزی اضافه نیامد که هیچ، اگر کم آمد باید به تو کمک کنند، اگر اضافه آمد از آن اضافه 80 درصد آن اضافه مال تو 20 درصدش را در راه خدا باید بدهی. « وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ» 41 سوره‌ی مبارکه‌ی انفال، 80 درصد آن هم یک بار باید خمس دهی. چرا یک بار؟ اگر شما این 80 درصد را نگه داشتی 20 درصد را خمس دادی عین این پول اگر صد سال دیگر هم پیش شما باشد خمس به آن تعلق نمی‌گیرد مگر این که دوباره اضافه شود. این 20 درصد را بارها عرض کردیم باز هم عرض می‌کنم من تعجب می‌کنم چرا بعضی‌ها این مسئله‌ی ساده را می‌پیچانند مثال بزنیم بعد از یک سال بهترین زندگی را شما انجام دادی ده میلیون اضافه داری آقا 80 درصد هست میلیونش برای خودت، دو میلیونش دو قسمت کند نصفش مال سادات فقیر چرا می‌گوییم سادات؟ پارتی بازی نیست چون زکات را به سادات نمی‌دهند.
شریعتی: مال غیر سادات است.
حجت الاسلام حسینی قمی: نصفش هم سهم امام زمان، سهم امام زمان یعنی چه؟ یعنی هر کاری که به دین کمک کند الان جناب آقای شریعتی اگر من بخواهم از این جلسه تا ده جلسه نام ببرم که در صد سال گذشته بیمارستان و کتابخانه و مراکز توانبخشی، مدارس، کمک جهیزیه‌ها، فقرا، با همین سهم امام زمان علما و مراجع کردند. باور کنید ده جلسه کم می‌آورم.
شریعتی: خیلی از کارهای عام المنفعه.
حجت الاسلام حسینی قمی: تمام این کارهایی که دارد انجام می‌شود تمام این بیمارستان‌ها الان می‌شنوید هر شهری علما، مراجع ساختند با چه پولی است؟ بیمارستان‌هایی که میسازند، جهیزیه‌ای که می‌دهند، مدارسی که می‌شناسند، زلزله کمک می‌کنند، مراکز توانبخشی اینها از کجاست؟ از همین ده درصد امام زمان است. جالب است یک نامه‌ای تازگی می‌خواندم ندیده بودم هفتاد سال پیش نوشتند خدمت آیت الله هست نامه‌اش، خدمت آیت الله العظمی بروجردی رضوان الله علیه، از همین تهران که آقا ما می‌خواهیم یک مدرسه یا دبیرستانی اینجا بسازیم هفتاد سال پیش، پول کم داریم حضرت آیت الله العظمی بروجردی شما اجازه می‌دهید ما سهم امام همین ده درصدی که گفتیم سهم امام زمان است، از این بسازیم؟ بسمه تعالی، فرمودند با این که ما خودمان الان خرج‌های دیگر لازم داریم ولی اجازه دادیم شما این کار را انجام دهید.
شریعتی: آن دفعه هم اشاره کردید که خیلی از مراجع معظم سهم سادات را اجازه دادند.
حجت الاسلام حسینی قمی: در بخش سهم سادات انشاالله همه مثل جناب شریعتی یادشان باشد ما غصه نداریم آقا دو بخش شد دیگر این 20 درصد، مثال زدیم مثلاً دو میلیون تومان اضافه آمده است...
شریعتی: یک تومان سهم سادات است یک تومان سهم امام است.
حجت الاسلام حسینی قمی: سهم سادات که خیلی از مراجع گفتند خودتان به سادات فقیر بدهید برای چه گردن ما می‌گذارند از علمای گذشته خدا رحمت کند مرحوم آیت الله العظمی خوی، آیت الله اراکی، آیت الله العظمی گلپایگانی، آیت الله العظمی تبریزی، آیت الله العظمی صافی، مراجع فعلی حضرت آیت الله سیستانی، خودت بده برای چه زحمتش را به دوش ما می‌گذارید؟ آن سهم امام را آن قسمت دوم را بعضی میگویند که نمی‌دانیم کجا خرج کنیم؟ بسم الله، اگر شک دارید من خواهش می‌کنم عنایت کنید من گاهی دیدم دوستان این بیان من مثل اینکه خوب به آنها نمی‌رسد میگویند آقا شما چرا این‌طوری گفتید؟ می‌گویم آقا من چه گفتم؟ می‌گویم آقا آن قسمت دوم که سهم امام زمان است می‌خواهد خرج بیمارستان شود مدرسه بشود، کتابخانه شود، جهیزیه شود، کمک به فقیر شود، حوزه‌ی علمی شود هر چه می‌خواهد شود، شما شک دارید برو پیش مرجع تقلیدت بگو آقا شما کجا می‌خواهی خرج کنی اجازه بده من خودم مستقیم خرج می‌کنم؟ برو خودت انجام بده. چون بعضی‌ها در دل‌شان شک است آقا شما به مرجع تقلید اعتماد داری یک مسئولیت است می‌گذاری گردن مرجع؛ او احاطه دارد به نیاز سر تا سر اسلام، او بهتر می‌داند این کار را بکن اما اگر شک در دلت است بگو آقا شما این پول را کجا می‌خواهی خرج کنی؟ الان بیمارستان‌تان کجاست؟ الان مدرسه‌ی علمیه‌تان کجاست؟ الان کتابخانه‌تان کجاست؟ الان جهیزیه‌ای که دارید می‌دهید کجاست؟ بگو آقا من خودم مستقیم انجام بدهم. خودت برو خدا پدرت را هم بیامرزد، اجازه بگیر برو مستقیم انجام بده. اما از طریق مرجع تقلید باشد یک اشرافی باشد یک نظارتی باشد، یک برنامه‌ریزی باشد، سهم ساداتش را هم عرض کردیم خیلی‌ها میگویند خودت بده بسیاری از مراجع میگویند به سادات فقیر بده، مهم این است که ما نمی‌توانیم دل از مال دنیا برداریم حتی من نگاه می‌کردم مقام معظم رهبری، یک بخشی از سهم امام زمان را اجازه می‌دهند وقف... مثلاً مقام معظم رهبری دارند یک جدولی دارند در دفاتر مقام معظم رهبری هست مثلاً نوشتند که ده میلیون تومان شما می‌خواهی بدهی مثال می‌زنم جدول دارد مثلاً نوشتند در ده میلیون تومان که شما می‌خواهی بدهی یک چهارم سهم سادات را خودت بده، یک سوم سهم امام را خودت بده به ارحام فقیر خودت، بنابراین ما می‌توانیم دل بکنیم راه هست که اگر شما شک دارید...
شریعتی: بخش عمده‌ای حاج آقا بهانه است.
حجت الاسلام حسینی قمی: بله، مخصوصاً کسی که حاجی بیت الله الحرام است همه باید این کار را انجام دهند مخصوصاً حاجی بیت الله الحرام، ببینید یک داستانی یک وقتی گفتیم که یک کسی به امام صادق(ع) پیام داد در کافی مرحوم کلینی است گفت آقا من شب‌ها خوابم نمی‌برد «یصیبنی فزع فی منامی» یعنی من از خواب می‌پرم پریشانم، حضرت فرمود زکات مالت را نمی‌دهی. گفت آقا زکات مال نمی‌دهم چیست؟ بچه‌های در کوچه هم می‌دانند من زکات مالم را می‌دهم، زکات مالت را می‌دهی درست در مسیرش مصرف نمی‌کنی. یعنی باید حواس‌مان باشد آقا واجبات مالی مثل خمس و زکات و کفارات پرداخت آن یک حرف است درست پرداخت کردنش یک حرف دیگر است. فرمود درست پرداخت نمی‌کنی، من خواهش می‌کنم باز یک نکته‌ی دیگر هم بگویم خدای من شاهد است من از سر دل‌سوزی می‌گویم دلم می‌سوزد، می‌بینم بعضی‌ها راست هم میگویند که آقا ما چند برابر این خمسی که شما دارید می‌گویید ما کار خیر می‌کنیم راست هم می‌گوید من می‌دانم کار خیر می‌کنند ولی باید در مسیر خودش باشد اگر شما ده برابر خمس هم کار خیر کنی ولی در این مسیر نباشد... داستان را بارها گفتیم شیطان رجیم ابلیس به خدای متعال گفت خدایا مرا از سجده‌ی بر آدم معاف کن عبادتی می‌کنم که هیچ کسی این چنین عبادت انجام نداده باشد ابلیسی که به تعبیر امیرمومنان(ع) شش هزار سال عبادت کرده بود گفت این سجده را از من بردار، عبادتی می‌کنم که احدی... جواب چه آمد؟ چه‌قدر این حدیث لطیف است؟ خدای متعال فرمود «إِنَّمَا أُرِیدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَیْثُ أُرِیدُ لَا مِنْ حَیْثُ تُرِیدُ» مسیر عبادت را من تعیین می‌کنم نه تو.
شریعتی: همان نکته‌ای که شما اشاره کردید هر چیزی سر جای خودش، قصه‌ی طلای کوه ابو قبیس است و قصه‌ی حج بیت الله الحرام.
حجت الاسلام حسینی قمی: حالا این هم عزیز من، من یقین دارم می‌دانم راست میگویند من خبر دارم ده برابر خمس مال‌شان دارند کار خیر می‌کنند ولی در مسیرخودش... آقا نترس حالا بعضی فکر می‌کنند بروند دفتر مرجع تقلید زنگ می‌زنند 110 میگویند که آقا نگه دارید این را تا خمسی مالش را بدهد. این‌طوری نیست طرف می‌رود دفتر دست مرجعش را هم می‌بوسد التماس هم می‌کند که پول را از من قبول کن، این بار مسئولیت را، قصه‌ای گفتیم خدا رحمت کند من واقعاً تنم می‌لرزد از این قصه، خدا رحمت کند حضرت آیت الله حجت یک پیرمردی از روستا آمد خمس مالش را به آیت الله العظمی حجت داد می‌خواست برود عقب عقب می‌رفت گفتم پیرمرد درست برو تو همین‌طوری راست راست راه بروی زمین می‌خوری حالا عقب عقب می‌خوری زمین بلایی هم سرت می‌آید، گفت نه نه، دارم قیافه‌ی این آقا را خوب در ذهنم مجسم می‌کنم این آیت الله العظمی حجت را، قیامت پیدا کنم و به خدا بگویم که من پول را دست این دادم. از این بپرس چه کارش کرده است. یک بار مسئولیت سنگینی است بر دوش یک مرجع تقلید گذاشتیم بنابراین شیطان و وسوسه‌های شیطانی را کنار بگذاریم باز تکرار می‌کنم خیلی خیلی ساده اسلام کار سخت نیست. اگر ابهامی است بینندگان عزیز بپرسند ما در خدمت توضیح می‌دهیم ببینید بعد از یک سال شما کسب و کارت شروع شده است از امروز مثال از این واضح‌تر؟ 16 اردیبهشت 1402 تا 16 اردیبهشت 1403 بهترین زندگی و درآمد و خانه و نمی‌دانم ماشین و همه چیز، اضافه نیامد هیچ اگر اضافه آمد 80 درصد مال تو، 20 درصدش را.
شریعتی: و این مستلزم این است که تو یک زمانی را مشخص کنی برای شروع و تاریخ داشته باشی.
حجت الاسلام حسینی قمی:این ده درصدش سهم سادات است این همه سادات فقیر داریم.
شریعتی: آنهایی که تا حالا موفق نشدند چه؟
حجت الاسلام حسینی قمی: آنها هم نترسند بعضی می‌ترسند میگویند ما تا به حال این کار را انجام ندادیم اگر الان برویم چه می‌شود؟ هیچ چیزی نمی‌شود، خیال‌تان راحت شما بروید دفتر مرجع تقلید عرض کردم زنگ نمی‌زنند که پلیس 110 بیاید شما را بگیرد تعهد می‌دهید به مرور زمان هر مقداری مثل کسی که نماز و روزه می‌گوید ما 50 سال نماز و روزه نخواندیم چه کارش می‌کنند؟ زندانش می‌کنند تا نمازهایش را بخواند؟ نه، میگویند آقا کم کم نمازهایت را بخوان. این مسئله‌ی اول، مسئله‌ی دوم یعنی تذکر سومی که عرض کردم برای همه هست مخصوصاً حجاج، مخصوصاً عزیزان قبل از سفر حج به ارحام‌شان سر بزنند صله‌ی ارحام، یک داستانی یک وقت گفتیم در امالی شیخ طوسی است خیلی لطیف است کسی می‌گوید به نام داوود بن کثیر رقّی می‌گوید من رفتم مکه بعد هم رفتم مدینه همه‌ی حاجی‌ها به مدینه برای زیارت می‌روند دیگر، تا امام صادق (ع) من را دید فرمود که داوود اعمالت را دیدم نامه‌ی عملت را، خوشحال شدم به پسر عمویت قبل از حجت کمک کردی، می‌گوید من یک پسر عمو داشتم قبل از سفر حج عبارت این است «سککت له نفقةً» سککت یعنی حواله فرستادم حواله هست یک حواله ارزاق، چه کسی بوده است این ابن عم؟ می‌گوید «إبن عمٍّ معاندٍ خبیثٍ ناصبین» پسر عمویم که معاند بود خبیث دشمن اهل بیت بود، او دشمن اهل بیت است زن و بچه چه گناهی کردند، بنابراین خواهش می‌کنم قبل از سفر حج به ارحام مخصوصاً به خویشاوندان آن هم صدقات و کمک‌ها مناسب باشد متناسب باشد تو که به حج می‌روی خدا قبول کند صد میلیون، دویست میلیون هزینه می‌کنی، ده درصدش، آقا این که خیلی می‌شود ده درصد می‌شود بیست میلیون، آقا یک درصدش دو میلیون به ارحام و خویشاوندان بده. یک روایتی دیدم در کافی تازه دیدم خیلی حدیث عجیبی است امام صادق(ع) فرمود خدای متعال حدیث قدسی است خدای متعال می‌فرماید «أنا خلقتُ الخلق». من خلق را آفریدم، «وَ خَلَقْتُ الْخَيْرَ» خیر را هم من آفریدم «أَجْرَيْتُهُ عَلى يَدَىْ مَنْ اُحِبُّ» خیر را به دست کسانی جریان می‌دهم که دوست‌شان دارم « فَطُوبى لِمَنْ أَجْرَيْتُهُ عَلى يَدَيْهِ» خدا می‌گوید بندگان را من خلق کردم خیر را هم من خلق کردم خیر را به دست بندگانی که دوست دارم قرار می‌دهم خوشا به حال کسی که این خیر به دست او قرار بگیرد. آقای شریعتی یک روایتی می‌دیدم این را هم باز ندیده بودم در کافی مرحوم کلینی الله اکبر، امام صادق(ع) یکی از اصحاب‌شان به نام یحیی بن ام الطویل مجال نیست من راجع به عظمتش بگویم همین مقدار بدانید که امام باقر(ع) فرمود که این صحابی جلیل القدر را حجاج احضارش کرد گفت که دستور می‌دهم باید علی بن ابی طالب را دشنام بدهی لعنت کن، نپذیرفت، دست و پایش را قطع کرد به شهادت رسید یحیی بن ام الطویل، از اصحاب درجه‌ی یک امام سجاد است امام باقر است امام صادق است، بسیار فوق العاده این صحابی جلیل القدر می‌گوید « مَنِ اِحْتَاجَ إِلَى مَسْأَلَتِكُمْ مِنْ إِخْوَانِكُمْ فَقَدْ خُنْتُمُوهُ» جناب آقای شریعتی حدیث را معنا کنیم، اگر یکی از برادران ایمانی شما محتاج شما شد آمد دستش را پیش شما دراز کرد شما به او خیانت کردید چرا؟ شما باید یک کاری می‌کردید که او دست نیاز...
شریعتی: یعنی قبل از اینکه اعلام کند.
حجت الاسلام حسینی قمی: قبل از اینکه بیاید بگوید اعلام کند اگر کسی آمد پیش شما اظهار نیاز کرد گفت آقا من گرفتارم تو خیانت کردی.
شریعتی: نباید می‌گذاشتی کار به اینجا می‌کشید.
حجت الاسلام حسینی قمی: خواندیم حدیث در نهج البلاغه «السّخاء ما کان ابتداءً» سخاوت این است که او نگفته گرفتاری‌اش را برطرف کنی. مخصوصاً آقای شریعتی من بینی و بین الله می‌ترسم نسبت به خودم، نسبت به همه، نسبت به زائر بیت الله الحرام، همه‌ی مردم در این بحرانی که دارید می‌بینید واقعاً اینکه میگویند بعضی به نان شب‌شان محتاجند دروغ نیست اینکه میگویند عده‌ای دارند صورت‌شان را با سیلی سرخ می‌کنند دروغ نیست. شما وضع قیمت‌ها را ببینید گرانی‌ها را ببینید، واقعاً من تعجب می‌کنم امسال مقام معظم رهبری فرمودند سال مهار تورم، بعضی فکر کردند که ایشان فرمودند سال بهار تورم، باور کنید الان شما نگاه کنید مسابقه گذاشتند دولتی‌ها برای گران کردن خدمات و کالاهای‌شان. هر روز صبح پا می‌شوی درخبرها فلان نرخ بالا رفت فلان جنس بالا رفت، بیست درصد، سی درصد، چهل درصد، من یک جایی جلسه‌ای گفتم ای کاش مقام معظم رهبری امسال را مهار تورم اعلام نکرده بودند چون عملاً اینها دارند بازی می‌کنند با این اعلام سال، اگر ایشان نفرموده بودند خب هر کاری می‌خواستند بکنند، اما دقیقاً از فردایی که ایشان فرمودند سال مهار تورم اصلاً مسابقه دارند دولتی‌ها وقتی مسابقه دهند شرکت‌های دیگر هم همین است، جاهای دیگر هم همین است، گفت: ز باغ رعیت اگر مَلک خورد سیبی** در آرند غلامان درخت از بیخ. دولت وقتی سی درصد، چهل درصد بالا ببرد آن کاسب و آن شرکت خصوصی هشتاد درصد می‌برند بالا، الان شما جمع بزنید در همین چند وقت از عید فطری که مقام معظم رهبری سخنرانی کردند دو هفته گذشته است؟ امروز دو هفته است از عید فطر، که ایشان تأکید کردند از اول سال که فرمودند مهار تورم چند روز گذشته است؟
شریعتی: یک ماه و نیم.
حجت الاسلام حسینی قمی: یک ماه و نیم، هر روز بلند می‌شوی یک چیز... عرض کردم اینها فکر کردند بهار تورم، نه مهار تورم.
شریعتی: و این بی‌ثباتی چه‌قدر اذیت می‌کند.
حجت الاسلام حسینی قمی: سی درصد، چهل درصد، هر که هر چه می‌خواهد هیچ... حالا صدا به کجا می‌رسد ما این را هم گفتیم شاید بعد هم پشیمان شویم حالا به هر حال گفتیم. آقا در این گرفتاری‌ها خودمان به داد هم برسیم آقای محترم صحابه‌ی در خون غلتیده‌ی امام سجاد (ع) سه امام را درک کرده است چهار امام، می‌گوید: اگر کسی محتاج سوال از شما شد شما خیانت کردید ولو گرفتاری‌اش را برطرف کیند ولو پول به او بدهید، ماشین به او بدهید، مشکلش را حل کنید به او خیانت کردید چرا؟ چون باید سوال نکرده گرفتاری‌اش را برطرف کنید. واقعاً شرایط سخت است.
شریعتی: هر چه‌قدر شرایط سخت‌تر باشد مسئولیت و وظیفه‌ی تک تک ما سنگین‌تر است.
حجت الاسلام حسینی قمی: واقعاً حالا عرض کردم به دولتی‌ها کاری نداریم ما تکلیف خودمان را داریم مشخص می‌کنیم آقا خودمان به داد هم برسیم. هزار بار من نگفتم آقای شریعتی بینی و بین الله خدای من شاهد است صادقانه عرض می‌کنم من، می‌دانید من با این ماشین‌های اینترنتی زیاد رفت و آمد می‌کنم، وقتی سوار می‌شوم جگرم می‌سوزد وقتی می‌بینم یک جوان دارد با یک پراید که پرایدش حالا سیصد میلیون است دارد کار می‌کند نه شغل دارد، نه ازدواج کرده است، نه مسکن دارد، نه آینده‌اش را می‌داند چه خبر است، مقام معظم رهبری فرمودند امید بدهید مگر همین امسال نفرمودند امید؟ آقای شریعتی الان ما کجا امید پیدا کنیم؟ شما وقتی می‌بینید همین حرف‌هایی که این روزها گفتند و بعد هم بازرس ویژه‌ی رئیس جمهور تأیید کرد این قصه‌ی ماشین‌ها و این بساط آخر دیگر امید می‌ماند برای مردم؟ آقا نفرمودند امید؟ آقا این دیگر اصلاً امید می‌ماند؟ بمب می‌زنند به امید جوان‌ها و امید مردم، هیچ چیزی به هیچ کسی هم نیست، بازرس ویژه‌ی رئیس جمهور هم تأیید کرد که یک این چنین رانتی بوده است و مجلس هم گفت آقا نبوده است این می‌گوید بوده است، حالا خودشان دارند با هم... این می‌گوید آقا تو پس مال خودت را بگو، من دیروز شنیدم که رئیس کمیسیون چه گفت که رانت‌های خودت را بگو به رانت‌های من... این اصلاً بمب می‌زنند به امید مردم به امید جوان‌ها، آقای شریعتی اگر همین که مقام معظم رهبری، خیلی مهم است نکته‌ی ایشان، امید مخصوصاً برای جوان، آقا جوان می‌خواهید پای دین بماند، پای انقلاب بماند، پای نظام بماند، باید امید داشته باشد. چه‌طوری امید داشته باشد؟ حالا کاری به اینها نداریم خودمان به داد هم برسیم فرمود اگر « مَنِ اِحْتَاجَ إِلَى مَسْأَلَتِكُمْ مِنْ إِخْوَانِكُمْ فَقَدْ خُنْتُمُوهُ» اگر کسی برای نیاز آمد دستش را دراز کرد ولو شما روا کنی جاجتش را، این دیگر فایده ندارد خیانت کردی، باید دستش را دراز نمی‌کرد. من بارها عرض کردم اقا پول نمی‌دهی نده، حاج خانم پول نمی‌دهی نده، ارثی داری میراثی داری در یک صندوق قرض الحسنه‌ی مطمئن نه در بانک‌های دولتی که الان خودشان دارند آمار می‌دهند بیشترین وام را به پرسنل خودشان می‌دهند. یک صندوق مطمئن بگذار از اعتبارش مردم وام بگیرند. آقا به خدا خیلی خدمت بزرگی است اصلاً شما دخالت نکن من این روزها فراوان می‌بینم طرف پول گذاشته است در بانکی از اعتبارش دیگری وام می‌گیرد با ضمانت بانک، همه چیز هم با بانک، به شما ربطی ندارد، فرمود کاری کنید که طرف نیاید به شما بگوید «السَّخَاءُ مَا كَانَ ابْتِدَاءً» اگر کسی به شما مراجعه کرد گرفتاری اش برطرف کنید به این نمی‌گویند سخاوت، سخاوت این است که که ابتدائاً باشد. این هم مطلب سومی که عرض کردم . مطلب چهارم مواظب باشیم مخصوصاً زائران بیت الله الحرام از حق الناس خودشان را آزاد کنند همه باید باشیم ولی مخصوصاً زائران بیت الله الحرام، حق الناس گردنش نباشد.
شریعتی: یعنی کلاً تسویه حساب کنیم.
حجت الاسلام حسینی قمی: اصلاً قدیم آقای شریعتی حج که می‌رفتند این چند چیز روی شاخش بود حلالیت طلبیدن از دیگران، حساب مال‌شان را می‌رفتند می‌کردند، خمس مال، صله‌ی ارحام می‌رفتند به همه زنگ می‌زدند خویشاوندان را می‌رفتند، حق الناس‌شان را می‌پرداختند روی شاخش بود، وصیت‌شان را می‌کردند. اصلاً اینها حج همین بود اصلاً فصل حج که می‌شد یک غوغایی بود در شهر، در کشور که همه حاجی‌ها دارند می‌روند. البته عرض کردم که یک تذکری است برای همه‌ی ما، این داستان را از رسول خدا عرض کردیم پیامبر می‌آمد جنازه نماز بخواند به یک جنازه‌ای نماز بخوانند سوال می‌کردند یک سوال، آقا اینکه از دنیا رفته من می‌خواهم نماز بخوانم مدیون کسی نیست؟ اگر می‌گفتند مدیون نیست آقا نماز می‌خواند اگر می‌گفتند مدیون است می‌فرمود به اندازه‌ی دِین خود ارث گذاشته است؟ اگر می‌گفتند گذاشته حضرت نماز می‌خواندند اگر می‌گفتند ندارد می‌فرمود نماز نمی‌خوانم یکی دیگر نماز بخواند. به امام صادق گفتند که آقا این قصه راست است؟ راست است که پیامبر به جنازه‌ی کسی که مدیون بوده است و ارثی ندارد که دین خود را بدهد نماز نمی‌خوانده؟ حضرت فرمود راست است نه اینکه او مسلمان نباشد مسلمان بود باید هم دفن کرد و نماز هم باید خواند ولی حضرت این کار را می‌کرد که مردم حق الناس را اهمیت قائل شوند.
شریعتی: در نگاه‌شان بزرگ و عظیم باشد.
حجت الاسلام حسینی قمی: خدا می‌داند مردم آقای شریعتی یک چیزهایی به ما میگویند یک طوری مال همدیگر را خوردند یک وقت نگفتم اگر همین امشب همین امروز همه‌ی مردم ما این 80 میلیون تصمیم بگیریم که تجاوز به مال دیگران نکنیم میلیون‌ها پرونده در قوه‌ی قضائیه مختومه می‌شود، نمی‌شود؟ الان این ده‌ها میلیون پرونده‌ای که در قوه‌ی قضائیه است مال چیست؟ یک بخش عمده‌اش من زمین شما را بردم شما زمین آن یکی را بردی، شما خانه‌ی این را بردی، شما پول او را بالا کشیدی، شما مال او را بردی، آقا من نمی‌دانم چه‌قدر راحت؟ بعد هم می‌گوید مسلمانی کو؟ ببری مال مسلمان را چو مالت ببرند** بانگ و فریاد بر آری که مسلمانی نیست. چه‌طور خودت مال دیگری را می‌خوری؟ می‌گویم همین امروز اگر تصمیم بگیرند همه حقوق دیگران را احترام بشمرند میلیون‌ها پرونده مختومه می‌شود. بنابراین تقاضا می‌کنم رعایت کنند این مطلب چهارم. می‌رسم مطلب پنجم.
شریعتی: دو دقیقه وقت داریم تا قرآن. وصیت نامه را هم می‌خواهید معرفی کنید.
حجت الاسلام حسینی قمی: همین اجمالاً مطلب پنجم را که می‌خواستم بگویم راجع به وصیت بود که حتماً قبل از سفر وصیت داشته باشند راجع به وصیت می‌خواستم یک توضیحی بدهم که آقا واجب است مستحب است اگر حق الناس باشد اگر حق الله باشد اگر امانت مردم، نرسیدم از این 14 تا چهار تا را گفتیم ولی حالا این وصیت نامه را می‌خواهید من...
شریعتی: قبلاً مفصل با حاج آقای حسینی راجع به وصیت صحبت کردیم چندین جلسه بود.
حجت الاسلام حسینی قمی: سه جلسه بود صحبت کردیم.
شریعتی: سه جلسه صحبت کردیم و با توجه به درخواست مخاطبان عزیزمان حاج آقای حسینی همان ایام یک وصیت نامه‌ای را شرعی، کامل، قانونی، مدون کردند که شما بتوانید خیلی راحت وصیت‌تان را انشاالله بنویسید و امیدوارم خداوند عمر طولانی به همه‌ی مخاطبان عزیزمان عنایت کند ولی به هر حال وصیت نامه با تمام ضروریاتش نکته‌ای است که نباید از آن غافل شد عزیزانی که می‌خواهند تهیه کنند وصیت نامه را می‌توانند به سایت ما مراجعه کنند یا به کانال ما در سروش و ایتا و یا به 20000303 پیامک ارسال کنند.
حجت الاسلام حسینی قمی: من آقای شریعتی پیشنهاد می‌کنم بینی و بین الله اصلاً جزوه است چیزی نیست که بخواهد نام پشت سرش باشد ولی اگر خود مدیران کاروان برای هر کاروانی صد تا دویست تا زائر هست تهیه کنند قیمتی هم ندارد ارزش مالی آنچنانی هم ندارد...
شریعتی: ولی یک نکته‌ای که در وصیت نامه کاملاً مشهود است این است که وقتی شروع می‌کنیم به نوشتن خودش یک حساب و کتاب است. ببینیم چند مرد حلاجیم.
حجت الاسلام حسینی قمی: بله، ما اینجا چهل مسئله را گفتیم اول چهل مسئله گفتیم که آقا در وصیت نامه چه باید کرد؟ مهمترین مسئله‌اش این است که گفتیم به یک عالم باید مراجعه کرد این را می‌گیرند فکر نکنند خودشان می‌توانند تکمیل کنند آقای شریعتی آنقدر الان پرونده‌ها در قوه‌ی قضائیه سر همین مسائل مالی هست که وصیت نکردند و آنقدر افراد غصه می‌خورند از دنیا می‌روند حسرت این خیرات به دل‌شان می‌ماند باور می‌کنید من ظرف سی ثانیه بگویم تازگی‌ها یک آقایی آمد پیش من خدا می‌داند که غصه خوردم، گفت رفیق صمیمی صمیمی من خانه داشت حالا من با مشخصات دقیق نمی‌گویم یک کسی در اصفهان، تهران، شیراز، یکی کجا، روزی که اول کرونا به کرونا مبتلا شد در بیمارستان، اول کرونا هم می‌دیدید که همه می‌ترسیدند از بیمارستان زنگ زدند زن و بچه‌اش بیایند با او خداحافظی کنید دارد می‌میرد گفتند ما نمی‌آییم، ما می‌ترسیم، گفت زن و بچه‌اش نرفتند. گفت از دنیا رفت من رفیق صمیمی‌اش بودم به زن و بچه‌اش گفتیم بیایید جنازه‌اش را غسل بدهید کفن کنید خاک کنید، گفتند برای ما لایو بگذار ما ببینیم، اقای شریعتی باور می‌کنید این آقا می‌گفت من جنازه‌ی این اقایی که یک خانه اینجا، یک خانه آنجا، حساب مالی‌اش را نمی‌شد جمع کرد جنازه را بردم غسل دادم کفن کردم خاک کردم، زن و بچه‌اش لایو نگاه می‌کردند آن هم می‌خواستند مطئن شوند که خاک شده است یک وقتی چیز دیگری نباشد دوباره برگردد بیاید خانه، این آخر کار ماست اگر بناست کاری کنیم به تعبیر امیرمومنان(س)...
شریعتی: آن نکته‌ای که شما اشاره کردید اگر ما یک حقی داریم در ثلث دیگر اگر ثلث اموال را وصیت نکنیم وراث هیچ گلایه‌ای از آنها ندارند.
حجت الاسلام حسینی قمی: حتی در نماز و روزه‌ی ما.
شریعتی: بله خیلی خوب صفحه‌ی 296 را امروز با هم تلاوت می‌کنیم آیات نورانی سوره‌ی مبارکه‌ی کهف برمی‌گردیم در دقایق پایانی با احترام همراه شما... چه شد باید خداحافظی کنیم؟ باید خداحافظی کنیم. شما پس دعا کنید و انشاالله دوستان‌مان آمین بگویند.
حجت الاسلام حسینی قمی: خدا به حق محمّد و آل محمّد سفر همه‌ی زائران بیت الله الحرام را به سلامت قرار بده. سالماً غانماً انشاالله دعاگوی همه‌ی ما باشند، این دعای ما هم انشاالله یک روزی مستجاب شود که « اَللّهُمَّ ارْزُقْنی حَجَّ بَیتِک الْحَرامِ فِی عامی هذا وَفی کلِّ عامٍ».
شریعتی: انشاالله، خیلی خوب صفحه‌ی 296 آیات نورانی سوره‌ی مبارکه‌ی کهف. در پناه قرآن کریم باشید تا فردا و تا سلامی دوباره.
اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد
صفحه‌ی 296 قرآن کریم